اعظم طالقانی

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 165 )
  •  سه شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۶۰

165.jpeg

صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز سه شنبه بیست و ششم خردادماه 1360 جلسه ساعت هفت وسی دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد. فهرست مندرجات صفحه 1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید 2 2-بیانات قبل از دستور آقایان مسلمانی رحیمی زارچی، علم الهدائی ، بشارت ، خانم دستغیب و آقای کیاوش . 3 3-بیانات آقای رئیس بمناسبت تشکرازامام امت وسالگرد شهاد چهار نفر از شهدای نهضت اسلام (بخارائی ، امانی، صفار هرندی، نیک نژاد) و قدردانی وتشکر از مردم. 11 4-تذکرات نمایندگان بمسؤولین امور بوسیله آقای رئیس . 12 5-تصویب دوفوریت طرح دوفوریتی آئین‌نامه رسیدگی بعدم کفایت سیاسی رئیس جمهور 13 6-تصویب دوفوریت طرح دوفوریتی عدم کفایت سیاسی رئیس جمهوری 22 7-تصویب قانون الحاق دادگاههای انقلاب به دادگستری جمهوری اسلامی ایران. 29 8-قرائت نامه آقای نخست وزیر درمورد تفسیر لایحه قانونی اعاده به خدمت قضات و کارمندان بازنشسته مصوب28/6/58شورای انقلاب جمهوری اسلامی وارجاع آن بــه کمیسیون 60 9-طرح سؤال خانم طالقانی از وزیر کشاورزی وارجاع به کمیسیون 63 10-پایان جلسه 70 1-اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید. رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 182 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه قرئت شود. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه یکصد و شصت وپنجم روز سه شنبه بیست و ششم خرداد ماه 1360 هجری شمسی مطابق با سیزدهم شعبان 1401 هجری قمری. 1- تلاوت کلام الله مجید. 2- نطقهای قبل از دستور. 3- دنباله رسدیگی به گزارش کمیسیون امور قضائی در خصوص طرح الحاق دادگاههای انقلاب به دادگستری جمهوری اسلامی ایران. 4- گزارش شور اول کمیسیونهای مسکن و شهرسازی وامور اقتصادی و دارائی و امور داخلی در خصوص لایحه راجع به اجازه واگذاری اراضی داخل شهرکها برای تأمین اعتبار مربوط به تکمیل ساختمانهای شهرک های نیمه تمام دولتی. 5- گزارش شوراول کمیسیون امور دفاع درخصوص لایحه راجع به اصلاح ماده 13 اساسنامه سازمان تامین خدمات درمانی عائله درجه یک افسران همافران وکارمندان ارتش و ژاندارمری وشهربانی مصوب تیر ماه 1353. 6- گزارش کمیسیونهای امور قضائی وامور داخلی مبنی بر رد لایحه اعطای پروانه وکالت درجه یک دادگستری به افسران بازنشسته شهربانی . 7- قرائت نامه شماره 482 مورخ 14/3/60 جناب آقای نخست وزیر و نظرخواهی از مجلس نسبت به قانون اعاده به خدمت کارمندان بازنشسته مصوب 28/6/58 شورای انقلاب در اجرای اصل 73 قانون اساسی . 8- اعلام اسامی غائبین ودیرآمدگان. 9- اعلام ختم جلسه وتاریخ و برنامه جلسه بعد. رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. ”انا فتحنالک فتحا مبینا. لیغفرلک الله ما تقدم من ذنبک و ما تأخر و یتم نعمته علیک ویهدیک صراطاً مستقیماً. و ینصرک الله نصراً عزیزاً. هوالذی انزل الکسینة فی قلوب المومنین یزدادوا ایمانا مع ایمانهم ولله جنودالسموات والارض و کان الند علیما حکیما. لیدخل المومنین والمومنات جنات تجری من تحثها الاثهار خالدین فیها و یکفر عنهم سیئاتهم و کان ذلک عندالله فوزا عظیما.و یعذب المنافقین والمنافقات والمشرکین و المشرکات الظانین بالله ظن السوء علیهم دائرة السوء وغضب الله علیهم و لعنهم واعدلهم جهنم وساءت مصیرا.” (صدق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند) ”از آیه یک الی آیه هفت سورة الفتح”. محمد یزدی – دیروز قرار شد در باره طرح امضاء شده راجع به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهوری تصمیم گرفته بشود. رئیس- توضیح عرض میکنم دیروز ما یک جلسه کوتاه در هیات رئیسه داشتیم وقرار بر این شد که امروز ماده واحده‌ای در مورد آئین نامه کیفیت بحث در طرح مساله عدم کفایت سیاسی را با قید دوفوریت به مجلس بدهند که همچنین چیزی تهیه شده و امروز مطرح میشود.اگر دوفوریتش تصویب شد000 (همهمه نمایندگان) فواد کریمی – آئین نامه نمیخواهد. یکی از نمایندگان – آقای هاشمی ، این نه آئین نامه میخواهد، نه چیز دیگری. بشارتی جهرمی- مساله گروگانها هم آئین نامه نداشت. رئیس- حالا مطرح میشود. اگر آقایان آئین نامه را قبول داشتند به شکل دیگری عمل میکنیم . (همهمه نمایندگان) بگذارید آئین نامه را بیاورند . آئین نامه مطرح بشود 00 سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. 2-بیانات قبل از دستور آقایان سلمانی زارجی (رحیمی ) وعلم الهدائی وبشارت و خانم دستغیب و آقای کیاوش. منشی – آقای زارجی (رحیمی ) نماینده سنقر. رحیمی – آقای هاشمی جلسه را ساکت کنید تا بتوانم صحبت کنم. رئیس- آقایان اجازه بدهید سخنان قبل از دستور تمام بشود تا بعد که پیش نویس را آقایان آوردند اگر خواستید به شکل دیگری تصمیم بگیرید من حرفی ندارم. ولی بهر حال مجلس باید تصمیم بگیرد. آقای زراجی (رحیمی ) بفرمایید. رحیمی – بسم الله الرحمن الرحیم. و من یطع الله و رسوله یدخله جنات تجری من تحتهاالانهار خالدین فیها و ذلک الفوز العظیم. و من یعص الله ورسوله و یتعد حدوده یدخله نارا خالدا وله عذاب مهین. (آیه 18 و 19 سوره النسا) (زنگ رئیس) با درود به روان پاک شهدای راه انقلاب آنها که در راه پیروزی انقلاب شربت شهادت نوشیدند و آن عزیزانی که امروز در راه تداوم انقلاب شربت شهادت نوشیده‌اند و مینوشند و با درخواست صبر واجر برای مردم مسلمان ومحترم گلباف کرمان که در حادثه زلزله مصیبت دیده اند و با درخواست طول عمر وعزت وعظمت هر چه بیشتر رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی‌مان و بنیانگذار جمهوری اسلامی مان امام امت عرایضی خدمت برادرهای عزیز در ارتباط با جریان روز عرض میکنم. و برادرهای عزیز را در کفایت سیاسی و عدم کفایت سیاسی آقای بنی‌صدر با توجه به این موضوعات و نکات به قضاوت میخوانم که آنگاه با توجه به طرحی که 120 نفر از نمایندگان محترم مجلس درخصوص عدم کفایت سیاسی ایشان امضاء کرده و به مجلس داده‌اند وانتظار این را میکشند که مطرح بشود مساله انشاءالله مطرح بشود ومردم مسلمانی که همیشه وفاداریشان را به اسلام و رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی مان ثابت کرده اند و دیروز ملاحظه ردید همانند روز آخر عمر بختیار که به فرمان امام مردم در خیابانها ریختندوآن نقشه وتوطئه کذائی رانقش برآب کردند بدون اینکه امام دعوت کند مردم را همان اندازه که امام فرمودند اینها میخواهند اسلام را سب کنند وبه قرآن اهانت بکنندوپیغمبر (ص) اسلام را سب کنندومسلمانها هم ساکت باشند. مردم مسلمان فهمیدند میل امام این است که در برابر کفر وارتداد و اهانت به قرآن و احکام مسلمه اسلام بایستند همانند روز آخر عمر بختیار ریختند در خیابان و همه شنیدند که خواست آن مردم چه بود من نکاتی را دراینجا تذکر میدهم آقایان وملت غیور و شریف و محترم ایران نسبت به کفایت سیاسی و عدم کفایت سیاسی جناب آقای بنی‌صدر با توجه به اعمالشان قضاوت بکنند شما ملاحظه کردید در بیانات امام در روز ششم خرداد که به مناسبت سالروز افتتاح مجلس شرفیاب حضورشان بودیم چگونه ایشان مشفقانه دعوت فرمودند نصیحت کردند خواستند که هر کس در محدوده مسؤولیت قانونیش و در همان حدی که قانون اساسی که بیش از شانزده میلیون نفر از این ملت مسلم وامت اسلامی ایران به آن رأی داده اند در حد قانونی خودش عمل بکندواز حد خودش تجاوز نکند، دنبال سر این جریان علیرغم فرمایشات امام ایشان آن سخنرانی کذائی را درشیراز کردند ومردم را دعوت به استقامت ، نسل جوان را دعوت به استقامت که معلوم بود آن نسل جوانی که ایشان دعوت میکنند که استقامت بکنند، بایستند البته آنها نبودند که آن جوانهایی که در نهادهای انقلابی شبانه روز در تلاش هستند و برای سازندگی وحفظ کشور دارند میکوشند. مبصود از نسل جوانی که ایشان دعوت به استقامت میکردند همانهایی بودند و همان گروهکهایی و یا منطبق هست بر همان گروهکهایی که از اول پیروزی انقلاب تاکنون یک قدم به نفع اسلام و انقلاب واین ملت برنداشته اند چه آنهایی که دم از خلق میزنند و چه آنهایی که خود را برادر آنها حساب میکنند معلوم است که منطبق بود آن نسل جوان بر اینگونه افراد همانهایی که ما نمیخواستیم کار آقای بنی صدر بجایی برسد که فقط آنها اظهار حمایت وپشتیبانی از او بکنند اولین رئیس جمهور انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ما سرنوشتش بجایی برسد و خودش چنان رفتار بکند وکاری بکند که از نهادهای انقلابی ومردم مسلمان وانقلاب ایران کسی از او حمایت نکند هر چند که داد میزند شمابه من رأی دادید،‌شما چه کردید، شما چه کردید، بعکس خواسته او باید آن شعارهایی که دیروز و روزهای گذشته اگر نمیگویند که باز هم چشم، مثل زمان (عاری از مهر) روی هم نمیگذارند و ندیده بگیرند این جمعیتهای میلیونی را همانطوری که در سخنرانی همدان جمعیت 15 خرداد را ندیده گرفتند اگر ندیده نمیگیرند ایشان دعوت کردند ، مردم در صحنه باشند ، مردم در صحنه هستند ولی شعارشان چیست؟ و برای چه در صحنه هستند؟ مردم همینطور که ایشان میگویند رشد دارند ولی نه در جهت انحراف مردم رشد دارند، ملت ما رشید هستند واقعا رشادت خودشانرا ثابت کرده اند ولی نه در جهت انحراف بلکه در راه حفظ اسلام. این مردم مسلمانند باور کنید اسلام میخواهند حالا دیگر باور بکنند که این مردم اسلام را میخواهند وغیر اسلام را نمیخواهند چرا ایشان نصیحتهای مشفقانه امام را بجای اینکه بپذیرند وعقلشان را بر هوای نفس شان غلبه بدهند و هوای تجازوطلبشانرا در محدوده قانون که خودشان در تصویب این قانون اساسی بوده اند و محدوده قانونی ریاست جمهوری را دانسته اند اگر غیر ازاین میخواستند خوب بود که با توجه به این خودشانرا کاندیدا نمیکردند و یا موقعی که آمدند اینجا سوگند یادکنند، سوگند یاد نمیکردند به وفاداری وعمل اجرای قانون اساسی آیا با این کیفیت ، با این اعمال، با این نقض عهدها با این عمل کردن برخلاف قانون اساسی که ایشان را موظف کرده است به امضای مصوبات مجلس وایشان برخلاف آن عمل کرده‌اند آیا با این سخنرانیها و دعوت کردنهای مردم به استقامت همانطوریکه گویا دارد عوت میکند که مردم بیایند بایستند در برابر رژیم محمدرضاخانی، چیست آقا؟ مردم بایستند در برابر چی؟ همانطوری که در این جبهه موتلفین و این جبهه ضد ملیها دعوت کرده بودند به استقامت در برابر اسلام، در برابر قانون اساسی 00 رئیس – وقتتان تمام است. رحیمی – آیا این استبداد است که آقا را دعوت میکنند که در محدود قانون اساسی و وظایف و مسؤولیتی که قانون اساسی به عهده‌اش نهاده است ،عمل بکند ؟ این استبداد است؟ و مردم باید دعوت بشوند که استقامت بکنند در برابر این استبداد؟ علی ایحال آیا اینها باز دلیل بر عدم کفایت سیاسی نمیشود؟ بنده وقتم تمام شد عرایض دیگری داشتم که امیدوار هستم برادرهای ما که بعدا بیان میفرمایند و نوبت دارند بیان کنند و صلی الله علی سیدنا . منشی- آقای علم الهدایی بفرمایید. علم الهدایی- عرض کنم بنده یک دقیقه از وقتم را به خانم دستغیب وسه دقیقه به آقای بشارت داده ام. رئیس- یک دقیقه به خانم دستغیب و سه دقیقه به آقای بشارت. بسیار خوب، بفرمایید. علم الهدایی- بسم الله الرحمن الرحیم. السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته . ”کن ذنبا ولاتکن راساً فان الذنب ینجووالراس یهلک”. بایدبدانند که سیل خروشان ملت آنان را چون خسی برکنار خواهد زد. ”پیام حضرت امام خمینی در روز پاسدار.” من آن روزهایی که اوائل افتتاح مجلس بود، خدا را شاهد میگیرم قدم که به این پارلمان میگذاشتم چندروزی احساس میکردم از روی خونهای شهیدان راه میروم واین احساس بعد از مدتی خوب، طبیعی است که برطرف شد ولی همه باید این احساس را داشته باشیم که دربرابر خون شهیدان مسؤولیت خاصی داریم و اینجانب یکی از طرفداران پاقرص آقای بنی‌صدر رئیس جمهور بودم ومیتوانم بگویم که با رفقای خودم نیم میلیون رأی برایش در شهر خودمان به صندوق رأی ایشان ریختیم. والان استغفار میکنم. ولی حالا خیال میکند یازده میلیون رأی را خود آورده است . جناب میزان پس از بن بست رسیدن طرحی برای خروج ازاین بن‌بست نموده بود که یکی از سه قوه باید کنار برود. رئیس جمهور ، دولت ، یا مجلس. بعد تجزیه وتحلیل کرده و گفته بود که آنکه رئیس جمهور است یازده میلیون رأی آورده است ولی واقعیت این است که رئیس جمهور رأی نیاورده است همانهایی که اینجانشسته اند ، اینها رأی را برای ایشان آورده اند ودولت هم که دولت ملی است ولی مجلس کنار برود ودوباره انتخابات بشود. خوب واین معلوم بود که حالا چون اسم ننوشته بود حالا بعضی ها میگویند افراد مخصوصی نوشته بودند. اینها نظرشان چیست؟ بعد از آن که مجلس ساقط شد آوقت دولت هم به کنار میرود و چه کسی میماند؟ خودشان و رئیس جمهور. ولی کور خونده بودند و نمیدانستند که اگر مردم حمایت خود را از بنی صدر بردارند آنوقت معلوم میشود که چقدر رأی آورده است و دیروز معلوم شد که این سپهسالار چقدر رأی دارد. در حادثه 14 اسفند ثابت شد که طرفداران ایشان با آن همه ادعای میلیشائی خود اهل زدو خورد و مقاومت نیستند . لذا بدنبال سیاست رفراندم رفت وبخیال اینکه طرفدارانشان از گروهی هستند که فقط با رأی دادن و رزنامه خریدن وامثال آن شرکت میکنند. چون در سیستم سنجش افکار دفتر هماهنگی اعلام کرده بود که 57% مردم طرفدار بنی‌صدر و امام 48% از پشتیبانی مردم برخوردار است. (مصاحبه رئیس جمهور با نشریه زایب آلمان غربی) به همین اعتقاد بود که در همدان گفت در 15 خرداد مردم در صحنه وارد نشدند و به انحصارطلبان و زورپرستان رأی ندادند آیا خروش ملت به پا خاسته و لبیک گویان به امام امت دیروز را هم انکار خواهد کرد؟ آیا دوربین ازهاری را میخواهد که سفارش بدهند تا برایش بیاورند (یکی از نمایندگان : باز هم نمی‌بیند) (خنده نمایندگان) ، برای اینکه ملت روشن بین بیشتر روشن باشند حرکات رئیس جمهور را دراین مدتی که گذشت مورد تجزیه وتحیلیل قرار میدهیم . اولا آقای رئیس جمهور تا حال چه طرحی برای پیشرفت جامعه ما ریخته است؟ و کدامین اقدام موثری ولو جزئی کرده است؟ تاما بعنوان نمونه هم که باشد بازگو نماییم؟ اولین برخورد بنده با جناب رئیس درهمین مجلس شورای اسلامی بود که چندین دروغ و افتراهای بزرگ از ایشان دیدم که باعث برگشت منفعلانه اینجانب از ایشان گردید. علنا دروغ گفت، وقتی نیست که من ثابت کنم،اما اثر سوئی که از صدارت این آقای بنی صدر در جمهوری اسلامی نوپای ایران که دشمنان انقلاب حداکثر استفاده را از آن برده اند متذکر میشوم. 1-ایجاد جو بدبینی و یأس در مردم نسبت به کل انقلاب ونظام جمهوری اسلامی . روشن است که اگر دشمن بتواند مردم را به این نتیجه برساند که جمهوری اسلامی نه تنها دردی را دوا نکرده، بلکه اوضاع را بدتر از قبل هم کرده است ویا حداقل در میان مردم روح بدبینی و یأس به انقلاب و یا حتی روحیه بی‌تفاوتی در بین مردم بوجود آورد به منتهای آرزوی خود رسیده است . زیرا بلافاصله توسط دستهای پلید داخلی اش به ایجاد هرج و مرج واغتشاشات پرداخته ، با شایعات ، درگیریها و مشکلات دامن میزند و به سادگی کار سقوط تدریجی را بجایی میرساند که در برابر ظهور یک ناجی یا در مقابل یک کودتای نظامی بخاطر برقراری امنیت و رفاه مردم مقاومت نشان دهند. و مملکت مثل ترکیه ، پاکستان تسلیم استعمارگران گردد. یکی از شاهکاری ورزیده و سنجیده آقای بنی صدر همین بود. از اول انتخاب شدن تا الی الان همیشه آیه یاس و بدبینی برای مردم خواند. من بعنوان نمونه کارنامه رئیس جمهور در روزنامه انقلاب 10/9/59 را میخوانم. ایشان نوشته بود که ما بعنوان حکومت اسلامی برای مردم چه ارمغانی آورده‌ایم؟ کدام بی عدالتی از بین رفته است؟ کدام عدالت برکرسی نشسته است؟ کدام بیکاری وگرانی از بین رفته است؟ (عینا همان حرفهایی که دشمنان میزنند این آقای رئیس جمهوری که موظف است اینها را خودش انجام بدهد ولی به دیگران نسبت میدهد و از مردم سؤال میکند. در عوض اینکه مردم از او سوال کنند، خودش زرنگی میکرد واز مردم سوال میکرد. ) کدام بیکاری و گرانی از بین رفته است؟ کدام عبادت به معنای واقعی کلمه آورده ایم؟ کجا معنویتی که آورده ایم ، پس هم مادیت و هم معنویت دارد همان مسیر رژیم سابق را طی میکند. منزلت فرهنگی در جامعه ما در بسیاری از جهات کمتر از رژیم سابق است، در بعضی مراحل انحطاط ما بیشتر از سابق است. این حرف دوست است یا دشمن؟ ما میبنییم که انقلاب کرده ایم ولی سر جای اول ایستاده ایم بلکه انحطاط هم پذیرفته ایم. ما چیزی بدتر از گذشته شده‌ایم. ”بر اساس یک پندار غلط دانشگاهها تعطیل شد” من نمیدانم این پندار غلط را به چه کسی نسبت بدهیم؟ با اینکه خودش آمد . مگر شماها ندیدید که این خودش آمد ودر دانشگاهها از ملت خواست که تخلیه بشود و در دانشگاهها را بست واین پندار غلط از طرف چه کسی بوده است؟ به چه کسی این را نسبت میدهد؟ منزلت ”فرهنگی در جامعه ما در بسیاری از جهات کمتر از رژیم سابق میباشد،” اینهایی است که برای ما ارمغان آورد، خوب یکی همین بود که عرض کردیم . دومین صدمه ای که 00 رئیس- یک دقیقه ازوقت شما باقی مانده است. علم الهدایی – دومین صدمه اش شکستن تقدس امام و تضعیف وکنار زدن روحانیت از سیاست بود . آمریکا ضرب شستی را که از امام چشید در طول غارتگری خویش هرگز دریافت نکرده بود . گذشته از آن درک کرده است که امام قدرت برانگیختن همه مردم منطقه علیه غارتگران رادارد واین به مفهوم بر باد دادن همه آرزوهای سلطه گرانه آمریکا در قرون آینده است. آمریکا به جذبه روحانی و نفوذ معنوی و تقدس امام در بین مردم پی برد وآن را عامل اساسی شکست خود میداند00 شمس الدین حسینی – چه کسی تقدس امام را میتواند از بین ببرد؟ علم الهدائی – باباجان آمریکا را میگویم، شما چرا حرف میزنید. (خنده نمایندگان) و نمیتوانند از بین ببرند وچون آنها همین جریان را میخواستند در ایران ایجاد کنند ولی کور خوانده بودند ، این جواب دندان‌شکنی که دیروز ملت بر آمریکا و بردشمنان جهان داد، من واقعا به رهبر عظیم الشان از وجود چنین ملتی تبریک میگویم و همچنین بر ملت خودمان از وجود چنین رهبری دانا وخردمند تبریک عرض میکنم. (رئیس: وقتتان تمام است) عرایض من تمام شد آخرین عرضم این است که آقای قره باغ که اعلام کردند من آقای رئیس جمهور را یا ما رضا خان دوم در دیکتاتوری میدانیم. بنده عرض میکنم آقای بنی‌صدر را دیکتاتورتر از رضاخان میدانم . علتش این است که رضاخان هر چه بود قانون را به نفع خودش تدوین میکرد ولی این آقا اصلا به قانون اعتنا نداشت. به مجلس اعتنا نداشت وهر عملی که میکرد برخلاف قانون ودیکتاتوری عجیب بود. والسلام علیکم و رحمه الله. رئیس- سه دقیقه آقای بشارت میتوانندصحبت کنند. محمد تقی بشارت – بسم الله الرحمن الرحیم. علنی شدن توطئه ائتلاف دوست‌نماها بامنافقین و کفار را که انقلابی سوم مینامیم، به پیشگاه امام امت وامت قهرمان ایران تبریک میگویم . من خود شاهد یک صحنه در مجلس خبرگان بودم واین را بخاطر آن میگویم که ملت ایران و مجلس شورای اسلامی بداند که توبه گرگ مرگ است و هرگز به قول امام اینان موفق به آن توبه ای که باید بکنند، نخواهند شد، در کمیسیون مشترک مجلس خبرگان ضمن مقاله ای که بنی صدر حمله ای را به جامعه روحانیت آغاز کرده بود و سؤالاتی را طرح کرده بود که خوراک نوشته های مجاهدین خلق ودشمنان انقلاب اسلامی شد، در آن روز آیت‌الله ربانی شیرازی بشدت به ایشان حمله کرد آنچنانی که نزدیک بود به کتک و مشاجره بیانجامد . من دیدم این شخص را که رنگش پریده بود ومیترسید که نکند در خبرگان آن آرزوی 30 ساله اش که در فرنگ به عشق رسیدن به ریاست جمهوری رنج سفراسرائیل را تحمل کرد و در مکتب کفار و دشمنان اسلام تحصیل کرد وجامعه شناسی بی دینی و ضددینی را فرا گرفت ، نکند این در آغاز کار خنثی شود ، دیدم که وقتی خواستند بین آنها را صلح بدهند چگونه شتافت وصورت آن مرد روحانی را بوسید واظهار داشت که دیگر چنین نخواهد کرد. اما آن توبه را فراموش کرد و بار دیگر عملی را مرتکب شد که فقط جشن و سرورش برای عموم لیبرالیستهای جهان ، روشنفکران بی تعهد ، امپریالیزم جهانی ، صهیونیستها بود. اما آنها نمیدانستند که زمینه شناخت کامل ولایت فقیه در جامعه ما آنچنان فراهم شده است که در طول نهضت امام /70 هزار کشته و قریب یصکد هزار معلول میدهند تا فرمان ولایت ققیه برای سرکوب کردن شاه وعمالش و سقوط رژیم شاهنشاهی عملی شود واین تکابرآنچنان شد که برای در هم کوبیدن این دوست نما، این انسان فرومایه (رئیس : وقتتان تمام است) این کسی که حیثیت ایران واسلام وانقلاب اسلامی را بر باد داد و به خودش لطمه زد و خسرانش برای آخرتش ماند ،‌با یک سخنرانی بدون کشته و بدون آنکه دردسری پیش بیاید ملت قهرمان ایران به کوچه و خیابان ریختند ونه تنها او را از ریاست جمهوری برکنار کردند بلکه مرگ ونفرین وخشم خود را نثار او وسایر دوستان وموتلفینش نمودند . والسلام (احسنت، احسنت). رئیس- خانم دستغیب یک دقیقه وقت دارند. خانم دستغیب- بسم الله الرحمن الرحیم. ”الیوم یئس الذین کفروا من دینکم ”. سخنی با امام، اماما، رهبرا” بابی انت وامی” سرو جان فرزندم فدای راهت که راه اسلام است. گفتار علی وار شمارا شنیدیم . من به نمایندگی از میلیونها زن دلسوخه شهید داده ایران قول میدهم که ما زنان به برکت جمهوری اسلامی ورهبری قاطع شما و قوانین انسان ساز اسلام که میرود به اصالت و فطرت خدائی خود دست یابیم و عزت وکرامت خویش را بدست آوریم. و همچون اسوه و الگوی خودمان زینب کبری (ع) بدنبال حرکت خدائی حسین ”سلام الله علی” حرکت میکنیم واطمینان میدهیم که ازنثار ان خود و فرزندانمان دریغ نداریم. و پیام خونین زنان و دختران میدان شهداء ومیدانگاههای دیگر را به همه تاریخ خواهیم رساند زیرا آنها با شعار ”تا خون در رگ ماست ،خمینی رهبر ماست” شهید شدند و به جلو گلوله های آریامهری رفتند و جان باختند و سخنی با رزمندگان و در کارخانه وبا مشتهای گره کرده و ما در خیابانها توطئه آمریکای جنایتکار و همان صف مکار روباه صفتش را خنثی میکنیم . شما با ایمان خودمیجنگید و پیروز هستید”ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم ” و سخنی هم با خواهران و دختران مبارز وانقلابی و مقلد امام. دیروز و همه روزها شعارتان را شنیده ایم وانبوه جمعیتتان را در تهران وشهرها و روستاها دیده‌ایم و به من تکلیف ردید و ماموریت دادید که پیامتان را از تریبون مجلس هم بازگو کنم. و از شما واز طرف شما رأی دهندگان به آقای بنی صدر ، رأی عدم کفایت سیاسی آقای رئیس جمهور بدهم و چنین خواهم کرد والسلام. (احسنت ، احسنت). رئیس- آقای کیاوش یک دقیقه وقت دارند ضمنا از آقایان خواهش میکنم که دیگر اینجور وقت را تقسیم نکنند. (خنده نمایندگان). کیاوش- بسم الله الرحمن الرحیم. ” ان الله یامرکم ان تذبحوا بقرة ” اختلاف انگیز باید از میان برداشته شود. وضع مملکت اسلامی ایران به آن آرامی بود که همه شما شاهد بودید و توسط بقره اختلاف‌انگیز آنچنان شد که دیدید. در حدود 130 نفر امضاء کرده اند ودرحقیقت رأی عدم کفایت به رئیس جمهوری داده‌اند وشاید تا ظهر اکثریت قریب به اتفاق دوباره امضاء بکنند که الان دارند امضاء میکنند. پس باید امروز تکلیف ایشان در اینجا روشن بشود. ثانیا موکلین هممه وکلا از وکلای خود یک به یک خواستارند که موضع خودشان را در مقابل انقلاب اسلامی و در مقابل ولایت فقیه روشن بکنند. موکلین وظیفه شرعی دارند اگر ببینند نماینده شان در خط ولایت فقیه (رئیس: وقتتان تمام شذ) یعنی در خط انقلاب اسلامی نیست، حداقل وکلا را به شهرستان خودشان راه ندهند والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. (نمایندگان: صحیح است). رئیس- آقایان اعضای شورای نگهبان را بگویید تشریف بیاورند داخل برای ادامه بحث (زنگ رئیس) 3-بیانات آقای رئیس بمناسبت تشکر از امام امت و سالگرد شهادت چهار نفر از شهدای نهضت اسلام، بخارائی ، امانی ، صفار هرندی و نیک نژاد و قدردانی و تشکر از مردم . رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. یک بار دیگر مراتب تشکر و قدردانی مجلس شورای اسلامی را از امام امت و بنیانگذار جمهوری اسلامی که بیدریغ از راهنماییها و هدایتهای پیامبرگونه ایشان این ملت انقلابی برخوردار است ابراز میداریم ودوام عمرو توفیقات بیش از پیش ایشان را برای ادامه این انقلاب و دوام این راهی که راه اسلام راستین است،از خداوند خواستاریم واز علمای اعلامی که با سرعت ، با اعلام فتوا ونظر خودشان در باره کسانیکه با ارتدادشان میخواهند به خیال خام خودشان اعتبار جمهوری اسلامی را ببرند، تشکر میکنیم وامیدواریم این وظیفه سنگین را در آینده مثل گذشته در لحظات حساس انجام بدهند. امروز روز سالگرد شهادت 4 نفر پیشتاز شهادت و مبارزه مسلحانه نهضت مقدس اسلامی ایران آقایان : بخارائی ، امانی ، صفار هرندی، و نیک نژاد است وچه تصادف میمونی که آنها که روز شهادتشان پیش‌درآمد بروز این انقلاب بود ، سالگرد شهادتشان هم مصادف با تحول عظیمی که به نظر بسیاری از دور اندیشان انقلاب سوم بحساب میآید ، شده است. خداوند به روح بزرگ و پرفتوح این رزمندگان و شهدای عزیزمان که مصادیق بارز ”السابقون السابقون اولئک المقربون ” هستند از نفحات وزحمات عالیه‌اش عاید بفراید ، و ما به بازماندگانشان و خانواده هایشان افتخار و تبریک عرض میکنیم. فخرالدین رحیمی – جناب آقای رفسنجانی از مردم و دهها هزار جمعیتی که دیروز در جلو مجلس جمع شده بودند تشکر کنید. رئیس- آقای رحیمی از این بی نظمیها زیاد دارند ، و من جمله امروز، لطفا در وسط حرف من صحبت نکنید. ما بیش از همه چیز و بیش از هر چیز مراتب قدردانی وتشکر خودمان را از این مردم بیدار واز این مردم حساس واز این مردم باشعور و مخصوصا از این نسل جوانی که به ناحق و به غلط دشمنان ما ، به خیال خودشان امید به اینها بسته بودند ، باید تشکر کنیم که با احساس فطری سالم خودشان لحظه مناسب را درک کردند و داوطلبانه وبدون دعوت از طرف هیچ مقامی در یک لحظه خیابانهای تهران را مملو از سیل جمعیت کم نظیری کردند که پشت دشمنان را لرزاندولرزه بر اندام مخالفان انداخت و ملت را و ما را و مجموعه کسانیکه برای این انقلاب تلاش میکنند، امیدوار کرد و روح داد. خداوند به این ملت خیر بدهد وبه ما توفیق بدهد که بتوانیم بخشی از حقوق این ملت را از طریق انجام خدمات مناسب و ایجاد عدل اسلامی انجام بدهیم . والسلام علیکم و رحمه الله. آقایان اعضای شورای نگهبان تشریف آوردند و دوستان ما هم متنی برای پیشنهاد تهیه کرده اند تا یکی دو پیشنهادی که مانده راجع به لایحه سابق تمام بشود آن متن هم آماده میشود ووارد آن بحثی میشویم که شما و مردم منتظرش هستید. قبل از اینکه به پیشنهادها برسیم اگر آن ماده اولی طرح رویش پیشنهاد نیامده رأی بگیریم ؟ منشی- پیشنهاد داریم. رئیس- خیلی خوب ، دیروز پیشنهاد نداشت اگر پیشنهاد جدید آمده است پیشنهادها را مطرح کنید .اگر راجع به آن ماده اولی پیشنهادی هست ، آنها را بخوانید. منشی- آقای بیات پیشنهاد داده اند که 00 4- تذکرات نمایندگان به مسوولین امور بوسیله آقای رئیس . رئیس- لطفا یک دقیقه صبر کنید چون من تذکراتی را که به من داده بودند نخوانده ام ، آقای شرافت نماینده مردم شوشتر وآقای سید عبدالواحد موسوی وآقای نصیری لاری نمایندگان لارستان و آقای ارومیان تذکر میدهند که پوشش سیمای جمهوری اسلامی ایران در آن منطقه ها نیست در منطقه لارستان بسیار ضعیف و پراکنده است و در منطقه شوشتر ضعیف است و آنجا در خطر هجوم تبلیغاتی دشمنان ما از طریق جنوب خلیج فارس ودولت عراق است.از سیمای جمهوری اسلامی ایران میخواهند که این پوشش را تقویت کنند و آقای ارومیان همین مشکل رادر مراغه ذکر کرده اند. خانم اعظم طالقانی تذکر بدولت میدهند که در مورد مریضهایی که از کشور میخواهند خارج بشوند تسهیلات بیشتری کمیسیون پزشکی وزارت بهداری فراهم کند و سرعت بیشتری بخرج بدهد واز دولت میخواهند در مورد توزیع نیازهای مردم که امروز دستهای احتکار وگران‌فروشها مردم را در مضیقه انداخته‌اند ، برای توزیع عادلانه ودفع شراین واسطه ها فکر عاجلی بکنند و برای این برخوردهای خیابانی که بوجود میآید ، برای مردم امنیت بیشتری درست کنند و خانواده های بی‌سرپرست را وزارت بهزیستی بهتر رسیدگی کند و بنظر میرسد که در کوپنهای بنزین که پخش میشود سوءاستفاده‌هایی وجود دارد چون در بازار قاچاق دیده شده دولت باید مراقبت بیشتری بکند. 5-تصویب دوفوریت طرح دوفوریتی آئین نامه رسیدگی به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور. رئیس- طرح دوفوریتی که جدیدا با 15 امضاء از طرف آقایان آمده ناچاریم که الان مطرح کنیم. همانطور که میدانید قبلا یک نامه ای رسید با امضای زیادی یعنی 48 امضاء که ازما برای بحث درمسأله رابطه مجلس با ریاست جمهوری جلسه سری خواستند بعد دیگر با پیش آمدهای سریعی که پیش آمد ، موضوع جلسه سری منتفی شد . دوباره 119نفر وبعد 120 نفر با یک نامه ای طرح دوفوریتی داده اند برای مطرح شدن مسأله عدم کفایت سیاسی آقای بنی صدر در مجلس که پریروز داده شد،‌ جمعی از آقایان هم باز مراجعه کرده اند، امضاهای متفرق داده اند و برآن اضافه شد و ما به دلیل اینکه آئین نامه مشخصی برای کیفیت اجراء نداشتیم بدوستان گفتیم بگذارید یک طرح روشنی برای این حرکت مشخص بشود. امروز باز 16 نفر امضاء کردند و مطالبی را به عنوان کیفیت اجرای این بحث باقید دوفوریت آورده‌اند والان دو مسأله برای ما مسرح است یکی خود دوفوریتی طرح مسأله عدم کفایت رئیس جمهور و دوم طرح دوفوریتی آئین نامه اجرائی همان طرح واین دو باید جداگانه مطرح بشود . و برای دوفوریتی هر یک از اینها اگر مجس رأی داد برای آنها بترتیب اقدام بکنیم حالا یکی از اینها مطرح میشود البته از نظر رسیده به اینجا طرح عدم کفایت سیاسی مقدم است. از نظر ترتیب کار، آئین نامه مقدم است ولی ما به ترتیب وصول باید هر دو فوریتش را مطرح کنیم. منتها اگر آئین نامه را مطرح کنیم0000 عده ای از نمایندگان – آئین نامه را مطرح کنید. رئیس- پس اول آئین نامه را مطرح کنید . کاشانی – تاریخ دریافت شما مقدم است. رئیس- تاریخ عدم کفایت سیاسی مقدم است. ولی البته در عمل باید آئین نامه مقدم باشد. اول آئین‌نامه را مطرح کنید. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. ”ما امضاء کنندگان زیر بنا به وضعیت فعلی کشور و تظاهرات میلیونی مردم انقلابی وشهید داده عیه خلافکاریها و قانون شکنیهای آقای ابوالحسن بنی صدر، طرح قانونی زیر را بعنوان آئین نامه بررسی عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور به مجلس تقدیم داشته و تقاضای تصویب آن را با قید دوفوریت داریم. ماده 1- تقاضای رأی به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور وقتی قابل طرح در مجلس است که حداقل به امضای پنجاه نفر از نمایندگان رسیده باشد. ماده 2- تقاضای مزبور باید کتبا در جلسه علنی مطرح و برای رئیس جمهور ارسال گردد. ماده 3- رئیس جمهور و مخالفین وی مجاز نخواهند بود در ضمن استدلال و توضیحات خود موضوعات دیگری را که به مورد اصلی مربوط نیست مطرح نمایند. ماده 4- وقت برای مذاکره مخالفین و رئیس جمهور حداکثر برای هر کدام متناوبا ده ساعت خواهد بود. تبصره 1- هر یک از موافقین طرح حدکثر میتواند یک ساعت صحبت نماید. تبصره 2- رئیس جمهور میتواند قسمتی از وقت دفاع خود را در اختیار بعضی از نمایندگان موافق خود قرار دهد. ماده 5- رأی گیری در مورد عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور علنی بوده و بوسیله اکثریت مطلق آراء نمایندگان حاضر در جلسه معتبر خواهد بود. (البته شانرده نفر امضاء کرده اند ). یکی از نمایندگان – امضاء ها را بخوانید . رئیس- فعلا دو فوریت مطرح است. یکی از نمایندگان – یک طرح دیگری هم در این مورد آمده است. رئیس – بسیار خوب آن را هم در پیشنهادات بدهید آقایان وقتیکه این طرح برای بحث مطرح شد میتوانید پیشنهاد بدهید و ماده ای اضافه کنیدیا کم کنید یا اصلاح کنید و بهر حال بهر صورتی که میشود ولیکن الان فقط فوریت مطرح است . و من در آغاز این بحث یک خواهش از برادران میکنم که این خواهش من یک مساله آئین نامه ای هم هست و آن ، اینست که مقید باشید در بحثهایتان از بکار بردن کلمات وتعبیراتی که با شأن مجلس و در شأن تریبون مجلس نیست خودداری بفرمایید ، یعنی ما یک بحث جدی، اساسی و ضروری داریم وهیچ نیازی نیست که تغییراتی بکار برده بشود که خدای نکرده با ادب وبا نزاکت اسلامی سازگار نباشد. این را من بطور برادران ودوستانه از همه شما تقاضا دارم که مراعات بفرمایید که ما در برخوردبا مردم مبادا بی جواب بمانیم که چرا این تعبیر گفته شد و لزومی هم ندارد چون مطلب باید گفته بشود نه تعبیر. منشی- در ماده 2 یک اشتباه جزئی بود که من دوباره ماده 2 را میخوانم: ماده 2 – تقاضای مزبور باید کتبا در جلسه علنی به رئیس مجلس داده شود این تقاضا باید در اولین جلسه قرائت و جهت اطلاع به رئیس جمهور ابلاغ گردد. رئیس- حالا یک نفر از فوریت طرح دفاع کند ( البته یکی از آقایانی که امضاء کرده اند دفاع بفرمایند) آقای دیالمه بفرمایید. دیالمه – بسم الله الرحمن الرحیم. البته بعد از فرمایشات امام وحرکتهای میلیونی مردم صحبت از فوریت چنین طرحی چندان کار جدید وتازه و جالبی بنظر نمیآید ولی از باب آن که در مجلس ما باید حرکتی را انجام بدهیم که این حرکت بعدها یک نمونه مدون در تاریخ ما خواهد بود و به عنوان نمونه های آینده نشان بدهیم که اگر در هر مرحله انقلاب کوچکترین وقفه ای رخ بدهد. مهم نیست که چه شخصیتی و چه مقامی قطعا در معرض حرکات مردمی قرار میگیرد و یا مجلس در مورد آن قضاوت میکند. بر اساس اصل 110 که میبایست رأی رهبری بعد از رأی مجلس به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور مطرح بشود قطعا میبایستی مجلس دارای یک آئین نامه مدونی برای چنین بحثی باشد چون این بحث یک مسأله ساده، سطحی نیست و بر اساس اصل 115 قانون اساسی که خصوصیات رئیس جمهور در آن جا ذکر شده است که ایرانی‌الاصل ، تابع ایران (و حالا در این قسمت بحثی نیست) مدیر ومدبر ودارای حسن سابقه وامانت و تقوی ، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران ، و مذهب رسمی کشور، بحث در مورد هر یک از اینها واینکه آیا فردی که درآینده اداره امور کشور را به عنوان تنظیم قوای سه گانه بر عهده خواهد داشت. آیا در شرایط فعلی هم دارا هست یا نه؟ احتیاج به بحثهای مفصل دارد وامکانات دارد که آقایان نمایندگان بتوانند نظراتشان را بگویند افرادی که تقاضای چنین مساله ای راکرده اند یعنی 120 نفری که نوشته اند و تقاضای رأی نسبت به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور کرده اند اینها فرصت داشته باشند تا مطالبشان را ذکر بکنند واین به یک آئین نامه مدونی که ما بر اساس آن بتوانیم صحبت بکنیم احتیاج دارد. البته در مقابل هم آقای بنی صدر باید بتوانند مطالبشان را دراین جا بگویند که ضمن این طرح گنجانیده شده است، ایشان میتوانند متناوبا در مقابل هر یک از مسائلی که ذکر میشود، مسائلی را که دارند مطرح بکنند تا در آینده این به عنوان یک سندی در تاریخ ملت ایران باقی بماند که حرکتی که مجلس انجام داد یک حرکت منسجم واصل بر اساس رأی به عدم کفایت رئیس جمهور را مبهم مطرح کرده است و ما میتوانستیم بدون بحث در مورد آن از همین اصل 110 استفاده کنیم وفقط تایک رأی گیری مساله را تمام بکنیم. قطعا برای اینکه برای مردم روشن بشود، احتیاج است به اینکه ما در این جا در مورد این مساله بحث بکنیم وروی آن صحبت بکنیم وموارد آن جزء به جزء روشن بشود. به این دلیل طرحی تهیه شد وبا قید دوفوریت در اینجا مطرح شده است و فوریت آن چندان مورد بحث نخواهد بود به دلیل این که حرکتهای میلیونی مردم ، فرمایشات امام بخوبی مساله را روشن کردند که مساله از حد دوفوریت هم گذشته است . والسلام. رئیس- کسی مخالف دوفوریت است؟ (حجتی : بنده مخالفم) آقای حجتی بفرمایید . البته تذکر میدهم که فقط دوفوریت مطرح است چیزی در ماهیت نفرمایید. حجتی – بسم الله الرحمن الرحیم . و اعلموا ان الله شدید العقاب وانه غفور رحیم (شجونی : سریع‌الحساب هم هست) در بیانات دیروز امام بحثی بود که دعوت به توجه وبازگشت بود و به این کسانیکه ایشان به عنوان متدین 000 و گفتند هنوز هم من به اینها علاقه دارم اگر اینها برگردند من میپذیرم و اسلام هم میپذیرد. من احساسم این است، البته یک نامه ای الان بما داده اند که آقای بنی صدر در جواب امام مطلبی نوشته‌اند که الان نامه پیش من هست ودر این نامه آقای بنی صدر به امام اظهار اخلاص کرده‌اند00 (همهمه شدید نمایندگان) (اعتراض آقایان : بشارتی ، معادیخواه، هادی غفاری و کروبی) یکی از نمایندگان – آقای بنی صدر جسارت کرده اند. یکی از نمایندگان – آقای بنی صدر توهین کرده اند (همهمه نمایندگان ) حجتی- آقای هاشمی دستور بفرمایید تا آقایان سکوت بفرمایند. رئیس- خوب، اعتراض آقایان به شما این است که اینهمه مطالب موهن که در این نامه هست شما نمیخوانید ولی فقط یک جمله لفظی را از تریبون مجلس اعلام میکنید و این را فریبکاری تلقی میکنند. یارمحمدی- آقای هاشمی الان بهترین جوانان ما دارند شهید میشوند. رئیس- آقایان میگویند که خواهش میکنیم فریبکاری نشود. حجتی – اجازه بدهید، خواهش میکنم که 00 کروبی- آقای هاشمی من ازطرف آقای بنی صدر از آقای حجتی شاکی هستم . ایشان فرمایشات آقای بنی‌صدر را تحریف میکنند. (همهمه نمایندگان) رئیس- ادامه بدهید. یکی از نمایندگان –ایشان فرمایشات آقای بنی صدر را تحریف میکنند. حجتی – توجه بفرمایید. غفاری- آقای هاشمی ایشان فرمایشات آقای بنی صدر را تحریف کرده‌اند من به دفاع از آقای بنی‌صدر میخواهم توضیح بدهم. رئیس- آقای غفاری اجازه بدهید خودشان بگویند آقای حجتی بفرمایید. یارمحمدی – آقای هاشمی اگر میخواهند نامه را بخوانند شما جلسه را ترک کنید. حجتی – آقایان ساکت باشید، و اما 00 یکی از نمایندگان – شما نمیتوانید دستوربدهید که ساکت باشند. حجتی – واما مساله فریبکاری در صورتی است که این نامه را مردم شنیده باشند و من خوانده باشم بعد بخواهم تحریف کنم یا طوری تاویل بکنم و امثال ذلک 000 این نامه گویا دیروز به رادیو تلویزیون و روزنامه‌ها فرستاده شده است و چاپ نکرده‌اند و نخوانده اند. این را خبرگزاری پارس داده است و در اینجا بدست ما رسیده است و من خودم 00 بشارتی – این مطالب چه ربطی به دو فوریت دارد؟ رئیس- دارید از موضوع خارج میشوید. حجتی – آقای هاشمی اینها در موضوع است. رئیس- شما باید در مورد فوریت صحبت کنید. حجتی – بلی، من فوریت را دارم عرض میکنم. میخواهم عرض کنم که این فوریت ندارد به همین دلیلی که شما الان نمیگذارید من در مخالفت فوریت صحبت بکنم، اینقدر شتابزده و عصبانی هستید که نمیگذارید یک آدم مخالف حرف بزند در چنین حالت هیجانی ودر چنین جو احساسی وعاطفی 00 یکی از نمایندگان – جوسازی میکند. یکی از نمایندگان – آقای هاشمی کجا نمیگذارند که ایشان صحبت کند؟ کیاوش – آقای هاشمی درست است که ایشان توهین کنند وما هیچ چیزی به او نگوییم ؟ یارمحمدی – ایشان در آخرین لحظه هم از مدتی حمایت کرد. رئیس- الان حف ایشان تمام میشود اجازه بدهید صحبت شان را بکنند (همهمه نمایندگان) حجتی- من دوست دارم حضرت امام خودشان این وضع مجلس را ببینندو متوجه بشوند که چه جوی در حامعه حاکم است (همهمه نمایندگان) رئیس- (زنگ رئیس) آقایان شماها 00 حجتی – شما شلوغ نکنید، شلوغ کردن ضرر شما است. زایری- آقای حتی شما قلب مطلب میکنید. حجتی – آقا خفه شو، ساکت شو. زایری – خودت خفه شو. رئیس- (زنگ رئیس) حجتی –اجازه بدهید برادرمان آقای هاشمی همه برادران را به آرامش دعوت کند. رئیس- من دارم دعوت میکنم شما نگویید . من دعوت کنم. زایری- آقا مگر روزنامه ها اهانت به امام را چاپ نکردند ؟ آیا روزنامه ها 000 (همهمه نمایندگان) رئیس- اجازه بدهید حرف ایشان تمام بشود. هادی غفاری- من جلسه را ترک میکنم. رئیس- بسیار خوب آقای غفاری00 یکی از نمایندگان – بگویید نامه را بخوانند. رئیس- آقای حجتی ادامه بدهید. حجتی کرمانی – من اینقدر میدانم که در شرایط حاضر مخالفت با این دو فوریت از نظر جو حاضر در حکم یک انتحار سیاسی است ومن 00 رئیس – از موضوع خارج نشوید. حجتی – اجازه بدهید من 00 رئیس- شما هرچه که میخواهید بگویید ،دارید در این فوریت میگویید. حجتی – اجازه بدهید آقای هاشمی مساله 000 رئیس- این که جو فلان است 00 این چه ربطی به فوریت دارد؟ حجتی – واقعیت را من میخواهم بگویم که به دلیل این جو من مخالفم . رئیس- من از این فرصت طلبی شما انتقاد میکنم. حجتی – برادر عزیز من ، قربان شما، من دارم خود این جو را با استدلال میگویم . میگویم بدلیل این که جو اینطوری است که اگر کسی خواسته باشد مخالفت با دو فوریت بکند یک انتحار سیاسی کرده است. در چنین جوی من خواهش میکنم، برادران اجازه بدهند که (لایجرمنکم شنئان قوم علی الاتعدلوا) شما در مورد مطلبی که میخواهید مطرح کنید باید با استدلال باشد و در مورد استدلال ، هیجان و مرگ و فلان00 واز این چیزی نخواهد بود. بنابراین مسأله یک مسأله حقوقی است . 00 (همهمه نمایندگان ) رئیس- برادران شما دراید عمدا حربه ای به دست آقای حجتی میدهید که شماها را بگوید .چرا شماها اینطور حرکت میکنید؟ بگذارید حرف ایشان تمام بشود . آقای حجتی ادامه بدهید ولی اگر از موضوع خارج بشوید جلو صحبت تان را میگیرم. حجتی – آقای بنی صدر در این نامه به امام نوشته است: رئیس- این ربطی به این ندارد. ججتی – متن آن این است : ”رفتار شما هر چه باشد اینجانب تعهد خود را نسبت به شما نقض نمیکنم ” این را آقای بنی صدر در پایان نامه اش نوشته است (همهمه نمایندگان) یکی از نمایندگان – آقا بقیه اش را هم بخوانید. حجتی – آقا ما میخواهیم دعوی خاتمه پیدا بکند ما که طرفدار کسی نیستیم، من اعلام میکنم به ملت ایران که من طرفدار کسی نیستم و طرفدار جناحی نیستم. طرفدار جریانی نیستم (همهمه نمایندگان ) رئیس- خارج از موضوع است. ججتی- این دعوت به وحدت را که امام هم بارها بمن گفتند، حتی پریروز بطور خصوصی خدمت ایشان رسیدم000 رئیس- خارج از موضوع است. صحبت ایشان را قطع کنید لطفا از اطاق کنترل میکروفون آقای حجتی را قطع کنید. (در این هنگام میکروفون آقای حجتی قطع شد) یکی از خصوصیات آقای حجتی این است که وقتی تریبون دستشان آمد، ملاحظه کردند آنچه که صحبت نکردند فقط در مورد فوریت بود. از خودشان حرفهایی را که مایل بودندبطور قطعه قطعه گفتند واین سوء استفاده را از ایشان استفاده میکنم. امیدوارم که اینطور نباشد. یکی از نمایندگان – شکی درآن نیست. یکی از نمایندگان – تنها انتقاد فایده ندارد. رئیس- البته شاید بی هدف هم نبود، مجلس از کیفیت برخورد ایشان عصبانی شد و من از برادرانی که تحمل کردند تشکر میکنم واز برادرانی هم که تحمل نکردند انتقاد میکنم. بهتر بود میگذاشتید صحبت‌شان را بکنند ، شاید ایشان از همین حرفها هم باز ممکن بود نتیجه دیگری بگیرند. موافق فوریت صحبت کند. منشی- موافق فوریت آقای الویری هستند، بفرمایید. الویری- بسم الله االرحمن الرحیم، مسأله اینقدر روشن است که فکر میکنم اگر دقیقه ای هم وقت گرفته بشود وقت مردم تلف شده است من فکر میکنم تظاهرات گسترده 00 محمد یزدی – جناب آقای هاشمی معذرت میخواهم ایشان گفتند، در نامه ایشان تعهد کرده‌اند باید گفته شود که در این نامه ایشان نقض تعهد کرده اند. الویری-من نمیدانم آقای محمد یزدی باچه اجازه ای وسط صحبت من صحبت کردند؟ رئیس- آقای یزدی من از شما انتظار این نوع بی نظمی ها را ندارم. یکی از نمایندگان – نامه تحریف شده است و ما همه میخواهیم که مطلب روشن بشود. رئیس- بسیار خوب، شما صبر کنید ، چرا صبر ندارید ؟ ممکن است موافق بگوید آقای الویری ادامه بدهید. الویری – مردم ما قضاوت خودشان را کرده اند کسانیکه دیروز در خیابانهای تهران مخصوصا خیابان انقلاب بودند و وقتی که میدیدند جمعیت میلیونی از میدان انقلاب تا میدان امام حسین تمام مسیر خیابان را پوشانیده است و باز کاش بودند ومیدیدند جمعیت عظیمی را که دیروز جلو مجلس شورای اسلامی اجتماع کرده بودند تمام محوطه پشت دانشکده افسری را جمعیت پر کرده بود فکر میکنم مسأله روشن‌تر از آن است که ما به بحث بپردازیم. اما با تمام این احوال در عین حال که این امر امکان پذیر است که بوسیله یک قیام و قعود با توجه به اینکه مردم نظر خود را داده اند ما میتوانیم تصمیم بگیریم اما چون سال قانون است و ما بایستی طبق ضوابط عمل بکنیم. لذا لازم است برای بررسی عدم کفایت طبق روال و روشی عمل بکنیم. این است که دیروز ما بوسیله جمعی از برادران تصمیم گرفتیم که چند ماده در مورد کیفیت بررسی عدم صلاحیت تنظیم بکنیم ، که همانطور که مشاهده کردید بصورت 5 ماده درآمده است و برای بررسی عدم کفایت لازم است که با فوریت هر چه تمام تر که بیشتر از دوفوریت هم ما نداریم واگر هم داشتیم اینکار را میکردیم این آئین نامه مربوط به رسیدگی عدم کفایت مورد تصویب قرار بگیرد وبعد راه باز خواهد شد برای کار مجلس وبرای بررسی عدم صلاحیت . رئیس- آقای حجتی یک جمله از نامه ای را خواندند که در آن نامه دهها مورد (حجتی کرمانی: همه را بخوانید) آخر این بشما مربوط نیست که بخوانم یا نه، چرا شما اینقدر سوء استفاده چی هستید. باری این که یک جمله ای خواندند که از این تریبون خوانده بشود آقای بنی صدر اظهار صداقت کرده‌اند نسبت به امام ، و در همان جمله که ایشان خواندند یک اهانتی بود، و جمله این بود”رفتار هر چه باشد من چنین میکنم” یعنی درهمان جمله به رفتار امام اعتراض بود. صاحب الزمانی – آقای هاشمی در نامه به امام نوشته اند”رفتار شما در باره اینجانب عادلانه نیست” . رئیس- بله . یکی از جملات اینست . دوفوریت مطرح است (زنگ رئیس) اجازه بدهید رأی بگیریم /183 نفر در جلسه حضور دارند کسانیکه با دو فوریتی بودن این طرح پیشنهادی موافق هستند قیام بفرمایند (145 نفر ایستادند) تصویب شد. این طرح را تکثیر کنید و برای شورای نگهبان هم بفرستید . حالا نوبت طرح بعدی است. محمد خامنه ای – من تذکر آئین نامه ای دارم. رئیس- آقای محمد خامنه ای تذکر آئین نامه ای دارید؟ بفرمایید. محمد خامنه ای – اگر بخواهید از روی آئین نامه عمل کنید ، بعد از اینکه پخش شد فردا موقع رسیدگی آن است، و حال اینکه شما نقض فوریت را میکنید ، ملت دیروز عصر ساعت شش این را میخواستند ، شما در یک چنین فرصت وامکاناتی و این همه تقاضائی که اینجا هست /24 ساعت تاخیر کردن با احتمالاتی که در پیش هست بنظر من بر خلاف روح خواسته ملت است. (نمایندگان: صحیح است) رئیس- این تذکر آئین نامه ای نبود. البته با این تصویبی که آقایان کردید تعطیلی فردا را خراب کردید یعنی با این طرحی که تصویب شد ما طبق آئین نامه مجبوریم که /24 ساعت بعد از تکثیر طرح را مطرح کنیم (کیاوش : میمانیم) اجازه بدهید من آن ماده آئین نامه را بخوانم. این تذکر آقای خامنه ای فقط این نتیجه را داشت که ما به این نکته توجه بکنیم. 6-تصویب دو فوریت طرح دوفوریتی نمایندگان راجع به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهوری. رئیس- طرح پیشنهادی نمایندگان در مورد عدم کفایت ریاست جمهوری خوانده شود. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. برادر آقای هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجلس شورای اسلامی ، این فرعون علا فی الارض و جعل اهلها شیعا صدق الله العلی العظیم قا توجه به تخلفات متعدد و مکرر آقای بنی‌صدر رئیس جمهوری از قانون اساسی و وظایف قانونی بخصوص عملکرد چند ماهه اخیر ایشان واقدامات تحریک آمیز که شخص ایشان داشته اند و هم دفتر و روزنامه ایشان که در اثر توهین و تضعیف ارگانهای رسمی کشور،‌درگیریها ، و حتی تلفات تجانی، و خسارات مالی بوجود آورده اند، درخواست طرح عدم کفایت سیاسی ایشان در مجلس شورای اسلامی به قید دو فوریت را داریم. در حدود /130 نفر هم تاکنون امضاء کرده اند. رئیس- یکنفر از آقایان از دو فوریت آن دفاع کند (غفاری: من دفاع میکنم) بلی، آقای غفاری میخواهند دفاع کنند اگر آقایان موافقند اجازه بدهند ایشان دفاع کنند. آقای غفاری بفرمایید. غفاری- بسم الله الرحمن الرحیم. برادران تذکر دادند که من صحبتم را با این جمله آغاز کنم که ”و سارعوا الی مغفرة من ربکم ” بحث از فوریت این طرح من گمان میکنم اینکه من صحبت بکنم کار بی فایده ای است و علت اینکه بی فایده است این است که دیروز مردم با شعارهای تند و بقول آقای حجتی کرمانی، بدتر از شعارهای که به شاه میدادند شعارهایی که حتی در تندی بعضی از این شعارها را حتی به شاه هم خطاب نکردند، مثلا میگفتند که 000 (همهمه نمایندگان) رئیس- از موضوع خارج نشوید. فقط فوریت مطرح است. غفاری- اتفاقا در موضوع است. چشم در موضوع صحبت میکنم و تعهد میکنم که از موضوع خارج نشوم. من فقط موضوع فوریت را میگویم. رئیس- اگر بخواهیم از حالا و از آغاز این بحث از نظم خارج بشویم ، این بحث را به هیچ شکلی نمیشود اداره کرد .لااقل شما نظم را بهم نزنید . هادی غفاری- بهر حال بر اساس آن چه که دیروز مردم گفتند این یکی ، و ثانیا شما امروز میدانید که مساله کشور از حساسیت خاصی برخوردار است ما الان در چند جبهه داریم میجنگیم و بدون داشتن یک رئیس جمهور قاطع وانقلابی و مومن ومسلمان به خط امام نمیتوانیم مساله اداره امور کشور را که باید بر اساس ابلاغ ازطرف رئیس قوه مجریه باشد این چرخ را نمیتوانیم به راحتی بچرخانیم. علاوه بر اینکه الان در کشور مردم منتظرند و من گمان میکنم همانطوری که آقای خامنه ای گفتند مااز دیروز ساعت شش بعدازظهر (حداقل اگر حساب کنیم تاالان ) این همه وقت از آن گذشته است شایدبعضی از دوستان ما نتوانند حساسیت را آنقدر احساس بکنند. مگر آنگاه که در متن مردم باشند . با این حدت و فوریت که در جلسات سخنرانی گاهی اوقات خود مردم میخواهند ما را بزنند که آقا شما چرا حرف مردم را به کرسی نمینشانید . مردم میخواهند چرا شما انجام نمیدهید؟ مردم الان در ایران (من این فوریت را به این معنی میگویم) ثانیه شماری میکنند نه ساعت شماری امیرالمؤمنین در آن نامه اش به معاویه دارد که ”من معاویه را برای یکساعت هم تحمل نخواهم کرد ” وشما همیشه روی این منبرها برای خود ما روضه خوانده‌اید. جریان صفوان مال را که تو که دلت میخواهد یک لحظه بماند تا برگردد و پول تو را بدهد تو همین قدر که حاضرین هارون دریک لحظه و یا یک روز بیشتر زنده بماند مقصری چون نمیخواهیم مقصر باشیم ومثل صفوان جمال مورد عتاب و خطاب امام قرار بگیریم بنابراین مدافع و موافق صددرصد طرح دوفوریت هستم. منشی- آقای حجتی کرمانی مخالف هستید بفرمایید. رئیس- آقای حجتی من از شما خواهش میکنم و قبلا یعنی همین حالا به شما اخطار میکنم که اگر از موضوع خارج بشوید میکروفون شما را قطع میکنم. منشی- عذر میخواهم من اشتباه کردم آقای هادی قبل از آقای حجتی بعنوان مخالف اسم نوشته بودند. حجتی کرمانی – ایشان مخالف مصلحتی است. (رئیس : بگذارید ببینیم چه مخالفتی میکنند) هادی- بسم الله الرحمن الرحیم. در این که آقای بنی صدر کفایت سیاسی لازم را برای احراز پست ریاست جمهوری در ایران فاقد هستند واز دست داده‌اند هیچکدام شکی نداریم، (رئیس: از موضوع دوفوریت خارج نشوید) و در همان نامه ای هم که دیروز به امام نوشتند سراسر اهانت کردند که اینهم باز آخرین فرصت 000 (رئیس: آقای هادی فقط مخالفت تان را بگویید ) الان من مخالفتم را عرض میکنم آقای هاشمی اجازه بدهیدمن یک مقداری مقدمه‌چینی کنم. (رئیس: فقط مخالفت تان را بگویید) آخرین فرصتی را که رهبر انقلاب به ایشان داده بودند که فرصت توبه وبازگشت بود.این فرصت را هم ایشان ازدست دادند و دیشب رادیوهای خارجی من‌جمله رادیوی ”مونت کارلو” را که من شنیدم گفتند که از سید ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور ایران ایشان ”رفض التوبه” و توبه را هم رد کردند.من معتقدم قبل از اینکه مجلس بخواهد تصمیم بگیرد در مساله و رأی دادن به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور پرونده هایی را که ایشان دادند در زمینه /14 اسفند و امر به ضرت و شتم وجرح و 000 خیلی چیزهای دیگر که منجر به نقص عضوشده است و پرونده‌های زیادی که دارند ، آن مقدم بر این مسائل است باید اول پرونده‌های ایشان مطرح بشود هیچ عجله ای هم نداریم ما به مردم‌مان هم میگوییم که ایشان پرونده دارند، پرونده‌ها مطرح بشود که مساله کاملا برای مردم روشن بشود ما هیچ عجله ای در رأی دادن مان نباید بکنیم. بنابراین من بادوفوریت مساله مخالفم و معتقدم که مساله را بگذاریم تا اینکه دقیقا مردم از طریق دادستانی و جرائم بی شماری که ایشان مرتکب شده‌اند به مساله آگاهی پیدا کنند تا وقت این مساله کاملا برای مجلس برسد، از این نظر معتقدم که مساله فوریت ندارد. منشی- آقای بیات به عنوان موافق بفرمایید. بیات- بسم الله الرحمن الرحیم. من گمان نمیکنم کسی از دوستان ما در یک فوریت که هیچ، در دو فوریت، در ده فوریت این مساله شک وتردید داشته باشد برای اینکه وضع مردم واقعا حالت بحرانی دارد، علاوه بر این گنگ شدن وضع، چون ایشان از نظر قانون و شرع نه مجوز شرعی برای ریاست جمهوری‌شان دارندونه مجوز قانونی اما مجوز قانونی مشروعیتش از بین رفته است. در اثر این تظاهرات چند میلیونی جمعیتی که کاملا مشهود است از نظر شرعی هم کاملا پیدا است که ایشان نه تنها تائب نشدند بلکه با تعبیری که امام داشتند مشمول عنوان مفسد ومسائل دیگر علاوه بر تخلفاتی که بعد از رأی بر عدم کفایت سیاسی از طرف مجلس، خوب، دادستانی هم طبیعی است که به پرونده‌های تخلفی ایشان رسیدگی خواهند کرد،‌لذا من معتقدم 00 کروبی- ایشان عضو جبهه ملی هم بودندوارتداد جبهه ملی را امام اعلام فرمودند. رئیس- آقای کروبی چرا بی نظمی میکنید؟ تا بحال از این بی نظمیها چه نتیجه ای دیده اید؟ بیات – این ها دیگر مشخص است و احتیاج به گفتن ندارد که ایشان عضو جبهه ملی دوم هم بودند و در تحریکات و درتمام مسائل ، لذا من معتقدم مطرح شدن این ، فوق‌العاده فوریت دارد و مطرح نشدنش ضرر اقتصادی ، ضرر سیاسی ، ضرر نظامی دارد. تبلیغات و تحریکات وآشوب هم ایجاد میکند. ولو اینکه نمیتواند چون مردم الحمدالله در صحنه هستند، ولی ایشان از باب ”غلبت شقوته” چون شقاوت غالب بر ایشان میشود و شده، این است که ایشان دست از این کارها نخواهند برداشت. بنابراین من با دوفوریت این کاملا موافقم. رئیس- 183 نفر را تابلو نشان میدهد. کسانیکه با دوفوریتی طرح تقدیمی راجع به عدم کفایت سیاسی موافق هستند قیام کنند. 138 نفر برخاستند. تصویب شد. رئیس-من آن ماده ای که آقای محمد خامنه ای اشاره کردند قبلا میخوانم تا بعد برسیم: ”لوایح و طرحهای دوفوریتی آنست که پس از تصویب دوفوریت بلافاصله به طبع و توزیع آن اقدام و پس از 24 ساعت ازموقع توزیع در مجلس مطرح میشود. ” این قسمت را برای این خواندم که آقایان یادشان باشد ما تصمیمی که گرفتیم که فردا جلسه علنی نداشته باشیم. این تصمیم بهم خورد و فردا ناچاریم بخاطر دوفوریتی که تصویب کردیم جلسه داشته باشیم. آقای سید علی خامنه ای بفرمایید. موسوی خوئینی ها- آقای هاشمی تا بخواهیم طبع وتوزیع کنیم ظهر میشود. رئیس- اجازه بدهید اخطار آقای خامنه ای را ببینیم چیست. آقای سید علی خامنه‌ای بفرمایید. سیدعلی خامنه ای – بسم الله الرحمن الرحیم. این ماده مربوط به دوفوریت در این نسخه از آئین‌نامه که دست من هست به این ترتیبی است که میخوانم. ”طرحهای دوفوریتی آنست که پس از تصویب دوفوریت بلافاصله به طبع و توزیع آن اقدام و پس از 24 ساعت ازموقع توزیع در مجلس مطرح شود. ” حداقل یعنی چه؟ اگر مقصود از حداقل این است که قبل از این 24 ساعت نمیتواند طرح شود. آنوقت معنایش این خواهد بود که زودتر از 24 ساعت نمیتواند در مجلس طرح بشود. اما بعد از24 ساعت هر چه که شد، حداکثر دیگر ندارد. این تحقیقات منافات با مفهوم فوریت دارد (احسنت) بنابراین حداقل باین معنا نیست. رئیس- حداقل هم نیست آن تصویب نشده شما آنچه که میخوانید آئین نامه اشاره 000 سید علی خامنه ای – اجازه بدهید من این را عرض کنم (حداقل) بمعنای حداقل سرعت است یعنی سرعتی که لازم هست حداقل سرعت 24 ساعت است .یعنی بلافاصله بایستی بعد از تصویب فورتی این در مجلس مطرح بشود و رأی گیری بشودو بیش از 24 ساعت نباید بگذرد مقصود این است.نه اینکه ما بگذاریم حتما 24 ساعت بگذرد چه خصوصیتی دارد؟ وقتی که شما دوفوریت را مطرح کردید آنهم با این اکثریت، و دنبال این اکثریت ، همانطور که برادرها فرمودند، آن اجتماع عظیم مردم است. بنظر من همین امروز باید مطرح شود. رئیس- من توضیح شما را فهمیدم امااین توضیح شما ازاین جهت مفید نیست که آئین‌نامه تصویب شده ما کلمه حداقل ندارد آن چه که خدمت شماست پیشنهاد است. یعنی آئین‌نامه‌ای است که پیشنهاد داده‌اند که داریم روی آن کار میکنیم ولی در این آئین‌نامه این عبارت است. ” و لوایح وطرحهای دوفوریتی آنست که پس از تصویب دوفوریت بلافاصله به طبع وتوزیع آن اقدام (که ما این کار را کردیم) و پس از 24 ساعت از موقع توزیع، در مجلس مطرح میشود”. محمد یزدی – آقای هاشمی اجازه میفرمایید.با نداشتن کلمه حداقل یک توضیح مختصری عرض کنم؟ یکی از نمایندگان – این آئین نامه وحی منزل نیست الان رأی بگیریم. آقارحیمی – آئین نامه که آقای خامنه ای قرائت کردند، جدید است که هنوز به تصویب نرسیده است. رئیس- بلی. تصویب نشده است. جدید است. آقای یزدی شما بفرمایید. یزدی- بسم الله الرحمن الرحیم. عرض کنم با این که کلمه حداقل در این ماده آئین نامه نیست ولی مسلم هست که فلسفه اصلی فاصله زمانی برای این است که مطالبی که در آن لایحه مطرح هست، آقایان مطالعه بکنند. و لذا قبل آن نوشته شده که تکثیر بشودودر اختیار نمایندگان محترم قرار بگیرد و بعد مطرح بشود امااگر بحث جوری هست که اصلا احتیاج به زمان ندارد وباید گفت همه آقایان نمایندگان دقیقا مطالبی را که میخواهند بگویند یا بحث بکنند، چه موافق و چه مخالف میدانند، بنابراین هیچ ضرورت ندارد که حتما این فاصله زمانی را داشته باشد. رئیس- نه. من این توجیه را هم قبول ندارم برای اینکه در این حاجتی روی ساعتش هم حساب کرده و فلسفه دیگری هم دارد حالا تصادفا شورای نگهبان امروز هستند باید شورای نگهبان هم باشند باید به آنها هم اخطار کرد که بیایند معلوم است که یک مهلتی لازم است بعلاوه مطالعه میخواهد. آقایان باید روی این بحث بکنند چون باز دوفوریتی است و مجال بحث در جلسه هم نداریم. باید آقایان بحث بکنند که خودشان را آماده بکنند برای اینکه آئین‌نامه را بهتر بکنند. آقای محمد خامنه ای بفرمایید. محمد کاظم دانش- آقای هاشمی من یک سؤال دارم . اگر مثلا پنجشنبه ای باشد که فردای آن جمعه باشد و روز تعطیل رسمی باشد چطور؟ رئیس- غیر از روزهای تعطیلی است. محمد خامنه ای- عرض کنم که ما آئین نامه را برای لوایح و طرحها قبول داریم و همینطور هم هست. بیان آقای یزدی را هم من تایید میکنم. برای اینکه گاهی طرحی از طرف 15 نفر میآید 270 نفر از آن خبر ندارند. لایحه میآید. مجلس بالکل از آن فارغ است . و نمیشود بدون 24 ساعت فرجه و مهلت آن را ببیند. در اصل هفتادو هفتم عهدنامه ها و مقاوله نامه ها، قراردادها وامثال اینها که باید به تصویب مجلس برسدرا، ”ما” یک چیزی است قسیم و همسایه ای برای آن دو شق دیگر هست. یعنی ما برای اینها مجبور نیستیم که اساسا بصورت لایحه یا طرح بیاوریم. ما بعنوان مجلس حق این که بنشینیم اینجا رأی بدهیم بدون اینکه طرح یا لایحه باشد . داریم . من جمله همان چیزی که دیروز شما برای تعطیل مثلا رأی گرفتید. بهر حال مجلس در چیزهایی که درجریان است، فی المثل الان اگر برای مجلس وضع خاصی از نظر امنیت پیش بیاید و شما برای انتقال مجلس نمیتوانید به طرح یا لایحه متکی باشید، باید آنا بگویید که ما برای جلسه آینده در کدام شهر ودرکدام ساعت تصمیم بگیریم، رأی مجلس اعم است از تصمیماتی که برای جواب طرح و لوایح میدهد. مجلس محدود نیست که هر چه آمد از دروازه طرح یا لوایح باشد. این مساله در اصل 110 که میخواستم عرض کنم ، مطلق هست ”یارای مجلس شورای ملی به عدم کفایت سیاسی او” شما فقط رأی باید بگیرید. بعد از این همه مقدمات که ملت در جریان است امام اجازه داده است. امت اجازه داده است. همه هم میدانند. همه هم بیشتر از بنده وشما میدانند. ازآقای غفاری بپرسید که فردفرد مردم دیروز چه میگفتند . بقیه مردم هم همچنین ، این احتیاج به طرح ندارد 00 من بطور مختصر گذشتم و مثل اینکه نتیجه نداد من میخواستم بگویم اگر شما میخواهید به دوفوریت 000 رئیس- نه ، اجازه بدهید ، بیش از این وقت مجلس را نگیرید. محمد خامنه ای – از قضا من میخواهم بگویم وقت مجلس عزیز است ، تلف نشود. من میخواهم عرض کنم که اگر شما این را در دست انداز آئین نامه بیندازید تا فردا هم تمام نمیشود چون 24 ساعت وقت دارید شما ساعت نه وده دقیقه فردا حق دارید شروع کنید. و فردا تمام نمیشود . آقایان هزار جور محظور دارند. رئیس- جلسه را ادامه میدهیم اگر ضرورت ایجاب کرد ما دستمان باز است وهر چه بخواهیم میتوانیم ادامه بدهیم. آقای خامنه ای اگر همه این حرفها برای این است که فردا را تعطیل کنیم، خوب آقایان فردا را جایی تشریف نبرند. اگر واقعا مساله اینقدر مهم است تعطیل نکردن بهتر از این است که ما یک آئین‌نامه را جوری تفسیر کنیم که بعدا این شیوه ناپسند رادر کارهای بعدی مان بگذاریم. بگذارید آقایان این رویه‌ای که من دارم این را بپذیرید که آئین نامه را ، قوانین اداره مجلس را معتبر حساب کنیم اما و اگر در آن نیاوریم. در آینده در هر موردی دچار این مشکل میشوید و صراحت است. میگوید: ”24 ساعت بعد از توزیع ” و 24 ساعت بعد از توزیع فردا ساعت نه واندی سات و ما میتوانیم این کار را بکنیم. و بنابراین امروز هم مایک فوریتی در دستور داریم. مساله دادگاههای انقلاب هم در این شرایط کمتر از این نیست. آن را هم بگذارید مساله اش تمام بشود و برای مدتهای دیگر نیفتد تا ما بتوانیم کارمان را انجام بدهیم من از آقایان خواهش میکنم اصرار نکنید من این آئین نامه را صریح میدانم ، قابل تحویل هم نمیدان. (یکی از نمایندگان : فردا را تعطیل نکنید) نه، تعطیل نمیکنیم، نمیتوانیم. حق نداریم. اصلا نمیتوانیم فردا که چهارشنبه است ما خواستیم و آقایان رأی داده بودند که فردا را تعطیل کنیم. و تازه آن رأی اگر این هم نبود لازم‌الاتباع نبود چون این در اختیار مدیر مجلس است واحتیاجی به این ندارد که مثلا رأی بگیریم . من خواستم استمزاجی از آقایان بشود وآن استفسار بودولی الان ضرورت است وجوب آئین‌نامه‌ای است. همه آقایان باید تشریف داشته باشند. بحث دیگر نداریم. سیدعلی خامنه ای – اگر فردا تعطیل باشد با فوریت منافات دارد. یکی از نمایندگان – بیست و چهار ساعت از چه تاریخی معتبر است؟ رئیس- هر وقت توزیع شد بیست وچهار ساعت بعد از آن . هنجنی- آقای هاشمی فردا مجلس رسمیت پیدا نخواهد کرد چون عده ای رفتند. منشی- آقایان توجه بفرمایید. خواهران و برادرانی که این طرح را امضاء کردند بعضیها امضایشان ناخواناست که اعتراض کردند که چرا اسم ما در آنجا به میان نیامده است. الان میخواهیم طرح را تکثیر بکنیم. آقایانی که نامشان را روشن امضاء نکردند، بیایند امضاء بکنند که بعد اگر بدست بقیه برادران و روزنامه‌ها رسید،‌اعتراض نکنند. رئیس- چند نفری که نامشان در رزونامه ها نیامده بود، تشریف ببرند وامضاء کنند. دیالمه – آقای هاشمی اجازه بفرمایید یک تذکر بدهم. رئیس- آقای یالمه چه میگویید بفرمایید. دیالمه – چون در آئین نامه آمده است که باید 00 طبع و توزیع بشود به دلیل اینکه الان تا بخواهیم این مساله را چاپ بکنند حتما تا ساعت 11 طول میکشد و جنابعالی هم (رئیس: خیر، ظرف نیم ساعت حاضر میشود) الان شما میتوانید اگر لطف بفرمایید. دستوربدهید زیراکس کنند ودر اختیار ما بگذارند. رئیس – گفتم زیراکس کنند این که تذکر آئین نامه ای نبود. دیالمه – تذکر آئین نامه ای ندادم. 7- تصویب قانون الحاق دادگاههای انقلاب به دادگستری جمهوری اسلامی ایران. رئیس- بحث پیرامون الحاق دادگاههای انقلاب به دادگستری جمهوری اسلامی ایران ادامه دارد پیشنهادها را مطرح کنید. منشی- در ماده 1 پیشنهاد اصلاحی از آقای بیات: ”دادگاهها و دادسراهای انقلاب که به دستور امام تشکیل ودر تاریخ 27/3/58 به تصویب شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران رسیده است ، بخشی از دادگستری جمهوری اسلامی ایران است و زیر نظر شورای عالی قضائی اداره میشود” . رئیس- چه تغییری داده است؟ بیات – اجازه میفرمایید توضیح بدهم؟ رئیس- آقای بیات بفرمایید آقایان به توضیحات آقای بیات توجه کنید. بیات- در آن ماده واحده اولی عبارت این است: ”دادسراها ودادگاههای انقلاب بخشی از دادگستری جمهوری اسلامی ایران است و زیر نظر شورای عالی قضائی اداره میشود و طبق مصوبه 27/3/58 شورای انقلاب عمل خواهند کرد. ” این هم برخلاف ماده دومی است که تصویب شده است وهم برخلاف پیشنهاداتی است که بعد خواهیم داد. برای اینکه معنای این حرف این است که طبق همان مصوبه در آن دایره محدود، این نقض غرض است . این بود که این عبارت را ما اصلاح کردیم و لفظ ”طبق مصوبه مورخ هم” در عین اینکه گفته شده دیگر این نقص را ندارد. این بود که این ماده را پیشنهاد دادیم . رئیس- مخالف و موافق صحبت کنند. فرض پور- آقای هاشمی اخطارقانون اساسی دارم ولی قبلا اجازه بفرمایید توضیح بیشتری بفرمایند. رئیس- آقای بیات توضیح بیشتری بدهید. بیات – عنایت بفرمایید ، این ماده واحده ، هم باید علت مشروعیت دادگاههای انقلاب در آن گنجانده بشود و فرمان رهبر و تصویب شورای انقلاب ، ولی مصوبه شورای انقلاب اختیارات دادگاههای انقلاب را محدود کرده و ما در این مصوبه میخواهیم علاوه بر اینکه دادگاههای انقلاب ملحق به دادگستری بشود بر طبق قانون اساسی ، اختیارات هم یک مقدار دایره وسیع تری پیدا کند، از این جهت است که ما هم بعلت تشریعش که فرمان امام بود و تصویب شورای انقلاب که اشاره کردیم و ضمنا محدود نکردیم به اینکه طبق این مصوبه عمل بکند. بنابراین جامعیت هردو طرف را دارد. رئیس- عبارت را مشخص کنید. بیات – عبارت را آقای شاهچراغی بخوانند. منشی- دادگاهها ودادسراهای انقلاب که بدستور امام تشکیل ودر تاریخ 27/3/58 به تصویب شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران رسیده است ” بخضی از دادگستری جمهوری اسلامی ایران است و زیر نظر شورای عالی قضائی اداره میشود.” رئیس- آقای فرض پور بفرمایید. فرض پور- بسم الله الرحمن الرحیم. عرض کنم که من میبایستی این اخطار را دیروز میدادم ولی خوب، بدلیلی که مخالفت شد من نتوانستم این اخطار را بدهم بر طبق اصل 159 قانون اساسی مرجع رسمی تظلمات وشکایات دادگستری شناخته شده است ما در اینجا هیچگونه دادگاه اختصاصی غیر از دادگستری نداریم باستثنای اصل 172 قانون اساسی که رسیدگی به جرایم مربوط به وظایف خاص نظامی را در صلاحیت محاکم نظامی شناخته ودر پایانش میگوید: ”دادستانی و دادگاههای نظامی بخشی از قوه قضائیه کشور و مشمول اصول مربوط به این قوه هستند”. نتیجتا اشاره به دادگاههای انقلاب در قانون اساسی نشده است. پس ما یک مرجع رسمی تظلمات داریم بنام دادگستری و یک محکمه اختصاصی برای رسیدگی به جرایم خاص نظامی بنام محکمه نظامی ،این را من باین دلیل مغایر باقانون اساسی میبینم. رئیس- تذکر آقای فرض پور را قبلا دیگران هم داده بودند در یک مورد دیگر . اتفاقا این ، همین کاری است که شما میگویید ، یعنی این میخواهد جزو دادگستری بشود یعنی اگر چنین شبهه ای باشد چون قبلا شورای انقلاب که دادگاههای انقلاب را تصویب کرده بود ما قانون اساسی اینطوری که نداشتیم الان میخواهد دادگاههای انقلاب وارد دادگستری بشود و تابع شورای عالی قضائی میشود. منشی- آقای شبستری بعنوان مخالف پیشنهاد آقای بیات بفرمایید. شبستری – بسم الله الرحمن الرحیم. دادگاههای انقلاب در شرایط خاصی در کشور ما بوجود آمدند و وظایف خاصی هم از طریق شورای انقلاب بر عهده آنها گذاشته شد. اینکه شورای انقلاب آمد وظایف دادگاههای انقلاب را ظاهرا در پنج مورد مشخص کرد که بیان شده است فلسفه ای دارد. فلسفه اش این است که دادگاههای انقلاب چون اسم انقلاب روی آنها است در عین حال که با قاطعیت و سرعت باید عمل بکنند آن قاطعیت و سرعتی که از محاکم دادگستری برنمیآید در عین حال که آنها میتوانند به جرائمی رسیدگی بکنند که دادگستری به علت سیستم خاصی نمیتواند رسیدگی کند باین جهت اصل بوجود آمدن دادگاههای انقلاب ضرورت داشت . ولی در عین حال دادگاههای انقلاب حربه و وسیله ای است که خیلی با دقت بایداز آن استفاده بشود. بهمین جهت شورای انقلاب به این نکته توجه کرد. و آمد وظایف مشخص روشنی را بر عهده دادگاههای انقلاب گذاشت. گفت حدود صلاحیت دادگاههای انقلاب در این 5 مورد هست که بیان شده است. یعنی از این سلاح استثنایی به نحو صحیح استفاده شود. بنابراین ، این فلسفه ، فلسفه ای است که باید همیشه محفوظ بماند. حدود وظایف دادگاههای انقلاب را نمیشود مطلق و رها و مبهم کرد و گفت که دادگستری هر جور صلاح دید همانجور عمل بکندواز طرفی یک نکته هست دادگاههایی که الان جزو محاکم دادگستری و بخشی از دادگسرتی هستند، اینها وظایفشان مشخص است. یعنی هر دادگاهی حدود عملش مشخص است. بنابراین اگر شما میخواهید بفرمایید که دادگاه انقلاب هم با حدود و وظایف مشخص ، جزئی از دادگستری بشود؟ امری است معقول و مفهوم، ولی اگر میخواهید بفرمایید که دادگاه انقلاب باضافه آن وظایفی که دادگستری نمیتواند وظایفی بر عهده دادگاه انقلاب بگذارد. مجلس هست که میتواند حدود وظایف هر دادگاهی را مشخص بکند. دراینجا اگراین تصویب بشود یک عمل لغوی انجام میگیرد. برای اینکه نه قوه مقننه وظایف جدیدی را بر عهده دادگاههای انقلاب میگذارد ونه تشکیلات دادگستری و یا شورای عالی قضائی صلاحیت این را دارند که وظایف جدیدی را برعهده دادگاههای انقلاب بگذارند. بعد میفرمایید که این جزء تشکیلات دادگستری بشود که چه بشود؟ از نظر اداری که همان ماده اول هم این را نشان میداد یعنی وقتی میفرمایید ملحق بشود یعنی از نظر اداری و تشکیلاتی جزء آنجا بشود. آقای بیات میفرمایند ما این ماده را برای این میدهیم که حدود صلاحیت دادگاههای انقلاب را توسعه بدهیم . شما اگر بخواهید این کار را بکنید باید اینجا طرح قانونی بیاورید. بفرمایید قوه مقننه میگوید که این وظیفه ، این وظیفه ، این وظیفه ، دیگر هم بر عهده دادگاه انقلاب باشد. شما الان این کار را که نمیکنید . میگویید دادگستری و شورای قضائی این کار را بکند و آن نمیتواند بکند برای اینکه قوه مقننه نیست. بنابراین ، این تغییر از نظر مفهوم قانونی لغو است و بنظر میرسد که شورای نگهبان هم مخالفت خواهد کرد یک امری است که اگر توجه به لغو بودنش هم نشود وبه آنجا برود خود آقایان در دادگستری خواهند دید که چیزی است که هیچ نوع استفاده قانونی از آن نمیتوانند بکنند. بنابراین بنده با این مخالف هستم. رئیس- بسیار خوب ، آقایان بیرون نروند میخواهیم رأی بگیریم. منشی- آقای موحدی ساوجی بفرمایید. موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم. فکر میکنم برای جلوگیری از القاء شبهه ای که شد راجع به این که با قانون اساسی مغایرت داشته باشد باید عرض کنم خود دادگستری هم دادگاههای گوناگون دارد. دادگاه حقوق دارد. دادگاه مدنی خاص دارد. دادگاه جزائی دارد. به صرف اینکه ما اینجا بگوییم که داداه انقلاب بخشی از دادگستری هست و دراین قانون اگر تصویب بشود این هیچگونه مغایرتی با قانون اساسی نخواهد داشت با توجه به اینکه اسمش دادگاه انقلاب است و اما از جهت اشکالاتی که جناب آقای شبستری خواستند بگیرند و فرمودند که حدود وظایف و اختیاراتش معلوم نیست . اتفاقا آنچه را که شورای انقلاب تصویب کرده است ، در اینجا باضافه اصلاحات با مواد و تبصره های الحاقی که تا آخر این لایحه ممکن است پیشنهاد و تصویب بشود مثلا ماده 2 دیروز پیشنهاد و تصویب شد و تبصره های دیگری هم ممکن است اضافه شود اینها وقتی که در اینجا تعیین شد حدود و وظایف واختیارات دادگاههای انقالب را تعیین میکندکه فرض کنید مثلا دراین زمینه مسایل حدود، قصاص نفس و دیات، اعمال ضد انقلاب در آن ماده 2 تصویب شد. اینها مشخص میکند که دادگاههای انقلاب در چه زمینه‌هایی باید انجام وظیفه بکند. بنابراین ایرادی که گرفته شد بهیچوجه وارد نیست. والسلام . رئیس- بسیار خوب، آقای علیزاده بفرمایید. علیزاده – بسم الله الرحمن الرحیم. دادگستری تشکیل میشود از دادسرا و دادگاه و بعدا هم دادگاه خاص مدنی که باز خودش یک دادگاهی است با صلاحیت محدود، در سازمان قضائی کشور اضافه شد. ما که این طرح را به مجلس آوردیم میخواهیم دادسرای انقلاب و داگاه انقلاب را به دادگستری الحاق کنیم. وقتی که میخواهیم الحاق کنیم یا باید با صلاحیت خاص و محدودی ه دادگستری ملحق بشود یا بطور کلی منحل بشود. آنطوری که آقای بیات میفرمایند اگر ما بدون اینکه برای دادسرا ودادگاههای انقلاب صلاحیتی تعیین کنیم، آنها را به دادگستری ملحق کنیم ، بنابراین دادگستری دارای دو دادسرا و دو دادگاه با اسمهای متفاوت میشود صلاحیت یکی مشخص است و صلاحیت الحاقی اصلا معلوم نیست که چیست؟ و حال اینکه منظور نویسندگان طرح ونظر شورای عالی قضائی چنین نیست. با تماسی که با شورای عالی قضائی هم داشتیم، نظر شورای عالی قضائی این بوده است که صلاحیت دادگاه ودادسرای انقلاب محدود اشد واگر محدود نباشد صحبت ادغام است یعنی فقط کادر دادسرا و دادگاه انقلاب وارد سازمان دادگستری بشود. اگر صلاحیت آنها مشخص نباشد اصلا دادگاهها و دادسراهای انقلاب یعنی این کادر عملا منحل میشد واین افراد واشخاصی که در دادسرا ودادگاههای انقلاب کار میکنند جزو ابواب جمعی دادگستری میشوند. عمل دیگری نیست . و حال اینکه نظر این است که دادسراها و دادگاههای انقلاب اعمال محرمانه‌ای را که علیه انقلاب انجام میگیرد رسیدگی کنند و تحت نظارت شورای عالی قضائی باشند و جزء سازمان دادگستری و بخشی از دادگستری بشوندواگر هم مواردی لازم است که صلاحیتهای دادسراها ودادگاههای انقلاب اضافه بشود به موجب پیشنهاداتی که بوسیله نمایندگان محترم داده میشود و مجلس آنها را مناسب تشخیص دده که در صلاحیت دادگاهها و دادسراهای انقلاب قرار بگیرد آنها را تصویب میکندو صلاحیت دادگاهها و دادساهای انقلاب افزایش پیدا میکند والا اگر ما آن قید را بزنیم نتیجه این میشود که ما دادگاههاودادسراهای انقلاب را منحل کرده ایم من عرض دیگری ندارم. رئیس- پیشنهاد رامشخص کنید. منشی- ”دادگاهها ودادسراهای انقلاب که بدستور امام تشکیل و در تاریخ 27/3/58 به تصویب شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران رسیده است ، بخش از دادگستری جمهوری اسلامی ایران است و زیر نظر شورای عالی قضائی اداره میشود.” رئیس- 183 نفر حاضرند، کسانیکه با پیشنهاد آقای بیات که خوانده شد موافق هستند قیام بفرمایند (61 نفر برخاستند) تصویب نشد. منشی- پیشنهاد بعدی از آقایان : غلامرضا دانش، موحدی ساوجی، موسوی تبریزی و بیات است. بعنوان تبصره بند 6 به ماده 2 مصوب شورای انقلاب. رئیس- نه، صبر کنید،اول ماده یک را رأی بگیریم. بیات – این مناقض است آقایان نمیدانند ، دقت نمیکنند، طبق مصوبه یک چیزی را تصویب میکنند.000 رئیس- آن پیشنهاد شما دردی را دوا نمیکند مناقض نیست. ماده 1 را برای رأی گیری بخوانید. منشی- ”ماده 1- دادسراها ودادگاههای انقلاب بخشی از دادگستری جمهوری اسلامی ایران است و زیر نظر شورای عالی قضائی اداره میشود و طبق مصوبه 27/3/58 شورای انقلاب عمل خواهد کرد. ” رئیس- کسانیکه با این ماده که خوانده شد 000 بیات – بنده در این مورد پیشنهادی داده ام. رئیس- پیشنهاد برای این ماده که ندادید. بیات – برای همین ماده است. پیشنهاد حذف داده ام. من دیروز پیشنهاد حذف دادم والان هم طبق مصوبه باید حذف بشود. منشی- نه، پیشنهادی برای ماده 1 ندادند. بیات- پیشنهاد دادم. دیروز داده‌ام. رئیس- الان اگر پیشنهاد است مطرح بشود. اگر پیشنهاد نیست نمیتوانیم . بیات – من پیشنهاد داده‌ام لفظ ”طبق مصوبه” لااقل حذف بشود. رئیس- آقای بیات پیشنهاد حذف داده‌اند . پیشنهاد حذف مطرح میشود. آقای بیات دفاع کنید. بیات – اجازه بفرمایید ، حالا همان پیشنهادی که من داده بودم تصویب نشد، لااقل این لفظ ”طبق مصوبه” حذف شود. دیروز با جناب آقای یزدی هم صحبت کردیم. (رئیس: خوب ،‌درست توضیح بدهید) اجازه بدهید عرض بکنم. ماده واحده را باز دوباره میخوانم. ”دادسراها ودادگاههای انقلاب بخشی از دادگستری جمهوری اسلامی ایران است و زیر نظر شورای عالی قضائی اداره میشود و طبق مصوبه 000” این لفظ ”طبق مصوبه” که دراینجا است معنایش این است که غیر از آن مصوبه نمیتواند عمل بکند. درحالی که ما نمیخواهیم چنین چیزی بشود. لذا من پیشنهاد داده ام که لفظ ”طبق مصوبه مورخه” حذف بشود. یعنی اینطور میشود. ”بخشی از دادگستری جمهوری اسلامی ایران است و زیر نظر شورای عالی قضائی اداره میشود” . رئیس- مخالف و موافق صحبت کنند. حسینعلی رحمانی – این پیشنهاد رد شد. رئیس- نه،این پیشنهاد رد نشده است. حسینعلی رحمانی- منظور همان است . یکی از نمایندگان – این همان پیشنهاد است ولی با یک عبارت دیگر. رئیس- خیر، آن نیست، این پیشنهاد حذف است. رئیس- مضمون آن هم نیست. موحدی ساوجی- آقای هاشمی، این پیشنهاد بنده قضیه را حل میکند. رئیس- پیشنهاد آقای موحدی را مطرح کنید. موحدی ساوجی – ببینید ، هیچی را ما تغییر نمیدهیم. طبق مصوبه شورای انقلاب به این طرح قانونی عمل خواهندشد. بیات – عیبی ندارد، من بااین پیشنهاد هم موافقم. رئیس- خیلی خوب، ایشان پیشنهادشان را پس گرفتند . شماپیشنهادتان را مطرح کنید. موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم. عرض میشود که این خیلی روشن است . وقتی ما دراینجا بگوییم طبق مصوبه مورخه 27/3/58 شورای انقلاب عمل خواهند کرد و این هم در طرح ما باشد، و در این طرح هم فرض بر این است که ما تا حالا یک ماده ای تصویب کرده ایم که حداقل آن ماده مغایر است با آنچه که در مصوبه شورای انقلاب بوده است. بنابراین یا میبایستی که این ”طبق مصوبه” را حذف بکنیم که رأی نیاورد، ولی حالا راه اصلاح این مساله این است که ما بگوییم که دادسراها و دادگاههای انقلاب بخشی از دادگستری جمهوری اسلامی ایران است و زیر نظر شورای عالی قضائی اداره میشودو طبق مصوبه مورخ 27/3/58 شورای انقلاب واین طرح قانونی عمل خواهند کرد. یعنی کلمه ”واین طرح قانونی” فقط اضافه شده است. منشی- آقای محلاتی شما مخالفید؟ (محلاتی: مخالف) بفرمایید. محلاتی – بسم الله الرحمن الرحیم. اصلا نظر شورای قضائی در آن سمیناری هم که آقایا داشتند اینطوری که گزارشش را من دیدم ، همین بوده است که دادگاههای انقلاب در دایره همان پنج مورد انجام وظیفه کنند. اگر ما وظیفه دیگری بر عهده دادگاههای انقلاب گذاشتیم ، باید جداگانه تصویب بشود. هنوز تصویب نشده. ما در ماده اول یک چنین جمله‌ای بیاوریم ، صحیح نیست، این را ما نمیتوانیم در آخر بعد از آنکه وظایف جدیدی بر عهده دادگاه انقلاب گذاشتیم یک تبصره ای هم اضافه بشود. ”کلیه قوانینی که با این مواد مغایر است، ملغی است”. همین خاصیت را دارد. الان ماده واحده هنوز قوانین مشخص نشده وپیشنهادات هنوز تصویب نشده است و رأی نهائی گرفته نشده است ، صحیح نیست که مااین جمله را در ماده اول با پیشنهاد ایشان تصویب بکنیم. عرضی ندارم. الویری(منشی)- آقای معادیخواه موافق. معادیخواه – بسم الله الرحمن الرحیم. بنده بدون اینکه به مجلس شورای اسلامی و نمایندگان محترم کمترین سوء ادبی کرده باشم، عرض میکنم این طرحی که امروز مطرح است از حساسترین طرحهایی است که مجلس به آن رأی میدهد ودر سرنوشت انقلاب موثراست. نمیخواهم عرض کنم احیانا غفلت یا بی‌توجهی میشود، ولی ضرورت دارد بخاطر مصالح انقلاب و سرنوشت انقلاب هر چه بیشتر دقت بشود، از اولی که انقلاب به پیروزی رسید ،‌دادگاههای انقلاب شدیدا موردتوجه وحساسیت دشمنان انقلاب بودند اگر کارآئی این دادگاهها نبود، اگر دادگاهها نبود، اگر دادگاههای انقلاب نبود الان هویداها و نصیریها هم اعدام نشده بودند ومسائل زیادی وجود داشته است که باید دادگاههای انقلاب رسیدگی میکرده است متأسفانه شورای انقلاب دست وپای دادگاههای انقلاب را بسته است. شورای انقلاب ضمن خدمات زیادی که به این انقلاب کرده است، یک جریانی هم در آن وجود داشته است که ضعفهایی را بر شورای انقلاب تحمیل میکرده است و بستن دست وپای دادگاههای انقلاب یکی از نقطه های ضعف شورای انقلاب است. مثلا طبق اختیاراتی که شورای انقلاب به دادگاههای انقلاب داده است اگر اسلام در این مملکت هتک شد، اگر به مقدسات اسلامی توهین شد، دادگاه انقلاب حق دخالت ندارد، دادگستری هم مسلم کارآئی ندارد، دیروز واقعا شرم‌آور بود وقتی که انسان کلام امام را میشنید که بعد از پیروزی انقلاب به اسلام سب شد به رسول الله سب شد به قوانین اسلام سب شد و کسی نرسید بخاطر اینکه دادگاه انقلاب حق ندارد برسد. طبق مصوبه شورای انقلاب ما اگر دست وپای دادگاههای انقلاب را باز نکنیم نمیتوانیم پاسخ بدهیم به کسانی که بیش از رضاخان و محمد رضا به اسلام توهین کردند و سب کردند بنابراین ما امروز باید دایره اختیارات دادگاههای انقلاب را زیاد کنیم واگر نکنیم پیش خدا مسؤولیم و پیش امام زمان هم مسؤولیم (رئیس: وقتتان تمام است ) بنابراین ما باید اینجا بگوییم طبق مصوبه شورای انقلاب و مواردی که این قانون به آن اضافه میکند ، آنوقت در ذیل قانون بگوییم که اگر تعارض داشت، البته این قانون مقدم است. (احسنت، احسنت). رئیس- آقای موحدی پیشنهادتان رامشخص کنید. موحدی ساوجی – من فقط پیشنهادم را میخوانم بااینکه بنظرم لازم میآید یک چیزی رابگویم. ولی نمیگویم. چون حق ندارد که دیگر توضیح بدهم. پیشنهاد بنده این است که به همان ماده 1 که الان به اسم ماده واحده است (البته چون ماده 2 تصویب شده است دیگر این ماده واحده نخواهد بود بلکه ماده 1 خواهد بود) این کلمه اضافه بشود ”طبق مصوبه مورخ 000 شورای انقلاب واین طرح قانونی عمل خواهند کرد” این پیشنهادی است که بنده دارم. رئیس- بسیار خوب، پس عبارت میشود ” طبق مصوبه شورای انقلاب واین قانون عمل خواهد شد” 181 نفر حاضرند، کسانیکه بااین پیشنهاد آقای موحدی موافق هستند قیام بفرمایند (97 نفر ایستادند) تصویب شد حالا برای ماده 1 هم با مجموعه اش رأی میگیریم . بخوانید. شاهچراغی (منشی) – ”در دادسراها ودادگاههای انقلاب ، بخشی از دادگستری جمهوری اسلامی ایران است و زیر نظر شورای عالی قضائی اداره میشودو طبق مصوبه مورخ 27/3/58 شورای انقلاب واین قانون عمل خواهند کرد”. رئیس- 182 نفر حاضرند، کسانیکه با این ماده موافق هستند ، قیام بکنند (131 نفر ایستادند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. شاهچراغی (منشی)- پیشنهاد تبصره از آقای موحدی ساوجی ، دانش ، موسوی تبریزی و اسدالله بیات میباشد. ”رسیدگی به جرایم مربوط به حدود و قصاص نفس ودیات و مواد مخدر و مواد الکلی واعمال ضد انقلاب صرفا در صلاحیت دادسراها ودادگاههای انقلاب است، ” آقای موحدی ساوجی بفرمایید. موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم. فکر میکنم که جناب آقای معادیخواه قبلا در موافقتی که با آن پیشنهاد قبلی کرده بودند به ضرورت واهمیت این تبصره اشاره کردند. آنچه که در شورای انقلاب تصویب شده بود بعنوان صلاحیت و وظایف دادسراها ودادگاههای انقلاب من اشاره میکنم که فقط قتلهایی که جنبه ضد انقلابی داشته است یعنی افرادی که متهم به قتل وکشتار رژیم سابق بودند مثل هویداها ونصیریها، دوم کسانیکه در رژیم سابق حبس وشکنجه کرده بودند اینها را میتوانست رسیدگی کند. سوم جنایات بزرگ اقتصادی یعنی غارت بیت‌المال و اتلاف ثروت کشور آن هم به نفع بیگانگان آن هم مربوط به سابق است یعنی اگر الان کسی یک چنین کاری کند دادگاه انقلاب دادسرای انقلاب رسیدگی نمیتواند بکند. چهارم فقط بوده است ، ”به جای اعمال ضد انقلابی” عنوان داده بودند گفته بودند توطئه علیه جمهوری اسلامی ، خوب، توطئه علیه جمهوری اسلامی یکی از موارد و عناوین اعمال ضد انقلاب است. آن هم با اقدام مسلحانه وترور و تخریب موسسات و جاسوسی به نفع اجانب. به این شکل پنجم هم سرقت مسلحانه وتجاوز به عنف و ساختن، وارد یا پخش مواد مخدر بوده است، یعنی به مواد مخدر هم عنوان داده بود که ساختن، وارد کردن یا پخش ،اما حمل واختفا یا همکاری این چیزها را نداشته است. بنابراین آنچه دراین تبصره آمده است شمولیتش و وسعت محتوایش بیشتر است. مثلا فرض کنید که همین اهانت به قرآن ، سب اسلام یا پیامبران میتواند در همان حدود بیاید چون حد دارد یا فرض کنید که شرب خمر حد دارد سرقت اگر شرائطش در آن جمع باشد حد دارد. بنابراین وقتی که ما این تبصره را اضافه میکنیم علاوه بر آنچه که در مصوبه شورای انقلاب بوده است موارد ومصادیق مهم دیگری که در آنجا نیامده و دادگستریهای ما هم به این مسائل توجه نمیکنند، اینها هم گنجانده میشود. فرض کنید فقط تجاوز به عنف در مصوبه شورای انقلاب آمده است حالا اگر کسی زنای به عنف نکرد یا فرض کنید لواط به عنف نبود، حالا مثلا این حد ندارد؟ دادگستری که رسیدگی نمیکند ودادگاههای انقلاب هم وظیفه ندارند که رسیدگی بکنند بنابراین بنظر من این تبصره لازم است و لذا من جواب ایشان را داده ام. حالا آقایان هم میتوانند صحبت بکنند. حسینعلی رحمانی-اخطار قانون اساسی دارم. رئیس- آقای رحمانی اخطار قانون اساسی دارند. بفرمایید. حسینعلی رحمانی – بسم الله الرحمن الرحیم. این ماده واحده که به تصویب رسید به این صورت است. ”دادسراها ودادگاههای انقلاب بخشی از دادگستری جمهوری اسلامی ایران است و زیر نظر شورای عالی قضائی اداره میشود وطبق مصوبه مورخ 27/3/58 شورای انقلاب واین قانون عمل خواهند کرد”. واین ماده واحده دو مطلب را رسانیده است یکی این است که بخشی از دادگستری جمهوری اسلامی ایران است وطبق این قانون زیر نظر شورای عالی قضائی اداره میشود وقتی که جزو قوه قضائیه پیش بینی شده در قانون اساسی باشد ما نمیتوانیم برای ایجاد تشکیلات دادگستری اینجا قانون وضع بکنیم. این دخالت قوه مقننه در قوه قضائیه میشود. به دلیل اینکه اصل یکصد و پنجاه وهفتم ” به منظور انجام مسؤولیتهای قوه قضائیه شورائی بنام شورای عالی قضائی تشکیل میگردد که بالاترین مقام قوه قضائیه است و وظایف آن به شرح زیر میباشد: 1- ایجاد تشکیلات لازم در دادگستری به تناسب مسؤولیتهای اصل یکصد و پنجاه وششم. 2- تهیه لوایح قضائی مناسب با جمهوری اسلامی. 3- استخدام قضات عادل و شایسته وعزل ونصب آنها وتغییر محل مأموریت و تعیین مشاغل”. که هر کدام از آنها باید متصدی کدامیک از این امور باشد و بنابراین ما نمیتوانیم در اینجا 000 رئیس- کجای این مخالف است؟ اگر قانون گفت این موضوعات به این نوع دادگاه برود با کجای این مخالف است؟ تعیین مشاغل که منظور این نیست. حسینعلی رحمانی – تعیین مشاغل همین است یک بخشی از تعیین مشاغل است. رئیس- خیر. بفرمایید. محلاتی – آقای هاشمی من اخطار آئین نامه ای دارم. رئیس- آقای شیخ فضل الله محلاتی اخطار آئین نامه ای دارند. بفرمایید. محلاتی- بسم الله الرحمن الرحیم. عرض کنم که این مسائل در شورای عالی قضائی مورد بحث قرار گرفته است ماده 89 در آئین نامه میگوید که ، ”طرح قانونی در صورتیکه مربوط به امور داخلی مجلس نباشد باید وزیر یا معاون دعوت بشودودر جلسه شرکت بکند”. رئیس- این که جوابتان را دادیم. دعوت کرده اند نیامدند چون وزیر نبوده است. محلاتی- وزیر نداشتید ولی الان دارید. رئیس- دعوت کردیم ولی هنوز به ایشان ابلاغ نرسیده است و ایشان نمیتواند بیاید. محلاتی- باید تأخیر بیندازید ما باید بدانیم نظریه شورای قضائی دراین موارد با این پیشنهادات چیست؟ رئیس- این طرح است. محلاتی- در طرح قانونی ماده 89 میگوید ”در مواردی که طرح قانونی مربوط به امور داخلی مجلس نباشد باید به وزیر یا مسؤول اجرائی مربوطه اطلاع داده شود”. الان ما وزیر داریم و وزیر را دعوت نکردید. رئیس- میگویم اطلاع دادیم. کسی را ندارند بفرستند آن وقت ممنوع میشود؟ محلاتی- الان وزیر دارید چطور کسی را ندارند؟ رأی اعتماد هم گرفته است. رئیس- میگویم رأی را جدیدا گرفتند بعد از آنکه این مطرح بوده است باز هم ما داریم . محلاتی – الان همین امروز هست. رئیس- حالا الان نیامده است میتوانیم ادامه بدهیم. شما خودتان هم میدانید آخر این ماده هست که اگر نیامد بحث میشود و در عین حال وقت مجلس را هم میگیرید (همهمه نمایندگان) آقایان هر چه از این تأخیرها بیندازید باز هم تصویب میشود. بیخود چرا معطل میکنید؟ (محلاتی: آقای هاشمی من موافقم) آخر این که اشکال نبود خودتان هم میدانستید که اشکال نیست. محلاتی – من عرض میکنم پیشنهاداتی میکنم که با نظر شورای قضائی مغایر است واین اصلاح نیست. رئیس- خوب، باشد حالا ما چه بکنیم؟ محلاتی – باید باشند که نظرشان را بگویند. موحدی ساوجی- آقا ، مگر ایشان قیم شورای قضائی است؟ حسینعلی رحمانی- اخطار قانون اساسی بنده 00 رئیس- آن اخطار قبلی تان که وارد نبود،‌دوباره وقت مجلس را میگیرید بفرمایید بنشینید. حسینعلی رحمانی- اخطار وارد است یا وارد نیست آقایان قضاوت میکنند. رئیس- بفرمایید بنشینید. شبستری – اخطار قانون اساسی دارم. رئیس- آقای شبستری هم اخطار قانون اساسی دارند، آقایان خوب شیوه ای پیدا کردند. من به خودم حق میدهم که اگر اخطار واردنباشد بعد از این اخطارها یک چیزی بگویم. محمد شبستری – آقای هاشمی قبلا با این بیانشان میخواهند بگویند که ما مجاز نیستیم در اخطار کردن. رئیس-خیر، اخطار بشودولی اخطارهای درستی بشود. محمدمجتهد شبستری- شیوه هم نیست، واقعا احساس مسؤولیت میکنم. من این اخطار را دیروز هم در یک پیشنهاد مشابه که آقایان داده بودند عرض کردم حالا هم عرض میکنم منافات این پیشنهاد با آن اصلی است در قانون اساسی . که دیروز بنده خواندم. میگوید که ”رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی در محاکم دادگستری با حضور هیأت منصفه انجام خواهد گرفت” این تعبیر اعمال ضد انقلاب که آقایان در این پیشنهاد آورده اند (رئیس: من که جواب شما را دادم آقای شبستری ) آقای هاشمی اجازه بدهید. رئیس- چرا اجازه بدهم که بی جهت وقت مجلس گرفته بشود؟ محمد شبستری – این درست نیست من در یک پیشنهاد دیگری اخطار کرده ام ، مجلس هم مطابق آن به پیشنهاد مشابه رأی نداد. مجلس آن اخطار قانون اساسی را دیروز قبول کرد. رئیس- چرا ؟ از کجا میگویید . من خودم هم رأی ندادم. اخطارشما را هم قبول نکردم. محمد شبستری – مجلس مطابق آن عمل کرد و ممکن است به آن دلیل نبوده است ، بهر حال رأی نداد بنده میخواهم بگویم همان اشکال در اینجا وارد است. فواد کریمی- آقا ، ایشان خارج از موضوع صحبت میکند، ایشان بعنوان مخالف دارد حرف میزند. رئیس- بفرمایید. ادامه بدهید. محمد شبستری – رئیس مجلس اگر بگویند صحبت نکنید من صحبت نمیکنم. (اشاره به فواد کریمی) رئیس- شما به حرف رئیس مجلس هم قبول نکردید. محمد شبستری – شما اگر اخطارتان بمن این بود که صحبت نکنم، نمیکنم. رئیس- خیر، میگویم صحبت بکنید ، بفرمایید. محمد شبستری – بنابراین میخواهم عرض کنم این اعمال ضد انقلاب جرم سیاسی است و شما نمیتوانید در دادگاه انقلاب هیأت منصفه بگذارید. دادگاه انقلاب یعنی بافت خاصی دارد. حاکم شرعی دارد ، بازرسی دارد، شما اگر آن بافت را بردارید و هیأت منصفه در دادگاه انقلاب بگذارید آن دیگر دادگاه انقلاب نیست. بنابراین چون نمیتوانید هیأت منصفه در دادگاه انقلاب بگذارید، اعمال ضد انقلاب مطابق آن اصل قانون اساسی نمیشود در دادگاههای انقلاب بررسی کرد. رئیس- خیلی خوب، من این را دیروز جواب دادم، ناچارم امروز هم جواب بدهم. من میگویم دادگاه انقلاب هیچ مانعی ندارد که هیأت منصفه بیاورد. اگر جرم مطبوعاتی یا جرم سیاسی بود میتواند هیأت منصفه بیاورد. شما میفرمایید بافتش ایجاب نمیکند. ” چرا نمیکند ؟ شبستری – دادگاه انقلاب نیست. رئیس- چرا نیست؟ خوب ، هیأت منصفه میآید ، آن به رأیش مربوط است به قاضیش مربوط است . به آئین‌نامه خاصش مربوط است.اما حضورهیأت منصفه که قانونا مانع نیست. موحدی ساوجی- از این اخطارهای قانونی اگر قرار باشد00 رئیس- خیر، بفرمایید البته من توجه دارم آقایان مخالفت خودشان را به این شکل ابراز میدارندو چون آئین‌نامه هم یک قدری دراینجا ضعیف است، دست ما بسته است. محلاتی – ما که مخالف نیستیم شما فرمودید هر کار میکنید 00 رئیس- بلی، پس نظر چه کسی 00 محلاتی – ما که نظر مخالف نداشتیم شما سوء ظن به ما دارید 00 محمدی گرگانی- شما که تنها نظر میدهید که ملاک نخواهد بود. رئیس- من که نظر خاصی ندارم میگویم این وارد نیست. محلاتی – خیر، اصلا به خودمن توهین کردید. محمدی گرگانی – اگر دادگاه انقلاب بخواهد هیات منصفه داشته باشد باید تصریح کند. رئیس- خیر، مانع ندارد 00 چه مانعی دارد؟ محمدی گرگانی – اگر نظری دارند باید بحث بشود. نظرشان را بگویند. مجلس هم نظر بدهد بعد اگر00 رئیس- ایشان که مدعی بود مانعی میآورد، ایشان مدعی است ولی هیچ دلیلی نیاورده است میگوید ”بافتش” این هم یک نوع دیگرش است. محمدی گرگانی- شما توهین میکنید آقای هاشمی. رئیس- این چه توهینی است؟ آقایان نمیگذارند بحث پیش برود. به عنوان اخطار قانون اساسی مخالفت خودتان را میگویید از این شیوه ناصحیح استفاده نشود. از این شیوه ها دیگران هم کرده اند. منشی- آقای فرض پور بفرمایید. محمدی گرگانی- چرا شما به انگیزه من برمیگردید. رئیس- حالا پیداست ، این تعبیرات. محمدی گرگانی- آقای هاشمی شما حق ندارید بگویید پیدا است. رئیس- پس حق دارم بگویم پیدا نیست؟ محمدی گرگانی- شما چرا بمن توهین میکنید؟ رئیس- بفرمایید بنشینید ، از این شلوغیها هیچ نتیجه ای نمیشود گرفت. محمدی گرگانی – چرا بمن میگویید شلوغ میکنید. من نمیخواهم شلوغ بکنم. رئیس- میگویم شلوغ نکنید خوب است؟ آقای فرض پور بفرمایید. فرض پور – بسم الله الرحمن الرحیم. نخست ما باید به فلسفه تشکیل دادگاههای انقلاب برگردیم00 رئیس- (خطاب به آقای محمدی گرگانی) شما به چه اجازه ای بعد از تذکر ایشان صحبت کردید؟ محمدی گرگانی – شما بفرمایید بنشین من حرف نزنم. رئیس- میگویم به چه اجازه ای صحبت کردید؟ محمدی گرگانی – بسیار خوب00 رئیس- از اول هم گفتم ولی قبول نکردید. آقای فرض پور بفرمایید. فرض پور- دادگاههای انقلاب در شرایطی بوجود آمد که وابستگان به رژیم منحله پهلوی در این کشور بودند و میبایستی تکلیفشان روشن میشد. بنابراین دادگاههای انقلاب تشکیل شد. در درجه اول برای محاکمه وبه مجازات و کیفر رساندن این عده از وابستگان به رژیم منحله پهلوی ، ما الان داریم دایره اختیارات دادگاههای انقلاب را گسترش میدهیم. بایستی ببینیم آیا این مغایر با فلسفه تشکیل دادگاههای انقلاب هست یا نیست. جرایم ضد انقلاب در آن شرایط بهاین محدوده باصطلاح خلاصه میشده است . ما الان میخواهیم با اضافه کردن بندی به نام بند 6 به ماده 2 که از مصوبات شورای انقلاب هست، دایره اختیارات وصلاحیتهای دادگاههای انقلاب را در شرایطی گسترش میدهیم که با فلسفه تشکیلش بنظر بنده مغایر است . این یکی واز طرف دیگر با توسعه این اختیارات با توجه عدم حضور ووجود کادر ورزیده در دادگاههای انقلاب میبینیم عملا دادگاههای انقلاب نخواهند توانست از پس این همه اختیارات بربیایند و مجازات بکنند آن کسانی را که مرتکب این تخلفات شدند. چون الان قاضی شرع کم هست وقاضی تحقیق یعنی همان کسانی که در دادسراهای انقلاب هستند بعنوان دادستانها و بازپرسهای انقلاب ، اینها هم فوق العاده کم و ورزیده هم نیستند. از طرف دیگر با تصویب این بند و با اضافه کردن این بند به ماده 2 از مصوبات شورای انقلاب ، میبینیم محاکم جزائی دادگستری عملا دیگر کاری نمیتوانند انجام بدهند یا دیگر چیزی ندارند انجام بدهند واین امر در واقع میشود گفت به تعطیل کشاندن محاکم جزائی دادگستری است . در حالی که آنها هستند و میتوانند این کارها را انجام بدهند. وانگهی ما دراینجا داریم که اعمال ضد انقلاب (در همین بند 6 که میخواهد به ماده 2 اضافه بشود) اعمال ضد انقلاب یک چیز گنگی است . اعمال ضد انقلاب در آن شرایط به این پنج موردی که در ماده 2 مصوبه شورای انقلاب هست محدود میشد. خوب، اعمال ضد انقلاب یعنی چه؟ شکافته نشده است. معلوم نیست چیست؟ یک چیز گنگی را ما تصویب میکنیم و به دادگاههای انقلاب میسپاریم و صلاحتیشان را اضافه میکنیم، هر کاری که از دلشان برمیآید بکنند. این مشکلاتی را فراهم خواهد کرد واز طرف دیگر،‌ اگر این اعمال ضد انقلاب همانطوری که اشاره شد یک اعمالی است که باصطلاح سیاسی ویک جرم سیاسی تلقی میشود، آن هم بایستی در دادگاههای دادگستری با توجه به آن اصل قانون اساسی که بایستی هیات منصفه حضور داشته باشند . تشکیل بشودو رسیدگی بشودواین هم مغایر است با آنها من دیگر زیاد طولانیش نمیکنم. خلاصه مطلب اینکه با توجه به این عرایض بنده توسعه اختیارات دادگاههای انقلاب به هیچوجه به مصلحت نیست و من مخالفم. رئیس- بسیار خوب، موافق صحبت کند. الویری(منشی)- آقای موسوی تبریزی موافق. ابوالفضل موسوی تبریزی – بسم الله الرحمن الرحیم. در این بند 6 که به ماده مصوب شورای انقلاب پیشنهاد دادیم و بعنوان موافق صحبت میکنیم ، برادرمان آقای فرض پور سه ، چهار مطلبی فرمودند که انسان را بیاد حرفهای ملا رحمت الله می‌اندازد. ”ارعاد وابراق بلامطر” ایشان فرمودند که این مخالف فلسفه وجود دادگاه انقلاب است. اما فلسفه وجود دادگاه انقلاب چیست؟ نگفتند. فلسفه وجود دادگاه انقلاب این است که حافظ اسلام، و حافظ خون شهدا ، و حافظ آن منویات مردم مسلمان ایران باشد. این فلسفه دادگاه انقلاب اسلامی است واین فلسفه در این ماده 6 که ما پیشنهاد داده ایم ، حتما متبلور و آشکار است. اینکه ایشان گفتند دادگاههای انقلاب نمیتوانند یا توانایی ندارند ، خوب، بالاخره تقویت میشود. این ایراد در اصل آن پیشنهاد نیست. ایراد در این هست که ما دادگاه انقلاب کم داریم یا مثلا قدرتشان کم است . اینها تقویت میشوند واجرا میکنند. محاکم دادگستری عملا تعطیل میشود،‌خیر، خیلی کارها است که در محاکم دادگستری باقی است . شما که خودتان قاضی بودیدو باصطلاح حقوقدان هستید و حقوقدان بودید میانید که کار در دادگستری زیاد است.این کارهای انقلابی یک شعبه از کارهایی است که در دادگستری جاری میشود و این تقریبا یک گوشه ای از کارها است واین جمله واین لفظی که در پیشنهاد ما بکار برده شده است”اعمال ضد انقلاب ” این بنظرمن هیچ لفظ گنگی نیست. اعمال ضد انقلاب یعنی اعمال ضد اسلام. انقلاب ایران مساوی با اسلام است. اعمال ضد انقلاب میشود اعمال ضد اسلام واسلام از نظر مفهوم، آنقدر مفهوم وروشن است که حتی الان مردم ما هم میفهمند، کارهایی که در گوشه وکنار مملکت واقع میشود دست رویش میگذارند . میگویند این ضد انقلاب است. این عمل ضد انقلابی است و مثلا آن عمل ضد انقلابی نیست. اشکالاتی که ایشان کردند هیچکدام وارد نیست وانگهی بیاییم جنبه مثبت قضیه را درنظر بگیریم. جنبه مثبت قضیه این است،‌اگر ما دست دادگاههای انقلاب را باز نگذاریم ، با این کارها که در گوشه و کنار مملکت ما واقع میشود دشمنان انقلاب ما میخواهند یک چنین محکمه صلاحیت دار نداشته باشیم که به کارهای اینها رسیدگی بکند وقهرا در زیر پرده که یک خط دارد این کارهای خلاف رادر مملکت اداره میکند. آن بر مقصود شوم خودش نایل باشد، پس بنا علیهذا ما باید دست دادگاه انقلاب را باز بگذاریم . با این پیشنهادی که بعنوان بند 6 پیشنهاد دادیم، دست دادگاه انقلاب باز میشودو کارهایی که برخلاف انقلاب اسلامی ما هست وبرخلاف خواسته اکثریت قاطع مردم هست اینها رسیدگی بکنند واین یک امری است که هم با فلسفه دادگاه میخواند وهم خودملت میخواهد و هم اصلا مفهوم انقلاب اینست، اگر غیر از این باشد، مفهوم انقلاب محقق که نشده است ، بناءعلیهذا هیچ اشکالی ندارد. رئیس- وقتتان تمام است ، آقای علیزاده مطلبی ندارند؟ علیزاده – مخالفتی ندارم. رئیس- خیلی خوب پیشنهاد برای رأی گیری مشخص بشود. منشی- تبصره ، بند 6 بصورت زیر به ماده 2 مصوب شورای انقلاب مورخ 27/3/58 اضافه گردد. 6-رسیدگی به جرایم مربوط به حدود و قصاص نفس ودیات ومواد مخدر ومواد الکلی و اعمال ضد انقلاب در صلاحیت دادسراها و دادگاههای انقلاب است. رئیس-180 نفرحاضرند.کسانیکه با این پیشنهاد قرائت شده به عنوان یک تبصره موافق هستند قیام کنند. (118 نفر ایستاده اند) تصویب شد. یکربع ساعت تنفس میدهیم ، آقایان زود برگردند. (جلسه در ساعت 10 به عنوان تنفس تعطیل گریدد و مجددا در ساعت 55/10 به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.) رئیس- جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است به شورای نگهبان اطلاع بدهید که تشریف بیاورند. یک تذکر به آقایان بدهم که نمایندگانی که برای مسافرت بخاطر تعطیلی بلیط گرفته بودند،‌بلیطهایشان را پس بدهند،‌چون قاعدتا با این دوفوریتی که داریم، شنبه هم ناچار باید جلسه داشته باشیم. رئیس- توجه بفرمایید پیشنهادات مطرح میشود. منشی- پیشنهاد خانم طالقانی: تبصره ماده 2- ”این قانون تا زمانی برای دادگاهها اعتبار دارد که قوانین مدونی تصویب نشده است و پس از تصویب قوانین مضبوط برای هر موضوع تنها منبع مورد مراجعه قاضی قوانین مصوبه میباشد.” رئیس- خانم طالقانی بفرمایید. منشی- خانم اعظم طالقانی بفرمایید. اعظم طالقانی –عرض کردم اگر موافقید هر دو پیشنهاد را با هم بخوانید که من یک دفعه دفاع کنم. بعد برای هر کدام اگر خواستید جدا رأی بگیرید. منشی- دو تبصره پیشنهاد کرده اند ، یکی این تبصره بود که خواندم دومی ”شورای عالی قضائی موظف است دو ماه پس از تاریخ تصویب این طرح قوانین مورد لزوم دادگاهها را به مجلس شورای اسلامی ارائه دهد.” رئیس- خانم طالقانی توضیح بدهید. اعظم طالقانی – بسم الله الرحمن الرحیم. دادگاههای انقلاب مثل تمام نهادهای انقلابی، نقش سازنده‌ای در حفظ انقلاب داشته‌اند، ولی بر اساس مراجعات و شکایاتی که بما رسیده که ما اگر فرضا که درصدش را بخواهیم بر آن صحه بگذاریم، به این نتیجه میرسیم که باید یک قوانین مدونی داشته باشند که احکامی که در سراسر کشور در دادگاههای انقلاب صادر میشود با هم هماهنگ باشد، که همین ناهماهنگی مسائل دیگری رابوجود آورده است. میبینیم که در یک شهر فرضا جرمی اتفاق میافتد دادگه انقلاب یک حکمی صادر میکند . در شهری دیگر همان جرم حکم دیگری در باره اش صادر میشود. این خودش یک ناهماهنگی است که مسائل زیادی بوجود آودره ، ای کاش که به خاطرم بود حداقل امروز نامه‌هایی که رسیده بود اینجا میآوردم ویکی ، دو تا از آنها را میخواندم. بنابراین،‌این دادگاهها باید بطور هماهنگ و موزون در سراسر کشور باشند. چون یک جمعیت 26 میلیونی مسائلی در ارتباط با دادگاههای انقلاب که حالا زیر نظر شورای عالی قضائی در دادگستری هم رفته است دارند و اگر قرار باشد این دادگاهها علاوه بر مصوبات شورای انقلاب از منابعی که در دست دارند استفاده بکنند باز هم همین ناهماهنگی بوجود میآید، لذا پیشنهاد کرده ام که این قانون برای دادگاهها تا زمانی اعتبار دارد که قوانین مضبوط برای اینها به مجلس نیامده باشد، از آنطرف هم میدانیم الان شورای عالی قضائی در صدد تدوین قوانین جزائی هستند مشغولند و دارند تنظیم میکنند و مینویسند . بهمین لحاظ اینجا، این تبصره را اگر برادرانمان وخواهرمان موافقت بکنند، وارد بشود. این مشکل در آینده انشاءالله برطرف خواهد شد. و تبصره دوم هم درهمین رابطه است،‌چرا که شورای عالی قضائی که دارد این قوانین را تنظیم و مدون میکند تا دو ماه پس از تاریخ تصویب این قانون این قوانین را به مجلس بیاورد انشاءالله هر چه زودتر تصویب بشود واین مشکلاتی که خودآقایان هم واقف هستند و بعضیهایش را هم آقایان به آن اشاره کردند انشاءالله برطرف بشود. منظور من از دادن پیشنهاد این دو تبصره جز این چیز دیگری نبوده است امیدوارم که مورد قبول برادران وخواهران واقع بشود، برای اینکه خودما از مشکلاتی که دائما بما مراجعه میشود، یک مقدار دستمان باز بشود. همینطور که عرض کردم اگر فرضا بگوییم 98 درصد آن بیخود است ولی دودرصدش را نمیتوانیم حداقل رد بکنیم. رئیس- مخالف صحبت کند. منشی- آقای موسوی تبریزی. موسوی تبریزی – بسم الله الرحمن الرحیم. اینکه ایشان در استدلال بر این تبصره گفتند دادگاهها هماهنگ باشد اختلاف نظر نداشته باشند، من این جمله را بگویم برادران وخواهران و ملت عزیز بداند در قانون مجازات اسلامی که رقم مجازات را داریم یک رقم مجازاتی است که به عنوان حدود الهی است،‌ آن اصلا قابل تغییر نیست و فکر نمیکنم دادگاههای انقلاب در حدود الهی که برای مثلا، فرض بفرمایید شارب‌الخمر هشتاد تازیانه باید زد، در این اختلاف داشته باشند، واین اختلاف نظر، احکامی که در دادگاهها ملاحظه میفرمایید از قبیل قسم دوم است که میگویم ، ملت اینرا بداند ما در قانون جزائی تعزیراتی داریم که آن تعزیر بسته به نظر حاکم شرع است ”بمایراه الحاکم صلاحا” هست .عین عبارت فقها و شاید عبارت بعضی از روایات هست که ”بما یراه الحاکم صلاحا” تعزیر، مثلا در یک دادگاه اگر برای یک متخلف سی تازیانه بزنند و در دادگاه دوم بیست تا، این اختلاف کم نیست. این آن اختیاری است که شرع مقدس اسلام به حاکم شرع داده است که ”بما یراه الحاکم صلاحا” این اختلاف دادگاه نیست. دائم اینرا مخالفین اسلام برگه میکنند، دادگاه انقلاب آنجا این حکم راصادر کرد، در فلان شهر این حکم را صادر کرد. این حکم نیست. حدود الله قابل تغییر نیست. تعزیر صلاحش بما یراه الحاکم صلاحا هست. اختیارش دست او هست . این اولا. و ثانیا این تبصره را که خانم طالقانی دادند ،‌ این در خود آ“ تبصره که دیروز تصویب شد هست این اصلا لغو است.در آنجا گفتیم که این دادگاههای انقلاب اسلامی مادامیکه قانون مدون دارند واز مجلس اگر قانون برایشان تصویب شد ارائه کردند به آن عمل بکنند واگر قانون اینطور نداشته باشند به تحریر امام امت عمل بکنند. این خودش در آنجا هست ، اینهم ثانیا. و در مرحله سوم باید گفت کدام قانون مدونی است این تحریر امام با سایر رساله های عملی که نوشته شده است مخصوصا در حدود الهی که دیروز هم عرض کردم اختلاف خیلی کم داریم. حتی با یک لفظ، با لفظش هم اینها رویش عنایت دارند، برای اینکه احکام الله بقدری ظریف هست ، با یک لفظ بکار بردن فعل ماضی یا مضارع یا مثلا جمله اسمیه و فعلیه حکم تعبیر پیدا میکند.اینها آنقدر دقت دارند،این مجتهدین عظام شیعه آنقدر دقت دارند در نوشتن این رساله های عملیه. مخصوصا اگر تحریر را مراجعه بفرمایید از اول تا آخر این دقت و ظرافت در آن بکار برده شده است . حالا فرض بفرمایید ده سال هم اگر مجلس شورای اسلامی برای دادگاهها قانون ننویسد ،‌این دقتی را که در تحریرالوسیله امام امت بکار برده شد از نظر الفاظش میتوانند به آن عمل بکنند وهیچ اختلاف نظر پیدا نمیشود. بناءعلیهذا این تبصره که ایشان پیشنهاد دادند ، این لغو است و بیخود هست وتصویبش دردی را دوا نمیکند غیر از اینکه یک لفظ بیخودی را در قانون تصویب بکنید. رئیس- وقتتان تمام است موافق. منشی- موافق چه کسی هست؟ (آقامحمدی : من موافقم) آقای آقامحمدی بفرمایید. آقامحمدی – بسم الله الرحمن الرحیم. مسلم است که قوه مقننه مجلس شورای اسلامی است و باز مسلم است که مجلس نمیتواند قوانین مخالف شرع را تصویب بکند واز صورت قانونی نخواهد گرفت. اما اینکه تنظیم قوانین میآید از مجلس عبور میکند کما اینکه لایحه قصاص که تماما مسائل فتوایی حضرت امام هست، آمده بصورت مواد قانونی ودر مجلس طرح میشود و مورادی را که لازم است باز باید پیش‌بینی بشود و حتی ممکن است در موردش اجتهاد بعمل نیامده باشد، احتیاج دارد که از امام سؤال بشود و اجتهاد بفرمایند و نظرشان را بگویند ، این لازم است که قوانین در مجلس بیاید. بنابراین ، این تبصره که میگذاریم که این برای همیشه نیست، بلکه برای تا آنوقتی است که قوه قضائی کارش را انجام بدهد. شورای عالی قضائی (همچنان که دارد انجام میدهد واین کار را دارد میکند) و آنها را بیاورد و به تصویب مجلس برساند. تا آنوقت این تبصره ای که تصویب کردیم معتبر است.این حرف خوبی هست وهیچ تنافصی با هیچ جا هم ندارد و فکر میکنم که برای اینکه ما اختیار قانونگذاری را هم از قوه مقننه بجای دیگری نداده باشیم و معیین کرده باشیم لازم هم باشد که بیاید و نمایندگان محترم به آن رأی بدهند. رئیس- آقای علیزاده مطلبی نمیخواهند بفرمایند (علیزاده: خیر) متشکرم خانم اعظم طالقانی پیشنهادشان را مشخص کنند. اعظم طالقانی – من یک مطلبی را عرض بکنم، ببینید اولا منظور من حدودو تعزیرات نبود و صرفا مساله اینست که در یک شهر،‌ در یک دادگاه یک فئودال را میگیرند رهایش میکنند ودر یک جا میگیرند محکومش میکنند یک جا یک ساواکی رامیگیرند محکومش میکنند ، یک جا آن ساواکی را رد میکنند. این مساله است ، من روی این مسائل شدیدا تکیه دارم. این قانون تا زمانی برای دادگاهها اعتبار دارد که قوانین مدونی تصویب نشده است و پس از تصویب این قوانین مضبوط برای هر موضوع ، تنها منبع مورد مراجعه خاص قوانین مصوبه میباشد. رئیس- تبصره دوم را هم میخوانید یا جداگانه رأی بگیریم؟ خانم طالقانی – جداگانه رأی بگیرید. رئیس- این تبصره اولی که خواندند به رأی میگذاریم. 181 نفر در جلسه حضور دارند آقایانی که با پیشنهاد خانم اعظم طالقانی که قرائت شد موافقند قیام کنند، (34 نفر ایستادند) تصویب نشد. خانم طالقانی پیشنهاد دوم را هم بخوانید. اعظم طالقانی – شورای عالی قضائی موظف است دو ماه پس از تصویب این طرح قوانین مورد لزوم دادگاهها را به مجلس شورای اسلامی ارائه دهد. منشی- روی این پیشنهاد دومی دفاع نشده است. رئیس- بعنوان موافق صحبت کنید. چون مخالف صحبت کرده است. موسوی تبریزی- مخالف صحبت نکرده است. در رابطه با این تبصره چه کسی صحبت کرده است؟‌ رئیس- شما صحبت نکردید؟ موسوی تبریزی- خیر ، من صحبت نکردم. منشی- آقای موسوی تبریزی اولین مخالف. رئیس- ایشان درباره هر دو پیشنهاد صحبت کرده بودند. موسوی تبریزی- خیر من در تبصره اول صحبت کرده بودم، مخالفت من هم در رابطه با این تبصره از این جهت است، مانباید دست شورای عالی قضائی رادر تنگنا بگذاریم. بعد از آن که آن تبصره ای که ما پیشنهاد دادیم ، تصویب شد، آنرا عمل بکند،‌بگذارید شورای عالی قضائی در فرصت مناسب،‌ با فکر مناسب بیاورند قوانین را ، بطوریکه خواسته شرع اسلام است مئونش بکند و به شما لایحه بدهند شما تصویب بکنید ، دستش را در تنگنا گذاشتن که تا دو ماه باید تمام قوانین جزائی اسلام را آنها مدون بکنند وارائه بکنند. این فکر میکنم بر صلاح اسلام ودادگاهها نباشد. منشی- آقای زرهانی . زرهانی – بسم الله الرحمن الرحیم. بنظر من فرصت مناسبی است دو ماه برای شورای عالی قضائی که رسیدگی بکند. مطالعه بکند روی متون وآن قوانین لازم جزائی را استخراج بکند. تدوین بکند و برای توصیب نهایی بصورت طرح یا لایحه به مجلس بفرستد. ما که معتقد به اجرای احکام خدا هستیم و معتقد هم هستیم که روی جرمهای یکنواخت احکام متفاوت نبایستی صادر بشود، بایستی عجله داشته باشیم و هر چه زودتر این کار صورت بگیرد والسلام . رئیس- 182 نفر در جلسه حضور دارند. خانم طالقانی – آقای هاشمی ببخشید، برادران پیشنهاد میکنند که مدتش را اضافه کنیم و شش ماه بشود. رئیس- بکنید. پیشنهادتان را بخوانید. اعظم طالقانی – شورای عالی موظف است حداکثر تا شش ماه پس از تصویب (یکی از نمایندگان: چهارماه) رئیس- دخالت نفرمایید نظر خودشان است. اعظم طالقانی – شورای عالی قضائی موظف است حداکثر تا شش ماه پس از تصویب این طرح ، قوانین مورد لزوم دادگاههای انقلاب را به مجلس شورای اسلامی ارائه دهد. رئیس- 182 نفر در جلسه حضور دارند کسانیکه با این تبصره موافقند ، قیام کنند. (122 نفر ایستادند) تصویب شد. منشی- آقای فواد کریمی ، این تبصره اضافه بشود. ”شورای عالی قضائی موظف است حداکثر ظرف دو ماه فتاوای مدون امام و منابع مدون معتبر قضائی اسلامی را تنظیم و به محاکم قضائی ابلاغ نماید”. محمد مجتهد شبستری – آقای هاشمی قابل طرح نیست. فواد کریمی – بسم الله الرحمن الرحیم. آنچه که پیشنهاد داده ام این 000 محمد مجتهد شبستری – با تصویب پیشنهاد قبلی این پیشنهاد قابل طرح نیست. فواد کریمی – اصلا این پیشنهاد مربوط به آن پیشنهاد نیست شما اصلا گوش ندادید. رئیس- پیشنهاد خانم طالقانی این است که قوانین را تهیه کنند و به مجلس بیاورند، پیشنهاد ایشان اینست که پیش از اینکه قوانین را بیاورند،‌در ظرف دو ماه این فتاوی را منظم کنند و به داگاهها بدهند .این قابل طرح است چرا نیست؟ (فواد کریمی : این اصلا ربطی به آن پیشنهاد ندارد) اگر هم فرض کنید آن قوانینی که میآید ، ناقض اینها هم باشد، باز چهار ماه فرصت است ، اگر فرض هم بکنید، پس قابل طرح است. بفرمایید. فواد کریمی – بسم الله الرحمن الرحیم. موضوع پیشنهاد من با موضوعی که خانم طالقانی مطرح کردند، یک تفاوت اساسی دارد آنچه که من پیشنهاد کردم مربوط به یکی از مصوبات خود مجلس است. مجلس رأی داد در مورد اینکه ”دادگاههای انقلاب مجاز باشند به فتاوای مدون امام و منابع معتبر اسلامی که بوسیله شورای عالی قضائی ابلاغ میشود عمل نمایند ” حالا مدت ابلاغ چقدر باشد شما مدتی برای ابلاغ فتاوای مدون امام و منابع معتبر تعیین نکرده اید. شما اینجا مجوز تعیین میکنید. میگویید به شورای عالی قضائی این اجازه را میدهیم که فتاوای مدون امام و منابع معتبر را ابلاغ کند ، حالا ممکن است تا شش ماه دیگر هم ابلاغ نکند. دادگاههای انقلاب شما پایش روی هوا است و من پیشنهادی که آقای معادیخواه دادند اینکه ”دو ماه یک ماه بشود” من با این موافقم و پیشنهاد خودم را اصلاح میکنم یعنی در ضمن یکماه فتاوای امام که همین حالا مدون است و منابع معتبر اسلامی که مدون داریم در ضمن یکماه ابلاغ بشود که دادگاههای انقلاب بتوانند بصورت قانونی حکم بدهند وگرنه هیچ حکم قانونی نمیتوانند بدهند و تا مدتی که شورای عالی قضائی این احکام را ابلاغ نکنند، هیچ حکمی را نمیتوانند بدهند و از این قانون ما و مصوبه ما نمیتوانند استفاده کنند. منشی- آقای آقا رحیمی مخالف. آقارحیمی- بسم الله الرحمن الرحیم. اگر مقصود جناب آقای کریمی این هست که دادگاههای انقلاب به فتاوی و سایر منابع اسلامی حکم بکنند، باید فوری باشد یعنی دیگر نمیتواند یک قاضی مثلا در سیرجان یا مثلا در بهشهر بنشیند تایک ماه دیگر فلان فتوا را بفرستند و از او بخواهد عمل کند. باید هر چه زودتر اینها را دراختیار قضات قرار بدهند بنابراین باید فوری باشد دیگر احتیاج به مدت ندارد، چون قبلا هم روی اینها کار میکردند بعضی روی همین اینها به اصطلاح جریمه میکردند طبق همان فتواهای امام، حالا منتها بصورت قانون مجلس میخواهند آنرا بیرون بیاورند،‌اگر بصورت آنکه قانونهای مدونی بصورت قانون اساسی و دادگستری واینها باشد که خانم طالقانی پیشنهاد دادند و مدتش شش ماه شد ، پس با مدتش بنده مخالفم. رئیس- بسیار خوب، موافق. منشی- آقای موسوی خراسانی. محمد مجتهد شبستری – مخالفت با اصل پیشنهاد نبود،‌مخالفت با مدت بود من با اصل پیشنهاد مخالف هستم. رئیس- فرق نمیکند.چون آن پیشنهاد غیر از مدت چیزی در آن نیست (محمد مجتهد شبستری: هست) نه اصل آنرا که ما تصویب کردیم که باید ابلاغ بکند. ما اینرا که تصویب کردیم . فقط مساله مدت مطرح است. ایشان هم گفت مدت نگذارید آن واجب فوری است. منشی- آقای موسوی خراسانی. موسوی خراسانی- بسم الله الرحمن الرحیم. آقای آقارحیمی برادرمان مخالف بااصل پیشنهاد نبودند، مخالف بودند با مدتش که چرا دو ماه باشد و در این دو ماه 00 رئیس- اصلش چه بود؟ موسوی خراسانی – ایشان دو ماه پیشنهاد کرده اند. رئیس-خوب، پس غیر اصلی نداشت. موسوی خراسانی- ایشان با مدتش مخالتف کردند. رئیس- آن غیر از مدت چیز دیگری نداشت. ایشان میگویند واجب فوری است اصلا ایشان میگویند مهلت ندهید (موسوی خراسانی: فوریت ممکن نیست) پس نگویید با اصل آن مخالف هستند. موسوی خراسانی – ایشان میگویند چرا دو ماه باشد، فوری باشد . این فوریت امکان ندارد ولو اینکه اصلا منظم ومرتب هست ودر تحریرالوسیله فتاوی موجود هست ولی بایستی ترجمه کنند منظم کنند و مرتب کنند بصورت قانون بفرستند به دادگاههای انقلاب و ابلاغ کنند. بلافاصله نمیشود بنابراین اصل پیشنهاد ایشان با همین مدت (حتی اگر مدت یکماه هم باشد) اشکال ندارد. رئیس- بسیار خوب، پیشنهاد را برای رأی گیری مشخص کنید یکماه یا دو ماه؟ فواد کریمی – یکماه. منشی- شورای عالی قضائی موظف است حداکثر ظرف یکماه فتاوای مدون امام و منابع مدون معتبر قضائی اسلامی را تنظیم وبه محاکمه قضائی ابلاغ نماید. رئیس- 183 نفر در جلسه حاضرند. کسانیکه با پیشنهاد آقای فواد کریمی دائر بر یک ماه مهلت برای شورای عالی قضائی موافقند قیام بفرمایند. کریمی – یک ماه از تاریخ ابلاغ. رئیس- بلی (65 نفر ایستادند) تصویب نشد. منشی- آقای سید محمد تقی حسینی شورای عالی قضائی موظف است ظرف مدت سه ماه 00 رئیس- این دیگر با پیشنهاد قبلی فرق نمیکند مجلس با اصل مهلت مخالف بود آنکه سه ماه و یک ماه ندارد. (محمدتقی حسینی : مدتش کم بود رأی ندادند) بسیار خوب روی سه ماه رأی میگیریم پیشنهاد آقای سیدمحمدتقی حسینی را که بجای یک ماه ، سه ماه بشود رأی میگیریم. کسانیکه موافق هستند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. منشی – آقای حمیدی در تبصره ”عبارت منابع معتبر به فتوای مشهور تبدیل شود. رئیس- خیر، این دیگر تصویب شد و نمیشود آنرا عوض کنیم. منشی-آقای عبد خدائی – تبصره در مواردی که کیفر جرم اعدام و یا نقص عضو باشد، باید کیفرخواست در محضر مجتهدی که دارای شرایط کامل قضا است عنوان گشته و حکم به وسیله او صادر شود. عبدخدائی – بسم الله الرحمن الرحیم. قانون هر چه اهمیتش بیشتر باشد در مرحله اجرا هم باید رویش دقت زیادتری انجام بگیرد. قوانینی که دادگاههای انقلاب بنا است پیاده بکنند. یکی از قوانین اساسی اسلام است و منجمله قصاص ، که قرآن تکیه دارد و میگوید. ”و لکم فی القصاص حیوة یا اولی الباب”. زندگی جامعه بستگی به قصاص دارد لذا در مرحله اجرایش هم باید خیلی دقت بشود. ما با توجه باینکه متاسفانه مبتلا به کمبود قاضی واجد شرایط هستیم. در مراحل خیلی دقیق و حساس بایستی آن قضاتی که واجد جمیع شرایط هستند ، آنها را در نظر بگیریم اگر یک متهمی محکوم است به اینکه اعدام بشود، مساله ، مساله خیلی مهمی است ، یا باینکه دزدی طبق ضوابط اسلامی بایستی دستش قطع بشودو برای یک عمر از دست محروم بشود برای چی؟ برای امنیت جامعه برای اینکه اجتماع درامن وامان باشد و دزدی رخ ندهد قضیه، قضیه حساسی است. لذا طبق فقه شیعی باید با حکم مجتهدی باشد که واجد شرایط قضا باشد من فکر نمیکنم در این باره زیاد هم بشود صحبت کرد این یک مسأله فقهی است از نظر کتب فقهی ما هم خیلی روشن است. منشی- آقای محلاتی مخالف هستید (محلاتی: موافق) آقای معادیخواه (معادیخواه: موافق ) آقای موحدی کرمانی (موحدی کرمانی: موافق) آقای زرهانی ؟ (زرهانی: مخالف) بفرمایید. سید احمد زرهانی – بسم الله الرحمن الرحیم. اولا همه احکامی که صادر میشوند تمامشان از نظر ارزش با هم متساوی نیستند بعضی از تخلفات هستند که اگر قاضی مجتهد نباشد ولی شرایط را داشته باشد ، میتواند حکم صادر بکند. ثانیا آنچیزی را که در باره قصاص و موارد مشابه به آن اشاره کردند، کاملا درست است همین الان هم این احکام با تجویز مجتهدین صورت میگیرند. یعنی اگر دادسرای انقلاب در یک شهری ، یکنفر را محکوم به اعدام کرد پرونده اش به قم یا به تهران میآید شورای عالی قضائی روی آن بررسی میکنند بعد حکمی که صادر شده مورد تصویب قرار گرفت، آنوقت اجرا میشود. پس وقتی که ما یک قانون داریم دیگر نیازی نیست که مشابه آنرا دوباره تصویب بکنیم. رئیس- دعوت کنید، موافق صحبت بکند. منشی- آقای محلاتی بفرمایید. محلاتی- بسم الله الرحمن الرحیم. آقایان توجه بفرمایید یک مساله اساسی وحیاتی الان مطرح است در باب قضا وقتی که ما مراجعه میکنیم چه به آیات قرآن ، چه روایات ، چه سنت نبی اکرم (ص) و اهل بیت عصمت وطهارات علیهم السلام ملاحظه میکنیم بر اینکه خصوصیاتی در اجرای قانون قضا داشتند در تمام مراحل قضائی که شما مراجعه کنید می‌بینید شاید صدی نود اصل بر تربیت بوده است و صدی ده بر مجازات وحتی در مساله قصاص که یک حق شخصی است اصرار داشتند و سعی میکردند که طرف گذشت کند وحتی آن مجرم تربیت بشود صدی نود مساله اجرای احکام قضائی شرایطی است که در قاضی است و صدی ده فتاوی و احکام است فتاوی و احکام خیلی روشن است . آنچه که مهم است مساله اجرای این احکام است. در آیات قرآن هم ما ملاحظه میکنیم راجع به حکم ”فاحکم بین الناس بالحق ولاتتبع الهوی” توجه داده میشود اشخاصی که مختصر تمایلات نفسانی و هواهای نفسانی داشته باشند ، حق ندارند بر اینکه پست قضائی را برعهده بگیرند. و لذا باید شرایط بسیار بسیار مهمی برای قاضی در نظر گرفته بشود تا اینکه بتواند احکام قضا را پیاده بکند و حتی‌المقدور سعی کند، مجرم را تربیت بکندو لذا شما در تاریخ در زمان پیغمبر اکرم علیه‌السلام یا ائمه اطهار چقدر میتوانید پیدا کنید مواردی که این قوانین اجرا شده باشد حتی المقدور سعی میکردند بر اینکه جلو جرم را بگیرند و پیشگیری کنند یا طرف ببخشد من صریح عرض میکنم با توجه باین شرایطی که در دادگاههای انقلابی ما الان حاکم است، با توجه به کمبودهایی که در قضاوت داریم با توجه به احکامی که متاسفانه من نمیتوانم عرض بکنم از طرف بعضی از افرادی که در کرسی قضاوت شرع قرار گرفته اند صادر شده است. که هم متناقض و هم گاهی بر خلاف حتی ضروریات است ما بیاییم جان مردم را در اختیار افرادی بگذاریم که صددرصد اجتهادشان، عدالتشان ، تارک هواشان، اینها منجز نباشد باید بدانیم که ما در کنار این قانون قصاص که یک قانون حیات بخشی است یا این حدود ما باید یک بیمارستان معلولین هم در کنارش درست کنیم. بنابراین ضربه ای به انقلاب ما وارد میشود که دیگر نمیتوانیم جبران کنیم ما می‌بینیم فقها در حد، 22 شرط ذکر کرده اند آیا هر کسی میتواند این حل واین قصاص را اجرا کند؟ و لذا من خواهش میکنم هر چه میتوانید در کنار قانون قصاص و قانون حدود، شرایط سختی برای قاضی معین بکنید واین حداقلی که ایشان پیشنهاد کرد همین مساله است که لااقل در مورد نقص عضو یا در مورد قتل حتما مجتهد باشد ، حتما معروف به تقوا باشد و عدالتی که اصل متن روایات وآیات هست ودیگر اینکه اهل هوی وهوس هم نباشد، والا زیان اجراء این قانون، بیشتر از منفعت آن هست. ما یک دادگاه خوب داشته باشیم که معرف اسلام باشد بهتر است تا صد دادگاه داشته باشیم واحکام اسلام را نتوانند پیاه کنند. (رئیس: وقتتان تمام است) این عرض بنده است و لذا در کیفیت اجراء قانون حدود و قصاص باید دقیقا ضوابط اجرائی اش در کنارش به مجلس بیاید و تصویب بشود. و بعدا اجرا بشود. رئیس- آقای علیزاده صحبتی دارند‌ (علیزاده: بلی) بفرمایید. علیزاده – بسم الله الرحمن الرحیم. با توجه باینکه در فقه اجتهاد برای قاضی شرط است و بعد مادون بودن هم از طرف مجتهد هم اجازه داده شده است و تا آنجا که من اطلاع دارم خود شورایعالی قضائی هم در مورد قصاص نفس و در مواردی که به اصطلاح حکم پرونده اعدام بود، دادسراها پیش نویس احکام را تهیه میکردند و شورایعالی قضائی مساله را بررسی میکرد اگر واقعا قضیه از نظر مجرمیت ، محرز بوده حکم صادر میکرد. این پیشنهاد برای اینکه مساله قصاص نفس و قصاص مادون نفس یا مثلا اجرای حد در جائی که مستلزم قطع مثلا دست باشد یا عضو دیگر این اگر زیر نظر مجتهد باشد و با توجه باینکه شورایعالی قضائی هم در این امر در این پیشنهاد نظارت دارد این کار بسیار پسندیده ای است واگر این پیشنهاد تصویب بشود خیلی از مشکلات در اجرا رفع میشود و من خودم هم موافقم از اعضاء کمیسیون قضائی هم که سوال نمودم آنها هم تقریبا نظرشان تایید همین پیشنهاد بود بنابراین اگر آقایان رأی بدهند، واین پیشنهاد تصویب بشود بنظر من خیلی بجا است . عرض دیگری ندارم. رئیس- آقای عبد خدایی . لطفا پیشنهادتان را برای رأی گیری مشخص نمایید. عبدخدائی- در مواردی که کیفر مجرم ، اعدام و یا نقص عضو باشد، باید کیفرخواست در محضر مجتهدی عادل که دارای شرایط کامل قضا است عنوان گشته و کیفر به حکم او صادر شود. تشخیص صلاحیت به عهده شورایعالی قضائی است. رئیس- بسیار خوب ، 184 نفر در جلسه حضور دارند نمایندگانی که با این پیشنهاد موافق هستند ، قیام نمایند (142 نفر قیام کردند) تصویب شد. رئیس- لطفا به آخرین پیشنهاد توجه فرمایند. منشی- آخرین پیشنهاد از طرف آقای بیات است” کلیه قوانین ومقرراتی که با این قانون مخالف باشد از تاریخ تصویب این طرح قانونی، ملغی خواهد بود” . رئیس- آقای بیات از پیشنهادتان دفاع کنید. اسدالله بیات – بسم الله الرحمن الرحیم. من معتقدم که اگر این ذیل نباشد، یکسری الان ما قوانینی داریم که دست و پاگیر است . نمونه هایی را اکثر اعضای شورایعالی قضائی در دفعات مکرری که با آنها صحبت شده است، مطرح کرده اند . الان قوانین دست و پاگیر دارند و مخالف با این مصوبه است ولو اینکه تصویب این از نظر التزام، دلالت بر الغاء و لغو بودن آنها میکند ولی تصریح به این معنا مفید و ضروری بنظر میرسد. لذا از این تبصره هم در اینجا اضافه بشود، ”کلیه قوانینی که برخلاف مصوبه این مصوبه هست، از این تاریخ ملغی است”. رئیس- دعوت کنید ، مخالف صحبت کند. منشی- آقای معادیخواه (معادیخواه: موافق ) مخالف چه کسی هست؟ (اظهاری نشد) آقای هاشمی ، مخالف ندارد. رئیس- خیلی خوب، 181 نفر در جلسه حضور دارند نمایندگانی که با این پیشنهاد قرائت شده آقای بیات موافقند قیام نمایند (97 نفر قیام کردند) تصویب شد. حالا متن تهیه شده برای رأی گیری مجموعه خوانده بشود. آقایان دقت بفرمایند ، مجموعه طرح با تبصره ها و موادی که اضافه شد خوانده میشود. خواهش میکنم با عنایت توجه کنید. (بشرح زیر خوانده شد.) بسم الله الرحمن الرحیم. ماده 1- دادسراها ودادگاههای انقلاب بخشی از دادگستری جمهوری اسلامی ایران است و زیر نظر شورای عالی قضائی اداره میشود و طبق مصوبه 27/3/58 شورای انقلاب عمل خواهند کرد. ماده 2- در جهت اجرای اصل یکصد و شصت وهفتم قانون اساسی دادگاههای انقلاب اسلامی ، موظفند در مواردی که قانون مصوب شورای انقلاب اسلامی یا مجلس شورای اسلامی وجود دارد، طبق این قوانین عمل کندوگرنه طبق فتاوای امام دام ظله و در مواردی که از جانب امام فتوایی صادر نشده است، طبق منابع دیگر معتبراسلامی که از جانب شورایعالی قضائی به آنها ابلاغ میگردد عمل کرده و رأی لازم را صادر کنند. تبصره 1- بند 6 به ماده 2 مصوب شورای انقلاب مورخ 27/3/1358 به این ترتیب ، بند 6- رسیدگی به جرایم مربوط به حدودو قصاص و دیات و مواد مخدر (با اجازه آقایان قبلا مواد الکلی نوشته شده بود من ”مشروبات” الکلی کردم ) و اعمال ضد انقلاب در صلاحیت دادسراها ودادگاههای انقلاب است، اضافه میگردد. تبصره 2- شورایعالی قضائی موظف است حداکثر تا شش ماه پس از تصویب این طرح قانونی قوانین مورد لزوم دادگاههای انقلاب را به مجلس شورای اسلامی برای تصویب ارائه دهد. سید احمد زرهانی – آقای هاشمی ، به آن اعمال منافی عفت هم اضافه بشود که در آن نیست. (یکی از نمایندگان: آقای هاشمی کلمه قاچاق را هم اضافه کنید). رئیس- نه ، دیگر اینطوری نمیشود مطلب اضافه بشود آقای بیات بفرمایید. روحانی- کلمه وقانین درست نیست بجای آن لوایح بنویسید. رئیس- لوایح بنویسید. منشی- تبصره 3- کلیه قوانین و مقرراتی که با این قانون مخالف باشد از تاریخ تصویب این طرح قانوین ملغی خواهد بود. تبصره 4- در مواردی که کیفر مجرم اعدام ویا نقص عضو باشد باید کیفرخواست در محضر مجتهدی که دارای شرایط کامل قضا است عنوان گشته. یکی از نمایندگان – آقای هاشمی ، کلمه عادل هم به آن اضافه شود. رئیس- ضمنا باید این تبصره 2 بابشد و آن تبصره 3 قبلی تبصره 4 بشود. منشی- پس آقایان عنایت فرمایند من این تبصره را بعنوان تبصره 3 میخوانم و آن تبصره سومی که خواندم تبصره چهار محسوب میشود. تبصره 3- در مواردی که کیفر مجرم اعدام ویا نقص عضو باشد باید کیفرخواست در محضر مجتهدی عادل که دارای شرایط کامل قضا است عنوان گشته، و کیفر به حکم او صادر شود تشخیص صلاحیت ، به عهده شورای عالی قضائی است. کروبی- آقای هاشمی کلمه ”نقص عضو” باید ”قطع عضو” شود. رئیس- بلی . قطع عضو بنویسید. آقامحمدی- تشیخص صلاحیت مجتهد با شورای عالی قضائی است. رئیس- آن دیگر معلوم است چون قبلا صلاحیت گفته شده است آن روشن است که صلاحیت دیگری نداریم. منشی- پس اجازه بدهید، مجدداً تبصره 3 را بخوانم. تبصره 3- در مواردی که کیفر مجرم ، اعدام و یا قطع عضو باشد . عده ای از نمایندگان – آقای هاشمی ،‌همان نقص عضو باشد که قبلا به آن رأی گرفته شد. رئیس- بلی ، همان نقص عضو باشد که برایش رأی گرفتیم. منشی- در مواردی که کیفر مجرم اعدام ویا نقص عضو باشد باید کیفرخواست در محضر مجتهدی عادل که دارای شرایط کامل قضا است عنوان گشته، و کیفر به حکم او صادر شود تشخیص صلاحیت ، به عهده شورای عالی قضائی است. رئیس- آن تبصره ای که بعنوان تبصره 3 خوانده شد ، بعد از این بعنوان تبصره 4 میآید. تبصره 4 را بخوانید. منشی- تبصره 4- کلیه قوانین و مقرراتی که با این قانون مخالف باشد از تاریخ تصویب این طرح قانونی ملغی خواهدبود. رئیس- برای این مجموعه بعنوان طرح که مطرح شد، مواد و تبصره های آن یک رأی گیری کلی باز لازم است. 186 نفر در جلسه حاضرند نمایندگانیکه با این مجموعه ومواد و تبصره های قرائت شده موافقند قیام نمایند (144 نفر ایستادند) تصویب شد. 8-قرائت نامه آقای نخست وزیر در مورد تفسیر لایحه قانونی اعاده به خدمت قضات وکارمندان بازنشسته مصوب 28/6/58 شورای انقلاب جمهوری اسلامی و ارجاع آن به کمیسیون . رئیس- مادو برنامه دیگر در دستور داریم. یکی اینکه معاون پارلمانی وزارت کشور آمده بودند. و ما فکر میکردیم که برنامه خودمان تمام نمیشود. به ایشان گفتیم بروند یک برنامه کوتاهی داریم که دولت یک تفسیر قانون عادی از ما خواسته است ما نامه دولت را خدمت آقایان پخش کردیم. این نامه خوانده میشود و در مورد آن نظری از مجلس میگیریم. نامه دولت را لطفا بخوانید وازآقایان خواهش میکنم خوب دقت بکنند، که کمتر وقت گرفته شود چون یک کلمه ای استعمال شده است که در معنایش دو احتمال دارد. مجلس باید دراین تفسیر نظر بدهد. کسی از آقایان بیرون تشریف نبرد فقط یک رأی گیری کوتاهی داریم. بحث خیلی نداریم. نامه را بخوانید. (بشرح زیر خوانده شد. ) منشی- بسمه تعالی. جناب آقای هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجلس شورای اسلامی همانطوری که استحضار دارند در صدر ماده واحده لایحه قانونی اعاده به خدمت قضات و کارمندان بازنشسته ، مصوب 28/6/1358 شورای انقلاب جمهوری اسلامی، مقرر شده است وزارت‌خانه‌ها و موسسات دولتی میتوانند مستخدمین رسمی که طبق تبصره ماده2 قانون استخدام کشور بازنشسته شده اند در صورت نیاز و موافقت مستخدم با اجازه هیات وزیران به خدمت اعاده نمایند. چون در متن مذکور فعل ”ماضی نقلی بازنشسته شده‌اند ” بکار گرفته شده در مورد نحوه اجراء بین کارشناسان مزبور این تردید ایجاد شده است که آیا این حکم منحصرا ناظر بر کسانی است که قبل از تصویب ماده واحده یعنی 28/6/58 بازنشسته شده اند یا اینکه آن دسته از مستخدمین که به موجب تبصره 74 قانون استخدام کشوری پس از 28/6/58 بازنشسته شده اند نیز میتوانند با حصول سایر شرایط در اجرای آن بخدمت اعاده شوند به منظور حل این مشکل در اجرای اصل هفتاد و سوم قانون اساسی که مقرر داشته است ”شرح و تفسیر قوانین عادی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی است. خواهشمند است نظر مجلس شواری اسلامی را اعلام فرمایید تا دستگاههای اجرائی بر اساس آن اقدام نمایند. به علت ضرورت صدور دستور تسریع دراین امر موجب تشکر خواهد بود. محمدعلی رجائی – نخست‌وزیر جمهوری اسلامی ایران. رئیس- موافق و مخالف دراین مورد نیست فقط یکی دو نفر از آقایان اظهار نظر بکنند که منظور چیسیت؟ (منشی: آقای معین فر) آقای معین فر دو احتمال هست لطفا روی این دو احتمال توضیح بدهید. معین فر- بسم الله الرحمن الرحیم. اولا بنده یک تذکر دارم که تفسیر قانون خودش درحقیقت یک نوع قانون است و اگر قرار باشد که تفسیر قوانین را به این سادگی با یک نامه بیاوریم در اینجا مطرح کنیم وبا یک قیام و قعود بخواهیم رأی بگیریم یک مقداری وضع قوانین سست میشود حق این است که اولا در آئین‌نامه در آتیه فکری بشودو الان هم لااقل به کمیسیون مراجعه بشود وکمیسیون استخدام هم روی آن بحث بکند و نتیجه گزارش کمیسیون طوری باشد که تهیه بکنند و در مجلس مطرح بشود. اما نسبت به اصل موضوع. رئیس- پس اجازه بدهید روی همین تذکر شما یک نتیجه ای بگیریم. معین فر- اگر اصل موضوع را خواستید بنده خدمتتان توضیح میدهم. رئیس- خودم هم با نظر آقای معین فر مخالفتی ندارم یعنی از نظر خود من هم اگر به کمیسیون برود ، و کمیسیون یک نظری بدهد بعد به مجلس بیاید راحت تر و بهتر و متین تر هم هست. اما چون آئین‌نامه نداشتیم. فواد کریمی – دولت معطل است آقا. یکی از نمایندگان – شما برای مخالف وقت نگذاشتید. رئیس- وقت مخالف نگذاشتیم اما چون یک شیوه ای است و هنوز ما داریم یک شیوه ای برای کارمان انتخاب میکنیم و هیچ راهی نداشتیم من میخواستم مجلس این شیوه را انتخاب بکند که ما با این شیوه در آینده عمل بکنیم. فوادکریمی – دولت معطل است. رئیس- معطلی اش را کمیسیون زود میدهد. دیگر معطل نمیشود نمایندگانی که موافقند که این نامه را به کمیسیون بفرستیم قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بنابراین این نامه به کمیسیون فرستاده میشود که با نظر کمیسیون به مجلس برگردد. اسامی غائبین خوانده میشود. جلسه ادامه خواهد داشت یعنی آقایان ساعت 2 برای سوالات تشریف بیاورید چون از چند نفر وزیر ما دعوت کرده ایم که بیایند و به سوالات جواب بدهند بنابراین . آقایان ، یک ربع ساعت به 2 تشریف بیاورید که دنباله مذاکرات را ادامه بدهیم. اسامی غائبین خوانده بشود. قائمی (منشی)- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه روز سه شنبه (امروز) 26/3/60 غائبین غیر موجه آقایان: ابوسعیدی منوچهری از جیرفت، یدالله سحابی از تهران ،‌ مهندس بازرگان از تهران، کاظم سامی از تهران، ابراهیم یزدی از تهران، علی گلزاده غفوری از تهران، سلامتیان از اصفهان، غضنفرپور از لنجان، لاهوتی از رشت ، شهاب محمودی از بروجن. تأخیرهای غیر موجه، آقایان: امید نجف‌آبادی 19 دقیقه، انصاری راد 18 دقیقه، دیالمه 20 دقیقه، رجبعلی طاهری ، محمد مجتهد شبستری ، واعظی 21 دقیقه، عزت‌الله سحابی ، دری ، هادی غفاری 22 دقیقه ، موسوی لاری ،‌حجازی 24دقیقه، فخرالدین رحیمی 26 دقیقه، کیان ارثی 27 دقیقه ، کروبی 35 دقیقه، خانم طالقانی ، شاه‌آبادی 40 دقیقه، کرمی 50 دقیقه ، محمد شجاعی 55 دقیقه، معین فر 100 دقیقه، خزاعی 120 دقیقه . رئیس- آقایان ، یک ربع ساعت به 2 تشریف داشته باشید برای ادامه مذاکرات . (جلسه در ساعت 5/12 دقیقه بعنوان تنفس تعطیل شد و مجددا در ساعت چهارده و ده دقیقه تشکیل شد. ) 1-طرح سوال خانم اعظم طالقانی از وزیر کشاورزی و ارجاع آن به کمیسیون. رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است و جمعی از وزراء برای جواب سوالات تشریف آورده‌اند. بترتیب سوالات مطرح بشود. منشی- سوال خانم اعظم طالقانی از آقای سلامتی وزیر کشاورزی و عمران روستایی در خصوص علت وارد کردن ماهی از خارج و چگونگی برنامه‌های توسعه ماهیگیری و تامین کسری گوشت و میزان تولید ودرآمد وهزینه سالانه وقراردادهای منعقده با سایر کشورها. رئیس- خانم طالقانی در مورد سوالشان قبلا پنج دقیقه میتوانند صحبت بکنند. اعظم طالقانی – بسم الله الرحمن الرحیم. اگر به مسائل ومشکلاتی که هیات رئیسه دارند، یک مقدار واقف نبودم خیلی زودتر بایستی بر اساس اصل 88 قانون اساسی اعتراض میکردم ، ولی چون میدانستم وهمینطوری هم که جناب آقای هاشمی در این خصوص چند بار توضیح داده‌اند که ما بر اثر آمدن لوایح دوفوریتی و طرحهای دوفوریتی ، یک مقدار زیادی وقتمان گرفته شده است. به این علت اعتراض نکرده‌ام چون درتاریخ 3/10/1359 این سوال شد، و دراین فاصله هم گاهی برادران به ما میگفتند که ماهی های دریاها تمام شد، و هنوز به سوال شما پاسخ نداده اند . وزیر محترم کشاورزی از آنجا که ایران از شمال و جنوب به دریای خزر و خلیج فارس ودریای عمان محدود است منابع عظیم ثروتی که منافعش برای مردم این کشور . در واقع در نظر گرفته شده است و حقشان هست که استفاده بکنند . و یکی از منافع تامین کننده پروتئین این مردم است سوالات زیر در این رابطه طرح میشود. 1- با توجه به ثروت عظیمی که دراین دریاها وجود دارد، و منابع گوشتی ، منبع مکفی میباشد جهت تامین گوشت و کسری آن چرا و به چه مجوزی در سالهای اخیر بالاخص در سال گذشته ده هزار تن ماهی از خارج وارد ایران گردیده است. 2- دولت اسلامی ایران، چه برنامه ای برای توسعه ماهیگیری و تامین کسری گوشت داخلی از جهت ماهیگیری دارد. و فعالیت شیلات ایران ، چگونه است؟ 3- میزان تولید درآمد، و هزینه سالانه آن چقدر است؟ 4- برای بقای ماهیهایی که نسل آنها در حال انقراض است چه فکری و چه برنامه ای دارید؟ 5- قراردادهایی که در زمان رژیم سابق ، حسب معمول منافع آن کشورها است منافع کوتاه ودرازمدت ما دراین قراردادها چگونه تامین میشود؟ 6- آیا بعد از انقالب قراردادهایی با کشورهای غربی یا شرقی در این زمینه منعقد گردیده است؟ واگر منعقد گردیده، آن قراردادها کدامند؟ رئیس- آقای سلامتی ، جنابعالی یک ربع ساعت وقت دارید اجباری هم ندارید که یک ربع ساعت را پر بکنید. سلامتی (وزیر کشاورزی )- بسم الله الرحمن الرحیم. من هم باید به نوبه خودم ابراز تأسف بکنم از اینکه نتوانستم بعلت مشکلات مشترک ، چه برادران نماینده و چه وزارتخانه، زودتر از این به سوالات خواهرمان خانم اعظم طالقانی جواب بدهیم. نامه ای که نوشته اند مربوط به 23/10 است .در رابطه با سوال اولی که مطرح کردند باید عرض کنم که بعلت کمبود پروتئین مورد نیاز مملکت که ناشی از عملکرد (همه ما مطلع هستیم) رژیم سابق هست چه از زمینه دامپروری وچه در زمینه شیلات، ما ناگزیر بودیم و فعلا هستیم که برای جبران کمبود این پروتئین از خارج ، یک مقدار چه گوشت گاو و گوسفند و چه گوشت ماهی وارد بکنیم. میزان واردات ماهی ما دراین رابطه در سالهای مختلف فرق میکرده است در سال 57 دوهزار تن بوده، در سال 58 هزار تن در سال 59 دراوایل سال شورای انقلاب اسلامی تجویز کرد که شیلات ده هزار تن ماهی برای جبران کمبود پروتئین داخلی وارد بکند. منتها شیلات ضرورتش را احساس نکرد که همه این مقدار را وارد بکند منتها شیلات ضرورتش را احساس نکرد که همه این مقدار را وارد بکند وصرفا دو هزار تن خودش مستقلا وارد کرد و بنا به تقاضای تعاونیهای مصرف سپه پنج هزار تن به این فروشگاهها اجازه داد که وارد بکنند . اما در رابطه با اینکه چرا تولیدات ما در شیلات پائین هست؟ این بعلت ضعفی است که شیلات از گذشته به ارث برده است. دریاهای ما بخصوص خلیج فارس و دریای عمان این امکان را دارند که سالیانه حدود صد هزار تن ماهی تحویل جامعه ما بدهند. اما متاسفانه بطور متوسط در سالهای گذشته 4 الی 6 هزار تن در سال تولید میشده است نارسائیهای شیلات در این رابطه برای تولید بیشتر، مختصار از این قرار است. مقدار سردخانه‌هایی که شیلات دراختیار دارد فوق‌العاده حجمش کم است. تونل‌های انجمادی که در اختیار دارد کم است. بیش از 71 تن ظرفیت تونل‌های انجمادش نیست .کارخانه‌های یخسازی به تعداد کافی ندارد. راههای ارتباطی برای حمل سریع مواد پروتئینی به نقاط توزیع نیست. مقداری که هست خیلی کم است. اسکله و موج‌شکن برای صیادان خیلی کم داریم. آب شیریان برای صیادها و برای تولید یخ کم است وسائل و تجهیزات نه فقط در داخل نمیسازیم و تولید نمیکنیم بلکه از خارج که وارد میکردیم مقدار معتنابهی نبوده و در بعضی موارد صلاح مان هم این نیست که به آن شکل وارد بکنیم. مراکز تعمیر قایقها رادر تمام خطه جنوب کشورمان کم داریم که جوابگوی نیازها نیست. یک قسمت از مشکلات این است و یک سری مشکلات کارگری و صیادی در آنجا بوده بشکلی که شیوه برخورد رژیم سابق با صیادان تا مرحله‌ای رسیده است که صیادان را دقیقا در مقابل شیلات قرار داده واین امر آنقدر نفوذ کرده که تا چندی پیش به قوت خودش باقی بود که بهیچ عنوان حاضر نمیشدند با شیلات همکاری بکنند. اینها یک سری اشکالات کار بوده است. اما در رابطه با این اشکالات و این نارسائیها ما برنامه‌هایی را تدارک دیدیم . یک برنامه درازمدت 10 ساله برای تجهیز امکانات‌مان در آنجا و تدارک یک سری کشتیها و ایجاد یک سری سردخانه‌ها، مراکز تعمیر، مراکز تولید تور و تجهیزات مختلف وهمینطور ساختن راه وغیره که این طرح هم اکنون درسازمان برنامه دارد مورد بررسی قرار میگیرد که انشاءالله تصویب که بشود ما به مرحله اجرا میگذاریم. یک برنامه کوتاه مدت و ضربتی داریم که شروع کردیم و داریم اجرا میکنیم که تولید را دراین مقطع زمانی بالا ببریم. اما تولیدات ما بحمدالله علیرغم همه این گرفتاریها واینکه این گرفتاریها در کوتاه مدت کش ندارد که تولید را بحد کافی بالا ببریم . اما با برخورد قاطع ومصمم و متعهدانه برادران مان در شیلات، که در رابطه با تغییرات مدیریت بوجود آمده تولید را ما متوسط سالانه 4 الی 6 هزار تن (در جنوب) به چهارده هزار هشتصد وشصت تن رساندیم . یعنی نزدیک به بیش از دو برابر و نیم ، و تعداد زیادی از تونلهای انجماد، سردخانه ها و همینطور کارخانه تولید کنسرو که کار نمیکردند اینها را به راه انداخته اند و در جهت تولید توانست گام مؤثری بردارد توید کنسروها، که بیش از سه هزار قوطی در روز نبود الحمدالله در شرایط فعلی به متوسط 30 الی 35 هزار قوطی در روز رسیده است و یکی دو ورز هم به مرز پنجاه و یکهزار و دویست رسیده است.این ارقامی را که عرض میکنم تولیدهایی است که ظرف سه چهار سال اخیر وجودداشته است. در سال 56 تولید ماهی چهار میلیون وهشتصد و شصت ودو هزار و هفتصد وهفتاد و هفت کیلوگرم(777/862/4 کیلوگرم). در سال 57 هم افت داشته است و به دو میلیون و نهصد و چهل ویکهزار وسیصد و چهل و چهار کیلو رسیده است. (344/941/2 کیلوگرم) در سال 58 به پنج میلیون وهشتصدو بیست و شش هزار و ششصد و سی و پنج کیلوگرم (635 826 5 کیلوگرم) و در سال 59 به چهارده میلیون و هشتصد و شصت و یکهزار و دویست و بیست و سه کیلو (223 861 14) در رابطه با سوال بعدی خواهرمان ”برای بقای ماهیها که نسل آنها در حال انقراض است چه فکری شده است؟ ” به دو شکل با این قضیه باید برخورد کرد. یکی اینکه فصل صید را باید که کاملا کنترل کرد واین کار را داریم انجام میدهیم، چه صید میگو ، چه صید ماهی، منتها این را قبول داریم که نتوانستیم به صددرصد برسانیم وشرایط اینطور کفاف نمیدهد و حوضچه‌های پرورش ماهی بوجود آوردیم چه در بعضی از شهرهای شمال که تولید را حتی 10 برابر کرده‌ایم که بچه ماهیهای گوناگون پرورش میدهیم و به دریا میریزیم ، منتها تقاضائی که از برادران دیگرمان هم داریم و در این مورد صحبت هم کردیم و قرار هم گذاشتیم. این است که همکاری کامل انجام بشود که انشاءالله با انضباط بیشتری صید انجام بشود که از آن طریق هم بصورت کنترل شده صید بوش و صید بی وریه انجام نشود در رابطه با اینکه در دریای خزر صید ماهی آزاد شده است. یک سری قراردادها از زمان رژیم طاغوت بوده که بعد از انقلاب تعدادی از اینها فسخ شده وچند قرارداد به قوت خودش بعد از انقلاب باقی مانده است در حال حاضر در دولت برادر رجائی یکی دو تا از این قراردادها را ، ماهم فسخ کردیم و از بین بردیم چرا؟ برای اینکه به نفعمان نبود. یکی با شرکت فیش ریز بود که در دریاهای ما صید میکردند که آنها را بیرون کردیم و دیگر صید نمیکنند و همینطور با کره جنوبی وبد که قراردادی بسته بودیم و قرارداد را فسخ کردیم و فعلا کشتیهای آنها در سواحل ما متوقف هستند ، تا انشاءالله حسابمان تصفیه بشود و ببینیم چه کار باید بکنیم. مساله مهم که اینجا با برادرانی ، که نمایندگان مردم هستند باید مطرح بکنم این است که نه فقط در زمینه‌های سیاسی و نظامی ابرقدرتها دست به دست هم میدهند برای ضربه زدن به ما،‌در زمینه‌های اقتصادی هم همین کار را میکنند چه شوروی و چه آمریکا الان دست به دست هم داده‌اند برای اینکه بازار تولیدات ما را احیانا در خارج از بین ببرند . انشاءالله ما با امید به پروردگار با قاطعیت برخورد خواهیم کرد واجازه نخواهیم داد که این رویه ادامه پیدا بکند وجنس و کالایمان را به آن شکلی که خودمان میخواهیم انشاءالله در بازارهای دنیا بفروش خواهیم رساند. ( در ساعت 25/14 آقای هاشمی جلسه را ترک و آقای پرورش (نایب رئیس) اداره جلسه را بعهده گرفتند). نایب رئیس- خانم طالقانی شما اگر توضیحی دارید بفرمایید؟ اعظم طالقانی – یکیاز برادرها بمن میگفتند که شما چرا سوال میکنید به این مفهوم که شماها چرا اینطور دائما از دولت سوال میکنید؟ من میخواهم یک توضیح کوتاهی در این مورد بدهم و آن اینکه من این را به عنوان یک مسؤولیت ویک وظیفه در واقع اقدام کردم یا برادرهای دیگر این کار را میکنند نه برای مسائل دیگری. اینجا بهیچوجه این مسائل جنبه سیاسی ندارد بلکه وظیفه ما است که از این حق قانونی استفاده کنیم. هم برای اینکه مسؤولین یک مقدار به مسائل توجه بیشتری پیدا کنند اگر توجه نکرده باشند ، و هم اینکه مردم بدانند که در مملکت چه کارهایی میشود؟ لذا فکر نمیکنم مساله ای باشد که بخواهد بصورتی مطرح بشود که چرا سوال میشود. این وظیفه است وباید هم باشد وبه عنوان یک مسؤولیت (فکر میکنم) باید ادامه پیدا کند. و اما مساله ای که برادرمان توضیح دادند حالا یا وقتشان کم بود یا اینکه مطالب فکر میکنم بیشتر ازاین بایدباشد. نرسیدند بقیه را جواب بدهند. از الان عرض میکنم که مطلب زیاد است من هم فکر نمیکنم همه را در اینجا بتوانم مطرح کنم. لذا از الان میگویند در آخر به کمیسیون خواهد رفت و مفیداست اگر به کمیسیون برود چون آنجا در واقع یک تبادل نظرهایی شده و مسائل دیگری مطرح میشود. اما قسمت اول این مساله،‌این است که یک کشوری بنام کشور ایران با این همه ثروتی که در دل دریاها و در کوهها و معادن وهمه این چیزهایی که خدا به عنوان نعمت به آن داده که از این در راه خدا استفاده بکند باز هم می‌بینیم که هنوز مردم این کشور برای گوشت که یک موادی است که برای تغذیه بخصوص نسل جوان نیازمند هستند و مورد احتیاج هست یا باید بامشکلاتی برخورد بکنند یا گوشت را کیلوئی هفتاد تومان وهفتادو پنج تومان با یک وضعی واقعا تهیه کنند یا فرضا اگر بخواهند از قصابیها تهیه کنند با مشکلات دیگری روبرو هستند. این گوشت ماهی میتواند جربان کننده این کمبود دامها باشد و بهمین لحاظ من در یکی از مطالبی که اینجا دارم تبلیغ و توصیه میگو است که خوب، یک گوشت سفیدی است، مفید هم هست به اندازه کافی مواد غذائی پروتئین هم دارد اگر در اینجا یک مقدار دراطرافش کار بشود بجای اینکه همه آنها بیشتر صادر میشود و میرود ، مردم این کشور اگر از این استفاده کنند آیا نمیتواند کمبود را یک مقداری جبران کند؟ و اما مطلب از ابتدا مساله مدیریت است. مدیریت شیلات آنموقعی که من سوال دادم این مسائل مطرح بوده الان هم یک مقدار مطالبی فرمودند ولی کافی نبود لذا من ناچارم همان مطالب راعرض کنم که انشاءالله اگردر کمیسیون رفتیم آنجا باید حلاجی بشود. 1- عدم درک نیازهای عملی بعلت تصمیم از بالا و برنامه ریزی از مسؤولین در سطح بالا بدون در نظر گرفتن شرایط صیادان محلی و یا شوراهای صیادان. 2- عدم توانایی راه‌اندازی و نگهداری تأسیسات واحدهای شیلات توضیح اینکه معمولا هر واحد شیلات در جنوب شامل آب شیرین کن، سردخانه، یخسازی و سرویسهای سردخانه‌دار و سرویسهای حمل ونقل ماهی و دستگاه مولد برق است عملا اکثر واحدهای شیلات در آنموقع کار نمیکردند بخصوص که من به جنوب رفتم و از نزدیک یک مقداری از اینها را دیدم (یکی از نمایندگان : وضعش خیلی خوب شده است. ) برادرمان میگویند ”وضعش بهتر شده است” الحمدالله این واحدها در دورافتاده ترین نقاط جنوب است مثل جاسک ، قشم و بندرلنگه و در این مورد قراردادهایی که بسته شده که الان خوشبختانه گفتند دو تای دیگرش هم با کشورهای خارجی لغو شده است این است که خود مسؤولین میگفتند که از کشورهای دیگر میآیند واسم آن ماهی که در دریاهای ما است میبرند و مشخصات آنها را میگویند که خود ما خبر نداریم و وقتیکه میرویم در دریاها میگردیم میبینیم بلی، یک چنین ماهیهایی وجود دارد البته اسم یکی از آنها مثلا خیارماهی بود،‌میگفتند ما اصلا نمیدانستیم چنین ماهی هایی در دریای جنوب داریم، و قراردادهایی که در گذشته در مورد تامین ماهی بوده اگر برادرمان بقیه اش را هم میفرمودند و مطرح نمیکردند فکر میکنم بهتر بود. یک مساله دیگری که هست، قبلا یک خانمی بوده که خاویار را به قیمت کیلوئی چهارصد تومان در زمان رژیم میخریده وبه خارج میفروخته است (یکی از نمایندگان : خانم دول) شرکت سوئدی چند وقت پیش به ایران میآید و میخواهد کیلوئی دو هزار و هفتصد تومان بخرد اینطوری که من شنیدم و تحقیق کردم ، دولت قبول نمیکند. دولت میگوید باید بیشتر بخری بهر حال رقم بالاتری را مطرح میکندتا اینکه این خاویارها میماند و خراب میشود. ببینید این واقعا ضرر است مال بیت المال است و روی این مسائل بایستی دقت بیشتری بشود. نایب رئی- وقتتان تمام است. خانم طالقانی – مطالب من نصف هم نشده. پس میماند که در کمیسیون مطرح کنم. نایب رئیس- سوال خانم طالقانی به کمیسیون ارجاعع میشود. نفر بعد آقای خلخالی هستند که مسافرت تشریف برده‌اند نفر بعد هم آقای محمد امین سازگارنژاد هستند که سوال از آقای وزیر کشور داشتند، مثل اینکه تشریف ندارند. سؤال بعدی از آقای فدائی است که از آقای وزیر کشور داشته اند و مثل اینکه معاون آقای وزیر کشور تشریف ندارند. میخواهید سوال شما را بعد مطرح میکنیم؟ (فدائی : اشکالی ندارد) سوال بعد از آقای غفاری و آقای کامل عابدین زاده است که ظاهرا هر دو بزرگوار تشریف ندارند که باز هم از آقای وزیر کشور است که ایشان هم تشریف ندارند یعنی سائل و مسؤول هیچکدام نیستند . آقای سازگارنژاد تشریف آوردند ولی متاسفانه آقای معاون پارلمانی وزارت کشور نیستند وخیلی از سوالات هم از ایشان است. سؤال آقای سید محمد مهدی جعفری از وزارت آموزش و پرورش مطرح است که تشریف ندارند که معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش هم نیستند سائل و مسؤول هر دو نیستند. سؤال آقای الویری از آقای نخست وزیر در خصوص علت عدم اعلام گزارش سقوط هواپیمای تهران – مشهد مطرح است که آقای اسلامی معاون پارلمانی آقای نخست وزیر تشریف ندارند. سوال آقای موحدی ساوجی از آقای نخست وزیر مطرح است. یکی از نمایندگان – ابلاغ نشده است. نایب رئیس- چرا، به همه آقایان ابلاغ شده است و علت نیامدن آقایان را باید بعدا سؤال کنیم هیچکدام از سوالها رامتاسفانه نمیشود مطرح کرد. سوال آقای محمد امین سازگارنژادبه آقای وزیر کشور برای ساعت 3 بعدازظهر ابلاغ شده است که متاسفانه تشریف نیاورده‌اند. سؤال آقای فدائی هم ساعت 30/3 ابلاغ شده است و قرار است که ساعت 30/3 تشریف بیاورند. سوال آقای سید محمد مهدی جعفری ساعت 2 بعدازظهر ابلاغ شده است و باید تشریف میآوردند که متاسفانه نیامدند. سوال آقای الویری هم برای ساعت 3 اعلام شده است. سوال آقای خلخالی هم برای ساعت 30/2 اعلام شده بود که آقای وزیر کشاورزی تشریف دارند ولی خود آقای خلخالی چون نیسیتند نمیشود مطرح کرد. اشکال فکر میکنم همین جا است چونکه از ساعت 30/2 تا ساعت 3 را برای برادرمان آقای خلخالی این سوال تنظیم شده بود. آقای وزیر کشاورزی تشریف دارند ولی چون خود سوال کننده نیستند لذا نمیتواند مطرح بشود. بنابراین باید تا ساعت 3 صبر کنیم. سوال آقای آقامحمدی هم ساعت 3 بوده است که باید برای پاسخگویی تشریف بیاورند آقایان توجه بفرمایید ، بعلت اینکه ساعت 3 از آقایان دعوت شده است البته برای پاسخ به کیی از سوالات راس ساعت 3 دعوت شده بود که آقای وزیر کشاورزی تشریف آوردند و جواب دادند. سوال بعدی از ساعت 30/2 الی 3 بود که مربوط به برادرمان آقای خلخالی بودکه متاسفانه تشریف ندارند یعنی مرخصی هستند. 10- پایان جلسه . نایب رئیس- از ساعت 3 بقیه سوالات مطرح میشود. فعلا چون برنامه ای در دستور کار نیست تاساعت 3 تنفس اعلام میکنیم . لذا ساعت 3 آقایان تشریف بیاورند . (جلسه ساعت 45/14 بعنوان تنفس تعطیل شد و به علت عدم اکثریت مجددا جلسه تشکیل نشد. ) رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبرهاشمی رفسنجانی

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 167 )

  •  شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۰
  •  
  •  

167.jpeg

صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز شنبه سی ام خردادماه 1360 جلسه ساعت هفت وسی دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد. فهرست مندرجات صفحه 1-اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید 2 2-بیانات قبل از دستور آقایان: علی اکبردهقان، بهزادشهریاری، همتی، مجید انصاری. 2 3-تذکرات آقای رئیس در مورد عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور وتذکر به نمایندگان و تماشاچیان وافرادی که در اطراف مجلس جمع میشوندو شهادت مرحوم دکتر شریعتی 11 4-بحث پیرامون طرح دوفوریتی عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور 13 5-تذکرات آقای رئیس در رابطه با اظهارات آقایان مهندس سحابی و معین فر 75 6-پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده 76 1-اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید . رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 180 نفر جلسه رسمی است . دستور جلسه بحث در باره طرح عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور است. تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. ”قل من رب السموات والارض قل الله قل افاتخذتم من دونه اولیائ لایملکون لانفسهم نفعا ولا ضراً قل هل یستوی الاعمی والبصیرام هل تستوی الظلمات و النورام جعلو الله شرکا و خلقوا فتشابه الخلق علیهم قل الله خالق کل شیئ و هو الواحد القهار. انزل من السماء ماء فسالت اودیه بقدرها فاحتمل السیل زبداً رابیاً و معایوقدون علیه فی النار ابتغاء حلیه اومتاع زبد ثله کذلک یضرب الله الحق والباطل واما الزبدفیذهب جفاؤاما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض کذلک یضرب الله الامثال. للذین استجابوا لربهم الحسنی سوء الحساب و ماویهم جنهم و بئس المهاد” (صدق الله العلی العظیم- حضار صلوات فرستادند) از آیه 17 الی آیه 19 سورة الرعد. 2-بیانات قبل از دستور آقایان علی اکبر دهقان ، عطاری، بهزاد شهریاری ، همتی و مجید انصاری. منشی- آقای علی اکبر دهقان نماینده مردم تربت جام . علی اکبر دهقان- بسم الله الرحمن الرحیم. ”اللهم انا نرغب الیک فی دولة کریمة تعز بها الاسلام واهله و تذل بها النفاق و اهله” خجسته زادروز منجی عالم بشریت حضرت حجة بن الحسن العسکری ارواحنا فداه را به منتظرانش و بخصوص به برجسته نایبش روح الله رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و امت شهیدپرور اسلامی وامت شهیدپرور ایران وتمام مستضعفین جهان تبریک عرض نموده و تعجیل در فرجش را از حضرت حق خواهانم. در این وقت مختصر به چهار نکته ای که بنظر خودم لازم میدانستم یادآوری کنم اشاره میکنم. اول میدانیم که تمام هم و تلاش دشمنان از سالها وشاید چند قرن پیش این بود که روحانیت را از مردم جدا کنند. البته پرواضح است که این تفرقه و جدائی روحانیت از مردم هر اهل لباسی نبود روحانیتی مورد نظر آنها بود که اتفاقا مورد نظر ما هم هست، آنها کار به شیخ‌الدوله‌ها نداشتند و آنها آزاد بودند. اما روحانیون متعهدو مقاومی که در برابر حکومتهای دیکتاتوری واستبدادی گذشته ایستادند روحانیونی که ملت را به مقاومت در برابر تجاوز و زور دعوت میکردند، روحانیونی که به خاطر دفاع از اسلام و قرآن حاضر بودند که از همه چیز خودشان بگذرند و شکنجه‌گاهها و تبعیدگاهها و چوبهای دار را برای رسیدن به هدفشان به جان میخریدند، این روحانیت مورد حمله دشمن بود و در صدر این روحانیت رهبری و می‌بینیم که الان هم دشمن تمام حمله‌اش را متوجه همان نقطه کرده است. بد نیست که عرض کنم شاید من وامثال من و شاید افراد کم سن و سالی که کمتر به بعضی از نکته ها توجه میکردند، ظرافت مساله را نمیدانستند، اکنون مسلم شد که اگر روحانیت و بخصوص مرجعیت و رهبری از مردم دور باشد این ولایت فقیهی که در قانون اساسی گنجانده شده است به این صورت نباشد آن زمان زمانی است که برای پیروزی بر یک دیکتاتور حداقل باز هم اگر که خود روحانیون هم دست در دست هم دهند، بیش از شصت هزار شهید و صدهزار معلول نیاز دارد وحال آنکه می‌بینیم با توجه و تکیه به این نکته و تکیه به این نقطه که رهبری انقلاب این تکیه ای که امام قرار گرفتند، رهبری انقلاب هستند، روحانیت متعهد هست ، می‌بینیم با یک صحبت یکساعته خیلی ساده، مستبدی که پایه‌های حکومتش را داشت از رضا خان محکمتر میکرد مستبدی که در زمانی داشت بر گرده مردم سوار میشد که حتی افراد روستاهای دورافتاده از سیاست اطلاع داشتند . در زمانی که اکثر مردم آگاهی داشتند. زمان با زمان رضا خان فرق داشت. در آنجا بعلت ناآگاهی مردم رضا خان بر گرده‌ها سوار شد، اما در اینجا با آگاهی داشتند سوار میشدند. با یک صحبت یکساعته این را هم بجایی فرستاد که گذشتگان را فرستاد. مطلب قابل توجهی است . دشمن خوب فهمیده است و خوب درک کرده است و ما باید بهتر درک کنیم وقدر بدانیم. که البته ملت ما خوب قدر دانسته ومیداند و یک سره در شعارها می‌بینیم که زاری‌کنان از درگاه احدیت می‌طلبد ”خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار” (حضار سه بار صلوات فرستادند) تا زمانی که این رهبر و رهبرانی مشابه این رهبر بر جامعه حاکم باشند، این جامعه از تمام ضررهایی که جوامع گذشته دچار آن شده اند به دور خواهد ماند. دومین مطلبی را که بد نیست تذکر بدهم این هست که بعضیها ممکن است تحت تأثیر بعضی از تبلیغات قرار بگیرند و بگویند که اختناق است، خفقان است، به رئیس جمهور اجازه صحبت ندادند، آقای رئیس جمهور ناچار شد با خبرنگاران خارجی با روزنامه‌های خارجی مصاحبه بکند، ناچار شد به طریق نوار و اعلامیه صحبتهایش را پخش کند، به هرصورت به صورتهای مختلفی که خود ایشان بیان کردند. تذکری که لازم است این است که مطابق اصل هفتادم قانون اساسی آقای رئیس جمهور هر وقت که میخواست و هنوز هم که بخواهد حرفهایش استماع میشود. تریبون آزاد مجلس در اختیار ایشان بود. هر وقت که اراده میکردند میتوانستند که تشریف بیاورند و آنچه حرف دارند بزنند و بحث عدم کفایت سیاسی و یا کفایت سیاسی ایشان، بحث تازه‌ای نیست. حدود سه ماه پس از تشکیل مجلس مرتبا این حرف تلویحا و یا تصریحا بیان میشد که آقای رئیس جمهور نمیتوانند مملکت را اداره بکنند و باید فکر دیگری کرد. بعد از واقعه 17 شهریور شدتش بیشتر شد.از 22 بهمن شدتش شدیدتر شد و 14 اسفند به اوج خودش رسید تا آنکه برادر عزیزمان جناب آقای مهندس طاهری در جلسه بیست وهفتم اسفند عنوان میکنند که ”اگرآقای بنی صدر از فرمان امام سرپیچی کند من شخصا عدم کفایت سیاسی ایشان را مطرح خواهم کرد. البته در آن روز مجلس به شدت متشنج شد وعده‌ای مجلس راترک کردند و گفتند که این خلاف فرمان امام هست و آقای رئیس مجلس هم مرتبا تذکر دادند. (رئیس: شما دو دقیقه وقت دارید) و از آن گذشته در زمانی بعد حرفها که طرح میشد عدم کفایت سیاسی ایشان هم تلویحا بیان میشد و هیچوقت ایشان وقت نگرفتند ونخواستند که حتی یکبار بامجلسیان بیایند و صحبتهایشان را بکنند و زمانی هم که عده‌ای ایشان را به مجلس دعوت میکنند، ایشان تفأل به قرآن میزنند بد میآید و به مجلس نمیآیند. پس این که وقت ندارم در کار نیست. سومین نکته‌ای که لازم است بگویم این است که دوستان ایشان چه کسانی هستند؟ اگر خیلی خلاصه بگویم، میشود گفت که دفتر هماهنگی هماهنگ کننده گروههای مخالف بود و خود ایشان هم اتفاقا این مطلب رانقل میکنند که ایشان رهبر جناح مخالف است، در مصاحبه با هفته نامه دیزاید 27/1/60، بد نیست بعضی از مطالبی را هم که ایشان در مصاحبه‌هایشان گفتند بیان کنم. من جمله در مصاحبه‌ای با روزنامه لوماتن چاپ پاریس 15 می 1981 (25/2/60) ایشان میفرمایند، در زمان انقلاب برای تشریح حکومت اسلامی آنرا حکومت قانون مینامیدند ، لکن امروز دیگر قانونی وجود ندارد، مانند گذشته دستگیر وشکنجه میکنند. تا آنجا که میگویند، بنابراین ، وضع همچون گذشته است و انسان هیچگونه حقی ندارد . او را دستگیر میکنند وبه مانند اشغال دور میریزند. لااقل در گذشته دورنمای تمدن بزرگ وجود داشت . امروز حتی آن هم وجود ندارد. یک لطیفه ای در میان مردم رایج شده است. چنین میگوید . طالقانی از بهشت تلگرامی به امام خمینی فرستادو گفته است ، من شاه را ملاقات کردم، اما از شهدای انقلاب خبری نبود. البته این هولناک است، لکن پرمعنا است. ایشان یعنی رئیس جمهور اسلامی ما با این جمله‌شان بیان میکنند که شکنجه از زمان شاه بیشتر است. زمان شاه امیدوارکننده‌تر بود. لااقل آنجا دورنمای تمدن بزرگ وجود داشت .امروز آن هم نیست ومضحکتر از همه این است که شاه را از همه شهدای انقلاب اسلامی بالاتر میدانند طوری که در لطیفه‌شان میگویند آقای طالقانی در بهشت شاه را ملاقات میکنند اما از شهدا خبری نیست. این هم مطلبی است که ایشان بیان میکنند در مصاحبه‌شان و یا در نامه‌ای که اینجا هم توسط آقای غضنفرپور خوانده شد مطالب زیادی داشت. من جمله یک مطلبش این بود که روزی که به دزفول رفتم شهر در حال سقوط بود، با ارتشیان صحبت کردم به آنها گفتم. شما به خود باور کنید، میتوانید دشمن را متوقف کنید ، بشکنید. آنها از این جانب پذیرفتند، عمل کردند و موفق هم شدند . حالا هم به شما مردم میگویم. شما به توانایی خود باور کنید. تسلیم جوسازان و چماقداران نشوید استقامت کنید. راههای استقامت را شما خود در گذشته یافته‌اید و اینک نیز میتوانید بیابید. سوال میکنیم، در آنجا لشکر صدام بود، نیروی کافر بود. تجاوز به خاک صورت گرفته بود، شما برای مقابله با دشمن آنطوری دعوت به استقامت میکردید ، اینجا کدام نیروی کافر در برابر شما قرار گرفته است. کدام دشمن متجاوز دربرابر شما قرار گرفته که اینطوری دعوت میکنید که مردم استقامت بکنند؟ البته ما استقامت مردم را دیدیم. هم 15 خرداد دیدیم و هم در روز صحبتی که امام فرمودند 25 خرداد. آن را هم دیدیم . مردم در صحنه هستند. مقاومت میکنند. این حرف شما را هم شنیدند که باید مقاومت بکنند و همیشه در برابر کسانی که بخواهند در برابر اسلام بایستند مقاومت خواهند کرد. ”اللهم ما عرفتنا من الحق فحملناه و ما قصرنا عنه فبلغناه” والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته (احسنت. احسنت) رئیس- سه دقیقه وقت باقی مانده است . آقای عطاری بفرمایید. عطاری- بسم الله الرحمن الرحیم. به گمان بنده مساله‌ای که الان ملت ما را به خودش مشغول کرده است مساله کنار گذاشتن یک فرد یا دسته نیست. بلکه صحبت از تشییع جنازه نحوه‌ای از اندیشه سیاسی هست که فکر میکند ومی‌پندارد که مردم با انتخابشان از حق دیدن و اندیشیدن خودشان صرف نظر کرده اند. مردم ما بهر تقدیر از تحمل وحل این مصیبت هم برآمدند. ولی این تجربه بسیار دردآور بود. اما در عین حال گرانقدرتر از تجربه شکستن نظام شاهان. مقتضای عبرت از تاریخ آن هست که مردم شیوه حضور مستمر و کنترل دائم آنهایی را که به حسب ظاهر قدرتمند تلقی میشوند را تلطیف کنند و تدقیق کنند برای صاحب منصبهایی که بجا مانده‌اند و آنهایی که جایگزین رفتگان میشوند. این واقعه مثل همه وقایع دیگر انقلاب عبرت‌آموز است آنها بایست بیاموزند که اگر بجای خدمت به مردم به منیتها ، به تشدید اختلافات و خودتخریبی بیندیشند ، این صحنه مکرر خواهد شد و اگر به رضای خدا فکر کنند خدا دوستیشان را در دل مردم خواهد انداخت. فراموش نکنیم که آنها نمونه ظاهر این قضیه، امام را در پیش رو دارند. یک مطلب میماند آنهم توصیه‌ای هست به اداره کل راه استان مرکزی، اراک. مردم شکایت داشتند که تعداد زیادی کشته و قربانی میدهد خیابان طالقانی اراک، میگفتند که این اداره کل ، منطقی است که هر چه زودتر به اتمام جاده کمربندی اقدام کند و مصیبت مردم را از این لحاظ کم کند. تشکر. رئیس- متشکر، سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی- آقای میربهزاد شهریاری نماینده رودباران بوشهر. میربهزاد شهریاری- بسم الله الرحمن الرحیم. ”واذا قیل لهم تعالوا یستغفر لکم رسول الله لوواروسهم و رایتهم یصدون و هم مستکبرون سواء علیهم استغفرت لهم ام لم تستغفر لهم لن یغفرالله لهم ان الله لایهدی القوم الفاسقین”. نه هر کس شد مسلمان میتوان گفتن که سلمان شد زاول بایدش سلمان شد وآنگه مسلمان شد نه هر سنگ بدخشان است لعلش میتوان گفتن بسی خون جگر باید که تالعل بدخشان شد جمال یوسف ارداری به حسن خودمشو غره صفات یوسفی باید تو را تا ماه کنعان شد (احسنت، احسنت) امروز یکی از مسائل مهم در مجلس شورای اسلامی یعنی رای دادن به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور مطرح است و تمام ملت رزمنده ایران منتظر این مساله هستند و بنده در این مورد چند نکته را تذکر عرض میکنم . یکی از ویژگیهای انقلاب اصیل اسلامی ما این بوده است که پرده را از روی چهره های افراد منافق و افرادی که هر روز به شکلی و هر ساعت به رنگی درمیآمدند برداشت و آنها را به ملت معرفی کرد، همانطور که خداوند در قرآن میفرماید ، ”یوم تبلی السرائر” یکی از مصادیق این ”تبلی السرائر” در انقلاب ما مصداق پیدا کرده است. افرادی که تا دیروز برای بعضیها بت بودند ویا سخنرانیهای خودشان و با تشکیل جلسات ویا وعده و وعیدهای کذایی خودشان سر مردم را شیره مالیده بودند و یک عده ای هم از اینها بت درست کرده بودند. خوشبختانه انقلاب موجب شد که این افراد به مردم معرفی بشوند. این یکی از موجبات خوشحالی ما است. آن کسانی که از فرنگ برگشتند واز اسلام و از حقایق اسلام چیزی نمیدانستند واز برکت این انقلاب و از برکت این روحانیون واز برکت ولایت فقیه واز برکت قرآن وقانون اسلام به جایی رسیدند متاسفانه این معنا را فراموش کرده اند و چهاراسبه بر این سرنوشت مردم و برما تاختند. من میخواهم به اینها عرض کنم که سوابق خودشان را در نظر بگیرند که چه کاره بودند و الان چکاره شده اند. آقای رئیس جمهور در میدان 17 شهریور در میدان آزادی ودر 14 اسفند دانشگاه سخنرانیهایی که کردند از همان موقع نمایندگان مجلس اکثرا رای به عدم کفایت سیاسی او دادند. مردم این را دانستند و از همان موقع زمینه مساعد شده بود برای اینکه عدم کفایت سیاسی ایشان در مجلس مطرح بشود. بنایشان بر این بود که حکومت اسلامی را تضعیف کنندو بالمآل نظام جمهوری اسلامی ایران را از بین ببرند، ولی اینها کور خوانده اند، هر کسی که در مقابل ولایت فقیه قد علم کند محو و نابود خواهد شد. مساله بعدی ، بنده احتمال نمیدادم که رئیس جمهور در مقابل امام بایستد، یعنی تا این حد احتمال نمیدادیم،‌ولی متاسفانه ایشان در مقابل امام ایستادو ضربه‌ای را بر پیکر خودش زد که تا ابد فراموش نخواهد کرد. به خدا قسم ملت ایران ناراحت و متاسف است از اینکه اولین رئیس جمهور به این نحوه درمیآید و سرنوشتش چنین خواهد شد. ما خوشحال نیستیم. متاسفیم. ولی آیا مایه تاسف را چه کسانی بوجود آورده اند . آیا اینها خودشان نبودند که با دست خودشان، خودشان را در سیه چال بدبختی انداختند؟ فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم . در این بدبختی هیچ کسی مقصر نبوده است . مگر اینکه خودشان مقصر بودند. تکیه کردن روی 11 میلیون رای. غافل بودند که این روحانیون مبارز ویک عده دیگری بودند که اینها را به مردم معرفی کردند وشناساندند. اگر همین عمامه‌بسرها نبودند . تو یاده میلیون رای نمیآوردی. این یک واقعیتی است که من نمیخواهم اینجا مبالغه کنم. یکی از وسائل دیگری که ایشان کرارا و مکررا صحبت میکردند این است که مردم در صحنه باشید، ما دیدیم در پانزده خرداد و در بیست و پنج خرداد وهمین چند روز بعد بطور مرتب مردم در صحنه بودند و حضور فعال خودشان را در صحنه نشان دادند و مشت محکمی بر دهان یاوه‌گویان داخلی و خارجی زدند. مردم به رئیس جمهور رای دادند بخاطر این بوده است که ایشان یک فرد متعهد بوده. به ولایت فقیه اعتقاد داشته است و یکوقت خلافش برای مردم ثابت بشود، مسلم است که رئیس جمهور که سهل است کسان دیگری را هم کنار خواهند زد. مردم بت پرست نیستند. مردم روی بینش به افراد رای میدهند. اگر نمایندگان اقلیت هم، دست از آن شیطنتهایشان برندارند دست از آن کارشکینهایشان برندارند، موکلین چنین خواهند کرد با آنها که با رئیس جمهور خواهند کرد. اینها ابید متوجه این معنا باشند ما نمیخواهیم شما صندلی را اینجا اشغال بکنید. کسی که انتخاب شده است و در مجلس است باید واقعا به وظیفه نمایندگی خودش عمل بکند. دشمن باید بداند که با این خیمه‌شب‌بازیها و با این ترفندهای سیاسی ، نمیتواند انقلاب ما را به شکست بکشاند ،‌ انقلاب ما ، تا این توده‌های میلیونی در پشت سرش قرار گرفته‌اند و تا آن ید غیبی خدائی بر پشت سر این ملت است، ما از هیچیک از این تبلیغات توطئه های شما نمیترسیم. یک مساله ای که میخواستم اینجا عرض کنم اینست که رئیس جمهور و آن دوستان نادان ایشان متوجه این معنا نیستند که ایمان امت واین ملت رزمنده و قهرمان طبق این روایت ”یجتمع معه قوم کزبرالحدید لاترلزلهم الریاح العواصف ولایجبنون ولایملون من الحرف” هستند ملتی که از تکه‌های آهن محکمتر و پرصلابت‌تر است از این حرفهای شما و سخنرانیهای شما نمیترسند. از این گردبادهایی که از جانب شرق وغرب وزیدن میگیرد اینها هیچگونه واهمه ای ندارند، مطلب زیاداست، من فقط اینجا یک نکته عرض میکنم و آن یک گله‌ای است از دادستان واز قوه قضائیه، اینطور که در روزنامه من امروز صبح خواندم، نوشته بود که متاسفانه جای رئیس جمهور معلوم نیست. این مایه تاسف است چطور مسؤولین امور قضائی متوجه این معنا نباید باشند. آیا بنا هست که افرادی از این مملکت بروند بیرون؟ مرزها باز باشد و هر کسی دلش خواست برود ؟ بعد بگویند که وااسفامن هشدار میدهم به مسؤولین امور قضائی که متوجه باشند ومرزها را کنترل بکنند. مساله بعدی که مربوط به منطقه خودم میشود، راجع به ائمه جمعه است. من به ستاد نماز جمعه در قم عرض میکنم تاکنون به این مساله توجه کرده‌اید ، شما که میگویید باید مردم را بیدار وهشیار بکنند . یکی از وسائلی که مردم بیدار میشوند وجود امام جمعه در شهرستان است، متأسفانه در حوزه انتخابیه من که چهار فرمانداری است، در هیچکدام از این شهرها، امام جمعه ندارد. من خواهش میکنم مسؤولین ، به این مساله توجه بکنند بیش از این مصدع نمیشوم والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته. رئیس- آقای همتی ایشان سه دقیقه از وقتشان را بشما داده اند بفرمایید. همتی- بسم الله الرحمن الرحیم. نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آئینه سازد اسکندری داند. نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست کلاه داری و آئین سروری داند. هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست نه هر که سرنتراشد قلندری داند. با درود فراوان همه نمایندگان و مردم شهیدپرور و مستضعفین ایران و جهان به پیشگاه رهبر توانا وابراهیم زمان، خمینی کبیر آن قلب تپنده ملت (حضار سه بار صلوات فرستادند) که در مقابل مستضعفین اسلام تا حدی متواضع هستند که میفرمایند رهبر انقلاب آن فرزند سیزده ساله‌ای است که خودش را زیر تانک فدای اسلام نمود و در مقابل مستکبرین و سلطه جویان خبیث خارجی وداخلی چون کوه استوار و چون ذوالفقار علی برنده به مصداق ”اشداء علی الکفار رحماء‌بینهم ” من از روی که انتخابات ریاست جمهوری به میان آمد در منطقه خودم احساس میکردم که آقای بنی صدر کفایت سیاست جمهوری اسلامی را ندارند . چون تمام افراد منحرف وچهره های بد انقلاب و اشخاص چند چهره و منافق سنگ محبت او را به سینه میزدند و ما با مشاهده گرایش این افراد و گروهها وگروهکها ، نه تنها بخود تحریم نمودم رای دادن به ایشان را بلکه توانستم مقدار زیادی، حدود 12 هزار رای در مخالفت ایشان در مشکین‌شهر تهیه کنم. امروز دیگر به کسی مخفی نیست که بنی صدر با به زیر چتر حمایت خود گرفتن گروهکها و گروههای مخالف با خدا ونوشتن آن نامه‌های سرتاپاآشوب‌انگیز و اهانت‌بار و قرائت بعضی از آنها توسط یکی از دوستانش در مجلس و آن مکاتبه و روابط سیاسی که با منافقین خلق و تمامی گروههای منافق داشته ودارد میخواست امت نه شرقی نه غربی را مجددا به دامن شرق و یا غرب بیندازد. من با اطمینان خاطری که دارم از طرف مردم شریف و شهیدپرور ایران (مخصوصا از طرف خود واهالی محترم مشکین‌شهر و حومه) که هنوز فقر و محرومیت دوران گذشته گلوی آنها را میفشارد وامید است که انشاءالله در سایه رهبر انقلاب و موفقیتهای دولت مرد نستوه آقای رجائی مشکلاتشان یکی پس از دیگری برطرف شود عرض میکنم که اماما ! ای ذخیره بزرگ الهی و ای دست انتقام خدا ودستگیر امت مستضعف مردم ما تا آخرین قطره خون و آخرین نفس تحت فرمان آن رهبر بزرگ الله اکبر و خمینی رهبر گویان با مشت گره کرده خود به دهن هر آن جمع یا فردی که دشمن اسلام و انقلاب شناخته شود، خواهند کوبید و نخواهند گذاشت تاریخ ننگین بنی امیه و بنی‌عباس امروز بعد از این همه (رئیس: وقتتان تمام است) خونی که ملت شهیدپرور نثار اسلام کردند، تکرار شود آنجا که تو آنچه که داده بودی پس گرفتی امت هم رای اعتمادشان را از ریاست جمهوری پس میگیرند . با آرزوی سلامت وجود امام و رهبر امت تا قیام وانقلاب حضرت مهدی (عج) والسلام علیکم و رحمةالله وبرکاته. رئیس- متشکر. منشی- آقای انصاری بفرمایید. رئیس- سه دقیقه هم وقت به آقای انصاری داده اند. مجید انصاری- بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض تبریک عید سعید میلاد حضرت بقیة الله روحی وارواح العالمین له الفدا به محضر ملت ایران ونمایندگان محترم که مطلب را تذکر میدهم، مطلب اول، گرچه زلزله گلباف کرمان قلب ملت ایران را آزرد ، اما خوشبختانه حضور مردم ایران در صحنه وایثار آنها و تلاش مسؤولین ، بخصوص برادران وخواهران جهاد سازندگی ابعاد این فاجعه را کاهش داد و تا کسی به گلباف نرود، نمیتواند غظمت کار برادران و خواهران سخت کوش جهاد سازندگی که در ظرف سه روز توانستند تمام مشکلات موجود آنجا را کنترل بکندو در بازدیدی که بنده از آنجا داشتم هیچ مساله و هیچ کمبودی نبود وحتی در انبارها مشکل کمبود جا بود که بسیاری از کالاها را ملت ایران فرستاده بودند، جا برای تخلیه اش نبود و برادران وخواهران جهاد سازندگی بسرعت ، کمیته های بهداشت و امداد و سایر وسایل را مهیا کرده بودند و انصافا درد این زلزله زدگان محروم راکاهش داده بودند و من بدینوسیله از همه ملت ایران بخصوص برادران وخواهران جهاد سازندگی تشکر میکنم. مطلب بعد تشکر از ملت قهرمان ومسلمان ایران است که بفرموده امام همواره اینها رهبران ما بوده‌اند و بعد از پیروزی انقلاب همیشه چند قدم حتی از مسؤولین جلوتر بسوی اسلام سبقت میگرفتند و حرکت میکردند، ما دراین مسافرت که نمایندگان چند روز رفتند، من هم به کرمان رفتم در بعضی از شهرستانها که مردم را نسبت به عدم کفایت سیاسی آقای بنی صدر توجیه کنم. دیدم قبل از اینکه من بخواهم صحبت بکنم، مردم جلوتر از ما رای عدم کفایت سیاسی را که صادر کردند هیچ با صدای بلند فریاد میزنند،‌ دادستان ، دادستان ، ابوالحسن درنرود. و یا فریاد میزنند بنی‌صدر، بنی‌صدر، بنی‌صدر ، اعدام باید گردد. ما دیدیم که این ملت جلوتر از مسوولین ، همینطوری که از اول بودند ، رای خودشان را صادر کردند. لذا من ضمن تشکر از اینکه ملت قهرمان ایران در صحنه هستند و همینطوری که خود بنی صدر هم میگفت شما در صحنه حاضر باشید، در صحنه حاضر شدند برای رسوا کردن منافقین ومدعیان دروغین طرفدار آزادی ومردم ، هشداری میدهم به وزارت کشور و مسؤولین فرودگاهها و مرزها، من وقتی که آقای بنی صدر دستور آزادی تیمسار باقری کذائی وآنچنانی و همچنین دستور آزادی خسروخان قشقائی را صادر کرد از همین تریبون هشدار دادم که این بر تعداد توطئه‌گران علیه جمهوری اسلامی می‌افزاید و چرا آنها را آزاد کردید؟ رئیس- وقتتان تمام است. انصاری- این جمله را عرض میکنم و تمام است. و امروز هشدار میدهم به مسوولین که مرزها را کنترل بکنید تا این خیانت گران به خارج نگریزند و به بختیار و اویسی و اشرف پهلوی ودیگر همفکرانشان نپیوندند واز این رهگذر به جمهوری اسلامی ضربه ای وارد نیاید والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته. 3-تذکرات‌آقای رئیس در مورد عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور وتذکر به نمایندگان و تماشاچیان و افرادی که در اطراف مجلس جمع میشوند و شهادت مرحوم دکتر شریعتی. رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. پیش از شروع دستور چند تذکر به عرض برادران وخواهران میرسانم اولین نکته تصادف میمون و گویا تحت هدایت الهی را که این حرکت انقلابی و تصحیح گر امام و مجلس و مردم در مورد این مسوولیت مهم ریاست جمهوری که با میلاد پرسعادت امام زمان همراه شد، بار دیگر نشان میدهد که این قطعات تاریخ که برای ما ترسیم شده، همیشه میتواند در زندگی ما مفید و موثر و سازنده باشد ومن این میلاد خجسته را به حضور همه ملت ایران و مخصوصا امام امت تبریک عرض میکنم. نکته دوم من به عنوان رئیس مجلس ضمن اینکه این عمل جراحی را یک ضرورت تشخیص میدهم، متاسفم که وقت گرانبهای مجلس شورای اسلامی صرف بحث در باره موضوعی میشود که بهتر بود شخص مورد بحث ما برای حل مشکلات با ما همصدا و همکار و همراه باشد، اما بهر حال انقلاب اینگونه چیزها را دارد واز نظر شخصی هم متأثرم و مدتی تلاش کردیم . دوستان ما اطلاع دارند که ما مخالف با ریاست ایشان بودیم. اما وقتی شد که تلاشمان را از اینطرف آغاز کردیم که هماهنگی و همکاری بوجود بیاید و برادران یادشان هست که چندروز قبل از محضر امام که آمدم برای آخرین بار اظهار نظر کردم که هنوز ترجیح میدهم که آقای بنی‌صدر تسلیم قانون بشوند و بتوانیم با هم کار بکنیم. و امام امت هم در آخرین بیانات سازنده‌شان مهلت دادند و خواستند که مخالفان جمهوری توبه کنندو بدامن ملت واسلام و انقلاب برگردند. متأسفانه نشد و ما را به این عمل جراحی مهم که انشاءالله که سرنوشت ساز باشد وادار کرد و تذکر دیگری که خدمت برادران دارم واین تذکر را به تماشاچیان و مردمی که امروز صدای من را میشنوند میدهم و آن تقاضای اکیدی است ، بارها هم این تذکر را داده‌ام جریانی که پیش آمده، یک جریان سیاسی و مهم است که احتیاج به کنترل و خودداری دارد، احساسات غلبه نکند، برادران در تعبیراتشان حتما همانطور که خودتان مؤدب خواهید بود و نزاکت را همه‌مان مراعات کنیم، تعبیرات موهن نباشد بحث جدی اما تعبیرات در قالبهای مناسب با شؤون مجلس واز تماشاچیان تقاضا میکنم ، آئین نامه مجلس ما اجازه نمیدهد که تماشاچی به عنوان شعار یا اظهار نظر در بحثهای مجلس دخالت کند، سعی کنید که سکوت را مراعات کنید و شعاری داده نشودو از مردم وملت انقلابی و مخصوصا حزب الله که ما موقعیتهایمان را تا حدودی مرهون زحمات آنها هستیم، تقاضا میکنم که در برخوردها حدود و ثغور اسلامی را مراعات کنند و کلمات و تعبیرات و شعارها محتوای اسلامی داشته باشد و محتوای انسانی وانقلابی داشته باشد و در عین حال بهانه دست دشمن ندهد و نقطه ضعف به دست کسی ندهید و خودمان را هم حفظ کنیم که از کلماتی که شایسته یک مسلمان انقلابی نیست و تذکر مهمتر واکیدم در باره کسانی است که اطراف مجلس جمع میشوند، مخصوصا این روزها در رابطه با نمایندگان ، گاهی شنیده شده که بعضی از برادران نماینده‌ها بخاطر ابراز نظری که در مجلس کرده اند، بیرون مجلس، مورد اعتراض مردمی قرار گرفته‌اند که آنجا هستند، من نمیدانم آن مردم چه کسانی هستند؟ و در باره آنها قضاوتی نمیتوانم بکنم. با خواهشهائی که ما کردیم وباتذکراتی که ما دادیم که نباید کسی معترض باشد و معترض بشود نسبت به نماینده‌ای که نظرش را با حقی که داشته در مجلس گفته باز مواردی دیده شده که در بیرون ابراز احساسات مخالف شده است. من نمیدانم در این حسن نیت است . یا سوء نیت؟ پریروز موردی پیدا شده که بنظر حزب‌اللهیها وابسته بودند به گروههای منافق و برای ایجاد یک تهمت به نماینده ای اعتراض کردند که ما او راداریم تعقیب میکنیم ولی بهر حال من به برادران و خواهران بیرون مجلس و محافظان داخل مجلس تذکر میدهم که هیچکس حق ندارد در خارج از ضوابط قانونی به نمایندگانی که نظرشان را در مجلس میگویند و حق دارند بگویند مجلس جای همین کار است و نمیشود همه نمایندگان قالبی فکر کنند و مثل هم فکر کنند. هر کسی فکری دارد، رویه ای دارد، ارتباطی دارد و میتواند و حق دارد نظرش را بگوید من خواهش میکنم مجلس را بگذارند در سطح عالی آیادی و محیط اظهار نظر بماند که این ارزش مجلس محفوظ است. می‌بینید ما تریبون‌مان را باز کردیم. تریبونی که با میلیونها نفر از مردم ایران ارتباط دارد و اجازه میدهیم که هر نظر هست اینجا گفته بشود و نباید اطراف مجلس چیزی غیر از این باشد، جو محیط مجلس باید همین گونه آزاد و سالم و دارای امینت برای اظهار نظر باشد ودر پایان این تذکرها امروز مصادف است با شهادت برادر از دست رفته‌مان مرحوم دکتر شریعتی است که حق مهمی به گردن نسل جوان این کشور و انقلاب دارد من یاد ایشان را گرامی میدارم واز خداوند برای رحش اجر و مقام شایسته زحماتی که کشید و خدماتی که کرد طلب میکنم. آقای رشیدیان نماینده آبادان تذکر میدهند به مسؤولان صدا و سیما که پوشش تلویزیونی در آنجا فوق العاده ضعیف است و آبادان نیاز به تقویت کامل دارد که تحت تأثیر تبلیغات کشورهای اطراف ما که تلویزیونشان آن منطقه را میپوشاند مردم قرار نگیرند. جدا اقدام کنند که آنجا را تقویت کنند. والسلام علیکم . 4- بحث پیرامون طرح دوفوریتی عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور. رئیس- همانطور که اعلام کردیم بحث در باره عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور است. مخالفان و موافقان اسم نوشته اند و به ترتیب همان آئین نامه ای که تصویب کردیم،‌کارها شروع بشود اولین مخالف را دعوت کنید. منشی- آقای عزت الله سحابی مخالف بفرمایید. عزت الله سحابی- بسم الله الرحمن الرحیم. قبل از اینکه صحبتم را شروع کنم یک سوال میکنم از جناب آقای هاشمی ریاست محترم مجلس و آن این است که در اصل 123 قانون اساسی، اینجو آمده: ”رئیس جمهور موظف است مصوبات مجلس یا نتیجه همه پرسی را پس از طی مراحل قانونی و ابلاغ به وی امضاء کند و برای اجرا در اختیار مسوولان بگذارد” . با توجه به قانونی که در اوایل همین ماه خرداد در مجلس تصویب شد که مجلس مهلتی برای این امضاء رئیس جمهور قائل شد که اگر در ظرف پنج روز امضاء نکرد، آن قانون، در صورتیکه از مراحل قانونی خودش و تایید شورای نگهبان گذشته باشد، رسمیت قانونی خواهد یافت وابلاغ شده تلقی میشود. بنده سوالم این است که آیا این عمل انجام گرفته یا نه؟ و توضیحا عرض میکنم که در این اصل 123 هیچ صحبت از این نکرده که قوانین یا طرحها یا قوانینی که دولت پیشنهاد میکند یا طرحهایی که در مجلس مطرح میشود، یا آئین نامه هاوغیره 000 ”کلی گفته، گفته” مصوبات مجلس” بنابراین من سوالم این است که آیا این مهلت پنج روزه رعایت شده یا نشده یا آیا به رئیس جمهور ابلاغ شده یا نشده؟ رئیس- اجازه بدهید من توضیح بدهم اولین توضیح این است که باید یادتان باشد که در مورد فوریتها مهلت 48 ساعت است نه پنج روز، ما همه طرق قانونی این قضیه را رفتیم. سه توضیح میتوانم بدهم اولا ما بلافاصله عصر چهارشنبه مصوبه مجلس را فرستادیم به دفتر رئیس جمهور و به مامورانی که آنجا بودند هم گفتیم و به دم دفترشان هم الصاق کردیم البته آقای رئیس جمهور که الان سه روز است جایشان معلوم نیست و دسترسی به ایشان نیست و ثانیا برای مراعات احتیاط، آن اصل قانون اساسی که میگوید ”وقتی که رئیس جمهور استعفا داد یا عزل شد یا مریض بود یا به چیزهایی از این قبیل دسترسی به ایشان امکان نداشت شورائی مرکب از نخست وزیر، رئیس دیوانعالی کشور و رئیس مجلس وظایف ایشان را انجام میدهند و ما الان دسترسی به ایشان نداریم وقطع است. این را هم دادیم این سه نفر آقایان هم امضاء کرده‌اند احتیاطا که اگر ایرادی باشد و دسترسی به ایشان نباشد، این اشکال هم نباشد و ثالثا البته این نظر شورای نگهبان را من دقیقا نمیدانم، از شورای نگهبان نقل شد که گفته‌اند (ولی ما باید اینرا رسما اگر لازم باشد بپرسم ) که مصوبات داخلی مجلس از آن اصل منصرف است چون آن اصل مربوط به مصوباتی است که برای اجرا باید به مسؤولان دیگر ارجاع شود در صورتیکه مجلس، مصوباتش را خودش میتواند اجرا بکند‌(البته من اینرا بطور نظر قطعی نمیگویم) چون کتبا من از ایشان نظر نخواستم و نیازی هم به این نداریم، ما مصوبه مجلس را به دفتر ریاست جمهور دادیم و 48 ساعت هم گذشته وهم آن جهت را مراعات کردیم که حالا که رئیس جمهور نیست آن سه نفر امضاء بکنند. محمد یزدی – اصولا آئین نامه داخلی است ودر مورد آئین نامه داخلی احتیاجی نیست. رئیس- آن را هم من گفتم. عزت الله سحابی- در اصل یکصد و بیست و سوم گفته: ”مصوبات مجلس” . رئیس- بلی من اینرا گفتم بهر حال آن مهلت 48ساعت گذشته و ما هم ابلاغ کردیم خوب آقایان اجزاه بدهید ایشان بحثشان را بکنند آقای سحابی بفرمایید. عزت الله سحابی- من با توجه به اینکه روز چهارشنبه اعلام شد که آن نوبتهایی که در روز چهارشنبه گرفته شده بود ملغی است و دوباره روز شنبه نوبت باید گرفته بشود، امروز آمادگی نداشتم که برای نفر اول صحبت کنم . خواهش میکنم نوبت بنده را عقب بیاندازید ونفر بعدی،‌ مثل اینکه آقای مهندس معین فر آماده است که صحبت کند. رئیس- بسیار خوب،‌این نکته را هم که آقای مهندس سحابی مطرح کردند، من توضیح بدهم ، روز چهارشنبه اعلام نشده که ملغی است بعضی از آقایان از ما خواستند که برای آن دوباره نام نویسی کنید. ما گفتیم در جلسه هیات رئیسه بررسی میکنیم ودر هیات رئیسه جلسه طولانی داشتیم ، بحث کردیم دیدیم هیچ راهی برای الغاء نداریم چونکه روز چهارشنبه که اعلام کردیم به دو دلیل بایست اعلام میکردیم یکی اینکه طرح دوفوریتی بود. دوفوریتی بعد از بیست وچهارساعت بایست مطرح شد ، مادو، دوفوریتی داشتیم ، احتمال این بود که آئین نامه روز چهارشنبه تمام میشدو ما ناچار بودیم همان روز چهارشنبه عدم کفایت رامطرح میکردیم چون دوفوریتی بود واحتمال این هم بود. دلیل دوم این است که چون نظر بسیاری از نمایندگان این بود که آئین نامه جدید نمیخواهیم واصلا طرح آئین نامه روز چهارشنبه از دستور خارج میشد و لذا ما مجبور بودیم روز چهارشنبه برای نام نویسی این طرح اعلام بکنیم واعلام کرده بودیم واعلام ما قانونی بوده کسانیکه اسم نوشتند نمیتوانستیم حق اینها را ندیده بگیریم فقط یک کار اضافی کردیم و آن اینکه تابلو جدیدی نصب کردیم که ، برادران امروز هم دنباله آن اسم بنویسند که آنهایی که اسم نوشتند اگر خواستند بجای کسانیکه قبلا اسم نوشتند و حاضر شدند وقتشان را به اینها بدهند، یا اگر نوبتشان رسید دیگران کم استفاده کردند از وقتشان اینها بتوانند استفاده بکنند مخالف بعدی رادعوت کنید. منشی- آقای معین فر بفرمایید. رئیس- بعضی از آقایان تذکر دادند که آیا حضور شورای نگهبان در این دو فوریتی لازم است یا نه؟ ما بخودشان واگذار کردیم گفتیم این تفسیر قانون اساسی مربوط به خودشماست اگر تشخیص میدهید حضورتان ضرورت دارد ، بیایید آنها گفتند نه، چون تایید ما را نمیخواهد رای مجلس را باید پیش امام ببرند و نیامدند و البته اگر خودشان تشخیص دادند ضرورت دارد تشریف میآورند و ظاهرا تشخیص دادند ضرورت ندارد. آقای معین فر بفرمایید. معین فر- بسم الله الرحمن الرحیم. رب ادخلنی مدخل صدق واخرجنی مخرج صدق واجعل لی من لدنک سلطاناً نصیراً. سخن گفتن بعنوان مخالف طرح عدم کفایت رئیس جمهور که تقدیم شده است در جوی هیجان‌زده که قبل از شنیدن توضیحات مخالف و موافق و قبل از استماع دفاع رئیس جمهور و قبل از اخذ رای نهایی تصمیم قطعی گرفته شده و رایها آماده گردیده است به نظر بی اثر و بی فایده میرسد خصوصا آنکه غلیان احساسات آنان که اطراف ساختمان مجلس و محوطه بعضی از خیابانها را در اختیار گرفته‌اند و کوچکترین نغمه مخالف را، مخالفت با اسلام وضدیت با انقلاب اسلامی میدانند بحدی است که برای گوینده خطرات بسیاری را در بر دارد آنان به غلط به تصور اینکه مخالفت با طرح برکناری رئیس جمهور، مخالفت با انقلاب و امام است، آماده‌اند هر گونه توهین و آزاری به گوینده روا دارند و حتی به سادگی خون وی را بر زمین بریزنددر چنین جوی شاید دم فرو بستن و تماشاچی بودن ودر برابر تصمیم قطعی که گرفته شده است ابراز نظر نکردن به عقل و منطق نزدیکتر باشند و یا ممکن است منحصرا یک رای مخالف به طرح دادن را و خطرات آنرا، به جان خریدن حداکثر کاری بدانیم که در شرایط کنونی نمایندگی مجلس میسر میباشدبعضی از دوستان را نظر بر این است که در چنین شرایطی اساسا نباید در مجلس حاضر شد و نباید با رنگ و روغن حضور خود در جلسه واحیانا شرکت در بحث به نعنا داغ آشی که پخته میشود اضافه نمود . خصوصا آنکه تامین جانی ورود به مجلس برای مخالفان و بخصوص برای چند نفر از آنان که از نزدیکان و دوستان رئیس جمهور است فراهم نیست لکن اینجانب معتقدم که امروز یکی از حساسترین برگهای تاریخ ایران واسلام ورق میخورد و جمهوری اسلامی نوپای ما اینک در معرض آزمایش بزرگی قرار گرفته است در چنین شرایطی به حکم تعهدی که برای اسلام وانقلاب دارم نمیتوان سکوت کرد ودم بر نیاورد، بنابراین در فرصت کوتاهی که بمن اجازه صحبت داده شده است، آنچه به خیر و مصلحت میدانم، میگویم وامر خود به خدا وامیگذارم: ”افوض امیر الی الله ان الله بصیربالعباد” . او خود گواه است که همواره سعی کردم مستقل اندیشیده و عمل کنم و به شخص ودسته وگروه سیاسی خاصی بستگی ندارم و مطالبی که میگویم نه ارباب دفاع از شخص آقای بنی صدر رئیس جمهور است که بعلت نگرانی از آتیه جمهوری اسلامی که بمنظور خیرخواهی برای ملت و محض رضای خدا است. در وضع کنونی صحیح نمیدانم از اختلاف دیدهایی که از ابتدا بین من و آقای بنی صدر وجود داشته واحیانا ایرادهایی که در پاره‌ای از مواد به ایشان داشته‌ام، سخنی بگویم مبادا حمل بر تبری از ایشان گردد. در حالیکه به ایشان احترام فراوان قائلم اگر دلائلی را که مخالفین آقای بنی صدر علیه ایشان ابراز میکنند واعتراضات و ایراداتی که به ایشان میشود منحصرا هماننهایی باشد که تاکنون گفته ونوشته شده است و ما از آن مطلعیم و مطالب دیگری در کار و موضوعات و دلائل ابراز نشده ای در میان باشد بنده این اعتراضات ودلائل را به هیچوجه دلیل بر عدم کفایت سیاسی او نمیدانم . سهل است در اکثر موارد دال بر تعهد و وظیفه‌شناسی و کفایت سیاسی ایشان میدانم . طرحی که بعنوان طرح عدم کفایت سیاسی آقای رئیس جمهور تقدیم مجلس شده است ، از چند جنبه میتواند مورد نقد وبررسی قرار گیرد یکی از لحاظ موقعیت زمانی، در موقعی این طرح مطرح میشود که بیش از ده روز از تاریخ برکناری آقای بنی صدر از سمتی که امام قبلا به موجب اصل یکصد و دهم قانون اساسی در فرماندهی کل نیروهای مسلح به ایشان داده بودند، نمیگذرد و بهره‌برداری که مخالفین آقای بنی صدر از این برکناری کرده‌اند جو شدیدی را علیه ایشان بوجودآورده است که در چنین جوی مجال سخن برای ایشان نمیماند. در حالیکه سمت فرماندهی کل قوا مستقل از مقام ریاست جمهوری است و طبق قانون اساسی جزء وظایف واختیارات رهبری است. هر موقع رهبر بخواهند میتوانند نمایندگی خود را در فرماندهی کل قوا به هر کس بدهند وهر موقع مصلحت بدانند میتوانند وی را از آن کار معاف کنند. تقدیم طرح عدم کفایت سیاسی رئیس جمهوری در چنین موقع به مجلس مخلوط کردن دو مقام ریاست جمهوری و نمایندگی امام در فرماندهی کل نیروهای مسلح در یکدیگر است . درحقیقت مخالفین آقای بنی صدر که از ابتدا در مقام عزل ایشان بودندبا اغتنام از فرصت از جو خاصی که پس از برکناری ایشان از فرماندهی نیروهای مسلح بوجود آورده اند میخواهند برای برکنار ساختن وی از مقام رئیس جمهوری حداکثر استفاده را به عمل آورند، اگر امام حسب وظیفه ای که طبق اصل یکصد ودهم قانون اساسی بر عهده دارند در موقع زمانی خاصی مصلحت بدانند که سمت فرماندهی را شخصا و بدون واسطه بر عهده گیرند، اولا این موضوع دلیل عدم کفایت و عدم کفایت کسی که قبلا به نمایندگی ایشان این مقام را داشته نیست بلکه ایشان چنین مصلحت دیده‌اند و ثانیا بر فرض هم که این برکناری به معنی عدم شایستگی آقای بنی صدر به فرماندهی کل نیروهای مسلح باشد عدم شایستگی در منصب فرماندهی کل نیروهای مسلح ، دلیل بر عدم کفایت سیاسی در مقام رئیس جمهوری نمیباشد. از طرفی این طرح موقعی در مجلس مطرح میشود که آقای بنی صدر بعنوان رئیس جمهوری که از قوانین تخلف کرده از هر طرف در معرض شدیدترین حملات قرار گرفته‌اند و بهیچوجه وسیله وقدرت دفاع از خود را ندارندو ناظر عادلی میداند که در این جو امکان حضور وی در مجلس و دفاع از اتهاماتی که به ایشان نسبت میدهند برای ایشان موجود نیست. اگر قرار است طرح عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور در مجلس مطرح گردد این موضوع باید در یک جو آرام وآزاد و دور از هر گونه هیجان و فاشر و خالی از هر نوع ارعاب و تهدید صورت گیرد تا موافقین و مخالفین بتوانند آزادانه، مطالب خود را بگویند که رئیس جمهور هم امکان داشته باشد که جزء جزء اتهاماتی که به وی وارد ساخته‌اند پاسخ گوید. اینک رای مجلس به عدم کفایت آقای بنی صدر در شرائطی صورت میگیرد که مطبوعات باقیمانده و کلیه رسانه‌های گروهی و اجتماعات خیابانی و خطب نماز جمعه،‌همه و همه علیه ایشان تبلیغ میکنند دو روزنامه ای هم که وابسته به گروه حاکم نبودند برخلاف قانون توقیف شده‌اند در اجتماعات خیابانی و اطراف مجلس اگر کسی جرات کند نام آقای بنی صدر را ببرد و کوچکترین دفاعی از ایشان بکند به شدیدترین وجهی تنبیه میشود. آیا در چنین جوی طرح چنین مساله ای در ابتدای جمهوری اسلامی شایسته میباشد؟ بنظربنده در شرائط کنونی طرح مساله عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور‌، در حالیکه وی عملا در حصر بسر میبرد، به دفترش حمله شده و یارانش به زندان افتاده‌اند و ایشان هیچگونه وسیله دفاعی در اختیار ندارد سزاوار جمهوری اسلامی نیست. نکته دیگر نحوه برخورد با مساله است. مامساله عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور را با مساله دشمنی و خصومت شدید با آقای بنی صدر مخلوط کرده ایم و از پیش نه تنها در اجتماعات نماز جمعه واطراف مجلس فریاد ”مرگ بر بنی صدر” سرداده ایم ، بلکه حتی در جلسه علنی مجلس ، به کسی که بهر حال در حال حاضر قانونا سمت ریاست جمهوری را بر عهده دارد و حتی پس از آنکه مجلس رای به عدم کفایت سیاسی او داد، باز هم رئیس جمهور است مگر اینکه رهبر به موجب بند 5 اصل یکصد و دهم قانون اساسی وی را عزل کند، جمله و اهانت میکنیم به چنین شخصی در جلسه علنی مجلس فحش و دشنام داده میشود و در جلسه رسمی فریاد ”مرگ بر بنی صدر” برآورده میشود آیا این نحوه برخورد طبق قانون اساسی است ؟ و آیا با چنین جوی امکان اعمال اراده آزاد و انتخاب صحیح برای همه نمایندگان باقی میماند که دور از هر گونه حب و بغض وارعاب رای خود را تقدیم کنند؟ جالب آنست که شعارها هم روز به روز دنباله پیدا میکند در اجتماعی که به مناسبت میلاد حضرت حجت علیه السلام تشکیل شد شعار ”بنی صدر صد درصد بدست حزب الله اعدام باید گردد” داده میشودو یا در برابر مجلس فریاد میکردند که ”بنی صدر ضد الله ” متاسفانه اغلب این شعارها از صدا وسیمای جمهوری اسلامی نیز پخش میشود یعنی حکم قتل یکنفر قبلا صادر شده است و عامل قتل هم که بعنوان حزب الله خود را معرفی میکند قبلا تعیین شده است. فقط همگی متنظر رای مجلس بر عدم کفایت سیاسی وی میباشند. خود شما نمایندگان محترم دراین چند روز شاهد جمع شدن افراد زیادی در جلو مجلس و فریادهای ”مرگ بر بنی صدر” بوده‌اید. آیا این است روش منطقی که در آینده این جمهوری باید برای برکناری روسای جمهور و مسوولین امور مملکتی بکار برد؟ جالب اینکه نخست وزیر کشور هم در سخنرانی که میکند از جمعیتی بنام حزب الله که اینچنین در صحنه حضور یافته اند تشکر میکند و معلوم میشود آنچه در آینده باید دراین مملکت حکومت کند قانون نیست بلکه بستگی دارد به اینکه چه کسی میتواند حزب اللهی بیشتری بسیج کند نمایندگان محترم ، در چنین جوی است که مساله باین مهمی مطرح میشود آیا نحوه مقابله با چنین مساله بزرگ و داوری که دراین شرایط صورت میگیرد عادلانه و منطقی است؟ اما در مورد اصل موضوع که پیشنهاد عدم کفایت سیاسی است. وقتی در گفتارها و نوشته‌هاو دلایل مخالفین آقای بنی صدر دقت میکنیم، مطالبی را ذکر میکنند که اعم از آنکه صحیح باشد یا نادرست، در اطراف تخلفات آقای بنی صدر از قانون اساسی یا جرمهایی است که به ایشان نسبت میدهند که رسیدگی باین امور در صلاحیت قوه قضائیه است. نه قوه مقننه واین مسائل ربطی به کفایت یا عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور ندارد ما مجلسیان با ورود در این مسائل نسبت به اعمال و رفتار آقای بنی‌صدر که آیا مخالف قانون اساسی و قوانین کشور بوده است یا نه، داوری کرده ورای میدهیم؟ آیا این امر دخالت در قوه قضائیه نیست؟ و مخالف با اصل 57 قانون اساسی جمهوری اسلامی که استقلال قوا را تامین میکند، نمیباشد؟ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران عزل رئیس جمهور را از دو کانال در اختیار رهبر گذارده است یکی از طریق حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی ، و دیگری رای مجلس دایر بر عدم کفایت سیاسی ایشان . اگر قرار بود صرف تخلف رئیس جمهور از وظایف قانونی با تشخیص مجلس موجب پیشنهاد عزل او گردد، لزومی نداشت به حکم دیوان عالی کشور، یعنی محاکمه رئیس جمهور در قانون اساسی پیش بینی شود بنابراین موضوع تخلف از وظایف قانونی، نمیتواند دلیلی بر عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور تلقی شود و مجلس نمیتواند به استناد تخلفات رئیس جمهور رای عدم کفایت سیاسی صادر کند. بلکه این دیوان عالی کشور است که باید حکم صادر کند برای اینکه عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور بررسی شود ابتدا باید دید که رئیس جمهور دارای چه وظایفی است و در ایفای وظایف خود چه ناتوانیهایی داشته است؟ اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی ، رئیس جمهور را مسوول اجرای قانون اساسی و تنظیم روابط قوای سه گانه و ریاست قوه مجریه و بعنوان عالیترین مقام رسمی کشور پس از مقام رهبری میشناسد. با این ترتیب اگر در کشور، در اجرای قانون اساسی تعللی شده باشد و یا برخلاف قانون اساسی عملی صورت گرفته باشد و رئیس جمهور از تذکر و پیگیری در این باره خودداری کرده باشد ، باید او را ناتوان گفت در حالیکه همه نمایندگان محترم شاهد هستند که آقای بنی صدر در هر مورد که عملی را برخلاف قانون اساسی دید با صراحت و اصرار اعلام کرد، با این ترتیب نه تنها در ایفای وظیفه خود کوتاهی نکرده است ، بلکه همین پافشاریها موجب دشمنی کسانی گشته است که خود پا از دایره قانون اساسی فراتر گذارده اند . نمونه هایی از این پیگیریها که بحق از طرف رئیس جمهور اعلام شده واگر وی شخص وظیفه نشناس و بی کفایتی بود خود را آشنای به این مسائل نشان نمیداد اعتراضاتی است که به شورای عالی قضائی در مورد اعمال خلاف قانون اساسی آن شورا نمود آقای بنی‌صدر که بر طبق اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی مسوول روابط بین قوای سه گانه است به حق نسبت به مداخله قوه قضائیه در قوه مقننه اعتراض کرد. البته جمعی از نمایندگان مجلس هم به موقع خوئد این اعتراضات را کردند و سوالاتی هم تقدیم شد که متاسفانه ترتیب اثری از طرف قوه قضاییه به آن داده نشد وحتی جواب سوال نمایندگان مجلس که طبق قانون اساسی موظف به پاسخ بودند ، ندادند، از این جمله است، دخالت دادستان دیوان کشور در نصب سرپرست برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ابلاغ دستورالعمل شورای عالی قضائی در تعیین مجازاتهایی برای جرائم ضد انقلاب که باید قانون آن به تصویب مجلس میرسید ولی شورای عالی قضائی بدون اینکه به مجلس توجهی کند و یا حتی با کمک از تعدادی از نمایندگان این قسمت از قانون جزا را بصورت طرح تقدیم مجلس کند راسا در امور مقننه دخالت نمود. بنظر من اگر آقای بنی صدر در مقابل این تجاوز آشکار قوه قضائیه به قوه مقننه سکوت میکرد بی کفایتی خود را نشان داده بود نه اینک که اعتراض کرده است . رئیس جمهور در مورد موافقتنامه ایران و آمریکا که به صراحت با اصول 52 و 53 و 75 و 125 قانون اساسی مغایرت داشت، بموقع خود اعتراض کرد واگر غیر از این کرده بود باید نسبت به کفایت ایشان تردید میکردیم نه آنکه در برابر وظیفه قانونی که انجام داده است وی را مسوول و متهم به بی‌کفایتی کنیم اما در خصوص ریاست قوه مجریه همه شما شاهدید که برخلاف اصل یکصد و بیست و چهارم قانون اساسی چگونه نخست وزیری آقای محمدعلی رجائی به رئیس جمهور تحمیل گردید در حالیکه باید طبق قانون اساسی نخست وزیر مورد قبول رئیس جمهور باشد آیا ایشان بارهانگفت که آقای رجائی را برای اداره امور کشور ناتوان میداند؟ و آیا این مجلس نبود که نخست وزیر را به ایشان تحمیل کرد؟ ممکن است گفته شد که چرا آقای بنی صدر زیر بار این تحمیل رفت؟ و باید شخص مورد نظر خود را برای نخست وزیری معرفی میکرد و در صورت عدم کسب رای تمایل شخص دیگری را نامزد میکرد تا موقعی که شخص معرفی شد، مورد قبول مجلس باشد من هم با این سخن موافق هستم واگر از طرف قوه مقننه چنین تحمیلی صورت نمیگرفت و نقش مجلس فقط رد یا قبول شخص یا اشخاصی بود که از طرف رئیس جمهور معرفی میشدند این مشکل پیش نمیآمد ودرآن موقع بود که اگر رئیس جمهور نمیتوانست ظرف مدت معقولی شخص واجد صلاحیتی را که مورد قبول مجلس باشد برای نخست وزیری معرفی کند، ممکن بود به عدم کفایت سیاسی متصف گردد. ولی در حالتی که قوه مقننه خود پای از چهارچوبی که قانون اساسی برایش تعیین کرده است ، بیرون گذارده است آیا میتواند رئیس جمهور را باستناد ضعفی که ناشی از تحمیل قوه مقننه بر وی بوده است متصف به عدم کفایت سیاسی کند؟ در جمهوری اسلامی ایران با ترتیبی که در قانون اساسی پیش بینی شده که هم رئیس جمهور وهم نمایندگان مجلس مستقیما با رای ملت انتخاب میشوند این احتمال داده میشد که بین رئیس جمهور و مجلس اختلاف نظر پدید آید ولی اگر قانون اساسی دقیقا اجرا میشد احتمال اینکه بین رئیس جمهور یعنی رئیس قوه مجریه ونخست وزیر که هر دو جزو قوه مجریه هستند اختلاف حاصل شود خیلی بعید بود بنابراین علت اصلی این مشکلات ناشی از عدم رعایت قانون اساسی بوده است و گر رئیس جمهور در این قسمت که تسلیم نظر مجلس شده است مقصر باشد مجلس خود در این تقصیر که تحمیل نظر کرده است سهم بسزائی دارد. گفتیم عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور باین معنی است که در انجام وظایف خود کوتاهی و بی لیاقتی کند . اصل یکصد و بیست ودوم قانون اساسی صراحتا میگوید: ”رئیسی جمهور در حدود اختیارات و وظایف خویش در برابر ملت مسوول است نحوه رسیدگی به تخلف از این مسوولیت را قانون معین میکند ”بنابراین اولا چه حدود و اختیارات و وظایفی جز آنچه قانون اساسی صراحت دارد برای رئیس جمهور معین شد و چه قانونی از طرف مجلس گذشته است که نحوه رسیدگی به تخلفات را معین کند؟ شخصی را ملت برای ریاست جمهوری معین کرد و از روز نخست عوامل قدرت مدار حاکم در راه ایفای وظایف قانوننیش سنگ انداخته‌اند وبه امید سقوطش بوده اند واکنون بیاییم و بگوییم که او کفایت سیاسی لازم را نداشته است؟ آیا این صحیح است؟ از یکطرف رئیس جمهور را بعنوان اینکه آلولوی سرخرمن است و به هیچ کار نباید دخالت کند، میشناسیم و میگوییم واز طرف دیگر میگوییم ناتوان برای اداره مملکت است. یک با م و دو هوا؟ نمایندگان محترم توجه فرمایید ما در مقامی قرار نگرفته ایم که حق داشته باشیم رئیس جمهوری که مطابق عقیده وخواست ما نباشد تعویض کنیم و قانون اساسی چنین اجازه ای را بما نداده است انتخابات ریاست جمهوری دو درجه ای نیست که تصویب مجلس را هم لازم آید و باین معنی نیست که ملت رای خود را بدهد و مجلس بتواند این رای را وتو کند حقی که قانون اساسی به مجلس داده است منحصرا مربوط به تشخیص عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور است نه اینکه تحت این عنوان رئیس جمهوری را که با خواست مجلس هماهنگ نباشد، بتوان برکنار ساخت در طرحی که به مجلس تقدیم شده است با استفاده از عنوان عدم کفایت سیاسی میخواهند به عزل رئیس جمهوری که به نظر مخالفین ، سر سازگاری ندارد اقدام کنند در هیچ کجای قانون اساسی این اجازه داده نشده است که اگر مجلس یا رئیس جمهور موافق نبود حق داشته باشد که درخواست برکناری او را بنماید این است که اینجانب معتقدم عملی را که اکنون ماانجام میدهیم و به بهانه عدم کفایت سیاسی رئیس جمهوری را که با او موافق نیستیم از کار برکنار میسازیم. برخلاف قانون اساسی است و اگر دلائل ما تخلفات فرضی ایشان از قانون اساسی است که باز هم رسیدگی در مورد آن در صلاحیت ما نیست و دادگستری باید حکم لازم را صادر کند اما نمایندگان محترم گذشته از همه این بحثها اعم از اینکه شما رای به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور بدهید و یا توجه فرمایید که طبق قانون اساسی با دلائل موجود مجوزی برای اینکار ندارید من معقتدم که آقای بنی صدر با جو فعلی که ایجاد شده است میتوانند عملا به خدمت خود در مقام ریاست جمهوری ادامه دهند ولی چرا باید امور از مجاری غیرعادلانه صورت گیرد و چرا باید در اولین دوره ریاست جمهوری چنین سابقه ای از خود به یادگار بگذاریم ؟ آنچه مورد نظر اینجانب است بودن یا نبودن آقای بنی صدر در مقام ریاست جمهوری نیست توجه به انگیزه هایی است که موجب شده است چنین وضع نامناسبی در کشور بوجود آید و عواملی که برای قضیه کردن کامل مملکت و در اختیار گرفتن همه چیز از هیچگونه فعالیتی خودداری نمیکند با برکناری آقای بنی صدر بر طبق قانون اساسی، شورای جمهوری، مرکب از نخست وزیر، رئیس مجلس و رئیس دیوان عالی کشور تشکیل میشود اگر چه طبق قانون اساسی باید ظرف مدت 50 روز انتخابات ریاست جمهوری انجام شودولی با وجود جنگ و مشکلات دیگر بعید بنظر میرسد که عملا به این وظیفه قانونی عمل شود و باین ترتیب عملا تمام قدرتها در یک گروه خاص متمرکزخواهد شد و با سابقه‌ای که از این گروه داریم که هر کس که با آنها نیست مخالف خود دانسته و طرد خواهند کرد چندی نمیگذرد که دیکتاتوری وحشت‌آوری به کشور تحمیل خواهد شد. نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی آنچه خواست ما و آرزوی یکایک ماست حکومت اسلامی و پیاده کردن قسط اسلامی و بخصوص پیاده کردن بدون کم و کاست احکام اسلامی در جامعه خودمان است که بتوانیم نمونه و الگوئی را به جهانیان تشنه عدالت نشان دهیم ”وکذالک جعلناکم امة وسطاً لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیداً ” ولی راهی که میرویم راه انتقال همه قدرتها به گروه و قشر خاصی است و از بین بردن تمام آزادیهایی است که اسلام و تحت نام جمهوری اسلامی است بطوریکه موجب خواهد شد چهره اسلام عزیز وارونه جلوه کند و نسلهای آتیه جهان برای قرون متمادی در شناخت حکومت اسلامی به اشتباه افتند. اگر امروز در برابر سیستم تک حزبی، مقاومت نشود باید در انتظار دیکتاتوری موحش و شدیدی نظیر دیکتاتوری کشورهای کمونیستی منتها با آب و رنگ اسلامی باشید که خلاصی از آن به مراتب مشکل تر از خلاصی از رژیم شاهنشاهی است ، ای امام امت وای نمایندگان مردم، من گفتم آنچه را که صلاح میدانستم،‌ ”انا لله وانا الیه راجعون. ” رئیس- آقای معین فر 27 دقیقه صحبت کردند. موافق طرح عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور را دعوت کنید. منشی- آقای دکتر ولایتی بفرمایید. رئیس- من از برادران نماینده و حضار تشکر میکنم که همین گونه دربحث مخالف و موافق انضباط را مراعات کنند و تحمل شنیدن حرفهای مخالف و موافق را داشته باشند. دکتر ولایتی – بسم الله الرحمن الرحیم. ”ان فرعوت علافی الارض وجعل اهلها شیعاً” قبل از هر چیز لازم میدانم که به مردم انقلابی وشهیدپرورمان تبریک بگویم که برای اولین بار در تاریخ سیاسی جهان نشان دادند که مراقب درست‌آوردهای انقلاب خویش ولو اینکه زمانی نسبتا طولانی بر آن گذشته باشد هستند و به خلاف جناب آقای معین فر این حضور مردم در اطراف مجلس و فعال تر شدنشان در صحنه جامعه، دلایل امیدوارکننده برای این انقلاب هستند. یعنی آفتی که همه انقلابات را تهدید میکند حداقل دراین انقلاب کارآمد نیست. مادامیکه مردم اینچنین حضورشان را در صحنه نشان بدهند در مورد کفایت سیاسی آقای رئیس جمهور اول باید یک تعریفی از کفایت سیاسی داشته باشیم و بعد در رابطه با وظایفی که بر طبق قانون اساسی بعهده آقای بنی صدر یا هر رئیس جمهور دیگری گذاشته شده، ببینیم که اعمال ایشان منطبق هست با این شرح وظایفی که از قانون اساسی استنباط میشود یا خیر؟ کفایت سیاسی عبارت است از میزان توانائی و صحت عملکرد یک رجل سیاسی در رابطه با وظایفی که بر طبق قانون بعهده‌اش گذاشته شده است . اگر یک فهرستی از وظایف آقای رئیس جمهور از قانون اساسی تهیه بکنیم میتوانیم به شرح ذیل آن را بطور خلاصه بیان بکنیم. 1- مسؤول اجرای قانون اساسی و تنظیم روابط قوای سه گانه و ریاست قوه مجریه . جز در امور مربوط به رهبر. 2- رئیس جمهور موظف است نتیجه رای مجلس یا همه پرسی را امضاء و ابلاغ نماید. 3- نامزد کردن یک فرد صاحب صلاحیت برای نخست وزیری و معرفی آن به مجلس و کسب رای تمایل و صدور حکم. 4- امضاء قراردادها ، عهدنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌هایی که ایران برطبق تصویب مجلس با دول خارجی منعقد میکند. 5- ملاحظه تصویب‌نامه‌ها و آئین‌نامه‌های دولت و انطباق آن با قوانین موضوعه. 6- امضاء استوارنامه‌های سفرای خارجی. 7- اعطای نشانهای دولتی و بالاخره برای اینکه معلوم بشود ایشان چه تعهدی از پشت همین تریبون و در همین مکان بر طبق مفاد قسم‌نامه‌ای که در قانون اساسی درج شده است بعهده گرفتند. بخشهایی از قسم‌نامه را بعرضتان میرسانم: ”بخداوند قادر متعال سوگند میخورم (که ایشان سوگند خوردند)000 که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشیم (و باز چند کلمه بعد)000 و خود را وقف خدمت به مردم واعتلای کشور و ترویج دین و اخلاق و پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازم واز هر گونه خودکامگی بپرهیزم. قدرتی را که ملت بعنوان امانتی مقدس به من سپرده است ، همچون امینی پارسا و فداکار نگهدار باشم”. همانطوری که آقای معین فر گفتند و بحق هم گفتند جرایم مربوط به قوه قضائیه از حیطه اختیارات مجلس خارج است. خوب بود که ایشان تامل میکردند و میدیدند که موافقین این طرح ، آیا در این محدوده صحبت میکردند یا اینکه صرفا به امر کفایت سیاسی میپرداختند؟ در دو جهت بی‌کفایتی ایشان را ما میتوانیم بررسی بکنیم . یکی اینکه ایشان رئیس جمهور اولین جمهوری اسلامی بعد از صدر اسلام، یا به تعبیر صحیح تر اولین حکومت اسلامی بعد از اوایل اسلام است و باید یک الگوی مجسم از رفتار و سلوک اسلامی باشند. حالا اگر ما دلائلی در دست داشته باشیم از رفتار و سلوک ایشان، که ایشان اعمالش بر موازین اسلامی منطبق نبوده، مقداری از کفایت سیاسی ایشان متزلزل میشود. یکی از خصوصیاتی که ایشان از خودش نشان داد و زیبنده یک رئیس جمهور کشور اسلامی نیست، دوروئی و دوچهرگی بوده یعنی معنی دقیق ، نفاق، شما میبینید که قبل از انتخاب شدن به ریاست جمهوری، ایشان در مساجدو محافل مذهبی حضور بهم میرسانیدند (و تظاهر به اعمال بعدیشان نشان میداد که آن تظاهر بود) و تظاهر به مسلمان بودن میکردند و حتی با گروههای مخالف اسلام ومنافقین والتقاطیون بحثهایی میکردند که برای همه مردم این تصور حاصل شده بود که ایشان همواره طرف اسلام را میگیرند و جانب طرف دیگر را میکوبند. بعد از انتخاب شدن به ریاست جمهوری رفتار ایشان در این زمینه بخصوص در این اواخر برعکس قبل از انتخاب شدن به ریاست جمهوری بود. یعنی کنار آمدن با ملحدین ، (نمونه اش مائوئیست ها ، رنجبران وغیره00) کنار آمدن با دشمنان قسم‌خورده اسلام مثل منافقین، پیکار وغیره 00 بالاخره یک مثال کافی است ، اما رفتار ایشان در رابطه با موازین اسلامی یعنی رفتار وسلوک غیر اسلامی دشمن به این شرحی که عرض میکنم. یکی از بزرگترین اشکالاتی که به ایشان وارد است، ترویج اخلاق استکباری در جمهوری اسلامی بوده است . اینها چیزی نیست که ما مدعی باشیم و قابل رؤیت نباشد کسانیکه اسکورت ایشان را موقع عبور از خیابانها دیده‌اند ، نمایندگانی که ماشینشان در کنار خیابان فلسطین پارک بودوآقای بنی صدر میخواستند فاصله سیصد قدم از کاخشان را به دانشکده افسری طی بکنند شاهد بودند که با منجنیق پیکان نمایندگان (آقای دکتر هنجنی اشاره میکنند که یکی از ماشینها، ماشین ایشان بوده است) را کنار بردندوبعد در دو طرف خیابان مامورین را رو به مردم و پشت به خیابان واداشتند و همان تشریفات غیرضروری که هیچ توجیهی بجز یک توجیه استکباری ندارد، ایشان بجای اینکه از امام الگو بگیرند واز بقیه دست‌اندرکاران حکومت ، در یک کاخ بازمانده از زمان طاغوت‌(که میتوانید ببینید در فاصله 100 قدمی مجلس است) اقامت کرده‌اند و دیگر اینکه یکی از آن مصادیق مورد خطاب این آیه شریفه ”ولاتمش فی الارضا مرحا” بوده اند. یعنی با یک نخوت و تبختری حرکات و سکناتشان را انجام میدادند که این از چشم هیچکس پوشیده نیست یعنی این چیزی نیست که ادعاباشد، همه این را شاهد بوده اند و فقط میشود رویش تکیه کرد واتخاذ سند کرد. فقدان انصاف و مروت اسلامی که بی‌دلیل مخالفینشان را میکوبیدند ، مخالفین ایشان اگر در نهایت صداقت اسلامی هم بودند و هیچ نکته سوئی به آنها نمی‌چسبید، ایشان آنها را بمنزله شمر قلمداد میکردند و اگر موافق وی بود، اگر شمر هم بود در قاموس ایشان تبرئه بود. یعنی معیار حق وباطل ، موافقت یا عدم موافقت با شخص ایشان بوده است . عدم پای‌بندی به تعهدات و توافقها، ”یا ایهاالذین آمنوا اوفوا باالعقود”. ایشان به تعهدهایی که کرده‌اند ، به خلاف گفته آقای معین فر که فرمودند نخست وزیر به ایشان تحمیل شده، همه ما در جلسه غیرعلنی اینجا شاهد بودیم که بواسطه گره کوری که ظاهرا پیش آمده بود، یعنی ایشان کسانی را مطرح کرده بود که از مجلس به ایشان خبر دادند که اینها رای نمیآورند و بعد برای حفظ آبروی ایشان گفته شد که اگر شما یکی یکی مطرح بکنید و مجلس رد بکند، در حقیقت بنیاد این جمهوری اسلامی بطور اعم و آبروی شما بطور اخص متزلزل میشود. خود ایشان در این جلسه غیرعلنی حضور پیدا کردند و پیشنهاد کردند که (از تمام جناحها از مجلس ، ازطرف ایشان و حتی امام راهم پیشنهاد کردند) نمایندگانی باشند که اینها بنشینند و یک فردی را مرضی الطرفین پیدا بکنند و اینها نشستند و آقای رجائی را انتخاب کردند یعنی افراد مختلفی مطرح شدند و بالاخره بر سر آقای رجائی به توافق رسیدند. البته در ابتدای امر آقای بنی صدر قبول نمیکرد ولی بعدامضاء کردند ، امضاء ایشان در اسناد مجلس هست، خوب این تعهد است این تعهدی است که در مقابل مجلس ایشان بعهده گرفته اند و بعد هر جا نشستند (همانطور که آقای معین فر هم الان استناد به همان میکنند) گفتند که این نخست وزیر را به من تحمیل کرده‌اند. مگر شما پای آن ورقه‌ای را که آقای رجائی رابه مجلس معرفی کرده بودید امضاء نکردید؟ و بعدیک نکته مهم و ضد اسلامی که ایشان میخواهم بگویم محور همه گرفتاریها است که برای خودش و برای مملکت بوجود آورده است، خودمحوری ایشان هست که دقیقا با روح اسلام مخالف است یعنی ایشان برعکس آنچیزی که آقای معین فر فرمودند ، این مجلس نبود که میخواست رئیس جمهور با آن هماهنگ باشد، بلکه آقای رئیس جمهور بودو به همین نام و برای اولین بار و اولین کاربرد این اصطلاح برای این بود که آقای رئیس جمهور میخواست مجلس هماهنگ (این را بارها در صحبتهایشان گفته‌اند) با رئیس جمهور داشته باشد و دفتر همکاریهای مردم با رئیس جمهور یعنی همین دفتر هماهنگی را ایشان تاسیس کردند و ماجرای استادیوم صدهزار نفری آزادی را بعضیها بخاطر دارند که ایشان مردم را جمع کرد و با آن ستادهایی که در سراسر مملکت ایجاد کرده بود که مردم به کاندیداهایی رای بدهند که در استادیوم آزادی زیر نظر دفتر هماهنگی معرفی شده بود. پس آن کسی که میخواست هماهنگ باشد و در این راه پیشقدم بود آقای بنی صدر بود، نه به قیمت تفاهم، به قیمت اینکه این مجلس عبدآقای بنی‌صدر باشد و طبیعی است که یک دولت عبدی انتخاب میکند و طبیعی است که همه چیز به سمت یک شاهنشاهی مجدد منتها تحت نام ریاست جمهوری شبیه قضیه انورسادات در مصر اینجا ایجاد بشود. اما در مورد بی‌لیاقتی ، ما همانطور که عرض کردم دقیقا روی بی‌لیاقتی و بی‌کفایتی سیاسی ایشان صحبتهایی داریم. در زمینه جنگ همانطور که دیروز هم آقای خامنه ای در نماز جمعه اشاره کردند 7 ماه قبل از جنگ عراق ایشان فرماندهی کل قوا را داشتند و کم وبیش از چند ماه قبل همه میدانستیم که بالاخره عراق یک روزی حمله میکند و نقطه مورد نظرش هم خوزستان است. اگر خاطرتان باشد در جلسه غیرعلنی مجلس هم سران ارتش آمدند و قبل از شروع جنگ این را گفتند وآقای بنی صدر بعنوان فرمانده کل قوا مسؤول تدارک ارتش بود00 قره باغ- مساله جنگ خارج از موضوع است. رئیس- آقای قره باغ شما به چه اجازه ای حرف میزنید . مگر به تصدیق شما است؟ ولایتی – ایشان گفتند که 24تانک در خوزستان داشتیم بعد از 7 ماه که ایشان فرمانده کل قوا بودند، 24 تانک باید در خوزستان داشته باشند؟ گفتند ارتش ازهم‌گسیخته بود، چه کسی مسؤول هماهنگ کردن ارتش ازهم‌گسیخته است؟ آیا جز فرماندهی کل قوا که این امر به ایشان تفویض شده بود؟ و بعد هم ماجرای هویزه وخرمشهر که همه اطلاع دارید . عقب نشینی آنچنانی که زیر نظر فرمانده‌ای که هیچ احاطه‌ای بکار خودش ندارد و بیش از هر کسی مدعی است، موجب از دست رفتن خون بیش از 150 نفراز عزیزان ما شد و بعد با تخلیه بی جهت نیمه غربی خرمشهر، در حالیکه کسانیکه آنجا بودندو ماهها بود که آنجا را حفظ کرده بودند، آنها حاضر بودند بمانند و تا آخرین فشنگ بجنگند و کار به آنجا نرسید و قبلا به این افراد گفتند تخلیه کنید ، دستور از بالا است. میخواهیم بمباران بکنیم آن قسمت را و آنها آن قسمت را تخلیه کردند و بمباران هم نشد و عراق اشغال کرد. اما در زمینه سیاسی . موسوی خوئینی ها- این بی‌کفایتی نظامی است نه بی‌کفایتی سیاسی مساله بی‌کفایتی نظامی خارج از موضوع است. رئیس- این تذکر با من است که بگویم 00 دکتر ولایتی – البته این تشخیص با رئیس مجلس است. در زمینه سیاسی ایشان بجای اینکه موجب حفظ آبروی مملکت بشوند بیش از هر کسی موجب از بین رفتن آبروی مملکت بخصوص در رابطه با کشورهای خارجی بوده‌اند. رئیس- شما از وقتتان را به آقای یزدی داده‌اید؟ ولایتی – بلی، چقدر وقت است صحبت کرده‌ام؟ رئیس- شما 16 دقیقه صحبت کرده‌اید. دکتر ولایتی – اجازه بفرمایید پنج دقیقه دیگر صحبت کنم. ایشان بجای اینکه موجب حفظ آبروی مملکت بشوند نه تنها معایب را زیر ذره‌بین میگذاشتند ، بلکه آن چیزهایی که اصلا وجود نداشت بعنوان یک عیب به این سیستم میچسبانیدند ، مسأله شکنجه یکی از آن چیزهایی است که تمام رادیوهای خارجی به نقل ازایشان نقل میکردند و تکیه شان روی مصاحبه وصحبتهای ایشان بود. در مورد مسائل مالی که ایشان خیلی تکیه داشتند همانطور که گفته شد آقای رجائی وارث یک وضع نابسامانی بود و جالب است که تا همین چند روزه اخیر محور مسائل مالی که بانک مرکزی باشد در دست یکی از یاران نزدیک ایشان بود. اگر نابسامانی در مسائل مالی داشتیم ، معلول سوء سیاست ایشان بود با توجه به اینکه ما تا همین اواخر وزیر اقتصاد وبازرگانی هم به برکت مقاومت بی دلیل روحانیت در امور و عدم رضایت مردم از آنها ، نظرتان چیست؟ تفتیش عقاید در مورد استخدامها نظرتان چیست؟ راجع به کودتا در ایران و احتمال کودتا در ایران نظرتان چیست؟ و بعد بنی صدر استعفا کرده است (راجع به این خبر) راجع به تروری که قرار است از جانب آقای رجائی، بهشتی ، رفسنجانی، آقای بنی صدر بشود، نظرتان چیست؟ و یکچنین شایعه‌ای هست، نظرتان چیست؟ بالاخره یک حرف شرم‌آوری در مورد امام زده که من از پشت این میکروفون نمیخوانم (نمایندگان: لطفا بخوانید) سوال کرده‌اند که نظرتان راجع به اینکه امام دست نشانده آمریکا است چیست؟ این است رئیس جمهور با حسن نیتی که میخواهد حافظ کیان اسلام و جمهوری اسلامی و قانون اسلامی و حافظ خون شهدا باشد و آقای معین فر گفتند که ایشان دقیقا میخواهد در مجرای قانون اساسی عمل بکند و دیگران نمیگذارند ، همان دیگرانی که شما به آنها اشاره میکنید و مردم هم میدانند که شما به چه کسانی میگویید، کسانی بودند که از جانب دوستانشان مورد اعتراض قرار گرفتند که توصیه‌کنندگان به امام بودند راجع به این که فرمانده کل قوا هم به ایشان داده بشود. واصلا وجود خود شما، خودآقای معین فر و دولت موقت 10 ماه بعد از انقلاب بر سر کارها این بود که روحانیت و این جناحی که مورد حمله شما هست، اینها انحصار طلب نیستند، اینها انقلابی که کرده بودند و در جلوی مردمی که در خیابانها راه می‌افتادند و جلوی مسلسلها میرفتند به محض اینکه انقلاب به پیروزی رسید که دودستی تقدیم شماها کرده بودند که این مبارزه کور میدانستید و مبارزه سیاسی وابقای شاه را خواستار بودید این انحصارطلبی است؟ بعد از اینکه دوسال و اندی از انقلاب میگذرد و آقای بنی صدر واسلافشان نشان دادند که در اداره مملکت و جمهوری اسلامی بی کفایت هستند، حالا مردم قیام کرده‌اند و امام به خروج آمده که دیگر مانع از سقوط جمهوری اسلامی بشود. عرض کردم که دلائل عدیده‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه اصلا قضیه بی کفایتی نیست. قضیه توطئه است. یا بی اعتبار کردن نهادهای انقلابی است که نمونه‌هایش رادیده‌اید. بی اعتبار کردن اسلام و رشد ملی گرائی وهر نوع مکتب ضد اسلامی که میتواند در مقابل اسلام مانعی ایجاد بنماید، آقای بنی صدر از آن حمایت میکرده است ، بی‌اعتبار کردن یاراان امام، هر نوع تهمتی در روزنامه ایشان وتوسط ایادی ایشان، سنجش افکار ایشان به یاران امام زده میشود. آقای هاشمی ، آقای بهشتی میخواستند آقای بنی صدر را ترور بکنند؟ که این را بعنوان القاء شبهه مثل این میماند که یک آدم سالم و صحیح با چندین سال آبروداری در یک محلی باشد، بعد یک کسی برودو بپرسد که این فردی که الان در این محل است، فلانکس ، آیا این دزدی کرده؟ آیا این دزدی نکرده؟ وقتی نمیکند، سوال را که مطرح بکند،‌اعم از اینکه نقیا یا اثباتا باشد،القاء شبهه است، ایجاد خدشه در ذهن آن کسانیکه سالها به یک نفر اعتماد کرده‌اند، و در انتها من لازم میدانم که نتیجه آن چیزهایی که در رابطه با بی‌کفایتی آقای بنی صدر به نظرم میرسد، بعنوان یک ادعانامه سیاسی علیه آقای بنی صدر اعلام بکنم وبر طبق مفاد این ادعانامه به سهم خودم رای به عدم کفایت سیاسی ایشان میدهم و میخواهم که نمایندگان محترم مجلس بدون محافظه کاری عمل بکنند و بنظر من رای ممتنع دادن نوعی بی تفاوتی نسبت به سرنوشت اسلام است. 1- ایشان به جای تنظیم کننده روابط قوا, تفکیک کننده قوا بودند، موارد اتهام را عرض میکنم. 2- رفتار ایشان در طول این مدت و با استناد به دلایل ذکر شده حاکی از دوروئی و دوچهرگی و غدر و حیله بوده و با توجه به اینکه رئیس اجرائیه این کشور اسلامی باید تجسم عینی اسلام باشد، ایشان خلاف این بود. 3- عدم صداقت سیاسی . 4- رفتار و سلوک غیراسلامی و بی توجهی به احساسات مردم. (یادتان میآورم ماجرای عاشورا را) 5- ترویج اخلاق استکباری. 6- فقدان مراعات وانصاف و فتوت 7- ترویج و اعمال خودمحوری که همه زحمات و صدمات و تلفات و خلاصه حاصل تلاش مردم انقلابی را این خودمحوریها به باد میدهد. 8- اتحاد با دشمنان قسم خورده داخلی وخارجی اسلام. شما ببینید که رادیو بغداد هم حتی میگوید (آنجایی که اسم امام را با ا هانت میبرد) که پرزیدنت بنی صدر چطور 00 9- تلاش برای بی اعتبار کردن نهادهای انقلابی که استوانه های این انقلاب هستند. 10- بی اعتبار کردن اسلام و رشد ملی گرائی وهر نوع مکتب وتفکر ضد اسلامی در مقابل اسلام. 11- بی اعتبار کردن یاران امام. 12- متشکل کردن ضد انقلاب زیر چتر دفتر هماهنگی . (اسنادی که از دفتر هماهنگی بدست آمده این را نشان میدهد). 13- ایجاد جو روانشناسی تخریب. 14- منکر جلوه داده معروف و معروف جلوه دادن منکر. 15- تلاش برای بی اعتبار کردن رهبر و سرانجام بزرگترین دلیل برای اینکه ایشان کفایت سیاسی ندارد،‌این است که همان مردمی که به ایشان رای داده‌اند ، اکنون قیام کرده‌اند که رای خود را پس بگیرند. چه بی‌کفایتی از این بالاتر؟ والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته. رئیس- ایشان 26 دقیقه صحبت کردند 4 دقیقه از وقتشان برای آقای یزدی مانده است که محفوظ میماند تا وقت دیگری هم بگیریم بعد صحبت کنند. مخالف بعدی صحبت کنند. منشی- آقای حجتی کرمانی مخالف بعدی هستند. حجتی کرمانی- ممکن است من به عنوان آخرین نفر صحبت کنم؟ رئیس- نوبتی است چون اکثر مخالفین در مجلس نیستند. نوبتها به این ترتیب بوده است. آقای معین فر که صحبت کردند، آقای حجتی، آقای محمد مجتهد شبستری که ایشان هم نیستند. آقای صباغیان هم که تشریف ندارندآقای نقوی هم نیستند. آقای سید محمد مهدی جعفری مخالف بعدی هستند اگر آقای حجتی موافق باشند ایشان صحبت کنند. حجتی کرمانی – من بعدا صحبت خواهم کرد. رئیس- آقای جعفری بفرمایید. محمد مهدی جعفری- بسم الله الرحمن الرحیم. وعدالله الذین آمنوا منکم و عملواالصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم ولیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم ولیبدلنهم من بعد خوفهم امناً یعبدوننی لایشرکون بی شیئاً و من کفر بعد ذلک فاوالئک هم الفاسقون. جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر تحقق همین وعده خدائی است . وعده ای که به مومنینی که عمل صالح میکنند. داده است تا به شرط ایمان و عمل صالح در زمین جانشین گردند همانگونه که امتهایی پیش ازآنها در زمین جانشین شده‌اند. و تمکنی به آنها بخشد که آن دین ارتضاء و انتخاب واصطفاء شده را برقرار سازند وآن خوفی را که پیش از آن داشتند برای اجرای احکام دینی شان تبدیل به امنیت فرماید . و شرط استمرار این وضع عبادت بدور از شائبه شرک پروردگاری است . هر کس که بعد از بدست آوردن این شناخت وداشتن این شرایط باز هم کفر ورزد، فاسق واقعی همین کسان هستند. مبارزانی که در طول سالیان دراز دراین کشور ودیگر کشورهای اسلامی انجام گرفت برای این بود که چنین محیطی ایجاد شود ولذا ما باید آن شرایط را بکار بندیم. علاوه بر ایمان عمل صالح را پیوسته در برابر چشمان خود داشته باشیم. اینک جمهوری سالامی برقرار شده است . جمهوری اسلامی یک شکل دارد که همان جمهوریش باشد، شکل و فرمی است که این روش حکومت بخود گرفته است وانتخاب شده است. تحمیلی از جائی بر این مردم نشده است و آگاهانه هم انتخاب کرده اند . بر اثر فراهم شدن جو کاذبی بوجود نیامده است . محتوای این جمهوری، اسلامی است و این کلمه بس بزرگی است. البته حکومت اسلامی نیست وما امیدواریم با آگاهی وهشیاری مردم و به فضل پروردگار و با هشیاری وبیداری بیشتر رهبر به سوی تحقق حکومت اسلامی رهسپار بشویم. اما این شکلی که فعلا انتخاب کرده ایم در حال حاضر مناسبت ترین شکل است برای رسیدن به آن مرحله (انشاءالله) بنابراین باید خوب توجه داشته باشیم که ظرفی متناسب با مظروف و وسیله ای متناسب با هدف انتخاب کنیم تا در مسیر دچار انحراف وحتی کندی هم نشویم. انقلاب مستمر به این مناسبت است که ما اگر فکر کنیم بعداز پیروزی نخستین ، بعد از پیروزی سیاسی کارمان تمام شده وباید برویم در خانه بنشینیم یا دنبال یک زندگی رفاهی برویم، دچار اشتباه و ساده اندیشی وخدای نکرده شکست میشویم. از این جهت این انقلاب باید پیوسته با همان خصوصیاتی که ما را به پیروزی نخستین رسانید ادامه یابد. بعد از مدتی که نهادهای انقلابی یکی پس ازدیگری مستقر شد ، انتخابات ریاست جمهوری انجام گرفت قبل از انتخابات ریاست جمهوری گروهها. افراد . سازمانها ، احزاب ، همه کاندیداهایی داشته‌اند و یا به نفع این کاندیدا تبلیغ میکردند ، بنده هم به اتفاق دوستانم به نتیجه رسیدیم که در چهاچوب یک حزب و سازمان فعالیت کردن بطور کلی به معنای از انقلاب منحرف شدن و عقب افتادن است . لذا برای اینکه از هر نوع دستور تشکیلاتی واز هر نوع ضابطه سازمانی آزاد باشیم، بطور مستقل به راه خود ادامه دادیم و کاندیدائی معرفی کردیم که بنظر خودمان میتوانست در این جمهوری اسلامی منشاء اثری باشد و از تعالیم اسلامی و روش اسلامی منحرف نگردد، که البته حائز آراء اکثریت نشد اما این به آن معنا نبود که ما با جمهوری اسلامی قهر کنیم و به کناری بنشینیم و به وظایف اسلامی وانسانی خود عمل نکنیم ، چون آنچه که مورد نظر ما نبوده انجام گرفته است وامام هم بعد از انتخاب شدن آقای بنی صدر به ریاست جمهری دستور فرمودند که همه مسؤولین چه در شورای انقلاب و چه در بیرون با هم هماهنگ شوند واین راه را همراه با هم و بدون هیچ اختلافی ادامه بدهند. این وظیفه ای بود برای هم مردم و هم مسؤولین که باز هم مردمند و لذا ما هم این دستور را بعنوان ویک وظیفه شرعی و یک وظیفه دینی تلقی کردیم و اطاعت از رئیس جمهوری ویا همراه بودن با رئیس جمهوری را در پیش گرفتیم که حکم او بوسیله امام انفاذ شده است کارهای پس از آن را خود میدانید در جریان انتخابات مجلس که بنده به عنوان یک کاندیدا در حوزه انتخاباتی خودم معرفی شده بودم ، سوالات فراوانی از بنده میشد، که به چه گروهی، به چه شخصی وابستگی داری؟ و نظرت در باره فلان گروه ، فلان شخص چیست؟ و من همه را آنطور که حق بود، جواب میدادم البته فکر نمیکنم این شبهه برای کسی پیش بیاید که ما طرفدار کاندیدایی در انتخابات ریاست جمهوری بودیم که نفر دوم شد . بلکه برای آقای دکتر حبیبی تبلیغ و حمایت میکردیم و نه کسی دیگر بنابراین اگر هر کسی دیگر در نظر هست انشاءالله رفع شبهه بشود. بهر حال در آنجا در باره آقای بنی صدر از بنده پرسیده بودند من گفتم حالا که امام فرموده‌اند که باید بدون اختلاف وهماهنگ در این جمهوری، ریاست جمهوری ایشان را بپذیریم، حرفی که باعث اختلاف بشود من نمیزنم چون همانجا هم مرا میشناختند که طرفدار آقای بنی صدر نیستم و برای ایشان رای نداده ام ولی چون از من سوال کرده اید و به گفته امام علی بن ابی طالب علیه السلام جواب دادن به سوال واجب است و باید آنرا بیان کرد آنچه که در عرض این 20 سال از آقای بنی‌صدر میدانیم دو چیز است: یکی آن ، خودمحوری وخودخواهی است که در باره آقای بنی صدر میگویند و به شوخی بعضی کتاب ”کیش شخصیت” ایشان را میگویند که اتوبیوگرافی خودش هست. بعضی هم شوخی میکنند که خودش این را نخوانده است. نکته دوم ، افرادی است که در اطراف آقای بنی صدر هستند و بعضی از آنها را بنده از سال 40 به بعد میشناختم میگفتم امیدوارم انشاءالله با نکات مثبتی که دارند بتوانند جبران این دو نکته منفی را بکنندو ما وظیفه داریم که فعلا دست به دست هم بدهیم، مبادا این جمهوری نوپای اسلامی در مقابل دشمنان خدشه دار شود. همین حرف برای بنده گناه کبیره‌ای شد که در نماز جمعه برازجان یا راه نمیدادندبرای صحبت کردن یا وقتی هم که برای نماز خواندن حاضر میشدم به بنده با کنایه و سرزنش و طعنه ، که چرا پشت سر رئیس جمهوری غیبت کردی؟ الحمدالله بعدا متوجه درستی صحبت من شدند. مسائلی که بعد از انتخابات پیش آمده، همه برادران و خواهران در مجلس بهتر شاهدند و نمیخواهم تاریخچه عرض بکنم اما این نکته را میخواهم بیان بکنم که ما نباید در اینجا به شخص نظر داشته باشیم همانطور که آن آئین نامه ای که تصویب شد نظر به شخص آقای بنی صدر نداشت بلکه برای همیشه چون چنین آئین نامه ای وجود نداشت ، تصویب شد که اگر با چنین مساله ای روبرو شدیم، چگونه عمل کنیم؟ همه هم با کمال اخلاص شرکت کرده‌اند که اقلا روش کار روشن باشد. در اینجا هم این موضوع که پیش آمده، باز ما باید به جمهوری اسلامی و آینده جمهوری اسلامی و قضاوتی که نسلهای آینده در باره ما میکنند، توجه داشته باشیم. بارها به برخی از برادرانی که در مجلس صحبت میکردم به عرضشان رساندم که فلان لایحه یا طرح که به مجلس داده میشود، نباید به امروز نظر باشد بلکه ما باید قانونی به تصویب برسانیم که برای همیشه کارآ و مفید باشد. اگر مثلا فردا جای رئیس جمهوری ونخست وزیر با آن خصوصیاتی که دارند عوض شد آیا باز هم باید یک لاحیه و طرح دیگری بیاوریم وآنچه را که خود تصویب کرده ایم یا دوره قبل از ما تصویب کرده اند، دوباره عوض کنیم ؟ این برای جمهوری اسلامی مفید نیست و نمایندگان باید فکر خیلی عمیق تر و آینده‌نگرتر داشته باشند که انشاءالله امیدواریم داشته باشند. لذا من میخواهم قبل از بیان اصل مطلب این نکته را تذکر بدهم که در اینجا مخالفتم با طرح عدم کفایت سیاسی بهیچوجه بمعنای طرفداری از آقای بنی صدر نیست. قبل از انتخابات ریاست جمهوری بنده طرفدار نبودم بعدا هم به عنوان وظیفه شرعی بعضی از برادران وخواهران خانم طالقانی شاهدند که دراوایل جنگ ما به دزفول رفتیم وبا ایشان تماس گرفتیم ، در جلساتی دیگر برای اینکه مبادا کاری از طرفین انجام بگیرد که جمهوری اسلامی به خطر بیفتد، خدمت جناب آقای دکتر بهشتی میرفتیم با برادرمان جناب آقای هاشمی بارها بنده تماس گرفته‌ام با برادرمان آقای رجائی که به علت سوابق دیرین هم سنگری اگر خدا قبول کند و بسیاری از مسائل دیگر‌، تماسهایی که میگرفتیم خیلی صمیمانه تر بودو زبان یکدیگر را خیلی بهتر متوجه میشدیم و احتیاج به مقدمه‌چینی نبود که من منظورم چیست؟ همه برای این بود که این جمهوری اسلامی با روش اسلامی درستی به کار خود ادامه بدهدوما هم به عنوان یک فرد کوچک، چه در مجلس و چه در بیرون مجلس وظیفه داشتیم وداریم که نگذاریم خدشه‌ای به آن وارد بشود. و در بعضی از مسائل دیگر بعضی از برادران سؤالاتی از من میکردند که فکر میکنم مورد تردید شاید برخی دیگر هم باشد برادرمان آقای حائری فومنی توجه دارند که گاهی برادرانه از من میپرسیدند و به ایشان هم عرض کردم اگر تفتیش عقاید نباشد من خدمتتان عرض میکنم ایشان در باره ولایت فقیه ونظر بنده را در باره ولایت فقیه میخواستند گفتم خوشبختانه من دو سخنرانی دارم یکی در جامعه اسلامی دانشگاهیان دانشگاه تهران و دیگری در مسجدالجواد مربوط به حالا هم نیست و در آنجا میتوانید مراجعه بفرمایید که من معتقدم ولایت فقیه دنباله ولایت الله ، رسول الله و امامان هست و حتی بعد از عصر غیبت انشاءالله در زمان ظهور امام زمان، و بعداز اینکه خود امام آن ولایت امامت خودشان را به عهده گرفتند و بعد هم که انشاءالله حرکت انسانیت و اسلام ادامه دارد باز ولایت فقیه به عنوان یک اصل حاکم خواهد بود. لذا اینها را برای رفع شائبه گفتم که مبادا مخالفین با این طرح. مخالفت با نظر امام، مخالفت با ولایت فقیه یا طرفداری از شخص خاصی نه آقای بنی صدر و نه مخالف آقای بنی صدر قلمداد بشود بلکه من بارها عرض کردم و معتقدم و خودم عمل کردم که جمهوری اسلامی فعلا ظرفیت این گروه گرائیها ، حزبها ،‌حتی آقای دکتر بهشتی گفتند ”صد تحزب شدی؟ ” گفتم خیر،‌صد تحزب نشدم ولی حزب بطور کلی،‌سازمان، گروه، اینها را فعلا برای جمهوری اسلامی مناسب نمیدانم. برای اینکه همه امت به دنبال رهبر به حرکت افتاده‌اند و اگر بخواهیم اینها را تقسیم بکنیم، به گروهها و سازمانهای موافق و مخالف ، آن وحدتی که در اول داشته‌‌اند (همانطور هم که شده) در آن خلل وراد میشود و آن حرکت را نمیتوانیم انجام بدهیم ولذا من برای این امر نکته ای را که باید عرض کنم این است که دلایلی که برای عدم کفایت سیاسی رئیس جمهوری (هر کسی باشد) بیان میشود باید دلایل له وعلیه باشد یعنی همانطوری که عدم کفایتش گفته میشود، اگر کفایتی در بعضی جاها بروز داده (که فکر نمیکنم خالی از آن بوده باشد) باید بیان شود. ما دیدیم که در این جنگ ، در هنگامی که به شهادت همه فرماندهان ، نیروی هوائی فقط ده درصد ظرفیت را داشت، نیروی دریائی یکی دو درصد داشت و نیروی زمینی هم در درصد بسیار پائینی بود ، چگونه ، البته نمیخواهم به یک نظر مربوط بکنم ولی آن یک نفر هم به عنوان فرمانده کل قوا موثر است. نمیتوان نقش آقای بنی‌صدر را برای هماهنگ کردن نیروها نادیده گرفت اگر ملتی وجود نداشت ، اگر سپاه پاسداران نبود، اگر ایمان خود برادران ارتشی نبود، اگر بسیج نبود، اگر عشایری نبودند، مسلما نه فرمانده کل قوا ونه رهبر هم نمیتوانست کاری بکند. اما اینها با هم هماهنگ میشوند ودر یک محور و مدار قرار میگیرند که کارآ و موثر واقع میشوند. در برخورد با مسائل خارجی ایشان گاهی سخنان غیرمسؤولانه بیان کرده‌اند که صحیح نبود، از شخص رئیس جمهوری حالا اگر یک نفر مسؤول بود اشکالی نداشت، مثل مطرح کردن مساله شکنجه، ولی یک رئیس جمهوری نباید به دنیا اعلام کند در کشوری که من رئیس جمهوری آن هستم شش زندان وجود دارد و شکنجه هست، تو مسوولی که جلو اینها را بگیری به عنوان تنظیم کننده سه قوه ورئیس قوه مجریه. اماگاهی هم در مصاحبه ها سخنانی گفته اند که آبروی جمهوری اسلامی حفظ شده است. نباید آن قسمتهایی را در نظر داشته باشیم که به زیان این ملت بوده البته خوب بود آن قسمتها را اصلا نمیگفتند. و از طرفی بیان معایب و نواقص یک طرف ، باعث پوشیده شدن معایب طرف دیگر نشود. این وضعی که پیش آمده مسلما یک طرف نداشته است بلکه طرفین به مسوولین اسلامی خود آنچنان که بایدعمل نکرده اند و کار را به اینجا کشانیده اند یکی ممکن است شدیدتر بوده است بیشتر به چشم میخورده است ودیگری خفیف تر بوده است و کمتر به چشم میآمده است. و لذا اولا باعث این نشود که با رای دادن به عدم کفایت سیاسی آقای بنی صدر دیگری چه مخالفش و چه کسی که مترصد فرصت نشسته است خود را به وسط میدان بیندازد که من کفایت دارم من بودم که این کار را کردم ، آن کار را کردم ، و نه باعث شود که مسوولیتهای دیگران نادیده گرفته شودو عدم رعایت وظایف در جمهوری اسلامی. من فقط میخواهم در پایان نظر خواهران و برادران را، نظر همه ملت قهرمان و پیوسته در صحنه ایران را به یک نکته تاریخی جلب بکنم که اگر ما به سنتهای خود توجه نداشته باشیم، دچار انحرافات واشتباهاتی میشویم ونمیتوانیم حق را از باطل تشخیص بدهیم همانطوری که امام علی بن ابی طالب فرمود ” و من صرحت له العبر عمابین یدیه من المثلات ججزته التقوی عن تقحم الشبهات” اگر ما مثلات ، پیش‌آمدها، حوادث ، نشیب و فرازها را به عنوان درس در مقابل چشم خودقرار بدهیم و همیشه بطور واضح در مقابل مان باشد به تقوایی ، به ضابطه کنترلی، و به معیار نگهدارنده ای میرسیم که از فرو افتادن در شبهه ها ما را مانع خواهد شد ، خودآن بزرگوار همیشه عملش و گفتارش ، آنچنانکه انتظار میرود یکسان بود. وقتیکه انقلابیون از مصر و کوفه و بصره و بیابانها ومکه و جاهای دیگر آمدند عثمان را محاصره کردند پیوسته امام مقاومت و مخالفت کرد و گفت روش شما صحیح نیست. او بهیچوجه روش عثمان را تایید نمیکرد ولی روش آنها را هم تایید نمیکرد . درست نمیدانست . اسلامی تلقی نمیکرد و پیوسته میرفت پیش عثمان ومیگفت عثمان، دست از اینکارها بردار . مردم را عصبانی نکن. خواستهای مردم را انجام بده. بهر حال بعد از اینکه کار به درازا کشید و حلقه محاصره تنگ شد، امام رفت پیش عثمان، و گفت ”انی انشدک الله ان لاتکون امام هذه الامة المقتول، فانه کان یقال” یعنی پیغمبر صلوات الله علیه میفرمود : ”یقتل فی هذه الامة امام یفتح علیها القتل والقتال الی یوم القیامه، و یلبس امورها علیها و بیت الفتن فیها فلا یبصرون الحق من الباطل. یموجون فیها موجا و یمرجون فیها مرجا فلاتکونن لمروان سیقه یسوقک حیث شاء” . تو را بخدا سوگند میدهم مبادا پیشوای مقتول این امت شوی، چه میفرمود ”در میان این امت پیشوایی کشته میشود که با کشتن او درهای کشت وکشتار در روز قیامت به روی آنها گشوده میشود. کارها برایشان مشتبه و درهم‌آمیخته و آشوبها در بینشان پراکنده میگردد و در نتیجه حق را از باطل تمیز نمیدهند کارشان سخت به اختلال و تزلزل کشیده میشود و به شدت دچار تشویش و نگرانی میگردند. پس با این همه سالخوردگی و گذراندن سالیان دراز آلت دست مردان نباش که هر جا خواست تو را بکشاند ” بهر حال مساله شخص آقای بنی صدر و یا دیگری مطرح نیست مساله جمهوری اسلامی مطرح است. در این جمهوری اسلامی نمیتوان تحمل آشوبهایی را کرد که بر اثر مسائل شخصی فراهم آمده باشد. انقلاب خود نابسامانیهایی دارد که باید آنها را استقبال کرد وباعث رشد افراد انقلابی و خود انقلاب است اما طرح مسائل شخصی باعث منحرف شدن افراد از مساله اصلی میگردد البته این را من از پشت این تریبون عرض بکنم هیچ ضدانقلابی ، هیچ دشمنی و هیچ منحرف و ساده‌اندیشی نمیتواند وحدت امت در صحنه ما را خدشه‌دار سازد ولی اختلافاتی پیش میآید که بجای اینکه نیروهای خود را صرف سازندگی این انقلاب صرف بیرون راندن دشمن متجاوز از سرزمینهای خود وصرف رشد فرهنگی وعقیدتی این مردم بکنیم. ناچار باید صرف رفع آن اختلافها بکنیم برادرمان آقای رجائی وهیات دولت به استان بوشهر آمدندو درآنجا دیدند که این مردم حتی آب خوردن ندارند و ما وقتی که به آن دهات وحتی شهرهایی که آقای شهریاری گفتند چهار فرمانداری در اختیارشان هست، ولی میخواهم عرض بکنم که این چهار فرمانداری به اضافه دو سه فرمانداری دیگر استان بوشهر اصلا آب خوردن ندارند، بیاییم تمام نیروهای خود را صرف رفع استضعاف محرومیتهایی بکنیم که این ملت البته برای نان انقلاب نکرد ولی برای این هم انقلاب نکرد که باز گرفتار اختلافات شخصی و دودستگیها شود و ضدانقلاب و دشمن خارجی هم از فرصت سوء استفاده کند وراه تبلیغات و زمینه تبلیغات را به رویشان باز کنیم. بنابراین من امیدوارم که با توجه به آینده جمهوری اسلامی وبا توجه به نقشی که این مردم در مقابل نسلهای آینده وامتهای مستضعف جهان در سراسر گیتی به عهده دارند ، تصمیم خود را بگیرند و کاری شتابزده نکنند که باعث پشیمانی شودو ما خود بعد ندانیم که چه کرده ایم و یا بگوییم چرا چنین کرده ایم؟ بنابراین امیدوارم انشاءالله همه این گرفتاریها وهمه اختلافات تبدیل به وحدت شودهمه وظیفه خودشان را در چهارچوب قانون اساسی و در چهارچوب وظایف اسلامی تشخیص بدهند و آراء ما دراینجا بر اساس حق باشد و من اعلام میکنم که رای مخالفم بهیچوجه بعنوان طرفداری از آقای بنی صدر نیست، بلکه در حال حاضر با رای قاصر خود بانظر قاصر خود اینچنین میبینم که رای به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهوری به نفع این جمهوری تمام نخواهد شد. باز هم خود دانید و آگاهی و رشدی که الحمدالله در همه وجود دارد. والسلام علیکم ورحمة الله . رئیس- بیشتر بخاطر تماشاچیها که خیلی فشرده ودر گرما و زحمت هستند، ما یک ربع ساعت تنفس میدهیم ولی آقایان زود برگردید. (جلسه در ساعت 10 بعنوان تنفس تعطیل و مجددا در ساعت 35/10 به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد). رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است ، دومین مخالف صحبت کرد، بگوییددومین موافق برای صحبت تشریف بیاورند. منشی- آقای دکتر زرگر موافق بعدی هستند. دکتر زرگر – بسم الله الرحمن الرحیم. فان حزب الله هم الغالبون، الا ان حزب الشیطان هم الخاسرون، توجه همه شنوندگان را جلب میکنم به اینکه بقول یکی از برادران بین عزت وذلت فقط یک موی فاصله هست. خدایا یاریم کن که جز به رضای تو سخنی نگویم، قلمی نزنم و قدمی برندارم. خواهران و برادران، آنچه میگویم مشاهدات واستنباطات خود از سال 1328 تا به امروز است و من هیچگونه تاثیر قابل ذکری در این انقلاب نداشته ام و برای خود کوچکترین حقی قائل نیستم. بلکه فقط بصورت ناظری در صحنه بوده ام اینک یافته های خود را جهت اطلاع ملت شهیدپرور ایران وتمام مسلمانان وانقلابیون جهان عرضه میدارم واما بعد در بررسی عملکرد آقای بنی صدر ابعاد مختلفی وجود دارد که مهمترین آنها عبارتنداز : 1- تخلفات ایشان از قوانین عادی و قانون اساسی که آنها را به دیوان عالی کشور و مراجع عالی قضائی و یا سخنرانان دیگر واگذار میکنم. 2- عدم کفایت سیاسی ، برای اینکه عدم کفایت سیاسی ایشان بررسی شود. لازم است توطئه سیاسی در انقلابات جهان و بخصوص در انقلاب اسلامی ما شناخته شود. ادله کافی وجود دارد که این اتفاقات حساب شده حاکی از یک توطئه سیاسی بزرگ امپریالیسم و درحقیقت یک جریان ضدانقلابی است وقتی این توطئه را شکافتیم و به اثبات رسید، آن وقت با آقای بنی صدر شاه مهره این توطئه بوده است که مساله بالاتر از عدم کفایت سیاسی است. و یا اینکه ندانسته و ناآگاهانه در دام این توطئه گرفتار شده است که آن خود بزرگترین عدم کفایت سیاسی ایشان میباشد. اول – شمه‌ای از توطئه های سیاسی در انقلابات جهان: ملت مسلمان عراق انقلاب میکند، و نوری سعیدها را بچوبه دار میسپارد. ولی میشل عفلق صهیونیست با حزب بعث انقلاب را از مسیر اسلام منحرف و طولی نمیکشد که صدام خائن این دیکتاتور خون‌آشام و عامل امپریالیسم سرنوشت ملت مظلوم عراق را بدست میگیرد. ملت مسلمان مصر قیام میکند انگلیسیها را بیرون میریزد و کانال سوئز را ملی میکند، اما سادات خائن را در کنار عبدالناصر داخل آب نمک نگه میدارند و پس از فوت عبدالناصر در جنگ صحرای سینا از سادات قهرمانی میسازند و با این ترفند این نوکر آمریکا را بر ملت مظلوم مصر تحمیل میکنند. اما در ایران انقلاب مشروطه به رهبری روحانیت به حکومت استبدادی پایان میبخشد. ولی صدای شیخ فضل الله نوری را که برای ایجاد حکومت مشروعه اسلامی بلند شده بود، با دار کشیدنش خاموش میکنندو بالاخره از رضاخان سردار سپه سپهسالار و شاهی دیکتاتور ساخته و بر ملت مظلوم ایران تحمیل میکنند. اما مبارزات ملی شدن صنعت نفت، که از اینجا به بعد شاهد صحنه مبارزات ملت رشید ایران بودم برای اولین بار ندای مرحوم شهید نواب صفوی را که مردم را به اسلام دعوت میکرد ، در محیط بازار شنیدم، در مساجد و میدانها مستمع بیانات مرحوم آیت الله کاشانی ویاران او بودم ودیدم، با اعدام انقلابی رزم‌آراء توسط شهید خلیل طهماسبی نفت ملی ودکتر مصدق نخست‌وزیر شد من هم مثل همه جوانان هم سن و سال خود، در طرفداری از چهره‌های سیاسی آن روز شعار دادم، کم کم از مصدق قهرمانی ملی و بتی در ذهن جوانان و همه مردم ساختد. ما دیری نپایید که مصدق ساقط شد. در سی ام تیر ماه با اعلامیه مرحوم کاشانی مردم به بهارستان ریختندو چه جوانان عزیزی که در خون خود غلطیدند و مصدق را مجددا نخست‌وزیر کردند . اما پس از چندی 25 مرداد فرا رسید و شاه فرار کرد واز بستگان دکتر مصدق شنیدم تنها کسی از یاران مصدق که از او خواست که مردم را مسلح و جمهوری اعلام کند دکتر فاطمی بود ولی مصدق نپذیرفت و این خوشحالی طولی نکشید و در 28مرداد با یک کودتا مصدق ساقط شد و تنها کسی از یاران او که اعدام شد دکتر فاطمی بود. دیکتاتوری و خفقان همه جا را فرا گرفت ونتیجه این همه شهادتها این شد که نفت و کشور از دست انگلیس، آن دزد قهار بدست دزدی قهارتر یعنی آمریکا و شرکت چندملیتی افتاد. دردانشگاه خون جوانانی چون بزرگ نیا، قندچی، رضوی، سنگ فرشها را گلگون کرد. و من به تحصیل در دانشگاه ادامه میدادم. و در جریان ملی شدن کانال سوئز تظاهرات واعتصاب دانشجویان را مشاهده کردم . تحصیل طب تمام شد، برای ادامه تحصیل و تخصص به بیمارستانهای جدیدی راه یافتم. و در یکی از این بیمارستانها که پاتوق چهره‌های سیاسی بود، از نزدیک با این چهره‌های سیاسی ملی وهمراه آنها با چهره‌های مربوط به رژیم شاه آشنا شدم و این بیمارستان محل تجمع بظاهر اضداد مینمود. 14 سال تمام خوب در این شخصیتها از هر دو گروه دقیق شدم بیهودگی و سرگردانی و بقول فلاسفه امروز پوچی(آپسوردیته) را در آنها از نزدیک مشاهده کردم و سرخورده از اینکه ملت ما و جوانان ما برای کسانی دل خوش کرده وخونها داده‌اند ، یک روز در بحثی با یکی از این سران باصطلاح ملی باو گفتم این چهره های سیاسی که برای این ملت بصورت بتی بودند، مرا بیاد این شعر می‌اندازد: کوه با آن عظمت آنطرفش صحرا بود دست بردامن هر کس که زدم رسوا بود. تا اینکه حرکت پیامبرگونه امام از قم آغاز گشت . و ندای بازگشت به اسلام و مبارزه در راه قرآن واسلام را با قدرت تمام سر داد. امام دستگیر و پس از چندی تبعید شد اما جوانان گمشده خود را یفاته بودندو با مطالعه و بررسی وغور در تاریخ با تمام وجود دریافتم که تنها رهبری امتها را باید پیامبران که مبعوث خداوندند و معصومین که از خطاو لغزشها بری هستند، بعهده بگیرند. و اگر آنها غایب بودند، تنها فقهایی شایسته وقابل اعتمادند که از ارزشهای الهی چون تقوا، عدل ، صیانت نفس و مخالفت با هوی برخوردار باشند، و این شرایط انتخاب رهبر همان است که در ولایت فقیه تجلی می‌یابد و تنها اوست که میتواند ره گشای امتها بفلاح باشد و بس. اینک من قسمتی از توطئه سیاسی در ارتباط با این انقلاب اسلامی هر چند از میانه راه است اشاره میکنم. صدام کافر بدستور اربابان آمریکائیش مانع از اقامت امام در عراق میشودو دولت کویت نیز بدستور اربابان خود مانع از ورود امام به کویت میگردد. هر چندامام علاقمندند به یک کشور اسلامی بروند اما مشیت الهی بر این قرار میگیرد که امام در قلب استکبار جهانی یعنی فرانسه بمبارزات خود ادامه داده و مردم جهان را انذار کنند. فرانسه همان جائی است که فراماسیونها و صهیونیستهای مشهورش برای شکست انقلابات جهان سوم رهبران بدلی تربیت میکنند و با کمی دقت بنظر میرسد کارتر و ژیسکاردستن و تاچر بر روی کشتی درگوادلوپ ماموریت شکست انقلاب ایران را به ژیسکاردستن واگذار میکنند . و مکرو و مکرالله والله خیرالماکرین. شعار مردم ایران، استقلال، آزادی، حکومت اسلامی است نمیدانم و شاید جهت مصلحت مسلمانان امام شعار جمهوری اسلامی را میپذیرند و برای اولین بار جبهه ملی در نشریه شماره 57 خود که تا به آن روز از اسلام سخنی ننوشته است بمبارکی این پیروزی شعار استقلال، آزادی ، جمهوری اسلامی را بالای نشریه خود درج میکند. و ایضاً امام نظر خود را باینکه نمیخواهند روحانیون رئیس جمهور شوند اعلام میکنند و بدین ترتیب گردانندگان صحنه اولین بارقه‌های امید را برای طرح ریزی توطئه سیاسی مشاهده میکنند. کوشش سران جبهه ملی و همفکرانشان و روحانیون وابسته جهت حفظ شاه بجائی نمیرسد. بختیار خائن یکی از سران جبهه ملی کابینه ضدانقلابی خود را تشکیل میدهد، شاه فرار میکند، کوشش بختیار برای جلوگیری از بازگشت امام بشکست می‌انجامد انقلابیون بدلی قبلا تربیت شده پس از فرار شاه خود را داخل صف یاران امام کرده و همراه ایشان به ایران میآیند و به علت این همراهی و به یمن وجود مبارک امام شهرتی کسب میکنند و شاید جاده برای به ریاست جمهوری رسیدن این انقلابیون بدلی قبلا با شهادت مرحوم دکتر شریعتی هموار شده باشد، 22 بهمن انقلاب به پیروزی میرسد بختیار را فرار میدهند. و عناصر سازشکار و انقلابیون بدلی بجای انقلابیون اصیل وارد صحنه شده و پستهای حساس را اشغال میکنند. (توجه شما را بخصوص مدنیها، امیرانتظامها، نزیه ها، مقدم مراغه‌ای هادر صحنه آنروز جلب میکنم) انقلاب قدم بقدم با رهبری قاطعانه امام به پیش میرود وامت رزمنده ایران به پیروی از امامش به رژیم جمهوری اسلامی ایران رای قاطع مثبت میدهد . انتخابات مجلس خبرگان انجام شده و خبرگان ملت مشغول تدوین قانون اساسی میشوند. آنروزها در میز کردی که در رادیو با برادران، عسکراولادی ، شیبانی ، عباسپور داشتم فکر میکنم گفته باشم به نظر من حکومت اسلام حکومتی است مخصوص بخود که تحت نظر ولی امر اداره میشود. مجلس خبرگان پیش‌نویس کذائی قانون اساسی را که تمام اختیارات را به رئیس جمهور تفویض میکرد و در دولت موقت تدوین شده بود رد میکند وقانون اساسی جدید و ولایت فقیه را بتصویب میرساند . و مخالفتهای عناصر شناخته شده با ولایت فقیه بجایی نمیرسد. امپریالیسم نومیدانه و شکست خورده در صدد انحلال مجلس خبرگان برمیآید ودراین حال طبق فرموده حضرت آیت الله منتظری آقای بنی صدر میگوید اجتهاد شامل 160 علم است که فقط من دارم و افرادی مثل آقای منتظری را مجتهد میداند. اما این علوم مربوط به اجتهاد را در فرانسه از چه کسی آموخته است؟ آیا اسنادیکه رهبران بدلی برای جهان سوم تربیت میکنند به او نیاموخته‌اند؟ والله اعلم ، رفراندوم در تایید قانون اساسی با موفقیت انجام میشود و اینک نوبت انتخاب رئیس جمهور است کاندیداهای انتخاب ریاست جمهوری معلوم میشود جلال‌الدین فارسی تنها کسی که در بین کاندیداها مطابق طبع امپریالیست نیست برایش خطرناک است در آخرین فرصت با ترفندی جالب از صحنه خارج میشود و امپریالیسم نفس راحتی میکشد و این شگرد بقدری حساب شده ودقیق بکار میرود که هر گونه فرصتی را از نیروهای اصیل اسلام برای معرفی کاندیدای جدید سلب میکند. آقای بنی‌صدر که از پیشرفته‌ترین روشهای تبلیغاتی و بقولی روش تبلیغاتی مارپیچ بهره مند است بطور غیرطبیعی در سرتاسر ایران با سخنرانی و در تمام نقاط حتی ده کوره‌ها باعکس و پوستر قهرمان صحنه میشود و در این زمان امام دچار عارضه قلبی میگردند و هنوز برای من روش نیست که آیا این بیماری از حیله‌های امپریالیسم بود یاخیر، و آیا این بیماری از شیوه از همان شیوه‌هایی نبود که بنی‌امیه و بنی‌عباس جهت مسموم کردن و بشهادت رساندن اجداد مطهرش بکار میگرفتند؟ روز انتخابات امام در بیمارستان قلب بستری است ، و همه جا برای آقای بنی صدر حتی در میان اطرافیان امام با شعار بنی صدر صددرصد تبلیغات گسترده ای میکنند. برادر امام در تایید بنی صدر اعلامیه میدهد بالاخره امام رای خود را بصندوق می‌اندازند و کوشش ما برای اینکه بفهمیم امام به چه کسی رای داده است بجایی نمیرسد ولی دستهای قوی شایعه میکنندکه امام به بنی صدر رای داده است واین شیوه حتی در من القاء شبهه میکندومن که معتقدم اگر بناست رئیس جمهور داشته باشیم وقتی مشروعیت خواهد داشت که امام به او رای داده باشد و در این شبهه باقی هستم که این بازیها یک توطئه سیاسی است برای اینکه آقای بنی صدر از صندوق بیرون آورده شود دچار شک و تردید میشوم که اگر امام به او رای داده باشد صلاح نیست که من به او رای ندهم اما چگونه شد که به او رای ندادم چاره کار در این دیدم که بقرآن کریم روی بیاورم. لذا از جناب آقای اشراقی که شاهد است درخواست کردم که برایم استخاره کند ونیت کردم که آیا به آقای بنی صدر رای بدهم یا خیر، و ایشان پس از استخاره فرمودند بسیار بد آمد. روشنفکران مسلمان ، وغیرمسلمان دقیقا توجه فرمایید که قرآن کریم آنروز چگونه جواب میدهد ”ونسوق المجرمین الی جهنم وردالایملکون الشفاعة الامن اتخذ عندالرحمن عهدا” (آیات 86 و 87 سوره مریم) و بدکاران را به آتش دوزخ درافکنیم. در آنروز هیچکس مالک شفاعت نباشد مگر کسیکه در پرستش حق از خدای مهربان (عهدنامه توحید کامل) دریافت کره باشد. بالاخره آقای بنی صدر انتخاب میشوند فشار شدید برای تنفیذ حکم ریاست جمهوری از راههای مختلف با استفاده از بیماری و مخالفتهای من بعلت نامساعد بودن حال امام بجائی نمیرسدو آقای بنی صدر به ریاست جمهوری منصوب میشوند و شدیداً فعالیت میکنند تا تمام مراکز قدرت را بدست گیرند با جانشینی فرمانده کل قوا (قدرت نظامی) و یا ریاست شورای انقلاب قوه مقننه و با تعیین وزیر اقتصاد و دارائی و رئیس کل بانک مرکزی بمیل خود (قدرت اقتصادی ) و با گماشتن یاران نزدیکش آقایان سلامتیان و غضنفرپور در رادیو و تلویزیون (قطب تبلیغاتی) را با انحصارطلبی کامل بدست میگیرند. دفتر هماهنگی بدون هیچ ضابطه قانونی تاسیس و با معرفی کاندیداهای نمایندگی مجلس شورا از طرف این دفتر آشکارا در قوه مقننه دخالت میکنند و همه جا فریاد برمیآورند که مردم باید به نمایندگی هماهنگ با رئیس جمهورشان رای دهند ولی در این مسیر شکست میخورندو آرزوها را بر باد رفته میبینند با اعتراض شدید به انتخابات آنرا خدشه‌دار عنوان میکنند و انتخابات مرحله دوم را به تأخیر می‌اندازد. اینک در فکر انتخاب نخست وزیر وتشکیل دولت بمیل خود برای بدست گرفتن تمام قوه مجریه را آغاز میکنند و بدنبال این تصمیم یک روز در حضور ما در هیأت وزیران اعلام میکنند که سنجش افکار دفتر هماهنگی نشان داده است که مدنی با 22% بیش از همه کاندیداهای نخست وزیری محبوبیت دارد ولی گویا امام با نخست وزیری مدنی موافقت نمیکنند لذا بفکر نخست وزیری دیگر می‌افتد. این بار نیز موافقت حاصل نشده و تشکیل دولت و اینجانب نخست وزیر بزمانی پس از تشکیل مجلس شورا موکول میگردد. در اینجا آقای بنی صدر بفکر جلب وزراء برمیآید از جمله از طریق آقای اشرافی بمن که کاندیدای نمایندگی مجلس شدم پیشنهاد ماندن در وزارت را میدهد اما من که خطر را احساس کرده ام پیشنهاد ایشان را رد کرده بیش از پیش عزمم را برای رفتن به مجلس جزم میکنم. بهبودی امام از طرفی وعدم برآورده شدن آرزوهای آقای بنی صدر توسط گروه هفت نفری بررسی انتخابات ضربه دیگری است که بر او وارد میشود. یاران ایشان بعلت تخلفات مکرر توسط امام از رادیو تلویزیون اخراج میگردند. مجلس شورای اسلامی با اکثریتی قاطع از نمایندگان پیرو خط امام تشکیل میشود، ودولتی مکتبی باتمام کارشکنیهای آقای بنی صدر از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد میگیرد ولی او هنوز حاضر نیست قطبهای مهمی مثل وزارت اقتصاد و دارائی، وزارت بازرگانی و وزارت خارجه را از دست بدهد اما مقاومت هایش در مقابل مجلس بجائی نمیرسد وقتی مجلس تصویب میکند که نخست وزیر مسؤولیت وزارتخانه های بی وزیر را بعهده بگیرد از امضای قانون سربار میزند وبا تمام قوا برای تضعیف ودر نهایت انحلال مجلس، تضعیف شورای نگهبان ، تضعیف قوه قضائیه، دادگاههای انقلاب، سپاه پاسداران ، کمیته ها ، و تمام نهادهای قانونی وانقلابی حملاتش را تشدید میکند. علنا با مطرح کردن وجود شکنجه در زندانهای ایران اعتبار جمهوری اسلامی را در جهان خدشه‌دار میکند وبا حملات شدید خود به دولت جمهوری اسلامی رسما در راه براندازی دولت قانونی قدم برمیدارد. با اینکه همیشه طرفدار آزادی گروگانها بود و میگفت که با گروگان گیری ما گروگان آمریکا شده ایم پس از آزادی گروگانها، آنرا خیانتی نابخشودنی مینامد ودولت را متهم به اختلاس بیت‌المال میکند. کوشش همه افراد خیر جهت براه آوردن ایشان بجائی نمیرسد و من اینجا هشدار امام را در ابتدای کار آقای بنی صدر در بیمارستان بیاد خواهران و برادران میآورم. سخنان امام: من یک کلمه برای آقای بنی صدر تذکر میدهم که این یک کلمه تذکر بهمه ملت است ”حب الدنیا راس کل خطیئه” (هر مقامی که برای بشر حاصل میشود چه مقامهای مادی ، چه مقامهای معنوی ، روزی گرفته خواهد شد وآن روز هم نامعلوم است توجه داشته باشید همه کسانیکه برای بشر خدمت میکنند، همه کسانی که دارای مقامی هستند دارای پستی هستند مقام آنها را مغرور نکند. این مقام رفتنی است و انسان در حضور خدای تبارک و تعالی ماندنی است. من از آقای بنی صدر میخواهم که مابین قبل از ریاست جمهور و بعد از ریاست جمهور در احوال روحیشان تفاوتی نباشد . تفاوت بودن دلیل بر ضعف نفس است، اما این نصیحت وسایر نصایح امام در ایشان موثر واقع نشد و بالاخره براهی رفتند که کشور را به پرتگاه سقوط بکشانند .امام فرماندهی کل قوا را از ایشان گرفت . و او شروع به اعلامیه دادن ونامه سرگشاده نوشتن کردو بخصوص نامه ای که با کمال بی ادبی در پاسخ امام نوشت و من نمیخواهم از محتوای آن ذکری بکنم. بنظر اینجانب آقای بنی صدر که طبق اصل 113 قانون اسای مسؤولیت اجرای قانون اساسی و تنظیم روابط قوای سه گانه را دارد و طبق اصل 121 که سوگند یاد کرده است پاسدار مذهب رسمی ، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی باشد و همه استعداد و صلاحیت خویش را در راه ابقاء مسؤولیتهایی که به عهده گرفته است بکار گیرد و خودرا وقف خدمت به مردم واعتلای کشور کندواخلاق ودین را ترویج نماید و از حق وگسترش عدالت پشتیانبی و ازخودکامگی پرهیز کند نه تنها کفایت سیاسی انجام وظایف خود را نداشته بلکه در جهت عکس اهداف فوق به صورت جریانی همراه با سایر نیروهای ضد انقلاب حرکت کرده است. و او حتی نتوانسته است روابط خود را با قوه مجریه بر اصل قانون وحسن نیت تنظیم کند چه رسد به اینکه روابط قوای سه گانه نزدیک شدن به امام و سوء استفاده تبلیغاتی از این حسن نیت امام بدست آورده است و با کمال تأثر این همه نصایح پدرانه امام را که با کمال دلسوزی در راه ارشادش بیان میکند بهیچ می‌انگارد . و او که می‌بیند این ملت ، در مدتی کوتاه عدم کفایت سیاسی کارتر و ژیسکاردستن را امضاء کرده است ، نمیتواند بفهمد که مجلس منتخب این ملت خواهد توانست عدم کفایت سیاسی او را امضاء کند. و با این دلایل واضح وهمراهی و همکاری آشکار آقای بنی صدر با این جریان امپریالیستی باید بگویم این امام واین ملت واین مجلس مدتی است اضافه بر عدم کفایت سیاسی به عدم کفایت عقلی او رای داده است. والسلام. رئیس- آقای زرگر 22 دقیقه صحبت کردند وهشت دقیقه بقیه وقتشان را به آقای خلخالی داده اند، آقای خلخالی بفرمایید. خلخالی- بسمه تعالی. به صبر کوش که ای دل خدا رها نکند چنین عقیق نگینی به دست اهرمنی با اینکه من به دعوت مسلمانهای ماوراء قفقاز تاشکند، سمرقند و دوشنبه و جاهای دیگر دراتحاد جماهیر شوروی بودم ولی با تلکسی که از وزارت امور خارجه برای احضار من زدند احساس وظیفه کردم با اینکه اجازه رسمی هم از مجلس گرفته بودیم آمدیم که در این مجلس سرنوشت ساز شرکت کنیم و اگردر تب 40درجه هم بودم من به این مجلس میآمدم وباید ملت ایران رشد فکری خودش را نشان بدهد ملت بزرگ ایران با شهدای پرارجش 15 خردادو 17 شهریور و جریانات خونین دیگری را پشت سرگذاشته است و تسلیم توطئه ها نمیشود. آن شبی که آقای بنی صدر در دفتر امام بودند با ایشان صحبت کردیم ایشان صراحتا گفتند که من چهار سال که رئیس جمهور هستم چهارسال دیگر هم رئیس جمهورم وشاهدش هم جناب آقای ابطحی بودند و من به ایشان گفتم که با این وضعی که من در شما میبینم بیشتر از شش ماه رئیس جمهور نخواهی بود. حالا خلاصه کم و زیادش خیلی مهم نیست. ما باید نگاه کنیم ببینیم که آیا آقای بنی صدر کفایت سیاسی دارند و یا نه؟ در کمال بی‌غرضی من میخواهم بگویم که ایشان کفایت سیاسی ندارند بچند دلیل . به دلیل اینکه بهانه به دست ضد انقلاب میدهد. در خارج و در داخل کسانی که با قانون اساسی، یا مجلس ، با همه نهادهای انقلابی سرسختانه مخالفت دارند در دورو اطراف او جمع میشوند ، مجاهدین خلق، فدائیان خلق ، تاجران محتکر، فراریها حتی چندی قبل با مدارک آمدند به من گفتند که دختر ناجی معدوم سپهبد قاتل مردم جنگجوی اصفهان در دفتر آقای بنی صدر بوده ودر دفتر هماهنگی رفت و آمد میکند. تمام بچه های طاغوتیان طرفداران دودمان پهلوی. تاجران محتکر جمهوری خلق مسلمان، همه اینها بالای سرشان نمیتوانند بگویند که درجمهوری اسلامی ایران پدران ما را اعدام کرده یا فراری داده اند روی این جهت به عنوان طرفداری از بنی صدر عنوان میکند و خودشان رامطرح میکنندو بزرگترین ضربه را میخواهند به پیکر جمهوری اسلامی ایران بزنندواینجا است که میخواهیم بگوییم که ایشان بینش سیاسی و کفایت سیاسی ندارد. برای خاطر اینکه این معانی را میفهمد درک میکند یا درک نمیکند. حالا شبهه را قوی بگیریم اگر درک میکند که خوب، درد بی درمان واگر درک نمیکند خوب، این آدم وقتی که این جور مسائل را درک نمیکند نمیتواند در راس یک مملکتی بوده باشد که مسوولیت بزرگی به عهده او هست بهانه به دست رادیوهای خارجی میدهد. شما این روزها مخصوصا شبها نگاه کنید رادیوی بختیار، رادیوی اسرائیل ، رادیوی آمریکا، مطالب را حتی در جلو مجلس تظاهرات میلیونی تشکیل میدهند ، آمریکا صدایش بلند است و میگوید که خیر، اینها همه به نفع بنی صدر هستند و پیدا است که اینها همه دست به دست هم داده اند که از این آب گل‌آلود امروزه استفاده کنند و ایشان همه اینها را میفهمند و کسانی را دارد که به این رادیوها گوش میکنند، باید بفهمد که چطور شده یک دانه از این رادیوها وقتی که امام حرف میزنند پشتیبانی که نمیکنند، با نفرت از مطالب امام یاد میکنند ولی از مطالب آقای بنی صدر تجلیل میکنند. خود این مساله میفهماند که ایشان بینش سیاسی ندارد. این است که همیشه از نهادهای انقلابی چه قبل از جنگ و چه بعد از جنگ انتقاد میکرده است. یکی از آن نهادها سپاه پاسداران است. سپاه پاسداران از همین طبقه مستضعفی که پدرانشان، برادرانشان ، خواهرانشان را از دست دادند و روی کار آمدند ایشان در دزفول ودرماهشهر ودر جاهای دیگر در خود اهوازدر آن دفتری که تشکیل شده بوده برای شورای عالی جنگ واینها رسما از پاسداران بد میگفت و این معنا را مردم در ک میکنند یک نهاد انقلابی که این همه خون داده چرا یک رئیس جمهور این همه از این نهاد انقلابی بخواهد صحبت کند انتقاد کند بد بگوید حتی به این جوری که سه میلیون اسلحه را سپاه برداشته برده یک جائی قایم کرده و نمیدانم مامنتظر هستیم که امام خدای نکرده چه جوری بشود که من با اینها تصفیه حساب بکنیم. خوب، کسی که اینقدر بینش ندارد، بینش سیاسی ندارد، تعزیر رادر دادگاههای انقلاب اسلامی اسمش را شکنجه میگذارد و بعدهم بوقش را میزند بجوری که بهانه را به دست ضد انقلاب در خارج وداخل میدهد این را نمیشود گفت که صلاحیت سیاسی برای ریاست جمهوری داشته باشد . در سخنرانیها هیچوقت ندشه است که ایشان مطابق میل امام بوده باشد . خدا میداند من نه بنی صدر را آدم منافقی میدانم، عقیده خودم این است نه یک آدم کافری میدانم ، مسلمست ، نماز هم میخواند. اما بینش و کفایت سیاسی یک مساله دیگری است ایشان بینش و کفایت سیاسی ندارد ، مردمی که همه پشت سر امام هستند خوب، این را میفهمد ودرک میکند. رئیس- شما دو دقیقه دیگر وقت دارید. خلخالی- در سخنرانیهایش عوض اینکه پیرو خط امام بوده باشد همیشه حرفهایی میزند که مخالف خط امام بوده باشد. خوب، ایشان مرتب تکیه میکند که 11 میلیون جمعیت به من رای داده‌اند خوب، ما هم قبول داریم به ایشان رای داده اند . اما رای برای خاطر چه داده اند؟ برای خاطر اینکه مردم درک کردند و فهمیدند حالا به اشتباه هم بوده است. توهم کردند که ایشان در خط امام است. خوب وقتی دیدنددرخط امام نیست مردم برگشتند . حالا که برگشتند در اینجا باز هم ایشان اصرار کند که شما باید در صحنه باشید. در چهاردهم اسفند در دانشگاه آن بازی را درآوردند و بعد هم آقای سلامتیان رفته در همدان شکست خورده است.عینا همان مساله است که آقای بنی صدر میرود جبران شکست او را بکند و برادرش را از صندوق بیرون بیاورد. تمام افرادی که با بنی صدر مخالف خونی بودند، آقای قطب زاده وقتی که بنی‌صدر روی کار آمد گفت فاجعه تاریخ اتفاق افتاد. حالا می‌بینیم که با آقای بنی صدر با هم هستند. من بخود آقای بنی صدر گفتم، دولت آقای بازرگان غیرانقلابی است ، گفت تعجب از شما است، اینها ضد انقلابند. ‎غیر انقلابی یعنی چه؟ خدا میداند که یک ذره دروغ نمیگویم ، یک ذره هم مجامله نمیکنم. گفت آن چه حرفی است که شما میزنید؟ از شما بعید است اینها غیرانقلابی نیستند، اینها ضد انقلاب هستند که باید نمیدانم چه بشوندوازاین حرفها، حالا میبینم که آقای بازرگان از ایشان حمایت میکند آقای قطب زاده ،دیگران و دیگران وهمه آنهایی که لیبرال هستند این نمیتواند در خط امام بوده باشد. رئیس- وقتتان تمام شد. به ترتیب نوبت آقایان مهنسد سحابی است که تشریف دارند، آقای حجتی بعد از اقای سحابی بودند، منتها چون آقایان معین فر و سحابی وقتشان با هم عوض شد،‌لذا آقای حجتی مقدم هستند اگر خودشان میخواهند ، تشریف بیاورند( حجتی کرمانی: بنده عرض کردم که اگر بعدش باشد بهتر است) آقای مهندس سحابی اگر الان آمادگی دارند، تشریف بیاورند. والا خانم اعظم طالقانی تشریف بیاورند. سحابی – آمادگی دارم. رئیس- آقای مهندس سحابی بفرمایید. عزت الله سحابی- بسم الله الرحمن الرحیم. ”ولاتکونوا کالتی نقضت عزلها من بعد قوة انکاثا تتخذون ایمانکم دخلا بینکم ان تکون امة هی اربی من امة” بنده که بعنوان مخالف این طرح ، اسم‌نویسی کرده‌ام قبل از اینکه دلیل مخالفتم راعرض کنم، توضیحی میدهم. بر اینکه دراین مخالفت نشانه‌ای و حاکی از آن نیست که من با همه اعمال آقای بنی صدر موافق باشم. کسانی که در سال گذشته در شورای انقلاب تشریف داشتند ، برادرانی که در آنجا بودند، درسال 1358 بموجب ایام انتخابات ریاست جمهوری و همچنین قبل از آن و بعد از آن ، آقایان اختلاف نظر بنده را با آقای بنی صدر شاهد بودند. ولی از آن روزی که ایشان به ریاست جمهوری انتخاب شد، من با خودم اینجور گفتم که ایشان از این به بعد رئیس جمهور واولین رئیس جمهور جمهوری اسلامی است. ما بدلیل تعهد ودلبستگی وعشقی که به جمهوری اسلامی وانقلاب اسلامی داریم موظف هستیم که اگر اختلاف نظری ، اختلاف دید، اختلاف بینش، تحلیل، هر چه هست. یا حتی اگراشکالاتی به خصوصیات وخصلتهاداریم، اینها را به زمین بگذاریم که دست بدست هم بدهیم که این جمهوری واین نهال جوان بیاری خدا ریشه دار شود. چندی بعد، در همین ایامی که مجلس تشکیل شده بود، یکی دیگر از برادران جناب‌ آقای خامنه ای به من گفتند که تو که ایشان را میشناختی، تو چرا حالا داری حمایت میکنی؟ خدمت ایشان گفتم که اگر شما هم رئیس جمهور شده بودید، حالا من از شما هم حمایت میکردم، چرا؟ برای ما اصل، بقاء و حفظ کیان جمهوری اسلامی است. واین جمهوری اسلامی راهم به طرق مختلف میشود تعریف کرد. خیلیها به ماهیت آن اعتراض دارند. خیلیها به آنچه که دردرون این جمهوری و در درون این کشور میگذرد، اعتراض دارند ، و اعتراضات هم بجا است، نقائص زیاد است، اشکالات حتی . اعمال خلاف شرع، خلاف قانون بسیار انجام میگیرد. ولی کیان جمهوری اسلامی با این اعمال فقط خلاصه وتعریف نمیشود جمهوری اسلامی ، معنایش برآن آرمانها و هدفهایی که به هنگام انقلاب در طی چند سالی که مردم مبارزه کردند، شکنجه شدند، زندان رفتند، شهید شدند و بالاخره درخیابانها به مبارزه پرداختند و شعار میدادندواز ته دل آرزوها داشتند کیان جمهوری اسلامی را آن آرزوها و آن آرمانها تعیین میکند. اگر ما هیچ جنبه ایجابی یا مثبت نتوانیم برای جمهوری اسلامی، برای تعریف آن بیان کنیم. لااقل از جنبه سیاسی میتوانیم این را بگوییم که جمهوری اسلامی یعنی استعمار و ابستگی نه، جمهوری اسلامی یعنی استثمار و تبعیضات سیاسی واقتصادی و فرهنگی نه، جمهوری اسلامی یعنی بازگشت به ارزشها و مبانی اصولی واخلاقی اسلام. جمهوری اسلامی یعنی خارج کردن و رها کردن انسان از زندگی یک بعدی مصرفی. لااقل اگر ما تعریفی در جهت ایجاب نتوانیم بکنیم، یعنی اگر نتوانیم بگوییم امروز چیست؟ میتوانیم بگوییم که امروز چه نیست؟ یا بر چه اساس تشکیل شده است. بهر حال حفظ این کیان، حفظ این وجود برای ما اصل است ولو آنکه درماهیت ودر کیفیت اموری که در درون این جمهوری میگذرد، ما بسیار معترض باشیم. خود بنده یکی از معترضین بسیار نسبت به اعمالیکه انجام میشود، و روندهایی که وجود دارد هستم، اما این اعتراض ما ، انتقاد ما، نسبت به ماهیت، نسبت به کیفیت امور ، حتی نسبت به اشخاص ومسؤولین ، اگر بخواهد تاآنجا پیش برود که وجود را نفی کند ، ما خلاف اصل قدم برداشته ایم . ما یکی از موارد اختلاف مان با جناب بنی صدر، این بود. این توضیح را برای این میدهم که این سوء تفاهم از اذهان خارج شود که اگر من بنام مخالف صحبت میکنم، نه به دلیل این است که بگویم که آقای بنی صدر خالی از عیب و نقص است. ولی مخالفت من بر چه مبنا است؟ بر این مبنا است که آنچه که در اعلام این طرح آنچه که دراین روندهایی که امروز به اینجا کشیده و در این مجلس، امروز مطرح است ومساله‌ای تاریخی وحساس وسرنوشت ساز است برای این امت واین انقلاب ، اینها روندهای سالمی نبوده است. من صریحا عرض میکنم شاید از یکسال ودوماه پیش در شورای انقلاب این اختلافات مطرح بود. بین آقای بنی صدر یکطرف، و برادرانی که سران ورهبران حزب جمهوری اسلامی هستند از طرف دیگر. این اختلافات مطرح بود و گاه در روزنامه‌ها، سخنرانیها ونطقها وخطابه ها بروز میکرد. سرانجام به ما اطلاع دادند که امام بسیار رنجیده وناراحت هستند وایامی هم بود که به تازگی از مریضی برخاسته بودند و از بیمارستان به منزل آمده بودند. دوران نقاهتشان بود، وایشان ما را احضار کردند و ما همه به آنجا رفتیم وایشان ناراحتی شدیدخودشان را ابراز کردند. آقای خامنه ای و آقای هاشمی شاید در آنجا تشریف داشتند و ایشان صریحا امر کردند که بروید، اختلافاتتان را حل کنید و به اصطلاح اعلامیه رفع اختلاف را هم بدهید. ولی همین رفع اختلاف واین اعلامیه، حدود شاید یکماه ونیم طول کشید و در آنجا ما شاهد بحثها وگفتگوهایی بودیم ، گواینکه ما تا حدودی در دعوایی که بین آقای بنی صدر و سران حزب جمهوری بود و در شورا بیشتر مطرح بود ما تا حدودی کنار و بیطرف بودیم ولی خوب، ناظر و شاهد بودیم. از آن زمان یکی از حرفهای آقای بنی صدر این بود که ”یک حرکاتی، روندهایی. یا به تعبیر خودشان توطئه هایی علیه من در جریان است” و منجمله دو نوار رامطرح کردند واین دو نوار هم حضور امام رسیده بود، ایشان هم شنیده بودند و دستور هم داده بودند که نسبت به اینها رسیدگی بشود. این یکی از موارد اختلاف بود000 و یکی از دردهای ایشان این بود که میگفت که ”طرف مقابل من دارد اینگونه اعمال راعلیه من انجام میدهد”. بنابراین، اگر من بخواهم مسؤولیتهایی را که قانون اساسی به عهده رئیس جمهوری گذاشته است، انجام بدهم با این بازیها نمیتوانم. خوب، آن جلسات بجاهایی رسید، حالا میثاق نامه ای نوشته شد و بعد از آن هم به آن میثاق نامه عمل نشد. و من صریحا میگویم که از دو طرف عمل نشد. هم از طرف حزب جمهوری عمل نشد وهم از طرف آقای بنی صدر. حال آن روندهایی را که ایشان آنروز ابراز واظهار میکرد واز آن شکایت داشت ودر آن نوارها منعکس بود. آن روندها همچنان به عملکرد خود ادامه دادند ولحظه به لحظه در برهه‌های مختلفی که دراین فاصله یکسال و خرده ای پیدا شد آقای بنی صدر را به مواضعی کشاند که برای حفظ خود، یا برای دفاع از خود ویا حیثیت وحق خود، کارهایی بکند، حرفهایی بزند، سخنانی بگوید یا احتمالا مصاحبه‌هایی بکند. من عرض میکنم که آن روندها امروز دارد میوه اش را میدهد. من به پیدایش این میوه، به ریشه‌های تکوین این میوه، به این طرحی که امروز در این مجلس تهیه شده است، به این معترضم، من میگویم این روند، روند سالمی نبود، بنی صدر عیبش این بود یا هست که حرف زیاد میزند، مرتب میگوید و پرده‌دری میکند، خیلی جاها هم از حدود احساس مسؤولیت خارج میشود، و یکی از ایرادات من همین است. از احساس مسؤولیت آنجور خارج میشود که کیان و وجود جمهوری را در معرض سوال و خطر قرار میدهدو بهانه بدست دشمنان و معاندین این انقلاب واین جمهوری میدهد. اما این ظاهر بیان است. او در اینجا مقصر، خیلی خوب، ولی طرف مقابل هم عمل میکرد. آرام در تمام سطوح عمل میکردو پیشرفت میکرد. یعنی آنچه را او و خیلی از مخالفین میگفتند روندهای انحصارگرانه دراین جامعه وجود دارد وجامعه به طرف انحصار دارد میرود، این انحصار همچنان ادامه پیدا کرد. ما نمیتوانیم به لحاظ اخلاقی، به لحاظ تعهد، به لحاظ احساس مسؤولیت نسبت به انقلاب، بگوییم تو طرف مقابل ، یا آقای بنی صدر ساکت باش واینها راتحمل کن. ولو اینکه منجر بشود به اینکه خودت هم از بین بروی. ما در عالم اخلاق ودر عالم تعهد، این حق را داریم، ولیکن به لحاظ قانونی ، در اینجا چه گناهی صورت گرفته است؟ یکطرف تعرضی کرده و طرف دیگر دفاعی کرده است. بنابراین ، اگر تقصیری هست ، تقصیر دو طرف است. یکطرف نیست. این طرح، ایکاش اینجور اصلاح میشد که آقای بنی صدر عدم کفایت سیاسی ، طرف مقابل هم مقصر در ایجاد این زمینه های عدم کفایت سیاسی ،ولی ما زمینه ها را اینجور نمی‌بینیم ، حرف ما در اینجا است که ممکن است یک کسی را شما به انواع مختلف اذیت بکنیدو شکنجه بدهید. ولی اوفریاد بزند، مردمی که دور هستند فریاد او را میشنوند ولی آن عملیاتی را که با او انجام میگیرد ، نمی‌بینند، مساله اینجا است. جناب آقای خامنه ای در روز قبل در سخنرانی خطبه نماز جمعه فرمودند که همه چیز تقصیر آقای بنی صدر است، ارتش اگر چنین است، تقصیر بنی صدر است، روزی که عراق به ایران حمله کردو ارتش آمادگی نداشت، تقصیر با بنی صدر است. اقتصاد اگر خراب است، تقصیر بنی صدر است. خیلی خوب، ما همه چیزها را میتوانیم بگوییم تقصیر دیگری است، ولی من میگویم جناب آقای خامنه ای برادر عیز، جنابعالی از تیر یا مرداد سال 1358 دروزارت دفاع تشریف داشتید معاون وزارت دفاع بودید، نماینده امام بودید، مورد اعتماد ایشان بودید، همه جور حمایت از شما وجود داشت ، قدرت شما در وزارت دفاع به تصدیق همه کسانی که در آن ایام در شورای انقلاب ، یا در مصادر امور بودند، از وزیر دفاع بسیار بالاتر بود. خودشما چه کرده‌اید؟ اگر عدم آمادگی ارتش در روز حمله عراق به ایران، به خاک وطن ما، تقصیر بنی صدر است، خوب، بنی صدر عملا از فروردین سال 1359 یا اواخر اسفند ماه 1359 وارد مسؤولیت فرماندهی کل قوا شد، ولی جنابعالی از هشت ماه، نه ماه قبل از آن تشریف داشتید و بعداز آن هم همیشه تشریف داشتید. بعد از آن هم شما عضو شورای عالی دفاع بودید. و شما حضور در مناطق جنگی داشتید، اگر تقصیری هست، اگر اشکالی ونقصی درامور جنگی ، یا در ارتش ، یا در قوای دفاعی کشور وجوددارد، شما هم دراین سهیم هستید. آیا شما کاری خواستید بکنید، برنامه ای برای پیشرفت، برنامه ای برای اصلاح تجدید سازمان ارتش ،‌آمادگی ارتش داشتید وارائه کردید و بنی صدر مخالفت کرد و جلویش را گرفت؟ خوب اگر اینها را شما سند ومدرک و نمونه وشاهدی دارید، بفرمایید. بنده حرفم این است، در هر امری که بفرمایید ، در امور اقتصادی بلی، آقای بنی صدر ، سه ماه یا چهارماهی (رشیدیان: طبق آئین نامه آقای خامنه ای باید یکربع ساعت دفاع کنند) خوب،‌ایشان که نوبت صحبت موافقت دارند جواب میدهند. بهر حال حرف ما این است که مثلا آقای بنی صدر میتواند بگوید هر آنچه گوئی هستم، لیکن تو چنانچه مینمایی هستی؟ آیا آن جبهه مخالف ایشان، آن جبهه مخالف، آیا واقعا دلسوزانه برای انقلاب ، دلسوزانه برای امام، در خط امام واقعا حرکت کرد؟ این همه امام، بجز ایام اخیر که خوب، واقعا ایشان ناامید شدند از اینکه بتوانند سازش و تفاهمی در میان سران و مسؤولین کشور ایجاد کنند و تصمیم خودشان را گرفتند، قبل از این ایام ، این همه امام خواهش کردند، توصیه کردند، نصیحت کردند، دستور دادندکه با هم سازش کنید، با هم همکاری کنید، هدفتان ضدیت با هم و نفی همدیگر نباشد. در این دعوا آیا فقط یکطرف بود؟ فقط یکطرف حمله میکرد؟ طرف دیگر سالم بودو تحمل میکرد؟ از سر بی نظری و بیطرفی اگر به روندهای یکسال وخرده ای اخیر نگاه کنید، می‌بینید طرف مقابل هم، اینجور نبود. بی تقصیر نبود، سهل است که تقصیراقدام، تقصیر تعرض را داشت، منتها تعرضی که بی سر و صدادر عمل انجام میگرفت،آنطرف هم تقصیر این را داشت که بی پرده میگفت، در آن حد پرده دری میکرد که آبروی جمهوری را میبرد. در امور اقتصادی هم تقصیرها به گردن آقای بنی صدر افتاد. بنی صدر یک پای موضوع بود. سه ماه یا چهارماه بعداز سقوط دولت موقت، اواسط یا اواخر آبان سال 1358 بود تا اواخر بهمن ماه که ایشان به ریاست جمهوری انتخاب شد، مسؤولیت وزارت دارائی را داشت، بعد هم که وزارت دارائی رفت، چندصباحی هم معاونین او بودند و بعد هم که وزیری را انتخاب کردند و شورای انقلاب هم آن وزیر را تایید وانتخاب کرد. حالا بنده یکی از مخالفین آن وزیر بودم ولی بالاخره شورای انقلاب هم رای داد. آقایان دیگری هم که در شورای انقلاب تشریف داشتند، آنها هم رای دادند. آقایان دیگر به معاونین وزارت دارائی اعتراضی نکردند، آقایان دیگر نسبت به انتخاب آقای نوبری به عنوان رئیس کل بانک مرکزی اعتراضی نکردندتا این ایام اخیر که درگیریها و مخالفتها به بن بست کشید وبه دهان مردم افتاد. آنموقع اعتراضات شروع شد. مخصوصا از زمان جنگ ودرگیریهایی که دولت آقای رجایی با نوبری داشت. این مسائل مطرح شد. حتی تا اسفند ماه سال 1359‌. چند روز قبل از عید، بعد از حوادث 14 اسفند و غیره امام آن پیام تاریخی وده ماده‌ای خودشان را دادند ودر آن پیام آقای بنی صدر را بعنوان رئیس جمهور، بعنوان فرمانده کل قوا تثبیت کردند. حتی شورای عالی دفاع را در آن حدودی که آقای بنی صدر به آن اعتراض داشت، در آن حدود تغییر دادند. آیا امام را هم میتوانیم بگوییم که ایشان هم اشتباه کردند؟ یا تحت تاثیر مثلا تبلیغات بنی‌صدر قرار گرفتند؟ حداقل شما دیگر ، این را نمیتوانید بگویید که تا اعلامیه 20 یا 25 اسفند که حالا من دقیقا تاریخ آن یادم نیست، تا پیام آن روز امام ، به دلیل همان پیام، بنی صدر فاقد صلاحیت بوده است، ولی از آن به بعد چه شد؟ چند عمل را آقای بنی صدر انجام داد. یکی ، نامه نگاریها و نامه پراکنیهایی بود که ایشان به مجلس وغیره و حتی سخنرانیهایشان در باره مساله گروگانها بود. این مساله گروگانها که از آبان ماه سال 1358 دراین کشور مطرح شده بود و خیلی از ما دلی در گروه این حادثه گذاشته بودیم . یعنی این حادثه را یک حادثه تاریخی میدانستیم. یک واقعه تاریخی که یک ملت ستم کشیده‌ای. فریاد برآورده قوانین را نقض کرده، زنجیرها را گسسته وسفارت آمریکا را اشغال کرده است و ابهت و حیثیت آمریکا را در دنیا لکه دار کرده ، این حادثه همچنان ادامه داشت و بحثها بر سر آن زیاد بود، راه حلها گاه پیدا شد، راه حلی در اواخر سال 1358 در شورای انقلاب مطرح شد. کورت والدهایم از آمریکا به ایران آمد. درجلسه شورای انقلاب شرکت کرد. طرحی بود، آن طرح را شورای انقلاب هم تصویب کرد و وزارت خارجه و رئیس جمهور هم مامور تعقیب آن طرح شدند، ولی خوب، آن طرح را نگذاشتند عمل بشود، عمل نشد تا اینکه بالاخره بعداز جنگ در یک شرایط اضطراری در یک شرایط تنگنا ، نزدیک انتخابات رئیس جمهوری آمریکا در یک شرایط ”فرس ماژور” بالاخره به نحوی مساله حل شد. خوب، یک عده ای اعتراض دارند، مجمله بنده که آن چهار ماده شرایط حل مساله را که مجلس شورای اسلامی تعیین کرد، آن شرایط تاریخی را در عمل اجرا نکردند یا آنچه که در عمل اجرا شد، مطابق با آن شرایط نبود. ولی تا این لحظه به آن اعتراض هیچکس جواب نداده است. یکی از حرفهای آقای بنی صدر این چیزها بود، خوب، بر سر این مساله ، او نامه پراکنی کرد واینطرف و آنطرف و مصاحبه هایی و ازاین قبیل حرفها که خوب ، بنظر بنده بعضیهایش هم زیاده روی بود، خوب، اعتراض را یکجا میگویند، به یک مقاماتی منعکس میکنندو مینشینند دنبال تعقیب قانونی مساله ، ولی تا امروز جوابی داده نشده است . آنروزی که آقای نبوی به اینجا تشریف آوردند ومطالبی گفتند بنده دقت کردم بالاخره تا آخر کار حمله به این وآن و این معترض وآن معترض واینها بود. ولی پاسخ مساله نبود. بعد آمد، حرکتهای دیگری شروع شد که آقای بنی‌صدر اسم اینها را حذف رئیس جمهوری میگذاشت یا روندهایی که بطرف حذف رئیس جمهوری میرود. یکی از آنها که بنده سخت به آن معترض بودم وهستم، همان قانونی بود که تحت این نام ”لغو فرمان همایونی” . این قانون بیش از آنکه متوجه آقای بنی صدر باشد، بیش از آنکه مثلا بخواهد اختیاراتی را از ایشان بگیرد ، یا حق امضائی را ازایشان بگیرد، توهینی به شورای انقلاب بود، و من تعجبم از این است که برادرانی که در شورای انقلاب تشریف داشتند، چرا اینجا دفاع نکردند؟ اصلا ”فرمان همایونی” در آن تاریخ وجود نداشت. اصلا دروغ بود. ”فرمان همایونی ” در تاریخ اردیبهشت ماه که آن لایحه در مجلس، مطرح شد ، یک چنین چیزی وجود خارجی نداشت. بلی در کتابهایی که دهها هزار و شاید صدها هزار جلدش چاپ شد و دست مردم است و مجموعه های قوانین وغیره این لغت بود. ولی تکلیف این، در شورای انقلاب معلوم شده بود. حذف شده بود. مثلا یکسری از اختیارات را به رئیس جمهور داده بودند ، یکسری از احکام خاص بود که از خصوصیات و ویژگیهایی بود که بایستی مقام رهبری انجام میدادند، تکلیف اینها معلوم شده بود. بنابراین، از آن تاریخ، یعنی از حوالی اردیبهشت ماه 1359 تا آن روزی که آن لایحه مطرح شد، فرمان همایونی در نظام جمهوری اسلامی وجود نداشت وجود واقعی و تحقق خارجی نداشت. چرا در کتابچه‌هاو یادر کتابها لغتش نوشته شده بود.ولی در این مجلس ، متاسفانه تحت این نام. آن را معرفی کردند و در حقیقت حذف بعضی از اختیارات رئیس جمهور، در امضاء وانتصابات وغیره بود. ولی بنام حذف نام ”فرمان همایونی” یا حذف اختیارات پادشاه گذشته و غیره اینجا معرفی شد. حالا . آقای بنی صدر هیچ و باصطلاح یکطرف موضوع است و اختیاراتی را دارند از او میگیرند هیچ، ولی دیگران هم اینجا حق اعتراض داشتندو بسیار هم جای اعتراض داشتند که آخر چرا در مجلس،‌ این خلاف شان مجلس شورای اسلامی است. اگر دولت هم آورده واشتباه کرده، باید مجلس این را اصلاح کند. بگوییم ما میخواهیم آن مصوبه شورای انقلاب را اصلاح کنیم. بگوید میخواهیم آن مصوبه شورای انقلاب را بدلیل نقایصی که دارد، ما به دلیل اینکه همه جا را به تفسیر مشخص نکرده میخواهیم، این را اصلاح کنیم. یا بدلیل اینکه بسبب مشکلات سیاسی که پیش آمده است، در بعضی جاها که حق امضاء وحق انتصاب نهایی را به رئیس جمهور داده است، میخواهیم آنها را حذف کنیم. خوب، آن یک واقعیت بود. شاید همه هم رای میدادند ، ولی اشکال این است که گندم نمائی و جوفروشی شد و بنده به این قانون از این جهت اعتراض داشتم. خوب، یکطرف معترض این مساله بنی صدر بود، ولی طرف مقابلش چه کسی است ؟ طرف مقابلش هم تنظیم کنندگان این قانون و تصویب کنندگان این قانون بودند. بهر حال، بنده فکر میکنم با شرایطی که پیش آمده است واین جوی که امروز حاکم است، و صرفنظر از اینها ، با موضع‌گیریهایی که اخیرا آقای بنی صدر کرده است،ایشان دیگر نمیتواند رئیس جمهور باشد. حداقل رئیس جمهور، کسی است که حسب قانون اساسی تنظیم کننده قوای ثلاثه است. چنین کسی بایستی در میان این سه قوه از اعتبار وحیثیت واحترامی برخوردار باشد وامروز این وجود ندارد . ولو آنکه این مجلس، به فرض محال این رای عدم کفایت سیاسی را رد کند. باز آقای بنی‌صدر نمیتواند رئیس جمهور باشد. و چه خوب بود که ایشان خودش استعفا میداد و نمیگذاشت کار به اینجا کشیده بشود. برای اینکه نمیتواند بااین شرایط و با این وضع و باصطلاح فقدان نفوذ واعتبار لازم، در میان قوای ثلاثه کشور آن وظایف هماهنگی را انجام بدهد. بنابراین، آنچه را که من میگویم بخاطر این نیست که‌ آقای بنی‌صدر از این ببعد رئیس جمهور باشد، یااین طرح به این دلیل رد شود. مخالفت من با این طرح، بخاطر آن سوابق است. بخاطر آن مجموعه حوادث و روندهایی است که صورت گرفته،تا این طرح زائیده شده است. اما حالا فرض میکنیم و حتما هم اینجور خواهد بود باین اکثریتی یعنی تعداد موافقین این طرح، که هم اسم نوشته اند و هم آن طرح را امضا کرده‌ اند ، بنابراین بطور خیلی جازم وقاطع میتوانیم بگوییم که این طرح در مجلس ، تصویب خواهد شد. ولی بعد چه خواهد شد؟ این بنی صدر از سر راه برداشته میشود. (رئیس: دو دقیقه دیگر وقت دارید) آیا همه مسائل اینجا حل خواهد شد؟ همه مشکلات کشور حل خواهد شد؟ (عده ای از نمایندگان : انشاءالله ) امیدواریم، ما آرزو داریم و خداوند به ما توفیق بدهد که درراه حل مسائل با خلوص بدون گرایشهای خاص شخصی و گروهی اقدام کنیم و عمل کنیم در جهت وحدت بیشتر بکوشیم و نه در جهت فرقت . ولیکن من باز با مجموعه شرایطی که پیش آمده است و دارد پیش میرود این نگرانی شدید را دارم که بعد از این اوضاع بدتر شود یعنی روند خشونت آمیزی که امروز در پیش گرفته شده است ، آقایان ما همیشه طرفدار این بوده و هستیم که مخصوصا در شرایط انقلابی این مردم هستند که تعیین کننده هستند ، مردم باید در صحنه باشند این قبول است اما اگر قرار باشد عزل نصبها قضاوت در باره تخلفات اشخاص ، حالا مسؤولین بالا هستند و یا افراد پائین اینها همه با تظاهر و راهپیمایی وشور و هیجان واحساسات مردم صورت بگیرد، پس قوه قضائیه اصلا به چه درد میخورد؟ اصلا دراسلام چرا گفتند که قاضی باید مستقل باشد. یک وجه استقلال همین است که اوضاع و جو وشرایط و احساسات عمومی واین حرفها در رای قاضی تاثیری نداشته باشد در یک چنین شرایطی قاضی آزاد نیست حالا بنی صدر اینجا کنار میرود اگر این روندی که امروز وجود دارد هر چیزی را ما بخواهیم ، با ریختن مردم به خیابان و تهیج مردم و بسیج مردم همه مسائل کشور را حل کنیم خود شما آقایان خود کسانیکه قوه مقننه هستید یا قوه قضائیه یا مسؤولین اجرائی کشور به زودی در مقابل مشکل وبن بست قرار خواهید گرفت، همیشه هم مردم یکدسته نیستند. رئیس- وقتتان تمام است. یکی از نمایندگان- خود مردم آمده اند. مهندس سحابی- مردم آمده اند ولی اینطور که مجلس را تحت فشار قرار بدهند و کسی اینجا مثلا تحت فشار قرار بگیرد یا قوه قضائیه یا غیره این برای آینده خود شما بد است یعنی در اینده آقای بنی صدر هم میرود کنار، شما در مقام مسؤولیت اجرائی قرار میگیرید میخواهید یک طرحی و یک قراردادی را میخواهید امضا کنید آنقدر شور و راهپیمایی وهیجان است و همیشه هم که مردم یکدست نیسیتند ومردم که دارای یک ترکیب واحد نیستنددر میان اینها ضد انقلاب هم هست، دشمن هم هست و آنها هم اینکارها را خواهندکرد. رئیس- وقتتان تمام است. مهندس سحابی- بهر صورت بنده برای اینکه صادقانه نقطه نظر خودم را خدمت آقایان گفته باشم این است که من دراین که آقای بنی صدر نمیتواند رئیس جمهور باشد حرفی ندارم و موافقم ولیکن بدلیل سابقه تکوینی این طرح من بااین طرح مخالفم و اصلا در رای آن شرکت نمیکنم. رئیس- موافق بعدی آقای سید محمد خامنه ای هستند. آقای آیت و آقای سید علی خامنه ای چون آقای مهندس سحابی نسبت به آنها مطالبی گفته اند خواسته اند از ماده 66 استفاده کنند ، عیبی ندارد در وقتتان استفاده کنید ، آنموقع اضافه میکنیم به وقتتان . آیت و خامنه ای – الان میخواهیم صحبت کنیم. رئیس- پس اول آقای آیت صحبت کنند. آیت – از وقتم استفاده میکنم. رئیس- بسیار خوب آقای سید علی خامنه ای بفرمایید. یکی از نمایندگان – آقای هاشمی تذکر نفرمودید که مجلس زیر هیچ فشاری نیست این خیانت است که بگویم زیر فشار است. رئیس- من اینها را یادداشت کرده ام ومیگویم من یکبار دیگر به خواهران وبرادران تماشاچی تذکر میدهم طبق آئین نامه مجلس شماها نباید و حق ندارید حرفی بزنید ویا اظهاری بکنید و یا شعاری بدهید (به هیچ نوی) خواهش میکنم نظم ما را مراعات کنید. سیدعلی خامنه ای – بسم الله الرحمن الرحیم00 رئیس- طبق ماده 66 آئین نامه اگر نماینده ای در ضمن صحبتش نسبتی به نماینده دیگری بدهد آن نسبت ناصحیحی و یا چیزی که موهن باشد یا حرفش را عوض بکند آن نماینده تا یکربع ساعت حق دارد وقت مجلس را در همان جلسه بگیرد و دفاع بکند آقای مهندس سحابی به آقای خامنه ای در مورد وزارت دفاع و حضورشان آنجا اعتراضاتی داشتند که در جواب حرفهای دیروز آقای خامنه ای بود ، آقای خامنه‌ای میخواهند از این حق استفاده کنند ولیکن خواهش من این است که احتیاجی هم نیست که از تمام یکربعشان استفاده کنند، سعی کنید این جوابتان را کوتاه‌تر بدهید که وقتمان را زیاد نگیرد. سید علی خامنه‌ای- من با مسلم بودن حق جواب ایشان ، از خود ایشان سوال میکنم، از خود ایشان که من در نوبت خودم صحبت کنم 00 رئیس- من گفتم ایشان گفتند که نمیخواهند اجازه بدهید ایشان قبول نکردند حالا آقای خامنه‌ای شما صحبت کنید. محمد خامنه ای – اگر ایشان قبول کند. رئیس- قبل از شما بنده پیشنهاد کردم و ایشان نپذیرفتند. سید علی خامنه ای – بسم الله الرحمن الرحیم. البته من از آقای مهندس سحابی تعجبی نمیکنم که تشریف بیاورند اینجا و در پوشش مخالفت با این طرح یک سری مسائلی را مطرح کنندکه بین ما وایشان همواره آن مسائل وجود داشته است. یعنی با شیوه ای که ما از آقای مهندس سحابی سراغ داریم اینکار میساخت و خود این روش ایشان نشان دهنده میزان صحت این ادعائی است که ایشان کرده اند وگفته اند که در شورای انقلاب یکطرف قضیه سران حزب جمهوری بودندوآقای بنی صدر در طرف دیگر قضیه قرار داشت و ما (یعنی ایشان وبعضی دیگر از دوستانشان) داخل در دعوا نبودیم، نوع عمل ایشان نشان میدهد که چقدر این حرف میتواند درست باشد ، خیر ، ایشان ودوستانشان هم در منازعات شرکت داشتند یعنی اگر این چنین که ایشان گفتند بین ایشان و آقای بنی صدر اختلافات زیادی بود، اما در یک نقطه با هم مشترک بودندوآن نقطه مخالفت با حزب جمهوری اسلامی نبود مخالفت با عناصری در شورای انقلاب بود که جامع آنها دفاع از یک خط خاصی بود، حالا آن خط را ما خودمان خط اسلام فقاهت میدانیم، خط اسلام متنی کتاب و سنت میدانیم، ایشان میتوانند آن را اسم دیگری برایش بگذارند در آن جمعی که در مقابل آقایان در شورای انقلاب قرار داشتند افراد حزب جمهوری اسلامی نبودندکسانی هم بودند که ذعضو حزب جمهوری اسلامی مطلقا قرار نداشتند اما در مورد 00 مهندس سحابی- آقای هاشمی ، پس من هم میتوانم حرف بزنم. رئیس- ایشان که هنوز به شما چیزی نگفته اند، اگر چیزی گفتند البته که میتوانید. آقای خامنه‌ای من خواهش میکنم روی افرادی که دراین مجلس هستند چیزی نفرمایید شما از خودتان دفاع کنید . قبلا هم ما عین این جریان را برای آقای منتطری داشتیم که دوباره از ماده 66 استفاده کردند. سید علی خامنه ای- مساله بودن بنده در وزارت دفاع را که ایشان مطرح کردند برای من واقعا مایه تعجب شد برای خاطر اینکه آقای مهندس سحابی بایستی توجه میکردند که وزارت دفاع طبق هیچ قانونی، نه قانون جمهوری اسلامی ، و نه رویه ای که قبل از تنظیم قانون وجود داشت و نه در قوانین قبلی حاکم بر سرنوشت ارتش نبوده است و الان هم نیست یعنی وزیر دفاع به قول خود نظامیها در چانل فرماندهی در ارتش مطلقا قرار ندارد نه وزیر دفاع و نه هیچیک از عناصر وزارت دفاع، وزارت دفاع صرفا یک واحد پشتیبانی کننده از ارتش است یعنی تولیدات ارتش را وزارت دفاع عهده‌دار است مسائل سیاسی و قراردادهای گوناگونی را که ارتش احتیاج دارد یا خارج از کشور بگذارد یا با واحدهای تولیدی داخل کشور، تمام آنها را وزارت دفاع انجام میدهد رابط ارتش و قوه مقننه و دولت هم وزارت دفاع است. در فرماندهی و تشکیل یگانهای نظامی وادره آنها و تعیین فرماندهان آن مطلقا وزارت دفاع هیچ مسؤولیتی نه آن وقت داشته است نه طبق قوانین ما دارد و نه در گذشته قبل از انقلاب داشته است. بنده در وزارت دفاع اول یک چندماهی بعنوان معاون وزیر دفاع بودم وبعد که دولت سقوط کرد بعنوان نماینده شورای انقلاب در وزارت دفاع. (این عین متن آن حکمی است که برای من صادر شده است) در آن ایام ماالبته در مورد واحدهایی که مربوط به وزارت دفاع بود مثل اتکا و سازمان صنایع ملی و غیرذلک تلاشهای زیادی کردیم که خوشبختانه به نتایج خوبی هم رسید علاوه بر این با اینکه بنده بطور قانونی در ارتش هیچگونه دخالتی نمیتوانستم داشته باشم با استفاده از علاقمندی وایمان عناصر نظامی که به من بعنوان یک فرد مومن به انقلاب اظهار علاقه میکردندو گزارشهایی میدادند با استفاده از این ایمان وعلاقه آنها خیلی کارهای مثبت هم توانستیم در ارتش انجام بدهیم که اگر چنانچه آن کارها انجام نمیگرفت بعد معلوم میشد کمااینکه یک مقداری هم معلوم شد که خلاء حضور یک فرد وابسته به انقلاب در آن تشکیلات چگونه خساراتی را ببار میآورد لکن ازاین که بگذریم (یعنی از آن ارتباطات شخصی که بین بنده و بعضی از عناصر نظامی بود مطلقا رابطه قانونی وجود نداشت واختیاری وجود نداشت حدود اوایل اسفند ماه بود (شاید هم چند روزی جلوتر ویا عقب تر) آقای بنی صدر فرمانده کل قوا شدند یعنی نماینده امام و نماینده فرمانده کل قوا در حقیقت شدند وبه این نام نامیده میشدندو آمدند بنده دیدم که دیگر بودن من در وزارت دفاع هم یا ضرورت ندارد ویا امکان ندارد برای خاطر اینکه آقای بنی صدر اجازه فعالیت بما نمیدادند، هم چنانی که در شورای عالی دفاع هم بعد از آنکه حالا خواهم گفت اجازه فعالیت و تلاش را به ما مطلقا ایشان نمیداد. لذا این بود که من با دوستانم مشورتی کردم واستعفائی نوشتم وآقای بنی صدر هم از اینکه من استعفا کردم خیلی استقبال کرد و من حدود اول اسفند 1358 (یعنی اول یا دوم اسفند ماه) بود که از وزارت دفاع و از همان سمتی که بود خارج شدم به مجری که بنده بیرون آمدم اولا در همان روزها که استعفای بنده منتشر شد در داخل ستاد مشترک بعضی از عناصر که بعدها شناخته شدندو کارهایشان هم دانسته شد تلفنی و حضوری بهم تبریک گفتند پانزده روز حدودا بعد از خروج من طبق تحقیقاتی که بعدا از کودتاچیان بعمل آمد اولین جلسه توطئه برای کودتا تا حدودا پانزدهم اسفند تشکیل شد. در حدود اردیبهشت ماه اولین حرکات (یا اواخر فروردین) اولین تحریکات ضد انقلاب در ارتش آغاز شد وبالاخره در بیستم یا هیجدهم تیرماه بود که تمام مقدمات کودتا آماده شده بود و قرار بود که کودتا انجام بگیرد یعنی حدودا در ظرف 4 ماه که حضور نماینده امام در ارتش در حقیقت وجودنداشت اینهمه حوادث پیش آمد از اینجا میتوان فهمید که حضور نماینده امام بقول شما ونماینده شورای انقلاب آنچنان که بود حتی در وزارت دفاع چه اثری در ارتش میتوانست بگذارد بنده مفتخرم که در مدت بودن در وزارت دفاع با آنکه مستقیما در ارتش هیچگونه دخالتی نکردم اما کمترین کاری که انجام گرفت این بود که این حضور خودمیتوانست، حضور انقلاب درارتش تلقی بشود حالا اقداماتی که ما در آنجا کردیم اقداماتی بود که متناسب با من بود یعنی من بعنوان یک روحانی عضو شورای انقلاب در آنجا و نه بعنوان یک فرمانده میتوانستم سازمان سیاسی ایدئولژیک را تشکیل بدهم واینکار را کردم. میتوانستم انجمنهای اسلامی را در ارتش بوجود بیاورم و اینکار را کردم وبوجود آوردم. میتوانستم در یگانها بعنوان یک فرد روحانی حضور پیدا کنم و سخنرانی کنم و فرماندهان را گرم کنم میتوانستم برای فرماندهان سطح بالا جلسات توجیهی داشته باشم و هر هفته یعنی در اواخر هر دو هفته یکبار اینکارها را داشتم واینکارها را کرده ام حالا من در آن جا چه کرده‌‌ام خیلی نمیخواهم به این پاسخ بدهم من میخواهم مقایسه ای که این برادر محترم مان در اینجا کردند آشکار بشود که چقدر میتواند این مقایسه منصفانه باشد. آقای بنی صدر از اول اسفندماه فرمانده کل قوا شدند یعنی تمام مسؤولیتها آمد زیر دست ایشان بعد به اختیار و به تمایل ایشان فرماندهان و رئیس ستاد انتخاب شدند از آنجا به پایین همه چیز دراختیار ایشان است یعنی همه فرماندهانی که انتخاب شده اند و همه کسانی که به کار گماشته شده‌اند وهمه عملکردها از پائین به بالا میرود در راس مخروط ومسؤولیتش متمرکز میشود این خاصیت فرماندهی است وقتی کسی قبول کرد که فرماندهی این است ، مسؤولیت هم همه در آنجا متمرکز میشود بعد من سوال میکنم که چرا بایستی کودتا انجام بگیرد آنچه که دیروز من خیلی روی آن تکیه نکردم این مساله بود (در نماز جمعه) که کودتا چرا باید انجام بگیرد؟ آقای بنی صدر مثل اینکه حضورش به معنای یک امنیت برای کسانی بود که میتوانستند این فکر را درارتش در ذهنشان بگذرانند بعد ازآن که یکسال و خرده‌ای (یکسال و یک ماه ) تقریبا از انقلاب میگذشت واین فکر در ذهنشان حتی بصورت عملی خطور نکرده بود این در مورد مساله ارتش ،البته بعد از آن (رئیس: شما از پانزده دقیه دو دقیقه وقت دارید) بنده دیگر در ارتش نبودم البته در اردیبهشت ماه امام ، بنده و آقای دکتر چمران را بعنوان نماینده خودشان در شورای عالی دفاع انتخاب کردند ما تلاشهای زیادی کردیم آقای بنی صدر جلسه شورای عالی دفاع را تشکیل ندادند از روزی که ما به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع منصوب شدیم تا شروع جنگ، گمانم جلسات شورای عالی دفاع حداکثر دو جلسه تشکیل شده بود یعنی از اردیبهشت تا سی و یکم شهریور ماه که من به امام مراجعه کردم و گفتم که ایشان تشکیل نمیدهند امام ایشان را مورد مؤاخذه قرار دادند تازه در شروع جنگ هم جلسات شورای عالی دفاع تشکیل نشد تا آنوقتی که امام آن فرمان را دادند . این وضع است و من اگر چنانچه انشاءالله یک روزی نه در این مجلس که وقت کم ومحدوداست (انشاءالله فرصت پیدا کنم در یک محضر عظیم جزئیات مطالبی را که در زمینه شورای انقلاب (و در آن مورد هم البته متاسفانه وقت من تمام شد) و همان میثاق هم که ایشان گفتند من نظر دارم یک کلمه هم اینجا عرض بکنم آن شبی که میثاق را وشتیم که اعضای شورای انقلاب به احترام فرمان امام از اختلافاتشان بگذرند فردای همان روز روزنامه انقلاب اسلامی دو، سه ساعت هم زودتر از وقت موعود درآمد با تیتر درشت ”توطئه آیت” یعنی حتی یک نصف روز هم مهلت ندادند بلافاصله بعد از آنکه آن میثاق امضاء شد اینکار را کردند . بنابراین من از اینکه ایشان آنطرف را مدافع و اینطرف را متعرض جلوه دادند بحثهای دیگری دارد که بعد عرض میکنم در زمینه مسائل نظامی هم این خلاصه مطلب بود که عرض کردم مطالب فراوانی دارم که نه در پاسخ ایشان که پاسخ ایشان داده شد برای روشن شدن اذهان ملت انشاءالله در آینده خواهم گفت. رئیس- بسیار خوب، آقای سید محمد خامنه ای نوبتشان است، همانطور که میدانید چون دراین بحث رای زیاد گرفته نمیشود، یک قدری تاب مجلس برای ادامه بحث بیشتر است. چون اگر بخواهیم زمان کمتر طول بکشد من پیشنهاد میکنم که حداقل یکساعت وقت را امروز تمدید بکنیم (عده‌ای از نمایندگان: آقای هاشمی، بعدازظهر بگذارید) بعدازظهر نمیشود. اگر برای بعدازظهر گذاشتید این بحث حساسی است مردم میخواهند گوش بدهند،‌میخورد به وقت اخبار ، آنوقت مردم نمیتواننند گوش بدهند . آئین‌نامه میگوید ما دو ساعت بیشتر نمیتوانیم در یک جلسه تنفس داشته باشیم . فعلا آقایان اگر موافقند تا ساعت یک تمدید میکنیم تا ببینیم، کسانی که با یکساعت تمدید وقت موافقند قیام کنند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای سید محمد خامنه ای برای صحبت تشریف بیاورند. لطفا همهمه نباشد. هم تماشاچیان و هم آقایان نمایندگان. سید محمد خامنه ای – بسم الله الرحمن الرحیم. ”الحمدالله الذی لبس العز و الکبریا و اختار همالنفسه دون خلقه والصلوة علی سیدالانبیاء و خیرخلقه و علی المعصومین من ولده‌ و علی ائمة المومنین وعلی الشهداء والصدیقین والسلام علیکم و رحمة الله (نمایندگان: سلام علیکم) مطلبی که ناگفته بماند بنظر من با حضور برادرانی که در صف موافقین هستند نخواهد بود. من به حسب بضاعت کمی که دراین بین دارم و داشتم سهمی را برای خودم در نظر گرفتم که با اجازه برادران آن را بعنوان مقدمه ای بر مطالب سایر برادران به سمع ملت بزرگ ایران رسانده باشم. ولی مطالبی که آخرین مخالف اظهار داشتند، من را برآن داشت که مقدمه ای هم ذکر کنم.مطلب این است که ملت ایران دقیقا وعمیقا بداند که این مجلس امروز برای چه کاری نشسته است و ماهیت آن از این لحظات قلب نشود و اشتباهی پیش نیاید. مسیر کار را به مسیرهای شخصی نبرند . یک عمل صحیح وعمیق ملت ایران واساس قانونی را به حساب تسویه حسابهای شخصی نکشند. تمام حاضرین تا آخرین لحظات معتقد به قدرت و قوت و استحکام مقام ریاست جمهوری در قانون هستند و بودندو به شهادت ملت ایران که سخنرانیهای من را شنیده، مصاحبه‌های من را دیده وخوانده‌اند ودر این مجلس صحبت کردم، در عرض مدت ریاست ایشان از ناحیه من مخالفتی اظهار نشد با اینکه تا ساعت 12 شب انتخابات به شهادت یکی از برادران که (آقای شاه آبادی مثل اینکه تشریف ندارند) خود ایشان جزو کسانی بود که من برای انصراف عده ای از دوستان از حمایت ایشان بدون تعصب عیوب کار را میگفتم، ما دنبال حزب ، شخص، اشخاص و اغراض نیستیم، این را ملت ایران بدانند و هیچگاه این را بصورت دیگری درنیاورند. اگر حسابهای شخصی بود واگر کار آقای بنی صدر عکس‌العمل بود، امام نمیفرمود ”من یکسال صبر کردم” امام یکسال به طرفداری حزب یا اشخاصی صبر فرموده بود؟ یا اینکه مسائل مطلق، بدون آلایش در سطح منافع مردم بود و ایشان رنج میکشید و تحمل میکرد؟ و آیا این رنج را از کسان دیگری میکشید و تبعیض قائل میشد؟ کسی را رسوا میکرد و دیگری را نمیکرد؟ آنطور نیست . بعلاوه با اینکه در ردیف صحبتهای من نبود، من دو نکته را از ایشان گرفتم که اثبات بی کفایتی رئیس جمهور را میکند. یکی اینکه ایشان در مقام مقابله برمی‌آمد و هر ناسزائی را به ناسزائی و گاهی بالاتر جواب میگفت در عرف ما این درست برخلاف موازین شخصی است که شغل عمومی میگیرد و به اصطلاح حاکم است . در قرآن از آیات مشهوری که بر افواه هست همین آیه است که : ”ولا یجرمنکم شنئان ق. علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی” و تقوی یکی از شرایط ریاست جمهوری است که من اصلش را خواهم خواند. دوم اینکه ایشان اشاره کردند که آقای بنی صدر قدرت تحمل و تسلط بر زبان را نداشت و از این رو مطالبی میگفت که مضمون کلامشان این بود که به رسوای میکشید و ملت وانقلاب و جمهوری را در انظار عالمیان خوار میکرد . این خود دلیل دومی بر بی کفایتی یک چنین شخصی است. بنابراین همانطور که صریحا هم ایشان گفتند، بیان ایشان دفاع از بی کفایتی نبود،ایشان بی کفایتی را صریحا وتلویحا وتضمینا پذیرفتند ، ولی در آخر این را هم افزودند که دعوا شخصی است. حالا که ایشان را حکم بر بی کفایتی میکنید، بیایید در شهر هر آنچه هست گیرید واین قسمت دومش مورد قبول ما و مجس نیست ، بنابراین ، این مساله بنظر ما حل شده است. جز این یک نکته که تذکر داده شد، ملت بدانند ما بر حسب وظیفه شرعی وقانونی در این مجلس به این مطلب میپردازیم. مسائل شخصی را شش ماه قبل هم میتوانستیم بکنیم ومن بشخصه کسی هستم که اگر وظیفه شرعی اقتضا کند هر لحظه باشد حرفم را میزنم. حرمت قانون و حرمت مقام بود که تاکنون دم بسته بودیم و امروز بعنوان اینکه ایشان صلاحیت ندارد صحبت میکنیم. در مقدمه صحبت بنظر من مدخلی لازم است و ضمیمه و توضیحی. اولا کلام از بی کفایتی است هر مطلبی مشعر بر تخلف در صحبتهای ما باشد از این نظر نیست که به تخلف و رسیدگی تخلفات میپردازیم . بدلیل اینکه در صلاحیت مجلس نیست. مربوط به دیوان کشور است و ما در مقام اثبات بی کفایتی واظهار آن به گونه ای که ملت عقیده ما را بدانند و من معتقد نیستم که چیزی بر معلومات مردم خواهم افزود. جز چند کلمه که بدانند ما مدخل فکری‌مان چیست. ما وقتی بی کفایتی مطرح میکنیم از رئیس جمهور چه برداشتی داریم و چه میخواهیم و چه شایستگیهایی در او شرط است که بالفعل نیست و ماشخص را بعنوان فقدان آنها از مقامش پائین میآوریم . در اصل 115 جزو صفاتی که ذکر کرده که از رجال مذهبی و سیاسی باشد وایکاش قبل از انتخاب هم روی این صفات دقت میشد و صفاتی که ذکر شده ”مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه وامانت و تقواو چیزهای دیگری که مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور”. اینها را ما فرد، فردش را میتوانیم در باره اش بحث کنیم ولی من میدانم که مطالبی هست که برادرانمان در چنته دارند ومن در صدد این نیستم که تمام مطالبی را که میدانم بگویم. در نظر دارم بحثی را بعنوان مدخل وبیشتر برای اینکه ملت ایران بدانند که ما چگونه فکر میکنیم و چگونه میخواهیم عمل کنیم بیان کنم. در فرهنگ ما ازاصول اولیه اسلام و منابعش یکی کتاب است ودیگر سنت که از طریق عترت میرسد و میدانیم که اگر عترت نبود، قرآن مفسرو مبین نداشت من بدلیل اینکه در قرآن مشخصات روشنی از تقوا و متقین به حدی که بتوانم اینجا در باره‌اش بحث کنم نیست و ”حمال ذووجود” به تعبیر امام، یعنی آیات قرآن تفاسیر گوناگون برمیدارد به نهج‌البلاغه رجوع کردم که در آنجا خوشبختانه عترت به تفسیر قرآن برخاسته و خطبه ها و نامه های متعددی از امام هست که تقوی را تعریف کرده است برای تیمن و تبرک مواردی را در نظر گرفتم که بخوانم وعبور کنم و حتی‌المقدور وقت کمتری را صرف کرده باشم ”فاعتبروابما اصاب الاصم المستکبرین من بلکم من بأس الله و صولاته ووقایعه و مثلاته واتعظوا بمثاوی خدودهم ، و مصارع جنوبهم” . امم مستکبر را در نظر داشته باشید آرامگاه آنها ، جای آنها را ببینید و روی تکبر و اثرات آن دقت کنید وبعد ”واستعیذ وابالله من لواقح الکبر کماتستعیذونه من طوارق الدهر” از اثرات کبر هم به خدا پناه ببرید، در بخش دیگری ، فالله الله فی عاجل البغی وآجل و خامه الظلم و سوء عاقبة الکبر فانها مصیدة ابلیس العظمی و مکیدته الکبری” کبر مشخصه ایست که دام ولانه ای از ابلیس است و کسی که بکر داشت، اسیر شیطان است. ”التی تساور قلوب الرجال مساوره السموم القاتله” کبری که همچون سم در تمام نهاد وجود انسان و بعد در جامعه اثر میگذارد، چون در مقام خواندن و ترجمه کردن نیستم و صفات والی را هم لازم است مقدمتا اشاره کنیم ، در مواردی از فرمان امام به مالک اشتر مشخصاتی را باز نشان کردیم که توجه اجمالی به آنها لازم است. ایاک و مساماء الله فی عظمته والتشبه به فی جبروته فان الله یذل کل جبار و بهین کل مختار” . از شرایط اول ولایت و قبول حکومت اسلامی این است که شخص از تشبه در جبروت و کبریا به خدا دوری کندوامام به کسی که این صفات را داشت فرمان حکومت نمیداد خصوصیات دیگری نیز هست که من اشارتا میگویم برای اینکه ما در آینده اثبات بی کفایتی رئیس جمهور را در تطبیق با این موارد به دست خواهیم آورد ”ولیکن ابعد رعیتک منک و اشنعهم عندک اطلبهم لمعایب الناس” بدترین کسان درمیان مردم کسانی هستند که عیب جوئی میکنندوهنرشان باز کردن عیوب مردم (و به تعبیر مخالفی که اینجا پرده‌دری تعبیر کرد) پرده‌دری میکنند که اینها سزاوار فرمان‌داری و حاکمیت بر ملت اسلام ندارد، ”وانما علیک تطهیر ما ظهر لک ” آنچه را که می‌بینید پرده‌پوشی کنید و پاک کنید واز طرق و وسایل مناسب برای اصلاح آن بکوشید ”ولاتدخلن فی مشورتک بخیلا یعدل بک عن الفضل ” ودر بخش دیگری ”فلایکونن لک بطانیه فانهم اعوان الاثمة واخوان الظلمه” تکیه گاه سوم در این روال عبارت است از صفاتی که در یاران والی وحاکم باید باشد. برای اینکه کسانیکه برای پیشینیان کمک و دستیار فاسد بودند اینها نمیتوانند برای مسلمین خیرخواه و خیراندیش باشند، ”وان ظنت الرعیه بک حیفافا صحر لهم بعذرک واعدل عنک ظنونهم با صحارک” صفات چهارم یا پنجم آنکه . حاکم اسلامی باید با مردم مقابله نکندوآنها را در مقابل نظرات خودش مجبور به تسلیم نسازد . بلکه باید در مقام عذرخواهی دربیاید. ”وایاک والاعجاب بنفسک والثمة بما یعجبک منها وایاک والاستئثار بماالناس فیه اسوة” این مشخصات و بسیار دیگری که وقت کافی نیست من میل داشتم به همین اکتفا کنم و وقتی را هم برای بعضی از دوستان باقی بگذارم و سعی میکنم فقط ارتباط اینها را با قضیه بصورت کبرایی برای صغرای منظور نظر ما بیان کنم. صفات یک حاکم اسلامی در آقای بنی صدر وجود نداشت . نه اینها بلکه چیزهای دیگری که میتوانستیم و میتوانیم آنها را ارائه کنیم و با یک حساب سرانگشتی ساده کسی که فاقد حتی یکی از اینها باشد سزاوار نیست ومن بیش از 5 یا 4 آن را اینجا ذکر کردم که باز هم هست. من کبر و کبریای این مرد را، و هر آنچه را که میدانستم به کناری گذاشته بودم. ولی از خاطر نمیبرم، برخورد اولیه گرفتن فرمان از امام را و این طلیعه بدی بود با علم باین که این ارتباط ناشی از ارتباطی است که منشا قدرت یک رئیس جمهور ولی فقیه است ، وقتی رابطه متزلزل باشد ، پاره خواهد شد یا رئیس جمهوری نخواهد ماند یا ولی فقیه به کنار گذاشته خواهد شد. این روش در طول تمام مدت ادامه داشت. من معتقدم کسانیکه از ملت ایران میشنوند ، کاغذ و قلمی بردارند واین موارد را شماره‌گذاری کنند مبادا که معتقد به این باشند که دلایل بی کفایتی واهی بوده و با چند چیز مختصر دلایل بی کفایتی آقای بنی صدر متعدد است و ما از همین جا مایه میگیریم و بدون اینکه وارد بحثهای جدلی بشویم و چیزهایی راکه مورد اختلاف هست به میان بکشیم با یک حساب ساده نگاه میکنیم که رئیس جمهور ایران شایستگی این مقام را در عرض این مدت نداشته وامروز آن بی کفایتی را به نهایت رسانده است و بنابراین از نظر ما قابل دوام نیست. چیزهایی که صحبت خواهد شد، ایشان از حدود خودش ، و مقررات حاکم بر خودش و از سوگندی که در قانون اساسی خورده بود کراراً و مراراً تعدی کرده است. از همان اول اشاره شد دخالت ایشان در صدا و سیما، در انتخابات مجلس شورا تاسیس دفتر هماهنگی غیرقانونی، تاسیس گارد و تضییع اموال مردم که در تعبیر امام ”حایف الدول ” از صفات صریح ، به صراحت این را امام دارند که در ذیل قانون اساسی هم خوشبختانه آمده است . ”لاینبغی ان یکون الوالی علی افروج والدماء والمغانم وامامة المسلمین00 الخائیف للدول فیتخذ قوما دون قوم00” ایشان به حکم همین یک قاعده از مقام عزل میشود وعزل کننده آن امیرالمومنین علی (ع) است با این بیان که حضرت فرمود ”سزاوار نیست که کسی والی بر مسلمین باشد و بر همه سرنوشت آنها حکومت کند واین صفات را داشته باشد که به برخی چیزی را از اموال مسلمین بدهد که به دیگران نداده است” من ارجاع میکنم به همان اوراقی که پخش شد و در دسترس همه بود. پولهایی که ایشان به اشخاص مخصوص داد، به حواله کرد سفارت فرانسه و سفارتهای دیگر داده میشد، حواله‌جاتی که ایشان به بانک مرکزی داده بود وحیف ومیلهایی که دراین باب شده بود، برخی استادشان را یادم میآید آقای آیت خواندند ، بسا بعد هم بخوانند و بسا دیگران داشته باشند. من یقین دارم که در این زمینه صحبت خواهد شدما به همین یکی اگر کفایت کنیم، امیرالمؤمنین ایشان را بی کفایت ونالایق دانسته وکسی که این صفت را داشته باشد سزاوار بقا بر مسند نیست. ایشان حمایت از منافقین کرده است و خود در این عمل نفاق کرده است ، یعنی اول با آنان مخالفت کرده است ولی بعد از آنها پشتیبانی نموده است. از فجار، از فرخ روپارساها، از اعدامیها ، از کوتاچیها حمایت کرده است و این صریح عبارتی که من خواندم از یک والی شایسته نیست. مقامی است که برخلاف شان وبرخلاف وظیفه ای که برای اعتبار جمهوری اسلامی داشته است مصاحبه‌های مکرر ایشان در زمینه‌های مختلف در اثبات بی لیاقتی دولت ، در خروج ملت از صحنه وانزوای ملت ایران بمناسبت مساله گروگانها و گروگان بودن ملت ایران و مصاحبه ای که ایشان در اشغال جزایر سه گانه کرد و بهانه به دست دشمنان داد وگفت که شاه پول داده واین جزایر را گرفته است واین حرف را جز دشمن کسی نمیزند. شایعه شکنجه و این مطلب که امام کانالیزه شده است و دسترسی به وقایع و حقایق ندارد. اینها مسائلی بود که شایسته مقام ریاست جمهوری نبود وکسی که این عمل را کرده باشد، به دست خود و به بیان خود، خود را از مقام خود پائین آورده و بی کفایتی خود را ثابت کرده است. مساله بی‌توجهی به قانون از قبیل افشای اسرار مجلس در روزنامه و در کارنامه، استنکاف از امضاء ، امضای مصوبات قطعی مجلس ، استنکاف از تعیین وزیر که جزو وظایف رئیس جمهور بود نه حقوق واختیارات او، دعوت مردم به مقابله با مجلس و به مقابله با ارگانهای رسمی و تحقیر مجلس از اول (از آن ساعت اول) من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت داشتم که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخارا همان ساعت اول مجلس نامه ای نوشتند و نامی از مجلس نبردند و من همان جا اعتراض کردم وجلسه را ترک کردم ومعتقد بودم که اگر جلو نامه اول ایشان گرفته میشد، کار به این زودیها به اینجاها نمیرسید. مطالب دیگری هست که چون در نظر داشتم مقداری وقت را باقی بگذارم و مثل اینکه کمتر از ده دقیقه وقت دارم، (رئیس: سه دقیقه وقت دارید) من صحبت را ختم میکنم. و این مقدار را هم برای بقیه دوستان میگذارم. من معتقدم مطالبی که بوده است نگفتم، من در مقام این بودم که کلی قضیه وکبرای قضیه را بیان کنم. محور کار ما نهج البلاغه و قرآن است و به نص صریح ، بی کفایتی رئیس جمهور ایران ثابت میشود و ما بدون هیچگونه سخن پردازی این حقیقت را درمی‌یابیم وبا ملت در میان میگذاریم واگر چیزی غیر ازاین باشد ملت قضاوت خواهند کرد ، والسلام علیکم و رحمه الله . رئیس- متشکر. یکی از نمایندگان – آقای هاشمی تکلیف وقت را معلوم کنید. 00 رئیس- من اول تعیین کردم. کسانی که دیروز تعیین وقت کردند آنها مقدمند وقتشان را میتوانند به کسانی بدهند که امروز ثبت نام کرده اند . خودشان اگر بدهند ما میپذیریم .الان نوبت آقای حجتی کرمانی است. حجتی کرمانی- الان هم مجلس خسته است و هم من. رئیس- الان چاره ای نداریم چون کسی نیست. حجتی کرمانی – از مجلس رای بگیرید که 000 رئیس- رای گرفتیم که مجلس یکساعت ادامه پیدا کند، دوباره نمیشود. معادیخواه- آقای هاشمی وقت مجلس را از بین نبرید. رئیس- آقای حجتی وقت مجلس ضایع میشود چاره ای نداریم. حجتی کرمانی- پس اگر اجازه بدهید خانم طالقانی بیایند صحبت کنند. رئیس- خانم اعظم طالقانی میتوانند صحبت کنند. دیالمه – آقای هاشمی مخالفین وقتشان را بدهند به موافقین به خدا قسم خیلی حرف داریم. این آقایان هم تا حالا مطالبی نگفتند. وقتشان را آقای حجتی بدهند تا ما بیاییم بعنوان موافق بگوییم. (رئیس: مخالف که نمیشود00) ما این همه مطلب را در عرض دو سال جمع آوریم کردیم پنج دقیقه وقت نداریم. رئیس- حالا امروز ایشان که صحبت کردند تمام میشود حالا تا بعد ببینیم خانم طالقانی بفرمایید. اعظم طالقانی – بسم الله الرحمن الرحیم ”ربنا لاتجعلنا فتنة للقوم الظالمین و نجنا برحمتک من القوم الکافرین” من اول یک اخطار قانون اساسی دارم بر اساس اصل 86 که چند روز پیش یکی از برادران از تریبون مجلس فرمودند که نمایندگان باید دانه به دانه موضع خودشان را مشخص کنند.اصل 86 در قانون اساسی میگوید ”نمایندگان مجلس در مقام ایفای نمایندگی و اظهار نظر ورای خود کاملا آزادند و نمیتوان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کرده اند یا آرائی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود داده اند تعقیب یا توقیف کرد,” این مفهوم اینکه باید بیایند موضع خودشان را فرد فرد مشخص بکنند من فکر میکنم برخلاف قانون اساسی بود. یکی از نمایندگان – چه کسی گفته است؟ اعظم طالقانی – آقای کیاوش. رئیس- آقای کیاوش پریروز این حرف را زدندمن هم جواب دادم گفتم که 00 کیاوش – یک ربع وقت باید به من بدهید. رئیس-من خودم هم شهادت میدهم که شما این حرف را فرمودید. ایشان که چیز بدی به شما نسبت ندادند. البته فقط اشکال اینکه این اخطار نیست چون اخطار را همان روز باید میفرمودید وآن هم جریان مجلس نبود، اعتراض بود. کیاوش – آقای هاشمی چون حرف من تحریف شده است طبق ماده 66 اجازه بفرمایید دفاع کنیم. رئیس- خیلی خوب شما بعدا دفاع کنید. خانم اعظم طالقانی بفرمایید. اعظم طالقانی – مطالبی که عرض میکنم ، درک من از بطور کلی این مساله است اولا ما موقعی که مساله رئیس جمهور مطرح بود، همانطور که آقای جعفری هم گفتند، اصلا آقای بنی صدر را نه کاندید کردیم، نه رای دادیم، حتی با این مساله درگیر هم بودیم، که بعضیها به ما اعتراض میکردند چرا رد میکنید؟ و ما آمده بودیم ملاک را بیشتر روی نسبت تقوی گرفتیم وهمان موقع هم آقای دکتر حبیبی را کاندید کردیم. ولی مساله اینجا است که من میبینم آن کسانی که آنروز دفاع میکردند و ما با آنها درگیر بودیم، امروز آنچنان مخالفت میکنند که گاهی احساس میشود که معیارها و ملاکهای اسلامی فراموش میشود. چند سوال اینجا مطرح است. آیا آقای بنی صدر در آنروز عامل استعمار بوده یا نبوده است؟ آیا آنروز مکتبی بوده و امروز نیست؟ آیا عامل رژیم بوده یا نبوده است وامروز چیز دیگری شده است؟ آیا در قانون اساسی که شرایط رئیس جمهور را مطرح میکند مساله تدبیر وتدبر و مدیر بودن را که مطرح میکند ما همان موقع هم وقتی با طرفداران ایشان صحبت میکردیم یکی از دلایل رای دادن را همین مدیر ومدبر بودن مطرح میکردند امروز این را از دست داده است بهر حال چه شده است که این جریان یک سیری را طی کرده است و به اینجا رسیده است این واقعا برای کسانی که میخواهند به یک حقایقی برسند سوال است. ما بارها اعتراضاتمان را به خود آقای بنی صدر هم گفتیم هر بار هم مساله‌ای را حتی در رزونامه انقلاب اسلامی میدیدیم اعتراض میکردیم وتلفن میکردیم، ایشان از خودش سلب مسؤولیت میکرد و بسیاری از مسائل مطرح میشد که بعد افراد را میخواستندو توبیخ و مسائل دیگری مطرح بود حتی یکبار در باره سخنرانی یکی از آقایانی که صحبتهایی کرده بودند وقتی به ایشان اعتراض میشود که چرا شما میخواهید این بیاید صحبت بکند میگوید من کجا گفتم میگویند آقای تقوی گفته است. تقوی را میخواهند واو را مورد سرزنش قرارمیدهند بهر حال اینها مسائلی است که چون میدانم ودرجریان بوده ام حداقل وظیفه خودم میدانم که بگویم حالا بقیه مسائل بجای خودش. اما اینکه چه شدکه به اینجا رسید؟ اگر چه اینقدر مساله حساس و ظریف است که قضاوت آن بسیار مشکل است ولی هر روزی که هر لحظه ای که ما فکر بکنیم توطئه دشمنان خارجی و ایادی اینها در داخل این کشور قطع شده است درواقع از انقلابمان ناامید میشویم چون تا زمانیکه این انقلاب سازندگی دارد و در دنیا در بین ملتها حرکت ایجاد میکند دشمنان هیچوقت از این توطئه فروگذاری نخواهند کرد و این طبیعی است. یک انقلابی که درتمام کشورهای شرق وغرب آنچنان اثر میگذارد که حتی (فرض بفرمایید ) در کشور چین تا زمانیکه انقلاب اسلامی شد مسلمانها قرآن را حق نداشتند که چاپ کنندوباید بنشینندو رونویسی کنندوبعد از انقلاب ایران نظام کمونیست چین اجازه میدهد که بلافاصله قرآن چاپ بشود و یا در شوروی و یا در کشورهای دیگر در کشورهایی که دست‌نشانده امریکا است در تمام این کشورها یک حرکتی یک موج بوجود آمد که تمام دولتها را به وحشت انداخت یعنی پس هیچوقت این دشمنان ساکت نمی‌نشینند. صاحب نظری میگفت اگر دو سال دیگر این انقلاب به همان ترتیب بماند، حداقل منطقه خاور میانه منفجر میشود این مسائلی است که هست واما دشمن وقتی میخواهد که توطئه بکند بالاخره باید یک نقاط ضعف و قوتی که وجود دارد اینها را ارزیابی بکند بر اساس این نقاط قوت وضعف برنامه ریزی کند وببیند که چه کار باید بکند. از یکطرف آمدند و فرهنگ اسلامی را تحت مطالعه گذاشتند که ببینند پادزهرش چیست، در رابطه با موقعیت ومسائل داخلی نقاط ضعف را بررسی کردند و نقاط ضعف بطور کلی از یکطرف غرور و قدی و خودبینی و در نظر نگرفتن نقش اساسی امام امت که سکان دار کشتی این انقلاب است واز طرف دیگر و در عین حال بعضی از افراد ناهماهنگ با انقلاب اسلامی در اطراف رئیس جمهور و از طرف دیگر تنگ نظریها، ناواردی، وخشونت را به جای انقلابی بودن تلقی کردن وفکر کردند که خشونت میتواند مشکلات را حل بکند ویا اینکه عدم عدالت را از اینطرف در هر حال اینها نقاط ضعفی بود که دشمن از این استفاده کرد و برنامه اش را آنچنان تنظیم کرد که می‌بینیم که بر پیکر این انقلاب اسلامی ضربه کاری اش را بزند که نهاد ریاست جمهوری را در دنیا خدشه دار کند مساله شخص نیست. مساله نهاد ریاست جمهوری است ودرد ما روی همین مساله است من این توطئه را از طرف امریکا، شوروی وانگلیس و آنهایی که سمپات اینها هستند درک میکنم ومیبینم و سیری که طی کرده است تا به اینجا رسیده است این را برای من روشن کرده است خدا کند که اشتباه کرده باشم ولی تا به این جا به این رسیده ام آن چنان دست ها در کار بود که این نقاط ضعف را از هر طرف بزرگ کند و مسائل را آنچنان بزرگ نشان بدهد و یادامن بزندکه تا به اینجا برسید که هیچ راهی نداشته باشیم جز اینکه بنده هم که اینجا ایستاده ام بگویم بلی، رئیس جمهور دیگر نمیتواند دراین مملکت رئیس جمهور باشد. احمد توکلی- سمپاتش را اسم ببر. خانم طالقانی – سمپاتهای دول خارجی. احمد توکلی – اسم ببرید بهتر است. خانم طالقانی- فرانسه ویا کشورهای دیگر00 احمد توکلی – در داخل سمپاتهای آمریکا را اسم ببرید. خانم طالقانی- سمپاتی وهماهنگی دول خارجی، والبته ایادی داخلی هم دارد. احمد توکلی – اسم ببرید. خانم طالقانی- هستند آقا، گروههای سیاسی هستند. رئیس- (زنگ رئیس) آقایان خواهش میکنم دخالت نکنید میل خودشان است که اسم ببرند یا اسم نبرند این مسائل را خودشان میدانند بفرمایید ادامه بدهید. خانم طالقانی – بهر حال آنچنان ضربه کاری زدند که واقعا جای تاسف وتاثر دارد خدا گواه است که من هیچ خوشحال نیستم چون مساله نظام است ونظام جمهوری اسلامی است. مساله این نیست که این فرد برود و آن فرد بیاید. اصلا فرد به معنای فردپرستی در تفکر اسلامی ما، در مکتب ما جائی ندارد ولی بالاخره آن سیری که جلو آمد و این مسائلی که ما شاهد بودیم وحتی من گاهی میدیدم در مجلس هم وقتی مسائلی مطرح میشود خاطرم نیست کدامیک از برادران بودند. ولی حتی وقتی اصل 113 قانون اساسی مطرح میشد این خاطرم هست که این تنظیم کننده قوای سه گانه رامطرح میکردند و من همان جا تعجب میکردم ولی اینکه این مسؤولیت اجرای قانون اساسی به عهده اش است و مسؤولیت لازمه اش اختیار است این اصلا مطرح نمیشد حتی یکبار هم من به یکی از برادران اعتراض کردم مورد تعرض قرار گرفتم ببینید این نشد ، ما واقعا میخواهیم روی عدالت و صداقت حرکت کنیم واگر این چنین حرکت کنیم موفق خواهیم بود و مردم دنیایی که به این انقلاب امید بسته ند با هر حرکت ما که زیر ذره بین گذاشته اند و ناظرند و دارند می‌بینند. من نمیدانم برادرها پایشان را که از این مملکت بیرون میگذارند میبینند که مردم دنیا روی این انقلاب چه حسابی میکنند یک گوشه ای از زمین آنچنان تحولی بوجود آمده است که نمیشود این را نادیده گرفت که چقدر امید ایجاد کرده است. آنوقت شما خیال میکنید این برنامه هایی که پیش میآید همه آنها حداقل چرا؟ چرا؟ برایشان مطرح است. البته این مساله را تاکید میکنم که یک مطالبی در دفتر هماهنگی بود و ما هم قبول داریم که در‌آنجا افراد نایابی بودند ما هم تذکر میدادیم همانطور که هر جا واقعا بنظرمان مساله ای برسد مطرح میکنیم وتذکر میدهیم حالا طرف قبول بکند یا نه آن بحث دیگری است. آنجا هم تذکر میدادیم ولی در همین رابطه این یادم است که آقای بنی صدر از خودش سلب مسؤولیت کرده هم در رابطه با دفتر هماهنگی وهم روزنامه انقلاب اسلامی. همینجا هم ما به این آقایانی که در مجلس بودند و آقای سلامتیان و آقای غضنفرپور ، بارها این نکته را که آقا این روزنامه یک مقدار مسائلی دارد واین را برطرف کنید، درستش کنید ، تیترهایی که میزند ، مطالبی که دارد سوءاستفاده میشود ولی یک مساله است برادرها مگر فقط روزنامه انقلاب اسلامی بود که اینکار را میکرد روزنامه صبح آزادگان نمینوشت؟ و نمینویسد؟ عدالت کجا رفته است ؟ من در روزنامه صبح آزادگان هم سرمقاله و مطالبی که میخوانم میبینم که آنهم یک مقدار برنامه هایی دارد ویک مقدار فحاشی میکند، چطور میشود که من بیایم و بگویم که این را بگذارید کنار وآن را بیاورید وسط، نه، واقعا باید روی یک خط مستقیم حرکت کرد‌(شجونی: میزان بهترین روزنامه است) برادران وخواهران این توطئه به اینجا ختم نمیشود این توطئه ادامه دارد این توطئه آنقدر ادامه دارد واینقدر نگران کننده است که اگر لطف خداواینکه امام امت با هشیاری ودقت عمل میکنند اگر نباشد من نمیدانم چه میشود این نگرانی در ما هست واز خدا کمک میخواهیم . اما اگر بخواهیم این توطئه را دقیقا خنثی کنیم من بنظرم میآید که بایستی ما یک مقدار زیادی ازاین مساله عبرت بگیریم دولتمردان ما و مسؤولین ما عبرت بگیرند که منیت وخودخواهی به کجا میرسد؟ این را اقلا همه ما عبرت بگیریم، ببینیم سرنوشت کسیکه منیت وخودخواهی دارد وعمل میکند در ارتباط با این همینطور که نمونه زنده ای الان داریم میبینیم به کجا میرسد. و من نقطه ضعف اصلی در آقای بنی صدر را روی همین تکیه دارم که ایشان همینطور که فکر میکرد من اینقدر رای آورده ام به همین ترتیب به اینجا رسید خوب آنقدر رای آورده‌ای این رای را میشود که تغییر داد. ولی گفتن این و تکیه کردن روی این مساله بدون اینکه واقعا پروردگار را در نظر بگیریم ونقش امام را میخواهم بگویم سرنوشتش آخر به کجا میرسد پناه میبرم به خدا، در حال نگرانی است واگرمسؤولین به این مسائل توجه نکنند و همان تنگ نظریها ، بی عدالتیها ، در جامعه ادامه پیدا کند این برنامه ادامه خواهد داشت و من در اینجا میگویم ای امام امت ای مردم مسلمان و متعهدو معتقد بدانید که اگر جلو این گرفته نشود جمهوری اسلامی ومسلمانها، و مسلمانها از بین خواهند رفت انشاءالله خدا کمک بدهد. واما اینکه مطرح میشود تخلفات رئیس جمهور، دراین تخلفات بیشتر آن مسائل قانونی مطرح است مجلس قوه مقننه است، قوه قضائیه که نیست من فکر میکنم این باید به قوه قضائیه ارجاع بشود و آنها حکم بدهند ووقتی که قوه قضائیه حکم داد آن موقع میتوانیم با طیب خاطر نظر بدهیم ومن تا الان که اینجا ایستاده ام به هیچوجه هنوز خودم به این نتیجه نرسیده ام که اجازه بدهم و واقعا یک حکم قطعی بدهم فقط فکر میکنم که بایستی تمام این مدارک ، مدراکی هست ، مطالبی هست چون اعلامیه داده میشود ومطالبی نوشته میشود، آیا آنهایی که در آن اعلامیه ها نوشته میشود مدرک وجود دارد؟ خوب اینها را مطرح کنید در اعلامیه مساله هویزه مطرح میشود . من این را قبلا شنیده بودم و خدا کند که آقای خامنه ای این را در اینجا مطرح کنند که من هم روشن بشوم. شنیده بودم بطور غیر مستقیم که آقای خامنه‌ای فرموده بودند که نه ما دیدیم باید عقب‌نشینی کنیم ( من اینطور شنیدم) به آن بچه ها گفتیم شما هم عقب نشینی کنید و نکردید، و نتیجه اش این شد ببینید وقتی ما مطالب را از چند جا میشنویم برای ما قضاوت کردن سخت است (همهمه نمایندگان) ما اینطور شنیدیم (رئیس: آقای خامنه ای توضیح میدهند) من فکر میکنم الان بیش از همه دشمنان این انقلاب خوشحالند از اتفاق افتادن چنین مساله ای و همانطوری که امام فرمودند این شیطان بزرگ ودیگرانی که با او همدست و همپالگی هستند، دندانهای گرازشان را دارند به ما نشان میدهند اینها یک مسائلی است که امیدوارم مسؤولین و ما نمایندگان (خدا شاهد است) جز امید چیزی مرا فعلا روی پا نگه نداشته است چون دلمان برای این انقلاب میسوزد ما درد داریم واز موضع دردمان داریم حرف میزنیم برایمان هم همانطور که گفتم این وآن مطرح نیست جز اینکه آن چه که عمل میشود قوت به این نظام اسلامی بدهد و قدرت بدهد و این انقلاب را جلو ببرد این چیزی است که خواسته ما است و خواسته همه کسانی که متعهد نسبت به این انقلاب هستند بنابراین دشمن صددرصد از این اتفاق خوشحال است واگر شما میگویید رادیو بغداد این مسائل را مطرح میکند شما از رادیوبغداد توقع دارید رادیو بغداد میخواهد از هر مساله ای ، از هر کاهی کوهی بسازد رادیو بغداد میآید اعلام میکند سخنرانیها در کجا و کجا و کجاست به مناسبتها ، رادیو بغداد آنقدر توطئه و مساله را در آنجا مطرح میکند که برای هر شنونده ای روشن است که چه برنامه ای است در پشت این پرده، شما تکیه میکنید روی رادیوهای خارجی اصلا رادیوهای خارجی به دنبال این مساله میگردند روزی بود در این مجلس،‌ آقای هاشمی نبودند آقای پرورش بودند مساله پیگرد روزنامه انقلاب اسلامی و مسؤولین اینجا مطرح شد من از همانجا یادداشت دادم برادران این را الان مطرح نکنید این به صلاح انقلاب نیست . همان شب صدای آزاد آمریکا میگفت که امروز در مجلس شورای اسلامی چنین مساله ای مطرح شد، و مجازات چنین جرمی اعدام است ببینید چقدر مسائل را بزرگ میکنند، شما تکیه روی رسانه های گروهی خارج میکنید؟ طبعیی است آنها پول میگیرند و صهیونیستها اداره شان میکنند بایستی چنین مسائلی را مطرح کنند ولی این دلیل نمیشود که شما بخواهید بگویید پس آقای بنی صدر عامل آنهاست آخر تقوی کجا رفته برادر، شما این را چطور میآیید با طیب خاطر مطرح میکنید؟ بلی، همینطور که برادران دیگر هم گفتند آقای بنی‌صدر وقتی که حکم نخست وزیر را امضاء کرد بایستی تحمل میکرد وهمکاری میکرد و پیش میرفت نه اینکه از آنموقع ببعد هم یک مقدار مسائل شروع شود ما این انتقاد را به ایشان داریم و گفتیم که شما یا باید قبول نمیکردید یا وقتی کردید برای انقلاب و بخاطر پیشرفت این انقلاب و برای اینکه خطر و ضربات کمتر بشود اینها را تحمل میکردی و همکاری میکردی، کمک میکردی، اینها را قبول داریم ولی من میخواهم ببینم این مساله واقعا همانطور که گفتند یکطرفه بوده ؟ برادرها، واقعا یک طرفه بوده؟ خدا به ما کمک بدهد بتوانیم قضاوتی بکنیم که در محضر عدل الهی که قرار گرفتیم با سرفرازی قرار بگیریم نه اینکه آنجا خدای نخواسته سرافکنده باشیم من دیگر حرفی ندارم. رئیس-متشکر. معادیخواه- آقای هاشمی یک تذکری دارم. رئیس- نوشتم، آقای محمد یزدی چهار دقیقه بیشتر وقت برایشان نمانده . یکی از نمایندگان – آقای هادی هم میخواستند توضیح بدهند. رئیس- حالا شما تذکرتان را ضمن توضیحات فردای تان بدهید دیگر الان نمیشود (همهمه نمایندگان) وقت زیادی تا ساعت یک نداریم. آقای فواد کریمی نوبتشان است. فواد کریمی- آقا بگذارید فردا من یک جا صحبت کنم من نیمساعت میخواهم صحبت کنم. 5- تذکرات آقای رئیس در رابطه با اظهارات آقایان مهندس سحابی و معین فر. رئیس- خیلی خوب پس این ده دقیقه را استقاده نمیکنیم فقط یک تذکری من بدهم به دوستان و کسانی که صدای ما را میشنوند در اظهارات آقای مهندس سحابی و آقای معین فر ، مساله (جو و اینکه مجلس تحت تاثیر جو حرکت نکند) بود من بعنوان مدافع مجلس این تذکر را میدهم آقایان یادتان هست تقاضای سلب کفایت سیاسی که شده بود حتی پیش از سخنرانی امام بود یعنی 120 نفر از آقایان امضا کرده بودند اوایل هفته گذشته هنوز این تظاهرات نبود این شعارها نبود و نمایندگان در این راه پیش قدم بودند و وقتی که 120 نفر پیش از این جریانها رای خودشان را بآن تقاضا دادند دیگر این صحیح نیست که ما به نمایندگان بگوییم که شما تحت تأثیر جو حرکت کردید مجلس پیشقدم و پیشگام دراین مساله بود این دفاع از مجلس لازم است که بشود حالا اسامی غائبین خوانده بشود و بعد جلسه را ختم میکنیم. قائمی (منشی)- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه روز شنبه امروز 30/3/60 غائبین غیر موجه : آقایان: ابراهیم یزدی از تهران، هاشم صباغیان از تهران ، علی گلزاده غفوری از تهران، مهدی بازرگان از تهران، یدالله سحابی از تهران، کاظم سامی ازتهران، ابوسعید منوچهری از جیرفت، رضا اصفهانی از ورامین، سلامتیان از اصفهان، غضنفرپور از لنجان، صدر حاج سید جوادی از قزوین، محمد مجتهد شبستری از شبستر، شهاب محمودی از بروجن ، سید علی نقوی از قائنات ، اخوتیان از ساری،‌ضمنا آقای ارومیان به علت غفلت غیبت کردند و به آقای هاشمی تلفن کردند چو ماموریتها طبق اعلام قبلی از طریق رسانه های گروهی لغو شد آقای دکتر حبیبی که مامور در ستاد انقلاب فرهنگی بودندو آقای دکتر چمران هم که مامور در جبهه هستند غائب به حساب میآیند. ضمنا امروز سه نفر بیمار داریم آقای عباسی فرد که بسیتری است آقای احمدی فروشانی که بستری است وآقای لاهوتی که بر اساس گواهی بستری است خانم طالقانی 130 دقیقه تأخیر داشتند آقای مهندس جعفری هم 120 دقیقه، مجددا باطلاع میرسانم که کلیه مرخصیها و ماموریتهای نمایندگان محترم از طریق رئیس مجلس شورای اسلامی لغو اعلام شده است. 6-پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده رئیس- جلسه بعدی ما فردا ساعت 7 صبح است اما من از همین حالا پیشنهاد میکنم آقایان وقت بعدازظهر خودشان را فارغ نگهدارند که اگر فردا خواستیم جلسه را ادامه بدهیم بتوانیم انشاءالله ادامه بدهیم که آقایان تعهد نداشته باشند آخر وقت برای رأی گیری حضور همه ضرورت دارد. جلسه تعطیل است. (ساعت یک بعدازظهر جلسه پایان یافت). رئیس مجلس شورای اسلامی-ا کبرهاشمی رفسنجانی

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 174 )
  •  یکشنبه ۱۴ تیر ۱۳۶۰
  •  
  •  

174.jpeg

صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه چهاردهم تیر ماه 1360
جلسه ساعت هشت وسی دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.
فهرست مندرجات                                                 صفحه
1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.     2
2-بیانات قبل از دستور آقایان : دکتر زرگر، فخرالدین حجازی .    3
3-مراسم تحلیف آقایان مولوی محمد اسحق مدنی، عبدالکریم اربابی، شهاب‌الدین
بی‌مقدار، حاج موسی سلیمی واصغری.       9
4-تصویب اصلاح قانون نحوه انجام معاملات واحدهای مسکونی    9
5-طرح اصلاحیه طرح قانونی الحاق دادگاههای انقلاب به دادگستری جمهوری
اسلامی ایران و ارجاع آن به کمیسیون.       14
6-معرفی آقای سید حسین موسوی بسمت وزیر امورخارجه ورای اعتمادبه ایشان.   16
7-پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده      42
1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 180 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود.
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه 174 روز یکشنبه چهاردهم تیرماه 1360 مطابق با سوم رمضان 1401.
1- تلاوت کلام الله مجید.
2- نطقهای قبل از دستور.
3- مراسم تحلیف آقایان مولوی محمد اسحاق مدنی از حوزه انتخابیه سراوان، عبدالکریم اربابی از حوزه انتخابیه چاه بهار، شهاب الدین بی مقدار از حوزه انتابیه ورزقان، حاج موسوی سلیمی کمینی از حوزه انتخابیه میانه، اصغری از بناب.
4- گزارش کمیسیون مسکن وشهرسازی درخصوص لایحه نحوه انجام معاملات واحدهای مسکونی موضوع ماده 2 قانون راجع به نحوه اداره بنیاد مسکن ومعاملات واحدهای مسکونی مصوب 17/12/1359.
5- گزارش کمیسیون امور قضائی درخصوص طرح قانونی الحاق دادگاههای انقلاب به دادگستری جمهوری اسلامی ایران.
6- معرفی آقای حسین موسوی بعنوان وزیر  امور خارجه.
7- دنباله رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیون امور داخلی درخصوص طرح فعالیت احزاب، جمعیتها و انجمنهای سیاسی و صنفی وانجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده.
8- اعلام اسامی غائبین ودیرآمدگان جلسه قبل.
9- اعلام ختم جلسه وتاریخ وبرنامه جلسه بعد.
رئیس- تلاوت کلام الله مجید راشروع کنید.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم.      بسم الله الرحمن الرحیم.     ” وقاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم ولاتعتدوا ان الله لایحب المعتدین و اقتلوهم حیث ثقفتمو هم واخرجوهم من حیث اخرجوکم والفتنة اشد من القتل و لاتقاتلو هم عندالمسجد الحرام حتی یقاتلوکم فیه فان قاتلوکم فاقتلوهم کذلک جزاء الکافرین. فان انتهوافان الله غفور رحیم. و قاتلو هم حتی لاتکون فتنة ویکون

الذین لله ، فان انقهوا فلاعدوان الا علی الظالمین . الشهر الحرام بالشهر الحرام والحرمات قصاص فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم واتقواالله واعلموا ان الله مع المتقین.     (صدق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند)        ”ازآیه 186 الی آیه 191 سوره البقره”.
2- بیانات قبل از دستور آقایان دکتر زرگر ،‌ فخرالدین حجازی .
منشی(شاهچراغی)- آقای دکتر زرگر نماینده مردم شهریار.
دکتر زرگر- بسم الله الرحمن الرحیم. قبل از شروع صحبت فاجعه دردناک واین شهادت برادران عزیزمان را به همه شما امت قهرمان و امام عزیزمان تسلیت عرض میکنم. گرچه بنا نداشتم صحبت دراین مقوله فاجعه عظمی بکنم وحال بپردازم بیشتر به اینکه چگونه با مشکلات روبرو شویم اما بازتاب نیاوردم وناچارم جملاتی  در این خصوص بعرض ملت ایران برسانم.      یک هفته از فاجعه جانگداز انفجار در سالن سخنرانیهای حزب جمهوری اسلامی ایران میگذرد من نمیدانم از شهدای این فاجعه صحبت کنم ویا از توطئه دشمنان اسلام وانقلاب کاروان شهیدان بدنبال سایر شهدا به شهدای کربلا پیوستند وما ماندیم اما قافله سالار این شهیدان که باید در باره او مختصر صحبت کنم چون او در میان ما نیست و من خیلی به او مدیون هستم و من در پای درسهای او گفته های او خیلی آموختم این شهید مظلوم دکتر بهشتی که آماج حمله دشمنان داخل وخارج بودوبالاتر از همه این نکته برای من خیلی دردناک بود که از دوستان ومسلمانان حسود بیش از همه رینج میبرد کینه توزان از خدا بی خبر سینه اش را هدف گرفته بودند و حسودان آب به آسیاب دشمن ریز با زخم و زبان و نیش قلم قلبش را نشان رفته بودند عده ای گنگ که بدنبال القائات شیطان بزرگ اینطور میفهمیدند که مشکلات مملکت مربوط به اختلاف سران است مربوط به بهشتی است. وه چه نادانی نمتوانستند بفهمند که این درگیری دو خط برخورد نور و ظلمت برخورد اسلام با خط نفاق که در نهایت به پیروزی اسلام انجامید بالاخره نفهمترین نفهمها را هم فهماند که خط امام که هر روز بنحوی تاویل میشد خط سرخی است که در تداوم خط خونین تشیع سرخ ترسیم شده است اما خط نفاق ویارانش خط آمریکا و خط دشمنان این انقلاب هر یک شعاعی از یک دایره امپریالیسم جهانخوار هستند که درمرکز دایره بهم پیوستند و در این مرکز بنی صدر و انقلابیون بدلی قرار

داشتند که حمله همه جانبه خود را بر خط اصیل اسلام ویاران امام آغاز کردند یک روز برادر عزیز خامنه‌ای و روزی دیگر شهید مظلوم بهشتی ویارانش را با نامردانه‌ترین و رذیلانه‌ترین شیوه‌ها مورد حمله قرار دادند بهشتی ازساعات اول حادثه برادرمان خامنه‌ای درجریان قرار گرفته بود و مرتبا در تماس بود ونگران ومضطرب حال او اما بی خبر از اینکه وقتی خود به شهادت میرسد و روزها میگذرد اما برادرش خامنه‌ای از سرنوشت او مطلع نیست در هر صورت خون این شهیدان در تحکیم پیروزی اسلام بر کفر ونفاق و دوروئی و وطن فروشی مؤثر افتاد و هر یک از مدعیان دروغین اسلام و آزادی چون خفاشان جهت نفی هر چه نور و روشنائی هست به دامن دایه های شیطانی خوددر سوراخهای تاریک پناه بردند تا شب هنگام بیرون آیند و به جنایات خود صورت عمل بپوشانند اما همانطوریکه قرآن کریم در مورد قوم بنی‌اسرائیل میفرماید ”ولقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنها لهم کونوا قردة خاسئین” البته شما دانستید که چه اشخاص از میان شما در روز شنبه تجاوز کردندما به آنها گفتیم بوزینه‌گان خوار شوید البته این مسخ ، مسخ ظاهری نیست که مثل بوزینه شوند بلکه به قول غالب محققان از نظر معنوی مسخ شده‌اند من این چهره‌های مسخ شده را امروز برای شما کمی افشا میکنم درست مثل امروز وقتی که مردم گروه گروه در نماز جمعه شرکت میکنند آنها به لهو و لعب مینشینند وقتی توده میلیونی مردم در شهادت بهشتی و یارانش به سوگ مینشینند آنها شادی میکنند وقتی مردم در شادی اشغال لانه جاسوسی توسط برادران عزیز دانشجویان پیرو خط امام به پایکوبی و شادی میپردازند آنها غمگین میشوند و درخواست آزادی جاسوسها را دارند اما وقتی جاسوسان آزادمیشوند این مسخ شده ها ناله سر میدهند که چرا آزادشان کردید، اما بعد دشمنان این انقلاب بخصوص آمریکای جنایتکار وایادی او باید بدانند که ما با این ترفندهای او و با این جنایتهای او ازمیدان بدر نخواهیم رفت که ما برای استمرار انقلاب اسلامیمان و نجات تمام مستضعفین جهان پیمانی خونین بسته ایم تا این خط سرخ مقدس را ادامه دهیم این خط سرخی است که با خونها بیل شروع شده ودر تمام دورانها با خون انبیا و اولیا ادامه یافته ودر کربلا با خون حسین ویارانش بصورت سیل خروشانی از خون شهیدان جریان یافته است و تا قیام مهدی علیه السلام ادامه خواهد یافت وامواج کوبنده آن تمام ملحدان و مشرکان و منافقان راخرد کرده و چون خاشاک از مسیر تکامل انسانها به کنار زده در گودالهای ظلمانی تاریخ چون فرعونها و نمرودها دفن خواهد کرد اما

سخنی با امت قهرمان ای امت قهرمان و همیشه حاضر در صحنه بدان وآگاه باش که دشمن از انسجام و وحدت تو و حضور همیشگی تو در صحنه رنج میبرد و بخودمیلرزد حال که او از این وحدت و آمادگی و روشنی تو رنج میبرد لازم است که بدانی برای ادامه و استمرار این مبارزه تشکیلات، نظم ، انضباط، وحدت، شناخت لازم است آنها کوشش میکردند از جمع شدن شما به دور هم به اسمهای گوناگون، حزب جمهوری اسلامی، حزب الله و سایر گروههای اسلامی جلوگیری کنند و هر کدام با بیست نفر یا سی نفر تشکیل حزب میدادند اما احزاب اسلامی را مطرود اعلام میکردند بدانید ای حزب‌اللهی‌ها ای کسانی که موتورسوارهای شما حتی برای تهیه بنزین موتورهایتان مشکل دارید وهر آن در صحنه هستید و در صحنه حضور دارید وبه امر امامتان در موقع لزوم هجوم میآورید و چون سیل خروشان تمام مخالفین اسلام وانقلاب اسلامی را از صحنه بدر میکنید بدانید که باید هر چه بیشتر منظم بود و بیشتر تشکیلات داشت.         اما قوه مجریه وقوه قضائیه ببینید این شهدا به شهدای کربلا پیوستند ما به دنبال درگیریهایی که پس از انقلاب داشته‌ایم آنطور که بایدو شاید نتوانسته ایم این امت قهرمان را یاری دهیم امروز وظیفه ما بس مشکلتر در اجرای احکام اسلام و پیاده کردن نظام اسلامی به مراتب مسوولیتمان بیشتر است تا اینکه خون این شهیدان عزیزمان را پاس داریم باید بکوشیم که هر چه زودتر و سریعتر در پیاده کردن نظام اسلامی کوشا باشیم اما من سخنی هم با برادران در مجلس دارم من از ریاست محترم مجلس برادرمان آقای هاشمی درخواست دارم که هر چه زودتر لوایحی که امکان آنها هست در کمیسیونها تصویب شود جدا شده وبا تصویب و نظر مجلس به کمیسیونها برای تصویب موقت ارجاع شود که کار دولت انقلابی بیش از این معطل نماند. اما ما هم برادران دوره انقلاب را میگذرانیم دوره سازندگی است دوره‌ای نیست که بنشینیم اینجا ساعتها وقت تلف کنیم برای تعویض لغات وکلمات واین صحبتها هر چه زودتر برای پیاده کردن تمام ابعاد مختلف نظام اقتصادی قضائی وامور اداری و لشکری و کشوری مملکت بطریق اسلامی باید قوانین آنرا تنظیم کنیم و بدست قوه مجریه بسپاریم واین سیستم سیستمی که ما دنبال میکنیم و میگردیم باید تسریع شود وباید تا حدودی از تشریفات دیگر وقت کوتاهی که باقی مانده است مختصرا باید با ستاد انقلاب فرهنگی که کم و بیش در جریان کار و زحمات شبانه روزی برادران در آنجا هستم خدمت برادران عرض

کنم آن چیزی که مسلم است همانطوریکه اماممان فرموده است باید دانشگاهها ، دانشگاههای اسلامی شود و نیروهای مورد نیاز جامعه رشته های بالای تخصصی با ایدئولوژی اسلامی تربیت شودوبرادران و خواهران ما در ستاد انقلاب فرهنگی شب وروز زحمت کشیده‌اند واز جمله در تهیه طرح نظام آموزشی پزشکی که مورد علاقه من بود و وظیفه من بود که دنبال کنم دنبال کردم و به یاری خدا این طرحی که تهیه شده است برای گسترش آموزش پزشکی بزودی به مجلس شورای اسلامی ارائه خواهد شد و من مژده این پیروزی همکاران عزیز ما در ستاد انقلاب فرهنگی را به شما میدهم وامیدوارم هر چه زودتر در تصویب قوانین مربوطه که با کمک برادران متعهد ومسلمان ما در آنجا تهیه شده است بتوانیم گامهای مؤثری در برطرف کردن این کمبود بسیار بسیار عظیم مورد نیاز جامعه محروم ما بخصوص از لحاظ درمان و بهداشت بتوانیم قدمهای بزرگی برداریم در خاتمه یک درخواست بسیار بسیار کوچک از برادران دارم، از برادرانی که یکشنبه ها بدور هم جمع میشدیم و همانطوریکه برادران من میدانند من مستحق تر از همه بودم که در داخل این کاروان شهیدان باشم اما حتما بعلت عدم شایستگی و کمبود اخلاص بعلت حضور در پیش برادرمان آقای خامنه ای در جلسه شرکت نداشتم و از این فیض بزرگ محروم شدم امیدوارم برادرانی که دور هم جمع میشدیم امشب را به یاد آن برادران بدور هم جمع شویم ودر جلسه ای یاد آن برادران را گرامی بداریم. والسلام.
رئیس- سخنران بعدی را دعوت کنید.
منشی- آقای فخرالدین حجازی نماینده مردم تهران .
فخرالدین حجازی- بسم الله الرحمن الرحیم. شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن رمضان را با محرم درآمیختی و مدینه را کربال، بدر و خندق، تف را به نمایشگاه بهشت زهرا آوردی و بر شام شوم امریکا ضربه ایمان را فرود آوردی وشهیدانمان بر مصرع ایمان خفتند تا نزول قرآن را در رمضان خجسته باد گویند مجلس شورای اسلامی تقنینش قرآنی است و سوگند یاد کرده که از مسیر تقنین قرآن گامی انحراف نجوید و این سوگند را دراین هنگامه با خون 27 شهیدش امضا کرد و آژیزی در داد صحنه جهان را که دیگر امیدهای سازش پایان یافته مجلس با خون قرآنی شده و یهود ونصارا و ملحدان را هرگز به دوستی نخواهد گرفت خدای را دوست میدارد ومومنان را و دشمنی پرستیز است کافران ومنافقان را. اما شام شوم آمریکا باز در نبرد بودواین خونها را او ریخت . او در قرارداد الجزایر گفت دیگر در کار ایران دخالت نمیکند ولی با


این فاجعه نقض پیمانش را نشان داد که عجوزه ایست با هزار داماد و پیمان شکنی است با هزاران نیرنگ اگرچه هیگ وزیر خارجه آمریکا گفت ما را در این کار دستی نیست اما شادمانیها و سخن پراکنیهای رادیوهایش را چه بگوئیم؟ چه بگوئیم؟ آنها شادمانی میکردند که رژیم اسلامی ایران آنچنان سست است و دشمنانش آنچنان نیرومند که در حادثه دهها نماینده و دولتمردش کشته میشود بیچاره‌ها از بدبختیهای خودشان ناآگاه هستند در کشورآمریکا آنجا که میگویند مرکز قدرت دیپلماسی ونظامی و اقتصادی است و مرکز آرامش است از فاصله سی متری قلب رئیس جمهورشان را نشانه میروند و آن تروریست ارتباطی پنهان با معاون رئیس جمهور دارد یعنی گنبد کاخ سفید واشنگتن شکافی بزرگ برداشته ودر حال ریزش است کشوری که غول اقتصاد جهان بود با 49 میلیارد دلار کسر بودجه در حال تلاشی است و آنگاه میگوید ایران حکومتش در حال تلاشی است و اما انگلستانش واعتصاباتش و تعطیل ترافیک هواپیما و ترن و کشتی اش و از آن سوی ضعف ما را مینگرد واما یهود باید بداند که روز قدس را امسال نیرومندتر برپای میداریم منظور از یهود رژیم ننگین صهیونیزم است و منظور از نصاری استعمار آمریکا واروپای غربی است وگرنه ما را با یهودیان ونصاری مومن دوستهایی است بس عمیق و همیشگی آنها گفته بودند که با این حادثه نه مجلسی میماند ونه دولتی. و گروهکها همچون میمونها در میان خیابانها بجست وخیز برمیخیزند وطبلها مینوازند تا آن لوطی برای بازی عنترهایش از روی ناوگانهای آمریکا بایران بیاید غافل از اینکه ماه رمضان مزیتی است برای ملتی که قرآن دارد وقرآن امامت دارد. وامامت در جان امت قرآن ، نفوذ دارد و آنکس که امروز در جماران در به روی همه بسته است، بدانجهت تا با خدایش پیوند کند، تا قرآن را بهتر در تجلی مفاهیمش درک کند و پس از رمضان دوباره نبرد را بیاغازد و دشمن دید، نفوذ این قرآن ممثل را در امت مسلم. گروههای مزدور و گروهکهای سیاسی که دستی در شرق دارند ودستی در غرب یا بمعاشقه هر دو میپردازند از قدرت امت قرآن ناآگاه بودند واکنون در زیر ضربات خشم این امت، استخوان پلیدشان در هم کوبیده شده است. اما چرا بعضی تشکیلات سیاسی دراین باره سخن نمیگویند؟ مگر قتل هفتادو دو مسلم مومن پاک جنایت و فاجعه نیست؟ مگر این جلادی و قصابی وناپاکی بزرگترین حادثه فجیع تاریخ رانشان نمیدهد؟ چرا ساکت وآرامند؟ من آنها را مورد خطاب قرار میدهم و میگویم نکنید کاری که جزو گروه سیاه پسر سعد باشید وتا پایان تاریخ در زیارت

عاشورا همه بخوانند ”لعن الله سمعت بذلک فرضیت به” (بعضی از نمایندگان : احسنت) و اما در جنگ عراق پس از اینکه فرماندهی بدست با کفایت امام قرار گرفت . پیروزیها مداوم است و همچنانکه بدر در رمضان وخندق در رمضان با پیروزی پایان یافت این نبرد را نیز رزمندگان روزه دار ما به پیروزی خواهند رسانید. مجلس اسلامی بود و با خونهای پاکی که نثار کرد ، اصالت خویش را نشان داد. ولی کرسیهای شهیدان خالی است واین بعهده امت مسلم رمضانی است که این کرسیها را بوجود نمایندگانی مصمم ومومن و مسلم وسازش ناپذیر پر کنند. فاجعه وتجربه تلخ انتخاب ریاست جمهوری در سابق برای ما درسی باید باشد که دیگر شناگران رودخانه‌های سن وتایمز و سن لوران ومیسی سی پی و رن ورن را هرگز در مقام صدارت کشور خویش جای ندهیم . انسانهایی که کویری بودند در کویر ایران، انسانهای مسلم و مومنی که مکتب اسلام را نوشیده اندوتشنه حقیقت هستند و در کار خدمت مردم آنها را دراین جایگاه جای دهند، تادیگر انحرافی پیش نماند،‌دولت باید قوی تر کار کند. دولت باید برنامه ‌های ضربتی را اجرا کند . امروز مردم از این دولت با جان حمایت میکنند ونیز مجلس باید کابینه را خیلی زود ترمیم کند. باید پستها را به جوانهای مومن ومکتبی واگذارد و کارهایی بس اساسی انجام دهد. درست است که مردم ما همه وهمه از انقلاب و از جمهوری حمایت میکنند . ولی ما هنوز در برابر آنها شرمگین هستیم. زیرا هنوز سرمایه دارانی هستند که غارت میکنند. در بازار پولداران، انحصارگران رباخوارانی هستند که خون این مردم را می‌مکند و برای حفظ منافع پلید خود به بعضی از گروههای سیاسی همچون جبهه ملی پناه میبرند . برای قلع وقمع این خون آشامان باید برنامه هایی شدید وقوی و سریع اجراء کرد. هنوز مالکیتهای عمده در این کشور وجوددارد هنوز نتوانسته ایم بند ج را اجرا کنیم کشاورزانمان گرسنه و دردمند هستند اگرچه آنها جان میدهند وجان میبازند. ولی دولت نیز وظیفتی دارد بس بزرگ برای نجات این ملت مسلم . سخنی با دادستانی انقلاب دارم. و گله هایی و دردهایی  (رئیس: دو دقیقه وقت دارید) چندی پیش بحضور دادستان کل انقلاب عرض کردم فاجعه چهاردهم  اسفند را رو کنید . حقایق را بگویید. نگفتند تا فاجعه بدینجا رسید، امروز نیز ساکتند. دادستانی کل آنکس که جدیدااین مقام را بفرمان امام احراز کرده است،‌بیشتر بجنبد. پرونده‌ها را باز کند وبگشاید ودر برابر چشم همه مردم باز کند ودادستانی کل انقلاب چرا دشمنان اسلام را ، محاربین را آنهایی را که به روی خداو به روی پیامبر و قرآن وامت قرآن ، شمشیر کشیده اند مجازات نمیکند؟ چرا کیفر نمیدهد؟ چراما صدای گلوله‌هایی را از زندان اوین نمیشنویم.

که قلب کسانی را که قلب مردم ما را سوراخ کرده اند آماج بگیرد؟ ”ولکم فی القصاص حیوة یا اولی الالباب” . صریحا میگویم اگر دادستانی کل کشور و اگر دادستانی کل انقلاب تبهکاران را ، محاربان را به کیفر سریع نرساند مردم ما هرگز تحمل این ضعف و تسامح را نخواهند کرد و ممکن است آتش خشمی شعله بکشد که گناهش بگردن مسوولین قضائی باشد.امیدوارم ملت مسلم ایران ، رمضان را کانون انفجاری علیه استکبار جهانی بداند و بزودی پیروزی ما بر جهان استکبار به برکت رمضان و قرآن تحقق یابد. والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته.
3- مراسم تحلیف آقایان: مولوی محمداسحق مدنی، عبدالکریم اربابی، شهاب الدین بیمقدار، حاج موسی سلیمی واصغری.
رئیس- دستور بعدی مراسم تحلیف است آقایانی که امروز مراسم تحلیف دارند تشریف بیاورند نزدیک تریبون و مراسم تحلیف را انجام دهند.
منشی- آقای مولوی محمداسحق مدنی از حوزه انتخابیه سراوان، آقای عبدالکریم اربابی از چاه بهار، آقای شهاب الدین بیمقدار از ورزقان. آقای حاج موسی سلیمی از میانه, آقای اصغری از بناب.      آقای سلیمی مراسم تحلیف را بجا میآورندو بعد بقیه هم همراهی میکنند.
رئیس- یکی از آقایان بلند بخوانند بقیه آقایان هم آنچه را که ایشان میخوانند تکرار کنند. لطفا با طمأنینه بخوانید.
سلیمی – بسم الله الرحمن الرحیم. من در برابر قرآن مجید بخدای قادر متعال سوگند یاد میکنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد مینمایم که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم. ودیعه‌ای را که ملت بما سپرده بعنوان امینی عادل پاسداری کنم و در انجام وظایف وکالت، امانت و تقوی را رعایت نمایم. و همواره به استقلال واعتلای کشور وحفظ حقوق ملت وخدمت بمردم پای بند باشم از قانون اساسی دفاع کنم ودر گفته هاونوشته ها و اظهارنظرها، استقلال کشور و آزادی مردم و تامین مصالح آنها را مد نظر داشته باشم.
رئیس- متشکر. سوگند نامه را بدهید امضاء کنند.
4- تصویب نهایی قانون نحوه انجام معاملات واحدهای مسکونی .
رئیس- دستور بعدی را مطرح کنید
منشی(الویری)- گزارش کمیسیون مسکن وشهرسازی درخصوص لایحه نحوه انجام معاملات واحدهای مسکونی مطرح است که بقیه بحث جلسه گذشته است. آقای کاشانی

بفرمایید.
رئیس- آقایان همانطوریکه بخاطرتان است در آخرین اصلاحیه مان در جلسه قبل دچار اشکال شدیم وبرای اینکه مطالعه شودو به کمیسیون برگرداندیم ،‌حالا اصلاحیه جدیدی کرده اند دقت بفرمایید چون وقت زیادی روی این قسمت مصرف کرده ایم انشاءالله زود تمام بشود.
کاشانی (مخبر کمیسیون مسکن وشهرسازی)- بسم الله الرحمن الرحیم. یک چیزی بعنوان ماده هفت جدید تنظیم شده قرائت میشود و آقایان توجه داشته باشند که نظرشان را بدهند.
ماده 7- بمنظور اطلاع کامل از وضع واحدهای مسکونی و تنظیم سیاست کلی مسکن و برنامه ریزی دراین زمینه از تاریخ تصویب  این قانون وزارت مسکن و شهرسازی موظف است فرم مشخصات و نحوه بهره‌برداری از واحدهای مسکونی در کلیه شهرها را تهیه ودر اختیار مالکین واحدهای مسکونی قرار دهد. تا ماکین ظرف مدت سه ماه تحویل نمایند.
بهر حال کمیسیون مجبور بود روی ماده 7 که نه حذف شده بود و نه پیشنهادی تصویب شده بود یک پیشنهادی را ارائه کند. آن اشکال و ضعفی که در ماده هفت اول وجود داشت که تصویب نشد این بود که مالکین را موظف و ملزم کرده بود باینکه بیایند اطلاعاتشان را در اختیار وزارت مسکن ویا هر محلی که وزارت مسکن تعیین میکند قرار بدهند. ولی این چیز جدید، الزامی برای مالکین واحدهای مسکونی مشخص نکرده است. گفته ظرف سه ماه آنها اطلاعات رادر اختیار وزارت مسکن قرار بدهند. الزامی در اینجا وجود ندارد. آقایان توجه داشته باشند که تنظیم یک چنین ماده ای اضطراری بوده است یعنی کاری نمیشد بکنیم. حذف، آن بار رای نیاورده بود آنچه هم که بود تصویب نشده بود ما ناگزیر بودیم یک چیزی تنظیم کنیم که آن نکته ای که مورد نظر شورای نگهبان بود یک جوری بآن توجه شده باشد. بهمین دلیل باین ترتیب تنظیم شده است که متن آنرا بار دیگر میخوانم:
ماده 7- بمنظور اطلاع کامل از وضع واحدهای مسکونی و تنظیم سیاست کلی مسکن و برنامه ریزی دراین زمینه از تاریخ تصویب‌این قانون وزارت مسکن و شهرسازی موظف است فرم مشخصات و نحوه بهره‌برداری از واحدهای مسکونی در کلیه شهرها را تهیه ودر اختیار مالکین واحدهای مسکونی قرار دهد. تا ماکین ظرف مدت سه ماه تحویل نمایند.
منشی- آقای عباس عباسی بعنوان مخالف بفرمایید . آقای هاشمی هم قبلا بعنوان موافق اسم نوشته اند.

عباس عباسی – بسم الله الرحمن الرحیم. این ماده اصلاحیه از چند نظر بکار بخور و حل مشکل نخواهد بود. یکی اینکه وزارت مسکن تقریبا باید سی وشش میلیون فرم تهیه کند ویک اکیپ ضربتی نامه‌رسانی تقریبا شاید دو میلیون نفری باید ترتیب بدهد تا این فرمها را به منازل وافراد برساند وشاید هم زیادتر . دیگر اینکه بااین وضع ،‌خوب طرف فرم را تحویل میگیرد اما پس نمیدهد. هیچ ضمانت اجرائی ندارد . از یک طرف ضمانت اجرائی دارد که میگوید دولت موظف است , اما مالکت میگیرد و پس نمیدهد. و یا برمیگرداند با گزارشات دروغ وخلاف واقع و بعد تفکیک گزارشات صحیح و درست از گزارشات خلاف واقع چقدر باید طول بکشد؟ و چه گروهی باید مشغول بررسی باشد و چه تعدادی؟ تازه بعد از اینکه خلاف واقع ثابت شد چه خواهد شد؟ و باگزارشگر خلاف واقع  چه باید بکنند؟ هیچ، حتی امکان دارد آنکه خلاف واقع گزارش میدهد آدرسش را هم اشتباهی بدهد. یعنی حتی آدرس خودش را هم خلاف واقع میدهد، بعد باید چکار کنند؟ از کجا او را پیدا کنند؟ مثلا بنام حسن حسینی ، نه آدرس کوچه و نه پلاک خانه و نه شهر، بنابراین، این پیشنهاد بتمام منا زاید است و حل مشکل نمیکند بلکه با توضیحاتی که عرض کردم مشکل را چندبرابر میکند. بنابراین من با این اصلاحیه مخالفم. و همان موضوع خلاف واقع بودن ، خودشان ملزم باشند چون دولت اینقدر حق دارد که نظارت داشته باشد. اگر یک دولتی در اسلام، مشروع باشد واسلامی باشد و مورد تایید فقها باشد و باز حق نظارت و کنترل هم نداشته باشد پس دولت نمیخواهیم. بنابراین حق کنترل داشته باشد و مستاجرین و مالکین هم موظفند گزارش صحیح بدهند اگر خلاف واقع گزارش بدهند امتیازاتی که از دولت به ایشان میرسد لغو شود مانند آب و برق و گاز و تلفن و دیگر چیزها. عرض کردم من جز همان پیشنهاد قبلی خودم پیشنهاد بخصوصی ندارم بنابراین من با این اصلاحیه کمیسیون مخالف هستم که هیچ حل مشکل نخواهد کرد.
منشی- آقای هاشمی بعنوان موافق بفرمایید.
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. من ثبت نامم برای موافق از این جهت بود که ما در رد کردن واصلاح کردن این لایحه به مشکلاتی برخورد کردیم که وقت گیری میکند ودر مجلس بیک نقطه خیلی روشنی نرسیدیم ونخواهیم رسید والان هم که  کارهای زیادی دارد در دستورمان هست اینطور وقت مصرف کردن سر این لایحه را زاید میدانم. در حقیقت ماده هفت بخاطر تشکیک یا نظر مخالف که شورای نگهبان داده بود بهتر بود حذف میشد ، آوردن این ماده راه حلی است برای اینکه از این بن بستی که در ن قرار گرفته ایم الان نجات پیدا بکنیم. و
 
البته این اعتراض آقای عباسی باین شکل وارد نیست. چون خودوزارت مسکن یک فرمی تهیه میکند و بروزنامه‌ها میدهدو بیک شکلی انتخاب میکند بطوریکه بمردم بگوید وجواب بگیرد. راهی انتخاب میکند وبهر حال ما برای حل مساله مسکن باید آمار وارقام وشکل خاصی را در نظربگیریم . یعنی قضه عمیق‌تر از این است که با یک ماده و یا ایک اصل بتوانیم آن را حل کنیم. خودشان بر اساس آنچه که اینجا نوشتیم یک راهی را انتخاب میکنند وبه یک کیفیتی ازرسانه‌های جمعی اعلن میکنندواز مردم جواب میخواهند، یک مقدار جواب میرسد ویک مقدار نمیرسد وآمار تقریبی پیدا میشودوراهی از آن طریق پیدا خواهد شد. حالا اگر هم پیدا نشد ما لااقل با تصویب این ماده بجای آن ماده که برایمان مشکل درست کرده بود فعلا از این بن بست درمیآییم . و مشکل جدیدی هم سر راه ما پیدا نمیشود البته وزارت مسکن روی مساله مسکن باید خیلی نیرو بگذارد و مجلس هم باید کمک کندو کمیسیون مسکن هم باید کمک کند و باشورای نگهبان هم باید همیشه در مشروت باشند که موادو لوایحی که از این به بعد میآید پخته تر باشد.
واعظی- این،‌حل مساله مسکن را نمیکند. باز سه ماه بتاخیر می‌افتد.
رئیس- آقای واعظی چرا بی انضباطی فرمودید ؟ من گفتم که شما بعنوان مخالف قبلا وقت میگرفتید، ‌صحبت میکردید.
واعظی- بنابراین مساله را حل نمیکند00
رئیس- حالا اگر این هم تصویب نشود باز هم چیز حلی کردنی نیست. این هیچ ضرری دیگر بشما لااقل  ندارد000 بهر حال من بعنوان موافق بیشتر از این جهت صحبت کردم که فعلا این لایحه تصویب بشودواین مقدار که بآن رسیدیم به وزارت مسکن ابلاغ بشود و کمبودهایی که در این لایحه هست در فرصت قعدی انشاءالله جبران کنیم با مطالعه بیشتر.
مجید انصاری- این چون پیشنهادی است که در متن پیشنهاد بر بودجه عمومی بمقدار زیادی افزوده میشود و طرح است که از طرف مجلس داده شد.
رئیس – این لایحه است وطرح نیست.
مجید انصاری- پیشنهاد این ماده بعنوان طرح مجلس است000
رئیس- لایحه است طرح نیست. چه خرجی اضافه میشود؟ یک فرمی را پخش میکند و به رسانه های جمعی میدهد.
مجیدانصاری- خرجش همین است در حدود 5-6 میلیون فرم باید چاپ کنند.
صباغیان- به مطبوعات بدهند.

رئیس- اصلا چاپ نمیخواهد میدهند به رادیو بخواند. رادیو هم مجانی میخواند این که این مشکلات را ندارد و اینطور مخارج جزئی که مثلا بدهند به رادیو بخواند که خرج نیست کارمندان دولت این کار را میکنند و میدهند به رادیو بخواند.
موسوی تبریزی- ابلاغ میخواهد. آوردن میخواهد، جمع آوری میخواهد.
رئیس- خود ادارات واین همه کارمندانی که در آن وزارتخانه هستندکارشان همین است. و هیچ بودجه  جدیدی برای این کار منظور نمیشود. یعنی از کارمندان موجود استفاده میکنند و فرم تهیه میکنند و اردیو اعلام میکند و بعدهمان کارمندان جواب را میگیرند. هر کاری دولت بخواهد بکند باید از کارمندانش استفاده کند.
رئیس- آقای مهندس گنابادی مطلبی دارید بفرمایید و خواهش میکنم مشکل را یک طوری حل کنید که ما بکارهای بعدیمان برسیم.
مهندس گنابادی(وزیر مسکن وشهرسازی)- بسم الله الرحمن الرحیم. با توجه به فرمایشات برادرمان آقای هاشمی من فکر میکنم که زیاد مطلب عمده ای در این لایحه نباشد اگر تصویب کنید ما از حالا تصمیم میگیریم این کار را بکنیم واطلاعات را جمع‌آوری میکنیم اگر نه حتما باید طرح بیاوریم و پیگیری کنیم حالا منتها فکر میکنم که اگر تصویب بشود کار جلوتر بیفتد پیشنهاد من این است که اگر امکان داشته باشد تصویب بشود که کار جلو بیفتد و ما برویم دنبال جمع آوری اطلاعات.
رئیس- متشکر، /182 نفر در جلسه حاضر هستند عبارت ماده 7 برای رای گیری خوانده شود.
منشی- ماده 7- بمنظور اطلاع کامل از وضع واحدهای مسکونی و تنظیم سیاست کلی مسکن وبرنامه ریزی در این زمینه از تاریخ تصویب این قانون وزارت مسکن و شهرسازی موظف است فرم مشخصات ونحوه بهره‌برداری از واحدهای مسکونی در کلیه شهرها راتهیه ودر اختیار مالکین واحدهای مسکونی قرار دهد تا مالکین ظرف مدت سه ماه تحویل نمایند.
رئیس- کسانیکه با این ماده 7 که قرائت وبحث شد موافق هستند قیام بفرمایند (122 نفر ایستادند) تصویب شد. حالا یک رای گیری هم برای کل لایحه داریم چون خیلی چیزها عوض شده.
قره باغ- من پیشنهاد حذف دارم.
رئیس- دیگر پیشنهاد حذف ندارد تصویب شد. حالا اصلاحیه‌های شورای نگهبان مطرح است. آقایانی که با کل لایحه چون با این اصلاحات یک رای گیری هم برای کل لایحه

داریم کسانی که باکل لایحه موافق هستند قیام بفرمایند (135 نفر ایستادند) تصویب شد. پس کل لایحه ابلاغ خواهد شد.
5- طرح اصلاحیه طرح قانونی الحاق دادگاههای انقلاب به دادگستری جمهوری اسلامی ایران وارجاع آن به کمیسیون.
رئیس- اصلاحیه طرح قانونی الحاق دادگاههای انقلاب به دادگستری جمهوری اسلامی مطرح است.
منشی- آقای علیزاده مخبر کمیسیون امور قضائی توضیح میدهند.
رئیس- در طرح مربوط به دادگاههای انقلاب هم شورای نگهبان نظراتی داده بودند که در کمیسیون اصلاح شده وخدمتتان توضیح داده میشود.
علیزاده (مخبر کمیسیون قضائی)- بسم الله الرحمن الرحیم. شورای نگهبان ماده 2 این طرح قانونی را مغایر با اصل 167 قانون اساسی اعلام فرموده است . نظر شورای نگهبان را  اول قرائت میکنم:
بسم الله الرحمن الرحیم. ریاست محترم مجلس شورای اسلامی .       عطف به نامه شماره 816-25/3/60 طرح قانونی الحاق دادگاههای انقلاب به دادگستری جمهوری اسلامی ایران که درجلسه مورخ 26/3/1360 با حضور اعضای شورای نگهبان به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده در جلسات مشورتی شورای نگهبان مورد بررسی قرار گرفت و نظر شورا به شرح ذیل اعلام میشود:
ماده 2- طرح قانونی مزبور که قضات دادگاههای انقلاب رامکلب مینماید در صورت نبودن قانون مصوب شورای انقلاب یا مجلس شورای اسلامی طبق فتاوی امام مدظله یا منابع معتبر دیگر اسلامی که از جانب شورای عالی قضائی ابلاغ میگردد عمل نمایند مغایر اصل 167 قانون اساسی شناخته شد اعمال ضد انقلاب که رسیدگی به آنها در تبصره یک ماده دو در صلاحیت دادگاههای انقلاب گذاشته شده باید طبق قانون موارد آن مشخص و مجازاتش تعیین گردد.
برای اصلاحش کمیسیون امور قضائی جلسه ای تشکیل داده وماده 2 را اصلاح کرده وکلمه ”ضدانقلاب” را هم حذف کرده است.          گزارش کمیسیون امور قضائی به مجلس شورای اسلامی.       با عنایت به اظهار نظر شورای محترم نگهبان در مورد طرح قانونی الحاق دادگاههای

انقلاب به دادگستری که در جلسه مورخ 26/3/1360 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و جهت تجدید نظر به کمیسیون امور قضائی بازگشت شده بود در جلسه مورخه 3/4/1360 در این کمیسیون مودر رسیدگی قرار گرفت و با اصلاحاتی با اکثریت آراء تصویب شد. اینک گزارش آن را به مجلس شورای اسلامی تقدیم میدارد.
ماده 2- به دادگاههای انقلاب اسلامی اجازه داده میشود در مواردی که قانون مدون وجود نداشته باشد، تا تدوین قوانین جزائی مطابق کتب قصاص ودیات و حدود تحریر الوسیله امام خمینی عمل نموده و حکم قضیه را صادر نمایند.
تبصره 1 – کلمه ”اعمال ضد انقلاب” درآنجانوشته شده که شورای نگهبان آن را مغایر دانسته آن را هم نوشتیم که تبصره یک ماده 2 به لحاظ ابهام کلمه ”اعمال ضد انقلاب” با توجه به اینکه مصادیق اهم آن در بندهای 3 و 4 و 5 ماده 2 آئین نامه دادگاههای انقلاب مصوبه شورای انقلاب وجود دارد به اکثریت آراء حذف شد.
در این ماده 2 با توجه به اینکه شورای نگهبان آنرا مغایر با اصل 67 تلقی نموده ما از نظر شورای نگهبان با توجه به اینکه به دفاعی که قبلا کردیم ودر این قسمت هم این پیشنهاد را خود بنده هم مخالفت کرده‌ام ما یعنی کمیسیون امور قضائی این جور استفاده کرده که دراصل 167 قانون اساسی که میگوید ”قاضی باید کوشش کند که حکم هر دعوا را در قانون مدون بیابد” این مساله متفرع بر این است که اول یک قانون مدونی در زمینه دعوا وجود داشته باشدودر یک دعوای خاص اگر قاضی نتوانست حکم آن دعوا رادر قانون مدون بیابد به منابع معتبر یافتاوی مشهور مراجعه بکند ودر این طرحی که پیشنهاد شده دراینجا بدون اینکه اصلا قانونی مدونی وجودداشته باشد، بطور کلی امر قضیه را ارجاع داده است به منابع معتبر یا فتوای امام روی این جهت شورای نگهبان این را مغایر بااصل 167 قانون اساسی دانسته است وبه اصول دیگر هم به اصطلاح نظر شورای نگهبان استناد نشده گرچه ما صریحا نظر شورای نگهبان را متوجه نشدیم و اگر هم توضیحی در این زمینه لازم باشد که آقایان اعضای شورای نگهبان لازم بدانند بدهند که مجلس روشن بشود آن را موکول به صلاح ونظر خودشان میکنیم ولی مااین طور استنباط کردیم که نظر شورای نگهبان در این زمینه چون فقط استناد شده به اصل 167 قانون اساسی که گفته‌اند مغایر با اصل 167 قانون اساسی است ، ما هم در استدلال اینجوری گفتیم که باید قانون مدونی موجود باشد.
رئیس-مگر شورای نگهبان در کمیسیون شرکت نکردند؟

علی‌زاده- خیر در کمیسیون شرکت نفرمودند.
رئیس- درست نبوده است، آئین نامه صریح میگوید باید با حضور اعضای شورای نگهبان باشد، نماینده‌شان باید بیاید نظرشانرا بفهمید اگر این است که کارتان ناقص است بگذارید برای بعد، اینجور نمیشود که ما بیاییم اینجا بحث بکنیم ندانیم شورای نگهبان نظرشان چیست بعد یک چیزی اصلاح کنیم دوباره برگردیم پس شما تشریف ببرید در کمیسیون و مراعات کنند آقایان کمیسیونها، شورای نگهبان را دعوت کنند از شورای نگهبان کسی بیاید توضیح بدهد با نظر شورای نگهبان اصلاح بشود والا این میشود مثل اول.
علی‌زاده- آنطوریکه در کمیسیون مطرح شده است.
رئیس- دیگر بحث نفرمایید طبیعی است که اصلا خلاف آئین نامه عمل شده است . بفرمایید بنشینید و نماینده شورای نگهبان را دعوت کنید تشریف بیاورند توی کمیسیون و فعلا ما برای آقایان شورای نگهبان هم زحمتی نداریم. برنامه بعدی را مطرح کنید. برنامه بعدیمان معرفی وزیر خارجه است . اطلاع بدهید آقای نخست وزیر وآقای موسوی بیایند. ما فقط یک ربع ساعت تنفس میدهیم بعد نمیتوانیم تنفس بدهیم چون تا ظهر کارمان ادامه دارد خواهش میکنم آقایان سریعا برگردند که بتوانیم کارمان را ادامه بدهیم و به انتظار آمدن نخست وزیر و وزیر پیشنهادی خارجه هستیم که کارمان را تمام بکنیم.      (در ساعت نه و چهل و پنج دقیقه جلسه بعنوان تنفس تعطیل و مجددا در ساعتد ده و بیست و پنج دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد).
6- معرفی آقای سید حسین موسوی به سمت وزیر امور خارجه و رای اعتماد ایشان.
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است. دستور جلسه معرفی وزیر امور خارجه است. نامه آقای رجائی خوانده بشود.      (بشرح زیر قرائت شد.)
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. ریاست محترم مجلس شورای اسلامی طبق اصل 133 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بدینوسیله برادر مهندس سید حسین موسوی را برای تصدی وزارت امور خارجه معرفی مینماید موافقت شورای موقت ریاست جمهوری در باره ایشان نیز ضمیمه این نامه میباشد. خداوند همه ما را در خدمت به اسلام ومسلمین موفق بدارد.                    نخست وزیر – رجائی.
رئیس- کسانی که به عنوان مخالف اسم نوشته اند،‌صحبت کنند.

منشی- آقای سید احمد کاشانی مخالف.
رئیس- اگر آقای نخست وزیر قبلا توضیحی دارند ، بفرمایید.
رجائی(نخست وزیر)- بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدالله رب العالمین ، الحمد الله علی کل حال، مساله وزارت امور خارجه که از همان ابتدای تشکیل دولت با مشکل مواجه شده بود، در برداشتی که ما از وزیر امور خارجه داشتیم، این که کل تفکر انقلاب اسلامی در برخورد با جهان خارج بوسیله وزیر امور خارجه صورت میگیرد به این جهت بیشترین سختگیری را در انتخاب وزیر امور خارجه بخرج دادیم و با هر برارد و خواهر متعهدی که شناختی داشت از افراد مشورت کردیم ، بالاخره آخرین مشورتمان و آخرین تقااض و مراجعه‌مان به برادر شهیدمان دکتر بهشتی بود. ضمن بررسیهای مفصلی که انجام شده بود، برادرمان موسوی را مناسبترین فرد برای این کار پیدا کرده بودیم منتها برای شهید دکتر بسیار مشکل بود که بین حزب و وزارت امور خارجه یکی را انتخاب کنندواجازه بدهند که ایشان مسوولیت‌شان را در حزب کنار بگذارند و به وزارت امور خارجه بیایند. خاطرم هست که در ماده اول در سالن مدرسه رفاه خدمتشان بودیم بعضی دیگر از برادران حاضر در مجلس هم بودند وایشان بعد از بحث مفصل موافقت کردند که برادرمان موسوی بعنوان وزیر امور خارجه معرفی بشود. این مساله را در صورت کاندیداها منعکس کردیم وبه رئیس جمهور معرفی کردیم رئیس جمهور روی چند وزیر مقاومت مخصوص داشت. یکی وزیر مشاور، یکی وزیر کار، وزیر اقتصاد، وزیر بازرگانی، وزیر امور خارجه ، خوب، ما هم ضمن اینکه برای همه وزراء تلاش میکردیم، و اصرار داشتیم وتوجه میکردیم ما هم نسبت به این چند وزیر بخصوص وزیر امور خارجه، وزیر اقتصاد، وزیر بازرگانی خیلی کوشش کردیم در تفاهم بین نخست وزیر و رئیس جمهور برای این مساله رئیس جمهور در مورد این چند وزیر مسائل نسبتا شخصی را مطرح میکردند و من که مطمئن بودم از این برادران که بهیچوجه مساله شخصی ندارند، در پذیرفتن این سمتها حاضر شدم بهر شرطی که ایشان اقئل شدند از جمله اینکه قرار شد این چهار برادری که قرار است این سمتها را بگیرند بیایند پیش رئیس جمهور و خلاصه بگویند که آقا آنهایی که توادعا میکنی ما اینطور نیستیم و حرفهایشان را بزنند(تکرار میکنم بعضی از برادران که در آن مجلس بودند الان هم حضور دارند) یکی از آن برادران برادرمان مهندس موسوی بود که با اخلاص خاصی که برای کسانی که میخواهند سهمی دراین حرکت انقلاب اسلامی ایران ادا کنند با همان اخلاص ایشان واقعا دو زانو در مقابل رئیس جمهور نشستند و توضیح دادند

که آنچه که تو خیال میکنی که ما در این یکسال شخصا با تو اختلاف داشته‌ایم، چنین چیزی نیست متاسفانه همانطور که من در حدود دو ماه قبل به یکی از برادران که راجع به انتخاب وزیر امور خارجه سوال کرده بودند و جلسه‌ای قبل از طرح در مجلس با هم داشتیم به ایشان گفتم که شما فقط بروید از رئیس جمهور بپرسید که چه ایرادی از مهندس موسوی دارید اگر واقعا دیدید که ایرادهایی که ایشان از مهندس موسوی دارند شخصی نیست، بیایید به من بگویید من میروم به دنبال معرفی یکی دیگر که تا همین لحظه که در خدمتتان هستیم و آن برادر هم در مجلس حضور دارند جواب این سوال را برای من نیاوردند از برادران یدگر وزیر مشاور با مسائل عجیب و غریبی که باز آن برادر عزیزمان که آنجا زحمت کشیدند و واقعا این وزیر مشاور را برای ما دست وپا کردند من این را بعنوان یک حق از برادر عزیزمان انواری بگردنم دارم که تلاش ایشان آنروز به نتیجه رسید واین وزیر مشاور را برای کابینه بدست آورد و من اگر قابل باشیم تشکر صمیمانه ای راخدمت ایشان داشته باشم وایشان را هم یکی از شهود آن جلسه که واقعا چه گذشت آن روز به این برادران ما برای اینکه بعنوان یک خدمتگزار انقلاب بتوانیم در صف وزرای کابینه قرار بگیرم از جمله کسانی که شخص برادرمان موسوی رامعرفی میکرد برای رئیس جمهور آقای موسوی اردبیلی بودند وایشان مخصوصا با این عنوان که در طول مدتی که من این انسان را میشناسم جز خداترسی وایمان واعتقاد راسخ به اسلام چیز دیگری ندیده‌ام و سابقه آشنائی ایشان با برادرمان موسوی به خیلی قبل از 22 بهمن برمیگشت ولی متاسفانه اثر نکرد حتی آقای موسوی تعهد میکردند که در این زمینه یعنی سلامت ایشان از نظر خط اعتقادی واخلاقی در آینده هم ایشان تضمین خواهندکرد باز نتیجه‌ای ندارد در مورد برادرمان موسوی همینقدر بگویم که کاری که ایشان در این مدت گرداندن روزنامه جمهوری اسلامی و مسوولیتی که در آنجا داشتند و به عنوان یکی از روزنامه های آبرومند معتبر در جامعه درآوردند یکی از نمونه‌هایی است که میشود بعنوان عاملی که میتواند دلیل باشد برای این که ایشان واقعا شایستگی دارند وجدا جمهوری اسلامی از وجود ایشان بعنوان وزیر امور خارجه در مدت وجود این کابینه محروم مانده است و قطعا این گناهی است که مستقیما به گردن رئیس جمهور معزول است و چونکه فرصت برای برگشتن به آن مراحل نیست من از آنچه که در باره ایشان واقعا بر ما گذشته است میگذرم فقط در جلسه ای که دزفول داشتیم بعد از شکستگی که فرمانده کل قوای سابق یا معزول در سوسنگرد خورده بود خوب جلسه‌ای بود ما ضمن اینکه حرفهاودلائل وصحبتهای ایشان را شنیدیم صمیمانه گفتیم که مساله‌ای

است پیش آمده ما هم آماده‌ایم شما را ازداخل تقویت کنیم شما هم بروید بجنگید و کاری به کار داخل نداشته باشید اجازه بدهید این کمبود کابینه بوسیله این چهار وزیر تامین بشود ایشان گفتند که همانطور که تو اعتقاداتی داری منهم برای خودم اعتقاداتی دارم و باز هم مخالفت کردند با انتخاب ایشان من امیدوارم که به یاری خداوند وجود برادرمان موسوی در سمت وزارت امور خارجه این اشکال مهمی را که ما دراین مدت نتوانستیم بطور جدی با آن برخورد بکنیم رفع بکند ضمن اینکه نه در مورد وزارت امور خارجه در مورد همه وزارتخانه ها و کارهای دولت صمیمانه امیدوار هستم که در آینده ضمن دنبال کردن خط اصیل وناب و صاف انقلاب برادران وخواهران هر گونه انتقادی را در محدوده امر به معرفو و نهی از منکر که سازنده است وامید امت اسلامی هست بعنوان          ”خیر امة اخرجت للناس” دولت از راهنماییهای برادران وخواهران نماینده برخوردار باشد عرض دیگری ندارم اگر لازم بدانید خود ایشان  هم، هم خودشانرا معرفی میکنند هم احیانا برنامه ای را که داشتیم تکرار میکنند والا آقایان نماینده صحبت کنند والسلام علیکم و رحمة الله.
رئیس- آقایان مخالف صحبت میکنند ضمنا نمایندگان محترم اگر سوالی به ذهنشان میرسد کتبا میتوانند بدهند خدمت آقای نخست وزیر که ایشان باز جواب میدهند البته اگر توضیحی هم لازم باشد خودآقای موسوی بعدا میدهند. اولین مخالف را دعوت کنید .
منشی- آقای احمد کاشانی.
سید احمد کاشانی- اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم احفظنا وانت خیرالحافظین. با درود به روان پاک همه شهدای انقلاب اسلامی بخصوص شهدای فاجعه هولناک دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و درود به رهبر بیدار وعالیقدرمان امام خمینی (حضار سه مرتبه صلوات فرستادند) من مطالبی را میخواستم مقدمتاً به عرض نمایندگان محترم برسانم که پاره ای از آنها را برادرمان جناب آقای رجائی به آن اشاره کردند و من مجدداً متذکر میشوم و نتیجه‌گیری میکنم و آن مطالبی بود که میرساند مشکل بودن امر مخالفت رادر شرایط کنونی شما میدانید آقای موسوی بعنوان کاندیدای وزارت خارجه به رئیس جمهور معلی شده بود وایشان که اکنون بر ما ماهیتش کاملا روشن شده مخالفت کرده بود و زیر بار وزارت ایشان نرفته بود از آن طرف اخیراً با سرپرستی شورای ریاست جمهوری که سه نفر از افراد قابل اعتماد ما در آن حضور دارند و بخصوص با فقدان شهید بزرگوار مرحوم دکتر بهشتی بعنوان مؤید ومصوب ایشان طبیعتا

با توجه به این هر دو عامل امر مخالفت کار مشکلی است علی الخصوص که شرایط و جو موجود و ضربه‌ای که ما دراثر انفجار در محل حزب جمهوری اسلامی خوردیم ناراحتیهای بیشتری برای ما ایجاد کرده و طبیعتا انسان دلش نمیخواهد بعنوان مخالف صحبت کند اما حقیقت قضیه اینجا است که یاد همین شهدائی که اخیرا از دست دادیم و چهره بسیاری از آنها که مظهر وسمبل حق جویی وانجام وظیفه بود این حقیر را هم بدون اینکه خدا را شاهد میگیرم کوچکترین برخورد فردی با کسی بخواهد وجود داشته باشد و رابطه شخصی، خود را موظف دیدم به اینکه آنچه راکه وظیفه خودم میدانم وتشخیص میدهم آن را بعنوان وظیفه نمایندگی بیان کنم. اما مساله دیگر که مشکل بودن مخالفت من را میرساند این است که من یکی از محورهایی را که حول آن میخواهم صحبت کنم و به عقیده خودم مهمترین محوری است که در جامعه ما وجود دارد ، محور سیاسی وخط حکومت در این جامعه است و آن عنصر ملی‌گرائی و عنصری که همیشه به موازات و در مقابل عنصر اسلام در این جامعه حضور داشته است، این امر یک امر تاریخی و چیزی قابل انکار نیست و چون مطالبی دراینجا مطرح میشود که مربوط به مرحوم آیت الله کاشانی پدر اینجانب است، این قضیه مشکل بودن کار را بیشتر میرساند و باز میگویم به همین دلیل احساس میکردم که نباید صحبت کنم ولی بدنبالش فکر کردم که شاید این هم حجابی باشد و من نباید اجازه بدهم که این حجاب در مقابل وظیفه من قرار بگیرد و مجدداً یادآور میشوم و نمایندگان محترم توجه کنند، آنچه را که استناد میکنم اگر مطالبی بود که در آن روابط شخصی وگرایشات خصوصی وجود داشت، علاوه بر آنکه مد نظر قرار بدهم به این حقیر هم  بعدا تذکر بدهند که انشاءالله خودم را اصلاح کنم. علت مخالفت من باز از اینجا سرچشمه میگیرد که در دورانی که دوران ابتدای تشکیل دولت موقت و گشایش روزنامه جمهوری اسلامی و افتادن کارها به روال عادی، ما دراین نهادهای انقلابی درگیر و مشغول بودیم و فرصت مطالعه روزنامه ها را به آن ترتیب نداشتیم ، شما میدانید طی این دورانی که آخرین مرحله‌اش حکومت بنی صدر بود در جامعه ما جو خاصی حاکم بود وآن مردمی که پای‌بند به اعتقادات اسلامی و علاقمند به روحانیت و مبارزات آنها بودند در این جو عین ماهی که درخشکی باشد در یک چنین شرایطی به سر میبردند و مسائلی را که میدیدند به محلهایی که احساس میکردند میتوانند با آنها درددل کنند در میان میگذاشتند از جمله مکرر در مکرر افرادی پیش من میآمدندو میگفتند که خوب، در شرایط کنونی دولت که مشخص است دست چه کسانی است و در مراحل بعد با حکومت بنی صدر باز هم مشخص است که چه کسانی بر

کار هستند ولی پاره‌ای از مسائل را ما میبینیم که برایمان قابل تامل و گذشت نیست. اشاره میکردند به آنچه که در جریان خودی در این جامعه میگذرد واز این بابت ناراحت بودند و بعضی نکات و بعضی مسائل را اشاره میکردند و من باید عرض کنم که فقط همان مقدار وهمان مطالب را توانسته ام دراین جا عنوان کنم و فرصت اینکه همه مسائل را جمع‌آوری کنم و دراینجا عنوان کنم نداشتم محور صحبت من بر روی روزنامه جمهوری اسلامی است والبته آن موقعی که آن برادران آن مسائل را عنوان میکردند من بعنوان وظیفه اولیه با پاره‌ای از مسوولین حزب این قضیه را مطرح کردم فرمودند که روزنامه به حزب ارتباطی ندارد وحداکثر بیش از پانزده درصد آن به حزب مرتبط نیست. (کاری نداریم) ولی مسلما مسوول روزنامه این چنین حرفی را نخواهد زد که روزنامه بمن مربوط نیست مسوولیتش را هم در جاهائی که مسلما هم قبول کرده اند و هم قرائنی وجود دارد که من اشاره میکنم، اولا در یک جلسه ای که خصوصا وجود داشت و مسائلی عنوان شد ایشان پاسخگوی آن مسائل شدند و این خودش دلالت بر این میکند که مدافع خط روزنامه و آنچه که در روزنامه میگذرد هستند مساله دوم این است که در 28 مرداد سال 58 برادر بزرگوارمان آقای دکتر آیت مقاله ای تحت عنوان تحلیل مستند از کودتای 28 مرداد به روزنامه جمهوری اسلامی داده بودند و امضاء واسم ایشان در این مقاله و در این تحلیل وجود داشت. ابتدای این مقاله این جمله را ما میبینیم که درج شده است. مقاله زیر را آقای دکتر حسن آیت نوشته اند . ولی لازم به یادآوری است که درج آن به معنای موافقت شورای نویسندگان روزنامه جمهوری اسلامی با محتوای آن نیسیت در این مطلب دو نکته نهفته است اول این که آقایان ، آقای آیت را میشناسند و خط سیاسی او که از پیش از انقلاب روشن بوده وتمام نوشته هاو سخنانش را شما میتوانید یکی یکی زیر نظر بگیرید ودر تمام صحبتها محور تکیه بر اسلام و روحانیت مجاهد و نفی صددرصد ملی‌گرائی و آن خط مخالفش ، بنابراین نوشتن این جمله در بالای مطلبی که نویسنده امضاء کرده به معنی این است که ما این نوشته را قبول نداریم حالا ماسله ای نیست ولی آنچه که باز بدنبال آن نتیجه دوم هست این است که شورای نویسندگان در اینجا نظری را اعلام کرده است . بنابراین آنچه که درروزنامه منعکس شده نظر نویسندگان وشخص آقای موسوی در آن وجود دارد. من به پاره ای از مطالب ، همانطوری که عرض کردم مختصر و بریده بریده توانستم بدست بیاورم اشاره میکنم و از آن عبور میکنم. ابتدا سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی را به مناسبت سی ام تیرماه /58 که البته لازم به تذکر است که این در /28 تیرماه چاپ

شده بود یعنی در سی‌ام تیر چاپ نشد ودر سی‌ام تیر مراسمی به مناسبت شهدای سی تیر در ابن‌بابویه برگزار شد وجالب است واسم میخواهد عکسی را که درآن مراسم انداخته‌اند و در روزنامه هم منعکس شد، عکس اجتماع مردم و در آن انتها دو عکس وجود دارد یکی عکس دکتر مصدق است و یکی هم عکس امام وعکس دکتر مصدق عکس بزرگی است بطوری که تمام صحنه جلب توجه میکند وعکس امام یکی از عکسهایی است که کوچک است ودست بلند است از آن دوره مراجعه کنید به این روزنامه سی‌ام تیر قضیه را ببینید اماآنچه که به مناسبت سی‌ام تیر در روز بیست وهشتم نوشته شده بود، مطالبی در آن دارد که من آن مطالب را خدمت شما میخوانم:          مصدق نیز خود بدین نکته تکیه فراوانی داشت، عشق او به خلق از ایمان ژرف او به فرهنگ اصیل اسلامی، سرچشمه میگرفت (البته سخنان اخیر امام را هیچکس فراموش نمیکند که به جا است یاد برادر شهیدمان دکتر دیالمه را در اینجا گرامی بداریم که دراین سخنان آخرشان فرمودند امام فرمود ”او هم مسلم نبود”) مصدق هرگز ناسیونالیزم خشک ارتجاعی را باور نداشت ودر فرایند سیاسی کنشهای خود به اتحاد هرچه بیشتر خلقهای مستضعف فراوان توجه داشت و در همین جا است که اتحاد او و روحانیت مسوول و مبارز نطفه میبندد و قیام مردمی سی تیر با پیامهای آتشین آیت الله کاشانی سربرمیآورد.        میگوید: مصدق را از همین دیدگاه باید شناخت ، قیام خونین مصدق بر علیه مستکبرین در جنگ نفت متجلی میشود و مصدق بعنوان یکی از فرزندان خلق مسلمان، آن چنان بر استعمار و ارتجاع واستبداد میشورد که ابوذر ، و همچنان که قلب برای هر زنجیر و محرومی میطپد ما نیز تا محروم رنجدیده ای ، مظلومی و مستضعفی در جهان باقی است از پای نخواهیم نشست ما راه مصدق را تصدیق میکنیم و نه تنها بر سر نفت که بر سر آنچه که برمستضعفین رفت، متاسفانه اگر چنانچه پیامهای امام را از همان ابتدایی که امام در خارج از کشور بود به آن یک مقداری توجه میشد این مطالب عنوان نمیشد که امام چقدر تکیه داشتند بر اینکه راه ما، راه جدیدی است ، راه انقلاب اسلامی است، شروعش کی است و پیرو هیچ نهضت ویا جبهه‌ای نیست. مطلب دگیری را که باید به عرض آقایان محترم برسانم،‌سرمقاله چهارده اسفند /58 است تحت عنوان ”مصدق فرزند رشید خلق” که این را هم من قسمتهایی از آن را از روزنامه برایتان قرائت میکنم:        امروز سالروز درگذشت شادروان دکتر محمد مصدق یکی از پیشتازان حرکت عدالت جویانه مردم مسلمان ایران بود، مصدق بخاطر احترام ویژه‌ای که برای ارزشهای اصیل

مردمی قائل بود ونیز برای شجاعت، ظلم‌ستیزی ، حق‌جوئی، و روح پرحماسه‌اش یکی از چهره‌های جاویدان تاریخ معاصر مبارزات ضد ستم است . مصدق دقیقا ودقیقا در جهت عدالت‌جوئی و استقلال‌طلبی و تحقق روح شعارهای اصیل اسلامی حرکت میکرد وبه همین جهت بود که از پشتیبانی وحمایت عاشقانه توده‌ها نیز برخوردار بود. در اینجا یک شرح مشروح و مفصلی از ضدیت توده‌ایها و مصدق میدهد که من اگر فرصتی شد بعنوان یک تحلیل مختصری از این خط و این بیان دراین جامعه خدمتتان عرض خواهم کرد نتیجه‌گیری به این شکل است که من اینجا خدمتتان عرض میکنم. دکتر مصدق در زمان حکومتش در یک مخالفت سخت با توده‌ایها بود واین مخالفتشان را آنها تاجائی پیش بردند که حکومت را سرنگون کردند. ضمن این که چهره چپ دراین جامعه بر هیچکس پوشیده نیست ولی یک چنین تحلیلی برای مخفی کردن یک حقیقت بزرگ در این جامعه است وآن حقیقت این است ،‌که همیشه چپ تا پیش از پیروزی نهضت، تا پیش از پیروزی و تسلط رهبران اسلامی ، رهبران وعناصر اسلامی به ظاهر مخالف حریف بوده، شما دراین جا میتوانید موضع آقای بنی صدر را در کنار این گروهکها پیش از انتخابشان ببینید . خوشبختانه امروز ، روزی است که درک این مساله مشکل نیست. پیش از انتخاب بظاهر رودررو ، و مخالف وحتی در مراسم 14 اسفند ، فریاد میزند که ،‌ آه ما را متهم کنید به لیبرال، آهای توده‌ایها ما را به این متهم کنید ،‌ یعنی تمام تلاش در پیش از انتخاب و به قدرت رسیدن ملی گرائی این بوده است که چپ را رودرروی آنها نشان بدهند ولی وقتی که پیروز میشدند ، شما می‌بینید جهت /180 درجه عوض میشود وجناح چپ تمام نیروی‌شان را دراختیار همین کسی که برکار مسلط شده است قرار میدهند. درآن زمان هم عین این ماجرا تکرار شده بود. یعنی حزب توده تا پیش از سی‌ام تیر سال /31 که نقطه عطف مبارزات است و در آن مرحله است که با پایمردی و فداکاری روحانیت است که مجددا نهضت شکست خورده به قدرت برمیگردد تا پیش از آن شما می‌بینید که همینطور که نوشته اند حزب توده کارشکنی، فریاد مخالفت ،‌اتفاقا یک مجله‌ای را آقای میناچی در موقعی که در وزارت ارشاد بودند منتشر کرده بودند و در آن مجله بریده‌های جراید حزب توده درآن زمان چاپ کرده بودند ولی میدانید تا کی؟ فقط تا سی‌ام تیر یعنی بعد از آن تمام توهینها، و تمام افترائات و تمام مخالفتهایی را که چپ در این مملکت با روحانیت و جناح اسلامی داشت مخفی کرده و کنار گذاشته و فقط آن تکه را گفته است. میدانید آقای میناچی چرا این حرف را میزند و چرا اینکار را میکند؟ بخاطر اینکه باز

هم میخواهد در ذهن یک مردمی که /50 سال از همه مسائل سیاسی دور بوده‌اند اینطور وانمود کند که بلی، شما که از چب بدتان میآید این چپ مخالف این عناصر است و اینها را به قدرت برساند و به قدرت هم رساندند در تمام این مراحل ولی واقعیت قضیه چیز دیگری است در اینجا یک چنین چیزی را به این شکل منعکس کرده است چون مفصل بود من فقط خلاصه‌اش را برایتان عرض کردم شرح مشروحی از ضدیت توده‌ایها و مصدق بدون اینکه اشاره کنند که بعد از سی ام تیرماه موضع حزب توده‌چی بود و چه همکاری با جناح ملی گرا و شخص آقای دکتر مصدق داشتند، یک نمونه اش را برایتان میگویم، در ساگرد سی‌ام تیرماه سال 32 یعنی یک سال بعد،‌سال پیروزی میخواستند دراین تهران جشن و مراسی برپا کنند ، حزب توده به آقای دکتر مصدق مراجعه میکند و دکتر مصدق در شرایطی که در شهر تهران حکومت نظامی برقرار بوده است حکومت نظامی را لغو میکند واجازه میدهد که حزب توده آن مراسم بزرگ خودش را برپا کند . حالا چه کسان دیگری هم کمک میکنند وآن وحشت عجیب را در دل مردم ما افزایش بدهد که بلی دراین مملکت الان چپ دارد حاکم میشود و عجیب است که بدنبال این قضیه شما می‌بییند که بطور ضمنی میگوید که حالا حزب توده آمده است و در کنار خط امام قرار میگیرد و روی این قضیه هم خیلی تبلیغ میشود و شما امروز تبلیغات جنتاحهای ملی گرا و روزنامه هایشان را گرامی دیدید  متوجه میشدید که خود اینهم ضربه ای است بر پیکر انقلاب اسلامی.‌که مابیاییم و بگوییم حزب توده در کنار خط امام ، 000 درست است که نویسنده میگوید ، ما داریم میگوییم که اینها دارند تظاهر میکنند، ولی همین قضیه گفتنش و با تبلیغاتی که مفصل در جرایددیگر میشود شما ملاحظه کنید ، ببینید شعاری مثل : ”چماقدار،‌توده‌ای ، پیوندتان مبارک” و امثالهم به چه منظور است،‌به منظور این است که آن بعد را تضعیف و بعد قرار گرفتن چپ در کنار امام را تقویت کنند حتی همین اخیرا یکی از آقایان که خیلی واقعا باعث تاسف بود ضمن اینکه من هشدار میدهم به هیچوجه کسی نمیخواهد انکار کند که عناصری از همه این جناحها، در همه نقاط این مملکت تلاش میکنند، نفوذ کنند و قدرت را دردست بگیرند ولی آن چیزی را که کلیت مساله است نباید فراموش کرد، یکی از آقایان میگفت که این حزب توده اگر دست از سر حزب جمهوری بردارد خیلی خوب است،‌این جریانات زیرسر آنها است. آنچه که در آنجا اتفاق افتاده است و در آخر این مطلب آورده شده یاد مصدق، یادآور پیام هشیاری جوی شهدای گلگون کفن تاریخ مبارزات حق‌طلبانه ما از کربلا تا قم است. ما این یاد راگرامی میداریم و سوگند یاد

می‌کنیم که اجازه ندهیم سرنوشتی که خط ارتباط با شرق وخط ارتباط با غرب برای نهضت تاریخ ساز مصدق بوجود آوردنداین بار نیز برای انقلاب اسلامی ما تکرار بشود. نهضت تاریخ ساز مصدق، و همان کاری که آنها داشتند میکردند این جا دارند میکنند. روح قیام دکم اندیشان ، پوسته بنیان و متعصبان بکوشیم، درست است واقعا روح قیام مصدق و مصدق این را به ما یاد میدهد که با تمام متعصبین بقول آنها و پوسته بنیان ودکم اندیشان مبارزه کنیم. این جناح را یکی برای من تشریح بکند که در این جامعه این جناح چی است. درود به مصدق وهمه شهیدان تاریخ مبارزات حق طلبانه وضد ستم و شرک ستیز.    اما راجع به شخص مصدق لازم است در اینجا مختصری اشاره بکنم وبا زیاد (رئیس: شما در مورد ایشان بیشتر صحبت کنید. هفت دقیقه دیگر وقت دارید.) من عرض کردم خدمتتان روزنامه و نویسنده روزنامه مدافع آن چیزی است که در روزنامه منعکس میشود و تبلیغ مصدق وحفظ آن (یعنی حفظ سمبل برای این خط) و من اینجا به شما عرض میکنم که متاسفانه فرصت نداشتم در تمام روزنامه مال گروهکها و غیره00 از پیکار ،‌ مجاهد، کار، و سایر روزنامه ها ، میزان ، انقلاب اسلامی وغیره اگر شما ببینید با تمام اختلافات و جدلهای ظاهری روی این محور همه شان تکیه دارند ومن الان دارم یک چنین محوری را در داخل این روزنامه متاسفانه به شما نشان میدهم. مصدقی که اینطور از او صحبت شده باز میگویم برادرمان دکتر دیالمه 9ماه پیش هم سند فراماسونی او را و هم عکس دست‌بوسی‌اش را دراینجا نشان داد که متاسفانه از تلویزیون نشان داده نشد و نظرات امام هم دراین باره برای همه شما روشن است که چی فرمودند، اخیرا وقتی که بحث رفرداندم دراین مملکت مطرح شد واز کارهایی بود که آقای دکتر مصدقی که در اینجا بعنوان طرفدار مردم از او یاد میشود و با آن رفراندم ساختگی که در تاریخ بشر نمونه ندارد مجلس شورای ملی را بست، امام در باره اش اینطور صحبت میکنند، ضمن اینکه این جمله را میفرمایند که باید چشمها را باز کنیم و اشخاص را مطالعه کنیم. این صورتی که گاهی مرا رنج میداد آنها در صدد بودند رفراندم اینطور بود که یک صندوق برای مخالف ، یک صندوق برای موافق میگذاشتند و پای صندوق مخالف یک دسته از اشرار بودند وجزو مخالفین یک الاغ را آورده بودند که رای بیندازد چنین رفراندمی را شکل دادند و قانون اساسی را آمریکایی درست کردند، امام از صحبتهایی که با هیات تحریریه مجلسه شاهد میکنند،این مطلب جالب دیگری که امام میفرمایند این

است که میفرمایند این دولتهای بزرگ همه جور عنصری دارند. هم ملی دارند، هم مذهبی دارند و شما میدانید رای‌گیری در اینجا دیده‌اید که هیچوقت نمیآیند بگویند تو موافق برو آنطرف تا ببینند که چه کسی دارد رای میدهد. در آن زمانی که این فرمان امام است که چطوری عمل کرده بودند این رفراندم و در اینجا بحمدالله موفق نشدند در این که تکرار کنند، باز مطلب دیگری که من از قول امام عرض کردم در اینجا نوشته اش را دارم که نمیخوانم چون یک مقادیری از آن مربوط به آیت الله کاشانی است و00 و راجع به مسلم نبودن آن فرد که آن را کنار میگذارم ولی یادتان هست خیلی پیش‌تر صحبت از سیلی زددن در آن به ما کرد. مطلب دیگری را که میخواهم خدمتتان عرض کنم این است که ممکن است بگویید آقای موسوی و روزنامه جمهوری اسلامی از نظرات امام مطلع نبودند اولا من میخواهم بگویم که امام در همان اوایل سال 58 بدنبال اجتماعی که در احمدآباد بوجود آمد ودولت موقت از امکانات دولتی هم استفاده کرد و در آن جا توجه کنید همه گروهها از فدائی ، مجاهد، جبهه ملی ، جبهه دموکراتیک ملی، و تمام جناحها در آنجا اجتماع کردند امام پشت سرش یک سخنرانی کوبنده‌ای کردند ودر آن سخنرانی فرمودن که چی شده که یک مشت استخوان پوسیده را درآورده‌اید و میخواهید زنده کنید. فقط یادم نمیرود که در پایان آن سخنانشان فرموددند که اللهم قد بلغت یعنی مساله آنقدر حساس و روشن بود یعنی همه مطالب برای یک فردی که میخواست چه رسد به یک سردبیر روزنامه که میخواهد مسائل سیاسی را تحلیل بکند باید روشن باشد والبته من مطالب دیگری را یادداشت کرده‌ام که متاسفانه فکر نمیکنم وقت برای من باقی باشد و آن این است که من میخواهم بگویم این روزنامه فقط در خط سیاسی که آن یکی هم بنظر من برای هفت پشت آدم بس است، نیست، در سایر موارد ، در ارتباط با گروهکهای دیگر مثل جنبش مسلمانان مبارز تبلیغات مفصل داشته و در این روزنامه یک خط انحرافی اقتصادی، خطی که صددرصد ضد اسلامی بوده است در آن تبلیغ شده است من عین بعضی از مطالبی را که هست برایتان عرض میکنم ضمن یک مصاحبه‌ای در ده شماره با سه نفر آقای اسلام کاظمیه، گلزاده غفوری و زهرا رهنورد،‌لازم به توضیح است که خانم رهنورد خانم ایشان هم هستند و آقای اسلام کاظمیه از دوستان آقای حاج سید جوادی در جنبش مطالبی تحت عنوان ویژگیهای انقلاب اسلامی از هر طرف میخواهند صحبت کنند، مطالب اصولی و مهمی مثل ولایت فقیه، و مالکیت در اسلام ، من تمام این را نتوانستم استخراج کنم ولی ضمنا دیدم چند ماه بعد فریاد مردم علیه آقای اسلام کاظیمه به مناسبت همین صحبتها بلند بود ولی در مورد مساله مالکیت آن جمله ای هست از خانم رهنورد که درشت آن

آخرین مقاله نوشته میتوانید ببینید میگوید ” ما فقط از حاصل کار خودمان میتوانیم مالک بشویم و از آن حاصل کار بقدری که نیاز داریم و بیش از آن مال بیت المال است یا اینکه 000 اگر چنانچه ما این مطلب را بگوییم از نظر اخلاقی است که خوب از نظر اخلاقی یک مسلمان جانش را هم ایثار میکند ولی از نظر اصول اقتصادی یک چنین نظری مارکسیستی تر از هر مارکسیستی هست و نظراتی از آقای استاد رضا  اصفهانی واولین بار معرفی ایشان در روزنامه ومرتب مطالبشان را تحت عنوان (رضا اصفهانی: من یکربع وقت دارم) بررسی اصول اقتصادی قانون اساسی 00
خانم طالقانی – آقا ، ما خانم رهنورد را میشناسیم و زن مومنی است . زن مسلمان و معتقدی است.
رئیس- وقت شما تمام است یک دقیقه هم اضافه صحبت کردید.
کاشانی- با عرض تشکر از همه نمایندگان محترم که وقت دادید. عرض میکنم که خدا را شاهد میگیرم بر اینکه افراد چه رای بدهند، اینجا صحبتی را نکردم و فقط انجام وظیفه کردم والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
منشی- آقای زرهانی بعنوان موافق بفرمایید.
سید احمد زرهانی – بسم الله الرحمن الرحیم. با درودبه روان پاک شهدای هفت تیر و همه شهدای قهرمان جبهه‌های جنگ حق علیه باطی نمایندگان محترم قبل ازاینکه دلائل خود را مبنی بر دفاع از صلاحیت آقای میرسید حسین موسوی در احراز پست وزارت امور خارجه به عرض نمایندگان محترم برسانم بر خود لازم میدانم سیری در ادله مخالفان ایشان نموده زیرا علاوه بر آنچه گفته شد منطق دیگر مخالفان آشکار و پنهان ایشان را خارج از جلسه با دقت گوش کرده‌ام، از لابلای منطق مخالفین آقای موسوی سه اتهام را برایشان دریافتم اتهام اول همانطور که شنیدید مصدقی بودن و داشتن تفکرات ملی‌گرایانه است. منشاء استدلال برادران مخالف بر این معنا مقاله‌ای است در روزنامه جمهوری اسلامی مورخ 14 اسفند 58 که دراین مقاله بخوبی و عظمت از مصدق یاد شده است. و از قیام او بعنوان پدیده ای در امتداد خط کربلا وقم و الهام بخش حرکتهای انقلابی یادگردیده و وی فرزند راستین خلق قلمدادگردیده است و مقداری شرح ووصف دیگر البته در پای این مقاله امضاء‌ موسوی وجود ندارد. در این زمینه باید گفت اگر بنابراین باشد که هر کس سابق بر این خوش‌بین وعلاقه‌مند به مصدق بوده در این برهه فاقد صلاحیت و ارزش سیاسی و اجتماعی است باید بدور

اکثریت شخصیتهای ارزنده انقلاب خط قرمز کشید. حتی به دور بعضی از آنان که فعلا پستهایی بالاتر از مقام امور خارجه دارند که اسم نخواهیم برد ، گذشته از این روزنامه حزب جمهوری اسلامی ارگان میرسید حسین موسوی که نیست بلکه ارگان حزب جمهوری اسلامی ایران است که خود برادران مخالف هم آنرا حزب الله میشناسند. اگر انتقادی از این بابت وارد باشد بر حزب است نه بر سردبیر و یا صاحب‌ امتیاز آن ،‌تازه باید دید در حوادث 14 اسفند 9 که ضد انقلاب زیر پوشش مصدق دست به مبتذل‌ترین عرض‌اندامهای سیاسی زد و حتی قبل و بعد از آن آیا آقای موسوی چنین مقالاتی و اظهارنظرهایی هم نموده است؟ مسلما پاسخ منفی است. راستی اگر ملاک قضاوت ما قرار است سرمقاله‌های روزنامه جمهوری اسلامی که عموما به قلم سردبیر نگارش می‌یابند باشد چرا منصفانه همه سرمقاله‌ها را از ابتدای انتشارتاکنون مورد تحلیل و ارزیابی قرار نمیدهیم وبا یک بینش صادقانه آنها را نقد نمینماییم بلکه به سراغ ضعفهاوانحرافهای احتمالی و کوچک میرویم؟ اتهام دوم آقای موسوی بی خط بودن ایشان است و این بسیار ناچسب و رقت بار و خنده آور است.       چطور ممکن است کسی که مورد تایید آقایان بهشتی و خامنه ای و هاشمی باشد مشمول این اتهام واقع شود مخالفینش اظهار میکنند که آقای موسوی در یکی از سرمقاله های خودنام چهارتن از نمایندگان تندرو و قابل بحث مجلس را بعنوان نمایندگان عضو جناح انقلابی مجلس اسم میبرند واین دلیل بر بی خط بودن ایشان است. حداقل ما دراین یکسال و چند ماه دیده‌ایم که خیلی از قضاوتهای صاحب نظران درباره اشخاص غلط از آب درآمده است . آیا این رامتیوان بهانه ووسیله رد افراد وصاحب نظران قرار داد؟ برادران مخالف باید بروند از آقای موسوی نقطه‌نظرهای فعلی ایشان را در باره عملکرد افراد مورد نظر سوال کنند وآنگاه عادلانه به قضاوت بنشینند.      اتهام سوم آقای موسوی سوسیالیست بودن و یا حداقل جنبش مسلمانان مبارزین بودن ایشان است این مورد هم در باره ایشان به آن معنا که ذکر شد صادق نیست زیرا اگر کسی خالصانه از ارزشهای ناب اسلام وحقوق برباد رفته مستضعفان دفاع نمود و با وابسته های مستقیم وغیرمستقیم امپریالیسم خصومت به خرج داد واز رشد سریع برخی از شاهکهای بازار دلواپس بود وبا آنها از مواضع اسلام سر ستیز داشت،‌ آیا چنین فردی که اباذرمنش است باید به او نام سوسیالیست داد واو را جنبشی خواند؟ یقینا خیر.

اما ادله موافقت اینجانب با آقای موسوی در احراز پست وزارت امور خارجه. بهترین دلیل بر صلاحیت و حزب‌اللهی بودن ایشان مخالفت شدید بنی صدر با وزیر شدن ایشان در گذشته است. نمایندگان محترم کمابیش مطلع‌اند که آقای موسوی از ابتدای تشکیل کابینه برای این پست مطرح بوده است و بنی صدر که سیاستش ایجاب میکرد که با انقلابیون طراز اول حزب اللهی در امر ورود به کابینه مخالفت کرده و همیشه بعد از قدری کلنجار و بهانه تراشی با افراد درجه دوم و مسالمت آمیزتر . موافقت مینمود. هیچگاه با وزارت افرادی از قبیل موسوی و جلال موافقت نکرد واز موضع قاطع نه شرقی ونه غربی بودن آنها وحشت داشت و با عوامفریبی و زیرکانه آنها را تحت الشعاع قرار میداد. دلیل دیگر اینجانب در صلاحیت آقای موسوی تفکر منطقی واصالت اندیشه اسلامی ایشان است که آنرا طی دو سال گذشته از لابلای مقالات ونوشته های ایشان وبعضی موضع گیری‌هایشان در نشستهای مسوولان کشوری استنباط کرده ام واین معنا یقینا بر دیگر نمایندگان محترم نیز پوشیده نیست. اصل درخشان انقلاب یعنی نه شرقی ونه غربی و حرکت بر اساس موازین اسلامی در سیاست داخلی وخارجی از شاخصه‌های تفکر اصیل واسلامی آقای موسوی است. ایشان در روزهای حساس و خطرناک انقلاب بدون هیچگونه محافظه‌کاری و سازش حرکتهای انحرافی چپ نمایانه و راست گرایانه را که توسط ابرقدرتها در صحنه مناسبات اجتماعی و سیاسی جامعه ما القاء و گسترش می‌یافت با قلم شیوای خود مورد حمله وتجزیه وتحلیل و نقد قرار داده و با روشنگری وارشاد و بس هنرمندانه مچ ضد انقلاب را برای مردم باز مینمود. دلیل بر این مدعا کلیه مقالاتی است که به قلم ایشان در افشا و انزوای خطوط انحرافی اعم از خط سازش با سرمایه‌داری، خط نفاق، خط الحاد وارتداد و چپ‌گرایانه، خط لیبرالیسم و غرب‌گرائی وسایر خطوط موذیانه دیگر در روزنامه جمهوری اسلامی نگارش یافته است. مخالفین محترم میگویند آقای موسوی در طول مدت سردبیری خود در زمینه سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر اساس اصل نه شرقی و نه غربی چیزی ننوشته است. این حرف هم قابل پذیرش نیست. زیرا در حالی که میلیونها انسان مسلمان و آزاده ایرانی بعد از انقلاب و ضمن انقلاب در صدها تظاهرات پرخروش و سیل آسای خود شعار مرگ بر ابرقدرتها را سرداده‌اند آیا ممکن است تجلی اینهمه خروش انقلابی در نوشته های سردبیر یک روزنامه پرتیراژ مملکت انعکاس پیداننماید؟ از این گذشته آقای موسوی تا آنجا که من شنیده ام در نگارش کتابچه مواضع امام مخصوصا در صفحات مربوط به

سیاست نه شرقی ونه غربی سهیم و صاحب نظر بوده است و این خود حاکی از متخصص بودن و دست‌اندرکار بودن ایشان در سیاست خارجی در چهارچوب اصل نه شرقی، نه غربی ، جمهوری اسلامی است. نمایندگان محترم ، در پایان اخطار میکنم مخالفت و رد صلاحیت آقای موسوی از پست وزارت امور خارجه به منزله انزوا و تصفیه ایشان و هم فکران ایشان از انقلاب است. اگر خدای ناکرده قرار شود که موسوی‌ها هم حتی از انقلاب کنار گذاشته شوند من میپرسم کدام خط سیاسی پیروز خواهد شد و کدام پیش‌بینی درست از آب درخواهد آمد لحظه ای بیندیشید. والسلام . (نمایندگان: احسنت).
منشی- آقای آیت مخالف بعدی.
آیت – بسم الله الرحمن الرحیم. من با اینکه اسم نوشته بودم، در این شرایط حساس ، دراین شرایطی که ملت هم عزادار است وهم دچار موفقیتهایی شده است،‌نمیخواستم صحبت کنم اما در محظور هم بودم. یکی همین که اشاره کردم. شرایط حساسی که ممکن است مخالفت من باعث سوء استفاده بشودو از طرفی هم هنوز بوی خون پاک شهداء از دفتر حزب جمهوری اسلامی به مشام میرسد وهنوز مرکب عزل رئیس جمهور بی کفایت خشک نشده است. از این جهت که بعد تاریخ قضاوت بدی نکند تمام مطالبم را در این خلاصه میکنم که دوست قبلی ما گفتند که نظریات آقای موسوی در باره آقای دکتر مصدق مربوط به گذشته بوده است. کاری نداریم که این گذشته سال 58 و سال نزدیک به ما و سال 59 هست، اما اگر ایشان الان هم به این سوال من پاسخ بگویند شاید مساله حل شده است که آیا ایشان مصدق و امام را قبول دارند که امام میفرمایند مصدق به اسلام سیلی زد. مصدق مسلم نبود. در زمان مصدق به چشم سگ عینک زدند و روی آن نوشته آیت‌ا000 در زمان مصدق روزنامه شورش که مورد تایید مصدق بود، تصویب آیت‌ا00  کاشانی را بصورت سگ ومار وعقرب میکشید آیا این مصدق را قبول دارند یا مصدق سرمقاله 28 تیرماه 1358 و 14 اسفند 1358 و مقاله اخیری که تحت عنوان خیابان مصدق نوشتند؟ کدامیک از این دو مصدق را ، ایشان صریحا بگویند که الان پس از آن بیانات امام قبول دارند آیا رفراندوم مصدق را در سلسله مقالاتی که حمام نامی در روزنامه جمهوری اسلامی نوشته بود واو را یک عمل ضد امپریالیستی قلمداد کرده بود، آنرا قبول دارند و یا رفراندومی که امام فرمودند تقلبی بودو به منظور تحمیل قانون اساسی امریکایی بود و سر یک الاغ رای بسته بودند.

وبردند در صندوق مخالفین انداختند وهمینطور سایر خطوط که اشاره شد. مطلب زیاد است ولی شرایط کنونی را من مناسب برای طرح این مسائل نمیدانم ولی این سوال را دلم میخواهد که ایشان صریحا جواب بدهند،‌ والسلام علیکم .و رحمة الله و برکاته.
منشی- آقای دکتر زرهانی موافق بعد.
رئیس- قبل از شروع صحبتهای جناب دکتر هادی،‌ همانطور که آقایان می‌بیننند جناب فردوسی‌پور نماندیه مجروحمان که در حادثه انفجار بمب مجروح شده بودن، با اطلاع از کمی نصاب خودشان را به زحمت انداختند و به مجلس تشریف آوردند، آقای باغانی هم صبح تشریف آورده بودند. من تقاضا کردم از آقای باغانی که چون عدد هست تشریف ببرند آقای فردوسی پور را هم چون ظاهرا عدد کامل است تقاضا میکنم خودشان را به زحمت نیندازند،‌تشریف ببرند. خیلی ازشما متشکریم. انشاءالله بزودی شفای کامل میگیریدودر مجلس خدمتتان خواهیم بود. آقای دکتر هادی بفرمایید.
هادی- بسم الله الرحمن الرحیم. درود وسلام به شهدای راه اسلام مخصوصا شهدای اخیر و بالخصوص شهید مظلوم مرحوم دکتربهشتی. من با توجه به تاثیر عمیقی که فقدان این عزیزان درمن گذاشته است و بخصوص فقدان چهره مبارز ومقاوم محمدمنتظری هیچگونه آمادگی برای صحبت نداشتم اما با توجه به مطالبی که گفته شد این را یک نوع ظلم میدانستم اگر چند جمله‌ای پیرامون برادرمان جناب آقای موسوی صحبت نکنم. اولا در رابطه با حرفهای گفته شده از طرف آقای کاشانی و آقای آیت، جمله ای عرض بکنم و بعد برگردم به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب آقای دکتر آیت طبق شیوه همیشگی همه حرفهایشان را زدند و بعد هم گفتند مطالب زیاد است. هیچ مطالب زیاد نیست. شما مخالفین دو ساعت ونیم وقت دارید خواهشمندیم هر چه دارید و ندارید و میتوانید علیه برادرمان موسوی بگویید، بگویید (عده ای از نمایندگان: احسنت) که بعدنگویید مطالبی بود و بخاطر شهداء و بخاطر واقعه اخیر نگفتیم. خیر، اگر مطلبی دارید شما را به خون همان شهدا قسم بیایید بگویید. ولی من مطمئنم که مطلبی باقی نگذاشتید چون من خودم با آقایان تماس گرفتم ، با عده زیادی که مخالف بودند، ولی دلیلی جز همین که روزی در روزنامه اسمی از کسی برده شده است،‌جز این مطلب دیگری ندارندو مطالب دیگری که در فلان وقت مقاله ما را چاپ نکردند، در فلان وقت چه نکردند، مطالبی ورای این

مطالب وجود ندارد. اما در رابطه با سیاست خارجی، بارها پیرامون اهمیت سیاست خارجی در این مجلس گفتگو شده است. من اگر فرصت داشتم در مساله عدم کفایت سیاسی آقای بنی صدر صحبت بکنم، یکی از بزرگترین ادله من بر عدم کفایت سیاسی ایشان برای احراز پست ریاست جمهوری، معلق گذاشتن وزارت امور خارجه بود. وزارت امور خارجه ای که در مقایسه با کل کشور کمتر از نصف حجم مسائل سیاسی مملکت را از نظر کیفیت ندارد. سیاست خارجی و وزارت خارجه ای که میبایتس تبلور عینی انقلاب اسلامی ایران باشدو مخصوصا انقلاب اسلامی ایران که شعارهای مطرح شده از ناحیه انقلاب و شعارهایی را که امام مطرح میفرمایند و شعار مبارزه با آمریکا و شعار مرگ بر آمریکاو شعار دفاع بی‌دریغ از مستضعفین و بلکه بالاتر از شعار، قانون اساسی و ایستادن جمهوری اسلامی در کنار کلیه مسلمانان و محرومین جهان، این اهداف ترسیم شده در قانون اساسی (اهداف سیاسی خارجی) بزرگترین مسوولیت رادراین جمهوری بعهده وزیر امور خارجه میگذارد واین پست وزارت امور خارجه از ابتدای انقلاب دچار نابسامانی شدید بود . چه در دوران آقای دکتر سنجابی، چه در دوران آقای دکتر یزدی، چه در دوران آقای بنی صدر، دوران کوتاه کمتر از یکماه آقای بنی صدر و چه در دوران آقای قطب زاده و چه در دوران بلاتکلیفی و بی وزیری، وزارت امور خارجه هرگز نقشی را که میبایست در سطح جهانی، در دفاع از مستضعفین ، دفاع از جنبشهای آزادیبخش ، معرفی انقلاب اسلامی ، معرفی امام امت، دفاع از امام امت، کلیه تعهداتی را که وزارت امور خارجه به عهده داشت عمل نکرد واین صحبت را هم من در پرانتیز بگویم (اشکال عمده‌ای را که الان آقایان میکنند واین خطی را که آمدند در انقلاب مطرح میکنند ،‌این بخاطر آن خطی بود که اول انقلاب میخواست مطرح بشود) یعنی انقلاب اسلامی ما هیچ ارتباطی به مصدق نداشت. یک انقلابی بود که مبداء آن بعثت پیغمبر اکرم (ص) بود وشهدای کربلا و بدر و احد و حنین و بیایید تا حال واین را میخواستند ببرند ومبداش را مصدق ونهضت ملی وملی شدن صنعت نفت بگذارند. من یک نمونه بریتان بگویم که هم تایید این گفتار اخیرم باشد هم برای مساله وزارت امور خارجه. اولین وزیر امور خارجه آقای سنجابی در دعوتی که از یاسرعرفات در وزارت خارجه کرده بود، یک نطقی ایراد کرد، در این نطق از اول تا آخر بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب و اوج عظمت امام در سراسر ایران یک کلمه اسم امام را نیاورد ودومرتبه از مصدق بعنوان بزرگترین رهبر شرق ومنجی فلان و فلان یاد کرد که

نطقهایش اینجا هست. اگر خواستید ببینید ،‌یک کلمه اسم امام را نمیاورد. بعد وقتی آنها خواستند انقلابی را که اسلام این انقلاب را رهبری کرده است به پای کس دیگری بنویسند، آن طرف خط هم افراط آقای آیت و دوستان آقای آیت میشود واگر اینها این مساله را مطرح نکرده بودند این خط واین انحراف هم پیدا نمیشد که اینها آنطرف خط بیفتند. در هر صورت آقای دکتر سنجابی بسیار بی حال وبدون اینکه شناختی و تخصصی و تعهدی در زمینه مسائل سیاست خارجی داشته باشد، این بار را به دوشش گذاشتند. یادم است یکی از سفرای کشورهای اسلامی به من میگفت، من به آقای سنجابی گفتم، شما امروز با آن حجمی که انقلاب اسلامی ایران دارد قوی ترین وزیر خارجه در دنیا هستید ، قوی تر از وزیر خارجه شوروی و قوی تر از وزیر خارجه آمریکا. اما وقتی به ایشان میگفتی آقا روابط ایران با مصر باید قطع بشود، اینقدر جوانهای انقلابی به ایشان مراجعه کردند و به وزارت خارجه وگفتند آقا روابط ایران ومصر بخاطر قرارداد خائننانه کمپ دیوید باید قطع بشود.‌ایشان مقاومت میکردند تا اینکه بالاخره بعد هم مقاومت شد، تا شخص امام دستور دادند که باید قطع بشود وبعد قطع شد. و در زمان وزارت امور خارجه ایشان افرادی که دورش بودند ، سعید سنجابی بود، مسعود امینی بود که پدرش اولین شهردار قدیم زمان دکتر مصدق و اولین استاندار فارس بود. مقاله‌ای مسعود امینی در یک نشریه ای که وزارت خارجه دارد مینویسد که از اول خیلی جالب است. چه کسانی وزارت ، وزارت امور خارجه ایران رادر دست داشتند، از اول تا آخر این مقاله بسیار مفصل که الان هم پیش من هست یک کلمه اسم اسلام واسم انقلاب اسلامی نمیآید و آنها ترسیم کننده خط وزارت امور خارجه بودند. بعد که آقای سنجابی قبل از رفراندوم جمهوری اسلامی استعفا کرد و قبل از اعلام شدن اورا قانع کردند واستعفایش را پس گرفت،‌بالاخره چون دید که نمیتواند با این جمهوری و با این دخالتهای افراد غیرمسوول که به او میگویند روابط را قطع کن و چه کن، بالاخره ایشان در 26 فروردین استعفا دادند و مسوولیت وزارت امور خارجه به عهده آقای دکتر یزدی افتاد. (رئیس: دیگر از اینجا چیزی نگویید که حق یکربع ساعت درست کنید،) مساله ای که وجود دارد000 (رئیس: شما باید در دفاع از آقای موسوی صحبت کنید. تاریخچه هم نفرمایید) من میخواهم بطور مختصر آنچه که بر وزارت امور خارجه تا حالا گذشته است من یک شرح مختصری بدهم. (رئیس: حالا همه ما شرح را میدانیم) ببینید آنچه در وزارت امور خارجه مهم است

من بدون اینکه اسم کسی را ببرم ، گردانندگان وزارت امور خارجه و بسیاری از گردانندگان جمهوری اسلامی در سابق وشاید الان هم بعضی باشند.‌اینها به آن انقلاب و به آن توده مردم و به آن انقلاب عظیم و به عظمت انقلاب پی نبرده بودند. این خلاصه مطلب وچون پی نبرده بودند برخوردهایشان در سطح جهانی یک برخوردهای انفعالی بود ، یعنی ایرانی که باید رهبری جنبش کشورهای غیرمتعهدها را بعهده بگیرد اینقدر از موضع انفعالی برخورد میکند تا اینکه عراق در کنفرانس هاوانا پیشنهاد میکند که این کنفرانس در بغداد باشد و مورد قبلو قرار میگیرد و سال آینده این کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد در بغداد خواهد بود.          برخورد یک برخوردی نیست از موضعی که امام برخورد میکند. اگر اشکال عمده‌ای در طول این مدت بوده این بوده است و بخاطر همین ما مواضع بسیار زیادی را تاکنون از دست دادیم و بخاطر همین نتوانستیم از جنبشهای آزادیخبش حمایت بکنیم و بخاطر همین است که در سطح جهانی با این وضعی که ما بوجود آوردیم واگر پرستیژی برای انقلاب هست فقط بخاطر سخنان امام و موضع‌گیریهای امام است . نمونه‌های زیادی از این برخورد انفعالی هست. خروج از سنتو، مطالعه کنید اعلامیه‌ای که وزارت خارجه برای خروج از سنتو داده است، چه اعلامیه شل و بی محتوا و از موضع انفعالی است و حتی چه بسا بعد از اینکه پاکستان هم اظهار تمایل کرد که از سنتو خارج بشود یا در رابطه با قطع روابط با مصر یا در برخورد با مساله فلسطین ، مساله فلسطینی که در طول انقلاب از اول همه مبارزین وانقلابیون یکی از اهداف ترسیم شده انقلاب آزادی سرزمین فلسطین بود و بعد این خط در وزارت امور خارجه پیگیری نشد. (یکی از نمایندگان: در رابطه با آقای موسوی نیست) حالا در رابطه با آقای موسوی البته با این فشاری که شما میاورید که در رابطه باشد، اینها دقیقا برادرها در رابطه است و من میخواهم نتیجه‌گیری کنم که چه وزارت امور خارجه‌ای به دست آقای موسوی شما دارید میدهید و آقای بنی صدر در این مدتی که وزیر معرفی نکرد، حدود نه ماه. ده ماه، مرتب روز به روز پرستیژ ما را در جهان پائین آورد به حدی که امروز کاردار ما در یکی از شیخ‌نشینهای خلیج فارس که لازم نیست اسم بیاورم کجا، وقتی از ماموریت به تهران میآید و میخواهد به محل ماموریت خودش برگردد،‌به او ویزا نمیدهند. حالا آقای موسوی در این شرایط لایق احراز پست وزارت امور خارجه است،‌ به چند دلیل،‌ یکی از دلائلی که من را به اینجا رسانید که آقای موسوی میتواند این است که آقای

موسوی یکی از تدوین کنندگان سیاست خارجی حزب جمهوری اسلامی هستند که شاید در آن کتاب منشور ما خوانده باشید، در آنجا دقیقا خط ضد امپریالیستی امام، ضد امریکای امام، دفاع از مستضعفین و مسلمانان، دفاع از جنبشهای آزادیبخش و اینکه میبایست مادر برخوردمان با جهان و در اداره سیاست خارجی، این خط را تعقیب بکنیم ، دقیقا این به چشم میخورد یعنی آقای موسوی که الان میخواهند وزیر امور خارجه بشوند دقیقا میدانند باید در وزارت امور خارجه چکار کنندوچه سیاست خارجی را باید پیگیری بکنند که آن سیاست خارجی ، سیاست خارجی انقلاب و سیاست خارجی امام باشد. ایشان دقیقا میدانند که امریکا چه بلائی به سر این ملت ما آورده است. ایشان دقیقا خط منافقین، خط انحرافی که ممکن است در داخل انقلاب نفوذکند، خط التقاط را میشناسند و مواظبند که مانند زمان آقای قطب‌زاده هر چه وازده و منحرف هست در وزارت امور خارجه راه پیدا نکند. بخاطر شناختش از آن خط و بخاطر تعهدی که در قبال اسلام وانقلاب از ایشان سراغ داریم ، ایشان مثل آن زمان نیست چه زمانی؟ زمانی که برمیدارند یک شخصی را میفرستند در یک کشوری، متاسفانه در مسائل سیاست خارجی مرتب باید اسم نبرد که به کجا برنخورد. به عنوان کاردار، گزارشاتی که میدهند این است که آقا ، وقتی که ایرانیان مقیم آن کشور پیش او رفتند ، گفته است، آقااین چه وضعی است آمدید . چرا بدون کراوات آمدید پیش من نشستید؟ بلند شوید ، بروید، و بعد فساد اخلاق و به دنبال آن مسائل دیگر . هر چه به آقای قطب زاده میگوییم قبول ندارند ، آقای کمال خرازی در آن کشور رفت ومقاله نوشت که آقا ، این آقا را عوض کنید و عوض نکردند تا اینکه پولهای سفارت را برداشت و فرار کرد. (عسکراولادی: آقای رئیس , این مطالب مربوط است؟‌) و از این افراد در داخل سفارتخانه های ما بسیار نفوذ کرده بودند.
ابراهیم یزدی – این تهمتهای بی اساس را بماهم میزدند.
خلخالی- به شماکه تهمت نزدند. اگر واقعیت است باید بگویند. تو در زمان وزارت خودت این مملکت را به گند کشدی،‌ تواصلا حق ماندن در این مجلس را نداری.
رئیس- آقای هادی ادامه بدهید.
هادی – من میگویم ایشان چون که شناخت دارند (برای استخدام افراد در وزارت

امور خارجه ) از اینها استفاده میکنند ، بنابراین با توجه به کفایت آقای موسوی در اداره روزنامه جمهوری اسلامی، آن چه راکه شما دلیل قبح در روزنامه گرفتید، البته نه آن مسائلی که ذکر کردید ولی خود روزنامه ، آن افرادی که روزنامه‌ای را داره کردندمیدانند چه کار مشکلی است. بعداز انقلاب که روزنامه آیندگان به آن خط انحرافی که آنطور داشت میرفت، مقامات رسمی که در وزارت ارشاد بودند رسما از روزنامه آیندگان و بستن روزنامه‌ای که امام میفرمایند ”من این روزنامه را نمیخوانم” مقامات رسمی میگویند‌ ”که این روزنامه میتواند به کار خودش ادامه بدهد” در آن شرایط حساس پس از انقلاب بیرون آوردن روزنامه واداره کردن روزنامه باآن شرایط مادی و با آن جوی که بهیچوجه همکاری از هیچ ناحیه‌ای نیست واینطور اداره کردن وخط روزنامه که از اول مدافع خط امام، مدافع انجمنهای اسلامی ، مدافع دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مدافع انجمنهای اسلامی خارج از کشور وافشاکننده همه خطوط انحرافی، اداره کردن این روزنامه،‌خود دلیل بر مدیر بودن است و خط روزنامه دلیل بر صحت خط آن فردی است که این روزنامه را اداره میکند و بنظر من خودروزنامه بهترین دلیل است. باز شما اجازه بمن نمیدهید که من از وزارت امور خارجه صحبت بکنم اما الان وزارت امور خارجه‌ای که آقای موسوی میخواهند به آنجا بروند نه کادر دارد، نه افراد دارد، وظیفه آقای موسوی در درجه اول تربیت کادر و پرورش کادر است وبالا بردن سطح (دکتر یزدی: آقای هاشمی ، اجازه بدهید من دودقیقه صحبت کنم) و پرستیژ جمهوری اسلامی است. شما آقای موسوی، به دنبال وزرای خارجه‌ای در وزارت امور خارجه میروید که اینقدر بنیش سیاسی ، در این کشور نداشتند که با آمریکا مذاکره کردند که اف 14 ها را به آمریکا پس بدهند. صورت مذاکراتش در اینجا است که همه خواسته‌اند واین هم صورت مذاکراتی است که مذاکره با لینگن شده است در رابطه با بازخرید هواپیماهای اف 14. اگر آن آقایان سوء نیت نداشته‌اند (که انشاءالله نداشته‌اند) این دلیل بر پائین بودن بینش سیاسی آنها است. و شما در وزارت امور خارجه‌ای دارید میروید که بخاطر فعال نبودن همان وزارتخانه ، ما قسمت عمده‌ای از جنگ را داریم یک وزیر امور خارجه الگو ونمونه و معرف انقلاب باشید وهمانطوری که آقای رجائی فرمودند تبلور انقلاب را بتوانید کاملا در خارج منعکس بکنید و پس از 6 ماه یا یکسال که گزارش کارتان را به مجلس میدهید همه در لیاقت وکاردانی شما و صحت رائی را که

امروز میدهند، به آن ایقان واعتقاد داشته باشند. والسلام علیکم ورحمه الله .
رئیس- مخالف دیگر نداریم. بنابراین موافق هم صحبت نمیکند. آقای رجائی اگر مطالبی دارید بفرمایید البته در آئین‌نامه چیزی نداریم که وزیر مورد بحث بتواند صحبت کند ولی شیوه مااین بوده است که آقایان هم چند دقیقه ای صحبت میکرده اند.
ابراهیم یزدی – آقای هاشمی من دو دقیقه وقت میخواهم که صحبت کنم.
رئیس- بسیار خوب، آقای رجائی میگویند مطلبی ندارم. بنابراین اگر آقای موسوی بخواهند میتوانندچند دقیقه صحبت کنند.
حسین موسوی (وزیر امورخارجه)- بسم الله الرحمن الرحیم . و به نستعین. در این موقعیت که تصاویر شهدا محاصره کرده اند انسان را ، و در هفته پیش، 10 روز پیش با این برادرها بودیم، مذاکره داشتیم، گفتگو داشتیم، همکاری داشتیم والان در انیجا من میخواهم صحبت بکنم از نظر احساسات کمی دشوار است. برادرها در حزب باید بوده باشندتا حس بکنند که وقتی در شورای مرکزی حزب، ما هفت نفر از همکاران را ازدست میدهیم چه معنایی میتواندداشته باشد؟ مخصوصا که یکی از برادرها شخصی مثل دکتر بهشتی باشد. ولی با این وصف درارتباط با صحبتهایی که برادرها کردند من نمیخواهم که جواب یک یک آنها را بدهم وظاهرا حق این کار را ندارم. بلکه من بحث را خیلی مختصر از نقطه ای شروع میکنم که درارتباط با برنامه وزارت امور خارجه هم میتواند باشد. و آن مساله ناسیونالیزم است. مساله ملیت‌گرائی است. روزنامه جمهوری اسلامی از اول شروع کار خودش یک جهت‌گیری و موضع‌گیری قاطع در مقابل ملی گرائی داشته است و سعی کرده است که دراین زمینه تحلیل داشته باشد که مسائل را باز بکند. علت این مساله هم این بوده است که در حدود 50 سال در رژیم سابق در جهت هویت ملی، مساله ملیت‌گرائی ، شعارهای ملی گرائی و ناسیونالیزم درایران کار شده بود. نه تنها در کشور ما بلکه در تمام کشورهای خاور میانه. یعنی در تمام کشورهای جهان سوم. آن سیاستی که درزمان رژیم سابق دراین زمینه اعمال میشد مخصوص کشور مانبود و این را ما در مقالات مختلف باز کردیم.در آن مقالات صریحا این جمله یادم میآید که بارها من نوشتم که ناسیونالیزم در کشورهای اسلامی کانال عبور از استعمار کهن به استعمارنو است و یک وجهی از غربزدگی است. مساله ملیت گرائی اگر در کشورهای اروپائی بخاطر یک

تغییرات اجتماعی ،اقتصادی عمیق در قرن 17 و 18 اتفاق میافتد. در کشور ما یک جنبه وارداتی دارد و از خارج بسمت ما صادر شده است. این ناسیونالیزم در جهت تکه تکه کردن کشورهای اسلامی از قرن 19 ببعددر کشور ما اعمال شده است و طبیعتا بی انصافی است که روزنامه جمهوری اسلامی بعنوان مدافع خط ملی‌گرائی الان مورد حمله قرار گیرد. ما این را قبول نمیکنیم و من فکر میکنم این توهین به خواننده‌های روزنامه ما هم هست، شما صحبتهای امام را توجه بکنید مخصوصا آن جاهایی که در مورد ملیت‌گرائی ایشان صحبت کرده‌اند مادراین زمینه بزرگترین و بهترین و مکتبی ترین تیترها را انتخاب کرده‌ایم. در عین حال مامعتقد بودیم وهستیم که مساله ملیت گرایی بسیارمساله عمیقی است. مساله ای است که سالهای سال ما با این مساله روبرو خواهیم شد. در کشورهای عربی بخاطر جو آزادی که نسبت به رژیم سابق وجودداشته است در زمینه ملیت‌گرائی بحثهای بوده وکتابهای مختلفی نوشته شده،در کشور ما به غیر از کتاب خدمات متقابل اسلامی ایران که از شهید آیت الله مطهری است کتاب دیگری بصورت تئوری نداریم وچیزی است که ما اگر مساله ایرانیت واسلامیت را مورد بحث قرار ندهیم و تمام جوانب این قضیه را باز نکنیم نه تنها در سیاست خارجی بلکه درسیاست داخلی هم دچار گنگیهای فراوان خواهیم بود من فکر میکنم که این توضیح یک مقدار روشنگر موضع روزناماه باشد.       در مورد مساله مصدق ومرحوم آیت الله کاشانی، ما همیشه این موضع را داشتیم ومصر هم بودیم وآن این است که مساله مربوط به سال 1332 (20 سال پیش) را یا سالهای متمادی پیش را نباید مامساله عمده‌ای بکنیم وقتیکه مساله در جامعه ما عمده میشود بخاطر بهره‌گیریهای سیاسی خطوط مختلف است. خود امام امت هم این مساله را عمده نکردند بلکه در موقعیتهای مختلفی که پیش آمده (هر موقعی که ضرورتی پیش آمده) ایشان ضربه‌ای در این زمینه زدندوهشداری دادند. این سیاست ما بوده است یادم هست در یک قسمتی که حاشیه‌نویسی است وخودم آن قسمت را اتفاقا نوشتم، وقتی بحث مصدق و کاشانی مطرح شده بود،‌ من گفتم این یک خبط زمانی است یعنی ما یک واقعیتی را که مربوط به یک دوره دیگری است در موقیعت فعلی بیاوریم و جریانات را طوری تصور بکنیم که دنبال یک کاشانی و مصدق دیگری با یک جریانات مشابه آن دوره باشیم. این یک نوع دید غیرتاریخی است. یک خبط زمانی است یک خبط تاریخی است. ما به واقعیتهای تاریخی میتوانیم برگردیم واز آن عبرت

بگیریم و به یک اصولی پی ببریم و این اصول را در موقعیت فعلی به کار بگیریم والا اگر اینطوری باشد که ما بعد ازگذشت این سالهای متمادی الان سر مساله مصدق یاآیت الله کاشانی بصورت شخص تاکید بکنیم من فکر میکنم که اشتباه میکنم.       راجع به سیاست خارجی وزارت امور خارجه برادران ما در هیات دولت برنامه ای را نوشته اند که آنموقع ما در خدمتشان بودیم یک کمک مختصری هم ماکردیم . کاملا در اینجا (چون قبلا هم خوانده شده) خطوط سیاست خارجی مشخص هست در ارتباط با مستضعفین جهان، نهضتهای آزادیبخش، خط نه شرقی نه غربی و مقاله با آمریکا، فلسطین و همچنین یک مطالبی هست که در ارتباط با بازسازی خودوزارت امور خارجه و سفارتخانه‌ها میباشد. که البته همانطوری که یکی از برادرها قبلا اشاره کرد انتظار معجزه نباید داشته باشند. وزارتخانه ای است که در عرض دوسال چند وزیر عوض کرده مدتی هم بی وزیر باقی مانده ، آن نظام ارزشی رژیم سابق شاید بیش از همه وزارتخانه‌ها دراین وزارتخانه گسترش و پوشش داشته. طبیعی است که یک نهادی بوده باشد که کلا برای برآوردن اهدافی تنظیم شده باشد در جهت خواسته‌های رژیم سابق که میتوانیم حدس بزنیم چگونه اهدافی اینها میتوانند باشند. ما الان مجبوریم که در روبروئی باوزارت امور خارجه، اولا اهداف خودمان را تعریف بکنیم و براساس این اهداف تازه یک ساخت دوباره ای را بر این نهاد حاکم بکنیم. بشکلی که این نهاد هماهنگی داشته باشد وبه ما کمک بکند برای اینکه به آن آرمانها و هدفهای خودمان برسیم تاوقتیکه ما هداف خودمان را تعریف نکرده باشیم و پی نبرده باشیم که تمام نهادهای سنتی ما از تمام ادارات بدون اینکه مابه اشخاص کاری داشته باشیم، مساله اشخاص از نهادها جدا است،‌ساخت ادارات ما به یک شکلی است که برآورنده اهداف رژیم سابق است. ممکن است در یک اداره تمام افراد آن اداره هم آدمهای مکتبی و خوب وغیره وغیره باشند،‌ولی نظام و آن سیستم روابطی که در آنجا حاکم است کلا آن نهاد را بشکلی سامان وحرکت میدهد که برآورنده اهداف دیگری است. ما در زمینه وزارت امور خارجه در وهله اول باید  اهداف خودمان را تعیین و تعریف بکنیم و در این چیزی هیات دولت تهیه کرده و قبلا هم بارها ظاهرا در اینجا خوانده شده، این اهداف برشمرده شدند.       مساله دوم برخورد با واقعیتهای بیرونی ما است یکی از این واقعیتها برمیگردد به این نهادی که ما به آن روبرو هستیم و بعنوان وزارت امور خارجه و سفارتخانه‌ها

و واقعیتهای جهانی که در صحنه بین المللی حضور دارند. آن چیزی که من بطور مختصر میخواهم بعنوان خط مشی آینده برای خواهرها و برادرها ذکر بکنم این مساله است که هر کشوری برای اعمال سیاست خارجی خودش از یک سری نیروهایی استفاده میکند فرضا آمریکا از نیروی نظامی یا از نیروی اقتصادی خود، از وابستگیهای ظریفی که بین کشورهای مظلوم و تحت سلطه با این ابرقدرت وآن کشور ما در ، آن ”متروپل” بوجود آورده است و شوروی هم همینطور از جاسوسهایش. از ستون پنجمش ، ما برای اعمال سیاست خارجی خودمان احتیاج به یک نیرویی داریم که ممکن است این را تعریف بکنیم به نفت ، که موقعیت استراتیژیکی ایران دارد و نظایر اینها. من میخواهم بگویم آن نیرویی که باید مادر سراسر جهان برای اعمال سیاست خارجی خودمان در پیش بگیریم بهیچوجه اینها نیست . آن چیزی که ما با اتکا به آن میتوانیم حرکتی در سیاست خارجی خودمان ایجاد بکنیم آن امید زنده گشته ای در میان توده های مستضعف جهان هست که دارند نگاه میکنند به کشوری که آن کشور بدون اتکا به شرق وغرب، بدون اتکا به هیچ ابرقدرتی روی پای خودش ایستاده و حرکت خودش را بسمت رهایی تام وتمام ادامه میدهد. یعنی آن نیروی فطری که طبیعی است که این انقلاب ما در میان توده های مستضعف جهان برانگیخته باشد. این نیرو در سراسر جهان بصورت یک عامل فشار واهرم و مبارزه علیه استکبار جهانی میتواند به کار برود ومیتواند درعین حال به عنوان بازدارنده ای در مقابل حملات استکبار جهانی به کشور ما باز هم به کار گرفته بشود بشرطی که این نیرو دقیقا شناخته بشود و گسترش بیابد و از آن بهره‌گیری صحیحی بشود. البته مسائل دیگری در ارتباط با وزارت امور خارجه هست، مشکلاتی که در آنجا مطرح هست مسائلی در ارتباط با سفارتخانه ها است که من فکر میکنم که این دو سال اخیر و مخصوصا در این 8-9 ماه چیز خیلی زیاد مورد بحث قرار گرفته ومن احتیاج زیادی نمی‌بینم توضیح بدهم مخصوصا با توصیه‌ای که برادرمان آقای هاشمی رفسنجانی کردند که من فقط میتوانم خیلی مختصر در این زمینه صحبت بکنم. البته من یادداشتهایی تهیه کرده بودم که میتوانم به تفصیل در این زمینه صحبت بکنم.
رئیس- متشکر. ما فقط رای گیری داریم که حداقل یک ربع شاید هم کمتر طول خواهد کشید ، چون رای علنی است برای این چند دقیقه ای که میخواهیم رای بگیریم چون الان وقت نماز است باید جلسه را رسما تمدید بکنیم. برادرانی که با تمدید جلسه به اندازه یک ربع ساعت موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

گلدانها را برای رای گیری بیاورید. 15 نفر از آقایانی که جدیدا تشریف آورده‌اند حق رای ندارند و رای‌دهنده 165 نفر هستند رای هم با ورقه وعلنی است . اسامی را بخوانید تا آقایان رای خودشان را در گلدان بیندازند (در این موقع اخذ رای بعمل آمد و نتیجه بشرح زیر اعلام شد.)
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. نتیجه استخراج آراء :‌عده حاضر 182 نفر ، 15 نفر حق رای نداشتند، آراء موافق 126 نفر، آراء مخالف 8 نفر، آنهایی هم که رای ممتنع داده اند ویا کارت اصلا نیاورده‌اند بدهند، 32 نفر . بنابراین وزارت خارجه برای آقای مهندس موسوی تصویب شد. (الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، خمینی رهبر،‌مرگ بر ضد ولایت فقیه، درود بر رزمندگان اسلام، سلام بر شهیدان، مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی ، مرگ بر منافق) تماشاچیها نباید در شعار شرکت کنند.     موافقین، آقایان: احمد ملازاده، اسماعیل خوشنویس، ملکوتی، بیانی، هادی غفاری، رهامی، قائمی امیری، سبحان اللهی، محمد مجتهد شبستری، سید احمد حسینی ، عزت الله سحابی، علی اکبر معصومی، محمد غفاری، حجت کشفی، لطیف صفری، شجونی‌ ، وافی، حائری زاده، موسوی خراسانی،‌ علیزاده ، آقارحیمی، همتی، مظفر، عابدین‌زاده، امامی کاشانی، یارمحمدی، پرویز ملک پور، معادیخواه، حسن ابراهیم حبیبی، بیات،صادق خلخالی، محمد کاظم موسوی بجنوردی ، انواری، احمد توکلی، موسی زرگر، عباس عباسی، نصراللهی ، پرورش، هاشمی رفسنجانی، ابراهیم یزدی ، کرمی، هنجنی، میریونسی، تاجگردون، حسینی واعظ، سلمانی زارجی، آقامحمدی، فرض پور ماچیانی، سید سجاد حججی، مسلم میرزاپور، علم الهدائی ، غلامعلی شهرکی ، دری نجف‌آبادی، تاتاری، خاچاطوریان، دکتر ولایتی، کاظم نوروزی، قهرمان رحمانی، محمدرضا باباصفری، کروبی، فلاح حجت انصاری، خزاعی ، خلطیان، یدالله دهقانی، عبدالرضا اسدی نیا، هادی نجف آبادی، اعظم طالقانی، رمضانی خورشیددوست، غفور صادقی گیوی، گوهرالشریعه دستغیب، محمد نوروزی، شاه آبادی، سازگارنژاد، اعظمی لرستانی، مجید انصاری، خاتمی، محمد محمدی، مرتضی کتیرائی ، متکی، ارومیان، عطاری،‌ رفیعیان، حسن فریدون روحانی، سید یونس عرفانی، برومند، دکتر بیت اوشانا، محلاتی ، الویری، شاهچراغی ، سید محمد خوئینی ها، سید ابوالحسن حسینی ، زنگنه، عسکراولادی مسلمان، رجائیان، حسین کرمانی، رجبعلی طاهری، حسینعلی رحمانی، حسین هاشمیان، صدرحاج سید جوادی، محمد تقی رنجبر، فخرالدین حجازی، یوسفی جیردهی ، سید احمد

زرهانی، حجتی کرمانی، محمد یزدی، مولوی نظر محمددیدگاه، احمدی فروشان، علی محمد بشارتی جهرمی، صاحب الزمانی، امین ناصری، سیدمحمدمیلانی، عالی پور، شرعی، موحدی ساوجی ، سیدین ، عبدالواحد موسوی، فومنی حایری، محمد صادق حایری، واعظی، چهرگانی انزابی، زینعلی، جلالی، محسن مجتهد شبستری ، احمد بهشتی، رضوی اردکانی، مصطفی تبریزی.         ممتنعین- آقایان: دکتر شیرازیان ، حق‌شناس، محمد تقی بشارت ، غلامرضا حسنی بزرگ آباد، محمد علی موحدی،‌عبدخدائی، معزی، کیان ارثی، بازرگان، قره باغ،‌ یونس محمدی، حسین هراتی، ابوترابی فرد، محمد مهدی جعفری،‌ ابوطالب محمودی، زایری،‌ عبدالله امامی‌، سید ابوالفضل سیدریحانی، علی معرفی زاده، دکتر اخوتیان.      ضمنا سیزه نفر دررای دادن شرکت نکردند.      مخالفین – آقایان: رشیدیان، موسوی ننه‌کران، اسماعیل فدائی، سیداحمد کاشانی ، فوادکریمی ، سید حسن آیت، محمدضا عباسی فرد، محمدفاضل.
7-پایان جلسه وتاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده.
رئیس- جلسه بعدی ما فردا ساعت هشت صبح خواهد بود ودستور جلسه هم بحث در باره لایحه احزاب است.     (در ساعت دوازده و سی دقیقه جلسه پایان یافت).
     رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبر هاشمی رفسنجانی

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 177 )
  •  چهارشنبه ۱۷ تیر ۱۳۶۰
  •  
  •  

177.jpeg

جلسه یکصدوهفتادوهفتم                                                                                           17 تیر ماه 1360 هجری شمسی
6رمضان 1401  هجری  قمری


بسمه تعالی
مجلس شورای اسلامی


صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز چهارشنبه هفدهم تیرماه 1360

جلسه ساعت هشت وبیست وپنج دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد
 


فهرست مندرجات                                                                                                  صفحه

1- اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید ………………………………………………..  2
2- بیانات قبل از دستور آقای دکتر هنجنی …………………………………………………………….        3
3- ادامه بحث پیرامون طرح قانونی فعالیت احزاب ، جمیت ها وانجمنهای سیاسی ، صنفی وانجمنهای
اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده ……………………………………………………………….     6
4- تصویب اصلاح طرح قانونی الحاق دادگاههای انقلاب به دادگستری جمهوری اسلامی ایران ……….41
5- پایان جلسه وتاریخ تشکیل ودستور جلسه آینده …………………………………………………….         56


1- اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس – بیم الله الرحمن الرحیم، با حضور 181نفرجلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود . منشی- بسم الله الرحمن الرحیم، دستور جلسه 177روز چهارشنبه هفدهم تیرماه 1360مطابق با 6 رمضان 1401. 1- تلاوت کلام الله مجید . 2- نطقهای قبل از دستور .3- دنباله رسیدگی به گزارش دوم کمیسیون امور داخلی در خصوص طرح فعالیت احزاب جعمیتها و انجمنهای سیاسی وصنفی وانجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده . 4- گزارش کمیسیون امور قضائی در خصوص طرح قانونی الحاقی دادگاههای انقلاب به دادگستری جمهوری اسلامی ایران. 5- گزارش کمیسیون برنامه و بودجه در خصوص لایحه بودجه سال 1360. 6- اعلام اسامی غائبین و دیرآمدگان . 7- اعلام ختم جلسه وتاریخ و برنامه جلسه بعد. رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اعوذبالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم “ ام لهم ملک السموات والارض وما بینهما فلیر تقوا فی الاسباب . جند ماهنالک مهزوم من الاحزاب . کذبت وقبلهم قوم نوح و عاد و فرعون ذوالاوتاد . و ثمودوقوم لوط واصحاب الئیکه اولئک الاحزاب . ان کل الاکذب الرسل فحق عقاب . وما ینظرهولا الاصحیه واحده مالها من فواق . وقالوا ربنا عجل لنا قطنا قبل یوم الحساب .اصبرعلی مایقولون واذکر عبدنا داود ذالاید انه اوّاب . انا سخّرنا الجبال معه یسجن بالعشی والاشراق . والطیر محشوره کل له اوّاب . وشددنا ملکه وآتیناه الحکمه وفصل الخطاب . وهل اتیک نبوءاالخصم اذتسّورالمحراب . اذ دخلوا علی داود ففزع منهم قالوا لا تخف خصمان بغی بعضا علی بعض فاحکم بیننا بالحق ولا تشطط واهدنا الی سوأ الصراط . (صدق الله العلی العظیم – حضارت صلوات فرستادند ) " ازأیه 9 الی أیه 22 سوره ص "
2- بیانات قبل از دستورآقایان دکتر هنجنی .منشی – آقای دکتر هنجنی نماینده مردم کرج . هنجنی بسم الله الرحمن الرحیم ، ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون . در این فرصت مختصر چند جمله ای با ابر قدرتهای حهان بخصوص آمریکای جهانخوار گفتگو دارم که امیدوارم گوش شنوا داشته باشند وبه این سخنان توجه بیشتر پیدا کنند مهمترین عامل پیروزی برای یک ملت ملت اعتقاد وایمان به پیروزی است زیرا ملتی که حرکتی را آغازمیکند ودر این حرکت برمبنای معتقدات دقیق وعمیق خود به پیروزی نهائی یقین دارد این ایمان واین اعتقادواین یقین قوی ترین عامل پیروزی اوست حرکتی را که ملت ایران در مقابل استکبار جهانی آغاز کرده است حرکتی است برمبنای اعتقاد وایمان به پیروزی نهائی برمستکبران واین مطلبی است که باید آمریکای جنایتکار بداند همه مسلمانان جهان بالاتفاق به یک مسأله معتقدند وآن مساله اینکه این جهان باید بدست صالحان اداره شود ومستکبران وستمگران بدست صالحان نابود شوند وحکومت جهان واداره جهان در اختیار کسانی قرار بگیرد که در طول حکومتشان به چیزی که نمی اندیشند خود ومنّیتشان باشد واین مساله مورد تردید در اسلام وبین مسلمین نیست ابن ابی الحدید که یکی از دانشمندان بزرگ اهل سنت میباشد در شرح نهج البلاغه میگوید " وقد اتفق الفریقین من المسلمین اجمعین علی ان هذالامر والدنیا لاینقضی الا الیه  ". ودر اخبار فراوان دیگر که هم از طرف برادران سنی شیعه نقل شده روی این مطلب آنقدر تاکید شده است که حتی میگوید اگر یک روز از دنیا باقی نماتد خداوند آن یک روز را آنقدر طولانی میفرماید که حکومت جهان بدست صالحان بدست امام زمان ارواحناله الفدا قرار بگیرد وهمه جهان را برمبنای عدالت وقسط اداره کند حال باید ابر قدرتها بدانند که رسیدن به آن حکومت ، رسیدن به آن اداره نمودن جهان مقدماتی لازم دارد و سختیهائی لازم است در شروع مقدمات این حکومت وحرکت به سوی آن حکومت نهائی که ریشه مستکبران از سراسر جهان برکنده خواهد شد وتنها حکومت بدست صالحان که برمبنای عدل وقسط جهان اداره خواهد قرار خواهد گرفت انقلاب اسلامی ایران مقدمه ای است برای نابودی مستکبران وبرای حکومت صالحان بدان سان که اداره این حکومت ورهبری این حکومت بدست صالحترین فرد در زمان ما قرار گرفته ورهبر انقلاب مصداق تامّ وتمام این آیه شریفه است که در عصر ما باید حکومت بدست   
صالحان قرار بگیرد ولذاست که باید ابر قدرتها بدانند که این انقلاب انقلابی است که پیروزمندانه به حرکت خود ادامه میدهد وهرمانعی و هر حرکتی
که برسر راه ادامه این انقلاب بوجود آید انقلاب آن مانع وآن سد را در هم خواهد کوبید وحرکت خود را به سوی حکومت جهانی امام زمان علیه السلام ادامه خواهد داد بنابراین ، این حرکت انقلابی ایران حرکتی نیست که با دسیسه ها وتوطئه های ابر قدرتها شکست بخورد ونابود شود بلکه بحکم این آیه شریفه ای که خدامند فرض کرده " ولقد کتبنا فی الزبور ایّ بلغت فرضنا " حتمی است وقطعی است که جهان بدست صالحان اداره خواهد شد وجهان وحکومت آن در اختیار صالحان قرار خواهد گرفت واین طلیعه ای است برای رسیدن به آن حکومت که در ایران انقلاب ایجاد شده ورهبری آن بدست " ولّی فقیه " به دست کسی که با امام زمان وحکومت آن وراه روش آن سنخیت دارد تناسب دارد هماهنگی دارد لذا آمریکای جنایتکار باید بداند با دست خودش وافرادی را که توطئه میکند وبه حرکت در میآورد ودر مقابل انقلاب ما قرار میدهد گور خودش را کنده ودر آینده نزدیک باید به سراغ کار خود برود ونابود شود زیر این وعده الهی است واین وعده ای است حق وبرای ما انقلابیون ایران تردیدی ندارد یقین دارم به پیروزی وچون یقین داریم به پیروزی در راه رسیدن به پیروزی نهائی هرچه لازم است میدهیم شهید میدهیم تکه تکه میشویم ویرانیها را تحمل میکنیم گرسنگیها را تحمل میکنیم محاصره های اقتصادی را تحمل میکنیم وخلاصه همه فشارها را تحمل میکنیم زیرا یقین داریم که بعد از همه این مصیبت ها وگرفتاریها نابودی از آن أمریکاست وابر قدرتها وپیروزی از آن ما بنابراین باید آمریکای جنایتکار توجه داشته باشد که ما ایمان واعتقاد داریم به اینکه چه میکنیم وبه کجا حرکت میکنیم ونتیجه کار ما پیروزی نهائی است برای اسلام ، ونابودی قطعی است برای کفر واستکبار جهانی . اما مطلب دوم ( رئیس – دو دقیقه وقت دارید ) خطاب من به کشورهای عربی است برادران مسلمان عرب شما بدانید مانع بزرگ در راه پیروزی شما صهیونیست این رهبران شما این حسن ها وشاه حسین ها وانورسادات ها وسلطان قابوسها وصدامهای پلید هستند که نمی گذارند ملت مسلمان در مقابل صهیونسیت جهانی پیروز شوند ونمی گذارند قدس عزیز را آزاد کنند ونمونه اش جنگ شفیع وفجیعی است که صدام کافر برعلیه ملت مسلمان ایران که روز قدس به فرمان رهبرش میگیرد ومدم را آماده برای رهائی
بیت المقدس میکند آمد وجنگ ایجاد کرد وهمه نیروها را بهدر داد که نتوانند در مقابل صهیونیست جهانی واشغالگران قدس قیام کنند وآنان را از صحنه بدر کنند . چند جمله هم با ملت عزیز ای حزب الله راهی را که برگزیدی ادامه بده که پیروزی از آن توست راهی را که انتخاب کردی تعقیب کن ویقین داشته باش که ضد انقلاب در مقابل تو بدان سان که تا کنون مفتضح شده مفتضح تر خواهد شد واز صحنه بیرون خواهد رفت ونابود خواهد شد وتوای ضد انقلاب نیز بدان در کشور علی بن ابی طالب در کشوری که امام زمان دست با کفایتش را بر سر آن دارد نمیتوانی کاری بکنی گورت را با دست خود میکنی چه بهتر که انسان شوی وجدان پیداکنی دست از این جنایات و پلیدیها و خرابکاریها وخرمن سوزاندن ها ونظایر اینها برداری وبدانی جز بدبختی جز لعن ونفرین ملت وهمه آزادگان جهان برای خود کسب نخواهی کرد ای ضد انقلاب آگاه باش وبدان تمام نقشه هایت را بکار گرفتی وآنچه هم که داشته باشی بکار بگیری جز اضمحلال خودت ونابودی خودت وپیروزی سریعتر برای اسلام ومسلمین ومردمان عزیز انقلابی ایران چیزی بدست نخواهی آورد . ای ضد انقلاب با بمب گذاریها وبه شهادت رساندن عزیزان ما کاری از پیشنمیبری ای ضد انقلاب اگر عزیزترین وفعال ترین ونجیب ترین مردم این انقلاب وافراد این انقلاب نظیر مهندس انصاری را تو از بین میبری بدان که تو طرفی نخواهی بست وآنچه که هست برای تو لعن ونفرین وجای انصاری ها را انصاری های دیگرخواهند گرفت واین مملکت را بسوی دولت وحکومت جهانی امام زمان سیر خواهند داد. ای ضد انقلاب ای گروهگهای و امانده ای گروهکهای ازهر کجا وامانده ووابسته وانگل بس است برگردید به وجدان مراجعه کنید شعور اجتماعی پیدا کنید شعور انسانی پیدا کنید این کاره کارهای انسانی نیست ولو اینکه هزاران نفر از این ملت را به شهادت برسانی چه عاید شما خواهد شد جز خذلان جز بدبختی وجز سیه روزی وفرومایگی بنابراین شایسته است که بخود آئید ( رئیس – شما 15 دقیقه تان را گرفتید وبرای آقای خلخالی هم نگذاشتید ) شایسته است بخود آئید و پشیمان شوید ودست از جنایتها بردارید . والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته . رئیس – وقتشان تمام شد یعنی 15 دقیقه . هنجنی – چند دقیقه برای آقای خلخالی اختصاص داده بودم . رئیس – من به شما تذکر دادم سر دو دقیقه که داشتید ولی توجه نکردید .
خلخالی – آقا سه دقیقه وقت بدهید مختصر میگویم . رئیس – نمیتوانم حالا ، آقای هادی هم سخنران بعدی هستند که امروز آمادگی صحبت نداشتند بنابراین باید وارد دستور بشویم . خلخالی – پنج دقیقه از وقت آقای هادی را به ما بدهید . رئیس – از خودشان بگیرید به آقایان نمایندگان یگوئید تشریف بیآورند برای بحث درباره لایحه احزاب . خلخالی – مطلب لازمی است که باید بگویم . رئیس – به هر حال الان نمیشود . 3- ادامه بحث پیرامون طرح قانونی فعالیت احزاب جمعیت ها وانجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده . رئیس – چند ماه از طرح احزاب مانده یعنی چند ماده را دربین داریم یکی دو تا ماده هم‌‌‌‌آخرطرح است آن دو ماده آخر را اول مطرح بکنید . منشی – بسم الله الرحمن الرحیم ، ماده 20 جرائم وتخلفات موضوع این قانون از مصادیق جرم سیاسی محسوب شده وبا رعایت اصل 168 قانون اساسی مورد رسیدگی قرار میگیرد . معادیخواه – بنده پیشنهاد حذف این ماده را دارم . رئیس – پیشنهاد حذف دادند می ماند برای بعد الان بحث نمیکنیم ماده 21 را بخوانید . الویری ( منشی ) – ماده 21 – شورای عالی قضائی موظف است ظرف یکماه از تاریخ تصویب این قانون لایحه تشکیل هیات منصفه محاکم دادگستری موضوع اصل قانون اساسی را تهیه وبا رعایت اصل 74 قانون اساسی تقدیم مجلس نماید ( رئیس – پیشنهاد دارد ؟ ) آقای علم الهدائی وآقای فاضل در اینمورد پیشنهاد داشتند نمیدانم تامین شده یا خیر ؟ البته آقای فاضل پیشنهاد حذف داده بودند . یکی از نمایندگان – ایشان نیستند . موحدی کرمانی – آقای الویری آقای علم الهدائی به کمیسیون دعوت شدند نیامدند . الویری ( منشی ) – خوب آقای فاضل پیشنهاد حذف داده اند که در مجلس نیستند .  
رئیس – خوب پیشنهاد رسیده حالا بحث که نمیخواهند که نباشند پس برگردید به ماده های که از اول داریم . یکی از نمایندگان – ماده الحاق چطور شد . رئیس – حالا به ترتیب که میرسیم به آخر مطرح میکنیم .حالا برگردید از اول هرماده ای را که تقاضای حذف برای آن شده رویش بحث کنیم . منشی – برای ماده 6 آقای فواد کریمی پیشنهاد حذفش رادادند . منشی – آقای فواد کریمی . فواد کریمی – بگذارید نمایندگان بیآیند من صحبت میکنم حالا نمایندگان نیستند که رای بدهند من برای کی صحبت کنم آن نماینده ها که میخواهند رای بدهند نیستند من صحبت میکنم نمی شنوند بعد رای نمیآورد . منشی – کی میگوید نیست شما نمی بینید هستند . رئیس – آقا نمایندگان هستند شما بلند شوید ببینید که نمایندگان هستند . منشی – آقای فواد کریمی بفرمائید اگر شما میخواهید نکنید دیگران هم این پیشنهاد رادارند آنها صحبت کنند . رئیس – پیش از آنکه آقای فواد کریمی صحبتشان را بکنند اول وقت دو تا تذکر داده بودند من بخوانم یکی آقای موسوی تبریزی تذکر میدهند به وزارت نیرو درباره بهتر کردن وضع آب وبرق قم وتذکری میدهند به وزارت راه در مورد وضع راههای شهر هریس از توابع تبریزوآقای سیداحمدحسینی تذکر میدهند به دولت در مورد تعقیب کسانی که در بخش سعادت شهر در مرو دشت خرمنها را آتش زده اند که سریعا اقدام بکنند برای اینکه کشاورزها محصول زحمات یکساله شان اینجوری هدر میرود حالا آقای فواد کریمی صحبت کنند درباره پیشنهاد حذف . فواد کریمی – بسم الله الرحمن الرحیم ، نمایندگان عنایت بفرمایند به ماده 6 میگوید که فعالیت گروهها آزاد است مشروط براینکه مرتکب تخلفات مندرج در بندهای ماده 17 این قانون نگردد یک تبصره 1 و تبصره 2 دارد من پیشنهاد حذف ماده 6 را دادم بدون حذف تبصره ها پیشنهاد دادم که ماده 6 حذف بشود بعد تبصره 1 تبدیل به ماده 6 وتبصره 2 هم تبصره 1 ماده 6 بشود ودلائل من چند چیز است یکی اینکه اساسا هنگامیکه میگوئیم فعالیت همه گروهها آزاد است دیگر فلسفه دادن پروانه وکمیسیون ماده 11 بخودی خود بیهوده ولغو خواهد شد اساسا معنای پروانه چیزی
جز جواز نیست . موقعی که میگوئیم هر شرکت برای تاسیس خودش جواز میخواهد ، معنا ندارد شما بگوئید آقا شرکتها آزادند تاسیس بشوند وهمچنین میتوانند جواز بگیرند . خوب یک عمل لغوی است . اگر جواز معنایش جواز است وماهیتش جواز است پس کسی نمیتواند نداشته باشد . واگر نه ، هر کسی بون داشتن جواز میتواند فعالیت کند ، پس اصلا جواز ، ماهیت خودش را از دست میدهد . وهمچنین شما یک کمیسیون درست کردید ، در ماده 11 یک کمیسیون بسیار عریض وطویل . به این کمیسیون مسوولیت هائی داده اید . این کمیسیون تنهامیتواند براحزابی نظارت کند ومسائل احزابی به او ارجاع میشود که بخواهند پروانه بگیرند . اما احزابی که نخواهند پروانه بگیرند وحق فعالیت هم طبق این قانون دارند آنها مراجعه نخواهند کرد . پسبنابراین برای چه یک حزبی ممکن است مراجعه کند پروانه بگیرند هنگامیکه پروانه اصلا معنای پروانه بودن را ندارد ، معنای جواز را ندارد . این چه فایده دارد ؟ اینجا دو استدلال کرده اند یکی اینکه گفته اند پروانه داشتن به معنای رسمی بودن است . ودیگر اینکه گفته اند اگر کسی پروانه داشته باشد میتواند از صدا وسیما استفاده کند . اولا آنچه که به یک حزب یا سازمان رسمیت میدهد ، قانونی بودن آن است موقعی که شما میگوئید که احزاب آزادند ، پس هر حزبی چه با پروانه باشد وچه بی پروانه ، قانونی است . معنای رسمیت جز این نیست . قانونی بودن . وهمچنین شما در ماده دوازده گفتید که . " اساسنامه و مرامنامه گروهها پس از صدور پروانه باید به هزینه موسسّین در روزنامه رسمی چاپ ومنتشر شود ". وهمچنین هزینه های دیگر را بردوش این گروهها گذاشته اید . هر گروهی که میخواهند پروانه بگیرد باید یک مقدار هزینه بدهد . خوب گروه حاضر نیست هزینه بدهد ، پروانه هم نمیخواهند .احتیاج هم ندارد . بعد شما در ماده چهارده تهدید کرده اید وگفته اید که اگر کمیسیون ماده یازده تذکر کتبی داد یا اخطار داد وتقاضای توقیف وانحلال پروانه را به دادگاه داد ، احزاب میتوانند بروند شکایت کنند از کمیسیون ماده یازده به دادگاهها . شما چه چیزی را از چه چیز میترسانید ؟ اصلا یک حرف مسخره وخنده آور است . شما میگوئید اگر کمیسیون ماده یازده به یک حزبی اخطار داد که میخواهم پروانه ات را بگیرم یا اگر پروانه اش را گرفت شکایت کند شما توجه کنید اصلا برای حزب سیاسی این چیزها مسخره است . شما حزب سیاسی راازچه میترساند ؟ حزب سیاسی میخواهند بطور قانونی فعالیت کند پروانه برای چه چیز میخواهند ؟ پروانه ایکه شما باین ترتیب در قانون درست کرده اید یک چیز 
تشریفاتی وبی فایده وخنده آور ومایه مسخره این کمیسیون است . بعد شما در این ماده میگذارید حزبی ، گروهی … موحدی ساوجی – پروانه مربوط به ماده هفت است که ایشان بحث میکند در صورتیکه ایشان پیشنهاد حذف ماده شش را داده اند . رئیس – " فعالیت گروهها آزاد است " مربوط به ماده شش است . فواد کریمی – نکته مهم این است که من میگویم حرف من این است . رئیس – وقت شما تمام شد . فواد کریمی – اجازه بدهید صحبت ایشان یک مقدار از وقت من را گرفت اجازه بدهید من یک دقیقه آخرین حرفم را بزنم. مساله مهم این است که شما وقتی گروهها و احزاب را آزاد می گذارید مجاهد خلق از آن در میاید . از ابتدا شما بیائید پروانه بگذارید گروهها بیایند پروانه بگیرند . اگر دیدند چنین گروهی ممکن است که فدا ازاین یک مجاهد خلق از أب درمیآید به او پروانه نمیدهند . وگرنه باز همین مصیبت را شما بااین قانون برسراین ملت وارد خواهید کرد واین قانون ، قانونی نیست که درشأن انقلاب ما باشد . رئیس – وقت شما تمام است . فواد کریمی – انقلاب ما با خطرات زیادی روبرو است وبرای جلوگیری از خطرات حتما باید احزاب وگروهها پروانه داشته باشند وبا پروانه فعالیت کنند . رئیس – متشکر . منشی – آقای موسوی خراسانی به عنوان مخالف بفرمائید . موسوی خراسانی – بسم الله الرحمن الرحیم ، اتفاقا آنچه را که برادرمان آقای فواد کریمی پیشنهاد حذفش را دادند ، منطبق برقانون اساسی است . فعالیت گروهها آزاد است . آزادی را قانون اساسی ما تضمین وتامین کرده است . ما نمیتوانیم جلو آزادی را قانون اساسی تضمین کرده است با حذف این ماده بگیریم . بعلاوه گروههای مذکور در مواد بعدی این قانون . احزاب ، جمعیت ها ، انجمنهای سیاسی وصنفی وانجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده موضوع اصل فلان میباشد " بنابراین ، وقتی گروهها گفته میشود که حتما مقصود ازآن منافقین خلق یا پیکاریها نیستنداحزاب صنفی ، انجمنهای سیاسی وصنفی واسلامی واقلیتهای دینی همه اینها را در
برمیگیرد . اگر بنا باشد ما به همه آنهاذ پیشنهاد کنیم که شما بیائید پروانه بگیرید ، مخالف با اصل آزادی است که قانون اساسی آن تامین وتضمین کرده است منتها ایشان فرمودند که اگر ازیک طرف ما بگوئیم که فعالیت گروهها آزاد است واز طرف دیگر بایستی بگوئیم پروانه بگیرید . پس فایده این پروانه در چیست ؟ در صورتیکه آنها بخواهند شخصیت حقوقی داشته باشند واز این شخصیت حقوقی شان ، استفاده کنند در چنین موردی است که موظفند از وزارت کشور پروانه بگیرند . ودر چنین موقعیت است که میتوانند از صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران در چهار چوب اساسنامه استفاده کنند . اما اگر پروانه نداشته باشند ، شخصیت حقوقی برای آنها نیست واز صدا وسیما هم نمیتوانند استفاده کنند ومزایای دیگری که اگرپروانه داشته باشند برای آنها خواهد بود . پس اگر ما فعالیت گروهها را آزاد نگذاریم ، برخلاف قانون اساسی رفتار کرده ایم وفرقش این است که اگر پروانه بگیرند ، آنهائیکه پروانه دارند نسبت به آنها که پروانه ندارد امتیاز دارند بخاطر اینکه اینها شخصیت حقوقی دارند . ولی بقیه گروههائی که پروانه ندارند شخصیت حقوقی ندارند واز این مزایائی هم محروم هستند . من با این مخالف هستم . رئیس – موافق صحبت کند . منشی – آقای محمد خامنه ای شما موافق هستید ( خامنه ای – بلی ) بفرمائید . محد خامنه ای – بسم الله الرحمن الرحیم ، هر اجتماع وهر گروهی وقتی دور هم جمع میشوند اگر صورت واحدی را بخواهند مدعی شوند واز وجودشان تلقی شود ، آنها طبعا یک شخصیت حقوقی را بوجود آورده اند . شخص حقوقی مثل شخص حقیقی یک مقررات واصولی دارد . ما غیر از شخص حقیقی وشخص حقوقی یک شخص طبیعی داریم . آن کسی که ازتمام قیدوبندها آزاد است وتابعیت کشوری را میتواند قبول نکند او شخصی طبیعی است . والا حتی شخص حقیقی یعنی یک نفر انسان غیر مجتمع با افراد دیگر هم نمیتواند در یک جامعه هویت قانونی نداشته باشد . نمونه ساده ومعروفیش شناسنامه است . وغیر از شناسنامه چیزهای دیگری هست که یک شخصی را در یک مملکت ، علیرغم آزادی ظاهری وطبیعیش مقید به قیود ومحصور به حصارهائی میکند . یک شخص حقیقی در یک جامعه نمیتواند مدعی شود که من در این مملکت هستم واز مزایای طبیعی اینجا استفاده میکنم وچون از مزایای قانونی نمیخواهم استفاده کنم شناسنامه احتیاج ندارم . این یک دلیل قانع کننده نیست . ما با یک حصر
قراردادی وقانونی افراد رابدونوع تقسیم میکنیم . افراد تابع مقررات دولتی واین یک شخص حقیقی قانونی است وافراد فراری که اینها عملا آپاترید وبی تابعیت وکسانی هستند که تابعیت خاصی ندارند واز مزایای قانونی مملکت نمی توانند استفاده کنند وقتی در مورد یک شخص حقیقی یک هویتی باید قانونا ملحوظ باشد ویک هویت نامه نمی خواهیم واز کوپن بنزین وقند وامثال اینها هم استفاده نخواهیم کرد .ما در ایم مملکت آزادیم . اینطور نیست . بسیاری چیزهای دیگر هست که مملکت بعنوان وظیفه به دوش او گذاشته است .این شخص سربازی دارد ن مالیات وامثال اینها را دارد . وقتی یک شخصی حقیقی اینطور باشد ، چطور میشود جمعی که اثرات وجودیشان بخصوص اثرات سیاسیشان زیاد است ، بگویند یا هویت قانونی نداریم یا شما ابراز نمی کنیم . ما هستیم ولی نمی آئیم تابع مقرارت وحدود وحصارهای شما بشویم . از شما پروانه هم نمی خواهیم وبشرائط این قانون هم عمل نمی کنیم . من تصور این است که در کمیسیون محترم داخله در تلقی از اصل بیست وششم اشتباهی کرده اند وکلمه . " آزادند " در اصل بیست وششم که " احزاب ، جمعیت ها ، انجمن های سیاسی و صنفی واجمنهای اسلامی واقلیت های دینی شناخته شده آزادند " را به معنای آزادی طبیعی گرفته اند . مسلم است که احزاب قانونی در حدود متعارف فعالیتهای متناسب با خودشان ومرامنامه واساسنامه شان ، آإزادند اجمن ها در حدود متعارف یک اجمن آزادند . یعنی اول باید انجمن بشوند بعد آزادی کسب کنند . اول باید حزب بشوند ، بعد آزادی کسب کنند . نه اینکه بگویند ما بعنوان یک مجموعه ای از مردم ( رئیس – وقتتان تمام شد ) وجود داریم هویت داریم بشما هم نمی گوئیم که چه وکه هستیم وهویت نامه هم نمی خواهیم . وطبق اصل بیست وششم آزادیم . اینطور نیست . وازادی محصور به حدود متعارف طبع آن اجتماع است . یعنی آزادی صنفی با آزادی
( چون در اصل بیست وششم دو نوع آزادی ذکر شده است ) یکی اینکه اصول استقلال آزادی ، وحدت ملی ، موازین اسلامی را نقض نکنند آزادی اول آزادی طبع آن انجمن است یعنی آزادی یک انجمن اسلامی با آزادی اقلیتهای مذهبی تفاوت میکند آزادی یک انجمن صنفی با احزاب سیاسی فرق میکند . ( رئیس – وقتتان تمام است ) آزادی بخش اول باین معنا است . بنابراین ، در این ماده رعایت نشده است ونتیجه وپی آمدش غیر از اینکه در موادی مانند ماده 18 هم به اشکال برمیخوریم
یعنی شما یک عده ای را که آدمهای سربراهی بودند مجازات میکنند وکسانیکه تابع مقررات نیستند مجازات نمی کنید . پی آمد این ماده این است که
( رئیس – وقتتان تمام است ) صرفه وصلاح جمعیتها براین باشد که هویت خود را ابراز نکنند واز مزایای بی هویت بودن استفاده کنند . رئیس – وقتی هم تذکر میدهم باز شما ادامه میدهید . آقای معادیخواه بفرمائید . معادیخواه – بسم الله الرحمن الرحیم ، علت تصئیب ماده شش ، برداشت از اصل بیست وششم قانون اساسی نبوده است . البته این شبهه در کمیسیون داخلی وطرح بوده است اما باین دلیل ماده شش تصویب نشده است . تعداد قابل ملاحظه ای از اعضای کمیسیونداخلی بودند که هیچ مانعی نمی دیدند که دولت گروهها را الزام کند که باید برای خودشان شناسنامه بگیرند . الزام کردن گرفتن شناسنامه را خلاف قانون اساسی نمی دانستند . اما این ماده بدلیل دیگری باینصورت تصویب میکنیم که شاید گروهها که در اینجا از آنها نام برده شده است که فعالیت گروهها آزاد است یا چیزیکه اطلاق گروه بر آن میشود شاید ما بیش از ده هزار گروه درایران داشته باشیم . یعنی شما اگر انجمنهای اسلامی وگروههای صنفی وهمه اینها را در نظر بگیرید ، خیلی زیاد هستند . شاید از ده هزار نفرهم بیشتر باشند . آنوقت شما بیائید ویگوئید که همه شما متوقف بشوید تا ما برایتان پروانه صادر کنیم . شما ملاحظه کنید این چه چیزی از آب در میآید ؟ . آنوقت مطلب دیگری باین صورت مطرح میشد  که خوب شما بیائید گروههای سیاسی را الزام کنید که شناسنامه بگیرند اما این انجمنهای اسلامی وصنفی واینهائی که کارهای جزئی دارند وبه سرنوشت کلی مملکت کاری ندارند آنها کار خودشان را بکنند ، منتها اینجا هم این اشکال  مطرح است که یک گروه سیاسی میتواند خودش را تحت عنوان انجمن اسلامی یا انجمن کارکنان مسلمان فلان ملاحظه میکردید از گروههای مختلف معروف است که حزب توده به پنجاه عنوان در این مملکت فعالیت میکند . بنابراین شما اگر میگفتید گروههای سیاسی صرفا باید پروانه بگیرند بعناوین مختلف میشد که آنها تحت پوششهای مختلف فعالیت داشته باشند . بنابراین ، اصل را براین گذاشتیم که این گروهها همچنان مشغول کار خودشان هستند وفعالیت میکنند . دولت وقوه مجریه اگر قدرت اجرا دارد بیاید برخورد کند با آنهائیکه مشخص شده است که دارند تخلف میکنند . گروههائی
که میخواهند نقش اساسی وتعیین کننده در سرنوشت سیاسی کشور داشته باشند مجبورند بیایند وشخصیت حقوقی کسب کنند وپروانه بگیرند . چاره ای هم ندارند . اما بقیه هم اگر مشغول کارهای عادی ومعمولی خودشان هستند در یک حوزه محدودی که کسی به آنها کاری ندارد وبتدریج اگر شخصیت حقوقی را لازم داشتند واگر خواستند از صدا وسیما استفاده کنند ، میآیند وپروانه میگیرند . آنهائی که تحت این عناوین دارند تخلف میکنند وبا نظام جمهوری اسلامی مبارزه میکنند بالاخره آنها رو میشوند . الان برای دولت مشخص است که چه کسانی دارند تخلف میکنند وچه کسانی دارند با نظام جمهوری اسلامی مبارزه میکنند اینها بعنوان تخلف تحت تعقیب قرار میگیرند . اینطور نیست که کمیسیون فقط گروههای پروانه دار را بتواند تعقیب کند . رئیس – وقت شما تمام است امروز هم میخواهند از پنج دقیقه تجاوز کند . معادیخواه – بنابراین ، این ماده باینصورتی که هست پس از بحثهای زیاد تصویب شده است وهمه این جهات هم در نظر گرفته شده است وبا حذفش کمیسیون مخالف است . رئیس – آقای زواره ای مطلبی دارید بفرمائید . زواره ای ( معاون زارت کشور ) – بسم الله الرحمن الرحیم ، قسمت عمده مسائل را برادرمان آقای خامنه ای مطرح فرمودند . نمیشود به یکسری از گروهها گفت که سمت پروانه نداشته باشید. مجاز باشید . فقط کسانیکه می خواهنداز صدا و سیما استفاده کنند آن گروهها بیایند و پروانه بگیرند این ،توالی فاسد بسیار زیادی دارد بر خلاف آنچه که برادرمان آقای معاد یخواه فرمودند که گروهها ئی که بخواهند دارائ هویت سیاسی بشوند ، قطعا مراجعه میکنند وپروانه میگیرند . نه، ما جامعه خودمان را می شناسیم و دنیای سوم گرفتار بلا و مصیبت عظیم ستون پنجم است . در تمام کشورهای دنیای سوم متجاوز از دویست سیصد و در کشور ما شاید صد و پنجاه سال است که استعمار بساختن مهره پرداخته است . مهره در اشکال مختلف در لباسهای مختلف . واخیرا امام امت . مجبور شد بازگو کند که آنها مذهبی پرورش داده اند ملی گرا پرورش داده اند . چپی پرورش داده اند و فلان را هم پرورش داده اند آنها که عامل بیگانه هستند نه تنها نیاز به  پروانه ندارند بلکه هرروز ایجاد اشکال خواهند کرد و تحت عنوان اینکه قانونی وجود دارد که ما را مجاز به فعالیت ، مجاز به ادامه کار دانسته بدون اینکه ماملزم باشیم باینکه پروانه بگیریم . و نمیشود که دستگاه اجرائی و قوه مجریه یک
بخشی از نیروی خودش را همیشه صرف خنثی ساختن توطئه های ستون پنجم و عوامل بیگانه تحت عنوان آزادی احزاب در این مملکت کند. بنابراین گرچه ابهامات دیگری هم در این قانون هست و به لحاظ اینکه متا سفا نه در کمیسیون شرکت نداشتم و اولین بار در شور دوم به من تکلیف شد که بیایم اینجا و الان هم جای بحث انها نیست با حذف این موافق هستم . محمد شبستری – بیستو بیستو یک بتصویب رسیده است؟ . رئیس – خیر آنها هم پیشنهاد حذف دارد. (محمد شبستری – هرد و پیشنهاد حذف دارد؟) هر دو پیشنها د حذف دارد. شما اول جلسه نبودید. پیشنهاد أقای فواد کریمی این بود که اصل ماده شش حذف شودو تبصره 1 میشود ماده 6 و تبصره 2 تبصره 1 خواهد شد صد هشتاد و سه نفر در جلسه حاضرند، کسانیکه با پیشنهاد أقای  فواد کریمی  مبنی بر حذف ماده شش موافق  هستند قیام فرمایند. (61 نفر ایستاده اند ) تصویب نشد. مجید انصاری – پیشنهاد حذف بعضی از تبصره ها را داده ام. رئیس – پیشنهادهائی که هست مطرح شود. منشی – آقای بازرگان در ماده شش پیشنهاد کرده اندکه در آخر عبارت ماده اضافه شود که “ در اینصورت بر طبق ماده 18 عمل خواهد شد” . رئیس – چیزی نمی توانند اضافه شود اگر پیشنهاد قبلی بوده بلی. مجید انصاری – من پیشنهاد حذف بعضی از تبصره ها را داده ام. رئیس- پیشنهادهایی که هست مطرح شود . منشی¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬ ¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬– آقای بازرگان در ماده شش پیشنهاد کرده اند که در آخر عبارت ماده اضافه شود " در اینصورت بر طبق ماده 18 عمل خواهد شد". رئیس – چیزی نمی تواند اضافه شود اگر پیشنهاد قبلی بوده بلی . مجید انصاری – من پیشنهاد حذف بعضی از تبصرها را داده ام . رئیس – میتوانید مطزح کنید . حالا صبر کنید ببینیم پیشنهاد آقای بازرگان پیشنهاد جدید است . بازرگان- ماده الحا قیه است . رئیس – ماده الحاقیه را بعد میتوانیم اضافه کنیم اما پیشنهاد جدید خیر ، الان کسانیکه پیشنهاد دارند پیشنهاد های قبلی مطرح است . الویری – پیشنهادهای قبلی از آقای طاهری و آقای موحدی ساوجی و آقای عبد خدائی و از خودم است . رئیس – یکی یکی مطرح است . الویری- اگرتامین نشده است پیشنهادها بترتیب عبارت است از پیشنهاد های أقایان : طاهری ، موحدی ساوجی – عبد خدائی و الویری .
رئیس – آقای مهندس طاهری پیشنهاد دارید .؟ مهندس طاهری- خیر .منشی –  آقای موحدی ساوجی بفرمائید. موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم ، دراین ماده شش پیشنهادم این است که باین وسیله تکمیل شود در اصل ماده آمده است که . " فعالیت گروه ها آزاد است مشروط براینکه مرتکب تخلفات مندرج در بندهای ماده (17) این قانون نگردند " بنده در این جا بایک جمله ای خواستم که این ماده شش تکمیل شود . وآن این است که فعالیت گروهها آزاد است مشروط باینکه مرام وخط مشی آنها ناقض اصول استقلال ، آزادی ، وحدت ملی وموازین اسلامی نبوده ونیز مرتکب تخلفات مندرج در ماده  ( 17) این قانون نگردند . البته توضیح این پیشنهاد این است که ما بوسیله این ماده  همانطریکه آقای فواد کریمی پیشنهاد دادند و بعد هم جناب آقای زواره ای هم در این زمینه توضیحات دادند ونگرانی هائی بود با تصویب این ماده وآن این بود که ما بیائیم وهمه این گروهها را ولو اینکه آنها مرامشان و خط مشی شان را ما میدانیم که ناقض اصول استقلال ، آزادی ، وحدت ملی وموازین اسلامی هم هست در عین حال بآنها آزادی بدهیم وبگوئیم بلی هر وقت آنها تخلف میکنند بعد ما جلوشان را میگیریم . تازه آنها هم وقتی تخلفات رویهم انباشته شد . کمیسیون میتواند تقاضای انحلال بدهد به دادگاه ، دادگاه هم آیا در این زمینه تصمیمی بگیرد یا نگیرد . بنابراین ما چرا ازاول بگذاریم یک سدی بشکند وبعد سیل خروشان از اعمال تخلف وضدیت با اسلام و انقلاب ونقض اصول حاکمیت کشور وقانون اساسی را اول بپذیریم بعد بگوئیم اگر خلاف کردند آنوقت جلوشان را میگیریم . این است که پیشنهاد مشخص بنده که از همان اول با تصویب تبصره 1 که ان شاءالله اگر تصویب شد موقعی که کمیسیون ، وزارت کشور می بینند که یک گروهی مرام وخط مشی او طوری است که ناقض اصول استقلال ، آزادی ، وحدت ملی وموازین اسلامی هست . از همان اول جلوشان را بگیرند نه اینکه ما بگذاریم وقتی که فسادها وخلل هائی ایجاد شد آنوقت جلویش را بگیریم .
زیرا که هیچ وقت خط مشی هیچ گروهی از عمل او نمی تواند تفکیک پیدا کند . والسلام . رئیس – مخالف صحبت کند . منشی – آقای موسوی تبریزی بعنوان مخالف بفرمایند . موسوی تبریزی – بسم الله الرحمن الرحیم ، مخالفت من دراین پیشنهـــــاد
برادرمان آقای موحدی از دو جهت است : یکی اینکه در ماده هفده این تخلفات در آن جا ذکر شده  است واینجا اگر ذکر کند تقریبا تکرار مانند است . البته این اشکالی در تکرار اما اشکال اساسی که دارد این است اصل بیست وششم قانون اساسی را اگر ملاحظه بفرمائید دارد که احزاب ، جمعیتها ، انجمنها ، آزادند مشروط باینکه اصول استقلال ، آزادی ، وحدت ملی وموازین اسلامی را نقض نکنند اساسا احزاب وجمعیتی که بخواهد تشکیل پیدا کند مرامنامه واساسنامه شان با استقلال ، آزادی ، وحدت ملی مبانی جمهوری اسلامی منافات داشته باشد آن احزاب ، اصلا قانونی نیست . تا ما در باره اش بگوئیم این حزب قانونی اگر تخلف کرد ، اینطور میشود . روی آن اصل ، خود آن ماده تخلف است کانّه از اول قانون اساسی ما آن حزبی را در مملکت قانونی می شناسد که با اصول موازین اسلامی ومبانی جمهوری اسلامی ، استقلال ، آزادی وحدت ملی منافات نداشته باشد از اول این حزب قانونی است . آنوقت اگر درکارها ودر حرکات سیاسی یا اجتماعیشان تخلف کرد مشمول ماده هفده میشود پس روی این اصل بنابراین این پیشنهاد که ایشان میگویند فایده ای ندارد . منشی – آقای فواد کریمی بعنوان موافق بفرمائید . فواد کریمی – بسم الله الرحمن الرحیم ، چون پیشنهاد من تصویب نشد با اینکه یک پیشنهاد اساسی بود وآقایان نمایندگان متوجه نیستند که با این قانون چه بلائی دارد بر سر این مملکت میآید . پیشنهادی که آقای ساوجی فرمودند گر چه کاملا خواسته مرا تامین نمی کند ولی تا حدی در جهت این خواست است . توجه بفرمائید ماده شش میگوید فعالیت گروهها آزاد است مشروط براینکه مرتکب تخلفات مندرج در بندهای ماده هفده نشوند . معنایش این است که ما باید منتظر باشیم که گروهی تشکیل بشود وتخلف مرتکب بشود بعد جلویش را بگیریم اساسا ماده تخلف احزاب در قدرت است . حزبی تخلف وطغیان میکند که قدرت داشته باشد ، اگر حزبی قدرت نداشته باشد که تخلف نمی کند پس ابتدا شما اجازه میدهید یک حزبی تشکیل بشود وقدرت بگیرد بعد که قدرت گرفت وتخلف کرد شما میخواهید جلویش را بگیرید . این دیگر یک کاری است که کار از کار گذشته است وهیچ کاری هم نمیشود کرد واین مصیبت برسر مردم خواهد آمد . پیشنهاد آقای ساوجی این است که  میگوید "  احزابی آزادند که مرامنامه و اساسنامه آنها مغایر با استقلال و آزادی نباشد " یعنی همینکه یک حزب میخواهد شروع بفاعالیت کند اگر یک مرمنامه واساسنامه ای داشت یک هدفی داشت که این هدف خلاف استقلال کشور
وخلاف اسلامیت بود از اول اجازه فعالیت باو ندهید پیشنهاد مشخص آقای ساوجی این است که اینجا که میگوئیم فعالیت گروهها آزاد است ، اضافه کنیم فعالیت گروههائی آزاد است که مرامنامه واساسنامه وعقیده وراه وهدفشان ناقض استقلال نباشد گر چه ممکن است اینها یک اساسنامه داشته باشند فرض کنید در اساسنامه یک سازمان هست که نظام مورد دلخواه ما جمهوری دموکراتیک خلق است . آنها میگویند درست است که نظام دلخواه ما جمهوری دموکراتیک خلق است اما فعلا ما تخلف ماده هفده را مرتکب نمی شویم . ما میگوئیم خیر ، مرامنامه واساسنامه تو و هدف تو طوری است که نشان میدهد که بعد که قدرت پیدا کردی تخلف میکنی بنابراین اینقدر نباید ما سفاهت عقل بخرج بدهیم که یک کسی که مرامنامه و اساسنامه اش خلاف وحدت ملی است ، خلاف اسلام وخلاف استقلال وآزادی است ، باو بگوئیم تو فعالیت بکن بعد که مرتکب جرم شدی آنوقت ما تو را منحل خواهیم کرد . نه . ما نباید مرتکب این خطا بشویم که به احزاب وگروههائی که صریحا اعلام میکنند که ما مخالف استقلال هستیم . سازمان که میگوید من معتقد به جمهوری دموکراتیک خلق هستیم . شما چطور میخواهید به اواز آن عمل بدهید ؟ بعد میگوید آقا اگر تو تخلف کردی جلوتر را میگیریم . به آنچه که اینجا عقل اقتضا میکند این است که سازمانی که خط مشی اش مخالف اسلام است و عقیده داریم که مخالف اسلام است اجازه فعالیت به او ندهیم . رئیس – خوب ، وقت شما تمام شد آقای معادیخواه توضیح میخواهید ؟ معادیخواه – خیر . رئیس – پس شما دفاعی ندارید ، آقای زواره ای میتوانند صحبت کنند . آقای زواره ای بیائید وقت تلف نکنید . عده ای از نمایندگان – خلاف آئین نامه است . رئیس – اصل 26 عین همین تعبیر در آن هست چطور خلاف میتواند باشد . یکی از نمایندگان – خلاف آن است . رئیس – عین همان تعبیر را آورده شما میگوئید خلاف آن است ؟ تعجب این است که ایشان میگویند ( خطاب به یکی از نایندگان ) خلاف اصل است عین تعبیر قانون اساسی را میگویند خلاف اصل است بفرمائید . زواره ای – در ماده 6 بطور مطلق آمده فعالیت احزاب وگروهها را آزاد اعلام میکند واین قید هم در ماده 6 پیشنهاد آقای موحدی ساوجی دقیقا مطابق ومنطبق
با اصل 26 قانون اساسی است مشروط براینکه ناقض استقلال آزادی ، وحدت ملی و موازین اسلامی نبوده و مرتکب تخلفات مندرج در ماده 17 هم نگردد اگر مرا منامه و اساسنامه یک سازمان سیاسی مغایر بود با این مواردی که در اصل 26 هست ودر اینجا هم قید میشود آن را جلو فعالیتش را میگرند ولی بدون قید این با توجه به ماده 6 و ماده 7 که بعد میگوید اینها مرا منامه واساسنامه شانرا باید بدهند، هویت رهبرانشانرا باید اعلام بکنند، بسیار خوب می آید میگوید آقا این مرامنامه ام و این اساسنامه ام، و این هم هویت رهبرانم ولی التزامی به اینکه کردارش ناقص قانون اساسی یا مخالف با اسلام نباشد دراین قانونی که تدوین میشود وجود نداردبنابراین قید این شرط ضرورت دارد (موسوی خراسانی- روی قانون اساسی که نکیشود رای گرفت) قانون اساسی تصویب کرده ملی نمیشود…. رئیس- خوب ، آقا چرا بی نظمی میکنید ؟ ما چقدر جاها داریم عین قانون اساسی را در قانون آورده ایم چرا بیخود وقت مجلس را میگیرید.؟ زواره ای – ملاحظه کنید یک گروه سیاسی آخرین حد مجازاتش این است که منحل اعلامش بکنند این آخرین حد مجازات است همین جمع فردا جمع میشوند یک اسم دیگری برای خودش درست میکند تا دیروز  بود جبهه دموکراتیک نمیدانم فلان امروز میشود حذب دموکراتیک فلان همان افراد جمع میشوند با تغییر جزئی دوباره شروع میکنند به فتنه کردن در مملکت . رئیس – متشکر ، پیشنهادبرای رای گیری مشخص بشود . آقای موحدی ساوجی بفرمائید. موحدی ساوجی – پیشنهاد من مشخصا این است که “فعالیت گروه های آزاد است مشروط به اینکه مرام و خط مشی آنها ناقص اصول استقلال ، آزادی ، وحدت ملی و موازین اسلامی نبوده و نیز مرتکب تخلفات مندرج در ماده 17 این قانون نگردند ”  . رئیس – 180 نفر در جلسه حاضرند آقایانی که با پیشنهاد قرائت شده آقای موحدی ساوجی موافق هستند قیام بفرمائید (75 نفر برخاستند ) از 180 نفر عده حاضر در مجلس 165 نفر حق رای دارند . الویری – آقای هاشمی شما اکثریت مطلق حاضرین را باید به حساب بیاورید . اکثریت مطلق حاضر یعنی اقلا 91 نفر باید رای بدهند( همهمه نمایندگان – یکی از نمایندگان – آقا کمتر از 80 رای آورد .)
رئیس – تصویب نشد ، ولی در این آئین نامه ببینیم اصلا تکلیفمان چیست ، درموردی که آقایان غیر صاحب رای حضور دارند اکثریت حاضرین شرط است یا اکثریت ؟.. ( همهمه نمایندگان – عده ای از نمایندگان – اکثریت حاضرین …) طبق چه قانونی ؟ پیشنهاد بعدی را بخوانید تا ببینیم آئین نامه چیست ؟ ( آقا محمدی – ماده 128 را ملاحظه کنید ) ( یکی از نمایندگان – دو مرتبه رای بگیرید ) نه دیگر نمیشود ، یکبار رای میگیرند ، پیشنهاد بعدی را مطرح کنید . الویری – پیشنهاد بعد مال خودم است آقای هاشمی پیشنهاد حذف تبصره 1 است .منشی ( شاهچراغی ) – پیشنهاد آقای الویری حذف تبصره 1 است آقای الویری بفرمائید . الویری – بسم الله الرحمن الرحیم ، تبصره یک رامن میخوانم : تتبصره 1- کلیه گروهها موظفند مرامنامه ، اساسنامه ، هویت هیات رهبری خود وتغییرات بعدی آنها را به اطلاع وزارت کشور برسانند ، من چهار ایراد دارم وبخاطر این چهار ایراد پیشنهاد حذف این تبصره را میدهم . یکی اینکه با توجه به تعریفی که ما در قسمت اول کردیم در مورد تعریف گروهها ماده 1 تا ماده 4 می بینیم که انجمنهای اسلامی وحزب واتحادیه وصنفی همه اینها گروهها حساب میشوند وشما در نظر بگیرید که در سطح کشور تعداد اینها به چه میزانی است وآیا اصلا عملی هست که همه این گروهها را ما موظف بکنیم که چنین کاری را انجام بدهند یعنی ما دهها هزار گروه با این تعریفی که ما داریم در واقع وجود دارد و در خواست کردن اینکه این دهها هزار گروه موظف باشند که این کار را انجام بدهند بنظر من غیر عملی است ودیگر اینکه اگر نکردند چه ؟ یعنی ما عملا چیزی را تصویب میکنیم که بهیچوجه نمیتواند عملی باشد یعنی اگر انجام ندادند این گروهها معرفی نکردند هیچ کاری در اینجا قید نشده که اگر معرفی نکردند چه خواهیم کرد این درست مثل آن جریان خلع سلاح عمومی میشود در کردستان که وقتی اعلام کردند نیروهای مومن به انقلاب رفتند اسلحه ها شانرا تحویل دادند ولی کسانی که در واقع ریگی در کفش داشتند اسلحه شانرا ندادند وبعد دیدیم که برای ما دردسر درست کردند ، گروهی که بخواهد تخلف بکند با این چیزی که ما به عنوان تبصره یک اینجا تصویب میکنیم بهیچـــوجــــه نه مرامنامه شان ونه اساسنامه شان نه هیات رهبریشان میبرد تحویل بدهد کارش را انجام میدهد شما هم هیچ ردپائی از آن گروه ندارید وگروهی که همه چیزش به اصطلاح مشخص
هست ومیخواهد در خط انقلاب حرکت بکند مطالبش را میگوید وبنابراین مطالبش هم ارزشی ندارد چون وضعیتش روشن است ومهم این است که اگر ما چیزی را تصویب بکنیم ونتوانیم آنرا پیاده بکنیم عملی نباشد مسلما ارزش قانون پائین میآید بنابراین من پیشنهاد میکنم که این تبصره حذف بشود ودر نظر بگیرید که اگر گروههای پروانه دار طبیعی است که بایستی همه چیزشانرا معرفی بکنند مشخصات کاملشانرا بدهند ودارای شخصیت حقوقی بشوند ، گروههای دیگر هم اگرتخلف بکنند برمبنای شکایتهائی که از شان میشود کمیسیون میتواند رسیدگی بکند ومزید براینکه گروهی که تخلف انجام بدهد چون ما هیچ جریمه ای قائل نشده ایم برای اینکه اگر مشخصاتش را نداد چه ، بنابراین ، بدون اثر خواهد بود . منشی – آقای موحدی ساوجی مخالف . موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم ، عرض میشود که این پیشنهاد حذفی که آقای الویری دادند …. رئیس – آقای موحدی اجازه بدهید من یک تذکری بدهم بعد شروع کنید ، در مورد این رای گیری که شد چون 75 موافق بود بهر حال تصویب نشده یعنی چه عده حضار را در نظر بگیریم یا عده صاحبان رای را .عده ای از نمایندگان – آقای هاشمی حد نصاب نبوده . رئیس – حد نصاب بوده ، 180 نفر بوده اند . موحدی ساوجی – آقای 99 نفر نشسته بودند …. ( همهمه نمایندگان ) . زرهانی – چرا گذاشتید رای گیری بشود ؟ رئیس – حد نصاب بوده بایستی رای گیری میشد ، میگویم هیچ اشکالی ندارد یعنی رای گیری درست بوده ورای هم نیاورده چون 75 نفر بهر حال کمتر از نصف است اما آقایان در آئین نامه نگاه بکنند که بعد تکلیف این را روشن بکنیم که آرائی که میگیریم وقتی که آقایان 15 نفر هستند منظور ، حضار باید در نظر گرفته بشود یا کسانی که حق رای دارند این اکثریت را ( همهمه نمایندگان ) . توکلی – تذکر آئین نامه ای دارم . رئیس – تذکر ندارد ، اصلا بحثی الان نداریم ( توکلی – رای گیری بعدی هم همین مطالب هست اجازه بدهید روشن شود ) این تذکر آئین نامه ای نیست معنایش ، مطلبتان را به من بدهید که مطالعه کنم آقای موحدی بفرمائید .
موحدی ساوجی – أقا معذرت میخواهم 76 نفر بود یکنفر هم جلو ایستاده بود وبعد هم 99 نفر نشسته بودند در بینش ببینید أنهائی که کمبود از 180 نفرند کدامها بوده اند أیا ایستاده ها بوده اند یا نشسته ها خلاصه این باید مشخص بشود . بسم الله الرحمن الرحیم ، این تبصره 1 را که أقای الویری پیشنهاد کردند برای حذفش با توجه به اینکه متاسفانه پیشنهاد بنده در ماده 6 تصویب نشد که بنظرم خیلی لازم بود وما اینجا اگر چنانچه این تبصره 1 را حذف کنیم دیگر بهیچوجه برای دولت هیچگونه قدرت قانونی برای جلوگیری از گروهکهای مخفی که الان هم بسیاری وجود دارند هیچ قدرت قانونی وجود نخواهد داشت ومن میخواهم به آقای الویری عرض کنم شما ممکن است فرض کنید یک گروه ، دو گروه ، سه گروه خوب در نظر دارید ومیشناسید که اینها آدمهای خوبی هستند مثل مجاهدین انقلاب مثلا وما نمیدانم در آینده چه خواهد شد همین مجاهدین انقلاب هم در آینده چیست ، ان شا الله همینطور که تا حالا خوب آمده اند تا آخر هم خوب خواهند آمد ولی اینکه ما بیائیم بخاطر یک گروه خوبی که مثلا فرض کنید تا حالا عملکردش خوب بوده تمام گروهها را بگوئیم اینها آزادند بدون اینکه هویتشان معلوم باشد ، گروه رهبریشان معلوم باشد تاسیسشان از ناحیه چه کسانی بوده معلوم بشود هیچگونه برای دولت مشخص نباشد واگر هم یک روزی کشف شد که اینها مخفی بوده اند ومخفیانه هم عملیاتی انجام میداده اند وتوطئه هم میکردند دولت در واقع نمیتواند سوابق  مخفی بودن اینها را تخلف وجرمی به حساب بیاورد ما این فاجعه را در نظر بگیریم در این مملکت شما که میگوئید قانون اساسی هست شما که طبق همین قانون به همه گروهها آزادی میدهید دیگر چه معنی دارد که گروههائی بخواهند مخفی عمل بکنند اگر گروههائی هستند که طبق قانون در نظام جمهوری اسلامی میخواهند فعالیتهای سالم وآزادی داشته باشند پس از ، آشکار شدن واینکه هویتشان چیست ؟ رهبرانشان چه کسانی هستند ، مرامنامه واساسنامه شان چیست ، اینها نباید باکی داشته باشند واگر چنانچه با نیات سو و انگیزه های توطئه برانگیز باشند خوب اینها باید لا اقل برای دولت مشخص باشد شما به دولت از این طرف میگوئید آقا باید برای مملکت امنیت ایجاد کنید از یک طرف میگوئید که باید جلو گروهکها را بگیرید ولی از این طرف هم به دولت هیچگونه اختیار قانونی نمیدهید که لااقل گروهکها را بشناسند حالا تا چه برسد به اینکه اگر مرامشان مخالف ومناقض قانونی اساسی باشد بخواهد جلوش را بگیرد . والسلام . من فکر میکنم حذف این تبصره فاجعه بزرگی


است . منشی – آقای انصاری . انصاری – بسم الله الرحمن الرحیم ، البته من با ماده 6 مخالف هستم بعدا صحبت میکنم به دلیل اینکه این ماده  6 بخصوص با این تبصره ای که پیشنهاد شده ، تبصره یک قانون را به ابتذال میکشاند ویک تناقض صد در صد  آشکار را مادر اینجا تصویب خواهیم کرد که بعدا هم مسوولین اجرائی در اجرا خواهند ماند وهم کسانی که به قانون نویسی آگاهی داشته باشند به ما خواهند خندید که چطور در یک قانون ما دو ماده متضاد ومتغایر را تصویب کرده ایم از این جهت من موافق حذف این تبصره هستم برای رفع تناقض قانون والا من با اصل ماده 6 هم مخالفم به ادله ای که آقای موحدی و کریمی گفتند اما ادله ای که برای حذف این تبصره دارم این است ببینید شما برای گروهها واحزابی که مایل هستند فعالیت رسمی سیاسی داشته باشند وبه آنها پروانه میدهید آنها را موظف کرده اید بیایند مرامنامه ، اساسنامه وهویت هیات رهبری خودشانرا بگویند وشما به آنها پروانه بدهید بقیه گروهها را هم عینا به همان وظائف موظف کرده اید وبه آنها پروانه نمیدهید خوب ، این مگر مرض دارد بیاید آنجا شما به یک گروهی همه اینها را داده اید پروانه داده اید به یک گروه که اینها را میآورد پروانه نمیدهید وبعد میگوئید کلیه احزاب ، گروهها با توجه به تفصیلی که در ماده یک شد از انجمنها شامل هیاتهای سینه زنی فلان مسجد ابوالفضل وفلان هیات امام حسین (ع) میشود اینها همه موظف باشند اساسنامه ، مرامنامه هیات رهبری شانرا بیایند بگویند بعد هم به یک عده پروانه بدهید بشود رسمی واز تلویزیون استفاده بکنند وبرای یک عده ای هم اصلا پروانه صادر نکنید وتازه ضامن اجرائی برای این ندارید نوشتید موظف هستند بیایند اما اگر نیامدند دستگاهی اجرائی چه کار بکند ؟ هیچی بعدا اگر دستگاه اجرائی یقه یکی از این گروهها را گرفت گفت تو موظف بودی نیامدی پس حق نداری فورا یکی ازآقایان در مجلس سوال میکند که چرا بر خلاف قانون شما به چه مجوزی جلو اینها را گرفتید ؟ چون در قانون به آنها شما مجوزی نداده اید بنابراین ضامن اجرائی ندارد متناقض با ماده 17 است که افراد پروانه دار هستند وامکان عملی هم ندارد به دلیل تعداد بیشمار این انجمنها و هیاتها . ودلیل بعدی این است آقا این افرادی که متعهد هستند وبه جمهوری اسلامی وبه ارگانها وبه مجلس اعتقاد دارند فورا میآیند اساسنامه وهیات رهبریشانرا معرفی میکنند ، همان مجاهدین انقلاب اسلامی مثال خوبی بود معرفی کردند دشمن دقیقا میشناسد مثلا مجاهدین انقلاب اسلامی رهبرانشان چه کسانی هستند اساسنامه شان چیست اما ازآن طرف گروهکهای آمریکائی بدون اینکه مراجعه بکنند یا مراجعه بکنند یا مراجعه کرده اند یک چیزی را به شما عرضه کرده اند وشما هم ضامن اجرائی برای آن نداشتید افراد را شناسائی میکنید افراد مسلمان از بین میروند گروهکهای مسلمان را زیر آبشانرا میزنند گروهکهای آمریکائی هم اصلا مراجعه نمیکنند چون شما ضامن اجرائی برای مراجعه آنها نداشته اید . ( رئیس – وقتتان تمام است ) بنابراین من با حذف این موافق هستم با حذف آن ماده 6 هم بالکل موافق هستم یعنی بعدارای نمیدهیم وان شا الله رای نمیآورد . محمد رضا عباسی فرد – آقای هاشمی توضیح بفرمائید در حدی توضیح ندهند که خنده آور باشد خودتان توضیح بفرمائید .رئیس – شما به عنوان مخالف بعدا میتواند صحبت کنید ، من حق ندارم توضیح بدهم .آقای معادیخواه .
معادیخواه – بسیار مایه تاسف است که بعضی ازنمایندگان مجلس هم از حکومت قانون مایوس هستند واین احساس ضعف بسیار نقطه ضعف بدی است ،
قانون حکومت خواهد کرد وجمهوری اسلامی مستقر خواهد شد گروهی که تخلف از قانون بکند چطور ضامن اجرائی ندارد شما در یکی از بندهای ماده 17 … مجید انصاری – تخلف از ماده 17 است . رئیس – آقا خواهش میکنم ایجور بی نظمی نفرمائید . معادیخواه – شما در ماده 17 یکی از بندهائی
که تخلف گروهها است نقض موازین اسلامی است یکی از مهمترین موازین اسلامی جلوگیری از هرج ومرج است مگر موازین اسلامی فقط رکوع وسجود است ؟ رکوع وسجود یکی از موازین اسلامی است ، عبادت بعضی از موازین اسلامی است یک گروهی که به قانون دهن کجی میکند این طالب هرج ومرج است وبزرگترین موازین اسلامی را نقض کرده ومیتواند تحت تعقیب قرار بگیرید ومیتواند منحل بشود ومیتواند محاکمه بشود این حرفها چیست که ما اینجا میزنیم که ما در مجلس شورای اسلامی قانونی وضع میکنیم که گروه موظف است مرامنامه خودش ، هیات رهبری خودش را بدهد عمل نمیکند خوب ، اگر عمل نمیکند پس ما ضعیف هستیم که نمیتوانیم قانون را حاکم بکنیم ودولت جمهوری اسلامی برای همیشه ضعیف
از اجرای قانون نخواهد بود مملکت همیشه به این صورت نخواهد بود عوارض بعد از انقلاب خود از بین خواهد رفت وجمهوری اسلامی مستقر خواهد شد  واما اینکه میگویند یک گروهی نکند هیات رهبریش معرفی بشود بعد آمریکا بیاید ترورش بکند این هم حرف خیلی با ربطی نیست برای خاطر اینکه مرامنامه واساسنامه وهیات رهبری را که کسی نگفته بیائید توی تلویزیون اعلام بکنید به یک کمیسیون مطمئنی که در وزارت کشور مستقر هست دو نفر از نهاد قضائی ودو نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی هستند یکنفرش نماینده وزیر نماینده وزیر کشور است او این را در اختیار میگیرد وبعد هم این مساله ای ایجاد نمیکند حتی برای آن هیات متوسلین به حضرت سکینه ولو اینکه آنها تخصصا خارج هستند کسی نگفت آنها جزو گروهها هستند ولی حتی آن هم بخواهد بگوید حاج یعقوب مسوول این هیات است اینکه چیزی نیست . میفرستد این اطلاعات را برای آنجا و بعد اینها طبقه بندی میشود درموقع ضرورت از آن استفاده میشود بنا بر این ،این تبصره یک تبصره بجا وبه مورد و ضروری است برای این قانون . دولت جمهوری اسلامی نمی تواند بدون هیچ اطلاعی از گروهها یی که بیش از ده هزار میتوانند باشند با این خطر ستون پنجم و امثال اینها در عین حال مسوول نظم امنیت کشور هم باشد بنابراین هیچ گروهی وحشت نکنند از این که هیات رهبری خودش را به آن کمیسیون معرفی بکند و این جای هیچ نگرانی نیست این تبصره ، تبصره بسیار لازمی است . رئیس – آقای زواره ای بفرمائید پیش از صحبت آقای زواره ای ماده 60 آئین نامه ابهامی را که ما در ماده 134 داریم برطرف کرده است " انعقاد رسمی جلسات منوط بحضور دو سوم مجموع نمایندگان میباشد واکثریت مطلق آرا وقتی حاصل میشود که بیش از تصف حضار به آن رای مثبت دهند " یعنی در این مورد میبایستی 91 رای بیاورد یا اگرفرض کنید 200 نفر بودند باید 101 موافق داشته باشد ( موسوی تبریزی – حضار که حق رای ندارند ) دیگر مطلب از نظر ما روشن است وبحثی نمیخواهد . زواره ای – یکی از ایراداتی که پیشنهاد کننده برادرمان آقای الویری مطرح کردند این بود که آیا عملی است که ما همه گروههائی را که قانون گروه میشناسد از آنها بخواهیم آن مرامنامه واساسنامه شانرا بگیریم وثبت وضبط بکنیم ، این ایراد واردی نیست مثل این میماند که بگوئیم آقا ما وسائل وامکانات نداریم برای شناسنامه دادن به مردم پس نیازی به شناسنامه نیست حذف این تبصره ایجاد هرج ومرج خواهد بود

واساس قانونرا هم ازبین خواهد برد یعنی فلسفه تدوین وتصویب این قانون رااز بین خواهد برد حتی در مورد آنهائی که بیایند وبخواهند پروانه بگیرند اگر قرار باشد که یک سازمانها وگروهها مرامنامه واساسنامه شانرا ملزم نباشند تسلیم بکنند وهیات رهبریشانرا هم ملزم نباشند که معرفی بکنند این گروه سیاسی مرتکب تخلف میشود دستگاه قضائی وقوه مجریه به چه ترتیب وچه کسانی را میخواهند تحت تعقیب قرار بدهند اگر در یک مرکزی که در این قانون پیش بینی شده هویت رهبران آن سازمان سیاسی مشخص نباشد شما چه کسی را میخواهید تعقیب بکنید ؟ چه کسی باید تحت تعقیب قرار بگیرد که مرتکب جرم میشود همینطوری روی هوا آن حزب سیاسی تحت تعقیب قرار میگیرد ؟ یا یک فرد حقیقی وافراد حقیقی که مسوول آن سازمان هستند باید تحت تعقیب قرار بگیرند بنابراین باید این افراد به دستگاه صالحه معرفی بشوند ومشخص باشد این سازمان سیاسی وقتی که فرض بفرمائید راه پیمائی میخواهد راه بیندازد ویا حرکتی میکند یا اطلاعیه ای میدهد چه افرادی مسوول این سازمان سیاسی هستند به این ترتیب باید این تبصره باشد وحذفش یعنی اصلا از بین بردن ماده 17 شما تمام آن مسائلی را که در ماده 17 قید کرده اید که اگر مرتکب این تخلفات شدند چنین وچنان خواهد شد خیلی خوب وقتی رهبری را نمیشناسید چه کارشان میکنید ؟ کی راشما تعقیب میکنید . عرضی ندارم . رئیس – اگر پیشنهاد مشخص است که رای بگیریم 181 نفر حاضرند پیشنهاد مشخص است ، تبصره را بخوانید که معلوم بشود . منشی – پیشنهاد حذف تبصره 1 یعنی این تبصره است " کلیه گروهها موظفند مرامنامه ، اساسنامه ، هویت هیات رهبری خود وتغییرات بعدی آنها را به اطلاع وزارت کشور برسانند " . پیشنهاد حذف این تبصره بود . صباغیان – من تذکر دارم حذف این ضروری است . رئیس – نه ، تذکر نمیشود بدهید . 181 نفر حاضرند کسانی که با پیشنهاد حذف تبصره 1 موافق هستند قیام بفرمایند . ( 15 نفر ایستادند ) تصویب نشد . عده ای از نمایندگان – 8 نفر ایستادند . رئیس – تابلو که 15 نفر را نشان میدهد . منشی – آقای عبد خدائی پیشنهاد دهنده بعدی . آقای حمیدی هم یک پیشنهاد جدیدی داده اند که ظاهرا نمیشود مطرح کرد . 
رئیس – جدید نمیشود . حمیدی – بنده این پیشنهاد را داده بودم منتها چون در طرح قبلی این موضوع درماده 7 بوده حالا تغییرپیدا کرده ودرماده 6 است . رئیس – حالا به ماده 7 برسیم ببینیم پیشنهاد چیست . منشی – پیشنهاد این است که فعالیت گروههائی که وابسته به کشورهای خارجی نباشند آزاد است . رئیس – اینکه قبلا هم هست ، پیشنهاد کجا داده اند . منشی – در ماده 6 داده اند . رئیس – اگر در ماده 6 داده اند که مطرح کنید . پیشنهادتانرا مطرح کنید . این پیشنهاد گذشته است یعنی قبلا به کمیسیون داده اید . حمیدی – بنده این پیشنهاد را داده بودم نهایت چون طرح قبلی با حالا تفاوت پیدا کرده است در ماده 7 بود حالا تغییر پیدا کرده در اینجا قرار میگیرد . رئیس – بسیار خوب بفرمائید . حمیدی – بسم الله الرحمن الرحیم ، این پیشنهاد بنده یک جهت آزادی دارد ویک جهت محدودی . جهت آزادیش تامین شده است اما آنکه تامین نشده آزادند بدون پروانه آزاد باشند این در ماده 6 تامین شده است اما آنکه تامین نشده است این است گروههائی که وابسته به کشورهای خارجی نباشند آزادند یعنی ما این قید رامیگذاریم که اگر گروههائی وابسته به کشورهای خارجی هستند آزاد نیستند واین به این دلیل است اولا ما در اینجا دو اصل داریم در قانون اساسی یکی اصل 26 است که اکثرا به ذهن آقایان میآید در اصل 26 قانون اساسی فعالیتهای گروهها انجمنها احزاب آزاد است ولی باید توجه بکنیم که اصل چهارم قانون اساسی هم هست که در اصل چهارم قانون اساسی این است که کلیه قوانین باید براصل موازین اسلامی باشد واین اصل چهارم برسایر اصول قانون اساسی وسایر قوانینی که تصویب میشود حاکم است بنابراین بنظر بنده میآید اینجا آزاد گذاشتن گروههای وابسته به کشورهای خارجی برخلاف دستور اسلام است آیاتی که در مورد احزاب ما در قرآن مجید داریم اگر درست دقت کنیم دو حزب را در برابر هم قرار میدهد " حزب الله " و
" حزب الشیطان " حزب الله آنهائی هستند که اصلا دوستی کفار را ندارند تولّی کفار را ندارند " لا تجد قوما یوادّون من حاد الله ورسوله " تا آخر بعد میفرماید . " اولئک
حزب الله الا حزب الله هم المفلحون " در مقابلش حزب شیطان است که آنها کسانی هستند که تولّی کفار را دارند و وابستگی به کفار ودشمنان دین را دارند که در مورد آنها میفرماید " اولئک حزب الشیطان الا ان حزب الشیطان هم الخاسرون " بنابراین آن دسته وگروهی که وابسته به خارج هستند حزب شیطانند معلوم است ستون پنجم هم هستند وقتی روش سیاسی اینها این است که بنفع اجانب در ارتباط با اجانب کار میکنند اینها اساسا با اصول اسلامی وقرآنی سازگار نیست در کمیسیون فرمودند درماده 17 این مطلب تامین شده ولی اگر درست دقت کنیم ماده 17 عمل آنها را جرم میداند نه روش سیاسی آنها را یعنی اگر گروهی روش سیاسیش وابستگی به خارج دارد این را مجاز میدانیم ولی ما میخواهیم بگوئیم این جزء شرائط حزب دراسلام نیست جزء مقومات حزب است یعنی مقومات حزب شرعی واسلامی این است که وابسته به خارجی نباشد بنابراین آن ماده 17 هم این مساله را تامین نمیکند . نکته دیگری که بعضی از آقایان گفتند . رئیس – وقتتان تمام شد ،( حمبدی - بسیار خوب )مخالف صحبت کند . منشی – آقای موسوی جهان آبادی . موسوی خراسانی – عرض کنم آنچه را که آقای حمیدی فرمودند احتیاج به این همه طول وتفصیل نداشت . عرض کنم که آنچه را که ایشان پیشنهاد میکنند آن طور که خودشان هم فرمودند در همان ماده 17 تامین شده است وآن این است که میگوید ، هر نوع ارتباط ، مبادله اطلاعات ، تبانی ومواضعه با سفارتخانه ها ، نمایندگی ها ، ارگانهای دولتی واحزاب کشورهای خارجی در هر سطح وهر صورت که به آزادی ، استقلال وحدت ملی ومصالح جمهوری اسلامی ایران مضر باشد . ( معادیخواه – جوابش راکه دادم . ) جواب شما جواب نبود به خاطر اینکه عرض کنم ، اگر چنانچه این فعالیت این گروههائی که وابسته به خارج است بگوئیم آزاد نیست ، مادر همین ماده 17 گفته ایم که آزاد نیستند ، به خاطر اینکه اینها وابسته به کشورهای خارج هستند وهمین خودش میشود تبانی ومواضعه . بنابراین ما جلو آنها را از همان اول گرفته ایم واحتیاج به اینکه ما یک چیزی را اضافه کنیم نخواهیم داشت . منشی – آقای صباغیان موافق . صباغیان – بسم الله الرحمن الرحیم . اتفاقا به همین دلیلی که آقای موسوی 
خراسانی فرمودند ، چون ما در ماده 17 این پیش بینی را کردیم آن تخلفش است وما اصلا باید این قید را بگذاریم که چنین گروهی حق داشتن در جمهوری اسلامی ندارد . الته آن مال گروههای دیگری است که وابستگی نداشتند ، ولی ارتباط ایجاد کردند ، تخلف برایشان میشود . بدلیل ماده 8 که اعضای رهبری اش را حق ندارد تشکیل بدهد . این هم باز یک دلیلی است که چنین گروههائی حق فعالیت ندارند . در گذشته هم نشان داده است که آنهائی که اصولا به کشور ما خیانت کرده اند ، بیشتر گروههائی بوده اند که چنین وابستگی هائی را به کشورهای خارجی داشته اند . بنابراین ، این قید هم ضروری است .هم از نظر اسلامی دلایل بسیار جالبی را آقای حمیدی ارائه دادند . بنابراین من هم موافقم که این قید حتما در ماده 6 گذاشته بشود . رئیس – آقای زواره ای ، شما بحث ندارید ؟ ( زواره ای – خیر ) . پیشنهاد دیگری ندارید ؟  ( منشی – خیر ) چون تعداد حاضرین در جلسه کم است ، آقای معادیخواه اگر صحبتی دارند بفرمایند تا تعداد به حد کافی برسد . معادیخواه – ما وقتی میگوئیم که گروه غیر وابسته آزاد است ، وابسته بودن یک گروه کجا باید ثابت بشود وچطوری ؟ خوب ، مثلا یک گروهی را میگویند که این گروه آمریکائی هستند . همین که گفتند این ها آمریکائی هستند ، دیگر نباید باشند ؟ باید یک محکمه ای باشد وتشکیل بشود . الا فرض کنید یک خروار اسناد هم مثلا در جاهای زیادی باشد . مثلا در لانه جاسوسی یا در جاهای دیگر . این که فایده ندارد .باید در یک جائی مطرح بشود ، بررسی بشود وحکم داده بشود ویک محکمه وقتی بخواهد تشکیل بشود ویک گروهی را به عنوان وابسته معرفی بکند ، متکی به یک عملی ، متکی به یک چیزی خواهد بود . این خیلی روشن است که اگر ما اینجا بگوئیم گروههای غیر وابسته آزاد هستند ، یک حرف غیرلازمی زده ایم . رئیس – لطفا آقایان روی صندلی های خودشان بنشینند .. پیشنهاد آقای حمیدی برای رای گیری مشخص بشود . منشی – پیشنهاد آقای حمیدی این است : " فعالیت گروههائی که وابسته به کشورهای خارجی نباشند ، آزاد است " . رئیس – کسانیکه با این پیشنهاد قرائت شده موافق هستند قیام بفرمایند . ( 26
نفر ایستادند ) تصویب نشد . حالا آقایان دقت بفرمائید میخواهیم به اصل ماده رای بگیریم . ماده را قرائت بفرمائید . منشی – ماده 6 – فعالیت گروهها آزاد است مشروط براینکه مرتکب تخلفات مندرج در بندهای ماده 17 این قانون نگردند . تبصره 1 – کلیه گروهها موظفند مرامنامه ، اساسنامه ، هویت هیات رهبری خود وتغییرات بعدی آنها را به اطلاع وزارت کشور برسانند . تبصره 2 – تشکیل اجتماعات وراه پیمائی طبق اصل 27 قانون اساسی آزاد است ولی برگزاری آن در پارک ها ، میادین ومعابر عمومی منوط به کسب مجوز از وزارت کشور است . رئیس – 181 نفر در جلسه حضور دارند . کسانیکه با ماده خوانده شده وتبصره هایش موافق هستند قیام بفرمایند . ( 110 نفر ایستادند ) تصویب شد . ماده بعدی را بخوانید . منشی – پیشنهاد حذف ماده (7) از طرف آقای رشیدیان شده است . رئیس – آقای رشیدیان بفرمائید . رشیدیان – بسم الله الرحمن الرحیم ، من بااین قسمتی که گروهها میتوانند از صدا وسیمای جمهوری اسلامی صحبت بکنند مخالفم ، برای اینکه روند کلی جمهوری اسلامی است وبودجه بیت المال است وآن ها حق ندارند از این طریق صحبت بکنند واین بنظرم می آید که خلاف باشد . والسلام . رئیس – آقای موحدی ساوجی مخاف . موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم ، البته اینجا اگر چنانچه برای گروههای پروانه دار این امتیاز را قایل میشویم که میتوانند از صداوسیما استفاده بکنند ، معنایش این نیست که برای اینها یک حق محتومی قایل باشیم که مثلا واجب است برای این ها هر ماهی چند ساعت وقت بدهند . خیر ، باز هم خود صدا وسیما اساسنامه دارد وبر اساس همان اساسنامه ای که صدا وسیما دارد بعدا هم به تصویب مجلس میرسد ، این جور گروههائی که پروانه دار هستند وبطور کامل معلوم است که فعالیت هایشان قانونی و صحیح است این ها میتوانند از این صداوسیما استفاده بکنند ، بنابراین ، اگر ما این را حذف بکنیم دیگر برای این ماده هفت چه باقی میماند ؟ منشی – آقای صلواتی موافق .
صلواتی - بسم الله الرحمن الرحیم . عرض کنم خدمتتان رادیو وتلویزیون نباید تیول یک گروههای خاصی بطور کلی در کشور باشد . چهار نفر ممکن است طبق ظوبط بیایند وتقاضای پروانه بکنند ، آن کمیسیون هم می بیند که این چها رنفر محصل ها خوبی بوده اند ، بقول برادرمان در لانه جاسوسی ودر اسناد ملی هم سابقه ای مطلقا ندارند ، این چهار محصل یا چهار دانشجو یا چهار جوان ، آن گروه را تشکیل میدهند وبه اصطلاح زیر پرده ممکن است گروهها وافراد وچهره هائی باشند که این ها را با یک نام خیلی وجیه المله ای هم بچرخانند ورادیو تلویزیون نمی تواند بگوید فقط آن حزب ، فقط آن دسته ، فقط آن مرامنامه مثلا حق دارد که در رادیو تلویزیون حرف بزند یا هفته ای دو ساعت ، هفته ای یکساعت ، اگر میز گرد وبحث آزاد است که خوب ، همه شرکت می کنند ، مثل انقلاب ، نمیدانم برادران یادشان هست یا نه ؟ وقتی که رادیو تلویزیون به تصرف درآمده بود ، دائما از این گروه اعلامیه پخش میشد ، از آن دسته پخش میشد ، از آن حزب پخش میشد ، از آن جمعیت پخش میشد که همه مردم را در شهرستان ها ناراحت کرده بود که دائم تلفن به دفتر امام میکردند که این چه وضعی است که هر کسی خودش دارد ازرادیو تلویزیون سوء استفاده میکند ؟ این گروهها مطلقا نباید از تلویزیون استفاده کنند.اساسنامه سازمان هم که نمی گوید هر دسته ای که هزار نفر عضو دارد یا صد نفر عضو دارد یا پنجاه نفر عضو دارد ، خود بنده با چهار نفر از دوستانم میتوانم یک اساسنامه وآئین نامه خیلی خوبی بنویسیم وعقاید وافکار واندیشه هایمان را از رادیو تلویزیون اعمال کنیم ومن معتقدم که این رادیو تلویزیون را مطلقا برداریم ، همینطوری که برای نمایندگان مجلس دیدیم مردم چقدر ( آن دور اول را می گویم در سال گذشته ) استقبال کردند که ان شاءالله در این دوره هم شرکت خواهند کرد ، بدون این که کوچکترین دخالتی رادیو تلویزیون در آراء افراد داشته باشد . در شهرستانها سیصدهزار ، چهار صدهزار ، دویست هزار ، مردم در انتخابات شرکت کردند . اجازه بدهید اگر اینها فعالیت اسلامی وفعالیت مردمی دارند خودشان از طریق نشریاتشان .اجتماعاتشان به مردم نشان بدهند واین رادیو تلویزیون را بگذاریم بی طرف وکامل وزیر نظر سه قوه بماند . روی این حساب من با این نظر یعنی حذف ماده (7) که جناب رشیدیان فرمودند موافقه .
رئیس – آقای معادیخواه بفرمائید . معادیخواه ( نایب رئیس کمیسیون داخله ) – بعضی از اظهارات هست که هیچ حمل به صحتی ندارد ، غیر از این مواد دقت نشده است . ملاحظه بفرمائید بند (7) اگر اساسنامه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران حقی برای احزاب وگروهها قایل شد ، اگر نشد که سالبه به انتفاء موضوع است وتمام می شود . امامی – اساسنامه نمی تواند بطور کلی بگوید نه واین درست نیست ، می تواند مثلا بگوید نیم ساعت . معادیخواه – اگر اساسنامه ای که صدا وسیما می آورد ومجلس تصویب میشود ، در آن اساسنامه اگر حقی برای احزاب وگروهها قایل شد ، در آن صورت این حق منحصر به گروههائی است که پروانه داشته باشند . ماده (7) میگوید گروههائی که از وزارت کشور دارای پروانه باشند ، دارای شخصیت حقوقی بوده ومیتوانند از صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران ، در چهار چوب اساسنامه آن سازمان استفاده نمایند . امامی کاشانی – اساسنامه نمی تواند بگوید نه . رئیس – اساسنامه را مجلس تصویب میکند ، اگر گفت نمی توانند استفاده کنند که نمی کنند ، اگر هم گفت که می توانند خوب ، استفاده می کنند . معادیخواه – آن چیزی که تکلیف صدا وسیمای جمهوری اسلامی را مشخص میکند ، اساسنامه آن سازمان است . این ماده تنها کاری که میکند این است که جلوگبری میکند از اینکه احزاب وگروههای بدون پروانه بتوانند از آن حق استفاده کنند . اگر مجلس شورای اسلامی در بحث اساسنامه .. چون چون آن بحث ، بحثی نبوده است که در قانون احزاب مطرح بشود ، بحث صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران واین که آیا صدا وسیما باید به احزاب حق بدهد یا نباید حق بدهد ، آن یک بحثی است که وقتی مجلس درباره اساسنامه دارد بحث میکند ، آن موقع باید روی آن تصمیم بگیرد . لذا مادر طرح قانونی احزاب نمیتوانستیم این را تشخیص بدهیم یا بحثش را اینجا مطرح بکنیم که آیا مجلس موافق است که احزاب استفاده بکنند یا موافق نیست ؟ آن روزی که اساسنامه به این مجلس آمد ونمایندگان محترم هم خواستند تکلیف صداوسیما را مشخص کنند ، آن روز یا به این نتیجه می رسند که احزاب باید استفاده بکنند یا میرسند به این نتیجه که نباید استفاده بکنند وچهارچوبی برای این قضیه مشخص میکنند . این ماده تنها کاری که میکند این است که معیار را مشخص میکند که داشتن پروانه شرط استفاده از آن
حق در صورت تصویب خواهد بود وبسیار لازم است این قانون . رئیس – بسیارخوب ، آقای زواره ای بفرمائید . زواره ای – این فقط یک امتیاز است که به گروههائی که مراجعه میکنند وپروانه میگیرند داده میشود واین که آیا بشود در اساسنامه سازمان این را نسخ کرد بصورت قانون ، این محل بحث است چون این قانون است وآن اساسنامه وآئین نامه است ، بهر صورت اساسنامه وآئین نامه است ودر اینجا صراحتا به گروههائی که دارای پروانه می گیرند داده شده در این قانون . رئیس – پیشنهاد حذف است ، لطفا پیشنهاد خوانده بشود تا آقایان مطلع باشند که به چیزی رای میدهند . منشی – پیشنهاد حذف ماده (7) است . ماده 7 – گروههائی که از وزارت کشور دارای پروانه باشند ، دارای شخصیت حقوقی بوده ومیتوانند از صداوسیمای ایران در چهارچوب اساسنامه آن سازمان استفاده نمایند . پیشنهاد حذف این ماده داده شده است . قره باغ – اخطار آئین نامه ای دارم . رئیس – اخطار آئین نامه ای دارید ، بفرمائید . قره باغ – این ماده 95 در مورد پیشنهاد دهندگان که پیشنهادشان در مجلس مطرح میشود میگوید که در اینصورت پیشنهاد دهنده یا یکی از پیشنهاد دهندگان ( درمورد پیشنهاد ددستجمعی ) میتوانند مدت پنج دقیقه توضیح بدهند ، پس از اظهار نظر یک موافق ویک نفر مخالف درصورت لزوم توضیحات مخبر ، وزیر ، یا معاون او داده میشود ، بعد رای گرفته میشود . آیا مخبر یا آقای وزیر یا معاون او ضرورت دارد در هر پیشنهادی باید توضیح بدهد ، یا در صورتی که مجلس ویا نمایندگان محترم ضرورت احساس کنند ، باید توضیح بدهند ؟ رئیس – اجازه بدهید که جوابتان را ندهم وبه احترام جنابعالی چیزی رض نمیکنم . خیلی تذکر بدی بود . ( خنده نمایندگان ) /180 نفر حاضرند کسانیکه با پیشنهاد حذف ماده (7) که آقای رشیدیان پیشنهاد کرده اند موافق هستند قیام

بفرمایند ( 58 نفر ایستادند ) تصویب نشد . پیشنهاد دیگری ندارید ؟ منشی – بلی ، در مورد ماده (7) کسانیکه در شور اول پیشنهاد داده بودند این آقایان هستند : آقایان : بیات ، الویری ، صلواتی ، مجتهد شبستری ، فاضل ، صباغیان ، جلالی ، اگر هنوز پیشنهادشان تامین نشده است میتوانند صحبت کنند . منشی – پیشنها أقای الویری این است :" ومیتواند تا آخر " حذف بشود . رئیس – این همان پیشنهاد است وبحث هم شد شما میدانید که آقای رشیدیان همین رامطرح کردند وبحث هم روی همین بود حالا شما میخواهید یکبار دیگر تکرار کنید ؟ منشی – پیشنهاد أقای فاضل مطرح است . أقای فاضل بفرمائید . فاضل – بسم الله الرحمن الرحیم .در طرح قانونی سابق درماده هفت ، سه نکته ذکر شده بود ، یکی راه پیمائی ، یکی هم استفاده از مطبوعات ، سوم از صدا وسیما واین سه امر مشروط به داشتن پروانه بود پیشنهاد شد که این سه امر حذف بشود الحمدلله ذهب ثلثین شد منتها مطهر نشد ، استفاده از صداوسیما ی جمهوری اسلامی ، مشروط به داشتن پروانه است . رئیس – پیشنهاد شما چیست ؟ فاضل – پیشنهاد من این است که در استفاده از صداوسیما پروانه لازم نباشد . آقای هاشمی این اصلاح شده است این شخصیت حقوقی داشتن آن الان اضافه شده است این بماند منتها استفاده از صداوسیمای آن حذف بشود . منشی – این راکه گفتند . رئیس – همین بود که رد شد . فاضل شخصیت حقوقی داشتن آن لازم است . رئیس – اتفاقا پیشنهاد آقای رشیدیان همین بود این بحث هم روی همین بود پیشنهاد آقای الویری هم همین بود که پیشنهادشان را قبول نکردیم . منشی – آقای شبستری شما صحبتی دارید ؟ ( شبستری – خیر ) آقای جلالی صحبتی دارید (جلالی – خیر ) پس روی ماده رای بگیرید . دکتر روحانی – من یک اصلاح عبارتی دارم . رئیس – اصلاح عبارتی چیست ؟ منشی -  نوشته اند بجای " در چهارچوب اساسنامه آن سازمان " این عبارت نوشته شود . " در چهار چوب خط مشی واساسنامه آن سازمان " .

رئیس – این اصلاح عبارتی نیست دیگر کدام یک از مواد پیشنهاد حذف داشت . منشی – پیشنهاد حذف ماده (14) از آقای زنگنه . خانم طالقانی – در مورد (12) هم هست . منشی – خانم طالقانی بفرمائید . حذف ماده (12) است . رئیس – پس خانم طالقانی روی ماده (12) صحبت کنند تا عدد تکمیل بشود رای بگیریم . اعظم طالقانی - بسم الله الرحمن الرحیم .سلام صلوات بربرادران شهید ، در ماده (12) نوشته اساسنامه ومرامنامه گروهها پس از صدورپروانه باید به هزینه موسسین در روزنامه رسمی چاپ ومنتشر گردد من پیشنهاد دادم که به " هزینه موسسین در روزنامه " حذف بشود چرا ؟ برای اینکه  ببینید در روزنامه رسمی آگهی هائی که ثبت میشود سطری صدوبیست ریال است . رئیس- اجازه بدهید. شما پیشنهاد حذف کامل ماده را ندارید ؟ خانم طالقانی – خیر ،فقط این قسمت را پیشنهاد داده بودم . رئیس – اجازه بدهید . شما پیشنهاد حذف کامل ماده را ندارید ؟ خانم طالقانی – خیر ، فقط این قسمت را پیشنهاد داده بودم . رئیس – کسی پیشنهاد حذف کل ماده راکرده بود ؟ آیت من  پیشنهاد حذف کل ماده را داده بودم . رئیس – آقای آیت گویا داده بودند . شما پیشنهاد حذف کل ماده را مطرح کنید تا بعد ایشان پیشنهادشان را مطرح کنند . آقای آیت بفرمائید . آیت – بسم الله الرحمن الرحیم ، ما باید کاری بکنیم که در این کشور دیگر پول نتواند جاذبه ویا دافعه داشته باشد . برای این که در انتخابات ریاست جمهوری هم متاسفانه مزه این را چشیدیم .در این جا هم گفته شده است که یک حزبی که تشکیل میشود باید مرامنامه واساسنامه اش را در روزنامه رسمی درج کند . بسیاری از اوقات مرامنامه واساسنامه هم طولانی است وممکن است یک حزبی که اکثرا افرادش کارگر هستند ویا کشاورز هستند ویا افراد مستضعف هستند پنجاه هزار تومان ، شصت هزار تومان ، هشتاد هزار تومان بخواهند بدهند در روزنامه رسمی ومرامنامه واساسنامه شان را چاپ کنند واین به محال است . فرض کنید یک حزب بگوید مرامنامه من قرآن است وبخواهد تمام قرآن را در روزنامه رسمی چاپ کند یا مرامنامه من نهج البلاغه است ، این عملا یعنی اینکه مانع فعالیت مستضعفین شدن وحزب را منحصر به گردن کلفت ها وپولدارها وسرمایه دارها کردن . یعنی یک سنگی میگذارید جلو افراد ضعیف که هیچوقت نمیتوانند حزب تاسیس کنند . هیچ ضرورتی هم ندارد که در روزنامه رسمی درج بشودد . اگرمردم 
خواستند اطلاع پیدا کنند آن مرامنامه واساسنامه به کمیسیون داده شده ومیروند واز کمیسیون میگیرند . رئیس – موافق ومخالف صحبت کنند . منشی – آقای زرهانی مخالف . زرهانی - بسم الله الرحمن الرحیم ، برای اینکه تشکیل دادن حزب وسازمان وگروه در مملکت به ابتذال کشیده نشود ، دقیقا همان مثالی را که آقای آیت زدند ، مثل کا ندیدهائی که برای ریاست جمهوری در گذشته شرکت کرده بودند وداشتند مساله را لوث بکنند ، بخاطر جلوگیری  
از اینکار وبخاطر ابرو دادن به مساله تحزب در کشور ، لازم است که ما یک سری شرایط را داشته باشیم تا اینکه کسی که بخواهد یا گروه یا سازمانی
که بخواهد اعلام موجودیت بکند ورسمیت پیدا بکنند یک مراهلی را پشت سر بگذارد . این مساله هم که یک نفریا یک گروه می آیند و می گویند که اساسنامه ما نهج البلاغه ویا قرآن است ، این مسائل تا اتدازه ای با عرض معذرت عامیانه هستند وبه آن صورت نمی توانند برای یک کشور در حال رشد ودرحال انقلاب صدق بکنند . لذا من موافقم که چاپ اساسنامه وسایر موضوعاتی که در این ماده قید شده بایستی در روزنامه رسمی صورت بگیرد وهزینه اش هم به آن شکل سرسام آور نیست . ملت ایران بایستی بفهمند چه کسانی وبا چه دیدگاههائی میخواهند کار سیاسی بکنند تا مشروعیت بی خود پیدا نکنند . رئیس – آقای الویری موافق . الویری – انگیزه ما از اینکه گروههائی را که پروانه میگیرند موظف میکنیم که باید اساسنامه ومرامنامه شان رادر روزنامه چاپ بکنند چیست ؟ من یادم هست در کمیسیون که صحبت میشد می گفتند که ممکن است یک گروهی ، اساسنامه ومرامنامه اش یک چیزی باشد ، ولی بخواهد افراد دیگر را گول بزند ، بنابراین لازم است که مردم بدانند اساسنامه اش چیست ؟ حالا توجه کنید یک حزب یا سازمانی وقتی که تشکیل می شود اگر مبنایش برگسترش باشد وبخواهد افراد را بپذیرد ، بایستی طرز تفکر وبینش خودش را منتشر بکند . اساسنامه ومرامنامه اش اولین چیزهائی است که ابیستی به اطلاع افرادی که میخواهد بپذیرد برساند تا آنها بپیوندند ، بنابراین خودبخود برای اینکه تبلیغ بکند خودش         

این کار را خواهد کرد . اما اگر این را موظف بکنیم همانطوری که آقای آیت اشاره کردند . ممکن است مرامنامه واساسنامه زیاد باشد وآن افرادی که از نظر مالی امکانات کافی ندارند ، خودبخود از این حق محروم میشوند ، یعنی مجبور میشوند اصلا به ثبت نرسانند ، پروانه نگیرند ، برای اینکه امکانات مالی برای چاپ کردن آن را ندارند و اگر این حذف بشود هیچ اشکالی پیش نمیآورد ، برای اینکه اگر بخواهند اختیار دست خودشان هست ومیتوانند منتشر بکنند واگر هم منتشر نکردند ، فعالیت خودشان محدودتر شده است . ضرورتی ندارد که ما این اجبار را بگذاریم . رئیس – آقای معادیخواه . معادیخواه – همانطوری که گفتند ما نباید کاری بکنیم که سرمایه دارها حزب تشکیل بدهند وازاین نوع شعارها ، همانطور هم نباید یک طوری باشد که هر کس زودترصبح از خواب بیدار شد بخواهد یک حزبی تشکیل بدهد . یک جمعیت قابل ملاحظه ای که واقعا حزبی را با مرام واهداف خاصی بوجود میآورند ، اعضایش نفری یک تومان یا 5 ریال هم که بدهند ، این مرامنامه واساسنامه را می توانند در روزنامه رسمی درج بکنند واین مقداری که گفته شد خرج آن نیست . آن گروهی هم که میگوید اساسنامه ومرامنامه ام قرآن ونهج البلاغه است ، یک سطر است می نویسد مرامنامه واساسنامه من قرآن ونهج البلاغه است . هر کس هم میخواهد به قرآن ونهج البلاغه مراجعه بکند ، اینها پیدا اسن که مساله نیست . رئیس – آقای زواره ای مطلبی دارند ؟ ( زواره ای – خیر ) آقای بیات نمایندگان را شمردند ، الان 181 نفر در جلسه هستند ومیتوانیم رای بگیریم . یکی از نمایندگان – پس تابلو برای چیست ؟ رئیس – تابلو نمی تواند معیار باشد ، چون شمرده اند وآئین نامه هم می گویدکه تشخیص منشی ها درست است .
شما دیدید که موقع یکی از رای گیری ها هشت نفر ایستاده بودند ، ولی پانزده نفر را نشان داد . برای اصل ماده میخواهیم رای بگیریم . ماده 7 برای رای گیری خواننده بشود . منشی – ماده 7 – گروههائی که از وزارت کشور دارای پروانه باشند ، دارای شخصیت حقوقی بوده ومی توانند از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در چهار چوب اساسنامه آن سازمان استفاده نمایند . رئیس – 183 نفر حاضرند . نمایندگانی که با ماده 7 که قرائت شد موافق هستند قیام بفرمایند ( 82 نفرایستادند ) رای نیاورد . ( همهمه نمایندگان ) آقای قائمی که شمردهاند میگویند رای بیشتر از 82 عدد است . آقا محمدی – رای نیاورد . خزاعی – در هیچ موردی شما اینقدر معطل نکردید . رئیس – آقایان اجازه بدهید اشکال در تابلو وجود دارد . این ماده 128 را توجه بفرمائید . " هر گاه نتیجه اخذ رای با قیام وقعود در دفعه اول مشکوک باشد ، رای مخفی گرفته میشود . در اینصورت در فاصله بین اخذ رای دفعه اول ودوم کسی حق نطق ندارد ، مگردر مورد اخطار نظامنامه ای " . اما مشکوک ، من میگویم فوق مشکوک است . آقای قائمی تا 82 شمرده بودند ، عده ای دیگر هم مانده بودند که بقیه نشستند . یکی از نمایندگان – در مورد حذف ماده 6 هم همینطور بود . آقا محمدی – آقای هاشمی ، یا تابلو باید ملاک باشد یا شمارش ، برای اینکه اگر بخواهید به این شیوه رای بگیرید به حیثیت مجلس لطمه میزنید . لطیف صفری – حذفش که رای نیاورد ، پس می ماند . رئیس – من بشما توضیح دادم . آقایان ، همه که با هم حرف میزنید هیچ نتیجه ای ندارد . وقتیکه بلند میشویم از روی تابلو گاهی تفاوت آراء 100 نفر ، 60 نفر ، 150 نفر است . به این ترتیب روشن است که رای چیست . ولی آن جاهائی که فاصله نزدیک میشود ، مثلا 85-86 ، در اینطور موارد این دقت تابلو کافی نیست ومی بینید که پیش میآید ، همین حالا دید ما نشان میداد که نمایندگان بیشتری ایستاده اند . آقا محمدی – پس تمام رای هائی که قبلا گرفتید مخدوش بوده است . رئیس – هیچوقت اینطوری نبوده است . الان حداقل این است که مشکوک است باید رای باورقه بگیریم . ( اعتراض چند نفر از نمایندگان ) . قره باغ – به عنوان اعتراض به نحوه رای گیری جلسه را ترک میکنم . رئیس – شما برای بیرون رفتن همیشه دنبال بهانه میگردید . ( در این هنگامه آقای قره باغ به عنوان اعتراض جلسه را ترک کردند ) آقای قره باغ بیرون نروید ، داریم قبول می کنیم ، با آن تذکرهای بی ربطی که میدهید باز هم بلند میشوید وبیرون میروید .
چند تن از نمایندگان – آقای هاشمی ، رای مخفی بگیرید . رئیس – من واقعا الان آئین نامه این اشکال به ذهنم هست ، حالا بگذارید این مساله حل بشود ، شلوغ نکنید تا از مجلس نظر بخواهیم . خزاعی – آقای هاشمی ، در سایر موارد این کار را نکردید . رئیس – من توضیح دادم ، در سایر موارد فاصله ها اینقدر زیاد است که شبهه نیست . به دید منشی ها نمایندگانی که ایستاده بودند بیشتر از تعداد بود . خلخالی – رای مخفی بگیرید تمام بشود . رئیس – دو نظر در مجلس است ، یک نظر رای مخفی راقبول ندارد . خلخالی – اکثریت بوده ورای گرفتید ، قبول ندارند ، حالا رای مخفی بگیرید . آقا محمدی – یا تابلو باید قبول باشد یا حرف منشی ها . رئیس – اجازه بدهید مساله را به یک شکلی روشن کنیم ، چون موارد مشابه هم خواهید داشت . آقا محمدی – این روشن است ، این وظیفه شرعی من است وبمن حکم می کند که مقاومت کنم یا تشخیص منشی ها درست است ویا تابلو . رئیس – آقای آقامحمدی ، من اجازه نمی دهم که اینقدر داد بزنید ، بنشینید . حالا متشرع ومجتهد هم شده اید ، بنشینید . آقامحمدی – یا تابلو درست است یا منشی درست میگوید . منشی – تشخیص آن با شما نیست آقای آقامحمدی . حق ندارید اینطوری صحبت کنید . رئیس – من به اخلاق آقای آقامحمدی سخت اعتراض دارم . آدم مغروری است هر وقت مایل است داد میکشد ، گلویش را پر صدا میکند واین اخلاق برای یک مسلمان شایسته نیست ، بی ادبی هم حدی دارد . ده بار بلند شد وبه سر رئیس مجلس داد کشید . حجتی کرمانی – آقای هاشمی ، شما توهین به نماینده میکنید ، شما اصلا اعتماد ما را ازاین تابلو سلب کردید . محمد خامنه ای – حذف ماده 7 رای نیاورد ، خود ماده هم رای نیاورد ، اصرار نکنید .
رئیس – اجازه یدهید آقای خامنه ای ، من میخواهم مطابق آئین نامه ( واقعا این قضیه تکرار میشود ) تکلیف این مساله را روشن کنیم . عده ای از نمایندگان – نظر منشی ها شرط است . رئیس – آقایان با هم حرف میزنید ، هیچ نتیجه ای هم ندارد . بگذارید این مساله را برای همیشه حل کنیم . همین رقمی که تابلو نشان میداد ، 82 و 96 میشود 178 ، یعنی تازه همین رقم تابلو با آن افرادی که در مجلس حاضرند مطابقت ندارد . ممکن است نمایندگانی کنار صندلی خودشان نباشند . بنابراین یک اشکال اینطوری هست ، اجازه بدهید تکلیف آئین نامه را روشن کنیم . شما برای این یک مورد نگوئید . من الان هیچگونه تعصبی شخصا ندارم که این ماده تصویب شود یا نشود . میخواهیم ببینیم در این مورد چه بکنیم ؟ البته همه منشی ها نگفتند که رای آورده است ، آقای قائمی وآقای شاهچراغی گفته اند ، نظر خود من هم درست نیست ، چون پیش بینی نشده است . نظرمان این بود که نمایندگانی که ایستاده بودند ، اکثریت است . آقای قائمی ( منشی ) در حالیکه میشمرد ما نشستیم ، ایشان تا 82 نفر شمرد ، یک عده ای را هم هنوز نشمرده بود . یک تردیدی برای ما بوجود آمد . حالا یکی از این چند راه را باید انتخاب کنیم ، یا بگوئیم تابلو واز این ببعد هم به همین نحو باشد ، یعنی اگر میخواهید بگوئید تابلو ، وقتیکه مثلا شد 91 و93 ، فوری نکوئید که نشد . فواد کریمی – خودتان قبول دارید که تابلو خراب است . رئیس – بلی ، من معتقدم که تابلو دقیق نیست . یک قدم اینطرف وآنطرف رفتن این مشکل را ایجاد میکند . در مواردی که آراء بهم نزدیک است وشبهه ایجاد می کند اگر بخواهیم با عدالت عمل بکنیم نمی توانیم بگوئیم تابلو ملاک باشد ، باید در این مورد با ورقه رای بگیریم . یک راه دیگری هم هست که بگوئید در این موارد منشی ها بشمارند . البته شمارش بوسیله منشی ها خودش معتبر است . اگر نخواستید یعنی تردیدی در آن هست ، همان موقع با ورقه مخفی رای میگیریم . حالا منهای این مورد من عرض میکنم ، در این مورد الان هیچ حرفی ندارم ، میخواهم تکلیف ما روشن بشود . در این مورد بخصوص ما برای اینکه مساله حل بشود ، یکی از این دو راه را الان انتخاب میکنیم . البته اکثریت منشی های ما میگویند همین عدد 82 درست است ونظرشان هم روی این است . بنابراین میتوانیم با نظر اکثریت منشی ها عمل کنیم و بگوئیم که تصویب نشد . آقای توکلی ، توضیح اگر دارید بدهید .
برای اینکه گفتیم برای اصل ماده رای میگیریم وبرای حذف هم قبلا رای گرفته ایم . کسی که اینقدر حضور ذهن در مجلس نداشته ، آنموقع هم رای نداشته است . کروبی – شاید تغییر عقیده داده باشند . رئیس – آقای کروبی ، بفرمائید بنشینید ، ما قبلا یک رای گیری صحیحی کردیم ، فقط در شناخت عدد … شجونی – " حذف " با " اصل " اشتباه شده است . رئیس – آخر کسی که در مجلس بوده وما گفتیم اصل است ، حذف نیست واین را توجه نکرده نمی تواند بعدا دبّه بکند . عده ای از نمایندگان – رای مخفی بگیرید . رئیس – خیلی خوب ، رای مخفی میگیریم . گلدان ها را بگردانید ، الان برای اصل رای میگیریم ، کارتهای بی نام را در گلدانها بیندازید . توکلی – نمایندگانی که با ماده 7 موافق هستند رای مثبت میدهید . ( سفید علامت موافقت ، کبود علامت مخالف ، زرد هم علامت ممتنع است ) . ( در این موقع اخذ رای بعمل آمد ونتیجه بشرح زیر اعلام شد ) رئیس – نتیجه استخراج آرا ، با آرا مخفی اینطور است . جمع حضار 181 نفر آرا موافق 86 نفر ، آراء مخالف 63 نفر ، ممتنع دو تیپ هستند . آنهائی که ممتنع رای داده اند 13 نفر و آنهائی هم که اصلا رای نداده اند 19 نفر که جمع آن 181 نفر میشود بنابراین تصویب نشد ، یعنی ماده 7 رای نیاورد . آقایان تشریف داشته باشند بحث را ادامه بدهیم . 4- تصویب اصلاح طرح قانونی الحاق دادگاههای انقلاب به دادگستری جمهوری اسلامی ایران . رئیس – جلسه رسمی است بحث ادامه دارد . چون شورای نگهبان تشریف دارند آقایان را معطل نکنیم آن تبصره مربوط به دادگاههای انقلاب مطرح است . برای آن بحث میکنیم تا این بحث تمام شد به طرح احزاب بر میگردیم . پیشنهاد جدیدی رسیده است . پیشنهاد اصلاحیه برای طرح دادگاههای انقلاب مطرح است که دیروز یک پیشنهاد خواندیم رد شد پیشنهاد دوم مطرح میشود . منشی – " تبصره 4 – اعمال ضد انقلابی از قبیل تهیه وحمل وکار گذاشتن مواد منفجره ، ترور وآتش زدن مزارع ومحصولات وتخریب منابع اقتصادی وایذاء وارعاب
مردم به منظور تامین مقاصد سوء سیاسی ونیز رهبری تظاهرات غیر قانونی ، تهیه ونگهداری سلاح برای ترور واقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران وایجاد شبکه های مفسد ومحارب یا پناه دادن وانواع همکاری موثر با آنها در دادگاههای انقلاب اسلامی مورد رسیدگی قرار گرفته ، حکم مقتضی طبق احکام اسلام صادر میشود ." این پیشنهاد آقای موحدی ساوجی است . آقای موحدی ساوجی  بفرمائید . موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم ، چون که ظاهرا از شورای محترم نگهبان استفسار شده بود درباره اینکه چرا اعمال ضد انقلاب حذف شده است وظاهرا" فرموده بودند که چون مواردش ومصادیقش احصاء نشده است ، به این جهت اعمال ضد انقلاب یک چیز کلی ومبهمی هست . البته در این پیشنهادی که بنده دادم ، اهّــم مصادیق وموارد اعمال ضد انقلاب را ذکر کردم والبته اثبات شیی نفی ماعدی هم نمیکند یعنی بعدا هم شورای عالی قضایی اگر چنانچه به موارد دیگری هم برخورد که از مصادیق اعمال ضد انقلاب باشد میتواند آن مصادیق وموارد دیگر را هم احصاء بکند ، طی یک لایحه ای به مجلس بیاورد . بنابراین ما برای اینکه در شرایط فعلی که می بینیم مثلا در دادگاههای انقلاب برای یک شرب خمر فرض کنید که حد الهی جاری میشود . برای بعضی از مسائل دیگر هم حدود چاری میشود ، ولی چرا برای این گونه اعمال ضد اانقلابی که در این مملکت مورد نفرت عموم مردم هستند وهمواره مردم ناراضی ونگران وخواستار این هستند که دادگاههای انقلاب با این تخریبها ، ترورها ، بمب گذاریها وشبکه ها وگروهکهای وابسته ای که برای انقلاب اسلامی وامت اسلامی میخواهند ایجاد وحشت ورعب بکنند وامثال اینها ، چرا دادگاههای انقلاب به این موارد ریسدگی نکند . این است که بنده بطور مشخص آن موارد مهمی که در نظر نمایندگان مجلس بود تصویب بشود . بعد هم ان شاءالله شورای نگهبان رد نمی کنند . منشی – مخالف چه کسی هست ؟ ( صلواتی – من در باره دو موردش حرف دارم ) حالا بهر حال اگر مخالف میخواهید میتوانید صحبت بکنید . آقای صلواتی بفرمائید . صلواتی – بسم الله الرحمن الرحیم ، پیشنها آقای موحدی خیلی خوب است ، ولی باز هم دو مورد کلی دارد ومن این موارد کلی ایراد دارد . یکی ایجاد رعب است خوب ، این را اطلاق به همه چیز میشود کرد ، که آخر ایجاد رعب مثلا در مورد
آتش زدن به خرمن ، بمب گذاری وبقیه مسائل حرف درستی است ، ولی دو سه مورد را که ایشان کلی فرمودند دوباره همان ایراد اولی است ، مثلا ضد انقلاب یا مثل همان اول یک کلی بافی میشود . اگر این دو موردش ر بردارند فکر میکنم این پیشنهاد متینی باشد ، ولی اگر برندارند فکر میکنم این هم قابل تصویب نیست و باید یک پیشنهاد بهتری ارائه بشود . یکی همان تشکیل راه پیمائی ها بود ، یکی ایجاد رعب بود وجمله آخرتان هم یک کلی دیگری بود که قابل تصویب نبود . من روی این حساب مخالفم . رئیس – من به عنوان موافق نوبت گرفتم وموافقت من هم به این دلیل نیست که این حالا یک پیشنهاد دقیقی است که همه موارد ضد انقلاب را مشخص کرده است یا کاملا بی نقض است.البته این ارعابی که آقای صلواتی میگویند ، این خودش اصلا یک عنوانی در همه جا ، در فقه هم یک عنوانی است ، ارعاب مردم واخافه ناس که کاری بکنند که باعث وحشت در مردم بشوند ، این خودش یک عنوانی است ، به عنوان یک موضوع مستقل آمده است . بیشتر موافقت من بخاطر این است که ما یک طرحی را مدتی است آوردیم . دادگاههای انقلاب منتظر این طرح هستند . حتی آن موقعی که وزیر دادگستری نداشتیم آقای قدوسی از ما خواستند که مجلس یک طوری این مشکلشان را حل بکند . ما لایحه شان را تبدیل به طرح کردیم ، به مجلس دادیم ، یک فورتیش را تصویب کردیم وبعد آوردیم اینجا تصویب کردیم ، به شورای انقلاب رفت ، به کارهای یک فوریتی ودو فوریتی خورد ودائما معطل شد ، وحالا هم بخاطر یک جزئیاتی که چندان هم اهمیت ندارد در دست انداز افتاده است ووقت مجلس را هم هرروز میگیر ، وقت شورای نگهبان را هم میگیرد . در حدی که کارهای اصلی طرح تصویب شده وبه دادگاههای انقلاب ابلاغ بشود که آنها دستشان برای حرکات قانونیشان باز باشد این کار را حل میکند . البته ممکن است خیلی چیزهای بهتر در این در بیاوریم ممکن است متممهایی بنویسیم . ممکن است بعدا خودشان یک لایحه کاملی بیاورند ونواقصی که دارند برطرف بکنند یا در تجربه چیزهای دیگری از مجلس بخواهند . اینها را بعدا عمل میکنیم . الان ایراد شورای نگهبان با این پیشنهادی که ایشان دادند برطرف میشود . لایحه هم آماده ابلاغ میشود ، ما نمیتوانیم بعد این قانون را ابلاغ بکنیم ، کار دادگاههای انقلاب هم ، اگر در مواردی مشکلاتی داشتند ، این مشکلاتشان برطرف میشود بنابراین من به این دلیل موافقم . آقای علیزاده از کمیسیون اگر حرف دارند بفرمایند .
علیزاده ( مخبر کمیسیون امور قضائی ) – من موافقم ولی اگر " خانه تیمی " هم اضافه بشود خوب است . رئیس – کلمه خانه تیمی را هم اضافه کنید (صلواتی- این نظر شخصی ایشان است) این پیشنهاد تبصره جدید خوانده میشود. آقایان با دقت برای رای گیری توجه بفرمائید . منشی- تبصره 4- اعمال ضد انقلابی از قبیل تهیه وحمل و کار گذاشتن مواد منفجره ،ترور و آتش زدن مزارع و محصولات وتخریب منابع اقتصادی وایذا وارعاب مردم به منظور تامین مقاصد سوءسیاسی ونیز رهبری تظاهرات غیر قانونی ، تهیه وحمل ونگهداری سلاح برای ترور واقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران وایجاد شبکه های مفسد ومحارب یا پناه دادن وانواع همکاری موثربا آنها در دادگاههای انقلاب اسلامی مورد رسیدگی قرار گرفته ، حکم مقتضی طبق احکام اسلام صادر میشود . رئیس – عرض کردم ممکن است نواقصی داشته باشد ولی اجازه بدهید این تمام بشود . موحدی ساوجی – گفته میشود طبق احکام اسلام ممکن است مبهم باشد بنویسید طبق فتاوای امام … رئیس – دیگر گفتند احکام اسلام . این را قبلا توضیح دادند . 180 نفر حاضرند آقایانی که با این پیشنهاد قرائت شده به عنوان تبصره موافق هستند قیام کنند . ( 128 نفر ایستادند ) تصویب شد . با آقایان شورای نگهبان ما دیگر عرضی نداریم . برای کل هم یک رای گیری بکنیم چون دو اصلاح شده است . معادیخواه – یک تبصره دیگر هست . رئیس – خیر دیگر تبصره نیست . دیگر اصلاح شد وتمام اشکالی ندارد . آقایانی که باتمام لایحه طرح دادگاههای انقلاب که این دو قسمتش دوباره اصلاح شد موافقند قیام بفرمایند . ( 123نفر ایستادند ) تصویب شد . دیگر به ان چیزی اضافه نمیشود کرد . این فقط برای رفع ایرادشورای نگهبان بود . حالا برای ماده 12 رای گیری کنید که آقای آیت پیشنهاد حذف دادند . خوانده بشود . آقایان دیگر بیرون نروند ما این لایحه را تمام کنیم . امروز لایحه احزاب را تمام کنیم چون فردا بودجه داریم . منشی – ماده 12 ، اساسنامه ومرامنامه گروهها پس از صدور پروانه باید به هزینه موسسین در روزنامه رسمی چاپ ومنتشر شود . رئیس – آقای آیت به دلیل اینکه ممکن است چنین خرجی را به اینها تحمیل

بکنیم ، برکسانی که پول ندارند تحمیل بشود واز این حق محروم بشوند ، گفتند اصلا این ماده حذف بشود . کسانیکه با پیشنهاد آقای آیت مبنی بر حذف ماده 12 موافقند قیام بفرمایند . ( 37 نفر ایستادند ) تصویب نشد . منشی – پیشنهاد خانم طالقانی این است که " به هزینه موسسین " حذف شود . رئیس – خانم طالقانی توضیح بدهند . اعظم طالقانی – بدنبال مطالبی که عرض کردم ، آگهی ثبت شرکتها و ثبت علائم ودعوت مجامع عمومی ، سطری 120 ریال . آگهی حصر وراثت وابلاع دادخواست ، سطری 75 ریال وبه همین ترتیب . شما فکر کنید یک اساسنامه ویا مرامنامه مجموعا اگر ده صفحه بشود سر به صدهزار تومان وصدوپنجاه هزار تومان میزند . پس این مردمی که اصلا انقلاب کرده اند که محرومین به حقشان برسند ، اینها چطور میتوانند یک تشکلی داشته باشند که صدوپنجاه هزار تومان ، صد هزار تومان فقط پول روزنامه رسمی اش باشد . اینجا است که من فکر می کنم این از هزینه موسسین حذف بشود وحتما لازم است که مطرح بشود برای اینکه این اساسنامه ومرامنامه مخفی نباشد منتها به طریق دیگری که من چون نمی توانستم پیشنهاد جدید بدهم ، ندادم فقط تقاضای حذف کردم . در اینجا همینطور که آقای آیت گفتند نه کشاورزان ، نه کارگران نه مردم محروم هیچکدام نمی توانند دور هم جمع بشوند ویک تشکل رسمی داشته باشند . پروانه بگیرند وکار کنند . شما ببینید اگر هزار نفر ، همانطور که آقای معادیخواه گفتند جمع بشوند ونفری یک تومان هم بگذارند باز آیا صد هزار تومان میشود ؟ شما ببینید چه مبلغ هنگفتی میشود واین مردم نمی توانند بدهند . یکی از نمایندگان – همه گروههای سیاسی میلیون ، میلیون پول دارند . اعظم طالقانی – پس فقط این گروههای سیاسی برای پولدارها میشود و وآنهائی که میتوانند پول بگذارند . رئیس – آقای توکلی اخطار قانونی دارند ، بفرمائید . توکلی – بسم الله الرحمن الرحیم ، طبق قانون اساسی هر پیشنهادی که مستلزم مخارجی باشد باید محل تامین خرج تعیین بشود . این پیشنهاد چون محل تامین خرج را که از طرف بخش خصوصی دارد حذف میکند ، توجه بفرمائید وقتی که میگوید که موسسین این کار را نکنند پس چه کسی بکند ؟ لابد مقصود ایشان این است که دولت بکند . اگر دولت بخواهد بکند باید محل تامین این بودجه هم تعیین بشود . ( همهمه
نمایندگان ) . رئیس – وارد است . اعظم طالقانی – قیمت را پائین بیاورند . رئیس – خانم طالقانی ، وارد است . این را اگر مثلا هر چند هم که پائین بیاورند بهر حال روزنامه رسمی کشور برای نوشتن آن پول میخواهد . اعظم طالقانی – میدانم ولی در هر حال باید یک برنامه دیگری باشد . از رسانه های گروهی بخوانند . خزاعی – هزینه اش از محل برنامه امور سیاسی واجتماعی تامین گردد . رئیس – به هیچ نحوی نمیشود واین باید یک محلی برایش تامین بشود ، اگر در پیشنهادتان یک محلی را تامین میکند بگوئید . ( اظهاری نشد ) مخبر کمیسیون اگر میخواهند توضیحی بدهید روی ماده 12 بفرمائید چون کمیسیون حق توضیح را دارد . معادیخواه – اجازه بفرمائید سطری 75 ریال برای بعضی از آگهی ها هست ، حتی ممکن است برای احزاب کمتر از این گفته بشود . فرض کنید یک صفحه 20 سطر میشود ، مجموعش 150 تومان است . ده صفحه هم که مرامنامه و اساسنامه باشد میشود 750 تومان وصد هزار تومان هیچ ارتباطی با آن پیدا نمی کند . ( رئیس – سطری ) اجازه بدهید میگویم ، سطری 75 ریال
( رئیس – 12 تومان ) نه ، در یک قسمتش 75 ریال است . حالا میگوئیم 12 تومان ، 10 سطرش میشود 120 تومان … رئیس – آقای معادیخواه اجازه بدهید ، آقای الویری میخواهند بعنوان مخالف ماده صحبت کنند شما بعدا میتوانید دفاع بکنید ، آقای الویری بفرمائید . الویری – بسم الله الرحمن الرحیم ، ببینید برادرها ، حدود دو ، سه هفنه است که این روزنامه رسمی برای ما نمایندگان می آید ودر قفسه میگذارند ومی بینیم . شما را بخدا تا دو سه هفته پیش کدامتان اصلا این روزنامه رسمی را دیده بودید ؟ یعنی الان اغلب در سطح کشور وقتی مطرح میشود وروزنامه رسمی میگویند تصور میکنند که کیهان واطلاعات را میگویند . اصلا این روزنامه رسمی که این اساسنامه ومرامنامه ای که ما مجبورمیکنیم که در آن باید چاپ بشود وبا این مخارج سنکینی که خانم طالقانی اشاره کردند ، در واقع یک اسراف و ولخرجی بیخودی است که اصلا دست مردم هم نمی آید وگروهها را داریم یک اجباری میکنیم که این کار را انجام بدهند به هیچ جائی هم برنمی خورد . بنابراین ، من اگر این ماده حذف بشود خیلی بهتر است وبه همین
جهت من با این ماده مخالف هستم . رئیس – موافق ماده صحبت کند . منشی – آقای موحدی ساوجی در لیست موافقین اسم نوشته اند . رئیس – موافق کل ماده صحبت کند . موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم ، عرض میشود که اینکه آقای الویری فرمودند که هیچ فایده ای ندارد که در روزنامه رسمی کشور چاپ بشود ، من این را قبول ندارم . برای اینکه یکوقت یک گروهی اصلا مرامنامه واساسنامه اش را در هیچ روزننامه ای چاپ نمیکند ولی یک وقت در روزنامه رسمی کشور چاپ میشود . وقتی که چاپ شد خیلی از ادارات ، موسسات ، آنهائی که میخواهند از قوانین واساسنامه وآئین نامه های مصوبه دولتی یا همینگئنه فرض کنید مرامنامه واساسنامه ها اطلاع پیدا کنند ، میتوانند تهیه کنند واین هم عین یک روزنامه است . اشتراک دارد ، افراد مشترکی دارد که ماهانه میتوانند بخرند ، بنابراین ایراد ایشان وارد نیست واگر روزنامه رسمی کشور چاپ بشود . بیشتر وبهتر در معرض دید افراد صاحبنظر است ومی فهمند که چه گروهی ، چه نظری وچه مرامی دارد ، والسلام . رئیس – مخبر کمیسیون صحبت کند . معادیخواه ( مخبر کمیسیون امور داخلی ) – فلسفه اصلی ثبت در روزنامه رسمی اساسا آگاهی مردم از مرامنامه واساسنامه نیست ، عمدتا روزنامه رسمی یک سند است . یعنی یک گروه وقتی اساسنامه و مرامنامه اش در روزنامه رسمی ثبت شد ، فردا نمی تواند دبّه در بیاورد وتغییر عقیده بدهد . چون میتواند اگر در یک جای رسمی نیاشد ، یک سند رسمی نباشد یک وقتی انکار بکند ، تکذیب بکند ، تحریف بکند وامثال اینها … اما کلیه چیزهائی که مرامنامه واساسنامه احزاب هست وبعدا احیانا میتواند مورد تکذیب قرار بگیرد وتحریف بشود وامثال اینها … در روزنامه رسمی ثبت میشود و دیگر قابل انکار نیست . یعنی این کاملا یک سند خدشه ناپذیر هست . اجازه بفرمائید من اینجا یک مساله را توضیح بدهم . ببینید یک حساب دودو تا چهار تا است این دیگر یک بحث عقلی نیست ، بحث ریاضی است . خوب دقت بفرمائید ما میگوئیم که یک مرامنامه 10 صفحه است هر صفحه ای هم 20 سطر است ( دیگر بیشتر از این که نمیشود حداکثر دو صفحه کمتریا بیشتر ) میشود 200 سطر 200 تا 75 ریال میشود صدهزار تومان ؟ بنابراین حداکثر حدود 2000 تومان ، 1500 تومان خرج دارد این هم برای
یک گروه چیز زیادی نیست . طالقانی ایشان اشتباه میکنند . یک سطر مرامنامه با یک سطر روزنامه رسمی یکسان است .؟ رئیس – آقای زواره ای حرفی ندارند ؟. زواره ای – خیر . رئیس – پیشنهاد برای رای گیری خوانده بشود . مخالف وموافق هم صحبت کردند برای ماده 12 رای میگیریم . اگر تصویب شد که شد . اگر نشد این هم حذف شده محسوب میشود . بخوانید . منشی – ماده 12 – " اساسنامه ومرامنامه گروهها پس از صدور پروانه باید به هزینه موسسین درروزنامه رسمی چاپ ومنتشر گردد . " رئیس – 184 نفر حاضرند . کسانیکه با ماده 12 قرائت شده موافقند قیام بفرمایند ( 93 نفر ایستادند ) تصویب شد . پیشنهاد دیگری داریم ؟ منشی – پیشنهاد حذف ماده 14 از آقای زنگنه است . منشی – ماده 14 – " مرجع رسیدگی به شکایت گروهها از کمیسیون موضوع ماده 11 ، محاکم دادگستری با رعایت اصل 168 قانون اساسی میباشد ورای صادره قطعی است " . رئیس – آقای زنگنه بفرمائید . زنکنه – بسم الله الرحمن الرحیم ، حذف این ماده به این معنی خواهد بود که یک انسجام بیشتری بین مواد این قانون بودجه بیاید . به این معنا که وجود این ماده تناسبی وسنخیتی با اصل 168 ندارد من یک بار این اصل را میخوانم تا برادران وخواهران متوجه بشوند که شکایت از کمیسیون ماده 11 به چه معنا خواهد بود ؟ آیا کارهای کمیسیون ماده 11 جزئی از جرائم سیاسی هست که احزاب وگروهها بتوانند از این کمیسیون شکایت بکنند یا نه ؟ اصل یکصدوشصت وهشتم – " رسیدگی به جرائم سیاسی ومطبوعاتی علنی است و با حضور هیات منصفه در محاکم دادگستری صورت میگیرد . " بنابراین اصل 168 مساله از تخلفات وجرائم سیاسی ومطبوعاتی است ، کاری که کمیسیون از ماده 11 انجام میدهد صرفا بررسی صلاحیت گروهها ودادن پروانه کار به آنها وهمچنین توقیف این پروانه ویا آنطوری که در موارد بعدی آمده تقاضای انحلال از دادگاه است وهیچکدام از اینها مایه شکایت نیستند . به این معنا که کمیسیون ماده
11 عالی ترین مقامی است که میتواند در این موارد اعمال نظر بکند وجائی نیست که بشود از او شکایت به محاکمی که از نظر سطح کاری پائین تر هستند برد . علاوه براین وجود این ماده نوعی تزلزل در کمیسیون ماده 11 ایجاد میکند واین هیچگاه به صلاح نیست ولذا تقاضای حذف  این ماده را میکنم . منشی – آقای موسوی تیریزی بعنوان مخالف بفرمائید . موسوی تبریزی – بسم الله الرحمن الرحیم ، به همان دلیلی که برادرمان آقای زنگنه استدلال کردند این ماده 14 باید باشد . بعد از آنکه کمیسیون موضوع ماده 11 این تخلفات را برای احزاب یا گروهها ثابت کرد وگفت شما انطور متخلف هستید وباید پروانه شما باطل باشد ، اخطار کتبی ، توبیخ وباصطلاح این جرائمی که برایشان قائل شده ایم بعد آنوقت اگر این گروهها و احزاب بخواهند از کمیسیون ماده 11 شکایت بکنند که خیر ، این کمیسیون عدالت را مراعات نکرده است ، این کمیسیونی که ما را متهم کرده است که مثلا به ارتکاب افعالی که به نقض استقلال کشور منجر شود ما این کار را نکرده ایم . این یکی از جرائم سیاسی است که طبق اصل 168 قانون اساسی باید در همان محاکم دادگستری با حضور هیات منصفه باشد . وهکذا موارد تخلف دیگر که اکثزا اینها مربوط به وابستگی به خارج وسیاست جمهوری اسلامی مقابله کردن است . اینها جرائم سیاسی است که به حق باید طبق اصل 168 در همان محاکم دادگستری وبا حضور هیات منصفه باشد . واگر بخواهیم این را نداشته باشیم ، این ماده را حذف بکنیم . این قانون در واقع ناقص است برای آنکه ممکن است کمیسیونی که متشکل از آن چهار ، پنج نفر هست که گفتیم بعضی از احزاب ، گروهها ، انجمنها ، جمعیتها اشکال داشته باشند . فردا اختلافشان در مملکت شد . آنوقت چه مرجعی برای لینها است ؟ پس این درر واقع مکمل اصل قانون احزاب است . که اگر واقعاا احزاب شکایتی از این کمیسیون بکنند آنها یک مرجع مافوق داشته باشند که به آن مراجعه بکند وآنهم طبق اصل 168 قانون اساسی همان محاکم دادگستری با حضور هیات منصفه است . رئیس – موافق صحبت بکند . منشی – آقای زرهانی موافق هستند . زرهانی – بسم الله الرحمن الرحیم ، با وجود ماده 14 کمیسیون موضوع 11 که برای رسیدگی به جرائم طبق ماده 17 درست شده ، بنظر من یک کمیسیون تشریفاتی است . چرا ؟ برای اینکه موقعیتش مرتب زیر سوال می رود وهر حزب وسازمان متخلفی

که پروانه اش توقیف شد ، یا به آن اخطار شد ویا احساس کرد حقی از خودش ضایع شده است شکایت می کند . ممکن است سوال بشود اگر ماده 14 حذف بشود تکلیف اصل 168 قانون اساسی در ارتباط با رسیدگی به جرائم سیاسی گروهها و مطبوعات وغیره چه میشود ؟ در پاسخ بایستی گفت ، اولا در ماده 20 بطور اعم از رسیدگی به موارد تخلف توسط دادگاه موضوع اصل 108 حرفی به میان أمده وقید شده که ای دادگاه موظف به رسیدگی است . دوم اینکه در ارتباط با ماده 18 بند " 4 " ، باز انحلال را به عهده دادگاهها گذاشته است . ما می توانیم این دادگاهها را متناسب با اصل 168 تشکیل بدهیم . لذا وجود ماده 14 باعث متزلزل شدن موقعیت کمیسیون موضوع اصل 11 می شود ومن با حذف این ماده موافقم . رئیس – متشکر، آقای معادیخواه شما صحبتی ندارید؟ معادیخواه – صحبتی ندارم . رئیس – آقای زواره ای تشریف بیاورید .زواره ای (معاون وزارت کشور) – ما در اینجا گروهها را ملزم نکردیم ، یعنی این قانون ملزمشان نمی کند به اینکه بیایند پروانه بگیرند . این ماده 14 ناظر به ماده " 13 " است ، نه ناظر به ماده " 17 " ، در خصوص صدور پروانه است ، بنابراین ، این ناظر به ماده 13 است که اگر پروانه به یک گروهی داده نشد ، أنها بروند به دادگستری شکایت کنند . حالا این چه ارتباطی با " اصل 168 " پیدا می کند ، این مشخص نیست ، چون تشکیل محکمه ای با حضور هیات منصفه برای رسیدگی به جرم سیاسی است ، کمیسیون تشخیص میدهد که این گروهی که مراجعه کرده اند واجد شرایط برای دریافت پروانه نیستند ، اگر این آمد اعتراض کرد . آیا باید با حضور هیات منصفه در یک دادگاه عالی رسیدگی بشود که آیا این تشخیص کمیسیون درست بوده است یا نه ؟ این قسمت محل بحث است ومن پیشنهادم اینست که محاکم صالحه آن " با رعایت اصل 168 " حذف بشود ، چون این  " ماده 14 " ناظر به " ماده 13 " است . فقط در مورد صدور پروانه … . رئیس – شما پیشنهاد جدید نمیتوانید بدهید . روی این میتوانید نظر بدهید . زواره ای – خیر ، روی این حذف که نمتوانم بدهم . رئیس – شما هیچ پیشنهادی نمیتوانید بدهید ، نماینده که نیستید . شما نظر
خودتان را باید بگوئید . توکلی – اخطار قانون اساسی دارم . رئیس – چه اخطاری ؟ توکلی – اصل 168 و 34 هر دو . رئیس – بفرمائید .
توکلی – در اصل 168 بنظر من همانطور که آقای زواره ای توضیح دادند ، این مصداق جرم سیاسی نیست ، برای اینکه کمیسیون ، یک تخلف
اداری میکند در حقیقت و این مصداق جرم سیاسی نیست ، اگر این قسمت را … رئیس – خیر … توکلی – اجازه بفرمائید . اگر این قسمت را حذف کنید … رئیس  – ما اصلا نمیخواهیم حذف کنیم ، ما داریم بحث می کنیم که اصل ماده را حذف کنیم یا نه ، شما اگر روی اصل ماده … توکلی –
اصل ماده به اصل 168 نمیخواند ، اصل 34 هم خودش دادخوااهی را حق مسلم هر فرد میداند . ( همهمه نمایندگان ) رئیس – شما رای ندهید . این اخطار نیست . موسوی خوئینی ها – آقای هاشمی این اخطار است . صدر حاج سید جوادی – اخطار قانون اساسی دارم . رئیس -  حذف ماده مطرح است .  حاج سید جوادی – بسم الله الرحمن الرحیم ، ملاحظه بفرمائید . اصل سی وچهارم – دادخواهی حق مسلم هر فرد است وهر کس می تواند بمنظور دادخواهی به دادگاههای صالح رجوع نماید . همه افراد ملت حق ندارند این گونه دادگاهها را در دسترس داشته باشند وهیچکس رانمیتوان از دادگاهی که بموجب قانون حق مراجعه به آنرا دارد منع کرد . بنابراین اگر این ماده  را حذف کنیم ، حق مراجعه گروهها وشکایت گروهها را مسدود کرده ایم واین بر خلاف قانون اساسی است . رئیس – خیر ، ما اگر یک قانون بگذاریم ، بگوئیم که حق ندارند مراجعه کنند ،
آنها را منع کرده ایم . اگر اینرا حذف کنیم آنها طبق قانون اساسی میتوانند مراجعه کنند . یکی از نمایندگان – این اخطار قانون نیست . رئیس – این اصلا هیچ اخطار قانونی نیست . 180 نفر حاضر در جلسه هستند . پیشنهاد حذف ماده 14 مطرح است ." ماده 14 " یکبار خوانده بشود . منشی –
" ماده 14 " – مرجع رسیدگی به شکایات گروهها از کمیسیون موضوع ماده 11 محاکم دادگستری با رعایت " اصل 168 " قانون اساسی می باشد
ورای صادره قطعی است . رئیس – کسانیکه با پیشنهاد حذف " ماده 14 " موافق هستند قیام فرمایند . ( 23 نفر ایستادند ) تصویب نشد . الویری –
من پیشنهاد حذف یک قسمتش را دارم . رئیس – بفرمائید . الویری – توجه کنید ، در قسمت آخرش ما داریم محاکم دادگستری با رعایت " اصل 168 " قانون اساسی . بعضی از نمایندگان این اشکال را کردنند که ممکن است این شکایت ، یک شکایت سیاسی نباشد فرض کنید بترتیب پرونده ها را رسیدگی نکردند ، یا یک اشکالی دیگری غیر سیاسی ، چرا ما اینجا الزام کردیم با رعایت " اصل 168 " قانون اساسی ، در حالیکه رعایت آن برای جرائم سیاسی است . رئیس – شما پیشنهاد خودتان را پس بگیرید . رعایت اگر نبود ، خوب ، نمیکنند . الویری – بنابراین گذاشتن این قید ضروری نیست ، ولی اگر حذف بکنیم ، دو صورت پیدا می کند : اگر جرم سیاسی بود ، خود بخود باید " اصل 168 " رعایت بشود . اگر جرم سیاسی نبود ، بنابراین در محاکم دادگستری رسیدگی میشود وپیشنهاد به این صورت در میآید . " مرجع رسیدگی به شکایات گروهها از کمیسیون موضوع ماده 11 محاکم دادگستری است ورای صادره قطعی است ". اگر جرم سیاسی بود ، خودبخود با رعایت " اصل 168 " خواهد شد . منشی – مخالف چه کسی است ؟
( محلاتی – من مخالفم ) آقای محلاتی بعنوان مخالف صحبت بفرمائید . محلاتی – بسم الله الرحمن الرحیم ، ببینید آقا ، همه دعواها در این احزاب وگروهها مسائل سیاسی است ، این دیگر نه ما باید خودتان را گول بزنیم ، نه دیگران
را ، هیچوقت گروهها واحزاب دعوائی که با کمیسیون " ماده 11 " دارند نه قسمتهای دیگر ، غیر سیاسی نیست . یکوقت ممکن است بین هزار تا هم در یک موردی دعوا سرمال باشد ، یا تقدم وتاخر باشد ، بنابراین ، این مساله مسائل سیاسی است . اگر اینجا را ما جرائم سیاسی نگوئیم ، اصلا با رعایت اصل " 168 " ، یک اصلی است که مطالعه شده ودرست هم است . منشی – آقای توکلی بفرمائید . توکلی – آقای خامنه ای میفرمایند حق تان را به من بدهید ومن حقم را به آقای خامنه ای دادم . منشی – آقای خامنه ای موافق ، بفرمائید . محمد خامنه ای – اصل فلسفه این ماده ، ( حالا آقایان یا توجه داشته اند یا نداشته اند ) در این مواقع برای این است که بر اثراعمال نظر ورای یک کمیسیون تضییع حقی نشود . طبق اصل 34 برای احقاق حق همیشه راهی قائل شده اند وهر کسی که احساس کند حقی از او تضییع شده به دادگاه مراجعه می کند ، غیرازموارد جرائم وشکایات ، این به این منظور نیست که این گروهی که به آنها پروانه نداده اند ، اینها جرم سیاسی دارند یا ندارند . اصلا به این دو مقوله مربوط نیست ، مساله این است که من گروه حق دریافت پروانه داشته ام واین کمیسیون  به اشتباه یا به عمد این حق را از من سلب کرده است . اصل مراجعه به دادگاه برای احرازحق است و شکایت از تضییع حق است ، نه جرم و جرم سیاسی . اصل 167 ناظر به جرائم سیاسی است وکسی که متهم به جرم سیاسی است . جرائم سیاسی هم تعریف شده اند واگر تعریف هم نشده اند ، مصادقیش روشن است ، از قبیل چیزهائی است که ما گاهی ضد انقلاب می نامیم . بنابراین این قید " 168 " نه فقط منظور اصلی این ماده را تامین نمی کند ، بلکه یک تعارض وتناقضی در یک ماده است ، دو مفهوم نا متجانس را در کنار هم گذاشته اند ، من با حذف این موافقم . رئیس – بسیار خوب ، آقای زواره ای بفرمایند . زواره ای (معاون وزارت کشور) – فکر می کنم آقای خامنه ای بطور واضح وآشکار این مطلب را روشن کردند که محکمه ای که براساس " اصل 168 " تشکیل میشود یک
محکمه جزائی است ورسیدگی به یک جرم میخواهد بکند ، وقتی کمیسیون یک خلاف اداری می کند ، اصلا آن دادگاه نمیتواند رسدگی بکند . آن دادگاه با حضور هیات منصفه چه میخواهد بکند ؟ بنابراین قید این جمله " با رعایت اصل 168 " زائد است با مسائل دیگر معارض است . رئیس – متشکر ، آقای الویری پیشنهادشان را برای رای گیری مشخص کنند . الویری – پیشنهاد این است که . " با رعایت اصل 168 قانون اساسی " حذف بشود ، یعنی جمله به این صورت در می آید . " مرجع رسیدگی به شکایات گروهها از کمیسیون موضوع ماده 11 محاکم دادگستری است و رای صادره قطعی است " . رئیس – رئیس – کسانیکه با این پیشنهاد حذف موافقند ، قیام بفرمایند . ( 59 نفر ایستادند ) تصویب نشد . برای اصل ماده رای میگیریم . " ماده 14 " برای رای گیری خوانده شود . منشی – " مرجع رسیدگی به شکایات گروهها از کمیسیون موضوع ماده 11 محاکم دادگستری با رعایت اصل 168 قانون اساسی می باشد رای صادره قطعی است . رئیس – 182 نفر حاضرند ، کسانیکه با ماده 14 که قرائت شد موافق هستند قیام بفرمایند. ( 105  نفر ایستادند ) تصویت شد . ماده بعدی را بخوانید . منشی –ماده 16 – "هر گونه تغییری در هیات رهبریز ، مرامنا مه و اساسنامه گروهها باید به کمیسیون موضوع ماده 11 ، اعلام و توسط آن مورد رسیدگی قرار گیرد" . تبصره الف – چنانچه تغییرات اعلام شده موضوع موضوع ماده 16 موجب مغایرت اساسنامه و یا مرامنامه گروه با ماده 15 بشود یا بعضی از اعضای هیات رهبری مشمول ماده 8 گردد ، کمیسیون ماده 11 پروانه گروه را توقیف خواهد نمود . تبصره "ب" – ظرف یکماه از تاریخ ابلاغ توقیف ویا اعلام آن در یکی از روزنامه های کثیر النتشار ، گروهی که پروانه او توقیف شده است میتواند به دادگاه شکایت کند . دادگاه ظرف 3 ماه رسیدگی نموده ، رای قطعی صادر خواهد نمود . منشی – آقای قره باغ پیشنهاد حذف داده بودند . ( قره باغ – پس میگیرم ) پس گرفتند . رئیس – ایشان پس گرفتند ، بنابراین اگر پیشنهادی هست مطرح بشود . خواهش
می کنیم اگر پیشنهادها بی اهمیت است صرفنظرکنید که ما بتوانیم فردا به بودجه برسیم .
منشی – آقای بیات ( بیات – نظر من تامین شده است ) آقای یونس محمدی ( اظهاری نشد ) آقای شبستری ( اظهاری نشد ) آقای علم الهدائی – پس گرفتم .) رئیس – پس اصل ماده به رای گذاشته میشود . صباغیان – هر گونه تغییر در هیات رهبری وغیره در اینجا باید به کمیسیون ماده 11 ،
اعلام شود ولی در تبصره یک ماده شش باید به اطلاع وزارت کشور برسد . معادیخواه – این تغییرات است وآن اصل است . رئیس – ایشان می گویند این تغییرات است وآن اصل است که به وزارت کشور می دهند وبا هم فرق دارد . صباغیان – در تبصره یک ماده شش هم نوشته است " و تغییرات بعدی آنها را باطلاع وزارت کشور برسانند " . معادیخواه – این کمیسیون در وزارت کشور مستقر است . رئیس – اعتراض آقای صباغیان بجاست ، یعنی آنجا گفته به وزارت کشور ارجاع میشود ، اینجا می گوید به کمیسیون . منشی ( الویری ) – این فرقی نمی کند آقای هاشمی ، چون وزارت کشور هم باید به کمیسیون بدهد . رئیس – تغییرات بعدی را باید به کمیسیون بدهد . خوب ، وزارت کشور هم با این توضیح به کمیسیون می دهد . لطفا ماده را بخوانید . منشی – ماده 16 – " هر گونه تغییری در هیات رهبری ، مرامنامه واساسنامه گروهها باید به کمیسیون ماده 11 ، اعلام وتوسط آن مورد رسیدگی قرار گیرد . تبصره " الف " – چنانکه تغییرات اعلام شده موضوع ماده 16 موجب مغایرت اساسنامه ویا مرامنامه گروه با ماده 15 بشود یا بعضی از اعضای هیات رهبری مشمول ماده 8 گردد ، کمیسیون ماده 11 پروانه گروه را توقیف خواهد نمود . تبصره " ب " – ظرف یکماه از تاریخ ابلاغ توقیف ویا اعلام آن در یکی از روزنامه های کثیرالنتشار ، گروهی که پروانه آن توقیف شده است می تواند به دادگاه شکایت کند . دادگاه ظرف 3 ماه رسیدگی نموده ، رای قطعی صادر خواهد نمود . رئیس – اصل ماده را به رای می گذاریم . /181 نفر در جلسه حاضرند . کسانی که با اصل ماده وتبصره هایش موافق هستند قیام بفرمایند . ( 126 نفر ایستادند )
تصویب شد . منشی – ماده 20 – " جرائم وتخلفات موضوع این قانون از مصادیق جرم سیاسی محسوب شده وبا رعایت اصل 168 قانون اساسی مورد رسیدگی قرارمیگیرد ". پیشنهاد حذف از آقای انصاری است . رئیس – ببینید اگر هنوز پیشنهاد زیاد است ، آقای آیت هم میگویند که پیشنهاد ماده الحاقی دارند، امروز ظاهرا نمی رسیم ، باید برای فردا بگذاریم . منشی ( الویری ) – آقای هاشمی ، نیم ساعت دیگر وقت راتمدید کنید . 5 – پایان جلسه وتاریخ تشکیل ودستور جلسه آینده رئیس – اگر بنا است تمدید کنیم ، باید نیم ساعت تمدید شود والا با این وقت کم نمی شود . ( همهمه نمایندگان ) من الان جلسه را ختم می کنم ، چون بانیم ساعت وقت هم نمی شود وناقص از آب در میآید . اسامی غائبین را بخوانند تا جلسه را ختم بکنیم . منشی – بسم الله الرحمن الرحیم ، جلسه روز چهارشنبه امروز مورخ 17/4/60 غائبین غیرموجه : آقایان احمد غضنفرپور از لنجان ، حسن لاهوتی از رشت ، سلامتیان از اصفهان ، علی گلزاده غفوری از تهران و تاخیرها براساس 15/8 دقیقه همچنان در لیست یادداشت میشود . رئیس – فرداساعت 8 صبح جلسه است واولین موضوع جلسه ادامه بحث طرح احزاب است وبعد بحث بودجه خواهیم داشت . جلسه ختم میشود . ( در ساعت 05/12 جلسه ختم شد ) رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 232 )
  •  دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۶۰
  •  
  •  

232.jpeg

جلسه دویست وسی ودوم 11 آبانماه 1360 هجری شمسی بسمه تعالی 5 محرم 1401 هجری قمری مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روزدوشنبه یازدهم آبانماه 1360 فهرست مندرجات 1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید . 2-بیانات قبل از دستور خانم طالقانی و آقایان برومند ، هرایت، رشیدیان. 3- تذکرات نمایندگان بوسیله آقای رئیس. 4- تصویب قانون راجع به افسران شهربانی جمهوری اسلامی ایران ، درجه داران افراد،همردیفان آنان که د رعملیات مربوط به خنثی سازی انواع بمب به شهادت میرسند . 5- تصویب قانون راجع به تکمیل ونحوه استفاده شهرکها و مجتمع های ساختمانی نیمه تمام متوقف . 6- تصویب تفویض اختیار به کمیسیون قضائی جهت بررسی و تصویب لایحه راجع به الحاق یک تبصره به لایحه قانونی مربوط به ضبط اسکناسهائی که بطور قانونی وارد کشور میشود مصوب 17/2/59 شورای انقلاب. 7- مسکوت گذاشتن گزارش کمیسیون امور داخلی در خصوص مراسله شماره 102151-12571 ب و ج مورخ 5/6/1360 سرپرست بنیاد جنگ زدگان . 8- اعلام و صول نامه آقای وزیر ارشاد اسلامی راجع به تفسیر ردیف 127515 قسمت چهارم قانون بودجه سال 1360 . 9- اعلام وصول نامه آقای نخست وزیر به مجلس در مورد معرفی کابینه . 10- پایان جلسه و زمان تشکیل جلسه بعد و دستور آن . جلسه سعت هشت و سی دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد 1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید . رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم . با حضور 186 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود . منشی- بسم الله الرحمن الرحیم – دستور جلسه دویست و سی و دوم روز دوشنبه یازدهم آبانماه 1360 هجری مطابق با پنجم محرم الحرام 1402 هجری قمری . 1- تلاوت کلام الله مجید . 2- نطقهای قبل از دستور . 3- گزارش شور اول کمیسیونهای امور داخلی و امو ردفاعی در خصوص لایحه راجع به حمایت از پرسنلی که د راه انجام وظیفه به علت شرکت و مباشرت د رخنثی سازی موادمنفجره جان خود را از دست داده و به درجه شهادت نایل میگردند. 4- گزارش شور دوم کمیسیون مسکن و شهر سازی در خصوص لایحه راجع به تکمیل و نحوه استفاده شهرکها و مجتمع های ساختمانی نیمه تمام متوقف . 5- تفویض اختیار به کمیسیون قضائی جهت بررسی و تصویب لایحه راجع به الحاق یک تبصره به لایحه قانونی مربوط به ضبط اسکناسهائی که بطور غیر قانونی وارد کشور میشوند مصوب 17/2/1359 شورای انقلاب طبق اصل 85 قانون اساسی برای مدت چهار سال . 6- قرائت مراسله شماره 5577مورخ 5/8/1360 آقای وزیر ارشاد اسلامی راجع به تفسیر ردیف 127515 قسمت چهارم قانون بودجه سال 1360 در خصوص نهضت سواد آموزی . 7- گزارش کمیسیون امو رداخلی در خصوص تفسیر بند (ب) مادة 3 قانون بنیاد امور جنگ زدگان . 8- گزارش کمیسیون بهداری و بهزیستی در خصوص تفسیر تبصره مادة 1 قانون اصلاح خدمت خارج از مرکز پزشکان و دندانپزشکان و داروسازان مصوب 4/3/1360. 9- گزارش کمیسیون مسکن و شهرساز ی درخصوص تفسیر شمول بیست و درصد تقلیل اجاره بها موضوع ماده واحده تقلیل اجاره بهای واحدهای مسکونی مصوب 7/8/1358 شورای انقلاب اسلامی به اماکن استیجاری ادارات دولتی . 10-سؤال آقای اسماعیل فدائی از آقای وزیر کشور در خصوص مسائل منطقه سروند . 11-تفویض اختیار به کمیسیون مشترک امور قضائی و امور اقتصادی ودارائی جهت بررسی و تصویب لایحه راجع به اصلاح بند ‹‹ج›› لایحه قانونی تجدید نظر در اختیارات کمیته موضوع تبصرة18 قانون بودجه سال 1358 و چگونگی ادامة‌فعالیت مدیران تصفیة دستگاههائی که منحل شده اند طبق اصل هشتاد و پنجم قانون اساسی برای مدت سه سال . 12-تفویض اختیار به کیمسیون های مشترک قضائی ، نیرو ،پست و تلگراف و تلفن و راه و ترابری جهت بررسی و تصویب لایحه راجع به تکلیف حمل و نقل و مبادلة‌ محمولات و مرسولات پستی وزارت پست و تلگراف و تلفن توسط مؤسسات و شرکتهای حمل و نقل بار و مسافر طبق اصل هشتاد و پنجم قانون اساسی بمدت سه سال . 13-تفویض اختیار به کمیسیون مشترک داخلی و مسکن و شهرسازی جهت بررسی و تصویب لایحه واگذاری صد دستگاه خانة سازمانی واقع در شهرک شوش، سهمیه ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران طبق اصل هشتاد و پنجم قانون اساسی برای مدت سه سال . 14-تقدیم گزارش فعالیت 6 ماهة اول سال 1360 کمیسیون اصل 90 به مجلس شورای اسلامی . 15-سؤال آقای محمد امین سازکار نژاد از آقای وزیر کشور در خصوص علت درگیری در روستای هوزرو حمله یاغیان مسلح به منطقه قیرو کارزین فارس . و اقداماتی که برای سر کوبی صورت گرفته است و تعقیب قاتلان سه تن از برادران روستا . 17- ال=اعلام اسامی غائبین ودیر آمدگان . 18- اعلام ختم جلسه و تاریخ و برنامة جلسه بعد . رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید . اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم ‹‹ووهبنانه اسحق ویعقوب نافله وکلا جعلنا صالحین وجعلنا هم ائمه یهدون بامرنا واوحینا الیهم الخیرات و اقام الصلوه وایتاءالزکوه وکانوالنا عابدین .ولوطاً آتیناه حکماً و علماً ونجیبناه من القربه التی کانت تعمل الخبائت انهم کانوا قوم سوء فاسقین . وادخلناه فی رحمتنا انه من الصالحین .ونوحاً اذنادی من قبل فاستجبنا له فنجینا له من الکرب العظیم .ونصرناه من القوم الذین کذبوا بایاتناانهم کانوا سوء فاغرقنا هم اجمعین .›› (صدق الله اعلی العظیم – حضار صلوات فرستادند) ‹‹از آیه 72 الی آیه 78 سوره الانبیاء›› 2- بیانات قبل از دستور خانم اعظم طالقانی وآقایان: برومند ، هراتی، رشیدیان. رئیس- از سخنرانان قبل از دستور آقای سید جوادی وقتشان را به سه نفر داده اند به خانم طالقانی . آقای برومند .وآقای هراتی ،نفری 5 دقیقه وقت دارید اگر هر یک از افراد وقت دیگری را بگیرند. ازوقت بعدی کم میکنیم ، خودتان ملاحظه همدیگر را داشته باشید بفرمائید خانم طالقانی . اعظم طالقانی – بسم الله الرحمن الرحیم . السلام علیک یا ابا عبدالله اشهد انک قداقمت الصلوه وآتیت الزکوه وامرت بالمعروف و نهیت عن المنکر . مطلب اولی که میخواستم عرض کنم در رابطه با آن لایحه یاگزارشی بود که از کمیسیون قضائی در ارتباط با مستاجرین کهتمدیدنشد مهلت تخلیه خانه ها در مجلس بعد از آن . مرتباًکسانی که مراجعه میکنند از افراد محروم وکسانی که یک اطاق اجاره کرده اند و تحت فشار قرار گرفته اند برای تخلیه منزلها.میخواستم تقاضا کنم اگر میشود یک تبصره ای ما حداقل اضافه کنیم به اینکه دادگاه موظف است بررسی کند اگر کسی که حکم تخلیه اش را میخواهند صادر کنند در شرایط سختی قرار دارد مهلتش تمدید بشود این تبصره اضافه بوشد . دوم مطلبی است که دربارة‌خانواده است ، ما میدانیم که اساس جامعه را خانواده تشکیل میدهد وخانواده هم از سه عنصر زن و مرد و فرزند است که عنصر اصلی ام ، ریشه ، یا مادر است ،اگر به این رسیشه نرسیم ، تغذیه اش نکنیم و محافظتش نکنیم در نتیجه ساقه وگل ومیوه بین میرود به درد نمی خورد در نتیجه یک جامعه ای به فساد کشیده میشود، یک جامعه ای مسائلی ومشکلاتش زیاد میشود. در رابطه باحل این مشکل دو راه داریم یکی کوتاه مدت ، تصویب قوانینی که بتواند تا حدودی جلو مظالم را بگیرد و حق این خانواده ها چه مرد ، چه زن ، چه فرزند فرق نم یکند داده بشود بالاخص زنها، د رمرحلة بعد، مرحلة تربیت و سازندگی است که مدت زمان زیادی میخواهد که بتواند در واقع این مشکلات را برطرف کند. این دراز مدت عمل کردن و آگاهی دادن با رسانه‌های گروهی و نشریات است که اگر هم رسانه ها ی گروهی تا بحال مططالبی را مطرح کردند مقطعی بوده . من خودم اکثراً برنامه های رادیو رابخصوص گوش میدهم دربارة خانواده ببینیم چه مسائلی مطرح میشود . من ندیدهام تابحال حقیقتاً مسائل فرض بکنید ازدواج و طلاق و متعه و با مسائل نفقی بصورتی که اسلام که با موازینی که دارد طرح کرده باشد بطور گسترده مطرح بشود در رادیو و تلویزیون ، در نشریات هم توجه بیشتری بکنند . بعد از ازدواج ، بعد از اینکه ازدواج می کند، بعد از 20 سال میخواهند اورا طلاق بدهند، این بعد از آن کجا میخواهید برود؟ چه جور میخواهد اداره بشود؟ امکاناتش چیست ؟ دادگاههای مدنی خاص . خوشبختانه در تهران یک مقداری توجه به این مساله شده و دارند انجام میدهند ولی ناهماهنگ است ، با تصویب قوانین متواند این هماهنگی در سراسر کشور بوجود بیاید بطور که از شهرستانها الان مراجعه میکنند به تهران برای حل اینمساله و گرفتاری هائی که دراین رابطه دارند. بعد مساله ولی قهری است که وقتی صلاحیت ندارد چه مشکلاتی بوجود آورده .مساله اجرای اصل 21 قانوناساسی است ، بخصوص بند 3و4و5 آن تسهیلاتی کهجهت خانمهائی که در خارج از منزل کارمیکنند اگر بتوانیم یک برنامه ای ، یک قانونی تصویب بکنیم که زنهائی کهخارج از منزل کا رمیکنند و فرزند دارند نیمه وقت کار بکنند این به نفع آینده وجامعه آیندة‌ما است . مساله بعد مسأله ای است که از ورزی که این لایحه کاخ ها آمده بهمجلس برای من این سؤال طرح است چرا فقط دوکاخ مطرح است ؟ ما در جزیره کیش در نوشهر در کرج ،حداقل کاخهائی داریم که در آنها کلی وسائل هست که آنهاهم باید حفظ بشود پس آن کاخها هم باید ضمیمه بشود به این دوکاخی که اینجا مطرح شده است . یک بازدیدی تقریباً تقریباً دو هفته پیش ما از اهواز داشتیم (رئیس- یک دقیقه وقت دارید) که به یک اردوگاهی که حدود 3 هزار نفر جمعیت داشت سرزدیم در شرایط بسیار بدی بودند، مننمیدانم این خبر نامه هائی که بنیاد جنگ زده ها برای ما میفرستد چطور این سه هزار نفری که الان حدود یکسال است آ“جا هستند حتی از نظر آب در مضیقه هستند چه کسی باید به آنها برسد؟ چه جوری است وچه ارتباطی است بین این خبر نامه ها و گزارش هائی کهمیاید وآنیزی که ما آنجا می بینیم ؟ امیدورایم بنیاد جنگ زدهها به وضع اساسی تری به وضع این مردم برسد . بعد مسأله گمرک فرودگاه است که ماخواهش میکنیم آنجا ر از عناصر کثیف و کسانی که سالهای گذشته در آ“جا هر چه توانسته اند اختلاس کرده اند ومسائلی را بوجود آورده اند از فرودگاه از گمرک بالاخص پاک بشوند ومحیط سالمی بشود . بعد لیسانسیه ها یمامائی هستند که اینها تقاضا میکنند بتوانند ادامة‌تحصیل بدهند و در این رشته که ادامه میدهند فوق بهداشت وکودک که اگر اامکاناتی از طرف وزیر بهداری ووزارت علوم فراهم بشود و ادامه تحصیل بدهند به نفع جامعه خواهد بود و ما از این جهت هم خیلی کمبود داریم السلام علیکم و رحمت الله و برکاته . رئیس- آقای برومند بفرمائید . برومند- بسم الله الرحمن الرحیم . درود بی پایان نثا رارواح مقدس شهدای کربلا و گلگون کفنان انقلاب اسلامی ایران و سلام به عموم رزمندگان جبهه های حق علیه باطل . ضمن تشکر از برادر گرامی جناب آقای صدر که دقایقی از وقت خود را به این جانب دادند. مطالبی را به اختصار به سمع مجلس محترم میرسانم . نخست تسلیت و تذکاری است به شاه حسین اردلی و حکام مرتجع منطقه و سپس طرح چند پیشنهاد.شاه حسین با تمام وابستگی و استان بوسی اش سرانجام مزد و پاداش خویش رامانند شاه معدوم خواهد گرفت بااین تفاوت که آمریکا به جای ملت اردن سرزمین فلسطینی هااست به جای دیگر و برای اسرائیل فرق نم یکند که شاه حسین در رأس کار باشد یا یاسر عرفات .این مطلب اگر مژده نگون بختی شاه حسین نباشدذ الاقل تهدیدی است برای پذیرش مثلث شوم کمپ دیوید و قدمی فلسطین گول این ترفند جدید شیطان بزرگ و فرزندا نامشروعش اسرائیل راخورده و از مبارزه و تعقیب هدف اصل یخویش که رهائی سرزمین مقدس قدس است باز ایستد . رهبران فلسطین بدانند که هر نوع مصالحه با اشغالگران قدس خیانتی است به جهان اسلام از این رو باید آتش مبارزه را ان شا ء الله با نابودی حکتم مزدور منطقه و وحدت مسلمان ایران درخط مقدم غاصبین سرزمین قدس گشوده شود و بدانند که ملت مسلمان ایران در خط مقدم چنین جبهه ای مبارزه خواهند کرد . شاه و مبتلا است ساقط شدند . صدام همدر شرف سقوط است شاه حسین تیز بدین درد مبتلا است چه خوب است که دیگر سران مرتجع منطقه و نوکران بی مزد اجنبی به خود آیند وقبل از فرا رسیدن مرگ سیاسی خویش روی به سوی ملت کنند و بدانند که آمریکای جنایتکار یاور میگیرد و سپس چون استیجاء رهای سازد ، امریکای خون آشام که قرار داد ننگین کمپ دیوید را در حالت رکورد و شکست میدید و بعضی ا زمرتجعین منطقه از بیم غضب ملتهای خویش رسماً بدان نم یپیوستند به نیرنگی تازه دست زد و این بار مصلحت بر آن دید که از زبان خود رهبران عرب بیانمطلب و طرح پیشنهاد کند . لذا دیدیم که شاهزاده فهد تئوریسین از آب در آمد و دکترین اوتحسین غرب را برانگیخت و به این نابغه عرب همة جهان استکبار آفرین گفت و قطعاً در سال جاری مسیحی نیز برنده جایزه صلح نوبل خواهد شد.اما چند پیشنهاد ،1- نظر به اینکه مجلس شورا یاسلامی در حا لحاضر فرصت بررسی مجموعاً قوانینگذشته را ندارد لذا از وزارتخانه ها سازمانها و مؤسسات دولتی تقاضا می شود با بررسی قوانین و مقررات مربوط بهخود آنچه را که ضرورت موجود وشرع مقدس اسلام سازگار نم بینند به کمیسیون های مختلف مجلس و یاهیأت دولت گززارش نمایند تا نسبت به رد و اصلاح آنها اقدام قانونی صورت گیرد . 2- چون لایحه شوراها مفصل است و طرح و بررسی آن در مجلس به درازا خواهد کشید از طرفی دخالت دادن افراد در کارها و امور جاری ضروری و به صلاح مملکت است، لذا پیشنهد می شود که بهموجب اصل 854 قانون اساسی تصویب این لایحه برای مدت یکی ، دو سال بهکمیسیون واگذار شود . 3- بیشتر کالاهای وارداتی از گمرکات جنوب و شمال به تهران میاید ، سپس اقدام به توزیع ان میشود، این امر علاوه بر تأخیر درامر تخلیه بنادر و موجب پرداخت کرایه مضاعف مالا موجب گرانی کالا میگردد ، لذا ضرورت دارد با تقسیم بندی و تعیین سهمیه هراستان ،کالا ها مستقیما به صورت مقصد بارگیری وحمل شود . 4- دفاتر هیأت مدیره اغلب شرکتها و کارخانه های کشور درتهران است ، به منظور اعمال مدیریت صحیح و بیشتر پیشنهاد میشود تا این دفاتر به شهرستانها منتقل شوند . متشکرم . رئیس- متشکر ،آقای هراتی . هراتی – بسم الله الرحمن الرحیم . السلام علیک یا ثارالله ، ذد رهنگامة‌حماسة خون و پیام تفاله های شیطان د رمقابل ریگان دمی تکان داده و در برابر کاخ سفید به خاک افتادند و برای سومین بار با گلوله های امریکائی کارگری از تبار پا برهنگان رادر سبزوار سربداران به خاک و خون کشیدند. آری کساانیکه دیروز به شعار خلق میپرداختند ، امروز به شکار خلق و عجیب ایننکته که اینان که سنگ کارگران را به سینه میزدند، امروز تیرهای مسموم و زهر آگین شان کارگران رنج دیده و مردم و انقلابی ما را نشانه میرود . اولین بار کارگری مسگر ، ئومین بار کارگری نقاش و این بار کارگری رنج بدن کارگر همتای خون شهید است›› این چنین بسته ای را که پیامبر بوسد د رجامعه قطع میکنند؟ با قدری تأمل به سادیگ حل می شود چرا که د رنهضت هایاصیل تمام پیامبران تاریخ تنها این پابرهنگان و شکم گرسنگان و محرومان بوده اند که جان برکف و شهادتین برزبان پروانه پیرامون شمع وجود رهبران انقلابی خو می چرخیده اند . آری اینان با ترورها یکور و اندیشه هیا تاریک و تلاش های مذبوخانه شان میخواهند مستضعفان و مناففقان و قداره بندان تاریخ موفق شدند فروغ جاودانة اسلام را خاموش سازند ، اینان نیز موفق خواهند شد. و بدانند که طنین هر گلوله آمریکائی ما را مقاوم تر، پرتوان تر و منسجم تر در مسیر تداوم انقلاب به حرکت و خروش در میاورند ولی برای اربابن آنان صاعقه ای است که بر کاخ سیاه واشنگتن فرود میاید و منطق داس و چکش را به زیر میکشند و امت ما در این ترورها هر فریادی که برمیاورد. هر مشتی که گره میکند هر شعله خشمی ککه از سینه اش زبانه میکشد و هر قطره اشکی که بر چهره اش فرو می غلطد نهال مرگ بر استکبار جهانی به سرکردگی آ‚ریکا را جوانه میزند تاحکومت عدل جهانی امام زمان مهدی موعود را ثمر دهد و نیز آمریکا باید ایننکته را نیک بداند که اگر به خیال خام و شوم خویش که به گفته اماممان هیچ غلطی نم یتواند بکند چنانچه همة ما را قطعه قطعه کند و تنها یکنفر از ما بماند( رئیس- یک دقیقه از وقتتان مانده است ) آن فرد با فریاد الله اکبر و خمینی رهبر ( نمایندگان سه مرتبه صلوات فرستادند)مجداله در تدارک جنگ با آمریکا لحظه ای درنگ را جایز نخواهد دانست به ایمد پیروزی نهائی مستضعفان بر مستکبران و حاکمیت اسلام . رئیس- متشکر . سخنران بعدی . منشی- آقای رشیدیان نمایندة مردم آبادان . رشیدیان – بسم الله الرحمن الرحیم . السلام علی الحسین وعلی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین .وقتی بچه بودم این گویندگان مذهبی روضه خوانها و بععضی هیاشان که لطیف تر و دقیق تر صحبت میکردند به آیه ای دربارة داستان ابراهیم که میرسیدند بیان میکردند ‹‹وفد یناه بذبح عظیم ››، من از همان همان بچگی فکر میکردمم که این تعبیر لطیف را چگونه بیان میکنند؟ یعنی برایمن یک مساله بود که اسماعیل رابه قربانگاه میاورند و بعد خداوند میفرماید : ‹‹ وفدیناه بذبح عظیم›› و این گویندگان میگفتند ‹‹ و فدیناه بذبح عظیم ›› حسین بن علی است.. قبل از انقلاب هم دربارة این در کلاس و مجامع عمومی خیلی صحبت کرده ام ، اما هیچگاه مثل امروز این جمله را نمی فهمیدم و آیندگان بهتر خواهند فهمید که انقلاب خون میخواهد نه هر خونی ،خون پاک انسانهای پاک و رشیدی مثل حسین بن علی که در دامان فاطمه علیهاالسلام پرورش یافته باشند و امروز ما این خون را می بینیم که انقلاب ما را جنبة جهانی به خود داده است مردم مصر متأثر از اسلام،متأثر از انقلاب حسن بن علی قیام کرده اند یک بررسی اجمالی در نهضت و حرکت مردم مصر و سودان و منطقه نشان می دهد که خون حسین که انقلاب اسلامی ایران را بوجود آورد،چه حرکت عمیقی را در دنیا و در مصر و سودان و همة منطقه بوجود آورده است؟ آمریکائی که در دادن اسلحه به کشورهای منطقه مخصوصاً مصر ،این همه دقت میکرد و خسیس بود و امساک میکرد دیدیم که با حرکت نیرومند اسلامی التکبیر والهجره بقدری دست پاچه شد ،با عجله و دست وپا چگی بهترین سلاحها و مدرنترین سلاحها را علی رغم همة هشدارها و نصایح اسرائیل که در گذشته نسبت به دادن اسلحه به کشورهای عربی و آمریکا میداد،آواکس و سایر سلاحهای مدرن را به مصر داد.این نتیجه حرکت اسلامی عمیق مردم مصر است،اگر این حرکت ملی بود، اگر این حرکت قومی بود.اگر این حرکت در چهار چوب مرزهای مصر بود و متکی به خواستهای یک قوم بود. اگر این حرکت در چها ر چوب مزهای مصر بود و متکی به خواستهای یک قوم در یک زمان و یک مکان بود،دشمن این همه دستپاچه نمی شد.و می بینیم که بلافاصله حسنی مبارک (آن ساداتی که میگفت مادر کشورهای لیبی ،سودان ،چاد و دیگر کشورهای آفریقائی و آسیائی دخالت می کنیم و حرف داریم و ظر دایمم) بلافاصله پس از حرکت انقلاب اسلامی در مصر می گوید ما هیچ مسا له ای ندارمی ، با همة همسایگان حاضر به صلح هستیم و تنها مساله ما مبارزه با حرکت اسلامی است . حرکتی که ئر مصر اینجاد شده اینطور دشمن را دسپاچه میکند که حتی یک جائی . یک نقطه ای برای دفاع در آیندة نزدیک برای خودشان رانمی گذارد . میگویند هر حرکتی وو هر گروهی مستواند فعالیت و مبارزه کند مگر مسلکانها برادران مسامانان دنیا ،برادران فلسطیین ! اینها از لااله الا الله میترسند، اینها از الله اکبر میترسند پادشاه عربستان اگر واقعا دست پروردة آمریکا نیست، و به اشارة او کار نمی کند چرااز شعار الله اکبر که هزار و چهارصد واندی بر او میگذرد . وحشت میکند؟ اینها از اراده ملتها مبتنی برایمان و بر اسلام وحشت دارند. انعکس اما م را که پاره می کند، یعنی عکس اسلام را یمخواهند پاره کنند. اسلام بدلیو آمریکائی را که به مردم عرضه کرده اند وقتی اسلام اصلی وواقعی راه می بینند وحشت می کنند . آمریکا از این اسلام وحشت دارد و هم چنین همسایگان ما که سالهای سال اینها شعار حمایت از محرومان و زحمتکشان می دادند، اینها هم علیه ما دارند تدارک می بینندو چرا نیروهای خود را در مرزها متمرکز کرده اند؟ از اسلام و از کلمة لااله الا الله وحشت دارند. یک مسأله با این آقایانی که ادای رهبری در پاریس در می آورند . اینها گواینکه می روند تا به لیبرالهای مرده و دفن شده بپیوندند، که هستند اینها تصورشان این است که هر کسی به پاریس رفت رهبر می شود. و من یک مثالی که همیشه می گفتم اینها ادای رهبری در می آورند. این است که دو تا سردار که شما همه داستانش را میدانید با هم جنگ میکردند. یکی لشگر زیادی داشت ،یکی کمتر . آن که لشگر یانش زیادتر بود همیشه شکست میخورد تا بالاخره تسلیم شده و آمد گفت: آقا ما تسلیم هستیم بشرطی که رمز پیروزی و موفقیت خودتان را بگوئید .این گفت رمز پیروزی ما این است که ما سیاست داریم، شما ندارید . گفت سیاست چه باشد؟دستش راگذاشت روی دیوار وگفت بامشتت بزن ! به محض اینکه مشت را ئارد کرد،دستش را برداشت .مشت طرف به دیوار خورد، این آمد به لشگریانش علت شکست را بگوید. گفت: می دانید علت شکست ما چه بوده است؟ گفتند نه گفت ماسیاست نداشتیم . گفتند سیاست چیست ؟دید دیواری نیست دستش را گذاشت روی بینی اش و با مشت محکم وارد کردند و او دستش را برداشت ومعلوم است که عاقبت چه می شود ؟ این آقایان دارند این کار را می کنند خودکشی! و این یک واقعیت است . آقای بنی صدر وآقای رجوی خیال می کنند که پاریس امام را بوجود آورد. نم یدانند که پاریس هیچ آبرذوئی نداشت با آن حرکتهائی که بعد از انقلاب باصطلاح کبیر فرانسه بوجود آورد، امام یک نیمه آبروئی به آنان بخشید . که متأسفانه با دادن میراژها به عراق این آبرو هم رفت.الان ما در جبهه های آبادان ،( برادران بعضی هایتان بوده اید و بسیاری از شما تشریف نیاورده اید .) کاش می آمدید ببینید آنجا که دست تمام ابرقدرتها و نوچه هایشان و شبکه های استعماری دراین تسلیحاتی که عراقی ها از خود بجای گذاشته اند ، وجود دارد. روی یک سلاحی نوشته ، این ساخت روس است . یک سلاحی نوشته این ساخت انگلستان است. یک سلاحی آمریکائی است ، یک سلاحی نوشته ‹‹قنبله المصریه››،این نارنجک مصری است، و اینها همه آنهه هائی هستند که با مردمی می جنگند که مسلح به الله اکبر هستند و حقیقت مسلح به الله اکبر هستند و شما تا به جبهه نروید انسان نم یتواند درک بکند که مسلح به الله اکبر بودن چه معنائی دارد؟ برادران یکه د رشبهای جمعه و لیانی عزاداری و عاشورا یک حالت عرفانی دارند ولی لشکر مقابل ، لشکر یزید به عیش و نوش در این ستگرهائی که از عراقی ها بجا مانده ، همه مجله و عکسهای مکسی. د رسنگرهای ما، برادران ماکه همراه ما بودند دیدند که در این سنگرها چه بود؟ دعا ، تفسیر ،قرآن ، نهج البلاغه ، سجاده ، عبادت، و این آقایانی که دم از حقوق بشر می زنند،این آقایانی که می گویند لیبرال و من لیبرال بودن را دربارة آنها قبول ندارم . یک کلمة کوتاهی است است .اینها بیایند بیمارستانهای ما را ببینند ، ببینند که این دشمن خونخوار به هیچ چیز رحم نمی کند و تابع هیچ نظام ارزشی انسانی و اسلامی نیست . بیمارستانها، مدارس، کودکان ، پیرمردها ، پیرزنان، این بیمارستانهای ما، از برادران معلول وجانباز پر است .کسانی که دست و پا و اعضای خودشان را از دست داده اند . آنها را بروند ببینند وبعد بیایند. اگر واقعاً یک ذره اخلاصی دارند. امابنازم امام را، بنازم امام را علی زمان راکه در جماران نشست و بی آنکه حرکت کند و شمشیر بکشد ، با یک جمله این لیبرالها و طرفداران حقوق بشر را با یک ضربه دونیم ودفن کرد که با این نماز خوانها چه بکنیم ؟؟شما چطور این همه جوانها و نوجوانان را می بینید که در جبه های جنگ زخمی می شوند، کشته می شوند، معلول می شنوند، فداکاری میکنند چشمتان بسته است ؟اما به چهار نفر که سرنخش از اول در دست آمریکا بوده و اتوبوسها را آتش می زنند اما کن عمومی را آتش می زنند و شما باز هم طرفداری از حقوق بشر می کنید . گدام حقوق بشر راه کدام ارزش و نظام و قانون را شما اعمال شما با آن قانون تطبیق نم یکند . یک مساله دیگر این است که مامساله اصلی مان جنگ است و این شعار نیست . بردران !ملت مامساله اصلی اش را جنگ میداند. علامتش این است که از یک طرف پدرانشان در نماز جمعه شرکت میکنند و پسرانشان در جبهة‌ جنگ بداند. ما از وسایل ارتباط جمعی مخصوصاً تلویزیون ورادیو واقعاًآگاه داریم ، چقدر فریاد زدیم آقا این مساله جنگ مهم است .رادیو تلویزیون از لحاظ کمی و کیفی بسیار پائین است. نه در مقایسه با کشورهای دیگر . حتی نهدر مقایسه با انقلاب . د رمقایسه با همین کاری که بطور روزمره و عادی باید انجام بدهند. از لحاظ کمی. منطقه خورستان ونوار ، رزی زیر پوشش نیست . امکانات هم وجود دارد.وسایل رادیوئی فرستنده درخودتهران که هنوز بازنشده و حال آنکه دشمن تبلیغاتش بسیار شدید است . البته تبلیغاتش اثری ندارد. ولی درخارج ازما میخواهند کشورهای خلیج فارس از مامیخواهند که وسایل تبلیغاتی مان را مخصوصاً تلویزیون را قوی تر کنیم .مساله اصلی ما جنگ است .ومن یک سوال از برادران حضرت حجت الاسلام جنتی دارم. این انجمن در سال 41 امام بطور منظم مسلمانها راوارد سیاست کرد و مبارزه کرده اینها امضاء گرفتند که وارد سیاست نشوند .امروز امام فرمود شیطان بزرگ آمریکا ست و آنها ( من نمی گویم که یان مسائل را نشاننگوید و تحلیل نکندو امروز بزرگترین مساله و دشمن اصلی امریکاست ) اینها پرداخته اند به ما رکس و انگلسی که اصلا مرده شده و درعمل انقلاب اسلامی اینها را له کرد، نقش حساسی ندارند. بزرگترین مساله جنگ است و بزرگترین دشمن شیطان بزرگ . امریکا است و این به این معنانیست که ما آن دولتها و ابرقدرتها ئی که با امریکا درمقابله باانقلاب اسلامی رقابت می کنند، فراموش کرده باشیم (رئیس- دو دقیقه دیگر وقت دارید) یک مسأله مساله جنگ ، توصیه به برادران رزمنده ارتشی وسپاه هماهنگی را فراموش نکنید. در زمانی که بنی صدر بود چندین طرح در خوزستان پشت سرهم پیاده شد ودراثر عدم هماهنگی با شکست مواجه شد و ماتلفات فراوانی دادیم .درهر طرحی بیش از 420 کشته و زخمی واین فتح نمایانی که در آبادان بوجود آمد که واقعاً معجزه است ،‌مناز ی بچه 13 ساله پرسیدم که شما واقعا معجزه کردید.گفت ما نکردیم ، امام زمان می آید می کشد وما پاکسازی می کنیم . یک بچه سیزده ساله ،شاید دوازده ساله خدام یداند،اما برادران این هماهنگی نتیجه دخالت اماماست . برادران شورای عالی دفاع! این امام هر وقت در کارهای جنگی دخالت کرده و نظارت مستقیمو دخالت مستقیم کرده ، ما پیروز شده ایم .من الان احساس میکنم که این فرماندهان ،این فرماندهان نظامی و شورای عالی دفاع بیش از هر موقع و هر زمان احتیاج به رهنمودهای مستقیم و دخالتهای مستقیم امام دارند.امام اینها را دعوت کرد و تکلیف به وحدت وحتی طرح داد وپیروز شدند من از برادران میخواهمکهاسنهاهمواره البته اینها خدمت امام میرسند و امام هممطالبی میگویند ولی م فکر میکنم که بعضی هایشان آن توصیه امام را فراموش کرده باشند .مسأله دیگر دولت است. دولت باید قوی باشد، دولتی که ضعیف باشد به درد این ملت نمیخورد. دولت باید نیرومند باشد، کخص.صاً وزارت کشور خودش یک دولت است باید این را تقویت کنیم .وزارت امور خارجه ،این خودش سیاست خارجی و چهرة ایران را وانقلاب اسلامی ایران ار میتواند بدنیا باور گنید هنوز نرسیدیم . هنوز نرسیدیم و در بعضی جاها فجایعی هست که وقت شرح آن نیست . مسأله دیگر ،مسأله جنگ زدگان است . آیا لازم است که ما بگوئیم از برادران جهاد فارس و تهران و قم و سایرین که در آبادان هستند تشکر بکنیم؟ آیا لازم لازم است که بگوئیم ما از ملت ایران . اصلا ما صلاحیت تشکر داریم که از ملت ایران تشکر کنیم که آقا به جنگزدگان رسیدید؟ اصلا به برادران خودشان رسیده اند وظیفه اسلامی شان بوده است . خدا حامی اینها است . همة اینها عیال الله هستند .اعم از آنکه مهاجر بوده اند یاانصار اما یک مساله وقتی ما می گوئیم ‹‹جنگزدگان››برادران مسؤولین !دولت! وقتی که پانزده شانزده نفر نماینده خوزستان وهمه استاندارها و همه فرماندارها روی شخص مسؤول امور بنیاد جنگزدگان حرف دارند . ببینید آقا چه م یگویند؟اگر حرفشان منطقی است . بپذیرید. اگ رمنطقی نیست به دهانشان بزنید . مامی گوئیم آقا این آقا مانع پیشرفت کار شده است . اینها برمیدارند فحش نامه برای نماینده مجلس می فرستند . این حرف شد آقا؟ ما برای خدا حرف می زنیم والله اکبر برای خدا نباشد یک کلمه حرف زدن اصلا ضرورت ندارد. مساله دیگر …(رئیس- وقتتان تمام شد) یک جمله دیگر مانده که این را عرض می کنم مسأله ما، این ملت متکی به خدا است و من اعتقاد دارم که این ملت شعارش هنوز هنوز فرهنگی و سیاسی و اسلامی است یعنی سیاسی است ، اقتصادی نیست. (شعار اولش) ولی بااین وجود فراموش نکنید . که دیگر امام بیاید چه بکند؟ چطوری بگوید؟ بگوید آقا توجه به کوخ نشینان داشته باشید مجلس شورایااسلامی !توجه به این نکته داشته باشند . یک کشوری هستیم کشاورز، قانون اساسی ما را کشاورز می داند ، امام تأکید روی کشاورزی دارد. سرزمینها و ملت ما نشان دهندة یک واقعیت کشاورزی هستند. این مسأله را باید حل کنیم. نقطة‌ضعف به دشمن ندهیم که بگویند اینها نتوانستند مسأله کشاورزی شان راحل بکنند. البته ما هر اشتباهی کردیم . خدا به بهترین وجه اصلاح کرده است .ولی این را باید توجه کنیم به کوخ نشینها،به آن زاغه نشینها،به محرومان و مستضعفان جامعه که اکثریت قاطع هستند و نوددرصد جامعه بیشتر هستند توجه داشته باشیم وبه یاری خدا با این ولایتی که امام به مجلس داده حداکثر حسن استفاده را بنمائیم و در پایان مسؤولین ووزرائی انتخاب کنیم که با نمایندگان ارتباط برادرانه برقرار کنند، نه هر کسی وقتی که به او رأی دادند برود در وزارتخانه اش بخوابد، وقتی تلفن به اومیزنیم یا نامه به او میدهیم اصلا محل نمی گذارد (احسنت ) برادران این را توجه داشته باشید .والسلام علیکم ورحمت الله و برکاته . 3- تذکر چند نفر از نمایندگان بوسیله آقای رئیس رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم ، تذکر چند نفر از نمایندگان را قرائت می کنم. آقای ارومیان نماینده مراغه از 600 نفر از جوانان سلحشور مراغه که عازم جبهه شده اند قدردانی کرده اند . آقای سید حسن تبریزینماینده هشترورد به وزارت نفت و آ‚وزش و پرورش د رمورد احداث جایگاههای سوخت وکمبودهای آموزشی تذکر داده اند . آقای جلالی نماینده نیشاپور بوزارت راه و نیرو در مورد آسفالت راه نیشاپوری به مشهد تذکر داده اند . و تشکر از وزارت نیرو د رمورد احداث سدبار کرده اند . آقای حمیدی از وزارت کشور در مرد توجه به خواست وتذکرات ایشان تشکر نموده اند . 4- تصویب قانون راجع به افسران شهربانی جمهوری اسلامی ایران،درجه داران،افراد،همردیفان آنان که در عملیات مربوط به خنثی سازی انواع بمب به شهادت میرسند. دستور جلسه را مطرح کنید . منشی- بسم الله الرحمن الرحیم .در مورد لایحه راجع به حمایت از پرسنلی ک د رراه انجام وظیفه وخنثی سازی مواد به شهادت می رسند، کلیاتش دیروز تصویب شد. امروز پیشنهادها را بررسی می کنیم . منشی- بسم الله الرحمن الرحیم . پیشنهاد اول از آقای موحدی کرمانی هست که بجای ‹‹افسران شهربانی جمهوری اسلام یایران ››.عبارت ذیل قرار گیرد ک ‹‹کلیه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران اعم از ارتش وژاندارمری و شهربانی و سپاه و کمیته ››. منشی- چون آقای موحدی کرمان تشریف ندارند، بنابراین پیشنهاد ایشان منتفی است . آقا رحیمی- اشکال قانون دارد قانون آنهم قبلا تصویب شده فقط شهربانی است . رئیس- بله بارمانی دارد. منشی- پیشنهاد بعد یاز آقای موحدی ساووجی است . ایشان پیشنهاد کرده اند که جمله های ‹‹بلااثرنمودن ››و‹‹از کار انداختن››و‹‹محترقه››حذف گردد. موحدی ساوجی – این ها زائد است . رئیس- زائد مهم نیست . بیشتر وقت مجلس را گبیریم زائد می شود شما هم صرفنظر کنید . موحدی ساوجی – خود شما اصلاح کنید . رئیس- حال ا ببینیم عبارت چیست؟ منشی- پیشنهادبعدی از آقای کاظمی است . موحدی ساوجی –آقای هاشمی پیشنهاد من چطور شد. رئیس- من دارم نگاه می کنم ببینم زائد است یا نه ؟ محلاتی – اینطور که من یادم هست در ارتش جبران شده حالا مربوط به شهربانی است .در کمیسیون هم که مطرح شد گفتند ارتش چنین قانونی دارد. رئیس- گفتیم چون بار مالی دارد اصلا آن پیشنهاد را فبول نکردیم . منشی- پس بقیة پیشنهادهائی که ما داریم خودبخود موضوعشان واحد هست. یعنی پاسداران کمیته ها . اعضای بسیج و بقیة نیروهها را پیشنهاد کردهاند . رئیس- قابل طرح نیست، هر یک از آنها خواستند باید با تأمین مخارج و از طرف دولت بیاید. آقا رحیمی – آقای هاشمی من یک پیشنهاددادم چطور شد؟ رئیس- پیشنهاد آقای آقا رحیمی چه بوده است ؟ منشی- پیشنهاد آقای آقا رحیمی :‹‹افسران ودرجه داران و همردیفانی که … موحدی ساوجی – آقای هاشمی پاسداران کمیته ها و بسیج نمیتوانند مطرح بشوند. رئیس- چچرا؟ موحدی ساوجی – برایاینکه فقط از بنیاد شهید به آنها داده می شود .آنها که درجه نمگیرند. رئیس- می گویم اینجا صحبت از یک خرجی است که باید بکنیم ای خرج را مجلس نمی تواند پیشنهادکند ،مگر با تأمین محل آن . موحدی ساوجی – هیچ فرقی ندارد. بنیاد شهید دارد خودش به افراد بسیج وسپاه وکمیته که برا یخنثی کردن بمب ها می روند میدهند واین اصلا بار مالی ندارد. رئیس- اینجا بحث دراین نیست که یان را دارد،اینها بایدمستمری بگیرند. آقای موحدی آخرش را ببینید. باید مستمری بگیرند. مستلزم مخارج نیست . چرا بی خود وقت رامی گیرد؟ آخرش را بخوانید باید مستمری بگیرند ومحل این مستمری باید محلش تأمین بشود. پیشنهاد بعدی را بخوانید . منشی- پیشنهادبعدی از آقای آقا رحیمی است که ‹‹افسران و درجه داران و همردیفانی که درجنگ ودر عملیات مبارزه باضد انقلاب وامنیت داخلی به شهادت میرسند، از یک روز قبل از شهادت به یک درجه بالاتر مفتخر شده و مستمری وارث آنان عبارت خواهد بود از حقوق درجة اعطای که از بودج شهربانی کل شکور و جمهوری اسلامی ایران پرداخت خواهد شد.›› رئیس- آقای آقا رحیمی توضیح بدهید. آقا رحیمی – بسم الله الرحمن الرحیم . در اینجا نوشته : مادة‌واحده – افسران شهربانی جمهوری اسلامی .درجه داران ، افراد و همردیفان آنان که درعملیات مربوط به خنثی سازی و بلااثر نمودن واز کار انداختن انواع بمب ››…حالا اگر مثلا یک افسر شهربانی بود ودارد می رود یک بمبی را خنثی بکند، ولی با یک اسلحه ای که ضد انقلاب به او زد، در راه کشته شد ،آیا این میتواند شهید نباشد؟ پس این مادهای که بنده پیشنهاد کردم هم آن ماده هشتاد و پنج راجدا می کند که م برایتان میخوانم .ماده هشتاد وپنج که در اینجا آمده در عملیات رزمی موضوع مادة 85 قانون استخدام ارتش جمهوری اسلامیمی خوانم که بدانید ارتش وژاندارمری یک قانون جداگانه ای دارد و ماده اش این است . ماددة 85- افسران ودرجه داران و افراد و همریفانی که در جنگ و عملیات رزمی شهید شوند. از یک روز قبل از شهادت به یک درجه بالاتر مفتخر شده و مستمری وارث آنان عبارت خواهد بود ا زحقوق درجة اعطائی که از بودجه وزارت جنگ وژاندارمری پرداخت خواهد شد. پس مستمری ژاندارمری و ارتشی مادة 85 که در همین قانون هم آمده معلوم هست. فقط چیزی که می ماند مربوط به شهربانی است .حالا برای اینکه شهربانی هم مثل همان ژاندارمری که د رهمه عملیات هست، عین همان ها باشد و تبعضی نباشد ، بنده این پیشنهاد را کردهام که :‹‹ افسران و ردجه داران وو افراد و همردیفانی که در جن وعملیات مبارزه با ضد انقلاب وامنیت داخلی بشهادت برسند ، به یک درجه بالاتز مفتخر ومستمری وارث آنان عبارت خواهد بود از بودجه ای ک از حقوق شهربانی جمهوری اسلامی پرداخت می شود››. یعنی این شهربانی درهر حالتی که دارد مبارزه می کند چه در جنگ الان درآبادان و خونین شهر و چه در باصطلاح د رخیابانها کشته شدند، دارای این امتیاز باشد . پیشنهاد بنده این است . رئیس- ببینید خود شهربانی و سایر دستگاهها هم قانون دارند .کسانیکه شدر راه انجام وظیفه کشته می شوند آنها شهید محسوب می شوند و طبق آن قانون هم عمل می کنند . وثانیاً این پیشنهادشما هم مثل آن پیشنهادها است یعنی اگر بخواهد براین دائره ای که فعلا دراین قانون هست. توسعه بدهد یک موردی اضافه بکند بایدمحلش را تأمین کنید . شمامحلی برای این تأمین نکردید.آن خودش شامل می شود. اجازه بدهید عبارت این است:‹‹در عملیات مربوط به خنثی سازی شهید می شوند››منظور از ‹‹در عملیات ››حتماًً مباید که با انفجار شهید آن،مشمول این قانون هستند . اگر بخواهید شما چیزی بر این اضافه بکنید، شما نمی توانید پیشنهاد بدهید چون بارمالی دارد. آقا رحیمی- این اضافه نیست … رئیس- اگر اضافه نکند، که هست . منشی- پیشنهاد دیگری ندارد. رئیس- بنابراین ماده را برایرأی گیری بخوانید. منشی- به پیشنهاد آقای موحدی ساوجی هم می شود عمل کرد. رئیس- پیشنهادایشان چه بود ؟ منشی- آقای موحدی ساوجی نظرشان این بود که آن قسمت مربوط به ‹‹خنثی سازی و لااثر نمودن واز کار انداختن انواع بمب ››ؤبشود‹‹مربوط به خنثی سازی انواع بمب››یعنی خود بخود آن قسمت های از کار انداختن و بلا اثر نمودن را دارد و احتیاجی نیست . رئیس- حالا چه ضرری دارد این یک کلمه مساله را قدری روشن تر می کند. مادة واحده را بخوانید. مادة واحده -‹‹افسران شهربانی جمهوری اسلام یایران ،درجه داران،افرادو همردیفان آنان که در عملیات مربوط به خنثی سازی وبلا اثر نمودن واز کار انداختن انوع بمب و تله هایانفجاری وکلا هر نوع مواد منفجره ، محترقه وقابل اشتعال مصدوم وفوت شوند. مشمول شرکت در عملیات رزمی موضوع مادة 85 قانون استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران بعنوان شهید تلقی گردیده و از یک روز قبل از شهادت به یک درجه اعطائی که از بودجه شهربانی کشور جمهوری اسلامی ایران پرداخت خواد شد››. رئیس- یک‹‹و››قبل از بعنوان باید اضافه بشود یعنی ‹‹مشمول این وبعنوان شهید تلقی می شوند››199 نفر در مجلس حاضرند.موافقنان با مادة واحده ای که قرائت شد قیام بفرمایند(148 نفر موافق ) تصویب شد .دستور بعدی قرائت شود. 5- تصویب قانون راجع به تکمیل ونحوه استفاده شهرکها و مجتمع های ساختمانی نیمه تمام متوقف . منشی- گزارش شور دوم کمیسیون مسکن و شهرسازی در خصوص لایحه راجعبه تکمیل و نحوة استفاده شهرکها و مجتمعهای ساختمانی نیمه تمام متوقف. رئیس- آقای سید احمد کاشانی بفرمائید. سید احمد کاشانی ( مخبر کمیسیون مسکن و شهرسازی)- بسم الله الرحمن الرحیم . گزارش شور دوم کمیسیون مسکن و شهرسازی .لایحه راجع به تکمیل و نحوه استفاده شهرکها ومجتمع های ساختمانی نیمه تمام متوقف که برای شور دوم به این کمیسیون ارجاع گردیده بود در جلسه مورخ 4/8/60مورد بحث و بررسی قرار گرفت و مصوبه شور اول عیناً تأیید و به تصویب رسید . مادة واحده- وزارت مسکن وشهرسازی موظف است شهر کها و مجتمع های ساختمانی نیمه تماممتوقف سراسر کشور را شناسائی وطبق برنامه تنظیمی از طریق دو نوبت آگهی به فاصله یک ماه در روزنامههای کثیر الانتشار و نصب در محل مربوط مالکین شهرکها و مجتمع های ساختمانی نیمه تمام متوقف را در مناطقی که صلاح بدانددعوت نماید تا آنان برنامهزمان بندی شده قابل قبول وزارت مسکن و شهزسازی راجهت تکمیل مجتمع ساختمانی و یا شهرک خود حداکثر تا یکماه تحویل نمایند. در صورتی که مالک یا مالکین اعم از شخصیت حقیقی یا حقوقی د رمهلت دو ماه مذکور مراجعه نکنند وزارت مسکن و شهرسازی طبق نظر کاشناس رسمی دادگستری ملک را در وضعین موجود ارزیابی و سپس به انتقال و یا تکمیل آن اقدام می نماید. ادارات ثبت اسناد و املاک کشور موظف میباشند نسبت به انتقال سند مالکیت به دولت و یا به نام اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی که از طرف وزارت مسکن و شهرسازی معرفی میشوند اقدام نمایند. تبصرة1- نحوه پرداخت حقوق مالکین و پرداخت حقوق دولت و اشخاص ثالث اعم از حقیقی و حقوقی و تعیین تکلیف مالکینی که د رمهلت مقرر مراجحعه می نمایند و نحوه استفاده از مجتمع های ساختمانی و شهرکها و سایر موارد لازم طبق آئین نامه اجرائی خواهد بود که ظرف مدت یک ماه وسیله وزارت مسکن و شهرسازی تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد. تبصرة20 از تاریخ تصویب این قانون لایحه لایحه قانونی راجع به اتمام عملیات ساختمانی شهرکها و مجتمع های مسکونی نیمه تمام مصوب 6/11/58 شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران ملغی اعلام میشود. برای این لایحه پیشنهادی از طرف مجلی برای بررسی در شود دومش به کمیسیون نرسیده بود. محتوایش کاملا روشن است همین اخیراً هم شور اولش به تصیب مجلس رسید. برای شهرکها و یا مجتمع های مسکونی که نیمه تمام مانده و مصالح آن در طول زمان در حال از بین رفتن هست به وزارت مسکن و شهراسزی اجازه داده شده که آن را مطابق این فرم که الان قرائت شد صورتش اقدام به تکمیل یا واگذاری آن بکند. به اینترتیب که ابتدا اعلام کند در روزنامه رسمی دوبار صاحبانش مراجعه کنند یا برنامه بدهند برای تکمیلش یااینکه اگر افرادی مراجعه نکردند به هر دلیلی یااینکه نوعاً اینطوری است صاحبانش حضور نداشتند و فراری بودند خود وزارت مسکن و شهرسازی اقدام به تکمیل وواگذاری آنها بکند. تبصرة1- راجع به آئین نامه اجرائی مورد لزوم هست که گفته شده ظرف یک ماه آئین نامه ای که تمام قسمتهای این قانون رادر بربگیرد تهیه بکنند و تبصره 2 راجع به یم قانونی هست که به تصویب شورای انقلاب قبلا رسیده بود و به وزارت مسکن ،بنیاد مسکن و بانک مسکن اختیاراتی در این زمینه داده بودو مدتش تا پایان سال 58 بود. چون ممکن است این دو تا قانون گواینکه قانون تا آخر 58 بوده و مدتش هم خاتمه پیدا کرده ولی برای اینکه اشکالاتی پیش نیاید ناشی از تداخل این دوتا قانون،تبصره2 گفت آن قانون هم ملغی میشود.کاری که تا الان انجام شده که خوب ، ادامه پیدا میکند اگر کاری انجام نشده گواینکه آن قانون اجازه شروع کاردیگری را نمیدهد ولی معذلک چون در یک زمان یک قانون باید باشد آن هم گفته شد ملغی اعلام مشود. موسوی تبریزی- به کمیسیون قضائی هم آمده و اظهار نظر شده است . رئیس- نظر کمیسیون قضائی را هم بگوئید .آن گزارشی که به مادادید نظر کمیسیون قضائی نیست. چونمخالف ندارد و پیشنهادی هم نیست همین ماده باید یکبار برای رأی گیری خوانده شود. موسوی تبریزی- من مخالفم. رئیس- آقای موسوی تبریزی- بسم الله الرحمن الرحیم . اصل این لایحه به کمیسیون قضائیهم ارجاع شد و مادة واحده واقعاً یکی از اعمالی است که انقلابی و ضربتی بایدانجام شود وزارت مسکن به آن عمل بکند وشهرکهاوساختمان هائی که الان بلا استفاده مانده اند علاوه بر اینکه از نظر مسکن ملت ما درمضیقه است آن باید حل شود ثروتی است بلا استفاده خوابیده باید از ایناستفاده شود. اصل لایحه خیلی خوب است ولی مخالفت من در جهت تبصره اول است که هر چه هست همین تبصرة اول است . نحوه پرداخت حقوق مالکین و پرداخت حقوق دولتو اشخاص ثالث اعم از حقیقی و حقوقی و تعیین تکلیف مالکین، یعنی درتمام این مراحل بعداز اینکه بخواهیم این شرهکهای نیمه تمام یا آپارتمانها و ساختمانهای نیمه تمام مانده است مالکین همب ا فرار کردند یا هستند ، تمام ریش وقیچی را بدهیم بدست وزارت مسکن و شهرسسازی وبا آئین نامه خودش ببرد و خودش هم بدوزد این از نظر قانونگذاری صحیح نیست.فلذا در کمیسیون قضائی که مطرح شد این تبصره شد این تبصرة1،البته نظر اکثر اعضاء کمیسیون قضائی مثل اینکه این بود که ما تبصرة1 را نمیتوانیم تصویب بکنیم باید این را مشخصاًتش را معین کرد مجلسی که حق دارد قانونبگذارند و خط مشی وزارتخانهها را از نظر قانونمعین بکند اینتبصرة1 را باید دوباره بررسی بکنیم و به اصطلاح اصلاحش بکنیم بصورت قانونی تحویل وزارت مسکن و شهرسازی بدهیم والا بگوئیم شهرکها را باید مالکین یا دولت اگر دارد مثلا در همین شهرک اکباتان که الان آنجا خوابیدند آ“ همه ساختمان،ثروتی است که آنجا خوابیده و مرده هم از نظر مسکن در مضیقه هستند این اصلش را بگوئیم و بعد بقیه اختیارات را بدهیم بدست آئین نامه اجرائی که مثلا گاهگاهی همدر آئین نامه های اجرائی در مملکت می بینیم اشتباهاتی دارد بهتر این است این تبصره را مجلس باز بکند و این را بصورت قانون مشخص حقوق مالکین چطور میشود؟ حقوق دولت چطور میشود؟ حقوق اشخاص ثالث چطور میشود؟ آن وقت مهلت پرداخت شان چطور ، چطور باید دولتبفروشد بعنوان قیم مثلا بعنوان ولایت فقیهبعنوان ولی ممتنع، اینها بایدمشخص شود بعد آنوقت خط مشی درتمام کردن این ساختمانها وزارت مسکن اقدام بکند. متشکر . رئیس- حالا شما پیشنهاد حذف تبصرة1 را دارید؟(موسوی – بلی) مخالف و موافق صحبت کنند. منشی- برای پیشنهاد آقای موسوی تبریزی مخالفین و موافقین میتوانند صحبت کنند. موحدیساوجی – مخالفم . رئیس- آقای موحدی ساوجی مخالف هستند بفرمائید . موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم . خوب بحمدالله معلوم شد که ایشان بااصل این لایحه مخالف نبودند فقط پیشنهاد حذف تبصرة1 را داشتند و آن هم طبق بیاناتی که اظهار فرمودند مبتنی براین بوده که ،تصور فرمودند که در این تبصرة1مادست وزارت مسکن را و بعد در نهایتدولت راکه این آئین نامه اجرائی را تصویب میکند باز میگذاریم که هر جور خودشاندلشان بخواد مثلا این شهرکها را که متوقف است و نیمه تمام هم هست اینهارا به دلخواه خودشان قیمت بگذارند و به هر کسی دلشان بخواهد پول بدهند . این تصور باعث شده که ایشان یک مقدار واقعاً نگرانن شوند و پیشنهاد حذف تبصرة 1 را بدهند. اما من باید عرض کنم که اگر لایحه به همان شکلی که اول از ناحیه دولت به مجلس آمده بود به همان شکل میماند این نگرانی جا داشت اما بعد از اینکه در کمیسیون این قضیه مطرح شده و دوتا قید در اینجا به آن اضافه کردند یعنی در خود اصل ماده نه، در تبصره ها، دقت بفرمائید در اصل لایحه تقدیمی دولت اولا تعبیر اینبوده که شهر کهائی که اینها نیمه تمام است حالا اعم از اینکه مشغول به تکمیلش باشند .یا ننباشند. اینها قید کردند نیمه تمام متوقف ، که عملیات تککمیلی را متوقف کردند و صاحبانش رفتند به هر دلیلی یا رفتند یا هستند و نمی خواهند تمام بکنند. قید دوم اینکه دراینجاآمدهاست که :‹‹ طبق نظر کارشناس رسمی دادگستری ملک راد روضعیت موجود ارزیابی ››،یعنی اگر وزارت مسکن خواست روی یک شهرکی که این شهرک متوقف است و عملیات تکمیلی اش مدتهااست باصطلاح متوقف مانده و الان خیلی هادارندمتضرر میشوند که خود ایشان هم قبول دارند اینجا بعد از دو نوبت آگاهی با یک ماه فاصله همه این مقدمان راطی میکند بعد در پایان اگر احیاناً مالک یا کالکین دارد و نیامدند و بخواهند وضعیت شهرک را روشن بکنند آن وقت با نظریه کارشناس رسمی دادگستری و ارزیابی که او میکند که مثلا این ساختمان نیمه تمام این شهرک نیمه تمام چه وضعینی دارد چقدر کارش پیشرفت کرده و چقدر ارزش الان دارددرحال حاضر همه اینها را بررسی میکند . بنابراین آن نگرانی آقای موسوی در اینجا به نظ من جائی ندارد. منشی- آقای محلاتی موافق هستند. رئیس- آقای محلاتی بفرمائید . محلاتی – از نظر شرعی اگر چنانچه مالک مالکیتش محرز باشد ممکن است که د رکیفیت تصرف روی اعمال ولایت حکومت اسلامی بیاید دخالت بکند .اگر مالک نباشد که دادستان یاقاضی شرع ملک رااز او میگیردوبهمصرف میرساند و به اهلش میرساند. اما وقتی که از نظر شرعی مالک شد اینجا کیفیت تصرف را میتواند حاکم معین بکند. حالا روی اعمال ولایت آمدیم گفتیم که مصالح عامه اقتضاء کرد بر اینکه این ساختمانهای نیمه تمام کهمالک آن رارها کرده و مردم به آننیاز دارند از تحت تصرف او باصطلاح خارج شود که البته ملکیت لغو نمیشود تصرف از او گرفته میشود که این خودش یک مسأله فقهی است . دراینجا باید مشخص بشود اگر میخواهد انتقال پیداکند باید که روی قیمت معمولی آن چیزی که شرع میگوید که تبدیل به قیمت میشود آن هم نه قیمتی که دولت دلش بخواهد بلکه طبق معمول دو نفر خبره یااینکه طبق نرخ متداول هرچه که هست پولش را ب او می پردازد . در اینجا هیچ کدام اینها همانطوری که آقای موسوی گفتند مشخص نشده . مسأله دیگر اینکه آئین نامه اجرائی قانون مشخص نشده .مسأله دیگر اینکه آئین نامه اجرائی قانون مشخص و دستور مشخص کیفیت اجرایش را معین میکند حق ندارد بر اینکه در آئین نامه اجرائی قانون مشخص نمیشود اینجا دارد که ‹‹نحوه پرداخت حقوق مالکین و پرداخت حقوق دولت وو اشخاص ثالث اعم از حقیقی و حقوقی وتعیین مالکینی که د رمهلت مقرر مراجعه میکنند›› اینها همه قانون میخواهند اینها را آئیننامه اجرائی نمیتواند معین بکند . بنابراینهم از جهت شرعی مورد شبهه هست که ما نیمتوانیم اختیار بدهیم به آن کمیسیونآئین نامه که این کار را بکندچون مسائل حقوقی مطرح است و مشخص نشده هم اشکال قانونی دارد که آئین نامه اجرائی نمیتواند این کار را بکند .بنابراین من با حذف پیشنهاد موافق هستم تا اینکه روشن بشود در کمیسیونیا بصورت دیگری بیاید در مجلس . رئیس- مخبرکمیسیون یا آقای وزیر مسکن میتواند صحبت کنند. وزیر مسکن (مهندس گنابادی )- بسم الله الرحمن الرحیم . عرض شود که من یک خلاصه یک دقیقه ای خدمتتان عرض میکنم بعد راجع به این مطلبی که حذف تبصره بود. اصولا این مجتمع ها و شهرکها ،شهرکهائی هستند که افراد گذاشتند و بعد از انقلاب رفتند اصولا اینطوری نیست . جزء د رموارد استثنائی که بانکها به افراد دیگر وام نمیدهند دویست دستگاه ساختمان میخواهد بسازد با بهرة 4 درصد بعد به مردم بفروشد هفتصد هز ار تومان، هشتصد هزاار تومان یک میلیون تومان پول بگیرد همة سودش هم برگردد بهجیب خودش تنها با بهرة4 درصد و مال هم ، مال بیتالمال است حق نداریم به او بدهیم و مااین وامها را جلویش را گرفتیم .بالطبع یک عده اشخاص خواستند سوء استفاده بکنند. از بیت المال وام بگیرند ساختمان بسازند به مردم بفروشند اینها یک عده خیلی قلیلی هستند وعده زایدی که رفتند ومابخاطر اینکه این ساختمان ها آهنش ،سیمانش تمام تجهیزات اینجا مصرف شده حتی کارگرش رادولت رویش پور سانتاژ داده و مال بیت المال است واینطوری بلاتکلیف نماند خراب نشود میخواهیماستفاده کنی استفاده به چه صورتی میکنیم طبق قانونی کهشما به ما اجازه میدهید وقیمت کارشناسی دولت تازه اگر مجلس هم امروز بخواهد بیاید باه این برسد که باید مجلس تصمیم بگیرد آخرش به ما می گوید کارشناسی دولت چون یک ساختمانی بخصوص که نیست ،بینهایت ساختمان هست که هر کدامش یک نوع بخصوصی است و یک مقدار هم کارش پیش رفته از پی کنی داریم تا ساختمانی که 90 درصد کارش تمام شده یا 92تا93 درصد کارش تمام شده حتی در بعضی مورد بیشتر یعنی 95 درصد کارش تمام شده این را باید کارشناسی برود آنجا نماینده دولت جمهوری برود آنجا تشخیص بدهد قیمت گذاری بکند ما قیمتش رابه طرف بدهیم وبهترین راه به نظرم میرسد همینباشد آن هم که برادرمان آقای موحدی فرمودند درمتن قانون آمده از طریق کارشناس رسمی دادگستری قیمت گذاری میکنیم و پولش که ‹‹کارشناس رسمی دادگستری ››در تبصره همهمین است کارشناس رسمی دادگستری قیمت گذاری میکند پولش را بطریقی که دولت تعیین میکند به او میدهیم . متشکر . رئیس- بسیا رخوب، 198 نفر حضور دارند کسانی که با پیشنهاد آقای موسوی تبریز مبنی بر حذف تبصرة1 از مادة واحده موافق هستند قیام بفرمایند (36 نفر موافق ) تصویب نشد . آقای بیات اصل ماده را بریارأی گیری بخوانید . منشی(بیات)- بسم الله الرحمن الرحیم . ماده واحده – وزارت مسکن و شهرسازی موف است شهرکها ومجتمع های ساختمانی نیمه تماممتوقف سراسر کشور را شناسائی و طبق برنامه تنظیمی از طریق دونوبت آگهی به فاصله یک ماه در روزنامهه ای کثیر الانتشار و نصب در محل مربوط مالکین شهرکها و مجتمع های ساختمانی نیمه تمام متوقف را در مناطقی که صلاح بداند دعوت نماید. تا آنان برنامة زمان بندی شده قابل قبول وزارت مسکن و شهر سازی را جهت تکمیل مجتمع ساختمانی و یا شهرک خود را حداکثر تا یک ماهتحویل نماید. در صورتی همالک یامالکین (اعم از شخصیت حقیقی یا حقوقی) درمهلت دو ماه مذکور مراجعه نکنندوزارت مسکن و شهر سازی طبق نظر کارشناس رسمی دادگستری ملک رادر وضعیت موجود ارزیابی و سپس نسبت به انتقال و یا تکمیل آن اقدام مینماید. ادارات ثبت اسناد و املاک کشور موظف میباشد نسبت به انتقال سند مالکیت به دولت ویا بنام اشخاص (اعم از حقیقی و حقوقی ) ککه از طرف وزارت مسکن و شهرسازی معرفی میشوند اقدام نمایند. تبصرة1- نحوه پرداخت حقوق مالکین و پرداخت حقوق دولت وو اشخاص ثالث (اعم از حقیقی و حقوقی) و تعیین تکلیف مالکینی که در مهلت مقرر مراجعه می نمایند و نحوه استفاده از مجتمع های ساختمانی وشهرکها و سایر موارد لازم طبق آئین نامه اجرائی خواهدبود. که ظرف مدت یک ماه وسیله وزارت مسکن و شهرسازی تهیه و به تصویب هیأت وزیان میرسد. تبصرة2- از تاریخ تصویب این قانون لایحة قانونی راجع به اتمام عملیات ساختمانی شهرکها و مجتمع های مسکونی نیمه تمام مصوب 6/11/58 شورای انقلاب جمهوی اسلامی ایران ملغی میشود. رئیس- ماده واحده یا دو تبصره ای که قرائت شد به رأی گذاشته میشود.198 نفر حاضرند . موافقان این ماده واحده قیام بفرمایند.(125 نفر موافق) تصویب شد. 6- تصویب تفویض اختیار به کمیسیون قضائی جهت بررسی و تصویب لایحه راجع به الحاق یک تبصره به لایحه قانونی مربوط به ضبط اسکناسهائی که بطور قانونی وارد کشور میشود مصوب 17/2/59 شورای انقلاب . منشی(الویری)-دستور بعدی تفویض اختیار به کمیسیون قضائی جهت بررسی وتصویب لایحه راجع به الحاق یک تبصره به لایحه قانونی مربوط به ضبط اسکناسهائی کهبطور غیر قانونی وارد کشور میشوند مصوب 17/2/59 شورای انقلاب. رئیس- مخب رکمیسیون توضیح بدهند . مخبر کمیسیون ( علیزاده )ـ بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش از کمیسیون امور قضائی به مجلس شورای اسلامی . درکمیسیون امور قضائی مورخ 29/7/60 لایحه راجع به الحاق یک تبصره به لایحه قانونی مربوط به ضبط اسکانسهائی که بطور غیر قانونی وارد کشور میشوند مصوب 17/2/1359 شورا یانقلای مورد برسی قرار گرفت و ارجاع آن به کمیسیون با اکثریت آراء تصویب شد. حالا اینماده واحده را بنده عیناً قرائتمیکنیم . ماده واحده – متن زیر بعنوان تبصرة5 به لایحه قانونی مربوط به ضبط اسکناسهائی که بطور غیر قانونی وارد کشور میشوند مصوب 17/2/59 شورای انقلاب موضوع ابلاغیه شماره ……….. الحاق و جایگزین لایحه قانونی الحاق یک تببصره به لایحه قانونی مصوب 25/4/1359 موضوع لایحه شماره 7720 مورخ 25/4/60 میگردد. تبصرة5- به کمیسیونی مرکب از دونفر از نمایندگان بانک مرکزی ایران و نماینده دادستان کل کشور اجازه داده میشود براساس تشخیص خود در مواردی که عدم اقدام به قاچاق محرز بوده و تعلیق وجوه به شخص طبق مدارک و شوهاد مثبته ثابت باشد بتواند مبلغ ضبط شده را کلا یا جزئاً به صاحب آن مسترد دارند. تصمیمات این کمیسیون با اکثریت آراء معتبر خواهد بود مشروط براینکه رأی نماینده دادستان کل کشور جزء رأی اکثریت باشد . این ارججاع به کمیسیون است که طبق اصل 85 قانون اساسی مجلس محترم اجازه بدهند که این لایحه به صورت بند 5 قرائت شده به آن مصوب شورای انقلاب در صورتی که کمیسیون بررسی کند این را بعنوان بند 5 تصویب کند پس اصل مصوبه شورای انقلاب که در جای خودش هست و الان در دسترس بنده نیست که برای آقایان قرائت کنم ( رئیس- اینها را در کمیسیون قرائت میکنند) بلی، اینهادر کمیسیون بررسی میشود منتها اینجا این بند 5 نظرش این است که درمواردی پولی از خارج کشور ورادشده و بعد ضبط شده بعداً محرز شده که این پولها متعلق به افرادی است که اغلب هم این افراد مستضعف هستند و یک مبلغ پولی را در خارج از کشور یا تحصیل کردند یا مثلا در خارج بودند همراه خودشاان آوردند، بهر حال با هیأتی هست و بعد اکثریت آراء در صورتی معتبر است که نماینده دادستان کل جزء آن اکثریت باشد بااین قیود و تشخیص این هیأت در صورتی که محرز شود که این پول ها متعلق به افراد است این پولها به صاحبان پول مسترد شود. رئیس- بسیار خوب، پیشنهاد این است که این لایحه را بفرستیم به کمیسیون برای تصویب برای مدت چهار سال . یکی از نمایندگان –آقای هاشمی ، کمسیسیون اقتصاد را هم اضافه کنید . رئیس- کمیسیون اقتصاد را هم بعضی از آقایان پیشنهاد میکنند اضافه بکنند که کمیسیون مشترک باشند. اگر کسی مخالف ارجاع به کمیسیون است میتواند صحبت کند. منشی- آقای حمیدی مخالف هستند. حمیدی- بسم الله الرحمن الرحیم . اولادرمادة 50 آئین نامه داخلی آمده که مصوبات شورای انقلاب باید به مجلس بیاید و دریک کمیسیون با کمیسیونهائی بررسی شود واین تذکر رابنده یک وقتی هم به هیأت محترم رئیسه داده ام ، امیدوارم که اینها بیاید و حالا این یکی که آمده نیاید همینطوری بگذرد گذشته از این که اینجا مامیخواهیم یک تبصره ملحق کنیم به لایحه آن مصوه شورای انقلاب و همانطور که دیروز عرض کردم ثانیاً از موارد صریح اعمال ولایت و ضرورت است ودر مورد ضرورت وعناوین ثانویه همانطوری که دیروز عرض کردم این اختیار به اکثریت مجلس داده شده عین متن بیانه امام را یمخوانم : بسم الله الرحمن الرحیم – آنچه د رحفظ نظام جمهوری اسلامی دخالت دارد که فعل یا ترک آن موجب اختلال نظام میشود و آنچه ضرورت دارد که ترک یا فعل آن مستلزم فساد است و آنچه فعل یا ترک آن مستلزم حرج هست پس از تشخیص موضوع بوسیلة اکثریت وکلای مجلس شورای اسلامی با تصریح به موقت بودن آن مادام که موضوع محقق است و پس از رفع موضوع خوبخود لغو میشود مجازند در تصویب و اجرای آن . بنابراین به نظر بنده اینجوری می آید شاید خلاف باشد ولی من از این عبارت اینجور می فهمم که این ‹‹پس از تشخیص موضوع ›› تشخیص موضوع اکثریت وکلای مجلس است. بنابراین ارجاع آن به کمیسیون که هشت نفراکثریت کمیسیون یاکمتر یا بیشتر نظر بدهند این بنظر میاید کهچنین اختیاری نیست. و اینکه دیروز بعضی از برادران فرمودند که تشخیص موضوع با خود مردم است وبا فقیه نیست . باید تذکر بدهم که ما سه نوع تشخیص موضوع داریم . که دو نوع آن با خود مردم و مکلف است و یک نوع آن با فقیه است . اگر یک وقت فقیهی فتوا دادهاست که فروش مال تقلبی ،جنس حرام است . اینجا تشخیص آن شأن فقیه نیست. جنسی را بیاورد .روغنی را بیاورد وبگوید که آقا فروش این جایز است یا نه؟ میگوید که اگر تقلبی است حرام است ،اگر تقلبی نیست ،ححرام نیست. اینجور مواردی که دراحکام اولیه هست تشخیص بامکلف است. در عناوین ثانویه آن اموری که مربوط به فرد است ،باز تشخیص آن مربوط بهمکلف است. در فتوای فقیه آمدهاست به عنوان ثانوی داروی حرام بریا معالجه در صورت اضطرار و انحصار به فرد جایز است . تشخیص این را با فقیه نیست ،تشخیص برای این آدم است که اضطرار دارد یا ندارد؟ دارو منحصر به فرد هست س یا نیست باز با شخص مکلف فرد و شخص بیمار است و اما در موردی که حاکم یا ولی فقیه میخواهد ، حکم کند مثل رؤیت هلال میخواهد ثابت کند و حکم کندکه امروز ماه ثابت شده است . یا باید بریا خود شثابت بشود.یا اعتماد می کند به افرادیمتخصص یا خبره، بنابراین ،امام به اکثریت مجلس اعتماد فرموده است و اینجا از آن جاهائیاست کهموارد اعمال ولایت، تشخیصش با مجتهد است و میتواند تشخیص دیگران را معتبر بداند .میتواند تشخیص متخصصین را معتبر بداند فرض بفرمائید ممکن است که یکجا میخواهد اعمال ولایت کند که آیا مثلا اینجا بیمه بگیرند یا نه ؟ متخصص میگوید که اینجا بیمه لازم است او هم عمال ولایت م یکند بنابریان ، با این مقدمه ای که عرض کردم، صریح بیان امام این است ‹‹پس از تشخیص موضوع بوسیله اکثریت وکلا ››وظایفشان این است که خودشان تشخیص بدهند ، نه اینکه اینها به کمیسیون ارجاع بکنند و کمیسیون تشخیص بدهد والسلام . رئیس- ما میخواستیم با ارجاع این لایحه د روقت مجلس صرفه جوئی بکنیم ولی این بهانه ای شد که آقای حمیدی هر چه بلد بودند بگویند. من بعنوان موافق صحبت می کنم . اولا این لایحه ای که پیشنهاد کردیم به کمیسیون برود، درست معکوس آنچه که آقای حمیدی میگویند میباشد برای اینکه آن قانونی که گذشته است متحمل است بگوئیم که آن اعمال ولایت فقیه است که مال مردم را از دستش گرفته اند . چون کسی پول درخارج داشته وآنرا به داخل آورده و بعنوان قاچاق از او گرفته اند. اگر اعمال ولایت فقیه بوده ، آنجا بوده است ما اینجا میخواهیم حالا آن را سهل تر کنیم . ی مواردی بگوئیم آن پولی که از او گرفته اند، به اوپس بدهند .درست برعکس استدلال شما هست. یعنی اینجا تضییق دائره آن قانونی است که در گذشته تصویب شده است . و ثانیاً د رکلیاتیکه جنابعالی فرمودید، باز من دیروز گفتم که مسأله اینطوری نیست. و تشخیص موضوع قبل از اینکه امام هم به مجلس ارجاع بکنند با خودمجلس است آنجائی که تخصص آن ارتباط به مجلس دارد و حکمی که روی تشخیص موضوع صادر میشود، آنهم گاهی راه علاج است و راه علاج هم باز تشخیص موضوع است.. البته تخصص بیشتری لازم دارد گاهی نه، احتیاج به حکم دارد که ولی فقیه باید بدهد که در آن موارد به مجلس احاله شده است . وبنابراین من موافقم که مثل لایحه های دیگر بخاطر صرفه جوئی در وقت مجلس و مخصوصاً با توجه باینکه ما از هفته آینده لوایح بسیار مهم وحیاتی داریم کهبه مجلس میاوریم و باید اینگونه لوایح کوچک را حتماً به کمیسیونها بدهیم یعنی موافقت کیند، به کمیسیونها بدهیم . پیشنهاد این است که این لایحه قرائت شده برای تصویب به کمیسیون مشترک قضائی و امور اقتصادی ارجاع شود که بطور آزمایشی برای مدت چهار سال اجرا بشود، 190 نفر از نمایندگان درمجلس حاضرند ، نمایندگانیکه با این ارجاع موافق هستند ،قیام فرمایند.(132 نفر موافق ) تصویب شد. 7- مسکوت گذاشتن گزارش کمیسیون امور داخلی د رخصوص مراسله شماره 102151-12571 ب و ج مورخ 5/6/1360 سرپرست بنیاد جنگ زدگان . رئیس- برنامه بعدی ما نامه ای است که درمورد تفسیر قانون است . ایننامه د رکمیسیون امور داخلی مورد بررسی قرار گرفته و روی آن نظر داده اند . آقا یاسدی نیا مخب رکمیسیون داخلی برای قرائت گزارش کمیسیون تشریف بیاورند. اسدی نیا (مخبر کمیسیون امور داخلی )- گزارش از کمیسیون امور داخلی مجلس شورایاسلامی کمیسون امور داخلی مراسله شماره 102151-12571 ب، ج مورخ 5/6/1350 سرپرست بنیاد امور جنگ زدگان را که طبق نامه شماره /1231 ق 22/7/60 در جلسه علنی روز سه شنبه 21/7/60 مجلس شورای اسلامی مطرح و رسیدگی به آن به کمیسیون امور داخلی محول گردید. در جلسه روز چهارشنبه 29 مهرماه 1360 این کمیسیون مورد بحث و مداقه قرار گرفت و بند ب مادة 3 قانون بنیادامور جنگ زدگان را بشرح زیر باتفاق آراء تفسیر نمودند: مقصود از نظارت در بند ب قانون بنیاد امور جنگ زدگان مراقبت کامل در اجرای صحیح مقررات و نضارت بچگونگی انجام وظایف که کلیه فعالیتهای بنیاد و عملکرد بودجه و بازرسی حساب ها و پیشرفته امور میباشد . بدیهی است در جهت اعمال نظارت د رهر امری که رعایت مقررات و ضوابط نگردد و قصور یا تقصیری مشاهده شود، شورایعالی بنیاد باید در جهت اصلاح امور ورسیدگی به موارد تخلف اقدامان مقتضی بعمل آورد. لکن حق دخالت بهمفهوم امر و نهی در آن نهفته نیست. این گزارش کمیسیون امور داخلی است درمورد سوالی است که آقای میرسلیم کرده بودند در تفسیر بند ب مادة 3 قانون بنیاد امور جنگ زدگان . سوال هم به این شکل بوده ایت که : آیا منظور قانونگذار از نظارت که د راین بند آمده است شامل دخالت در امور اجرائی و تصمیم گیری د رمورد انتخاب افراد واجرای طرحها و برنامههای خاص میشود؟ یا اینکه تصمیم گیری و اجرای این امور و پیشبرد این فعالیت ها به مسؤولیت تمام و کمال سرپرستی بنیاد امور جنگ زدگان صورت میگیرد. و فقط برای نظارت بر چگونگی انجام وظیفه و فعالیت های مختلفی که شامل عملکرد بودجه میشود. درحین انجام وظیفه و عملککرد و نیز بازرسی حسااب ها ، پس از معاملات و پیشرفت اقدامات به عهده شورایعالی میباشد . پس از بیررسی که در این مورد شد مطابق خود قانون بنیاد امور جنگ زدگان . تغییری که الان خدمت شما خوامده شد. منظور فقط از نظارت دخالت درامور نیست .بلکه نظارت برکلیه امور جنگ زدگان هست و همچنین نظارت برحساب ها و خرجها وعملکرد بودجه در بنیاد است . البته دراینجا دو سه نکته بریا خود کمیسیون مطرح بود یکی از این نکات این است که آیا این مسأله ای که در اینجا سؤال شدهاست در اساسنامه خود بنیاد مطرح شده است؟ و اگر اساسنامه ای دارد، دیگر چنین سوالی مطرح نمیشد . در تحقیقی که صورت گرفت، مشخص شد که بنیاد جنگ زدگان تاکنون ،پس از تصویبش کهچند ماه میگذرد ، هیچگونه اساسنامه ای و حتی آئین نامه ای برای خودش هنوز تهیه نکرده است. و من نمیدانم فرستادن این سؤال از طرف سرپرست بنیاد جنگ زدگان که از مجلس سؤال بکند، از لحاظ قانونی درست است یانیست ؟که به احتمال زیاددرست نباشد. رئیس- خوب یکنفر مخالف ویک موافق یانظر کمیسیون صحبت بکند. فؤاد کریمی – تمام نمایندگان مناطق جنگ زده مخالفند. رئیس- آقای فؤاد کریمی بفرمائید. فؤادکریمی – بسم اللهالرحمن الرحیم . اولا،اولین مطلب قبل ازاینکه نامه اقای میرسلیم و تفسیر کمیسون رامطالعه کنم و نظر مخالفتم را بگویم .(رئیس- نظر مخالفتتان را میتوانید بگوئید) این است کهوزیر درمقابل مجلس ،مسؤول است .بنابراین وزیر کشور بایستی این نامه رابدهد ،واین نامه امضاء وزیر کشور را ندارد و اصلا طرح آن شکل قانونی ندارد. رئیس- خیلی خوب، میخواهید اصلا از دستور خارج کنیم . شما لطفاً بنشینید ،ما را از دستور خارج می کنیم . اگر وزیر کشور باید امضاء کند برای وزیر کشور میفرستیم که خلاف نشود. ( همهمه نمایندگان ) خیلی خوب، قانوناً بایستی نامه را وزیر کشور بنویسد. نامه راچه کسی نوشته است ؟وزیر کشور نوشته است . فؤاد کریمی – سرپرست بنیاد جنگ زدگان . رئیس- نه ،آن قبول نیست، کمیسیون بهما جواب بدهد. کمیسیون به ما بگوید وزارت کشور فرستاده است یا نه؟ اسدی نیا- خیر، از طرف سرپرست بنیاد جنگ زدگان است که برای هیأت رئیسه فرستاده شده است .رئیس- خیلی خوب، پس بگذارید نامه را وزیر کشور بنویسد . رضا زواره ای – د رمورد تفسیر قوانین عادی قیدی ندارد کهچه مقامی درخواست تفسیر قانون رامیتواند بخواهد یک فردی عادی میتواند از مجلس بخواهد که توضیح و تفسیر یک قانون چیست، چون تفسیر قوانین عادی با مجلس است . بنابراین ما قیدی نداریم که حتماً وزیری تفسیر قانون راباید بخواهد . رئیس- این حرف آقای زواره ای قابل توجه است گرچه الان کارمان با وزراء است( توکلی – د رمورد نهضت سواد آموزی هم خود نهضت درخواست تفسیر قانون راکرد) خیلی خوب، پس اعتراض وارد نیست آقای فؤاد کریمی صحبت کند. فقط درموضوع تفسیر صحبت بفرمائید . آقا محمدی – آقای هاشمی ! مخالف است . رئیس- خیر ،ظاهراً نیست . آقا محمدی – آقای هاشمی اگر اینطور باشد تمام مردم میتوانند به مجلس نامه بنویسند و ما موظف هستیم دردستور قرار بدهیم . رئیس- خیلی خوب، ارگانهای رسمی نامه بنویسند، مادر دستور قرار میدهیم ، حالا با آئیننامهکهمخالف نیست بعداً شمامحدودش کنید .این ایراد را بعداً مسدود می کنیم ومیگوئم که فقط نامه ها راارگانهای رسمی ووزرائ بنویسند . بفرمائید آقای کریمی . فؤاد کریمی – بسم الله الرحمن الرحیم . در نامه آقای میرسلیم ، سؤال این است آقایان نمایندگان توجه بفرمایند سؤال چیست و پاسخی که کمیسیون نوشته است پاسخی قسمتی از سؤال است وپاسخ کمیسیون ناقص است در این سؤال ، سؤال شدهاست که یکی از موارد اختلاف بین اعضاء شورایعالی که در جلسه دوم پدید آمد. من نامه رااز اول میخوانم : بنابه مفاد قانون بنیاد امورجنگ زدگان وبه استناد حکم وزیر کشور جناب آقای مهدوی کنی در تاریخ 27/5/60 اولین جلسه درتاریخ 3/6/60 دومین جلسه شورایعالی بنیاد تشکیل شدو مقرر گردید ابتدا این قانون مورد مطالعه همه اعضائ شورایعالی قرار گیرد تاد راثر استنباطات و تفسیرهای مختلف در طول عمل موانعی برسرراه پیشرفت کا رشورایعالی حاصل نشود. یکی از موارد اختلاف بنی اعضاء شورایعالی که در جلسه دوم پدید آمد ،مربوط به بند ب مادة 3 قانون می باشد . که پیشنها د و تصویب شد. بنابه اصل 73 قانون اساسی تفسیر آن از مجلس شورای اسلامی استعلام گردئد. سؤالی که آقای میرسلیم کرده اند ، از اینجا شروع میشود، البته این جمله معترضه هست کهجلسه در تاریخ 3/6/60 برگزار میشود ولیکن قانون بنیاد جنگ زدگان در تاریخ 18/3/60 از مقامات اجرائی و مجاری اجرائی به ایشان ابلاغ میشود. وازتاریخ 18/3/60 تا حالا هیچ اساسنامه ای بنیاد ندارد. و بدون داشتن اساسنامه ، بنیاد تشکیل شده است و تشکیلات فعلی آن غیر قانونی است و بودجه ای که دارد مصرف میشود، بصورت غیر قانونی است . رئیس- آقای کریمی از موضوع خارج نشوید ، ما فقط ‹‹نظارت ›› را میخواهیم معنا کنیم . اگر بخواهید از تریبون سوءاستفاده کنید من جلویش را مگیرم . الان به شما بلاغ کردم . فقط درموضوع صحبت کنید . فؤاد کریمی – سؤال این است ،آیا منظور قانونگذار از نظارت که در این بند آمدهاست، شامل دخالت در امور اجرائی وو تصمیم گیری درمورد انتخاب افراد واجرای طرحها و برنامه های خاص میشود؟ بااینکه تصمیم گیری واجرای امور و پیشبرد این فعالیت ها به مسؤولیت تمام وکمال سرپرستی بناید امور جنگ زدگان صورت میگیرد. پس بننابراین ،سوال این است که آیا شورایعالی حق دخالت در امور بنیاد را دارد؟ یا حق دخالت در امور بنیاد را ندارد؟ و تمام امور اجرائی فقط مال شخص سرپرست است ؟ بعد برایاینکه این سوال را مطرح کنید بند ب را مطرح می کند . مطلب مهم این است که د رقانونبنیاد جنگ زدگان اختیاراتی به شورایعالی داده شدهاست . یکی از اختیاراتش نظارت است و یکی از اختیاراتش نظارت استو یکی از اختیارات هماهنگی است ، اختیار دیگرسش جمع آوری امکانات است و اختیار بعدی تنظیم برنامه ریزی کلی است . بعضی از این اختیاراتی که به شورایعالی داده شده است مستلزم دخالت و امرو نهی است ولی برخی مستلزم امرو نهی نیست. سوالی که اینجا شده است دو قسمت دارد: یک قسمت مربوط به خود نظارت است و اینکه نظارت چگونه اجرا میشود و نحوه اجرای نظارت است . و یکی دیگر این استکه این نحوه اجرای نظارت به اضافه دخالت اجرائی است ، یا اینکه فقط مسؤول اجرائی سرپرست است اینجا می بینیم این دو جنبه سوال دارد. پاسخی که کیمسیون داخله داتده است اولا فقط و فقط اشاره به قسمت اول سوال است یعنی نحوه تظارت و بعد در مورد نحوه نظارت آنچه که آقای میرسلیم سوال کرده است . این است که نحوة نظارت چگونه است و به چه شکل است ؟ با دخالت است ، بی دخالت است ؟ اینجا در اساسنامه بنیاد تعیین میشود و این پاسخ و این جمله یعنیاینکه نحوه نظارت چگونه تعیین میشود در جواب کمیسیون نیست . دوم این استکه د رجواب کمیسیون گفته شده است که شورایعالی بنیاد باید در جهت اصلاح مور و رسیدگی به موارد تخلف اقدامات مقتضی بعمل آورد لکن حق دخالت به مفهوم امرو نهی در آن نهفته نیست . این جمله ای که کمیسیون گفته است، باز قابل سوء استفاده است برای کسی که بخواهد اختیارات قانونی شورا نفی کند آنچه که صحیح بود کمیسیون می گفت ، این بود که کمیسیون باید اینجا میگفت که حق دخالت به مفهوم امرو نهی در این بند نیست نه اینکه در آن نهفته نیست . دربند ب اختیارات اجرائی و امرو نهی نیست ولی دربند ‹‹ج›› م یگوید که هماهنگی بین کلیه ارگانها که امر کمک رسانی و امدادبه جنگ زدگان را دارند. در آنجائی که وظیفه دارد، آنجا معلوم است که امرو ونهی م یکند برا یایجاد هماهنگی . یا آنجائی که ما م یگوئیم وظیفه شورایعالی جذب امکانات است در جذب امکانات برای جنگ زدگان حتماً امرونهی هست . پس بنابراین . دو نکتاه اساسی که در تفسیر کمیسیون نیست . و منمیخواهم د رتفسیر اضافه بشود و نظر نمایندگان مناطق جنگ زده همهمین است ، این است یکی اینکه اضافه بشود نحوه نظارت رااساسنامه بنیاد تعیین می کند. و این ربطی به مجلس ندارد و باید این مسائل را از طریق مجلس بخواهند مطرح کنند،یا سوء استفاده بشود . دوم این است که در این جمله به مفهوم امرو نهی در آن نهفته نیست . باید صراحتاً گفته بشود که به مفهوم امرو نهی در این نهفته نیست . چون درنبدهای دیگر هماهنگی . جذب امکانات ،جزو اختیارات شورایعالی در قانونبنیاد جنگ زدگان هست ودرآنجا دخالت لازمه هست. و همچنین نوشتن برنامه عمومی هم باز مستلزم دخالت است . رئیس- متشکر ،باندازه ی قرار داد بزرگ صحبت فرمودند( رشیدیان – بزرگ هم هست ) دعوت کنید موافق صحبت کند . منشی- آقای موحدی ساوجی بفرمائید. موحدی ساوجی – بسمالله الرحمن الرحیم – این سؤالی که د رباره تفسیر بند 3 ماده … حسینعلی رحمان ی- آقای هاشمی من اخطار آئین نامه ای دارم . رئیس- آقای رحمانی اخطار آئین نامه ای را بفرمائید . حسینعلی رحمان ی- بسم الله الرحمن الرحیم . به موجب اصل 73 قانون اساسی شرح و تفسیر قوانین عادی که از مختصات مجلس است مانند لوایح و طرح ها جریان خود را طی خواهند کرد. مااگر چنانچه بخواهیم امضاء وزیر ار هم لازم ندانیم در تفسیر و اجازه بدهیم کههر کسی اجازه بدهد… (رئیس – خوب ، بفرمائید متوجه شدیم ) مساله واضح است و متوجه باشیم و ببینیم … رئیس- لوایحی که به مجلس میاید، جریان آن اینطور است که به کمیسیون برود از کمیسیونیک شوری ، دو شوری اینجوری انجام بشود و ما هم همین کار را می کنیم . حسینعلی رحمانی – آقای هاشمی – صحبت تفسیر است، تفسیر مثل لوایح و طرحها است . رئیس- این را یکبار دیگر هم فرمودید، دو شوری هم باشد این جزو همان حرفهائی بود که د رکمیسیون آئین نامههم صحبت شد راجع به اینیکبار هم آنجا شد، آقای موحدی بفرمائید . موحدی ساوجی – بسماللهالرحمن الرحیم . وقتی که اینسوال مسؤول امور جنگ زدگان بهجلس آمد و بعد رسیدگی آن برای شور اول به کمیسیون امور داخلی محول شد در کمیسیون داخلی توجه به این مسأله شد که یان نامه امضاء وزیر مربوطه را ندارد و آیا ماباید رسیدگی کنیم یا نه؟ بعد همین مطالبی که الان اینجا عنوان شد، آنجا هم عنوان شد. وماگفتیم که اگرایرادی می داشت، لابد هیأت رئیسه به آن توجه میکرد، و به کیمسیون احاله نمیکرد . .بهر حال ، آنچیزی که الان در اینجا مطرح است و مخالفتی که آقای فؤادکریمی کردند و پیشنهاد دادند که نظارت که دراین به اصطلاح رسیدگی و گزارش کمیسیون امور داخلی آمدهاست که نظارت شامل امرونهی نمیشود و دخالت ، مقید بشود به همین بند، این معلوم است دیگر سؤال درباره بند ب مادة 3 هست که نظارت بر کلیه فعالیت ها و رسیدگی به حساب مثلا آیا شامل دخالت میشود یا نه؟ و جوابی هم که کمیسیون داخلی بعد از بررسی داده است و گزارش آن الان در حضورتان هست ، این جواب هم مربوط به همین بند است و اگر چنانچه در قانون رسیدگی بهامور جنگ زدگان در بندهای دیگر و یا مواد دیگر ، فرض کنید برایاین شورایعالی وظایف دیگری را تعیین کرده باشند ،این نفی نمیکند.ومادرعین حال برای اینکه در این برخورد ها ومسائلی که الان موجود است در رابطه باتونائی یا عدم توانائی بنیاد برای رسیدگی به امورجنگ زدگان ، بهمین جهت ماد رپاسخی که دادیم در آن پاسخ سعی کردیم که تقریباً همه جانبه باشد .و گفتیم که این وظایفی که شورایعالی دارد مراقبت است وبازرسی حساب ها هست و نظارت کامل به فعالیت ها هست . اما نظارت به معنی دخالت و امر و نهی نمیتواند باشد. من فکر میکنم که جواب ما یک جواب درست و خیلی روشنی باشد. رئیس- بلی- همین است . حالا رأی می گیریم بر… فؤاد کریمی- آقای هاشمی ، پیشنهاد اصلاحی دارم . رئیس- این دیگر پیشنهاد اصلاحی ندارد، فقط یک عبارتی رامعنی کرده اند چه پیشنهاد اصلاحی ؟این شیوه آقایان را نمی پسندم آقایان یک افکاری برای خودشان دارند، افکارشان رامیخواهند در جریان مجلس ، در همه چیز دخالت بدهند یک کلمه بودهاست ‹‹نظارت››،‹‹نظارت›› را خواسته اند معنی بکنند.آقایان حالا سر این مسأله هر چه که از از هر جای تاریخشان دارند، میخواهند بیاورند اینجا ووقت مجلس رااینطوری ضایع بکنند. من با مدیریت مجلس ، بااین کارهای شمامخالفت می کنم و جلوی کارهای شما را میگیرم . این را بدانید ،اینطوری برخودر صحیح نیست . خوب شما با آن آقا مخالف هستید ، بروید جور دیگری بحث بکنید، چرا میاورید در کلمه ‹‹نظارت››چرا وقت مجلس رامیگیرید؟ رشیدیان – آقای هاشمی ، مگر یکنفر بیشتر مخالفت کرد خوب یک نفر هم به عنوان موافق باید صحبت بکند. رئیس- خیر، حالا پیشنهاد اصلاحی وکی جور بحث های دیگر در بحث یک چیزهای دیگر بیاورید ، این شیوه ها که د رکار مفید نیست. اینها برعکس اثر نامطلوب می گذارد. خوب حالا نظر کمیسیونرا میخوانیم و به رأی میگذاریم اگرمجلس قبول کرد… یکیاز نمایندگان – پس پیشنهاد آقای کریمی چطور میشود؟ رئیس- کدام آقای کریمی ؟دیگر پیشنهادی که نیست ،پیشنهادی کمیسیون داده است و آن را به رأی می گذاریم . رشیدیان – این خلاف آئین نامه است هر کس حق سوال از مجلس ندارد یکی از نمایندگان –آقای هاشمی ،مخالفین زیاد هست . رئیس- آیا همه مخالفین میخواهند صحبت کنند؟ یکی از نمایندگان- بلی . رئیس- ما از اول شیوه گذاشتیم که یک نفر مخالف و یکنفر موافق صحبت بکند . یکی از نمایندگان – منمخالف دوم هستم و میخواهم صحبت کنم . رئیس- خیر، مااز اول شیوه گذاشته ایم ، در تفسیر قانونیک نفر مخالف و یک نفر مواففق ، دیگر نمیشود همه صحبت بکنند(فؤاد کریمی شیوه نمیتوانید بگذارید ) گذاشته ایم تا بحال اینطوری عمل کردهایم ( یکی از نمایندگان – آقای هاشمی این بدعت میشود) بدعت باشد بفرمائید بنشینید . فؤاد کریمی – آقای هاشمی ،باید آئین نامه را رعایت کنیم ، شما نمیتوانید شیوه بگذارید . رئیس- همیشه در تفسیر قانون یکمخالف و یک موافق صحبت میکرده فؤاد کریمی – آئین نامهمیگوید نحوه رأی گیری… شما آئین نامه را مراعات کنید . رئیس- آقا به رأی بگذارید . آقا محمدی – الان هم اگ رمجلس رأی نداد؟ رئیس- رأی نداد که نداد. آقا محمدی – یعنی تفسیر نم یکنید ؟ رئیس- نه ، نکردیم . آقا محمدی – تفسیر حق ما هست. رئیس- ما شیوه مان این بوده است که نظری که می آمد یک نفر مخالف و یکنفر موافق صحبت می کرد . فؤاد کریمی – آقای هاشمی ، این قانون دارد، آئین نامه دارد شما نمیتوانید وشما باید طبق آئین نامه عمل کنید . رئیس- اگر نظر دیگری آمد ، ماآنطور عمل میکنیم . فؤاد کریمی – شما باید طبق آئین نامه عمل کنید . رئیس- آقای الویری بخوایند . فؤادکریمی – آقا نمیتوانید مطرح کنید . رئیس- اگر تفسیر نشد بعد … فؤادکریمی – آئیننامه صراحت دارد برخلاف آئیننامه نمیتوانید عمل کنید شماباید آئین نامه داخلی را رعایت کنید . یکی از نمایندگان – اگر به این رأی ندادیم خلافش را پذیرفته ایم . رئیس- نه دیگر خلافی ندارد دوباره باید یک معنای دیگری برایش بگیریم (همهمه نمایندگان) منشی- مخالف صحبت بکند . رئیس- نمیشود، هر مخالفی که نمیتواند صحبت بکند . دکتر قائمی – آقای هاشمی مخالف صحبت کند ولی از چهار چوب خارج نشود . رئیس- خیر من میگویم اگر بخواهند همه مخالفین صحبت بکنند تا کی ؟ دکتر قائمی – من میگویم از حدود بحث خارج نشدند .مساله اینست . رئیس- منمیخواهم مخالف اینقدر صحبت نکند آخر چقدر صحبت بکنند؟(قائمی – مخالف که زیاد نیست ) چرا همه نمایندگان جنگ زدهه میخواهند صحبت کنند. الویری – پس این را مسکوت بگذارید . رئیس- خیر مسکوت هم نمیگذاریم پیشنهادی که اقایان داده اندبه رأی میگذاریم ، دیگگر رویش پیشنهاد نمیخواهد اینقدر بحث بکنند . رشیدیان – بگذارید آقا مسأله باز بشود . رئیس- منمیگویم مخالف و موافق نباد در این شیوه متعدد صحبت بکنند ( همهمه نمایندگان ) موسوی بجنوردی – یک پیشنهاد رابه رأی بگذارید اگر رأی نیاورد پیشنهاد بعدی را به رأی بگذارید. رئیس- ما هم میخواهیم همین کا رار قبول بکنیم . اججازه بدهید برای اینکه آقایان راضی بشود پیشنهاد آقایان راقبلا به رأی بگذاریم . پیشنهاد داده اند که جمله ‹‹در آن نهفته نیست ››که ذیل … فؤاد کریمی – آقای هاشمی طبق آئیننامه عمل کنید . رئیس- آقایان صبر کنید . فؤاد کریمی – طبق آئین نامه باید نیمساعت مخالف و نیمساعت موافق حرف بزند. رئیس- نه ، براییکتفسیر ،نمیساعت مخالف وموافق کجا است ؟ فؤادکریمی – تاوقتی کهکفایت مذاکرات نیاید نیمساعت مخالف ونیمساعت موافق باید صحبت کند . رئیس- بفرمائید بنشینید ، این برادران مامیخواهند با کلمه ‹‹نظارتی ›› که آ“جا هست همه کارهای امور جنگ زدگان راانجام بدهند . بروند بگویند این را بگذار، این را نگذار. این را برادر و این نمیشود. اینها هدفشان این است . فؤاد کریمی – طبق آئین نامه عمل کنید . فدائی – اخطار ائین نامه ای دارم . رئیس- حالا صبر کنید پیشنهادشان را به رأی بگذاریم . خلیلی- قبلا رأی گرفتهایم کهبه چه نحو این تفسیر انجام بشود. یکنفر موافق ویکنفر مخالف صحبت بکند و بعد رأی گیری بشود. قبلا همهمینطور عمل شده است . رئیس- شیوه کار برای ما روشن است . بفرمائید بنشینید. فدائی – آقا ! اجازه بدهید من …. رئیس- آقای فدائی بفرمائید بنشینید شما چه میخواهید بگوئید . فدائی – یک دقیقه اجازه بدهید من آئین نامه را بخوانم . رئیس- چهچیز آئین نامه را بخوانید . فدائی- د رمادة 82… رئیس- اقای رحمانی ائین نامه را خواندند. فدائی – خیر آقای رحمانی انی قسمت را نخواند. اجازه بدهید من بخوانم . رئیس- این را خواندو قبلا هم بحث کرده شرح و تفسیر قواین دیرگر جریان خودش را طی میکند . فدائی – آئین نامهمیگوید لوایح حتماً باید با امضای نخست وزیر ووزیر مربوط باشد این مادة 82 است . رئیس- پیشنهادکفایت مذاکرات رسیده بفرمائید بنشینید آقای مجید انصاری و آقای موحدی پیشنهاد ککفایت مذاکرات دادهاند آقای مجید انصاری بفرمائید . مجید انصاری – بسم الله الرحمن الرحیم – آقای فؤاد کریمی فرمودند که پیشنهاد کفایت مذاکرات تانرا پس بگیرید ما حرفهای مانرا بتوانیم اینجا بزنیم تا مردم بفهمند که ما چه میگوئیم من میخواهم عرض بکنم که (همهه نمایندگان ) خوب ، ایشان الان به من اینطور گفتند. فؤاد کریمی – مجلس روشن بشود. رئیس- شما چند نفر نماینده شلوغ نکنید. مجید انصاری – نمایندگان مناطق جنگی … رئیس- این چهار نفر همه مجلس را بهم زدند. اسدی نیا – چون اتهام است . صحبت ما صبت شخص نیست . وضع خراب مردم جنگ زده است ما باید این درد رابه چهکسی بگوئیم . رئیس- بفرمائید بنشینید ، بگذارید پیشنهاددهنده فایت مذاکرات حرفش را بزند شماچرا اینجور میکنید ؟ مجید انصاری – آقا اگر وضع بنیاد امور جنگ زدگان خراب است . مربوطه به این لایحه نمیشود نمایندگان مناطق جنگی بخاطر مشکلاتی که انجا هست حالا درست یانادرست ما نمیدانیم که واقعاً وضع آنجا چطور است آقایان میگویند وضع آنجا خراب است خوب، ربطی به این قانون ندارد دنبال بهانه ای میکردند که یک چیزی ، لایحه ای به عنوان امور جنگ زدگان درمجلس مطرح بشود تمام آن مسائل غیر مربوط رادر اینجا مطرح می کنند. رشیدیان – این خارج از موضوع است . مجید انصاری – تفسیر جمله ای است که بنیاد امور جنگ زدگان ازمجلس خواسته ، کمیسیون امور داخلی هم این تفسیر را ارائه کردهاست ، مخالف و موافق روی آن صحبت کرده اند ، این صحبت هم کافی است نمایندگان محترم هم به اندازه آقایان مناطق جنگی رشیدیان- آقای هاشمی ایشان دارند سوئ استفاده می کنند. رئیس- شما کفایت مذاکرات را فقط بگوئید . مجید انصاری – بله، آقایان نمایندگان مجلس به اندازه نمایندگان مناطق جنگ زده شعور دارند. ومسائل را نمی فهمند. رئیس- شما کفایت مذاکرات را توضیح بدهید. رشیدیان – مساله شعور نیست ،شما از وضع جنگ زدگان اطلاع نداردی . رئیس- شما فقط درباره کفایت مذاکرات صحبت کنید. مجید انصاری – درباره کفایت مذاکرات چون مخالف و موافق صحبت کرد و نمایندگان هر قدرت تشخیص دارند یا رأی مخالف خواهند داد یا رأی موافق،اگر رأی موافق بود که تصویب میشود واگر مخالف بود پیشنهادات اصلاحی مطرح خواهد شد یا یک چیز دیگری میاورند.لذا مذاکرات کافی است وآقایان !این عصبانیت شأن مجلس نیست که با مجلس اینطور عمل میکنید . رشیدیان – شما از وضع جنگ زدگان اطلاع ندارید،شأن مجلس هم این نیست که هر کس بلند شود وبه برادر مسلمان خودش تهمت بزرند. اینها می خواهند از بلند گو استفاده کنند برای اینکه احساس درد نمیکنید. رئیس- مخالف کفایت مذاکرات منشی- آقای آقا محمدی بفرمائید . معرفی زاده – بگذارید ببینیم چه میگویند سرد و میلیون جنگ زده است ومسائلی که آنها دارند.. رئیس- اینقدر با مجلس بازی نکنید،خواهش میکنم مجلس را به وجه المصالحه این چیزها قرار ندهید،آقای آقا محمدی . آقا محمدی – بسم الله الرحمن الرحیم ،البته دو مساله را اینجا از هم جدایش میکنیم یکی اینکه شیوه کار را بررسی میکنم دو یکی هم وضع بنیاد جنگ زدگان است من تقاضایم از برادران بسیار ارجمند و دلسوز مناطق جنگ زده این است که این را الان اینجا دخالتش ندهند که اینکه از اول هم ندادند ولی بعضی از برادران آنها را به این موضع کشاندندو این درست نیست .الان بحث ما یک بحث قانونی است ما طبق اصل …( همهمه نمایندگان) مصطفی تبریزی – آقای آقا محمدی وقتتان را به نمایندگان مناطق جنگ زده واگذار کنید. رئیس- آقایان اینقدر شلوغ نکنید . چرا اینطور با مجلس برخورد میکنید؟ زرهانی -……به لااله الاالله اینجا هم نمی توایند حرف بزنید. رئیس- ببینید چه شیوه ای را بکار منطقه جنگ زده دروغ میگویند فقط آقای میرسلیم درست میگوید. آقای هاشمی دارند طرفداری از آقای میرسلیم می کنند اگر آقای میرسلیم عضو حزب جمهوری است ما هم چاکر حزب جمهوری هستیم …. رئیس- ببینید آقایان! مسؤولیت جنگ زدگان رال خود این آقایان دارند، انی کارهائی که میکنند به نفع جنگ زدگان نیست،این را بدانید. با این شیوه نمیشود یک میلیون و نیم آدم را آنجوری اداره کرد. خلخالی- مسأله را باید یادرایت حل کرد. عدهای از نمایندگان –آقای هاشمی ـتنفی بدهید. رئیس- نه تنفس الان جایش نیست ما الان .برنامه دولت را داریم آقایان میخواهند تنفس بدهند. فقط کفایت مذاکرات مطرح است آقای آقا محمدی بفرمائید. آقامحمدی – میخواهم بگویم مذاکرات کافی نیست. رئیس- خوب، بفرمائید. آقا محمدی – طبق 73 قانون اساسی شرح و تفسیر قوانین مادی در صلاحیت مجلس شورا است .بعددر اینجا ما اگر یک تفسیر راانجام بدهیم کلی ممکن است تغییر بدهد یعنی ما بگوئیم اینجور است یا آن جور است ممکن است کلی بارمالی، ، وضع کلی همه چیز را عوض بکند. رسیدگی درمورد تفسیر قوانین اینجور نیست که با یک مخالف ویک موافق درست بشود وخود آقای هاشمی بااینکه کفایت مذاکرات را قبول کرده اند ، قبول کردند که مثل سایر لوایح است یعنی اگر قبول نمی کردند می گفتند رویه این بود که یک موافق سایر لوایح است یعنی اگر قبول نم یکردند می گفتند رویه این بود که یک موافق و یک مخالف صحبت کند حالا که کفایت مذاکرات را قبول کردند والان طرح کردند پس معلوم میشود تفسیر لایحه مثل خود لایحه مهم ایت و تفسیر یک امری نیست که همیشه اتفاق بیفتد. تفسیر یک وقتی پیش می آید که مادقت م یکنیم ،در قانونمفصل شرح نمی دهیم یک ابهام درمقام اجرائی ایجاد میشود می آورند اینجا ما تفسیرش می کنیم بنابراین با اینکه یک مخالف و یک موافق صحبت بکند و تصمیمی را که ما قبلا مدتها درموردش فکر کرده ایم و نظر داده ایم بخواهد کم و زیاد بکند این درست نیست. دوم اینکه الان مخالف و موافق به فرض که صحبت کرده اند رأی گیری بشود نتیجه کار چیست؟ به نتیجه کاراگر ما رأی دادیم یعنی ازحقمان در ااصل هفتار و سوم گذشته ایم ؟ باید بهکمیسیون برود اگر قرار است که یه کمیسیون برود طبق چه ماده ای است ؟ طبق کذدام قانونی ؟ تا شش ماه ما چچیزی را رد کنیم قابل طرح نیست، مجلس چگونه میشود ،نپذیرفتن پیشنهاد یعنی چه ؟ آیا میشود جز برروال یک طرح و لایحه تفسیر را پذیرفت ؟این شدنی نیست بنابراین با ایک موافق و یک مخالف ممکن است یک مسأله هم یک جزئی باشد ولی این را اگر پایه گذاری بکنیم در آینده فساد بزرگی خواهد داشت وآن این است که شرح و تفسیر قوانین که در اختیار مااست این رالوث خواهد کرد ومایک قانون را یکجور دیگر می نویسیم بعداً فرصت رسیدگی برای تفسیرش نداریم و جور دیگری جلوه داده میشود.من تقاضایم این است که مجلس محترم باکفایت مذاکرات موافقت نکنند ، این مساله برای همیشه حل بشود وتفسیر قانون هم یک چیزی نیست که هر روز بیاورند کما اینکه با این مخالف هستم وتقاضایم،خواهشم از جناب اقای هاشمی این است باز با وجود اینکه این همه بحث شده است چون از ناحیه وزیر نیامده این را باز قبول نفرمایند، از دستور هم خارج بفرمایند این هم یک لطفی است کهمیکنند علتش هم این است که بعدها این مشکل خواهند شد. رئیسهر اداره ای از هر منطقه ای می فرستد این رویه را شما دارید به رسمیت می شناسید،آنوقت باید در دستور قرار بدهید،آنوقت این کارمشکلی خواهد شد . توکلی – آقای هاشمی پیشنهاد خوبی است . رئیس- بسیار خوب ،آقایان صبر کنید. اول بار من خواستم که این را از دستور خارج بکنم آقای زواره ای تذکر دادند،تذکرشان هم قابل توجه بود گفتند در آئین نامه منعی نیست که غیر وزیر این را بفرستد . فدائی – آقا معذرت می خواهم اشتباه است کاملا منعش مشخص است. رئیس- صبر کنید .خیر، منعش هم مشخص نیست آن ماده ای که مادر آئین نامه داریم ،آئین نامهمی گوید وقتی که چیزی به مجلس آمد تفسیر قانون هم طبق آن چیز عمل میشود اما اینکه قبلا هم باید باامضای وزیر بیاید تویش نبود این را مجلس پذیرفت نمیساعت دوباره بحث کردیم اینقدر وقت مجلس را تلف کردیم حالا دوباره برگردیم به نیمساعت قبل کلمه ‹‹نظارت›› باید معنا بشود حالا آقایان مسائل دیگری رادر این رابطه دارند به سراغ آن مسائل میرویم چرا باید آن مسائل را بااینکار مخلوط کنیم؟ چرا مامسائل مانرا از یک صحیح حل بکنیم ؟ کلمه ‹‹نظارت››یک معنائی دارد. این بارها خواهد آمد این معنایش را مجلس می کند بعد هم مسائل دیگری داریم در رابطه با اداره آنجا که آن مسائل را باید از راه دیگری حل بکنیم الان کفایت مذاکرات مطرح شد کسانی که با کفایت مذاکرات .موافقند قیام بفرمایند(عده کمی برخاستند) تصویب نشد . حالا یک مخالف دیگر صحبت کند . لطیف صفری – پیشنهاد خارج شدن از دستورش را رأی بگیرید. رئیس- خیر، تقاضای مسکوت ماندن میتوانید بکنید . تقاضای مسکوت ماندن بکنید .. منشی- آقای لطیف صفری پیشنهاد مسکوت ماندنش را کرده اند . رئیس- تقاضای مسکوت ماندن است . لطیف صفری – بسم الله الرحمن الرحیم . با توجه به اینکه بحث زیاد روی این هست و اگر این تصویب نشود همانطور که آقای آقا محمدی هم گفتند ممکن است برای شش ماه یا ایکسال دیگر بماند و از طرفی مسائلی هست که باید گفته بشود، برادرانما، نمایندگان مناطق جنگ زده خیلی مسائل به حق داریم ما واقعاً دردها رااز نزدیک می بینیم درست است برادران دیگر همه دردها را متوجه هستند ولی فرق میکند بین آن کسی که کاملا لمس میکند و آن کسی که مسشنود… رئیس- در مسکوت ماندن صحبت کنید . لطیف صفری- روی این اصل برای اینکه به آن صورت واقعی خودش بیشتر رویش بحث بشود من تقاضا میکنم که مسکوت بماند تابعد … رئیس- برای چه مدت مسکوت بماند؟ لطیف صفری- فوقش برای دو هفته من پیشنهاد دو هفته میکنم . رئیس- بسیار خوب ، موافق صحبت کند. منشی- آقای خلخالی شما مخالف مسکوت ماندن هستید .رئیس- آقای خلخالی مخالف مسکوت ماندن…. خلخالی- بسم الله الرحمن الرحیم .مساله جنگ زدگان را نمایندگانی که از همان مناطق هستند وواقعیتش این است که بهتر از آقایان دیگر درک میکنند وایننه اینکه بیک توهینی است من باب مثل یک چیزی به مجلس است . اینها خوب، واقعاً‌با آن فرد تماس دارند. هر روز هم نامه های زیادی از مناطق جنگ زده یعنی از همان هائی که جنگ زده هستند توی اردوگاهها،توی چادرهائی که برای آنهادرست شده است به این آقایان فشار میاورند و اینها درددارند یک مساله ای است …. رئیس- شما از مسکوت ماندن صحبت بگنید . خلخالی – بله من عقیده ام این است که این مساله مسکوت نباشد چون یک موضوع فعلی است و ضرورت دارد وباید به این مساله رسیدگی بشود بهمین جهت دو هفته دیگر باز هم همین مساله است ، پس بنابراین با دوهفته مساله حل نمیشود باید همی امروز این مساله را حل کنیم ،من مخالف با مسکوت ماندن آن هستم . رئیس- کسانی که با مسکوت ماندن این قانون برای دوهفته موافقند قیام بفرمایند(105 نفر موافق )‌تصویب شد. این موضوع از دستور خارج شد منشی- اسامی افرادی که میخوانم کسانی هستند کهموقع رأی گیری در جلسه حضور نداشتند: آقای محمد غفاری – آقای یونسی اشکوری-آقای امین ناصری – آقای اعظمی لرستانی – آقای بیت اوشاناـآقای فؤاد کریمی . 8-اعلام وصول نامه آقای وزیر ارشاد اسلامی راجع به تفسیر ردیف 127515 قسمت چهارم قانونبودجه سال 1360. رئیس- برنامه بعدی مان اعلام وصول مراسله شماره 5577 مورخ 5/6/1360 آقای وزیر ارشاد اسلامی راجع به تفسیر ردیف 127515 قسمت چهارم قانون بودجه سال 1360 رد خصوص نهضت سواد آموزی است که وصول آن اعلام میشود و به کمیسیون ارسال میشود. 9- اعلام وصول نامه آقای نخست وزیر به مجلس د رمورد معرفی اعضاء کابینه رئیس- نامه آقای نخست وزیر به مجلس در موردمعرفی کابینه است که قرائت میشود. بسم الله الرحمن الرحیم ریاست محترم مجلس شورای اسلامی برادر حجت الاسلام و المسلمین اکبر هاشمی رفسنجانی . با توجه به اصل یکصد و سی سه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اسامی برادرانی که در دولت جدید عضویت خواهند داشت برای رذی اعتماد به مجلس شورایاسلامی تقدیم می گردد این اسامی به تأیید ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران رسیده است ( که نامه به رئیس جمهور و موافقت ایشان هم ضمیمه است ). 1- وزیر آموزش و پرورش برادر علی اکبر پرورش . 2- وزیر ارشاد اسلامی برادر حجت الاسلام عبدالمجید معاد یخواه . 3- وزیر بازرگانی برادر جیب الله عسگر اولادی مسلمان . 4- وزیر بهداری برادر دکتر هادی منافی. 5- وزیر مشاور و رئیس سازمان بهزیستی برادر دکتر محمود روحانی . 6- وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه برادردکتر محمد تقی بانکی 7- وزیر پست و تلگراف و تلفن برادر مهندس مرتضی نبوی . 8- وزیر دادگستری براد رسید محمد اصغری . 9- وزیر دفاع بادر جناب سرهنگ سلیمی . 10-وزیر راه و ترابری براد رمهندس هادی نژاد حسینیان . 11-وزیر صنایع برادرمهندس سید مصطفی هاشمی . 12-وزیر فرهنگ وآموزش عالی برادر دکتر محمدعلی نجفی . 13-وزیر معادن وفلزات برادرمهندس سید حسین موسویانی . 14-وزیر کار وامور اجتماعی برادراحمد توکلی. 15-وزیر کشور برادردکتر سید کمال الدین نیک روش . 16-وزیر کشاورزی برادر محمد سلامتی . 17-وزیر مسکن وشهرسازی برادر مهندس محمد شهاب گنابادی . 18-وزیر نیرو دکتر حسن غفوری فرد. 19-وزیر نفت برادر مهندس سید محمد غرضی . 20-وزیر مشاور در امور اجرائی برادر مهندس بهزاد نبوی . 21-وزیر امور اقتصادی و دارائی برادر دکتر حسین نمازی . و باتوجه به اصل یکصد و چهل و یک قانون اساسی تصدی وزارت امور خارجه را بطور موقت خود این جانب بعهده خواهم داشت. میرحسین موسوی – 11/8/660 10- پایان جلسه و زمان تشکیل جلسه بعد و دستور آن . رئیس- توجه بفرمائید موضوعی که برای ما قابل توجه است بعضی از دوستان مراجعه کرده اند بخاطر برنامه های عاشورائی که دارند وبعضهایشان برای فردا بلیط گرفته اند به ما پیشنهاد کرده اند کهجلسه بعد مجلس که برای رسیدگی به کابینه است امروز عصر تشکیل بدهیم . عده ای از نمایندگان – موافق،موافق. رئیس- اجازه دهید ، طبق آئین نامه ما تعبیر مان این است که رئی مجلس موظف است در اولین فرصت یعنی بعد از اینکه نامه رسید وتوزیع شد در اولین فرصت ممکنه حدذاکثر دو جلسه کامل را به بحث بگذارد مایک جلسه را میتوانیم عصر بگذاریم احتمال اینکه عصر تمام بشود طبق معمول کهمعمولا در یک جلسه تمام میشد هست واحتمال هم هست ک دو جلسه وقت بگیرد که طبعاً ادامه بحث می افتد به فردا البته این از اختیارات رئیس مجلس مخالفت زیادی نتوانند شرکت بکنند از این جهت خواستم ببینم اگر در مجلس مخالفت ریادی نیست جلسه راعصر بگذاریم ( همهمه نمایندگان ) برنامه همان برنامه است با بک مقدمه خیلی کوتاهی ، وزراء هم تقریباً همانها هستند و برنامه هم همان است آقا رحیم – آقا رحیم – آقای هاشمی هم صبح و هم عصر جلسه باشد پنج ساعت میشود رئیس- بلی پنج ساعت میشود اگر آنجور باشد ماباید الان جلسه را ختم کنیم که در فاصله اقایان هم فرصت مطالعه برنامه را داشته باشند هم استراحتی بکنند که بتواننیم عصر جلسه تشکیل بدهیم پس باید از ساعت یک شروع بکنیم بینش هم میتوانیم تنفس بدهیم الان جلسه را تعطیل می کنیم از ساعت یک بعد از ظهر جلسه بعد را میتوانی شروع بکنیم ضمناً یکی از دستورات دیگری که قرائت کردیم نامه وزارت ارشاد بود آن دستور هم جو بحث نیست که قرائت کردیم نامه وزارت ارشاد بود آن دستور هم جزو بحث نیست فقط قرائت بوده و ارسال میشده به کمیسیون که طرح شد در مجلس و به کمیسیون ارسال میشود پس در این جلسه تا برنامه شماره 7 انجام شد جلسه امروز فعلا ختم میشود . (جلسه 11 صبح جلسه پایان یافت ) رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 267 )
 سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۶۰
 
 267.jpeg

 

جلسه دویست و شصت و هفتم 6 بهمن ماه 1360 هجری شمسی ، 30 ربیع الاول 1402 هجری قمری صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز سه شنبه ششم بهمن ماه 1360 فهرست مندرجات 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید . 2ـ‌ بیانات قبل از دستور آقایان علوی و سجادنژاد . 3ـ تذکرات نمایندگان به مسئولین امور توسط آقای رئیس . 4ـ ادامة پیرامون طرح دیوان محاسبات . 5ـ طرح سؤال از آقای صمد شجاعیان از آقای نبوی وزیر مشاور و ارجاع آن به کمیسیون . 6ـ طرح سؤال از آقای قهرمان رحمانی از آقای وزیر بازرگانی . 7ـ طرح سؤال خانم اعظم طالقانی از آقای مهندس گنابادی وزیر مسکن و شهرسازی و ارجاع آن به کمیسیون . 8ـ طرح سؤال عده ای از نمایندگان از آقای مهندس گنابادی . 9ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن . جلسه ساعت هشت و سی و پنج دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد . 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید . رئیس ـ با حضور 180 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود . ‌منشی ـ دستور جلسه دویست و شصت و هفتم روز سه شنبه ششم بهمن ماه 1360 هجری شمسی مطابق با س ام ربیع الاول 1402 هجری قمری . 1 ـ تلاوت کلام الله مجید . 2 ـ نطقهای قبل از دستور . 3ـ دنبالة رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیون دیوان محاسبات در خصوص اصلاح طرح قانون دیوان محاسبات . 4ـ پیشنهاد ارجاع و بررسی طرح نظام بانکی جمهوری اسلامی در کمیسیون ویژه . 5ـ گزارش شور دوم کمیسیون های کشاورزی و کار وامور اجتماعی در خصوص لایحة همکاری ما بین شرکتهای صادراتی و تجهیزات عمومی کره و شرکت سهامی شیلات جنوب ایران . 6ـ گزارش شور اول کمیسیون های امور استخدامی و برنامه و بودجه در خصوص لایحة راجع به اصلاح تبصرة 3 مادة 36 قانون استخدام کشوری . 7ـ گزارش شور اول کمیسیون امور اقتصادی و دارائی و بهداری در خصوص لایحة مربوط به انحلال سازمان ملی خدمات اجتماعی . 8ـ سؤال از آقای صمد شجاعیان از آقای نبوی وزیر مشاور در امور اجرائی در خصوص علت وجود بازار سیاه و قیمت زیاد برای اجناسی که توزیع آنها منحصراً در اختیار دولت است . 9ـ سؤال آقای قهرمان رحمانی از آقای وزیر بازرگانی . 10- سؤال خانم اعظم طالقانی از آقای مهندس گنابادی وزیر مسکن و شهرسازی . 11ـ سؤال عده ای نمایندگان از آقای مهندس گنابادی . 12ـ اعلام اسامی غائبین و دیرآمدگان . 13ـ اعلام ختم جلسه و تاریخ و برنامه جلسة بعد . رئیس ـ تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید . 2ـ‌ بیانات قبل از دستور آقایان علوی و سجادنژاد . رئیس ـ سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید . ‌منشی ـ آقای علوی نماینده لارستان . علوی ـ سخنم را با درود بیکران برخاسته از ژزفای وجودم بر امام امت می آغازم و با سلام بر روان پاک شهیدان همیشه جاویدمان که با تزریق خون خویش به پیکر اجتماع شورو حیات و حرکت و گویائی و روح شهادت در آن دمیدند . و بسان شمعی روشنگر راه رهروان حق در قرن شبرنگ زمانه خویش گشتند و درود بر رزمندگان جبهه حق که بصیرت خویش را بر اسلحه خود حمل نموده و قلب شیطان بزرگ و استکبار جهانی را نشانه رفته و با فریادهای پرخروش تکبیرشان نه تنها لرزه بر اندام مزدوران صدامی که بر پیکر کفر و شرک جهانی افکنده اند و سلام بر مجلس عصاره و فضیلت است . نزدیک به سه سال از پیروزی پرشکوه انقلاب اسلامیمان گذشت ، سه سال سرشار از فرازها و نشیبها و آکنده از پیچ و خمهای بسیار و تجربه های پربار ، و امت ایثارگر اسلام خود را آماده بزرگداشت سومین سالگرد پیروزی انقلاب می کند . بی شک نگرشی گذرا بر آنچه در این سه سال گذشت می تواند در حفظ تداوم انقلابمان و صدورش رهنمودهای روشنگر فرا راهمان قرار دهد ، در روزهای پیش از پیروزی و در میان آتش و خون فریادهای پر خروش « الله اکبر » شهیدانمان نه تنها انقلابمانرا به ثمر نشاند و کاخ ستم را در هم کوفت از همان زمان جهت راستین انقلابمان را که اسلام فقاهت بود بدان بخشیده و باری سنگین و مسئولیتی گران بر دوش یکایک افراد امت بپاخاسته اسلام و بر دوش مسئولین بیشتر و سنگینتر نهاد . آنانکه از آن پس مسئولیتهای خویش را نیک تشخیص دادند و در ایفایش تا پای جان شتافتند رهرو راه شهیدان بوده و خط حزب الله را که در خط امام تبلور یافته بود تداوم بخشیدند و اینک بنگریم آنانکه در این ره گام گذاردند و آنرا استوار و بی تزلزل در نوردیدند که بودند ؟ امام این اسطوره تاریخ و این دیگان همیشه بیدار انقلاب که پیوسته بر فرازمندترین قله اش شبانه روز دیدبانش کرده و تمام تلاشها و حرکات دوست و دشمن را با دیدگان تیزبینش زیر نظر گرفته بر این سؤال تاریخی به حق می گوید که در تمامی این مدت آنکه از همه بهتر مسئولیتش را ایفاء نموده است ملت است چه زیبا سخنی براستی که کلام امام ، امام کلام است . چه اینکه از کنه حقیقت پرده بر می دارد آری آن زمان که در عمر انقلاب خیره می شویم مینگریم همه جا است آن سان که باید 8ـ سؤال از آقای صمد شجاعیان از آقای نبوی وزیر مشاور در امور اجرائی در خصوص علت وجود بازار سیاه و قیمت زیاد برای اجناسی که توزیع آنها منحصراً در اختیار دولت است . 9ـ سؤال آقای قهرمان رحمانی از آقای وزیر بازرگانی . 10- سؤال خانم اعظم طالقانی از آقای مهندس گنابادی وزیر مسکن و شهرسازی . 11ـ سؤال عده ای نمایندگان از آقای مهندس گنابادی . 12ـ اعلام اسامی غائبین و دیرآمدگان . 13ـ اعلام ختم جلسه و تاریخ و برنامه جلسة بعد . رئیس ـ تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید . 2ـ‌ بیانات قبل از دستور آقایان علوی و سجادنژاد . رئیس ـ سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید . ‌منشی ـ آقای علوی نماینده لارستان . علوی ـ سخنم را با درود بیکران برخاسته از ژزفای وجودم بر امام امت می آغازم و با سلام بر روان پاک شهیدان همیشه جاویدمان که با تزریق خون خویش به پیکر اجتماع شورو حیات و حرکت و گویائی و روح شهادت در آن دمیدند . و بسان شمعی روشنگر راه رهروان حق در قرن شبرنگ زمانه خویش گشتند و درود بر رزمندگان جبهه حق که بصیرت خویش را بر اسلحه خود حمل نموده و قلب شیطان بزرگ و استکبار جهانی را نشانه رفته و با فریادهای پرخروش تکبیرشان نه تنها لرزه بر اندام مزدوران صدامی که بر پیکر کفر و شرک جهانی افکنده اند و سلام بر مجلس عصاره و فضیلت است . نزدیک به سه سال از پیروزی پرشکوه انقلاب اسلامیمان گذشت ، سه سال سرشار از فرازها و نشیبها و آکنده از پیچ و خمهای بسیار و تجربه های پربار ، و امت ایثارگر اسلام خود را آماده بزرگداشت سومین سالگرد پیروزی انقلاب می کند . بی شک نگرشی گذرا بر آنچه در این سه سال گذشت می تواند در حفظ تداوم انقلابمان و صدورش رهنمودهای روشنگر فرا راهمان قرار دهد ، در روزهای پیش از پیروزی و در میان آتش و خون فریادهای پر خروش « الله اکبر » شهیدانمان نه تنها انقلابمانرا به ثمر نشاند و کاخ ستم را در هم کوفت از همان زمان جهت راستین انقلابمان را که اسلام فقاهت بود بدان بخشیده و باری سنگین و مسئولیتی گران بر دوش یکایک افراد امت بپاخاسته اسلام و بر دوش مسئولین بیشتر و سنگینتر نهاد . آنانکه از آن پس مسئولیتهای خویش را نیک تشخیص دادند و در ایفایش تا پای جان شتافتند رهرو راه شهیدان بوده و خط حزب الله را که در خط امام تبلور یافته بود تداوم بخشیدند و اینک بنگریم آنانکه در این ره گام گذاردند و آنرا استوار و بی تزلزل در نوردیدند که بودند ؟ امام این اسطوره تاریخ و این دیگان همیشه بیدار انقلاب که پیوسته بر فرازمندترین قله اش شبانه روز دیدبانش کرده و تمام تلاشها و حرکات دوست و دشمن را با دیدگان تیزبینش زیر نظر گرفته بر این سؤال تاریخی به حق می گوید که در تمامی این مدت آنکه از همه بهتر مسئولیتش را ایفاء نموده است ملت است چه زیبا سخنی براستی که کلام امام ، امام کلام است . چه اینکه از کنه حقیقت پرده بر می دارد آری آن زمان که در عمر انقلاب خیره می شویم مینگریم همه جا است آن سان که باید انجام وظیفه نموده و گره مشکلات را کما هو حقه گشوده و با حضور دائمی خویش در صحنه انقلابرا با تمام توانش پاس داشته است . گذشت زمان این حقیقت را درخشنده تر ساخته است که رهنمودهای امام عزیزمان مایة حیات و حرکت انقلاب است و امت از همان روزهای آغازین این معنا را با تمام محتوایتش دریافته بود و لذا می نگریم زمانی که مسئولین وقت از حملات امام به استکبار جهانی و آمریکای جنایتکار دل آزرده بودند و گله مند از اظهاراتش پیرامون مسائل داخلی و اختیارات خویش را دسته کارد بی تیغ می خواندند همان زمان است با تمام توان رهنمودهای امام را مو به مو اجرا می نمود و زمانی که سنای توطئه گر آمریک گستاخانه در امر اعدام جنایتکاران دخالت کرد و دولتمردان وقت نیز زمزمه همسازان سر می دادند امت با اشاره امام در اجتماعات گسترده میلیونی بپاخاست و مشت کوبنده ای بر پوزة جهانخواران کوفت و آنگاه که میئولین سازشکار دست برژینسکی را به گرمی فشردند و بدینوسیله چراغ سبزی به آمریکای جهانخوار نشان دادند امت یکنواخت به صدا در آمد و خشمگینانه زبان به اعتراض گشود و زمانی که فرزندان بیدار و هشیار امت خشم و قهر انقلابی ستمدیدگان را در تصرف لانة جاسوی تجلی بخشیدند امام اقدامی مثبتش خواند ولی مسئولین وقت آنرا خلاف شئون انقلاب دیدند و امت دگر بار به دنبال امامش با حمایت یکپارچه و بیدریغ خویش انقلابی بزرگتر از انقلاب اول آفرید و پرستیژ آمریکا را به اعتراف خودشان درهم شکست و زمانی که ضد انقلاب در گوشه و کنار کشور دست به توطئه و آشوب زد در کردستان ددمنشانه سر از پیکر پاک پاسداران مان جدا کرد ، در ترکمن صحرا و خوزستان دست به دسیسه ها زد و مسئولین برخورد به اصطلاح دموکراتیک و روشنفکرانه می کردند ، اقیانوس بیکران امت حزب الله با فریاد پرطنین رهبرش «‌روح الله » چنان به خروش آمد که تنها خبرش لرزه بر اندام خصم زبون افکند و اختیار قرار را از او سلب نموده به فرارش وا داشت . در تحریم اقتصادی روزهای پیگیر و کاهش چشمگیر مصرف ناچیز همین امت مستضعف بود که نقشه کفار را نقش برآب کرد . در توطئه کودتا حضور حزب الله بود که رسواگر اندیشه پلید کودتاگران گشت و مهره های حساس آنرا به دست عدالت سپرد . در اغتشاشهائی که دست توطئه گر منافقین به پا می کرد پاسداری امت از انقلابی اسلامی بود که بی نتیجه از میدانشان بدر می کرد و آن زمان که خطر انحراف ،‌انقلاب را تهدید می کرد و بنی صدر خائن دست در دست منافقین رسوا پندار پوچ خویش در برابر امام موضع بگیرد توفنده فریاد امت فضا را می لرزاند که : « خمینی بت شکن بت جدید را بشکن » و سرانجام هم شکستند و چون دشمن زبون به بن بست رسیده دست به ترور و انفجار زد و عزیزان امت را از دستش گرفت این بار امت منسجم تر از همیشه از یک سو با دلی غمگسار و چشمانی به سوگ عزیزان نشسته و از سوی دیگر با سینه ای سرشار از خشم و قلبی از قهر خانه های تیمی نفاق را تکاپو میکند و معجزه آسا چنان منافقین خوار و زبون را ضربه می زند که توان کمر راشت کردن را هرگز نیابند . و در جنگ تحمیلی که امام مسأله اصلیش می خواند آنسان ایثارگرانه شرکت جسته و میجویند و حماسه ها آفریده و می آفرینند که جهانی را به حیرت افکنده و پیش بینی امامان معصوم خویش را به اثبات رساندند که از جنگ نمی هراسند . اینک نیز امت با قامتی بلند ، با روحی سرافراز و با عزمی گران وارده ای پرتوان و گامهائی پس برزگ انقلاب را تداوم می بخشد و این چنین است که از همه بهتر امت مسئولیت خویش را ایفاء نموده است . و اما مسئولین که باری سنگینتر به دوش داشته اند از آن زمان که مردمی متعهد ، مسئولیتها را پذیرا شدند و با انگیزه ای خداجویانه به حل مشکلات پرداختند گامهای بلندی در جهت مستضعفین برداشته شد چه بسیار روستاها که از نعمت راه برخوردار شدند و از برق و تلفن و آب و برق بهره ور گشته و یا لوله کشی گاز چهره زندگی روستائیانش را عوض کرده است و دهها اقدامات دیگر بی آنکه منتهای خان و کدخدا را بر سر داشته باشند. ولی فسوسا که مشکلات طاقت فرسای موجود نگذاشت که شیرینی این همه خدمت کام امت را بذت بخشد مشکلاتی که ناشی از عدم درک صحیح برخی از مسئولین ازواقعیت دردهای جامعه می باشد برای نمونه در حالی که کیفیت حل مشکل زمین و مسکن چشم نظامهای دنیا را خیره انقلابمان کرده است که این اسلام با این دو مشکل چگونه برخورد میکند ؟ و بدین لحاظ حل صحیح آنها نقشی سرنوشت ساز در گرایش جامعه بشری و اسلام ایفاء خواهد نمود و بهمان میزان برخورد نا معقول با این دو مشکل شکستی را بر انقلابمان تحمیل خواهد کرد با این وصف چه کردیم ؟ خرید و فروش زمین شهری ممنوع می شود و اجرای مصوبات شورای انقلاب متوقف می گردد بند ( ج ) و ( د ) که امضاء شده سه مجتهد مسلم بر مبنای اعمال ولایت و با استفاده از عناوین ثانویه است خلاف شرع خوانده می شود . گویا شرعات تنها همان است که اینگونه حضرات استنباط می کنند و استنباط میکنند و استنباطات منتظریها و بهشتی ها و مشکینی ها شرعت ندارد و در نتیجه مشکل زمین دچار گرهی کور می شود که قشر مستضعف جامعه را نومید و ملا و مترفین را دلگرم کنزهای نامشروع را از دست انداز بیمه میکند ، در مسأله مسکن روز مال الاجاره ها افزایشی سرسام آور می یابد و به دنبالش رشد تورم و فشار سنگین آن براقشار کم درآمد و تهی دست اجتماع ویعنی همانها که انقلاب کردند تحمیل این همه رنج را بخاطر اسلام و مصالح انقلاب می کنند و دم بی نمی آورند اما شما ای فقهای عزیز ، ای دولتمردان ، شما مسئولین محترم ، شما نباید چنین مصائبی را برای مستضعفان تحمیل نمائید پس از تفویض ولایت امام به مجلس چندلایحه برای مبنا تصویب گردیده و در نهایت آیا دست است که امام با این تفویض هیچ اختیار جدیدی به مجلس نداده و تنها حق قانونگذاری را مجدداً متذکر شده است ؟ کو ، آن همه توصیه ازدرد برخاسته امام که به فکر مستضعفین باشید ؟ از مسکن و زمین که بگذریم مستضعفین با گرانی سرسام آور ارزاق چه کنند ؟ اگر به میدانهای خرید و فروش بازارها سری بزنیم و از نزدیک نتیجه عدم کنترل قیمتها و عدم برخورد قاطع با محتکرین و گرانفروشها را لمس کنیم به یقین که برخوردمان با مسائل به گونه ای دیگر خواهد بود و قرار نخواهیم گرفت و دیگر تنها به بنیاز مسکن ها و هیأتهای هفت نفره و دادگاههای انقلاب حمله ور نمی شویم و مصادره ها را بکلی بی مراجعه به پرنده های مربوطه محکوم نمی کنیم . چرا برخی از سروران عزیز آنگونه به مالکیتهای بزرگ کنون می نگرند که گویا در حکومت نبی اکرم (‌ص ) و از طرق شرعی بدست آمده و از اقدام انقلابی بر پایه موازین شرعی با اعمال ولایت پیش گیری می کنند این را هم بگویم بزرگی مالکیتها را بر مبنای محکومیتشان قرار نمی دهیم که اکتسابشان را نوعاً از طریق نامشروع زمان ظاغوت دلیل محکومیتشان می دانیم . چرا برخورد امیرمؤمنان علی ( علی السلام ) را با چنان ملکهائی فراموش می کنیم که فرمود «‌اگر بیت المال به مهر زنان نیز رفته باشد به بیت المال برمی گردانم » و چند کلمه ای هم از حوزة انتخابیه بگویم . لارستان ما از محرومترین مناطق کشور است که اگر محرومیتش از استان هرمزگان و بویر احمد بیشتر نباشد کمتر نیست ولی متأسفانه از آنجا که تحت پوشش استان فارس است و قضاوت مناطق محروم بر مبنای استان گردیده مزایای مناطق محروم بدان تعلق نیافته و لهذا پیوسته با مشکل نیروی انسانی متعهد و متخصص در زمینه های گوناگون مواجه بوده است امید است دولت عزیزمان لارستان را نیز جزء مناطق محروم به شمار آورده و همان مزایا را برای این نقطه از کشورمان مقرر دارد . دردی از این بالاتر که لارستانمان به تبعیدگاه عناصر ناسالک ارگانهای اجرائی تبدیل شده همچون که اخیراً پزشکی میگسار و متخلف و فاسد را جهت تنبیه به لامرد لارستان تبعید می کنند ، لیک مردم از پذیرشش سر ، باز می زنند .و ده ها نمونه دیگر ازد یگر عوامل محرومیت عدم تناسب امکانات و اعتبارات تخصیص یافته با میزان مشکلات و محرومیتها آنهم با فاصله ای بسیار زیاد است . مشکل تقسیمات کشوری از مهمترین مسائل منطقه است که امید است مسئولین به خواسته های اهالی بذل توجه نمایند . مشکل دیگر نبود آب اشامیدنی در شهر شهید پرور مرکز شهرستان است که تنها راه حلش کانال کشی از رودخانه قره قاج است و امید است وزارت نیرو بدان توجه داشته باشد مسأله دیگر نبود پوشش تلویزیونی در بخش لامرد و قسمتهای دیگر از لارستان وبودن پوشش تلویزیونی شیخ نشینهای خلیج است که نه تنها مردم از برنامه های سازنده سیمای جمهوری اسلامی بی بهره اند ، که برنامه های فاسد تلویزیونهای امارات خلیج جدی برای فرهنگ منطقه به شمار می رود و مع الاسف علی رغم تذکرهای پیاپی و بیشمار کوچکترین توجهی از سوی مسئولین بعمل نیامده است و از آن دردناکتر که لارستانهائی دلسوز و مؤمن مقیم کویت ویدئو جهت پر نمودن خلاء برای سپاه فرستاده اند شش ماه است که در گمرک بوشهر توقیف گردیده و اقدامات پیگیری به نتیجه نرسیده است . مشکلات لارستان ما تنها در منطقه خلاصه نمی شود که مشکلات مسافرت پیشه وران لارستانی به شیخ نشینهای خلیج ازعمده مسائل حوزة انتخابیه ما است . در مسأله گذرنامه و روادید تضییقاتی فراوان اعمال می شود در نتیجه ممنوعیت خروج متولدین 31 تا 37 گذرنامه و اقامه ده ها هزار نفر در آستانه بی اعتبار شدن قرار گرفته که به قیمت سقوط آنها از هستی تمام می شود و در گمرکهای کشور به ویژه گمرک بوشهر برخوردی نامناسب با مسافرین می شود . اموال افراد بی مدرک معتبر از آنها گرفته شده است . نمی گوئیم با قاچاقچیها قاطعانه رفتار نشود ولی میگویم آنچه از نظر قانونی آوردنش ممنوع است صریحاً به مسافرین اعلام شود که در نتیجه تنه متخلفین به سزای خود برسند . اما ناگفته نگذارم که لارستانی های ایثارگرمان با این همه مشکلات به دلیل تعهدشان به اسلام تاکنون در پیشبرد اهداف انقلاب و تثبیت جمهوری اسلامی از بذل جان و مال دریغ نورزیده اند . صدها هزار دلار ، هزارها دلار ،‌هزارها پتو و بخاری و پوشاک و صدها آمبولانس و لوازم جزئی رزمی از سوی لارستانی های مقیم خارج به جبهه ها اهداء شده و از درون کشور نیز تنها یک شهرک 20 هزار دلاری بنام گراش تاکنون بیش از 20 میلیون ریال به جبهه ها کمک نموده است . و سایر نقاط لارستان کمکهای مشابهی کرده اند . در امورعمرانی در گراش 60 میلیون تومان برای احداث یک بیمارستان در اشکنان 42میلیون تومان برای اخداث یک بیمارستان در لامرد چندین میلیون جهت احداث یک بیمارستان ، از سوی لارستانی های مقیم امارات خویاری شده است و در زمینه های گوناگون نیز وضعی مشابه حکم فرما است ، بخشهای اوز و جویم نیز پیشگامی خود را همه جا به اثبات رسانده اند و از نظر نیروی انسانی در پی هر اعلام بسیج نیرو و از هر گوشه و کنار لارستان سیل مشتاقانه جبهه سراپا شور و هیجان رهسپار گشته اند . برای نمونه تنها در بخش شهید پرور لامرد در بسیج نیرو برای آزادی بستان نزدیک به پنج هزار نفر آماده اعزام به بخاطر مؤمنینی بوده که در اطراف او بوده اند . نه به جهت زیادی مسلمانها . فرق بین مسلمان و مؤمن هست این افتخار امروز نصیب این ملت مسلمان هست که جهان اسلام به این ملت می گویند « ملت مؤمن » . قسمت دوم عرضم دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی است . دشمنان داخلی را همه می دانیم و ابعاد خطر اینها را همه شناخته اند و می دانند . دشمنان درجة دوم بعد از آمریکا و شوروی و غرب ، اغلب سران کشورهای عربی است . قبل از این مسأله مجبورم این حقیقت تلخ را عرض کنم . یکصد و شصت و یک میلیون عرب ، 9 میلیون کیلومتر خاک با 65 درصد ثروت نفتی جهان که در دست اینها است . بیشتر از 34 سال است در مقابل 3 میلیون یهودی اسیر و ذلیل هستند . چگونه می شود تصور کرد 161 میلیون انسان و 9 میلیون کیلومتر مساحت زمین در حساسترین منطقه از جهان و مهمترین منطقة استراتژی عالم در مقابل 3 میلیون یهودی صهیونیست که دو هزار و خرده ای سال است که در جهان حیران و سرگران بوده ، چگونه می تواند یکصد و شصت و یک میلیون عرب بااین امکانات مالی و بشری و خاکط را ذلیل و مسخر کند .. فقط مسببش را باید در خیانت اغلب زمامداران عرب جستجو کرد . و اینها هستند سبب ذلت یکصد و شصت و یک میلیون عرب . در مقابل 3 میلیون صهیونیست برای اینکه انیها نه تنها مسلمان نیستند ، به این معنا ، یعنی اینها بعد از جنگ ایران با عراق ارتدادشان به حالت جاهلیت کاملاً ثابت کرده است و شاه حسین ، شاه اردن و شعار صدام منطق بود . یا شعار دیگر جاهلی که می گوید من بابرادرم بر علیه پسر عمو و یا پسر عمو بر علیه غرب ، رفتار غیراسلامی اینها که ارتداد به جاهلیت است بهتر از تعبیر مرتجع به اینها لقب ارتداد به زمان جاهلیت اولی زمان ابوجهل و ابولهب نام دادن مناسب تر از کلمه ارتجاع است . در بارة خیانتهای حسین و خیانتهای صدام تنها این جمله را عرض می کنم . به ادعای صدام ایران 1500 کیلومتر از خاک عراق گرفته است و حال آنکه خودش در طبق اصلاحی در الجزایر به شاه اینها را تقدیم کرده بود و گذشت کرده بود . از وقتیکه انقلاب به نام اسلام در ایران بوجود آمد . برای برگراندن 1500 کیلومتر خاک اینقدر ضرر مالی و جانی به ملت عراق و ایران وارد کرد اما در جنگ 1967 دویست هزار کیلومتر خاک عرب به اشغال اسرائیل درآمده بود برای برگرداندن 200 هزار کیلومتر خاک عرب از دست اسرائیل نه حسین و نه صدام یک تیر در این جنگ خالی نکردند . چگونه می شود یک انسان برای پس گرفتن ( اگر درست باشد که درست نیست ) 1500 کیلومتر خاک 15 ماه جنگ اینقدر ضرر و زیان و خیانت ، اما برای پس گرفتن 200 هزار کیلومتر خاک عرب از دست اسرائیل و لو یک تیر نه حزب بعث عارق نه شاه اردن خالی نکرده است . چگونه می توان این را عرب و یا این را مسلمان نامید . من از وزارت محترم ارشاد تقاضا می کنم برای کشف فضایح جزب بعث عراق از کتاب محکمت الشعب مهداوی و مصادر دیگر که تمام فجایع و ارقام خیانتهای این حزب کثیف در آنجاها عنوان شده است در رسانه های گروهی به جهان عرب کاملاً اعلام و بیان کنند. و این همان حزب خائن و کثیف است که مؤسسش میشل عفلق برای آزاد کردن 720 یهودی ثروتمند عراقی 42 میلیون پوند از آنها رشوه گرفت . در پاریش 40 میلیون پوندش را به حساب بعث گذاشت و 2 میلیون پوندش را خودش دزدید . و مدت اختلاف بین بعث عراق و میشل عفلق از آنجا بوجود آمد که چند سال نمی توانست به عراق برگردد و بعد با هم سازش کردند و آن 2 میلیون پوند را تقسیم کردند . قسمت دوم مسأله سعودیها و دشمنی آنها با اسلام و با انقلاب اسلامی است والا به گفتة مرحوم آیت الله مقدس سید محسن امین عاملی در کتاب رد به وهابیت که می گوید اینها بخاطر مؤمنینی بوده که در اطراف او بوده اند . نه به جهت زیادی مسلمانها . فرق بین مسلمان و مؤمن هست این افتخار امروز نصیب این ملت مسلمان هست که جهان اسلام به این ملت می گویند « ملت مؤمن » . قسمت دوم عرضم دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی است . دشمنان داخلی را همه می دانیم و ابعاد خطر اینها را همه شناخته اند و می دانند . دشمنان درجة دوم بعد از آمریکا و شوروی و غرب ، اغلب سران کشورهای عربی است . قبل از این مسأله مجبورم این حقیقت تلخ را عرض کنم . یکصد و شصت و یک میلیون عرب ، 9 میلیون کیلومتر خاک با 65 درصد ثروت نفتی جهان که در دست اینها است . بیشتر از 34 سال است در مقابل 3 میلیون یهودی اسیر و ذلیل هستند . چگونه می شود تصور کرد 161 میلیون انسان و 9 میلیون کیلومتر مساحت زمین در حساسترین منطقه از جهان و مهمترین منطقة استراتژی عالم در مقابل 3 میلیون یهودی صهیونیست که دو هزار و خرده ای سال است که در جهان حیران و سرگران بوده ، چگونه می تواند یکصد و شصت و یک میلیون عرب بااین امکانات مالی و بشری و خاکط را ذلیل و مسخر کند .. فقط مسببش را باید در خیانت اغلب زمامداران عرب جستجو کرد . و اینها هستند سبب ذلت یکصد و شصت و یک میلیون عرب . در مقابل 3 میلیون صهیونیست برای اینکه انیها نه تنها مسلمان نیستند ، به این معنا ، یعنی اینها بعد از جنگ ایران با عراق ارتدادشان به حالت جاهلیت کاملاً ثابت کرده است و شاه حسین ، شاه اردن و شعار صدام منطق بود . یا شعار دیگر جاهلی که می گوید من بابرادرم بر علیه پسر عمو و یا پسر عمو بر علیه غرب ، رفتار غیراسلامی اینها که ارتداد به جاهلیت است بهتر از تعبیر مرتجع به اینها لقب ارتداد به زمان جاهلیت اولی زمان ابوجهل و ابولهب نام دادن مناسب تر از کلمه ارتجاع است . در بارة خیانتهای حسین و خیانتهای صدام تنها این جمله را عرض می کنم . به ادعای صدام ایران 1500 کیلومتر از خاک عراق گرفته است و حال آنکه خودش در طبق اصلاحی در الجزایر به شاه اینها را تقدیم کرده بود و گذشت کرده بود . از وقتیکه انقلاب به نام اسلام در ایران بوجود آمد . برای برگراندن 1500 کیلومتر خاک اینقدر ضرر مالی و جانی به ملت عراق و ایران وارد کرد اما در جنگ 1967 دویست هزار کیلومتر خاک عرب به اشغال اسرائیل درآمده بود برای برگرداندن 200 هزار کیلومتر خاک عرب از دست اسرائیل نه حسین و نه صدام یک تیر در این جنگ خالی نکردند . چگونه می شود یک انسان برای پس گرفتن ( اگر درست باشد که درست نیست ) 1500 کیلومتر خاک 15 ماه جنگ اینقدر ضرر و زیان و خیانت ، اما برای پس گرفتن 200 هزار کیلومتر خاک عرب از دست اسرائیل و لو یک تیر نه حزب بعث عارق نه شاه اردن خالی نکرده است . چگونه می توان این را عرب و یا این را مسلمان نامید . من از وزارت محترم ارشاد تقاضا می کنم برای کشف فضایح جزب بعث عراق از کتاب محکمت الشعب مهداوی و مصادر دیگر که تمام فجایع و ارقام خیانتهای این حزب کثیف در آنجاها عنوان شده است در رسانه های گروهی به جهان عرب کاملاً اعلام و بیان کنند. و این همان حزب خائن و کثیف است که مؤسسش میشل عفلق برای آزاد کردن 720 یهودی ثروتمند عراقی 42 میلیون پوند از آنها رشوه گرفت . در پاریش 40 میلیون پوندش را به حساب بعث گذاشت و 2 میلیون پوندش را خودش دزدید . و مدت اختلاف بین بعث عراق و میشل عفلق از آنجا بوجود آمد که چند سال نمی توانست به عراق برگردد و بعد با هم سازش کردند و آن 2 میلیون پوند را تقسیم کردند . قسمت دوم مسأله سعودیها و دشمنی آنها با اسلام و با انقلاب اسلامی است والا به گفتة مرحوم آیت الله مقدس سید محسن امین عاملی در کتاب رد به وهابیت که می گوید اینها دیگری بنام ملحمه الریاض نوشته شده است . همان فضایل و مناقبی که برای علی امیر المؤمنین ( ع ) در آن کتاب عنوان کرده است برای عبدالعزیزی ابن سعود همان فضائل را بصورت شعر نوشته و درآورده است و باز یکی از بدبختی های جهان اسلام این است که 25 سال از این هر کس به مکه رفته است می داند وهابی ها سیگار را حرام می دانستند . آن زمان که سیگار مصری یا سوری یا عراقی بود . هر کس در مسجدالحرام یا اطراف مسجد الحرام سیگار در دستش یا دهانش بود . این آمرین به معروف و ناهین عن المنکر با چماق دستی میزدند . یا دندان و یا انگشت می شکست . من خودم با چشمم دیدم در بیرون مسجدالحرام ، بیرون بازار صفا با چوب دستی این آمرین به معروف طوری به دهان یک شخصی که سیگار می کشید و روی لبهایش بود ، زدند که دندانهای او خرد شد ،‌همن سیگار اسلامی حرام آن روز از روزی که سیگار کنت آمریکائی ، وینستون آمریکائی به عربستان سعودی از طریق صحرا و بیابانهای حتی به ایران و ترکیه و تمامی خاور میانه سیگار قاچاق آمریکائی سرازیر شده است از آن روز این آقایان سیگار کسیدن را حلال دانستند و بچه های 5 سالة عربستان سعودی هم سیگار وینستون و کنت میکشند . من به امام مسجد پیغمبر (ص) در مدینه گفتم : یا شیخ شما که سیگار را حرام می دانستید چطور شده است که الان سیگار حلال شده است ؟ گفت اجتهاد کردیم . گفتم شما اجتهاد را بعد از این تیمیه حلال نمی دانید . برای سیگار یهودیهای آمریکائی اجتهاد میکنید و سیگار را حلال می کنید. اما برای راضی کردن یک میلیارد مسلمان که بوسیدن قبر پیغمبر را از نظر اینها حلال است یا جشن گرفتن که الان تازه بیادشان آمده و تکفیر می کنند ، شما یک وجب اجتهاد بکنید بوسیدن قبر پیغمبر ( ص ) را هم حلال بدانید . جهان اسلام را هم از خود راضی می کنید . آمریکا و یهودان آمریکا از شما راضی بشوند اجتهاد در مذهب وهابی جایز ، اما برای راضی کردن یک میلیارد مسلمان اجتهاد نه ( رئیس ـ وقتتان تمام است . ) اگر اجازه بفرمائید من بقیه را عرض نمی کنم فقط دو سه موردی که مربوط به حوزة‌انتخابیه خودم است آن قسمتهایش را عرض میکنم . درمانگاه در میان دهکده هایی که 5ـ6 هزار نفوس دارند احتیاج مبرم است مسأله لوله کشی آب بهداشتی در دهات که خیلی خرجش کم است ، دولت باید عنایت کند . مدرسة راهنمائی در دهات بزرگی که 8 هزار نفوس دارند متأسفانه نیست . از برق منطقه که از کنار یا نزدیکی آن دهات و شهرستان رد می شود متأسفانه استفاده نمی کنند . راه روستائی به جهت سختی زمستان یا اینکه اکثراً نزدیک هستند نیست . و تقاضای مبرم ما این است که بستان آباد هر چه زودتر فرمانداری بشود . برای اینکه آقایان بدانید پنیر و سیب زمینی و گوشت و خیار شور تهران را تنها این بخش تأمین می کند . یک منطقه ای که چهار مادة غذائی ضروری 7 میلیون تهران را تنها بعهده گرفته است او را از این ضروریات اول زندگی محروم کردن ناانصافی است ، از دولت محترم تقاضا داریم هر چه زودتر به این گرفتاریهایی که خرجش هم کم است رسیدگی کند . 3ـ تذکرات نمایندگان به مسئولین امور توسط آقای رئیس . رئیس ـ متشکر ، تذکرات نمایندگان محترم : آقای صبوری نماینده شیروان به وزارت نفت در مورد تأمین سوخت منطقه . آقای علوی نماینده لارستان به وزارت راه در مورد اتمام راه اشکنان در منطقه و به وزارت نیرو در مورد بهره برداری از نیروگاه برق لامرد . آقای زرهانی نماینده دزفول به سرپرست بسیج اقتصادی کشور در مورد تأمین ارزاق و مایحتاج عمومی مردم منطقه . آقای عالی پور نماینده ایلام به وزارت راه در مورد تونل آزادی و راههای روستائی و به وزارت نیرو در مورد برق رسانی به روستاها و به وزارت آموزش و پرورش در مورد تأمین دبیر راهنمائی . آقای عباسی فرد نماینده کوهدشت به وزارت کشور در مورد تبدیل کوهدشت به شهرستان . آقای حمیدی و آقای آقارحیمی و آقای تبریزی و آقای بیمقدار و آقای دانش آشتیانی به وزارت ارشاد اسلامی در مورد گزارش کامل و صحیح اخبار مجلس و طرحها و لوایح در روزنامه ها . آقای ملک پور نماینده زردشتان به وزارت کشور در مورد تکمیل و ارسال سریع فرمهای اطلاعاتی مربوط به طرحهای عمرانی استانها . آقای تاتاری نماینده زاهدان به دولت در مورد اقدام سریع در جهت ارسال لایحة اجرائی اصل چهل و نه قانون اساسی . آقای خلخالی نماینده خلخال به وزارت راه در مورد نقشه برداری راه دژام تذکر می دهند . 4ـ ادامة پیرامون طرح دیوان محاسبات . رئیس ـ اولین دستور جلسه ما طرح دیوان محاسبات است که چند ماده باقی مانده است که رسیدگی می کنیم . پیشنهاد حذف در مورد بعضی از مواد بود . ‌منشی ـ پیشنهاد حذف مادة 18 از آقای موحدی ساوجی است . رئیس ـ ایشان تشریف ندارند . پیشنهاد بعدی را مطرح کنید . ‌منشی ـ پیشنهاد حذف مادة 19 را آقای بیات داده اند . رئیس ـ آقای بیات بفرمائید . بیات ـ این توضیحی که عرض می کنیم ظاهراً مربوط به همه موادی است که مسأله دادستانی ، دادسرا ، این مسایل در اینجا مطرح شده است . با اینکه برادران آقای حمیدی و آقای رهامی توضیح داند که دادستانی در اینجا نقش قوه قضائیه را ندارد . ولی واقع مسأله این است که از باب این که « خودش را بیاور و اسمش را نیاور » است . و من احتمال قوی می دهم که شورای نگهبان رد بکند . برای اینکه این با استقلال قوة قضائیه اساساً سازگاری ندارد . برای اینکه در اینجا کاملاً تسریع شده است ، در انتخاب دادستان قوة قضائیه نقشی ندارد . در عزل دادستان قوة قضائیه نقشی ندارد بنابراین برطبق قانون اساسی چون قوة قضائیه قوة مستقلی است درست نیست که ما دادستانی دیوان محاسبات را کاملاً در تحت اختیار کمیسیون محاسبات و یا مجلس قراربدهیم و قوة قضائیه کوچکترین نقشی نداشته باشد این است که من معتقدم که باید این جذف بشود واگر الان هم مجلس تصویب بکند به احتمال قوی شواری نگهبان رد میکند . رئیس ـ آقای موحدی ساوجی شما نبودید در مورد مادة 18 پیشنهاد حذف داده بودید که گذشت . اگر از پیشنهاد تان صرفنظر می کنید ما نسبت به مادة 18 رأی می گیریم . با توجه به اینکه آنجا مسأله ای هم ندارد فقط نوشته است که دادستان وتعدادی دادیار دارد . موحدی ساوجی ـ دادسرا و دادیار مطرح است . رئیس ـ خوب ، می گوید فقط اینها را دارد ولی اینکه چه کسی اینها را تعیین کند و چطور باشد در این ماده نیست . موحدی ساوجی ـ اگر اجازه می دهید مطرح کنیم . رئیس ـ چون شما نبودید بهتر است که مطرح نکنید . موحدی ساوجی ـ خیلی خوب نکنید . مشابه زیاد دارد . رئیس ـ چون تعداد حضار کم است پیشنهاد آقای بیات را دنبال می کنیم . ‌منشی ـ مخالف پیشنهادی آقای بیات ، آقای خوشنویس هستند . خوشنویس ـ برادرمان جناب مثل اینکه همه این طرح یا لایحه را نخوانده باشند . یا مطالعة کافی نکرده اند . اگر نمایندگان محترم درست دقت کرده باشند . در مادة 30 این مسأله دادستانی که من برای روشن شدن مطلب یک بار این ماده 30 را می خوانم مادة 30 گفته است « هر گاه دیوان محاسبات کشور ضمن انجام وظایف به یکی از جرایم عمومی برخورد نماید مکلف است موضوع را از طریق دادستان دیوان محاسبات کشور برای تعقیب به مراجع قضائی اعلام نماید ،» اینجا که کلمة دادستان مطرح است موضوع این است . در مادة 17 وجود دادسرا تصویب شده است . بنابراین رئیس دادسرا ، دادستان نامیده می شود . ترس از این بوده است که وقتی نام دادستان آورده می شود دنبالش دادگاه و رأی و محکوم علیه و زندان و مأمور اجرا و این حرفها است . لذا توجه داشته باشید که اولاً در مادة 30 تصویب فرمودید که موارد مربوط به امور جزائی از طریق دادستان به مراجع قضائی ارجاع می شود . و ثانیاً هیأتهای مستشاری که در مواد 17 ، 21 ، 22 ، 23 ، 24 ، 25 و 37 تصویب فرمودید همان دادگاههای مالی می باشند . اینجا دادستان که در رأس دادسرای اداری است به کارهای جرائم عمومی رسیدگی نمی کند . که شما این را به اصطلاح دخالت قوة مقننه در قضائیه تلقی بکنید . ضامن اجرائی آراء صادره آنها مادة 28 می باشد که باز هم تصویب فرمودید . که بر طبق مقررات اجرائی مالیاتهای مستقیم یعنی از طریق قوه قضائیه قابل اجرا خواهد بود . بنابراین اشکال وارد به وجود دادستان در مواد 18 ، 19 ، 26 ، 31 ، 33 ، 36، 42 و 43 منتفی است . این یک مسأله . اگر مربوط به انتخابش است که چرا دادستان دیوان محاسبات از طریق مجلس نباشد بلکه از طریق کمیسیون دیوان محاسبات باشد . بعد کمیسیون دیوان محاسبات انتخاب بکند . به نمایندگان محترم معرفی بکند . بعد نمایندگان در باره اش رأی بدهند . این هم در حقیقت دو باره کاری است . ما سال گذشته 26 اسفند ماه 1359 یک بار بعنوان قانون تجدید نظر . رئیس ـ هم وقتتان تمام است و هم این خارج از موضوع است . ایشان پیشنهاد حذف کرده اند . خوشنویس ـ چشم ، بنابراین من با حذفش مخالف هستم . چون تصویب کرده ایم . رئیس ـ موافق صحبت کند . ‌منشی ـ آقای الله بداشتی موافق . الله بداشتی ـ همانطوری که برادرمان آقای بیات فرمودند ،‌این دخالت قوة مقننه در کار قوة قضائیه می شود . فؤاد کریمی ـ دادستان کار قضائی نمی کند . الله بداشتی ـ دادستان یکی از اعضای قوة قضائیه است . قاضی و دادستان از اعضای قوة قضائیه هستند . شکی در آن نیست . ولی دفاعی را که این برادرمان کردند و شواهدی برای رد ادعای آقای بیات آوردند یکی مادة 30 را مطرح کردند . مادة 30 را من برای برادران می خوانم ببینید . هیچ ارتباطی با انتخاب دادستان ندارد ،‌که ایشان این مسأله را مطرح کردند . مادة 30 ـ هر گاه دیوان محاسبات کشور ضمن انجام وظایف به یکی از جرائم عمومی برخود نماید . مکلف است موضوع را از طریق دادستان دیوان محاسبات کشور برای تعقیب به مراجع قضائی اعلام نماید . این ارتباط ندارد به اینکه فرض بفرمائید قوة قضائیه دادستان را انتخاب بکند ، دادستان کل کشور انتخاب بکند ، یا اینکه دیوان محاسبات را مجلس انتخاب بکند . این کار دیوان محاسبات را دارد می گوید . کارش که ارتباطی به انتخاب ندارد . پس مسأله این است که ایشان دلیلی را که آورد این دلیل را می خواهم بگویم که ارتباط ندارد . کار دیوان محاسبات چه ارتباطی به انتخاب دادستان دارد ؟ مادة 19 منظور انتخاب دادستان است . انتخاب دادستان باید با قوة قضائیه باشد . حرف ما این است . رئیس ـ متشکر ، آقای رهامی بفرمائید . رهامی ( مخبر کمیسیون دیوان محاسبات ) ـ در مورد دادستان دیوان محاسبات در جلسات قبلی همبنده توضیح دادم . به اینکه با آمدن کلمة «‌دادستان » نباید این مسأله به ذهن ما بیاید که حتماً یک کار قضائی کاملاً مشابه دادگستری و دادستانهای دادگستری و یا دادگاههای انقلاب انجام می دهد . این را برادرمان آقای خوشنویس به اندازة کافی توضیح دادند . من زیاد نمی خواهم وقت عزیزتان را بگیرم . فقط تأکید می کنم بعلت اینکه دیوان محاسبات زیر نظر مستقیم مجلس باید باشد نمی تواند قوة قضائیه در دیوان محاسبات دخالت کند ، اولاً و ثانیاً اینکه مخالف نظز شواری نگهبان ممکن است باشد همانطوریکه آقای بیات فرمودند آن هم صددرصد رد می گردد . زیرا در 26/12/59 شواری نگهبان مصوبة مجلسی که دیوان محاسبات و رئیس دیوان محاسبات و دادستانی دیوان محاسبات را به همین صورت که الان ما پیش بینی کردیم . مجلس تصویب کرده بود شورای نگهبان تأیید کرده است ، پس خلاف قانون اساسی نمی باشد . ثالثاً در مورد این مسأله دادستانها ، شما می توانید بگویئد بازرس کل و یا چنین اسمی . این نیست که تا کلمه دادستان آمد بلافاصله زندان و تعقیب و غیره باشد . برادرمان آقای عطاری گفتند که در وزارت اقتصاد و دارایی هم دادستان انتظامی مالیاتها داریم . در جاهای دیگر هم چنین مواردی داریم . که این به هیچ وجه کار قضائی نمی کند . تطبیق قانون میکند به محض مشاهده تخلف برابر مادة 30 پرونده تنظیم می کند . به دادگاه عمومی می دهد . در موارد 17 ، 23 ، 35 و تبصرة 41 آقایان وجود دادستان را تصویب کردند . در همین جلسات پنجشنبه و جلسات هفتة قبل و همین هفته شما تصویب کردید که دادستان باشد . بنابراین ، این حرف که ما الان دادستان را اینجا حذف کنیم این خلاف آن حرف تصویب قبلی مجلس می شود ، ما قبلاً این را تصویبش کرده ایم . فقط می ماند به اینکه آیا کمیسیون پیشنهاد کند یا مجلس پیشنها کند ؟ این اشکال آخرین اشکال است که این هم تقریباً منتفی است . اگر شما بگوئید که کمیسیون پیشنهاد نکند همان بحث مادة 16 می شود . یعنی ما یک دور از اول باید بحث مادة 16 را تکرار کنیم . که شما خوب این را بردارید حذف کنید چه چیزی را می خواهید جایش بگذارید ؟ ما تازه مصوبة قبلی مجلس را داریم براساس آن هم می توانیم عمل کنیم . یعنی ( کمیسیون میتواند پیشنهاد کند ) همن بحث مادة 16 را داریم . همین طور که در بحث ماده 16 به جائی نرسیدیم و قبلاً هم در بحث دادستان در آن مواد ذکر شده یعنی مواد 17 ، 23 و 35 به جائی نرسیدیم و مخالف بودن با قانون اساسی هم رد شد ، تداخل قوة قضائی هم رد شد و استقلال دیوان محاسبات زیر نظر مجلس باید حفظ بشود ، بنابراین این حذف موردی ندارد و کمیسیون شدیداً مخالف حذف این ماده است . رئیس ـ 185 نفر در مجلس حاضرند . اول آن ماده 18 را رأی می گیریم . آقای الویری مادة 18 بخوانید . الویری ـ ماده 18 ـ دادسرای دیوان محاسبات کشور از یک دادستان و تعداد کافی دادیار و یک دفتر تشکیل می شود . رئیس ـ آن ماده را آقای موحدی ساوجی مخالفت کرده بودند منتها چون خودشان تشریف نداشتند و بحثشان را جای دیگری می توانند بکنند . فعلاً بحث نمی شود و رأی می گیریم بعد آنوقت نسبت به پیشنهاد آقای بیات رأی می گیریم موافقان با مادة 18 قیام بفرمایند . ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . . آقایان توجه بفمرائید این رأی گیری دوم برای اصل نیست ، برای حذف است . حالا برای حذف ماده 19 که آقای بیات پیشنهاد دادند و بحث هم شد و مخالف و موافق هم صحبت کردند برای این رأی می گیریم ، تعداد همان 186 نفر است ، آقایانی که با حذف ماده 19 موافق هستند قیام بفرمایند . ( عدة کمی برخاستند ) تصویب نشد . یکی از نمایندگان ـ این خلاف آئین نامه است . برای اینکه در مادة قبل دادستان را تصویب کردیم . حالا می خواهید حذفش کنید . دو سوم مجلس باید رأی بدهد . رئیس ـ این کیفیت انتخاب است . این پیشنهاد هم تصویب نشده حالا برای اصل ماده رأی می گیریم . ‌منشی ـ دو پیشنهاد هست که قابل طرح نیست چون کلمة دادستان را پیشنهاد کرده اند که ما در مادة قبل تصویب کرده ایم . رئیس ـ در مخالفت با مادة یک نفر می تواند صحبت کند . آقای محسن موسوی بفرمائید . محسن موسوی ـ در مادة 19 که من هم پیشنهاد حذف داده بودم ، دو مسأله مطرح است . یکی از مسائل در مادة 16 گذشت و مفصل هم صحبت شد . همان دلایل یک قدری هم اینجا هست . من دیگر آنها را تکرار نمی کنم . راجع به پیشنهاد کمیسیون و درنصب و در عزلش . و اما اصل مادة هم شما می دانید که آن که مدعی العموم است . و مدافع حقوق مردم است . و ناظر و مدافع اموال مردم است ، در کشور دادستان است . اینجا بالاخره دو مسأله مطرح است دادستان را که مدعی العموم است کنار بگذاریم هیچ خبری از موضوع نداشته باشد . و هیچ رابطهای هم با او نداشته باشد . و یک کلمة دادستان هم که آقایان می گویند که کار قضائی نمی کند بالاخره عنوان دادستان مال قضا است . عنوان دادستان یعنی مدعی العموم . شما اسم دیگری بگذارید من اینجا نمی خواهم بگویم که دادستان توقیف نمی کند ، توقیف میکند ،زندان می کند ، کیفر خواست نمی نویسد ،‌چکار می کند اینها را نمی خواهم بگویم ، ولی عنوان ، عنوان قضائی است . عنوان مال کسی است و شخصیت حقوقی است که مدافع حق و حقوق مردم است . مدعی العموم است و ناظر اموال مردم . شما چگونه می خواهید که این عنوان را اینجا بیاورید و عنوان حقیقی ، شخص حقیقی دادستن را از دیوان محاسبات ، از اموال مردم کنار بگذارید و هیچ ربط و رابطه ای هم با آن نداشته باشد ؟ بنابراین ، این ماده به این صورت اشتباه است که در اینجا باشد . حالا باید کلمة دادستان عوض بشود یا باید حذف بشود . یا اینکه من می خواهم بگویم که به هر صورت یک رابطه ای با دادستان کل کشور داشته باشد . اگر بخواهد به این صورت دیوان محاسبات خودش یک دادستانی داشته باشد و تمام کارها و نظارت را خودش بکند این خلاف کلمه است و خلاف واقعیت عنوان است . رئیس ـ مخالف ماده صحبت کردند حالا موافق ماده صحبت کنند . آقای حمیدی بفرمائید . حمیدی ـ چون مسائل صحبت شده است ما دیگر زیاد صحبت نمی کنیم . یکی اینکه فرمودند دادستان مربوط به حقوق مردم است و طبعاً باید مقام قضائی دخالت کند . ما استناد میکنیم به اصل 54 که دیوان محاسبات را مستقیماً زیر نظر مجلس معرفی کرده است . اصل 54 ـ دیوان محاسبات کشور مستقیماً زیر نظر مجلس شورای اسلامی می باشد سازمان و اداره امور آن در تهران و مراکز استانها به موجب قانون تعیین خواهد شد . در یکی از مواد هم ظاهراً مادة 14 است که روز پنج شنبه تصویب فرمودید ، دیوان محاسبات کشور مستقیماً زیر نظر مجلس شورای اسلامی می باشد . بنابراین چون یک تشکیلات مستقلی است و با توجه به اینکه این مقام دادستانی در مسائل جرائم عمومی رسیدگی نمی کند همینطور که گفته شد در مادة 30 آمده است : جرائم عمومی به مراجع قضائی ارجاع می شود از این جهت اگر بخواهیم بگوئیم زیر نظر مقام قضائی ، یک نحوة دخالت مقام قضائی در قوة مقننه خواهد بود . و در لایحة بازسازی هم ما نظیر این را داشته ایم درآنجا داشتیم که : هیأت بدوی ، هیأت تجدید نظر آنها می آیند برکنار می کنند ، کسی را بازنشسته و باز خرید می کنند . هر چند در آنجا در هیأت عالی نظارت آمده بود که ، دو نفر از پنج نفر مقام هیأت عالی نظارت از شورای عالی قضائی تعیین می شوند ولی در عین حال با توجه به اینکه رأی تابع اکثریت است و در همان لایحه هم ذکر شده که : در این مقام عالی نظارت رأی اکثریت معتبر است . اگر سه نفر که از غیرمقام عالی قضائی هستند نظر بدهند و آنها نظر را می برند طبعاً دو نفری که از طرف مقام علی قضائی تعیین شده اند برکنار می مانند ما نظیر این را هم در آنجا داشته ایم . بنابراین هیچ اشکالی ندارد . من این را با دو نفر از شورای نگهبان هم صحبت کردم البته آنها فرمودند که نظر نهائی ما نظر جمعی است ولی به نظر آن دو نفر اشکالی نیامد . رئیس ـ بسیار خوب ، باید حالا رأی بگیریم، 190 نفر در مجلس حاضرند و مادة 19 یک بار دیگر برای رأی گیری خوانده می شود . ‌منشی ـ مادة 19 ـ دادستان دیوان محاسبات کشور پس از افتتاح هر دوره قانونگذاری به پیشنهاد کمیسیون دیوان محاسبات و بودجه مجلس شورای اسلامی و تصویب نمایندگان ملت انتخاب می شود . برکناری دادستان دیوان محاسبات به پیشنهاد کمیسیون دیوان محاسبات و با تصویب اکثریت نمایندگان مجلس خواهد بود . رئیس ـ 190 نفر حاضرند ، موافقان با مادة 19 که قرائت شد قیام بفرمایند . این ماده را رأی می گیریم ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . ‌منشی ـ مادة 20 ـ پیشنهاد حذف از آقای رجائیان . رئیس ـ آقای رجائیان بفرمائید . رجائیان ـ در این مادة 20 که اعضای تشکیلات دیوان را به جز آن دادستان و بازپرس را که معین می کند تعداد محدودی از اعضاء را اسم می برد که راجع به معاونین و مشاور و حسابرس و کارشناس فنی و مستخدم اداره است . روشن است که این تشکیلاتی که اینجا اسم برده شده ، در هیچکدام ، از این مواد از تشکیلات را اسم نیاوردیم . این تشکیلات ،‌تشکیلات فعلی نیست . یعنی تشکیلات فعلی اگر مورد تأیید است لزومی ندارد که اینجا بیاید ، پس اعضایش هم مورد تأیید است . منظور این است که این تشکیلات را بهم بزنند یک تشکیلات جدیدی را دست کنند . وقتی که تشکیلات جدید را می خواهند درست کنند با استناد به هر ماده ای باشد خوب اعضایش هم مشخص خواهد بود . اگر این تشکیلاتی که اینجا اسم برده شده بخواهند تشکیلات جدیدی را پیشنهاد و تصویب کنند ، با توجه به محدودیتی که در اینجا داردمثلاً نوشته است ، «‌کارشناس فنی » دیوان دیگر نمی تواند کارشناس مالی استخدام کند و داشته باشد با کمک کارشناس اینجا مثلاً آورده نشده و نباید هم بیاید . فقط تعداد محدودی را آورده و اتفاقاً محدودیت برای خود دیوان ایجاد می کند علاوه بر این در مادة 49توجه بفرمائید . در مادة 49 می گوید : « آئین نامه های اجرائی این قانون و همچنین سازمان تفصیلی دیوان محاسبات کشور توسط دیوان مذکور تهیه و پس از تصویب کمیسیون دیوان محاسبات و بودجه مجلس شورای اسلامی قابل اجرا خواهد بود . » این کاملاً در اینجا مشخص است . یعنی سازمان تفصیلی و همان تشکیلات بطور مفصل آنجا هست وقتی که اینجا پیشنهاد شد و آمد در کمیسیون ، حالا یا در مجلس در آنجاهم صحبت میشود اعضای آن کاملاً مشخص هستند . پس این اتفاقاً محدودیت برای خود دیوان ایجاد می کند و آن مادة 49 دست دیوان را باز گذاشته است . سازمان تفصیلی و تشکیلاتی را آنجا مشخص کرده و وجود این مادة محدودیت برای دیوان ایجاد می کند و بهتر این است که حذف بشود . ‌منشی ـ آقای ناطق نوری مخالف . احمد ناطق نوری ـ عرض شود که برادرمان آقای رجائیان در رابطه با مخالفتشان و برای حذف که پیشنهاد داده بودند منکر وجودش نبودند ، بلکه تصورشان این است که اصلاً این وجود دارد . نیازی ندارد بار دیگر ما بیاوریم . ما در اصل قانون داریم از نو دیوان محاسبات را برنامه هایشان را تنظیم میکنیم وقتی شما دیوان محاسبات را در اینجا دارید تأیید و تصویب می کنید خوب ، این طبیعی است که ما یک سری کارمندان ویژه یعنی (‌متخصصین در محاسبات ) را لازم داریم . یعنی در اینجا که الان آمده است ، سایر اعضای تشکیلات دیوان محاسبات کشور ، دو معاون ، تعدا مشاور لازم ، ولی آنچه که خیلی مهم هست ، تعداد کافی حسابرس و ممیر حساب و کارشناس فنی است . شما خودتان هم می دانید که درآنجائی که استدلال فرمودید به مادة 49 در رابطه با آئین نامه و تشکیلات داخلی دیوان است . نه تعداد کسانی را که نمی توانند حسابرسی بکنند و به حسابها رسیدگی رئیس ـ 190 نفر حاضرند ، موافقان با مادة 19 که قرائت شد قیام بفرمایند . این ماده را رأی می گیریم ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . ‌منشی ـ مادة 20 ـ پیشنهاد حذف از آقای رجائیان . رئیس ـ آقای رجائیان بفرمائید . رجائیان ـ در این مادة 20 که اعضای تشکیلات دیوان را به جز آن دادستان و بازپرس را که معین می کند تعداد محدودی از اعضاء را اسم می برد که راجع به معاونین و مشاور و حسابرس و کارشناس فنی و مستخدم اداره است . روشن است که این تشکیلاتی که اینجا اسم برده شده ، در هیچکدام ، از این مواد از تشکیلات را اسم نیاوردیم . این تشکیلات ،‌تشکیلات فعلی نیست . یعنی تشکیلات فعلی اگر مورد تأیید است لزومی ندارد که اینجا بیاید ، پس اعضایش هم مورد تأیید است . منظور این است که این تشکیلات را بهم بزنند یک تشکیلات جدیدی را دست کنند . وقتی که تشکیلات جدید را می خواهند درست کنند با استناد به هر ماده ای باشد خوب اعضایش هم مشخص خواهد بود . اگر این تشکیلاتی که اینجا اسم برده شده بخواهند تشکیلات جدیدی را پیشنهاد و تصویب کنند ، با توجه به محدودیتی که در اینجا داردمثلاً نوشته است ، «‌کارشناس فنی » دیوان دیگر نمی تواند کارشناس مالی استخدام کند و داشته باشد با کمک کارشناس اینجا مثلاً آورده نشده و نباید هم بیاید . فقط تعداد محدودی را آورده و اتفاقاً محدودیت برای خود دیوان ایجاد می کند علاوه بر این در مادة 49توجه بفرمائید . در مادة 49 می گوید : « آئین نامه های اجرائی این قانون و همچنین سازمان تفصیلی دیوان محاسبات کشور توسط دیوان مذکور تهیه و پس از تصویب کمیسیون دیوان محاسبات و بودجه مجلس شورای اسلامی قابل اجرا خواهد بود . » این کاملاً در اینجا مشخص است . یعنی سازمان تفصیلی و همان تشکیلات بطور مفصل آنجا هست وقتی که اینجا پیشنهاد شد و آمد در کمیسیون ، حالا یا در مجلس در آنجاهم صحبت میشود اعضای آن کاملاً مشخص هستند . پس این اتفاقاً محدودیت برای خود دیوان ایجاد می کند و آن مادة 49 دست دیوان را باز گذاشته است . سازمان تفصیلی و تشکیلاتی را آنجا مشخص کرده و وجود این مادة محدودیت برای دیوان ایجاد می کند و بهتر این است که حذف بشود . ‌منشی ـ آقای ناطق نوری مخالف . احمد ناطق نوری ـ عرض شود که برادرمان آقای رجائیان در رابطه با مخالفتشان و برای حذف که پیشنهاد داده بودند منکر وجودش نبودند ، بلکه تصورشان این است که اصلاً این وجود دارد . نیازی ندارد بار دیگر ما بیاوریم . ما در اصل قانون داریم از نو دیوان محاسبات را برنامه هایشان را تنظیم میکنیم وقتی شما دیوان محاسبات را در اینجا دارید تأیید و تصویب می کنید خوب ، این طبیعی است که ما یک سری کارمندان ویژه یعنی (‌متخصصین در محاسبات ) را لازم داریم . یعنی در اینجا که الان آمده است ، سایر اعضای تشکیلات دیوان محاسبات کشور ، دو معاون ، تعدا مشاور لازم ، ولی آنچه که خیلی مهم هست ، تعداد کافی حسابرس و ممیر حساب و کارشناس فنی است . شما خودتان هم می دانید که درآنجائی که استدلال فرمودید به مادة 49 در رابطه با آئین نامه و تشکیلات داخلی دیوان است . نه تعداد کسانی را که نمی توانند حسابرسی بکنند و به حسابها رسیدگی کوچک بگیریم . در اینجا یک چهارچوب کلی ارائه می کنیم که دیوان محاسبات در چه چهارچوبی تشکیلات تفصیلی اش را بنویسد . اگر تشکیلات کلی را یا چهارچوب کلی را تصویب بفرمائید آن موقع یک محدودیتی است برای واحد یا کمیسیونی که تشکیلات تفصیلی را تصویب می کند در آن محدودیت تشکیلات تفصیلی را تصویب می کند بعلاوه تشکیلات تفصیلی ( من فقط یادآوری می کنم ) تشکیلات تفصیلی وزارتخانه ها و تمام دستگاههای قوة اجرائیه را هم مجلس تصویب نمی کند بخاطر اینکه واقعاً وسیع است . مجلس آن را هم قرار داده است که سازمان امور اداری که از داخل خود قوة مجریه است تصویب بکند . مال دیوان محاسبات را هم نمیتوانیم به سازمان امور داری بدهیم برای اینکه دیوان محاسبات مال قوة مقننه است . نمی توانیم مال قوة مقننه را بدهیم سازمان امور اداری تصویب بکند . این است که گفته ایم که یکی از کمیسیون های خود مجلس تصویب بکند . بنده عرضی ندارم . رئیس ـ خوب ، پیشنهاد آقای رجائیان را باید به رأی بگذاریم 187 نفر در مجلس حاضرند . پیشنهاد آقای رجائیان حذف مادة 20 است که قرائت شد و بحث هم شد . کسانی که با پیشنهاد ایشان موافق هستند قیام بفرمایند . ( 4 ـ 5 نفر ایستادند ) تصویب نشد . ‌منشی ـ حذف مادة 26 را آقای بیات پیشنهاد کرده اند . رئیس ـ ما حالا یک نقطه ای در ذهنمان است و آن اینکه این مخالف که صحبت می کند همان حرفهای حذف را می زند . آنجائی که پیشنهاد حذف شده حرفها را زده اند ، گر چه آئین نامه دارد برای رأی گیری که یک مخالف می تواند صحبت کند خواهش می کنم از آقایان که وقت مجلس را نگیرید حالا مادة 20 را برای رأی گیری بخوانید . ‌منشی ـ مادة 20 ـ سایر اعضای تشکیلات دیوان محاسبات کشور عبارتند از : الف ـ دو معاون ب ـ تعداد مشاور لازم . ج ـ تعداد کافی حسابرس و ممیز حساب و کارشناس فنی . د ـ مستخدمین اداری . رئیس ـ خوب ، برای اصل مادة 20 رأی می گیریم . موافقان با مادة 20 قیام بفرمایند . ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . ‌منشی ـ آقای زواره ای پیشنهاد مسکون ماندن طرح را کرده اند . رئیس ـ آقای زواره ای بفرمائید . زواره ای ـ فعلاً قانونی است که از سابق مانده و دیوان محاسبات آنچنان ضروری نیست که یک طرح ناقصی در مجلس ارائه بشود و بصورت ناقص به تصویب برسد . اگر برادران و خواهران نماینده دقت کنند .خود شما اکثر مواد این را پیشنهاد حذف دادید ، در زمینه دادستان و دادیار و بازپرس ،‌اولاً مشخص نیست که تعداد اینها چند نفر است تحصیلات اینها چه هست ، شرایط استخدام چگونه است ، ترتیب ادامة کارشان چه خواهد بود ؟ در اینجا هیچ چیزی مشخص نیست . دیوان محاسبات ،‌ مشاورینش ، اینها قانون می خواهد ،‌اینها هیچکدام در اینجا ، مشخص نیست که این کسی که به عنوان دادستان انتخاب می شود تحصیلاتش چه خواهد بود ؟ هر کسی را میشود آورد و دادستان کرد ؟ هرکسی می تواند باز پرس بشود ؟ آن که برادرمان آقای رهامی فرمودند که این کار قضائی نیست این اصلاً خلاف آن کلمه است . دادستان یعنی کسی که کار قضائی انجام می دهد . چطور میشود دادستان کار قضائی انجام ندهد . اصولاً اینکه دادستان و افرادی که به عنوان « دادیار مقیم » انتخاب می شوند باید اظهار نظر قضائی در زمینه مسائل مالی بکنند . این اظهار نظر ، اظهار نظر قضائی است . اینها چه افرادی خواهند بود ؟ تحصیلاتشان چه خواهد بود ؟ چگونه استخدام می شوند ؟ رتبه اینها چه خواهد بود ؟ بازنشستگی اینها چگونه خواهد بود ؟ برای اینکه این یک چیزی است ، یک مؤسسه ای زیر نظر مجلس شورای اسلامی . این تابع قانون استخدام کشوری نخواهد بود . مقررات قانون استخدام شمول بر اینها ندارد، هیچکدام این مسائل پیش بینی نشده است . باز مغایرت هائی در خود قانون هست ، من ماده 15 را می خوانم . مادة 15 ـ مقر دیوان محسابات کشور در تهران است و در مراکز استانها نیز دارای تشکیلات استان خواهد بود . بعد در مادة 17می گوید « دیوان محاسبات کشور دارای چهار هیأت مسشاری است . آنهائی که در مراکز استان تشکیل می شود چیست ؟ چه واحدی در مرکز هر استانی تشکیل می شود ؟ وقتی در کل مملکت ما چهار هیأت مستشاری داریم در مرکز استان چه چیزی تشکیل می شود ؟ الان شاید بعضی از برادران استحضار داشته باشند ،‌ دیوان محاسبات یک سری ممیز دارد که در سازمانهای دولتی مقیم هستند . کلیة‌اسنادی که می آید وقتی می خواهد به هزینه گذاشته میشود تکلیف این ممیزین چیست ؟ کارکنان سابق دیوان محاسبات آیا منتقل می شوند به این دیوان محاسبات جدید یا آنها اخراج می شوند تکلیف آنها چه خواهد شد ؟ هیچ چیزی مشخص نشده است . آنچه که این برادر عزیزمان مسئول دیوان محاسبات فرمودند این خلاف اصل 58 قانون اساسی است . برای اینکه در اصل 85 گفته « موارد ضروری »‌اول باید آن ضرورت مشخص شود بعد به کمیسیونی اجازه داده شود ، قانون گذارنی بکند . نه اینکه از حالا پیش بینی بشود که آقا این قانون را کمیسیون دیوان محاسبات خواهد نوشت . باید طرحی ، لایحه ای به مجلس بیاید . مجلس ضرورت امر را تشخیص بدهد به آن کمیسیون بدهد . و همینطور از حالا نمی شود پیش بینی کرد که قانون را کمیسیون بنویسد . آن مغایر اصل 58 است . به دلیل اینکه این ناقص است حتی تشکیلاتش . در بحث تشکیلات فقط می گوید « دیوان محاسبات زیر نظر مجلس شورای اسلامی است » بعد هم می گوید « سایر اعضای تشکیلات دو معاون تعداد مشاور لازم تعداد کافی حسابرس ، ممیز حساب و کارشناس فنی »‌ این نمودار سازمانی اش باید مشخص باشد . چون می خواهد نوشته شود . مشخص باشد که چقدر کارمند می گیرد . اینها شرایط استخدامش چه خواهد بود؟ هیچ چیزی مشخص نیست . به این دلیل بنده پیشنهاد مسکوت ماندن را دارم . رئیس ـ برای چه مدتی . زواره ای ـ برای همیشه ، تا یک لایحه جدیدی بیاورند که این اصلاح بشود . ‌منشی ـ آقای حمیدی مخالف . رئیس ـ فقط یک مخالف می تواند صحبت کند . حمیدی ـ بعد از مدتی طولانی که وقت مجلس را گرفتیم هر چیزی به دلخواه خودمان نباشد پیشنهاد مسکوت ماندنش را بدهیم این بی اعتنائی به آراء نمایندگان ملت است و نظایر این کار را نکنید ( نمایندگان ـ احسنت ) گذشته از آن مسکوت ماندنش چه دردی را دوا می کند ؟ آیا با مسکوت ماندن مطابق آئین نامه می توانیم پیشنهاد اصلاحی بدهیم که ما یک هفته مسکوت بگذاریم شما پیشنهادتان را بیاورید و برسیم ؟ نه ، شما می توانید بعد از تصویب این یک اصلاحیه بیاورید خود من هم اگر دیدم آن موارد صحیح است امضاء می کنم . ما عرض کردیم هیچ کسی هم ادعا نمی کند مگر خود این آقایان آن چیزهائی را که عرضه می کنند معتقد هستند که صددرصد کامل است ؟ چه کسی این ادعا را دارد؟ خود این آقایان هم این ادعا را ندارند و اما اینکه فرمودند مطابق اصل 85 این مسأله نیست که ما نطابق اصل 85 این را بخواهیم ارجاع بکنیم این نمودار را می نویسند بعداً ممکن است اگر بیاورند در مجلس عرضه بکنند و مسأله این است که اینها با پیشنهاد کمیسیون تنظیم بشود . و اما اینکه تعداد مشاور یا تعدا معاون مشخص نشده است این را ما قبلاً هم مشخص کرده بودیم . مثلاً دو مشاور ، ولی دیدیم یک وقتی به تعداد بیشتری نیاز است . اگر آن رئیس و معاونی که خود شما تعیین می کنید و خود شما رأی میدهید و خود شما نصب می کنید و آن می خواهد از چنان اعتبار و قدرتی برخوردار باشد که از وزیر مسئول بپرسد که این محاسبات چه شده است مسلماً این اختیار را به او می دهید که اگر دو مشاور را سه مشاور احتیاج داشت سه مشاور قرار بدهد . اگر چهار معاون احتیاج داشت چهار معاون اختیار کند ، بنابراین من با مسکوت ماندنش مخالف هستم . مسکون ماندنش هیچ دردی را دوا نمی کند . ( نمایندگان ـ احسنت ) . رئیس ـ موافق دیگر نمی تواند صحبت کند . درمورد پیشنهاد مسکون ماندن فقط مخالف می تواند صحبت کند . 190 نفر در مجلس حاضرند مسکوت ماندن دائمی طرح دیوان محاسبات را به رأی می گذاریم . موافقان با مسکوت ماندن قیام بفرمایند . ( 7 ـ 8 – 10 نفر موافق ) تصویب نشد . ‌منشی ـ پیشنهاد حذف ماده 26 از آقای بیات . بیات ـ من بیشتر از این توضیح نمی دهم ، باز هم به آقایان عرض می کنم مادة 26 به همن سرنوشتی مبتلا است که مادة 19 است . یعنی در مورد مادة 26 حرفم همان حرفی است که در مادة 19 گفتم وقت برادران و خواهران را نمی گیرم و این به نظر من برخلاف قانون اساسی است این است که من معتقدم آقایان این را قبول کنند که حذف بشود . رئیس ـ مخالف صحبت کند . ‌منشی ـ آقای ناطق نوری بفرمائید . احمد ناطق نوری ـ برادرمان آقای بیات استدلالی که کردند خیلی جالب بود ،‌ما خیلی وقت رانمی گیریم . استدلالشان همان استدلال گذشته بود . پس می توانیم بگوئیم که جواب همان جواب گذشته بود . وقتی دیوان محاسبات را تأیید کردید و در اینجا فقط « دادستان دیوان محاسبات کشور در حدود قوانین و مقررات مالی در حفظ حقوق بیت المال اقدام می نماید و درانجام وظایف خود می داند به هر یک از دستگاهها شخصاً مراجعه یا این مأموریت را به یکی از دادیاران محول کند » بنابراین وقتی شما تصویب کردید که بایستی فکر می کنم که رأی هم همان رأی گذشته باشد و دیگر اینجا حذفش بی مورد بود . بایستی برادرمان آقای بیات این پیشنهاد حذف را پس می گرفتند . حالا چون در رو دربایستی گیر کردند پس نگرفتند بنابراین من با حذفش مخالفم . رئیس ـ آقای موحدی ساوجی بعنوان موافق بفرمائید . موحدی ساوجی ـ بزرگترین ظلمی که ممکن است در حق یک ملتی بشود این است که در مجلس شورای اسلامی کسانی که تهیه کننده یک طرحی هستند حاضر نباشند که پوست کنده مطالب را بگویند من در اینجا لازم می دانم که با توجه به اشاره به بعضی از اصل قانون اساسی اینکه آقایان می آیند بگویند که فلان ماده را ما آوردیم که در جرائم عمومی دادگستری رسیدگی می کنند و در فلان تبصره هم آوردیم که موارد مجازات را باز هم دادگستری تعیین میکند اینها همه درست . اما شما بیائید با کمال شهامت آشکارا و صراحتاً بفرمائید که در طرح شما همین هست که شما منظورتان از این دادستان و دادستان و دادیار و دادسرای دیوان محاسبات این است که به مسائل حقوقی و مالی رسیدگی بکند این مسأله که به مسائل مالی و حقوقی رسیدگی بکند و بگوید که فلان کس مثلاً بیت المال را حیف و میل کرده یا نکرده شما در همین ماده ای که الان بعداً طرح خواهد شد بنده پیشنهاد حذف دادم خواهش می کنم نمایندگان محترم فقط یک نگاهی سطحی بکنید مادة 28بند « هـ » سوء استفاده و غفلت و تسامح در حفظ اموال و اسناد و وجوه دولتی و یا هر خرج نادرست که باعث اتلاف یا تضیییع بیت المال بشود . خوب مسأله قضائی چه هست ؟ همین است شما در اصل 172 آنجا که در قانون اساسی می گوید که « دادگاهی مخصوص نیروهای نظامی و انتظامی تشکیل می شود تا به جرائم نظامی و انتظامی ارتش شهربانی و چه و چه ، رسیدگی بشود » در آخر همان اصل آمده است که «‌جرائم عمومی نیروهای نظامی و انتظامی را دادگاههای دادگستری معمولی رسیدگی می کنند » یعنی چه ؟ یعنی همان تخلفاتی که در داخل کادر ارتش و نیروی انتظامی می شود آنهم مسأله قضائی است منتها چون در قانون اساسی آمده که دادگاه و دادسرای نظامی خاص تشکیل می شود آنجا ایرادی ما نمی گیریم و اما در اینجا این آقایان آمدن دخیلی ظریفانه و خیلی ماهرانه مسأله عین قوانین گذشته زمان طاغوت مسأله دادستان دادیار و چه و چه را آوردند و خیلی هم سریح ذکر کردند که به این مسائل رسیدگی میکند و بعد هم اسمش را گذاشتند که آقا ما اسم اینرا دادستان گذاشتیم اما شما بازرس بگذارید خوب شما اول می خواستید اسمش را بازرس بگذارید بنابراین من نسبت به این موضوع شدیداً به نمایندگان محترم اخطار می کنم که همینطور ما بلند نشویم و ننشینیم . رئیس ـ آقای عطاری یا آقای رهامی توضیح بفرمائید . گرچه همانطور که خود آقای بیات فرمودند استدلالشان در مورد مادة 26 مانند استدلال حذف ماده 19 و دیگر مواد بود و بنده فکر کردم که شاید لازم نباشد که دیگر توضیح بدهیم چون آقایان در همانجا متوجه شدند و رأی به حذف آن مواد ندادند لیکن چون آقای موحدی فرمودند که اعضای کمیسیون شهامت داشته باشند و بیایند بگویند ما مقصودمان به اموال است خوب ما شهامت داریم و داریم می گوئیم ما مقصودمان همان چیزی است که در مادة 28 است خود آقایان هم مادة 28 را تصویب کردند ما مخفی نکردیم که چیزی در باطنمان باشد ولی در ظاهر در لفظ دیگری بگوئیم مادة 28 را در جلسات قبلی آقایان توجه کردند همین که شما خواندید و مچ گیری می خواهید بکنید اینرا آقایان توجه کردند و بنده « هـ » یا بندهای دیگر مادة 28 را آقایان رأی دادند و مادة 28 با اکثریت آراء مجلس تصویب شده بنابراین چیزی نیست که ما شهامت داشته باشیم مخفی کنیم یا نکنیم و این نوع برخورد با نظرات کمیسیون برخورد صحیحی نمی تواند باشد ما نظرمان این است که وقتی که دادستان خودش تصویب شده بوسیلة آراء مجلس و قبلاً هم در آن مصوبه 26/12/59 شورای نگهبان هم تأیید کرده وجود دادستان و رئیس دیوان محاسبات را بنا بر این وجود دادستان محرز است حالا در باره اختیاراتش ما اینجا آمدیم گفتیم که « دادستان دیوان محاسبات در حدود قوانین و مقررات مالی در حفظ حقوق بیت المال اقدام می نماید »‌خوب این اشکالی دارد واین چه کار قضائی است که شما می گوئید خلاف است و ما شهامت نداشتیم مطرح کنیم مسأله این است که مثلاً فلان انباردار یا فلان مسئول حسابداری ممکن است در انبارداری یا حفظ آنجا اشتباهی شده باشد این حتماً این نیست که جرم شده باشد مثلاً آنروز من مثال زدم ترازوئی یا قپانی که مال فلان انبار گندم است خراب است به این موضوع دیوان محاسبات رسیدگی می کند حالا اگر این تخلفش در حدی بود که عمدی باشد یعنی نشانه سوء نیت این طرف باشد این طرف پرونده تعیین میکند و پرونده را می فرستد دادگاه عمومی نه اگر اشتباه دستگاه بود خرابی دستگاه بود اشتباه غیرعمدی بوده همینطور که قبلاً تصویب کردیم این جبران خسارت می کند این چیزی نیست که مامخفی کرده باشیم و حالا ایشان میگویند شهامت داشته باشید بیائید بگوئید این چیزی است که قبلاً تصویب کردند « دادستان دیوان محاسبات » را اینجا هم اختیاراتش را مشخص کرده ایم من عرضی ندارم . رئیس ـ پیشنهاد حذف را بایدبه رأی بگذاریم (190 نفر در مجلس حاضرند ) آقای بیات مبنی بر حذف مادة 26 مطرح است کسانی که با پیشنهاد حذف موافقند قیام بفرمایند . ( عدة کمی برخاستند ) تصویب نشد . پیشنهاد حذف رد شد حال اصل ماده را به رأی می گذاریم ماده را بخوانید . مادة 26 ـ دادستان دیوان محاسبات کشور در حدود قوانین و مقررات مالی در حفظ حقوق بیت المال اقدام می نماید و در انجام وظایف خود می تواند به هر یک از دستگاهها شخصاً مراجعه و یا این مأموریت را به یکی از دادیاران محول نماید . رئیس ـ مادة 26 را به رأی می گذاریم ( 190 نفر حاضرند ) موافقان با اصل مادة 26 قیام بفرمایند . (اکثر برخاستند ) تصویب شد . ‌منشی ـ پیشنهاد حذف مادة 27 از آقای موحدی ساوجی . رئیس ـ آقای موحدی بفرمائید . سعی کنید مختصر بفرمائید . چون تیپ حرف مربوط به دادستانی دیوان است و مطلب معلوم است . موحدی ساوجی ـ مسأله اینجا مادة 27 است ماده 27 اینجور تدوین شده که « دیوان محاسبات کشور از لحاظ مقررات استخدامی تابع آئین نامه خاصی خواهد بود که از طرف دیوان مزبور تهیه و به تصویب کمیسیون دیوان محاسبات و بودجه مجلس شورای اسلامی می رسد و تا تصویب آئین نامه مذکور فوق الذکر تابع قانون استخدام کشوری خواهد بود . » عرض می شود اینجا خیلی روشن و آشکار است که مسائل استخدامی مسائلی است که با آئین نامه درست نمی شود استخدام قانون می خواهد همانطوریکه ما در رابطه با استخدام الان قانون داریم طبق قانون استخدام می کنیم همینطور هم اگر بخواهیم قوانین گذشته را تغییر بدهیم یا جور دیگر فرض کنید مانعی ندارد برای دیوان محاسبات شما می خواهید که با یک مقررات خاصی استخدام بکنید بحثی نیست ولی این مقررات قانون است این آئین نامه نیست اگر مقررات قانون هست که هست مسلماً این را مجلس باید تصویب بکند کمیسیون دیوان محاسبات چه کاره است که بخواهد تصویب بکند این مسأله را و اگر آئین نامه اجرائی است در مورد آئین نامه اجرائی هم در قانون اساسی آمده که آئین نامه های اجرائی قانون را یا وزیر مربوطه و یا دولت هستند که آنها تهیه و تصویب میکنند علی ای حال این ماده 27 با قانون اساسی مغایرت کامل دارد و امیدوارم که اینجا دیگر آقای مخبر کمیسیون لااقل انصاف بخرج بدهد . ‌منشی ـ آقای آقارحیمی مخالف . آقارحیمی ـ اولاً این دیوان محاسبات که این طرح را بررسی کرده به کمیسیون قضائی هم فرستاده در شور اول آن آقایان که همه حقوقدانان هستند و از بزرگان هستند بررسی کردند اگر چنین چنین اشکالات غلاظ و شدادی که جناب آقای موحدی می فرمایند داشت آنها هم اعتراض می کردند و به کمیسیون بودجه هم فرستاده شده کسی چنین برخوردی با یک کمیسیون دارد با سه چهار تا کمیسیون دارد . در ضمن هم اینها فرمودند که طبق یک قوانین خاصی فعالاً باشد مثل اینکه مثلاً کارمندان همین مجلس شورای اسلامی طبق یک قوانین خاصی است چه اشکالاتی دارد بعداً هم طبق آئین نامه ای که می نویسند خوب آن آئین نامه را اسمش را بگذارند قانون و تا وقتی هم آن آئین نامه تصویب نشده تابع قانون استخدام کشوری خواهد بود یعنی طبق مقرراتی که ادارة امور استخدامی کشور دارند اینها هم تابع او هستند بعد هم می نشینند و بررسی می کنند نظرات ادارة امور استخدامی را می گیرند و یک آئین نامه برایش می نویسند مثل آئین نامه ای که برای کارمندان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی می نویسند هیچ اشکالی ندارد خلاف قانون اساسی هم نیست حضرت آقای موحدی هم بیخود کمیسیون ها را از کوره در نکنند . ‌منشی ـ آقای عباسی موافق . عباس عباسی ـ به شما که عرض کنم آقای موحدی توضیحات لازم را دادند و شاید اصلاً احتیاجی نباشد که من یک بعنوان موافق وقت بیشتری از مجلس بگیرم اما در این رابطه با شرایط استخدام است سن مستخدم ، بیمه و عدم بیمه شدن ، مدت خدمت ، میزان حقوق ، پایه و گروه استخدامی همه اینها در رابطه با مستخدم وجود دارد یا این آئین نامه ایکه می خواهد از طریق کمیسیون دیوان محاسبات تصویب بشود هیچ ارتباطی به اینها ندارد فقط می خواهد بگوید ساعت هشت صبح بیاید ساعت دو بعد از ظهر هم برود با این است خوب این نمی خواهد لزومی ندارد و از آن گذشته همانطور که باز فرمودند اصلاً تصویب آئین نامه این آئین نامه داخلی مجلس نیست که خود مجلس بتواند تصویب بکند یا حداقل واگذار بکند به یکی دو کمیسیون آئین نامه اداری مجلس است آئین نامه اداری مجلس هم مثل سایر ائین نامه های کشور باید توسط هیأت وزیران یا وزیر مربوطه تصویب بشود و قطعاً آئین نامه ای اجرائی و معمولی نیست قانون است شرائط قانون باید در آن مراعات بشود و کمیسیون دیوان محاسبات هم نمی تواند باید با کل قوانین استخدامی کشور برخورد داشته باشد ومطابقت داشته باشد و اینکه برادرمان آقای آقارحیمی فرمودند که کمیسیون امور قضائی و اینها وارد بودند نه اگر توجه بفرمائید خود کمیسیون دیوان محاسبات هم نوشتند که تا این تاریخ از آنها گزارشی نرسیده ، نرسیدن گزارش دلیل بر عدم مخالفت نیست فوقش فعلاً بی تفاوت هستند نه اینکه موافق باشند بنابراین حذف این بسیار بجا خواهد بود و تا یک قانون منسجم کل کشور تصویب نشود از نظر استخدامی تابع قوانین و مقررات کلی کشور خواهند بود . رضوی ـ‌اخطار قانون اساسی دارم . رئیس ـ آقای رضوی اخطار قانون اساسی را بفرمائید . رضوی ـ در مواردی که در این قانون حق تصویب به کمیسیون داده چه در این ماده چه در سایر مواد منافات دارد با اصل 85 فقط مواردی این کمیسیون حق تصویب قانون یدارد که شرایط 85 قانون اساسی باشد یعنی ضرورت و محدودیت زمان و این مسائل و اینجا که تصویب قانون را تفویض می کند به کمیسیون مخالف قانون اساسی هست و این ماده هم بر خلاف قانون اساسی است . رئیس ـ قانون که نیست این آئین نامه است (‌رضوی ـ نه تصویب است ، کمیسیون حقو تصویب ندارد جز با شرایط ) این تصویب آئین نامه است قانون را نمی توانیم بگوئیم . رضوی ـ قانون استخدام است . رئیس ـ خوب البته اگر حق نداشته باشد باید شواری نگهبان رد کند این شبهه وجود دارد اما قانون چون نیست ما این اشکال را نداریم اگر قانونی را خواستیم تصویب کنیم نمی توانیم به کمیسیون بدهیم . ( یکی از نمایندگان ـ در حکم قانون است ) اگر در حکم قانون باشد آنوقت شواری نگهبان لابد مخالفت می کند . آخر مجلس یک عده طرفدار دارد می گویند نیست ما نمی توانیم حرف آنها را ندیده بگیریم لااقل اعضای کمیسیون که این را تصویب کردند معتقدند که این آئین امه است . زواره ای ـ شبهه هست . رئیس ـ بله این شبهه را من هم می بینم اما نمونه هایش را در مجلس زیاد داریم یعنی اگر در مجلس اختلاف نظر بود در این مورد ما نمی توانیم تصمیم بگیریم تصمیم گیری با شواری نگهبان است آقایان می توانند رأی ندهند . موحدی ساوجی ـ اگر آئین نامه است آئین نامه را دولت باید تصویب کند نه اینها . رئیس ـ از نظر قانون اساسی البته شواری نگهبان انیجوری کرده اما ما می بینیم انحصار آنجا ندارد آنها حق دارند آئین نامه بگذارنند . زواره ای ـ این آئین نامه نیست قانون است . رئیس ـ اجازه بدهید مادة 138 را من می خوانم . «‌مادة 138 ـ علاوه بر مواردی که هیأت وزیران یا وزیری مأمور تدوین آئین نامه های اجرائی قوانین می شود هیأت وزیران حق دارد برای انجام وظایف اداری و تأمین اجرای قوانین و تنظیم سازمانهای اداری (‌تنظیم سازمانهای اداری را هم آنجا دادند به آئین نامه ) به وضع تصویب نامه و آئین نامه بپردازند هر یک از وزیران نیز در حدود وظایف خویش و مصوبات هیأت وزیران حق وضع آئین نامه و صدور بخشنامه را دارد ولی مفاد این مقررات با متن و روح قوانین مخالف باشد » . آقای بیات می گویند که شواری نگهبان از این انحصار فهمیدند یعنی میگویند که غیر از هیأت وزیران کسی حق وضع آئین نامه را ندارد من اینرا نمی دانم اگر شواری نگهبان اینجور می خواهند بکنند قاعدتاً ممکن است با این مخالفت کنند ولی اگر تشخیص شورای نگهبان این نباشد . ابوالفضل موسوی تبریزی ـ حتماً مخالفت می شود . فؤاد کریمی ـ این آئین نامه اداره‌دولتی که نیست مروبط به یکی از ادارات مجلس است . رئیس ـ ایشان می گویند که شواری نگهبان در موارد مشابه گفتند که اصلاً غیر از هیأت وزیران کسی حقو تصویب ندارد ( همهمه نمایندگان ) به هر حال ما نظری نمی دهیم آقایانی که موافقند رأی می دهند بعد شواری نگهبان چون اختلاف نظر هست ما نمی توانیم قضاوت کنیم . هادی ـ آقای هاشمی من یک پیشنهاد دارم که مشکل را حل می کند . رئیس ـ شما می گوئید بیاید مجلس آخر اصلاح نمی توانیم بکنیم . یکی از نمایندگان ـ پیشنهاد حذف است ( همهمه نمایندگان ) رئیس ـ حذف است خیلی خوب . فؤاد کریمی ـ آئین نامه اجرائی مربوط به ادارات مجلس است در صورتیکه این مربوط به یکی از ادارات مجلس است . موحدی ساوجی ـ آقای هاشمی شما این ماده را خواندید ؟ ملاحظه بفرمائید . یکی از نمایندگان ـ « کمیسیون » را من پیشنهاد حذف دارم . رئیس ـ خیلی خوب ما اول پیشنهاد آقای موحدی را که پیشنهاد حذف کردند به رأی می گذاریم بعد پیشنهاد های اصلاحی هم در حذف رسیده آنها را مطرح می کنیم آقای عطاری ، توضیح بفرمائید . عطاری ( رئیس دیوان محاسبات ) ـ کارکنان دیوان محاسبات مثل سایر کارکنان کشور هستند منتها فرقش با قوة اجرائیه این هست که دیوان محاسبات درگذشته در مملکت ما سابقه نداشته یک واحدی است وابسته به قوة‌مقننه ملاحظه بفرمائید همان طوری که آئین نامه استخدامی مجلس شورای اسلامی را اجازه فرمودید کمیسیون دیوان محاسبات تصویب فرمودند ( جدا از قانون استخدام کشوری ) دیوان محاسبات یک واحدی است وابسته به قوة مقننه و ما در اینجا پیشنهاد کردیم و خودمان هم وقتی این پیش نویس را تهیه می کردیم توجه داشتیم که کارشناس دیوان محاسبات وقتی فردا می رود به وزارت ارشاد یا وزارت کشاورزی یا وزارت امور اقتصادی و دارائی و ایراد می گیرد اول از خودش ایراد می گیرند که آقا توچند سال سابقة خدمت داری ؟ می گوید سه سال . حقوقت چند است ؟‌هفت هزار تومان ، اقا من یازده سال خدمت دارم حقوقم سه هزار تومان است اصولاً ما نمی خواهیم چنین اختلافی باشد بنابراین چنانچه که در اینجا نوشتیم باتوجه به اینکه اگر هم دیوان محاسبات تابع قانون استخدام کشوری بشود باید تصویب بفرمائید . قانون استخدام کشوری برای قوة مجریه است حالا، ما با توجه به اینکه همه هم می دانیم که قانون استخدام کشوری الان نیاز به اصلاحات دارد و این قانون جلوتر از آن تصویب می شود ما فکر کردیم که اگر قانون استخدام کشوری نیازهای دیوان محاسبات را برآورد نکرد اصلاحی به نظرمان می رسد بیاوریم در کمیسیون دیوان محاسبات با توجه به قوانین دیوان محاسبات کما اینکه ملاحظه فرمودید کمیسیون دیوان محاسبات در تصویب آئین نامه استخدامی داخلی مجلس توجه به قانون استخدامی کشوری داشتند خیلی فرق ندارد با قانون استخدام کشوری آن موقع آن نیاز خاص را بیاوریم کمیسیون دیوان محاسبات مجلس تصویب می فرمایند و الا اگر آن شاء الله قانون استخدام کشوری درآینده آوردند و تصویب شد و طوری بود که نیازهای دیوان محاسبات را هم مرتفع می کند آنموقع ما هم پیشنهادی که می آوریم کمیسیون دیوان محاسبات مجلس شورای اسلامی ، ما هم پیشنهاد می کنیم که دیوان محاسبات هم اجازه بفرمائید که تابع قانون استخدام کشوری بشود . رئیس ـ بسیار خوب ، بهرحال توضیح داده شد ایشان هم در رابطه با آن اخطار قانون اساسی چیزی نداشتند که قانع کننده باشد اول پیشنهاد آقای موحدی ساوجی را به رأی می گذاریم پیشنهاد شما حذف مادة 27 است دیگر ؟ ( موحدی ساوجی ـ بله ) 193 نفر در مجلس حاضرند کسانی که با حذف مادة 27 موافق هستند قیام بفرمایند . ( عدة کمی برخاستند ) تصویب نشد . حالا اگر کسی پیشنهاد اصلاحی حذفی دارد می تواند مطرح کند . ‌منشی ـ پیشنهاد حذف از آقای موسوی تبریزی است که پیشنهاد کردند که « در سطر اول مادة 27 از شروع از لحاظ مقررات تا انتهای فوق الذکر حذف بشود » که ماده به این صورت می شود « دیوان محاسبات کشور تابع قانون استخدام کشوری خواهد بود » هادی ـ آقای هاشمی این خلاف قانون اساسی است . رئیس ـ خیلی خوب شما مخالفت کنید . ‌منشی ـ آقای هادی مخالف هستند اجازه بدهید خود پیشنهاد دهند صحبت کنند آقای موسوی تبریزی بفرمائید . سید ابولافضل موسوی تبریزی ـ آن اشکالی که برادرمان آقای موحدی در این مادة 27 کردند که مخالف قانون اساسی است من هم نظرم این است که آن قسمتش مخالف قانون اساسی است و قطعاً شورای نگهبان آنرا رد میکرد اگر تصویب بکنیم به این صورت شواری نگهبان رد می کند بالاخره قانون است و طبق اصل 85 قانون اساسی قانون را باید مجلس وضع بکند و آئین نامه هم مربوط به دولت و وزراء و هیأت دولت است برای فرار از این محظور که شواری نگهبان مخالف قانون اساسی نداند و رد نکند که وقت مجلس و ملت را دوباره بگیریم من پیشنهاد می کنم این عبارت را اینطور اصلاح بکنیم آن جمله ایکه شائبه مخالفت با قانون اساسی دارد آنرا حذف بکنیم بگوئیم ( دیوان محاسبات کشور تابع قانون استخدام است کشوری خواهد بود »‌ یعنی از لحاظ استخدام آن هم باشد عیب ندارد از لحاظ مقررات استخدامی تابع قانون استخدام است کشوری خواهد شد اگر اینرا بگوئیم هم به اصطلاح یک بام دو هوا نکردیم و هم استخدام در مملکت ما یک قانون دارد طبق آن قانون که الان فعلیت آن هست تا زمانیکه مجلس نیامده و برخلاف آن تصویب نکرده فعلیت آن موجود است طبق آن قانون استخدام بکنند هیچ اشکالی ندارد . تصویب می شود ما فکر کردیم که اگر قانون استخدام کشوری نیازهای دیوان محاسبات را برآورد نکرد اصلاحی به نظرمان می رسد بیاوریم در کمیسیون دیوان محاسبات با توجه به قوانین دیوان محاسبات کما اینکه ملاحظه فرمودید کمیسیون دیوان محاسبات در تصویب آئین نامه استخدامی داخلی مجلس توجه به قانون استخدامی کشوری داشتند خیلی فرق ندارد با قانون استخدام کشوری آن موقع آن نیاز خاص را بیاوریم کمیسیون دیوان محاسبات مجلس تصویب می فرمایند و الا اگر آن شاء الله قانون استخدام کشوری درآینده آوردند و تصویب شد و طوری بود که نیازهای دیوان محاسبات را هم مرتفع می کند آنموقع ما هم پیشنهادی که می آوریم کمیسیون دیوان محاسبات مجلس شورای اسلامی ، ما هم پیشنهاد می کنیم که دیوان محاسبات هم اجازه بفرمائید که تابع قانون استخدام کشوری بشود . رئیس ـ بسیار خوب ، بهرحال توضیح داده شد ایشان هم در رابطه با آن اخطار قانون اساسی چیزی نداشتند که قانع کننده باشد اول پیشنهاد آقای موحدی ساوجی را به رأی می گذاریم پیشنهاد شما حذف مادة 27 است دیگر ؟ ( موحدی ساوجی ـ بله ) 193 نفر در مجلس حاضرند کسانی که با حذف مادة 27 موافق هستند قیام بفرمایند . ( عدة کمی برخاستند ) تصویب نشد . حالا اگر کسی پیشنهاد اصلاحی حذفی دارد می تواند مطرح کند . ‌منشی ـ پیشنهاد حذف از آقای موسوی تبریزی است که پیشنهاد کردند که « در سطر اول مادة 27 از شروع از لحاظ مقررات تا انتهای فوق الذکر حذف بشود » که ماده به این صورت می شود « دیوان محاسبات کشور تابع قانون استخدام کشوری خواهد بود » هادی ـ آقای هاشمی این خلاف قانون اساسی است . رئیس ـ خیلی خوب شما مخالفت کنید . ‌منشی ـ آقای هادی مخالف هستند اجازه بدهید خود پیشنهاد دهند صحبت کنند آقای موسوی تبریزی بفرمائید . سید ابولافضل موسوی تبریزی ـ آن اشکالی که برادرمان آقای موحدی در این مادة 27 کردند که مخالف قانون اساسی است من هم نظرم این است که آن قسمتش مخالف قانون اساسی است و قطعاً شورای نگهبان آنرا رد میکرد اگر تصویب بکنیم به این صورت شواری نگهبان رد می کند بالاخره قانون است و طبق اصل 85 قانون اساسی قانون را باید مجلس وضع بکند و آئین نامه هم مربوط به دولت و وزراء و هیأت دولت است برای فرار از این محظور که شواری نگهبان مخالف قانون اساسی نداند و رد نکند که وقت مجلس و ملت را دوباره بگیریم من پیشنهاد می کنم این عبارت را اینطور اصلاح بکنیم آن جمله ایکه شائبه مخالفت با قانون اساسی دارد آنرا حذف بکنیم بگوئیم ( دیوان محاسبات کشور تابع قانون استخدام است کشوری خواهد بود »‌ یعنی از لحاظ استخدام آن هم باشد عیب ندارد از لحاظ مقررات استخدامی تابع قانون استخدام است کشوری خواهد شد اگر اینرا بگوئیم هم به اصطلاح یک بام دو هوا نکردیم و هم استخدام در مملکت ما یک قانون دارد طبق آن قانون که الان فعلیت آن هست تا زمانیکه مجلس نیامده و برخلاف آن تصویب نکرده فعلیت آن موجود است طبق آن قانون استخدام بکنند هیچ اشکالی ندارد . بکنید یعنی مجلس هم در رابطه با کمیسیون محاسبات در رابطه با همین قانون محاسبات چکار کند ؟ بیاید قوانین استخدامی برای خودش ابداع کند و این صحیح نیست . ‌منشی ـ آقای ناطف نوری موافق . ناطق نوری ـ البته ما با نظر برادرمان آاقی عبدخدائی مخالف نیستم که این مشکل اساسی جامعه که بایستی کلیة‌ استخدامات کشوری طبق یک ضابطه ای قرار بگیرد با یان مخالف نیست ولی این درد ما را امروز دوا نمی کند بدلیل اینکه امکانش فعلاً نیست و آن بحث گسترده ای دارد که بایستی مشکلات سازمانها را بررسی بکنیم ببینیم چه هست ولی در حال حاضر طبق همان قانون اساسی که برای دیوان محاسبات بر عهدة مجلس شورای اسلامی گذاشته ما نمی توانیم الان از آن تخلف بکنیم بنابراین باید آئین نامه استخدامی اینرا مثل آئین نامه مجلس شورای اسلامی که خود ما نوشتیم که این مشکلی را که یکی از برادران عنوان کرده بود که ائین نامه را باید هیأت وزیران بنویسد اما آئین نامه مجلس شورای اسلامی را خود مجلس تنظیم می کند مال مجلس شورای اسلامی به قوة مجریه دیگر مربوط نمی شود بنابراین ما می توانیم آئین نامه استخدامی را تنظیم بکنیم با تصویب مجلس شورای اسلامی و فکر میکنم پیشنهادی که برادرمان آقای هادی کرده پیشنهاد بسیار جالبی است که دیگر ارجاع به کمیسیون نیست و در عین حال صورت قانونی هم دارد مخالف با قانون نیست و آن اشکالی که برادرمان آقای زواره ای داشتند در اینجا حل خواهد شد . بنابراین من با پیشنهاد برادرم آقای هادی با حذف « کمیسیون های دیون محاسبات و بودجه » موافقم و امیدوارم که برادران هم به این توجه داشته باشند و این مشکل با این تصویب ان شاء الله حل بشود . رئیس ـ آقای رهامی بفرمائید . رهامی ( مخبر کمیسیون ) کمیسیون ، با نظر آقای هادی در مورد حذف آن قسمت تصویب دیوان محاسبات موافق است و آئین نامه استخدامی کارکنان مجلس هم تقریباً به همین شکل بود آنچه آقای عطاری فرمودند که فقط کمیسیون تصویب کرد ، کمیسیون دیوان محاسبات نبود یعنی آمد مجلس بعد مجلس برابر اصل هشتاد و پنج به کمیسیون مشترک امور استخدامی و دیوان محاسبات ارجاع کرد . بنابراین ما موافق هستیم و اینکه آقای عبدخدائی فرمودند که بدبختی است بدبختی نیست . بعضی سازمانها ، ادارات از جمله خود مجلس بعلت شرای طخاص باید آئین نامه خاصی داشته باشد و حل آن مشکل هم که آقای زواره ای فرمودند البته آن خیلی کلی گوئی شد من اینجا می خواستم توضیح بدهم فکر کردم خود آقایان نمایندگان الحمدالله متوجه هستند . کلی گوئی شد واین قانون را آمدند از کل گفتند که هیچ چیز پیش بینی نشده و هیچ چیز مطرح نشده است . شما آنموقع که این مطرح بود چرا نیامدید پیشنهاد تان را بدهید حالا اگر واقعاً مسأله ای دارید ما میگذاریم در آئین نامه استخدامی ببینیم چه پیشنهادهائی می دهید ؟ که در مقابل این همه شعارها مسأله حل بشود . زواره ای ـ آقای هاشمی ، چرا آقای رهامی توهین کردند باید یکربع وقت بدهید . رئیس ـ ایشان توهین که نکردند و گفتند که ( زواره ای ـ مطالبی که ایشان در رابطه با من گفتند طبق آئین نامه من یکربع وقت دفاع دارم ) آقایان توجه بفرمائید این پیشنهاد را خیلی مشخص کنیم و به عبارتی که در خدمت آقایان است دقت کنند ،‌من فکر می کنم یک کمی اصلاحات جزئی دیگری هم که لفظی لازم ست . یکی اینکه کلمة « با مراعات اصل 74 » را هم اضافه بکنیم ، بدلیل اینکه شورای نگهبان یکبار سابقة ای داریم که کیفیت طرح در مجلس را رد کرده اند که ما یا باید با طرح باشد یا باید لایحه باشد . و چون الان از طرف دیوان این پیشنهاد می آید ، این مسأله باید مراعات بشود . لذا هیچ ضرری ندارد و یک عبارت اضافی است که فقط لفظ اضافه شده است اما آن اشکال را برطرف می کند و ثانیاً من فکر می کنم که کلمة « آئین نامه »‌هم حذف بشود برای اینکه باز شواری نگهبان ، آن انحصاری که آن دفعه فهمیده است این دفعه هم باز پیش نیاورد که بگوید چون آئین نامه است ، این شبهه پیش بیاید . بنابراین ، اگر آقای هادی موافق باشند اینطوری می شود « دیوان محاسبات از لحاظ مقررات استخدامی » تابع آئین نامه دیگر نخواهد بود . فؤاد کریمی ـ ائین نامه اشکالی ندارد آئین نامه مالی با تصویب مجلس ، قانون اساسی گفته « آئین نامه اجرائی » نه هر آئین نامه . هادی ـ انحصار شواری نگهبان برای قوه مجریه است نه اینکه مجلس نمی تواند مجلس که قانون می گذراند آئین نامه هم می تواند تصویب کند . رئیس ـ خیلی خوب اگر شما این شبهه را ندارید پس دیگر آن دومی را نمی خواهد پس با اضافه کلمة « با مراعات اصل 74 » و این جمله ای که آقای هادی می گویند ،‌حذف بشود «‌کمیسیون دیوان محاسبات و بودجه » این از سطر دوم ماده حذف بشود و بقیه اش سرجای خودش باشد . موحدی ساوجی ـ آقای هاشمی ، این عبارت را اضافه کردن ، خلاف آئین نامه است . رئیس ـ اضافه نمی کنم این یک اصلاح عبارتی است . موحدی ساوجی ـ مراعات اصل 74کجایش بوده است . رئیس ـ من می گویم چیزی به معنا اضافه نمی کنیم این یک اصلاح عبارتی است این یک قیدی است که این قید در خود قانون هست . یعنی بدون این اصل ما نمی توانیم قانون را به مجلس بیاوریم . موحدی ساوجی ـ این اصلاح عبارتی نیست . رئیس ـ آقای موحدی ببینید اضافه نکرده ایم ، این یک چیزی است که در خود قانون اساسی هست . کارقانونگذاری ما در اینجا نمی کنیم . یکی از نمایندگان ـ کلمة « مقررات » را عوض کنید . رئیس ـ اگر آن لفظ را بخواهیم عوض بکنیم ، اشکال آئین نامه ای پیدا میکند . آقارحیمی ـ چطور اصل 74 را اضافه می کنید . رئیس ـ آن را چون ، میگوئیم هیچ اضافه ای نیست . باید اینطوریباشد یعنی شما هیچ چیزی را در مجلس بدون مراعات اصل 74 نمی تواند بیاورید . ما قانونی را نگذانده ایم ، همان قانون اساسی است که به اینجا آمده است . زواره ای ـ آقای هاشمی این مطلبی که شما می فرمائید همان ایرادی است که آقای موحدی گرفتند همان ایرادی است که بنده گرفتم . رئیس ـ خیلی خوب ، اگر آقایان می خواهید اینقدر سختگیری بکنید . بکنید زواره ای ـ این واقعاً همان پیشنهاد است فقط … رئیس ـ نه هیچ ایرادی نیست ،‌چه ایرادی دارد ؟ زواره ای ـ مایه تأیف است که مجلس شورای اسلامی بین آئین نامه و قانون تفاوت نگذارد آئین نامه راه اجرای قانون است . رئیس ـ خوب حالا که می شود قانون ( زواره ای ـ‌قانون باید بشود ) آقای زواره ای من تعجب می کنم که شما توجه نمی کنید .این میشود قانون و باید به تصویب مجلس برسد . (‌زواره ای ـ حالا چی می شود قانون ؟ ) خیلی خوب ، می شود قانون ما بحثی نداریم ما می گوئیم که اگر به تصویب مجلس برسد می شود قانون . فؤاد کریمی ـ یکی از انواع قانون آئین نامه است . هادی ـ اشکال آقای زواره ای وارد نیست . فؤاد کریمی ـ‌مانند آئین نامه داخلی است و آئین نامه امور مالی است رئیس ـ بله ، آئین نامه مجلس هم قانون است و قوی ترین قانون هم هست چون با دو سوم آراء است . حالا پیشنهاد آقای هادی را همانطزوری که پیشنهاد کرده اند به رأی می گذاریم ( عده 195 نفر است ) نمایندگانی که با آن اصلاح پیشنهادی موافق هستند قیام بفرمایند . ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . حالا بار دیگر اصل ماده برای رأی گیری خوانده می شود . مادة 27 ـ دیوان محاسبات کشور از لحاظ مقررات استخدامی تابع آئین نامه خاصی خواهد بود که از طرف دیوان مزبور تهیه و با رعایت اصل 74 قانون اساسی به تصویب مجلس شورای اسلامی می رسد و تا تصویب آئین نامه مذکور فوق الذکر تابع قانون استخدام کشوری خواهد بود . رئیس ـ موافقان با این ماده با همین خصوصیاتی که قرائت شد قیام بفرمایند.(‌ اکثر برخاستند ) تصویب شد . ببینید هر چه ما در مجلس بخواهیم تصویب بکنیم با رعایت اصل 74 است این دیگر بحثی هم ندارد . منتها شواری نگهبان ، ممکن است … روحانی ـ آقای هاشمی هر چیزی که می خواهید به مجلس پیشنهاد بشود نه تصویب کردن آن . الویری ـ یعنی ایشان میگوید ضرورتی نداشت که این … رئیس ـ بله ، یک ربع ساعت تنفس میدهیم . ( جلسه در ساعت 40/10 بعنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 30/11 به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد ) رئیس ـ جلسه برای ادامة مذاکرات رسمی است . پیشنهادهای بعدی رامطرح کنید . ‌منشی ـ مادة 31 پیشنهاد حذف از آقای موحدی ساوجی است . رئیس ـ آقای موحدی ساوجی درمورد ماده 31 پیشنهاد داده اید ، بفرمائید . موحدی ساوجی ـ آقای هاشمی مادة 28 بود . ‌منشی ـ مادة 28 پیشنهاد حذف ندارد . موحدی ساوجی ـ ندارد ، من خودم پیشنهاد کرده بودم . ‌منشی ـ اصلاً ماده 28 تصویب شده است . رئیس ـ تصویب شده است . آقای موحدی آمادگی ندارید ؟ اگر آمادگی ندارید ، می توانید پیشنهادتان را پس بگیرید . موحدی ساوجی ـ خیر ، آقاجان ، الحمدالله آمادگی کامل دارم ( خنده نمایندگان ) عرض می شود که یکبار بنده این اصل 54 و 55 را خواهش میکنم که نمایندگان محترم یک مرور دیگر بفرمایند . ببینیم در کجای اصول 54 و 55 که در باره دیوان محاسبات آمده است اصلاً بحثی در باره جنبه های قضائی این دیوان و داشتن دادستان و دادیار شده و آیا دیوان محاسبات را قانون اساسی گفته است که تشکیل بشود برای حسابرسی که اسمش هم روی آن است «‌دیوان محاسبات » یعنی مسأله بررسی حساب ها است و تفریغ بودجه است و اینکه دستگاههای اجرائی کشور هر کدامشان اعتبارهائی که داشته اند آیا درست بجا ، طبق قانون به مصرف رسانده اند ، یا نرسانده اند ؟ در اصل 54 همین را می گوید : «‌دیوان محاسبات کشور مستقیماً زیر نظر مجلس شورای ملی میباشد سازمان و ادارة امور آن در تهران و مراکز استان ها بموجب قانون تعیین خواهد شد . » بعد در اصل پنجاه و پنجم می فرماید که « دیوان محاسبات به کلیة حسابهای وزارتخانه ها ،‌مؤسسات ، شرکتهای دولتی و سایر دستگاههائی که به نحوی از انحاء از بودجه کل کشور استفاده می کنند . به ترتیبی که قانون مقرر میدارد ، رسیدگی یا حسابرسی می نماید ، که هیچ هزینه ای از اعتبارات مصوب تجاوز نکرده و هر وجهی در محل خود به مصرف رسیده باشد . دیوان محاسبات ،‌حسابها و اسناد و مدارک مربوطه را برابر قانون جمع آوری و گزارش تفریغ بودجه هر سال را به انضمام نظرات خود به مجلس شورای اسلامی تسلیم می نماید . این گزارش باید در دسترس عموم گذاشته شود. » بنابراین ،‌در اینجا همینطوری که مشاهده می کنید مسأله حسابرسی است چیزی جز این در اینجا وجود ندارد اما در اینجا که مسأله دادستان و دادیار را آقایان ذکر کرده اند در مسائل مالی می خواهند اینکار را بکنند که اگر یک کسی مثلاً در دستگاه دولتی یک ذیحسابی ، یا کارمندی یا مسئولی متهم است به اینکه مطابق ضوابط قانونی این بودجه را بمصرف نرسانده است . خوب اینجا باید که کارشناسانشان و هیأت مستشاریشان ، حسابرسهایشان ،‌بروند بررسی کنند اگر در یک جائی کوتاهی قصور ، تقصیر در انجام وظیفه مربوط به این مسأله از آنها مشاهده کرد ، این را باید که بدون هیچگونه دخالتی که بخواهد ، مثلاً فرد را دستگیر بکند یا بازداشت بکند . یا مثلاً بیاید برود اموال اورا خانه او را توقیف بکند که تو مثلاً متهمی ممکن است اینجا در این مسأله پنجاه هزارتومان سودجوئی کرده باشد ، یا حیف و میل شده باشد بایستی که مسائل مربوط به دستگیری و بازداشت و توقیف اموال و این مسائل را همه اینها را باید دستگاه قضائی انجام بدهد . در صورتیکه در اینجا این آقایان این مسأله را گنگ آورده اند . و من در تماس های خصوصی که با بعضی از اعضاء‌ محترم کمیسیون داشته ام دیدم که می گویند که بلی ، خوب هیچ چاره ای نیست . این بیت المال ایت چون مسأله بیت المال است خود دولت می خواهد که توقیف بکند . در صورتیکه مسأله بیت المال ، بلی ، آنجاکه حساب دولتی در بانک مخصوص است ، آن را توقیف بکند . ولی مال شخصی آن فردی که فعلاً متهم است و در دادگاه جرمش ثابت نشده است ، چطور می تواند اموال شخصی او را توقیف بکند . لذا من این مسائل را اینجا عرض می کنم تا در سابقه مذاکرات مجلس بماند . که این آقایان بعداً بعنوان دادستان و دادیار نروند حکم بازداشت و توقیف و تعقیب امثال این چیزها بخواهند ، صادر بکنند اگر اینکار را بخواهند بکنند ،‌باید اینجا بگویند اگر مجلس به اینکار رأی داد خیلی خوب ، اگر نداد واقعاً نخواهد که در کار قضائی دخالت کنند . ‌منشی ـ موافق پیشنهاد کسی هست ؟ ( عباسی موافقم ) پس آقای هادی بعنوان مخالف بفرمائید . هادی ـ من یک توضیحی می دهم که این توضیح هم برای بعضی از اشکالات قبلی است و هم اشکالاتی که در پیشنهادهای حذف بعدی است و امیدوارم اگر این قانع کننده بود ، دیگر برادرها آن پیشنهاد را پس بگیرند ببینید دادستان که ما می گوئیم این نیست که قوة قضائیه است دادستان دیوان محاسبات و دیوان محاسباتی که این قانونش را دقیقاً اینجا مشخص کرده ایم که کار دیوان محاسبات چیست . پس وقتی که ما می گوئیم دادستان این شبهه در ذهن برادران نیاید که دادستان یعنی قوة قضائیه نه ، ما بلافاصله می گوئیم دادستان دیوان محاسبات و دادستان دیوان محاسبات هم گفتیم که چه کارهائی از او برمی آید بنابراین ، این مسأله ای که مرتب اینجا تکرار می شود که اینکار قضائی است و ماهیتاً کار قضائی است دادستان کار قضائی می کند ،‌این نه به این ماده و نه به مادة دیگر اصلاً وارد نیست . و اما ماهیت کار که بعضی وقتها اشکال می شود که ممکن است کار قضائی باشد و عمده اشکالات هم از همینجا ناشی میشود ببینید اگر نمایندگان محترم خاطرشان بشد ، ما لایحة پاکسازی را که اینجا مطرح کردیم از انفصال تا توبیخ های کتبی که همه اش در سرنوشت یک فردی مؤثر است . یعنی طرف را از اینجا بفرستند به سیستان و بلوچستان کار بکند و طرف را تنزل رتبه بدهند ، طرف را حقوقش را کم بکنند . طرف را چند ماه منفصل بکنند انفصال موقت و انفصال دائم بکنند همه اینها کارهائی است که در ابتداء آدم شبهه می کند که اینها کارهای قضائی است و دیدیم که شواری محترم نگهبان هم از این نظر هیچ اشکالی به لایحة پاکسازی نگرفتند . پس ماهیت کار ، اصلاً ماهیت قضائی نیست و وقتی که گفته می شود « دادستان دیوان محاسبات » چون کار دیوان محاسبات مشخص شده است . دادستان در چهارچوب همان قانون که ما نوشته ایم ،‌کار می کند و چون یک جائی بود که احتمال می داد که جرائم عمومی را دید و این شبهه پیش می آید که خوب جرائم عمومی چیست ؟ اگر در خلال کار برخورد کرد به جرائم عمومی در آنجا داشتیم که این را کلاً به قوة قضائیه احاله می دهد . پس من با پیشنهاد ایشان و همه پیشنهادهائی که از اینجا ناشی می شود یعنی از این اشتباه که ما دادستان ، دادیار که دنبالش هم پسوند آن کلمه « دیوان محاسبات » آمده است این را به اشتباه می کنیم که دخالت قوه ای در قوه ای هست این اشکال را من وارد نمی دانم و با این پیشنهاد و پیشنهادهای مشابه مخالفم . ‌منشی ـ آقای عباس عباسی بفرمائید . عباس عباسی ـ من این را می خواهم عرض کنم که اگر دادستان و دادیار و دادسرا که در این طرح آورده اند کار های قضائی را انجام نمی دهند ، چرا اسمش را دادستان گذاشته اند اصلاً در عرف دنیا و یا حتی در فرهنگها مگر می شود کسی بعنوان دادستان باشد و بگویند که کار قضائی نمی کند . پس این یک چیز تازه ای است . و باید قید بکنند بدون یک تبصره اضافی که اصلاً این دادسراها ، این دادیاران این دادستان ها ، حق توقیف لذا من این مسائل را اینجا عرض می کنم تا در سابقه مذاکرات مجلس بماند . که این آقایان بعداً بعنوان دادستان و دادیار نروند حکم بازداشت و توقیف و تعقیب امثال این چیزها بخواهند ، صادر بکنند اگر اینکار را بخواهند بکنند ،‌باید اینجا بگویند اگر مجلس به اینکار رأی داد خیلی خوب ، اگر نداد واقعاً نخواهد که در کار قضائی دخالت کنند . ‌منشی ـ موافق پیشنهاد کسی هست ؟ ( عباسی موافقم ) پس آقای هادی بعنوان مخالف بفرمائید . هادی ـ من یک توضیحی می دهم که این توضیح هم برای بعضی از اشکالات قبلی است و هم اشکالاتی که در پیشنهادهای حذف بعدی است و امیدوارم اگر این قانع کننده بود ، دیگر برادرها آن پیشنهاد را پس بگیرند ببینید دادستان که ما می گوئیم این نیست که قوة قضائیه است دادستان دیوان محاسبات و دیوان محاسباتی که این قانونش را دقیقاً اینجا مشخص کرده ایم که کار دیوان محاسبات چیست . پس وقتی که ما می گوئیم دادستان این شبهه در ذهن برادران نیاید که دادستان یعنی قوة قضائیه نه ، ما بلافاصله می گوئیم دادستان دیوان محاسبات و دادستان دیوان محاسبات هم گفتیم که چه کارهائی از او برمی آید بنابراین ، این مسأله ای که مرتب اینجا تکرار می شود که اینکار قضائی است و ماهیتاً کار قضائی است دادستان کار قضائی می کند ،‌این نه به این ماده و نه به مادة دیگر اصلاً وارد نیست . و اما ماهیت کار که بعضی وقتها اشکال می شود که ممکن است کار قضائی باشد و عمده اشکالات هم از همینجا ناشی میشود ببینید اگر نمایندگان محترم خاطرشان بشد ، ما لایحة پاکسازی را که اینجا مطرح کردیم از انفصال تا توبیخ های کتبی که همه اش در سرنوشت یک فردی مؤثر است . یعنی طرف را از اینجا بفرستند به سیستان و بلوچستان کار بکند و طرف را تنزل رتبه بدهند ، طرف را حقوقش را کم بکنند . طرف را چند ماه منفصل بکنند انفصال موقت و انفصال دائم بکنند همه اینها کارهائی است که در ابتداء آدم شبهه می کند که اینها کارهای قضائی است و دیدیم که شواری محترم نگهبان هم از این نظر هیچ اشکالی به لایحة پاکسازی نگرفتند . پس ماهیت کار ، اصلاً ماهیت قضائی نیست و وقتی که گفته می شود « دادستان دیوان محاسبات » چون کار دیوان محاسبات مشخص شده است . دادستان در چهارچوب همان قانون که ما نوشته ایم ،‌کار می کند و چون یک جائی بود که احتمال می داد که جرائم عمومی را دید و این شبهه پیش می آید که خوب جرائم عمومی چیست ؟ اگر در خلال کار برخورد کرد به جرائم عمومی در آنجا داشتیم که این را کلاً به قوة قضائیه احاله می دهد . پس من با پیشنهاد ایشان و همه پیشنهادهائی که از اینجا ناشی می شود یعنی از این اشتباه که ما دادستان ، دادیار که دنبالش هم پسوند آن کلمه « دیوان محاسبات » آمده است این را به اشتباه می کنیم که دخالت قوه ای در قوه ای هست این اشکال را من وارد نمی دانم و با این پیشنهاد و پیشنهادهای مشابه مخالفم . ‌منشی ـ آقای عباس عباسی بفرمائید . عباس عباسی ـ من این را می خواهم عرض کنم که اگر دادستان و دادیار و دادسرا که در این طرح آورده اند کار های قضائی را انجام نمی دهند ، چرا اسمش را دادستان گذاشته اند اصلاً در عرف دنیا و یا حتی در فرهنگها مگر می شود کسی بعنوان دادستان باشد و بگویند که کار قضائی نمی کند . پس این یک چیز تازه ای است . و باید قید بکنند بدون یک تبصره اضافی که اصلاً این دادسراها ، این دادیاران این دادستان ها ، حق توقیف را دادستان میکند و ابلاغ می کند که آقا این مسأله مربوط به دستگیری و تعقیب و غیره است یعنی مسأله تخلف است ، جرم است به دادگاه می فرستد اگر به جرم و به این قضیه برخود نکند و لازم باشد که مثلاً فقط رئیس اداره مطلع باشد ، آنجا می فرستد . علی ای حال آن آراء هیأت های مستشاری صادر میکنند نه دادستانی ، دادستانی فقط آن ها را اجرا و ابلاغ می کند و بعد هم یک نسخه اش را گفتیم که به وزارت امور اقتصادی و دارائی بدهد . چیزی جدیدی اضافه بر آنچه که قبلاً تصویب شده است در این ماده وجود ندارد . و از آقایان خواهش میکنم که توجه بکنند که در مادة 23 و در ماده های بعدی که پیشنهاد شده حذف رسیده است تقریباً استدلال مشابه همین است ، تکرار مکررات است خود آقایان اگر خوب توجه بکنند دیگر حرفهایمان را تکرار نمی کنیم . رئیس ـ بسیار خوب ، حالا پیشنهاد آقای موحدی را به رأی می گذاریم ( 185 نفر در مجلس حاضرند ) ، پیشنهاد حذف مادة 31 از طرف آقای موحدی ساوجی است که در بارة آن بحث شد نمایندگانی که باحذف مادة 31 که قرائت شد موافقند ، قیام بفرمایند . (‌عدة کمی برخاستند ) تصویب نشد . حالا اصلم اده را یکبار دیگر برای رأی گذاری بخوانید . مادة‌31 ـ آراء دیوان محاسبات کشور را دادستان و یا نماینده او برای اجرا به دستگاههای مربوط ایلاغ و نسخه ای به وزارت امور اقتصادیو دارائی ارسال ، و در اجرای آنها مراقبت می نماید . در صورتیکه آزاء مزبور بلااجراء بماند دادستان دیوان محاسبات کشور ، موظف است مراتب را به مجلس شورای اسلامی اعلام نماید . رئیس ـ خوب ( همان 185 نفر درمجلس حاضرند ) موافقان با اصل مادة 31 قیام بفرمایند . ( اکثر برخاستند) تصویب شد . ‌منشی ـ پیشنهاد حذف مادة 33 از آقای موحدی ساوجی است . رئیس ـ از آقایان خواهش می کنم کوتاه صحبت بفرمایند آقای موحدی بفرمائید . موحدی ساوجی ـ عرض می شود که چون در اینجا چند مادة مشابه است که پیشنهاد حذفش را داده ام ، برای همه این چند ماده که می شمارم : مادة 33 ، 34 ، 36 ، 39 به اصطلاح به این چند ماده ای که پیشنهاد حذف داده ام در باره این چند ماده من الان صحبت می کنم . رئیس ـ ماده 34 تصویب شده است . موحدی ساوجی ـ تصویب شده است ؟ رئیس ـ بلی موحدی ساوجی ـ خوب بنده اینجا بعنوان مخالف آن صحبت می کنم . رئیس ـ چون تصویب شده است .نمی شود . موحی ساوجی ـ خیلی خوب ، مادة 33 و 36 و 39 که تصویب نشده است . رئیس ـ خیر . موحدی ساوجی ـ بسیارخوب ، پس مواد 33 ، 36 و 39 تصویب نشده چون این چند ماده یعنی ، 31 ، 32 تا 39 تقریباً یک وضعیت داشته است حالا اینجا من شرحش را عرض می کنم . این آقایان که می گویند که دلائل یک سری دلائل است نه ، یکسری دلائل نیست . و دلائلشان فرق می کند و الان هم می توانیم بشماریم . عرض می شود که من اول توجه آقایان رابه کار دستگاه قضائی و قوة قضائیه که در قانون اساسی آمده است جلب می کنم : اصل 156 را مقلاحظه بفرمائید که «‌قوة قضائیه قوه ای است مستقل که پتشیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت و عهده دار وظایف زیر است : 1ـ رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات ، تعدیات ، شکایات ، حل و فصل دعاو و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسیبه که قانون تعیین می کند . 2ـ احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع . 3ـ نظارت بر حسن اجرای قانون . مسأله اینکه آیا فرض کنید این فرد به مسائل قانون دیوان محاسبات درست عمل کرده این شخصی که در دستگاههای اجرائی هست مطابق قوانین آمده است این اعتبارات را خرج کرده یا نکرده است ؟ این اجرای قانون را درست انجام داده یا نداده ؟ این کار دستگاه قضائی است نه دیوان محاسبات ،‌دیوان محاسبات فقط بررسی میکند وقتیکه بررسی کرد ، تحقیق کرد می تواند فقط گزارش به دادگاه و دادسرای دستگاهای قضائی بدهد نه اینکه رأی و حکم صادر بکند . بعد در اصل 159 هم صریحاً فرموده است که مرجع رسمی تظلمات و شکایات ، دادگستری است عرض میشود که در اینجا برای این چند ماده ای که من پیشنهاد حذف داده بودم مثلاً مادة 33 در اینجا چهار نکته هست که هر چهار نکته در واقع از اختیارات دستگاه قضائی است :‌ 1ـ آراء هیأت های مستشاری یعنی هیأت های مستشاری نمی روند فقط بررسی کنند ،‌تحقیق کنند . بلکه رأی هم می دهند . حکم می دهند که این آدم اینجا این تخلف را کرده است ، و یا این خسارت را به بیت المال وارده کرده است دوم ابلاغ هم میکنند این رأی و حکم را به آن فرد . سوم ـ از طرف محکوم علیه یعنی اینجا محکمه است حاکم است و محکوم علیه هست بعد از طرف محکوم علیه یا دادستان قابل تجدید نظر هم هست . یعنی عین جریانهای قضائی که در دستگاههای قضائی ما داریم دادرسی و دادگاه بدوی ، دارسی و دادگاه تجدید نظر اینجا همان مسأله آمده است من که دارم عرض می کنم این آقایان دارند اینجا کار شتر مرغی میکنند تا می آئیم می گوئیم که این کار قضائی هست ، می گویند نه ، محاسبات عمومی است . می گوئیم اقا پس از چرادادستان و دادیار و فلان و فلان این اشخاص را نمی گوئید دستگاه قضائی تعیین کند ، میگوید که این اقا آنوقت دخالت در قوة قضائیه و کار قضائی کند ، می گئید که این آقا دخالت در قوة قضائیه و کار مجلس و محاسبات است و خوب شما در آنها دخالت کرده اید نه آنها در شما دخالت کرده اند . بنابراین ، به این مسأله باید توجه کرد ، رأی دادن ابلاغ رأی ، محکوم علیه ، تجدید نظر و بعد هم وقتی تجدید نظر دو مرتبه بررسی کرد و رأی داد قطعی بودن آن رأی تجدید نظر این ها تمام مسائلی است که مربوط به مسایل قضائی است ، بنده موحدی ساوجی که کار حقوقی هم نکرده ام به اصطلاح لیسانس و دکتر قضائی هم نیستم می فهمم ، طلبه ام ولی می فهم که این کار ، کار قضائی هست آقایان بیایند ، و مرتب بگویند که قضائی نیست این است که من پیشنهاد کرده ام که مادة 23 و همینطور 36 هم حذف بشود . مادة 36 هم این است : «‌ هرگاه یکی از هیأت های مستشاری ضمن رسیدگی متوجه شود ،‌موردی که قبلاً رسیدگی ونسبت به آن رأی صادر گردیده است از موارد اعداه دادرسی است باید به حسب مورد ، مراتب را کتباً‌ به محکوم علیه یا دادستان اعلام کند . » یعنی باز هم اینجا مسأله اعاده دادرسی است . اعادة دادرسی یعنی چه ؟ می خواستند در اینجا شما بفرمائید بازرسی ، می خواستید بفرمائید که اعادة دادرسی و بعد هم حتی وقتی که این دادستان و دادیار از نظر دستگاه قضائی معتبر نباشد و از طرف آنها حکم نداشته باشد حتی تشکیل پرونده شان هم در حکم ضابط دادگستری نمی تواند باشد . پس چرا شما در اینجا هم رأی بدوی می دهید و هم رأی تجدید نظر میدهید ؟ و هم محکوم علیه را تعیین می کنید ؟ بنابر این من خواهش میکنم نمایندگان محترم فکر نکنند که ما همینطور آمده ایم یک پیشنهاد حذف داده ایم . بنده روی این زحمت کشیده ام و مطالعه کرده ام و پیشنهادهایم را هم قبلاً داده ام و الان هم دارم دفاع می کنم . ‌منشی ـ آقای علیزاده بعنوان مخالف بفرمائید . علیزاده ـ اصل 55 قانون اساسی می گوید « دیوان محاسبات به کلیة حسابهای وزارت خانه ها ، مؤسسات ، شرکتهای دولتی و سایر دستگاههایی که بنحوی از انحاء از بودجه کل کشور استفاده می کنند بترتیبی که قانون مقرر می دارد رسیدگی یا حساب رسی می نماید . » بنابراین این کلمة رسیدگی و کلمة دیوان باید مورد ملاحظه قرار بگیرد . اولاً کلمة دیوان در عرف و در لغت به معنای دادگاه است . ما می گوئیم دیوان عالی کشور و دیوان عدالت اداری و دیوان دادگستری و دیوان داوری لاهه و همچنین هر چیزی که عنوان دادگاه داشته باشد ، عنوان دیوان هم بر آن صادق است در اصول قانون اساسی که در قوة قضائیه بحث می کند آنجا که می گوید مرجع رسمی تظلمات و شکایات ، دادگستری است مگر در مواردی که در خود قانون اساسی استثناء شده باشد . این امر رسیدگی است . همانطوریکه آقای موحدی فرمودند یک رسیدگی قضائی است . منتها قانون اساسی آمده از طرفی جلو تعدد مراجع اختصاصی را گرفته ولی در مواردی که ضرورت ایجاب می کرده «‌الضرورات تبیح النحظورات « در این موارد پیش بینی کردهمراجع اختصاصی را که درموارد معین به امور معین رسیدگی نمایند . . یکی از آن مراجع اختصاصی دویان عدالتاداری است و یکی از آنها دیوان محاسبات است که زیر نظر مجلس شورای اسلامی به یک سری از امور در امر بودجه و تفریغ بودجه و کار های مربوط به این امر رسیدگی می کند و در مواردی هم حسابرسی می کند یعنی دو وظیفه کارشناسی و قضاوت را در یک امر معینی انجام می دهد . بنابراین ما با اینکه قبول می کنیم که این یک دادگاه است و دادستان آن هم از نظر قضائی در امور معین مداخله می کند و مستشاران آن در امر بودجه رسیدگی می کنند مع الوصف مخالفتی با قانون اساسی ندارد . و خود قانون اساسی اجازه داده دیوان محاسبات باشد و به یک سری از امور رسیدگی کند . بنابراین ، فرمایش آقای موحدی در اینکه این کار ماهیتاً قضائی است نیستم می فهمم ، طلبه ام ولی می فهم که این کار ، کار قضائی هست آقایان بیایند ، و مرتب بگویند که قضائی نیست این است که من پیشنهاد کرده ام که مادة 23 و همینطور 36 هم حذف بشود . مادة 36 هم این است : «‌ هرگاه یکی از هیأت های مستشاری ضمن رسیدگی متوجه شود ،‌موردی که قبلاً رسیدگی ونسبت به آن رأی صادر گردیده است از موارد اعداه دادرسی است باید به حسب مورد ، مراتب را کتباً‌ به محکوم علیه یا دادستان اعلام کند . » یعنی باز هم اینجا مسأله اعاده دادرسی است . اعادة دادرسی یعنی چه ؟ می خواستند در اینجا شما بفرمائید بازرسی ، می خواستید بفرمائید که اعادة دادرسی و بعد هم حتی وقتی که این دادستان و دادیار از نظر دستگاه قضائی معتبر نباشد و از طرف آنها حکم نداشته باشد حتی تشکیل پرونده شان هم در حکم ضابط دادگستری نمی تواند باشد . پس چرا شما در اینجا هم رأی بدوی می دهید و هم رأی تجدید نظر میدهید ؟ و هم محکوم علیه را تعیین می کنید ؟ بنابر این من خواهش میکنم نمایندگان محترم فکر نکنند که ما همینطور آمده ایم یک پیشنهاد حذف داده ایم . بنده روی این زحمت کشیده ام و مطالعه کرده ام و پیشنهادهایم را هم قبلاً داده ام و الان هم دارم دفاع می کنم . ‌منشی ـ آقای علیزاده بعنوان مخالف بفرمائید . علیزاده ـ اصل 55 قانون اساسی می گوید « دیوان محاسبات به کلیة حسابهای وزارت خانه ها ، مؤسسات ، شرکتهای دولتی و سایر دستگاههایی که بنحوی از انحاء از بودجه کل کشور استفاده می کنند بترتیبی که قانون مقرر می دارد رسیدگی یا حساب رسی می نماید . » بنابراین این کلمة رسیدگی و کلمة دیوان باید مورد ملاحظه قرار بگیرد . اولاً کلمة دیوان در عرف و در لغت به معنای دادگاه است . ما می گوئیم دیوان عالی کشور و دیوان عدالت اداری و دیوان دادگستری و دیوان داوری لاهه و همچنین هر چیزی که عنوان دادگاه داشته باشد ، عنوان دیوان هم بر آن صادق است در اصول قانون اساسی که در قوة قضائیه بحث می کند آنجا که می گوید مرجع رسمی تظلمات و شکایات ، دادگستری است مگر در مواردی که در خود قانون اساسی استثناء شده باشد . این امر رسیدگی است . همانطوریکه آقای موحدی فرمودند یک رسیدگی قضائی است . منتها قانون اساسی آمده از طرفی جلو تعدد مراجع اختصاصی را گرفته ولی در مواردی که ضرورت ایجاب می کرده «‌الضرورات تبیح النحظورات « در این موارد پیش بینی کردهمراجع اختصاصی را که درموارد معین به امور معین رسیدگی نمایند . . یکی از آن مراجع اختصاصی دویان عدالتاداری است و یکی از آنها دیوان محاسبات است که زیر نظر مجلس شورای اسلامی به یک سری از امور در امر بودجه و تفریغ بودجه و کار های مربوط به این امر رسیدگی می کند و در مواردی هم حسابرسی می کند یعنی دو وظیفه کارشناسی و قضاوت را در یک امر معینی انجام می دهد . بنابراین ما با اینکه قبول می کنیم که این یک دادگاه است و دادستان آن هم از نظر قضائی در امور معین مداخله می کند و مستشاران آن در امر بودجه رسیدگی می کنند مع الوصف مخالفتی با قانون اساسی ندارد . و خود قانون اساسی اجازه داده دیوان محاسبات باشد و به یک سری از امور رسیدگی کند . بنابراین ، فرمایش آقای موحدی در اینکه این کار ماهیتاً قضائی است درست است . ولی اشکالی از نظر قانون اساسی ندارد برای اینکه خود قانون اساسی این دیوان را تجویز کرده ، شورای محترم نگهبان هم با توجه به ترمینولوژی حقوق باید به این لغت و به این اصطلاح حقوقی توجه کند که این امر امر دیوان است و رسیدگی هم دارد ، رسیدگی قضائی هم هست . معل الوصف با قانون اساسی مغایرتی ندارد . بنابراین این موادی که تنظیم شده اولاً در سابقه عرفی قضائی کشور ما دیوان محاسبات وجود داشته قبل از تصویب اصول قانون اساسی اصل 51 و 52 دیوان محاسبات وجود داشته ، قانون اساسی متأثر از عرف گذشته آمده در اصل قانون اساسی دیوان محاسبات را پیش بینی نموده و این اصول را در آنجا قید کرده که با توجه به سوابق عرفی در امر بودجه و تفریغ بودجه دیوان محاسبات رسیدگی کند . بنابراین این هیچ اشکالی در این مواردی که آقای موحدی پیشنهاد حذف آنها راداده وجود ندارد و من با پیشنهاد ایشان مخالف هستم . ‌منشی ـ آقای آقا رحیمی بعنوان موافق بفرمائید . آقارحیمی ـ بسم الله الرحمن االرحیم موحدی ساوجی ـ اگر راستیموافق است حرف بزند ( خندة نمایندگان ) آقارحیمی ـ پس کسی دیگر موافقت کند. رئیس ـ آقای زرگر بفرمائید . دکتر زرگر ـ برادران من فکر میکنم که این لایحه احتیاج به یک دقت و مطالعة بیشتر در متن این لایحه است و شاید بعلت اینکه فرصتی نبوده زیاد رویش دقت نشده است . من البته روی این مسئله ای را که عنوان می کنم جنبه یک خورده شاید مزاح داشته باشد ولی حقیقتاً این یک شمائی است از این قانون . یک دولتی تشکیل شده آزاد و مستقل به اسم دولت دیوان محاسبات که با یک ظرفیت خاصی خودش را از مجلس هم کنار کشیده است . و قوه مقننه اش را کمیسیون دیوان محاسبات کرده است . من ماده 51 را برایتان می خوانم و برادرمان آقای رهامی مرتب عنوان می کنند که مثل یک وزارتخانه است نه . اینطور نیست ماده 51 را مطالعه بفرمائید می گوئید « اداره کلیه امور مالی و استخدامی اداری دیوان محاسبات با رئیس دیوان است . مسئولیت و اختیارات و امتیازات رئیس دیوان محاسبات در مورد دیوان مذبور ماننده وزراء در وزارتخانه های مربوطه می باشد .»‌ آقا وزراء یک مسئولیت مشترک دارند و مسائلشان در هیأت وزیران ،‌تصویب می شود نخست وزیر در رأسش هست رئیس جمهور هست ، مجلس هم می تواند استیضاحش کند اما دیوان محاسبات یک قوه تشکیل شده از رئیس دیوان محاسبات ، قوة قانونگذاریش کمیسیون دیوان محاسبات است و قوة قضائی آن هم دادستانش است . خودش هم البته علاقمند است یک قانون استخدامی مخصوصی هم برای خودش بنویسد این سیستم فردا در کار اجرائی این مملکت اشکالات فوق العاده زیادی ایجاد خواهد کرد ، که هر روز مسئول مربوطه را دیوان محاسبات اینجا (س ـ ج ) کند و بعد هم رأی صادر کند و به قوة مجریه بگوید تو مجبوری این را اجرا کنی . اینها باعث می شود که هیچکس در قوه مجریه نتواند دیگر کاری انجام بدهد . دیگر اصلاً جائی نیست از دست دیوان محاسبات کسی تظلم ببرد . توجه به این نکته بکنید این یک حکومتی است حاکم بر تمام وزارتخانه های مملکت . و این قانون روحش این است . روی این اصل پیشنهاد آقای موحدی را بنده تأیید میکنم که این قسمت حتماً حذف بشود . رئیس ـ آقای رهامی بفرمائید . درست است . ولی اشکالی از نظر قانون اساسی ندارد برای اینکه خود قانون اساسی این دیوان را تجویز کرده ، شورای محترم نگهبان هم با توجه به ترمینولوژی حقوق باید به این لغت و به این اصطلاح حقوقی توجه کند که این امر امر دیوان است و رسیدگی هم دارد ، رسیدگی قضائی هم هست . معل الوصف با قانون اساسی مغایرتی ندارد . بنابراین این موادی که تنظیم شده اولاً در سابقه عرفی قضائی کشور ما دیوان محاسبات وجود داشته قبل از تصویب اصول قانون اساسی اصل 51 و 52 دیوان محاسبات وجود داشته ، قانون اساسی متأثر از عرف گذشته آمده در اصل قانون اساسی دیوان محاسبات را پیش بینی نموده و این اصول را در آنجا قید کرده که با توجه به سوابق عرفی در امر بودجه و تفریغ بودجه دیوان محاسبات رسیدگی کند . بنابراین این هیچ اشکالی در این مواردی که آقای موحدی پیشنهاد حذف آنها راداده وجود ندارد و من با پیشنهاد ایشان مخالف هستم . ‌منشی ـ آقای آقا رحیمی بعنوان موافق بفرمائید . آقارحیمی ـ بسم الله الرحمن االرحیم موحدی ساوجی ـ اگر راستیموافق است حرف بزند ( خندة نمایندگان ) آقارحیمی ـ پس کسی دیگر موافقت کند. رئیس ـ آقای زرگر بفرمائید . دکتر زرگر ـ برادران من فکر میکنم که این لایحه احتیاج به یک دقت و مطالعة بیشتر در متن این لایحه است و شاید بعلت اینکه فرصتی نبوده زیاد رویش دقت نشده است . من البته روی این مسئله ای را که عنوان می کنم جنبه یک خورده شاید مزاح داشته باشد ولی حقیقتاً این یک شمائی است از این قانون . یک دولتی تشکیل شده آزاد و مستقل به اسم دولت دیوان محاسبات که با یک ظرفیت خاصی خودش را از مجلس هم کنار کشیده است . و قوه مقننه اش را کمیسیون دیوان محاسبات کرده است . من ماده 51 را برایتان می خوانم و برادرمان آقای رهامی مرتب عنوان می کنند که مثل یک وزارتخانه است نه . اینطور نیست ماده 51 را مطالعه بفرمائید می گوئید « اداره کلیه امور مالی و استخدامی اداری دیوان محاسبات با رئیس دیوان است . مسئولیت و اختیارات و امتیازات رئیس دیوان محاسبات در مورد دیوان مذبور ماننده وزراء در وزارتخانه های مربوطه می باشد .»‌ آقا وزراء یک مسئولیت مشترک دارند و مسائلشان در هیأت وزیران ،‌تصویب می شود نخست وزیر در رأسش هست رئیس جمهور هست ، مجلس هم می تواند استیضاحش کند اما دیوان محاسبات یک قوه تشکیل شده از رئیس دیوان محاسبات ، قوة قانونگذاریش کمیسیون دیوان محاسبات است و قوة قضائی آن هم دادستانش است . خودش هم البته علاقمند است یک قانون استخدامی مخصوصی هم برای خودش بنویسد این سیستم فردا در کار اجرائی این مملکت اشکالات فوق العاده زیادی ایجاد خواهد کرد ، که هر روز مسئول مربوطه را دیوان محاسبات اینجا (س ـ ج ) کند و بعد هم رأی صادر کند و به قوة مجریه بگوید تو مجبوری این را اجرا کنی . اینها باعث می شود که هیچکس در قوه مجریه نتواند دیگر کاری انجام بدهد . دیگر اصلاً جائی نیست از دست دیوان محاسبات کسی تظلم ببرد . توجه به این نکته بکنید این یک حکومتی است حاکم بر تمام وزارتخانه های مملکت . و این قانون روحش این است . روی این اصل پیشنهاد آقای موحدی را بنده تأیید میکنم که این قسمت حتماً حذف بشود . رئیس ـ آقای رهامی بفرمائید . به کمیسیون دیوان محاسبات و بودجه واگذار کرد ، که آنجا حل کند قضیه را پیگیری کند ، این مسبوق به سابقه است . شما سابقاً در مورد لایحه بازسازی نه شواری نگهبان نه خود شما مسأله تداخل قوة مقننه در قوه قضائیه ،‌ این مسأله پیش نیامد . من خواهش می کنم آقایان دقت بفرمایند و با لفظ ما بجنگ یکدیگر نرویم و بتوانیم این طرح راهر چه زودتر تصویب کنیم و بیش از این وقت آقایان را نگیریم . دکتر زرگر ـ ایشان فرمودند شانتاژ طبق مادة 66 من باید جواب بدهم . رئیس ـ دیگر این جواب ندارد ، خیلی چیزها را باید جواب داد . پیشنهاد حذف مادة 33 را به رأی میگذاریم ( یکصد و نود و ده نفر در مجلس حاضرند ) کسانیکه موافقند قیام بفرمایند . ( عدة کمی برخاستند ) تصویب نشد . مادة‌بعدی را هم همینطور به رأی می گذاریم . مادة 36 را بخوانید . مادة 36ـ‌ هرگاه یکی از هیأت های مستشاری ضمن رسیدگی متوجه شود ،‌موردی که قبلاً رسیدگی ونسبت به آن رأی صادر گردیده است از موارد اعداه دادرسی است باید به حسب مورد ، مراتب را کتباً‌ به محکوم علیه یا دادستان اعلام کند . رئیس ـ باز پیشنهاد ایشان حذف این ماده است . کسانیکه موافق با حذف مادة 36 هستند قیام بفرمایند . (عدة کمی برخاستند ) تصویب نشد . مادة 39 را هم تقاضا کرده بودند آن را هم بخوایند . مادة 39 ـ آراء صادره شده از دیوان محاسبات کشور مبنی بر جبران خسارت در مورد اشخاص مانع محکومیت آنان به مجازاتهای اداری یا تعقیب کیفری در محاکم عمومی نخواهد بود . رئیس ـ پیشنهاد حذف مادة 39 که قرائت شد داریم موافقان با حذف مادة 39 قیام بفرمایند . (عدة کمی برخاستند ) تصویب نشد . مادة 33 را مطرح کنید . ‌منشی ـ در ماده 33 پیشنهاد از آقای هادی است پیشنهاد کرده اند که در آخر مادة 33 « رأی صادره قطعی است » حذف شود آقای هادی بفرمائید . هادی ـ من یک شبهه ای در ذهنم ایجاد شده بود که با جناب آقای حمیدی هم صحبت کردم با آقای رهامی هم صحبت کردم آقای حمیدی هم تقریباً موافق بااین حذف بودند . ببینید . دیوان محاسبات می تواند رأی صادر کند در رابطه با کار دیوان محاسبات . یعنی بگوید که این کارمند یا این مدیر کل این حسابهائی را که داده است در این حسابها تخلف کرده است و در اینجا این آقا باید گزارشش را به مجلس بدهد که در اینجا حق نداشته است دستور صادر کند برای هزنیه کردن فلان مقدار پول و دیوان محسابات می تواند رأی صادر کند . شبهه ای که در ذهن من آمد این بود که وقتی که می گوئیم رأی دیوان محاسبات قطعی است این قطعی بودن این شبهه را دارد که بعنی قوة‌قضائیه هم دخالت در اینجا ندارد . در صورتی که اگر ما نگوئیم رأی قطعی است . و ماده به این صورت باشد « آراء هیأت های مستشاری ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ از طرف محکوم علیه یا دادستان قابل تجدید است نظر است . » ما دقیقاً محدود کردیم ظرف بیست روز قابل تجدید نظر است یعنی مفهومش این است اگر ظرف بیست روز نیاورد . دیگر حق ندارند و قطعی است ولی وقتی که این جمله « رأی صادره قطعی است »‌را بیاوریم این شبهه هست که ما خواستیم حتی قوة قضائیه را هم از اینجا دستش را کوتاه کنیم . در صورتی که قوة قضائیه در هر حال که این جواب آن آقایانی هم هست که مرتب تأکید می کنند که قوة قضائیه چی ؟ در هر حال قوة قضائیه حق دارد بیاید رسیدگی و اظهار نظر کند و من که یک مدیر کل یا کارمند اداری هستم یک دستوری داده ام یا یک پولی را هزینه کرده ام می توانم بروم به قوه قضائیه شکایت کنم که من این پول را هزینه کرده ام و طبق قوانین بوده و این دیوان محاسبات آمده بی جهت مرا محکوم کرده است . من به قوة قضائیه میتوانم بروم و قوة قضائیه هم در کار من می تواند اظهار نظر کند و آن رأی دیوان محسابات در قوة قضائیه از نظر اینکه ممکن است اعمال نظر در آن شده باشد در قوة قضائیه قابل طرح است در دادگاهها . این شبهه راایجاد می کند «‌این رأی صادره قطعی است »‌بی شبهه نیست . حالا اگر از میان برادران مخالفی هست صحبت کند شاید روشن بشود . و اگر هم روشن نشد که خوب لطف بفرمائید و موافقت بفرمائید که حذف بشود . آقای حمیدی هم که من با ایشان صحبت کردم مخالف نبودند تقریباً موافق بودند که این جمله حذف بشود . ‌منشی ـآقای فؤاد کریمی بعنوان مخالف بفرمائید . فؤاد کریمی ـ شبهه ایکه برادرمان آقای هادی داشتند برای حذف قطعیت صدور رأی دیوان ، این است که گفتند . این شبهه هست که اولاً این یک کار قضائی باشد و ثانیاً قابل پژوهش در محاکم قضائی باشد . باید توجه کرد که این دادستان ، دادستان دیوان است . و موقعی که رأی قطعی می دهد معنایش این است که کار دیوان تمام شده است . اگر نگوئیم قطعی یعنی دو باره قابل اعاده دادرسی در دادستان دیوان است نه تعنی که درمحاکم دیگر قابل بررسی نیست موقعی که دیوان می گوید که رأی من قطعی است یعنی دیگر من دوباره پژوهش قبول نمی کنم . ممکن است در قوة قضائیه در یک محکمه قضائی علیه دیوان محاسبات اقامه دعوی کنند . این یک دعوای خارج از این قضیه است . این است که اگر ما این موضوع را حذف کنیم یعنی حذف کنیم که رأی دادسرای دیوان قطعی است ، نتیجه این می شود که دوباره تقاضای پژوهش از دادسرا می شود . اینجا گفته « دادسرای دیوان »‌نه اینکه بطور کلی یعنی کار قضائی دیگر نمی شود کرد . یعنی کار دادستانی و دادسرای دیوان تمام شده است دیگر نمی تواند دیوان محاسبات عمومی دوباره و مجدداً رسیدگی کند معانیش این است . اما اینکه شبهه دارند که دخالت در کار قضائی است اساساً خود قانون اساسی آمده است یک قسمتی از کار قضائی را جدا کرده و از قوه قضائیه گرفته و به مجلس داده است . این دخالتی که درقوة قضائیه است این کار را قانون اساسی اجازه داده است . نه اینکه ما خارج از قانون اساسی بخواهیم اجازه بدهیم . این یک استثنائی است که خود قانون اساسی گذاشته است و از اختیارات قوة قضائی بیرون برده و به مجلس داده است . ‌منشی ـ آقای مهاجرانی بفرمائید . مهاجرانی ـ توضیح آقای دکتر هادی حذف «‌رأی صادره قطعی است »‌کاملاً روشن و گویا بود ضمن اینکه اینکار یک ماهیت صددرصد قضائی دارد یعنی رأی نهائی و رأی قطعی از قوه قضائیه است در اینجا هم شبهه ایکه اینجا ایشان مطرح کردند یعنی بستن قوة قضائیه در تجدید نظر یا اعمال نظر قوة قضائیه کاملاً مشهود ست و تازه اگر شبهه آقای فؤاد کریمی هم مورد نظر باشد که این رأی صادره قطعی است یعنی رأی دیوان قطعی است و کار دیوان تمام شده این رأی صادره قطعی است کاملاً گویای این منظور و مضمونی که موردنظر ایشان است ، نیست و با این جهت من هم با حذف این جمله موافق هستم . رئیس ـ مخبر کمیسیون اگر مطلبی دارند بفرمایند . رهامی ( مخبر کمیسیون ) ـ توجه بفرمائید اینجا « رأی صادره قطعی است » مربوط به رأی این هیأت های مستشاری و دیوان است یعنی اگر کسی محکوم شد به پرداخت مبلغی و دو باره اعتراض کرد و بدادگاه تجدید نظر یا به هیأت های مستشاری تجدید نظر وقتی رأی صادر شد این را اگر نگوئیم قطعی است او دوباره می تواند در هیأت بعدی تقاضای تجدید نظر کند و دو باره تقاضای تجدید نظر کند . قصد این است که این قطعی باشد و بتوانند این خسارت و یا غرامت را از او بگیرند . معهذا هیچکس را طبق قانون اساسی نمی توان از مراجعه به دادگاهی که در صلاحیت او است بازداشت . بنابراین او می تواند از همین هیأت تجدید نظر از هیأت اولی یا دومی از وقتی حقش تضییع شده است بدادگاه صالحه که حالا یا دادگاه انقلاب است و یا دادگاه اداری است یا دیوان عدالت اداری است یا بازرسی کل کشور یادادگاههای عمومی است بهرحال او می تواند شکایت کند . آن حق همیشه برای همه افراد در اینمورد محفوظ است و این و این جمله : رأی صادره قطعی است »‌جلو این را نمیگیرد . رئیس ـ پیشنهاد مشخص شود برای رأی گیری . ‌منشی ـ پیشنهاد این است که در مادة 33 جملة «‌رأی صادره قطعی است » در پایان ماده این جمله حذف شود . رئیس ـ پیشنهاد مشخص است (‌یکصد و هشتاد و نه نفر حاضرند ) کسانیکه با پیشنهاد آقای دکتر هادی که قرائت شد موافقند قیام بفرمایند . ( عدة کمی برخاستند ) تصویب نشد . اصل ماده را جهت رأی گیری بخوانید . مادة 33ـ آراء هیأت های مستشاری ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ از طرف محکوم علیه یا دادستان قابل تجدید است نظر است .مرجع تجدید نظر منحصراً بموارد اعتراض رسیدگی و مبادرت به صدور رأی می نماید . رأی صادره قطعی است . تبصره ـ مرجع رسیدگی به تقاضای تجدید نظر هیأتی مرکب از پنج نفر از مستشاران دیوان محاسبات کشور است که از طرف رئیس دیوان انتخاب می گردند هر یک از اعضای هیأت تجدید نظر ، که در پرونده مطروح سابقه رأی داشته باشد در رسیدگی تجدید نظر حق شرکت نخواهد داشت . انتخاب رئیس هیأت تجدید نظر بعهدة رئیس دیوان محاسبات کشور خواهد بود . رئیس ـ ( یکصد و هشتاده و نه نفر ) در مجلس حاضرند ، مادة 33 و تبصره اش را به رأی می گذاریم . کسانیکه با این ماده و تبصره اش موافقند قیام بفرمایند . (اکثر برخاستند ) تصویب شد . دو ماده دیگر هم خوانده شود . مادة 36ـ‌ هرگاه یکی از هیأت های مستشاری ضمن رسیدگی متوجه شود ،‌موردی که قبلاً رسیدگی ونسبت به آن رأی صادر گردیده است از موارد اعداه دادرسی است باید به حسب مورد ، مراتب را کتباً‌ به محکوم علیه یا دادستان اعلام کند . رئیس ـ ( یکصد و هشتاد و نه نفر ) در مجلس حاضرند ، مادة 36 را به رأی می گذاریم . موافقان با این ماده قیام بفرمایند . ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . ماده 39 خوانده شود . مادة 39 ـ آراء صادره شده از دیوان محاسبات کشور مبنی بر جبران خسارت در مورد اشخاص مانع محکومیت آنان به مجازاتهای اداری یا تعقیب کیفری در محاکم عمومی نخواهد بود . رئیس ـ ( یکصد و هشتاد و نه نفر ) در مجلس حاضرند ، مادة 39 که قرائت شد به رأی می گذاریم . موافقان با اصل این ماده قیام بفرمایند . ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . رئیس ـ چون بعد از ظهر هم جلسه جواب سؤالات ادامه دارد ، اسامی غائبین بعد خوانده خواهد شد . ساعت یک و نیم بعد از ظهر آقایان تشریف می آورند . اینک جلسه را بعنوان تنفس تعطیل میکنیم . ( ساعت 20/12 جلسه به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً ساعت 05/14 به ریاست آقای محمد یزدی ‌نایب رئیس تشکیل شد . ) 5ـ طرح سؤال از آقای صمد شجاعیان از آقای نبوی وزیر مشاور و ارجاع آن به کمیسیون . نایب رئیس ـ جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است . سؤال جناب آقای صمد شجاعیان از وزیر جناب آقای نبوی مطرح است . آقای شجاعیان بفرمائید. صمد شجاعیان ـ سؤال بنده ابتدا ازوزارت بازرگانی بود بعد با معاون پارلمانی وزیر بارزگانی صحبت شد ایشام گفتند که چند موردش بیشتر به وزارت بازرگانی مربوط نیست و بیشتر مورد مربوط است به بسیج اقتصادی . برادران همه می دانند که بعد از پیروزی انقلاب و بعد از تصرف جاسوسانه توسط دانشجویان پیرو خط امام توسط کشورهای امپریالیستی ما مورد محاصره اقتصادی واقع شدیم و در گذشته هم سیتسم اقتصادی کشور ما به غرب و کشورهای خارجی وابسته بود . در این رهگذرها ما متحمل ضررهائی شدیم همه کارخانه های ما وابسته بود . صدمات و لطماتی دیدند . واردات به کشورمان کم شد و جنگ تحمیلی هم بر اینها اضافه شد و دولت ناچار شد که کالاهای اساسی را سهمیه بندی بکند و به صورت کوپنی عرضه بکند که این کار بسیار در خور توجه و شایانی بود و کمکی که به تودة مستضعف می شد و از طرفی رهگذر جلو زد و بند و فشار را گرفت و نگذاشت که برگرده تودة‌ مستضعف فشاری وارد بیاید . ولی ما مشاهده می کنیم با وجود اینکه این کار ، کار خوبی است و کار قابل تحسینی است از مجراهای مختلف سیستم توزیع اشکالاتی بوجود می آید که همین کالاهای سهمیه بندی شده و یا آن کالاهائی که توسط دولت تهیه و توزیع می شود ( حالا نمی دانم به چه عناوینی است )‌در بازار آزاد این کالاها زیاد دیده می شود و با قیمت چند برابر عرضه می شود که این به سیستم اقتصادی ما لطمه می زند و می خواستم وزیر مسئول این را برای نمایندگان محترم روشن بکند و ان شاء الله به یک شکلی به نتیجه برسیم که جلو این سوء استفاده ها و اشتباه کاریها گرفته بشود . کالاهای مورد نظر بیشتر روغن ، صابون ، پودرهای لباس شوئی ، قند و شکر و انواع سیگار یا آهن آلات و سیمان هستند . یک قوطی روغن نباتی پنج کیلوئی در بازار آزاد مثلاً در شیراز یا نورآباد ممسنی یا اردکان که من مشاهده کردم حدود دویست تا دویست و پنجاه تومان قیمت هست . یا یک گونی قند دو هزار و دویست تومان ، یعنی یک کله قند در بازار آزاد صد تومان قیمتش هست . خواهش می کنم که مسئولین روشن بکنند که این کالا ها به چه نحوی در بازار پیدا می شود و از چه کانالی به بازار سیاه فرستاده می شود ؟ تا این مشخص بشود و جلو آن آن شاء الله گرفته بشود که خلاصه حمل بر این نشود که دولت در توزیع کالاهای سهمیه بندی ضعیف است و مادة 39 ـ آراء صادره شده از دیوان محاسبات کشور مبنی بر جبران خسارت در مورد اشخاص مانع محکومیت آنان به مجازاتهای اداری یا تعقیب کیفری در محاکم عمومی نخواهد بود . رئیس ـ ( یکصد و هشتاد و نه نفر ) در مجلس حاضرند ، مادة 39 که قرائت شد به رأی می گذاریم . موافقان با اصل این ماده قیام بفرمایند . ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . رئیس ـ چون بعد از ظهر هم جلسه جواب سؤالات ادامه دارد ، اسامی غائبین بعد خوانده خواهد شد . ساعت یک و نیم بعد از ظهر آقایان تشریف می آورند . اینک جلسه را بعنوان تنفس تعطیل میکنیم . ( ساعت 20/12 جلسه به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً ساعت 05/14 به ریاست آقای محمد یزدی ‌نایب رئیس تشکیل شد . ) 5ـ طرح سؤال از آقای صمد شجاعیان از آقای نبوی وزیر مشاور و ارجاع آن به کمیسیون . نایب رئیس ـ جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است . سؤال جناب آقای صمد شجاعیان از وزیر جناب آقای نبوی مطرح است . آقای شجاعیان بفرمائید. صمد شجاعیان ـ سؤال بنده ابتدا ازوزارت بازرگانی بود بعد با معاون پارلمانی وزیر بارزگانی صحبت شد ایشام گفتند که چند موردش بیشتر به وزارت بازرگانی مربوط نیست و بیشتر مورد مربوط است به بسیج اقتصادی . برادران همه می دانند که بعد از پیروزی انقلاب و بعد از تصرف جاسوسانه توسط دانشجویان پیرو خط امام توسط کشورهای امپریالیستی ما مورد محاصره اقتصادی واقع شدیم و در گذشته هم سیتسم اقتصادی کشور ما به غرب و کشورهای خارجی وابسته بود . در این رهگذرها ما متحمل ضررهائی شدیم همه کارخانه های ما وابسته بود . صدمات و لطماتی دیدند . واردات به کشورمان کم شد و جنگ تحمیلی هم بر اینها اضافه شد و دولت ناچار شد که کالاهای اساسی را سهمیه بندی بکند و به صورت کوپنی عرضه بکند که این کار بسیار در خور توجه و شایانی بود و کمکی که به تودة مستضعف می شد و از طرفی رهگذر جلو زد و بند و فشار را گرفت و نگذاشت که برگرده تودة‌ مستضعف فشاری وارد بیاید . ولی ما مشاهده می کنیم با وجود اینکه این کار ، کار خوبی است و کار قابل تحسینی است از مجراهای مختلف سیستم توزیع اشکالاتی بوجود می آید که همین کالاهای سهمیه بندی شده و یا آن کالاهائی که توسط دولت تهیه و توزیع می شود ( حالا نمی دانم به چه عناوینی است )‌در بازار آزاد این کالاها زیاد دیده می شود و با قیمت چند برابر عرضه می شود که این به سیستم اقتصادی ما لطمه می زند و می خواستم وزیر مسئول این را برای نمایندگان محترم روشن بکند و ان شاء الله به یک شکلی به نتیجه برسیم که جلو این سوء استفاده ها و اشتباه کاریها گرفته بشود . کالاهای مورد نظر بیشتر روغن ، صابون ، پودرهای لباس شوئی ، قند و شکر و انواع سیگار یا آهن آلات و سیمان هستند . یک قوطی روغن نباتی پنج کیلوئی در بازار آزاد مثلاً در شیراز یا نورآباد ممسنی یا اردکان که من مشاهده کردم حدود دویست تا دویست و پنجاه تومان قیمت هست . یا یک گونی قند دو هزار و دویست تومان ، یعنی یک کله قند در بازار آزاد صد تومان قیمتش هست . خواهش می کنم که مسئولین روشن بکنند که این کالا ها به چه نحوی در بازار پیدا می شود و از چه کانالی به بازار سیاه فرستاده می شود ؟ تا این مشخص بشود و جلو آن آن شاء الله گرفته بشود که خلاصه حمل بر این نشود که دولت در توزیع کالاهای سهمیه بندی ضعیف است و بعهدة یک شورای توزیع است . از کل تولید کنندگان روغن نباتی و نماینده وزارت بازرگانی که شورای توزیع روغن نباتی را تشکیل می دهد . همانطوری که می دانید کالاهای سهمیه بندی چون ممکن است تولید کننده های متفاوتی داشته باشند و بعضاً وارد کننده هم داشته باشند برای توزیع آن ، شورائی تشکیل میشود ،‌شورائی که همه تولید کنندگان احیاناً وارد کنندگان در آن عضو هستند و با هماهنگی همدیگر مسأله توزیع را عهده دار می شوند . سازمان قند و شکر چون تنها سازمانی است که هم تولیدات را از داخل می خرد و هم واردات را به عهده دارد یک سازمان است و دیگر شورائی برای توزیعش تشکیل نشده است ولی برای رون نباتی شورای توزیع است که کلیة تولید کنندگان را در بر می گیرد و نماینده وزارت بازرگانی هم در انجا عضویت دارد . در مورد پودر و صابون باز شوراهای توزیع وجود دارد چون کارخانه های تولید کننده پودر و صابون متعدد است اینها باید در یک جا هماهنگ بشوند ، شورای توزیع وجود دارد که کل سیستم توزیع این مواد زیر نظر این شوراهای توزیع هست . در مورد مواد سوختی چون شرکت نفت عمدتاً تولید کننده وعرضه کننده مواد سوختی هست ، بنزین ، گازوئیل ، نفت سفید ، همه اینها توزیعش به عهدة وزارت نفت هست . روغن موتور هم که تولید کننده اش سه سازمان جداگانه هستند یعنی خود شرکت نفت تولید کننده روغن موتور هست . شرکت نفت « اسو» سابق که الان اسمش شده «‌شرکت نفت تصفیه » که زیر نظر بنیاد مستضعفان است ، شرکت نفت پارس هم زیر نظر صنایع ملی . باز هم اینها توزیعش زیر کنترل و کلید شرکت نفت است . مشکلاتی که در زمینه توزیع کالاهای سهمیه بندی شده وجود دارد که بعضاً سبب ایجاد بازار سیاه میشود اینهائی است که به عرض تان می رسانم : اولاً می دانید که کالاهای سهمیه بندی شده از مجاری توزیع می تواند یک مقدار کالا به بیرون درز بکند برای مثال ، قند و شکر سه درصد اضافی تحویل عاملین فروش می شود بخاطر ریزش و پاره شدن گونی و کمبودهائی که در حین توزیع خرده فروشی پیش می آید . این سه درصد را میتواند یک نفر ، خوب استفاه بکند یعنی خوب کار بکند ، ریزشش کم باشد ، تلفات و ضایعات کم باشد بخشی از آن سه درصد را می شود وارد بازار کرد و به قیمتی فروش برود شاید آن عامل فروش هم اکثراً چون عاملین متعهد و و مسئولی انتخاب شده اند خودشان این کار را نکنند ولی بفروشند به کسانی ، و از آن طریق مثلاً این کالا به بازار سیاه عرضه بشود . خود سیستم کوپن ، احتمال جعل در آن هست ، احتمال برگشتن کوپن از شبکة توزیع ( مثلاً کوپن ها بعد از جمع آوری امحاء میشود ) ممکن است در این مسیر چند درصد از کوپن ها بعضاً امحاء نشود یعنی به یک روش هایی و به یک شکل خاصی هم محدود بوده ، خیلی در این زمینه نادر بوده یعنی گزارش خیلی کم رسیده یا نرسیده حتی ، به سیستم برگردد . و به این ترتیب دوباره کوپن به جریان بیفتد و سهمیة‌ اضافی دریافت بشود و آن سهمیه در بازار سیاه فروش برود . البته سیستم توزیع کوپن تا حد امکان سعی شده است توسط بانکها که انجام می شود با سیستم کامپیوتری چک بشود ، کم و زیاد توزیع نشود ، مسئولین در این زمینه دقت کافی دارند می کنند در آن زمینه هم باز ممکن است مواردی باشد که سیستم کوپن اشکال داشته باشد لذا سهمیه بیشتر دریافت بشود که بعهدة یک شورای توزیع است . از کل تولید کنندگان روغن نباتی و نماینده وزارت بازرگانی که شورای توزیع روغن نباتی را تشکیل می دهد . همانطوری که می دانید کالاهای سهمیه بندی چون ممکن است تولید کننده های متفاوتی داشته باشند و بعضاً وارد کننده هم داشته باشند برای توزیع آن ، شورائی تشکیل میشود ،‌شورائی که همه تولید کنندگان احیاناً وارد کنندگان در آن عضو هستند و با هماهنگی همدیگر مسأله توزیع را عهده دار می شوند . سازمان قند و شکر چون تنها سازمانی است که هم تولیدات را از داخل می خرد و هم واردات را به عهده دارد یک سازمان است و دیگر شورائی برای توزیعش تشکیل نشده است ولی برای رون نباتی شورای توزیع است که کلیة تولید کنندگان را در بر می گیرد و نماینده وزارت بازرگانی هم در انجا عضویت دارد . در مورد پودر و صابون باز شوراهای توزیع وجود دارد چون کارخانه های تولید کننده پودر و صابون متعدد است اینها باید در یک جا هماهنگ بشوند ، شورای توزیع وجود دارد که کل سیستم توزیع این مواد زیر نظر این شوراهای توزیع هست . در مورد مواد سوختی چون شرکت نفت عمدتاً تولید کننده وعرضه کننده مواد سوختی هست ، بنزین ، گازوئیل ، نفت سفید ، همه اینها توزیعش به عهدة وزارت نفت هست . روغن موتور هم که تولید کننده اش سه سازمان جداگانه هستند یعنی خود شرکت نفت تولید کننده روغن موتور هست . شرکت نفت « اسو» سابق که الان اسمش شده «‌شرکت نفت تصفیه » که زیر نظر بنیاد مستضعفان است ، شرکت نفت پارس هم زیر نظر صنایع ملی . باز هم اینها توزیعش زیر کنترل و کلید شرکت نفت است . مشکلاتی که در زمینه توزیع کالاهای سهمیه بندی شده وجود دارد که بعضاً سبب ایجاد بازار سیاه میشود اینهائی است که به عرض تان می رسانم : اولاً می دانید که کالاهای سهمیه بندی شده از مجاری توزیع می تواند یک مقدار کالا به بیرون درز بکند برای مثال ، قند و شکر سه درصد اضافی تحویل عاملین فروش می شود بخاطر ریزش و پاره شدن گونی و کمبودهائی که در حین توزیع خرده فروشی پیش می آید . این سه درصد را میتواند یک نفر ، خوب استفاه بکند یعنی خوب کار بکند ، ریزشش کم باشد ، تلفات و ضایعات کم باشد بخشی از آن سه درصد را می شود وارد بازار کرد و به قیمتی فروش برود شاید آن عامل فروش هم اکثراً چون عاملین متعهد و و مسئولی انتخاب شده اند خودشان این کار را نکنند ولی بفروشند به کسانی ، و از آن طریق مثلاً این کالا به بازار سیاه عرضه بشود . خود سیستم کوپن ، احتمال جعل در آن هست ، احتمال برگشتن کوپن از شبکة توزیع ( مثلاً کوپن ها بعد از جمع آوری امحاء میشود ) ممکن است در این مسیر چند درصد از کوپن ها بعضاً امحاء نشود یعنی به یک روش هایی و به یک شکل خاصی هم محدود بوده ، خیلی در این زمینه نادر بوده یعنی گزارش خیلی کم رسیده یا نرسیده حتی ، به سیستم برگردد . و به این ترتیب دوباره کوپن به جریان بیفتد و سهمیة‌ اضافی دریافت بشود و آن سهمیه در بازار سیاه فروش برود . البته سیستم توزیع کوپن تا حد امکان سعی شده است توسط بانکها که انجام می شود با سیستم کامپیوتری چک بشود ، کم و زیاد توزیع نشود ، مسئولین در این زمینه دقت کافی دارند می کنند در آن زمینه هم باز ممکن است مواردی باشد که سیستم کوپن اشکال داشته باشد لذا سهمیه بیشتر دریافت بشود که فروشنده های کالاهای سهمیه بندی اگر تصویب بشود دیگر بهتر می شود در این زمینه ها اقدام کرد . فقط نکته آخری که می خواستم بعرض برادرها برسانم . البته وقت نیست یک سؤالی داده اند که من فرصت خواندن پیدا نمی کنم . ستاد بسیج اقتصادی در ترکیب جدیدش یک کمیته جدیدی بنام کمیتة نظارت بر قیمتها و نحوة اجرای توزیع کالاهای اساسی سهمیه بندی شده ایجاد کرده است که در این کمیته سازمان حمایت تولید کنندگان و مصرف کنندگان ، وزارت کشور ، شورایعالی قضائی ،‌کمیتة امور صنفی ، شوراهای اسلامی نظارت بر اجرای طرح توزیع عادلانه کالا ، نماینده کمیتة‌ توزیع کالاهای اساسی و وزارت امور اقتصادی و دارائی عضو هستند که آنجا ان شاء الله کم کم این ناهماهنگی هائی که این ناهماهنگی هائی که در امر توزیع کالاهای سهمیه بندی شده و یا کالاهای زیر کنترل دولت هم هست ان شاء الله مشکلات جزئی آن هم در آنجا برطرف خواهد شد . ابوالفضل موسوی تبریزی ـ آقای نبوی مثل اینکه از اجتماع اطلاعی ندارند درصد کالاهای مورد مصرف در بازار آزاد وجود دارد اگر می خواهید من آمارش را به شما بدهم . صمد شجاعیان ـ این جوابها ، جوابهای قانع کننده نیست . نبوی ( معاون اجرائی نخست وزیر ) ـ این نود درصدی که برادرمان آقای موسی می گویند اماری نسیت . ما یک میلیون و دویست هزار تن قند و شکر تولید می کنیم . نایب رئیس ـ آقای موسوی ! آقای شجاعیان سؤال کرده اند اگر قانع نشدند خودشان باز توضیح میدهند بعد اگر جواب کافی نبود کمیسیون بررسی می کند و روشن می شود . آقای شجاعیان بفرمائید . صمد شجاعیان ـ توضیحاتی که برادرمان دادند این توضیحات فقط در رابطه با شخص نیست . من اول این را خدمت آقایان عرض بکنم که نحوة‌سیستم توزیع بدشت یک وزیر نیست . اصلاً به کل کمیتة اجرائی بستگی دارد در سطح مملکت . و یا مثلاً عرض کردم من مخالف طرحهایی که از طرف بسیج اقتصادی آماده می شود برای اجرای بعضی از کارها ، آن را رد نمی کنم بلکه آنرا تأیید هم می کنم و خیلی مورد نظر من هست موافق این کارهای بسیج اقتصادی هستم ولی سؤال من در نحوة توزیع است که بوسیلة ارگانهای اجرائی دولت انجام می گیرد و در این نحوة توزیع ضعفها و اشکالاتی است . بایداقای نبوی این را روشن می کردند که آن ضعفها کجا است ولی ایشان مثلاً فرمودند که به آن عاملین قند وشکر سه درصد بیشتر می دهند که مثلاً اینها می توانند در بازار ( این بخاطر افت است ) ازاد عرضه بکنند و قیمت گرانتری بفروشند اگر سه درصد عاملین قند و شکر افت دارند پس چگونه می توانند دوباره در بازار آزاد بطور بازار سیاه با قیمت گرانتری این کالاها را عرضه بکنند ؟ مثلاً من خودم در اردکان فارس یا نورآباد شاهدم بچه ای « ایلی » ایلات و عشایر مصرف قند و شکر شان زیاد است این را به عینه دیدم . همین تابستان گذشته در ماشین خودم از اردکان می خواستم به ایل بروم ، یکی از بستگانم همراه من بود یک گونی قند خریده بود به مبلغ دوهزار و دویست تومان و اگر شما می خواهید من از شهرستان اردکان یا نوراباد ممسنی هر چه کامیون قند می خواهید برایتان می آورم . مثلاً ما که می دانیم سهمیه قند و شکر (‌تولیدش) کارخانه های قند دولتی است ، نظارت آنهم با دولت است ،‌ این ضعفها کجا است ؟ آنها را باید پر کنیم و ازبین ببریم که دقیقاً برای من مشخص نشد . و در زمینه سایر کارخانه ها در مورد روغن نباتی ، پودر رختشوئی ، و اینها … بعضی از کارخانه ها ملی است و بعضی از کارخانه هاخصوصی است که هنوز تکلیفشان روشن نشده است و اینها بیشتر احتمال دارد که در آن تقلب بکنند و یا این نظارتی که مثلاً فرمودند و در مورد روغن هست از قسمتهای مختلف ، با آن نظارت بالا نمی توانند کنترل دقیق روی کارخانه ها ی مختلف داشته باشند با مدیریت مختلف که بتوانند بین مردم کنترل بکنند و توزیع بکنند که در آن تقلبی بوجود نیاید یا مثلاً طبقة مرفه را می فرماینند کمتر قند و شکر مصرف می کنند و این را می فروشند و یا مثلاًمواد شیمیائی مثل صابون و پودر رختشوئی را کمتر مصرف می کنند و می فروشند ولی این مقداری که در بازار سیاه موجود است قابل مقایسه با آن مقداری که بوسیلة مصرف کنندگان بر می گردد نمی تواند باشد غیر از این که از راه دیگری این کالاهای غذائی یا غیرغذایی وارد بازار بشود بنده از جوابهائی که برادرمان آقای نبوی دادند قانع نشدم و خواهش می کنم که مسأله به کمیسیون سؤالات برود ولی دوباره تأکید می کنم که من موضع بسیج اقتصادی را تأیید می کنم ولی طرز اجراء در سطح مملکت ضعیف است و باید قوی بشود . نایب رئیس ـ در هر صورت پس شما سؤالتان را به کمیسیون ارجاع می دهید ؟ صمد شجاعیان ـ بلی . 6ـ طرح سؤال از آقای قهرمان رحمانی از آقای وزیر بازرگانی . ‌نایب رئیس ـ بسیار خوب ، سؤال آقای قهرمان رحمانی مطرح است از جناب آقای وزیر بازرگانی . احمدی فروشانی ـ جناب آقای یزدی این ارجاع به سوالات به کمیسیون ،‌کمیسون غیرفعال چند عضو پیرمرد و غیروارد و مسئولیت بزرگ ، هیچ نتیجه ای ندارد قبلاً تکلیف کمیسیون را روشن کنید بعد ارجاع دهید . نایب رئیس ـ بسیار خوب ، حالا این را باید با مسئول محترم کمیسیون ها در میان گذاشت ایشان مشکل را حل میکنند . احمدی ـ جناب آقای یزدی ! من سه بار از عضویت این کمیسیون استعفا دادم (‌کمیسیون غیرفعال ) اول تکلیف کمیسیون را روشن کنید . نایب رئیس ـ آقای رحمانی بفرمائید. من اول سؤالم را عنوان می کنم برادرها جواب بدهند توضیحات بعدی را بعد از جواب برادرها می دهم . برادر هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجلس شورای اسلامی احتراماً برابر اصل هشتاد و هشت قانون اساسی از برادر عسکر اولادی وزیر محترم بازرگانی دعوت بعمل آورید که در اسرع وقت در مجلس حضور یافته و به دو سؤال زیر پاسخ دهند :‌ 1ـ عملیات ساختمان سازی سیلوی شصت و هشت هزار تنی تاکستان مدت هشت ماه است متوقف شده است و یکصد و هفتاد نفر از کارکنان و کارگران آن بیکار و سرگردان شده اند . سازمان غلة کشور چه اقداماتی در زمینة تکمیل و ادامة ساختمان سازی سیلوی تاکستان انجام داده است . 2ـ چند میلیارد تومان سرمایه این مملکت عبارت از ماشین آلات سنگین و لوازم موتوری است در معرض خطر و نابود شدن است . سازمان غلة کشور برای حفظ و نگهداری این اموال و سرمایه تا بحال چه اقداماتی کرده است . این را خواهش می کنم جواب بدهند بعد توضیحات بعدی را می دهم . نایب رئیس ـ جناب آقای عسکر اولادی بفرمائید . عسکر اولادی ( وزیربازرگانی ) ـ با نهایت احترام باید به عرض نمایندگان محترم تقدیم کنم ، سؤالی که برادر رحمانی کرده اند مشابه هم دارد ، یعنی تنها در این شهرستان نیست که سیلوی در دست ساختمان نیمه کاره گذاشته شده است ، بلکه در چند شهرستان اینطور عمل شده است بخصوص در مورد سؤال ایشان عرض می کنم. شرکت انگلیسی این قرارداد را قبل از انقلاب بسته بوده با شرایطی این قرارداد بسته شده بود که حتی قبل از انقلاب هم از طرف آن سازمان گذائی شاهنشاهی مورد اعتراض بود . پس از انقلاب متصدیان آن شرکت به ترتیب رها کردند و فرار کردند . کسانی که در این نمونه مشغول کار بودند به ظاهر و حقوق می گرفتند برابر آن چیزی که به عنوان حقوق می گرفتند کار انجام نمی شد بالاخره ( با دخالت کردن ) دادگاه انقلاب اجازه داده شد به وزارت بازرگانی و سازمان غلة کشور که این قرار داد را بصورتی معلق کنند و به وزارت بازرگانی و سازمان غله اجازه داده اند که قرارداد تازه ای با هر کس صلاح می دانند ببندند و کار را شروع کنند . پس از استجازه از هیأت دولت و شورای اقتصاد اجازه داده شد که سازمان غله با جهادسازندگی وارد مذاکره بشود و از جهاد سازندگی بخواهد که این را بپذیرد و این کار قراردادهایش بسته شده مقدماتش فراهم شد ، نه اینکه با شرکت و مقاطعه کار دیگر داخلی یا خارجی قرارداد بسته شد به این جهت بطرف جهادسازندگی رفتیم که بتوانیم از متخصصین خودمان استفاده کنیم و این نهاد انقلابی که آمادگی لازم را داشت بتوانیم در کارهای دولتی شرکت بدهیم و از آنها استمداد کنیم . تقریباً کارهایمان آماده است و لنگی نداریم . جز اینکه فصل اجازه نمی دهد . به محض اینکه امکان داشته باشیم ( از نظر فصل ) این ادامة ساختمان بصورت جدی دنبال خواهد شد . قسمتی از سؤال راجع به وسایل و ابزار و دستگاههائی است که در انجا هست و در نمونه هایش ممکن است که برخی از برادران و خواهران نماینده نمونه اش را در استانهای دیگری هم داشته باشند . همه اینها زیر پوششی در حد امکان قرار گرفته تا آنجا که مورد آسیب هست در زیر پوششی قرار گرفته و ان شاء الله آسیبی نخواهند دید و ما خواهیم توانست به بهترین صورتی از آن استفاده بکنیم . در مورد جزئیات این مسأله ، اگر مجلس محترم ضرورت بدانند که همینجا توضیحات داده بشود برادرمان مسئول سازمان غله هم اینجا هستند و جزئیات را می توانند منعکس کنند و اگر باید به کمیسیون برود ، در کمیسیون می رویم و جزئیات را توضیح می دهیم . نایب رئیس ـ آقای رحمانی ،‌شما اگر مطلبی دارید می توانید بفرمائید بعد ببینیم که مجلس به چه صورت هست جناب آقای عسکر اولادی پس خوب است که سرکار بفرمائید بنشینید که ببینیم ایشان عقیده شان چیست . آقای رحمانی ایشان جواب فرمودند در این حد شما از وقت قانونی تان می توانید استفاده بفرمائید . اگر قانع نشده اید می توانید بعد به کمیسیون برود و توضیح بیشتری داده شود . اگر قانع شده اید ، بعد اگر مجلس لازم دانشت از وقت قانونی جناب آقای عسکر اولادی می توانند استفاده کنند . رحمانی ـ‌یک مسأله ای برادرمان فرمودند اصلاً ما نمی خواستیم در جلسة‌علنی بیاوریم . می خواستیم هفتة‌ گذشته در همینجا بنشینیم پهلوی همدیگر ببینیم راه و چاه قضیه چسیت . و اینجا دیگر نه وقت آقایان را بگیریم و نه وقت مجلس را بگیریم . ولی توفیق حاصل نشد . این است که اگر خودشان صلاح می دانند مسائلی هست که نمی توانند اینجا علنی بگویند خوب من حرفی ندارم که محرمانه باشد چون اشاره ای هم به این مطلب شد که قبلاً صحبت کرده بودیم … نایب رئیس ـ معذرت می خواهم مسأله محرمانه ای صحبت نشد فرمودند قراردادهای قبلی نقض شد و افرادی فرار کردند و قراردادهای جدید هم بسته شده ، فصل مناسب نیست فصل که بدست آمد کار شروع می شود این حاصل جواب بود . رحمانی ـ در جلسة خیر ، قبلاً که ما صحبت کرده بودیم آقای نهاوندیان معاون برادرمان آقای عسکر اولادی فرمودند بعضی چیزهایش که مقدار محرمانه دارد حالا اگر خودشان صلاح می دانند که می توانند اینجا بگویند آنقدری که باید بگویند ما قانع که شدیم ، شدیم . اگر نشدیم آن قسمتی که خودشان صلاح می دانند و اینجا نمی توانند بگویند … نایب رئیس ـ خیر ، آن مسأله دیگری است . شما برای سؤالتان اگر قانع نشده اید دو راه دارید . یا میتوانید از این وقت قانونی تان استفاده کنید و به مجلس بگوئید که من قانع نشده ام ، برود به کمیسیون ، کمیسیون می آیند صحبت می کنند ارگ قانع شده اید بحث دیگر است . ایشان می خواهند صحبت بکنند … رحمانی ـ پس من وقت دارم و هنوز یک ربع وقتم تمام نشده یعنی طبق ائین نامه می توانم صحبت کنم . نایب رئیس ـ بلی ، ده دقیقه وقت دارید که سه ، چهار دقیقه اش را استفاده کرده اید . رحمانی ـ همینجا صحبت می کنم ببینیم به چه صورت می شود اما اینکه برادرمان فرمودند که این مسأله مسائل مشابه هم دارد یعنی سیلوهای مختلفی هم هست ، من هم این را اطلاع دارم از خود آقای یزدی سؤال کردم . که در قم سیلوئی که بود و الان متوقف شده وضعش چطور شده ؟ از برادرمان آقای خزاعی هم سؤال کردم به هیمن ترتیب الی آخر … آنها هم جریاناتی مشابه این دارند که متوقف شده ولی من اطلاع ندارم که کار آنها به کجا کشیده شده و بنابراین نمی توانستم سؤال بکنم که سیلوهای مملکت وضعش چطور است چون اطلاع نداشتم .این در منطقة خودمان بود یکی دو بار بازدید رفتیم . با امام جمعه ، با کمیتة آنجا ، آنجاها را کاملاً بررسی کرده بودیم و مسلز بودند که مسأله چه هست و همین جا لازم هست که من از کمیتة انقلاب آنجا تشکر بکنم چرا که جدیت تمام برای حفاظت آن وسائل کرده بودند ، وسائلی که میلیونها تومان ارزش داشت در بعضی از جاها به غارت رفته ولی این برادرها یا نگهبانی شبانه روزی که در آنجا داشتند اینها را حفاظت کردند الان آنجا هست و نگرانی که برای ما هست این است که وسائلی که آنجا ریخته شده 18 دستگاه وسائل ماشین الات سنگین است از قبیل لودر و گریدر و قسمتهای دیگر که خودتان می دانید اینها چقدر در این زمان ارزش دارد و در قسمتهائی که می خواهیم راهسازی بکنیم حتی لودرنداریم و لو در اینجا خوابیده و داریم می بینیم که دارد خراب می شود و باز وسائل و ولوازم یدکی دیگر که با دو باران در این قسمتها هست و پوشش هم زیاد ندارد و اینها دارد خراب می شود و جای خوشحالی است که برادرمان فرمودند با جهاد سازندگی ما قرارداد بسته ایم و اینها هر چه زودتر کار را شروع می کنند . با این حساب که قرارداد بسته شده و اینها تا چند روز دیگر مثلاً حداقل حالا شروع نکرده اند ما زیاد حرفی نداریم . خوب آن صورت حسابهای قطعی ، جانشین جدید ، آن قسمتهای دیگر ما می فهمیم که اینها مدتی طول می کشد . ادامه ساختمان سازی زیاد ، خوب خودشان مسائلی دارند و آنها را دریف کرده اند ، انجام می دهند ولی اصرار من بیشتر روی آن حفاظت آن وسایل هست . اگر هم خودشان امکاناتی ندارند . تا چند روز دیگر به بفرمایند که ما آنجا یا پولی در اختیار آن نهادهای انقلابی یا فرمانداری آنجا بگذارند که اینها خودشان وسائل پوشش آنها را فراهم بیاورند که این سرمایه مملکت خراب نشود ولی به این ترتیب که فرمودند دیگر جائی باقی نمی ماند که به کمیسیون برود چون با جهاد قرارداد بسته شده و جواب دادند . 7ـ طرح سؤال خانم اعظم طالقانی از آقای مهندس گنابادی وزیر مسکن و شهرسازی و ارجاع آن به کمیسیون . نایب رئیس ـ سؤال اعظم طالقانی از جناب آقای مهندس گنابادی مطرح است خانم طالقانی بفرمائید . اعظم طالقانی ـ مشکل مسکن یکی از مسائل حادی است که فعلاً در جامعه ما هست و نه تنها در ایران بلکه در تمام کشور های جهان چنین مسأله ای هست منتها با راه حلهای مختلف بعضی از کشورها توانسته اند تا حدودی این را حل بکنند مثلاً بعضی از کشورها با ساختن آپارتمانهای خیلی وسیع و بلند یا فرض بکنید با نظامهایی که نظامش تغییر کرده ، فرضاً کسانی که ساکن بودند در هر جا گفتند همانجا بنشینید بعد پولش را گرفته اند و به مالکش داده اند یا به طریق آباد کردن روستاها و شهرهای کوچک سوق دادن جمعیت به آنجاها ، بهرحال در ایران هم الان این مسأله بصورت حادی است که ما واقعاً بخصوص در تهران و شهرهای بزرگ تهرانی که حدود 6 تا 7 میلیون نفر جمعیت دارد . من گاهی اوقات واقعاً نمی توانم به موکلین جواب بدهم . مراجعات در مورد مسکن آنقدر زیاد است و آنقدر نامه و مسأله وجود دارد که ما شرمنده می شویم از اینکه بتوانیم به موکلینمان جواب بدهیم ولی در هر حال مسأله مسکن در ایران با توجه به مسائل دیگری که در مسیر حلش هستیم این هم باید حل بشود . من در این رابطه سؤالم این هست که طبق اصل 88 قانون اساسی ، آقای وزیر مسکن تا بحال با امکاناتی که داشته اند برای حل مشکل مسکن چه اقداماتی کرده اند ؟ و در این زمینه برای آنهائی که اصلاً مسکن ندارند و امکانات تهیه مسکن ندارند ، آنهائی که مسکن دارند و می خواهند مسکن را تعویض کنند ، کارگرانی که در کارخانه ها هستند و قبلاً در رژیم گذشته با آنها قراردادهائی بسته شده یا به آنها قول داده شده که مسکن در اختیارشان بگذارند و کسانی که وام گذاشتند در بانکها و قرار بوده که پس از مدتی از این وام برای تهیه مسکن استفاده کنند و وامهائی که در رابطه با تولید مصالح برای مسکن داده شده یا باید داده شود و بطور کلی شهرکها که آن هم دو قسمت است ، فقیر نشین و شهرک های طاغوتی و ساختمان های نیمه تمام و مسائل دیگری که امیدوارم جواب ایشان بتواند ما را اقناع بکند و همینطور شنوندگان و برادران و خواهران را . نایب رئیس ـ متشکر ، آقای گنابادی بفرمائید . مهندس گنابادی ( وزیر مسکن و شهرسازی ) ـ با تشکر از خانم طالقانی که مارا بالاخره مجبور کردند که خدمت شما برسیم و یک چند دقیقه ای وقت بگیریم درددل کنیم ، مسائلی که فرمودند که مشکل مسکن را در کشورها حل کرده اند ، ما رفتیم و دیدیم جاهائی که هفتاد سال هم هست که انقلاب کرده اند هنور مشکل مسکن را حل نکرده اند . ولی ما به اعتقاد خودمان بحران مسکن داریم آن شاء الله بحران را مشکل کنیم بعد مشکل را آن شاء الله خفیفترش کنیم تا بتونیم یک مقدار در جهت باشیم و آن شاء الله یک برنامه 10 ساله که خدمتتان عرض کردیم مشکل واقعی را حل کند . در رابطه با مسکن یکی از کارهائی که وزارت مسکن می تواند بکند برنامه ریزی برای پرداخت وام است . در این زمینه با یک مقایسه آمار سال 57 ( 9 ماهه سال 57 و 9 ماهه سال 60 )من خدمتتان عرض می کنم که در تهران در 9 ماهه سال 60 ما نسبت به سال 57 ، تقریباً 65 درصد از تعداد وام کمتر پرداخت کرده ایم و ازمبلغ 21 درصد در شهر های بزرگ غیر از تهران هفتصد درصد ( 7 برابر ) بیشتر از سال 57 وام پرداخت کرده ایم و از نظر مبلغ 449 درصد . در سایر شهرها یعنی شهرهای کوچک مملکت ما تقریباً بیشتر از 1000 درصد در 9 ماهه سال 60 بیشتر از 9 ماهه سال 57 وام پرداخت کرده ایم ( از نظر تعداد ) و از نظر مبلغ هم 814 درصد افزایش داشته ایم . در کل مقدار وامی که بانک مسکن پرداخت کرده ، 9 ماهه سال 60 نسبت به سال 57 که سال 57 ،تقریباً 21000 بوده در 9 ماهه سال 60 حدود 98000 است تقریباً تا آخر سال ان شاء الله برابر سال 57 نسبت به تعداد وام پرداخت می کنیم و نسبت به مبلغ تقریباً آنجا 37 میلیارد ریال بوده ، 9 ماهه ما 84 میلیارد وام پرداخت کرده ایم و این زمینه ای است که ان شاء الله بتوانیم برای کسانی که مسکن ندارند از طریق وام مسکن دارشان بکنیم و شرایط وام هم همانطوری که در جریان هستید در درجة اول به روستائیان وام می دهیم بعد به کارگرهای کارخانجات تولیدی وام می دهیم که تولیدی بودن آن را وزارت کار و وزارت صنایع و معادن تصویب بکند . به کارمندهائی که در روستا ها خدمت می کنند وام می دهیم مقداری هم وام در اختیار کارمندان دولت گذاشته ایم در رابطه با کارگران ، بانک رفاه کارگران وام می دهد و در رابطه با شرکتهای تعاونی و اکثر اینها یعنی همه اینها اصولاً وامهائی هست که به اشخاصی پرداخت می شود که خانه ندارند ، در صورتی که وامهای سال 57 را اکثراً به بساز و بفروشها می دادند که بسازند و بفروشند . این از امکاناتی که ما داشتیم . منتها من خیلی خوشحالم اینجا خدمتتان عرض کنم که بانک مسکن وقتی که پول و سپرده در بانک مسکن می گذارند حدود 8% بهره پرداخت میکند و وقتیکه وام می رود 4% بهره می گیرد بااین همه بانک مسکن با پرداخت حدود 387 میلیارد ریال وامی که پرداخت کرده در عین حال ان شاء الله در سال 60 سود می کند و این از آن نعمتهائی است که خدا به بانک مسکن داده بخاطر کارهای خیری که میک ند . منتها این امکاناتی بوده که در اختیار ما بوده با برنامه ریزیهائی که کرده ایم و امکانی که برادر شهیدمان رجائی در اختیار ما گذاشت که برنامه ریزی پرداخت وام با وزارت مسکن و شهرسازی باشد . اشکالات دیگری هم هست که خدمتتان عرض می کنم . از نظر زمین شهری که ما بخواهیم امکان داشته باشد در اختیار مردم بگذاریم و خانه بسازیم الان وضع ما بدتر از زمان قبل از انقلاب است . به این دلیل که ما بر اثر فتوای فقهای محترم شواری نگهبان ،‌آئین نامه قانون لغو مالکیت اراضی شهری متوقف شده الان حدود یکسال است ، یعنی 14 بهمن سال 59 آن فتوا را دادند و ما بخشنامه کردیم که نفیاً یا اثباتاً روزی زمینهای غیر موات سازمان عمران اراضی کاری نکنند و الان حدود یک سال است که بلاتکلیف است و تقریباً که عرض کنم تحقیقاً‌ در شهرها زمین موات همانطوری که در جریان هستید که موات باشد و قسم حضرت عابش رویش بخورند و بشود موات در نظر بگیرند و بتوانند تفکیک کنند نداریم . آن بخشنامه هائی که ما کردیم حتی در خیلی استانها یک قطعه هم نداشتند به ما بدهند . الان چون قانون اراضی شهری ما تصویب نشده و بلاتکلیف مانده ما با مشکل روبرو هستیم یعنی اینکه می گویم الان داریم وام پرداخت میکنیم و این کارهائی که داریم می کنیم ،‌اگر این قانون تصویب نشود ، این وامها را هم دیگر نمی توانیم پرداخت کنیم چون بالاخره زمینی باید باشد که در گرو بانک باشد که وام پرداخت کند اگر کسی باشد خانه بسازد که وام پرداخت کنیم این اصلاً از منحنی اش صعود میکند و اینجوری دیگر نیست و این وضعیت تغییر می کند . مسأله دیگری که خانم طالقانی در رابطه با مستضعفین فرموده بودند ما فکر میکنیم که هر کسی خانه ندارد از نظر ما اقلاً بعنوان وزارت مسکن و شهرسازی مستضعف است و بایستی فکری برایش بکنیم یعنی هر بیخانه ای را ان شاء الله‌ خانه دار کنیم . برخورد مابا بی مسکن ها کلی است . حدود 3 میلیون و اگر خیلی خوشبین باشیم 2 میلیون در سراسر کشور مسکن کم داریم . آن چیزی که مسلم است اگر بیائیم مسکن را در جاهائی که امکان داریم … (‌ یکی از نمایندگان ـ 6 میلیون ) 6 میلیون مربوط به ده سال آینده است که 3 میلیون کسری اضافه می شود . اگر بخواهیم در شهرهای بزرگ و شهرهائی مثل تهران مسکن بسازیم این اشتباه است . در وضعیتی که ما دارین یعنی نمی خواهیم ارز خارج کنیم اگر هم بخواهیم ارزخارج کنیم باز آهن کم داریم و کم هم وارد می کنیم ، در عین حال مصالح نداریم الان صلاح نیست که ما مسکن را در شهرهای بزرگ بسازیم . مشکل شهرهای بزرگ مثل تهران را و شهرهای مراکز استان را حتماً در رابطه با تقسیم سرانه عادلانه زیربنا را باید حل کنیم . و ما در این رابطه پیشنهادی کرده بودیم که شواری نگهبان برگردادند و حالا فکر میکنیم که آن شاء الله با این حکم امام و ولایتی که مجلس دارد آن شاء الله از طرف امام بتوانیم طرح دیگر یا لایحة دیگری بیاوریم و مطلب را حل کنیم . و شاید در رابطه با لایحه مالک و مستأجری که به هیأت دولت تقدیم کردیم آن شاء الله خدمتتان بیاوریم ، باز یک مقداری مشکل حل بشود . خلاصه اش اینکه در تهران و شهرهای بزرگ حتماً مسأله با ساختن خانه حل نمی شود . ما اگر فکر کنیم الان در تهران صد هزار واحد مسکونی کم داریم ،‌این صد هزار واحد را بخواهیم با ساختن جبران کنیم ضمن اینکه مصالح و نیروی انسانی که الان در این رابطه باید در سازندگی مملکت و کارهای زیربنائی خدماتی مصرف می شود و ما یک سری نیروی انسانی را از شهرهای دیگر و از روستاها در تهران جذب کنیم واین باعث می شود که تهران بزرگتر بشود . یعنی اگر امروز ما صد هزار واحد مسکونی کم داریم ، این بعد از پنج سال که می خواهیم این برنامه ریزی را بکنیم و تمام بکنیم یا بعد از سه سال می شود صد و پنجاه هزار واحد یا دویست هزار واحد قطعاً در این رابطه باید ما ان شاء الله توزیع عادلانه مسکن بکنیم . یک مقداری ما چون از آن رژیم و سیستم طاغوتی و آن فشار بیرون آمدیم و می خواهیم ان شاء الله به مدینه فاضله مان برسیم ، در اینجا یک مقداری ، یک 5 سالی یک ده سالی حرج هست از آن حکم باید استفاده کنیم . این را ان شاء الله مجلس باید کمک بکند تا بتوانیم از این حکم استفاده کنیم تا مشکلمان حل بشود . کمالی ـ شما راجع به اراضی شهری یک طرح جدیدی دارید ؟ مهندس گنابادی ـ خیر ، بعقیده من اراضی شهری باید تصویب بشود حتی بنظر من آنکه قبلاً بود باز چاره ساز بود و الان بلاتکلیف است . نایب رئیس ـ در هر حال ایشان نظرشان را می فرمایند ، خوب مجلس هم همان روال قانونی خودش را دارد. مهندس گنابادی ـ طرح جدیدمان در رابطه با مالک و مستأجر است که آن شاء الله خدمتتان می آوریم . نایب رئیس ـ شما سه دقیقه دیگر وقت دارید اگر ممکن است مطالبتان را جمع تر بفرمائید چون بعد هم یک سوالی داریدکه ممکن است یک قسمتش را هم بعد بفرمائید . مهندس گنابادی ـ بلی ،‌فرمودند که سال گذشته گفتید 6 میلیون مسکن کم داریم حالا گفتیم بین 2 میلیون و 3 میلیون . عرض کردم 3 میلیون کسری داریم اگر خیلی خوشبین باشیم 2 میلیون اما 6 میلیون که گفتیم در رابطه با این است که اگر بخواهیم این 3 میلیون را بسازیم . 10 سال طول می کشد ، این 10 سال طول کشیدن بالطبع در این 10 سال یک سری احتیاج داریم خودمان مسکن باید اضافه کنیم . ضمن اینکه یک سری از این خانه هائی که الان هست خراب میشود . آن 3 میلیون مسلماً الان بهد از 10 سال به 6 میلیون تبدیل می شود . خیلی ممنون . کمالی ـ‌آقا راجع به مسکن کارگرها یک توضیحی بدهید . مهندس گنابادی ـ عرض کردم که به کارگرهای کارخانجات تولیدی که تولیدی بودن آن را وزارت کار و وزارت صنایع تأیید بکند ما زمین می دهیم به قیمتیکه عمران اراضی می دهد و خیلی ارزان است 20% هم خودشان می پردازند و 80% وام می دهیم . بلی آنجا شما دارید ما هم اینجا داریم ، غیر از تهران . بخاطر اینکه ما در تهران زمین نداریم بدهیم ، بخاطر همان اشکال زمین عرض کردم که الان ما این کار را کرده ایم . حدود 6 ماه است که ( چون آن قانون بلاتکلیف مانده و دولت زمین در اختیارش ندارد که در اختیار کارگرها یا غیر کارگرها بگذارد ، الان این مال آن قطعه سلیمانخانیه است که ما بنا است که یک شهرک آنجا بزنیم و 20 درصد از این ساختمانها را که 373 قطعه می شود بنا است که به غیرکارگرها بدهیم و کارگرها صدایشان درامده و عرض شود که 20 امضاء و مهر و فلان هست . زمین نداریم بدهیم . اشکالمان زمین است ولی در شهرها آنجاهائی که زمین داشتیم دادیم . کمالی ـ آقا پس چرا اتحادیه تعاونی مسکن کارگران را زیاد کردید ؟ نایب رئیس ـ آقای کمالی اجازه بفرمائید ، این سؤال باید در جای خودش مطرح بشود . شما اگر باز سوالی خواستید بفرمائید سؤال کنید الان بصورت سؤال طرفینی نمیشود . کمالی ـ آقای یزدی می بخشید من سؤال کردم ، من این سؤال را نکردم که ایشان بخواهند به من جواب بدهند . ولی ایشان ضمن جوابهایشان مطرح فرمودند که به کارگران … نایب رئیس ـ شما اگر مطلبی داشته باشید که لازم بشود باز بحث بشود ، ممکن است خود خانم طالقانی دنبال کنند . مهندس گنابادی ـ ما اعتقاد داریم که به کارگرها باید بدهیم ، طبق قانون اساسی و می دهیم . اشکالمان زمین است زمین قانوناً در اختیار نداریم هر جا زمین در اختیار داشتیم دادیم الان تعدادش را عرض کردم که مقدار زیادی حدود 10 میلیارد وام تصویب شده دارند که ممکن است بخاطر اشکال زمین نتوانند بگیرند . نایب رئیس ـ خانم طالقانی شما سؤالتان فقط این بود که چه اقداماتی شده است و ایشان اقداماتشان را هم ذکر کردند . اینجا مسأله ای مطرح نیست که بگوئیم قانع شده اید یا نه ؟ در عین حال اگر مطلبی داشته باشید می توانید توضیح بفرمائید . اعظم طالقانی ـ مطلب زیاد است آقای یزدی نایب رئیس ـ سؤالتان سؤالی نبوده که ببینیم شما قانع شده اید یانه و بعد بخواهید ارجاع به کمیسیون بدهید. فقط سؤال کرده ایدئکه چه اقداماتی کرده اند ایشان هم اقداماتی که شده فرمودند . اعظم طالقانی ـ بلی ، آخر ایشان تمام را نتوانستند مطرح کنند و بعد هم مسائل زیاد است . نایب رئیس ـ اگر می خواهید می توانید از وققتان استفاده کنید. اعظم طالقانی ـ با اجازه تان ، در مورد وام که فرمودند 387 میلیارد ریال بانک مسکن وام داده خوب اولاً این مطرح است که واقعاً چه کسانی این وام را گرفته اند و بعد من سؤالم در رابطه با وام این تنها نبود . کسانی هستند که پول گذاشته اند در بانک مسکن ، بانک هم به آنها اخطار کرده که تا فروردین شما می توانید که از این وام استفاده کنید . اینها هم در نوبت باید بماند تا مجوز بگیرند بعد بتوانند از آن وام استفاده بکنند اگر فروردین تمام بشود و بگذرد از آن وام نمی توانند استفاده کنند . این خودش یک اشکال است . بعد مسأله دیگر ، مسأله زمین شهری بود . مسأله زمین خوشبختانه چند هفته قبل برادرمان آقای هاشمی در نماز جمعه و بعد در این نماز جمعه اخیر آیت الله مشکینی خیلی مفصل در ضمن مقایسه کردن مکتب کاپیتالیستی و سوسیالیستی ، نظام اقتصادی را و نظام اقتصادی اسلامی را در رابطه با زمین و مالکیت و حدود مالکیت به تفصیل بیان کردند که فکر می کنم بسیار مفید بود . منتها یک مسأله اینجا است که یک سیاست هماهنگی باید در این رابطه در مملکت وجود داشته باشد . یعنی وزارت مسکن ، شهرداری ، وزارتخانه های دیگر ، وزارت آموزش و پرورش و بهداری و وزارتخانههای دیگر که باید خدماتی به روستاها و شهرها بدهند برای حل مشکل مهاجرت و بعد مسأله مجلس و شواری نگهبان هم در این زمینه مورد توجه است . آقایان فقهای شواری نگهبان یک مقداری با واقعیاتی که در جامعه در حال حاضر وجود دارد از جهت مسکن باید توجه کنند . در نظام جمهوری اسلامی که باید در … نایب رئیس ـ من از شما خواهش می کنم که بحثهائی که ربطی به سؤال و مطلب مورد نظر شما ندارد نفرمائید . اعظم طالقانی ـ خوب ارتباط پیدا میکند آقای یزدی ! اینها باید عوامل اصلی مطرح بشود . نایب رئیس ـ اجازه بفرمائید . شورای نگهبان طبق اصولی که دارد کار خودش رامی کند . مجلس هم طبق اصولی که دارد کار خودش را میکند . وزیر محترم مسکن هم طبق اصول خودش کار میکند اکر نتوانست نمی کند . شما در رابطه با سؤالتان اگر مطلبی دارید بفرمائید. اعظم طالقانی ـ آخر سؤال من در همین رابطه است و آخرش به اینجا می رسد ( نایب رئیس ـ خواهش میکنم که تبدیل به سخنرانی نشود ) بلی ، ببینید ، در این نظام که می خواهد احکام اسلامی و در ضمن یک جامعة سالم و بازسازی شده ای بوجود بیاید آیا واقعاً به ما اجازه داده میشود که ما شاهد باشیم در خانه هائی که پنج ، شش اطاق دارد در هر اطاقی از یک تا دو بچه و تا دوازده بچه با پدر و مادر در یک اطاق زندگی بکنند و ما شاهاد باشیم که نو جوان و جوان و بچه در این محیط همه با هم مسائل و مشکلاتی دارند ؟ این خودش یک مسأله است (‌‌ نایب رئیس ـ خوب این چه ربطی به این بحث دارد ؟ ) اکر مسأله مسکن در این رابطه حل بشود دیگر مجبور نیستند در یک خانه این همه خانوار زندگی کنند . ما با آپارتمان سازی مخالفیم چون مسائل اخلاقی و مسائل دیگری دارد در این رابطه با این هم همینطور . و بعداینجا مسأله ای در تهران ، خاک سفید داریم که همینطور آمدند گرفتند ساخته اند و نشسته اند . دکل برق آن مثل چیز همینطور دخیل به آن آویزان شده از بس که سیم برق رد کرده اند . اینها بدون مجوز ، بدون اینکه کارشان قانونی باشد می سازند با آنها صحبت می کنیم می گویند امکانات بدهند ما برگردیم به شهرها و روستاهای خودمان و بعد آنهائی که در تهران و شهرهای بزرگ بورس باز هستند ،‌زمینها را با کاغذ عادی می فروشند ، خرید و فروش می کنند و همینطور رد می کنند و مشکل بزرگی در خود تهران بخصوص بوجود آمده است . در منطقه جنت آباد که درغرب تهران است ، در آنجا هم فرض کنید خانه هائی تک تک ساخته شده ، چون برای مسکن مسائل دیگری وجود دارد و اینها مجوز می خواهند اینها امنیت ندارند . در آن منطقه چه بسا سربریده می شود آدم کشته می شود چون خانه ها تک تک وسط بیابان است و اینها مجبورند در آن منطقه هم زندگی کنند . در هر حال آنچه که مهم است باز بر می گردم به این مسأله . یک سیاست هماهنگ با حل مشکل مسکن در نظام ما باید وجود داشته باشد یعنی اختلافاتی که فرضاً بین وزارت مسکن و شهرسازی و وزارت خانه و نهادهای دیگر است ،‌این باید حل بشود تا بتواند مشکل مسکن حل بشود و بعد … یکی از نمایندگان ـ اینکه راه علاج نیست . اعظم طالقانی ـ راه علاج است دیگر پس چه باید بکنیم . مجوز می خواهد . نایب رئیس ـ بسیار خوب ، خیلی کارهای باید بشود ولی فقط شما در راطبه با سؤالتان صحبت کنید ( اعظم طالقانی ـ در رابطه با سؤال است ) و یکی دو وقیقه هم بیشتروقت ندارید . اعظم طالقانی ـ الان کسانی که مجوز گرفته اند برای خانه خریدن ، خانه ها بقدری گران است که بعضی ها اسصلاً نمی توانند خانه بخرند سطح اجاره ها فوق العاده بالا رفته و این مسأله باز یک مشکل دیگر و یک بحران دیگری را دارد بوجود می آورد . من خاطرم هست که آقای وزیر وقتیکه مسافرت به هندوستان و شوروی کردند یک مسأله ای مطرح بود که ایشان می گفتند (‌البته من شنیدم ، از خودشان نه ، از دیگران حالا اگر نیست بعداً آن شاء الله توضیح می دهند ) که ما می خواهیم کارخانه های مادر را بیاوریم و در اینجا تولید مصالح بکنیم و از طرفی خوب ایجاد کار بشود و یک عده ای هم شاغل بشوند . ما دراین زمینه هم می خواستیم ببینیم که واقعاً چه اقداماتی شده است . بنابراین اگر اجازه بدهید من این سؤال را به کمیسیون بدهم چون مطالب دیگری هم هست در آنجا مطرح کنند. نایب رئیس ـ اختیار با خود شما است . اگر قانع نشده اید به کمیسیون بدهید ( اعظم طالقانی ـ خواهش می کنم ) به کمیسیون ارجاع بشود ؟ (‌طالقانی ـ‌ بلی ) بسیار خوب . 8ـ طرح سؤال عده ای از نمایندگان از آقای مهندس گنابادی . نایب رئیس ـ سؤال جمعی از آقایان نمایندگان محترم از جناب آقای مهندس گنابادی مطرح است که یکی از آقایان سؤال کرده اند می توانند صحبت کنند . آقایان سؤال کننده عبارتند از :‌شاهچراغی ـ‌رشیدیان ـ زواره ای ـ یا خود آقای بیات هم اگر بخواهند می توانند صحبت کنند . آقای دکتر شیبانی در این ورقه ای که از آقای مهندس سؤال شده است جنابعالی هم امضاء‌کرده اید و چون بقیه نیستند اگر سرکار می خواهید می توانید صحبت کنید . دکتر شیبانی ـ من بیشتر برای اینکه معلوم بشود بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چه کارهائی انجام شده از وزیر میکن و شهرسازی خواهش کرده بودم که در نقاط مختلف کشور خانه هائی که ساخته شده چه از طرف بنیاد مسکن ، چه از طرف وزارت مسکن و شهر سازی ، گزارش این را بدهند که هم نمایندگان محترم و هم مردم بدانند که اینطور هم نیست و خیلی کارها شده و سؤال مستقیمی نداشتم و در اینجا هم نوشته ام « کارهای انجام شده در تمام ایران گزارش شود » که منحصر به شهرهائی که زمین ندارند نباشد چون در شهرهای بزرگ به دلیل کمبود زمین همانطوری که جناب وزیر محترم گفتند امکان خانه سازی نیست ولی در روستاها و درجاهای دیگر ساخته اند و کارهائی شده خواستم که آن کارهای شده را گزارش بدهند . نایب رئیس ( محمد یزدی ) ـ آقای گنابادی بفرمائید. مهندس گنابادی ـ در مورد سؤالی که برادرمان آقای دکتر شیبانی کردند کلاً وزارت مسکن و شهرسازی الان حدود 160 هزار خانه در دست اجرا دارد که خانه های سازمانی و کارگری و کارمندی است که می خواهد ارزان قیمت بفروشد که بتوانیم کنترل قیمتها را بکنیم که نسبت به سال 56 که رژیم خیلی خوب کار می کرده در رابطه با مسکن و بهترین سال و موفق ترین سال بوده تقریباً چهار برابر است چون در آن سال 20 هزار تا 30 هزار تحویل دادند و حدود 40 هزار در دست اجرا داشتند . منتها سوالی که برادرم آقای زواره ای کردند در رابطه با زمینهائی بوده که بنیاد مسکن و سازمان عمران اراضی در تهران داده بودند لیست همة اینها را سؤال کرده بودند و خواسته بودند که بدهیم . کل لیست زمینهائی که بنیاد مسکن و سازمان عمران اراضی در تهران داده ما تهیه کرده ایم و من فکر می کنم که جناب آقای یزدی دراینجا خواندش زیاد به مصلحت نباشد من تقدیم می کنم و بعد اگر اشکالی هست سؤال کنند تا بعد بتوانیم سؤال ها را جواب بدهیم منتها بخاطر این که ذهن مجلس هم در جریان باشد ما بخاطر اینکه بعضی از این واگذاریها قبل از این بود که بنیاد حساب و کتابی داشته باشد و یک مقدار شلوغی بعد از انقلاب بود ضمناً ، ضمن این که افراد مختلف و غیرمسئول آمده بودند و زمین بین مردم پخش کرده بودند بعد همه این اشکالات سر بنیاد ریخته . بنیاد شروع کرده به یک سری تحقیق و این لیست کسانی که تحقیق کردند و به دادگاه فرستادند . نایب رئیس ( محمد یزدی ) ـ معذرت می خواهم آقای مهندس بیشتر در محور این سؤال روی اسن که اراضی که بنیاد مسکن و سازمان عمران در دست دارد چه مقدار هست که آیا مشکل شما واقعاُ منحصر است به هیمن مشکلی که در تهران و شهرهای بزرگ دارید و در شهرهای دیگر مشکلشان در این سطح نیست محور سؤال بیشتر روی این است شما اگر فکر می کنید که به تفصیل نمی توانید بخوانید کلیاتی بفرمائید . بعد صورت مابقی را می توان به سؤال کنندگان داد . چون سؤال در این جا این است «‌صورت کاملی از اراضی بنیاد مسکن و سازمان عمران اراضی و سازمانهای دیگر برای احداث مسکن در اختیار قرار دادند . توضیح بدهند . » مهندس گنابادی (‌وزیر مسکن و شهرسازی ) ـ ما این لیست را خدمت برادران می دهیم رسیدگی بکنند بعد اگر سؤالی داشتند بما بگویند فقط می خواهم توضیح بدهم که این زمینهائی که داده اند ، به افراد مختلفی داده اند . بعضی ها سزاوار این که این زمین مجانی را از بنیاد یا از آن نهاد بگیرند ( که حالا مسئولش بنیاد است ) نداشتند اینها را دارند رسیدگی می کنند و لیستهائی را در آورده اند زمینهائی بوده است که خانه های دو ،سه طبقه در آن ساخته اند زمینی بوده است که در آن چلوکبابی ساخته اند و زمینی بوده است که در آن تعمیرگاه ماشین زده اند و این زمینها را برای واحد مسکونی واگذار کرده اند برخوردی که ما می کنیم این قضیه است یا پول این زمین را ( اگر تازه طبق ضوابط بسازد یا طبق ضوابط ساخته بشود )‌پول زمین قبل از انقلاب را می گیریم و به حساب 100 می ریزیم یا عرض شود که خالی می کنیم و پول ساختمانش را می دهیم بعد ساختمان را می فروشیم و یا می فرستیم به دادگاه که به زندان می رود و این سه مورد را دادسرای وزارت مسکن و بنیاد دارند رسیدگی می کنند مواردش هم هست که خدمت برادران تقدیم می کنم (‌رسیدگی و کارهائی را که کرده اند )‌منتها اشکال حاکم شرع داشتیم که حالا شورای قضائی قول داده اند که آن شاء الله زودتر به ما بدهند و مطلب حل بشود . نایب رئیس ـ متشکر ، بسیار خوب آقای شیبانی و همچنین آقایانی که این جا امضاء کرده اند ، آقایان صورتی را با همین خصوصیاتی که در سؤالتان آمده است تهیه می کنند و در اختیارتان می گذارند . بعد اگر لازم دانستید باز مجدداً بحث می شود و گر نه که هیچ . آقای دکتر قائمی صورت غائبین را قرائت بفرمائید . دکتر قائمی ( ‌منشی ) ـ جلسه امروز سه شنبه مورخ 6/11/60 غائبین غیرموجه امروز . آقایان اعظمی لرستانی از خرم آباد ، حقیقت افشار از ارومیه ، حجت کشفی از اصطهبان ـ حسنی از ارومیه ـ دیدگاه از ایرانشهر ـ شرعی از داراب ـ میراکبر غفاری از ارومیه ـ فومنی حائری از فومن ـ معزی از ملایر . جلسه عصر امروز سه شنبه مورخ 6/11/60 غائبین غیرموجه عبارتند از آقایان : اعظمی لرستانی از خرک آباد ـ امید نجف آبادی از اصفهان ـ ابوترابی از قزوین ـ امامی کاشانی از کاشان ـ رضا اصفهانی از ورامین ـ باباصفری از برخوار ـ حقیقت افشار ( باباصفری ـ من هستم ) آقای باباصفری می فرمایند که من هستم و لیکم در دفتر امضاء ندارند از ارومیه ـ حجت کشفی از اصطهبان ـ حسنی از ارومیه ـ دیدگاه از ایرانشهر ـ زواره ای از تهران ـ یدالله سحابی از تهران ـ کاظم سامی از تهران ـ شرعی از داراب ـ صدر حاج سید جوادی از قزوین ـ غفاری قره باغ از ارومیه ـ فومنی حائری از فومن ـ معین فر از تهارن ـ ملک پور از جامعة‌ زرتشتیان ـ محمد مجتهد شبستری از شبستر ـ معزی از ملایر که برای هر کدام از اینها در بعد از ظهر دو ساعت غائب موجه منظور می شود . 9ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن . نایب رئیس (‌محمد یزدی ) ـ جلسه بعد صبح پنج شنبه ساعت 8 خواهد بود ختم جلسه اعلام می شود . (‌جلسه در ساعت 15/15 پایان یافت ) رئیس مجلس شورای اسلامی ـ اکبر هاشمی رفسنجانی

 

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 285 )
  •  چهارشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۶۰

285.jpeg

جلسه دویست و هشتادو پنجم 19 اسفند ماه 1360 هجری شمسی ،14جمادی الاول 1402 هجری قمری صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز چهار شنبه نوزدهم اسفند ماه 1360 فهرست مندرجات 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید . 2ـ‌ بیانات آقای رئیس به مناسبت وفات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و تذکرات نمایندگان . 3ـ ادامه بحث پیرامون لایحه بودجه سال 1361 کل کشور . 4 ـ اعلام وصول طرح تأسیس اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی و ارجاع آنها به کمیسیون . 5 ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن . جلسه ساعت هفت و پنجاه دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد . 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید . رئیس ـ با حضور 180 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه بحث در باره بودجه است . تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید . 2ـ‌ بیانات آقای رئیس به مناسبت وفات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و تذکرات نمایندگان . رئیس ـ قبل از تذکرات نمایندگان محترم وفات حضرت صدیقه کبری دختر بزرگوار پیغمبر بانوی اول جهان اسلام و ام الائمه حضرت زهرا را از طرف نمایندگان مجلس شورای اسلامی به محضر مقدس امام زمان حضرت بقیه الله و امام امت و عموم مسلمانان تسلیت عرض می کنم . تذکرات نمایندگان محترم به دولت . آقای تاجگردون نماینده گچساران به وزارت آموزش و پرورش در مورد رسیدگی به معلمان و دانش آموزان اخراجی و اوضاع آموزش منطقه . آقای ملکوتی نماینده سرای تشکر از کمکهای مردم به جبهه های جنگ . آقای میرجعفری نماینده اراک به وزارت آموزش و پرورش در مورد توسعه مرکز تربیت معلم استان و به شورای سرپرستی صدا وسیما در مورد فیلم برداری و انعکاس نماز جمعه اراک تذکر داده اند . آقای سازگار نژاد نماینده سروستان به وزارت بهداری در مورد احداث بیمارستان سروستان و « خرامه » و به وزارت آموزش و پرورش در مورد منطقه ای شدن آموزش و پرورش «‌گوار »‌ و هنرستان کشاورزی « خرامه » تذکر داده اند . آقای رنجبر نماینده صومعه سرا به وزارت پست و تلگراف و تلفن در مورد تسریع ر ساختمان مخابرات و به وزارت راه در مورد آسفالت جاده صومعه سرا به کسما و لولمان تذکر می دهند . آقای رفیعیان نماینده مرند به وزارت راه و ترابری در مورد تسریع در بهره برداری از جاده کمربندی مرند و جلوگیری از خطرات جاده مدخل شهر تذکر داده ند و به مردم و خانواده های حادثه دیده در مورد تصادف بزرگ شهر تسلیت گفته اند . آقای برومند نماینده بروجرد در مورد ترمیم حقوق بازنشستگی کارمندان دون پایه و به وزیر دادگستری هم در مورد اجازه ملاقات بستگان زندانیان با افراد زندانی در ایام سال نو تذکر داده اند . آقای زرهانی نماینده دزفول به وزارت بهداری درمورد اعزام تکنیسن « دیالیز »‌برای مداوای بیماران منطقه . آقای باغانی و هراتی نمایندگان سبزوار به وزارت کشور در مورد احداث سردخانه در منطقه تذکر می دهند. 3ـ ادامه بحث پیرامون لایحه بودجه سال 1361 کل کشور . رئیس ـ آقایان مخالف و موافق به ترتیب دعوت بشوند و آقایان وزراء هم اگر آمده اند به آنها اطلاع بدهید به داخل جلسه تشریف بیاورند . من خواهشی که از برادران می کنم این است که توجه بفرمایند که یک سری کارهای لازم در هفته آخر سال داریم ، سعی کنند مطالبشان را حتی الامکان خلاصه بفرمایند یعنی تا آنجا که می شود در وقت صرفه جوئی کنند . ‌منشی ـ آقای شجاعیان مخالف . صمد شجاعیان ـ با سلام به نمایندگان محترم عرایضم را همانطوری که آقای هاشمی فرمودند در مورد مخالفت با بودجه سعی میکنم خلاصه باستحضارتان برسانم . همانطوری که می دانیم بودجه مجموعه ای از درآمدها و پرداخت هائی است که بوسیله دولت انجام می گیرد . یا می توانیم بگوئیم که بودجه یک آئینه ای است که در آن می شود نقاط قوت و ضعف اقتصادی و برنامه ریزی یک کشور را ملاحظه بکنیم و ببینیم که این بودجه تا چه اندازه می تواند در رشد اقتصادی و پایه ریزی اساسی یک مملکت مؤثر باشد . برای اینکه بتوانیم بودجه ای مؤثر و پویا داشته باشیم ، مستلزم داشتن برنامه است و زیرا این ارقامی که در بودجه می آید پیش بینی شده ( با یک برنامه حساب شده ) که در کجا باید خروج بشود ، چگونه و برای چه منظورهائی . برای این که بتوانیم برنامه مشخصی برای هزینه بودجه داشته باشیم ، باید شناخت داشته باشیم ،‌ اطلاعات و و اگاهی نسبت به نقاط مختلف کشورمان ،‌ نیازها را بشناسیم و امکانات موجود در کشور را بشناسیم و بر اساس اینها برنامه بریزیم . آنوقت متناسب با ان برنامه ، بودجه بنویسیم . اگر بین شناخت و نیاز جامعه و امکانات موجود و برنامه و بودجه نویسی هماهنگی نباشد معلوم نیست که این ارقام و اعدادی که در این دفترچه می نویسند ، برای چیست و به کجا می خواهد برود و سرنوشت آینده اقتصادی یک مملکت چه خواهد بود ؟ عرض کردم که بودجه دو قسمت دارد : یکی درآمد ها است . درآمدهای معمولی کشور ما نفت است ، و مالیات و سایر درآمدهای متفرقه . من این را می خواهم عرض بکنم که خود مالیات ناشی از فروش نفت است زیرا ما از نظر تولیدات داخلی در حدی نیستیم که بتوانیم صادر بکنیم و ارز بیاوریم و اقتصاد ما یعنی صادرات و واردات ما فقط بر اساس نفت پایه گذاری شده است و این مبلغ ، و این مقدار مالیاتی که در این بودجه گنجانده شده است و ما می گیریم . نتیجه اش از نفت است . پس می بینیم که تجارت و کارهائی که در این مملکت انجام می گیرد بر اثر ارزی است که حاصل از نفت است و نفت ما می دانیم که ماده ای است طبیعی و مربوط به تمام ملت و تمام ملت در نفت سهیم و شریکند و آنچه که از نفت حاصل می شود ما اگر توجه بگینم تا کنون به طور عادلانه تقسیم نشده . چیزی که همه در ان سهیم و شریکند بطور عادلانه تقسیم نشده هدف دولت جمهوری اسلامی ایران این است که از این به بعد بر اساس عدالت و توزیع عادلانه یک قسمت از کارش در زمینه اقتصاد حرکت کند مالیاتی که می گیرند و برای ما مشخص است ، نتیجه فروش نفت است ولی می بینیم این مالیات چه جور گرفته میشود یا مستقیم یا غیر مستقیم . مالیاتهای مستقیم مالیات بر درآمد است مالیات بر ثروت و شرکتها . مالیات بر درآمد بیشتر از حقوق یا مشاغل است . من اینجا می خواهم در دو مورد عرض کنم ، یکی مالیات بر ثروت ، مالیات بر حقوق . مالیات بر حقوق که اکثرا مال کارمندان دولت است که حقوق آنها یک چیز ثابتی است و مستقیم از ان برمی دارند . عموم ملت دو نوع مالیات میدهند غیر مستقیم و مستقیم ، مستقیم ان است که از حقوقشان برمی دارند ثابت است غیر مستقیم هم ان است که در راه خرید کالاهای مصرفی می گیرند یک مالیاتی رویش کشیده می شود و اینها پول آنرا می دهند . دولت در این قسمت خوب ، حقوق مشخص است این را زودتر می تواند بگیرد . ولی در مورد مالیات بر ثروت ،‌ثروتی که در نتیجه فروش نفتی که همه در ان شریکند و به طور عادلانه توزیع ثروت نشده ، در این بودجه چیز چشمگیری به نظر نمی آید یعنی برنامه مشخصی نیست برای گرفتن مالیات بر ثروت بعد از تصویب قانون اساسی یک اصل مسلم و روشنی در قانون اساسی است به نام اصل 49 قانون اساسی و ما بر این اعتقادیم که توزیع عادلانه ثروت نشده و این احتیاج هم نداشت که مجلس به وسیله دولت بخواهد این کار را انجام بدهد اجرای قانون به گردن دولت است وظیفه دولت است که باید انجام بدهد انجام نداده تا اینکه هفت ماه پیش ، مدت هفت ماه است مجلس از دولت خواسته که این قانون را اجرا بکند چهار ماه این را وعده گذاشته بودند که نحوه اجرای این قانون را بیاورند و 7 ماه می گذرد و هنوز کاری نکرده اند . آیا دولت نمی دانست برای اینکه بتواند بنیه و قدرت بودجه ،‌ درآمدش را بالا برد این کار را بکند ؟‌ با کمک شورای عالی قضائی دولت و مجلس می توانند بنشینند و یک هماهنگی بکنند ، افرادی ، هیأتهائی ،‌ گروههائی را مشخص کنند برای این کار و این کار را هر چه زودتر به مرحله عمل دربیاورند و ان نیت اساسی شان که توزیع عادلانه ثروت است آنرا به مرحله اجرا دربیاورند. متأسفانه این کار را نکرده اند یک مبلغی اینجا به نام مالیات بر ثروت نوشته اند با ان دستگاهی که قبلاً در وزارت اقتصاد ود ارائی بوده است . دستگاه غیر فعال ، چه جوری مشخص کنند نحوه شناخت و آگاهی و مشخص کردن این همه است که ما مشخص کنیم ثروتهای نامشروع را ، ثروتهای کلان را و از آنها مالیات بگیریم . از آنها پس بگیریم . یا مستغلات ، برادران باید توجه بکنند وظیفه دولت این است که از نظر مسکن این تنگنا را بردارد ،‌ چقدر خانه های زیادی افرادی دارند ، کرایه می دهند و یا در این موقعیت دارند ،‌کرایه نمی دهند برای اینکه ضربه اقتصادی به دولت بزنند . این هم یک جهت قضیه است که مشخص نکرده اند مالکیت مسکن را مشخص نکرده اند ،‌ بررسی نشده و این مقدار مالیاتی که در این جا برای مستغلات گنجانده اند و با آن عدم آشنائی و شناخت اسن کافی نیست و باید دولت در این زمینه اقداماتی مؤثر انجام می داد ، در مورد پرداختها می خواهم عرض کنم یا هزینه ها پرداختها دو قسمت است ،‌هزینه های جاری و هزینه های سرمایه ای . هزینه های جاری برای به اجرا درآوردن طرحهای عمرانی و خدمات رسانی به مردم پرورش و بررسی و تحقیق است اینها به هم پیوند دارد . اول برای اجرای خدمات رسانی و طرحهای عمرانی و بررسی و تحقیق و پرورش و آموزش لازم است . باید آموزش داد آنوقت این کار را کرد . در هدفهای دولت یک قسمتش گفته که « صرف منابع کشور در جهت سرمایه گذاریهای تولیدی زود بازده نا وابسته متکی بر تکنولوژی متناسب و نیروهای انسانی متخصص داخلی » اول باید آموزش داد بعد دنبال آن کارها رفت . آیا در بودجه ای که دولت تقدیم مجلس کرده است برنامه ای مشخص هست برای آموزش افراد متخصص برای به اجرا درآوردن این بودجه ؟ وزارت آموزش عالی ، وزارت آموزش و پرورش و سایر قسمت های دیگر مختلف آموزشی اینها آیا هماهنگی کرده اند ؟ ان تعداد افراد مورد نیاز را برای آینده در نظر گرفتها ند ؟ واحدهای مشخصی برای آموزش یا انواع آموزشهای مختلف و تخصصهای مختلف در نظر گرفته اند ؟ به عنوان نمونه من آموزش و پرورش را عرض می کنم یا دانشسراهای کشاورزی ،‌ هنرستانهای حرفه ای و صنعتی وابسته به وزارت آموزش و پرورش اینها فردا باید جذب وزارت معادن و فلزات و یا وزارت صنایع سبک یا سنگین بشوند ولی آموزشش در وزارت آموزش و پرورش است . آیا بهتر نیست که هماهنگی بکنند ،‌ هر وزارتخانه ای نیروئی را که خودش می خواهد جذب بکند ، این را خودش آموزش بدهد . وزارت آموزش و پرورش باید کارش را منحصر به آموزش عمومی باشد . کارش چه ربطی به کشاورزی دارد ؟ آیا دانشسراها و دانشکده های کشاورزی باید زیر نظر وزارت کشاورزی انجام بگیرد یا مستقل در نظام گذشته دانشجو که از دانشکده کشاورزی بیرون می آمد موقعی که می رفت در وزارت کشاورزی کار کند بیگانه از کشاورزی بود . من این را عرض می کنم که دولت نباید دنباله روسیاست آموزشی بر اساس گذشته باشد . آموزش مثل ارتش ، ارتش خودش افراد را می گیرد و آموزش می دهد آنوقت آگاه می شود به مسائل داخلی خودش . رئیس ـ سعی بفرمائید بیشتر در متن بودجه صحبت کنید . شجاعیان ـ چشم ، و بعد آگاه است به مسائل همانجا این در زمینه آموزش . اما موقعی که آموزشی هماهنگ بود ،‌ مشخص بود ، ما می توانیم برنامه بررسی و تحقیق که این برنامه بررسی و تحقیق در تمام زمینه های هر وزارتخانه در بودجه گنجانده شده . هر وزارتخانه یک برنامه ای دارد به نام بررسی و تحقیق این افراد می خواهد ، فرض کنیم افرادش را هم مشخص کردند . توجه بکنید به چند وزارتخانه من اشاره می کنم ، در مورد چند وزارتخانه برنامه بررسی و تحقیق انجام شد . وزارت نیرو اینها هر ساله یک برنامه ای به نام بررسی و تحقیق دارند ، بودجه ای دارد ردیف دارد در بودجه ،‌ نمایندگان محترم سؤال کنید از وزارت نیرو آیا آب های زیر زمینی و یا آب های روان رودخانه یا چشمه و اینها آیا بررسی شده اند آیا اینها را دقیقا می شناسند ؟ هر موقع شما به ادارات آب مراجعه بکنید و بخواهید اینها نمی توانند به شما بگویند ، اصلاً شناخت ندارند که در هر قسمتی چقدر رودخانه هست یا وضعیت آب چگونه است ؟ بیگانه هستند با منطقه آنوقت در سال در بودجه دولت یک برنامه ای است به نام برنامه بررسی و تحقیق است که تحقیق و بررسی ارائه بدهند و بعد روز این بودجه بگذارند برای اجرا که متأسفانه این سلسله مراتب اصلاً رعایت نمی شود . هزینه های جاری برای به اجرا درآوردن طرحهای عمرانی و خدمات رسانی به مردم پرورش و بررسی و تحقیق است اینها به هم پیوند دارد . اول برای اجرای خدمات رسانی و طرحهای عمرانی و بررسی و تحقیق و پرورش و آموزش لازم است . باید آموزش داد آنوقت این کار را کرد . در هدفهای دولت یک قسمتش گفته که « صرف منابع کشور در جهت سرمایه گذاریهای تولیدی زود بازده نا وابسته متکی بر تکنولوژی متناسب و نیروهای انسانی متخصص داخلی » اول باید آموزش داد بعد دنبال آن کارها رفت . آیا در بودجه ای که دولت تقدیم مجلس کرده است برنامه ای مشخص هست برای آموزش افراد متخصص برای به اجرا درآوردن این بودجه ؟ وزارت آموزش عالی ، وزارت آموزش و پرورش و سایر قسمت های دیگر مختلف آموزشی اینها آیا هماهنگی کرده اند ؟ ان تعداد افراد مورد نیاز را برای آینده در نظر گرفتها ند ؟ واحدهای مشخصی برای آموزش یا انواع آموزشهای مختلف و تخصصهای مختلف در نظر گرفته اند ؟ به عنوان نمونه من آموزش و پرورش را عرض می کنم یا دانشسراهای کشاورزی ،‌ هنرستانهای حرفه ای و صنعتی وابسته به وزارت آموزش و پرورش اینها فردا باید جذب وزارت معادن و فلزات و یا وزارت صنایع سبک یا سنگین بشوند ولی آموزشش در وزارت آموزش و پرورش است . آیا بهتر نیست که هماهنگی بکنند ،‌ هر وزارتخانه ای نیروئی را که خودش می خواهد جذب بکند ، این را خودش آموزش بدهد . وزارت آموزش و پرورش باید کارش را منحصر به آموزش عمومی باشد . کارش چه ربطی به کشاورزی دارد ؟ آیا دانشسراها و دانشکده های کشاورزی باید زیر نظر وزارت کشاورزی انجام بگیرد یا مستقل در نظام گذشته دانشجو که از دانشکده کشاورزی بیرون می آمد موقعی که می رفت در وزارت کشاورزی کار کند بیگانه از کشاورزی بود . من این را عرض می کنم که دولت نباید دنباله روسیاست آموزشی بر اساس گذشته باشد . آموزش مثل ارتش ، ارتش خودش افراد را می گیرد و آموزش می دهد آنوقت آگاه می شود به مسائل داخلی خودش . رئیس ـ سعی بفرمائید بیشتر در متن بودجه صحبت کنید . شجاعیان ـ چشم ، و بعد آگاه است به مسائل همانجا این در زمینه آموزش . اما موقعی که آموزشی هماهنگ بود ،‌ مشخص بود ، ما می توانیم برنامه بررسی و تحقیق که این برنامه بررسی و تحقیق در تمام زمینه های هر وزارتخانه در بودجه گنجانده شده . هر وزارتخانه یک برنامه ای دارد به نام بررسی و تحقیق این افراد می خواهد ، فرض کنیم افرادش را هم مشخص کردند . توجه بکنید به چند وزارتخانه من اشاره می کنم ، در مورد چند وزارتخانه برنامه بررسی و تحقیق انجام شد . وزارت نیرو اینها هر ساله یک برنامه ای به نام بررسی و تحقیق دارند ، بودجه ای دارد ردیف دارد در بودجه ،‌ نمایندگان محترم سؤال کنید از وزارت نیرو آیا آب های زیر زمینی و یا آب های روان رودخانه یا چشمه و اینها آیا بررسی شده اند آیا اینها را دقیقا می شناسند ؟ هر موقع شما به ادارات آب مراجعه بکنید و بخواهید اینها نمی توانند به شما بگویند ، اصلاً شناخت ندارند که در هر قسمتی چقدر رودخانه هست یا وضعیت آب چگونه است ؟ بیگانه هستند با منطقه آنوقت در سال در بودجه دولت یک برنامه ای است به نام برنامه بررسی و تحقیق است که تحقیق و بررسی ارائه بدهند و بعد روز این بودجه بگذارند برای اجرا که متأسفانه این سلسله مراتب اصلاً رعایت نمی شود . وزارت کشاورزی همین برنامه را دارد . باید ما مشخص بکنیم طبق یک روال معینی ، کشتمان را منطقه ای بکنیم ، سازمان آب و خاک به وسیله اداره خاک شناسی مشخص بشود و شناخته بشود . که برای کشت چه نوع محصولی اینها خوب است . اینها به کشاورزان برگردانده بشود و آموزش داده بشود . ولی متأسفانه در این رهگذر گامی برداشته نشده است . ولی بودجه اش هست اداره خاک شناسی می گوید که من خاک شناسی کرده ام ولی کجا است و نتیجه اش کجا هست ؟ در اداره خودشان لای دفتر و کتاب و دستکشان است باید نتیجه این کار به کشاورزی برگردد ،‌به کشاورز آموخته بشود و مشخص بشود که این زمینی را که می خواهید بکارید بازدهش چقدر است و برای چه نوع محصولی خوب است ؟ ولی متأسفانه بودجه برای اینها می گذارند و نتیجه ای ندارد . هدف از این طرحهای عمرانی ، استقلال اقتصادی است بالا رفتن تولیدات داخلی و استقلال اقتصادی و از بین رفتن وابستگی است عرض کردم بیشتر این طرحها با برنامه مشخصی برنامه ریزی نشده یعنی قبلاً آن مراحل اولیه ای باید انجام بگیرد ، آموزش و بررسی و تحقیق دقیق انجام نگرفته است که بتوانند روی ان برنامه ریزی بکنند . و این بودجه در جای معین خودش مصرف بشود در یک قسمت از هدفهای بودجه دولت گفته است که توزیع عادلانه اعتبارات سرمایه ای و اصل 48 قانون اساسی می گوید که در بهره برداری از منابع طبیعی و استفاده از درآمد های ملی در سطح استانها و توزیع فعالیتهای اقتصادی میان استانها و مناطق مختلف کشور باید تبعیض در کار نباشد بطوری که هر منطقه فراخور نیازها و استعداد رشد خود سرمایه و امکانات لازم در دسترس داشته باشد آیا این توزیع اعتبارات سرمایه ای بر اساس این اصل از قانون اساسی و آن هدفهای اساسی بودجه تقسیم بندی شده ‌؟ آیا شناسائی دقیق بوده آن وقت این کار را کرده اند ، استان خراسان با آن همه گستردگی و وسعت که به اندازه یک کشوری است ( یکی از کشورهای اروپائی )‌ بودجه اش ششصد و نود و هشت میلیون و نهصد و هشتاد و پنج هزار و ششصد تومان است ولی استانهای کوچک ایران دو شهرستان سه شهرستان می بینیم اکثرا بودجه هائی دارند بالاتر از سیصد و نود و هشت میلیون تومان و تا مثلاً مرز 500 میلیون تومان هم دارند ، یک روز در روزنامه خواندم نوشته بود که در یزد یک جاده روستائی به طول 37 کیلومتر اسفالتش تمام شد جاده روستائی اسفالتش تمام شد . رئیس ـ بودجه امسال را بگوئید . شجاعیان ـ دو هفته پیش توی روزنامه نوشته بود آقای هاشمی . رئیس ـ آخر من می گویم آقایان این جور وقت مجلس را نگیرید . شجائیان ـ آقای هاشمی در توزیع بودجه اش اینطور نوشته اند در ناعادلانه بودنش می خواهم توضیح بدهم . این مربوط به سال گذشته هم هست . رئیس ـ آخر ما که گفتیم وقت نامحدود است اینجور هم نیست که شما تاریخچه دنیا را اینجا بیائید بگوئید اینجور بحث کردن که نمی شود . شجاعیان ـ آقای هاشمی اگر شما دیروز تشریف داشتید . رئیس ـ دیروز هم من گوش می دادم اینجور درست نبود آخر دارید می بینید نماینده ها حالا گوش می دهند به این حرفها که دارید وقت مجلس را تلف می کنید . شجاعیان ـ آقای هاشمی اگر من خارج از این چهارچوبه حرف زدم شما … رئیس ـ در چهار چوب حرف نمی زنید شما یک چیزهائی از اطراف دنیا اینجا می آورید این که نمی شود . شجاعیان ـ‌ من نمونه ای را می گویم من که نمی توانم همه را شرح بدهم . رئیس ـ به هر حال ما برای وقت مجلس بیش از این ارزش قائلیم . شجاعیان – ولی متأسفانه شما بر خوردتان ( همهمه نمایندگان ) رئیس ـ مثلاً آقای خلخالی حرفهایشان تمام نشده بود من امروز خواهش کردم که دیگر به حرفشان ادامه ندهند ایشان هنوز هم حرفشان ادامه داشت . شجاعیان ـ من ده دقیقه بیشتر نیست که صحبت می کنم . رئیس ـ میدانم ،‌ این سبک درست نیست ، این مردم از مجلس منتظر کارند ،‌ اینجور که درست نیست شجاعیان ـ‌ من که آقای هاشمی … رئیس ـ اینجا سی نفر اسم نوشته اند اگر بخواهند مثل شما صحبت کنند سی تا دوساعت می شود . شجاعیان ـ نه ، من دوساعت صحبت نمی کنم . رئیس ـ سی تا نیم ساعت هم باز می شود 15 ساعت مخالف اینجور که نمیشود . خواهش می کنم مختصر بگوئید حالا اگر وقت نطق پیش از دستورتان بود شما تند تند نوشته تان را می خواندید اما حالا نیم ساعت یک نفسی می کشید بعد یک جمله می گوئید اینجور که نمی شود . شجاعیان ـ چشم ـ خدا حافظ ( احسنت ـ احسنت )‌ رئیس ـ موافق دیگر را دعوت کنید و به آقایان بگوئید تشریف بیاورند داخل مجلس . ‌منشی ـ آقای موسوی خراسانی . زرهانی ـ آقای هاشمی این بی عدالتی است که یک نفر آزادی داشته باشد 2 ساعت خارج از موضوع حف بزند و یکی هم از همان جمله اول خفه شود . رئیس ـ هیچ کس آزادی ندارد دو ساعت حرف بزند ، و اینجور وقت مجلس را بگیرد من احساس مسؤولیت می کنم در مقابل وقت مردم و مجلس ، به این شیوه های شعارگونه هم نمی توانم تسلیم بشوم . بفرمائید یکی از نمایندگان ـ دیروز آقای خلخالی چرا خارج از موضوع صحبت کردند . رئیس ـ موقع صحبت آقای خلخالی دیروز که من توی جلسه نبودم من امروز از ایشان که هنوز بحثش تمام نشده خواهش کردم که دیگر ادامه ندهد . همه آقایان در بودجه حرف بزنید که ما بتوانیم استفاده بکنیم بعد تآثیر بگذاریم روی تبصره ها و روی آنها بعد پیشنهاد بدهیم . اختری ـ آقای هاشمی ایشان نیم ساعت صحبت کردند ببینید به همه مخالفین نمی ساعت می رسد وقت را بین همه مخالفین تقسیم کنید . رئیس ـ آخر وقت بودجه نامحدود است اگر آقایان ملاحظه بکنند . آخر مجلس هم خسته می شود چون می رسیم به یک نقطه ای که افرادی در آخر اسم نوشته اند و ممکن است حرفهای حسابی هم داشته باشند و نتوانند حرفشان را بزنند ، آقای موسوی بفرمائید . رئیس ـ ایشان که موافق بودند روی ضرورت بود که گفتند . عباسی فرد ـ صحبت نکردند . رئیس ـ همینقدر کافی بود ایشان می خواهند بگویند به عنوان ضرورت قبول دارند . تاجگردون ـ آقای هاشمی این انعکاس بسیار نامطلوب دارد در زمینه بودجه . رئیس ـ آقای موسوی تبریزی بفرمائید . یکی از نمایندگان ـ‌ آقای تاجگردون ولی نمی شود که اینجا سخنرانی کرد بایستی در زمینه بودجه باشد . تاجگردون ـ الان بیرون دارند می گویند سکوت می کنید . رئیس ـ برادران ببینید ما قبول داریم که بالاخره نماینده ها حرفهایی دارند می خواهند بزنند اما اینجور نمیشود این ورقه را ببینید تا پشتش آقایان اسم نوشته اند ( موسوی خراسانی ـ آئین نامه را اصلاً بفرمائید ) آئین نامه هم اینجور نیست ، طبق آئین نامه باید در موضوع صحبت کنید ، اینکه شما بیائید بگوئید مثلاً این انقلاب جا افتاده فلان افتاده است این که جزو بودجه نیست ( موسوی خراسانی ـ دیروز سه نفر به مدت پنج ساعت صحبت کردند ) من دیروز را گفتم حالا من می خواهم آئین نامه را اجرا بکنم آخر باید در موضوع باشد این ورقه پشت و رویش پر است هر یک از آقایان اگر بخواهید حداقل نیم ساعت این مقدمات را بگوئید می شود ؟ این که نمی شود . آدم باید روی وقت مجلس حساب بکند آقای موسوی تبریزی بفرمائید . موسوی تبریزی ـ بحث در بودجه سال 61 من در دو جهتش از نظر دو مقطع این بودجه مخالفت دارم و سعی می کنم که خیلی کوتاه خدمت نمایندگان محترم عرض بکنم یکی این است که اقتصاد کشور ما با ان وابستگی که در تمام شؤون داشته حتی تا خدماتش هم کارهای خدماتی هم یک نحوه وابستگی داشته بعد از گسستن این وابستگی اقتصاد ما که در تمام شؤون ان شاء الله‌ای وابستگی باید برطرف بشود این خودش یک عامل . عامل دوم ـ شرایط جنگ تحمیلی . عامل سوم ـ مسدود شدن منابع ارزی ما . عامل چهارم ـ تحریم اقتصادی که بر علیه کشور ما شد و چند تا از این عوامل دیگر باعث شد تورم در مملکت ما طوری باشد که من نمی دانم شاخص تورم را نمی دانم تحقیقا معین بکنم که چقدر الان تورم هست چند درصد تورم است ولی برادران و خواهران نماینده و مردم می بینند که تورم چقدر است این گزارش بانک مرکزی ایران است در رابطه با شاخص بهای عمده که حتی منحنیش را هم اینجا مشخص کرده است از سلا 57 تا سال 60 مقایسه شده برادرمان آقای بانکی اینجا تشریف دارند در بعضی موارد سیصد درصد و پنجاه درصد شاخص بهای کالای عمده بالا رفته پس سیصد یا سیصد و پنجاه درصد نسبت به سال 57 تا سال 60 در عرض این سه سال سیصد و پنجاه درصد در بعضی موارد شاخص بهای کالا بالا رفته است این منحنی است که خود بانک مرکزی این را داده است در مقایسه شاخص بهای ان زمان . آن وقت این بودجه ما با آن وضعیتی که نظر کمیسیون را دیروز شنیدید نظر کمیسیون این بود که ما ان هزینه های جاری و هزینه های عمرانی پیشنهادی دولت را نمی توانیم کم بکنیم و اگر کم بکنیم به حد رکود یا به حد تعطیل تبعات مسائل اجتماعی و سیاسی دارد فلذا آنها به هیچ وجه کم شدنی نیست من در اینجا به کمیسیون محترم برنامه و بودجه می گویم شما که می گوئید هزینه های جاری و هزینه های عمرانی پیشنهاد دولت قابل کاهش نیست ما پارسال و امسال هم مسائلی در همین بودجه داریم که پارسال برای مطالعه یک شهرک در خود آذربایجان از ان ده درصد صرفه جویی بودجه که نمایندگان هم نظارت داشتند 20 میلیون ریال برای مطالعه شهرک صرف شده است این رقم بودجه را ما اگر از بودجه امسال کم بکنیم ان پروژه هائی که در دست اجرا است و اجرا شده بخواهند مثلاً آنها را ادامه بدهند ولی هیچ پروژه ای امسال شروع نکنند در هیچ جای استانها این نه ، به رکود می کشاند نه ، به اصطلاح بیکاری را اضافه می کند و نه جنبه سیاسی دارد و ملت ما می دانند این شعار نیست که من می دهم این را ملت می دانند عملاً ثابت کرده اند با تمام شرایط فعلی مملکت اینها تحمل دارند ، تحمل دارند که وظیفه شرعی شان را دارند عمل می کنند شما در مسأله جنگ اگر امروز ملاحظه بکنید می بینید اکثر مخارج جبهه ها و پشت جبهه ها را همین ملت محروم ستمدیده دارد اداره می کند برای اینکه تکلیف شرعیش است برای اینکه انقلاب ، انقلاب اسلامی است اگر این رقم برنامه را ما در بودجه امسال بخواهیم تعطیل بکنیم نباید داشته باشیم این به هیچ جای عالم برخورد نمی کند و نه بیکاری افزایش می یابد نه تبعات اجتماعی و نه تبعات سیاسی دارد این از نظر هزینه های عمرانی مملکت است اگر ارقامش را یکی یکی بنشینیم بررسی بکنیم . در ان هزینه های عمرانی مملکت آن مقداری که حتی یک میلیارد یا دو میلیارد هم باشد نگوئیم یک میلیارد و مثلاً دو میلیارد اینطور است اینها را منها بکنیم نظر کمیسیون برنامه و بودجه این است که هزینه های جاری مملکت را از نظر حقوق کارمندان نمی شود کم کرد نود درصدش بله ، همینطور است یعنی کارمند بدبخت بیچاره ای که چهار هزار تومان پنج هزار تومان شش هزار تومان امروز در این مملکت حقوق می گیرد ضروری ترین زندگانی را با این شش هزار تومان نمیتواند تأمین بکند اما آن دو سه مورد را که اشاره کردند شرکت های ملی نفت ایران پتروشیمی و بعضی جهات یک مثالی من یادم افتاد ( این مثال را بگویم )‌ به پرستو گفتند آیا یک سال را دست داری یا ده سال را ( البته یک را لفظا کشیدند )‌ یک سال را همینطور بلند گفتند ده سال را بلافاصله آیا یک سال را دوست داری یا ده سال را ان خیال کرد گفت یک ساده که با این درازی است معلوم می شود از ده سال بیشتر است ،‌ گفت یک سال . آنجا برادران نظر کمیسیون را که تشریح می کرد گفت . اگر ما بیائیم از این حقوق های کلان شرکت نفت که از 15 هزار تومان بالاتر است از بیست هزار هم بالاتر است فعلاً هم در استانهای ما استانداریهای ما افرادی هستند که 15 هزار تومان 20 هزار تومان حقوق می گیرند آنها را اگر می خواهیم کسر بکنیم دو تا مطلب گفتند یکی اینکه آنها با آن وضعیت زندگی کذائی عادت کرده اند اگر یک دفعه آنها را قطع بکنیم زندگی کذائی شان به هم می خورد . ثانیا ان می شود معمولا 35 میلیارد ،‌ 35 میلیارد هم چیزی نیست من می گویم این که می گوید ان معمولا می شود 35 میلیارد شما که از هر شیشه بطری در کمیسیون برنامه و بودجه 4 ریال الی 12 ریال مالیات می خواهید بگیرید آن را حساب بکنید ببینید آنجا گفت ده میلیارد می شود ، ان ده میلیارد را کشیده گفت اولاً آن 35 میلیارد را از آن حقوقهای کلانی که الان در شرکت نفت ما هست ، در پتروشیمی ما هست در بعضی از ارگانهای مملکتی ما هست که حقوق کلانی را دارند می برند آنها را بخواهیم کم بکنیم می شود 35 میلیارد ریال چیزی نیست ان 35 میلیارد ریال آهسته بگوئیم ده میلیارد را بلند بگوئیم که آنجا اگر این مالیات را بگیریم ده میلیارد می شود . این یکی . 2 ـ شما می گوئید چند نفری که در این مملکت از زمان رژیم منحوس پهلوی مال ملت را چاپیدند مال ملت را غارت کردند با حقوق 25 هزار تومان سی هزار تومان عادت کرده اند بر ان زندگی اگر بخواهیم آنرا قطعش بکنیم یک مرتبه زندگی شان افت می کند یعنی اشل زندگی شان افت می کند خوب ، شما وقتی که در چاره جوئی زندگی یک عده معدودی هستید اقلا در چاره جوئی زندگی یک ملتی که قیام کردند ، و برای خدا قیام کردند باشید ، شما با این مالیاتهاتان که الان تبعاتش را خواهم گفت ، با این مالیاتهاتان همان ملت پا برهنه که در نماز جمعه و آنها که می گوئید تکبیر بگوئید می روند پشت بامها الله اکبر می گویند ،‌ نماز جمعه را آنها پر می کنند بازار را آنها تعطیل می کنند خیابان را آنها تعطیل می کنند ان مردمی که همیشه در خدمت انقلاب است با این ده دوازده رقم مالیاتی که الان خواهم گفت زندگی آنها با این تورمی که از قبل داشتیم آیا تغییر پیدا نمی کند ؟ یک کارگر که الان حقوق قانونی کار 64 تومان یا 63 تومان است بفرمائید در بازار آزاد 150 تومان می گیرد بعد از این تورم و یک تورم دیگری که از همین کارگر که 15 میلیون 20 میلیون زندگی شان زندگی کارگرانه است ، زندگی شان به حداقل زندگی است شما بعد از این تورم می خواهیم آن کارگری که 150 تومان حقوق می گیرد یک مرتبه 150 تومانش می شود 75 تومان شاید از نظر ارزش 60 تومان بشود با ان اجناسی که عرضه می شود این را حساب نمی کنید ؟ می گوئید اگر ما آن حقوقهای کلان شرکت نفت و پتروشیمی را قطعش بکنیم زندگی آنها دگرگون می شود آنها عادت کرده اند خوب ،‌ این ملت بدبخت چه چاره ای دارند بکنند شما می گوئید آنجا نمی توانیم ولی اینجا می توانیم مالیاتهائی بیاوریم شما این مالیاتها را از هر گردن کلفتی بگیرید آخرش به گرده ایم مردم بدبخت خواهد رفت ( یکی از نمایندگان ـ پیشنهاد بدهید ) پیشنهاد هم می دهم . اما هزینه های جاری مملکت نظر کمیسیون این بود که هزینه های مملکت را چه در آن ضررهائی که شرکتهای دولتی یا کارخانجات دولتی میدهند آنها را و حقوق کارمندان را من در بعد آن ضررها که کارخانجات دولتی ضرر میدهد ، برادران ما باید آن کسی که متخلف در این کارخانجات هست و دارد ضرر میدهد کارخانه ماشین سازی تبریز که کارگرانش شب و روز دارند کار می کنند و غیر از حقوق کارگر چیزی هم نمی برند محصول کارخانه ها هم همینطور قیمتی که پارسال و از پیار سال بوده است از آن هم بالاتر فروش می رود بعد آخر سر ضرر میدهد من نمی دانم چرا این ضرر باید باشد ؟ آیا کارگر ها بیتشر کارمزد می گیرند آیا محصول کارخانه ماشین سازی تبریز قیمتش افت کرده قیمتش تنزل کرده است ؟ نه ،‌ پس دولت باید برود آن متخلف را که در کارخانه ماشین سازی تبریز یا تراکتور سازی یا کارخانه ذوب آهن یا کارخانجات دیگر هست برود آن را پیدا بکند دولت چرا از اول خودش را در یک مسیری می اندازد که ما مجبوریم یک مقدار از جیب این ملت بدبخت بیچاره مفلوک بگیریم ضرر کارخانجات در مملکت را بدهیم الان تراکتورسازی که در تبریز هست تراکتور به نوبت است چه آنهائی که یوگسلاوی و یا از چکسلواکی خریده اند یا آن تراکتوری را که خود تبریز تولید می کند قیمتش هم نسبت به پارسال خیلی بیشتر است کارگرانش هم اضافه نشده است کارمندانش هم اضافه نشده است حقوق کارگران هم همان حقوق 64 تومان و اینها است ولی می بینیم در آخر سال ضرر میدهد دولت باید برود ببیند آن آدمهای متخلف که در آنجا موجب ضررکارخانه است او را پیدا بکند به جای آنکه در عرض سال ، در طول سال 12 ماه از اول 61 تا آخر 61 جیب این ملت را خالی بکند باید بروند ان متخلف را پیدا بکنند این هزینه ای جاری مملکت را در رابطه با پرداخت ضررهای شرکتهای دولتی ، کارخانجات دولتی بروند متخلف را پیدا بکنند اینطور هم نمی شود گستره ای هم نیست حساب ریاضی دو دو تا چهار تا است شما ببینید من الان این لیستی را که از این لایحه بودجه درآورده ام ده مورد یازده مورد است که دولت می خواهد به عنوان مالیات بگیرد شما حساب بکنید ببینید این ده دوازده مورد مالیاتی که دولت باید امسال بگیرد تا این بودجه امسال را تأمین بکند این ضررش نسبت به تورم بیشتر است ؟ یا اگر از بانک مرکزی بخواهد وام بگیرد بیشتر است ؟ دیروز نظر کمیسیون گفته شد اگر از بانک مرکزی دولت برای هزینه سال 61 وام بگیرد این قهراً یک مقدار اسکناس جدید در بازار می آید و قدرت خرید را بیشتر می کند قدرت خرید را که بیشتر کرد تورم ایجاد می شود این استدلال آنها بوده است قدرت خرید را بیشتر کردن تورم ایجاد میکند مطلبی است درست اما چند درصد تورم ایجاد می کند ؟ بیست درصد اما اگر این مالیات ده دوازده گانه که برای زندگی عادی مردم است اگر بخواهند این را از مردم بگیرند حتما صددرصد حساب ریاضی دو دوتا چهار تا است این مستقیما از جیب مصرف کننده خواهد رفت آن و قت این تورمش بیست درصد نه ، سی درصد نه شاید چهل درصد پنجاه درصد تورم ایجاد بکند ببینید یک بطری از محصولات زمزم پپسی کولا یا مثلاً کوکاکولا یا چیزهائی که هست 4 ریال بگیرند فروشنده می گوید آقا برو دارم 4 ریال مالیات میدهم برای این ! به عنوان 4 ریال مالیات دادن 4 ریال هم خودش سود رویش می آورد 4 ریال هم چیز دیگر یک وقت می بینید به دست مصرف کننده به دو تومان سه تومان هم نمی رسد این بهانه را سودجوها آنهائی که سودجو هستند آنها همیشه پی این بهانه ها می گردند یک وقت برادرمان آقای سحابی می گفتند از این تجار باید مالیات بگیریم بلی ، من هم میگویم مالیات بگیریم اما مالیات را باید طوری گرفت که آن تجار گردن کلفت ، آن تاجر ماده پرست اگر شما هر چه از او مالیات بگیرید آن آخرش می آید روی آن جنسی که یا وارد کرده است یا تولید می کند این را باید حساب کرد از گردن کلفت مالیات گرفتن آسان است ولی وقتی که شما از آن گردن کلفت مالیات گرفتید مالیات قهراً می آید روی آن کاری که و خدماتی که و تولیدی که عرضه می کند بر ملت می آورد روی آن سود ان هم جائی نرفته ده درصد پانزده درصد هم که بگوئید ،‌ می گوید چشم ، فرض کنید در یک جنس ده تومانی اگر از او ده تومان مالیات بگیرید آن می شود برایش 20 تومان در درصد هم سود می گیرد می فروشد به 22 تومان درواقع آن ده تومان مالیات را هم از آن مصرف کننده بیچاره بدبخت ما گرفته ایم از گذرنامه از سیگار از مالیات نقل و انتقال اتومبیلها ده تا 50 درصد از تولیدات صنعتی داخل ده تا 50 درصد از تولیدات صنعتی داخل من نمی دانم واقعاً کمیسیون برنامه و بودجه نسبت تورم درصد این را حساب کرده یا حساب نکرده ؟ و آن طوری که می گویند از این مالیاتها با این وضعیتی که دارد در بودجه پیشنهادی دولت نبوده است در کمیسیون اضافه کرده اند . راه آهن دولتی ، اوراق ثبتی ، اوراق بهادار ، از اینها مرتب به عنوان مالیات بگیرند تا بودجه را تأمین کنیم . این را خواهید دید که خدا نکند بودجه با این وضعیتش تصویب بشود و ان شاء الله هم تصویب نمی شود . این تورم شدید ایجاد می کند . ملت ما کاری ندارد ملت ما واقعاً ایستاده اند . تحقیقاً ایستاده اند . زنی که پسرش در جبهه شهید شده بود آورد گردنبندش را به واسطه یک نفر به من داد که خدمت امام بدهم که اماما من می خواهم ثابت بکنم . خدمت امام بردم ،‌ امام هم فرمود من قبول کردم ،‌ به خودش بدهید ، مردم اینطور ، با تمام مشکلات اقتصادی مملکت خودشان را تطبیق میدهند و یک ذره به قول ما اف هم نخواهند گفت . اما بالاخره انصاف هم خوب چیزی است . اما بالاخره محاسبه هم خوب چیزی است . اما بالاخره باید یک کاری بکنیم . شما ببینید الان از جمله تبلیغات ما بر علیه کشور عراق و حکومتی بعثی و ملعنتی صدام تکریتی است که می گوئیم تورم در کشورشان اینقدر شده است . خوب فردا ما برای آنها که ضد انقلاب هستند ، برای آنها که در پی این انقلاب نشسته اند و می خواهند از رگ و ریشه بخشکانند ، برای آنها آتوی تبلیغاتی ندادیم با این تورمی که در مملکت هست یا خواهد بود ؟ مورد هفتم راه آهن دولتی ایران کرایه یک قسمت از بارها را که از بند 8 و بنده 5 است گفته است بند 8 هم مثل بند 5 باید اضافه بشود . شما ببینید آن بودجه خدمتتان است . دری ـ این مربوط به ذغال سنگ است که برای ذوب آهن اصفهان حمل و نقل می شود ، برای نشان دادن قیمت واقعی . شما توجه ندارید که چه می گوئید . ابولفضل موسوی ـ مسأله دوم من این است که اصل این بودجه ، بافت این بودجه ،‌آن روز خدمت برادرمان آقای بانکی هم گفتم ، بافت این بودجه از این جهت است که بودجه های استانی و بودجه های ملی را اینطور تقسیم کردن ،‌ به نظر من درست نیست . یعنی غیر از آن چیزهائی که در استان باید توسط استاندار برای مملکت بودجه بشود و هزینه و صرف بشود برود ، یک رقم بودجه های ملی را که به اصطلاح از مرکز هدایت میشود ، این را ما باید به قدر امکان کم بکنیم . برود روی بودجه های استان . به دو دلیل . یکی اینکه این اصل تمرکز را می آورد و سیاست ما سیاست به اصطلاح جمهوری اسلامی ایران با اصل تمرکز سازگار نیست که تمام قدرتها یک جا متمرکز بشود و بعد بخواهند مملکت را اداره بکنند . دوم اینکه اگر بودجه ملی مثلاً از تهران بخواهد هدایت بشود در فلان جای بندر عباس همان که برادرمان بانکی گفتند که دارند لوله کشی می کنند برای گاز و اینها ،‌ این از تهران هدایت بشود از اینجا تا به آنجا هدایت بشود . دستهای زیادی می خواهد تا او را کنترل بکند و او را به مرحله اجرا دربیاورد . اما در خود استان این وسائط قطع می شود و از این طریق هم صرفه جویی برای بودجه مملکت ما است که قهراً آن چیزی که از تهران ، از بودجه های ملی تا بندرعباس هدایت بشود . نثلا تا هوراند آذربایجان بخواهد یک راه سازی بکند . از مرکز هدایت بشود ، این وسائط و ایادی زیادی می خواهد ، هزینه می خواهد ،‌ خرج می خواهد ، پول می خواهد ، اما اگر این از طریق استان بخواهد اداره بشود قهراً وسائط و هزینه هم کم می شود و این یک صرفه جوئی صحیح در بودجه ما است . این را باید دولت ان شاء الله در این بودجه ملاحظه بکند . بودجه های استانی و ملی را طوری تنظیم بکنند که موجب تمرکز و موجب اینکه بیشتر هزینه باشد ، نباشد . این دو بعد مخالفت من با این بودجه است والا اصل بودجه ما قطعا لازم داریم و اینکه منبع درآمد در این بودجه یکی نفت را قرار داده است . حالا من از آن بعدش وارد نمی شوم . الان نفت از 30 کمتر است ، چقدر کمتر است ، به آن بعدش وارد نمیشوم . این را خودشان می دانند . چون یک سلسله مسائل سیاسی هم هست نمی خواهم وارد بشوم . تازه این بودجه را با این وضعیتش بخواهند نفت را منبع درآمد این بودجه قرار بدهند ، با این وضعیت فعلی سیاسی نفت ما که هست . من فکر نمی کنم جبران بکند ، این بودجه را تآمین بکند . حالا آن بعدش را نمی خواهم عرض کنم . اما اصل بودجه . باید در مملکت ، حکومت اسلامی بودجه داشته باشد ، من معتقدم اگر از احساسات آتی مردم برای بودجه استفاده بکنند بهتر از این است که به اصطلاح از قوه قهریه به عنوان قانون و آقا بالا سر بودن و به عنوان قوه قهریه از آن استفاده بکنند . امروز این ملت ما آن قدر آماده هستند ، اگر بدانند امام امت اراده دارد ، میل قلبی دارد بر اینکه منهای خارج ضروری بقیه را باید در راه انقلاب بدهد ، میدهد . حتی به دولت هم می دهد . به جنگ هم می دهد و به تمام شؤون انقلاب ما اینها میدهند ، از این راه استفاده کردن که از راه احساسات و عاطفه هست . بهتر از این است که از قوه قهریه استفاده بکنیم . من مخالفتم در بودجه از این دو جهت است که امیدوارم ان شاء الله این دو جهت هم برطرف بشود پیشنهاد من این است . این مالیاتها که از طرف کمیسیون برنامه و بودجه پیشنهاد و تصویب شده است اینها را منهایش بکنیم . بروند سراغ آن مالیاتها که باید گرفته بوشد . قانونی است و باید بگیرند . شما برادرها و خواهرهای عزیز ببینید امروز در مملکت مااز نظر مسکن دولت یک قرأن مالیات عایدش نمی شود . یک قرأن دولت از نظر مالیات مسکن عایدش نمی شود ، چرا ؟ برای اینکه قانونی که در مجلس تصویب شده است ، آن را برده اند یک جوری کرده اند یا نکرده اند . حالا آن بعدش از کار ندارم . ده سال را چه کار کرده اند ؟ شتر مرغش کردند . وقتی که می گویند بیا بپر ، می گوید من شترمرغم ببخشید . بیا بار بردار می گوید من شتر نیستم . الان در این مملکت خانه ها معامله می شود . در همین تهران ، در تمام شهرهای ایران خانه ها معامله می شو د. مردم معامله می کنند می روند در آن می نشینند ، از چهارصد هزار تومان تا دو میلیون ، سه میلیون معامله می شود فقط کسی که اینجا زیاد دیده است دولت است که نمی تواندمالیات بگیرد ،‌ چرا ؟ برای اینکه سیاست مسکنش درست نیست . برای اینکه سیاست مسکنش صحیح نیست . الان این فرشی که در مملکت ما است ، ارز مملکت است . نمایندگان محترم ، بعد از نفت الان عاید مملکت ما عبارت از فرش ایران است . که متأسفانه دارد در بازارهای دنیا یواش ، یواش بازارش را از دست می دهد . باید برای این یک فکری اساسی کرد . این فرش را شما پارسال و امسال من تحقیقاً از این اطلاع دارم . فرش سه هزار تومانی پارسال الان شش هزار تومان شده است . فرش ده هزار تومانی پارسال الان بیست ، بیست و پنج هزار تومان شده است . این چه شده است ؟ برای اینکه این قاچاق چیهای فرش بعد از آنکه ما راه را برای اینها بستیم وقتی دو نفر غیر وارد قیمت فرش معین می کنند یعنی فی می زنند ،‌ از این طریق ما مردم را وادار می کنیم و یک عده سودجود هم که در مملکت ما هست و از آن طرف از ضد انقلاب داخل و خارج هدایت می شوند . اینها دست به دست هم می دهند مرتب فرشهارا با قیمت گزاف می خرند . و از مرزهای مملکت قاچاقی بیرون می کنند . چرا اینها را اینطور کردند ؟ باید این را درست کرد . از این طریق مالیات خیلی عاید دولت می شود . مرتب دارد این فرشهای گران قیمت رااز مملکت ، از مرزهای زمینی و غیر زمینی دارند خارج می کنند چرا؟ برای اینکه ما سیاست مرزیمان طوری تنظیم شده است که راه را برای اینها باز گذاشته ایم این درواقع تقصیر خود ما است که راه را برای اینها باز گذاشته ایم . مالیات از طریق معاملات مسکن ،‌ مالیات از طریق تجارتها و صادراتی که می شود . مخصوصاً فرش . وخصوصاً آن چیزی که اقتصاد مملکت بعد از نفت وابسته به آن است . اینها را ما رها کرده ایم . همه اش گل و گشا گذاشته ایم دروازه ها را باز گذاشته ایم . مرزها را باز گذاشته ایم زمینه را برای قاچاقچی و اینها درست کرده ایم . معامله روی کاغذ را وضع و زمینه اش را درست کرده ایم الان آمده ایم می گوئیم آقای کارگری که شما می خواهید در وسط تابستان ، در جلو آفتاب یک شیشه از مشروبات غیر الکلی بخورید ،‌ یک دانه پیپسی اگر خوردید ، باید دوازده ریال مالیات بدهید . باید کمرت هم بشکند . این را باید درست کرد . مالیاتهائی که اضافه شده است . کمیسیون اضافه کرده ،‌ آنها را باید از این بودجه زد و رفت سراغ آن مالیاتها که از قدیم الایام از این ملت می گرفتند و الان هم می توانند به طرز صحیح بگیرند و اگر چهار سال قبل از این مالیات یک چیزی بر دولت دادند حرام بود . برای اینکه غاصبانه بود و حکومت غاصبان حتی اگر کار حق هم بکند ، باطل بوده است . چون حکومت غاصبانه کار حقش هم باطل است . مضمون روایت این است که : فما اخذ آنچه که اخذ کرده است سخت و حرام است ولی امروز مردم بر این حکومت حقی که زیر بنای حکومت اما زمان (ع) است ، هر چه بگوئید باید بدهند . نمی توانند تخلف بکنند . تخلف از حکم حکومت ، حکم جمهوری اسلامی حرام است و جایز نیست . اما آنها که از سابق بوده است ، همه آنها را نادیده گرفته ایم . آمده ایم سراغ اینکه از این کارگر برای یک شیشه پیپسی کولا که می خواهد بخورد ، دوازده ریال یا چهار ریال از او مالیات بگیریم . ( خلخالی ـ چهار ریال یا دوازده ریال )شما آقای خلخالی مثل اینکه بودجه را مطالعه نفرمودید از چهار ریال تا دوازده ریال . هر لیتر چهل ریال تا صد و بیست ریال حدوداً هر شیشه بطری چهار ریال الی دوازده ریال می شود . ( خلخالی ـ شما که مطالعه کرده اید معلوم می شود این ارقام را نفهمیده اید ) خوب حالا این نظر شما است . ولی نظر خود من این است که خوب فهمیدم و نظر شما را تخطئه می کنم که دیروز نظراتتان را فرمودید . بهرحال کن نظرم این است . برادرمان نوشته اند در رابطه با جنگل و اینها که یک منبع عظیم درآمد دولتی است که این را همینطور گذاشته اند . ما الحمدالله از نظر منابع طبیعی واقعاً غنی هستیم . همان هفتاد تن طلا که دیروز برادرمان آقای خلخالی می گفتند اگر به طرز صحیح می گفتند (‌نمیدانم هفتاد تن هست یا نیست ) بخواهند آن را استخراج بکنند من حساب کردم صد و چهل میلیارد تقریباً پول آنها می شود و هکذا جنگلها و هکذا منابع طبیعی دیگر . اینها را اگر بطرز صحیحی ادا بکنند من فکر می کنم بودجه به این روزگار نمی افتد . و ان شاء الله این ملت ما هم تا آخر خواهند ایستاد . خلخالی ـ من گفتن هفت تن ولی ایشان می گویند هفتاد تن . رئیس ـ موافق بعدی تشریف بیاورند آقای فخرالدین موسوی بفرمائید . فخرا الدین موسوی ـ بطوری که برادران گرامی بهتر می داند موضوع بحث در بودجه سال 61 یک موضوعی است که همه نمایندگان مطالعه فرموده اند و کاملا بررسی شده است و حدود دویست و سی و چهار ساعت روی ان کار شده است ،‌از طرف دولت و نمایندگان محترم عزیز . مخالف و موافق خیلی حرفها زدند . ای بسا اگر به بعضی از موضوعات من اشاره کنم ، تکرار باشد . تضییع وقت شود . ولی برادرمان در باره مخالفت این بودجه فرمودند دو بعد دارد . من به بعد اول جواب می دهم و بعد دوم را به موافق دیگر واگذار می کنم . حاصل فرمایشات ایشان در مخالفت این بود چنانکه اگر ما این مالیاتها را به گردن گلفتها یا مستضعفین یا کارمندان یا کارگران ببندیم تورم بیش از حد می شود . و اگر چنانچه از بانک مرکزی وام بگیریم ، استقراض کنیم این تورم کمتر می شود یا کم می شود . قره باغ ـ آقای هاشمی در قانون بودجه نویسی بحث کنند یا در خود لایحه بودجه بحث می کنند ؟ رئیس ـ اینها در لایحه است . این متن بودجه است . فخرا الدین موسوی ـ ایشان مخالفت کردند من دارم جواب می دهم . قره باغ ـ اشاره کنند که اصلاً در این لایحه چه چیزی است . رئیس ـ همین است دیگر . در لایحه آیا مثلاً از منبع اعتبار بانکی استفاده بکنیم یا از بستن مالیات . این جزو بودجه است . بفرمائید . فخرا الدین موسوی ـ ایشان مخالف هستند جواب می گویند ، طوری نیست . بلی ، من این را می گویم . می گویم از گردن کلفتها نگیریم چرا ؟ از برای اینکه باز صدمه اش به طبقه مستضعفین می رسد چرا ؟ از برای اینکه این خودش مالیات را داده است . روی جنس می کشد و علاوه بر این یک منفعت کلانی هم بالایش می‌ آورد ،‌پس بیچاره مستضعف است که مالیات می دهد یعنی هیچ غیر مستضعفی استفاده نمی کند . فقط خریدار خود مستضعفین هستند من این را می گویم . می گویمما چنانچه از مخابرات و قسمت مواصلات و به اصطلاح کارخانجات آن شیشه هائی که در کارخانه درست می شود یا آنهائی که شربت یا از آن چیزهائی که مایع است می خورند ،‌آیا به واسطه چهار قرآن دادن برای مستضعف کمرشکن است ؟ و اما پارچه ای که متری پنج تومان بود . سی یا پنجاه تومان شده است در اینجا کمرشکن نیست . علاوه بر این اگر ما قسمتهای نسبی را ملاحظه کنیم این را ما خواهیم دید . ما بگوئیم ای بانک مرکزی به ما وام بده و هر مقداری که دلمان بخوهد برای ما اسکناس چاپ کن آیا بازده این گرفتن ها چه خواهد بود . ؟ چطور این را کارسازی و پرداخت خواهیم کرد ؟ من از ایشان سؤال می کنم . در موقع جعل مالیات ما بازاء دارد آنکه می خورد ، آنکه راه می رود ،‌ انکه نامه می فرستد ، آنکه فرضاً تمبر یا اسناددولتی را می گیرد ، در مقابل همان کاغذها پول می دهد و تورمی که اگر نسبتاً باشد باز بدهکاری ندارد و اما بر خلاف اینکه اگر ما از بانک گرفتیم ، اوراق زیاد شد در مقابل کدان منبع ، در مقابل کدام درآمد این پولهائی که در سال 61 قرض کردیم در سال 62 پرداخت خواهیم کرد ؟ باید انسان یک چیز را بگوید ما بازاء داشته باشد . درست است تورم هست و تورم جهانی است . مخصوصاً در کشور ما که انقلاب شده است و این چهار پنج تبعات را دنبال داشته است ، رکود نسبی بخشهای اقتصادی و نسبتاً افزایش بیکاری هست ، تورم و افزایش شدید حجم پول هست . کمبود ذخایری هست ،‌از برای اینکه دولت طاغوت زیربنای ارز را منبع عظیم نفت قرار داده بود . وقتی که خریدار ندارد یا به صرفه ما نیست که در مقابل جهانخواران نفت مان را رایگان بدهیم . مسلم است این تبعات را خواهد داشت بامحاصره اقتصادی که هست یا کاهش نسبی ، کارآئی که در مردم و آنهائی که مسئولیت دارند نسبتاً هست . اینها هست و اما ، ما اگر بخواهیم در بودجه سال 60 از آن مالیاتها نمی پردازند از برای اینکه ادارات ، در مشاغل دولتی یا وابسته به دولت هستند ،‌شصت میلیارد ریال مالیات می دهند و اما گردن گلفتها ، تاجرها آنهائی که نسبتاً امر معاششان خوب است طبقه مستضعف را نمی گویم ، دستفروش را نمی گویم ،‌بیچارگان را نمی گویم ،‌« رزق جدید یوم جدید »‌آنهائی که در مقابل بیست سال معامله و تجارت حقوقی نپرداخته مالیات هم نداده اند . گفتم « بینک و بین الله » چقدر مالیات داری ؟ گفت به اسم سه ، چهار نفر نوشته ایم ، مالیاتی تعلق نمی گیرد . پس آیا معقول است بیچاره آنهائی که در ادارات کار می کنند سر هر ماه هفتصد تومان ، هشتصد تومان ،‌دو هزار تومان ،‌سه هزار تومان ، نسبت به آن حقوقهائی که دارند ، کلان و غیرکلان آنها پرداخت کنند . زیر نظر دولت است . می بینید آقای فلانی دوازده هزار و نیم گرفته است . پس هفتصد و پنجاه تومان مالیاتش است و اما ای تاجری که در یک ماشین ، چهل هزار ، پنجات هزار منفعت کردی ، آن هم مالیات سالی یکبار است . آنها پانزده میلیارد ریال مالیات می دهند . ولی آنهائی که مشاغل دولتی در ادارات دارند ،‌بیچاره رئیس ـ همین است دیگر . در لایحه آیا مثلاً از منبع اعتبار بانکی استفاده بکنیم یا از بستن مالیات . این جزو بودجه است . بفرمائید . فخرا الدین موسوی ـ ایشان مخالف هستند جواب می گویند ، طوری نیست . بلی ، من این را می گویم . می گویم از گردن کلفتها نگیریم چرا ؟ از برای اینکه باز صدمه اش به طبقه مستضعفین می رسد چرا ؟ از برای اینکه این خودش مالیات را داده است . روی جنس می کشد و علاوه بر این یک منفعت کلانی هم بالایش می‌ آورد ،‌پس بیچاره مستضعف است که مالیات می دهد یعنی هیچ غیر مستضعفی استفاده نمی کند . فقط خریدار خود مستضعفین هستند من این را می گویم . می گویمما چنانچه از مخابرات و قسمت مواصلات و به اصطلاح کارخانجات آن شیشه هائی که در کارخانه درست می شود یا آنهائی که شربت یا از آن چیزهائی که مایع است می خورند ،‌آیا به واسطه چهار قرآن دادن برای مستضعف کمرشکن است ؟ و اما پارچه ای که متری پنج تومان بود . سی یا پنجاه تومان شده است در اینجا کمرشکن نیست . علاوه بر این اگر ما قسمتهای نسبی را ملاحظه کنیم این را ما خواهیم دید . ما بگوئیم ای بانک مرکزی به ما وام بده و هر مقداری که دلمان بخوهد برای ما اسکناس چاپ کن آیا بازده این گرفتن ها چه خواهد بود . ؟ چطور این را کارسازی و پرداخت خواهیم کرد ؟ من از ایشان سؤال می کنم . در موقع جعل مالیات ما بازاء دارد آنکه می خورد ، آنکه راه می رود ،‌ انکه نامه می فرستد ، آنکه فرضاً تمبر یا اسناددولتی را می گیرد ، در مقابل همان کاغذها پول می دهد و تورمی که اگر نسبتاً باشد باز بدهکاری ندارد و اما بر خلاف اینکه اگر ما از بانک گرفتیم ، اوراق زیاد شد در مقابل کدان منبع ، در مقابل کدام درآمد این پولهائی که در سال 61 قرض کردیم در سال 62 پرداخت خواهیم کرد ؟ باید انسان یک چیز را بگوید ما بازاء داشته باشد . درست است تورم هست و تورم جهانی است . مخصوصاً در کشور ما که انقلاب شده است و این چهار پنج تبعات را دنبال داشته است ، رکود نسبی بخشهای اقتصادی و نسبتاً افزایش بیکاری هست ، تورم و افزایش شدید حجم پول هست . کمبود ذخایری هست ،‌از برای اینکه دولت طاغوت زیربنای ارز را منبع عظیم نفت قرار داده بود . وقتی که خریدار ندارد یا به صرفه ما نیست که در مقابل جهانخواران نفت مان را رایگان بدهیم . مسلم است این تبعات را خواهد داشت بامحاصره اقتصادی که هست یا کاهش نسبی ، کارآئی که در مردم و آنهائی که مسئولیت دارند نسبتاً هست . اینها هست و اما ، ما اگر بخواهیم در بودجه سال 60 از آن مالیاتها نمی پردازند از برای اینکه ادارات ، در مشاغل دولتی یا وابسته به دولت هستند ،‌شصت میلیارد ریال مالیات می دهند و اما گردن گلفتها ، تاجرها آنهائی که نسبتاً امر معاششان خوب است طبقه مستضعف را نمی گویم ، دستفروش را نمی گویم ،‌بیچارگان را نمی گویم ،‌« رزق جدید یوم جدید »‌آنهائی که در مقابل بیست سال معامله و تجارت حقوقی نپرداخته مالیات هم نداده اند . گفتم « بینک و بین الله » چقدر مالیات داری ؟ گفت به اسم سه ، چهار نفر نوشته ایم ، مالیاتی تعلق نمی گیرد . پس آیا معقول است بیچاره آنهائی که در ادارات کار می کنند سر هر ماه هفتصد تومان ، هشتصد تومان ،‌دو هزار تومان ،‌سه هزار تومان ، نسبت به آن حقوقهائی که دارند ، کلان و غیرکلان آنها پرداخت کنند . زیر نظر دولت است . می بینید آقای فلانی دوازده هزار و نیم گرفته است . پس هفتصد و پنجاه تومان مالیاتش است و اما ای تاجری که در یک ماشین ، چهل هزار ، پنجات هزار منفعت کردی ، آن هم مالیات سالی یکبار است . آنها پانزده میلیارد ریال مالیات می دهند . ولی آنهائی که مشاغل دولتی در ادارات دارند ،‌بیچاره ها مستأصل هستد ،‌آنها شصت میلیون ریال . باید این ملاحظه کرد ، آیا از عدل و انصاف دور نیست ، آنکه در این کشور زندگی می کند . بهترین ماشین را سوار می شود و بهترین زندگی را فراهم آورده هیچ مالیات ندهد و اما آن بیچاره کارگر یا بیچاره کارمند چقدر به اصطلاح اقساط را پشت سر گذاشته و چقدر به اصطلاح پرداخت خواهد کرد ،‌او چه کار بکند ؟ علی کل حال من دو پیشنهاد دارم از برای اینکه بودجه ما ، بودجه ایده آل باشد یک راهش این است . این را برادرمان آقای بانکی هم صحبت کردیم . آن این است . آنهائی که نسبتاً تولیدی هستند و بازده شان خیلی سریع و زود است و علاوه بر آن ناوابستگی هم دارد . مانند گاز در گاز رسانی کشور که بنا است 60 شهر را زیر پوشش گاز ببرد ، ما اگر فقط این طرح را اجرا کنیم ،‌آیا احتیاجی و نیازی به سوخت داریم ؟ خیر . آن نفت سفید و سایر چیزهائی که از خارج وارد می شود ، ارزمان در جیبمان هست و علاوه بر این کشوری که محرومیت ها دیده . زجرها کشیده . همیشه زیر ستم بوده است اقلا به نان و نوائی می رسد و کارخنجات به حرکت در می آید . مانند . اگر چنانچه به شصت شهر لوله کشی شود ، بازدهی آن جزمی است . کلیه کارخانه ها و صنایع را به حرکت در می آورد ، به ویژه در استانهای سردسیر مانند کردستان ، آذربایجان شرقی ، که ضرورتش احساس می شود . اضافه بر آنکه از نظر سوخت شهرها و روستاها تأمین می شود . بی نیاز می کند از جمیع چیزها ، حمل و نقل و تریلی و کانتینر و همه اینها را از بین می برد . در این باره من نمی خواهم وقت آقایان را بگیرم ، از برای اینکه شاید اشخاصی باشند و بهتر صحبت کنند و نیاز داریم و واقعاً در متن مسأله هستند . مثل ما در حاشیه و هامش قرار نگرفته اند این چند تذکرات یا چند عرایض را عرض می کنم و به عرایضم خاتمه می دهم . در باره گازسانی ،‌اکیپ اول قبل از آقای عرضی برای گازرسانی به غرب کشور که کردستان و آذربایجان شرقی وغربی را زیر پوشش قرار می داد ، یک وقفه ای حاصل شد . آن وقفه این بود . نوشته بودند ،‌با وجود حذف گازرسانی به شهرهای اردبیل ، تبریز ،‌ارومیه و دیگر شهرهای شمال غرب کشور به علت کاهش اعتبار در سال 1360 ،‌معهذا بررسی مقدماتی گازرسانی به شهرستان اردبیل با همکاری ذیقیمت نماینده محترم آن شهرستان در اوایل سال جاری انجام گردید . قرار بود مهندسین مقدماتی طراحی و مهندسی تفصیلی آن توسط متخصصین شرکت ملی گاز آغاز گردد . لیکن متأسفانه به علت حذف طرح از بودجه سال 60 فعالیتهای مربوط به طراحی مهندسی به آینده موکول شد . می خواستم اینرا بگویم . الحمدالله رفتیم پیش آقای غرضی (‌خدا حفظش کند )‌. گفت شما هیچ نترسید و مشغول باشید . دو باره به کار انداختند . ان شاء الله الرحمن اگر چنانچه آقای سرداری برگشته باشد ،‌لوله هائی که برای گاز صرف خواهد شد سی درصدش در کشور خومان تولید میشود . هفتاد درصدش را آورده اند و ان شاء الله الرحمن از طریق آستارا ،‌اردبیل ، تبریز ، اورمیه و غرب کشور اگر ما این را ملاحظه کنیم ، بازدهی اش چه مقدار است چقدر سریع است . یا به اصطلاح ایشان آن تأسیسات کود شیمیائی که در شیراز هست و بازدهی اش صد در صد است . یعنی نود و پنج درصد کارهایش انجام یافته است و اما صدی پنج آن مانده است . اگر کشاورزان ماکود شیمیائی داشته باشند ، نیازی به وارد کردن غلات نخواهیم داشت . و دیگر البته از برای اینکه آقای بانکی جواب خواهند داد و در آخر خیرختام خواهند بود . از برای او عرض میکنم . نیازهائی که ما داریم حالا ظرف دو دقیقه ،‌اینها را عرض میکنم . یکی گاز است ، یکی کشتار گاه اردبیل است . یا اینکه نامه اش است . در تاریخ 30/3/60 و چرم مغان اردبیل ، سدسازی منطقه ، تکمیل دانشکده کشاورزی است که اول دو میلیون تومان برای آن منظور شده بود . در حالتی که بیست میلیون در ان جلسه کمیسیون برنامه وبودجه بررسی و پیش بینی شده بود . ولی شنیدم الحمدالله آن هم هفده میلیون شده است ، امیداوارم این سال 61 برای آنهائی که در این زمینه خیلی کار کرده اند و شب و روز کوشا بوده اند جزای خیر داده و ما راه هم به ساحل نجات و پیروزی کامل ان شاء الله برساند . رئیس ـ متشکر ، مخالف بعدی را دعوت کنید . ‌منشی ـ آقای خوشنویس بفرمائید . خوشنویس ـ با سلام به روح پاک حضرت زهرا ( س ) ، به رهبر کبیر انقلاب و شهیدان راه حق و جانبازان . و با سپاسگزاری از ملت شهید پرور ایران … من به نوبه خود از مساعی دولت و مسئولان آن به دست اندرکاران کاران تهیه بودجه که آنرا قبل از شروع سال به مجلس داده اند تشکر می کنم و یا علم مشکلاتی که در این راه وجود دارد ایرادات خود را که انگیزه مخالف اینجانب با بودجه سا بشرح زیر اعلام می کنم . یک ـ‌اصل جامعیت بودجه : بودجه ای که به این شکل ارائه شده است همه بودجه کشور نیست نه هزینه ای که بیش از سه هزار میلیارد ریال است هزینه کل کشور است و نه درآمدش که با کسری نسبت به هزینه پیش بینی شده است درآمد کل کشور است . کاشخانجات دولتی ، بانکها ، که کلاً شرکتهای دولتی نامیده می شوند در اینجا منعکس نیست آنها ظاهراً تهاتری عمل میکنند یعنی خوددر می آورند و خود خرج می کنند و گاهی که کمبود دارند به سراغ بودجه کل می آیند و در موارد نادری هم به بودجه کمک می کنند ولی هزینه و درآمد آنها در بودجه منعکس نیست . در صورتیکه آنها با سرمایه دولتی کار میکنند و ثانیاً درآمد و هزینه آنها از نظر محاسبات اقتصادی و اثر در گردش پول و ریختن پول در اجتماع و تهیه و توزیع و خیلی چیزهای دیگر اثر میگذارد . نیامدن آنها دربودجه کل کشور با اصول بودجه نویسی تباین دارد . بعبارت دیگر که سال پیش هم یکی از برادران اصول بودجه را در صحبتهای خود چنین ذکر می فرمودند که با اصل جامعیت بودجه سازگار نیست البته مشکلاتی وجود دارد . ولی یادتان نرود که اینچهارمین بودجه بعد از انقلاب است که به قوه مقننه اعلام می شود . ( 58 و 59 به شورای انقلاب ارائه شده است ) دو ـ‌ هدف و عملیات دولت با توجه به تعریف بودجه . در تعریف بودجه چه درکتابهای علمی و هم در قانون محاسبات عمومی چنین آمده است که باموازین عقلی هم چنین متصور است . بودجه برنامه مالی دولت است که برای یکسال مالی تهیه و حاوی پیش بینی درآمد ها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینه ها برای انجام عملیاتی که منجر به وصول به هدفهای دولت می شود . سازندگی قرار گیرد که ان شاء الله بااستفاده از اعتماد و اعتقاد مردم به فعالیتهای جهاد سازندگی که نتیجه واقعاً گذشت و فداکاری مسئولین و افرادیاست که تاکنون در جهاد کار کرده اند و می کنند می باشد حرکت سریع تری در پیشرفت ایجاد شود . چهار ـ از کل اعتبار سه هزار میلیارد ریال بودجه سال 61 اعتبار استانها مجموعاً در جاری و عمرانی 734 میلیارد ریال است یا بعبارت دیگر در اختیار استانهاست و بقیه دراختیار وزارتخانه ها . درست است که در جواب خواهید فرمود مقداری در فعالیت دستگاههای مرکزی برای استانهاست وبه استانها حواله می شود از جمله ارتش ، شهربانی ، ژاندارمری و دادگستری ولی باید سعی می شد در توزیع کار و مالا اعتبار آنها به استانها توجه بیشتر میشد تا از ایجاد تهرانی به این بزرگی و فقط یک حوزه مصرف بزرگ کاسته شود .از طرفی رقم کل بودجه سال 1361 چندان فرقی باسال 1360 نکرده استولی اعتبار استانها در سال 1360 برای عملیات جاری و عمرانی به ترتیب مجموعاً 867 میلیون ریال بود . یعنی برای سال 1361 معادل 133 میلیون ریال کمتر شده است . پنج ـ خارج از جداول این قانون که مجموعاً بیش از سه هزار میلیارد ریال است 400 میلیارد ریال آن برای خرید کالاهای اساسی و 200 میلیارد ریال برای کمک به راه اندازی و گسترش کارخانجات تولیدی و صنعتی و کشاورزی از طریق بانک مرکزی اعتبار داده میشود این پولی است که در اقتصاد کشور ریخته میشود و باید در متن بودجه آورده می شد ، نه در تبصره های 2 و 3 و تازه این سؤال مطرح می شود که بانک مرکزی این پول را از مجا پرداخت میکند .اگر از مازاد درآمد دولت بوده باز قابل توجیه است ولی در حالیکه دولت خودش هم برای جبران کسر بودجه بسراغ سیستم بانکی می رود آیا فکر نمی کنید که بایستی نسبت به افزایش درآمد های کشور فکر اساسی بشود . شش ـ طبق ماده 12 و 20 قانون بودجه و بودجه بایستی اعتبار طرحهای عمرانی به مجلس ارائه شود چرا اعتبار منظور در تبصره 8 به مقدار 7/58 میلیارد ریال طرحهایش معلوم نیست ؟ چرا ازشمول قانون محاسبات معاف است ؟ مگر هزینه ای که می کنند نباید سند داشته باشند اگر بعضی از مواد قانون محاسبات عمومی مانع کند شدن دستورات است آنرا حذف بکنند یا از آن استثنا بشود . و چنین است وضع بعضی از تبصره ها که به استناد آنها مواردی از قانون محاسبات عمومی مستثنی شده و چیزی جایگزین آن نشده است مگر امضای رئیس دستگاه و امضای پرداخت کننده خوب ، چگونه به این حسابها رسیدگی خواهد شد که آیا در جای خود مصرف شده است یا نه ؟ دستوری که در قسمت آخر اصل 55 بیان شده است که البته دیوان مسئول این است . هفت ـاعتباری که به مبلغ 2/1 میلیارد ریال باستناد تبصره 9 در اختیار هیأت وزیران برای انجام هزینه های ضروری پیش بینی شده است در حقیقت نمی دانم اسمش همان اعتبار ضروری و سری است و میزان ان زیاد است و باید مجلس از کم و کیف این اعتبار با خبر باشد . سال گذشته 50 میلیون تومان بود . هشت ـ آئین نامه ای که در مورد نحوه خرج در تبصره 12 ذکر شده است بایستی با دیوان محاسبات هم در میان گذاشته شود که راه حسابرسی و رسیدگی آن تعیین شود . و در سایر تبصره ها نیز این موضوع رعایت بشود . نه ـ‌برخلاف ماده تبصره 29 که پرداخت حداقل حقوق را به افراد آماده به خدمت تجویز کرده است من پیشنهاد می کنم که افراد آماده به خدمت فقط حقوق خود را بگیرند آنهم حداکثر سه ماه و بعد از آن نصف تا شش سازندگی قرار گیرد که ان شاء الله بااستفاده از اعتماد و اعتقاد مردم به فعالیتهای جهاد سازندگی که نتیجه واقعاً گذشت و فداکاری مسئولین و افرادیاست که تاکنون در جهاد کار کرده اند و می کنند می باشد حرکت سریع تری در پیشرفت ایجاد شود . چهار ـ از کل اعتبار سه هزار میلیارد ریال بودجه سال 61 اعتبار استانها مجموعاً در جاری و عمرانی 734 میلیارد ریال است یا بعبارت دیگر در اختیار استانهاست و بقیه دراختیار وزارتخانه ها . درست است که در جواب خواهید فرمود مقداری در فعالیت دستگاههای مرکزی برای استانهاست وبه استانها حواله می شود از جمله ارتش ، شهربانی ، ژاندارمری و دادگستری ولی باید سعی می شد در توزیع کار و مالا اعتبار آنها به استانها توجه بیشتر میشد تا از ایجاد تهرانی به این بزرگی و فقط یک حوزه مصرف بزرگ کاسته شود .از طرفی رقم کل بودجه سال 1361 چندان فرقی باسال 1360 نکرده استولی اعتبار استانها در سال 1360 برای عملیات جاری و عمرانی به ترتیب مجموعاً 867 میلیون ریال بود . یعنی برای سال 1361 معادل 133 میلیون ریال کمتر شده است . پنج ـ خارج از جداول این قانون که مجموعاً بیش از سه هزار میلیارد ریال است 400 میلیارد ریال آن برای خرید کالاهای اساسی و 200 میلیارد ریال برای کمک به راه اندازی و گسترش کارخانجات تولیدی و صنعتی و کشاورزی از طریق بانک مرکزی اعتبار داده میشود این پولی است که در اقتصاد کشور ریخته میشود و باید در متن بودجه آورده می شد ، نه در تبصره های 2 و 3 و تازه این سؤال مطرح می شود که بانک مرکزی این پول را از مجا پرداخت میکند .اگر از مازاد درآمد دولت بوده باز قابل توجیه است ولی در حالیکه دولت خودش هم برای جبران کسر بودجه بسراغ سیستم بانکی می رود آیا فکر نمی کنید که بایستی نسبت به افزایش درآمد های کشور فکر اساسی بشود . شش ـ طبق ماده 12 و 20 قانون بودجه و بودجه بایستی اعتبار طرحهای عمرانی به مجلس ارائه شود چرا اعتبار منظور در تبصره 8 به مقدار 7/58 میلیارد ریال طرحهایش معلوم نیست ؟ چرا ازشمول قانون محاسبات معاف است ؟ مگر هزینه ای که می کنند نباید سند داشته باشند اگر بعضی از مواد قانون محاسبات عمومی مانع کند شدن دستورات است آنرا حذف بکنند یا از آن استثنا بشود . و چنین است وضع بعضی از تبصره ها که به استناد آنها مواردی از قانون محاسبات عمومی مستثنی شده و چیزی جایگزین آن نشده است مگر امضای رئیس دستگاه و امضای پرداخت کننده خوب ، چگونه به این حسابها رسیدگی خواهد شد که آیا در جای خود مصرف شده است یا نه ؟ دستوری که در قسمت آخر اصل 55 بیان شده است که البته دیوان مسئول این است . هفت ـاعتباری که به مبلغ 2/1 میلیارد ریال باستناد تبصره 9 در اختیار هیأت وزیران برای انجام هزینه های ضروری پیش بینی شده است در حقیقت نمی دانم اسمش همان اعتبار ضروری و سری است و میزان ان زیاد است و باید مجلس از کم و کیف این اعتبار با خبر باشد . سال گذشته 50 میلیون تومان بود . هشت ـ آئین نامه ای که در مورد نحوه خرج در تبصره 12 ذکر شده است بایستی با دیوان محاسبات هم در میان گذاشته شود که راه حسابرسی و رسیدگی آن تعیین شود . و در سایر تبصره ها نیز این موضوع رعایت بشود . نه ـ‌برخلاف ماده تبصره 29 که پرداخت حداقل حقوق را به افراد آماده به خدمت تجویز کرده است من پیشنهاد می کنم که افراد آماده به خدمت فقط حقوق خود را بگیرند آنهم حداکثر سه ماه و بعد از آن نصف تا شش ماه و اگر تکلیفشان روشن نشد بی حقوق باشند . زیرا که شنیده ام افرادی مخصوصاً راههائی را انتخاب می کنند که آماده به خدمت بشوند و پولی هر ماه داشته باشند و خود دنبال کار آزاد بروند . ده ـ از مواردی که در ابتدای سخن گفتم که دولت دنبال کسب و درآمد برود یکی هم اخذ شهریه از دانش آموزانی که استطاعت داشته باشند می باشد . شما وقتی مالیات را بر دوش آنسرمایه داران بزرگ میگذارید ، کسانی که پول و ثروت کلان دارند هیچ از این طرف این حساب را نمی کنید که اینها می توانند برای فرزندان خودشان که در مدارس اسلامی و دولتی که همه در آن حرف دارند تحصیل میکنند یک شهریه ای هم از آنها بگیرید البته درآمد اختصاصی دولت درست نکند ، بلکه به درآمد کلی کشور ریخته بشود . این امر سابقه دارد وبرای بعضیها حتی در سال چند هزار تومان هم اثری ندارد . البته باید ضابطه درست کرد . یازده ـ تبصره 31 هم از ان حرفها است . برادران عزیز تقسیم کنید بیاورید مجلس بداند آخر از این نمایندگان، مردم انتظار دارند که وقتی مورد سؤال قرار می گیرند بتوانند جواب بدهند که کجا ، چه چیز داریم و چزا ؟ دوزاده ـ در تبصره 53 باز هم یکصد میلیون تومان نمی فرمائید چکار می خواهید بکنید ؟ وام بدهید ؟ آیا برگشت میشود ؟ کمک می کنید ؟ کجا ؟ آیا باز هم در تهران ؟ حداقل پیشنهاد می دهم آئین نامه اش را بیاورید مجلسی تصویب بکند . سیزده ـ در تبصره 55 معادل 640 میلیون تومان به شرکتهای تابعه سازمان گسترش کمک میشود . چه بازدهی دارد ؟ یا فقط کمک به پرداخت حقوق کارکنان آنها می شود ؟ اصولاً می دانید که شرکتهای تابعه سازمان گسترش یعنی چه ؟ در سال 1345 کارخانجاتی که بدهی داشتند و بازده نداشتند ،‌صاحبانشان بردند و خوردند بعد دولت تحویل گرفت که راه اندازد و تکلیف آنها را روشن کند . خوب 15 سال می گذرد تکلیف آنها را روشن کنید . چهارده ـ در تبصره 61 می فرمائید نهادها آئین نامه خرج درست کند سه سال است در بودجه ها این حرف گفته شده است . بفرمائید چرا تا حال درست نکرده اند ؟ اگر درست کرده اند چرا باز هم بیان شده است ؟ پانزده ـ در بعضی از تبصره ها ذکر شده است که گزارش عملکرد‌ آنها در سه ماه یا شش ماه به مجلس داده شود . در بودجه سال 1360 هم چنین مواردی به تعداد چندین فقره ذکر شده است آیا چنین گزارشی به مجلس داده شده است ؟ دنباله مطالب مربوط به برنامه اجرائی است ، از نظر عقلائی و براساس موازین اسلامی ،‌تخصیص بیت المال به موارد هزینه برنامه دولت بایستی با توجه به نیازهای جامعه تدمین شود . نیاز جامعه را دستگاههای اجرائی به وسایل مختلف ممکن است احساس کنند که مهمترین آنها نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی یا بانکهای اطلاعاتی و شوراهاست که بعداً تشکیل خواهند یافت . حالا من سوالم این است : 1ـ آیا وزرا محترم دفتری دارند که آنچه تا بحال بصورت تذکر در جلسات علنی مجلس از طرف نمایندگان محترم مجلس ارائه شده است در آنجا ثبت و ضبط و بررسی شده باشد . ظواهر امر نشان می دهد که بلی ولی عملیات درباره خود بنده نه . 2ـ آیا وزیری مربوط یا واحدی مربوط از طرف وزارتخانه ای خاص به نماینده خاص رجوع و نظر خواهی کرده است که اینکار در حقیقت اولین قدم تحقیق وزارتخانه یا دستگاه اجرائی مسئول می تواند باشد ؟ من در مورد خودم می گویم که چنین نبوده است . پس این برنامه ها از کجا جوشیده است اگر بفرمائید دنباله برنامه های گذشته است و ناچاراً‌ادامه می دهم که مورد قبول نمی تواند باشد . اگر تجدید نظری در آنها شده است که باز در تجدید نظرش از چه کسی نظر خواهی فرمودید ؟ در صورتیکه مقداری از این برنامه ها جدید است ، من نماینده از چگونگی احراز ضرورت آنها لااقل در منطقه انتخابی خودم بی خبرم . امیدوارم ان شاء الله در سنوات آینده دستگاه اجرائی برای پیشنهاد کارهائی که می خواهد اجرا کند قبلاً بررسی های بیشتری از طرق صلاحیتدار بعل بیاورد . ارائه برنامه برای عملیات عمرانی . هزینه های عمرانی را در بودجه در داخل برنامه ها گذاشته و دستگاه مجری آنها را معین کرده اید . حالا در پیوست شماره یک بودجه که طرحهای عمرانی نامیده اید حالت اول و حالت دوم گذاشته اید و می خواهید به استناد تبصره 16 اعتبارات ارائه شده را با فاصله بین 818 میلیارد ریال و 1087 میلیارد ریال جابجا کنید . حالا ما که تصویب کننده هستیم کدامش را تصویب می کنیم . خود نمی دانیم . مگر چنین چیزی هم می شود ؟ شما که یک ماه دیگر اجرای بودجه را شروع می کنید و ان شاء الله موفق هم باشید آیا نمی دانید چکار خواهید کرد ؟ خوب اگر میدانید آنرا حالا بفرمائید. برنامه ریزی یعنی قدرت پیش بینی . اگر چینن ضعیف باشید در اجرایش هم شک است زیرا معمولا کارهای مشکل که اغلب ضرورت بیشتر هم دارند در اجرا معطل می ماند آنوقت شما اعتبار آنرا به کاری که انجامش آسان است بکار می برید و کار ضروری انجام نمی شود . و به این دلیل ایناجازه صحیح نیست و اما : در حالیکه چینن اختیاری دارید و می گیرید دیگر چرا ؟ در سایر ردیف ها (‌مراجعه شودبه صفحات 21 و 22 قسمت هشتم )‌ 1ـ 7/51 میلیارد ریال برای طرحهای جدید . 2ـ 5 میلیارد ریال برای عملیات اضطراری عمران روستاها . 3ـ‌30 میلیارد ریال برای فعال نمودن صنایع کوچک . جمع 7/86 میلیارد ریال یعنی کل اعتبارات عمرانی را شما می خواهید خودتان هر طور صلاح دانستید و هر کجا صلاح دانستید خرج کنید بدون اینکه مجلس اطلاع داشته باشد و بدون اینکه از حالا برنامه داشته باشید . و اگر هم بگوئید قسمتی از اینها مربوط به مناطق جنگ زده است قابل قبول نیست . زیرا برای آن اعتبار 400 میلیاردی دارید . خرج های کلان برای تهران . به برنامه های مربوط به آموزش عالی نگاهی بفرمائید . ارقام به توسعه دانشگاهها در تهران را جمع بزنید . 25 میلیون ریال برای مهندسی ، ده میلیون ریال برای علوم ، 25 میلیون ریال ادبیات ، 213 میلیون ریال تهران ، 215 میلیون ریال ملی ، 10 میلیون ریال شریف ، 10 میلیون ریال پلی تکنیک ، 128 میلیون ریال علم وصنعت که مجموعاً 638 میلیون ریال می شود . اینهمه می گوئیم بس است برای تهران خرج نشود ولی باز دانشگاههای تهران را توسعه میدهید . حالا خود همین توسعه دادن ، خود همین ساختمان سازی کارگر و بنا و استاد کارها را به تهران می ریزد بعدش تمام استادان را در تهران کار ایجاد می کنید . بیائید بجای اینها بیشتر دانشگاههای شهرستانها را تجهیز کنید حتی قوی تر اینکه بعضی از رشته ها را حداقل تادرجه لیسانس از تهران به شهرستانها منتقل کنید . درجات تخصص در تهران بماند . بگذارید مدتی هم اولاد تهرانی ها برای تحصیل به شهرستانها بروند و ببینند که زمینه اجتماعی ، فرهنگی چقدرمطابق با فطرت است ،‌هوای سالم هم دارد . شاید بعد از تحصیل در آنجا بمانند نه به تهران بیایند و تابلو بزنند وآنوقت مجلس در زیر فشار بماند که اینها را به شهرستانها سرازیر بکند همینطور مرکز تربیت معلم و یا حتی مرکز نهادهای انقلاب اسلامی از جمله بنیاد شهید و وزارت ارشاد به قم یا ساوه فعالیت اصلی وزارت علوم مثلاً به همدان منتقل کنید ( چه مانعی دارد مدتی هم این متقاضیان تحصیل در فرنگ و مصرف کنندگان ارز کشور برای اخذ اجازه بروند همدان ) ( البته وزراء و مسئولین آنها در یک دفتر محدود در تهران تشریف داشت . ) و اقداماتی نظیر اینها که هر چه بتوانیم این نیروی مصرف کننده را از تهران لااقل به شهرستانها سوق دهیم . موردی دیگر : کمک به شهرداری تهران معادل ( 2/3 میلیارد ریال ) . باز هم بگوئیم به تهران نمی دهیم ،‌ولو برای آبادانی جنوب تهران باشد . آیا به همین مقدار که برای آبادانی شهرهائی مثل اردبیل که کلا از جنوب تهران عقب تر هستند اعتبار داده اید ؟ که نه . بدانید هر قدر تهران را آباد کنیم آنقدر باهجوم جمعیت نتیجه معکوس می گیریم . یعنی ویرانتر می شود . هم از نظر کمی مثل مسأله ترافیک ،‌هوا ، کمبود آب و غیره و هم از نظر کیفی مثل غریبه بودن همه مردم نسبت به هم ، غریبه بودن همسایه ها و تالی فاسد این غریبه بودنها ،‌از جمله مسائل امنیتی و جا دادن خانه های گروهی و تیمی . پس چرا در شهرستانهای ما این همه خانه هیأت رئیسه تیمی و گروهی وجود ندارد . این دلیل بر همین است که دولت چه خرج دارد در تهران می کند . شما حساب بکنید اگر با یک هواپیمائی از نازی آباد و جنوب تهران عکس برداری بکنید و یک عکس برداری دیگر هم از مرکز استان آذربایجان شرقی یعنی تبریز هم بکنید نازی آباد خیلی زیباتر است اما چنین لانه هائی در شهرستانها وجود ندارد بهمین دلیل است . باز هم تهران ، شرکت واحد اتوبوسرانی تهران 7/2 میلیارد ریال . بیائید این شرکت واحد را بخ چند منطقه تقسیم کنید . بدهید به شرکتهای تعاونی که از خودرانندگان و کارکنان و احتمالا سرمایه گذاران دلسوز . بگذارید کار کنند و سود ببرند نه اینکه ریخت و پاش و حقوق بگیر درست کنید و همه ساله هم از بودجه کل کشور برای تهران کمک کنید . پیشنهاد اصلاحی از نظر شکلی 1ـ عنوان طرحهای ملی هم زمان باطرحهای استانی صحیح به نظر نمی رسد زیرا طرحهای استانی هم برای ملت است . مخصوصاً سوء استفاده هایی که در گذشته از عنوان ملی شده است پیشنهاد می کنم عبارت « طرحهای ملی » به « طرحهای بزرگ »‌تبدیل شود . 2ـ جمع اعتبارات دستگاهها و ردیف ها در قسمت چهارم بودجه بجای اینکه در آخر اعتبارات ردیف ها یعنی صفحه 77 بیاید در صفحه 69 آمده است و مطالعه کننده را تا مدتی گمراه می کند ، اصلاح شود . 3ـ‌اعتباراتی که دستگاههای دولتی در ماده 16 خود منظور نموده اند : بطوریکه می دانید طبق شرحی که در ماده 16 جایگزین شده است : ماده 16 بعنوان کمک به بخش عمومی یعنی یک دستگاه دولتی تعریف شده است . اینکه یک دستگاه دولتی بعنوان کمک به یک دستگاه دولتی دیگر پولی پرداخت کند چه مفهومی دارد . وقتی دستگاه کمک گیرنده هم دولتی است و وظایف مشخص تصویب شده را انجام می دهد چرا بنام خودش در بودجه اعتبار منظور نشود . بنابراین تقاضای حذف اعتبارات منظور شده در ماده 16 کلیه دستگاهها را می نمایم . و بجای آن اگر لزومی دارد بنام خود دستگاه اعتبار منظور شود . مسأله فوق در مورد : وزارت دادگستری ، وزارت دارائی ، وزارت کار ، وزارت فرهنگ و آموزش عالی ، وزارت ارشاد اسلامی ، دانشگاه تهران ، انستیتو علوم تغذیه ، وزارت آموزش و پرورش ، سازمان پژوهش و برنامه زیری ، وزارت بهداری ، اینها بیاورند ببینیم به کدام دستگاه می دهند ؟ اگر مشروع هست که ان شاء الله هست ،‌ بنام خودشان بیاورند . تبصره های 77 و 78 و 79 که جدیداً اضافه شده اند اینها مربوط به تشکیلات ومجوز دستگاهی است و به بودجه ارتباطی ندارد . در ردیف 110 هزار ، بودجه ای مبلغ نه صد میلیون ریال برای وزارت دارائی درآمد اختصاصی درست کرده اند البته در کمیسیون و این کار خلاف تصمیم کلی است و بتدریج درآمد اختصاصی ایجاد کردن رسم می شود و در نتیجه بودجه را تحت تأثیر قرار می دهد پیشنهاد میکنم این اعتبار حذف و وزارت دارائی اگر موارد خرجی دارد که از اعتبارات جاری نمی تواند تأمین و خرج نماید از اعتبار دولت استفاده نماید . اعتبار دولت برای همین کارهاست . با عرض تشکر و معذرت . رئیس ـ متشکر . ‌منشی ـ آقای حسینی نیا . حسین نیا ـ من همه سعی خودم را خواهم کرد که عرایضم را در چند جمله خلاصه کنم . نظام پوسیده شاهنشاهی رفت و جمهوری اسلامی آمد و به دنبال آن اداراتی را که بزرگترین بودجه ما را می بلعیدند برای ما بمیراث ماند. مجلس شورای اسلامی که تصمیم گیرنده واقعی سرنوشت مملکت است برای تغییر نظام اداری که بلعنده بیشترین بودجه کشور است تصمیمی نگرفت . اکنون آن سیستم اداری زیادتر شده ،‌بنیادهای دیگری نیز تأسیس شده است بنیاد شهید ، سپاه پاسداران ، جهاد سازندگی ، کمیته امداد امام ،‌ بنیاد مسکن اینها بر سیستم اداری کشور سنگینی می کنند همه بر این توافق داریم که در یک سیستم اقتصاد سالم بودجه جاری نباید از بودجه ثابت و عمرانی زیادتر باشد ، این یک امر بدیهی است ما در سیستم بودجه خودمان می بینیم که 70 درصد از بودجه ما را سیستم اداری یعنی بودجه سیستم اداری می بلعد . بودجه جاری آنرا می بلعد که سی درصد به مردم ما خدمت کند یعنی بودجه عمرانی ما سی درصد از بودجه ما را تشکیل می دهد . ولی همین سی درصد نیز جذب نمی شود و نیمی از ان تا آنجا که ما می دانیم جذب نمی شود یعنی 15 درصد و بنابراین بالنسبه خواهیم دید که 85 درصد از بودجه ما جذب بودجه جاری می شود تا 15 درصد به مردم ما خدمت بکند . شما که این سیستم اداری را می بینید ، می دانید پس چرا برای دگرگونی این سیستم اداری فکر نمیکنید ( یکی از نمایندگان ـ موافق هستید یا مخالف )‌موافقم ، پس چرا برای این سیستم فکری نمی کنید شما که وزارت کشاورزی را شما که وزارت امور اقتصادی و دارائی را ، شما که وزارتخانه های دیگر را اجازه ماندن می دهید اکنون باید چنین بودجه ای را تصویب بکنید و ما ناچار به تصویب چنین بودجه ای هستیم ما که در اینجا می آئیم و حرف می زنیم ، هر ساله همین حرف را تکرار می کنیم چه مانعی دارد که طرحی بدهیم تا وزارتخانه هائی که نمی توانند کار بکنند و قدرت کارآئی ندارند از صفحة تاریخ کشور ما بروند حالاکه وزارت کشاورزی هست ، وزارت دارائی هست . وزارتخانه های دیگر هستند ، چطور شما می توانید که بودجه آنها را تصویب نکنند و با تصویب بودجه های آنها چطور میتوانید به این بودجه اشکال بکنید . اشکالهائی که در این زمینه مطرح هست . جزئی است و می توان با طرح در جزئیات به مشکلات آنرسید . اما با کل بودچه چگونه روبرو خواهید شد ؟ با کل آن چگونه برخورد خواهید کرد ؟ شما به جای اینکه سیستم اداری را دگرگون بکنید یک سیستم اداری دیگری را نیز بر این بودجه تحمیل کرده اید اکنون می آئید و بر سیستم بودجه انتقاد می کنید . چه انتقادی بر این سیستم بودجه هست ؟ آیا برنامه بودجه می تواد مثلاً بودجه وزارت کشاورزی را برند و به شما تحویل بدهد ؟ می تواند وزارت امور اقتصادی و دارائی را برند و به شما تحویل دهد ؟ وقتی بنا است این بودجه ها باشند ، وقتی که بنا است بودجه های جاری جذب بشود غیر از این بودجه دیگری نخواهید داشت تا بیائید و ارائه بدهید و شما مثلاً خواهید آمد و گفت که مثلاً ماپولی که برای وزارت کشاورزی در نظر گرفته ایم تا به کشاورزان بدهند ، اگر این پول را بمن بدهند من چنین و چنان خواهم کرد . شما اول بما بگوئید ، پس بنا است که شما به وزارت کشاورزی و کارمندان آن پول می دهید ولی بودجه ای را که برای کشاورزان درنظر گرفته اید از کانال دیگری به مردم برسانید . این تناقض است و قابل قبول نیست . وزارت کشاورزی تا وجود دارد ، بودجه ای را که برای کشاورزان در نظر گرفته شده است از راه همان بانک به مردم خواهد رسید . وقتی که بناست چنین سیستمی را اداره بکنید غیر از این بودجه دیگری را تصویب نخواهد کرد و من نیز با این بودجه موافقم بدلیل اینکه این سیستم بوروکراتیک اداری را شما اجازه ماندن می دهید . وقتی اجازه دادید ناچار هستید چنین بودجه ای را تصویب بکنید . چکار خواهید کرد ؟ کارمندی را که یک بودجه ، یک حقوق ثابت می گیرد و تورم نصیب او می شود ،‌کارمندی را که چیزی عاید او نمی شود و خیال می کند برای این کشور دارد کار می کند و شما ناچار هستید ماهیانه مستمری او را بدهید در این بودجه باز از پول همین مردم زده شده است . باز از پول همین کارمند زده شده است و ما در این بودجه می بینیم که اصرار شده است از بودجه جاری زده شود و به بودجه عمرانی اضافه بشود . آیا این واقعیت دارد ؟ شما که این سیستم اداری را اجازه ماندن می دهید . یعنی یک کارمند وزارت کشاورزی را که وزیر حق بیرون کردن او را ندارد ، طبق قانون بازسازی هم اجازه بیرون کردن او را نداده است ، شما اگر یک نفر را بیرون بکنید گوش او را می گیرید و می گوئید که طبق چه قانونی بیرون کرده اید . حالا که او بنا است بماند و از بودجه ببرد ، چگونه زندگی کند . تورم شامل حال او است ،‌شما این بودجه را خودتان تصویب کرده اید و بعدش هم می آیید متناقض آن سخن میگوئید . من این حرف را متناقض با نظریات شما می دانم . شما که صبح تا غروب اینجا نشسته اید بیائید طرح بدهیم و این سیستم اداری را بهم بریزیم ،‌البته هر سیستم اقتصادی که بودجه جاریش بالاتر از بودجه ثابتش باشد ، این سیستم سالم نیست ، ما می دانیم سالم نیست . اما ما و شما برای بهم زدن این سیستم اقتصاد ناسالم چه کار کرده ایم ؟ چه طرحی داده ایم ؟ کدام وزیر می تواند مثلاً وزارتخانه خودش را منحل بکند ؟ کدام رئیس می تواند به کارمند اداره خودش پول ندهد ؟ و پول ندهد وزارت دادگستری یا محل تظلم دیگری بداد او نخواهد رسید ؟ باید برسد . شما یک سیستم اقتصادی فراوان تر را که جذب بیشتر کشور را می کند ، اجازه فرصت داده اید و مانده است و یک سیستم اداری فراوان تری را آورده اید بر آن بار کرده اید . حالا تشریف می آوردید اینجا و هر کدامتان با کمال صداقت هم باید به عرضتان برسانم . با کمال صداقت می آئید انتقاد می کنید ، اشکال می کنید . این راه مخالفت با سیستم بودجه نیست . این راه مخالفت با سیستم بودجه ای نسیت که صبح تا غروب شما دارید با آن زندگی می کنید . خوب بیائید این را بهم بریزید . من عرایض دیگری ندارم و بنظر خودم این بودجه را سالم می دانم . برای اینکه از همین بودجه جاری که توی سر این کارمند بیچاره زده می شود ، زده اند و بر بودجه عمرانی اضافه کرده اند ،‌در این بودجه نهایت سعی شده است که بر این سیستم بماند و این یک بودجه است با در نظرگرفتن آن چیزهائی که شما اجازه ماندنش را داده اید بهترین بودجه است . و من با این موافقم . ‌منشی ـ آقای موحدی ساوجی موحدی ساوجی ـ در باره بودجه وقتی که ما مخالفت میکنیم . مخالفت ما به این معنا نیست که از اوضاع و احوال و شرایط امروز کشور غافل باشیم و یا باز به این معنا نیست که ما نابسامانی ها و مشکلات و تنگناهای اقتصادی را که از رژیم گذشته برای ما مانده بود نادیده بگیریم . ما با توجه به همه این مسائل ،‌محاصره اقتصادی ، جنگ تحمیلی و مشکلات دیگری که هست ، در عین حال به وضع موجود و سیاست برنامه ریزی و بودجه باتوجه به شرایط موجود اشکال دایرم . زیرا مسأله این است که باید بک امت اسلامی ، یک دولت جمهوری اسلامی سعی کند در هر کاری ، در هر مسئولیتی که دارد بهترین انرا ارائه بدهد . بحث ما سر این است بنابراین ، مخبر کمیسیون محترم یا موافقین دیگر همینطور از ما نخواهند که چشم بسته بیائیم و در باره آنچه که تقدیم مجلس شده است بپذیریم و هیچ نقطه نظرهایمان را اصلاً منعکس نکنیم . من در این جا یک مقداری از مطالبم را برای اینکه منظم بتوانم عرضه کنم ، نوشته ام و یادداشت کرده ام . این یادداشت ها را می خوانم اگر چنانچه مطالبم را دیدیم که در این یادداشت ها آنچه که می خواستم بگویم بطور کامل بیان شده ، ممکن است به همین اکتفاء بشود . همه می دانند که سلطة استعمارگران شرق و غرب خصوصاً استعمار سیاسی ،‌اقتصادی و فرهنگی آمریکای جهانخوار در طول 25 سال در این کشور موجب حاکمیت نظام اقتصادی وابسته وشدیداً متکی به درآمد نفت بود . اقتصادی که با شیوه تولیدی عقب مانده و نامتناسب با پیداسش نوسان در فروش نفت ، با رونق کاذب یا رکودی قهری روبرو می گردید و پس از سرنگونی رژیم جنایتکار پهلوی آنچه که به جای مانده است تورم ، اشتهای فراوان در جهت مصرف کردن و پائین آمدن سطح تولیدات ، بیکاری ، حجم زیاد پول در گردش که البته زندگی کند . تورم شامل حال او است ،‌شما این بودجه را خودتان تصویب کرده اید و بعدش هم می آیید متناقض آن سخن میگوئید . من این حرف را متناقض با نظریات شما می دانم . شما که صبح تا غروب اینجا نشسته اید بیائید طرح بدهیم و این سیستم اداری را بهم بریزیم ،‌البته هر سیستم اقتصادی که بودجه جاریش بالاتر از بودجه ثابتش باشد ، این سیستم سالم نیست ، ما می دانیم سالم نیست . اما ما و شما برای بهم زدن این سیستم اقتصاد ناسالم چه کار کرده ایم ؟ چه طرحی داده ایم ؟ کدام وزیر می تواند مثلاً وزارتخانه خودش را منحل بکند ؟ کدام رئیس می تواند به کارمند اداره خودش پول ندهد ؟ و پول ندهد وزارت دادگستری یا محل تظلم دیگری بداد او نخواهد رسید ؟ باید برسد . شما یک سیستم اقتصادی فراوان تر را که جذب بیشتر کشور را می کند ، اجازه فرصت داده اید و مانده است و یک سیستم اداری فراوان تری را آورده اید بر آن بار کرده اید . حالا تشریف می آوردید اینجا و هر کدامتان با کمال صداقت هم باید به عرضتان برسانم . با کمال صداقت می آئید انتقاد می کنید ، اشکال می کنید . این راه مخالفت با سیستم بودجه نیست . این راه مخالفت با سیستم بودجه ای نسیت که صبح تا غروب شما دارید با آن زندگی می کنید . خوب بیائید این را بهم بریزید . من عرایض دیگری ندارم و بنظر خودم این بودجه را سالم می دانم . برای اینکه از همین بودجه جاری که توی سر این کارمند بیچاره زده می شود ، زده اند و بر بودجه عمرانی اضافه کرده اند ،‌در این بودجه نهایت سعی شده است که بر این سیستم بماند و این یک بودجه است با در نظرگرفتن آن چیزهائی که شما اجازه ماندنش را داده اید بهترین بودجه است . و من با این موافقم . ‌منشی ـ آقای موحدی ساوجی موحدی ساوجی ـ در باره بودجه وقتی که ما مخالفت میکنیم . مخالفت ما به این معنا نیست که از اوضاع و احوال و شرایط امروز کشور غافل باشیم و یا باز به این معنا نیست که ما نابسامانی ها و مشکلات و تنگناهای اقتصادی را که از رژیم گذشته برای ما مانده بود نادیده بگیریم . ما با توجه به همه این مسائل ،‌محاصره اقتصادی ، جنگ تحمیلی و مشکلات دیگری که هست ، در عین حال به وضع موجود و سیاست برنامه ریزی و بودجه باتوجه به شرایط موجود اشکال دایرم . زیرا مسأله این است که باید بک امت اسلامی ، یک دولت جمهوری اسلامی سعی کند در هر کاری ، در هر مسئولیتی که دارد بهترین انرا ارائه بدهد . بحث ما سر این است بنابراین ، مخبر کمیسیون محترم یا موافقین دیگر همینطور از ما نخواهند که چشم بسته بیائیم و در باره آنچه که تقدیم مجلس شده است بپذیریم و هیچ نقطه نظرهایمان را اصلاً منعکس نکنیم . من در این جا یک مقداری از مطالبم را برای اینکه منظم بتوانم عرضه کنم ، نوشته ام و یادداشت کرده ام . این یادداشت ها را می خوانم اگر چنانچه مطالبم را دیدیم که در این یادداشت ها آنچه که می خواستم بگویم بطور کامل بیان شده ، ممکن است به همین اکتفاء بشود . همه می دانند که سلطة استعمارگران شرق و غرب خصوصاً استعمار سیاسی ،‌اقتصادی و فرهنگی آمریکای جهانخوار در طول 25 سال در این کشور موجب حاکمیت نظام اقتصادی وابسته وشدیداً متکی به درآمد نفت بود . اقتصادی که با شیوه تولیدی عقب مانده و نامتناسب با پیداسش نوسان در فروش نفت ، با رونق کاذب یا رکودی قهری روبرو می گردید و پس از سرنگونی رژیم جنایتکار پهلوی آنچه که به جای مانده است تورم ، اشتهای فراوان در جهت مصرف کردن و پائین آمدن سطح تولیدات ، بیکاری ، حجم زیاد پول در گردش که البته این حجم زیاد پول در گردش مربوط به حال نیست در همان سال 57 هم می بینیم که دربهمن سال 57 حجم پول در گردش 894 میلیارد ریال بوده ، یعنی در عرض 5 ماه از شهریور تا بهمن سال 57 حجم پول در گردش دو برابر افزایش یافته است . بعد از انقلاب انتظار می رفت که با کوتاه کردن دست استعمارگرن و با اتخاذ شیوه ای انقلابی اسلامی کشور ما از حیث اقتصادی خودکفا شود ولی عواملی نظیر محاصره اقتصادی و توطئه های خارجی و داخلی و جنگ تحمیلی باعث شد که مشکلات فراوانی بر سر راه سامان یافتتن اقتصاد کشور ما همچنان باقی بماند و رفع نشود اهم این مشکلات عبارتند از : 1ـ پائین آمدن سطح تولید و رکود اقتصادی ، من نظرم این است که باید دولت و مسئولان حقایق را تا آنجا که ممکن است ،‌مشکلات را ، تنگناها را نارسائی ها را واقعیات را برای مردم منعکس کنند . مردم از جهت ایمان ،‌ استقامت ، صبر ، فداکاری ، ایثارگری درهر حدی که شما تصورش را بکنید . آمادگی دارند و اگر مشکلات برای آنها بازگو بشود و از آنها استمداد خواسته شود . هیچوقت آنها مضایقه نمی کنند . بنابراین گفتن این مشکلات بنظر من مفید است . 2ـ کمبود ذخایر ارزی . 3ـ تورم و افزایش حجم پول در گردش . 4ـ‌ فقدان کارائی لازم که متأسفانه در سطح تولیدات صنعتی و کشاورزی هنوز که هنوز است کارآئی لازم را دست اندرکاران ما ندارند . 5ـ ایجاد ابهام در مرزهای مالکیت خصوصاً در بخش های صنعتی و کشاورزی مسأله مالکیت اراضی شهری. مسأله مالک و مستأجر ،‌اراضی کشاورزی و همین طور مالکیت وسایل و ابزار تولید ، اینها از چیزهائیاست که من معتقدم یک مقدارش درست است که بعد از انقلاب ممکن است شورای انقلاب و قوه قانونگذاری متناسب با معیارهای اسلامی و انقلابی همه ضوابط را هنوز روشن نکرده است . اما دولت هم می توانست بهتر از اینعمل کند . همانطوری که در زمینه خیلی از مسائل به بهانه اینکه هنوز یک قانون جدید بعد از انقلاب نداریم ،‌همان قوانین گذشته را ملاک عمل قرار می دهند . چرا در زمینه مسائل مالکیت و داشتن سرمایه و حد سرمایه و دارائی مشروع برای یک فرد هیچ گونه ، عرض نمی شود که وضع روشنی و سیاست روشنی را دولت اتخاذ نکرده است . این بسیار فاجعه آمیز است که با یک نطق قبل از دستور در مجلس در جهت محکوم کردن سرمایه ها ، بطور آنهم کلی البته نه همه سرمایه ها ،‌وقتی بطور کلی سرمایه دارها و سرمایه ها و مالکین و فئودال ها را بطور کلی محکوم میکنند ، یک مرتبه حجم سپرده ها در بانکها کم بشود و بعد با یک اشاره و سخن امام جمعه محترم تهران در نماز جمعه به تضمین سپرده هائی که مشروع باشد و دارائی هائی که مشروع باشد در بانکها ، یک مرتبه سپرده ها بالا برود این فاجعه است واقعاً ، این می رساند که ارکان اقتصادی کشور ما ،ثابت و استوار نیست . متزلزل است ، آرامش اقتصادی وجود ندارد چرا باید دولت در این زمینه سیاستهای صحیح را اتخاذنکند این همه افراد که هستند و اینها دارای موجودی های نقدینه هستند ولی می ترسند که موجودی های نقدینه خودشان را بیایند به کارهای تولیدی بیندازند . این است که از این جهت به نظر من دولت مقصر است . این را روشن بکند . اگر چنانچه یک داریم و این همه بودجه و اعتبارات و کمک به آنها داریم می دهیم ولی این شرکتها حالت شترمرغی دارند یعنی از جهت استخدامی به هیچوجه تابع قانون استخدامی دولت و کشور نیستند . از ان طرف از جهت بودجه کمک و اعتبارات مرتب از دولت می خواهند و هل من مزید آنها هم بلند است . بنابراین به صلاح دولت وملت بود که سقف بودجه امسال را با کم کردن از بودجه های جاری و حتی محدود کردن کارهای عمرانی پائین بیاورند . هیچ مانعی نداشت ، ما کارهای عمرانی را باید بکنیم ولی وقتی در شرایط بحرانی و شرایط مشکلی قرار گرفتیم ناچاریم کم کنیم از این سقف خوب می کاستند . اگر اوضاع اقتصادی و مشکلات صدور نفت و جنگ در سال 61 مثل امسال ادامه دارد و درآمد های دولت بطور واقع و نفس الامر پیش از دریافتهای امسال نباشد که اگر این اوضاع همین طور ادامه پیدا کند مگر اینکه خدا لطفی کند ، معجزه ای بشود که همیشه خداوند متعال دست لطف و مرحمت و عنایتش شامل حال ملت ما و انقلاب ما بوده اما اگر بهمین روال بخواهد قضیه ادامه پیدا کند آنوقت در سال آینده با این هزینه هائی را که کمیسیون و دولت برای دولت در نظر گرفته اند 50 درصد کسری بودجه خواهد داشت . در شرایطی که ملت ایثار گر ما همه امکانات خود برای حفظ تداوم انقلاب را هدیه می کند و اگر حقایق را برایش توضیح دهیم ، بی نهایت برای فداکاری مهیا می شود منظور کردن 15 میلیارد ریال به همه روستائیان 60 ساله به بالا این چه ضرورت اولیه ای داشته است مسأله ای که خدای رحمت کند شهید رجائی را که در سال جاری اعتباری را برای روستائیان کشاورز که از 60 سال به بالا دارند در نظر گرفت که به هر یک از آنها ماهیانه 300 تومان پرداخت بشود و آنهم بصورت جنسی یانقدی حتی آزاد بودند که بصورت نقدی بدهند . البته همه این مبلع و این اعتبار ظاهراً در سطح کشور داده نشده است و 6 ماهش داده شده و آن هم به همه روستائیان از 60 به بالا داده نشده است بلکه به روستائیان نیازمند 60 سال به بالا داده شده است آنقدر که من اطلاع دارم و البته این نظر من درست است . در شرایط فعلی باید اینچنین می کردیم و حتی همان روستائیان 60 ساله به بالای پیر و زحمت کش و رنج دیده موقعی که همین مبلغ را برایشان می بردند بسیار شان قبول نمی کردند و می گفتند اینها را به جبهه های جنگ بدهید و نمونه هایش را در گزارشهای تلویزیونی شاید برادرها و نمایندگان محترم ملت عزیز ما آگاهند که همین روستائیان پیر ناتوان نیازمند موقعی که از محل این اعتبار به آنها داده می شود می گویند جنگ اولویت دارد ، انقلاب اولویت دارد ،‌ حفظ اسلام و انقلاب و کشور اولویت دارد . چطور دولت باز هم آمده است تحت عنوان اینکه می خواهیم کمک بکنیم به این روستائیان 60 سال به بالا 15 میلیارد گذشته است ؟ البته من پیشنهاد حذف خواهم داد . چون با توجه به بودن کمیته های امداد اسلامی در سراسر کشور به آن روستائیان 60 سال به بالائی که واقعاً نیازمند باشند ، کمیته های امداد می توانند رسیدگی بکنند . و باز آیا 5/6 میلیارد ریال جهت احداث مدارس روستائی منظور کرده اند دلیل بر بی برنامه ای نیست ؟ در صورتیکه ما این همه با کمبود معلم روبرو هستیم ؟ به وزارت دادگستری در این بودجه بیش از 61 میلیارد ریال اعتبار داده شده است ( یک میلیارد و 600 میلیون تومان ) اگر وزارت دادگستری یا محاکم قضائی دادگستری ، دادسراها ،‌دادگستری ها در سراسر کشور که بعد از انقلاب اعتبارشان دو سه برابر شده است و به این مقدار رسیده است ، اگر اینها پاسخگوی نیازهای مردم می بودند باز هم برای ما تصویبش دشوار نبود ولی آیا دادسراها و دادگستریها که از هیچ جهت طبق قانون اساسی زیر نظر دولت اداره نمی شوند و به اصطلاح از دولت و مجلس مستقل هستند ولی در عین حال به نظر من از شورای عالی قضائی هم این محاکم دادگستری الان مستقلند ، حتی شورای عالی قضائی هم در دادگستری ها و دادسراهای ما اشراف کامل ندارند و نتوانسته اند سیستم قضائی ما را اصلاح کنند و مظلومان و محرومانی که سوادی ندارند و یا ثروتی ندارند و یا قدرتی ندارند موقعی که پاهایشان به این محاکم قضائی می افتد بعد از مدتها سرگردانی می بینیم که عاقبت ناراضی برمی گردند و دادشان گرفته نمی شود . این مسأله ای است که باید به ان توجه کرد . موضوع دیگری که در این بودجه امسال است این است که مثل زمان قبل از انقلاب اعتبارات بودجه های دانشگاهها را اولاً جدا جدا کرده اند و بعد همه دانشگاهها را هم باز اعتبارات بودجه شان را از وزارت فرهنگ و آموزش عالی جدا کرده اند . چرا ؟ چرا یک نظام هماهنگ و یکسانی را که نمی خواهیم بودجه بیاوریم ؟ مسأله دیگر این است که کمیسیون محترم بودجه از بودجه نهضت سواد آموزی که یک نهاد انقلابی و بسیار ضروری و مفید است و در جهت باسواد کردن و ریشه کن کردن جهل در این کشور باید گام بردارد می کاهد ولی 200 میلیون تومان در بودجه و اعتبارات جاری شرکت راه آهن اضافه می کند . اگر ما حساب کنیم این بودجه هائی را ، این کمک هائی را که من در این فرصت کوتاه که داشتم یک محاسبه ای کردم و جمع زدم ، بیش از هفت میلیارد تومان یعنی شاید حدود هشت میلیارد تومان دولت دارد به این شرکتها کمک می کند . در صورتیکه این شرکتها برای دولت جز ضرر هیچ سودی را ندارد و لااقل خوب است در این زمینه یک سیاست بهتری اتخاذ بشود . یک تصمیم گیری صحیح تری اتخاذ بشود . آن کارخانه ها ، آن شرکتها ، آنهائی که جزو صنایع سنگین نیستند جزو کارگاههای مهم و عمده نیستند ،‌ اینها را اگر دولت می بیند ضرر می کند چه لزومی دارد که نگه دارد ؟ به مردم واگذار کند ده نفر ،‌ 20 نفر ، 50 نفر یا بیشتر افرادی که پولهای نقدی دارند بیایند بصورت تعاونی به صورت شرکت این شرکتهای دولتی را بخرند و آنها را خوب اداره اش بکنند . چه لزومی دارد ،‌ دولت وقتی نمی تواند واقعاً شرکتها و کارگاههائی را اداره کند و همه اش هم دارد ضرر می دهد باز همی خواهد برای خودش نگه دارد . یکی از ضعفها و به نظر من انتقادهائی که بر سیاست بودجه دولت در امسال وارد است این است که با اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب سعی کرده است که کارها را تقسیم کند و منطقه ای ، بخشی و استانی کند و لذا اجازه داد هاست که از اعتبارات ملی تا درصد عمده ای به صورت استانی در بیاید و در اختیار استانها و استانداریها قرار بگیرد . اما در مورد سازمان آب ، عکس این عمل کرده است . یعنی شرکتهای آب منطقه ای را استانی را آورده ملی کرده است . یعنی باید متمرکز بشود در مرکز کشور و مسأله قرطاس بازی و بروکراسی خیلی شدیدتر بشود . به جای اینکه ما به سمت مردمی کردن و آسانتر کردن نیازهای مردم و خدمات برویم . من در پایان عرایضم باید این نکته را توجه بدهم که گر چه دو لت می گوید : ما به سمت برنامه ریزی می رویم . یک قدمهائی برداشته اند یک جزوه ای در این زمینه سازمان برنامه حتی نسخه هائی را برای نمایندگان فرستاده اند . اما در عین حال از حرف و گفتگو تا عمل فاصله زیاد است . امیدوارم آنطوری که دولت وعده داده است سال 61 واقعاً سال برنامه ریزی باشد و ما روی برنامه کار کنیم . اقتصاد کشور ما روی برنامه قرار بگیرد به این بی برنامه گی ها خاتمه داده شود . و نیز امیدواریم که دولت در زمینه های دیگر نظیر بنیاد مستضعفان لااقل یک تسلط و اشرافی داشته باشند . الان که ماهها از مصوبه مجلس شورای اسلامی و از مهلتی که از مجلس به دولت داده است می گذرد ، هنوز که هنوز است دولت نیامده است وضع درآمد ها ، خرجها ، بدهیها ، دارائی های منقول و غیر منقول بناید مستضعفان را برای ما روشن کند . و نمایندگان مجلس حتی به نظر من خود نخست وزیر هم اطلاع ندارند . وضع حسابرسی ، وضع دارائیهای بناید مستضعفین از چیزهای بسیار بغرنج در آمده است . و من تعجب می کنم که همواره تا ما این مسأله را مطرح کنیم می گویند آقا بنیاد مستضعفین بدهیهای زیادی دارد به اندازه چند وزاتخانه است ، چنین و چنان است . همه اش از ضعف ، ناتوانی و ندانم کاری صحبت می شود . به جای اینکه ما به سمت نظم برویم ،‌ به سمت حساب کردن و حسابکشی کردن برویم . این مسأله را هم امیداواریم که در سال 61 هر چه زودتر روشن کنند و دولت من نمی دانم این بی قانونی که داشته است چگونه می تواند پاسخگو باشد ؟ والسلام . رئیس ـ متشکر . اگر آقایان احساس خستگی می کنند می توانیم تنفس بدهیم . ولی چون رأی گیری نداشنیم آقایان می توانستند بیرون بروند و برگردند . عده ای از نمایندگان ـ جلسه را ادامه بدهید . رئیس ـ مثل اینکه طرفداران تنفس خیلی کم هستند . ‌منشی ـ خانم طالقانی . رئیس ـ خانم طالقانی بفرمائید صحبت کنید . موافق خیلی کم داریم ما از موافقان دعوت می کنیم صحبت کنند . اعظم طالقانی ـ بودجه به طور کلی یک تصویر تقریبا کاملی است از چهره اقتصادی زمان بطور متوسط گذشته و حال و آینده که می تواند مجموعه شرایط سیاسی و اجتماعی یک جامعه را نشان می دهد . میزان وابستگی و شدتش را و حرکت به سمت جدا شدن از وابستگی ها را نشان بدهد . و بطور کلی یک نظام اقتصادی متعادل این است که میزان تولیدش بیش از مصرف توزیعش برحسب نیازهای متعادل جامعه باشد . ما در این بودجه یک نکات مثبتی می بینیم که این نکات مثبت یعنی خود من واقعاً با اعتقاد به این نکات مثبت دارم صحبت می کنم . این را در برسی بودجه و این لایحع بطور کلی درک کرده ام و آن این است که اولاً در این بودجه اولویت ها با اینها داده شده که اول جنگ است و بعد تولید است ،‌ که صنایع و کشاورزی و آنچه از این قبیل است بطور کلی روبه رشد ببرد . و مسائل رفاهی را در درجه آخر قرار داده است . در زمینه بودجه سال 61 یک نکته فوق العاده مهم را که می بینیم که در سال 59 و 60 نمی دیدیم مسأله تمرکز و نظارت و کنترلی است که از طرف سازمان برنامه و بودجه که برنامه ریز و مجوز دهند و تغذیه کننده نهادها و وزاتخانه ها و تشکیلات مملکتی است بر این بودجه حایل است . این مسأله در تبصره دوم و تمام تبصره های دیگر مشهود است . اما در تبصره دوم در اینجا که در بندهای الف و ب و بند خ این مسأله را روشن و مشخص می کند که وقتی اینجا می گوید : اعتبارات لازم را به میزان مبلغ تآیید شده و با تدریج و با نظارت و مسؤولیت وزرای ذیربط در اختیار دستگاههای مذکور باید قرار بدهند . و یا بند ب که « دریافت مجدد اعتبار در صورتیکه ضرورت دریافت آن طبق تشریفات بند الف مورد تأیید قرار گرفته باشد برای خرید هر یک از کالاهای اساسی ، محصولات و زمین و مواد مذکور در بند الف موکول به واریز اعتبار دریافتی قبلی طبق برنامه خرید و فروش تاییر شده توسط سازمان برنامه و بودجه و یا تمدید مهلت واریز ان طبق بند پ این تبصره خواهد بود » و یا بندهای دیگر . این کنترل و نظارت و تخصیص که بخصوصی در بند د هم این مسأله مشهود است که می گوید : « هیاتی مرکب از یک نفر از دیوان محاسبات و یک نفر از کمیسیون دیوان محاسبات و یک نفر از کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی بر اجرای برنامه و تهیه و تنظیم و رسیدگی حسابهای دستگاههای مشمول تبصره 2 سنواتی مربوط به سالهای 1360 و قبل از آن نظارت خواهند کرد » تمام این مسائل را که ما جمع بندی می کنیم درحقیقت امیدوار می شویم که اگر در سالهای گذشته می گفتیم فرضا همینطوری این پول داده بشود الان این پول بر اساس اولاً مراحل و تخصیص است و بعد نظارت می شود و مجوز ان باید از طرف سازمان برنامه و بودجه داده بشود . و این خودش می تواند نشان بدهد که در حقیقت یک ثباتی در دستگاههای اجرائی ما دارد بودجه می آید . در وزارتخانه ها ، مثل وزات نیرو ، راه ،‌ مخابرات مسکن ما یک تحرک اجرائی می بینیم . قدرت اجراء و جذب بیشتری می بینیم ، و با توجه به اینکه الان محاصره اقتصادی که در حال حاضر در این مملکت وجود دارد حتی در موقع محاصره اقتصادی لانه جاسوسی به این اندازه ما در شدت نبودیم و شاید بتوانیم بگوئیم « وعده شود سبب خیر اگر خدا بخواهد » . چرا که این محاصره اقتصادی که بخصوص روی درآمد نفتی ما اثر می گذارد این از جهت سوق دادن ما به سمت خودکفائی و استقلال به طور اجبار کمک می دهد . در از آنجا که می بینیم یک وظیفه اسلامی وانقلابی برای هر کدام ما است که در این حرکت سهیم باشیم و همه با هم کمک بدهیم که این حرکت به سمت خودکفائی و استقلال که دشمن فکر می کند به ما می خواهد ضربه بزند ولی به نفع ما است و ما این را شاید در ظاهر جامعه بر ایمان مشهود نباشد و فکر می کنیم یک جامعه نامتعادل متلاطمی داریم ولی در بطن جامعه و شاید در متن جامعه این را می بینیم که یک حرکتی به سمت خودکفائی از جهت تولیداتی که دارند انجام می دهند می بینیم کسانیکه فرضا مشاغلی داشتند که فقط مصرف یا واسطه گری بود در اثر گرفتن جلوی کالاهائی که از طرف دولت باید می گفتند وارد نشود و وارد نشده است و یا این را محصورش کردند ، اینها اجبار را آمده اند و ان شغل را رها کرده اند ، این سرمایه را برده اند فرضاً در میدان کویر ، فرضاً تهران را به سمت کویر برگردانده اند و یک قدری خرج کرده اند و در آنجا دراند تولید کشاورزی می کنند و هکتارها زمین را زیر کشت برده اند و یا فرض کنید کارگاههای کوچکی که الان ایجاد شده است که اگر خیلی چیزهائی را که ما از خارج می آوردیم در این کارگاهها دارد درست می شود و ساخته می شود . این یک حرکتی است که شاید به ظاهر به چشم نیاید ولی واقعیتی است که وجود دارد . و این نشان می دهد که ما در حال یک تحول هستیم ،‌ در حال یک تغییر اساسی هستیم این تحول و تغییری که در مسأله اقتصادی ما مشاهده می شود اگر دقت بکنیم در عمق جامعه بر اساس تغییرات فرهنگی است ، و تغییرات اجتماعی و تغییرات سیاسی و خیلی مسائل دیگر است که این تحول درواقع نشان می دهد که ما در یک مرحله انتقالی داریم زندگی می کنیم یعنی نظام اقتصادی گذشته تبدیل می شود به یک نظام اقتصادی که در گذشته وابسته بوده ایم و داریم به سمت غیر وابستگی می رویم . پس اگر توجه بکنیم با اینکه ما در این بودجه این مسأله را می توانیم دقت بکنیم و پیدا بکنیم . یک مقداری از این مخالفتهائی که فرضا در یک مسائلی می شود که الان بیان می کنم شاید یک مقدار با انصاف تر برخورد بکنیم . در کمیته امداد ، فرضا کمیته امداد که از روز شنبه سمیناری داشت و چقدر خوب بود که ما اقلا توانستیم ببینیم فعالیت اینها چیست . تا به حال ما فکر می کردیم در کمیته امداد فقط پول به این خانواده ها داده می شود و اینها از این پول استفاده می کنند ، بدون اینکه تولید داشته باشند . می بینیم نه . به اینها وام داده می شود ،‌ اینها با این وام کار تولیدی می کنند . وام از آنها پس گرفته نمی شود ولی ان وام و آن تولیدی می کنند ، سرمایه اینها می شود یعنی در نهایت جامعه به سمت خودکفائی دارد می رود . ( ساعت 35/10 آقای موسوی خوئینی ها ریاست جلسه را به عهده گرفتند ) . یکی از مخالفتهائی که خیلی زیاد بود و تا به حال اکثر کسانی که مخالفت می کردند ، تکیه داشتند ، مسأله هزینه است که بیشتر ان مخارج جاری ادارات و تشکیلات است . ما اینجا یک نکته را باید بگوئیم طبق قانون اساسی 28، 29 ، 30 ، 31 نظام جمهوری اسلامی باید تمام افراد را از نظر امکاناتی که نیاز دارد ،‌نیازهای اولیه را تأمین کنند . پس اگر می خواهیم که این هزینه پائین بیاید و این پولهائی که به نظر ما می آید یک مقدار اضافه است و داریم به کارمندانی که در سطح بالا هستند می دهیم لازمه اش باز تغییرات اساسی در سیستم اداری و تشکیلاتی ما هست . این را الان دولت نمی تواند یک مرتبه کنار بگذارد . شاید همین حرکت خودکفائی ایم مسأله را هم دارد نشان مستضعف دهد . من اینجا می خواهم یک نکته ای را عرض بکنم که شاید اگر یک مقدار تقوای سیاسی و اجتماعی و بالاخص تقوای اقتصادی ما از آنچه که هستیم ، بیشتر بشود . که خوشبختانه ملت ما مردم ما برای اینکه این را تشخیص دادند که در یک مرحله انتقالی هستیم و مسائل و مشکلات داریم دارند ایثار می کنند . و مید انند که باید یک عده ای بالاتر قربانی بشوند تا بتوانند یک نظام سالمی روی کار بیاید . ولی یک مقدار بیشتری نیاز به تقوای اقتصادی باز هم داریم . این تقوای اقتصادی را من به مناسبت ایام فاطمیه ، از روایتی است که شیخ صدوق روایت کرده است در کتاب منتهی الامال که می فرماید : حضرت رسول (ص) هر وقت که از مسافرتها می آمدند به خانه حضرت فاطمه (س) می رفتند و بعد به خانه خودشان می رفتند . یکبار که وارد می شدند می بینند که ایشان دستبند و گوشواره را آویزان کرده ، غضبناک از منزل بیرون می رود حضرت فاطمه (س) متوجه این غضب می شوند و آنچه را که داشتند به مسجد خدمت پدرشان میفرستند و پیامبر (ص) سه بار می فرمایند : « کرد فاطمه آنچه را که می خواستم » این تقوای اقتصادی است که در این شرایط خانواده های ما زنهای ما و کسانیکه در این جامعه این مشکلات را درک می کنند و قدرت درک دارند یک مقداری از ریخت و پاشها و مصرف های بیجا جلوگیری کنند . این را ما تنها به خانواده ها و زنها نمی توانیم بگوئیم بلکه به دولت هم می گوئیم و می خواهیم که چند پیشنهاد در این رابطه هست که از طریق وزارت دارائی و اقتصاد که قرار است افرادی که برای ممیزی می روند افراد متعهد و مؤمنی باشند و قرار بود عده ای را استخدام بکنند اینها را برای گرفتن مالیات اولاً هر چه زودتر استخدام کنند و مسأله این است که مالیات مستقیم را حتما باید رشد بدهند . چرا که مالیات غیر مستقیم در این شرایط بخصوص بارش بر دوش محرومین است . مسأله دیگر توسعه تعاونی ها است . که این تعاونیها هر چه بیشتر توسعه پیدا کند و ضابطه باشد نه بر اساس رابطه . این خودش کمک می کند به جهت خودکفائی و یک مقدار جلو دلالها و واسطه ها را گرفتن . و بعد هماهنگی بین تمام ارگانها و نهادها است که شاید چند نهاد به چند کار مشغول باشند بخصوص در بخش عمرانی و لیکن شاید هماهنگ نباشد البته من در همین کمیته امداد آنجا که شاهد بودم و طرح شهید رجائی برادرمان را می خواستند اجراء کنند گفتند با هماهنگی این خانواده ها داده می شود و اینها از این پول استفاده می کنند ، بدون اینکه تولید داشته باشند . می بینیم نه . به اینها وام داده می شود ،‌ اینها با این وام کار تولیدی می کنند . وام از آنها پس گرفته نمی شود ولی ان وام و آن تولیدی می کنند ، سرمایه اینها می شود یعنی در نهایت جامعه به سمت خودکفائی دارد می رود . ( ساعت 35/10 آقای موسوی خوئینی ها ریاست جلسه را به عهده گرفتند ) . یکی از مخالفتهائی که خیلی زیاد بود و تا به حال اکثر کسانی که مخالفت می کردند ، تکیه داشتند ، مسأله هزینه است که بیشتر ان مخارج جاری ادارات و تشکیلات است . ما اینجا یک نکته را باید بگوئیم طبق قانون اساسی 28، 29 ، 30 ، 31 نظام جمهوری اسلامی باید تمام افراد را از نظر امکاناتی که نیاز دارد ،‌نیازهای اولیه را تأمین کنند . پس اگر می خواهیم که این هزینه پائین بیاید و این پولهائی که به نظر ما می آید یک مقدار اضافه است و داریم به کارمندانی که در سطح بالا هستند می دهیم لازمه اش باز تغییرات اساسی در سیستم اداری و تشکیلاتی ما هست . این را الان دولت نمی تواند یک مرتبه کنار بگذارد . شاید همین حرکت خودکفائی ایم مسأله را هم دارد نشان مستضعف دهد . من اینجا می خواهم یک نکته ای را عرض بکنم که شاید اگر یک مقدار تقوای سیاسی و اجتماعی و بالاخص تقوای اقتصادی ما از آنچه که هستیم ، بیشتر بشود . که خوشبختانه ملت ما مردم ما برای اینکه این را تشخیص دادند که در یک مرحله انتقالی هستیم و مسائل و مشکلات داریم دارند ایثار می کنند . و مید انند که باید یک عده ای بالاتر قربانی بشوند تا بتوانند یک نظام سالمی روی کار بیاید . ولی یک مقدار بیشتری نیاز به تقوای اقتصادی باز هم داریم . این تقوای اقتصادی را من به مناسبت ایام فاطمیه ، از روایتی است که شیخ صدوق روایت کرده است در کتاب منتهی الامال که می فرماید : حضرت رسول (ص) هر وقت که از مسافرتها می آمدند به خانه حضرت فاطمه (س) می رفتند و بعد به خانه خودشان می رفتند . یکبار که وارد می شدند می بینند که ایشان دستبند و گوشواره را آویزان کرده ، غضبناک از منزل بیرون می رود حضرت فاطمه (س) متوجه این غضب می شوند و آنچه را که داشتند به مسجد خدمت پدرشان میفرستند و پیامبر (ص) سه بار می فرمایند : « کرد فاطمه آنچه را که می خواستم » این تقوای اقتصادی است که در این شرایط خانواده های ما زنهای ما و کسانیکه در این جامعه این مشکلات را درک می کنند و قدرت درک دارند یک مقداری از ریخت و پاشها و مصرف های بیجا جلوگیری کنند . این را ما تنها به خانواده ها و زنها نمی توانیم بگوئیم بلکه به دولت هم می گوئیم و می خواهیم که چند پیشنهاد در این رابطه هست که از طریق وزارت دارائی و اقتصاد که قرار است افرادی که برای ممیزی می روند افراد متعهد و مؤمنی باشند و قرار بود عده ای را استخدام بکنند اینها را برای گرفتن مالیات اولاً هر چه زودتر استخدام کنند و مسأله این است که مالیات مستقیم را حتما باید رشد بدهند . چرا که مالیات غیر مستقیم در این شرایط بخصوص بارش بر دوش محرومین است . مسأله دیگر توسعه تعاونی ها است . که این تعاونیها هر چه بیشتر توسعه پیدا کند و ضابطه باشد نه بر اساس رابطه . این خودش کمک می کند به جهت خودکفائی و یک مقدار جلو دلالها و واسطه ها را گرفتن . و بعد هماهنگی بین تمام ارگانها و نهادها است که شاید چند نهاد به چند کار مشغول باشند بخصوص در بخش عمرانی و لیکن شاید هماهنگ نباشد البته من در همین کمیته امداد آنجا که شاهد بودم و طرح شهید رجائی برادرمان را می خواستند اجراء کنند گفتند با هماهنگی کمیته امداد و بهزیستی قرار است اجراء بشود . که من از هماهنگی کمیته امداد یا نهادهای دیگر آنجا سؤال کردم دیدم واقعاً بسیار پیش ، رفته اند و این مایه امیدواری است . مسأله دیگری که دولت باید بکند این است که کارهای تولیدی را تشویق بکند . ما می شنویم عده ای برای گرفتن پروانه برای کارهای تولیدی که علاقمندند و نیاز مملکت را درک می کنند می خواهند کار انجام بدهند به آنها پروانه داده نمی شود یا سنگ انداخته می شود . من فکر می کنم شاید دستهائی در کار باشد . امیدوارم دولت با هوشیاری بیشتر این تشویق و ترغیب را توسعه بدهد و کارهای تولیدی رو به رشد برود . در نهایت عرض می کنم که موافقت من با این بودجه به این دلائلی بود که عرض کردم . بخصوص آن حرکت آرامی که شاید همه ما متوجه نباشیم دارد به سمت خودکفائی می رود و این هم خواست خدا و به نفع ما است و ما باید از این مسأله استقبال کنیم . امیدواریم که خدا به ما آن تقوای اقتصادی را بدهد که در این کمک سهیم باشیم . نایب رئیس ـ متشکر ، مخالف صحبت کند . ‌منشی ـ آقای سید ابوالحسن حسینی بفرمائید (اظهاری نشد ) نایب رئیس ـ نفر بعدی را بفرمائید . ‌منشی ـ آقای متکی بفرمائید . متکی ـ با تشکر از دولت و کمیسیون بودجه که در تدوین بودجه تقدیمی به مجلس زحمات فراوان کشیده اند و نکات بسیار مثبتی را که در بودجه سال 61 است تاکید بر مصرف بودجه در قسمت های تولیدی ،‌افزایش درآمد های غیر نفتی . مخالفت بنده به نحوه نوشتن این بودجه و توزیع بودجه در قسمت های مختلف است . مردم با عشق و اخلاصی که به انقلاب دارند ثابت کردند در طول دوران انقلاب و بعد از انقلاب که پذیرای تمامی مراحلی که لازمه بثمر نهائی رسیدن انقلاب باشد هستند . و در میزان بودجه که بحمدالله بعد از پیروزی انقلا بدر این دوسه سال با تلاش دستگاههای اجرائی و برادران جهاد سازندگی قدمهای مافوق تصور که یکی از الطاف الهی بود برداشته شد حتی در این دوسال جنگ اگر در یک استانی استاندار میزان بودجه ای را که می خواهد بین شهرستانها توزیع کند . و در مناطق مختلف . در کل این بودجه بر مقدارش کم یا زیاد بشود مردم هیچ حرفی ندارند منتها بحث بر سر این است که آنچه که هست و موجود است یا برنامه ریزی صحیح و عادلانه در مناطق و استانهای مختلف توزیع بشود . بعد از آمدن بودجه بررسی که شد در این بودجه ، خوب بعضی از قسمتها نسبت به سال قبل افزیش پیدا کرد و بعضی از قسمت ها کاهش پیدا کرد با توجه به ضرورت هائی که برای حفظ و استمرار انقلاب می بایتسی اینگونه بشود . اما در نوشتن بودجه با اینکه فلان قسمت را می خواهیم کم کنیم ،‌در فلان فصل ما می خواهیم بودجه را اضافه کنیم روالی که سازمان برنامه و بودجه طی کرد بنظر من روال صحیحی نبود . یعنی در انتها ،‌محاسبه نکرد که در جمع کاهش ها یا افزایش ها در هر استان و منطقه ای این عدالت مراعات شده باشد فاکتورها و پارامترهائی را که در نظر گرفت مواردی نبود که به آن تکیه شود من جمله مسأله جذب بودجه در سالهای قبل ملاک تخصیص اعتباربشود برای سال بعد . که فصول سال و وضعیت جوی ، امکانات موجود در استانهای مختلف از جمله مسائلی است که درمیزان جذب بودجه اثر گذاشته است . همه جا این سرزمین اسلامی است و هیچ فرقی با هم ندارد . آنچه که خرابی است همه جا بوده و آنچه که باید کار بشود برای بودجه وبرنامه سال 61 متکی به موارد ذیل است . برخلاف آنچه که رئیس محترم کمیسیون بودجه مدعی است در این لایحه یک سیاست روشن برنامه ریزی مشاهده می شود کاملا مشخص ایت که این مطلب صحیح نیست زیرا اولاً این برنامه ریزی ها متفرق بوده و به هیچوجه در روند بازسازی جامعه و کشور ما حلقه ای از یک زنجیر اصلاحات همگن و متعالی محسوب نمیشود ثانیا در لابلای همین لایحه بودجه عاری از سیاست برنامه ریزی و ابتر پراکندگیها و تشتت ها و دوباره کاریهای فراوانی دیده می شود برای اینکه دو مورد فوق روشن شود کشاورزی کشور را مثال می زنیم متأسفانه هنور ما نتوانسته ایم سیاست مان را در باره مالکیت اراضی کشاورزی دقیقا مشخص کنیم تا کشاورز جزء و خرده مالک و فئودال هر کدام بدانند که تکلیفشان چیست ؟ و هر یک با توان و پول و امکانات خود باید چه کاری بکنند ؟ لذا قهراً خط مشی مشخصی در کشاورزی به چشم نمی خورد تا روی روند تکاملی آن در درازمدت برای آینده مملکت بتوان حساب باز کرد و امیدوار بود که بعد از مثلاً دهسال کشاورزی ما از نطقه (‌آ )‌ بسوی نقطة (‌ب )‌ حرکت کرده وفلان مقدار ما را از وابستگی وآویختگی به نفت رها میکند . علاوه بر این بی سیاستی بودجه ، بودجه ایکه دولت برای توسعه کشاورزی و کمک به روستائیان در نظر گرفته است وقسمت عمده آن درردیف مراکز خدمات روستائی و عشایری گنجانده شده سرنوست اسف برای چون سرنوشت همتایش در سال پیس در جلو خود دارد زیرا هنوز این نهاد یعنی مراکز خدمات قانونی نشده و اصولاً بوجود نیامده است و ماهها است که بین جهاد سازندگی و وزارت کشاورزی در چگونگی و مسئولیت اداره آن کشمکش و بحث وجود دارد . اگر چه رژیم سابق چنین مراکزی را با اهداف استعماری پیش بینی کرده و لباس قانون پوشانده بود و شورای انقلاب همان ها را اصلاح کرد و دولت شهید رجائی هم لایحه ای برای دگرگونی مراکز خدمات کشاورزی به مجلس فرستاده و حدودی کمتر از یکسال است که در کمیسیون های مجلس خاک می خورد و علتش هم همان اختلاف بین دستگاههای اجرائی است وقتیکه ما سیاست مشخصی برای دراز مدت در امور مختلف کشور نداشته باشیم مسلماً اقدامات مرحله ای ما هم مصون از آسیب و برخورد و تزاحم نخواهد بود . همنطور که در مسأله کشاورزی نهادهای مختلفی با سیاستهای ناهمگن و سلیقه های مختلف مشغول برنامه ریزی و ارائه خدمات هستند در سیار امور نیز تشتت هائی به چشم می خورد و من در اینجا به مخالفین محترم بودجه یادآور می شوم اگر بنیاد مستضعفان با دنیائی از سرمایه ها به صورت یک امپراطوری در بسته در آمده و به هیچوجه زیر کلید قوه مقننه نیست . اگر مقدار زیادی از شرکتهای دولتی مستقل از مجلس فعالیت می کنند . اگر مؤسسات مختلفی با بودجه و پرسنل و مدیریت و برنامه های گوناگون خدمات مشابهی انجام می دهند و از این رهگذر توان اقتصادی دولت را ناخواسته تحلیل می برند ، اگر همین بودجه علیل به نحو غیر عادلانه و نادرستی توزیع و تزریق به جامعه می شود ، اگر تناسبی بین حیثیات انقلاب اسلامی و قدرت ملت و این بودجه مشاهده نمی شود و بالاخره اگر بودجه تورم را و ضد اقتصادی است بعضی از شما برادران چرا همه کاسه و کوزه ها را سر کیهان و اطلاعات می شکنید ؟ دو رسانه ای که خوب باید تسهیلاتی برای تنفس سیاسی جامعه فراهم می کنند . چرا ما علت ها را عریان نمی کنیم ؟ چرا مسائل را نمی شکافیم ؟ به اعتقاد من مسأله سال 61 از مسأله کل اقتصاد و سیاست های اقتصادی ما جدا نیست و سیاست های اقتصادی ما از کل نظام جدا نیستند . وقتی انقلاب اسلامی ما به رهبری امام امت و از برکت خون شهدای مسلمان به پیروزی رسید همه ما انتظار این را داشتیم که صاحب بودجه وبرنامه سال 61 متکی به موارد ذیل است . برخلاف آنچه که رئیس محترم کمیسیون بودجه مدعی است در این لایحه یک سیاست روشن برنامه ریزی مشاهده می شود کاملا مشخص ایت که این مطلب صحیح نیست زیرا اولاً این برنامه ریزی ها متفرق بوده و به هیچوجه در روند بازسازی جامعه و کشور ما حلقه ای از یک زنجیر اصلاحات همگن و متعالی محسوب نمیشود ثانیا در لابلای همین لایحه بودجه عاری از سیاست برنامه ریزی و ابتر پراکندگیها و تشتت ها و دوباره کاریهای فراوانی دیده می شود برای اینکه دو مورد فوق روشن شود کشاورزی کشور را مثال می زنیم متأسفانه هنور ما نتوانسته ایم سیاست مان را در باره مالکیت اراضی کشاورزی دقیقا مشخص کنیم تا کشاورز جزء و خرده مالک و فئودال هر کدام بدانند که تکلیفشان چیست ؟ و هر یک با توان و پول و امکانات خود باید چه کاری بکنند ؟ لذا قهراً خط مشی مشخصی در کشاورزی به چشم نمی خورد تا روی روند تکاملی آن در درازمدت برای آینده مملکت بتوان حساب باز کرد و امیدوار بود که بعد از مثلاً دهسال کشاورزی ما از نطقه (‌آ )‌ بسوی نقطة (‌ب )‌ حرکت کرده وفلان مقدار ما را از وابستگی وآویختگی به نفت رها میکند . علاوه بر این بی سیاستی بودجه ، بودجه ایکه دولت برای توسعه کشاورزی و کمک به روستائیان در نظر گرفته است وقسمت عمده آن درردیف مراکز خدمات روستائی و عشایری گنجانده شده سرنوست اسف برای چون سرنوشت همتایش در سال پیس در جلو خود دارد زیرا هنوز این نهاد یعنی مراکز خدمات قانونی نشده و اصولاً بوجود نیامده است و ماهها است که بین جهاد سازندگی و وزارت کشاورزی در چگونگی و مسئولیت اداره آن کشمکش و بحث وجود دارد . اگر چه رژیم سابق چنین مراکزی را با اهداف استعماری پیش بینی کرده و لباس قانون پوشانده بود و شورای انقلاب همان ها را اصلاح کرد و دولت شهید رجائی هم لایحه ای برای دگرگونی مراکز خدمات کشاورزی به مجلس فرستاده و حدودی کمتر از یکسال است که در کمیسیون های مجلس خاک می خورد و علتش هم همان اختلاف بین دستگاههای اجرائی است وقتیکه ما سیاست مشخصی برای دراز مدت در امور مختلف کشور نداشته باشیم مسلماً اقدامات مرحله ای ما هم مصون از آسیب و برخورد و تزاحم نخواهد بود . همنطور که در مسأله کشاورزی نهادهای مختلفی با سیاستهای ناهمگن و سلیقه های مختلف مشغول برنامه ریزی و ارائه خدمات هستند در سیار امور نیز تشتت هائی به چشم می خورد و من در اینجا به مخالفین محترم بودجه یادآور می شوم اگر بنیاد مستضعفان با دنیائی از سرمایه ها به صورت یک امپراطوری در بسته در آمده و به هیچوجه زیر کلید قوه مقننه نیست . اگر مقدار زیادی از شرکتهای دولتی مستقل از مجلس فعالیت می کنند . اگر مؤسسات مختلفی با بودجه و پرسنل و مدیریت و برنامه های گوناگون خدمات مشابهی انجام می دهند و از این رهگذر توان اقتصادی دولت را ناخواسته تحلیل می برند ، اگر همین بودجه علیل به نحو غیر عادلانه و نادرستی توزیع و تزریق به جامعه می شود ، اگر تناسبی بین حیثیات انقلاب اسلامی و قدرت ملت و این بودجه مشاهده نمی شود و بالاخره اگر بودجه تورم را و ضد اقتصادی است بعضی از شما برادران چرا همه کاسه و کوزه ها را سر کیهان و اطلاعات می شکنید ؟ دو رسانه ای که خوب باید تسهیلاتی برای تنفس سیاسی جامعه فراهم می کنند . چرا ما علت ها را عریان نمی کنیم ؟ چرا مسائل را نمی شکافیم ؟ به اعتقاد من مسأله سال 61 از مسأله کل اقتصاد و سیاست های اقتصادی ما جدا نیست و سیاست های اقتصادی ما از کل نظام جدا نیستند . وقتی انقلاب اسلامی ما به رهبری امام امت و از برکت خون شهدای مسلمان به پیروزی رسید همه ما انتظار این را داشتیم که صاحب نظارن و اسلام شناسان و مجتهدان دور هم بنشینند و با استفاده از متون اسلامی و آنچه که در دنیا به عنوان علم رهبری و اداره امور کشور ها وجود دارد یک نظام بوجود بیاورند . باب اجتهاد را به روی جامعه باز بکنند و یک نظام را براساس بینش اسلامی به روی مردم بگشایند تا جامعه در یک مدار از توحید حرکت بکند ولی متأسفانه وقتی که ما به این سه سال بر می گردیم می بینیم چه در زمان شورای انقلاب و چه در زمانی که مجلس شورای اسلامی مسئولیت عظیمی عهده دار شده و علاوه بر وظایفی که قانون اساسی به آن محول کرده امام هم عنایت فرموده اند و بزرگترین امتیاز را به این مجلس داده اند . ما در مجموع نتوانسته ایم در این سه سال یک نظام برخاسته از متون اسلامی بر سبیل بینش های اجتهادی به جامعه خودمان عرضه بکنیم . وقتی ما که هنوز نتوانسته ایم مسأله مالکیت را روشن بکنیم وقتی که هنوز میلیاردها ، میلیاردها تومان سرمایه های سرگردان وجود دارد . وقتی که هنوز مردم ، آنهائی که در زمان گذشته از راههای غیرمشروع پولهای زیادی به دست آورده اند ،‌این پولها را از بانک ها کشانده اند و سیستم بانکی ما را دارند متلاشی می کنند ما به حساب آنها رسیدگی نکرده ایم چگونه ممکن است که ما بتوانیم برای دراز مدت برنامه ریزی بکنیم تا در یک گوشه ای از آن در سال 61 بتوانیم یک حقه از یک زنجیره اصلاحات را به مجلس بیاوریم و تصویب بکنیم و به ملت عرضه بکنیم ما باید مغز علت یاب داشته باشیم ریشه ها را پیدا بکنیم . بببینیم این بودجه در کجا است ؟ من نمی دانم آن برادری که اینجا صریحا می گوید در این لایحه برنامه و بودجه یک خط مشخص برنامه ریزی و سیاست برنامه ریزی وجود دارد فردا در پیشگاه خدا و تاریخ چه جواب خواهد داد ؟ آیا برادر واقعاً تو با آن علم و اطلاع و تخصصی که داری در این لایحه بودجه و برنامه یک خط برنامه ریزی شده وجود دارد ؟ اگر اینطور است من نمی دانم . اما آنچه که مشهود است این بودجه مجموعه ای از یک سلسله فعالیت های نا هماهنگ در ادامه آنچه که قبلاً به عنوان برنامه پنجم پیش بینی شده بود با اصلاحاتی ،‌البته من منکر فعالیتهای مستمر برادران در دولت و شورای اقتصاد و بعضاً برادران کمیسیون مجلس نیستم و از خدمات آنها تقدیر می کنم اما آنچه که مسلم است و با یک دید استنباط می شود این است که در این لایحه بودجه و برنامه آنطور که در اینجا ادعا شد سیاست مشخص برنامه ریزی وجود ندارد یعنی یک اهداف برای دراز مدت مشخص نشده تا در این مرحله مشخص بشود چند پله از آن را می خواهیم طی بکنیم ، بلکه یک تصمیمی متناسب و مقتضی با شرایط فعلی براساس یک دیدگاههاو صلاح اندیشی هائی گرفته شده است . بر این اساس من نمی توانم آن ادعا را تأیید بکنم . نکته دیگر که در باره این بودجه مطح است این است که برادرها ! ببینیم ما انقلابمان در چه شرایطی است . امکانات ما چه هستند ؟ امکانات انسانی ما ،‌امکانات اقتصادی ما و ما باید چه راهی در پیش بگیریم ؟ اگر ما به تاریخ انقلابمان نگاه بکنیم می بینیم که انقلاب ما هر وقت به مشکل عمده ای برخورد کرده از راههای کلاسیک نتوانسته است موفقیت هائی به دست بیاورد ، چرا ؟ برای اینکه روشهای کلاسیک مخصوصاً آنچه که از غرب به این ملت تحمیل شده هر کدام استعدادهای مشخصی دارند و روی ضوابط معلومی حرکت می کنند . وقتی جنگ برملت ما تحمیل شد ، وقتی که به یک برادر می گفتیم شما چرا حمله نمی کنید ، دشمن در داخل خاک ما آمده است می گفت که ما بایستی سه نفر باشیم ، دشمن یک نفر ، سه به یک دشمن را از پای در بیاوریم ، این یک طرز تفکر کاملا کلاسیک بود و البته آنها هم تقصیری نداشتند در طول سی چهل سال همین را یاد گرفته بودند اما ازآنجائی که این انقلاب از امدادهای غیبی و قدرت لایزال خدا و قدرت لایزال ملت برخوردار است و توان آنرا دارد که در بنیاد مستضعفان بست ها و فشارها راه حلهائی را ابداع و ارائه بکند که مشکلات را از سر راه بردارند و آینده را خیلی روشن در پیش پای مردم قرار بدهند وقتی ما از این مواهب برخوردار هستیم چرا به این راههای کلاسیک و غربی بچسبیم . جنگ ما چه وقت تغییر یافت ؟ روزی که سیستم فرماندهی آن عوض شد یعنی زیر سؤال رفت . از همان روز که نیروهای متعهد ارتش و سپاه علیرغم همه توصیه ها چون احساس کرده بودند که آن شخص نمیتواند فرماندهی کل قوا را عهده دارد بشود خودشان ابتکار عمل را به دست گرفتند و و خارج از معیارهای مکتبی و اسلامی وارد مبارزه شدند صحنه های جنگ دگرگون شد و سرنوشت جنگ عوض شد تا امروز که عراق ، نه تنها عربستان سعودی و دیگر نیروهای مرتجع منطقه به زوزه کشیدن افتاده اند . ما چرا در امر اقتصادمان از این حالت کلاسیک و بیمارگونه خارج نشویم ؟ چه دلیلی دارد که نیروهای مکتبی نتوانند یک روش کاملا صحیح و منسجمی برای نجات اقتصاد و برنامه ریزی خودمان اتخاذ و ارائه بکنند ؟ وقتی که سیستم دفاعی ما تغییر پیدا کرده و متکامل شده و امروز باعث وحشت دشمنان ما شده آیا ما نمی دانیم با ساتفاده از توانهای مکتبی و مذهبی مان ، با استفاده از نیروهای مردممان ،‌با استفاده از تأثیر انفاس قدسیه اماممان و با استفاده از همه مقتضیاتی که این انقلاب دارد و در دیگر انقلابها و کشورهای دیگر نمونه اش وجود ندارد . آیا ما نمی توانیم روشی را پیدا بکنیم که مملکت را از این حالت بحرانی بیرون بیاوریم ؟ بودجه و برنامه بندی به سبک کلاسیک و به سبکی که تاکنون در مملکت انجام گرفته یک روشی است اتخاذ شده از غرب ما امروز در انبوهی از فشارها در مقابل انبوهی از فشارهای همین غرب قرار داریم آنها می دانند چه روشهائی را به کار ببرند ، چه ضد حمله های اقتصادی به ما بکنند تا این بودجه ما را متلاشی بکنند . چرا خودمان را از این دایره و از این محدوده بیرون نمی کشانیم ؟ آیا واقعاً آن سنگ بنائی را که آنها نهاده اند و یک دستگاه عریض و طویل بوجود آورده اند و هر سال خودشان هم کسر بودجه های زیادی داشته اند در حالیکه شش میلیون بشکه نفت می فروخته اند. ما با این درآمد کم ، با این فشارها باز هم باید همان روشها را ادامه بدهیم ؟ این دستگاه عریض و طویل داری ، این سیستم هزینه کردنها ، این سیستم توزیع بودجه ارث شوم رژیم گذشته است . و در آن زمان به یک درآمد سرشار از نفت متکی بوده است . در اصل آنها هم لازم نبوده که کاری بکنند . کسی از ایشان طلبی نداشته است . ملت بوده که ملت با آنها درگیر مبارزه بوده است و هر کاری که هم که خودشان می خواستند می کرده اند ولی ما امروز به ملت بدهکار هستیم . حق نداریم براساس آن روش غلط و سنت سیئه ای که آنها پی ریزی کرده اند در همان کانالها ما این پول مختصری را که با هزار دردسر و خون دل از فروش نفت به دست می آوریم به روش غلط و نامتناسبی توزیع بکنیم . شما می گوئید چطور ؟ امام جوابتان را می دهد . اما می گوید مغزهایتان را به کار بیندازید واهمه نداشته باشید . چرا می ترسید این سیستم بهم بریزد ؟ واهمه نداشته باشید خدا راهها را نشانتان می دهد مگر ما در روز اول جنگ می دانستیم که بایستی جنگهای مان نامنظم باشد ،‌نیروهای سپاهمان بروند در دو قدمی جبهه ها و کار دشمن را یک سره بکنند ما ولله این مسأله را نمی فهمیدیم ولی می دانستیم چون بر حقیم خداوند راههائی را به ما نشان می دهد ، امروز سیاست بودجه وبرنامه ما دستخوش یک حرکت مرموز و غی مکتبی قرار گرفته و از این رهگذر من مطمئن هستم اگر به خودمان نجنبیم ، ما در اقتصاد دچار ضربه های شدیدی خواهیم شد . ما در این مملکت هم منابع سرشار داریم چه نفت ، چه فلزات ،هم انسانهای کارامد داریم و مهمتر از همه امام هست و لطف خدا شامل حال ما است . اگر ما هجرت بکنیم از لاک خودمان بیرون بیائیم و دست از این سیستم بکشیم مسلماً راههائی در پیش پای ماخواهد بود من متأسفم که الان نمی توانم به عللی یک مقدار آمار و ارقام بگویم. برادران آمدند اینجا به مالیاتها اضافه کردند به مالیاتهای چه کسانی مثلاً سیگاریها که اکثرشان آدمهای فقیر و عصبی هستند . وقتی دسترسی به سیگار پیدا نکردند معلوم است که چه کار میکنند ؟ یک نوع اعتیاد است وقتی به آدم معتاد هم فشار اقتصادی وارد کردی و آن هم نتوانست خودش را تأمین بکند مسلماً به همه کس بد و بی راه می گوید آنوقت آمده اند برادرها بااین کار کهبقول خودشان به یک معدن رسیده اند من نمی دانم این چه معدنی است به یک معدن رسیده اند در اصطلاح بودجه نویسی و برنامه ریزی . فردا که ملت به عللی از قبیل همین نارسائیها ،‌عصبانیتهایی دامنگیرش خواهد شد و حداقل در کوتاه مدت و بطور مقطعی فشارهائی روی آن وارد خواهد شد ما چه پاسخی برای آنها داریم ؟ تازه با این روشهای بیمار گونه ما چند درصد از نقص بودجه را برطرف کرده ایم ؟ مسلماً آنچه را که شما قبول دارید این است که فروش نفت قسمتی از این بودجه را تأمین می کند ،‌من نمی گویم چند درصد . خود شما می دانید . اما آن مالیاتهائی را که الان شما به ملت بسته اید بعضی هایشان درست است ولی بعضی هایشان واقعاً غلط است . چند درصد . از مشکل ملت را حل کرده اید ؟ چقدر این مالیاتها ،‌این درآمدهای ناشی از این مالیات گرفتن ها که تورم را هم یقیناً هستند چقدر کسری بودجه ما را جبران می کنند ؟ دولت ما چقدر به بانکها بدهکار است ؟ سال آینده چقدر بدهکار خواهد بود . اگر خدای نکرده به علت یک سلسله حیله های پوشیده اقتصادی ، سیستم بانکی ما ور شکسته بشود ، مردم فقیر دچار فشار می شوند و همچنین دولت یا سرمایه دارها ؟ چرا ما اصولی نیندیشیم ؟ چرا ما یک حجرکتهای تسکینی را به عنوان درمان بپذیریم ؟ اینها درمان نیست ! اینها آمده اند با این حرکت بار تورمی به بودجه ما افزوده اند . فشار را زیاد کرده اند و زمینه های نارضایتی در ملت پیش بینی شده . من نمیگویم عمدی بوده مسلماً عمدی نبوده ، برادران مطهری در این کمیسیون بودجه هستند . اما در هر حال این اقدام در حالی انجام گرفته است که اصل اقتصاد ما بیمار است. راه حلی نداریم . یک نظام وجود ندارد که مشخص بکند . سال آینده که بدهکاری دولت به بانکی 20% ، 30% اضافه شده چیست ؟ تکلیف ملت چه خواهد بود؟ البته ما مأیوس از رحمت خدا نیستیم . با وجود امام و با وجود الطاف خدا و باوجود هدایتی که این ملت دارند و راهی را که می برند درهای آسمان و زمین به روی این ملت باز است و باز هم خواهد شد . اما ما که مجلس هستیم بالاخره مردم سرنوشتشان را به دست ما سپرده اند . این برادری که می گوید این بودجه کسری ندارد . ضد تورمی است دقیقا با این انقلاب و با این شرایط تطبیق می کند فکر یکسال آینده را کرده است ؟ فکر این را کرده است دوباره دشمن ممکن است روی بازار نفت ما فشار بیاورد اینها مسائلی هستند که نمی شود از آن به سادگی گذشت . ما رأی می دهیم من اگر احساس بکنم دولت مهندس موسوی به رأی من یعنی رأی مجلس نیاز دارد علیرغم میل باطنی خودم بلند می شوم و رأی هم می دهم و بعدش هم کماکان در انجام امور این دولت فعالیت خواهم کرد . ولی ما بایستی ببینیم مسأله اصلی چیست ؟ آیا ما در یک کشتی نشسته باشیم که آن کشتی در آب شور اقیانوستها در حال حرکت باشد و یک مقدار آب شیرین در اختیار ما است ،‌عقل ایجاب می کند من نمی گویم حالا اینجا برادران صلاحیت فوق العاده بیشتری از بنده دارند ،‌شاگرد هم هستم ولی عقل ایجاب می کند و به ما می گوید که این آب را بطوری از آن استفاده بکنید که لااقل متفاوت باشد با خانه هائی که در کنار رود دز ساخته شده اند ، که آب شیرین گوارا خروارها در اختیارتان هست . اینجا است که باید ببینیم در شرایط اول هستم یعنی مادر یک کشتی نشسته ایم و در یک دریا داریم به سمت نور حرکت میکنیم و یک مقدار آب گوارا در اختیار ما هست و یا ما در کنار رود دز خوش آب داریم زندگی می کنیم . مسأله کدامیک است ؟ اگر ما واقعاً امروز دچار فشارهای شدید اقتصادی هستیم . اگر امروز ابرقدرتها از چپ و راست علیه ما وارد ستیز اقتصادی وسیاسی و نظامی شده اند . اگر امروز در داخل نوکران اجانب علیه این انقلای در همه زمینه ها وارد فعالیت هستند و بعضی فعالیت ها هم بسیار پیچیده و مرموزانه و در لباس دوستی انجام می شود ، اگر اینها حقایقی هستند ما واقعاً روزگارمان شبیه روزگار کسانی است که در یک کشتی به سمت یک نقطه ای مشخص در آبهای شور اقیانوس ها حرکت می کنند و یک مقدار آب شیرین دارند ، آیا عقل ایجاب نمی کند که ما این آب شیرین را بالسویه و سرفرصت و حتی با امساک تقسیم بکنیم تاباران خدا باریدن بگیرد و بنحوی ما سیراب بشویم ؟ ما درآمد مان همین نفت است . ایکس بشکه نفت ما امروز می توانیم بفروشیم . در شرایطی است که وزیر نفت ما ،‌دولت ما ، مسئولان ما همه راههای موجود را هم دارند ارزیابی میکنند اگر فردا در حالیکه الان هم مازاد نفت تا اندازه ای اشباع است ، توطئه ها عمیق تر شد ، دامنه دارتر شد و کمتر خریدند کسر بودجه ما منجر به چه خواهد شد ؟ با احتساب بدهکاری دولت به سیستم بانکی آیا آنوقت خدای نکرده ما بایستی دست گدائی به کجا بکشیم ؟ باید از خط مشی نه شرقی ، نه غربی مان منحرف شویم ؟ دست تکدی به کسی دراز بکنیم ؟ باید فشار را روی مردم مستضعفی که هزینه های جبهه را تأمین می کنند بیاوریم ؟ باید چه راهی را ادامه بدهیم ؟ چرا از الان فکر فردای خودمان نباشیم ؟ چرا از الان سیستم توزیع و تخصیص این بودجه را خودمان با عقل ، با معیار ، براساس آینده نگری مشخص نکنیم ؟ من تصمیم داشتم زیاد صحبت بکنم چون برادرها اکثر صحبت ها را فرموده بودند . صحبت آخر من این است که این بودجه در نظم کلاسیک خودش به زبان انقلاب است و هیچگونه تناسبی با امکانات کشور ما ندارد ،‌هیچگونه تناسبی با روحیه حاکم بر ملت ، امکانات انسانی ، این لطفی که به عنوان امام خدا به ما عنایت کرده است و این سیستمی که بوجود آمده ندارد . برای اینکه ما بتوانیم خودمان را از گرفتاریهای اقتصادی نجات بدهیم باید بنشینیم متفرکان ما ،‌اسلام شناسان ما کارشناسان ما دقیقاً ارزیابی بکنند و ببینید درآمد های ما چه اندازه ای هستند و عاقلانه رقمی را اتخاذ بکنیم متناسب با این درآمد ها برای خرج کردن ، تا انقلاب بدون نیاز و بدون اینکهاحتیاجی به کمکهای دیگران داشته باشد به حیات خودش ادامه بدهد اگر این فشارهای اقتصادی ادامه داشته باشند در خیلی از چیزها در آینده مؤثر خواهند بود و پشیمانیها به بار خواهند آورد . عقل ایجاب می کند که ما به اندازه دارائی و تونمان خرج بکنیم . بلی ، امروز اتوباتن نباشد ممکن است بی بی سی بگوید طرحهای زمان شاه متوقف شده و از این راه به خواهد کسی را علیه ما بشوراند . ولی ما بعلت نداشتن اتوبان فوقش یک درصد ریزی به روی تصادفاتمان اضافه بشود یا به حالت قبلی بماند ولی انقلاب ما منحرف نمی شود . هزاران و دهها هزار طرح ریز و درشتی هستند که اگر انجام نشوند و اگر روی آنها الان هزینه مصرف نشود به هیچ جائی بر نمی خورد . علاوه بر اینها ،‌ این سیستم اداری است . چه اشکال دارد ما می دانیم آن کارمندی که در راه آهن مثلاً مقدار زیادی پول به بودجه های جاری راه آهن اضافه شده است . یکی از برادران الان در اینجا انتقاد کرد . برادرمان آقای ملک پور گفت می خواهند برای کارمندهای راه آهن خانه بسازنند . این امر مقدسی است و اسلام الزام دارد برای کارمند و کارگر خودش خانه بسازد . اما در چه شرایطی / در شرایطی که هزینه ما زیاد هستند و درآمد های ما کم . ان کارمند راه آهن مسلماً یک بنیه اقتصادی از قبل دارد و می تواند به کمک آن بنیه اقتصادی به شکلی گذران بکند تا زمانی که ما پول در اختیار داشته باشیم با استفاده از کارمان ، درآمد هایمان ، منابع مان ، بتوانیم تأمین بکنیم و یا به درجه تأمینش بیفزاییم . زمانی که ما دچار این فشارها هستیم . ای کاش یک فرصتی بود البته خود برادرها هم می دانند ابعاد فشار بایستی ارزیابی بشود . امسال ما با پارسال ما از زمین و آسمان فرق می کند . این ابعاد فشار اگر خوب ارزیابی بشود ، اگر درد کاملا حس بشود برادران راه حل پیدا میکنند . چرا ما یک بودجه اضطراری مخصوص زمان جنگ نداشته باشیم. می ترسیم که چه بشود ؟ می ترسیم نظام اداری بهم بخورد ؟ میلیونها نفر انسان آماده هستند تابا یک اشاره امام هم سنگری را که کسی خواست خلوت بکند و یا حرفی بزند پر بکنند. این انقلاب ویژگیهای خاص خودش را دارد متأسفانه آنچه را که امام و امت می فهمند خیلی از ما مسئولان نمی فهمیم و آنچه را که آنها در اعجاز این انقلاب می شناسند ما باور داریم ولی در معیارها و مقیاس های پارلمانی و خودمانی نمی توانیم آنها را تطبیق بکنیم و بپذیریم اینجا است که ما بایستی دنبال آن راه حل هائی باشیم که منتج از نظام است و امامت هستند . الان ببینیم انقلاب مامولود چه عواملی است ؟ همان عوامل هستند که می توانند ان انقلاب را ادامه بدهند اگر امروز من کارمند در فلان وزارتخانه بیست و پنج هزار تومان حقوق می گیرم در شرایطی که دولت و ملت گریبانگیر این جنگ هستنتد و دچار کمبودهای شدیدی هستند هیچ اشکالی ندارد به من بگوئید این ده هزار تومان . این کاغذ بهادار هم بعنوان پانزده هزار تومان برای تو بعد که وضع روبراه تر شد یا آخر سال اگر دیدیم به خواست خدا درآمد ها بیشتر شد ما از امپریالیزم خیری و تبلیغاتش هراسی ندشته باشیم .آنها در روزهای اولی جنگ خودتان شاهد بودید چه تبلیغاتی راه انداخته بودند و به چه صورت افکار عمومی دنیا را منحرف کرده اند ما واهمه نداشته باشیم که اینها بگویند شما ورشکست شده اید نمی توانید اداره بکنید . خیر این عین تدبیر است که ما راهی پیدا بکنیم متناسب با مقتضیات انقلاب و هماهنگ با درآمد های ما و متناسب با برنامه های عمومی جمهوری اسلامی . هیچ اشکالی ندارد ما بگوئیم آقای کارمند تو یک عمر است خورده ای حالا حلالت کار هم کرده ای ما منت هم رویت نداریم اما الان در این شرایط همانطور که بچه روستائی ، همانطور که پیرزن روستائی سه فرزندش را به جبهه می فرستد هر سه آر ـ پی ـ جی زن هستند و هر سه در عرض 24 ساعت شهیدمی شوند و شکر خدا را بجای می آورد ،‌تو هم پانزده هزار تومانت را آخر سال بگیر وقتی که ما دخل و خرج کردیم . این چه اشکالی دارد ؟ چرا ما می ترسیم ؟ چرا ما واهمه داریم ؟ چرا ما آنروش هائی که امام برای حل معضلات انتخاب کرده آن راهی را که امت با استنباط از روشهای امام اتخاذ کرده ما آنها را در پیش نگیریم ؟ چه ادعائی داریم که ما حتماً بایستی این روش غربی و کلاسیک را ادامه بدهیم ؟ من معتقدم که ما هم می توانیم به نحو یک بودجه 2 ماهه حالا دو دوازدهم هم اسمش را بگذاریم به دولت اختیار بدهیم برای خرج کردن و یک بودجه انقلابی و جنگی واضطراری متناسب با درآمدهای مان ، متناسب با مقتضیات انقلابمان تدوین بکنیم . بعضی از حقوقها قابل پرداخت نیست براساس عرف و شرع ،حالا براساس آنچه که الان آن برادرمان مثالی که زدند گفتند اکل میته گاهی اوقات حلال می شود خوب چرا از این بعد ما این را بررسی نکنیم ؟ ما از کیسه چه کسی بیرون بکشیم و به حلقوم چه کسانی تزریق بکنیم ؟ ما فردا جواب این همه مادر شهدا را چه بدهیم اگر خدای نکرده نوسانی در تقسیمات ما ایجاد شد ؟ اینجا است که باید یک بودجه اضطراری و جنگی تدوین بشود ، مجلس در جلسات خصوصی و غیر علنی رسمی مسائل را کاملا بررسی و حلاجی بکند ببینیم ما چقدر درآمد داریم . سیستم بانکی ما تا چه اندازه ای دیگر می تواند تحمل بکند ؟ بالاخره با دیدگاههای اقتصادی و آن هم شم برنامه ریزی که برادرها دارند ارزیابی بکنیم ببینیم ما در چه موقعیتی قرار داریم . وقتی ابعاد فشارهای وارد برما مشخص شد و موقعیت خود راخوب توانستیم ارزیابی بکنیم می گوئیم ما اینقدر ردآمد داریم . اینقدر هم از مردم می گیریم و روی آنها اضافه میکنیم و بعد ما می آئیم بودجه را به مملکت ارائه می کنیم و مملکت را به اندازه توانمان اداره می کنیم و الا برادرها شما ببینید هر حرکت اقتصادی موجهائی درست میکند . مثلاً وقتی که شما ده قلم جنس را گران بکنید بگوئید به معدن رسیده ایم و به فرض بیائید خدمات دادگستری را گران بکنید و با قیمت بالائی به مردم عرضه بکنید . این گرانی اثرات تورمی مشخصی در سایر نرخها خواهد داشت حالا ما بگوئیم به کسی نگوئیم یااینجا نگوئیم ممکن است بفهمند . نه برادر من مسائل فوق اینها است ،‌چرا ما اینجوری تصور میکنیم ؟ چرا ما سرخودمان خدای نکرده می خواهیم کلاه بگذاریم ؟ آنچه که الان از ابتدا تا الان انجام شده نتایجش مشهود و معلوم در پیش روی ما است من بعد هم همین خواهد بود . بر این اساس من به عرایضم خاتمه می دهم امیدوارم که خواهران و برادران به خاطر اینکه فردا اگر مشکلاتی پیش آمد کی بود کی بود ، من نبودم پیش نیاید و واقعاً آگاهانه گام برداشته باشیم و براساس عقل و اندیشه و متناسب با رهنمودهای امام عمل کرده باشیم ببینیم موقعیت ما چطور است آیا ما می توانیم در همین سبک کلاسیک که استعداد خاصی دارد ببینید در ارتش اگر سه به یک نشد حمله نمی شد ؟ البته در ارتش های کلاسیک دنیا . من از برادران رزمنده ارتشی خودمان کاملا تشکر می کنم در ارتش های کلاسیک دنیا وقتی جنگی شروع می شود اگر توانستند مقاومت می کنند . می کنند اگر توانستند حمله بکنند تحت شرایطی و ضوابطی می کنند . اگر میزان قدرت آنها کاسته شد ، تانک آنها کم شد ، توپ آنها کم شد . نفر آنها کم شد ، تدارکات آنها یا فرماندهی مخابرات آنها آسیب پذیر شد اینها عقب نشینی میکنند .می گویند یک گام ، گاهی اوقات گامشان ده کیلومتر است . گاهی اوقات پانزده کیلومتر است ،‌ گاهی اوقات پنجاه و پنج کیلومتر است بعد هم که چه می شود ؟ بعد هم اگر دشمن فشارش بیشتر شد اینها می گویند «‌انا لله و انا الیه راجعون » ما توانمان تا اینجا بود بعدش براساس درسهائی که یاد گرفته ایم دیگر از ما کاری ساخته نیست خداحافظ شما . ملت بروید خودتان عمل بکنید . این شیوه برنامه ریزی هم یک چنین داستانی دارد اینها می توانند مالیات غیرمستقیم اضافه بکنند ، یا مالیات مستقیم را اضافه بکنند . یکی هم اوراق قرضه درست بکنند بقول برادرمان عطاری ، وصله بر پینه تا بالاخره یک مدتی این بیمار را با خون دادن و تزریق خون و اکسیژن و اینها نگهداری بکنند بعدش هم بگویند آقا ما آن روز که گفتیم برنامه ریزی در این بودجه وجود داشته و یک سیاست مشخصی را دنبال میکرده ما بر اساس امکانات موجود گفته ایم ، حرف دیگری هم نداشته ایم . شما چیزی از اینها اگر داشته اید ما سیاستمان مشخص تر و مترقی تر بود ولی این عمر و این توان و این استعداد همین قدر توانسته ادامه پیدا بکند . برای اینکه ما فردا ناخودآگاه بعلت سوء پیامدهایی که اینبودجه غربی به اعتقاد من یا لیبرالی یا هر چه که شما اسمش را می گذارید برای انقلاب ما نداشته باشد ،‌ما باید مردانه خودمان را از این گود بیرون بکشین هجرت بکنیم بیائیم کلاه خودمان را قاضی بکنیم و چاره ای برای مملکتمان بیندیشیم و یکبودجه انقلابی ، ضربتی ،اضطراری و جنگی متناسب برا شرایط مان تنظیم بکنیم . نایب رئیس ـ از موافقین آقای مهاجرانی صحبت کنند . مهاجرانی ـ قسمت اکثر صحبتهای برادران مخالف را که من دقت کردم غیر از پرداختن دقیق و مشخص به برخی از معلول ها در مشکلاتی که اقتصاد ما به آن دچار هست نوعا بعضی از مسائل را به شکل محوری متوجه اش بودم . 1ـ مسأله مالیاتها بود که مالیاتهائی که در بودجه فعلی کمیسیون پیشنهاد کرده اینها باعث نابسامانی ها و پریشان خاطری هائی در اقتصاد ما خواهد شد و این وضعیت مناسبی را برای مردم ایجاد نخواهد کرد . یک مقدمه کوتاهی را من می گویم که بعد آن به اصل مطلب برسیم که آیا ما در یک شرایط عادی و در یک شرایط تعادل اقتصادی زندگی میکنیم یا در یک شرایط غیرعادی و غیرمتعادل اقتصادی ؟ وقتی که کشوری در حالت تعادل اقتصادی هست سه مشخصه را می توان در ان کشور سراغ گرفت . اشتغال کامل (‌البته نه به شکل صد در صد ) اگر کشوری بتواند حتی سه درصد هم بیکار داشته باشد گفته می شود که اشتغال در آنجا کامل هست . تثبیت قیمتها و تراز پرداختها ( تعادلی که داشته باشند ) ما الان در وضعیتی زندگی می کنیم که بدلیل اینکه همیشه شرایط و مسائلی که برای انقلاب ما پیش آمد آنقدر سریع هستند که به تعبیر آقای هاشمی رفسنجانی برگهای انقلاب آنقدر تند نوشته می شود که حتی ما فرصت ورق زدن آن را هم پیدا نمی کنیم . خود بخود مجال یک بررسی دقیق که ما افق روشنی را در مقابل داشته باشیم که بتوانیم یک برنامه ریزی کاملی را بر آن بکنیم نیست و دوم این شرایط راشما در نظر بگیرید . از نظر اشتغال کامل یک چهارم آورگان جهان در کشور ما زندگی می کنند . از جهت تثبیت قیمتها ما در شرایطی زندگی می کنیم که این شرایط از سوئی هم جنگ هست و از سوی دیگر که بعد این خودبخود پیوند پیدا میکند با ذخایری ارزی ما و همان تعادل تراز پرداختها که قیمت نفت هست . ما نمی توانستیم در چند ماه پیش بدقت و به روشنی ببینیم که ما شرایطی را در پیش خواهیم داشت که نفت بعنوان مهمترین کالا در اقتصاد ما به آن توجه میشد این حالتی را پیدا کند که ما نتوانیم نفت را آنچنان که می خواهیم بفروشیم و بعد شرایطی برای ما ایجاد شد در شرایط جنگی اینجور نبود که ما نفت را به هر کس می خواهیم می توانیم بفروشیم ، اینجور نبود که ما کالاهای مورد احتیاج خودمان را از هر جائی که می خواستیم بخریم . ما در محدودیت ها و در اجبارها زندگی می کنیم و همیشه هم در بودجه نویسی در بررسی اقتصادی کشور محدودیتها واجبارها پارامترهایی هستند که مورد توجه قرار می گیرد . حال با توجه به اینها ما بیائیم برگردیم به بودجه خودمان وبودجه ای که الان در دست هست . من اعتقاد دارم که این بودجه ها ایرادها و ضعف ها ئی دارد (‌یعنی در این تردیدی نیست ) ایرادها و ضعفها به خود بودجه برگشت پیدا نمی کند و شرایط و ویژگی های اصلی و دقیق برگشت پیدا می کند که خود این بودجه هم نمود و نموداری از آن شرایط هست یعنی وقتی که دستگاه قضائی ما بعنوان مثال آن بخش از آن که می خواست قیمت ها را کنترل کند و کاملا بر این شکل توزیع و روابط اقتصادی ناظر باشد نمی تواند خوب فعال باشد که آن هم به دلایل دیگر … و یا وقتی که ما در شرایطی زندگی می کنیم که دولت نمی تواند ذخایر مورد نیاز خودش را از جهت ارزی تأمین کند بدلیل اینکه نفت را بخوبی نمی خرند یا در شرایطی که جنگ بخاطر ادامه اش و وضعیتی که ایجاد کرده ما را در بحبوحه ای قرار داده که ناگزیر هستیم خیلی از وقتها بعضی از کالاها را حتی تا بیست درصد بیشتر بخریم ، این مجموع را شما در نظر بگیرید حالا به این نقطه ما برسیم که اقتصاد ما در پیوند با اقتصاد جهانی هست . ما در یک جزیره زندگی نمی کنیم که بگوئیم ما غار نشینانی هستیم که هر چه خودمان تولید کردیم استفاده می کنیم و هیچ احتیاجی هم به خارج از کشور نداریم . متأسفانه الان برخی از آمارها را من برای شما میگویم که مثلاً صادرات بعنوان یکی از محورهائی که برای ما درآمد یعنی (‌ارز ) تأمین می کرده در 9 ماهه سال گذشته یعنی سال جاری (‌1360 ) ما توانستیم (‌آمار فقط مربوط به 9 ماه اول سال هست )‌179 هزار تن کالا صادر کنیم که ارزش آن 23 میلیارد و 441 میلیون ریال هست که نسبت به سال قبل آن یعنی سال 1359 که بوده 306 هزار تن کالا به ارزش 43 میلیارد و 283 میلیون ریال ما 41% کاهش از جهت وزن و 46% کاهش از نظر ارزش داشته ایم . ما ناگزیر شدیم بعلت شرایط جنگی واردات بیشتری داشته باشیم . حالا این کم شدن ذخایر ارزی ما نسبت به فروش مفت از جهتی که آن جهت اصلی هست و حتی این صادرات که قرار بوده تا حدی اینها را تأمین کند ما از ناگزیر می کند در شرایطی زندگی کنیم که «‌ چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن » ما نمی توانیم خرج را آهسته تر انجام بدهیم بخاطر اینکه در اینبودجه که هزینه جاریش رقم درشتی را در بر می گیرد ( 850 میلیارد ریال ) ما مجبور هستیم برای هزینه جاری خودمان پرداخت کنیم ، این هزینه جاری حقوق یک میلیون و هشتصد هزار کارمند دولت هست که به نحوی از انحاء اگر کارمند مستقیم دولت هم نباشند از هزینه جاری دارند استفاده می کنند . پس یکی از مهمترین مشکلات اقتصادی ما که در بودجه هم به ناگزیر این اجبار هست وجود خودش را نشان می دهد ، نظام اداری ما هست . حالا این نظام اداری بایستی جراحی بشود ، برای نظام اداری باید فکری کرد اما این فکر را چه وقت باید کرد ؟ آیا الان در شرایطی که همه فشارهائی که بر ما هست متوجه شده اند که فشار سیاسی ، فشار نظامی به بن بست رسیده و می خواهند ما را در فشار اقتصادی خرد کنند و بخوبی و به روشنی همه شما برادرها و خواهرهها شاهدهستید که الان فشار تبلیغات خارجی در بعد اقتصادی هست . هر چه وعده و وعید دادند که ایران به زودی سقوط خواهد کرد و دیدند ما بر پای خودمات استوار مانده ایم . حالا شروع کرده اند که بله وضعیت اقتصادی ایران به گونه ای هست که دیگر نمی تواند روی پای خودش بایستد . آیا در این چنین شرایطی می شود جراحی ها را انجام داد ؟‌آیا بیمار را وقتی که در تب تند هست بایستی جراحی اش کرد تا حداقل او پیکره اش یک سلامت نسبی و اجمالی را پیدا کند حالا در پیوندی که کشور ما با اقتصاد جهانی دارد در بعضی مسافرتهائی که در طول همین سال جاری پیش آمد و باتفاق بعضی از برادران ما به خارج از کشور رفته بودیم بعضی قیمتها را و بعضی وضعیتهای آنها را در جهت روابط اقتصادی شان برای شما میگویم که یک مقدار مطلب روشن تر بشود . ما به کوبا رفته بودیم آقای بشارتی برادر عزیز که آنجا در خرج هیأت ما بودند یادشان هست ، ما فکر می کردیم که برای اینکه این هیأت کمتر خرج داشته باشد مثلاً خوب است که نان و پنیر و هندوانه بخورد . دو هندوانه که حدود 9 یا 10 کیلو هر کدام بیشتر نبودند خریداری شد ، قیمت این دو هندوانه حدود 240 تومان بود و بعداً ما علاقمند شدیم که نرخها را یک مقدار دقت کنیم تا ببینیم این نرخها چگونه هستند و مردم چگونه دستشان به این نرخها می رسد حالا از کوبای سوسیالیستی 20 سال بعد از انقلاب پیروز که مشکلات جدی چندانی هم در سر راه نداشته که بگذریم ، در همین مسافرت اخیر در آرژانتین در آنجا وقتی که ما صحبت می کردیم با مردم ، با مسئولین ، با دست اندرکاران کارها (‌آقای هراتی هم اشاره کردند ) ما می خواستیم برای ضبط بعضی از صحبتها نوار ضبط صورت بخریم ، نوار کاست را ما خریدیم دانه ای 9 دلار باطری قلمی را برای فلاش دوربین ما خریدیم دو دلار وقتی از اجاره خانه پرسیدیم راننده سفارت ما که فردی بنام « البرتو »‌ بود تعریف می کرد که او خودش مجبو هست کار کند . خانمش کار کند ، بچة کوچکش را مجبور شده از درس خواندنش ممانعت کند و او که کلاس چهارم ، پنجم ابتدائی هست کار کند ، بچه بزرگترش هم کار می کند . مع الوصف تا آخر ماه حتی آنها می توانند از گرسنگی نمردن خودشان را نجات دهند . کرایه خانه ها سه ماه به سه ماه حدود پانزده درصد تا بیست درصد اضافه می شود ارزش پول نسبت به دلار از پارسال تا الان یک چهارم شده ، سال پیش دلار مساوری با 2500 پزو بود الان مساوی با 10000 پزو هست . در برزیم که ما رفتیم وضع از بعدی وحشتناک تر بود . بدهی خارجی برزیل 65 میلیارد دلار هست یعنی عملاً آن کشور از جهت اقتصادی ورشکست هست . بعد برای ما این سؤال مطرح بود که ما در شرایطی زندگی می کنیم که اگر چه وضع آنها با وضع ما از نظر اقتصادی قابل مقایسه نبود ، کالای مورد نیاز مردم را براحتی نمی شد در بازارها دیدو این همه از درون و از عمق اقتصاد آنها پوسیده و آوارده شده بود چرا هیچ سخنی از آنها نیست ؟ چرا همیشه از آنها تعریف می کنند ؟ چرا به نحوی از انحاء آن ها را از نظر سیاسی تأیید می شوند که خوب دلایلش را می دانید اما وقتی که به کشور خودمان بر می گردیم آدم احساس می کند که به رغم این همه مشکلات ، گرانی ها ، کمبود زندگی آن دشواری ها و آن وحشتی را که در آنجا ها دارد ، ندارند ،‌حالا اینها را اگر چه من مجبور هستیم به اجمال و به سرعت بگویم برای این هست که شما برادرها و مردم ما توجه دارند ضد انقلاب خارجی ، ابر قدرتها همواره مترصد این بودند که نگذارند ما در یک شرایط تثبیت اوضاعی به سازندگی بپردازیم یعنی همواره ما را متوجه حل مشکلات روزمره ای که برای ما ساخته اند ایجاد کرده اند . از شروع انقلاب که ما بروبرو شدیم با خم تلخی که آنها برای ما ایجاد کردند و گروهکهائی که در کردستان غائله به پا کردند و دنباله اش که همینجور ادامه داشت و نهایتاً جنگی که الان حدود 18 ماه دارد از آن می گذرد همه و همه این بازیها برای این بوده که ما شرایط تثبیت اوضاع را پیدا نکنیم ، در شرایط تثبیت اوضاع می شود برنامه ریزی کرد، برنامه نویسی کرد در شرایطی که ما احساس می کنیم که خودمان را نگهداریم انقلاب از دست نرود پیدا هست که با برنامه ریزی دقیقی که مورد نظر برادران هست که ما به یک اقتصاد مطلوبی ان شاء الله برسیم ، ما این فاصله را داریم ، حالا با این محدودیتهائی که من گفتم برادرهائی که در کمیسیون بودجه بودند به این نتیجه رسیدند که الان که ما با محظورهائی روبرو هستیم واز جهت صدور نفت یعنی تأمین مهمترین منبع درآمد ها در اقتصاد خودمان اینها بیایند یک مقداری حدود 2% تغییر ایجاد کنند . ما 56% به نفت متکی هستیم و 44% بقیه از دیگر منابع تأمین درآمد مثل مالیاتها و بازرگانی خارجی و خدمات دولتی تأمین می شود . اینها آمده اند 2% جابجا کرده اند . نفت 54% دیگر منابع 46% برای این کار ناگزیر بودند که یک منابعی را پیدا کنند . زیادی نخواهد بود ولی مجموعه این هزار تومانها هست مجموعه پنج ریالهای مترمکعب گاز خانگی هست و همین یک تومان تا 3 تومانهای سیگار هست که رقم اینها مجموعش تنها یک رقم کوچکی خواهد شدکه یک بعدی را از آن دخل کم ما جبران کند . بیشتر از این من صحبتی ندارم و امیدوار هستیم که بقیه برادرانی که بعنوان مخالف صحبت میکنند بیشتر به آن اصول و آن معیارها و ملاکهائی که در این شرایط محدودیت ها و اجبارها به ناگزیر این بودجه تنظیم شده توجه کنند . نایب رئیس ـ متشکر ، مخالف بعدی آقای حمیدی . آقای حمیدی ـ تهیه به موقع بودجه در چنین شرایطی قابل تقدیر و تشکر است و مخالفت بنده با بودجه از این جهت است که این بودجه با همه جنبه های مثبت هنوز از نظر درآمد مالیاتی و بهره بانکی براساس فرمهای بودجه های غیر اسلامی سابق تنطیم شده و درگذشته هم در این مجلس شورای اسلامی بعنوان ضرورت تصویب شده است البته این بودجه سال 1361 هم بعنوان ضرورت تصویب می شود و شنیدید بعضی از موافقین هم فرمودند از باب ضرورت است و بالاخره می گوئیم صرف این چنین کردند ما هم چنین می کنیم . سخن بنده این است که چرا دولت جمهوری اسلامی تاکنون در صدد تهیه بودجه براساس مالیاتهای ثابت اسلامی مانند زکات برنیامده و ما تا کی باید از راه ربا که در قرآن کریم اعلان جنگ با خدا شمرده شده از بابا اکل میته در هنگام اضطرار برای کشور اسلامی و طرحهای اسلامی بودجه تهیه کنیم ؟ چرا دولت به فکر نمی افتد که مانند صدر اسلام مالیاتهای ثابت اسلامی را زیر نظر علما و کارشناسان اقتصاد اسلامی جمع آوری و به مصرف برساند ؟ به کتاب حکومت اسلامی رهبر بزرگوار اسلامی جمع آوری به کتاب حکومت اسلامی رهبر بزرگوار حضرت آیت الله العظمی امام خمینی ( نمایندگان سه مرتبه صلوات فرستادند ) مراجعه بفرمائید و همان مالیاتهای اسلامی را که ایشان یادآور می شوند بگیرند . قرآن مجید صریحاً می فرماید « خذمن اموالهم صدقه » باید مالیاتهای اسلامی را گرفت . در کتاب وسایل الشیعه ، کتاب الزکوه در ابواب اول روایتی نقل می کند که پیامبر گرامی اسلام وارد مسجد گردید و افرادی را بانام صدا زد و از صف جماعت خارج نمود و فرمود شما که زکات نمی دهید در جماعت مسلمین شرکت نکنید ، اگر در این اوایل انقلاب که مردم متدین و با ایمان و شهید پرور از اسلام فقاهتی حمایت می کنند دولت اسلامی نتواند مالیاتهای شرعی را قرار بدهد و تهیه کند و اجرا کند چه وقت می توان این عمل را انجان داد ؟ اگر نهج البلاغه علی ( ع ) از خراج سحن می گوید همان مالیاتهای ثابت شرعی است و البته اگر مالیاهای ثابت تأمین نشد و یا کافی نبود دولت اسلامی با اعمال ولایت می تواند مالیاتهای دیگری را بعنوان ضرورت بگیرد . البته در وضع فعلی این مردمی که برای انقلاب جان می دهند و جوان می دهند و خون می دهند و از بذل مال هم در کمک به رزمندگان عزیز مضایقه ندارند طبعاً مالیات را هم اکثر مردم با طیب خاطر می دهند ولی در عین حال این مسأله که اگر ما بخواهیم مالیاتی را بعنوان ولایت و ضرورت بگیریم در صورتی است که ضرورت ایجاب کند و ما به اصطلاح فقهی مندوحه نداشته باشیم . اگر می توانیم مالیات اسلامی را که خدا قرار داده است تأمین کنیم نیازی پیدا نمی کنیم که به عنوان ثانوی یک مالیات غیرثابت را بعنوان اضطرار و اکل میته بگیریم آیا یک پدر می تواند برای فرزندانش غذا تهیه نکند و ظهر موقع نهار گوشت میته را بیاورد و بگوید اکل میته درزمان ضرورت جایز است ؟ اکل میته در هنگام اضطرار جایز است ؟ ما اعتقاد داریم و بارها گفته و بارها میگوئیم که اقتصاد اسلامی قادر است بااحکام اولیه صرفنظر از احکام ثانویه نیاز اقتصاد کشورهای اسلامی را تأمین نماید . همانطور که در طور تاریخ در زمانی که احکام اسلامی اجرا میشد نیازهای جامعه مسلمانان را تأمین کرده است و چون در نظام اقتصادی فعلی نظام گذشته که غیر اسلامی بود بر اقتصادی ما حاکم بوده فعلاً باید به عنوان ثانوی با اعمال ولایت یک عمل جراحی انجام بشود و اصول قانون اساسی مانند 94 قانون اساسی اجرا بشود و اموال نامشروع پس از ثبوت شرعی گرفته می شود ولی پس از او باید دیگر احکام اولیه را اجراء کرد . عمل جراحی در طول عمر یکبار اتفاق می افتد ، هر روز بیمار را جراحی نمیکنند ما باید تکیه اولی مان براساس احکام اولیه باشد که ضامن اجرایش همان ایمان مردم و همان اعتقاد مردم است . و متأسفانه در این بودجه مسئولان نه تنها از راه مالیاتهای اسلامی بودجه را تأمین نکرده اند بلکه بودجه مختصر و ناچیز شواری تبلیغات اسلامی که جزئی از روحانیت است را در همین بودجه گنجانیده اند و حال اینکه می توانستند از راه اوقاف یا وجوهات شرعی این بودجه را تأمین نمایند و این از افتخارات روحانیت است که در طول صد سال از نظر بودجه مردمی بوده و هرگز از هیچ دولی حقوق نگرفته است . چندین سال پیش ، پیش از انقلاب یکی از علمای اهل سنت خارج از کشور به یک عده ای ماگفت قدر این استقلال بودجه خود را بدانید . با این استقلال بودجه است که شما میتوانید با دولت مبارزه کنید . و متأسفانه دولت نه تنها به سوی بودجه اسلامی نرفته است . بلکه تاکنون نتوانسته است با داشتن چنین مالیاتهای اسلامی اصل بیست و نه قانون اساسی را اجرا نماید . و اصل بیست و نه قانون اساسی این است : اصل بیست و نهم برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی ، بیکاری ، پیری ، از کارافتادگی ، بی سرپرستی ، در راه ماندگی ، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت های پزشکی بصورت بیمه و غیره حقی است همگانی . دولت مکلف است طبق قوانین ازم حل درآمدهای عمومی حاصل از مشارکت مردم خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند . دولت باید با گرفتن زکات ، صدقات ، انفاقات ، کفارات و پولهائی که مردم تبرعاً‌ می دهند نیاز افراد بی بضاعت را که در قانون اساسی شمرده شده است تأمین کند . این دیگر در جامعه اسلامی قابل تحمل نیست که ما ببینیم هنوز مردمانی بی نوا و مستمند در این مملکت زندگی می کنند و دولت هم نمی تواند برای آنها کاری بکند . دولت برای تأمین این منظور فقط به همان شیوه صرفیین چنین کردند ما هم چنین می کنیم دست به دامن بیمه های اجباری زده . که فشار آن بر دوش صنعتگران ضعیف و خرده یا بر نمایندگان محترم پوشیده نیست . و دولت باتوجه به این فشار بنا گذاشته است که سوبسید به طبقه ضعیف بدهد . تا توان پرداخت بیمه را داشته باشند و این خود یک نقطه مثبت و قابل تقدیر و تشکر است . و واقعاً تشکر میکنم از این چیزی که برای کمک به صنایع ضعیف دولت در بودجه گنجانیده است . ولی باید عزیزان ما توجه کنند که راه تأمین زندگی مردم کم درآمد یا محروم در اسلام راه بیمه اجباری نسیت . راه همان راهی است که اسلام ارائه داده است و دنبال کرده است و دولت اسلامی باید زیر نظر علمای آشنا با اقتصاد اسلامی مالیاتهای اسلامی را جمع آوری و طبق سهمیه بندی صحیح همه افراد مستحق را زیر پوشش خود قرار دهد شما ملاحظه فرمودید که امروز اول صبح آیات شریفه فیئی را دراینجا تلاوت می کردند . اگر بخواهیم اختلافات طبقاتی برداشته بشود مسأله فیئی باید در قانون بودجه و میگوئیم که اقتصاد اسلامی قادر است بااحکام اولیه صرفنظر از احکام ثانویه نیاز اقتصاد کشورهای اسلامی را تأمین نماید . همانطور که در طور تاریخ در زمانی که احکام اسلامی اجرا میشد نیازهای جامعه مسلمانان را تأمین کرده است و چون در نظام اقتصادی فعلی نظام گذشته که غیر اسلامی بود بر اقتصادی ما حاکم بوده فعلاً باید به عنوان ثانوی با اعمال ولایت یک عمل جراحی انجام بشود و اصول قانون اساسی مانند 94 قانون اساسی اجرا بشود و اموال نامشروع پس از ثبوت شرعی گرفته می شود ولی پس از او باید دیگر احکام اولیه را اجراء کرد . عمل جراحی در طول عمر یکبار اتفاق می افتد ، هر روز بیمار را جراحی نمیکنند ما باید تکیه اولی مان براساس احکام اولیه باشد که ضامن اجرایش همان ایمان مردم و همان اعتقاد مردم است . و متأسفانه در این بودجه مسئولان نه تنها از راه مالیاتهای اسلامی بودجه را تأمین نکرده اند بلکه بودجه مختصر و ناچیز شواری تبلیغات اسلامی که جزئی از روحانیت است را در همین بودجه گنجانیده اند و حال اینکه می توانستند از راه اوقاف یا وجوهات شرعی این بودجه را تأمین نمایند و این از افتخارات روحانیت است که در طول صد سال از نظر بودجه مردمی بوده و هرگز از هیچ دولی حقوق نگرفته است . چندین سال پیش ، پیش از انقلاب یکی از علمای اهل سنت خارج از کشور به یک عده ای ماگفت قدر این استقلال بودجه خود را بدانید . با این استقلال بودجه است که شما میتوانید با دولت مبارزه کنید . و متأسفانه دولت نه تنها به سوی بودجه اسلامی نرفته است . بلکه تاکنون نتوانسته است با داشتن چنین مالیاتهای اسلامی اصل بیست و نه قانون اساسی را اجرا نماید . و اصل بیست و نه قانون اساسی این است : اصل بیست و نهم برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی ، بیکاری ، پیری ، از کارافتادگی ، بی سرپرستی ، در راه ماندگی ، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت های پزشکی بصورت بیمه و غیره حقی است همگانی . دولت مکلف است طبق قوانین ازم حل درآمدهای عمومی حاصل از مشارکت مردم خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند . دولت باید با گرفتن زکات ، صدقات ، انفاقات ، کفارات و پولهائی که مردم تبرعاً‌ می دهند نیاز افراد بی بضاعت را که در قانون اساسی شمرده شده است تأمین کند . این دیگر در جامعه اسلامی قابل تحمل نیست که ما ببینیم هنوز مردمانی بی نوا و مستمند در این مملکت زندگی می کنند و دولت هم نمی تواند برای آنها کاری بکند . دولت برای تأمین این منظور فقط به همان شیوه صرفیین چنین کردند ما هم چنین می کنیم دست به دامن بیمه های اجباری زده . که فشار آن بر دوش صنعتگران ضعیف و خرده یا بر نمایندگان محترم پوشیده نیست . و دولت باتوجه به این فشار بنا گذاشته است که سوبسید به طبقه ضعیف بدهد . تا توان پرداخت بیمه را داشته باشند و این خود یک نقطه مثبت و قابل تقدیر و تشکر است . و واقعاً تشکر میکنم از این چیزی که برای کمک به صنایع ضعیف دولت در بودجه گنجانیده است . ولی باید عزیزان ما توجه کنند که راه تأمین زندگی مردم کم درآمد یا محروم در اسلام راه بیمه اجباری نسیت . راه همان راهی است که اسلام ارائه داده است و دنبال کرده است و دولت اسلامی باید زیر نظر علمای آشنا با اقتصاد اسلامی مالیاتهای اسلامی را جمع آوری و طبق سهمیه بندی صحیح همه افراد مستحق را زیر پوشش خود قرار دهد شما ملاحظه فرمودید که امروز اول صبح آیات شریفه فیئی را دراینجا تلاوت می کردند . اگر بخواهیم اختلافات طبقاتی برداشته بشود مسأله فیئی باید در قانون بودجه و لایحه بودجه گنجانده بشود . فردا صبح هم لابد قاری ایات سوره انفال را می خواند باید در بودجه اسلامی انفال مورد نظر قرار بگیرد . ممکن است گفته شود تغییر سیستم مالیاتهای موجود به مالیاتهای اسلامی در یکسال و دو سال تمام نمی شود . عرض میکنیم صحیح است . و ممکن است سالها طول بکشد . ولی سؤال این است . در همین مدت دولت و مسئولین برای اسلامی کردن بودجه چند قدم برداشته اند . و چه فکری کرده اند و آیا اساساً بفکرشان آمده است که باید برگردیم به بودجه اسلامی یا نیامده است ؟ اگر خدای ناخواسته بفکرشان نیامده باشد صد سال هم که ما بگذریم کسی که فکری را ندارد تغییرش نمی کند . عمل و حرکت از فکر و اندیشه سرچشمه می گیرد . آیا دربودجه ما اینهائی که مسئول این کار هستند در این فکر هستند که برگردیم و به بودجه اسلامی . یا برای سال 62 باز یک بودجه می آورند ، یک رقمش بهره های بانکی ، ضرورت است چاره ای نداریم آیا به فکرش هستیم ؟ اگر لا اقل فکرش باشیم یک لنجه برای این کار تشکیل داده باشیم . یک جمعیت برای این کار تشکیل داده باشیم . یک سمینار برای این کار انجام داده باشیم . از متخصصان آگاه به اقتصاد اسلامی دعوت کرده باشیم . بحث گفتگو کرده باشیم . این قابل تقدیر است . من تشکر می کنم و حرفم را پس می گیرم . اگر حداقل یک قدم که این فکر آمده ، این فکر پیدا شده که بله ما باید برگردیم به بودجه اسلامی یک سمینار هم تشکیل داده ایم . جمعی از متخصصین و نمایندگان مجلس را هم دعوت کردیم . نمایندگانی هم که با مسأله اقتصاد مملکت ارتباط دارند و یا به کمیسیون شان مربوط می شود اینها را هم دعوت کرده ایم . نشستیم و گفتیم باید این کار را بکنیم . اگر فکرش پیدا شده است قابل تقدری است ولی اگر فکر پیدا نشده است اشکال به این است که چرا این فکر پیدا نشده است . بنده در همین جا با معذرت از اینکه این تذکر برادرانه و مشفقانه را می دهم و با تشکر از زحماتی که در این وضع جنگی واقعاً این بودجه را تهیه کرده اند که واقعاً همین اندازه اش قابل تقدیر است ، اشکال به این بودجه نیست . اشکال ما این است که راه بودجه اسلامی یک راه دیگری است . ولی به این راهی که آمده اند اگر شما به ما می گوئید که به راه اشکال دارید نه ، بنده به این راه اشکال ندارم و با این راه مخالف نیستم . من می گویم راه غیر این راه است . با تشکر از این استمداد میکنیم از مسئولین محترم ، روحانیین آشنا به اقتصاد اسلامی ،‌نمایندگان محترم مجلس ، کمیسیون های مربوطه این فکر را دنبال کنند که بخواست خدا در آینده بودجه ای که بطرف اسلامی شدن و مالیاتهای ثابت اسلامی برود ما برویم . نایب رئیس ( موسوی خوئینی ها )‌ـ متشکر . از موافقین آقایان خزاغی ، سحابی ، تاجگردون کسی در مجلس نیست بنابر این از مخالفین آقای علی حقیقت افشار بفرمائید . حقیقت افشار ـ معتقدم صحبتهایی که در مجلس می شود اکثریت جنبه واجب کفائی دارد اگر از طرف یکی از خواهران و برادران مطرح شد ، مطرح کردن آنها زاید است . بدان جهت اکثریت یاداشتهائی من بوسیله برادران گفته شد من لازم نمی دانم دیگر تکرارش بکنم . فقط دو نکته را در تورم توصیه دارم . یکی راجع به این مالیاتهائی است که تأکید شد . مالیاتهای ما در فلان نقطه است . باید متوجه باشیم امور زندگی به اندازه ای به همدیگر ارتباط دارند که رفیق تر و دقیق تر از ارتباط اعضای بدن انسان هست . در بدن انسان اطباء می توانند بوسیله بی حس کردن یک نقطه دردش به سایر اعضاء نرسد . ولی در اجتماع این محال است . محال هم نباشد خیلی مشکل است در یک نقطه که دولت می خواهد یک نرخی را اضافه بکند این بهانه می شود در دست بهانه جویان و سرایت می کند در تمام اجناس و تسری پیدا میکند مطلب دیگر در زمینه تورم عدم توجه دولت به کشاورزان و محصولات کشاورزی و روستائیان است . همه می دانیم اینها شب و روز ندارند همه اوقات کار میکنند . خودشان ، بچه صغیر و کبیر تمام وقت . ولی متأسفانه نتیجه زحماتشان کفایت زندگی شان را نمی کند . اینها مجبور می شوند ،‌من به چشم خودم دیدم و شاهد هم دارم و یا اگر می خواهید شما بروید ببینید این شغل هیأت رئیسه گذائی ، کاذب که در شهرستانها و شهر تهران هست ، این دست فروشها ،‌این مغازه ها که ترد همدیگر صف کشیده اند همه آنها اصل شان روستائی بوده است چون توجه بر ایشان نمی شود دست از کارشان بر می دارند و به شهر ها روی می آورند . یک مثال زنده ،‌نزدیک به دو سال است که مشکل آذربایجان غربی در زمینه کشاورزی به اولیای امور عرضه می شود و کوچکترین توجهی برای ان نشده است به چشم خود می بینم که روستائیان زمین خودشان را رها می کنند ،‌از دست زمین داشتن فرار می کنند . برعکس مطالبی که در اصلاحات ارضی گفته شد که مردم از نداشتن زمین به شهرها فرار میکنند و روی می آورند . من شاهد زنده دارم ، هزاران نفر از داشتن زمین فرار کرده اند برای اینکه مخارج می گذارد محصولی که بدست می آورد به هیچ جا نمی رود . سیب درختی و کشمش تیزابی شهرستان ارومیه یا آذربایجان غربی دولت بر‌آورد کرده است که 65 ریال تمام می شود . اگر این قیمت مال چند سال پیش نباشد به خدمتتان دروغ گزارش داده اند . جناب آقای دکتر بانگی کشمش تیزابی به تولید کننده بیچاره از 10 تمام می شود . شما خیلی پائین تر از آن برایش قیمت می گذارید به این خاطر روستائی کار را رها می کند .دیگر از آبادانی ملک دست کشیده اند . باغ شان را دیگر آباد نمی کنند . دیگر به باغشان رسیدگی نمی کنند . به شغل کذائی رو می کنند . و دست فروشی می کنند . من به مرحوم برادرم آقای شهید رجائی سال گذشته گفتم شما سیب درختی این مردم بیچاره را به 6 تومان بخرید . سردخانه های تهران و جاهای دیگر خالی است . اینها را در آنجا نگهدارید . و به این ملت 8 تومان بدهید . هم ملت ارزان بخورد و هم برای کشاورز پول بشود . بعد خودشان اقرار کردند که سیب 20 تومان بوسیله آن دست فروشها فروخته می شد . من شاهد بودم که یک گاری سیب آنجا گذاشته بودند دو روز روی آن کار می کرد . خوب ، حق دارد این را گران بفروشد . کل این چقدر قیمت دارد که از فروش این سود به دست بیاورد و خود و عائله خودش را اداره بکند . این شغل های کاذب که اکثر این افراد از روستائیان آمده اند و بعضی از آنها در دست تاجرها آلت دست می شوند چون آنها خودشان نمی توانند خیلی گران بفروشند بوسیله اینها بفروش می رسانند ، عامل تورم است . این نوع مطالب باید رسیدگی بشود . وقت نمازتان را نمی گیرم . خداوند ان شاء الله راه حلی پیدا خواهد کرد . نایب رئیس ـ مجلس موافقت کرده است که جلسه ادامه داشته باشد . آقای تاجگردون بعنوان موافق بفرمائید. تاجگردون ـ آنچه که مسلم است برادران نکات قوت بودجه را به محضر حضار عرض کردند . اما من باتوجه به شرایط حاکم بر مملکت و با بتوجه به گذشته کشور که بر بیت المال چه میگذشته و اکنون با چه سیاستی با مناطق محروم برخورد کرده است مصلحت دیدم که بعنوان موافق با این بودجه صحبت بکنم . روشن است برنامه ارائه شده بوسیله دولت آنچنان ایده آل و مطلوب نیست . اما مطمئن هستیم که در همین شرایط که سعی می شود بنا به ضرورت و اضطرار بودجه ای مترادف با اوضاع کشور ارائه بشود تصور می کنم لایحه بودجه در حد خودش سازگار با شرایط فعلی کشور است . من استان کهکیلویه و بویر احمد که استانی است محروم و یکی از محروم ترین استانهای کشور است هنگامی که گذشته اش را بررسی می کنم مطمئن می شوم که دولت با این سیاست که باید مناطق محروم از اولویت خاصب برخوردار باشد برنامه کار و برنامه یک ساله خودش را تنظیم و تدوین کرده است در عضر نظام شاهنشاهی تا قبل از انقلاب بودجه ای که برای استان کهکلویه و بویر احمد در نظر گرفته بودند جمع استفاده از بیت المال حدود کمتر از 70 میلیون تومان بوده است . و حال آنکه درعصر انقلاب می بینیم که مجموعه بودجه ارائه شده در عرض دو سه سال انقلاب خوشبختانه به مناطق محروم توجه شده و مخصوصاً‌امسال هم گر چه بعضی از برادران نماینده این را خارج از عدل تصور کرده اند که من عین عدل آنرا به دلائلی که عرض می کنم می دانم به مردم محروم آن منطقه توجه خاصی شده است . مخصوصاً برادر شهیدمان که خدا ان شاء الله رونش را شاد بگرداند شهید رجائی که واقعاً دلبستگی خاصی نسبت به مناطق محروم داشت سیاست بودجه کشور را ایشان بر این مبنا گذاشتند که اولویت را به مناطق محروم بدهد . و خوشبختانه مردم کهکیلویه و بویراحمد یکی از استانهای محرومی هستند که در این بودجه و برنامه ارائه شده بخاطر محرومیتی که داشته است توجه خاصی به آنها شده است . ولی با تمام آنچه را که از ابعاد مختلف بررسی می کنیم . مورد بررسی قرار می دهیم . می بینیم که از جهانی آنچه را که داده اند همین است . یعنی اگر 500 میلیون تومان اعتبار براین این استان محروم در نظر گرفته صرفاً بودجه های عمرانی یکساله این استان این قدر است . از طرحهای ملی و زیربنائی خبری نیست . محرومیت این استان آنقدر هست که ما یک کیلومتر جاده اسفالته نداریم . این استان که مجاور به چند استان هست پائین چند استان قرار گرفته است در نظام طاغوت کلیه جاده هائی که به این استان ختم می شده همه آسفالته اما به مرز این استان عشایری و محروم که می رسیده است طرحهای خودشان را متوقف می کردند . بطوریکه از اصفهان تا سمیرم آمده است و از بوشهر تا دوراهی چنار شایجان از اهواز تا بهبهان و در قسمت فارس هم به مرز استان کهکیلویه و بویر احمد که می رسد آن جاده های اسفالته که باید ادامه پیدا بکند و حداقل به شاهراهای اصلی وصل بشود در همان جا متوقف است مردم روستای کهکیلویه و بویراحمد در بسیاری از جاها هنوز راههای روستائی ندارند . هنوز با الاغ و در بسیاری از جاها هنوز ارتباط بین خود روستاها هم برقرار نشده است و باید پیاده روی بکنند . آب آشامیدنی ،‌گرچه منابع سرشار خدادادی و رودخانه های زیادی در این استان جاری هست . اما متأسفانه بهره برداری در نظام طاغوت نشده است . در همه جا ما می بینیم روی رودخانه های عمده سد سازی شده است اما در این استان در زمان طاغوت حتی در این عصر انقلاب کار اساسی و زیربنائی انجام نداده اند و روی آبهای آنها مطالعه نکرده اند . آب این استان را به بوشهر قرار است که ببرند و حال انکه زن روستائی عشایری کهکیلویه و بویراحمد برای پیدا کردن آب خودش در کوهستانها و رفتن به چشمه ای که در نزدیکترین جا هست به آنجا ، باید چندین ساعت دنبال آب بگردد . یکی از نمایندگان ـ آقای رئیس این مربوط به بودجه نیست …. تاجگردون ـ جناب آقای رئیس اگر تشخیص دادید که مطالب خارج از بودجه است من صحبتی نمی کنم. (نایب رئیس ـ بفرمائید .) اما درآمد های این استان برای بودجه کل کشور ، ما فعلاً مید انیم که تنظیم بودجه براساس تک محصولی نفت است . گچساران که یکی از شهرستانهای این استان است متجاوز از نیمی از تولیدات نفتی را عملاً در آنجا ایجاد می کند . یعنی در حدود روزانه بیش از 600 هزار بشکه نفت تولید می شود . که اگر بخواهیم حسابی در این مورد بکنیم می بینیم فقط سه روز از درآمد های این شهرستان برای بودجه کل یکساله این استان در نظر گرفته شده است و این خارج از عدالت نیست. مردمی که در آنجا زحمت می کشند و شاید هم جای تأسف باشد . در عین حالی که در کنار شعله ای گاز می سوزند دولت هنوز برنامه ریزی برای کشیدن گاز و دادن گاز به مردم محروم کنار شعله ها در بودجه امسال چیزی پیش بینی نکرده است . حساب بفرمائید مردم محروم عشایری که زیر پایشان نفت است هنوز ازمقدماتی ترین وسایل رفاهی زندگی محروم هستند . آب ندرند ، برق هم اگر خوب توجه بفرمائید شاید مراکز بخش آنها هم دارای برق نشده اند چه رسد به روستاها . اداره ای هم به آن شکل در نظر گرفته نشده است . من فقط یک موضوع را در رابطه با اداره کل صنایع و معادن که معمولا پیشنهاد شده است ولی در بودجه سال 61 برایش اعتباری تهیه نشده است اشاره می کنم . قیر ساختن باطری ها و قوه هائی که برای باطری ازآن استفاده میکنند . بصورت بسیار زیادی بدون اینکه زحمتی برای استخراج آن داشته باشد در قسمت سطحی وجود دارد . و یا قسمت عمده قیری را که ما از خارج برای کارخانه ذوب آهن می آوریم به علت کنجکاوی و تلاشی که دفتر فنی استانداری به کمک برادران جهاد سازندگی بصورت سطحی مطالعه کرده اند می بینیم بسیار زیادی از اینقیرهائی که مورد نیاز ذوب آهن است یا از خارج وارد میکنند عملاً اگر با هزینه بسیار کمی می توانند در ان جا از آن بهره برداری کنند نیاز به داشتن یک سیستم اداری و مشغول کار شدن و کنجکاوی در پیرامون معادن لازم است و متأسفانه در این بودجه ما ان را نمی بینیم ولی ما خوشحالیم با توجه به شرایط جنگی همانطوری که عرض کردم . دولت سیاست خودش را بر مبنای خدمت رسانی به مناطق محروم مثل سیستان و بلوچستان و کهکیلویه و بریراحمد و یا جاهای دیگر محروم کشور گذاشته به همین خاطر و روی همین انگیزه ای است که من تصور کردم به عنوان یک فرد به نمایندگی از طرف مردم محروم استانی تشکر کنم از دولت و اعلام موافقت کنم با این برنامه وبودجه ای که دولت تقدیم مجلس نمکوده بیش از این مزاحم وقت برادران نمی شوم . ‌منشی ـ آقای نقوی بفرمائید . نقوی ـ عرض کنم که تقریباً مخالفین و موافقین اکثر مطالبی که باید گفته بشود ، گفتند النهایه دو ، سه مورد پیش امد که بعضی از آقایان موافقین سعی کردند در موافقت با بودجه اینطور وانمود کنند که مخالفین خواستار کم شدن بودجه جاری بودند ارقامی که در اینجا دادند توجه کردید 83 درصد کارمندان یعنی حقوق بگیرهی دولت رقمی کمتر از 4 هزار تومان می گیرند اما در اصلاحیه بودجه که اینجا می بینیم 60 میلیارد تومان مالیات از طبقه حقوق بگیر یعنی کارمندان یا کارگر گرفته میشود در صورتی که رقم مالیات بر درآمد یعنی کارمندان یا کارگر گرفته می شود در صورتی که رقم مالیات بر درآمد یعنی از کسبه و اصناف در سطح کشور حدود 9 میلیون تومان است . به عبارت دیگر ( مصطفی تبریزی ـ 400 میلیارد ریال ) آن مال مشاغل است قربان ، به عبارت دیگر آقایان طبقه کارمند و کارگر حقوق بگیر بیش از 7برابر طبقه کاسب و بازاری باید در اینجا مالیات بدهد دلیلش هم خیلی روشن است همانطوری که یکی از خود آقایان موافقین گفت این تنها طبقه ای است که در اختیار است کمیسیون می توانست خیلی ساده با یک تبصره اضافه بکند که ده درصد یا بیست درصد حقوق این طبقه بابت مالیات اخذ بشود و رقم خیلی بالا می رفت. اما سؤالی است که آیا واقعاً در کمیسیون که به این موضوع رسیدگی می کردند متوسط خانواده در همین کارمندان پنج نفر گرفته شده آیا واقعاً یک خانواده پنج نفری و یا ماهی 4000 تومان یا 3500 تومان حقوق باید مالیات بدهد ؟ یا در حکومت اسلامی باید یک چیزی بگیرد ؟ البته بقیه مطالب چون گفته شده است به آنها من کاری ندارم . گفتند دولت چه بکند ؟ با مجموعه کارهائی که بودجه کرده است در این قسمت و قسمتهای بعدی که گفته میشود رقمی حدود ده میلیارد تومان به درآمد اضافه کرده اند . آیا در کمیسیون بودجه به ماده 2 قانون مالیاتهای مستقیم نرسیدند یا مثل گذشته نخواستند که برسند . ماده 2 قانون مالیاتهای مستقیم می گوید : «‌اعلیحضرت همایونی آنوقت ، استان قدس رضوی ، مدرسه سپهسالار ، آستان معصومه ، موقوفات سلطان علی شاه گنابادی ، موقوفات شاه نعمت الله ولی ، بنیاد پهلوی ، و علوی امروز و تمام مؤسسات و شرکتهای وابسته به اینها از پرداخت هر نوع مالیات معاف هستند »‌واقعاً در گذشته مسأله ای نبود چون همه اینها تولیتش با یکنفر بود و پول هم به یک حساب می رفت اما چطور است که شما یک مغازه ای اگر در تهران یا مشهد یا قم واگذار می شود معمولا ممیزین مالیاتی برای ارزیابی می روند و مالیات سرقفلی که می دانید یک حالت تصاعدی هم دارد می گیرند اما تقریبا چهار پنجم تمام زمین ها و ساختمانهای مشهد مال آستان قدس است تا شعاع 50 کیلومتر این زمینهای موات بنام آستان قدس ثبت شده دلیل ثبتش هم این است که باز آقایان می دانند در آن زمان چون تولیت با سلطان وقت بوده به چه طریق بوده ، همه این زمینها از زمان ولیان و قبل از ان متری 1000 تومان ، 2000 تومان 3000 تومان سرقفلی واگذار می شود . دیناری از این بابت دولت مالیات نمی گیرد . الان بازار رضا با اکثر مغازه هائی که در مشهد ساخته شده است این ها اکثراً الان سرقفلی در حدود 500 و در بازار از 800 هزار تومان به بالا بوده است اما دولت مالیات نمی گیرد دلیلش هم به همان ماده 2 است . چرا ؟ مگر دولت مالیات از درآمد نمی گیرد ؟ اگر مالیات از شخص است مسأله ای دیگری است ولی اگر مالیات بر درآمد است چطور شد که دو کارخانه قند در استان خراسان کنار هم قرار گرفته است یکی متعلق به ده نفر است باید مالیات بدهد اما آن که مال آستان است نباید مالیات بدهد فلان شرکت ساختنمانی وابسته به بنیاد پهلوی سابق یا بنیاد علوی جدید است این نباید مالیات بدهد . در مقاطعه کاری در بردن امتیازات این ها حق تقدم دارند چون معمولا اگر بنا باشد یک شرکتی که وابسته به بنیاد است ، یا فلان مؤسسه آستان است (‌فرق نمی کند آستان قدس است ) به وزارتخانه مراجعه کند حق تقدم پیدا می کند رسیدگی به آنها معمولا هیچوقت صحیح انجام نمی گیرد اما از پرداخت مالیات معاف هستند ولی وقتی که در این جا صحبت می شود اکثر مخصوصا اعضاء کمیسیون و رئیس کمیسیون می گویند که چه بکنیم ؟ این یکی از راه ها است آستان قدس بیش از 5 هزار روستای دربستی دارد چقدر دولت از او مالیات گرفته است ؟ حضرت رضا که ملی نداشته است ، یکی از واقفین استان قدس عبدالله شرخر بوده در تهران تمام اموال این شخص را . کسانی که در تهران بودند می دانند . تمام اموال این خانه های بدبخت ها و بیچاره ها بود که باربح تصاعدی گرفته می شد . آخر هم در دادگستری شکمش را پاره کردند ،‌اینقدر مال ایشان مشروع بود ؟ که تمام بستگانش از او تبری جستند ، اما آستان قدس تصرف کرد چون وقف کرده بود مشروع هم هست . هیچیک از دادگاههای مبارزه با منکرات یک حکمی برای استرداد این ها صادر نکرده است . اگر می گویند نمی دانم من در ثبت بودم و من خبر دارم پیش از پانصد خانه بدبخت مادر مرده در جنوب شهر با هزار تومان و دو هزار تومان تصرف کرده است . همه را هم با ربح تصاعدی این آدم ، همه در اختیار این ها است ،‌یک فقره تا حالا دادگاه حکم صادر نکرده آستان قدس هم نداده یکی دیگر از این ها یعنی متولیان اخیر حاج آقا حسین ملک بوده ، ایشان پانصد پارچه آبادی را وقف کرده است برای آستان قدس ، چه فرقی بین حاج آقا حسین ملک و علم بود در خراسان ؟ چطور شد که آن جا باید مصادره بشود و گرفته بشود و درست هم هست اما این جا پاک شد . معمولا همیشه هر متجاوزی در این مملکت هر کاری در ایران خواست بکند (‌در آستان بخصوص ) می کرد چون حاکم وقت هم سلطان بود برای مصونیت از تعرض و تحت تعقیب قرار گرفتن قسمتی را وقف بر آستان قدس می کرد تولیت هم که با سلطان وقت بقیه اموالش هم مصون بود . هزینه هائی که الان (‌آقایانی که به مشهد رفته اند می دانند ) دور فلکه را تا حالا چند بار بعد از …. اینکه خراب کرده اند حوض درست کردند ، کندند دو مرتبه میکنند باز می سازند این پول ها برای چیست ؟ چرا نباید بدهد ؟ شما در مشهد که یکی از شهرهائی است که الان تقریباً شاید بعد از تهران ، دومین یا سومین شهر کشور باشد ، شما ببینید روی زمین چه مسأله ای است . زمین موقوفه در مشهد متری سه هزار تومان گیر نمی اید . چرا ؟ آیا دستگاه ثبت اسناد برای آستان قدس کار میکند . سازمان مسکن برای آستان قدس کار میکند . دارائی برای آستان قدس کار میکند . شهرداری برای آستان قدس کار می کند تمام خدمات مال این جا است اما مالیات هیچ اگر آقایان در کمیسیون بودجه به این مسأله اگر واقعاً از شرعی نمی شود مالیات بردرآمد گرفت آن مسأله ای جدا است ولی اگر واقعاً به این مسأله رسیدگی کرده بودند شاید تمام این ارقامی که … دوازده قلمی که آقایان در بودجه گذاشته بودند و یک تورم نه تنها 50 درصد از صددرصد هم بیشتر ایجاد خواهند کرد به همین کیفیت رفع می شد اما نکردند یا نخواستند یا ترسیدند حالا خودشان می دانند (‌مصطفی تبریزی ـ تشریف می آوردید پیشنهاد می دادید ) من فکر کردم آقایان که همه جارا خواندند به این هم رسیده بودند . عرض کنم که یکی دیگر از موارد مسأله اموال بنیاد است که اشاره کردم در خیلی از شهرها شاید ندانند من یک نمونه را کاملا در جریان هستم مثال می زنم تا روشن بشود علم قبل از انقلاب مرده بنابراین اموالش غارت نشده یعنی نمی دانسته که می خواهد انقلاب پیش بیاید که اموالش را به حارج از کشور ببرد ، کل ثروتش در منطقه باقی ماند . بعد از پیروزی انقلاب اموال مصادره شد چطور این اموال ضرر می دهد ؟ این یکی از میلیاردر های خاور میانه بود چطور شد این اموال ، یکسال قبل از انقلاب مرده ، اطلاعی هم از مرگش نداشته چون یکسال قبلش هم مریض بوده بنابراین چیزی بیرون نبرده همه هم در منطقه بوده یا در داخل کشور بنیاد مستضعفین مدعی است که ضرر می دهد . دولت هم می گوید ما کمک می کنیم این را به چه صورت تفسیر کرده ند ؟ که ضرر می دهد کجا رفته اینها ؟ به بنیاد که مراجعه میکنیم می گویند اموال به آستان قدس منتقل شده است آستان قدس خوب بنیاد فرمان امام بر این بوده که این طاغوتیان اموالشان بین مستضعفان منطقه تقسیم بشود دیناری از اموال این بین مستضعفین منطقه تقسیم نشده یک مستضعفی در منطقه چشمش به یکی از اموالش نیفتاده است با هواپیما کشیدند آوردند در بیرجند ، حالا قائنی ها که اصلاً حقی نداشتند آنجا بوده و چند روز مرتب اینها را بار کردند و آوردند . کجا بودند خدا می داند . و حال این که کسانی که می دانند و رفت و آمد داشتند می دانند که اگر اموال عتیقه و جواهرات و آن چیزهائی که در زندگی اینها بوده خواستند به قیمت امروز بیاورند در آن منطقه فقیر پیدا نمیشد حالا من به حوزه انتخابیه ام که رفته بودم به دو ، سه تا از این قریه هایش که معروف بود رفتم ودیدم که واقعاً این ها در شرف خراب شدن است آقایان نماینده همدر ان جا گذاشته اند این یکی از اموال طاغوتیان است که بنیاد مستضعفین گرفته و مدعی است که ضرر می دهد اگر واقعاً بنا باشد اموال کسانی چون علم مصادره بشود و بعد دولت یک چیزی هم به او بدهد پس آنها خیلی بیچاره بودند چوب بدنامی را میخوردند که اگر همه اموال مصادره شده به اینصورت بوده واقعاً باید مجلس یک فکری بکند و الا … و یا مثال هژبر یزدانی همین هژبر یزدانی بیش از 1000 چاه عمیق در این مملکت داشت چطور اموالش ضرر میدهد . به هر کدام از بنیادها شما مراجعه کنید می گویند اینقدر ضرر کرده است آقای خیامی جزو کسانی بود که می گفتند خانه ای که ساخته است چندین میلیون تومان خرج فلانش کرده است اموال این مصادر شده است چطور این حالا ضرر می دهد ؟ ایران ناسیونال ازچی ضرر میکند ؟ یک کارخانه ای است مونتاژ . جنس از خارج وارد میکند . حقوق به کارگر میدهد جنسی که تمام شده به بازار عرضه میکند جلوبه جلو هم فروش میکند چطوری این ضرر می دهد ؟ سخنگوی دولت میگوید در سال 1356 شش میلیارد ریال این سود داشته اما الان 56 میلیارد ریال بدهی دارد آخر چطور حساب کرده اند که ضرر می دهد مگر می شود جنسی از خارج مثلاً موتور بنزی یا پیکانی را از خارج آورده اند شاسی اش را اینجا درست کرده اند و بقیه اسبابها را رویهم سوار کرده اند و جمع زده اند شده است 69 هزار تومان یا 60 هزار تومان . به فروشنده هم فروخته اند 70 هزار تومان و جلو جلو یکسال جلوتر هم پولش را گرفته اند . چه طور حساب میکنند که حالا میگویند 6 میلیون تومان یا 20 میلیون تومان ضرر می دهد ؟ آخر میشود قبول کرد یعنی واقعاً این آمار دولت به این است که مردم سر در نمی آورند می گویند ما از کارخانجات ملی شده 20 میلیارد تومان ضرر کرده ایم . خوب اگر ضرر دارد واگذارش کنید به همان …. الان به او واگذار کنید به سر بر می گردد می آید بشرط اینکه به او تأمین بدهید می اید اداره می کند آن پیکان را با 38 هزار تومان یا 34 هزار تومان می فروخت و میلیاردر شده بود شما 70 هزار تومان می فروشید و می گوئید 20 میلیارد تومان هم ضرر میکنیم . این واقعاً قابل قبول نیست این مسائلی است که دولت بنظر من درکارخانه هائی که الان ملی شده یک بررسی باید بکند اگر واقعاً مسأله عمده در سر مسئولینی است که گذاشته اند ما قبل از این که متخصصین مکتبی تربیت کنیم کارخانه ها را مکتبی کردیم و این جور در نمی آید . شما باید واقعاً در ادارات در این مؤسسات کسانی را که میگذارید همانقدر که اینها به اسلام پای بند هستند به کارشان وارد باشند . و الان نیجه این می شود . بعد اتوبوس می سازند ، می گویند ما اتوبوس را 800 هزار تومان بیرون می فروشیم آن می فروشد یک میلیون و چهار صدهزار تومان بنابراین من یکصد و پنجاه هزار تومان مالیات می گیرم من آنروز به آقای مهندس سحابی گفتم ، گفتم اگر اتوبوس بیشتر از 800 هزار تومان تمام می شود دولت بیشتر بفروشد . چرا دولت ضرر بکند هیچ کس از این افراد این مملکت راضی نیست که جنسی که در کارخانه 100 تومان تمام میشود جز مایحتاج عمومی دولت 90 تومان به او می دهد پس معلوم میشود این وسایل موتوری هیچکدام به قیمت بیشتر از این تمام نمی شود . اکا چه سری در کار است به دولت می گویم 20 میلیارد تومان ضرر میدهم یک معمائی است که ان شاء الله موافقین مستند بدهند عرض کردم من در کارخانه ایران ناسیونال به علت اینکه عدة‌ زیادی از کارمندانش خراسانی هستند ( تا حدودی ) از جنسی که از خارج آمده تا اینجائی که از کارخانه بیرون می آید جمع زده ایم کمتر از فروشش می شود اما ضرر می دهد آخر چطوری می شود که ضرر بدهد . شما حقوق کارمند و کارگرش را که اضافه نکرده اید ( یکی از نمایندگان ـ اضافه شد )‌یک دور اضافه شد در دوره … بعد از پیروزی انقلاب که رقم را بردید بالا . و اگر زیاد کردید جنس را گرانتر بکنید ، ضرر چرا ؟ خوب اگر ضرر میکنید درش را ببندید . بنابراین یکی دیگر از منابع درآمد یادم می آید که وقتی شیلات شمال را می خواستند ملی بکنند از روسها بگیرند میگفتند که شیلات بعد از نفت تقریبا یا مثل گمرک است یا بالاتر از آن است . بزرگترین منبع درآمد مملکت است و خوب واقعاً مردم خوشحال هم بودندشیلات ملی شد و شیلات جنوب هم اضافه شد بعد در اینمدت هم … خوب یک مدتی ماهی جنوب پیدا می شد و ماهی شمال برای شمالی ها بود و اعیان ها …. که خوب بقیه نمیدیدند تا رسید به امسال (‌امسال و سال گذشته ) عرض کنم که الان دیگر ماهی حکم کیمیا را پیدا کرده است رقم اعتبار شرکت شیلات در سال تقریبا ده برابر شده است اما ماهی اصلاً نیست . دریای جنوب ماهی هایش گم شده است (‌یکی از نمایندگان ـ صدام برده )‌همه را صدام خورد ؟ صدام را باید گفت تقریباً غرب دریا را خورد ماهی شمال چه شد ؟ یا واقعاً هست ، و مردم نمی بینند یعنی برای طبقه ای است . این را واقعاً دولت باید روشن کند و بگوید اصلاً ما نمی توانیم صید کنیم . پس این اعتبار برای چی است . اگر واقعاً شما همین اعتبار 3 میلیارد و خرده ای ریال را که اینجا گذاشته اید این را بدهید به خود همان صیادهای محلی بیشتر از این صید میکنند . یعنی واقعاً معقول است که دولت از بیت المال به این گرفتاری برای مردم ،‌از نوشابه مردم ،‌از سیگار مردم اضافه بگیردبدهد به عنوان شرکت سهامی شیلات هیأت مدیره هم دارد که آقایان من این را در قسمت بعد بگویم فرق بین شرکت و دولت چیست . این یکی دیگر از منابع درآمد است الحمدلله هیچکدام از آقایان هیچ چیزی نگفتند این چه می شود ؟ ما 344 میلیون تومان یا 350 میلیون تومان به شیلات می دهیم چه عایدمان کرده است ؟ آقای وزیر کشاورزی در مصاحبه اش چند روز پیش می گوید که ما برنامه ای داریم که در پنج سال آینده 230 میلیون تن ماهی صیدکنیم اما هیچ نمی گویند که در امسال چقدر و درسال آینده چقدر ؟ راجع به پنج سال آینده گفته اند اما در پنج سال آینده هم که یقیناً ایشان وزیر نیست من و شما هم حتما اینجا نیستیم و ایشان راحت است . کی جواب بدهد ؟ کی سؤال خواهد کرد هیچی عرض کنم که رقم بعدی ( یکی از نمایندگان ـ شما نیستید ) ان شاء الله شما هم نیستید آقا …. بعد خوب درآمد ها تقریبا مشخص است . که دولتاگر توجه به ،‌همین دو سه مورد بکند این مابه التفاوتی که کمیسیون اضافه کرده است جبران می شود . مضافا به این که آقایان توجه بکنید . عرض کردم که وقتی مالیات بر حقوق کارمندان هفت برابر ، مالیات بر درآمد کسبه است تا آخرش شما پی ببرید . مضافا اینکه آن 60 میلیارد تومان مالیات بر حقوق حتما وصول می شود اما این 9 میلیارد تومان وصول هم نمی شود . بنابراین چه اثری دارد که شما رقم را ببرید بالا ،‌آقایان من نمی دانم هیچوقت ، وقت کرده اند که به حوزه های مالیاتی تشریف ببرند یا نه ؟ شما اگر به حوزه های مالیاتی سرزده باشید و لیست مالیاتهای وصولی سال گذشته را نگاه کنید یک گردن کلفت توی آن نمی بینید . تماش خرده پا است تشریف ببرید و ببینید بهانه شان هم این است که می گویند آن هائی که گردن کلفت و سرمایه دار بودند اموالشان مصادره شده و در اختیار بنیاد است در حاشیه خیابان که چیزی ندارد . بنابراین رفتند تماما به شراغ کسانی که نه واقعاً قدرت دفاع از خودشان را داشته اند و نه توانسته اند کاری بکنند ، ارقام را نگاه کنید بروید بوی یکی از حوزه های مالیاتی کاملا برایتان روشن می شود که واقعیت چیست ( مصطفی تبریزی ـ مشاغل اینطوری نیست که شما می گوئید )‌آقا مشاغل مالیات بر درآمد را عرض میکنم شما اجازه بدهید آقا . شما بعد که تشریف آوردید صحبت می کنید . مالیات بر درآمد را عرض می کنم مالیات بر مشاغل که اصلاً وجود نخواهد داشت مالیات بر مشاغل وکلای دادگستری یک طبقه اش است اصلاً وکیل دادگستری نمانده است که مالیات بشما بدهد خیالتان راحت باشد پزشکان همینطورند که الان وضعشان همینطوری است مهندسین هم بیکارند می گویند بیش از صد هزار مهندس بیکار داریم خیالتان راحت باشد ( مهاجرانی ـ این آمارها از کجا است آقای نقوی ؟ ) ( همهمه نمایندگان ) عرض کنم که … ( مهاجرانی ـ این آمارها از کجاست ؟ ما امیدواریم که دولت این وضع خدمات درمانی ، برنامه ای که دارد اساساً ان مسأله بر درآمد آن طبقه هم حل بشود ( همهمه نمایندگان ) نایب رئیس ( موسوی خوئینی ها ) ـ آقای نقوی مجلس نظرش این است که ارقامی که شما می فرمائید مستند باشد . مهاجرانی ـ‌ مستند این آمار را بدهید که صد هزار مهندس بیکار است . مستندش را بگوئید (‌ نقوی ـ‌می گویم )‌کجا است ؟ بگوئید (‌همهمه نمایندگان ) ( مجید انصاری ـ آقا مهندسین را لازم داریم و استخدام می کنیم ) نقوی ـ‌(‌عرض کنم که …. ( همهمه نمایندگان ) نایب رئیس ( موسوی خوئینی ها ) ـ آقایان توجه بفرمائید چند دقیقه ای بیشتر نمانده است (‌همهمه نمایندگان )‌آقای نقوی صحبتتان را ادامه بدهید . نقوی ـ حضورتان عرض کنم بنابراین مالیات بر مشاغل شما برمبنائی که سال گذشته گرفتید می توانید بگیرد و اضافه نخواهید توانست و بعداً هم من روی مشاغل بحثی نداشتم اساسا صحبت من بر سر درآمد است مالیات بر درآمد کسبه بازاریها ، اصناف ، این هائی که مغازه دارند اینها که منبع درامدی برای مملکت هستند این رقم 9 میلیارد تومان است که رقم یک هفتم مالیات حقوق بگیرها است ( همهمه نمایندگان )‌(‌عده از نمایندگان ـ اشتباه می کنید شش میلیارد تومان است ) بنابراین مسأله افزایش مالیات ها در این جز افزایش تورم و بالا رفتن قیمتها چیزی عاید دولت نمی کند و اما در مورد هزینه ها چند موردی بود که آقایان اشاره نکردند سال گذشته یکی از آقایان از جمله رقمی بوده مال شرکت واحد یکی از آقایان در همین مجلس ابراز داشتند که شرکت واحد به ازاء هر مسافری که در شمال شهر جابجا می کند ( فکر می کنم که آقای انصاری در بودجه سال قبل فرمودند ) بین 4 تا 6 تومان ضرر می دهد من یکی از کسانی هستم که از سال 34 تا به امروز هفته ای بک روز حتما با اتوبوس آمده ام یعنی بدون اشتباه تمام خطهای شمال را هم که مخصوصا ایشان قید کردند خط شمال خط 1 ، خط 2، خط 3 خط 5 و خط 8 را من سوار شده ام درست هم روی ان آمار گرفته ام هیچکدام از این خطوط … چطور می شود یک سواری ، از توپخانه ، 5 نفر مسافر سوار می کند می برد شمیران 15 تومان می گیرد و ضرر نمیکند یک اتوبوس با سوخت گازوئیل صد نفر را رویهم رفته تا شمیران جابجا می کند صد تومان می گیرد ضرر میکند با راننده هایشان تماس بگیرید . مردم نباید زیان ندانم کاری های آقایان را بدهند هر کدام از خطوط شمال شهر یا شرق یا غرب شهر که آقایان موافقین مدعی هستند که ضرر می کند از جابجائی مسافرین من در حضورتان تعهد می کنم که آن خط را بخش خصوصی بردارد و به مراتب به طریقی بهتر اداره کند . به شرطی که از امتیازات شرکت واحد برخوردار باشد . تشریف برده اید توپخانه و دیده اید . از همان جا به ترمینال جنوب دولت با اتوبوس دو تومان می گیرد مینی بوسها آن جا ایستاده اند و دو تومان می گیرند ، جریمه هم می شوند . پلیس هم پشت سرشان قایم است بنابراین به این بهانه هائی که می گویند شرکت واحد از جابجائی مسافر 300 میلیون تومان ضرر می دهد و باید کمک بشود این ها همه اش شعار است و دروغ هیچکدام از این ها ضرر نمی دهند حالا من این را گفتم چون من خودم مسافر خط هستم و در جریانش هستم عرض کنم یکی دیگر از مواردی که در اینجا واقعاً اشاره ای به آن نشد مسأله بودجه وزارت کشاورزی است و هزینه هائی که می شود ، آقایان چون آمار خواستند در این قسمت خود وزارت کشاورزی و شورای کشاورزی دفترچه هائی فکر می کنم خدمت همه آقایان فرستاده اند در ان جا عین جمله اش را من می گویم می گوید « در حال حاضر در کشور 5/3 میلیون هکتار زمین به صورت آبی کشت می شود و 4 میلیون بصورت دیم » و بعد اضافه می کند که با مختصر هزینه و تسطیع و کانال سازی می توان با همین آب موجود مقدر سطح زیر کشت را تا 6 میلیون هکتار بالا برد درست توجه بفرمائید آقا من این جمله را باید از روی خودش بخوانم . می گوید «‌در جمع در کل کشور حدود 33 میلیون هکتار زمین قابل کشت است که 20 میلیون هکتار از این زمین را به صورت آبی می توان کشت کرد بقیه را بصورت دیمی از این بیست میلیون 5/3 میلیون هکتار الان کشت می شود و 4 میلیون بصورت دیم »‌ دولت می تواند بدون حفر چاه بدون سد بندی ، بدون هیچکاری ، فقط با تسطیع خاک و درست کردن جوی از همین آب موجود 5/2 میلیون هکتار بر زمینها بیفزاید ، اینهمه خرج و اینهمه طوماری که تا به حال …. و اینهمه عرض کنم فعالیتی که تا حالا در خارج و در داخل شده است برای اجرای بند ( ج )‌ مجموع زمینها را اگر از این کشاورزان فعلی می گرفتند و به کشاورزهای جدیدی که آقایان می خواستند می دادند میشد 3 میلیون ، 5/2 میلیون هکتار به همین صورت ساده اما عمل نشده یک هکتار هم عمل نشده به لیست آخر این شما نگاه کنید …. به آقایان داده اند 34 فقره است مثلاً در حوزه …. ( مجید انصاری ـ بخاطر کار شکنی های بنی صدر بود آقا ایشان هم رفتند ان شاء الله که حل می شود ) (‌زرهانی ـ‌آن آمار شما قابل قبول نیست ) اینهم مال وزارت کشاورزی است که مدعی هستید ، شورای انقلابیون است در اینجا می گوید در حوزه ای که …. مهاجرانی ـ آقای نقوی کشاورزی مال شما نیست . نقوی ـ ایشان که می گوید فئودال ها من نمی دانم فئودال ها کی هست این شورای کشاورزی که ایشان قبول دارد . مهاجرانی ـ‌شما بفرمائید آمار کشاورزی شما هست . نایب رئیس ـ آقای مهاجرانی اجازه بفرمائید آقای نقوی شما بفرمائید . نقوی ـ می گوید در حوزه کاشمر ( همهمه نمایندگان ـ‌زنگ رئیس ) نایب رئیس ـ برادران ، مخالف نظرش را می گوید اگر حرفهایشان بی اساس است مسئولین دولت بیایند جواب بدهند ( مجید انصاری ـ بی اساس است از تریبون مجلس که نباید … ) اگر بی اساس هم باشد بزا باید جواب بدهند ( همهمه نمایندگان ) نقوی ـ در ردیف 24 می گوید در حوزه کاشمر در سال گذشته که شامل کاشمر ، گناباد ، فردوس ، قائن ، تربت و بیرجند می شود 1800 هکتار زمین دایر 600 هکتار زمین بایر ، 18942 هکتار زمین مواد ، 1675 هکتار زمین مصادره ای جمع حدود بیست هزار ( 20000 ) هکتار زمین واگذار شده است اما در جائی که می گوید «‌کشت موقت از مجموع این زمین های موات و بایر حتی یک هکتار زیر کشت نرفته است »‌ بنابراین فقط با شعار گفتند زمین بایر یا زمین موات از آقا بگیرند و بدهند به آقای دیگر یا نگیرند مال دولت ،‌فرق نمی کند سند صادر بشود و آمار درست بشود اما یک هکتار زمین زیر کشت نرفته (‌مصطفی تبریزی ـ پس این محصولات از آسمان آمده )‌این دفترچه ای هست که برای آقایان فرستاده اند ستاد مرکزی هیأت هفت نفره واگذاری زمین ، خوب فایده ندارد که ما هر چه می گوئیم که این مال خودشان است من که ننوشته ام حالا بقیه اش 34 تا هست اگر واقعاً فرصت هست ، همه ان ها را بخوانم (‌نایب رئیس ـ دیگر وقت تمام می شود ) بنابراین اگر دولت از مجموع هزینه هائی که به وزارت کشاورزی می دهد که رقم ان بالا است وزارت کشاورزی مختصری یعنی تقریباً دو برابر همان هائی که خرج تبلیغ و طومار کرده اند برای اجرای بند « الف و ب » البته با طرح جدید ان شاء الله رفع می شود . خرج احیای این زمین ها کرده بودند مسلماً تا بحال ما حداقل یک میلیون هکتار زمین های زیر کشت مان افزوده شده بود ( همهمه نمایندگان )‌آقایان می فرمایند در شعار شاید یک قسمت آن بقول شما اینطوری باشد . نایب رئیس ( موسوی خوئینی ها ) ـ‌ آقای نقوی از مطالبتان زیاد مانده هنوز ؟ نقوی ـ یک ربع دیگر مانده است . نایب رئیس ( موسوی خوئینی ها ) ـ پنج دقیقه بیشتر وقت ندارید . نقوی ـ ما واقعاً یک جاهائی آقای محترم داریم که از جمله روی همین منطقه جنوبی خراسان که دست مسطح است به وزارت کشاورزی هم گفتیم ، هیأت هم فرستاده اند آب بطرف افغانستان می رود ولی واقعاً با مختصر خرجی می شود البته هیچ جا زمین درست زیر کشت مسطح که نیست . اگر که ان است پس شما زمین احیاء شده می خواهید ما می گوئیم که در مملکت ما از 33 میلیون هکتار زمین ، 20 میلیون را میتوانیم احیا کنیم . اما در عمل ما سه میلیون هکتار احیا کردیم وقتی می توانیم (‌ البته زحمت دارد من هم قبول دارم ) این فرق دارد . مسلم باغی که الان زیر بر است درخت 20 ساله دارد بهتر از جائی است که تازه می خواهیم درخت بزنیم . ولی مسأله این است که دولت برای همین است یکی از برنامه های دولت باید احیاء‌ باشد . باید افزایش تولید باشد و الا از شما را بگیرند و بدهند به آن آقا ، تولید بالا نرفته است این جمله را هم بگویم چون بعضی از آقایان مطالبی گفتند در تمام منطقه حوزه انتخابیه من و در تمام بستگان من نه ، یک هکتار زمین کسی دارد که مشمول بنده « ج یا د » بشود ،‌ نه یک هکتار زمینی هست که کسی بیاید بگیرد . تمام درآمد هیچکدام هم در آن منطقه به ده هزار تومان نمی رسد که چه برسد به صد هزار تومانی که پیش بینی کرده اند . آقای فاضل مدتی در آنجا تشریف داشته اند . اینطور زود قضاوت نکنید هیچوقت هم من با هیچ فئودال و سرمایه داری ، بر خلاف اینکه یکی از آقایان گفت نه سلام و علیک داشتیم ، نه رفت و آمد ( مهاجرانی ـ‌با علم داشتید ) ولی واقعیت است اگر شما ، یا هر کسی در این مجلس ،‌یا تمام کسانی که …. ( نائب رئیس ـ آقای نقوی لطفا مسائل شخصی را مطرح نفرمائید ) آخر ایشان مطلبی را گفت ) صدای مرا می شنوند . در تمام مدت عمرم نایب رئیس ـ ببینید برادرانی که اعتراض دارید که مطالب آقای نقوی بر خلاف واقع بوده یا مطالبتان را به موافقین بفرمائید یا مسئولین دولت که جواب بدهند اگر معلوم شد که آقای نقوی بیخود گفته اند بر خلاف واقع بوده است برای سمپاشی بوده خوب حوزه انتخابیه شان می شناسند یا نه ، معلوم شد که مطالبشان واقعیت داشته خوب ، یک حقایقی را گفتند دیگر چرا برادرها اینطوری برخورد می کنید . هنوز از مخالفین و از موافین چند نفر نتیجتاً برای فردا می ماند یک طرح رسیده است که اعلام می شود . 4 ـ اعلام وصول طرح تأسیس اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی و ارجاع آنها به کمیسیون . ‌منشی ـ طرحی با 18 امضاء رسیده است . طرح تأسیس اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی که برای بررسیی به کمیسیون فرستاده می شود . نایب رئیس ـ آقای قائمی اسامی غائبین را بفرمائید . ‌منشی( قائمی ) ـ جلسه امروز چهارشنبه مورخ 19/12/1360 امروز 27 نفر غایب موجه داریم که در مرخصی یادر جبهه یا در مأموریت و یا بیمار هستند . سه نفر غایب غیرموجه داریم که عبارتند از حجت کشفی از اصطهبان ،‌ عزت الله سحابی از تهران ، صادق حائری از شیراز ، 21 نفر داریم که تأخیرهای از حدود 19 دقیقه دارند تا 55 دقیقه که در پرونده شان ثبت می شود . 5 ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن . ‌نایب رئیس ـ جلسه بعد فردا پنج شنبه صبح ساعت هفت و نیم دستور جلسه هم ادامه بحث پیرامون برنامه و بودجه سال 1361 خواهد بود ختم جلسه اعلام می شود . (‌جلسه در ساعت 13 پایان یافت ) رئیس مجلس شورای اسلامی ـ اکبر هاشمی رفسنجانی

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 304 )
  •  سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۶۱  

304.jpeg

1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید
رئیس – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. باحضور 184 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه را قرائت بفرمائید.
منشی - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. دستور جلسه سیصد و چهارم روز سه‌شنبه چهاردهم اردیبهشت ماه 1361 هجری شمسی مطابق با دهم رجب 1402 هجری قمری.
1- تلاوت کلام الله مجید
2- نطقهای قبل از دستور
3- دنباله رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیونهای امور دفاعی، برنامه و بودجه و امور داخلی در خصوص طرح اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
4- گزارش شور اول کمیسیونهای اقتصادی و دارائی، بازرگانی، خارجه در خصوص لایحه راجع به الحاق یک تبصره به ماه 135 ائین نامه اجرائی قانون  امور گمرکی.
5- گزارش کمیسیون قضائی در خصوص طرح قانونی شرایط انتخاب قضات دادگستری
6- گزارش کمیسیون قضائی در خصوص لایحه اصلاح لایحه قانونی تشکیل پلیس قضائی و اجازه اجرای مقررات فصل سوم آئین نامه پلیس قضائی.
7- گزارش کمیسیون قضائی در خصوص لایحه منع توقیف اموال منقول و غیر منقول متعلق به شهرداریها
8- گزارش کمیسیون اصل 90 پیرامون فعالیت شش ماهه دوم سال 1360.
9- پیشنهاد ارجاع طرح احیا و واگذاری اراضی مزروعی به کمیسیون ویژه
10- پیشنهاد ارجاع لایحه نظام پزشکی به کمیسیون ویژه
11- اعلام اسامی غائبین و دیرآمدگان جلسه
12- اعلام ختم جلسه و تاریخ و برنامه جلسه بعد.
نایب رئیس – تلاوت کلام الله مجید
اللهم صل علی محمد و آل محمد (حضار صلوات فرستادند)
اعوذبالله من الشیطان الرجیم -  بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
انا فتحنا لک فتحاً مبینا. لیغفرلک الله ما تقدم من ذنبک و ما تأخر ویتم نعمته علیک و یهدیک صراطاً مستقیما. و ینصرک الله نصراً عزیزاً. هوالذی انزل السکینته فی قلوب المؤمنین نیزدادوا ایماناً مع ایمانهم و لله جنود السموات والارض و کان الله علیماً حکیماً. لیدخل المومنین و المؤمنات جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و یکفرعنهم سیئاتهم و کان ذلک عندالله فوزا عظیما. و یعذب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظانین بالله ظن السوء علیهم دائرة السوء و غضب الله علیهم و لعنهم و اعدلهم جهنم و سائت مصیراً والله جنود السموات والارض و کان  الله عزیزا حکیما.
(صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند)
در این موقع آقای هاشمی رفسنجانی ادارۀ جلسه را بعهده گرفتند)
2- بیانات قبل از دستور آقایان: رمضانی خورشید دوست، محمدی گرگانی و سید حسن موسوی تبریزی
رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید.
منشی -‌آقای خورشید دوست نماینده رشت
رمضانی خورشید دوست - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، و لا تجعل فی قلوبنا غلا للذین آمنوا با تبریک ولادت مبارک امام محمد تقی علیه السلام و با تهنیت پیروزیهای بزرگ جبهه‌های اسلام علیه شرک با سلام به شهدای انقلاب اسلامی که تداوم بخش راه انبیاء و صالحین‌اند با درود به مجاهدانی که علیه استکبار جهانی و وابستگان و مزدورانشان در ابعاد گوناگون به نبرد برخاسته و در جبهه‌های نظامی حماسه‌های جاودان می‌آفرینند و فضای ذهنیت انسان سرگشته معاصر کنار هم گرد بیایند من به چند شرط اشاره میکنم.
1- شرط اول عادت به اندیشیدن است زدودن فکر نکردن در مورد مسائل تنبلی فکری و ساده اندیشی از بقایای رژیم پوسیده گذشته بود و بزرگترین تکیه گاه آن. کلید رفع هرگونه پراکندگی نیروها درفکر کردن است.
2- شرط دوم مطلق نکردن فکر خویش یا گروه و تشکیلات خویش است انسانها احساس نیاز به شنیدن حرفهای دیگران داشته باشند و بهترین¬ها را بر این اساس انتخاب کنند، نه اینکه همواره درا ین اندیشه باشد که هرچه خود میگویند درست است و از آن غیر نادرست این از ویژگیهای گروه¬های محارب کنونی بود که خود را مطلق می¬کردند و ضدیت روشن آن با مشی اصیل اسلام آشکار است.
پدید آوردن فضا نقد و ارزیابی فضای حوزه¬های علمیه بهترین نمونه است و به انسان یاری میدهد تا عقاید خود را برای اصلاح بعرضه داوری بنهد. چنین فضائی سبب میشود که رسوبات فکری منحرف از مشی اسلام زدوده شود.
4- سعه صدر برای شنیدن نقطه نظرات مختلف در چهارچوب مرزهائی که ذکر شد، زیرا اگر هم سلیقه¬ای تحمل شنیدن نظرات غیرخود را در مدار اسلام نداشته¬باشد این از ویژگیهای استبدادی است که براستی خطرناک است.
5- رعایت بهترین شکل برای اظهار نظرها و بیان عقاید متضاد و مخالف تا شکلها سبب نشود که این نیروهای مسلمان کنار هم گرد نیایند و از محتوای هم غافل بمانند.
6- قبول حق و پذیرش خطا، که گوینده حق سبب نشود که از پذیرفتن حق سرباز زده شود، دراینصورت فقط عیان کننده بر حق است که ضرر کرده.
7- برداشت قدمهای عملی در جهت زدودن خطاها و پیاده کردن¬ها تا نمود حرفها در عمل ظاهر شود. آنچه که عرض شد فقط ضروریات اولیه کنارهم گرد آمدن است ورنه وحدت اسلامی نیروها و رسالت بزرگی که عصر کنونی در این مورد بر دوش ما گذاشته مسأله¬ای است که دراین فرصت کوتاه نمی¬گنجد «ولا تجعل فی قلوبنا غلا للذین آمنوا» با تشکر.
رئیس- دو دقیقه از وقتشان برای آقای محمدی گرگانی مانده است بفرمائید.
محمدی گرگانی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، پیروزی¬های ارزشمند بیت¬المقدس را به محضر ولی عصر و امام امت و همۀ مستضعفان و امت ایثارگار تبریک عرض میکنم.
اننقلاب اسلامی تغییر و تحول انسانها است میراث انبیاء مزارع سرسبز نیشکر نیست. هدایت و ارتقاء انسان است شهدای ما فراتر از هر کلام، هر کتاب و هر اثر فضای جامعه را تغییر داده¬¬اند. این خونها چنان عطر دل¬انگیزی از معنویت و صفا ایثار پراکنده¬اند که به هر شهر و روستا قدم می¬گذاریم نسیم آن به مشام میرسد.
درجریان پیروزی¬های اخیر و چشمگیررزمندگان اسلام عده¬ای از فرزندان عزیز و پاک ما که ایثارشان شهره عالمی گشته به شهادت رسیدند. جمعی از برادران عزیز سپاه و بسیج گرگان نیز بمقام رفیع شهادت نایل آمدند و این شهادتها و خونهای پاک را به محضر ولی عصر ارواحنا له الفدا و امام امت و همه مردم مسلمان و آزاده ایران و مردم ارجمند و مسلمان و نجیب گرگان تبریک و تسلیت عرض میکنم درود و سالم و افتخار بر خون پاکشان.
خدایا سپساس فراوان که مقام تجلیل از این شهدای ارجمند را نصیبمان فرمودی، من بر تجلیل این خونهای پاک در درگاهت افتخار میکنم والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
رئیس- سخنران بعدی را دعوت کنید.
منشی- آقای سید حسن موسوی تبریزی نماینده هشترود بجای آقای اعظمی.
سید حسن موسوی تبریزی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، سلام و درود بر امام امت، قلب طپنده مستضعفین عالم خصوصاً مسلمین محروم و با سلام و درود بر رزمندگان جان برکف و ایثارگران که همیشه در جبهه¬های سراسری ایران در مرزها و داخل کشور حماسه می¬آفرینند.
بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، «فیروا فی¬الارض فنظروا کیف کان عاقبه المکذبین». روند تکاملی انقلاب در سیر سریع خود خطوط انحرافی و باطل را یکی پس از دیگری و به سرعت و برق¬آسا کنار گذاشته و تصفیه کرده است. خطوطی که بظاهر پیچیده¬ترین خطوط و پیچیده¬ترین مسأله بود از دیدگاه بیگانگان و ابرقدرتها. این روزها خبرهای پیروزی بزرگی را از تمام جبهه¬ها، جبهه داخلی، جبهه خارجی به گوشمان میرسد که انقلاب اسلامی ایران در طول مدت سه سال توانسته است در این مدت کوتاه مشکلات بزرگی را از قبیل گروههای متعدد غیر اسلامی و مشرک و کافر را و یا لااقل ناخلاص در اسلام را به ملت مظلوم و مستضعف و محروم ایران بشناساند. از جمله چیزهائی که در این یکی دو هفته اخیر مطرح بود و از دیدگاه دشمنانمان مسأله مهمتر بود و مهمترین مسأله¬ها بود، نه از دیدگاه ملت مسلمان و انقلابی ایران بلکه لااقل دو سال پیش آن مسأله برای ملت روشن شده بود، مسأله مرجعیت دروغین شخص شریعتمداری بود. دو شب پیش شما مصاحبه آن شخص را ملاحظه فرمودید. اما من سندی دارم که میتوانم با قاطعیت بگویم استغفار ظاهری آن شخص هم دروغین بود، این مسلم است که آن مصاحبه همان شب نشده بود بلکه شبها پیش ترتیبش داده شده¬بود و آن شب بنا به مصالحی که اگر نمیگذاشتند احتمال بروز مسایلی بود که گذاشتند و آن توطئه‌ها را در نطفه خفه کردند. یکی از مسأله¬ها این بود که یک شب قبل از گذاشتن آن مصاحبه شریعتمداری که استغفار و توبه و اظهار ندامت و پشیمانی و درخواست عفو و گذشت از امام امت بود یک شب قبل از آن اعلامیه¬ای در سطح شهر تبریز منتشر میشود که با گواهی و شهادت آیت¬الله ملکوتی اعلامیه با خط خود شخص شریعتمداری است. در آنجا چند مطلب را عنوان میکند که من میخواهم عرض کنم (البته چهار صفحه است و من نمی¬خواهم همه آن را بخوانم) مطالب مهم 5 مورد است. یکی اینکه «دراین چند روز مدرسین محترم (البته ایشان محترم نمی¬گوید) حوزه علیمه قم اعلامیه بدون امضایی به اسم آنها صادر شده است» که جوابش روشن است. مدرسین حوزه علیمه قم نه امضاء بلکه با عکسهایشان درروزنامه¬ها اعلامیه داده¬اند. دومین مطلب این است که «به ناحق دفاع ندادند» چهره مظلومیت نشان داده است «و به اینجانب دفاع از خود را نمیدهند».
سومین مطلب این است که «با من تلویزویونی مصاحبه کردند و حقایق را روشن کردم و قول انتشار و پخس آنرا دادند و انجام ندادند».
چهارمین مطلب «بنابراین هر تهمتی که به اینجانب بزنند و هر نسبتی که بدهند امکان دفاع از خود ندارم». (دوباره تکرار کرده است) و آخرین مطالب این بود که «اینجانب این اظهارات را که قطب¬زاده فاسق و کذایی اظهار کرده است به کلی تکذیب میکنم». این جنبه تحریک¬آمیز. و دیگر اینکه مدرسین حوزه علمیه قم چطور به قول یک فاسق اعتماد کرده¬اند و این تهمت ها را زده¬اند». و جواب این مسأله روشن است که در نامه¬ای که به دادستانی کل نوشته است و عباسی که داماد او است و اظهار کرده است که «من عادل میدانم و هرچه بگوید قبول دارم» جواب این مطلب است. «آقایان اگر تخفیف بدهند بهترا ست گذرنامه¬ای برای اینجانب صادر کنند.»
این آخرین مطلبش است در دو سطر مانده به مهر و امضای او است. و این نشانگر همین مسأله و حقیقتی است که آقای ری شهری و داماد ایشان آقای عباسی اظهار کرده¬اند که قصد مسافرت به عربستان را داشته¬اشت. من اینجا یک مطلبی را تذکر میدهم که ملت مسلمان و انقلابی ایران گول آن اظهار دروغین ندامت بعد از 40 سال خیانت را نخورند و دادستانی کل انقلاب و مراجع قضایی و شورای عالی قضایی که خودشان بهتر میدانند و از این نظر از ما خیلی جلوتر آگاهی دارند فقط مصاحبه ایشان این فایده را داشته¬است که شبهاتی که احتمالا پیش بیآید آنها را جلوگیری کند والا در مسأله محاکمه آن و نتیجه محاکمه و آن خواسته¬های راستین و همیشگی ملت مسلمان بعد از این قضیه شرکت ایشان در دو کودتای بزرگ بر علیه جمهوری اسلامی نباید از یاد برود. ملت تبریز از وقتیکه حزب منحوس خلق نامسلمان شکست خورد و مخصوصا در کودتای نوژه ایشان شرکت داشتند این شعارهایی که در شهرهای دیگر این روزها داده میشود از آن روز بر علیه ایشان داه میشود و با قاطعیت در نمازهای جمعه خواستار محاکمه ایشان هستند. ایشان سابقه خیانت¬هایشان متعدد است و من فقط لیست آنرا عرض میکنم. آیت¬الله شیخ فتاح شهید نماینده تام¬الاختیار آیت¬الله العظمی مرحوم اصفهانی یک فقیه آگاه

و مبارزی در تبریر بود که حتی پدران مان نقل میکنند که وقتی به آیت¬الله العظمی اصفهانی مراجعه میشد هیچ جوابی به مراجعین نمیدادند و میگفتند که آیت¬الله شهیدی در تبریز هستند و یک روحانی فقیه مبارزی بود و این نمونه¬ای است از کسانی که به هر نحوی با رژیم در افتادند و مبارزه کردند. ایشان مخالف بود و با آنها مبارزه میکرد. نمونه¬اش آیت¬الله شهیدی که هم¬زمان با درافتادن با آیت¬الله شهیدی چه تهمت¬هایی که نزدند، چه اهانت¬هایی که ایشان و اطرافیانش آن زمان به ایشان نزدند و باعث خون شهیدی¬ها و مدنی¬ها و قاضی طباطبائی¬ها و تمام کساینکه حتی از موضع باطل اعدام میشوند عرض خواهم کرد که ایشان سهیم هستند. لااقل از سال 42 به بعد. هم زمان با در افتادن با امثال آیت¬الله شهیدی استقبال گرمی از شخص شاه میکند و از صورتش بوسه میکند و در دست راستش میایستد، عکسش موجود است از آن گلابی¬های تبریز هم میل میکند. و چه اظهارات ذلیلانه و اسیرانه¬ای که از شخص شاه نمیکند که یک آدم خود فروخته به تمام معنا عبد حلقه بگوش آن اظهارات را نمیکند مخصوصاً، حیثیت و مقام و موقعیت روحانیت را چقدر به پائین آورده و آدرسش هم موجود است، در آرشیوهای روزنامه¬های آن زمان تبریز یعنی روزنامه آذرآبادگان آن زمان که من اینجا اسمش را یاداشت کرده¬ام، روزنامه آذرآبادگان است که اسم خاصی هم دارد من یادداشت کرده بودم و آنجا مانده است و بعد از آن که به مصلحت دید و صلاحدید دربار منتقل به تهران و قم میشود، ما سن مان نمیرسد که چه خیانت¬هایی کرده است فقط تا اینجا من شنیده¬ام از کسی که میستقیماً ناظر بوده است (رئیس- دو دقیقه وقت دارید) اما خیانت هایی که بعد از سال 42 انجام داده است من لیست آنرا عرض میکنم. اگر کارشکنی و از بین بردن اتحاد بین مراجع به دست ایشان نبود این همه خون¬ها خیانت¬ها، تداوم غارت¬ها و اسارت¬ها و توسری خوری¬هایی که ملت از سال 42 لااقل به این طرف متحمل شده است و رژیم به اوج تسلط و خیانت خودش رسیده و مخصوصاً از وقتیکه حزب رستاخیز اعلام شد ایشان صریحاً نظرش این بوده است که افراد متعددی مراجعه کرده¬اند و کسب تکلیف کرده¬اند و یا نظر خواهی کرده¬اند. میدانستند تکلیف¬شان چیست. چون امام امت در سه صفحه فلسفه اعلام تک حزبی را به اسم حزب رستاخیز شمرده بود و افشا کرده بود. صریحاً به افراد متعد و از همه اقشار که مراجعه کرده بودند گفته بود من از حزب رستاخیز ضروری ندیدم که تحریم کنم. حزب رستاخیزی که اساسنامه¬اش آن سه مورد بود که تضمین کننده سلطنت و انقلاب به اصطلاح سفید و رژیم موروثی سلطنتی بود. و هر کس قبول نمیکرد باید بیرون میرفت. و بعد سعیدی¬ها، غفاری¬های، کشته شدند، شهید شدند. در سالن¬های کمیته¬ها و اوین¬ها خون¬ها جاری شد و ایشا ن لب تکان ندادند. قدمی برنداشتند، 350 نفر طلاب در سال 54 دستگیر شدند ایشان لب فروبستند و نشستند و اساتید دسته دسته تبعید میشدند و خفقان به اوجش رسیده بود به مجرد یک اعلامیه آنها را ده¬ها سال محکوم میکردند ولی ایشان تکان نمیخورد. دو نمونه عرض میکنم که بعد از سه روز تظاهرات که به مناسبت اعلام حزب رستاخیز و به مناسبت سالروز قیام خونین 15 خرداد و دستگیری اساتید و شهادت آیت¬الله غفاری برگزار شده بود، من و چند تن از طلاب مدرسه فیضیه به خانه ایشان تلفن کردیم که ایشان یکربع به مدرسه فیضیه بیایند تا طلاب نجات پیدا کنند، ایشان نیامدند و بعد از بسته شدن فیضیه بمدت سه سال و نیم (تا اواخر پیروزی انقلاب) و دستگیری طلاب و محکومیت به زندان¬های طویل¬المدت از سه سال تا 10سال و شکنجه¬ها و بازجویی ها که ماهها طول می¬کشید. رژیم دید که هر روز بسته ماندن فیضیه به ضررش تمام میشود، همه میدانند در جریان هستند که رئیس شهریانی قم به ایشان مراجعه کرده بود که کلید فیضیه را بگیر وآنجا را باز کن ایشان جرأت قبول کردن کلید فیضیه را نداشت اما به قول امام امت بعد از پیروزی این انقلاب عظیم اسلامی (رئیس- وقتتان تمام است) که خونبهای هزاران هزار شهید تاریخ اسلام بود ایشان ادعادی رهبری و پیشگامی و پیشوری این ملت مظلوم و مسلمان را میکردند و در طول انقلاب و پس از انقلاب در جریان خلق مسلمان چه خیانت¬هایی که نکردند و من اینجا وقت ندارم و اگر وقت بود بطور توضیحی عرض میکردم. فقط من با یک جمله نتیجه میگیرم که تمام خون¬هایی که احیاناً حتی در اثر عملکرد امثال شریعتمداری¬ها از موضع گروههای باطل خون¬های جوان ها ریخته میشود حتی باعث آن خون¬ها امثال شریعتمداری¬ها هستند. کجا مانده خون رزمندگان ما در تمام جبهه¬ها در طول تاریخ انقلاب که از سال 42 تا 57 و تا به امروز که جنگ تحمیلی ریخته میشود. والسلام علیکم و رحمة¬الله و برکاته.
3- بیانات آقای رئیس بمناسبت پیروزی¬های رزمندگان اسلام در عملیات بیت¬المقدس و سقوط هواپیمای حامل وزیر امور خارجه الجزایر توسط دولت عراق و هم¬چنین تبریک بمناسبت سالروز ولادت امام محمد تقی (ع)
رئیس- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، پیروزی چشم گیر سپاه اسلام در عملیات بیت¬المقدس برای ناظران و کساینکه حزب بعث عفلقی را می¬شناختند این نگرانی را ایجاد کرده بود که عراق حکام بعثی با مشاهده این حرکت وسیع نیروهای اسلام دچار اضطراب و جنون میشوند و دست به عملیات جنون آمیزی میزنند این چیزی بود که در محافل سیاسی عارف و به وضع صدام انتظارش میرفت اما کسی فکر نمیکرد که جنون صدام به این اندازه اوج بگیزد که هواپیماری وزیرخارجه دولت دوست و انقلابی الجزایر را به جرم اینکه به ایران انقلابی مسافرت میکند مورد هجوم قرار بدهد و وزیر خارجه را و همراهانش را در ارتش خودش بسوزاند جنایت هولناک است و اسناد گویا است که هواپیماهای عراقی در تعقیب هواپیمای مسافر بری لوفت¬هانزا و هواپیمای حامل وزیر خارجه الجزایر بوده¬¬اند و نوارهای مکالمه برج¬های پایگاه¬ها با هواپیاها ثبت است که منتشر میشود و این جنایت را صدام نمیتواند منکر بشود. ما منتظریم که اسناد دقیقا پخش بود. و اما این جنونی که عارض صدام و حزب بعث شده است چیزی نیست که افکار عمومی دنیا و دولت¬های صلح دوست دنیا بتوانند از آن به آسانی بگذرند. ما از تمام شخصیت¬های مدعی صلح دنیا انتظار داریم که این حادثه را با دقت تعقیب کنند و مثل بقیه جنایات صدام از کنارش به آسانی نگذرند. ما هنوز هم در تعقیب این فتح عظیمی که نیروهای رزمنده ما به دست آورده¬اند و خطری که کیان حزب بعث و صدام و حکومت¬های مرتجع منطقه را تهدید میکند ما هنوز انتظار داریم که از این صحنه¬های جنون¬آمیز ببینیم. نیروهای ما وقتی که با سرعت از رود کارون زیر گلوله¬ها عبور کردند باعث حیرت و تعجب تمام ناظران نظامی دنیا شده¬اند. در آن وسعت و عبور از آن رودخانه عظیم و گرفتن نزدیک 800  کیلومتر خاک را از دست دشمن در حین عبور از رودخانه، کار بسیاربزرگی است منتها هیاهوهای بین¬المللی هنوز نگذاشته است که این قضیه روشن بشود. ولی بهرحال قدرت ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران و بسیج ما به نمایش گذاشته شد و حق دارند که آنها وحشت بکنند. با عده بسیار کمی شهید و تلفات بسیار کم و به دست آوردن این همه فتح و پیروزی را ما به این عزیزان مان و به این رزمندگان جان بر کف¬مان و به این پیشتازان جبهه انقلاب و اسلام تبریک عرض میکنیم و امیدواریم که خداوند اجر آنها را آنطور که اینها شایسته هستند به آنها بدهد و امروز میلاد پرسعادت امام جواد است که ما این روز عظیم رابه پیشگاه مقدس امام زمان و نایب بر حقش رهبر انقلاب و جامعه انقلابی مسلمان ایران تبریک عرض میکنیم.
4- تذکرات نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
رئیس- آقایان اسدی¬نیا و کیاوش نمایندگان اهواز ضمن قدردانی از کارگران کارخانجات نورد وتصفیه شکر اهواز به وزارت صنایع در مورد رسیدگی به وضع کارگران و تأمین مواد اولیه تذکر میدهند.
آقای سید حسن موسوی تبریزی نماینده هشترود به وزارت راه و ترابری در مورد احداث پل آراز در منطقه آذربایجان شرقی تذکر میدهند.
آقای عرفانی نماینده طالش به وزارت کشاروزی درمورد اعطای وام به شالیزاران طالش و به دولت در مورد تجدید نظر در سهمیه وام بانک مسکن طالش تذکر میدهند.
آقای خسروی نماینده تکاب و میاندوآب به شورای سرپرستی صدا وسیمای جمهوری اسلامی در مورد پخش اعترافات آقای شریعتمداری از طریق رادیو برای روستائیان منطقه آذربایجان تذکر میدهند.
آقای جلال نماینده نیشابور به وزارت راه و ترابری در مورد اسفالت جاده کامیاران به مریوان.
آقای کاظمی نماینده سلسله و دلفان به وزارت دادگستری در مورد تأسیس ثبت احوال در بخش نور آباد لرستان.
همه نمایندگان استان مازندران به دولت در مورد دادن وام به تعاونی¬های

روستایی در موقعی که اینها نیاز داردند برای کشت برنج که دچار سلف¬خرها نشوند.
همینطور جمع زیادی ازنمایندگان شهادت عزیزان را در این فتح عظیم بیت¬المقدس به خانواده¬های آنها تبریک و تسلیت گفته¬اند و مخصوصاً یکی از پاسداران عزیرمجلس به نام آقای سوهانی که جزو افتخارات مجلس شورای اسلامی در این فتح ثبت شده است.
یکی از نمایندگان- داماد آقای حمیدی هم بوده¬اند.
رئیس- من مطلع نبودم داماد همکارمان جناب آقای حمیدی هم جزو شهدا بوده¬اند که به ایشان تبریک عرض میکنیم.
5- تصویب اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
رئیس- دستور ادامه بحث پیرامون اساسنامه سپاه پاسداران است، پیشنهادات را مطرح کنید.
منشی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، پیشنهاد حذف مادۀ 25 از آقای موجدی ساوجی.
رئیس- آقی موحدی ساوجی بفرمائید.
موحدی ساوجی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم. بنده پیشنهادم فقط شامل «مادۀ 25» میشود و تبصره¬اش را شامل نیست و بنظرم میاید اگر مادۀ 25 این چنین آمده است «فرماندنه کل سپاه و مدیریت عالی عقیدتی سیاسی در مورد اجرای مصوبات شورای عالی در برابر شورای عالی مسؤولند» این ماده مخالف طبیعت فرماندهی و کار نمایندگی رهبری است. فرماندهی کل سپاه به اختیار خود شخص مقام رهبر یا شورای رهبری است. میتواند نصب و یا عزل کند اگر تخلفاتی انجام بدهد در برابر مقام مافوق که مقام رهبری باشد مسؤول است. شورای علای سپاه به هیچ وجه مقام مسؤول و بالاتر فرمانده کل سپاه و نیز نماینده رهبری که مدیریت سیاسی و ایدئولوژی را دارد نیست. بنابراین، این ماده اصولا با خود این اساسنامه و با تشکیلات این اساسنامه که ما توصیب کردیم مغایر است. بلی، اگر چنانچه یک وقت یک نماینده رهبری و یا فراده کل سپاهی پیدا شد و تصمیم گیری¬ها و مصوبات شورای عالی را زیر پا گذاشت، توجه نکرد، اجرا نکرد. خلاف¬هایی از او مشاهده شد شورای عالی سپاه میتواند عین مطالب را به عرض امام برساند و این امام است که باید از آنها سؤال کند و مسؤولیت بخواهد و اگر چنانچه دید، فرض کنید خدای نکرده از آن صلاحیت لازم برخوردار نیستند و یا صلاحیت را از دست داده¬اند امام میتواند اینها را بردارد. بنابراین خیلی طبیعی و روشن است که ما نمیتوانیم فرمانده کل سپاه و نیز نماینده رهبری را در برابر شورای عالی مسؤول و زیر دست آنها بدانیم. این یک مسأله.
نکته دوم تخلفاتی که یک وقت ممکن است یک فرمانده سپاهی یا یک نماینده رهبری انجام بدهد. ممکن است از سری تخلفات خلاف قانون باشد اگر خلاف قانون بکنند که تمام افراد مملکت دربرابر قانون مساوی و برابرند، دارای هر مقام و شخصیت و عنوانی که میخواهند باشند و اگر خلاف قانون کردند جنبه قضایی دارد که دستگاه قضایی دنبال و پیگیری میکند کما اینکه مثلا آیت¬الله هم اگرخطا بکند دستگاه قضایی باید پیگیری کند و اگر جنبه تخلفات قانونی در برابر مصوبات مجلس شورای اسلامی و قوانین جای داشته باشد خوب، در برابر مجلس باید مسؤول باشند نه اینکه در برابر شورای عالی سپاه. بنابراین بنظر من باید مادۀ 25 حذف بشود ولی تبصره¬اش چیز خوبی است، باشد.
رئیس- مخالف و موافق صحبت کنند.
منشی- آقای آل¬غفور مخالف.
آل¬غفور- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، اگر دقیقاً و درست به مادۀ 25 دقت بشود می¬بینیم در این اساسنامه فرمانده سپاه و مدیریت عالی عقیدتی سیاسی بطورمطلق در مقابل شواری عالی مسؤول نشده است که بعد ایراد برادرمان آقای موحدی وارد بشود که فرمانده و مدریت عقیدتی سیاسی در مقابل رهبر مسؤولند بدلیل اینکه منتصب ایشان هستند و همچنین بحث در مورد تخلفات قانونی نیست که در مقابل مجلس مسؤول باشند یا رمقابل هرکس دیگر. بحث بر سر این است که در مقابل مصوبات خود شورای عالی. اگر فرمانده نخواهد مصوبات را ابلاغ بکند و اگر مدیریت عالی عقیدتی سیاسی باز نخواهد اینها را ابلاغ بکند در مقابل چه کسی مسؤول است؟ در مقابل شورای عالی. و شورای عالی شورائی است که بر اساس مادۀ 30 و بر اساس مادۀ 20 که قبلاً تصویب شده است ترکیب شده است از خود فرمانده کل وزیر سپاه و ترکیبی است که باز خود مدیریت عالی آنجا است. بنابراین در این ماده فرمانده و مدیریت عالی بطور مطلق در مقابل شورای عالی مسؤول نشده است بلکه فقط در مقابل مصوبات شورا است. والسلام.
رئیس- بسیار خوب، موافق صحبت کند.
منشی- آقای موافق.
آقارحیمی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، همانطوریکه جناب آقای موحدی فرمودند فرمانده کل سپاه و نماینده امام را حضرت امام منصوب میفرمایند و ما بهمین مناسبت که اینها نمیتوانستند جوابگوی مجلس باشند، وزیر برای سپاه تعیین کردیم که وزیر در مقابل مجلس مسؤول باشد و با دولت رابطه داشه بادش. برای اینکه ما از فرمانده کل سپاه که امام منصوب کرده است نمیتوانستیم به آن معنی سؤال بکنیم. و این مادۀ 25 هم گفته است مصوبات شورای عالی سپاه اگر انجام نشد در مقابل خودشان مسؤول باشد شما برادران و خواهران اگر دقت کرده باشید 4-5 نفر از اینها که شورا را تشکیل میدهند، مسؤول واحد بسیج مستضفین، مسؤول واحد اطلاعات، مسؤول واحد طرح و عملیات، اینها خودشان منصوبین فرمانده کل سپاه هستند یا منصوبین خود نماینده امام از نظر مدیریت عقیدتی و سیاسی می¬باشند د ر مقابل منصوبین خودشان که نمیتوانند مسؤول باشند این نکته را هم که برادرمان جناب آقای آل¬غفور فرمودند راجع به مصوبات شورای عالی دفاع که اگر آنها را اجرا نکرد چه میشود؟ این تبصره دارد که «فرمانده کل سپاه موظف است ظرف 48 ساعت و مصوبات شورای عالی سپاه را جهت اجرا به واحدهای مربوطه ابلاغ نماید و در صورت تخلف با تصویب شورای عالی گزارش امر توسط نماینده رهبری به اطلاع مقام رهبری میرسد» اگر این مصوبات را هم اجر ا نکرد نماینده امام که ناظر است و حتی حق وتو دارد میتواند این گزارشات را به حضرت امام بدهد و خلاصه و جان کلام این است که این دو شخص شریف را حضرت امام منضوب میفرمایند و مسؤولیت و پاسخ¬گویی و جابگوی این¬ها بحز حضرت امام به کسی دیگر قانونی و جایز نیست. بنابراین با حذف «مادۀ 25» بنده موافقم. والسلام علیکم و رحمة¬الله و برکاته».
رئیس- آقای محمدزاده.
محمدزاده (نماینده سپاه)- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم. در این ماده ما نظراتمان را خدمت براردها عرض می¬کنیم ولی با اینکه یک جوری شده که نمیشود خوب تفکیکش کرد. شورای عالی سپاه تصمیماتی را که می¬گیرد باید ببیند که این تصمیمات تا چه حد انجام گرفته است؟ گزارش کاری تهیه بشود، هماهنگی بشود و اگر این مسأله در شورای عالی نبوده¬باشد، یعنی پیگیری بمعنای اعم و اخصش در شورای عالی از دست میرود، بیشتر که نظر بوده. مسأله این بوده که پیگیری مصوبات شورا هم بعد در شورا مطرح باشد. این مسؤولیت تحت این عنوان برای ما قابل قبول است ولی در آن حد که فرمانده و نمایندۀ امام بخواهد در مقابل شورای عالی مسؤول باشد به این معنی که نقض تعهدی که در مقابل امام دارند، بکنند، به این معنی ار ما هم قبول نداریم. آنچه که در اینجا نظر بوده، این بوده که ما خواستیم که شورای عالی مصوباتش را بداند که دوباره پیگری بکند، از فرمانده بخواهد از مسؤولین بخواهد. که آنجا بیایند، مسأله را مطرح کنند، ناهماهنگی¬ها، نقص¬ها، اشکالاتی که فرمانده در اجرای مسائل داشه است، آنجا مطرح بکند تا به این وسیله یک هماهنگی در شورای عالی باشد. اگر این نبوده باشد. در اینده ما هر مسأله کوچک را بر مبنای این تبصره باید محولش کنیم به امام. چون فرماندۀ سپاه می¬گوید که من که همین الان مسؤولیتی در مقابل شورا ندارم، توضیح هم نمیخواهم بدهم. مثلاً به شخص امام میدهم شما هم اگر مسأله¬ای دارید بروید با امام مطرح کنید التبه این مسائل الحمدلله رب العالمین درسپاه مطرح نیست، ولی این قسمت که فرماندۀ سپاه در اجرائیات بیاید گزارش کار بدهد و یک هماهنگی در شورا بوده باشد بنظر ما مفید است. اما با قسمت دوم که نمایندۀ رهبری که خصوصاً مسائل عقیدتی، سیاسی در آن مطرح است و با آن حق وتوئی که برایش قائل شده بودیم، بنظرمن با اینجا یک نتاقضی هم پیدا می¬کند. دیگر شورای عالی چون صلاحیت داشتن مسائل اسلامی را در سطح بالا ندارد باید در این مورد خود نمایندۀ

رهبری با آن حق وتوئی که داشته بوده باشد و اینطور صلاح نیست، ولی بهرحال اگر از مسؤولیت این برداشت بشود که شواری عالی در جریان امور بوده باشد، هماهنگی¬های لازم باشد، گزاش کار داده باشد، اشکالات کار مشخص باشد، این بهتراز این است که فرض بگیریم یک ناهماهنگی، یک عدم اجرای مسائل همه¬اش کشیده بشود خدمت امام – (ابوالفضل موسوی- خلاصه شما موافقید یا مخالفید؟) ما با یک قسمتش موافقیم با یک قسمتش مخالفیم، این چیزها بعضی¬هایش بدون نظر ما تنظیم شده و به این شکل درآمده بنابراین ما نمیتوانیم نظر صریح خودمان را عرض کنیم.
رئیس- آقای طیب بفرمائید.
طیب (مخبر کمیسیون امور دفاعی)- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم- اینکه این مواد بدون نظر برادران سپاه تنظیم شده اگر به این معنا باشد که عیناً آنچه که برادران سپاه گفته¬اند همه¬اش در کمیسیون تصوب نشده¬است درست است، ولی اینکه بدون خواستن اظهار نظر از سپاه روی ای مواد در کمیسیوون تصمیم¬گیری شده، اینطور نیست، برادرمان محمدزاده درتمامی جلساتی که مواد اساسنامه رویش بحث میشد حضور داشتند و اظهار نظر هم کردند. و اما درمورد این پیشنهاد حذفی که داد شده. شورای عالی نه قانونگذار است و نه مرجعی است که اگر تخلفی کسی از مصوبات او کرد، قوۀ قضائیه لازم باشد رسیدگی بکند. جایگاه شورای عالی را ما در سپاه اگر درنظر بیارویم که یک نهاد هماهنگ کننده است، این سه حوزه¬ای که در سپاه وجود دارد، این سه حوزه بخاطر اینکه بریدۀ از هم عمل نکنند، دور هم جمع می¬شوند و با اگاهیهائی که از جنبه¬های مختلف داردند در جهت هماهنگ کردن اقدامتشان تصمیم¬گیری می¬کنند. بنابراین اینکه برادرمان آقای موحدی فرمودند که اگر مصوبات قانون است، قوۀ قضائیه رسیدگی می¬کند خیر جز مجلس شورای اسلامی هیچ نهاد دیگری حق قانونگذاری در جمهوری اسلامی ندارد. اما برای اینکه وقتی که این نهاد تشکیل شد. ضامن اجرائی وجود داشته¬باشد که بعد از نشستن و بحث کردن و تصمیم¬گیری کردن، یک نفر بخاطر اینکه باب ذوق شخصی¬اش نیست، سر از اجرای مصوبات شورا باز نزند که خودش در آن حضور دارد و این هماهنگی ¬ها تحقق پیدا بکند. این را لازم داشتیم. البته مسؤول نه به این معنی که وزیر در برابر مجلس مسؤول است که مجلس می¬تواند او را عزل کند ما نوع مسؤولیت راهم اینجا ذکر کردیم. نوع مسؤولیت در این حد است، همانطور که برادرمان محمدزاده فرمودند بسیاری از این مسائل در داخل شورای عالی قابل حل است قابل توضیح خواستن است، اگر فرمانده خودش را ملزم نداند که عدم اجرای مصوبات را لااقل دلائلش برای شورای عالی با حضور وزیر و نماینده امام توضیح بدهد، آنوقت در هر مسأله کوچکی مسأله باید ارجاع بشود به ردۀ بالاتر که فرمانده کل نیروهای مسلح و امام امت هست. بخاطر اینکه این مسأله بوجود نیاید گفتیم شورای عالی تصمیمی که گرفته شد بعد اجرای آن تصمیم را شورای عالی مطلع بشود و اگر اجرا نشد بعلت اختلاف سلیقه و نپسندیدن نباشد. اگر دلیل منطقی دارد که آن مصوبه مشکلات اجرائی جلو اجرایش را گرفت،خوب شورای عالی می¬پذیرد و نهایتش این است که اگر شورای عالی نپذیرفت و احساس کرد که این با نظر شخصی خودش یک نا همامنگی در سپاه دارد ایجاد می¬کمند، از طریق نمایندۀ رهبری مسأله را منعکس می¬کند برای رهبری تا رهبری که خودش فرماندۀ کل سپاه را نصب کرده درمورد او اطلاع داشته باشد که چگونه در برابر قانون و مصوبات شورای عالی که قانون فرمانده را ملزم کرده به تبعیت از آن، سرکشی می¬کند و اما درخود شورای عالی هم ترکیب را اگر دقت بفرائید نمایندۀ رهبری که آنجا هست خودش حق وتو دارد. بنابراین اگرتصمیمی در شورای عالی خلاف موازین شرعی و خلاف آنچه که او به اعتبار آن اصلاً در سپاه هست، یعنی آگاهیش به مسائل اسلامی گرفته بشود که او وتو می¬کند، بنابراین اصلاً تصمیمی خلاف نظر شرعی نمایندۀ رهبری در شورای عالی گرفته نمیشود. (این یک) و اما فرماندۀ کل سپاه هم که اکثریت آراء را همکاران او در واحدهای ستاد مرکزی دارند. بنابراین این به این معنی نیست که سلب قدرت بشود از نماینده رهبری یا از فرمانده کل سپاه تا در نتیجه اختلالی در مسؤولیت خواستن رهبری از نماینده¬اش و فرماندۀ کل بوجود بیاید. بنابراین فکر می¬کنیم که این مفید است برای اینکه تضمین کند نقش شواری عالی را والا اگر اینرا نگذاریم طبیعی است اینها ممکن است بنشینند تصمیم هم بگیدرند و اجرا هم نشود. چون مصوباتش هم قانونی است، قابل تعقیب قانونی هم نیست، کسی که از مصوبات شورای عالی تخلف کرده است. بنابراین با حذف این مخالفم.
موحدی ساوجی- به عرض امام میرساند.
آقا رحیمی- مخالف با قانون اساسی هم خواهد بود.
رئیس- 193 نفر در مجلس حضور دارند، پیشنهاد آقای موحدی ساوجی حذف مادۀ 25 بدون تبصره است، یعین تبصره باقی می¬ماند. کساینکه با پیشنهاد آقای موحدی موافق هستند. قیام بفرمایند. (عدۀ کمی برخاستند) تصویب نشد. من باز از آقایان توقع دارم که ملاحظه صرفه جوئی در وقت را بکنند، این اظهاراتی که همۀ آنرا فرمودید خیلی مختصر تر از این هم میشود بیان کرد، خواهش می¬کنیم ملاحظه کنید. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید.
منشی- آقای اختری و آقای موسوی تبریزی پیشنهاد کرده¬اند در تبصرۀ مادۀ 25 «با تصویب شورای عالی» حذف بشود.
رئیس- حالا چه اصراری دارید که وقت مجلس را بگیرید، بگذارید از این عبور کنیم خوب وقتی شورا میخواهد گزارش بدهد، چه کسی باید به رهبری گزارش بدهد؟
ابوالفضل موسوی- فقط دست نماینده رهبری را می¬بندند.
رئیس- من می¬گویم چه لزومی دارد، شورا میخواهد گزارش بدهد به امام باید هم تصویب کند، خواهش می¬کنیم بگذارید رد بشویم، برویم به کارهای مهم¬تر برسیم.
ابوالفضل موسوی- من پیشنهادم را پس گرفتم.
اختری- پیشنهاد بنده را مطرح منید.
رئیس- بسیار خوب پیشنهاد را مطرح کنید. پس خواهش می¬کنم خلاصه بگوئید.
منشی- آقای اختری بفرمائید.
محمدزاده- نماینده رهبری می¬تواند گزارش خودش را به امام بدهد.
رئیس- اقای محمدزاده می¬گوید خود نمایندۀ رهبری حتی بدون تصویب می¬تواند گزارش نوبۀ خودش را به امام بدهد، طبق این اساسنامه، دیگر شما اینجا گرفتاری ندارید.
اختری- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم. البته آنچه که شفاهاً گفته میشود وقتی قانونی بر خالف آن نوشته شد (رئیس- قانون اینجا هست) بر خلاف آن که نمیتواند عمل کند. در این تبصره آمده است «در ظرف  چهل و هشت ساعت باید فرماندۀ سپاه مصوبات شورای عالی سپاه را جهت اجرا به واحدهای مربوطه ابلاغ نمایند و در صورت تخلف با تصویب شورای عالی گزارش امر توسط نماینده رهبری به اطلاع مقام رهبری میرسد»، به قول امام امت روحی ¬له¬الفداء آنچه که ما عرض می¬کنیم یا مطرح می¬کنیم برای این نیست که حتماً تصویب بشود، بلکه ان¬شاءالله فقط و فقط بمنظور انجام وظیفه است. در موقع احراز تخلف البته نمایندۀ رهبری می¬تواند از فرمانده سؤال کند، از اعضای شورا سؤال کند هرچه می¬تواند سؤوال کند و بپرسد و تفحص کند تا ببیند تخلف شده یا نشده؟، بعد از اینکه تخلف احراز شد. نمایندۀ رهبری که می¬خواهد به مقام رهبری گزارش بدهد، چه لزومی دارد که شورای عالی تصویب کند؟ او میخواهد تخلفی را به امام گزارش بدهد،او نمایندۀ امام است، آنوقت شورای عالی باید تصویب کند که او گزارش بدهد. آنچه که حالا به فکر ما میرسد این است که این کلمۀ «با تصویب شورای عالی» حذف بشود «و در صورت تخلف نمایندۀ رهبری گزراش را به مقام رهبر ی میرساند». کلمه «با توصیب شواری عالی» حذف بشود تا همان که آقای محمدزاده میفرمایند نمایندۀ رهبری می¬تواند بدون نظر شورا گزارش بدهد، همانطور باشد، این کلمه حذف شود و این معنی را می¬فهماند، والسلام.
منشی- آقای روحانی مخالف.
روحانی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم- عرض کنم که فکر می¬کنم اگر برادرمان صحبت¬های، حذف این ماده را که آقای مهندس طیب توضیح دادند، توجه میفرمودند، این پیشنهاد را پس می¬گرفتند. در تبصرۀ سوم مادۀ 19 آمده که نمایندۀ رهبری نسبت به کلیۀ امور سپاه نظارت دارد. گزارشات نوبه¬ای را هم نسبت به کل امور سپاه خدمت امام تقدیم می¬کند، آنچه در اینجا هست مسأله این است، شوارای عالی سپاه اگر مصوبه¬ای دارد و فرماندۀ کل باید آن را ابلاغ بکند، ظرف چهل و هشت ساعت، اگر اجرای این مصوبه

دچار اشکالی شد و تخلفی انجام داد، اگر بنا است این تخلف به عرض امام برسد شورای عالی سپاه باید تصویب بکند، چرا؟ چون این مصوبه مال خود شورای عالی است، وقتی فرمانده اگر نسبت به این مصوبه تخلف عملی دارد. یک وقتی عذر موجهی دارد، می¬آید این عذر موجه را برای شورای عالی سپاه توضیح میدهد و آنها را قانع می¬کند. بنابراین، اگر خودشان قانع شدند دیگر چه لزومی دارد این گزارش خدمت امام برسد، وقت امام عزیز هم گرفته بشود. می¬آید اول مطرح می¬کند، اگر شورای عالی سپاه تصویب می¬کند که گزارش این تخلف به محضر امام تقدیم بشود، بنابراین، چون مصوبه مال خود شورای عالی سپاه است، گزارش تخلف هم اگر با تصویب شواری عالی سپاه باشد، این خوبی را دارد که آنجاهایی که عذر فرمانده کل موجه هست، همانجا گفته می¬شود، و مسأله رفع میشود و لزومی ندارد دیگر خدمت امام این گزارش تقدیم بشود. دست نمایندۀ امام هم در گزارش کلی سپاه باز است، طبق تبصرۀ سوم مادۀ 19 والسلام.
آقای موحدی ساوجی موافق.
رئیس- آقایان مختصر بگویند.
موحدی ساوجی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، این خیلی طبیعی است که وقتی خود نمایندۀ کمیسیون قبول فرمودند که در مواردی که مصوبات شورای عالی را به موقع اجرا در نیاورد حالا چه نمایندۀ رهبری و جه فرماندۀ کل (آن مصوباتی که مربوط به هر کدام خودشان هست) اینجا خوب باید بتوانند لااقل به امام عرض کنند، وقتی شما قبول دارید که مقام مافوق و مسؤول که تصمیم گیرنده هست. شخص ولایت فقیه و امام و رهبر است، بعد این گزارش را ما بدهیم. آقا تمام این ملت چشم و گوش رهبرند، اگر حتی یک نفر از شورا هم یک تخلفی دید باید بتواند به امام و رهبر عرض کند. شما اینجا محدود می¬کنید حتما به تصویب شورا برسد. این چیزی است که بنظر من بهیچوجه نه شرعی هست و نه عقلی و صحیح.
رئیس- آقای محمدزاده.
محمدزاده (نماینده سپاه) بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، بعضی وقتها (برای اینکه مختصر میخواهم صحبت کنم) بعضی وقتها تخلف از مسائلی اتفاق می¬افتد که به علت عدم هماهنگی¬ها، آماده نبودن زمینه¬ها و اینها است و فکر میشود که فرض بگیریم در این مورد تخلفی شده است ولی وقتی که توضیح داده میشود در شورا، شورا ابعاد مختلف قضیه را می¬بیند، آنوقت به این نتیجه میرسد که این تخلفی که به ذهن می¬آمد واقعاً نیست. بناباین دیگر اینطور هم که برادرمان آقای ساوجی میفرمایند نیست که هر روزی، هر فردی از اعضای شورا بیایند بخواهد برود و گزارش بدهد، نه. چون کارهای اجرائی است در جریان اجرائیات بعضی وقتها، بعضی مسائل به ذهن میرسد که تخلف است، ولی در عمل می¬بینیم که مشکلات، موانع و مسائلی بوده که این موجب شده که اجرا نشود، این که گفته¬اند تصویب شورای عالی بخاطر این است که آنچه که بنظر تخلف می¬رسیده، اول آنجا بحث بشود، ثابت بود که تخلف بوده، بعد توسط نماینده رهبری به عرض امام برسد.
رئیس- خوب، آقای طیب هم که حرفشان همان حرف آقای روحانی است.
موحدی ساوجی-  ولایت فقیه را محدود می¬کند.
رئیس- خواهش می¬کنم بعد از آن مقدار که وقت مجلس را گرفتید دیگر دوباره صحبت نفرمائید. /182 نفر در جلسه حضور دارند، کساینکه با پیشنهاد آقای اختری موافق هستند، حذف جمله «با توصیب شورای عالی» قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد.
منشی- دیگر این ماده پیشنهاد ندارد.
رئیس- بسیار خوب مادۀ 25 را با تبصره بخوانید.
سید حسن موسوی- من هم در این ماده پیشنهادی داده¬ام مطرح کنید.
رئیس- بعد از اعلام رأی دیگر قبول نمی¬کنیم.
منشی –پیشنهادشان هم قابل طرح نیست، پیشنهاد کرده¬اند که وزیر سپاه هم در مادۀ 25 اضافه بشود.
رئیس- قابل اضافه شدن نیست، یک بار آئین¬نامه را بخوایند ضرر که نمیکند، پیشنهاد جدید نمیشود داد.
ماده25- فرماندۀ کل سپاه و مدیریت عالی عقیدتی، سیاسی در مورد اجرای مصوبات شورای عالی در برابر شورای عالی مسؤولند.
تبصره- فرماندۀ کل سپاه موظف است ظرف چهل و هشت ساعت مصوبات شورای عالی سپاه را جهت اجرا به واحدهای مربوطه ابلاغ نماید و در صورت تخلف با تصویب شورای عالی گزارش امر توسط نماینده رهبری به اطلاع مقام رهبری میرسد.
رئیس- مادۀ 25 را با تبصره¬اش به رأی میگذاریم، یکصد و هشتاد و چهار نفر حاضر هستند، موافقان با این ماده وتبصره¬اش قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
منشی- پیشنهاد حدذف مادۀ 28 از آقای موحدی ساوجی.
رئیس- آقای موحدی بفرمایند.
موحدی ساوجی- بطور خلاصه دلیم را برای این پیشنهاد عرض می¬کنم دول دلیل داریم باری حذف این مادۀ 28. دلیل اول اینکه فرماندۀ کل سپاه واحدهائی را که در مواد قبلی ما مشخص کردیم. (واحدهای پرسنلی، آموزش نظامی، تدارکات، اطلاعات، طرح و علمیات، بسیج) این واحدها در اختیارش است و هرگونه همکاری را این واحدها که مسؤولینش را تعیین کردن، بعقیدۀ من تشریفات زائدی است و ضرورتی ندارد.
ثانیاً اگر هم فرماندۀ کل سپاه نیاز به یک عده دستیارانی داشته باشند یک عده افرادی که با او باشند، همکاری کنند، دفتر مرکزی، نامه¬ها را پاسخ بدهند و امثال اینها. اگر نیازی باشد در آئین¬نامه اجرائی قانون می¬آید. دیگر اینکه بخواهد در قانون ما ذکر بکنیم و جزء تشکیلات بیاوریم چیز بیخودی است و درهمان اجرائیات می¬گنجد. واسلام.
منشی- کسی موافق پیشنهاد آقای موحدی هست؟ (اظهاری نشد)
رئیس- بسیار خوب چون موافق ندارد ماده را می¬خوانیم و رأی میگیریم.
مادۀ 28- دفاتر فرماندۀ کل: بمنظور کمک به فرماندۀ کل سپاه در انجام وظایف فرماندهی دفاتر زیر تشکیل می¬شود که مسؤولین و اعضای آنها بوسیلۀ وی نصب و عزل می¬گردند.
الف- دفتر فرماندهی مسؤول ادارۀامور دفتری، دبیرخانه روابط عمومی فرماندۀ کل می¬باشد.
ب- دفتر تحقیق و بازرسی. مسؤول کمک به فرماندۀ کل در جهت بررسی صلاحیت افراد پیشنهاد شده برای انتصابات و نیز آگاهی وی از نحوۀ عملکرد رده¬های مختلف سپاه می¬باشد.
رئیس- 183 نفر در جلسه حضور داردند، مادۀ 28 را به رأی میگذاریم کساینکه با مادۀ 28 که قرائت شد. مواق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد.
پیشنهاد حذف مادۀ 38 از آقای موحدی ساوجی.
موحدی ساوجی- پس گرفتم.
رئیس- بسیار خوب، پس برای رأی¬گیری بخوانید.
مادۀ 38- هر شهر بسته به وسعت و جمعیت به چند منطقۀ مقامت و هر منطقۀ مقاومت به چند ناحیۀ مقاومت وهاحیۀ مقاومت به چند پایگاه مقاومت تقسیم می¬گردد که هر پایگاه مقاومت شامل گروههای سازمان یافته خواهد بود.
تبصره- شهرک¬ها و قصبات و دهات کشور دارای هسته¬های مقاومت بسیج خواهند بود.
رئیس- 184 نفر در جلسه حضور دارند، موافقان مادۀ 38 و تبصرۀ آن قیام بفرمانید. (اکثر برخاستند) تصویب شد.
منشی- برایم مادۀ 40 آقای فره¬باغی پیشنهاد حذف داده¬اند.
فره¬باغی- پس گرفتم.
رئیس- برای رأی¬گیری بخوانید.
مادۀ 40- گسترش واحدهای محلی بسیج باید بگونه¬ای باشد که در کوتاه¬ترین مدت ممکن در تمامی محله¬ها، هسته¬های مقاومت تشکیل شود.
رئیس- 185 نفر در جلسه حاضر هستند. کساینکه با مادۀ 40 که قرائت شد موافق هستند، قیام بفرمایند، (اکثر برخاستند) تصویب شد.
منشی- برای مادۀ 42 آقای الویری پیشنهاد حذف داده¬اند.
رئیس- آقای الویری بفرمائید.

الویری- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، علت پیشنهاد حذف من مخالفت این مادۀ 42 با قانون اساسی است را میخوانم:
مادۀ 42- شواری عالی سپاه موظف است شرح وظایف و حدود مسؤولیت¬های هریک از قسمت¬های بسیح را ظرف مدت شش ماه پس از تصویب این قانون تهیه (این قسمتش را دقت کنید) و به تصویب نهائی کمیسیون امور دفاعی مجلس شواری اسلامی برسد.
این قبلاً سابقه داشته که ما نمی¬توانیم تصویب یک لایحه یا طراحی را مستقیماً به کمیسیون ارجاع بدهیم مگر طبق اصل 85 قانون اساسی که یک ضابطۀ خاصی دارد و باید به مجلس بیاید و مجلس واگذار بکند، این برخالاف قانون اساسی است، ممکن است بعضی از برادران و خواهران فکر بکنند که اگر ما این کمیسیون امور دفاعی را حذف بکنیم و تصویبش عرا به مجلس ارجاع بدهیم، مشکل حل میشود. مشکل دیگری پیش خواهد آمد، و آن این است که ما یک مسأله جزئی را باز به مجلس واگذر می¬کنیم با توجه به این حجم کار زیادی که مجلس دارد و عملا نمیتواند وارد این جزئیات بشود بنابراین تنها راهی که باقی میماند، این است که مادۀ 42 حذف بشود.
رضوی اردکانی- به تصویب شواری عالی سپاه برسد. آقا چون مخالف قانون اساسی است نمیشود بحث کرد. کمیسیون نمی¬تواند تصویب نهائی بکند.
منشی- آقای روحانی مخالف.
روحانی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم- عرض کنم که دو بخش دارد این مادۀ 42 یکی اینکه شرح وظایف و حدود مسؤولیت¬های واحد بسیج را شورای عالی سپاه ظرف شش ماه تصویب بکند و شش ماه بعد از اینکه این قانون (همین اساسنامه به اصطلاح) تصویب می¬شود. اصل این مسأله بسیج بخاطر اهمیت فوق¬العاده¬ای که دارد، شورای عالی سپاه ظرف شش ماه اینرا تصویب بکند این خوب است و جای تردیدی نیست. اما قسمت نهائیش که به تصویب نهائی برسد ما نمیخواهیم قانون بشود. ما بخاطر اهمیتی که بسیج داشته، گفتیم که دو مرتبه شرح وظایفش به مجلس نیاید، اما چون اهمیت فوق¬العاده¬ای  بسیج دارد و مربوط به یک ارتش بیست میلیونی است، شرح وظایفشان را که شورای عالی سپاه تصویب می¬کند به کمیسیون اموردفاعی هم بیاورد برای اینکه تصویب نهائی بشود. ما نمیخواهیم قانون بشود که شما می¬گوئید قانون را کمیسیون نمی¬تواند بگذارند فقط بخاطر اهمیت مسأله بوده که گفتیم کمیسیون امور ذفاعی هم تصویب نهائی بکند. بعد هم بصورت قانون نیست که ما بگوئییم که مجلس باید تصویب بکند، اگر هم اشکال بر فرض باشد، این جملۀ آخر است ولی قسمت اولش لازم است و آن قسمت نهائیش هم فکر نمیکنم خلاف قانن اساسی باشد، چون ما نمی¬خواهیم قانون بشود فقط میخواهیم در یک موردی بخاطر اهیت مسأله یک کمیسیون مجلس هم در جریان باشد.
منشی- آقای قره¬باغ موافق.
قره¬باغ- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم. مثل اینکهجبناب آقای روحانی جواب خودشان را هم خودشان فرمودند، یعنی کمیسیون در نظر ندارد که چیزی را تصویب بکند. اولا این چیز خلافی است که خود کمیسیون دفاعی در اینجا آورد که «تصویب نهائی» چیزی که باید تصویب بشود این چیست؟ یا آئین¬نامه است یا قانون است. اگر آئین¬نامه باشد نیاز نیست که به مجلس بیاید، خود سپاه وزیردارد بوسیۀ وزیر می¬تواند در هیأت وزیران به تصویب برساند اگر قانون باشد، عرض می¬شود که قانون اولا در کمیسیون تصویب نمیشود مگر در جاهای بخصوص با استفاده از اصل 85 که موردش اینجا نیست، و لذا این اگر به مجلس بیاید اعم از آنکه منظور از این شرح وظایف آئین¬نامه باشد یا قانون باشد هر دو خلاف وظایف مجلس است برای اینکه وظیفه  کمیسیونها و مجلس، فقط قانونگذاری است. شرح وظایف در اختیار مجلس نیست، مگر در ارتباط با وظایف خود مجلس بصورت آئین¬نامه داخلی، پس چیزیکه خارج از قانون باشد نباید به مجلس بیاید. چون مصوبات مجلس همیشه بصورت قانون است و اگر بنا باشد قانون باشد، در کمیسیون نمی¬تواند به تصویب برسد. باید بیاید مجلس، مجلس ببیند منطبق با اصل 85 هست یا نیست، می¬تواند بفرستد و هم می¬تواند نفرسند، پس قید اینکه باید به تصویب کمیسیون امور دفاعی مجلس برسد این بلاشبهه خلاف قانون اساسی است.
رئیس- کمیسیون و سپاه اگر نظری دارند بفرمایند.
طیب (مخبر کمیسیون امور دفاعی) بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم- در صورتیکه تشخیص شورای نگهبان قطعی این باشد که مغایر با قانون اساسی است، طبیعی است که هیچ اصراری نمیتواند راجع به این وجود داشته باشد. اما چون برای ما این روشن نبود، معتقد بودیم وقتی که برای خود سپاه اساسنامه¬اش در حد یک قانون است و اینقدر مجلس روی آن وقت میگذارد. یک نیروی نظامی که میخوهند بیست میلیون مردم این سرزمین را آموزش و سازمان بدهد، و فرماندهی بکند. نحوۀ اداره او کم اهمیت¬تر از نحوه اداره سپاه نیست. و بخاطر اینکه مطمئن بشویم از اینکه آنچه که تهیه می¬شود، واقعاً کشش بسیج بیست میلیونی را به معنای واقعی داشته باشد و تنها نام ارتش بیست میلیونی روی آن نباشد، بلکه واقعاً با آن غنا اساسنامه و آئین¬نامه¬اش نوشته بشود که بتواند این مأموریت عظیمی را که امام روحی فداء به این واحد مقدس سپرده¬اند انجام بدهد، برای اطمینان از این، گفتیم که به مجلس هم بیاید با روح کلی که در اساسنامه پیش¬بینی شده، هماهنگ بشود و طبیعی است که آن¬چیزی را هم که کمیسیون تصویب کرد قانون نخواهد بود. تا با اصل قانونگداری مجلس، ناهماهنگ بشود اینکه آیا واقعاٌ میتواند منحصر است نوشتن آئین¬نامه¬ها در دولت یا میشود تنظیم آئین¬نامه¬ها را به غیر دولت هم سپرد، این چیزی است که شورای نگهبان باید با توجه به قانون اساسی روی آن نظر بدهد.
بنابراین، اگر نمایندگان محترم، به این ماده رأی بدهند بعد در صورتی که این شبهه واقعیت داشت، و خلاف قانون اساسی بود، طبیعی است که شورای نگهبان این بخش را نفی می¬کند.
درهرحال آ¬ن¬چیزی که مهم است، آن است که آنچه که شبهه خلاف قانون اساسی در موردش میرود آن جزء اخیر این ماده است «تصویب کمیسینون امور دفاعی» ولی نفس اینکه ضرورت دارد قطعاً آئین¬نامه اجرائی بسیج مستضعفین هر چه سریعتر تنظیم بشود برای تحقق ارتش بیست میلیونی، آن چیزی نیست که فکر میکنم هیچکدام از برادران محترم با آن مخالف باشند. پیشنهاد حذف هم بیشتر روی همین جزء اخیر بود.
بنابراین، احتمالا اگر حتی این هم وجود دارد، میشود جزء اخیز را حذف کرد.
رئیس- آقای محمد زاده بفرمائید.
محمدزاده (نماینده سپاه پاسداران)- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، مشخص شدن شرح وظایف و حدود مسؤولیت¬هائی که بعلت اهمیت ارتش بیست میلیونی برادرمان آقای طیب فرمودند، این یکی از ضرورت¬های کار سپاه است یعنی سپاه همین الان هویتش را و عمکلردش را در جبهه¬های مختلف در رابطه با بسیج دارد. همین الان این شرح وظایف و این¬ها تقریبا مشخص است، و سپاه دارد عمل می¬کند. و الحمدلله کارآئی¬اش هم مشخص شده است اینقدر تأکید روی این مسأله و «به تصویب نهائی و اینها» درست است که برادرها لطف داشتند و میخواستند اهمیت مسأله را نشان بدهند، ولی ضرورتی ندارد با توجه باینکه ما همین الان در عمل هم آن کارآئی بهره¬گیری از بسیج را نشان داه¬ایم. بنابراین اگرهم برادران میخواهند سپاه را موظف بکنند که حتماً شرح وظایف و حدود مسؤولیت¬ها را که مشخص بکند همان بودن ظرف شش ماه را که مسلماً چون قانون میشود و سپاه هم موظف است که این کار را انجام بدهد و تخصصش هم همین است، همین شرح وظایفی که برای بسیج نوشته¬اند، همه¬اش را تقریباً سپاه به کمیسیون دفاع پیشنهاد داده بود.
بنابراین، با کل این مسأله بخاطر اینکه باز دوباره به مجلس نیاید و دوباره مطرح بشود، پیشنهاد ما این است که آن قسمت آخرش که «به تصویب نهائی کمیسیون امور دفاعی میرسد» آن حذف بشود که با قانون اساسی هم مغایرت نداشته باشد ضمناً سپاه هم متعهد میشود که شش¬ماهه این کاررا مسلماً انجام بدهد، چون این وظیفه را مجلس شورای اسلامی برایش تعیین کرده است.
سید ابوالفضل موسوی تبریزی- به تصویب چه کسی باید باشد؟
محمدزاده- تمام شرح وظایف هائی که وزارتخانه¬ها دارند ارتش دارد، سپاه دارد اینها اینطور نیست که همه¬اش به مجلس بیاید.
رئیس- «تهیه نماید» باید بگوئید. اگر بخواهید آن ذیل حذف بشود،

«این قانون تهیه نماید» دیگر حالا بقیه آن شکل قانونی دارد هر جا خواستند...
الویری- آقای هاشمی، به این ترتبیب میشود اصلاح بشود «پس از مدت شش ماه تصویب نماید».
رئیس- اگر آئین¬نامه باشد،«وزیر» هم آنجا هست و وزیر هم باید تصویب بکند حالا شما روی اصلش رأی بگیرید، اصلش نباشد از این جهت خیالمان راحت است. بعد اگر لازم بود، خودشان بهرجائی که باید ببرند، میبرند و به تصویب میرسانند. حذف کل اگر نشد آنوقت یک کسی پیشنهاد حذف ذیل را میدهد برای اینکه این اشکال نداشته باشد.
حالا نبودن این به جائی برخورد نمیکند، خودشان تهیه می¬کنند و تصویب می¬کنند (187 نفر حضور دارند) پیشنهاد آقای الویری حذف مادۀ 42 هست. کسانی که با این پیشنهاد موافق هستند، قیام بفرماید (اکثر برخاستند) تصویب شد. یعنی این ماده 42 حذف شد.
رضوی- پیشنهاد اصلاحی نمیشود اینجا داد.
رئیس- پیشنهاد اصلاحی را برای اساسنامه بعدی میگذاریم (خنده نمایندگان).
منشی- در مادۀ 47 آقای موحدی ساوجی پیشنهاد داده¬اند.
رئیس- آقای موجدی ساوجی بفرمائید.
موحدی ساوجی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، در مادۀ 47 آمده است که «شورایعالی سپاه پاسداران موظف است، ظرف شش ماه ضوابط پاکسازی در سپاه را تهیه و بصورت لایجه تقدیم مجلس شورای اسلامی نماید» این خیلی روشن است. آنچه که به مجلس می¬آید و مجلس میتواند به آن بعنوان یک لایحه¬ای، یا یک طرح تقدیم شده¬ای ترتیب اثر بدهد و مورد بررسی قراربدهد. یا لایحه قانونی است که حتماً باید از طریق دولت بیاید، هیچ مقام دیگری در کشور، حق تقدیم لایحه را ندارد این یک مطلب.
دوم اینکه یا بصورت طرح است که این طرح را نماینده¬گان مجلس، با آن امضاء¬های لازم میتوانند بدهند. اگر شوراهای استان تشکیل شد، شوراهای استان هم میتوانند طرح¬هائی را که دارند، برای بررسی و تصویب به مجلس بدهند بنابراین،خیلی روشن و آشکار است که این ماده با قانون اساسی مغایرت دارد. والسلام.
منشی- آقای بعنوان مخالف بفرمائید.
مهاجرانی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، مطلبی را که آقای موحدی ساوجی در مورد تقدیم لایحه یا طرح مطرح کردند، با توجه باینکه در شورایعالی سپاه پاسداران وزیر سپاه هم هست. و وزیز لزوماً از حق تقدیم لایحه میتواند برخوردار باشد که یعنی بیاورد نخست¬وزیر امضاء بکند و به محلس بیاورد، این مشکلی نیست.
منشی- آقای قره¬باغ بعنوان موافق بفرمائید.
قره¬باغ- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم- علاوه بر اعتراضی که آقای موحدی فرمودند که این لایحه بوسیله شورا نمیتواند بیاید و اگر هم بیاید، بوسیله وزیر سپاه میتواند بیاید. پس اسم شورا گذاشتن درست نیست چون شورا نمیتواند به مجلس لایحه بفرستد.
اما اشکال عمده من این نبود، اشکال عمده من این است که برادران توجه بفرمائید شورایعالی سپاه پاسداران موظف است که ظرف شش ماه ضوابط پاکسازی در سپاه را تهیه کند و به مجلس برساند. این لایحه پاکسازی را که به مجلس بفرستد مجلس با این لایحه چه خواهد کرد؟ یعنی یک شرایطی برای سپاه پاسداران خواهد گذاشت در حالی که در مادۀ 35 شما شرایط پاسدار را گفته¬اید هم اعضاء سپاهی که هستند و هم اعضائی که بعداً به عضویت سپاه خواهند آمد.
در مادۀ 35 هست که «شرایط پاسدار»- پاسدار به فردی اطلاق میشود که برای جهاد همه جانبه در راه خدا. نگهبانی از انقلاب اسلامی دست آوردهای آن به عنوان وظیفه شرعی با داشتن شرایط زیر به عضویت سپاه پاسدار درآمده باشد این «درآمده باشد» شامل هم اعضاء قبلی است و هم شامل اعضائی است که بعداً خواهد آمد، این شرایط هم این است که اعتقاد به مبانی اسلامی، انقلاب اسلامی نظام جمهوری اسلامی، اعتقاد و التزام عمل به ولایت فقیه التزام به احکام اسلام، قوانین جمهوری اسلامی، رعایت موازین اخلاقی اسلامی، عدم عضویت در احزاب گروهها، سازمانهای سیاسی، حسن شهرت و عدم سوء¬سابقه.
غیر از این شرایط، در آن لایحه چه خواهند گنجاند؟ که اضافه بر این مادۀ 35 باشد.
لذا شرایط پاکسازی را هم در این ماده ذکر کرده¬اید نیازی به هیچ چیزی علاوه بر این، فعلاً احساس نمی¬شود که در مدت شش ماه هم باید آماده بکنند و بفرستند. لذا پیشنهاد حذفشان را من تأیید می¬کنم.
رئیس- آقای طیب بفرمائید.
طیب (مخبر کمیسیون دفاع)- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم برادران و خوهران محترم نماینده بخاطر دارند وقتی که قانون بازسازی نیروزی انسانی را تصویب میکردیم، در مادۀ 60 آن قانون قید کردیم که آن قانون شامل پرسنل نیروهای مسلح نخواهد شد. و پرسنل نیروهای مسلح پاکسازی در داخل سازمانشان براساس قانونی است که بصورت خاص برای آنها بایستی تدوین بشود.
و طبیعی است که برای اینکه در سپاه جلو این گرفته بشود (البته وجود ندارد و ان¬شاءالله برای اینکه دراینده هم بوجود نیاید) که خدای ناکرده با اختلاف سلیقه¬ها یک جناح بتواند جناح دیگر را کنار بزند و از سپاه بیرون بریزد. و خدای ناکرده به سمت باندبازی و اینکه هم تیپ¬ها جذب شوند و غیر هم تیپ¬ها دفع بشوند. بخاطر اینکه این شائبه بوجود آمدن چنین چیزهائی هم در سپاه به ذهن نیاید. ما پیش¬بینی کرده¬ایم که می¬بایست که یک قانون مشخصی برای بازسازی باشد. و این به این معنا نیست که تنها صلاحیت¬های یک پاسدار بتواند مشکل را حل کند. مگر در همین قانون بازسازی که ما در مجلس تصویب کره¬ایم، تنها صلاحیت¬ها و عدم صلاحیت¬ها را برشمرده¬ایم. نه، تشکیلاتی که بتواند کار بازسازی را انجام بدهد، هیأت عالی میخواهد، هیأت تجدید نظر میخواهد یک هیئت بدوی میخواهد. مراحل بررسی چگونه هستند؟ چگونه تحدید نظر بعمل میآید. اینها آن چیزهائی است که باید در قانون بازسازی باشد بنابراین، تنها آن چیزی که ما بعنوان ویژگی¬های یک پاسدار در اینجا نقل کردیم، نمیتواند ما  را از یک قانون پاکسازی بی¬نیاز کند که قطعاً سپاه لازم دارد. و همانطوری که عرض کردم بخاطر اینکه اینده سپاه را تضمین کنیم که خدای ناکرده هیچوقت این زمینه¬ها بوجود نیاید که روی اختلاف نظرهای شخصی و یا عدم هماهنگی¬های روحی اقدام به بیرون کردن افرادی بشود بدون اینکه واقعاً لازم باشد که آنها را بیرون بکنند، قطعا لازم است که قانونی در زمینه بازسازی نیروهای مسلح و منجمله سپاه به مجلس بیاید.
رئیس- آقای محمدزاده بفرمائید.
محمدزاده (نماینده سپاه)- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، با توجه به اینکه برادر های محترم نماینده مجلس میخواستند که همیشه سپاه رابطه¬ای با مجلس داشته باشد و وزیر را هم بر مبنای همین مسأله در این اساسنامه گنجانده¬اند.
شورایعالی سپاه و اصولاً سپاه در جریان مسائلش مسائلی که دارد، ممکن است نیاز به این باشد که مجلس بخواهد یک قانونی را بگذارند.
بنابراین، روی این مسأله کار می¬کند، خودش را جدای از مجلس نمیداند ولی در اینجا وظلایف وزیر کاملاً تصریح شده که حتی معاون پارلمانی¬اش اینجا میآید میگوید و هم اینکه لایحه مشخص است که لایحه را باید دولت بدهد. و برادرمان آقای روحانی هم یک جمله¬ای را فرمودند که درست است حتی لوایح را وزیر هم نمیتواند بدهد. لایحه را باید هیأت وزیران تصویب بکند. بعد تقدیم محلس بشود.
بنابراین، خود این قانونی که اینجا گذاشته شده است به یک گونه¬ای دست سپاه را در کل مسائلش باز می¬کند که آنجا که نیاز به قانون دارد، روی آن بنشیند و فکر بکند، توسط وزیرش بدهد در هیأت وزیران، تصویب بشود و به مجلس بیاید.
رئیس- پیشنهاد را به رأی میگذاریم. پیشنهاد آقای موجدی ساوجی بطور کلی حذف مادۀ 47 است (187 نفر در مجلس حاضرند) آقایانی که با پیشنهاد آقای موحدی ساوجی مبنی بر حذف مادۀ 47 موافق هستند، قیام بفرمانید (عدۀ کمی برخاستند) تصویب نشد. حالا مادۀ 47 را برای رأی¬گیری بخوانید.
مادۀ 47- شورایعالی سپاه پاسداران موظف است ظرف شش ماه ضوابط پاکسازی در سپاه را تهیه، و بصورت لایحه تقدیم مجلس شورای اسلامی نماید.

رئیس- (همان 187 نفر درمجلس حاضرند) نمایندگانی که با مادۀ 47 که قرائت شد، موافق هستند، قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، مادۀ 48 مطرح بشود.
در مادۀ 48 پیشنهاد حذف از آقای موحدی ساوجی است.
موحدی ساوجی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، البته من خواهش میکنم که توجه بشود عرایضی که میشود ولو کوتاه است ولی لااقل توجه بشود گوش کنند و ببینند که ما داریم چه میگوئیم.
اگر این چیزهائی را که ما تصویب می¬کنیم به شورای نگهبان برود. درست است که آن ممکن است که رد بکند ولی چرا مجلس، قبل از شورای نگهبان، دقتش را نکند در مادۀ 48 مطالبی آمده است که این مطالب نیاز دارد به اینکه به صورت قانونی از مجلس بگذرد.
تنبیهات مربوط به غیبت کمتر از حد فرار، توجه فرمائید مدۀ 48 سطر سوم «تنبیهات مربوط به غیبت کمتر از حد فرار طبق مقرررات انضباطی خواهد بود که به تصویب شورایعالی سپاه میرسد یعنی سپاه اینجا قانونگذار شده است مسأله تنبیهات: این تنبیهات چه میتواند باشد؟ یا کم کردن مثلاً حقوق است. یا یک روز، دو روز بازداشت است. یا فرض کنید میگوید که شما باید یکماه همینطور نگهبانی دنبال هم بدهید هرچه... این تنبیهاتی که شما می¬گوئید.
این قانون میخواهد اگر چنانچه این را بگوئیم که شورایعالی سپاه باید موارد این تنبیهات را مشخص بکند و کم و کیفش را تعیین بکند اینجا اختیار قانونگذاری را شما به شورایعالی سپاه داده¬اید.
این است که من با این مخالف هستم.
منشی- آقای روحانی بعنوان مخالف بفرمائید.
دکتر روحانی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، در این مادۀ 48 قسمت اولش غیبت حد فرار است. یعنی کسی که در یک ارگان نظامی فراری محسوب میشود. از نظر دادگاه قابل تعقیب است. و باید تعقیب بشود. منتها اینکه یک فرد بایستی چند روز غیبت بکند، تا حدش حد فرار باشد، این را خوب باید قانون تعیین بکند. که در این ماده تعیین شده است که در زمان جنگ هر کس پنج روز غیبت غیر موجه بکند و در زمان صلح 15 روز غیبت غیر موجه بکند، این در حد فرار است و باید دادگاه نظامی رسیدگی بکند.
اما اگر غیبت در حد فرار نباشد. یک روز غیبت دارد دو روز غیبت دارد اینها تنبیهات انضباطی است و تنبیهات انضباطی همیشه بصورت آئین¬نامه خواهد بود الان هم در حال حاضر، و درزمان سابق هم اینجور بود. در خود ارتش هم غیبت¬هائی که کمتر ازحد فرار هست، غیبتهائی است که مقرات انضبای خود داخل ارتش رسیدگی می¬کند. فرض کنید دوبار نگهبانی اضافه، فرض کنید که پنجشنبه، جمعه مرخصی نرود چه میدانم، یا هرگونه تنیبیه دیگری که مورد نظر باشد. در این ماده (سپاه منضبط هست) سپاه را منضبط¬تر می¬کند این ماده باعث میشود که اگر کسی خدای ناکرده در اینده بخواهد در سپاه بی¬انضباطی بکند، ده روز، پانزده روز ول بکند و برود،و نیاید. این ماده یک جوری هست که نمیگذارد فردی بی¬انضباط در اینده در سپاه رخنه پیدا بکند. و اگر هم کسی در حد فرار نباشد، تنبیهاتش، تنبیهات انضباطی است و روشن است که تنبیهات انضباطی قانون نمیخواهد و آئین نامه داخلی هر مؤسسه نظامی این کار را انجام میدهد. اینجا تنبهات انضباطی را شورایعالی سپاه مشخص میکند. و مخالف هم با هیچ چیز ندارد.
منشی- آقای رضوی بعنوان موافق بفرمائید.
رضوی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم- موافقت بنده با حذف مادۀ 48 بخاطر علتی نیست که جناب آقای موحدی فرمودند که باید مجلس درباره این تنبیهات نظر بدهد، بلکه موافق حذف آن هستم بخاطر اینکه این یک قانون آئین¬نامه¬ای است و خود آئین¬نامه سپاه که به تصویب شورای عالی سپاه میرسد، مشخص میکند در زمان صلح در زمان جنگ.
لذا احتیاج ندارد که اینجا باشد. و بنده موافق حذف هستم.
رئیس- آقای طیب بفرمائید.
طیب- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، همانگونه که گفته شد قانون اساسی در اصل 172 تخلفات خاص نیروهای نظامی و انتظامی را به محاکم خاص نظامی ارجاع داده است و در قسمت اول این ماده ما دقیقاً همان چیزی را که در قانون اساسی گفته عیناً زمینه اجرائی برای آن فراهم کرده¬ایم.
اما آنچه که در حد جرم نیست. یک غیبت ناشی از بی¬انضباطی و بی¬توجهی است که این نیاز به رسیدگی در دادگاه و کیفر قانونی ندارد. بلکه میشود با یک تنبیه کوچکی گاهی اوقات صرفا با یک تذکر، گاهی با تذکر انجام داده است خلاف ضوابط و انضباط بوده است. اینها را هم اگر بخواهیم بفرسیتیم به دادگاههای نظامی و محاکم نظامی عملاً و دیگر تمام کار محاکم نظامی را مختل کرده¬ایم. چون برای هر یک نگهبانی اضافه باید دادگاه تشکیل بشود و بازجوئی بکنند و بعد محاکمه بکنند و حکم صادر بکنند، طرف تازه یک شب مثلاً نگهبانی بدهد و دو ساعت نخوابد. و اینها چیزهائی است که در حد آئین نامه انضباطی است الان هم در نیروهای مسلح دیگر ما مثل ارتش، مثل شهربانی و ژاندارمری آئین¬نامه¬های انضباطی شان به هیچوجه به تصویب مجلس نمیرسد. اسمش آئین¬نامه است اینجا ما اسم قانون نیاورده¬ایم. گفته¬ایم طبق مقررات انضباطی خواهد بود که به تصویب شورایعالی میرسد و آئین¬نامه¬های انضباطی همین الان در داخل خود نیروهای مسلح تهیه میشود و خودشان تصویب می¬کنند و ملاک اجرا هست برای تضمین نظم و انضباط که لازمه حیات نیروهای مسلح است.
رئیس- آقای محمدزاده بفرمائید.
محمدزاده- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، با توجه باینکه در شورایعالی سپاه نماینده رهبری حضور دارند و در رابطه با اینکه مصوبات شورایعالی مبتنی بر قانونی و احکام اسلامی بوده باشد آنچه را که شورایعالی تسخیص بدهد در رابطه با این مسائل انضباطی باید توجه بکنیم که حتماً و حتماً مبتنی بر معیارها و ملاک¬ها و احکام اسلامی است. و ضمناً هم عرض بکنم در سپاه ما برخوردمان با برادران پاسدار آنهائی که تخطی¬هائی مثلاً اگر بر فرض غیبت یک ساعته و دو ساعته و یا یکروزه داشته باشد. معمولاً اینطور نیست که یک شب پاسداری یا نگهبانی خواسته باشیم این مسأله را حل بکنیم. چون برادرهای پاسدار ما الان صدای من را میشوند. همین موضوع را هم به من تذکر داده بودند که شما بگوئید که ما در سپاه چطوری هستیم. یعنی امر بعمروف و نهی از منکر یکی از مسائل اساسی سپاه است که با برخوردهائی که میشود و آن شرایطی که در سپاه هست. الحمدلله این مسائل بسیار کم است. ولی بهرحال باید شورایعالی سپاه خودش با وجود نماینده امام و انیها بتواند این مقرات جزئی را بگذارد تا بتواند در عمل اگر خدای نکرده با اشکالاتی مواجه شد،حل بشود.
ولی بطور کلی با آن ضوابطی که ما برای پاسدار مشخص کرده¬ایم امیدواریم که هرگز این مسائل در سپاه پیش نیاید این را با اینکه میدانم که یکمقدار مربوط نبود، میخواستم بگویم که برادرهای پاسدار ما بدانند که برادرهای مجلس، کاملاً به این مسائل آگاهند و میدانند روحیه برادران پاسدار ما چگونه است.
رئیس- حال شما موافق حذف هستید یا نه؟
محمدزاده- ما موافق حذف نیستیم.
رئیس- خیلی خوب، پیشنهاد حذف را به رأی میگذاریم (187 نفر در جلسه حضور دارند) پیشنهاد آقای موحدی ساوجی حذف مادۀ 48 است. نمایندگانی که با این پیشنهاد موافق هستند، قیام فرمایند (عدۀ کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید.
منشی- آقای الله¬بداشتی پیشنهاد کرده¬اند در سطر سوم مادۀ 48 از «تنبیهات مربوط به غیبت کمتر از حد فرار الی آخر» حذف بشود.
رئیس- آقای موحدی هم که همین را میخواست بگوید.
الله¬بداشتی- آقای هاشمی پس گرفتم.
رئیس- خیلی خوب، پس اصل ماده را برای رأی¬گیری بخوانید.
مادۀ 48- در صورتی که یک یاز اعضائ سپاه در زمان صلح بیش از 15 روز و در زمان جنگ بیش از 5 روز غیبت غیر موجه داشته باشد فراری محسوب شده و بوسیله دادگاه نظامی مورد پیگرد و تنبیه قانونی قرار میگیرد.
تنبیهات مربوط به غیبت کمتر از حد فرار طبق مقرات انضباطی خواهد بود که به تصویب شورایعالی سپاه میرسد.
رئیس- (حاضرین در جلسه همان 187 نفر هستند) موافقان با مادۀ 48 که قرائت شد، قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
منشی- آقای آل سید غفور پیشنهاد حذف مادۀ 50 را داده¬اند.

رئیس- آقای آل غفور بفرمائید .
آل غفور – بسم الله الرحمن الرحیم، عرض کنم در رابطه با پیشنهاد حذف ماده 50، علت پیشنهاد این حذف نه بدلیل موافقت این است که اعضاء سپاه عضو گروه با سازمان خاصی باشند .
منشی – آقای هاشمی این ماده که تصویب شده است .
رئیس – ایشان پیشنهاد حذف مادۀ 49 را داده اند .
آل غفور – من پیشنهاد حذف ماده 50 را داده ام .
رئیس – ماده50 هم تصویب شده است .
منشی ( مهاجرانی )- پیشنهاد حذف را هم الان دارند من متوجه نبودم حالا موادی را که کمیسیون بودجه پیشنهاد کرده است مطرح است . مادۀ48 پیشنهادی کمیسیون بودجه باین شرح است .
مادۀ48- نیازهای اساسی گذران زندگی مسکن، درمان پاسدار و خانواده ولی در دوران خدمت و از کارافتادگی و بازنشستگی نیز تأمین میشود . ضوابط آن در آئین نامه ای که به تصویب شورایعالی سپاه میرسد تعیین خواهد شد.
بند1- رفع نیازهای یاد شده در مادۀ40 در مورد افراد تحت تکفل شهدای سپاه و همچنین معلولین سپاه برابر آئین نامه مربوط خواهد بود .
رئیس – آقای دری مخبر کمیسیون توضیح بدهد .
دری – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم – عرض کنم قبل از اینکه مسأله وزات برای سپاه مطرح بشود که لایحه دولت درحقیقت باطرح به مجلس آمده بود وقتی اینکه بودجه در رابطه با دولت و مجلس و غیره مطرح بشود در کمیسیون مطرح شده و مادۀ48 اضافه شده که نحوه تنظیم بودجه را مطرح میکند منتها چون برادران کمیسیون دفاع در ماده 17یک کلمه تنظیم بودجه گذاشته اند و ممکن است مثلان اینجور برداشت بشود که آن کلمه تنظیم بودجه گذاشته اند و مکن است مثلا اینجور برداشت بشود که آن کلمه تنظیم بودجه در رابطه با مسئولیتهای وزیر کافی باشد از ماده 48 بنده حاضرم بگویم اصلا مادۀ48 مطرح نشودولی ماده بعد نیازهای اساسی گذران زندگی، مسکن درمان پاسدار و خانواده وی در دوران خدمت و از کار افتادگی مطرح است هم درمان و بیمه و غیره و غیره مطرح است اینجا نسبت به برادران عزیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اگر نگوئیم به طریق اولی حداقل باید مطرح بشود در اینجا باید بصورت قانونی هم مطرح بشود البته نسبت به خانواده های شهداء و افراد تحت تکفل خانواده های شهداء چه از سپاه، چه از بسیج و چه از سایر نیروهای رزمنده در اساسنامه بنیاد شهید مثلا مقرر بشود بنابراین ممکن است بند1 را هم بفرمائید تکلیف نهائیش در رابطه با بنیاد شهید مطرح میشود ولی اصل ماده 48 که نیازهای اساسی گذران زندگی که خوب حقوق سپاه هم براساس نیاز هست، مسکن،درمان پاسدار و خانواده وی در دوران خدمت و از کارافتادگی و بازنشستگی نیز تأمین میشود آن بودجه کلی از جمله در این بخش هم باید وزیر مربوطه اش تنظیم بکند البته طبق آئین نامه ای که به تصویب شورایعالی سپاه میرسد تعیین خواهد شد این پیشنهاد کمیسیون برنامه و بودجه است .
رئیس – مخالف و موافق صحبت کنند .
منشی – آقای عباسی مخالف.
عباس عباسی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، البته شکی دراین نیست که کلیه برادران و خواهرانی که در نهادهای انقلابی و جوشیده از انقلاب خدمت می کنند از حداقل تأمین زندگی هم محروم هستند و واقعا فداکاری می کنند خارج از جبهه هم باز فداکاری دارند و خانواده شان هم از محرکین اصلی شان شاید باشند در رابطه با این همه خدمات صادقانه علاوه بر آن ایمانشان . اما بازنشستگی و یا تأمین حداقل نیاز خود برادران پاسدار و با خانواده شان کل اینها اولا جدای از سایر نهادهای انقلابی نیستند ما کمیته های انقلاب داریم، جهاد داریم خود کارکنان بنیاد شهید داریم و دیگر اینگونه ارگانها که من الان شاید در ذهنم نباشد که آنها هم بلاتکلیفند این یکی که چون اینها کارکنان انقلابی هستند همه در یک ردیف یعنی یک دفعه معلون بشود که باید چه اندازه پرداخت بشود موضوع دیگر اینکه اینها را طبق آئین نامه نمیشود پرداخت قانون می خواهد یا باید قانون بیاورد برای حذف پایه و گروه اصلا از این به بعد پایهو گروه در نظر گرفته نخواهد شد نه در نهادهای انقلابی ونه در اداران و یا ایفاء این قانون پایه و گروه بنابراین حقوق و هرچه باشد روی همان پایه و گروه داده میشود و این طبق آئین نامه استخدامی که خود دولت یعنی خود شورایعالی سپاه تصویب بکند درست نخواهد بود و جز ایجاد چندگانگی در کشور را دیگری و مشکل دیگری را حل نخواهد کرد جز مشکلاتی را که افزوده خواهد نمود روی این حساب من با این پیشنهاد مخالفم .
منشی – آقای محلاتی موافق.
محلاتی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم – این پیشنهاد در مادۀ 45 اساسنامه ای که خود سپاه به مجلس تقدیم کرده اند ذکر شده( با مختصر قانونی ) بعد در شور اول در کمیسیون عینا همین پیشنهاد در ماده 48 درشور اول تصویب شد در اصل مسأله هیچ اختلافی نیست در شور دوم باز موافق بودند اعضای کمیسیون منتهی گفتند براینکه این نیازی به ذکرش دراساسنامه نیست و روی این جهت رد و حذف شد نه اینکه مورد لزوم نباشد در این مسأله کسی اختلافی ندارد که بودجه سپاه که تأمین میشود یک نیروئی انقلابی که این همه مسئولیت بر دوشش هست درعین حالی که تمام افرادشان دارای مناعت طبع هستند و بسیاری از افراد برادران پاسدار هستند که حقوق عادی که باآنها میدهیم یک مقدارش را برمیگرداند میگوید من پیش از این نیاز ندارم در عین حالی که این روحیه حاکم هست ولی معذلک قانونگذار بودجه ای که برای او تنظیم میکند باید مسکن و گذران زندگی و این چیزهای ضروری اولیه را برایش در نظر بگیرد و در این مسأله هیچ اختلافی نیست منتها صحبت دراین بود که آیا لازم است یا نه بعد مذاکره ای که با اداره قوانین من کردم و بعد از مذاکره با برادرانی که در کمیسیون بودجه آمدند گفتند بر اینکه بعد هم میشود تهیه کرد ولی بفرمایش آقای هاشمی بهتر این است که اساسنامه ای که داده میشود کامل باشد ذکرش هم هیچ ضرری ندارد و بطور کلی درنظر میگیرند ضوابطش هم در شورای عالی تنظیم میشود که وزیر هم در آنجا حضور دارد و از نظر روانی هم بسیار مؤثراست که الان مجلسی که وظیفه برای سپاه معین میکند و سپاه هم تابع مقرراتی است که از مجلس میگذرد توجه بخصوصیات زندگی برادران پاسدار هم هست خصوصیاتش هم با همکاری با دولت طبق ضوابط انجام خواهد شد .
رئیس – آقای محمدزاده یا مخبر کمیسیون میتوانند صحبت کنند .
طیب ( مخبر کمیسیون ) – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ، توجه نمایندگان محترم را به چند نکته در رابطه با این پیشنهاد جلب میکنم . اولین نکته اینکه پرداخت حقوق و مزایا و میزان آن چیزهائی نیست که بتواند آئین نامه تعیین کند ما قوانین استخدامی ...
دری – این جمله آخرش هست که میتوانید بگوئید این جمله آخر حذف بشود برای اینکه این برنامه میخواهد و اجازه میخواهد .
طیب – اجازه بفرمائید . اینها چیزهائی است که قانون میخواهد، قوانین استخدامی کشور همین الان ضریبهای حقوقی را تعیین میکند، میزان افزایش حقوق را تعیین میکند و امثال اینها . شما شاهد بودید که در طول همین دوره مجلس را رعایت قوانینی درجهت تصحیح و تغییر قوانین استخدامی به مجلس آمده، بنابراین در وهله اول سپردن این به یک شورائی که ولو درشورا وزیر هم هست اما شورا نمیتواند ولو وزیر یا همه وزیران هم در آن باشند مصوب قانون باشد بنابراین، اولین ایرادی که این پیشنهاد دارد اینست که خلاف قانون است ان شاءالله قوانین استخدامی سپاه هم باید تنظیم بشود به مجلس بیاید با همه آن ضوابط و روحیات انقلابی که لازمه سپاه است و مجلس آن ها را تصویب بکند و در اختیار برادران سپاه بگذارد برای اجراء .
نکته دیگر اینکه ما درفصلی که حوزه وزارتی را توضیح میدادیم در معاونت اداری مالی مسئولیت انجام خدمات پرسنلی سپاه مثل مسکن، بیمه درمان و امثال اینها و مسئولیت بودجه را که میدانم بودجه یک بخشش بودجه جاری است و بودجه جاری اغلبش همان پرداخت حقوق و مخارج پرسنلی است اینها را هم به معاونت اداری مالی و زیر سپاه داده ایم بنابراین ، اصل این قضیه پیش بینی شده اما . نکته دیگر اینکه حتی اگر این آئین نامه بود، قانون نبود و نیاز به تصویب مجلس نداشت باز هم شورای عالی طبق همین موادی که اینجا تصویب کرده ایم حق تصویب آنرا نداشت چرا؟ چون مسأله بودجه، مسأله خدمات پرسنلی سپاه را ما در حوزه وزارتی قرار داده ایم و در ماده ای که

تولیدی و خدمات اقتصادی و صنعتی ایران هستند و کمک زیادی هم به پیش¬برد و گسترش صادرات ایران می¬کند اما بعد از انقلاب اسلامی ایران غرفه¬های نمایشگاه¬های بین¬المللی علاوه بر جنبه اقتصادی که داشت جنبه سیاسی و اسلامی پیدا کرد یعنی الان نمایشگاه¬هائی که در خارج بر جا می¬شود، در آلمان، در الجزایر، در سایر کشورهای جهان در آن نمایشگاه¬ها درست است که ما کالاهای اقتصادی را به آنجا میبریم برای نمایش گذاشتن اما در کنار آن قسمت عمده تبلیغات انقلاب اسلامی در آن غرفه¬ها انجام میشود یعنی غرفه ایران مثلا در نمایشگاه بین¬الملی آلمان محل تبلیغات انقلاب اسلامی، انتشار کتابهائی راجع به انقلاب، عکسها و پوسترهائی در پیرامون انقلاب و خودش یک کانون نشر فرهنگ انقلاب میشود و استفاده می¬کنیم از این موقعیت را بدست آورد پس اهمیت این نمایشگاه¬ها علاوه بر جنبه اقتصادی جنبه سیاسی و گسترش انقلابی قضیه هست عکس قضیه هم صادق است وقتی که ما نمایشگاهی را در ایران برگزار می¬کنیم که به ناچار باید برگزار بشود باعث میشود که مقدار زیادی از این نیروهای خارجی که به ایران کشیده میشوند با مسائل ایران آشنا می¬شوند با بازارهای ایران آشنا می¬شوند و ما با کالاهای آنها آشنا می¬شویم و این روابط دو طرفه ادامه دارد این لایحه چه کار می¬کند؟ شما توجه دارید که هر کالائی که می¬خواهد وارد ایران بشود این کالا را باید سود بازرگانی، گمرک و غیره را برایش پرداخت بکنند در مودر کالاهائی که برای نمایشگاه وارد ایران میشود بعنوان موقت که مثلاً بیست روز یا دو هفته می¬خواهد در این نمایشگاه بماند و بعد صاحب کالا، کالایش را بردارد ببرد اگر ما به آن صاحب کالا بگوئیم که تو برای کالائی که می¬خواهی بیاوری هم بایدسود بازرگانی بدهی هم گمرک بدهی هم تعرفه گمرکی پربکنی این چنان مسأله مشکل میشود که آن صاحب کالا هیچ رغبتی به شرکت در نمایشگاه پیدا نمی¬کند این است که قانون پیش¬بینی کرده بود برای کالاهائی که ورود موقت دارند برای دو هفته در نمایشگاه¬ها اینها وزارت امور خارجه تأیید بکند سفارتخانه¬شانهم تأیید بکند که این کالا را وقتی آورد بعد هم خودش خارج خواهد کرد در ایران مثلاً به فروش نخواهد رساند هرچند که نمی¬تواند بفروشد شورای انقلاب در خرداد ماه سال 59 یک لایحه¬ای تصویب کرد که این لایحه هم جز بعضی از همان لوایحی بود که به علت ازدحام کار رویش زیاد فکر نشده بود آمد و در مصوبه شورای انقلاب این پوانی که مان می¬دادیم به کشورها شرکت¬کننده از آنها گرفت گفت خیر، هر کسی که می¬خواهد بیاید اینجا و موقتاً کالا وارد بکند نمی¬تواند تأیید وزارت امور خارجه و یا نمایندگی سفارتخانه¬اش مورد قبول قرار بگیرد یک سنگ بزرگی در مقابل تشکیل نمایشگاه انداخته شد دست ما هم بسته شد و مشکلات زیادی هم درست شد وزارت بازرگانی از طریق هیأت دولت لایحه¬ای در چند ماه قبل به مجلس داد آن لایحه معنایش این بود که مجدداً تبصره مادۀ 135 قانون گمرک قدیم را تأیید می¬کرد که کشورهائی که می¬خواهند بیاورد تأیید وزرارت امور خارجه و نمایندگی سفارت آن در ایران کافی باشد که بعد بتواند این کالا را وارد کند و خارج بکند این لایحه به مجلس آمد در همین جلسه هم مطرح شد و جلسه هم طوری بود که نماینده¬ای که میبایست بیاید اینجا دفاع بکند نماینده کافی و لازمی برای دفاع از لایحه نبود بجای نماینده وزارت بازرگانی نماینده وزارت اقتصاد آمد که اگر خاطر نمایندگان محترم باشد پشت همین تریبون هم ما با هم بحثمان شد از جائی که خوب از لایحه دفاع نشد لایحه رد شد مجدداً برادرمان آقای عسکراولادی وزیر محترم بازرگانی با توجه به ضرورت و اهمیتی که این مسأله دارد و تشکیل نمایشگاه¬ها دراد مجدداً لایحه¬ای را باز دو مرتبه دولت تقدیم مجلس کرد و در رابطه با این لایحه هم من توضیح مختصری دادم اگر توضیحات بیشتری هم لازم باشد نماینده محترم وزارت بازرگانی توضیح خواهند داد، اجمال قضیه این است که ما می¬خواهیم در واقع تبصره مادۀ 135 را که توسط شورای انقلاب لغو شده مجدداً به حالت اول برگردانیم و آن بصره هم این است که بگوئیم برای واردات موقت کالا جهت ارائه در نمایشگاه¬های بین¬المللی ایران تعهد سفارتخانه یا نمایندگی سیاسی کشور مربوط و تأیید وزارت خامورخارجه به عنوان تأمین قبول خواهد شد» دیگر نگوئیم آقا اگر تو دو تا لیوان میخواهی بیاوری توی نمایشگاه و به معرض نمایش قرار بدهی مثلاً سه برابرش باید سفته و چک بدهی و از این قبیل چیزها و برایش مشکل ایجاد نکینم که بتوانیم این کار را انجام بدهیم من فکر نمیکنم توضیح بیشتری لازم باشد هر چند که شاید همین هم زیاد بود.
نایب رئیس- گویا مخالف ثبت‌نام نکرده بنا براین لزومی ندارد موافق صحبت کند اگر نماینده دولت توضیح بیشتری لازم است بفرمایند. اگر آقای نهاوندیان هم مطلبی دارند بفرمایند.
نهاوندیان (معاون وزارت بازرگانی)- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم. من اضافه کنم به توضیحات کافی برادرمان مخبر کمیسیون که اولاً به جهت اینکه ما عضو کنوانیسیون هستیم و اگر چنین برخورد بکنیم برای خود ما هم در شرکت در نمایشگاه¬ها ممکن است اشکال ایجاد بشود و دوم اینکه آوردن یک عده¬ای از کشورهای مختلف توی نمایشگاه¬ها توی ایران یکی از ابزارهای ما برای صدرو انقلاب خواهد بود و سوم اینکه از نظر بازرگانی هم صرفه ما است که برای کالاهائی که میخواهیم بخریم بجای اینکه ما پول خرج کنیم برویم توی دنیا بگردیم کالاهای مختلف را بیابیم و از توی آنها بهترینش را انتخاب بکنیم آنها بیایند در کشو ما ارز خرج بکنند و ما در داخل کشور خودمان کالاهای مختلف را ببینیم و بعلاوه اینکه تشکیل نمایشگاه¬های بین¬المللی در هر کشور خودش یک وجهه و اعتبار سیاسی را اثبات میکند همچنانکه در مهر 59 ما نمایشگاه برگزار کردیم تا روز آخر هم بخوبی انجام شد و این خودش برای ما اعتباری بود در حالی که عراق مجبور شده بود نمایشگاهی را که او هم میخواست برگزار کند تعطیل کند و به عکس در سال 60 عراق با زحماتی یک نمایشگاهی راه انداخت و روی آن بسیار تبلیغات سیاسی کرد ما امسال (سال 61) قرار است نمایشگاهی داشته باشیم و دعوت¬ها و کارهایش هم شده اگر ما چنین تسهیلاتی را ایجاد بکنیم تعداد کشورهای شرکت کننده در آن بیشتر خواهد بود و از لحاظ¬های مختلف سیاسی، اقتصادی بنفع ما هست لذا تقاضای تصویب این را داریم.
ناب رئیس- چون برای رأی¬گیری تعداد حضار کافی نیست خانم اعظم طالقانی جند روز قبل مهلتی داشتند، اگر موافق هستید همین حالا بطور مختصر و فشرده بفرمائید منتها خود شما حق برای دیگری ایجاد نکیند.
اعظم طالقانی- طبق مادۀ 61 یک ربع ساعت باید صحبت کنم.
نایب رئیس- نه اینکه یک ربع باید صحبت کنید حداکثر آن یک ربع است حالا شما جواب ایشان را میتوانید در 4-5 دقیقه هم بگوئید.
نمایندگانی که بیرون جلسه هستند تشریف بیآورند به داخل جلسه چون میخواهیم رأی¬گیری کنیم تا صحبت ایشان را هم گوش کنند.
اعظم طالقانی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم. «والعادیات ضبحا، فالموریات قدحا فالمغیرات صبحا، فاثرن به نقعا، فوسطن به جمعا.» درود به رهبر کبیر انقلاب و درود به رزمندگانی که در جبهه¬های جنگ با حملات متهورانه خود شعله¬های نابودی را به خرمن صدامیان کافر انداخته¬اند و ریشه¬های ظلم نوکران غرب و شرق را می¬سوزانند.
یکی از نمایندگان- لایحه جنگ نیست که...
اعظم طالقانی- اگر اجازه نمیدهند که من صحبت نکنم
نایب رئیس- بفرمائید چرا صحبت نمیکنید.
اعظم طالقانی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم. «انزل من السماء ماء فسالت اودیه بقدرها فاحتمل السیل زبداً را بیا و مما بوقدون علیه فی النار ابتغاء حلیه او متاع زبد مثله کذلک یضرب الله الحق و الباطل فاما الزبد فیذب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الرض کذلک یضرب الله الا مثال.»
من ناچارم برای اینکه آن جوابی را که میخواهم در دو سه جمله بدهم مقدماتی را بنظرم میرسد، ضرورت دارد که بگویم در این آیه که خداوند تمثیلی را میفرماید یک جریان حق و باطلی را که مطرح میکند (نایب رئیس- خیلی خارج از موضوع نباشد) نهایتا به اصل موضوع میرسد (نایب رئیس- بهرحال طوری به جواب آقای کیاوش ارتباط بدهید.) من اعتقادم بر اینست که در رابطه با همین آیه در مسیر جریان انقلاب همینطور که آبی که از آسمان، خدا فرو میریزد و این سلی که جمع میشود و در مسیر حرکت آن زبدهائی بر روی این آب جمع میشود، در مسیر انقلاب ما هم به همین ترتیب کف¬ها و زبدهائی روی این جریان سیل را گرفت که در واقع اینها را می¬شود به چند دسته تقسیم کرد:
یک دسته از اینها همان نمونه¬هایی بودند که تا بحال دیدیم که نابود شدند چون محکوم به نابودی بودند، توخالی و بی¬محتوا، مثل منافقین و بنی¬صدر

بقیه اگر 15 سال به بالا سابقه خدمت داشته باشند با سنوات خدمت بازنشسته کند و در مورد سایرین در صوریتکه واحد و ثاقت و حسن ثابقه داشته باشند به کار اداری بگمارد و دیگران را به ازاء هر سال خدمت با پرداخت یکماه حقوق و مزایا بازخرید کند. قضاتی که مایل به خدمت به کار اداری نباشند بازخرید میشوند.
ایرادات شورای محترم نگهبان این است که در مورد بند 5 ایراد شورای نگهبان بحال خود باقی است و حال آنکه آنچه که در جلسه 27/12 تصویب شد، این ایراد بند 5 را مرتفع کرده بود. منتها سهو رخ داده است که مصوبه اصلی به شورای نگهبان ارسال نشده است.
ذیل تبصرۀ (1) ایراد دیگری که داشته¬اند این بود که:
ذیل تبصرۀ (1) با توجه به اینکه در قانون بازسازی برای افرادی که طبق آن قانون بازشسته یا بازخرید میشوند وضع بهتری در نظر گرفته شده است. تبعیض ناروا و خلاف عهد و با اصل دوم و سوم قانون اساسی مغایرت دارد. و در مودر اشخاصی که واجد و ثاقت و حسن سابقه میباشد نیز باید رضایت آنها به قبول کار غیر قضائی قید شود.
دو ایراد در این بند (2) هست:
یکی اینکه نظر شورای محترم نگهبان معطوف شده است به قانون بازسازی یا قانون بازخریدی که در 14/4/59 شورای انقلاب برای یک مدت کوتاه تصویب کرده بود و آن را یک شرایط بهتری برای کارکنان میدانست که درا ین مورد هم با حضور نماینده شورای محترم نگهبان بحث شد که اصولاً در قانون بازسازی قضات و افراد نیروهای مسلح مستثنی شدند و ارتباطی بین این دو با هم نیست. در این مورد هم البته نظر شورای محترم نگهبان ملحوظ شده و دقیقا روشن شده است. در لایحه مصوب 27/12 بود که قضاتی که /20 سال سابقه خدمت یا بیشتر دارند اینها بازنشسته میشوند در این لایحه به /15 سال سابقه اصلاًح شد. بنابراین کسای که 15 سال سابقه خدمت به بالا دارند با سنوات خدمت بازنشسته خواهند شد و مسأله دیگر آنهائی که واجد وثاقت و حسن سابقه هستند خواسته بودند که اینها با نظر خودشان به کار اداری گمارده بشوند که این هم در لایحه جدید توجه شد و اصلاح شد به این ترتیب که آنهائی که واجد وثاقت و حسن سابقه باشند به کار اداری گمارده میشوند منتها آنهائی که مایل نباشند که به کار اداری بروند بازخرید خواهند شد.
نایب رئیس- بسیار خوب اگر کسی نسبت به پیشنهاد کمیسیون برای اصلاح مخالف است صحبت کند (اظهاری نشد) آقای وزیر دادگستری شما مطلبی دارید؟ (اصغری- خیر) بسیار خوب، پس همین اصلاحی که با نظر شورای نگهبان در کمیسیون انجام شده است نسبت به همین گزارش رأی¬گیری می¬کنیم که یک مورد آن بند (5) بود یکی هم تبصره بود که خوانده شد (186 نفر حاضرند) توجه بفرمائید که گزارش ما نسبت به همین اصلاح کمیسیون رأی¬گیری می¬کنیم که خوانده شد و موارد اصلاح آن هم توضیح داده شد. نمایندگانی که موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. یک اصلاحیه دیگری هم از شورای نگهبان داریم.
موحدی ساوجی- «طهارت مولد» هم بوده است.
بیات- مربوط به دفعه قبل بوده است.
نایب رئیس- آقای بیات می¬گویند مربوط به دفعه قبل بوده است، حالا ایجاد شبهه نکنید.
موحدی ساوجی- بند 2 هم بود یک چیزی اضافه کردند یا اصلاًح کردند. زواره¬ای- آن در جلسه 27/12/60 تصویب شده و به شورای نگهبان رفته آن مسأله دیگری است که تصویب شده.
نایب رئیس- درست است. توجه بفرمائید یک بار دیگر برای کل این طرح رأی¬گیری میکنیم تا این شبهه بعداً پیدا نشود پس بطور کلی تمام طرح را با اصلاحاتی که شده به رأی میگذاریم نمایندگانی که با کل آن موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. این شبهه را رفع میکند.
8- تصویب اصلاحیه قانون تشکیل پلیس قضائی
نایب- رئیس یک اصلاحیه دیگری¬هم داریم آقای زواره¬ای بفرمائید.
زواره¬ای (مخبر کمیسیون قضائی)- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم. این هم باز لایحه مصوبی است که به شورای محترم نگهبان رفته و برگشته. ایراد شورای نگهبان بر این بند (2) بوده است که در این بند (2) مصوبه قبلی، پلیس قضائی را جزئی از تشکیلات دادگستری دانسته بود و ایراد شورای نگهبان بر این بود که پلیس قضائی چون کار انتظامی انجام میدهد، کار اجرائی است بنابراین نمی‌تواند جزء قوه قضائی باشد و این تداخل بین دو قوه خواهد بود که آن هم به این ترتیب اصلاح شد.
گزارش از کمیسیون امور قضائی به مجلس شورای اسلامی.
مادۀ (2) به این شرح اصلاح میشود:
در جلسه سه شنبه مورخ 24/1/61 کمیسیون امورقضائی، لایحه راجع به اصلاح قانونی تشکیل پلیس قضائی و اجازه اجرای مقررات فصل سوم آئین¬نامه پلیس قضائی با حض.ر در تن از اعضاء شورای نگهبان مورد بررسی قرار گرفت و با اصلاح زیر به تصویب رسیده.
رئیس کمیسیون قضائی- سید محمد خامنه¬ای
مادۀ (2) به این شرح اصلاح می¬شود:
پلیش قضائی از طریق وزارت کشور در اختیار قوه قضائیه خواهد بود وزارت کشور مکلف است نیروی مورد نیاز قوه قضائیه را در حدود این قانون در اختیار دادگستری قرار دهد.
اصل لایحه را قرائت میکنم:
لایحه راجع به اصلاح لایحه قانونی تشکیل پلیس قضائی و اجازه اجرای مقررات فصل سوم آئین‌نامه پلیس قضائی.
مادۀ واحده
1- مادۀ (1) لایحه قانونی تشکیل پلیس قضائی به این شرح اصلاح میشود:
پلیس قضائی بمنظور انجام وظایف مندرح در این قانون تشکیل میشود.
2- مادۀ (2) به این شرح اصلاح میشود:
پلیس قضائی از طریق وزارت کشور در اختیار قوه قضائیه خواهد بود. وزرات کشور مکلف است نیروی مورد نیاز قوه قضائیه را در حدود این قانون در اختیار دادگستری قرار بدهد.
3- وضع نظام وظیفه افراد پلیس قضائی بشرحی است که در مادۀ (8) قانون خدمت وظیفه عمومی و تبصره¬های مربوطه مصوب 1350 برای افراد شهربانی و کادر ثابت نیروهای مسلح در نظر گرفته شده است.
4- افراد پلیس قضائی بشرح مندرج در مادۀ (12) فصل چهارم آئین¬نامه مربوطه حق حمل اسلحه خواهند داشت.
آنچه که مودر ایراد بود فقط مادۀ (2) بود  که مادۀ (2) هم به آن شرحی که عرض کردم اصلاح شده است.
نایب رئیس- کسی به عنوان مخالف ثبت‌نام نکرده. آقای وزیر دادگستری شما توضیحی ندارید؟ (وزیر دادگستری- خیر).
عباس عباسی- من مخالفم.
نایب رئیس- آقای عباسی بفرمائید.
عباس عباسی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم. من یک توصیح خیلی مختصر و....
نایب رئیس- به پیشنهاد کمیسیون اعتراض دارید؟
عباسی عباسی- بلی. این اصلاًحیه از نظر استقلال قوه قضائیه صحیح نیست یک وزارتخانه دیگر، پرسنل وزارتخانه دیگر را باید تأمین بکند و حال آنکه هر وزارتخانه¬ای برای خودش در رابطه با یک وزارتخانه بودن مستقل است. افراد مورد نیاز خودش را، خودش پیدا میکند. شناسائی میکند. ضوابطی که خودش میخواهد استخدام بکند. قانون کلی استخدام (بلی) قانون کلی کشکور ار می¬پذیرد. قانون بخصوص خودش را ندارد در رابطه با حق بازنشستگی، ترفیع، پایه، گروه، حقوق. اما اینکه نحوه استخدام و سوابقش چطوری باید باشد، از چه طریق باید شناسائی باشد آن هم وزارت دادگستری که سرو کار با تمام زندگی تقریباً مخفی و علنی جامعه دارد یعنی در هر خانه¬ای باید وارد بشود حتی از دیوار بالا رفتن در مواردی می¬تواند بالا برود. میتواند در را به زور خرد بکند. بعد وزارت کشور بیاید یک چنین نیروئی را در اختیار وزارت دادگستری قرار بدهد. و این نه با استقلال قوه قضائیه سازش دارد و نه با حیثیت قضاء. برای رفع این موضوع این است که ضابطین دادگستری باشند. خودش پیدا می¬کند و جزء کادر قضائی به حساب نمی¬آید بلکه جزء کارکنان وزارت دادگستری، یعنی مستخدمین

دادگستری از یک داداگاه دیگر میرفت بالاخره حکم به هر کیفیت که بود صادر میشد باز در اجراء چندین سال معطل میشد. آن کسی که نمیخواست اجراء بکند اجراء نمیکرد. دوای تمامی این دردها این بوده که یک واحدی بنام پلیس قضائی تشکیل بشود. هم از آغاز پرونده توسط افراد متعهد تکمیل بشود و تهیه بشود و هم در اجراء اینها دخالت بکنند. این به اینصورت تشکیل شد و ما نوشتیم که پلیس قضائی بخشی از دادگستری جمهوری اسلامی ایران است و این در مجلس محترم تصویب شد و به شورای نگهبان قانون اساسی ایران رفت و ایراد گرفتند که این به نحوی دخالت در قوه مجریه است. البته ما یک چنین دخالتهائی عرض کردم داشتیم و تفکیک کاملاً مجزا نبود. بهرحال اضطراراً به این توافق کردیم که نگوئیم بخشی از دادگستری جمهوری اسلامی ایران است بلکه بگوئیم که از طریق وزارت کشور در اختیار دادگستری قرار میگیرد. حالا این چیزی است که یکی، دو بار اصلاح شده و حتی بالاجبار دادگستری و مسؤولین پلیس قضائی هم به این توافق کرده¬اند. کمیسیون محترم امور قضائی هم باز رسیدگی¬های لازم را کرده و نماینده محترم شورای نگهبان هم بوده، این است که حداقل دیگر... و شاید الان ماه¬ها است که این معطل است. من تمنی میکنم که حداقل به این مقدار تصویب بشود. این الان عملا شروع بکار کرده (پلیس قضائی) البته اگر کلاً در اختیار دادگستری بود به علت ضرورت چه بهتر، حالا اگر این ایراد در اختیار بودن دادگستری ایراد دارد بهمین اندازه بهر حال ما هم راضی هستم. خیلی متشکر.
نایب رئیس- اگر توضیحی لازم میدانید بفرمائید. اگر لازم نمیدانید هم مسأله¬ای نیست.
زواره¬ای- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم. دو ایراد آقای حائری¬زاده گرفتند که جوابگوئی یکی از آنها مربوط به مجلس میشود که جواب آن را آقای موسوی دادند. مطلب دومش را هم آقای موسوی جواب گفتند که این مصوبه است. فقط آنچه مورد ایراد شورای نگهبان واقع شده ماده (2) بوده است بنابراین حالا نمیشود به مصوبه¬ای که جنبه قانونی دارد ایراد گرفته که این بصورت ماده واحده آمده است اما در زمینه اصل قضیه هم آقای عباسی توضیحاتی که دادند منطقی بود و هم برادرمان آقای اصغری فرمودند النهایه تشخیص این قضایا با شورای نگهبان است حتی مورد استناد شواری نگهبان اثل /172 است که معتقدند آقایان که در اصل /172 معنی حصر را میرساند یعنی نهادهای نظامی و انتظامی ما جز شهربانی، ژاندارمری سپاه و ارتش چیز دیگری نمی¬تواند باشد ممکن است عده¬ای را عقیده این باشد که خیر این معنی حصر را نمیرساند ولی بهرحال در مورد اختلاف هم تفسیر با شورای محترم نگهبان است. بنابراین ناگزیر از تبعیت از نظر شورای نگهبان هستیم و منهم می¬خواستم خواهش کنم با توجه به اینکه این لایحه چندین بار بعد از شور دوم به شورای نگهبان رفته¬است و برگشته¬است و مشکلات زیادی که دادگستری در این زمینه دارد نمایندگان محترم این را تصویب بفرمائید که این مشکل بزرگ شورایعالی قضائی و دادگستری حل بشود.
نایب رئیس- آقای الویری یکبار دیگر مورد اصلاح شده را بخوانید.
مادۀ (2) به این شرح اصلاح میشود:
مادۀ (2) پلیس قضائی از طریق وزارت کشور در اختیار قوه قضائیه خواهد بود. وزارت کشور مکلف است نیروی مورد نیاز قوه قضائیه را در حدود این قانون در اختیار دادگستری قرارر بدهد.
نایب رئیس- /182 نفر در جلسه حضور دارند. نمایندگانی که با این اصلاحیه در مادۀ (2) موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد برای اینکه چنین اصلاحی شده است یک بار دیگر برای کلش رأی می¬گیریم. لطفا بخوانید.
مادۀ واحده
1- مادۀ یک لایحه قانونی تشکیل پلیس قضائی به این شرح اصلاح میشود.
پلیس قضائی به منظور انجام وظایف مندرج در این قانون تشکیل میشود.
2- مادۀ (2) به این شرح اصلاح میشود.
پلیس قضائی از طریق وزارت کشور در اختیار قوه قضائیه خواهد بود وزارت کشور مکلف است نیروی مورد نیاز قوه قضائیه را در حدود این قانون در اختیار دادگستری قرار دهد.
3- وضع نظام وظیفه افراد پلیس قضائی به شرحی است که در مادۀ (8) قانون خدمت وظیفه عمومی و تبصره¬های مربوطه مصوب /1350 برای افراد شهربانی و کادر ثابت نیروهای مسلح در نظر گرفته شده است.
4- افراد پلیس قضائی بشرح مندرج در مادۀ (21)  فصل چهارم آئین¬نامه مربوطه حق حمل اسلحه خواهند داشت.
نایب رئیس- این مادۀ (2) نیست بلکه بصورت 1 و 2 و 3 و 4 است. 182 نفر در جلسه حاضرند نمایندگانی که با کل ماده واحده موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
9- تصویب اصلاحیه قانون راجع به منع توقیف اموال منقول و غیر منقول متعلق به شهرداری¬ها
نایب رئیس- یک اصلاحیه هم داریم که از شورای نگهبان آمده. این را هم لطفاً بخوانید.
زوارئی- گزارش از کمیسیون امور قضائی به مجلس شورای اسلامی در جلسه روز چهار شنبه مورخ 1/2/61 این کمیسیون لایحه راجع به منع توقیف اموال منقول و غیر منقول متعلق به شهرداری¬ها با حضور نماینده شورای نگهبان مورد بررسی قرار گرفت و با اصلاحاتی به تصویب رسید. اینک گزاش آن تقدیم می¬گردد.
رئیس کمیسیون امور قضائی- سید محمد خامنه¬ای.
لایحه راجع به منع توقیف اموال منقول و غیر منقول متعلق به شهرداری¬ها.
مادۀ واحده وجوه اموال منقول و غیر منقول متعلق به شهرداری¬ها اعم از اینکه در بانکها و یا در تصرف شهرداری و یا نزد اشخاص ثالث و بصورت ضمانت¬نامه به نام شهرداری باشد قبل از صدور حکم قطعی قابل تأمین و توفیق و برداشت نمی¬باشد. شهرداری¬ها مکلفند وجوه مربوط به محکوم قطعی صادره از دادگاهها و یا اوراق اجرائی ثبتی و یا اجرای دادگاهها و مراجع قانونی دیگر را در حدود مقدورات مالی خود از محل اعبتار بودجه سال مورد عمل و یا در صورت عدم امکان از بودجه سال آتی خود بدون احتساب خسارت تأخیر تأدیه به محکوم لهم پرداخت نماید. در غیر اینصورت ذینفع می¬تواند برابر مقررات نسبت به استیفای طلب خود از اموال شهرداری تأمین یا توقیف یا برداشت نماید.
تبصره- چنانچه ثابت شود که شهرداری با داشتن امکانات لازم از پرداخت دین خود استنکاف نموده است شهردار بمدت یکسال از خدمت منفصل خواهد شد.
آنچه که محل ایراد بوده است در لایحه مصوب قبلی از طرف شورای محترم نگهبان این بود که با توجه به اینکه دادگاه¬ها در موارد تأمین و توقیف و حکم به برداشت رسیدگی لازم نموده و با ملاحظه همه جهات و در صورتی که مانع شرعی و قانونی از تأمین و توقیف و برداشت نباشد رأی میدهد...
یکی از نمایندگان- مفهوم نیست که چه میخوانید.
زوارئی- نظر شورای نگهبان این است که با توجه به این که دادگاه در موارد تأمین و توقیف و حکم به برداشت رسیدگی لازم نمود و با ملاحظه همه جهات و در صورتی که مانع شرعی و قانونی از تأمین و توقیف برداشت نباشد رأی میدهد بطور مطلق جلوگیری از احقاق حق شرعی افراد با موازین شرعی انطباق ندارد. کما اینکه رعایت حق تقدم بشکلی که در ماده پیش¬بینی شده نیز مخالف موازین شرعی است. برای تأمین نظر شواری محترم نگهبان دو مسأله در این جا گنجانده شد و دو تا اصلاح صورت گرفت. یکی این که در سطر سوم قبل از صدور حکم قطعی اضافه شد. لایحه قبلی به این صورت بوده... وجوه و اموال منقول و غیرمنقول متعلق به شهرداری¬ها اعم از اینکه در بانک¬ها و یا در تصرف شهرداری یا نزد اشخاص ثالث و بصورت ضمانت¬نامه بنام شهرداری باشد. قابل تأمین و توفیق و برداشت نمی ¬باشد. این¬جا (قبلی) بصورت مطلق بوده و در این ا اصلاح شد «قبل از صدور حکم قطعی» اضافه شد. یعنی قبل از صدور حکم قابل تأمین و توقیف نیست ولی بعد از صدور حکم قطعی قابل تأمین و توقیف و برداشت است. این نظر شورای نگهبان تأمین شد. در لایحه قبلی در سطر چهارم بود که در حدود مقدورات مالی خود  و با رعایت حق تقدم،این رعای حق تقدم از حیث تاریخ ابلاغ و اوراق اجراء با دادنامه¬های قطعی نیز این¬هم قطع شد چون نظر شورای نگهبان بر این بود که حق تقدم صحیح نیست در اینجا قید بشود.
نایب رئیس- دین دومی در کجا حذف شد.
زوارئی- در سطرسوم و چهارم. آنهم حذف شد و به اینصورت اصلاح شد.

نایب رئیس- مخالف ثبت نام نکرده است. آقای وزیر دادگستری شما توضیحی ندارید؟ (اصغری-خیر) بسیار خوب چون دو مورد است برای هر کدم جداگانه رأی می¬گیریم. مورد اول را بخوانید.
منشی- مورد اول این است. درماده واحده¬ای که به شورای نگهبان فرستاده شده بود سطر سوم آن عبارت «قابل تأمین و توقیف» حذف شده است.
نایب رئیس- «قبل از صدور حکم قطعی» اضافه شده است.
الویری- بلی قبل از صدور حکم قطعی اضافه شده است.
نایب رئیس- این را جدا رأی می¬گیریم. آقای زواره¬ای شما خودتان مشخص¬تر کنید. شما گفتید درسطر سوم جمله «قبل از صدور حکم قطعی» اضافه شده است یعنی این جمله را حالا آورده¬اید.
زواره¬ای- بلی، آورده¬ایم. بنام شهرداری باشد قبل از صدور حکم قطعی قابل تأمین و توقیف و برداشت نمی¬باشد یعنی «قبل از صدور حکم قطعی» در اینجا اضافه شده است.
نایب رئیس- پس توجه بفرمائید که این ورقه که در دست شما است در سطر سوم جمله «قبل از صدور حکم قطعی» اضافه شده است. /182 نفر در جلسه حضور دارند نمایندگانی که با این اصلاح موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد، مورد دو را بفرمائید.
زوارئی- مورد دوم- شهرداری¬ها مکلفند (سطر چهارم) وجوه مربوط به محکوم، به احکام صادره از دادگاه¬ها و یا اوراق اجرائی ثبتی یا اجرای دادگاه¬ها و مراجع قانونی دیگر را در حدود مقدورات مالی خود، این قسمت حذف میشود. این قسمت که از حالا میخوانم. «و با رعایت حق تقدم از حیث تاریخ ابلاغ اوراق اجرائی یا دادنامه¬های قطعی...» این قسمت حذف میشود و می¬شود «در حدود مقدورات مالی خود از محل اعتبار بودجه سال مورد عمل یا در صورت عدم امکان...» تا بقیه..
نایب رئیس- پس در مورد اصلاح دوم. حذف آن جمله بوده که آقای زواره¬ای خوانده¬اند.تعداد همان /182 نفر هستند نمایندگانی که با این اصلاح موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. یکبار دیگر برای کل لایحه با این اصلاحاتی که شده رأی¬گیری می¬کنیم، تعداد همان /182 نفر است نمایندگانی که با کل آن موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای قائمی اسامی غائبین را بخوانید.
قائمی- بسم¬الله¬الرحمن¬الرحیم، جلسه امروز سه شنبه 14/12/61 غائبین غیر موجه عبارتند از آقایان: حسنی از ارومیه- زرهانی از دزفول، علی طاهری از ایزه، محمد غفاری از سلماس، کروبی از الیگودرز. /26 نفر در حوزه انتخابیه داریم. چهار مأمور و دو بیمار، /13 نفر تأخیرهای غیر موجه دارند از /17 دقیقه تا /50 دقیقه که در پرونده¬شان ضبط میکنیم.
10- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه اینده و دستور آن
نایب رئیس- جلسه بعدی ما فردا چهارشنبه ساعت 5/7 صبح دستور جلسه هم دو تا پیشنهاد تفویضی است که امروز باقیمانده است بعد از آن هم لایحه بازرگانی خارجی است و قبل از همه اینها گزارش کمیسیون اصل /90 است و بعدش آن چیزهائی است که عرض کردیم. ختم جلسه اعلام میشود. (جلسه ساعت 07/12 پایان یافت.)
نایب رئیس مجلسشورای اسلامی- موسوی خوئینی¬ها

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 329 )
  •  چهارشنبه ۹ تیر ۱۳۶۱
  •  
  •  

329.jpeg

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز چهارشنبه نهم تیر ماه 1361فهرست مندرجات 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید . 2- بیانات قبل از دستور خانم اعظم طالقانی ،‌ آقایان ملازاده و خلخالی . 3- تذکرات نمایندگان به دولت به وسیله آقای رئیس . 4- رد لایحه اصلاح قانون تأمین اجتماعی . 5- بحث پیرامون طرح خط مشی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران . 6- تصویب دو فوریت طرح منع دریافت خسارات و جرائم و بهره مندرج در قانون تأمین اجتماعی . 7- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن . جلسه ساعت هشت و بیست دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم ، باحضور 180نفر جلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود . منشی – بسم الله الرحمن الرحیم ، دستور جلسه سیصد و بیست و نهم روز چهارشنبه نهم تیر ماه هزار و سیصد و شصت و یک هجری شمسی مطابق با هشتم رمضان المبارک هزار و چهار صد و دو هجری قمری . 1- گزارش کمیسیونهای بهداری ، بازرگانی امور داخلی در خصوص لایحه راجع به اصلاح قانون اجتماعی . 2- گزارش شور دوم کمیسیون ویژه در خصوص طرح خط مشی کلی و اصول برنامه های سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران . رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. ( اللهم صل علی محمد و آل محمد – حضار صلوات فرستادند ) اعوذبالله من الشیطان الرجیم – بسم الله الرحمن الرحیم یا ایهاالذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط شهداء لله ولوعلی انفسکم اوالوالدین والاقربین ان یکن غنیاً او فقیراً فالله اولی بهما فلا تتبعواالهوی ان تعدلوا وان تلووا او تعرضوا فان الله کان بما تعملون خبیراً. یا ایهاالذین آمنوا آمنوا بالله و رسوله و الکتاب الذی نزل علی رسوله والکتاب الذی انزل من قبل و من یکفر بالله و ملائکته و کتبه و رسله والیوم الاخر فقد ضل ضلالابعیداً. ان الذین آمنوا ثم کفروا ثم امنوا ثم ازدادوا کفراً لم یکن الله لیغفرلهم ولالیهدیهم سبیلا. بشرالمنافقین بان لهم عذاباً الیماً . الذین یتخذون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین ایبتغون عندهم العزه فان العزه لله جمیعاً . ( صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند ) « از آیه 134 تا 139 سوره النساء » 2- بیانات قبل از دستور خانم اعظم طالقانی ،‌ آیان ملازاده و خلخالی رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید . منشی – خانم طالقانی ، آقای خلخالی . رئیس – خانم طالقانی بفرمائید . اعظم طالقانی – بسم رب الشهداء. الذین آمنوا یقاتلون فی سبیل الله والذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلو اولیاء الشیطان ان کیدالشیطان کان ضعیفا. پروردگارا از تو استعانت می جوئیم تا مسؤولیتی را که به وسیله ایثار رزمندگان و ریختن خون شهداء در جبهه های داخلی و خارجی و غرب و خوزستان و لبنان و نقاط دیگر بر دوش ما گذارده می شود بتوانیم تحمل کنیم و مقاومت و شکیبائی را در ما بیفزای تا بتوانیم کسانی را که خون بندگان صالح و خالص تو را در جبهه های جنگ خارجی و همچنین داخلی از شهدای هفت تیر تاکنون بر زمین ریخته اند نابود سازیم و آن چنان جبهه حقی بوجود آوریم که جبهه باطل را یارای مقاومت نباشد و بتوانیم در راه شهداء عزیزمان موفق باشیم . به نظر می رسد ضرورت نکاتی چند را درباره تروریسم باید بیان کنم . تروریسم یک پدیده اجتماعی است که در جوامع بشری از ابتدا تاکنون به اشکال مختلف و با شرایط و محتوای گوناگون به وجود آمده که می توان ریشه آن را در کشورمان در چند مطلب خلاصه نمود . 1- ناامیدی عده ای خواه منفرد یا متشکل از امکان بسیج مردم برای پیاده کردن خواستها و آرمانهای خود . 2- وا داشتن مسؤولین به عکس العمل به عنوان وسیله ای جهت استفاده از ضعفهای عکس العمل ها برای به دست آوردن پایگاه مردمی. 3- رواج خشونت و پدید آوردن جو نامطمئن در افکاری که اثر غیر مستقیم بر فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی و غیره داشته باشد . 4- ترور کردن افراد اداره کننده در سطوح بالا برای جلوگیری از به نظم کشیدن شدن امور مختلف کشورکه بر اثر مشکلات انقلاب دچار نابسامانی شده است . 5- قدرت نمایی با عملکردهای ترور و تخریب برای ایجاد انگیزه در درون هواداران منفعل و ناامید خود . 6- انتقال جویی کور که نامش از عقده های پنهان و جهل های آشکار است که ترور را حتی بسوی افراد ساده مردم متوجه می کند . با توجه به مطالب فوق این نکته قابل توجه است که از مسؤولین خواسته شود که با این پدیده منحط غیرانسانی که در حدود یک سال یعنی از شهدای عزیز7 تیر تاکنون خون پاکترین و صالح ترین افراد ریخته شده را که خود در دنیا مظلوم واقع شده و با مستکبرین در حال جنگ است و در جنگ بوده دچار نا امنی داخلی ساخته به طور اصولی و ریشه ای و با قطعیت برخورد نموده تا هر چه زودتر ریشه این پدیده نگران کننده خشکیده شود . و همین نکته باید قابل توجه قرار گیرد که باید ارزشهای اسلامی حفظ شود و قوانین الهی و قوانینی که بر پایه قوانین الهی تدوین می شوند و همچنین رهنمودهای امام عزیز و آیت الله منتظری به طور کامل اجراء شوند و هیچ کدام نباید بنابر شرایطی که بر اثر جو سازیها به وجود می آید دچار وقفه شوند یا نیمی از آن اجراء شود. و باید قوانین و ضوابط جای خود رأئی را بگیرد و جا بیفتد و هر کدام از مسؤولین قوه قضائیه یا مجریه یا مقننه که دچار خطا و خلاف از قانون و حق می گردند با قاطعیت با آنها برخورد شود تا فرضاً اگر ما هم نمانیم ولی ارزشها و معیارهای مکتب حفظ شود و عدالت و قسط برقرار گردد تا هر چه سریعتی مسیر ظهور امام زمان علیه السلام هموار گردد. در مورد جنگ ایران و عراق : این انتظار از خواهران عراقی می رود همانگونه که در حرم حضرت زینب علیهاسلامی می خواستند که چرا امام بغداد را بمباران نمی کند تا ما از شر صدام و حزب او نجات پیدا کنیم هم اکنون با اتحاد و با الهام از رهنمودهای امام یکپارچه به حرکت درآیند همانطور که زنان قهرمان ایران چنین کردند ، زیرا صدام نفسهای آخر را می کشد و شما نباید منتظر باشید که اربابان او ، او را بردارند و صدام دیگری را جایگزین کنند که شما دوباره همان زجر و بدبختی را که خود در آن نقش داشته اید باید تحمل نمائید . در صورتی که می دانید این خلاف حرکت در مسیر خدای متعالی است و شما با اسلام و تشیع پیوند دارید . پیامی است به زنان جهان : بسم رب الصالحین « فاستجاب لهم ربهم انی لااضیع عمل عامل منکم من ذکراو انثی بعضکم من بعض فالذین هاجروا و اخرجوا من دریارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا لاکفرن عنهم سیئاتهم . بر همه مستضعفین و خصوص مسلمانان جهان است که به خود آیند و از حق و حقیقت دفاع کنند . امام : « هان ای زنان مسلمان جهان و خواهران انقلابی و مبارز عرب ، ای زنان آزاده جهان آیا اکنون وقت آن نرسیده که با قیام علیه رژیمهای مستکبر و مرتجع خود مشت محکمی بر دهان امپریالیسم خونخوار آمریکا و دست نشانده هایش علی الخصوص صهیونیست جبار متجاوز و کشورهای مرتجع عرب که در برابر خیانتها و جنایتهای بی شمار این جرثومه فساد سکوت اختیار کرده اند مهر خاموشی بر دهان خود زده اند بزنید ، در مقابل این سکوت خائنانه که در پشت پرده به تفاهمی ناجوانمردانه مبدل می گردد شما چرا سکوت کرده اید ؟ آیا اکنون وقت آن نرسیده که به یاری زنان دلسوخته و مادران داغدیده فلسطینی و لبنانی بشتابید و با کمک و یاری و هم دردی خود با آنان مشت محکمی بر دهان سران سازشکار عرب و کشورهای عرب مرتجع بزنید ؟ که همچنان در مقابل این جنایات فجیع و عظیم به سکوت مزورانه خود ادامه می دهند، کودکان آواره و بی سرپرست فلسطینی و لبنانی را آیا دیده اید ؟ چه جوابی در پیشگاه خداوند برای این بی تفاوتی و آرام نشستن خود دارید و یا حداقل آیا در برابر وجدان خود احساس شرم نمی کنید ؟ چرا بروی زمان داران خود جبهه اعتراض را نمی گشائید ؟ چرا به ریسمان الله چنگ نمی زنید و چرا متحد و یکپارچه صدای آزادی و انسانیت و پاره شدن زنجیرهای اسارت و مصلحت و ظلم و جور را سر نمی دهید ؟ اکنون که کشور عزیز لبنان در آتش جنایت صهیونیستهای ضد بشر و متجاوز می سوزد و هر روز هزاران انسان بیگناه کشته می شوند و بی سرپرست و یا آواره می گردند آیا گاه سکوت است ؟ اکنون که دولتهای عرب به جای حضور در جبهه نبرد و شرکت در جنگ علیه اسرائیل و امپریالیسم امریکا فقط به دادن اطلاعیه و اکثراً به سکوت اکتفا می کنند و تمام هم و غم خود را برای توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران به کار می برند وقت آن رسیده که شما با سرمشق گرفتن از زنان قهرمان اسلام و زنان مبارز و انقلابی و شهید پرور ایرا بر ضد این خیانتکاران و جنایتکاران بپا خیزید . که نه پاخاستن که قیام به قصد در هم کشیدن ،‌ که قیام به قصد تشکیل و وحدت در لوای پرچم لااله ،‌ الاالله و با شعار « الله اکبر » در جهت سرنگونی این رژیم های فاسد و جبار و به ندای یاللمسلمین رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی لبیک گفته ( حضار سه بار صلوات فرستادند ) ( رئیس – یک دقیقه دیگر وقت دارید ) و بر ضد تمامی ابرقدرتان و جنایتکاران قیام کنید به امید استکبار جهانی و به امید آن روز که پرچم « لااله الالله » در تمامی جهان به اهتزاز درآید . بسمه تعالی نامه ای است به کمیسیون محترم قضائی مجلس شورای اسلامی : از آنجا که معتقدیم اسلام و بخصوص مکتب تشیع در برخورد با مسائل و مشکلات مختص در اجتماع پاسخی بر مبنای اصول اعتقادی و اصول فقهی دارد از کمیسیون محترم قضائی مجلس شورای اسلامی که از فقهاء و افراد متعهد به انقلاب و در خط امام تشکیل شده جهت حل مشکلات خانواده ها که مثلثی را تشکیل می دهند که عبارت است از مرد و زن فرزند که پایه و اساس آنرا زن می سازد هر طور که بر شد و سازندگی جامعه کمک نماید می خواهم که بر اساس اصول فقهی اقدام نماید و از آن جمله است مشکلات حقوقی زنان در دادگاهها : 1- به محض اینکه مردی به دادگاهها جهت طلاق مراجعه می نماید در بعضی از دادگاهها بدون توجه به علت درخواست طلاق که اکثراً بر اساس هوا و هوسهای منحط و غیر مسؤولانه می باشد دادگاه فوراً اقدام می کند ولی چه بسا زنانی که سالها است درخواست نموده اند ( که شاید نمونه ای داریم که حدود 11 سال است ) ولی دادگاهها موافقت نمی نمایند و گاهی چنان ظلمی بر این زنان می رود که در این نظام باید جلو ظلم هایی که خلاف اسلام است گرفته شود . 2- امنیت اقتصادی زنان بعد از طلاق به صورت قانونی باید مورد توجه قرار گیرد تا جامعه را هر چه بیشتر به سوی سالم سازی سوق دهد. 3- هماهنگ عمل نمودن دادگاههای مدنی خاص در سراسر کشور که خود مشکل مهمی است امید است به یاری شما برطرف شود . 4- با توجه به مسایل فوق ضرورت یک کمیسیونی ویژه بررسی مسایل خانواده در مجلس کاملاً احساس می شود . اگر وقت بدهید مقداری از مطالب من مانده است ( رئیس – وقتتان تمام شد . ) یک مقدار زیادی باز مطلب دارم . می شود دو سه دقیقه وقت به من بدهید ؟ ( رئیس – خیر ، ان شاءالله دفعه دیگر ) والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته . رئیس – سخنران بعدی را دعوت کنید . منشی – آقای ملازاده بفرمائید . ملازاده – بسم الله الرحمن الرحیم . و من المؤمنین رجال صد قوا ماعاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر . سخن خویش را با سلام و درود بی پایان بر حق طلبان و معیار گرفته شدگان حق علیه باطل و کبوتران پر سوخته حزب جمهوری اسلامی شهید مظلوم بهشتی و یاران و محمد منتظری چریک تمام سنگرهای علیه باطل آغاز می کنم ، سخن از فاجعه 7 تیر زیاد رفته است و باز هم هر چه گفته شود حق آن ادا نخواهد شد . دشمن انقلاب فکر می کرد با شهادت بهشتی و یاران انقلاب رو به سقوط می رود ، آنها فکر می کردند قوام این انقلاب وابسته به شخصیت های آن است که شهادتشان بتواند جلو روند تکاملی آن را بگیرد ، اگر دشمن به گوشه ای از تاریخ اسلام می نگریست و به شهادت امام حسین و یارانش فکر می کرد مرتکب چنین اشتباه فاحشی نمی شد . اینان به این معنا توجه نداشتند و نخواهند داشت همچنانکه شهادت عمار یاسر معیار حق طلبی صف علی ابن ابیطالب علیه السلام در مقابل معاویه قرار گرفت خون سید الشهدای این انقلاب تمام خطوط باطل را شکست و خود ارزشی جدید گشت و تا بدان حدافق روشن گردید که دیگر کسی در پذیرفتن خط امام دچار تزلزل نگردد ، اگر چه فقدان این عزیزان فاجعه ای بس عظیم برای امت حزب الله بود ولی باید گفت آمریکا و اذنابش و نوچه های منافقش که به دنبال مرگ انقلاب بودند مرگ خویش را یافتند فردای صبح آن روز غم انگیز که اشک ها در چشمها حلقه زده بود و خشک گردیده بود میلیونها انسان محروم مشتهای خود را گره کرده و با فریاد مرگ بر آمریکا سخن خویش را گفتند ، مرگ ضد انقلابی را این سخنان به دنبال داشت و انی حدیث ، حدیث آزادگان و آزاد اندیشان به فرهنگ انقلاب اسلامی علیه کلیت کفر جهانی بود ، حدیث استقلال انسانهای وابسته به خدای حاکم بر هستی گشت ، چه خوب است آنانی که بر ادامه راه بهشتی مظلوم تأکید دارند آن همه خصلت های نکو و گذشت و ایثار او را محک خویش قرار دهند و چون او شمع شوند ، بسوزند تا دیگران پرتو گیرند . اینک بعد از این حدیث غم انگیز سخنانم را به چند بخش تقسیم می کنم . 1- آنچه امروز باید مورد توجه مسؤولان کشور قرار گیرد این است که مدیریت کشور از حرکت امت حزب الله عقب تر است و مردم در تمام جبهه ها جلو افتاده اند و واقعاً فداکاری کرده اند و می کنند ، چه در جنگ ، چه در دادن مال و جان و ایثار خون و شهادت طلبی ، چه در سیاست نه شرقی و نه غربی و چه در قناعت پذیری و همه و همه جلو افتاده اند ، و مدیریت ضعیف کشور پاسخگوی این همه صداقتهای مخلصانه نیست اگر چه مخلص باشند و باید گفت برادران ما الان در مرحله ثبات سیاسی هستیم نیازی به توجیه نداریم باید صریح و بی ریا از مشکلات از موانع سخن گفت و تبلیغات رسانه ها باید در جهت نقد و بررسی این جمهوری نوپا باشد و همچنین از مدیریت فعلی کشور انتظار می رود و رسانه های گروهی انتقاد سازنده آورند تا این انتقاد چراغی فرا راه مسؤولین جمهوری باشد و هرگز امت حزب الله از انتقاد نمی هراسد و به مصداق سخن امام بزرگوار که فرمودند « کارهایتان را بگوئید » این سخن به گونه ای در نیاید که کارهای نا تمام از دیگران یا نشده را هم به حساب خودآورند و کار تبلیغات جمعی بدان جا نرسد که حتی تو می بینی فلان وزیر محترم که خود از انتقاد وحشت دارد و به دیگران مارک شارلاتان بازی می زند هم فریادش بلند شود و برای آنکه از قافله منتقدین عقب نماند فریاد برمی آورد که چرا روزنامه ها در مقابل اینهمه بی باکی ها روزنامه نگاری ساکت مانده اند ،‌ باید اول به خود ایشان گفت برادر عزیز ، برادر تو خود هم مدعی می شوی هم مدعی . 2- اگر به عنوان نمونه به نطقهای قبل از دستور برادران نماینده توجه شود بعضی از آنها در حد سؤال از دولت است که به عنوان نمونه به ذکری از آن اکتفا می شود . بدون اجازه مجلس شورای اسلامی عقد قرارداد با کشورهای دیگر بسته می شود و تاکنون کسی پاسخگوی آن نبوده است . آیا راست است آموزش و پرورش تحولات چشمگیری در جهت کم رنگ کردن خط حزب الله و اما به عمل می آید ؟ آیا آن همه سرمایه گذاری ها که دو شهید سوخته انقلاب آقای رجائی و جناب حجه الاسلام دکتر باهنر در آموزش و پرورش در جهت نیروهای لایق و مؤمن و مکتبی کرده اند تا بتوانند خط امام را به عنوان محور اصلی مورد پذیرش قرار دهند در حال فرو ریختن است یا بی رنگ شدن خدا کند این گونه حرکت ها ناآگاهانه نه از روی فهم و شعور باشد امید آن می رود که رأس مدیریت آموزش و پرورش ادامه دهنده راه شهید رجائی و باهنر باشد که بی هنران به جای باهنران ننشینند و استقلال جای خود را به وابستگی ندهد . 4- مسائل دیگر گرانی و مسکن است . دولت در بازار بر قیمتها کنترل و تسلط ندارد و اجناس را به هر قیمت که بخواهند به چند برابر بفروشند . کم و بیش تبعیض در امر توزیع به چشم می خورد که این خود اثر نامطلوب بر جامعه انقلابی ما می گذارد و خوراک ضد انقلاب می شود و چنانچه به تلفن های مردم به نمایندگان توجه شود به وضوح این دردها مشاهده می گردد. مسأله دیگر مردم مشکل مسکن است که تاکنون مدیریت ضعیف مسکن و شهرسازی به دنبال راه حل اساسی نرفته است یا نمی تواند برود. 5- با توجه به اهمیت تجارت خارجی و داخلی که تأثیری بسیار در سرنوشت اقتصاد کشور دارد و برادران نماینده نظر برادران را به وزارتخانه ای جدید بنام وزارت بازرگانی خارجی جلب می کنم و شما می دانید که این وزارتخانه 33 درصد بر اقتصاد کشور تأثیر دارد و وزارتخانه فعلی وزارت بازرگانی ، وزارت داخلی می شود و وزیر محترم بازرگانی جناب آقای عسگر اولادی در یکی دو ماه قبل به تقسیم شدن این وزارتخانه اشاره فرمودند . 6- تعاونی ها مختلفی در وزارتخانه ها و غیر وزارتخانه ها هست بنام تعاونی توزیع و تعاونی مصرف ، تعاونی گسترش خدمات بازرگانی و دهها تعاونی دیگر که از این نوع هر چه زودتر باید فکری در جهت یک کاسه کردن تعاونیها برداشت تا هر کسی برای خودش سازی نزند و چون ضمناً بخش تعاونی در قانون اساسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است با پیاده کردن اصل 44 قانون اساسی به این مهم توجه بشود . 7- مسأله دیگر جنگ لبنان و سکوت مرگبار و ذلت آور کشورهای اسلامی در مقابل این جنایت آشکار و روشن است و هر چه خوب که برادران سوری و فلسطینی ما هم کم کم در می یابند که سکوت خیانت آمیز شوروی در این فاجعه چه معنا دارد و دیگر نهضت های آزادی بخش جهان هم باید دریافته باشند که به شرق و غرب نمی توان تکیه کرد . باید به سوی خدا برگشت و آنها باید الگوی خویش را در استقلال جمهوری اسلامی بیابند نه جای دیگر . رئیس – دو دقیقه دیگر وقت دارید . ملازاده – حدیث آخر که باید مورد توجه رزمندگان باشد جنگ با نظام کافر بعثی صدامی است و از راه کربلا به فلسطین و قدس رفتن و نماز را پشت سر امام گذاشتن . آن روز نزدیک است و ملاحظه فعلی سیاست استکبار جهانی نشان می دهد که اینک برخلاف گذشته به حکومت بعث منهای صدام فکر نمی شود بلکه تمام تلاشها صرف آن می شود که صدام حفظ گردد که تا این تلقی در ذهن هیچ فردی پیش نیاید که انقلاب اسلامی ایران توانست حکومتی را عوض کند و مردم در بند کشوری را خلاص سازد . در عین حال راه حل اسرائیل در دراز مدت است و این نشان می دهد که امام چگونه آگاهانه جهت تبلیغاتی این حرکت را از کربلا به قدس برمی گردانند . در پایان به مشکلات حوزه انتخابیه و تذکراتی که تاکنون داده ام و تأثیری نداشته است باز اشاره می کنم . امید است در رفع آن کوشش به عمل آید. راه گناباد بجستان ،‌ بیمارستان برای بجستان ،‌ راه گناباد کاخک حل مشکلات آب گناباد ،‌ تکمیل شبکه های برق روستاها که از چند سال قبل روستاهای زیر کوه گناباد که از چندین سال قبل مانده است و چندین روستای فیض آباد و بجستان و مسأله مسکن و نیاز حل مسکن زلزله زدگان حوزه انتخابیه . والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته . رئیس – سخنران بعدی را دعوت کنید . منشی – آقای خلخالی . خلخالی – بسم الله الرحمن الرحیم . پس از بیداری مسلمانان در خاورمیانه حرکتهای شوم و براندازی و کشت و کشتار علیه آنها از طرف شرق و از طرف غرب شروع شده و ادامه دارد . یکی از آن حرکتهای وحشی و دد منشانه و کشت و کشتار ، کشتار دسته جمعی متجاوز از هفتاد و دو نفر در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران در سرچشمه می باشد که اگر ما در دادگاهها انقلاب اسلامی هشتاد نفر روسپی ،‌ آدم کش ، جلاد ، سارق قاطع الطریق ،‌ دزد مفسد فی الارض را محاکمه می کردیم و حکم اعدام آنها را در یک شب می نوشتیم و اعلام می کردیم و آنها اعدام می شدند ، ‌استکبار جهانی از هر طرف علیه ما پارس خودش را آغاز می کرد. کما اینکه نمونه اش را در اعدامهای انقلابی هویداها و رحیمی ها و ربیعی ها و نصیری ها دیدیم . ولی در حدود هشتاد نفر از یاران امام و از فرزندان اسلام و از قیافه های درخشان و مؤمن منجمله حضرت آیت الله آقای بهشتی و آقای منتظری و آقای قندی و آقای موسی کلانتری که قسمتی از عمرهای گرانقدر خودشان را در مبارزه با استکبار جهانی صرف کرده بودند به دست عوامل ایالات متحده آمریکا ، رجوی هاوینی صدرها در زیر خروارها خاک قرار می گیرند ، رسانه های گروهی غرب همه خوشحال می شوند و به کارتر و ریگان و نیکسون و تاچر و دیگران هم به عنوان خبر خوشحال کننده درجه اول گزارش می کنند و حالا هم از طرف عفو بین الملل طرفداران قلابی حقوق بشر کوچکترین حرفی که علیه این انفجار و یا انفجارات دیگری که عزیزان ما را از قبیل رجائی و باهنر و دیگران گرفت سکوت اختیار کردند . اینها نیست مگر از یک توطئه بزرگ اهریمنی و براندازی علیه مسلمانان منطقه که یک نمونه از آن را در جنگ صدامیان عفلقی و ملحدی علیه ملت ایران می بینیم جنگ دیگری از همین قماش در افغان که قربانی این جنگها فقط و فقط ملت آزاده و مظلوم و مستضعف و بپاخاسته مسلمان خاورمیانه است و اخیراً جنگ دیگری از همین نمونه در لبنان مشاهده می کنیم سابق از این جنگها تا اندازه ای خبری نبود چرا ؟ برای خاطر اینکه سردمداران فساد ، نوکران سر سپرده و رجال خود باخته ای را در رأس کارهای مسلمانها در کشور اسلامی گذشته بودند که مجری منویات آنها بوده اند و لذا خیالشان جمع بود بعد از حرکت اسلامی و اصیل و انقلابی مسلمانان به رهبری قائد عظیم الشأنمان امام امت در ایران استکبار جهانی به خود حرکتی داد وکانه از خواب غفلت بیدار شد ، فهمید قرآن حربه بزرگی است علیه آنها در منطقه همه منافع اقتصادی و سیاسی آنها را به خطر می اندازد ، ‌گسترش پیدا می کند ، انقلاب از ایران صادر می شود ، همه کشورها را دربرمی گیرد. یکی از پایگاههای تجاوز کارانه امپریالیزم بین الملل و صهیونیزم جهانخوار همان دولت پوشالی اسرائیل در منطقه است که از سالیان گذشته دشنه پر از خون آنها را هر روز از طرف استکبار جهانی تیزمی کنند. و بر جان ملت مسلمان خاورمیانه می اندازند و امروزه می بینیم با دستور یک نفر تروریست بین المللی ، صهیونیست ،‌آقای مناخیم بگین لهستانی الاصل که سرکرده تروریست های ارگون دردیریاسین بود که در حدود بیست هزار نفر صغیر و کبیر حتی بچه شیر خواره ، پیر زنها و پیر مردها در اثر دستور این تروریست بین المللی که در رأس تروریست های خون آشام ارگون قرار داشتند حماسه دیریاسین را به وجود آوردند که در آن زمان از طرف دولت خود کامه انگلستان برای دستگیری مناخیم بگین جایزه معین کردند . ولی حالا پس از گذشت زمان اینها خیال می کنند ملت مسلمان یا ملتهای آزاده جهان تاریخ را فراموش کرده اند . این تاریخی که حماسه های درخشانی را از آنها ضبط نموده است . ملت مظلوم و مستضعف فلسطین پس از مبارزات جانکاه و قربانیهای بی شمار حالا هم در لبنان نمی تواند زندگانی کند . عیناً همانجور که در افغان قربانی می شوند و در ایران قربانی شدند و در عراق قربانی شدند عیناً در لبنان هم همین مسأله فعلاً وجود دارد ، ‌استکبار جهانی شاید اسلحه های مدرن و پیشرفته زمینی و هوائی و دریائی خودش را به مانور و به آزمایش گذاشته است والا چه معنا دارد برای افراد بی پناه یا کسانی که پناهنده شده اند در بیمارستانها و یا در هلال احمر در صور و در صیدا و در رشیدیه و نبطیه ، هر ساعت متجاوز از دویست فروند هواپیمای پیشرفته در آسمان لبنان به کار بیفتد جوری که در بعضی از مواقع آفتاب را بپوشاند . رئیس – دو دقیقه وقت دارید . خلخالی – اینها می خواهند با این وسیله نه تنها چنگ و دندان به ملت سوریه و ملت مسلمان خاورمیانه بدهند بلکه می خواهند اسلحه های پیشرفته خودشان را برای یک جنگ احتمالی و جنگ سوم جهانی به آزمایش بگذارند و چه میدانی بهتر از لبنان وجود دارد . تا این دقیقه ای که من صحبت می کنم در حدود سی هزار نفر از مردم مسلمان لبنان و فلسطینی ها کشته شده اند و در حدود هشتاد هزار نفر زخمی شده اند و متجاوز از پانصد هزار نفر آواره . در مجلس قلابی صهیونیسم بین المللی در همین قدس و تل آویو یک نفر از نمایندگان آنها دیروز بلند شده و می گوید من به دولت پوشالی اسرائیل می خواهم بگویم بچه های 9 ساله و ده ساله بچه هائی که معروف هستند به بچه های آرپی جی هفت اینها را آزاد کنند . بچه های لبنانی بزرگ لبنانی صغیر و کبیر لبنانی و فلسطینی دست به دست هم گذاشته اند و نمی خواهند تسلیم ددمنشی این سگ زنجیری ایالات متحده آمریکا بشوند . ممکن نیست . ما از همین جا پیغام میدهیم به آقای یاسر عرفات و ابوایاز و سایرین کشته بشوید ولی تسلیم نشوید جنگ صلیبی علیه دولت مسلمان آغاز شده است . فیلیپ یهودی معروف ، هیگ معروف ، قصاب بین المللی ایالات متحده آمریکا ، بشیر جمایل ، بچه های کامیل شمعون ،‌ فالانژها و کتائب . مگر جنگ صلیبی چه جوری می شود ؟ همه اینها دست به دست هم داده اند برای نابود کردن مسلمین در لبنان و متأسفانه دولت های ارتجاعی دست نشانده سکوت می کنند و بلکه یک باجی به عنوان شولتز از آنها می گیرند چون این شولتز یکی از سرمایه گذاران درجه یک در عربستان سعودی است قضیه را هم میاورند من در خاتمه عرایضم دو تا مطلب کوچک را می گویم یکی محاکمه قاطعانه و سریع و هر چه زودتر آقای قطب زاده و شریعتمداری و عباسی و حجازی و مهدوی و مناقبی و دارو دستة آنها چون مردم منتظرند . چرا تعلل می کنید چرا تأخیر می اندازید ؟ به عناوین مختلفه که امام فرموده هیچ وقت امام چنین چیزی را نفرموده است . هم اینها یکی هستند و مسأله دیگر ( رئیس – وقتتان تمام است ) مربوط به وضع آب قم است آنجوری که به من اطلاع داده اند آقایان کوتاهی می کنند با اینکه به ما قول داده بودند که تا آخر امسال تمام بکنند اما جریاناتی هست. وضع قم خیلی ناجور است مردم تشنه هستند ، تابستان است . حالا تابستان هم می گذرد و آب درست نمی شود . آقایان اقدامات سریع بکنند همانجور که قول داده بودند . یکی هم راجع به آب گیوی خلخال که چهار میلیون تومان پول دادند دو میلیونش پرداخت شده و دو میلیونش داده نشده . من عرضم این است که وزارت نیرو هر چه زودتر اقدام بکندکه این دو پروژه اقدام بکند که این دو پروژه تکمیل بشود. والسلام علیکم و رحمه الله . 3- تذکرات نمایندگان به دولت به وسیله آقای رئیس رئیس – متشکر، بسم الله الرحمن الرحیم ، تذکرات نمایندگان محترم به دولت . آقای محمدی نماینده خرمشهر و شادگان به وزارت امور خارجه در خصوص انتخاب موضع قاطع و انقلابی در برابر کشورهائی که به رژیم بعث عراق کمک گوناگون کرده اند و می کنند دارند . آقای شجاعیان نماینده ممسنی به وزارت کشور در مورد حواله بودجه عشایری به استانداریها تذکر داده اند . آقای کاظمی نماینده سلسله و دلفان به وزارت کشاورزی در خصوص تأسیس مراکز خدمات روستائی تذکر می دهند. آقای نوروزی نماینده آمل به دولت در خصوص ترخیص سریع کالاهای صنعتی از گمرک و گزارش وسایل و محموله های صنعتی موجود در گمرکات تذکر می دهند . آقای بیانی نماینده خواف به وزارت نیرو در مورد اتصال سریع برق به روستاهای مورد عمل تذکر داده اند. آقای رحمانی نماینده بیجار به دولت در مورد اجرا و پیاده نمودن اصول قانون اساسی در همه زمینه ها تذکر می دهند. آقای حسینی نماینده رامیان و ترکمن صحرا به وزارت کشاورزی در خصوصی رسیدگی به امور دامداری و ایجاد تسهیلات لازم برای دامداران منطقه آقای نبوی نماینده بوشهر به وزارت نیرو در خصوص تأمین سریع آب و برق برای بندر دیلم و بندر گناوه . آقای فضلعلی نماینده گرمسار به وزارت پست و تلگراف و تلفن در مورد اقدام سریع در جهت راه اندازی تلفن خود کار منطقه تذکر داده اند . 4- رد لایحه اصلاح قانون تأمین اجتماعی رئیس – دستور اول یک لایحه ک فوریتی است که اول کلیات آن مطرح است آقای دکتر شیبانی مخبر کمیسیون بفرمائید . شیبانی – بسم الله الرحمن الرحیم گزارش از کمیسیون بهداری به مجلس شورای اسلامی لایحه شماره 15146 مورخ 30/2/61 دولت راجع به اصلاح قانون تأمین اجتماعی که با قید یک فوریت در جلسه علنی روز پنجشنبه 30 اردیبهشت ماه 61 جهت رسیدگی به این کمیسیون ارجاع شده بود در جلسات متعدد با حضور آقایان وزیر بهداری و مدیر عامل سازمان تأمین اجتماعی و کارشناسان حقوقی آن سازمان مورد بررسی و مداقه قرار گرفت . با توجه به نظر کمیسیونهای فرعی بازرگانی و داخلی در جلسه روز یکشنبه 30/3/61 به شرح زیر به تصویب رسید.اینک گزارش آن تقدیم مجلس محترم شورای اسلامی می گردد. مخبر کمیسیون – شیبانی ( ضمناً گزارش کمیسیون های فرعی قضائی و کار تا تاریخ گزارش واصل نشده است ) در این لایحه تأمین اجتماعی آنچه که بیشتر مورد توجه کمیسیون بوده چون تأخیر پرداخت مستوجب جریمه و همچنین بهره میشد اصرار داشتیم که این لایحه قسمت بهره اش فعلاً حذف بشود که یک تسهیلی در وضع این کارگروهها باشد و یک اصلاحات دیگری هم در موادش شده ، در مورد شکایت چون یک هیأت تشخیص مطالبات هست و رسیدگی می کند . اگر در این مورد توافق کردند ، مطالبات قطعی می شودو می پردازند ، اگر که در این مورد توافق نکردند کارفرما می تواند شکایت کند به دادگستری از نظر اینکه تناسبی داشته باشد با موازین فعلی که شورای نگهبان هم مورد پذیرششان باشد . این اصل مطلب است البته اصلاحات دیگری هم شده ولی مسأله مهم این قسمت است که هر چه سریعتر اگر این کار بشود یک مقدار زیادی از این بهره ای که به حساب این کارگروهها گذاشته شده به حساب بدهی شان می رود و تسهیلی در کارشان هست . تقاضای ما این است که هر چه سریعتی این مسأله تصویب بشود . رئیس – مخالفین و موافقین صحبت کنند.منشی–آقای محسن مجتهد شبستری مخالف. محسن مجتهد شبستری – بسم الله الرحمن الرحیم- اساساً وصله پینه زدن به قانون و تکه تکه اصلاح کردن قانون کاردرستی نیست . مخصوصاً در آنجائی که قانون احتیاج به یک تحویل و دگرگونی بنیادی داشته باشد و این قانون تأمین اجتماعی هم از این قبیل است . یکی از اشکالات اساسی که در این قانون تأمین اجتماعی هست و باید آن قبلاً روشن بشود مسأله اخذ بیمه اجباری است . اصل بیمه از نظر شرع مقدس اسلام درست است . طبق موازین اسلام با رضایت طرفین اگر چنانچه قراردادی بسته شود که به تدریج پولی پرداخت بشود و آن مؤسسه بیمه هم در موقعی که خساراتی پیش می آید جبران بکند اشکال ندارد طبق موازین کل اسلام « اوفوا بالعقود » « المؤمنین عند شروطهم » همه این کلیات می گیرد و یک عقد عقلائی و عرفی بیمه اشکالی ندارد . اما در آنجائی که اجبار در کار باشد و بالاجبار بخواهند بیمه را بگیرند این با موازین شرعی تطبیق نمی کند عقد مکره درست نیست و من این قانون تأمین اجتماعی را مطالعه کردم که در حدود 116 ماده است بیشتر موادش بر همین پایه مبتنی هست و این درست نیست . عقد مکره درست نیست و حتی در آنجاهائیکه کارفرمائی نمی آید عقد بیمه ببندد در موقعی که می خواهد آن کارگاه را ، آن مؤسسه را منتقل کند به فرد دیگر مفاصا حساب به او نمی دهند و این حق انتقال ندارد . بنابراین ، این از نظر شرعی درست نیست . این قبلاً باید حل بشود و قطعاً شورای محترم نگهبان هم به این مسأله توجه خواهند فرمود و رد می کنند و دیگر اینکه محتوای این قانون بر مبنای نیازی کارگروها و کارفرماها تدوین نشده است . یک سلسله مقرراتی آمده است که بر خلاف این نیازها و احتیاجات این افراد تقریباً می شود گفت تأمین شده . اما راجع به این اصلاحیه که آمده با قطع نظر از اینکه باید اصل این قانون اصلاح بشود و حتماً تمام قانون تأمین اجتماعی باید به مجلس عرضه بشود و اصلاحات اساسی بشود حالا این اصلاحیه که آورده اند باز از جهانی اشکال دارد . یکی از نظر این هیأت تشخیص مطالبات . ترکیب این هیأت به نظر نمی رسد که ترکیب درستی باشد . اصلاً از هیأت وزراء در این ترکیب خبری نیست و از ارگانهائی نمایندگانی را اینجا مقرر کرده اند باشد که شاید بعضی ها مورد اطمینان مردم نباشد . و در ماده 3 گفته شده است که اگر چنانچه کارفرمایان متخلف تا آن موعد مقرر بدهی هایشان را نپردازند ، حق بیمه را ندهند اینها محکوم خواهند شد به دو برابر حداقل دستمزد روزانه کارگر عادی بازاء هر یک نفر از بیمه شدگان خود برای هر سال از این « هر سال » منظور چه هست ؟ یعنی اگر کمتر از سال ، حق بیمه را در شش ماه نداده اینجا دیگر دو برابر داده نمی شود که برابر غرامت داده می شود ؟ و اگر بیش از دو سال شد بیش از یک سال مضاعف می شود ؟ این ماده مبهم است و درست نیست و همینطور در بند 3 ماده 15 فرقی بین پسر و دختر گذاشته نشده و گفته شده تا هیجده سال . یا مسأله اشتغال ، بنابراین که در دخترها اصل ، عدم اشتغال است باید سن ازدواج اینها معیار باشد ، یعنی مرحله ازدواج معیار باشد ، تا ازدواج نکرده اند از این مستمری برخوردار بشوند ، نه اینکه فقط سن هیجده آنجا هم معیار باشد و اشکالات فراوان دیگری که در جزئیات این قانون هست و من پیشنهاداتی تقدیم می کند که اگر اصل قانون ، کلیاتش تصویب شد اقلاً این اصلاحیه به شکل آبرومندی باشد که خالی از این نواقص و اشکالات باشد . منشی – آقای هراتی موافق . هراتی – بسم الله الرحمن الرحیم . قبل از اینکه به اصل موضوع بپردازم اشکالاتی را که برادرمان مطرح کردند پاسخ آنرا تا آنجا که من مطالعه و تحقیق کرده ام عرض می کنم و سپس به اصل موضوع می پردازم . اولین مسأله ای که برادرمان مطرح کردند ، مسأله شرعی بودن بیمه هست که آیا با موازین شرعی و اسلامی وفق می دهد یا نه ؟ در اینجا دو نظر مطرح است . یک نظر عده ای معتقد هستند که این عقدی است که بایستی با رضایت طرفین باشد و در صورتی که رضایت طرفین نباشد اصولاً حق بیمه جریان پیدا نمی کند . عده دیگر این چنین نظر ندارند معتقد به این هستند که این شرط ضمن عقد است . یعنی دولتی که آب ، اسفالت ، پروانه و همه گونه خدمات را برای یک مغازه دار فراهم می کند ،‌ برای یک کارگاه کوچک فراهم می کند این شرط را هم در ضمن برایش قرار می دهد که شما هم باید با این ویژگیها و با این خصوصیات کارگران خودتان را بیمه کنید . پس بنابراین ، این نظر دوم هم در اینجا مطرح است و عده ای به آن معتقد هستند . مسأله بعد که اشاره فرمودند این است که نیاز کارگر و کارفرما مطرح نشده است . بیشترین اعتراضات به بیمه از سوی کارفرمایان است . ما خیلی کم از سوی برادران کارگرمان در رابطه با بیمه اعتراض می بینیم . البته اعتراضات ضعیفی هم اگر هست در رابطه با خدمات درمانی آن است که آن همه می دانید به خاطر مسائل جنگ تحمیلی و کمبودی که در زمینه مسائل پزشکی داریم واقعاً دست بگریبانش هستیم . اما از سوی کارفرما اعتراض خیلی زیاد است. من توجه برادرمان را جلب می کنم که الان هشت میلیون نفر در ایران زیر پوشش سازمان تأمین اجتماعی هستند . حدود 220 هزار نفر ماهانه 450 میلیون تومان مستمری می گیرند و کافی است روزهای آخر برج که می شود انسان سری به این سازمان تأمین اجتماعی بزند ببیند چه افراد محروم مستضعف دردمندی هستند که می آیند و این مستمری را می گیرند. اگر ما بخواهیم آنچنان این را از ریشه بزنیم آن وقت این 220 هزار نفر تأمین زندگیشان چگونه خواهد بود ؟ بنابراین ، این مسأله دوروی سکه هست ، یک روی آن این اشکالاتی است که دارد و ما خودمان هم به آن معتقد هستیم ولی روی دیگری هم هست و آن این پوشش وسیع و گسترده ای است که در رابطه با طبقه محروم است . اشاره ای داشتند برادرمان در رابطه با ترکیب هیأت تشخیص مطالبات که چرا از وزراء نیستند . در جریان هستید که ما 186 شعبه تأمین اجتماعی داریم و این در مراکز استانها و شهرستانها است و خواه و ناخواه این ترکیبش باید از افرادی باشد با همین خصوصیاتی که اینجا مطرح شده است و در عین حال امکان پیشنهاد دادن برای شما هم در مسائلی که اشکال دارید فراهم است . یکی دو مورد جزئی دیگر هم ایشان مطرح فرمودند که آنها هم با پیشنهاد دادن به سادگی قابل حل شدن است . اما ویژگیهائی که این اصلاحیه تأمین اجتماعی دارد اولاً مسأله بخشودگی دیر کرد و خسارتها است که شورای محترم نگهبان هم در یک موردی نظر داده بود و اصلاً از نظر موازین شرعی این دیر کرد و خسارت را مردود اعلام کرده بود . یک وحشت بسیار بزرگی که الان کارفرماها دارند و کمتر حاضر می شوند به سازمان تأمین اجتماعی بروند در رابطه با همین دیر کرد و خسارتهائی است که گاهی اوقاف چند برابر اصل بدهی آنها می شود . در اینجا آمده تمام آن دیر کرد و خسارتهائی که در گذشته دریافت میشده و الان طرف بدهکار است ، بخشیده است . حتی اعلام کرده که اگر کسی این دیر کردها هم به حساب بدهیش آمده باز هم بخشیده می شود یعنی از این مبالغی که برای او تقسیط شده و به صورت قسط ماهانه باید بپردازد کم می شود . پس این یک امتیاز بزرگی است که این اصلاحیه دارد . امتیاز دومی که دارد ، مسأله 18% بیمه کارگاههای کوچک است شورای انقلاب از 27% این را به 18% تقلیل داد ولی مدتی که برای آن قید کرد 3 سال است و الان 3 سال تمام شده است یعنی از آغاز فروردین 3 سال تمام شده باید به همان 27% برگردد. بنابراین در اینجا در لایحه مطرح شده که همان 18% باشد ممکن است بعض برادرها که در رابطه با اشکالات بیمه بوده اند اعتراض کنند که باید این مبلغ مثلاً به 9% کاهش پیدا کند . من به اطلاع تان می رسانم که 9% فقط وزارت بهداری دریافت می کند برای بیمه درمانی اگر ما بخواهیم این 18% را با توجه به تورمی که از 3 سال پیش عاید ما شده این را مثلاً به 9% تبدیل بکنیم شما حساب بکنید که 9% را فقط باید دو دستی به وزارت بهداری تقدیم کند ، برای بازنشستگی ،‌ برای از کار افتادگی ، برای یک سری مخارج ضروری و حوادث و موانحی که برایش پیش می آید و هیچ چیز در دست دولت نیست که در اختیارش قرار بدهد بنابراین ، این 18% هم تثبیت شده . مسأله سوم و ویژگی سومی که این اصلاحیه دارد این است که قبلاً هیأتهای تشخیص مطالبات حقی نداشتند که بتوانند مبلغ را کم کنند یا حتی ببخشند . در اینجا دقیقاً پیش بینی شده که اگر طرف معترض بود و گفت من ندارم این مقدار را بپردازم در این مورد هیأتهای تشخیص مطالبات بررسی می کنند و در صورتی که تشخیص بدهند طرف توان پرداخت این چنین حق بیمه که اصل حق بیمه هم هست ،‌ ندارد اینها می بخشند و بعد حتی اگر طرف معترض باشد به این هیأت تشخیص مطالبات ، باز می تواند به دادگاه صالح شکایت کند یعنی اگر نظرش در اینجا مورد تأیید قرار نگرفت این دادگاه صالح است که در این زمینه اظهار نظر قطعی را خواهد کرد. و چهارم هم این است که در رابطه با کارگاههای تولید کوچک با برادرمان آقای دکتر غرضی در این زمینه صحبت هائی شده ایشان یک لایحه ای دارند و انشاءالله عنقریب هم تقدیم هیأت دولت خواهد شد که از این ببعد کارگرهائی که به کارگاههای کوچک تولیدی اضافه می شوند تا سه سال آینده دولت حق بیمه اینها را بپردازد و بعد از 3 سال هم که انشاءالله چرخهای اقتصاد در مسیر و روند صحیح خودش به حرکت درخواهد آمد و وضع اقتصادی انشاءالله خوب خواهد شد و آنها هم این حق بیمه را پرداخت خواهند کرد . بنابراین با توجه به مسائلی که مطرح کردم من استدعا می کنم برادرمان مخالف اگر مطلبی در اصول و اساس این مطلب ندارند هر چه سریعتر کلیاتش مورد تصویب قرار بگیرد تا انشاءالله در قسمت جزئیاتش که بنده خودم هم پیشنهادهائی دارم والسلام . رئیس – متشکر ، مخالف بعدی را دعوت کنید . منشی – آقای معزی مخالف . ( در این هنگام آقای خوئینی ها ( نایب رئیس ) اداره جلسه را به عهده گرفتند ) معزی – بسم الله الرحمن الرحیم . این عقد بیمه همانطوری که آقایان فرمودند حالا یا به عنوان عقد مستقل یا به عنوان هبة معوضه یا صلح و مصالحه اصلش اشکالی ندارد اما کلامی که هست در این است که آیا یک طرفه می شود چنین قراردادی را در جمهوری اسلامی بست یا نمی شود ؟ این نه تنها عقد مکره هم نیست . بلکه عقد یک جانبه است . قراردادی که یک جانبه باشد در اسلام هیچ صورت شرعی ندارد و اینکه ایشان فرمودند که « شرط ضمن عقدی است » . شرط ضمن عقد را هم آن طرفی که طرف عقد است باید قبول کند . یک طرفه که نمی شود که شما هر چه دل خودتان می خواهد قراردادی را با شروطی تعیین کنید . شرط ضمن عقد فرع این است که طرفین معامله حاضر باشند و شروطی که در ضمن عقد می شود او هم قبول کند ، اما اگر طرفی در کار نیست ، یک طرفه کسی قانونی وضع می کند ، شروطی هم به آن اضافه می کند این را شرط ضمن عقدی نمی گویند و در گذشته آنچه که ما شنیده بودیم و دیده بودیم این بود که این پولی که از کارفرما با صاحب کارخانه می گرفتند اصلاً به مصرف کارگر هم نمی رساندند . عادلانه که این قرارداد نبود بلکه به مصرف آن کسی هم که می خواست برسد نمی رسد . از طرفی هم این قراردادی که با کارفرما می بستند ، آن مو‌قعی که کارفرما به کارگر زیادی احتیاج دارد آن وقت صورت اسامی کارگرها را می گیرند دیگر تا آخر سال اگر هم آن کارفرما به این کارگرها احتیاج ندارد . و تعدادشان کمتر می شود . می گویند خیر ، فلان وقت که عدد کارگرها زیاد بوده همان را باید به حساب آورد . دیگر اینکه در مادة 13 این لایحه دارد که اگر اشخاص که سن آنها کم است و بچه هستند و جوان هستند و برای کارآموزی می آیند یا کار کمتری می کنند ، اجرت کمتری می گیرند مثلاً روزی /10 تومان یا 15 تومان یا /20 تومان اجرت می گیرد در اینجا آمده است که بقدر نصف مزد کارگر به آن اندازه حق بیمه از او می گیریم . خوب این قرارداد ، قرارداد ظالمانه است . بنابراین اگر اصل مطلب را درست کنند قراردادی که در زمان طاغوت بسته شده است یک جانبه بوده . در جمهوری اسلامی اگر قراردادی را بیاورند که طرفین راضی باشند و ببندند خیلی خوب است اما اگر روی آن پایه بخواهد برود این ظالمانه است و به هیچ وجه من الوجوه در جمهوری اسلامی این چنین قانونی عملی نیست و السلام علیکم و رحمه الله نایب رئیس – موافق بعدی را دعوت کنید . منشی – آقای دکتر خلیلی موافق . دکتر خلیلی – بسم الله الرحمن الرحیم . ایراد جناب آقای معزی راجع به غیر شرعی بودن بیمة ( به خاطر اجباری بودنش ) بود که قبلاً آقای هراتی توضیح دادند من هم یک مقداری توضیح بیشتری می دهم البته در محدوده ما نیست ، فقهای محترم شورای نگهبان راجع به این مسأله اظهارنظر خواهند کرد . موقعی که کارفرمائی بخواهد کارگاهی ایجاد بکند یا یک واحد تولیدی ایجاد بکند خود به خود باید پروانه بگیرد. موقع پروانه گرفتن دولت به این شرط به او پروانه می دهد که عقد بیمه به اصطلاح منعقد کند و حق بیمه کارگرهایش را بپردازد. بنابراین از این بابت من فکر می کنم ایرادش بر طرف بشود برای اینکه هیچ کارفرمائی بدون گرفتن پروانه کار نمی تواند کارگاهی ایجاد بکند و دولت موقع دادن پروانه با او عقد می بندد و او هم تعهد می دهد که حق بیمه کارگرهایش را طبق صورت و طبیق لیست و طبق قانون بپردازد . معمولاً ایراد و اعتراضی هم اگر باشد از طرف کارفرما است از طرف کارگر نیست برای اینکه این تأمین اجتماعی در حقیقت به نفع طبقه کارگر هست حق بیمه ای که کارگر می دهد در مقابلش خدمت خیلی بیشتری می گیرد از قبیل مستمری ، بازنشستگی ، حق اولاد ، حق ازدواج ، غرامت دستمزد ، خدمات درمانی و اینها . اما این اصل قانون تأمین اجتماعی نیست که ما حالا راجع به این صحبت کنیم که آیا این شرعی است یا نیست . قانون غیرشرعی خیلی ظالمانه ای بوده به علت ضرورت به اصلاحات فوری نیاز بوده که این اصلاحات به شکل لایحه آمده در کمیسیون بهداری هم بخاطر اینکه یک فوریتی بود سریع رسیدگی شد و حتی الامکان آن نواقص برطرف شد که همانطوری که برادرمان آقای هراتی توضیح دادند مهمترین ماده این لایحه همان ماده 2 است که : از تاریخ اجرای این قانون خسارات تأخیر تأدیه و لیست و بهره تقسیط ، مانده بدهی و زیان دیر کرد مندرج در قانون تأمین اجتماعی کلاً حذف می گردد » یک اصلاح دیگر هم اساسی بوده و این بوده که رأی هیأت تشخیص مطالبات هیأتهای بدوی تا 20 هزار تومان و هیأتهای تجدید نظر تا هر مبلغی قطعی بوده . در اینجا ما حق اعتراض و شکایت را دادیم و رأی آن هیأت را قطعی ندانستیم ( برای هیچ مبلغی ) و گفتیم در صورتی که کارفرما اعتراض داشته باشد می تواند به دادگاه صالحه شکایت بکند و رأی دادگاه هر چه بود همان است . یک ایراد دیگر هم برادرمان آقای شبستری داشتند راجع به مادة 3 و آن این بود که « کارفرمایان مکلفند صورت مزد یا حقوق و حق بیمه های متعلقه را ظرف مهلتهای مقرر به واحدهای سازمان تسلیم و رسید دریافت دارند . متخلفین از مقررات مذکور علاوه بر تأدیه حق بیمه های مربوط به علت استنکاف وعدم تمکین از قانون به پرداخت غرامت مقطوعی معادل دو برابر حداقل دستمزد روزانه کارگر عادی به ازاء هر یک نفر از بیمه شدگان خود برای هر سال بابت حق تأدیه حق بیمه و تسلیم صورت مزد یا حقوق ملزم خواهند بود » که تبصره هم دارد « چنانچه کارفرما به یکی از تکالیف مندرج در ماده فوق یعنی تسلیم صورت مزد یا حقوق و یا پرداخت یکی از تکالیف مندرج در ماده فوق یعنی تسلیم صورت مزد یا حقوق و یا پرداخت حق بیمه های متعلقه عمل نماید غرامت مذکور نصف می شود » که این را هم برای روشن شدن ذهن برادرمان توضیح می دهم و آن این است که اگر کارفرمائی صورت مزد و لیست کارگرهایش را ندارد و حق بیمه کارگرهایش را هم نداد فرض کنید .10 سال نپرداخته باشد اینجا به غرامت مقطوعی برای هر یک سال معادل دو برابر حقوق کارگر عادی روزانه یعنی فرض کنید حقوق کارگر عادی روزانه همین الان اگر 60 تومان است یا 63 تومان است دو برابرش می شود 126 تومان برای یک سال . اگر 10 سال نپرداخته باشد می شود 1260 تومان. اگر حق بیمه را نپرداخته باشد نصف می شود کمتر از یک سال هم نصف می شود . معمولاً پیش از یک سال شامل می شود . اگر کسی نفرستاده باشد هیچ وقت کمتر از یک سال این غرامت مقطوع شامل او نمی شود . معمولاً برای کسانی است که چندین سال نفرستاده باشند . هیأت تشخیص مطالبات هم که برادرمان آقای هراتی پاسخ دادند که ترکیبش تقریباً طوری است که اطلاع از وضع کارگر و کارفرما و شهرستان و محیط کار و آن منطقه است . آن شورای تأمین اجتماعی که شورای عالی است خواست برادرمان آقای شبستری در آن ماده است که مادة 16 قانون تأمین اجتماعی است که وزیر دارائی هست ، وزیر بهداری هست ، وزیر کشاورزی هست ، وزیر کار هست ، وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه هست ، رئیس کل بانک مرکزی هست به اضافه دو نفر نماینده کارفرما ، دو نفر نماینده اصناف ، سه نفر هم نماینده کارگران . والسلام علیکم و رحمه الله . منشی – آقای عبد خدائی مخالف . عبد خدائی – بسم الله الرحمن الرحیم . من ابتداء می خواهم سؤال کنم که چطور شده این لایحه به کمیسیون بهداری رفته است ؟ در حالیکه بیمه درمانی بخشی از بیمه است و کمیسیون اصلیش باید کمیسیون کار و امور اجتماعی می بود که جمیع اطراف را بتواند در نظر بگیرد . البته در رابطه با اینکه تمام افراد کشور باید مخصوصاً در سن کهولت تأمینی داشته باشند و در مقابل حوادث هم تأمین داشته باشند جای صحبت نیست . یک کارگر در سن 60 سالگی /65 سالگی که قدرت کار کردن ندارد ، نبایستی دست گدائی دراز بکند . جمهوری اسلامی هم موظف است برای همه اینها فکری نمی شود که نظام جمهوری اسلامی نسبت به این افرادی که از کار افتاده اند و در سن کهولت هستند بی تفاوت باشد . منتها میخواهم بگوئیم که این لایحه دوای درد را نمی کند . توجه دارید که در گذشته یکی از موجبات نارضایتی عمده مردم همین بیمه بوده و قوانین کاری که حاکم بر نظام گذشته بوده و در نظام گذشته و همه مردم دادشان بلند بوده و متأسفانه همین الان هم هست و حتی همین الان هم وقتیکه بهره را بیمه عنوان می کند فریاد مردم بلند می شود که بهره را قرآن حرام کرده و چطور همین الان بیمه بهره را می گیرد ؟ البته یکی از نقاط مثبت این لایحه این است که بهره را حذف کرده است . در چنین موضوعی که بستگی دارد به اکثریت جامعه کشور ما باید نظر خواهی وسیعی از تمامی مردم بشود ( بوسیله رسانه ها ) هم از کارگر و هم از کارفرما . ببینیم که از بیمه درمانی چقدر رضایت دارند ؟ خود همین کارگرها راضی هستند که 9% به بهداری بپردازند و بعد به نظرشان برسد که یک نوع دواهای بی مصرف و بی فایده ای به آنها داده می شود . این را توجه دارید آن اعتقاد را هنوز هم بهداری نسبت به کارگرها نتوانسته است جلب بکند که واقعاً کارگری که مراجعه می کند در رابطه با بهداری اطمینان داشته باشد که آن طور که شایسته است درمان می شود. لذا من به نظرم می رسد که خوب بود یک نظر خواهی کلی از تمامی مردم میشد و روی این جریان زیاد کار میشد تا ببینیم چه کارگر و چه کارفرما پیشنهاداتشان چیست ؟ یکی از نقاط بسیار ضعفی که در لایحه وجود دارد این است که فکری برای واحدهای صنفی کوچک برنداشته است به اینکه 4 نفر کارگر بگیرد ولیکن نمی گرفته برای چه ؟ از ترس بیمه . می گفته خودم با بچه ام کار می کنیم به همان اندازه که کار می کنیم دیگر مبتلا به شر بیمه نباشیم . این را ممکن است که نظرخواهی بکنید و همین الان هم این فکر هست ، اما در این لایحه هیچ فکری برای واحدهای صنفی کوچک برداشته نشده است. راجع به کارآموز در نظر گرفته شده که ملاک نصف بیمه کارگر تمام وقت است . در نظر بگیریم که مثلاً مزد یک کارگر در روز 60-70 تومان اگر باشد نصفش می شود /35 تومان گاهی از اوقات کارآموزی که ابتدای کارش هست به مراتب حقوقش کمتر از /35 تومان است . یک بچه 12 ساله ای که در کارگاه فرش گذاشته می شود آیا روز اول یا ماه اول 35 تومان مزد به او می دهند ؟ لذا خیلی پائین تر است اصل حقوق کمتر است که بیمه خواسته باشد بر مبنای 30-35 تومان بیمه اش را بگیرد . موجب می شود که این بیچاره بچه 12 ساله ای که خودش و مادرش نیاز دارند در یک دهکده که کار بکند و زندگیش را تأمین بکن این را کسی به کار نگیرد . مثلاً راجع به سن کارآموز از 17 تا 18 در نظر گرفته اند . این سن یک سن صحیح نیست در یک ده با آن نیاز مبرمی که یک دهاتی دارد و اگر کار نکند گرسنه می ماند ، سن 15 سال سن بالائی است اما مثلاً در تهران ممکن است یک نفر دیپلم گرفته باشد /18 ساله است در عین حال می خواهد برود جوشکار بشود روز اول که وارد مغازه می شود هیچ کاری بلد نیست و دیگر معنا ندارد که بیمه تمام را این جوان 18 ساله یا کارفرما بپردازد . مسأله که از همه مهمتر است این است که راجع به کارگران آزاد در این لایحه هیچ فکری برداشته نشده است مثلاً عمله ای که40 سال است دارد کار می کند دیگر در سن 60 سالگی قدرت کلنگ زدن را ندارد ، کسی هم گاهی از اوقات او را به کار نمی برد . او نبایستی شرمنده خانواده اش باشد و به نان شبش محتاج باشد . این لایحه ،‌ یک لایحه رفرمیستی است و اساس کار را اصلاح نکرده و چاره ای نکرده . لذا از این لحاظ من با آن مخالفم . منشی- آقای رحمانی موافق . حسینعلی رحمانی – بسم الله الرحمن الرحیم . اگر چنانچه در اینجا ما می خواستیم یک قانون تأمین اجتماعی کاملی شروع بکنیم و بنویسیم این مسائل قابل طرح بود. قانون تأمین اجتماعی در زمان طاغوت تصویب شده و یا اصلا حیه هائی که شورای انقلاب داشته اند در دست هست و مورد عمل . مدعی این مسأله نیستیم که با این اصلاحیه ها آن قانون تأمین اجتماعی اصلاح می شود و قانون است کامل و جامع . ولی مسائلی وجود دارد در قانون تأمین اجتماعی که امروز مورد عمل است که قابل تحمل نیست ، یا از لحاظ اینکه مخالف با شرع است مثل ریا ،‌ یا از لحاظ اینکه مخالف با قانون اساسی جمهوری اسلامی است که ما باید در صدد پیاده کردن این قانون در همه ابعاد باشیم . خصوصاً بعد از فرمان امام دائر بر حاکمیت قانون . دیگر هیچ نهادی در این کشور نباید به خودش اجازه بدهد که بر خلاف قانون اساسی مشی داشته باشد پس بنابراین همچنان که مخبر کمیسیون فرمودند دو مطلب هم در اینجا مطرح است یکی در ماده 2 از لحاظ اینکه حذف کرده است حق تأخیر و جریمه و تسهیلاتی وجود دارد برای کارفرماها ، کارگاهها که در این رابطه خیلی از آن مشکلاتی که جناب آقای عبد خدائی فرمودند البته حل می شود . یعنی کارگاهها بیشتر حاضر هستند افراد بیکار راجذب بکنند. چون می دانند که یک مقدار بار آنها سبک شده است و بار آنها در آینده سبکتر هم خواهد شد . بنابراین توجه داشته باشیم به این قسمت که چرا دولت از مجلس تقاضای فوریت کرده است ؟ مسأله ای بوده که ضرورت داشته پس نوبت به این جهت نمی رسد که ما بیائیم و از تمام اقشار کشور یا از یک قشر در سطح کشور استعلام بکنیم . بپرسیم، سؤال بکنیم، جمع بکنیم ، ‌ترتیب آن را بدهیم این کار در دراز مدت امکان پذیر است و بسیار هم پیشنهاد خوبی است و همچنین سایر مسائل که در این رابطه گفته شد یا از جزئیاتی است که قابل اصلاح است مثل قضیه سن یا فرق بین ذکور و اناث و حال اینکه این مطلب جواب دارد که آیا در اینجا مثل ارث است ، یا حقی است که دولت به این کیفیت برای ورثه قرار می دهد و با این شرط هم کارگاهها افراد را به خدمت می پذیرند . و اما مطلب دیگری که در رابطه با قانون اساسی در اینجا حل شده است و دولت لازم دانسته است نسبت به آن اقدام بکند، قضیه تشخیص مطالبات است. این تشخیص مطالبات در هیأت بدوی و هیأت تجدید نظر و بعد هم قابل اعتراض نبوده است و حال اینکه طبق قانون اساسی هر کسی می تواند در صورتی که خود را مظلوم بداند در یک مرحله ای ، ‌به دادگاههای صالحه مراجعه بکند و قانونی نمی تواند جلو این حق قانونی را بگیرد . از این لحاظ به ترتیبی در این قانون مشی داشته است که راه را در صورت اعتراض برای رجوع به دادگاهها بازگذاشته باشد . علیهذا فکر می کنم که این اصلاحیه خیلی از مشکلات را حل می کند و در دراز مدت هم می توانیم بالاخره راجع به آن چه در نظر هست در اصلاحات بعدی ضمن طرح و ضمن لایحه ارائه بدهیم و لذا بنده با اصلاحاتی که می شود با این لایحه موافقم . نایب رئیس – متشکر . مخالف بعدی را دعوت کنید. منشی – آقای عباسی مخالف. عباس عباسی – بسم الله الرحمن الرحیم . « قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا. الذین ضل سعیهم فی الحیوه الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا » می نمیدانم اول اینکه تنظیم کنندگان این لایحه اصلاحی در هیأت دولت چه کسانی هستند ؟ از کجا این تفکرات را گرفته اند ؟ دوم اینکه 30 شاهی ، صنار اگر بخواهند در بودجه دولت کم بکنند یا به بودجه اضافه بکنند حتماً حداقل به عنوان یک کمیسیون فرعی به کمیسیون برنامه و بودجه و امور اقتصاد و دارائی می برند اما این اصلاحیه با این طول و عرض نه به این دو کمیسیون رفته و نه به کمیسیون کار و امور اجتماعی . مستقیم رفته در کمیسیون بهداری که دست و پا را باید درست بکند و یا معالجه بکند که آن هم چقدر باید طرف سرگردان بشود تا به جائی برسد یا نرسد ؟ اینها جای خودش . من اصل قانون تأمین اجتماعی را مطالعه کرده ام . آنچه را که فقط من یادداشت کرده ام به عنوان یک چیز مختصری و بقیه را گذاشته ام و یادداشت نکرده ام چهارده اشکال غیر قابل اصلاح در این اصلاحیه وجود دارد که اگر بخواهید این چهارده اصلاح را واقعاً وارد اصلاحیه بکنید قطعاً کل قانون باید عوض بشود . حالا من به برخی از این چهارده اشکال به عنوان اینکه خیلی وقت برادران را نگرفته باشم اشاره می کنم . بندهای 11 و 12و 13و 14 ماده 2 که بیان کننده کمک به ازدواج ، کمک عائله مندی، مورد اعطای از کار افتادگی کلی ، از کار افتادگی جزئی ، غرامت مقطوع العضو شدن .اینها چند موردش الان دارد عمل می شود هیچ ارتباطی هم یا اصلاً به این قانون ندارد و یا اگر هم دارد به نسبت خیلی کم است. مثلاً مقطوع العضو شدن به طور کامل بدون هیچ گونه استثنائی به این سازمان واگذار شده در حالی که جانبازان عزیز ما تأمینشان به عهده بنیاد شهید است. کمک به ازدواج در کمیته امداد و دیگر موارد کم و بیش وجود دارد . این دیگر استثناء ندارد که شما بخواهید جزو بیمه شده ها بفرمائید . موضوع دوم - « تعیین مبلغ حق بیمه که باید به کمیسیونهای رفاه اجتماعی مجلسین برسد » این را آقایان چه جوری می خواهند اینجا اصلاحش بکنند ؟ چه آن قسمت اول و چه قسمت دوم ، جای این را می خواهید بگذارید کمیسیون کارو امور اجتماعی مجلس ؟ یا به عهده خود مجلس ؟ این روشن نیست و نمی شود که ما بخواهیم خودمان مرتب یکی یکی از این بندها را در اینجا جا بزنیم بعد هم دنبالش یک اصلاحیه بیاوریم . کل قانون را باید بیاورند . موضوع سوم – راجع به اتباع کشورهای بیگانه در اصلاحیه شورای انقلاب اشارات و اصلاحاتی شده اما باز کافی نیست و کاملاً باید مورد بحث و دقت نظر قرار بگیرد و در غیر این صورت ما با مشکلات فراوانی باز روبرو خواهیم شد. تبصره ماده 4 با ماده 1 اصلاً مغایرت دارد . ماده 4 یک چیزی را می گوید که برخی از این افراد اگر چه در ماده بعد یک اصلاح جزئی به عمل آمده اما باز همان مغایرت کلی با ماده اول خودش را دارد . در ماده اول می گوید کل افراد به این سبک ، به این نحو و باید این جوری باشند ، در تبصره ماده 4 می گوید این عده از این سازمان حق استفاده و بهره برداری را ندارند . اگر چه در ماده بعد به یک سازمان دیگری نظیر خدمات درمانی احاله می شوند اما آن مغایرت کلی و تباین را از بین نبرده است . بند (الف) ماده 7 که تعیین میزان پرداخت و خسارات و این چیزها است باز باید اصلاح بشود… نایب رئیس – آقای عباسی شما گویا روی لایحه پیشنهادی تقدیم شده بحث می کنید. عباسی – من در رابطه با همین صحبت می کنم . نایب رئیس – شما به این بندهائی که اشاره می کنید اصلاً در گزارش کمیسیون نیست . عباسی – عرض می کنم ، این اصلاحیه ندارد یعنی اگر بنا باشد اصلاحیه دولت بیاورد باید کل این ایرادات را در نظر بگیرد و در این تصویب شده کمیسیون هیچ کدام از اینها وجود ندارد و این اشکالات به قوت خود باقی است من این را می خواهم عرض کنم . موحدی ساوجی – اشکالاتی ایشان به قانون قبلی است ربطی به این قانون ندارد . عباسی- در قانون قبلی وجود دارد و در اینجا آنهائی که باید اصلاح بشود نیامده است . نایب رئیس – حالا آن اشکالاتی که در اینجا اصلاح شده آنها را قبول دارید یا نه ؟ عباسی- بعد من در رابطه با همین اصلاحیه ای که آمده صحبت می کنم ، همین هم خودش مورد اشکال است . نایب رئیس – مگر شما فکر می کنید چقدر وقت دارید ؟ یکی از نمایندگان – اشکال ایشان به اصلاحیه است . عباسی – در رابطه با همین اصلاحیه ای که آمده . نایب رئیس – بلی ،‌ ولی وقتتان دارد تمام می شود . عباسی – تبصره مادة 8 ، در حالی که بیمه شده بلاتکلیف است در این نیامده ،‌ چه کار باید بکند ؟ من نمی خواهم مفصلاً صحبت بکنم من فقط آدرسش را می دهم اگر چه قبلاً مطالعه فرموده اند ، بلاتکلیف است اما بعد ملزم به پرداخت بیمه است. این را باید بپردازد تا بعد تکلیفش تعیین بشود که کجا برود و از چه ممری استفاده بکند و چه کسی به او برسد و در این اصلاحیه کمیسیون نیست . رفع این فساد نشده . این مفاسدی که عرض می کنم وجود دارد و در این اصلاحیه رفع نشده و خوب اینها در رابطه با همین اصلاحیه است این اشکالات هست و در این اصلاحیه رفع نشده است که باید رفع کند. انتقال دارائی موضوع مادة 11 که از این سازمان به آن سازمان باید برود و چه سازمانهائی باید در اختیار بگیرد و به چه سبکی این دارائی های منقول و غیر منقول منتقل بشود و با نظارت چه کسی هیچ چیزی در این اصلاحیه نیست و چه کسی باید نظارت بکند نیست و آیا اصلاً این انتقال صورت بگیرد ؟ نیست ، یا کمافی السابق باشد نیست و اگر باشد بدبختی است. باز « تصویب آئین نامه های مالی و معاملاتی که باید به تصویب دو کمیسیون مربوطه مجلسین برسد » این را به عهده چه کسی می گذارند ؟ در این اصلاحیه نیست . آنجا صراحت دارد که باید آئین نامه های مالی و معاملاتی به تصویب کمیسیونهای رفاه و اجتماعی مجلسین به گفته خودشان برسد . و در اینجا نیست که چه کار باید بکنند ، چون نیست ، همان به قوت خودش باقی است و چون به قوت خودش باقی است ما مجلسین نداریم ، ما کمیسیون رفاه اجتماعی نداریم . حسینعلی رحمانی – من اخطار آئین نامه ای دارم . نایب رئیس – بلی ، وقت ایشان هم دارد تمام می شود . عباسی – اجازه بدهید من خیلی فشرده عرض کنم . موحدی ساوجی – خارج از موضوع است . نایب رئیس – می خواهند بگویند این اصلاحیه ای که آمده است درست نیست و به هر حال دارند مخالف می کنند . عباسی – آقای موسوی نظر من همین است که اینها نقائص است و در این اصلاحیه وجود ندارد . اگر بخواهد در این اصلاحیه به عنوان پیشنهادات در شور دوم مطرح بشود کل قانون باید عوض بشود . تشکیل شورای عالی را شما ببینید از چه کسانی است ؟ به چه سبکی است ؟ ما وزیر تعاون روستائی نداریم ،‌ ما وزیر رفاه اجتماعی نداریم . اینها در آن قانون سابق هست و در این اصلاحیه اسمی ازآن ها برده نشده است . نایب رئیس – آقای عباسی وقتتان تمام شد . عباسی – من یک جمله دیگر عرض می کنم. آن اختیارات بسیار وسیع هیأت مدیره در اینجا اصلاً اسمی از آن نیست و چون از آن اسمی نیست به قوت خودش باقی است من متأسفانه وقتم تمام شده ، موارد و اشکالات فراوان دیگری داشتم اما با توجه به همین اندازه ای که عرض کردم و با توجه به اینکه خود برادران و خواهران محترم نماینده هم در جریان هستند اصلاً این اصلاحیه نه تنها اصلاحیه نیست ، افسادیه محض است فقط آقایان آمده اند و می گویند که بهره را حذف می کنند . نایب رئیس – بسیار خوب ، آقای رحمانی اخطارتان را بفرمائید . حسینعلی رحمانی – آقای موسوی اخطار آئین نامه ای مقدم بر هر چیزی است . نایب رئیس – حالا این اندازه شما سماجت داشته باشید . ایشان کلمات آخرش بود داشت تمام می شد . حسینعلی رحمانی – بلی ، ولی این بی اعتنائی به نمایندگان است . نایب رئیس – شما باید این اندازه بزرگواری داشته باشید . رحمانی – بلی ، عرض می کنم این بی اعتنائی به قانون و بی اعتنائی به نظر نمایندگان است اخطار بنده این بود که مدت صحبت باید ده دقیقه باشد یعنی ایشان باید ده دقیقه صحبت بکنند . نایب رئیس – همان ده دقیقه شد شما اشکال آئین نامه ای تان همین بود ؟ رحمانی – من اشکال دیگری هم داشتم که تمام شد، موقعش گذشت. نایب رئیس – موافق بعدی صحبت کند. منشی– آقای حسین کمالی . شما موافقید ؟ نوبت شما است . کمالی – در چه موضوعی می توانم صحبت کنم ؟ منشی – در کلیات . کمالی – بنده در کلیات حرفی ندارم . منشی – طبق آئین نامه جدید عمل می شود ، فرق نمی کند . اگر ایشان صحبت نکنند دیگر موافقی ثبت نام نکرده است . نایب رئیس – مخالف چطور ؟ منشی – مخالف هست ، آقای حمیدی مخالف . حمیدی- بسم الله الرحمن الرحیم ،‌ علت مخالفت بنده با این لایحه انکار این جنبه های مثبتی که این لایحه دارد ، نیست . مسلماً حذف خسارات تأخیر تأدیه ، حذف بهره ، اینها یک چیزهائی است که نهایت آمال و آرزوی ما است و خصوصاً با توجه به اینکه مسأله بیمه در گذشته اسباب بیکاری می شده و در کارگاههای کوچک که اگر یک کارگاه کوچکی مانند مکانیکی ، تراشکاری ، آهنگری نجاری می خواسته چند نفر شاگرد بیاورد با مشکل بیمه نمی توانسته است به همین دلیل دولت هم متوجه این نقص شده و سوبسید می دهد به این کارگاهها بنابراین این جنبه های مثبت است که در نظر گرفته اند و ما هم تقدیر و تشکر می کنیم ولی اشکال بنده یک اشکال اساسی و ریشه ای است ک هنگام طرح مسأله بودجه و لایحه بودجه هم عرض کردم . ما ببینیم برای تأمین اجتماعی در اسلام ،‌خودمان یک طرح خاص داریم ،‌ یا باید برویم سراغ این طرح اروپائی که در حدود قرن چهاردهم میلادی در حدود پانصد ششصد سال پیش در اروپا پیدا شده برای رفع نیازمندیها و بعداً به کشورهای اسلامی سرایت کرده ؟ مسلماً هیچ شکی نیست که اسلام بهترین طرح را دارد شاهدش این است که در زمان عمر بن عبدالعزیز که تا حدودی به احکام اسلام عمل میشد یکی از ولات در یکی از ایالات می نویسد که زکوه جمع آوری شده مستحق پیدا نمی کنیم بدهیم ، چه کار بکنیم ؟ خلیفه دستور می دهد که شما بنده ها را بخرید و آزاد کنید بنابراین ما یک طرحی داریم برای تأمین نیازمندیها که سابقه هزار و چهار صد ساله دارد ما چرا آنچه خود داریم برای تأمین نیازمندی ها که سابقه هزار و چهارصد ساله دارد ما چرا آنچه خود داریم از بیگانه تمنا می کنیم . عرض ما این است که ما باید بنشینیم و امیدواریم که مطابق با مادة 62 آئین نامه کمیسیون ویژه ای برای بررسی قوانین پیش از انقلاب و بعد از انقلاب تشکیل بشود و این مسائل بر طبق آن طرحهای اسلامی درست و اصلاح بشود وگرنه اینها یک کارهای وصله پینه کردنی است و یک کارهای رفرمی است که همیشه انقلاب ما از این کارهای رفرمیستی بر حذر بوده و پرهیز داشته . روایتی در وسائل الشیعه هست که امام صادق علیه السلام می فرمایند « ان الله فرض للفقراء فی مال الاغنیاء ما یسعهم ولوعلم ان ذلک لایسعهم لزادهم » خدای متعال نیازمندیهای فقراء و مستمندان را به نحوی منظم و مقرر کرده که برای آنها کافی است و اگر کافی نبود خداوند زیادتر قرار میداد. بنابراین اگر محرومی هم پیدا می شود همانطور که امام صادق(ع) می فرمایند دیگران حق آنها را منع کرده اند. بنابراین باید تأمین اجتماعی را ما بر اساس آن طرح اسلامی پی ریزی کنیم . همین زکوات ،‌ انفاقات ، صدقات ، اوقاف ، فطریه ماه مبارک رمضان ، اگر اینها درست تنظیم بشود و مطابق با اصل 29 قانون اساسی لیست فقراء و مستمندان ،‌ تعیین بشود زندگی محرومان تضمین می شود و نیازی به این بیمه ها در این صورت نیست . مسلماً اگر چنانچه این مسأله الان در وضع فعلی هم تصویب بشود ما خوشحالیم و چه بسا شورای نگهبان هم به عنوان ضرورت و اضطرار فعلاً این را اجازه بدهد ولی بنده همیشه عرضم این است ما چرا باید وقت را صرف نکنیم که غذای خودمان را پاک و تطهیر کنیم که غذای پاک بخوریم بعد آخر وقت که دسترسی به آب هم نداریم بگوئیم ما اضطرار داریم به الکل غذای نجس . البته وقتی که ما اضطرار پیدا کردیم آن حکم اضطراری هم چه بسا از ما بردارد ، ولی ما مسؤولیم ، ما معاقبیم « الامتناع بالاختیار لاینا فی الاختیار » عرض من این است که برای تأمین بیمه های اجتماعی باید بر اساس آن نیازمندیهائی که اسلام در نظر گرفته و حقوقی که برای این امور در نظر گرفته و به عبارت دیگر بودجه اش باید بر اساس آن باشد نه بر اساس یک کار مکره . در کتابهای فقهی که مسائل مستحدثه را عنوان کرده مانند تحریر الوسیله حضرت امام یکی از شرایط بیمه را اختیار قرار داده . اگر ما بخواهیم بیمه اجباری را تجویز کنیم باید به عنوان ثانوی و ضرورت و امثال اینها باشد . این اشتباه پیش نیاید که در رساله های عملیه و تحریر الوسیله و کتابهای فقهی بیمه را توجیه کرده اند بیمه را به شرط اختیار تجویز کرده اند و اما بیمه اجباری را اگر ما بخواهیم تجویز بکنیم اگر ضرورتی پیش آمد ناگزیریم ، البته وقتی ضرورت هم پیش آمد به اندازه ای که ضرورت مرتفع بشود با عنوان اعمال ولایت تجویز می کنیم ولی جان کلا م اینجا است. چرا ما بگذاریم به این ضرورتها منجر بشویم والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته . نایب رئیس – دیگر موافق نداریم نداریم مخالفین اگر مایل باشند می توانند صحبت کنند. منشی – آقای سید محمد خامنه ای مخالف . محمد خامنه ای – بسم الله الرحمن الرحیم . اساساً قانون تأمین اجتماعی یا اسم قبلیش بیمه های اجتماعی یک اختراع سرمایه داری و غربی است. نشستند سرمایه دارهای سرمایه های کلان و تولیدهای انبوه برای اینکه منافع اقتصادی خودشان را بهتر حفظ کنند و کارگرها را رفاه نسبی بدهند و جلو اعتصابات آنها را بگیرند چیزی را بنام تأمین اجتماعی یا بیمه های اجتماعی اختراع کردند . این روش در کشورهای سوسیالیستی چون سرمایه ها دولتی است و ابزار صنایع سنگین تولید با دولت است ، وجود ندارد و به صورت دیگر است ما هم که نظام اسلامی را داریم در حقوق ، اقتصاد و اجتماع و بقیه بخشها ما هم یک دستگاه مستقل و نظامی را برای تأمین تأمین های اجتماعی داریم . این قانون و این فلسفه هم که از غرب به کشور ما آمد مثل بسیاری چیزهای دیگر و قانون تأمین اجتماعی و بیمه های اجتماعی هم ساخته شد و اساس تأمین بودجه آن در اول 18% از کل درآمد کارگر بود که در حدود 5% آنرا کارگر می پرداخت و خیلی کم در حدود 3% دولت و بقیه 13% را کارفرما و این را در سال 54 به 28% رساند که کارفرما بایستی 18% آنرا بپردازد و سهم کارگر را هم اضافه کردند 17% و سهم دولت که باید سهم شیر باشد ، شد شیر 3% و آن را هم عملاً نمی پردازد . در نتیجه تأمین این صندوق بیشتر بوسیله کارگاهها و مدیران آنها باید انجام بشود و بخشی هم بوسیله کارگر . با احتساب اینکه کارفرماهای بزرگ هم حق بیمه خود را نمی دادند و تحمیل میشد بر کارگاههای کوچک و متوسط و مردم مستضعف و کل کارگران یعنی چیزی را دولت در این بین به عنوان سهم پرداخت دولت نپذیرفت . در اینجا قبل از اینکه به نظام اسلام اشاره ای بکنم به چند تذکر و اشکالی هم که دوستان کردند اشاره می کنم . اولاً این لایحه به صورت صحیح و در موضع و موقع خودش قرار نگرفته است و به کمیسیون کار و بیمه های اجتماعی ارسال نشده و حال اینکه در صلاحیت و در خور این کمیسیون بوده به همین دلیل به رسیدگی آن هم که در کمیسیون دیگری شده نمی شود اطمینان کرد و قابل قبول نیست . دوم ایرادما به دولت است که گویا جزو وظایف جاری خود نمی داند که به تهیه قوانین اصلی و اساسی بپردازد . ما تا چه موقع می خواهیم به وصله زدن و وقت عزیز مجلس را گرفتن بپردازیم ؟ طوری شده که مجلس برای تصویب قانونی که مثلاً حداکثر 50 ماده دارد و یک هفته وقت صرف می کند به علت اینکه قانون اصلی آن را نمی آورند و به این وصله پینه ها متوسل می شوند هفته ها وقت را در سال برای این قوانین می گذرانیم نه به صرفه مجلس است و نه به صرفه ملت . ما این ایراد را به بسیاری از وزارتخانه های دیگر هم داریم ، مثل دارائی که می بینید که وقت کمیسیون مربوطه را گرفته با این وصله پینه ها و همچنین امور استخدامی و بقیه . نظام اسلام اگر توجه به اشکالاتی هم که شد که شرعی است یا شرعی نیست بکنیم و بخصوص بیان اخیر برادرمان آقای حمیدی که به زکوه اشاره کردند و چه خوب هم اشاره کردند ،‌ نظام اسلامی که قانون اساسی هم از آن گرفته شده این نیست که از کارفرما چیزی اخذ بشود ، یا از کارگر ، ما در اصل 29 قانون اساسی ، تأمین اجتماعی را وظیفه دولت دانسته ایم . بنابراین بودجه آن را به تمامه باید دولت بپردازد ، البته در ذیل آن هست که و وجوهی که مردم یا ملت مشارکت می کنند . مشارکت مردم ، به شهادت برادرانی که در مجلس خبرگان بودند منظور هدایا و وجوه بریه بود ، نه ، عبارت از مردم خاص یعنی کارفرما و کارگر . این جزو زمینه های اصلی بررسی این اصل در مجلس خبرگان بود . بنابراین چیزی که در آنجا منظور نبود که بیایند به کارفرما و کارگر بگویند آقا پول بدهید ما می خواهیم که کارگر را بیمه کنیم که حالا اشکالات اداری و سازمانیش هم به جای خود . طبق تحقیق و آنچه که من معتقد به آن هستم اساساً زکوه ، مالیات نیست آن طوری که معروف است بلکه از اکثر مصارف آن به دست می آید که همین تأمین اجتماعی است یک صندوق مخصوص تأمین اجتماعی است و با توجه به حکم شرعی که اشاره شد و با توجه به صریح اصل 29 که بنده اشاره کردم و با توجه به اینکه ما زکوه هم داریم اساساً نمی توانیم قانونی را که بر اساس تحمیل(حالا اکراه ، اضطرار یا عقد یا ابقاع یا هر چه باد) به گردن کارفرما بیندازیم ، با توجه به اینکه ما عملاً مشاهده کرده ایم که کارفرما مبلغی را که می پردازد به حساب می آورد و از حقوق کارگر در همان اول قرارداد کم می کند برای اینکه قراردادهای کارگری در کشور ما دستجمعی نیست . به صورت فردی است سندیکائی نیست و کارفرما می تواند هر چقدر بخواهد حقوق او را کم کند چون تقاضا زیاد است و کارفرما می تواند در مقام عرضه کننده حقوق و کار هر مبلغی را خواست بدهد پس عملاً فشار پرداخت این 18% هم به دوش خود کارگر می افتد یعنی نقض غرض می شود از بیچاره ای در حدود 18% به اضافه7% یعنی25% حقوقش را می گیریم دولت که باید حتماً تمام را بپردازد و فقط3% می پذیرد که آنرا هم پرداخت نمی کند و دلمان خوش است که ما تأمین اجتماعی داریم و سری به کارگاهها و اصولاً طرز آن افت و کسر و انکسار تولیدمان در کارگاهها نمی زنیم که علتش همین قوانین ناقصی است که طاغوتی و غربی است . به این دلیل است که تصویب یک چنین قانون الحاقی اصلاحی به قول برادرمان ،‌ افسادی نمی شود اطمینان کرد . ما این را اینجا نمی پذیریم و شایسته است که دولت و وزارتخانه مربوطه به جای اینکه از این قبیل کارهای آسان بکند و از لحاظ کمی وقت مجلس را بیشتر بگیرد اساساً به قانون تأمین اجتماعی سری بزند و کل آن را با آراء فقهای اسلام و کسانی که دست اندر کار بوده اند و با کسانی که حتی نمایندگان کارفرما هستند ، معیارهای درست اسلامی را وسط بگذارند و مصالح و مفاسد روز را هم در نظر بگیرند یک قانون جامع و کامل بیاورند و حتی من یقین دارم که در مجموع وقت مجلس را هم کمتر خواهد گرفت ما از این جور تصویب ها خیلی کردیم و جز اینکه دولت تشویق بشود و مرتب وصله پینه کند و مرتب کارهای روزمره و کارهای خیلی کوتاه مدت را به عنوان مصلحت در نظر بگیرد چیزی نیست . من یک اعتراض هم البته به مجلس دارم . ما حالت انفعالی مان در مقابل دولت موجب این چیزها است . ما اگر اینجوری چیزها را از همان اول می ایستادیم و می گفتیم که شما موظفید به عنوان سازمانی که امین ها هستند، قانون آن را باید تهیه کنید. این طور نمی شد . اشتغالات مجلس اجازه نمی دهد که کارهای دیگر را بگذارند و این کار را بکنند ولی برای دولت میس است . یک کمیسیون ده نفره ، بیست نفره تهیه کنند و این کار را بکنند من از این طریق تذکر برادرانه ای به رئیس دولت و وزرای عزیزمان می دهم که در بخشهائی که قانون ندارند این کار را بکنند وقت ما را نگیرند و زحمت خودشان را هم زیاد نکنند . والسلام علیکم و رحمه الله. منشی – آقای هاشم حجازی مخالف. نایب رئیس – مخالفین پنج دقیقه دیگر وقت دارند . آقای حجازی شما پنج دقیقه وقت دارید . هاشم حجازی – بسم الله الرحمن الرحیم . این اصلاحیه که آمده مثل حاشیه بر متن می ماند وقتی که خود متن فاسد باشد اصلاحیه نمی تواند کاری بکند در گذشته کارگاهها در اختیار سرمایه دارها بوده الان از اختیار آنها در آمده و در اختیار مستضعفین است و بیمه هائی که متعلق به سرمایه داران بوده است الان همان بیمه ها به کارگاههای کوچک و افراد مستضعف تعلق گرفته . من یک نمونه از کارگاهی را که کمیته امور صنفی به ایشان آهن داده ، ‌جوشکار است خدمت نمایندگان محترم عرض می کنم تا بیشتر توجه بشود در این مسأله که این اصلاحیه نمی تواند کاری را انجام بدهد این اتحادیه امور صنفی است 7 تن در یک سال برای یک جوشکار آهن داده اند 7 تن در یک سال ،‌ حالا از این 7 تن چقدر درآمد می شود و چقدر از این شاگرد یا استهلاک و یا چیزهای دیگر از آن مصرف می شود . اجازه بفرمائید . بیست و چهار هزار تومان حق کارگر است وپنج هزار تومان حق بیمه به او تعلق گرفته است . شش هزار تومان وجه الاجاره مغازه است . پنج هزار تومان برق و تلفن و استهلاک دیگر . حالا پانزده هزار تومان از این آقا دیر کرد گرفته اید . حالا آیا هفت تن آهن می تواند این همه درآمد داشته باشد که همه آنها رابدهد به شاگرد . خود ارباب یا خود کارفرما ، چه کار باید بکند؟ این است که این اصلاحیه نمی تواند کلاً بر وفق کارگران و یا بر وفق کارفرما بتواند کاری را انجام بدهد . لذا من مخالفم . محمد مجتهد شبستری – من به عنوان موافق صحبت می کنم . منشی – ایشان به عنوان موافق می خواهند صحبت کنند . نایب رئیس – آقای شبستری شما که ثبت نام نکرده بودید ؟ شبستری – چون قبلاً موافقی ثبت نام نکرده است . من الان تقاضای ثبت نام دارم. نایب رئیس – اگر حالا درخواست کرده اید اشکال ندارد . منشی – آقای شبستری بفرمائید . محلاتی – آقای موسوی ! تقاضای سلب فوریت شده است آن را مطرح بفرمائید نایب رئیس – تقاضائی که آمده بود وقت تقاضا را حالا نگذاشته اند . گفته اند بعد از رأی گیری برای کلیات اگر تصویب شد تقاضای سلب فوریت کرده اند آقای شبستری بفرمائید . محمد شبستری – بسم الله الرحمن الرحیم ، اینکه بنده برای موافقت وقت گرفتم به این جهت است که دیدم اصل مسأله بیمه مورد سؤال قرار گرفته است یعنی خیلی با مسأله بنیادی برخورد شد و گفته شد که اصلاً نظام بیمه به آن شکل حداقل آن قسم بیمه اجباری که در رابطه کارفرما و کارگر دولت مداخله می کرده و کارفرما را مجبور می کرده است به اینکه کارگر را بیمه کند و هر کدام از این دو طرف به نسبت هائی ملزم بوده اند که پرداختهائی بکنند اصلاً این نظام زیر سؤال رفت و اینکه این خلاف شرع است و از غرب آمده است . مسأله از جهات مختلف باید مورد بررسی قرار بگیرد. مسلماً نظام مطلوب اسلامی که در آنجا فکر دیگری برای تأمین اجتماعی بشود ممکن است در حد نهایت شکلی باشد ، نظامی باشد کاملتر از این شکل بیمه که در دنیای امروز است . اما در جامعه ایده آل و مطلوب اسلامی ما می توانیم به آن برسیم . به عقیده بنده این نوع تفکر که ما که الان در سیر مرحله ای هستیم و مرحله به مرحله می خواهیم به آن جامعه مطلوب اسلام نزدیک بشویم ضرورتها و واقعیتهای هر مرحله را در آنجا باید ببینیم و متناسب با ضرورتهای هر مرحله گام برداریم و در هر مرحله ای نباید دچار ناهماهنگی و تناقض بشویم و آنچه را که در آن وضع مطلوب و نهایت می توانیم پیاده کنیم تصور بکنیم که آن را در چند گام قبل هم می توانیم پیاده کنیم این مسأله ای است که همگان قبول کرده اند و اشکالهائی که بر شکلهای مختلف بعضی از نهادها ، بعضی از قوانین ، کیفیت اجراء بعضی از امور می شود ،‌ در پاسخ دائماً گفته می شود که ما به سوی حرکت به سوی آن نظام اسلامی هستیم ، هنوز نظام اسلامی مطلوب حاصل نشده است. با این مقدمه من می خواهم عرض کنم این مسأله سخت در رابطه با مسأله مالکیت است . یک وقت این است که ما مالکیت شخصی را در جامعه قبول نمی کنیم حداقل مالکیت شخصی بر وسائل تولید را ، بر سرمایه قبول نمی کنیم . آنجا نظام اشتراکی و سوسیالیستی خواهد بود ، تأمین اجتماعی آن هم متناسب با نظام سوسیالیسم خواهد بود . چون هر نظامی باید همه اجزاءش با هم هماهنگ باشد . ولی یک وقت این است که ،‌ مالکیت شخصی بر وسائل تولید و مالکیت بر سرمایه را قبول می کنیم . منتها می گوئیم از نظر اسلامی محدودیتهائی وجود دارد و آزاد نیست و مصالح جامعه بر مصالح فرد مقدم است . اگر ما این شکل را قبول کرده باشیم باید به لوازمش ملزم بشویم . ما نمی توانیم در داخل در یک نظامی که مالکیت بر مغازه و سرمایه و وسایل تولید و ابزار تولید را قبول کرده ایم تأمین اجتماعی آن را از سوسیالیسم بگیریم . تأمین اجتماعی آن هم چیزی متناسب با خود این نظام باید باشد . حالا این تأمین اجتماعی متناسب با این نظام یک وقت این است که ما می گوئیم اسلام نظرش این است که این مسائل از زکات و مانند آن تأمین بشود. در این جا این سؤال برای من پیش می آید که آیا واقعاً نظر اسلام این است که کارفرما هر چه هم توانائی داشته باشد حکومت اسلامی حق ندارد او را الزام به یک قراردادی به نفع کارگر بکند بلکه باید از زکوه آن استحقاق های کارگر را پرداخت کند ؟ گمان نمی کنم چنین چیزی را بشود مطلقاً گفت . اگر کارفرما متناسب با تولید درآمدهائی دارد که اگر حکومت اسلامی او را الزام کند به یک عقد قرارداد مثل همی عقد قرارداد بیمه و بخشی از نیازمندی کارگر را از این طریق بتواند برطرف کند نمی شود گفت زکوه را بیاوریم و در این جا مصرف کنیم . اما اینکه آیا حکومت اسلامی می تواند الزام کند یا نمی تواند . چرا نمی تواند الزام کند ؟ اشکال این قضیه کجا است ؟ همانطوری که حکومت اسلامی می تواند الزام کند و حداقل دستمزد را تعیین بکند. شما در آن جا چه می فرمائید ؟ اگر حکومت اسلامی الزام کند که حداقل دستمزد فلان مبلغ است . آنجا کسی اشکال نمی کند. در صورتی که این ، برای حکومت لازم باشد . این در ماهیت چیزی شبیه همان است در واقع و حکومت اسلامی الزام می کند که این کارگر که می خواهد بیاید در کارگاه شما کار کند شما باید این بخش از زندگی او را به این شکل تأمین کنید . این ، یک چنین الزامی است گمان نمی کنم از لحاظ فقهی برخوردی به محظوری بکند و این ، از ضرورت های این مرحلة اقتصادی جامعة ما است. اگر این نظام ، فعلاً داغان بشود هیچ چیز جای آن را نخواهد گرفت . یک نظام تأمین اجتماعی سوسیالیستی را نمی شود . به این نظام پیوند زد . چون شما در مبنای مالکیت آن را قبول نمی کنید . آن نظام ایده آل اسلامی را هم که ان شاءالله به جامعه ای برسیم که همه چیز در آن جا صلواتی باشد ، آن جامعه ایده آل نهایت است . به آن هم که فعلاً شما نرسیده اید و ما به این زودیها به آن جامعه نمی رسیم . در این مرحله این از ضروریات است. اگر قرار باشد این نظام بیمه فعلی با این شکل در صورتی که البته آقایان فقهای شورای نگهبان اشکال نکنند و از نظر فقهی کنار بگذاریم اگر این قرار باشد که در هم ریخته بشود نتیجه اش بدبختی بیشتر کارگر و درمان نداشتن کارگر و مستمری نداشتن بازماندگان کارگر و بیشتر درهم ریختن اوضاع این طبقة محروم خواهد بود . هیچ تردیدی در این نیست. بنابراین نمی شود همین جور نشست و گفت چون ما آن نظام مطلوب اسلامی را نمی توانیم اینجا پیاده کنیم به این جهت اصلاً بیائیم نظام بیمه را در هم بریزیم و قبولش نکنیم . واقعیت این است . بنابراین بسیاری از چیزهای مشابه این طوری هست و ما الان در جامعه مان داریم و متناسب است با این مرحله ای که ما در این مرحله زندگی می کنیم . طفره هم نمی توانین برویم . این متناسب با این مرحله اقتصادی جامعه ما است . ان شاءالله وقتی در جامعه ما از لحاظ اقتصادی بسیاری از چیزها عوض شد وضع تولید عوض شد ،‌وابستگی کم شد و درآمدها شکل دیگری پیدا کرد آن روز ما به یک مرحله دیگری رسیدیم ممکن است بگوئیم شکل دیگری باشد . اما بنده این فکر را خطرناک می بینم که چون صرفاً آن نظام ایده آل اسلامی فعلاً نیست ما به این فکر بیفتیم که این استخوان بندی هائی دارد که روی آن تجربه هم شده است . این که شما می فرمائید و یا در بعضی از اذهان است که از غرب آمده است بسیاری از مسائل از غرب آمده و شما الان پذیرفته اید، ما الان پذیرفته ایم بسیاری از شکل ها . الان همین آئین نامه ای که ما اینجا با این آئین نامه عمل می کنیم اگر بخواهیم به تاریخ قضیه برگردیم این نوع پارلمان تاریسم این به آنجا برمی گردد. منتها ما باید خیرها را بگیریم و شرها را کنار بگذاریم . آن چیزی که مذموم است در بست پذیرفتن است و خیر و شر را یک جا پذیرفتن است و غرب را آقا بالاسر و فهمیده تر دانستن است که این خطاء است. این فوق العاده خطاء است. اما اگر ما دیدیم که یک نظامهائی به وجود آمده که با این مرحله از اقتصادی ما می تواند سازگار باشد ، بدون مطالعه آن را درهم نریزیم . این اصلاحیه هم که آمده است در رابطه با همان نظام است . بهبود نسبی به آن نظام می بخشد آن نظام را چون فعلاً نمی شود درهم ریخت ، این اصلاحیه را هم باید پذیرفت . والسلام . سید محمد خامنه ای – آقای موسوی ! ایشان مطالب من را تحریف کردند . نایب رئیس – کسی ثبت نام نکرده است ؟ منشی – مخالف داریم . نایب رئیس – دو دقیقه مخالف وقت دارد. منشی – آقای حائری زاده بفرمائید . نایب رئیس – ضمناً آقای سید محمد خامنه ای می فرمایند آن مطلبی که آقای شبستری به من نسبت دادند من نگفته ام . آقای امانی بفرمائید . منشی – چند نفر ثب نام کرده اند و نوبت آقای حائری زاده است . نایب رئیس – کسانی که اسم نوشته اند اعلام کنید . منشی – آقایان : حائری زاده ، حسین کمالی ، فؤاد کریمی به ترتیب اسم نوشته اند و بعد هم آقای امانی نوبت گرفته اند . حائری زاده – آقای امانی بفرمائید . نایب رئیس – آقای امانی ، آقای حائری زاده وقتشان را به شما می دهند . شما می خواهید دو دقیقه صحبت بفرمائید ولی دو سه دقیقه وقت را دارید تلف می کنید . امانی – بسم الله الرحمن الرحیم.آقای شبستری یک نکته ای در اول صحبتشان فرمودند که ممکن است قوانین در اسلام باشد که جایگزین این قانون باشد که خواهش می کنم عبارت « ممکن است » به « مسلم است » تبدیل شود . این یک تذکری بود . و البته از نظر کلی آنچه مسلم است این لایحه یک تسهیلاتی در امر بیمه دارد که یکی از آن تسهیلات هم معاف کردن و بخشودن ربا و دیر کرد و جریمه است که البته این را ما نمی توانیم بخشش بگوئیم . چون اصلش ثابت نبوده که بخشش باشد . منتها خیلی در امور فعلی که مطالبه می کردند و می گرفتند کارساز است . ولی اساس کلیه لایحه و اساس آنچه که نمایندگان مخالفت کردند روی همین بود که پایه ، پایة قانون طاغوتی است و پایه ، پایة قانون اسلامی نیست . و البته منتها اشاره مثلاً می شود به مادة 9 که اگر کارفرما اعتراضی داشت به آن چیزی که از او مطالبه می کنند این مشکل الان در سطح عمومی برای اصناف و کارگاههای کوچک و غیر ذلک هست که ما می بینیم از آنها از سال 1350 تا به حال مطالبه می کنند . این ماده گنگ است و رسا نیست که ببینیم آیا اینهائی که از او مطالبه می شود می توانند دو مرتبه رجوع کنند ؟ حتی آن کسانیکه مطالبه شده و گرفته شده و واقعاً در سطحی بوده که درست نبوده است . ما افرادی داریم که مثلاً سه نفر ، چهار نفر با هم شریک بودند در حالیکه این سه نفر یا چهار نفر شریک را یک نفر کارفرما حساب کرده ، سه نفر کارگر حساب کرده روی هم رفته اگر ما بتوانیم البته در وضع فعلی اگر این لایحه هم رد بشود باید بلافاصله یک لایحه دیگری که مشمول همان عرایض که کردم و فرمایشاتی که نمایندگان کردند باشد و با قوانین اسلام تطبیق کند و بلافاصله آورده شود . نایب رئیس – وقتتان تمام است . امانی – چون این مشکل در سطح کشور و در سطح صنوف و غیر ذلک و کارخانه های کوچک واقعاً قابل حل نیست . باید حتی الامکان زودتر حل بشود . نایب رئیس – موافقین شانزده دقیقه وقت دارند . اگر کسی در این جا درخواست کرده باشد می تواند صحبت کند کسی ثبت نام نکرده است ؟ منشی – خیر . نایب رئیس – بسیار خوب . مخبر کمیسیون و یا نماینده دولت می توانند صحبت کنند. دکتر شیبانی ( مخبر کمیسیون ) – بسم الله الرحمن الرحیم. می گویند به یک کسی گفتند که پدرت از گرسنگی مرد . گفت داشت و نخورد ؟ دولت اگر امکانات داشته باشد باید برای همه تأمین اجتماعی کند و بودجه اش را بدهد. اما دولت این امکان را ندارد. مسأله ای که فرمودند در مجلس خبرگان آن موقع هم تأمین اجتماعی بود . آن مفروغ عنه شد برای دیگران گفتند که تأمین اجتماعی ایجاد شود . خوب . مسلم دولت در آن موقع هم نمی توانست . گفتند از کمک ها و هدایا و هبه مردم هم استفاده بشود . آقایانی که با کلیات مخالفت می کنند به این مسأله توجه کنند یعنی اینکه موافقت می کنید که این ربا ادامه پیدا کند. برای اینکه قانونی که موجود است تا زمانی که قانونیت دارد باید اجراء بشود . این قانون هم دولت را موظف می کند که حقوقش را بگیرد. مسأله اینکه اصل قانون باید تهیه بشود و بیاید قانونی را تهیه کرده اند ، آقای دکتر غرضی اینجا تشریف دارند بعد از من میایند و مطالب را می فرمایند که قانونی تهیه شده و به کمیسیون هم می خواستند بدهند . گفتیم چون این لایحه ضرورت دارد و فوریت دارد ما می خواهیم جلو ربا را بگیریم . می گوئید نه ؟ بسیار خوب . با کلیات مخالفت کنید . می گوئیم کارفرما اگر شاکی بود بتواند به دادگستری شکایت کند . می فرمائید نه . شاکی نتواند به دادگستری شکایت کند ؟ خوب این ، خلاف قانون اساسی است . ما کوششمان این بوده است که این اصلاحیه برای تسهیل کار آمده است . آقایانی که در کارهای کارگاههای کوچک وارد هستند همین مسأله بیمه مشکل اساسی است . خیلی کارگاهها خوابید . به دلیل اینکه نمی توانسته بیمه اش را بپردازد . این قانون آمده یک مقداری تسهیل قائل بشود . یک مقداری کار آن ها را آسان می کند . حالا تازه شما می توانید بعد از آنکه کلیات تصویب شد پیشنهاد بدهید . پیشنهاد اصلاحی بدهید. البته این را بدانید که قانون دقیقی دارد تنظیم می شود مطابق موازین اسلامی با شرایطی که همانطوری که امام هم فرمودند تا بیست سال دیگر شما ممکن است این مسائل اسلامی را بتواند پیاده کنید . الان که نمی شود ، آن یک قسمتی را هم که ما می توانیم می خواهید جلویش را بگیرید ؟ به نظر من مخالفت با کلیات یعنی مخالفت با اینکه ریا نگیرند ، مخالفت با اینکه آن طرف ، نتواند شکایت کند خوب آقا نتواند شکایت کند . نایب رئیس – آقای دکتر غرضی بفرمائید . عبد خدائی – اخطار آئین نامه ای دارم . نایب رئیس – ماده چند ؟ شما اصلاً آئین نامه جدید را حفظ هستید ؟ عبد خدائی – ماده 66 . نایب رئیس – ماده 66 آئین نامه جدید چیست ؟ عبد خدائی – ایشان مخالفین را متهم می کنند . نایب رئیس – ماده 66 چنین چیزی ندارد . ماده 66 می گوید تعداد حضار را از طریق تابلو باید تشخیص داد . آقای دکتر غرضی بفرمائید . عبد خدائی – ماده 78 است شما چرا توجه نمی فرمائید ؟ به من و عده ای توهین شده است . نایب رئیس – توهین نشده است آقای عبد خدائی ایشان توجه می دهند به اینکه مخالفت شما با این لایحه این مفهوم را دارد و نه اینکه شما مخالف با حذف ربا هستید . توهین نمی خواهند بکنند . همه می دانند که آقای دکتر شیبانی نمی خواهند به کسی توهین کنند . آقای غرضی بفرمائید . دکتر غرضی ( نماینده دولت ) – خواهش می کنم برادران یک صلوات بفرستند ( حضار صلوات فرستادند ) من جداً شرمنده هستم که قبلاً نتوانستم این سازمان تأمین اجتماعی و این کارهائی که در تأمین اجتماعی است و اینکه مدیریت آن چه طوری است از وزارت رفاه چگونه به وزارت بهداری منتقل شده است و سیر آینده اش را عرض کنم فرصتی نبوده است عذر می خواهم . فکر می کنم اگر مسائل را برادران در تأمین اجتماعی می دانستند برخوردشان با این لایحه طور دیگری بود . ببینید برادران این سازمان تأمین اجتماعی و کارگر و کارفرما یک مثلثی است اولاً این سازمان از سال 1330 به وجود آمده و الان که سال 61 است و سی و یک سال از عمرش می گذرد ما وارث آن چیزی هستیم که دولت قبلی و دولت جمهوری مدیون یک تعداد زیادی آدم است . این تعداد زیاد آدم در حدود یک میلیون و هشتصد هزار انسان هستند که خودشان را از این سازمان طلبکار می دانند . بر مبنای تعهدی که سازمان نسبت به آنها قبول کرده است . با خانواده هایشان در حدود هشت میلیون هستند همانطوری که برادرمان آقای هراتی فرمودند . این مثلثی که تشکیل می شود یک طرفش خود سازمان است و یک طرفش کارگر و یک طرف دیگرش کارفرما است. این سازمان بایستی از کارفرما بگیرد و به کارگر بدهد ، بنابراین ، کارفرما در اینجا تقریباً مورد طرف سازمان است . نه اینکه قانون در زمان طاغوت بوسیله همان عواملی که می دانید به وجود آمده است ؟ این قانون کاملاً یک طرفه به نفع سازمان بوجود آمده است . یعنی سازمان بازرسش را می فرستاده و تعداد کارگر را هر قدر ک مشخص می کردند ملاک بوده هیأت های اولیه و هیأت بدوی و هیأت تجدید نظر هر رأی را که میداده است لازم الاجراء بوده و کارفرما بایستی که حتماً این رأی را قبول کند . زیان دیر کرد و خسارات و بهره مثل کنتر به این مسأله اضافه می شده است. ما الان یک کارخانه ای داریم خیلی بزرگ است . چهل و دو میلیون تومان اصل حق بیمه بدهکار است و چهل و سه میلیون تومان زیان دیر کرد و خسارات و بهره است. ما البته خیلی مشتاق هستیم که بتوانیم یک قانون شامل و کامل و اسلامی تقدیم کنیم . اما مسلماً شش ماه طول می کشد که حتی در یک کمیسیون بیست و سی نفری بنشینند و آماده اش کنند . بنابراین به نظر حقیر رسید که آن چیزی که فعلاً کاملاً به چشم می خورد و ضد اسلام است که همین زیان دیر کرد و خسارات بهره است ، ‌این را به عرض برسانیم و اجازه بدهید که این ، حذف بشود و آن هیأتهای تشخیصی که تشکیل می شوند از انسان های مطمئنی در جامعه به وجود بیاید که قدرت داشته باشند و بتوانند با کارفرما برخورد کنند و آنجا که حق است از او وصول کنند و آنجا که ناحق است از او وصول نکنند . بنابراین اگر این لایحه خدای ناخواسته کلیاتش تصویب نشود یعنی اینکه ما زیان دیر کرد و خسارات بهره را همینطور مستقیماً بگیریم . عباس عباسی – خیر . دکتر غرضی ( نماینده دولت ) – آقای عباسی من به عرضتان برسانم شما اصلاً در ارتباط با اینکه چه موقعی به وجود آمده است و الان چه کار می کند و از این لایحه من متأسف هستم که اطلاعات کامل ندارید . ابوالفضل موسوی تبریزی – آقا توهین نکنید … نایب رئیس – آقای غرضی شما در دفاع مطالبتان را بفرمائید . آن را اطلاع دارند ، مطلع بودند . سید محمد خامنه ای – آقای موسوی ایشان به مجلس توهین می کنند. آقا شما آن موقعی که از تأمین اجتماعی اطلاع نداشتید دیگران از این قانون اطلاع داشتند . شم چند سال است که با تأمین اجتماعی آشنا هستید . چرا به مجلس توهین می کنید ؟ ( غرضی – من خواهش می کنم . من مخلص شما هستم ) هم از اسلام اطلاع ندارید و هم مدعی هستید که مجلس از تأمین اجتماعی اطلاع ندارد . در حالیکه در مجل کسانی هستند که از شما بیشتر اطلاع دارند . شما به مجلس دستور صلوات می دهد و بعد هم دستور ساکت شوید و خفه شوید . به چه حقی است آقای موسوی ! ایشان وظیفه شان هست که صحیح و درست حرف بزنند . نایب رئیس – آقای خامنه ای ! اگر هر جمله ای را شما بخواهید توهین تلقی کنید که صحیح نیست . ایشان می گوید شما اطلاع ندارید . خیلی خوب این مسأله ای نیست . نه به مجلس ایشان می گوید و نه … غرضی ( نماینده دولت ) – در هر حال این قانون که فعلاً در دست اجراء است از نظر اینکه به کارفرما ظلم می کند درست نیست . و ما فکر کردیم که ( حالا اگر می فرمائید وصله و پینه است ) این ظلم را فعلاً برطرف می کنیم و امیدواریم که در آینده نزدیک قانون کاملی به مجلس تقدیم کنیم . نایب رئیس – بسیار خوب ، توجه می فرمائید که بحث در اصل لایحه انجام شد و مخبر و نماینده دولت هم اظهارنظر کردند . ما برای اصل لایحه رأی گیری می کنیم برای ورود در شور در مواد و اگر اصلش رأی آورد نسبت به موادش مذاکره خواهد شد . صد و هشتاد و دو نفر حاضر هستند نسبت به اصل لایحه رأی گیری می کنیم نمایندگانی که با اصل لایحه موافق هستند قیام بفرمایند ( 90 نفر برخاستند ) حداکثر تعدادی که شمرده شده است نود نفر است بنابراین تصویب نشد . 5- بحث پیرامون طرح خط مشی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نایب رئیس – دستور بعدیمان را مطرح کنید . منشی – دستور بعدی طرح خط مشی کلی و اصول برنامه های سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است . مخبر کمیسیون ویژه بفرمائید . نایب رئیس – مخبر کمیسیون ویژه آقای دکتر هادی برای گزارش کمیسیون تشریف بیاورید . دکتر هادی ( مخبر کمیسیون ویژه ) – بسم الله الرحمن الرحیم . نمایندگان محترم مستحضرند که اولین قانونی که در مجلس شورای اسلامی تصویب شد قانون صدا و سیما بود که در قانون صدا و سیما شورای سرپرستی را مکلف می کند که خط مشی صدا و سیما را و همچنین اساسنامه صدا و سیما را تدوین کند و برای تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم کند. خط مشی صدا و سیما توسط شورای سرپرستی به مجلس شورای اسلامی تقدیم شده است و به کمیسیون ارشاد ارجاع شده است و کمیسیون ارشاد خط مشی را برای شور اول تصویب کرده بود به مجلس آورد و در این فاصله یعنی بین شور اول و شور دوم بعد از اینکه شور اول لایحه در کمیسیون تصویب شده بود تقاضا شد که خط مشی به کمیسیون ویژه ارجاع بشود . و این خط مشی به کمیسیون ویژه ارجاع شد و کمیسیون ویژه این خط مشی را تصویب کرد که الان حضور شما تقدیم شده است ( با شماره چاپ 876 ) من مختصری درباره اصول کلی این خط مشی صحبت می کنم و بعد مسأله را برای صحبت مخالف و موافق می گذارم بعداً در جواب مخالف و موافق اگر نیازی به توضیح بود من آن توضیح را خدمتتان عرض خواهم کرد . نایب رئیس – بعضی از آقایان نمایندگان که جلو در اجتماع فرموده اند سرجای خودشان بفرمایند . دکتر هادی ( مخبر کمیسیون ویژه ) – رادیو تلویزیون یکی از مهمترین رسانه های گروهی است که می تواند در ایجاد خط مشی سیاسی و تربیت جامعه نقش بسیار مهمی را داشته باشد . در رژیم گذشته یکی از مهمترین وسائلی که مردم ما را به طرف فرهنگ غربی و فساد سوق می داد همین دستگاه رادیو و تلویزیون بود . بعد از انقلاب با تحولات بسیار زیادی که در رادیو و تلویزیون صورت گرفت که از ابتداء از تسلط بعضی از گروههای گرفته تا بعد که بالاخره شورای انقلاب تصمیم گرفت و شورای سرپرستی تعیین کرد و تسلط آنها بر صدا و سیما کم شد ولی یک مسأله که در صدا و سیما یک خلا که محسوس بود عبارت بود از این که اصول کلی مشخص نبود که بالاخره این صدا و سیما بر چه اصولی می خواهد حرکت کند امام هم بارها تأکید می فرمودند بر این که این صدا و سیما یک دانشگاه است و از این دانشگاه باید استفاده بشود و ما می دانیم که اگر چنانچه این وسیله مهم ارتباطی جمعی اصلاح بشود نقش بسیار مهمی را در تربیت، در تزکیه ، در بالا بردن سطح فرهنگ می توانست ایفاء بکند و مخصوصاً در معرفی انقلاب اسلامی ، چه در داخل ایران و چه در خارج ایران با توجه بر برنامه های برون مرزی که صدا و سیما دارد این رسانه می تواند نقش بسیار عمده ای را ایفاء بکند. این خط مشی در 9 فصل و 64 ماده تصویب شده و اگر چنانچه نمایندگان محترم توجه داشته باشند در فصل اول کلیه خطوط اصلی آمده است . من نیازی نمی بینم که همة این 64 ماده را بخوانم . اما چند ماده از فصل اول را می خوانم که مجموعاً تمام این خط مشی و اصولی را که ما تصویب کردیم این بر این اساس است یعنی بر اساس این اصول کلی است که اصول کلی در فصل اول ذکر شده است . مادة 1- حاکمیت اسلام بر کلیه برنامه ها و پرهیز از پخش برنامه هائی که مخالف معیارهای اسلامی باشد . مادة 2- حاکمیت روح انقلاب و قانون اساسی بر کلیه برنامه ها که در شعار استقلال ،‌آزادی ، جمهوری اسلامی ، متبلور است . مادة 3- تحقق بخشیدن به بینش مقام رهبری به عنوان ولی فقیه در تمام ابعاد آن در برنامه های رادیو و تلویزیون. مادة 4- زمینه سازی برای رسیدن به خودکفائی و تحقق کامل سیاست مستقل نه شرقی ، نه غربی ، در همه ابعاد ، سیاسی ، اقتصادی ، نظامی ، و فرهنگی آن در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی . مادة 5- صدا و سیما باید به مثابه یک دانشگاه عمومی ( که امام هم فرمودند صدا و سیما دانشگاه است ) به گسترش آگاهی و رشد جامعه در زمینه های گوناگون مکتبی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی اقتصادی و نظامی کمک نماید . و بعد تا مادة 15 که در این مواد مشخص است که هدف این بوده که این صدا و سیما دقیقاً در خط اسلام و در خط ولایت فقیه حرکت بکند و معیار و محور تمام برنامه ها این باشد یعنی ما اگر از برنامه اقتصادی در این جا صحبت کردیم ، اگر از خبر صحبت کردیم ( یعنی البته آن خبر هم تفصیل دارد که چگونه خبری باشد ، کیفیت خبر و نوع تفاسیری که در خبر می آید و اهمیت خبر و آن مسائل ) یا اگر در فصل سوم از مسائل اعتقادی صحبت شده یا از مسائل فرهنگی صحبت شده یا حتی از مسائل ورزشی و تفریحی یعنی مسائل سرگرم کننده صحبت شده محور همه مسائل صدا و سیما همان فصل اول است یعنی این رسانه گروهی باید دقیقاً در خط اسلام باشد و ابزاری برای معرفی اسلام و معرفی انقلاب اسلامی باشد و بر اساس محور خط امام هم حرکت بکند و البته طبق اصل یک صد و هفتاد و پنجم زیر نظر سه قوه قرار بگیرد . هیچکدام از سه قوه در اداره صدا و سیما مزیتی بر قوه دیگری ندارد . این وسیله ارتباط جمعی رادیو و تلویزیون هرگز وسیله ای در دست قوه مجریه نیست که قوه مجریه برای پیشبرد اهداف خودش از این وسیله استفاده بکند و هیچ گاه تنها در انحصار قوه مقننه و یا قوه قضائیه نیست بلکه این وسیله که در این خط مشی هم دقیقاً این موضوع مراعات شده زیر نظر سه قوه برای این اهداف مشخص شده در این قانون و در این خط مشی انجام وظیفه می کند من در همین جا زیاد نیازی نمی بینم به این که توضیح بیشتری بدهم ، بحثم را ختم می کنم بعد اگر مخالفین صحبتی داشتند اگر نیازی به توضیح بود یا سؤالی بود در خدمتتان حاضرم . والسلام علیکم و رحمه الله . منشی- یک پیشنهاد مسکوت ماندن رسیده است . نایب رئیس – تقاضای مسکوت ماندن ؟ منشی ( مهاجرانی ) – بلی ، آقای آقا رحیمی پیشنهاد کرده اند که این طرح دو ماه مسکوت بماند . البته این الان قابل طرح نیست . چون باید پانزده نفرآن را امضاء کنند . نایب رئیس – بلی ، طبق آئین نامه همینطور است . مواد را از اول می خوانیم و هر جا که پیشنهاد باشد . پیشنهادها به بحث گذاشته می شود . هادی – پیشنهادی نیامده است . روحانی – پیشنهادی نبوده است . مگر اینکه پیشنهاد حذف شود. نایب رئیس – حالا شما پیشنهاد حذف را القاء نکنید . منشی – پیشنهاد حذف هم تا حالا نرسیده است . نایب رئیس – ماده اول را بفرمائید . منشی – بسم الله الرحن الرحیم . اول یک قسمتی مقدمه است و بعد فصل اول اصول کلی . یکی از نمایندگان – مقدمه را هم قرائت کنید . نایب رئیس – خیر ، آن جزو قانون نیست . ما در مواد بحث می کنیم . منشی – نظر به اینکه خط حاکم بر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران باید با توجه به اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران و نقش این رسانه همگانی تعیین شود مواد زیر به عنوان اصول عام و کلی خط مشی این سازمان اعلام می گردد . » ماده (1) – حاکمیت اسلام بر کلیه برنامه ها و پرهیز از پخش برنامه هائی که مخالف معیارهای اسلامی باشد . نایب رئیس – لطفاً مأمورین بفرمایند تا آقایان زودتر به داخل جلسه تشریف بیاورند . /181 نفر در جلسه حضور دارند . ماده (1) را آقای الویری یک بار دیگر بخوانید چون آقایان حالا تشریف آوردند. منشی ( الویری ) – ماده (1) حاکمیت اسلام بر کلیه برنامه ها و پرهیز از پخش برنامه هائی که مخالف معیارهای اسلامی باشد . نایب رئیس - /182 نفر حاضر هستند موافقین با ماده (1) قیام بفرمائید . ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . آقای معادیخواه شما که با اصل مخالف نیستید ؟ ( معادیخواه – یک توضیحی را اگر مجلس بداند بد نیست ) خوب دیگر وقتش گذشت و ما الان داریم در مواد رأی گیری می کنیم . شما در هر ماده ای که نظر خاصی داشتید می توانید بفرمائید . ماده (2) را بخوانید . منشی – ماده (2) حاکمیت روح انقلاب و قانون اساسی بر کلیه برنامه ها که در شعار استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی متبلور است. نایب رئیس- /182 نفر حاضرند موافقین با ماده (2) قیام بفرمایند ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . ماده (3) را قرائت کنید . منشی – ماده (3)- تحقق بخشیدن به بینش مقام رهبری به عنوان ولی فقیه در تمامی ابعاد آن در برنامه های رادیو و تلویزیون در جهت اجرای اصول یاد شده . نایب رئیس – 182 نفر حاضرند موافقین با ماده (3) قیام بفرمایند . ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . منشی – ماده (4) – زمینه سازی برای رسیدن به خودکفائی و تحقق کامل سیاسیت مستقل نه شرقی ، نه غربی ، در همه ابعاد سیاسی ، اقتصادی ، نظامی و فرهنگی آن در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی . آقای آقا رحیمی مخالف هستند بفرمائید . هاشمی رفسنجانی – طبق آئین نامه نمی توانند صحبت کنند . نایب رئیس – طبق آئین نامه قدیم که می توانستند . هاشمی رفسنجانی – با آئین نامه جدید نمی شود . نایب رئیس – حالا تا آئین نامه جدید روشن نشده استصحاب همان آئین نامه قدیم را می کنیم . کدام ماده است ؟ هاشمی رفسنجانی – تبصره 1 ماده 100 نایب رئیس – تبصرة (1) ماده (100) در شور دوم دربارة اصل مواد جدیدی اضافه شده باشد . بنابراین نمی توانید صحبت کنید . ( آقا رحیمی – پس مخبر کمیسیون توضیح بدهد ) خوب ، اصلاً آقای معادیخواه توضیح در این باره دارند . ایشان توضیح شان را می فرمایند . بعد اگر نیازی بود مخبر کمیسیون هم صحبت می کند . مادیخواه ( وزیر ارشاد ) – بسم الله الرحمن الرحیم . وضع آئین نامه ایجاب می کند که با اصل خط مشی مخالفتی نشود ولی من یک توضیحی را اگر مجلس اجازه بدهد می دهم بعد دیگر خود نمایندگان می دانند و طبعاً توضیحاتی برای مواد بعد من ندارم یک توضیح کلی است که این را اگر مجلس موافقت بکند من عرض می کنم و بعد دیگر با آئین نامه و این ها … هر طوری که خودتان می دانید عمل کنید . احیاناً ممکن است که ترجیح بدهید تقاضای مسکوت ماندن بشود تا اصلاحیه صدا و سیما تکلیفش معلوم بشود . این خط مشی را آقایان نمایندگان و خواهرها توجه دارند که روزی که قانون صدا و سیما . …آقا رحیمی – آقای خوئینی ها ! این ماده چهار قبلاً نبوده و در شور دوم اضافه شده است بنابراین می شود صحبت کرد . نایب رئیس – سابقه اش پیش مخبر کمیسیون هست . آقای دکتر هادی در سابقه اش بوده ؟ ( دکتر هادی – بلی ) خوب بوده . چون مخبر کمیسیون هم بوده .آقای آقا رحیمی حالا شما بگردید یک ماده ای را پیدا کنید که بالاخره بتوانید صحبت کنید. آقا رحیمی – خیر ، این ماده به درد کار ما می خورد . مگر ما مرض حرف زدن داریم . نایب رئیس – در این جا نمی شود و فعلاً امکانش نیست.آقای معادیخواه بفرمائید. معادیخواه – در آن قانون قید شده بود که … نایب رئیس – آقای آقا رحیمی ! اگر مخالف هستید که پیشنهاد حذف بدهید. معایدخواه – قید شده بود که خط مشی صدا و سیما ظرف یک ماه به مجلس تقدیم بشود و طبعاً این به یک سال طول کشید و این دلیل خاصی دارد در هیأت دولت مطرح شد که کمیسیون مجلس اصلاً از مسؤولین اجرائی برای توضیح دعوت نکرده است. یکی از اشکالات این است. حالا من نمی دانم این با آئین نامه تطبیق می کند یا نه که کمیسیون ویژه به طور کل از دولت برای توضیح دادن دعوت نکرده است و ما هیچ در جریان تصویب این خط مشی در کمیسیون ویژه نیستیم . البته هیأت دولت تصویب کرد که وزیر ارشاد به اصطلاح مسؤولی باشد که نظر دولت را به کمیسیون منتقل بکند. روحانی – این طرح است و لایحه نیست. نایب رئیس – در حین بررسی ایشان می گویند. ولی الان اشکال قانونی ندارد. معادیخواه – در هیأت دولت مطرح شد که این خط مشی به صورتی که مطرح است اشکالاتی به وجود می آورد و منجر به دادن اصلاحیه به مجلس شد اصلاحیه قانون صدا و سیما هم با قید یک فوریت به مجلس داده شد . و نقش تعیین کننده دارد نظر مجلس در مورد آن اصلاحیه نسبت به این خط مشی . با این توضیح که مثلاً در همین ماده (4) شما ملاحظه کنید ما در بررسی کلی مان معتقدیم صدا و سیما یک خط مشی جدا از خط مشی جمهوری اسلامی ندارد یعنی هر جائی که ما در اقتصاد ، در سیاست در موارد دیگر یک خط مشی داشتیم که قانونی بود صدا و سیما باید تبعیت بکند. هر جائی که خدائی وجود داشت یک مرجعی باید وجود داشته باشد که آن خلاء را پر کند که در آن اصلاحیه پیش بینی شده رئیس مجلس و نخست وزیر و فردی به انتخاب شورای عالی قضائی که نبض سه قوه بیشتر در دست آنها است حالا شما در اینجا می گوئید که مثلاً خط مشی صدا و سیما زمینه سازی برای رسیدن به خودکفائی است فرض کنیم در یک جنگی دولت جمهوری اسلامی با داشتن موضع قانون تشخیص داد از فلان کشور یک مقداری اسلحه بخرد و این کشور به یکی از بلوک ها وابسته بود. رادیو تلویزیون می تواند این کار را بکوبد و بگوید شما خودکفائی را دارید از بین می برید. تحقق کامل سیاست مستقل نه شرقی ، نه غربی ، این می تواند در هر شرایطی که فرض بفرمائید برای ما احیای کشاورزی بخواهیم تعدادی تراکتور وارد بکنیم این تراکتور را بالاخره وارد می کنیم . خودکفائی کامل نیست اما مقدمه یک خودکفائی است در رابطه با مصالح جامعه ، در رابطه با مصالح عموم و با رعایت قوانین وارد شده اما رادیو تلویزیون می تواند این موضع را بکوبد وقتی خط مشی مستقلی داشته باشد و نفی بکند. خلاصه این است که صدا و سیما زبان نظام جمهوری اسلامی است یک چیز جدائی که خودش خط مشی جدائی داشته باشد نیست . ما هر کجا در مملکت یک خط مشی قانونی مشخصی داشته باشیم برای همه لازم الاتباع است و صدا و سیما هم باید تبعیت بکند . هر کجا هم خلاء باشد آن خلاء و بسیاری از این مسائل قطعی و موضعی است و نوعاًگرفتاریها به این صورت است . نظر هیأت دولت این است که این خط مشی. صدا و سیما را تبدیل می کند به یک زبانی که در اختیار نظام جمهوری اسلامی نباشد ( خاتمی – در اختیار نظام یا قوه مجریه ) در اختیار نظام ، یعنی فرض کنید مشی یک شورای اقتصادی داشتید که خود مجلس هم به آن اختیاراتی داده است و در مواردی می تواند یک اتخاذ سیاستی بکند. این شورای اقتصادی که مجلس این اختیار را به آن داده است تنها دولت نیست . یعنی همان اختیارات قانونی است که از مجلس گرفته است که صدا و سیما می تواند عکس سیاست او را عمل بکند. نایب رئیس – آقای آقا رحیمی شما پیشنهاد حذف داده اید؟ آقا رحیمی – خیر . نایب رئیس – آقای دکتر هادی . هادی – بسم الله الرحمن الرحیم – من در رابطه با فرمایشات جناب آقای معادیخواه یک توضیحی را عرض بکنم و آن این است که اولاً همان طوری که آقایان اشاره کردند این یک طرحی بوده و به مجلس ارائه داده شده است و شاید در شور اولش خود آقای معادیخواه نماینده بودند و از دولت آمده اند من اطلاعی ندارم ولی در شور دوم که به کمیسیون ویژه داده شد ما از نظر آئین نامه نیازی برای دعوت کردن مسؤولین اجرائی نمی دیدیم ثانیاً در رابطه با اینکه دولت اصلاحیه داده ، مجلس نمی تواند وقتی که یک لایحه ای در دستور قرار می گیرد بخاطر اینکه دولت یک اصلاحیه ای را در آن رابطه داده کارش را متوقف بکند اولاً ، ثانیاً اصلاحیه ای را که دولت داده بر فرض که آن اصلاحیه تصویب بشود مطمئناً این همه چیز را در اختیار دولت نمی گذارد. فرض بگیرید که مجلس تصویب بکند که صدا و سیما آن طوری که دولت پیشنهاد کرده بشود ولی حتماً خط مشی را و اساسنامه را مجلس خودش می خواهد تصویب بکند یعنی مجلس هم می خواهد بداند که بالاخره این صدا و سیما و خط مشی که می خواهد حاکم بر صدا و سیما باشد چگونه خواهد بود . من یک مطلبی را عرض بکنم که خیال همه راحت باشد و آن این که مجلس شورای اسلامی هرگز قبول نمی کند ( اگر کسی در ذهنش این مسأله است ). که صدا و سیما زبان گویای دولت باشد. صدا و سیما باید زبان گویای انقلاب اسلامی باشد. و بعضی ها خیال می کنند که این باید زبان گویای دولت باشد . نه ،‌ در آن مواردی هم که آقای معادیخواه اشاره فرمودند از قبیل این که از جائی می خواهم اسلحه بخریم یا وسایل خودکفائی و یا مسائل سیاست خارجی ببینید اصولاً خط مشی هماهنگ با کل نظام جمهوری اسلامی ایران حرکت می کند و حتی ما در فصلهای آخرش این را گفته ایم که در مواردی که می خواهد در رابطه با سیاست خارجی و کشورهای خارجی برنامه برون مرزی داشته باشد طوری نباشد که رادیو و تلویزیون برای خودش یک سازی بزند ، وزارت خارجه یک ساز دیگری بزند . حتماً باید در چهارچوب سیاست خارجی که از طرف مقامات مسؤول جمهوری اسلامی ایران تعیین شده و حتی در مقاطع هم اگر وزارت خارجه گفت که ما فعلاً با فلان دولت روابط مان خوب است شما این طور برنامه داشته باشید حتماً هماهنگ حرکت خواهد کرد . بنابراین من اشکالات آقای معادیخواه را اصلاً به این خط مشی وارد نمی دانم و تقاضای مسکوت ماندن آن هم درست نیست برای اینکه این یک خط مشی است چه آن اصلاحیه تصویب بشود و چه نشود در مجلس این خط مشی به قوت خودش باقی است . والسلام علیکم و رحمه الله . نایب رئیس – ماده (4) را به رأی می گذاریم . /182 نفر حاضرند . ماده (4) را یکبار دیگر آقای الویری بخوانند تا به رأی بگذاریم . منشی – ماده (4) زمینه سازی برای رسیدن به خودکفائی و تحقق کامل سیاست مستقل نه شرقی ، نه غربی ، در همه ابعاد سیاسی ، اقتصادی ، نظامی و فرهنگی آن در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی . نایب رئیس – موافقان با ماده (4) قیام بفرمایند . ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . منشی- ماده (5) صدا و سیما باید به مثابه یک دانشگاه عمومی به گسترش آگاهی و رشد جامعه در زمینه های گوناگون مکتبی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و نظامی کمک نماید. نایب رئیس – تعداد همان /182 نفر است. موافقان با ماده (5) قیام بفرمایند ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . منشی – ماده (6)- ارج نهادن به حیثیت انسانی افراد و پرهیز از هتک حرمت آنان طبق ضوابط اسلامی . نایب رئیس – تعداد همان /182 نفر است. موافقان با ماده (6) قیام بفرمایند ( اکثر برخاستند ) تصویب شد. منشی – ماده (7)- صدا و سیمای جمهوری اسلامی متعلق به تمام ملت است و باید منعکس کننده زندگی و احوال تمامی اقوام و اقشار مختلف کشور باشد . بدیهی است که در این میان تکیه اصلی باید بر اکثریت های اعتقادی ( مسلمانان ) اقتصادی ( مستضعفان ) و سنی ( کودکان و نوجوانان ) باشد. یکی از نمایندگان – از نظر اقتصادی ( محرومان ) نایب رئیس – آقای دکتر هادی می توانید یک جمله توضیح بدهید . دکتر هادی – بسم الله الرحمن الرحیم . حالا در اینکه محرومان باشد یا مستضعفان ولی هدف این بوده که رادیو و تلویزیون تکیه اصلیش بر اکثریت مردم باشد و چون اکثریت مردم محرومیت هائی دارند این گفته شده که از نظر اقتصادی وقتی خواست مسائل مطرح بشود فرض یک برنامه اقتصادی داشتیم در مصرف یا در مسائل دیگر تکیه نکنیم که حالا در جامعه ما 2 درصد (2%) مثلاً از افراد این طوری هستند . بر تودة مردم تکیه بشود . حالا البته روی این کلمه محرومان و مستضعفان ، ‌ ما کلمه مستضعف را بهتر دیدیم که انتخاب کردیم . نایب رئیس – عده حاضر همان /0182 نفر است ( آقای رحیمی – پیشنهاد حذف دارم ) پیشنهاد حذف ماده (7) را دارید ؟ منشی – پیشنهاد کرده اند کلمه « مستضعفان » حذف شود. وافی – آقای موسوی من پیشنهاد حذف اصل ماده را دارم . منشی – آقای وافی پیشنهاد حذف اصل ماده را دارند . نایب رئیس – بسیار خوب ماده بعدی را بخوانید. منشی – ماده (8)- به موجب آیه شریفه و اعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا . حرکت کلی … حسینعلی رحمانی – تذکر آئین نامه ای دارم . نایب رئیس – آقای رحمانی تذکر آئین نامه ای دارند . حسینعلی رحمانی – بسم الله الرحمن الرحیم . تقاضا و پیشنهاد حذف یک ماده در سابق موجب می شد که تا آخر آن طرح یا لایحه نشود ولکن در آئین نامه جدید همان وقتی که پیشنهاد حذف می شود مطرح می شود.نایب رئیس – بفرمائید ماده اش را، تا ما هم ببینیم.آقایانی که آئین نامه را نوشته اند بیشتر وارد هستند . حسینعلی رحمانی – ماده (111) هنگام بحث نسبت به هر ماده هر گاه که پیشنهاد دهنده و اظهارات یک مخالف و یک موافق نسبت به پیشنهاد اخذ رأی به عمل خواهد آمد. در صورت تصویب پیشنهاد نسبت به بقیه ماده بحث و اخذ رأی به عمل خواهد آمد . این بحث که به تأخیر بیفتد بعد از آن طرح و لایحه اینجا دیگر مطرح نیست . لذا همین جا باید مطرح بشود. نایب رئیس – بسیار خوب ، پیشنهاد دهنده آقای وافی بودند . آقای وافی بفرمائید . وافی – بسم الله الرحمن الرحیم – ما بعد از اینکه این مواد قبل از این مادة 7 را تصویب کردیم ، یعنی حاکمیت اسلام ، حاکمیت روح انقلاب و قانون اساسی تحقق بخشیدن به بینش مقام رهبری ،‌ زمینه سازی برای رسیدن به خودکفائی و در ماده (5) صدا و سیما باید به مثابه یک دانشگاه عمومی باشد ، این ماده 7 اصولاً غیر از یک شعاری که بدون محتوا است چیز دیگری نیست. برای اینکه منعکس کننده زندگی احوال و تمامی اقوام و اقشار مختلف کشور باشد در روح آن موادی را که ما قبل ذکر کردیم هست ، در چهارچوب قانون اساسی و انقلاب و به عنوان گسترش دهنده آگاهی و در همه اقشار ملت . و اما اینکه بعد دارد ، بدیهی است که در این میان تکیه اصلی بر اکثریت های اعتقادی ، یک وقتی است که رادیو و تلویزیون ، یا صدا و سیما می خواهد یک بحث اعتقادی را مطرح بکند ، به عنوان یک بحث اسلامی، این یک چیزی است، یک وقتی است یک بحث آزادی است که بین یک فرد مسلمان ،‌ یک فرد دیگر ،‌ آن باز معلوم است در یک چهارچوب است والا اینکه ما بیائیم بگوئیم در بحث اعتقادی بر اکثریت اعتقادی مسلمانها ،‌ یک بحث اعتقادی را هیچ وقت معلوم است که به عنوان یک بحث اعتقادی نمی آید یک بحث مثلاً مادی را مطرح بکند ، یا یک بحثی را که در یک اقلیت خاصی در مملکت هست ، این فقط یک شعاری است ، ما بایستی در نظام انقلاب و روح قانون اساسی و حاکمیت اسلام بر این مملکت باشیم . اگر یک بحث آزادی هم شد ممکن است یک انسان غیر مسلمان هم بیاید یک مسأله ای را مطرح بکند ، کما اینکه در آن بحث دوم هم که بر اکثریت اقتصادی مستضعفان یا محرومان ، آن هم بایستی در چهارچوب همین نظام اسلامی باشد بنابراین بعد از تصویب آن ماده این ماده 7 جز یک شعاری که آن هم از نظر عمل به آن عمل نمی شود هیچ چیزی نیست به نظر من اصلاً این ماده نبایستی بعد از آنها واقع بشود . نایب رئیس – بسیار خوب ، مخالف . منشی – آقای هراتی مخالف . هراتی – بسم الله الرحمن الرحیم . این ماده 7 به دو قسمت تقسیم می شود . قسمت اولش دارد مطرح می کند که صدا و سیما متعلق به عموم مردم هست و مخصوصاً اینجا قید کرده که بیان کننده و منعکس کننده احوال تمامی اقوام و اقشار مختلف مملکت است. یعنی می خواهد به این وسیله یک زمینه وحدتی به وجود بیاورد که بعد تحت یک سری نظریات و اعتقادات بعضی از برنامه ها را که در رابطه با برادران ترک و بلوچ و دیگران هست ، به یک وسیله ای حذف نشود ، یعنی آنها هم در این برنامه یک قسمتی را به عهده داشته باشند قسمت دومش دقیقاً روی این مسأله است که جلو اعتراض را بگیرد که آقا شما چرا همه اش دارید روی اسلام تکیه می کنید ، بگوید ما اینجا قبلاً این را به تصویب رساندیم و تکیه مان هم روی اکثریت اعتقادی مسلمانها است در رابطه … یکی از نمایندگان – این در مادة یک هست . هراتی – اجازه بفرمائید در رابطه با مسایل اقتصادی هم دقیقاً باید این جور باشد ، یعنی وقتی اکثریت یک جامعه ای را مستضعف تشکیل می دهد باید برنامه در جهت خواسته های این گروه مستضعف باشد تا به استضعاف آنها پایان داده بشود. قسمت سوم که آورده است: « گروه سنی کودکان و نوجوانان » در واقع انقلاب بیش از همه روی اینها سرمایه گذاری می کند و اینها سازندگان فردای جامعه هستند و بنابراین باید بیشتر برنامه روی اینها تکیه بشود برای اینکه اینها در واقع کسانی هستند که آیندة انقلاب را اداره خواهند کرد و از همة اینها گذشته قانون باید صراحت داشته باشد و صراحت در این زمینه هم مسلم ضروری است و جای هر گونه اعتراض و اشکال را می بندد. منشی – آقای آقا رحیمی موافق . آقا رحیمی – بسم الله الرحمن الرحیم . ما بعضی موقعها خواهی نخواهی خودمان را تحویل جوهائی می دهیم که در جامعة ما پیدا می شود مثلاً وقتی که آن رادیوهای بیگانه یا رادیوهای ضد انقلاب یک حرفی می زنند که کردهای ایران این جور شده است ، بلوچ هایش فلان شده است،‌ ما آنی می گردیم ببینیم کجای قانون می توانیم این طور جمله بنویسیم که اقشار مختلف مردم یعنی اینها هم هستند . ما در دو ، سه از این ماده ها گفته ایم اسلام . اسلام هم تمام دنیا و آن کسانی که ایمان دارند میدانند « یا ایها الناس انا خلقنا کم من ذکر و انثی » هست ، احتیاجی ندارد که دیگر ما بیائیم اینجا « واو به واو » بنویسیم مثل آدمهائی که به خودمان شک داریم ، باز هم می خواهیم بگوئیم نه خدائیش ما این طوری هستیم . و بعد از آن برداشته است و نوشته است : « اکثریت اعتقادی مسلمانان » این چیست ؟ بر اکثریتهای اعتقادی ،‌ اولاً اعتقادی مسلمانان نه ، اعتقاد اسلام ، آنکه اسلام می پسندد ، شاید یک عده ای از مسلمانها ، فرض کنید اکثریتشان به بستن یک شالی یا یک پارچه به یک درختی اعتقاد داشته باشند ، آیا رادیو تلویزیون باید اعتقاد اینها را ترویج بدهد و مواظب باشد که همین بماند ؟ خیر ، بیائید ببینید اسلام چه می گوید و اکثریت مردمی هم که به این اسلام معتقد هستند و ما هم در این مادة اول و دوم نوشته ایم : « مکتبی و بتوانیم اسلام فقط بگوئیم ،‌ احتیاج به اقتصاد و این حرفها نداریم ، بعد مستضعفانش که ما خدای نکرده انقلاب اسلامیمان دیگر اقتصاد ندارد ، مخصوص مستضعفان ندارد که اینجا می خواهیم بگنجانیم . آنچه اسلام است ،‌ اسلام است. یعنی همه چیز هست ، ما اگر این صدام حسین را از نظر فرهنگی می توانستیم به اسلام دعوتش بکنیم ، همه چیز ایران و عراق درست می شد ،‌حالا ما بیائیم اقتصادش را هم درست کنیم ،‌ ولی این طور مخ های دیوانه ای در دنیا یا در ایران پیدا بشود . ما اگر فقر فرهنگی را بتوانیم از بین ببریم خدا میداند همه چیز کشور ما ، همه چیز دنیا اصلاح می شود ، ما که باید اصلش که پیغمبر می فرماید : « من مبعوث شدم برای تکمیل اخلاق اسلامی ، ما بگوئیم ما رادیو و تلویزیون مبعوث شده برای تکمیل اقتصاد » خوب این به کجای اسلام می خورد ؟ به کجای رساله می خورد ؟ به کجای به اصطلاح خط مشی انبیاء می خورد ؟ ما در این ماده بنویسیم ، ما اسلام فقاهتی را در سراسر ایران و در سراسر جهان به وسیلة رادیو تلویزیون عمل خواهیم کرد . هم فرهنگ دارد، هم اقتصاد دارد ،‌ هم سیاست دارد ، هم نظام ، این کلمه اصلاً این جوری می کند که خدای نکرده ما تحت تأثیر کمونیستها قرار گرفته ایم ، در حالیکه مستضعف فکری از هر مستضعف اقتصادی خطرناک تر است . والسلام علیکم و رحمه الله . نایب رئیس – آقای دکتر هادی بفرمائید . دکتر هادی – من فقط اشاره ای می کنم به تالی فاسده ای که از حذف این ماده به وجود میاید و هدف از این ماده که هدف از این چه بوده است ،‌ اصلاً برای چه این ماده آمده است ؟ نایب رئیس – البته در ظرف پنج دقیقه بفرمائید . دکتر هادی – بلی- درست است که در مواد قبلی تکیه بر اسلام شده است ولی ببینید الان شما در این ماده گفته شده : « صدا و سیما متعلق به تمامی ملت است و باید منعکس کننده زندگی و احوال تمامی اقشار و اقوام باشد » نمایندگان محترم توجه دارند در مراسمی که هست ، مثلاً الان ما مراسم هفت تیر را داشتیم اگر دیشب تلویزیون مراسم همه جا را نشان بدهد ، ‌مراسم یزد را نشان ندهد. در مراسم چند روز دیگر هم باز مراسم یزد را نشان ندهد ، ده مرتبه رادیو و تلویزیون برنامه داشته باشد و یک شهر را نشان ندهد ، اعتراض شما بلند نمی شود که چرا رادیو تلویزیون همیشه مراسم تهران را نشان می دهد . نماینده صدا و سیما هم خواهد گفت که به این دلیل که تهران جمعیتش بیشتر است ، ‌شما هم می گوئید خوب آنها را هم اگر نشان ندهند ناراحت می شوند ، یا مراسمی که الان در جاهای مختلف هست اگر صدا و سیما بعضی از این مراسم را که در حدی است که نشان داده بشود ، اگر نشان ندهد آیا اعتراض همه بلند می شود یا نه ؟ پس بنابراین حذف این ماده تالی فاسدش این است که رادیو تلویزیون اگر یک جائی را مرتب نشان داد و یک جائی را نشان نداد ، ما دیگر نمی توانیم اعتراض کنیم ، این ماده می گوید متعلق به همه است بنابراین هم حق دارند به یک نسبتی از این استفاده کنند . موضوع دیگر هم که « ما تکیه » نوشتیم اولاً ما ننوشته ایم فقط ولی نوشته ایم « تکیه می شود » رادیو تلویزیون اگر قرار بشود در بیست و چهار ساعت ، فرض بگیرید رادیو ، مرتباً برنامه برای بزرگسالها داشته باشد ،‌ برنامه های اعتقادی خیلی عمیق ، همیشه هم فرض بگیرید نوارهای مرحوم شهید مطهری را بگذارند در تفسیر و یا برنامه های فلسفی که از یک سطح بالائی برخوردار باشد که در جامعه ما فقط یک قشر کمی از اندیشمندان و فضلاء و دانشمندان می توانند این برنامه را بفهمند ، آیا این برنامه خسته کننده نیست ؟ اگر ما گفتیم تکیه بر کودکان و نوجوانان می شود ، برای اینکه اگر کودکان و نوجوانان بر اساس اصول اسلامی و آن اصولی که قبل گفتیم تربیت شدند ، دیگر اینها تا آخر بقایشان بر اسلام و این مسائل تضمین شده است . از این نظر است که ما این را گفتیم که رادیو تلویزیون متعلق به همه ملت است ، نه یک شهر ، نه یک قشر و بعد هم گفتیم که تکیه اش بر مسلمانان و نوجوانان و بر مستضعفان است . شما فقط دقت بکنید روی این بحث نشود که این مثلاً در مباحث قبلی گفته شده است ، روی این فکر بشود که اگر این ماده حذف شد ، آن وقت رادیو تلویزیون اگر این کارها را کرد دیگر ما دلیلی نداریم ماده ای وجود ندارد که به رادیو تلویزیون اعتراض کنیم که چرا شما فقط روی یک شهر یا روی یک نقطه، یا روی یک مسأله تکیه می کنید؟ والسلام. نایب رئیس – بسیار خوب ، نماینده دولت یا آقای معادیخواه در خصوص این ماده مطلبی ندارید ؟ ( معادیخواه – خیر ) بسیار خوب ، یک صد و هشتاد و یک نفر حاضر هستند . پیشنهاد حذف مادة‌7 است ، قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . منشی – آقای رحمانی پیشنهاد داده اند که : از سطر دوم از « بدیهی است که تا آخر » حذف بشود . نایب رئیس – بسیار خوب ، بفرمائید . حسینعلی رحمانی – بسم الله الرحمن الرحیم . مادة 7- صدا و سیمای جمهوری اسلامی متعلق به تمامی ملت است » این البته روی اصول حقوق ملت است که در قانون اساسی است و هیچ چیز تازه ای نیست « و باید منعکس کنندة زندگی و احوال تمامی اقوام و اقشار مختلف کشور باشد . » منعکس کردن زندگی و احوال اقوام ،‌ اقشار مختلف کشور هم یک مسأله ای است تاریخی و جنبه دیگر ندارد . بدیهی است که در این میان تکیه اصلی باید بر اکثریتهای اعتقادی ( مسلمانان ) اقتصادی ( مستضعفان ) ، سنی ( کودکان و نوجوانان ) باشد . این یک مطلب تقریباً قابل توجهی ندارد . یک چیز مبهمی است . با توجه به اینکه در ماده 1 و 2و3 همه مواد تکیه بر اسلام شده است در تمام موارد ، وجهی ندارد که ما بیائیم در جزء جزء آن موارد هم باز قید بزنیم به اینکه تکیه اصلی باید بر اکثریتهای اعتقادی اسلام باشد و این امکان دارد در مقامی که صدا و سیما می خواهد وظیفه خودش را نسبت به این ماده ادا بکند ، دچار اشکالات بشود و پیاده شدنش دچار اشکالات باشد . لذا بنده فکر می کنم به اینکه نیازی نیست به این یک سطری که در آخر است. « بدیهی است که در این میان تکیه اصلی باید بر اکثریتهای اعتقادی ( مسلمانان ) اقتصادی ( مستضعفان ) و سنی ( کودکان و نوجوانان ) باشد . با توجه به اینکه در قسمت مستضعفان تنها جنبه اقتصادی ملحوظ نیست و جنبه های معنوی و روحی بیشتر اهمیت دارد و ما در این ماده آمده ایم اصالت را به اقتصاد داده ایم و از این بدتر این است که اقتصادی ( مستضعفان ) مثل اینکه مستضعفان در همان استضعاف اقتصادی خلاصه می شدند . و بعد هم سنی کودکان و نوجوانان تکیة اصلی باید بر اکثریتها اعتقادی و سنی باشد که کودکان و نوحوانان هستند ،‌ چه اکثریتهای سنی در اینجا هست . امکان دارد پیرها و جوانان نسبت به کودکان و نوجوانان اکثریت داشته باشند ، پس بنابراین ، این نوعی تبعیض است که بخواهیم بگوئیم به اینکه اکثریت سنی یعنی کودکان و نوجوانان و بنابراین ذیل ماده 7 مطلب جالبی ندارد و لذا اگر چنانچه حذف بشود خیلی بهتر است . نایب رئیس – مخالف . منشی – آقای حائری زاده مخالف. حائری زاده – بسم الله الرحمن الرحیم . این پیشنهاد جناب آقای رحمانی این موضوع مادة 7 را بدتر می کند که بهتر نمی کند مادة‌7 رامن می خوانم : صدا و سیما جمهوری اسلامی متعلق به تمامی ملت است و باید منعکس کنندة‌ زندگی و احوال تمامی اقوام و اقشار مختلف کشور باشد . اگر تا اینجا ختم بشود و پیشنهاد ایشان عمل بشود و بقیه اش حذف بشود ، بایستی تمامی اقوام و اقشار مختلف کشور حق دارند و حق خواهند داشت و می توانند ادعا کنند که صدا و سیما بایستی وضع ما را منعکس کند و این درست نیست . ولی آمده اینجا محدود کرده و گفته است: بدیهی است که در این میان تکیه اصلی باید بر اکثریتهای به ترتیب اولویت از نظر اعتقادی مسلمانها را گذاشته و از نظر اقتصادی می گوید مستضعفان یعنی یک قشر مرفه جامعه که ممکن است که در داخل زندگیشان شب نشینی ها و رفت و آمدها و سلوکشان یک نوع خاصی باشد لزومی ندارد که نشان داده شود . درست است که متعلق به تمام ملت است ولی الزامی ندارد که حتماً زندگی آنها را نشان بدهد ، احوال آنها را نشان بدهد ، این آموزنده نخواهد بود . و از طرف دیگر اکثریتهای اعتقادی که قید کرده ، خیلی از افراد دیگر غیر از مسلمانها ممکن است باشند و اینها بگویند که آقا بر اساس این ماده چون حق ما است لازم است که احوال زندگی ما را نشان بدهند و این خودش تبلیغی خواهد شدو از طرفی دیگر از نظرسنی می گوید کودکان و نوجوانان ...کافی – آقای حائری زاده ! شما ماده 1 را دارید . حائری زاده – ( حالا شما فرمایشات خودتان را بفرمائید که موافق صحبت کنید . در ضمن صحبت من یادداشت بدهید ، موافق صحبت کند . ) سنی کودکان و نوجوانان ، وقتی توجه را برای اکثریت روی نوجوانان و جوانها و کودکان می گذارد ،‌ چون مسأله دانشگاه اسلامی است و آموزش برای اینها است که بیشترین اثر را خواهد داشت و بیشترین توجه کنندگان به برنامه های رادیو و تلویزیون کودکان و نوجوانان هستند و می شود بیشترین برنامه های وسیع آموزش و تربیتی و آموزشی برای اینها باشد و به اعتقاد من وقتی که این جمله آخر به پیشنهاد آقای رحمانی حذف بشود ، آن حالت اولیه که باید منعکس کننده زندگی و احوال تمامی اقوام و اقشار مختلف باشد برای خیلی ها ایجاد حق خواهد کرد ، متشکرم . نایب رئیس – بسیار خوب ، موافق . منشی – آقای عباسی بفرمائید . عباس عباسی – بسم الله الرحمن الرحیم – همانطور که مخبر محترم کمیسیون توضیح دادند موضوع این است که تمام احوال و زندگانی همه اقشار ملت بازگو بشود توضیحشان این جور بود . اما با توجه به اینکه ما در مواد آتی همین مضمون و یا بهتر از همین مضمون را داریم ، مثلاً در ماده ظاهراً 21 باشد که « گسترش و فرهنگ اصیل اسلامی و اشاعه آن » فرهنگ اصیل اسلامی شامل همه این قسمتها می شود . شامل زشتی اسراف و تبذیر و تجمل پرستی و اینگونه امور خواهد شد ،‌ شامل صبر و تحمل شدائد در راه جهاد الهی می شود ، در قسمت مثبتات . بنابراین با توجه به آن مواد این قسمت اضافی است. بخصوص اینکه آمده قسمت اقتصادی ( مستضعفان ) این اقتصادی مستضعفان چه می خواهند بگویند ؟ مثلاً بیایند بگویند طرف هفتاد سال دارد زندگی او همه اش 25 تومان است ، این را می خواهند بگویند ؟ آخر ، چیز بیخودی است بروند به دولت بگویند ،‌ نمایندگان پیشنهاد می دهند ، خود دولت گزارش جمع می کند ، لزومی هم ندارد به این صورت گفته شود ، راجع به این باشد ک نمی دانم فلان کس بیچاره و درمانده است هیچ چیز هم ندارد ،‌ خوب گزارشش را به دولت بدهد که آقا این است . اگر عمل نکرد او را توسط مجلس شورای اسلامی استیضاح کنید و نه تنها این کمکی به مستضعفان نمی کند که آقایان می خواهند زندگی مستضعفان را در جامعه مطرح کنند ، بلکه حالت تجمل پرستی و افزون طلبی به نحو سر سام آوری اصلاً زنده می کند . دائم نشان می دهند ، بعد هم می گوید خوب دیدی ما را که نشان دادند ، حالا بدهید در اینکه حق هم دارد اما با اینگونه امور حالت افزون طلبی بیمورد در آنها و در سطح جامعه ایجاد می شود . بعد در رابطه با برنامه سنی کودکان و نوجوانان که برادرمان فرمودند همه نوار سخنرانی شهید مظلوم بهشتی و یا آیت الله مطهری نباشد این قبول است ، این کل جامعه این را می داند الان هم که این آقایان این خط مشی را ندارند ، برنامه کارتونک دارند و پلنگ صورتی دارند و بعد یک خرس صورتی و یک گرگ پشت گردن اینها پیدا می کنند و برنامه شان را ادامه می دهند ، این اصلاً اضافه اضافه و بلامورد است و من موافق حذفش هستم. نایب رئیس – مخبر کمیسیون بفرمایند. دکتر هادی (مخبرکمیسیون) – بسم الله الرحمن الرحیم، من مقدار زیادی توضیحات را آن موقع دادم ، فقط یک نکته ای را اشاره می کنم و آن اینکه اینجا ما درصدد شرح مسائل اعتقادی نیستیم که مسائل اعتقادی خودش فصلی دارد . فصل سوم ، مسائل عقیدتی ،‌ مفصل راجع به مسائل عقیدتی صحبت شده است ، درصدد مسائل اقتصادی و شرح مسائل اقتصادی هم نیستیم که باز آنها فصل جداگانه ای دارد و درباره مسائل اقتصادی هم صحبت شده است فقط ما این را می خواهیم بگوئیم وقتی که گفته می شود صدا و سیما متعلق به همة اقشار ، همة ملت ایران است و باز امام هم بارها تکیه کرده اند بر عشایر و روستانشینان و بر همة آن مردم این رادیو تلویزیون می خواهد منعکس کنندة چیزهائی از آنها باشد که خلاف شرع هم در آن نیست چون در اصول بالا گفته شده است ،‌ الان که ما این خط مشی را داریم می نویسیم این خط مشی می خواهد برای کارمندهای صدا و سیما تعیین تکلیف بکند که یک فیلمبردار وقتی می رود فیلمبرداری بکند ، این باید کجا را برود فیلمبرداری کند یعنی وقتی که یک فیلمبرداری رفت از فلان ایل می خواهد فیلمبرداری کند یا می رود و می خواهد از آن ماهیگیرهای بندر عباس فیلمبرداری کند در بین آن پنج درصد ،‌ سه درصدی که نسبتاً مرفه هستند و وضع زندگیشان خوب هستند برود یا برود در تودة مردم فیلمبرداری کند . همچنین برنامه های رادیو و برنامه های تبلیغاتی و اسلامی است ، یعنی عقیدتی صدا و سیما ، درست است ما دربارة مسائل عقیدتی یک فصلی داریم و چهار ، پنج ماده دارد ، اما در آنجا باز همین را من می گویم ، ‌ببینید برادران تکیه دارد ، که تکیة اصلی بر چه باشد ؟ ما مسائل اعتقادی را کاملاً شرح دادیم ولی تکیه بر چه قشری باشد آنجا گفته شده که تکیه باید بر وقتی که می خواهیم رشد جامعه و جوانها و پیرمردها و دیگران ، همه را وقتی بخواهیم تقسیم کنیم ، با توجه به اینکه اکثریت مردم را کودکان و نوجوانان تشکیل می هند ، به این دلیل گفته شده است ، یعنی این جائی را که آقای رحمانی تقاضای حذفش را کرده اند این مثل این است که ما گفته باشیم تکیه بر اکثریت می شود ، ما گفتیم تکیه بر اکثریت و مسائل اعتقادی و اقتصادی در فصل های دیگر است ،‌ما این تکیه بر اکثریت را یک مقداری توضیح دادیم و اشکال حذفش همین است . شما اینجا تعیین تکلیف برای کارمندها کرده اید ، اگر این حذف بشود ، این یک مقداری باز در ابهام خودش باقی می ماند . والسلام . نایب رئیس – بسیار خوب ،‌ دولت توضیحی که ندارند ؟ ( معادیخواه – خیر ) پیشنهاد حذف ، از آن جملة سطر دوم « بدیهی است » تا آخر است. که یکصد و هشتاد و چهار نفر در جلسه حضور دارند ، موافقان با حذف این قسمت قیام بفرمایند . ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . منشی – پیشنهاد حذف کلمة اقتصاد هم رسیده است . نایب رئیس – فکر می کنید طرح آن نتیجه دارد ؟چه کسی پیشنهاد کرده بود ؟ منشی – آقای صبوری پیشنهاد کرده اند. نایب رئیس – آقای صبوری فکر می کنید طرح آن لازم است. ( صبوری – بلی ، لازم است ) دیگر همة‌ حرفها گفته شده است در عین حال به اختصار توضیح بفرمائید . صبوری – بسم الله الرحمن الرحیم . اینجا می خواهد تکیه کند بر اکثریت اعتقادی ( مسلمانان ) و اقتصاد ( مستضعفان ) آورده است . اینجا منظورش از اقتصاد فقط بعد مادی را در نظر گرفته،‌ ولی اگر اقتصاد را حذف کنیم ولی مستضعفان باقی ماند ، هم بعد فکری را دارد ،‌ هم بعد معنوی را دارد، هیچ ایرادی به نظر من ندارد . منشی – آقای دکتر روحانی مخالف . دکتر روحانی – بسم الله الرحمن الرحیم . من فکر می کنم که به اندازه کافی راجع به این ماده صحبت شده است . از نمایندگان محترم تقاضا می کنم توجه داشته باشند که این ماده بحث مسائل اعتقادی نیست ، بحث مسائل اقتصادی صدا و سیما هم نیست ، در فصل سوم راجع به مسائل عقیدتی و اعتقادی بحث شده است و در فصل هفتم راجع به مسائل اقتصادی بحث شده است . این فصل ، فصل کلیات است ، مقصود این ماده این است که صدا و سیما فقط زندگی شهرنشینها را منعکس نکند . زندگی همه مردم را منعکس بکند ، زندگی ایلات و عشایر ، نقاط محروم ،‌ همه جا را منعکس بکند. حالا وقتی می خواهد منعکس بکند ، خود عبارت هم آمده است بدیهی است . یعنی این مسأله روشن بوده است ، ولی در عین حال تأکید شده بخاطر اینکه اگر یک خبرنگار می رود ، یک فیلمبردار می رود ، برنامه ای تهیه بکند ، این خط مشی برایش روشن تر باشد ، باید چکار بکند و لذا با کلمه « بدیهی است » این بخش دوم آغاز شده است . بدیهی است که باید تکیه گاه بر اکثریتها باشد . حالا این اکثریتها را مثال زده است . گفته است از لحاظ اعتقادی اکثریتها مسلم با مسلمانها است . باید تکیه در برنامه ها بر مسلمانها باشد . از لحاظ اقتصادی اکثریت جامعه با محرومان و مستضعفان است بنابراین این تکیه اصلی باید بر آنها باشد . اگر ما این تکیه را حذف بکنیم ، اگر کلمه اقتصادی را حذف بکنیم که اصلاً عبارت را خراب کردیم و هیچ ثمرهم ندارد. اگر اقتصادی و مستضعفان را با هم حذف بکنیم که این ضرر دارد . این معنی اش این است که یک فیلمبردار اگر می رود می خواهد از یک ایل فیلم بردارد ،‌ برود از آن کسی که پول دارد و ثروتمند است ،‌از او فقط فیلم بگیرد – یا از فلان قشر محروم بخواهد بگیرد ، برود یک نفر یا دو نفر پولدارش اگر هست از آنها فیلم بگیرد. اینجا دارد که تکیه گاه براکثریت باید باشد . حالا این اکثریت را ما مستضعفان گفتیم ،‌کلمه محرومان، فرقی نمی کند ،‌ مستضعفان زیباتر از محرومان بود والا در خود کمیسیون هم پیشنهاد محرومان بود و رأی نیاورد . بنابراین اگر این اقتصادی را حذف بکنیم هم عبارت خراب شده است ، چون آمده است بر اکثریتهای اعتقادی ،‌ اقتصادی و سنی ، بنابراین هم عبارت بهم می ریزد ،‌ بشود اعتقادی ( مسلمانان ) مگر اینکه باز اعتقادی و اقتصادی و سنی را هم برداریم فقط پرانتزها را بگذاریم که آن هم درست نیست . برای اینکه اگر ما این عبارتها را برداریم هدفها گم می شود . یعنی هدف اقتصادی است بعد در پرانتز توضیح داده می شود . هدف اعتقادی است در پرانتز توضیح داده می شود . من هیچ خاصیتی نمی بینم برای این که این کلمه اقتصادی حذف بشود، مگر اینکه عبارت مبهم و گنگ می شود و بنابراین به همین صورتی که هست بهتر می تواند مقصود را برساند منشی – آقای محمد یزدی موافق . محمد یزدی – بسم الله الرحمن الرحیم ، مسأله اکثریت که اینجا ذکر شده است یک حقیقتی است و باید باشد ، یعنی حق اکثریت باید رعایت بشود که رادیو تلویزیون همیشه این رابطه را برقرار بکند. اگر اکثریت سنی رعایت می شود یعنی چون جوانان و کودکان زیاد هستند حتماً باید نسبت برنامه هائی که تنظیم می شود به آنها رعایت بشود . اگر اکثریت مذهبی ذکر شده است این یک مسأله صحیحی است که برنامه ها را که تنظیم می کنیم بیشتر باید سهم اینها رعایت بشود سایر مذاهب هم حق دارند، ولی چون اکثریت مال اینها است باید رعایت بشود . مقصود آقایان از این جمله درست است ،‌ ولی عبارت نادرست است. آقایان می خواهند بگویند که در این جامعه اکثریت محرومیتهائی دارند باید برنامه ها طوری تنظیم بشود که حق این اکثریت محروم رعایت بشود ، من می خواهم عرض کنم که این تعبیر غلط است که اکثریت اقتصادی در کنار اکثریت سنی یا اکثریت مذهبی ، تعبیر غلط است والا مسأله صحیح است که محرومین ما که اکثریت این جامعه هستند دستگاههای تبلیغاتی باید نسبت به آنها سهم بیشتری قائل باشد. زندگیشان را برای مردم تشریح کند نیازهایشان را برای مردم تشریح بکند . راه علاج را باید تشریح بکند ، اینها یک حقیقتی است که درست است ، ولی این تعبیر غلط است. اکثریت اقتصادی یعنی محرومان . این تعبیر صحیح است . لذا من عرض می کنم این کلمه « اقتصاد » باید حذف بشود . حالا به جایش یا به عنوان رقم ، جمعیت ، یک چیزی باید گذشته بشود که مطلب آقایان را برساند. نایب رئیس – حالا اینجا که نمی توانیم جایش یک کلمه دیگری بیاوریم آقای دکتر هادی بفرمائید . دکتر هادی – بسم الله الرحمن الرحیم ، من یادآوری می کنم که وقتی یک عده از جنوب شهر خدمت امام رفتند ایشان فرمودند که در مقایسه یک موی شما از عده زیادی از آن ثروتمندها بیشتر ارزش دارد و شما اصلاً با ثروتمندان قابل مقایسه نیستند . ما الان داریم در اینجا رهنمود به فیلم بردار می دهیم . پس فردا اگر به فیلمبردار نگفتیم ،‌ به آن برنامه ریز نگفتیم که شما چه برنامه ای را داشته باشید ، ما نمی توانیم آن را مسؤول بشناسیم بعد بگوئیم چرا ابتکار را کردی . اولاً و ثانیاً جناب آقای یزدی با اصل مسأله موافق بودند فقط در مورد این کلمه اقتصادی حرف داشتند ما به نظرمان می رسیده که از نظر اقتصادی یعنی وقتی اعتقاد را با اقتصاد و با سن ، اینها را کنار هم بگذاریم . البته شما می توانید خیلی اکثریت دیگری هم اینجا درست بکنید مثلاً اکثریت مردم اگر باسواد هستند یا بیسوادند باز بگوئید بر آن اساس هم برنامه ریزی بکنید. ولی به نظر من نمی رسد که این کلمه اقتصادی اشکال داشته باشد و باز همانطوری که من تکرار کردم ، من فقط برای اظهار مخالفت آمدم ، من حرفها را آنجا زده ام . آقای روحانی هم گفتند که اگر این حذف بشود اشکال دارد . و من فکر نمی کنم ،‌ حالا آقای یزدی روی تعبیر اشکال دارند که مثلاً این اقتصادی بوده ، جور دیگری نبوده ،‌ به خاطر این تعبیر یک کلمه ای را حذف بکنیم که حذفش اشکال دارد . نایب رئیس –181 نفر حاضر هستند . پیشنهاد ، ‌حذف کلمه اقتصادی است . موافقان با حذف قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . اصل ماده را برای رأی گیری بخوانید . مادة 7- صدا و سیمای جمهوری اسلامی متعلق به تمامی ملت است و باید منعکس کننده زندگی و احوال تمامی اقوام و اقشار مختلف کشور باشد . بدیهی است که در این میان تکیه اصلی باید بر اکثریتهای اعتقادی ( مسلمانان ) اقتصادی ( مستضعفان ) و سنی ( کودکان و نوجوانان ) باشد . نایب رئیس – رقم همان 181 نفر است موافقان با مادة 7 که قرائت شد ، قیام بفرمایند ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . 6- تصویب دو فوریت طرح منع دریافت خسارات و جرائم و بهره مندرج در قانون تأمین اجتماعی نایب رئیس – یک طرح دو فوریتی است ،‌ راجع به همین لایحه ای که در مورد اصلاحیه قانون تأمین اجتماعی بود که یک قسمتی را مجدد پیشنهاد کرده اند که به بحث گذاشته بشود . البته الان دو فوریتش مطرح است . آقا محمدی – آقای موسوی قابل طرح نیست ؟ نایب رئیس – چرا قابل طرح نیست ؟ ( خلیلی – باعث کسر درآمد دولت می شود و قابل طرح نیست ) اجازه بدهید آقای عبد خدائی اصل مطلب را توضیح بدهند تا معلوم بشود . آقای عبد خدائی بفرمائید . عبد خدائی- بسم الله الرحمن الرحیم . آقایان محترم و خواهرها توجه دارند فقط نقطه شکوفای لایحه دولت عبارت از حذف بهره از بیمه بود و البته جمهوری اسلامی حتی برای یک دقیقه هم نمی تواند بهره هیچ چیز را تصویب و تأیید بکند . ما در این طرح که تعدادی از نمایندگان محترم امضاء کرده اند ، خواستار شده اند که بهره و خسارات و زیان دیر کرد و اینها از بیمه حذف بشود آن وقت ممکن است که در این رابطه بعضی از آقایان بگویند که بار مالی دارد و موجب کاهش مالی است . این چند جواب دارد . اولاً بهره مال نیست ، دولت جمهوری اسلامی … ( نایب رئیس – آقای عبد خدائی شما باید دلائل دو فوریت را بفرمائید ) بلی ، دو فوریتش خیلی روشن است ،‌ به واسطه اینکه ما حتی یک لحظه هم نمی توانیم به دولت اجازه بدهیم که فرع و بهره از مردم بگیرد . لحظه به لحظه گناه دارد ، معصیت است . همین امروز هر بهره ای که گرفته بشود هم وزر و بالش به گردن ما است و هم به گردن دولت جمهوری اسلامی است . قرآن نهی کرده است. عنوانش این است: « فاذنوا بحرب من الله و رسوله »0 لذا فوریت و ضرورت فوریت بیشتر از این دیگر احساس نمی شود . منشی – آقای آقا محمدی مخالف . آقا محمدی – بسم الله الرحمن الرحیم . این به سه دلیل اصلاً قابل طرح نیست ، که حالا با آن مخالفت بشود . یکی اینکه بودجه است یک شوری است ، دو فوریت نمی تواند بخورد ، دوم اینکه مخالف اصل 75 قانون اساسی است ، برایش محل تأمین ذکر نشده است . چون آن وقت از طرف دولت مطرح بود ، حالا از طرف نمایندگان است و کسر می کند . یعنی کلی طلب کاریهای دولت را پائین می آورد و بار مالی دارد . مسأله سوم این است که همین امروز صبح استخوان بندیش همین بود و متأسفانه هیمن آقایان با احساسات و بدون توجه به عواقب کار ، کاری کردند که رد شد و دیگر قابل طرح نیست ، یعنی نمی توانند ، امروز صبح ردش کردند و دو مرتبه بگویند نه ما قبولش داریم . خود برادرانمان بودند که در مخالفتش حرف زدند . بنابراین اصلاً قابل طرح نیست که حالا بحث بشود که دو فوریت دارد یا ندارد . نایب رئیس – البته این اشکال هست ، ولی در مورد حذف بهره نمی توانیم این حرف را بزنیم . که حذف بهره به عنوان کاهش درآمد دولت مطرح بشود . اجازه بدهید . موافق هم صحبت کند. منشی – آقای محلاتی موافق . نایب رئیس – حالا اگر خود مجلس رد کند بهتر است ،‌ این شبهه هست . موحدی ساوجی – شبهه نیست ، واقعیت است. نایب رئیس – یک طرحی است که مقداری از درآمد دولت را کاهش می دهد ، اما درآمد ناشی از بهره است . محلاتی – بسم الله الرحمن الرحیم ،‌‌آقایان توجه بفرمائید الان یک لایحه ای رشد که دو بخش داشت . یک بخش آن راجع به حذف بهره و یک کاری بود که حرام بود . اصلاً این انعکاس رد شدنش دلیل بر فوریتش است . ما باید به ملت ایران بگوئیم ما یک آن هم راضی نیستیم بهره گرفته بشود. اگر ما رد کردیم نه به جهت آن بخش اولش بود ، بلکه برای خاطر آن قسمت دیگرش بود که خود بیمه ها براساس ضوابط اسلامی تنظیم نشده است . بنابراین دلیل بر فوریتش حفظ حیثیت جنبه اسلامی مجلس است و اما مسأله دوم ما بیائیم بگوئیم که اینجا بار مالی دارد . اصلاً من از رفقا تعجبم که یک چنین استنباطی می کنند. مگر اینجا مجلس آمده یک خرج اضافی برای دولت درست کرده ، بعد بیاید بگوید بار مالی دارد ،‌ یک خلاف شرع بینی را می خواهد به دولت ابلاغ کنیم که این خلاف شرع بین را نباید انجام بدهی . این کیست که در مجلس شورای اسلامی جرأت بکند بگوید نه ، برای اینکه بار مالی دارد ، خلاف آئین نامه باشد ،‌ خلاف قانون باشد ، خلاف هر چه می خواهد باشد . با اصل چهارمی که در قانون اساسی است ، هیچ اعتباری ندارد. بنابراین ، این هم از این جهت که آقایان دیگر نیایند اعتراض آئین نامه ای را بخواهند حاکم بر قانون اسلام قرار بدهند ، اینکه نشد. این هم مسأله دوم . دلیل سوم فوریتش این است که آقایان در عین حالی که ما می خواهیم بیمه اجتماعی یک قانون کاملی بشود و به مجلس بیاید ما باید مشکلات و ضروریات روز دولت را هم برطرف کنیم . الان در مسأله کارخانه ها به واسطه همین ربح و دیر کرد ،‌ بسیاری از کارخانه ها تعطیل است . ما الان این بخش را که خیلی مسلم و روشن است با قید دو فوریت تصویب می کنیم . آقا ربح ها را نگیرید . هم منظور دولت درست شده است در عین حال ما قانون طاغوتی را امضاء نکرده ایم . بنابراین هیچ دلیلی بر فوریتش از این بالاتر نیست . بنابراین عده ای از آقایان امضاء کرده اند که وضع اینجا روشن بشود از نظر اسلامی ، حیثیت و اعتبار مجلس هم محفوظ باشد ، در ضمن مشکل دولت هم تا حدی بر طرف شده است، والسلام . نایب رئیس – آقای آقا محمدی بفرمائید؟ آقا محمدی – راجع به نسبتی که آقای محلاتی دادند می خواهم توضیح بدهم نایب رئیس – آقای محلاتی چه نسبتی دادند ؟ آقا محمدی اجازه بدهید توضیح بدهم . ایشان می گویند در مجلس شورای اسلامی کیست که از بهره دفاع کند . آقای محلاتی اگر اینطور نظری دارند ،‌ الان بهره بانکها را هم باید بنویسند حذفش بکنند . ایشان نباید یک طوری برخورد بکنند که برخورد غلطی باشد . نایب رئیس – بسیار خوب ، 181 نفر حاضر هستند ، موافقان با دو فوریتی این طرح قیام بفرمایند ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . آقای اسامی غائبین را بخوانید . منشی – بسم الله الرحمن الرحیم . جلسه امروز چهارشنبه مورخ 9/4/61 غائبین غیرموجه آقایان : جواد حجتی کرمانی از تهران – آقای حسنی از ارومیه – آقای رشیدیان از آبادان – آقای سازگارنژاد از سروستان – آقای یدالله محابی از تهران – خانم عاتفه صدیقی از تهران – آقای نادمی از نجف آباد. دوازده تأخیری داریم . از 19 دقیقه تا 65 دقیقه که در پرونده شان ضبط می شود . 7- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن نایب رئیس – جلسه بعد فردا ساعت 8 صبح و دستور جلسه هم ادامه بحث طرح خط مشی صدا و سیما است . ختم جلسه اعلام می شود . ( جلسه در ساعت 1/12 پایان یافت ) رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه404 )
  •  دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۶۱
  •  404.jpeg
  •  

 

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی. صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز دوشنبه بیستم دیماه 1361 فهرست مندرجات: 1- اعلام رمسیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2- بیانات قبل از دستور آقای صادق خلخالی. 3- تذکرات آقایان نمایندگان به مسؤولان امور مملکتی بوسیله آقای رئیس. 4- تصویب طرح قانونی روابط موجر و مستأجر. 5- بررسی لایحه تعیین تکلیف اموال فراریان از کشور. 6- طرح سؤال آقای دانش آشتیانی از آقای هندس موسویانی وزیر معادن و فلزات وارجاع آن به کمیسیون مربوط . 7- مراسم تحلیف آقایان: محمد هاشم رهبری ، تقی سید خاموشی ، و اکبر پوراستاد. 8- طرح سؤال خانم اعظم طالقانی از آقای ناطق نوری وزیر کشور وارجاع آن به کمیسیون. 9- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن. جلسه ساعت هشت و بیست دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد. 1- اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید. رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم، با حضور 185 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم، دستور جلسه چهارصد و چهارم روز دوشنبه بیستم دیماه 1361 هجری شمسی مطابق با بیست و پنجم ربیع الاول 1403 هجری قمری. 1- دنباله رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیونهای امور قضائی و مسکن وشهرسازی در خصوص طرح قانونی روابط موجر و مستأجر. 2- گزارش شور دوم کمیسیونهای امور قضائی، امور اقتصادی و دارائی ، امور بهداری و بهزیستی و فرهنگ و آموزش عالی درخصوص لایحه تعیین تکلیف اموال فراریان از کشور. 3- گزارش شور اول کمیسیون تدوین آئین نامه داخلی مجلس درخصوص طرح راجع به رفع نقائص و تکمیل آئین نامه مصوب مجلس شورای اسلامی. 4- گزارش از کمیسیون صنایع و معادن درخصوص اصلاح لایحه معادن. 5- گزارش کمیسیون صنایع و معادن در خصوص طرح تشکیل شورای عالی صنایع. 6- سؤال آقای محمد حسین دانش آشتیانی از آقای وزیر معادن و فلزات. 7- سؤال خانم اعظم طالقانی از آقای وزیر کشور. رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. امن هو قانت آناء اللیل ساجداً و قائماً یحذرالاخره و یرجوارحمه ربه قل هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون انما یتذکر اولوالالباب. قل یا عباد الذین آمنوا تقوا ربکم للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنه، و ارض الله و اسعه انما یوفی الصابرون احبر هم بغیر حساب. قل انی امرت ان اعبد الله مخلصاً له الدین. و امرت لان اکون اول المسلیمن. قل انی اخاف ان عصیت ربی عذاب یوم عظیم. قل الله اعبد مخلصاً له دینی ، فاعبدوا ما شئتم من دونه ، قل ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم و اهلیهم یوم القیمه الاذلک هوالخسران المبین. لهم من فوقهم ظلل من النار و من تحتهم ظلل ذلک یخوب الله به عباده یا عباد فاتقون. (صدق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند). «از آیه 8 الی آیه 15 سوره الزمر». 2- بیانات قبل از دستور آقای صادق خلخالی. رئیس- سخنران قبل از دستور را دعوت کنید. منشی- آقای خلخالی نماینده قم. رئیس- آقایان یک سخنران قبل از دستور بیشتر نیست کسانی که بیرون میروند زود برگردند که از اول رأی گیری داریم. خلخالی- بسم الله الرحمن الرحیم، حرکت طوفنده و انقلابی مردم سلحشور قم در 19 دی 56 نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران به شمار می رود . مردم اصیل قم حوزه علمیه ،علمای مسؤول طلاب علوم دینیه از سال 1341 گوش به فرمان امام امت بودند و در سال 42 در دوم فروردین کشته دادند و در 10 خرداد قریب چهارصد نفر از مرد و زن قم با دست جلادان و تبهکاران شهربانی و ساواک شربت شهادت نوشیدند ولی با ملاحظه یک مقاله سراسر کذب وافتراء که علیه امام در روزنامه اطلاعات آن زمان درج شده بود حوزه علمیه و مردم قم دیگر صبر انقلابی شان تمام شد یک پارچه در خیابانها حرکت کرده به در خانه علمای اعلام و مراجع برای دادخواهی شتافتند ولی دستگاه خودکامه با دست عوامل مزدور از قبیبل سرهنگ جوادی و کامکار و محمدی دژخیم و افاضلی معدوم بجان مردم افتادند و کشتند و از این راه باز می خواستند سیطره دژخیمی خودشان را بر مردم تحمیل کنند اولین حرکت در قم منجر شد به آتش زدن حزب رستاخیز به اصطلاح ملت ایران . دستگاه فهمیدند که دیگر این طوفان از آن طوفانها نیست که به این آسانی به خاموشی کشیده بشود لذا از هر طرف به فکر افتادند و می خواستند از راههای اغواگرانه و ریاکارانه و تزویر وارد بشوند که شاهد آن نامه ای است موجود به وسیله سید محمد حسین طباطبایی سناتور انتصابی در مجلس سنا که آقتی شریعتمداری به جمشید آموزگار می نویسد که شما خبر ندارید (البته در آن نامه اسم برده شد من اسم نمی برم ) که امام می خواهند برای این مملکت رئیس درست کنند و شما خبر ندارید و ریشه نظام ایران را می خورند و شما بی خبرید و من از این که حزب رستاخیز در قم آتش گرفته متأثرم و مردم قم تصمیم گرفته اند درباره کامکار و سرهنگ جوادی که مستقیماً در تیر اندازی به مردم دخالت داشته اند آنها را بکشند اگر همچو جریانی اتفاق بیفتد یک فاجعه ای خواهد بود من از مقالات دولت می خواهم که اینها را بجای دیگر منتقل کنند در این نامه بقدری از دستگاه دلسوزی می کند که حتی نصیری و خسروداد و خود ساواک اینقدر دلسوزی برای جنایتکاران نمی کرده است . تاریخ پر افتخار ملت قم برای همه ایران الگو شد و همه ایران به تبعیت از حوزه علمیه و مردم قم به حرکت در آمدند و تار و پود خودکامگان را در ایران درنوردیدند قبلاً هم چنین بوده حالا هم چنین است که انگلستان و فرانسه و شوروی در سرنوشت ملتهای خاورمیانه و مسلمان دخالت می کردند ولی حالا یک دلقک دیگری پا در میان گذاشته البته قبلاً در الجزایر ، مالی و نیجریه و آفریقای سیاه قصابی می کرد ولی حالا می خواهد از خوان یغمای منطقه آن هم بی نصیب نباشد دولت فرانسه و در رأس آن فرانسوا میتران سوسیالیست مزاج و همکار صهیونیزم بین الملل و امپریالیزم جهانخوار نمایندگان خودش را وزیر دفاع ، وزیر امور خارجه اش را به عمان و بحرین می فرستد طارق عزیزحنا میخائیل عضو شورای انقلاب عراق یهودی است ، پدر و مادرش هم یهودی است از یهودیهای یکی از محلات یهودی نشین بغداد است . این روزها به پاریس می رود و در آنجا با فرانسوا میتران می خواهند قرارداد امضاء کنند تجدید کنند که دوباره اسلحه و مهمات بیشتری به منطقه وارد بشود و این به پیروی از دستورات آقای ریگان است که در یک پارتی 65 فروند هلی کوپتر جنگی توپ دار بنام کمک به کشاورزی عراق در اختیار صدام می گذارد اسلحه می دهند ، مهمات می دهند ، موشک می دهند با همه امکانات می خواهند این دکور شیطانی و این بت پوسیده را دوباره در روی پای خود نگه بدارند و این دیگر بر عهده رزمندگان سلحشور ملت ایران و جمهوری اسلامی ایران است که با آن حرکتی که در دارند برای آخرین بار همه این توطئه ها را نقش برآب کنند « و ان من شیئی الا عند ناخزائنه » همه چیز از خداست ، پیروزی و فتح و ظفر و شوکت و عظمت بنام خدا و بنام پیروزی خدا و بنام نامی خدا حرکت می کنند و در جبهه ها همه نقشه های ابر جنایتکاران را نقش بز آب می نمایند ، ملت مسلمان ایران و ملتهای خاورمیانه همیشه از توطئه ابر قدرتها نباید غافل بوده باشند زیرا همیشه در سر آنها دور می زده است ملت بزرگ افغانستان با الهام گرفتن از انقلاب اسلامی ایران به پا خاسته است. در تمام سنگرها و در تمام دشتها و در دهات و کوره راهها همه رزمندگان قرآن رادرسینه دارندودردست گرفته اندومی گویند ما نمی خواهیم زیر پرچم سرخ دژخیم اتحاد جماهیر شوروی برویم آنها چه منفعتی در منطقه دارند ؟ آمریکا چه منفعتی دارد ؟ کار بجائی میرسد که صدام سمبه را پرزور می‌بیند حتی دولت اسرائیل و مناخیم بگین را به رسمیت میشناسد و اعلام میکند که باید منطقه امنیت اسرائیل را قبول کند ، زهی بی شرمی که شما 15 سال داد زدید برای خاطر اینکه میخواهید اسرائیل را نابود کنید و معلوم شد که همه این داد و فریادها برای خاطر گم کردن و گمراه نمودن مردم عراق بوده است ولی همه فهمیدند و فهمیدیم که شما دیگر حاضر نیستید حقایق را حتی بپوشانید بطور علنی و آشکارا اعلام میکنید که اسرائیل باید امنیت خودش را در منطقه داشته باشد، این یک مسأله واقعی است شاید آنها وقتی بخواهند شکست را قطعی ببینند از اسرائیل کمک نظامی هم بخواهند وکمک نظامی طلب کنند کما اینکه ما نمونه آنرا در لنبان می‌بینیم که بشیر جمایل را روی کار آوردند بعد امین جمایل را آمریکا بدست دلالان بین الملللی از قبیل فیلیپ حبیب و دیگران واداشت که اینها بخواهند در منطقه همدیگر را به رسمیت بشناسند ولی همه این توطئه ها را ملت مسلمان خاور میانه بر آب میکند و نمیگذارد این توطئه ها بگیرد چون اینها با موجودیت اسلام در منطقه بازی میکنند(رئیس: شما یک دقیقه دیگر وقت دارید) نه اینکه تنها موجودیت جمهوری اسلامی ایران بوده باشد نه اینکه مسأله حکومت آخوندی و ملائی و روحانی بوده باشد البته ملت بزرگ ایران چون روحانیون را با قداست شناخته اند لذا دنبال روحانیون حرکت کردند واز اول هم روحانیون همیشه محرم اسرار این مردم بوده اند ولی آنها با اصل اسلام و اصل جمهوری اسلامی و اصل حکومت قرآن در منطقه مخالفت میکنند، ایالات متحده آمریکا با استفاده از پایگاههای هوائی نظامی در برابر و در دیه گوگارسیا و در مسیره عمان و در خود عمان و در تل آویوو پایگاه لود و از پایگاه آسوان و جاهای دیگر برای خاموش کردن این شعله اسلامیت وانسانیت تلاش میکند گسترش نظامی راه می اندازد و میخواهد در آینده کانه بخیال خام خودشان خلیج فارس یا اینکه تنگه هرمز را اشغال بکنند این قدرتهای پوشالی قدرتشان را در ویتنام و کامبوج و لائوس و کره و در جاهای دیگر نشان دادند در مقابل قدرت رزمی ملتهای ساکن در منطقه بتمام معنی عاجز هستند و ما نشان دادیم قریب 28 ماه است از جنگ تحمیلی عراض علیه ایران میگذرد و ما عراق را از خاک خودمان بیرون کرده ایم و ایستاده ایم و غرامت میخواهیم (رئیس: وقتتان تمام است) و میخواهیم آنها تسلیم بشوند به واقعیت و حقیقت و امیدواریم که انشاءالله رزمندگان ما این آرزوی ملت ایران را به منصه بروز و ظهور برسانند. ضمناً مختصر کلامی بود که میخواستم عرض کنم راجع به آب قم، آقای مقدم (یکی از مسؤولین سازمان آب منطقه تهران است برای استانداری استان رشت) نوشته به استحضار میرساند این سازمان جهت خرید لوله برای طرح آبرسانی قم قرار دادند با شرکت پرسیت منعقد نموده و شرکت متعهد شده که ماهانه 4 کیلومتر لوله از تاریخ مرداد ماه برای طرح آبرسانی هم تحویل دهد. نظر به اینکه تاکنون در تحویل لوله ها قصور نموده است خواهشمند است دستور فرمایید علت قصور مسؤولین کارخانه پرسیت را در مورد عدم تحویل لوله ها بموقع رسیدگی واعلام گردد. یادآوری مینماید که عدم تحویل لوله از طرف کارخانه باعث شده که کار زمان بندی تا به امروز مدت شش ماه عقب بیفتد و ادامه این کار باعث خواهد شد که مبالغ زیادی به بیت المال ضرر وارد میشود و رساندن آب بموقع نیز عملی نشود. این نامه ای است در تاریخ 16/10/61 از سازمان آب منطقه ی تهران، رونوشتن را بما هم ارسال کرده اند و به استانداری استان مرکزی هم فرستاده اند (آقای مهندس احمد پیمان) خلاصه من میخواهم بگویم با این فشاری که ما در باره آب قم داریم ولی می‌بینیم که از این نامه ها بما میرسد و معلوم میشود که اینها در سر موعد و مقرر که خرداد ماه است نمیخواهند آب قم را تحویل بدهند من از حالا این را اعلام میکنم والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. 3- تذکرات آقایان نمایندگان به مسؤولان امور مملکتی بوسیله آقای رئیس. رئیس- تذکرات نمایندگان محترم به مسؤولان محترم اجرائی کشور. آقای کشفی نماینده تبریز و اصطهبانات به وزارت علوم در مورد تسریع در چاپ انتشارات گروه پژوهشی مدرسه عالی شهید مطهری تذکر داده اند. آقای زرهانی نماینده دزفول به وزارت بهداری در مورد تأمین نیازهای زایشگاه دزفول و به وزارت کشور در مورد تأسیس خط اتوبوسرانی شهری. آقای فدائی نماینده سربند به وزارت سپاه پاسداران شهرستان سربند و پیش بینی بودجه آن در سال 62. آقای عالیپور نماینده ایلام به وزارت کشور در مورد تسریع درحل اختلاف دوایل خزل و آرکوازی در ایلام و به وزارت نفت در موارد مواد سوختی و به وزارت صنایع در مورد تأمین نیازهای صنایع منطقه. آقای میرجعفری نماینده اراک به وزارت صنایع در مورد تأمین نخ قالی، به وزارت نفت در مورد ارسال نفت سفید و گاز به منطقه. عده‌ای از نمایندگان استان زنجان به صدا و سیمای جمهوری اسلامی در مورد انعکاس و بخش اخبار مهم منطقه از اخبار سراسری. آقای سید حسن موسوی تبریزی نماینده هشترود به وزارت کشور در خصوص تعیین بخشدار بخش قره آغاج. آقای قائمی نماینده بابلسر و بندپی از تلاش هیأت بازسازی سوسنگرد و خدمات مردم مازندران تشکر کرده اند. آقای صلواتی نماینده اصفهان به دولت در مورد پاداش و عیدی کارمندان تذکر داده اند. آقای الویری نماینده دماوند و فیروزکوه به وزارت راه درمورد مرمت جاده روستاهای هویزه و مومج تذکر داده اند. 4-تصویب طرح قانونی روابط موجر و مستأجر. رئیس- دستور جلسه را شروع میکنیم در طرح موجر و مستأجر است ماده 14 مطرح بود که پیشنهاداتی مطرح بود آقای زواره ای پیشنهاد داشتند. زواره ای – بسم الله الرحمن الرحیم. با توجه به تصویب ماده 14 و آن تبصره 2 پیشنهادی آنچه که پیش خواهد آمد این است که وقتی تعیین اجاره بشود و تثبیت اجاره برای مدت پنج سال و موجر حق نداشته باشد بیشتر از قیمت اعلام شده دریافت بکند طبعاً آنهایی که دارای مستغلات زیادی هستند از اجاره دادن امتناع خواهند نمود وامتناع آنها مشکل مسکن را زیادتر میکند و حل نخواهد کرد کما اینکه بسیاری هم هستند که منازل مسکونی معد برای اجاره را خالی گذاشتنه اند و به اجاره نمیدهند البته با توجه به آنچه که در این قانون به تصویب رسید این امنیت به موجر داده شده که هر زمان مدت اجاره اش تمام شد میتواند درخواست تخلیه بکند پس این امنیت خاطر را موجرین خواهند داشت ولی از این طرف ممکن است عده ای که مستغلات زیادی دارند برای ایجاد زحمت از اجاره دادن امتناع بکنند به این دلیل بنده این پیشنهاد را در کمیسیون کرده بودم که در کمیسیون تصویب نشد. تبصره 3- اگر مالک از اجاره دادن مستقل معد اجاره بدون عذر موجه امتناع نماید بنا به ضرورت به هیأتی مرکب از نمایندگان دادستان و فرماندار و اداره مسکن و شهرسازی هر محل اجازه داده میشود به قائم مقامی مالک نسبت به اجاره دادن محلهای مسکونی خالی اقدام و اجاره بهای دریافتی را بحساب موجر واریز نمایند. این پیشنهادمن بود. رئیس- توضیحی نمیخواهید بدهید؟ زواره ای- توضیحش را عرض کردم اگر با توجه به آن ماده 14 که دولت اجاره بها را تعیین میکند و برای مدت پنج سال هم تثبیت است عده زیادی هستند که مستغلات بسیار زیادی در تهران و شهرهای بزرگ دارند و اینها نیازی به اجاره دادن آنها ندارند بنابراین برای ایجا مشکلات در جامعه احتمال اینکه آنها را اجاره ندهند هست و مشکل مسکن را زیادتر میکند برای اینکه در طول این پنج سال مشکل مسکن حل بشود لازم هست که این اختیار را دولت داشته باشد که بتواند آنها را اجاره بدهد و اجاره بهایش را هم به حساب مالکش بریزد النهایه بنده این را هم اضافه کنم که دولت بایستی هر چه سریعتر وضع امنیت اقتصادی ایجاد کند و سرمایه های سرگردان را به بخش کشاورزی و به بخش صنایع کوچک هدایت کند که کار و شغل در روستاها و شهرهای کوچک ایجاد بشودو مردم کشش و گرایش پیدا کنند به آن سمت و مشکل مهاجرت به سوی شهرهای بزرگ حل بشودو اینقدر علاقه به آمدن شهرهای بزرگ را نداشته باشند این قانون و این ماده 14 و تبصره هایش برای مدت پنج سال میتواند مشکل گشای فعلی مسکن در شهرهای بزرگ برای دولت باشد امیدواریم که دولت هم بلافاصله سریعاً اقدام کند در آن جهت که این سرمایه های سرگردان را در بخش کشاورزی و بخش صنایع کوچک آن هم در شهرهای کوچک و روستاها به کار بیندازد که از مهاجرت جلوگیری بشود و بعلاوه وقتی مرکز فعالیتهای اقتصادی از شهرهای بزرگ به نقاط کوچک منتقل بشود طبعاً عده زیادی به آن سمت گرایش پیدا خواهند کرد و این مشکلات انشاءالله ظرف پنج سال آینده حل خواهد شد. منشی- آقای نواب شما موافقید؟ (نواب: مخالفم) آقای نواب مخالفید بفرمایید. نواب- بسم الله الرحمن الرحیم. در بحث اراضی همین مطلب آمده بود که اگر مالک امتناع بورزد از اینکه ملک خودش را به اجاره بدهد، اینجا از باب «الحاکم ولی المتنع» میآیند اگر تشخیص ضرورت داده شد ملک او را از او میگیرند ولی این «الحاکم ولی المتنع» انصراف به نماینده فرماندار یا هیأت یا دادستان ندارد بلکه تنها خود حاکم شرع است که میتواند این کار را انجام بدهد. این پیشنهاد آقای زواره ای اشکال شرعی دارد که «الحاکم المتنع» شاملش نمیشود و ثانیاً ضرورتی را که ما رد اینجا بر اصل ضرورت بیایند قیمت گذاری کنند ولی حالا اگر مالک امتناع ورزید ما بیائیم ملکش را بگیریم، ما چنین ضرورتی را تصویب نکرده ایم. این پیشنهاد آقای زواره ای برخلاف شرع است. والسلام. رئیس- موافق صحبت کند. منشی- آقای ناطق نوری موافق بفرمایید. احمد ناطق نوری- بسم الله الرحمن الرحیم. با توجه به اینکه در این لایحه کوشیده شده که حقوق موجر و مستأجر کاملاً رعایت بشود و مانند همه لوایح مردم جامعه ما احساس امنیت از هر لحاظ بکنند و این هم درست است که اکثریت مردم ما چه موجر چه مستأجر بعلت تفکرات مذهبی و علاقه ای که در مقابل قانون به اسلام دارند خاضع هستند ولی در هر جامعه ای عده ای سودجو و مالدوست و دنیاپرست هم پیدا میشوند و باید قانون برای ایجاد جامعه قسط جلو تجاوز و سودجوئی را بگیرد و با توجه به اینکه دولت ما دولت شرعی است و تمام نمایندگان دولت جمهوری هدفی جز پیاده کردن قانون اسلامی ندارند لذا برای رفاه مردم امکانات ساختمان واحدهای مسکونی را فراهم میآورند و اساساً ساختن واحدهای مسکونی ، استفاده کردن از مصالحی است که برای کل جامعه است و یک عده ای هستند که میآیند پروانه میگیرند و واحد مسکونی میسازند و مسؤولین مملکتی هم امکانات ساختن را دراختیار اینها قرار میدهند برای اینکه واحد مسکونی اضافه بشودو مردم از این گرفتاری کمبود مسکن رهائی پیدا کنند. لذا برای اینکه جلو استافده بعضی از آن کسانی که واحدهای مسکونی زیادی دارند و خیلی هم گهگاهی پیدا میشود که نیازی هم آنچنانی به پول ندارند، فقط برای سود بیشتر هست که دست به این کار میزنند و برای اینکه جلو منافع اینها را ما بگیریم چاره ای نداریم به اینکه در این وقعی که ضرورت ایجاب میکند و برای مدت 5 سال هم هست ، بنابر ضرورت نیاز جامعه افرادی که شما برادران و خواهران محترم نماینده هم توجه دارید، همین الان هم در خود تهران بسیار جاهایی است که بخاطر اینکه مالک ملکش را به اجاره واگذار نکند یک پرده کشیده ، یک عدد موکت پهن کرده، یک قطعه اثاث خانه هم آنجا گذاشته و به عنوان اینکه اینجا در ید من هست و دارم از آن استفاده میکنم اجاره نمیدهد مگر ینکه با نظریات خودش که همان گرفتن کرایه بیشتر است، بنابراین در این پیشنهادی که برادرمان آقای زواره ای کرده‌اند (که پیشنهاد خوبی هم هست) گفته اند بنا بر ضرورتی که دارد به هیأتی از نمایندگان خوب شما برادران توجه دارید با آن دیدی نگاه بکنیم که تمام این ارگانهای مملکت اسلامی است و اسلامی فکر میکند و سعی نماینده دادستانی هم قطعاً در این است که مسائل اسلامی را لحاظ بکند بنابراین یک هیأتی از دادستانی یا در شهرها از فرمانداری واداره مسکن و شهرسازی میآیند بررسی میکنند و لذا با قیمت منصفانه ملک این آقا را به اجاره میدهند و نمیخواهند از او بگیرند بلکه میگویند این ملک را به اجاره بده یا خودش در مقابل قانون خاظج میشودو به اجاره میدهد واگر مطیع قانون نشد و یا آدم سرکشی بود چه جاره ئی جز ایکه ما بیائیم جلو سودجوئی او را بگیریم و مردم را نست به قسط اسلامی امیدوار بکنیم؟ تازه آنجا را به قائم مقامی مالک اجاره میدهند و اجاره بها را هم به خود شخص موجر تحویل خواهند داد. بنابراین من فکر میکنم برای اینکه بتوانیم ما این لایحه را خوب پیاده بکنیم و آن نیاز مردم را از نظر مسکن برآورده بکنیم، این پیشنهاد برادرمان آقای زواره ای پیشنهاد بسیار خوبی است امیدوارم که برادران توجه داشته باشند و به این پیشنهاد رأی بدهند والسلام. رئیس- آقای موسوی به عنوان نایب رئیس کمیسیون بفرمایید. ابوالفضل موسوی تبریزی(نایب رئیس کمیسیون)- بسم الله الرحمن الرحیم. نمایندگان محترم توجه دارند دین مقدس اسلام ما در تمام ابعادش احکام و قوانین دارد. بس درخشان که آنها عبارت از احکام عناوین اولیه ما است و اگر در ردیف احکام عناوین اولیه احکام عناوین ثانویه هم داریم، اسمش روی آن هست (حرج و عسر و ضرورت و ضرر) این چهار عنوان است. وقتیکه بر این مطلب باور و عقیده داریم اگر واقعاً عناوین اولیه را که در شرع مقدس اسلام ما برای عقد اجاره امضاء یا تأسیسات مقرر شده است، فکر میکنم هشتاد درصد مشکل را حل بکند. (سلیمی : این اشکال را رفع نمیکند شما دروغ میگوئید.) (هادی: این را نمیگویند ایشان عناوین اولیه را میگویند) اگر احکام عناوین اولیه دروغ باشد خدای نکرده شما میگوئید دین دروغ میگوید. رئیس- آقا اجازه بدهید حرفشان را بزنند. آقای موسوی بفرمایید. ابوالفضل موسوی – الان در انگلستان مقررات عقد اجاره طوری است که وقتی که مدت اجاره سر رسید باید متسأجر تخلیه بکند.این مقررات مشکل مسکن را حل کرده است. هر کسی هر وقت ، شب ، روز، تابستان ، زمستان به آنجا برود و بخواهد منزلی یا آپارتمانی اجاره بکند، در اختیارش هست چرا؟ برای اینکه مدت وقتیکه معین شد ورأس مدت باید تخلیه بکند این در واقع مسأله را حل کرده است. ما از نظر قوانین عقد اجاره وقتیکه نخواهیم این عناوین اولیه را اجرا بکنیم هر مقدار دور از عناوین اولیه باشیم عناوین ثاویه درد را چاره نمیکند ، برای اینکه اسمش روی آن هست، عناوین ثانویه است. شما به دولت اجازه میدهید علیرغم خواسته مالک اجباراً خانه اش را اجاره بدهد، این عنوان ثانوی است، این عنوان ثانوی در طول عناوین اولیه است. وانگهی این بعد سیاسی سوئی هم ممکن است این پیشنهاد در مملکت ما ایجاد بکند که دولت اجبار میکند امروز برای اجاره دادن، فردا برای چه، پس فردا برای چه، این بعد سیاسی سوئی هم در مملکت ما ایجاد میکند. ما آن چه که موظف هستیم از ناحیه خداوند و از ناحیه این تریبون و این سمتی که به ما داده اند ما باید شرع را حفظ بکنیم و آن چه که حفظ بکنیم اول عناوین اولیه ما است آنروز هم عرض کردم بحث ما در آنجا است که تمام زیربنای عقد اجاره مشروعیت داشته باشد. کسی که مالک هست، اینکه مخالف فرمودند ، سودجوها ، قلدرها، قلدرها باید اموالشان رسیدگی بشود آن مالکیت اصلا زیر سؤال است فرض ما آنجا است. آنجا که مالکیت از نظر شرع محرز است و طبق موازین شرعیه کسی مالک است، اینجا 000 اولا بلا اولا ما موظف هستیم عناوین اولیه را اجراء بکنیم اگر با اجراء عناوین اولیه مسأله مسکن حل نباشد آنوقت نوبت میرسد به عناوین ثانویه که این پیشنهاد متضمن آن است. پس بهتر است با تصویب ماده 14 که دیروز تصویب شده که من نبودم و با تصویب ماده 9 و انشاءالله ماده 15 که در اینجا تصویب میشود و مضمونش این است که میخوانم: «عقد اجاره تابع مقررات قانون مدنی واین قانون و مقررات بین طرفین قرارداد خواهد بود.» اگر این 3 ماده که از درخشانترین مواد این طرح است تصویب بشود من فکر میکنم (واقعیت هم همین است) 80% مسأله مسکن حل میشود. وانگهی خود پیشنهاددهنده اشاره فرمودند بر اینکه چرا در مورد مسکن این مقدار در مضیقه هستیم؟ دولت باید برای جلوگیری از مهاجرت روستائی بر شهرنشینی واینکه شخص بیاید روی یک چرخی میوه بگذارد دو سه صندوق سیب بفروشد و هر روز 500 تومان سود از آن صندوق سیب ببرد و در ده هیچ چیزی نداشته باشد هیچ عاقلی این کار را نمیکند که برود در ده بنشیند و شهر را ترک بکند پس اگر بخواهیم جلو مهاجرت روستائی را بگیریم واقعاً باید ما یک نظام صحیح ، یا یک قانون عادلانه، رفاه کشاورزان و دهقانان را بالاخره تأمین بکنیم تا اینقدر هجرت نباشد در همین اواخر یک ماه پیش که تبریز بودم چند ده را بمن اطلاع داند که آنها تخلیه کرده اند و آمده اند به شهر تبریز. که الان یکی از آن دهها 5 خانوار بیشتر ندارد. بعد وقتیکه ریشه یابی کردیم دیدیم واقعاً آنها رفاه و زندگی ندارند. دکتر ندارند ، دوا ندارند، راه ندارند، زمین ندارند، یا مثلا اگر، زمین هم داشته باشند وسایل کشت و زرع ندارند و از این قبیل چیزها. اگر بخواهیم واقعاً مشکل مسکن را حل بکنیم هم آن بعدش را باید درست بکنیم وهم این بعدش که احکام شرعی است. فلذا کمیسیون با این پیشنهاد مخالف بود به این ادله که گفتم متشکر. رئیس- آقای معاون وزیر دادگستری بفرمایید. درچه زاده(معاون وزیر دادگستری )- بسم الله الرحمن الرحیم. در مسأله مالک و مستأجر و روابط این دو آنچه برای مجلس شورای اسلامی مشخص است، ضرورت این مسأله است که دربعضی از شهرها عسر وحرج و استیصال مستأجرین وجود دارد. در تبصره 1 ماده 14 که به تصویب رسید تشخیص اینکه در چه شهرهایی ضرورت دارد این ماده 14 و قیمت گذاری تعیین بشود، به عهده شواری عالی قضائی گذاشته شده. بنابراین در جائی که ضرورت تشخیص داد 5 نفر مجتهد، من فکر میکنم ایرادی در تشخیص آنها وجود نداشته باشد و نگرانی از این مسأله که قانون در جاهایی که لزومی ندارد اجرا بشود، نیست. مسأله دیگر در همین تبصره اگر آن 5 نفر مجتهد تشخیص دادند که ضرورت دارد در شهر بزرگ این ماده 14 اجرا بشود و قیمت گذاری بشود اگر مجلس این ضرورت را تشخیص داد و شورای عالی قضائی هم آن شهرها را تعیین کرد به دولت این اجازه داده بشود که در یک کمیسیونی که باز در آن کمیسیون نماینده شورای عالی قضائی یعنی نماینده دادسان هم هست کسانی که بیش از یک واحد مسکونی دارند و به اجاره نمیدهند و معطل گذاشته اند این واحد را بگیرند و با یک قیمت عادلانه به اجاره بدهند، ما در این مسأله موافق هستیم که این کار بشود و برادرمان آقای گنابادی وزیر محترم مسکن هم با این مسأله موافق هستند با شورایعالی قضائی هم صحبت کردیم آنها هم موافقند. والسلام علیکم و رحمه الله. رئیس- آقای گنابادی بفرمایید. هادی- نظر شورای عالی قضائی را هم بفرمایید که موافقند. گنابادی(وزیر مسکن وشهرسازی)- بسم الله الرحمن الرحیم. میفرمایند که بگوئید شورای عالی قضائی هم موافق است. مشکلات را واقعاً برادرهای شورای عالی قضائی مخصوصاً از روزی که در اجراء هستند لمس کرده اند. خدمتشان بودیم تعداد زیادی بخاطر اینکه تخلیه شده بودند آنجا بودند که تکلیفشان معلوم بشود که بلاتکلیف بودند. من فکر میکنم پیشنهاد برادرمان آقای زواره ای پیشنهاد مناسبی است با وضعیتی که قانون دارد و تا اینجا پیش آمده یک ضامن اجرائی برای قانون است پیشنهاد این است که اگر خانه ای آماده بود و صاحب ملک معطل گذاشته بود، دولت (نماینده دادستان) این خانه را به نمایندگی از طرف موجر اجاره بدهد. این به این معنی نیست که همه موجرین مخالف قانون کار میکنند و مخالف جمهوری اند. من خودم موجری سراغ دارم که الان اجاره را میگیرد بعد مقداری از آن را به مستأجر برمیگرداند چون میداند زندگیش نمیگردد، یعنی اینکه مالیات آن پول را در حقیقت میدهد ولی از آن برمیگرداند. ولی تعداد زیادی هم ممکن است واحد مسکونی باشد بخاطر اینکه دولت قیمت گذاری میکند بخواهند مخالفت بکنند و قیمت عادله را قبول نکنند. این ضمانت اجرای این قانون است ، بنظرم، پیشنهاد، پیشنهاد مناسبی است ، انشاءالله رأی بدهید که این قانون کامل بشود. رئیس- بقدر کافی بحث انجام شد. آقای زواره ای پیشنهادشان را مشخص کنید برای رأی گیری. پیشنهاد به عنوان تبصره دیگری برای ماده 14 خوانده میشود: تبصره 3- اگر مالک از اجاره دادن مستغل معد اجاره بدون عذر موجه امتناع نماید بنا به ضرورت به هیأتی مرکب از نمایندگان دادستان و فرماندار و اداره مسکن و شهرسازی هر محل اجازه داده میشود به قائم مقامی مالک نسبت به اجاره دادن محلهای مسکونی خالی اقدام و اجاره بهای دریافتی را به حساب موجر واریز نماید. رئیس- 192 نفر حضور دارند. 20 نفر هنوز اعتبارنامه شان تصویب نشده وحق رأی ندارند نمایندگانی که با پیشنهاد اضافه شدن این تبصره موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 15 خوانده میشود: ماده 15- از تاریخ تصویب این قانون اجاره محلهایی که برای سکونت واگذار میشود تابع مقررات قانون مدنی واین قانون و شرایط مقرر بین طرفین میباشد. منشی- آقای قره باغ پیشنهاد حذف ماده 15 را داده اند که تشریف ندارند آقای کیاوش در ماده 15 پیشنهاد داده اند عبارت : «مقررات قانون مدنی» حذف شود. رئیس- آقای کیاوش بفرمایید. کیاوش- بسم الله الرحمن الرحیم. عجیب ترین نکته که در این طرح هست همین کلمه «قانون مدنی» است. تمام بدبختیهایی که الان مستأجرین و موجرها گرفتار آن هستند در اثر خلاف شرع بودن و عدم رسائی همین قانون مدنی در مورد موجر و مستأجر بوده که به اینجاها کشانده و ضرورت این طرح را ایجاب کرده . در مورد تخلیه مخصوصاً مسائلی است که هیچکدام آنها شرعی نیست که الان فرصتی نیست که یک یک برای شما خوانده بشود. اصولا این طرح تغییرات کلی است و به اصطلاح مشروع کردن همان قوانین طاعغوتی مدنی است. کل این طرح از اول تا حالا که بررسی شده یک مقداری تغییر شکل یافته همان قانون مدنی است در مورد مستأجر و موجر. با تمام فرمانهایی که برای محو آثار طاغوتی صادر شده و گرفتاریهایی که همان قانون مدنی در اینجا بوجود آورده لازمه اش این است که این کلمه دراینجا حذف بشود والا بودن این قانون مدنی که از طرفی تغییراتی در آن حاصل شده و شده این طرح. و بعد خود این طرح که بهبود یافته و مشروع شده آن قانون مدنی است اصولا بی معنی خواهد بود. اگر این مواد را تصویب کردیم پس «قانون مدنی» اینجا نباید باشد. اگر قانون مدنی حاکم است پس آن همه زحمتی که برای این طرح کشیده شده همه اش بیجا است. من پیشنهاد میکنم این کلمه «مدنی» از اینجا برداشته بشود تا تمام این ضوابطی که اینجا هست قانون به اجرا دربیاید والا این دو کلمه با هم کاملا متضادند. والسلام علیکم. منشی- آقای علی زاده مخالف. علی زاده- بسم الله الرحمن الرحیم. برادر ما آقای کیاوش ظاهراً قانون مدنی را با قانون مالک و مستأجر سابق اشتباه کرده اند چون قانون مدنی باب اجاره اش بر مبنای شرع تصویب شده است مضافاً به اینکه در این قانون جنبه های شکلی بیشتر در نظر گرفته شده و تکلیف آئین دادرسی و وظایف دادگاهها را مشخص کرده است و نحوه تقدیم دادخواست واینکه چگونه باید اقدام بشود و چه مواردی میشود درخواست تخلیه کرد را عنوان کرده است. ولی اینجا اجاره عقد لازم و تملیک منفعت است و موارد دیگری که در ماهیت اجاره بحث میشود در قانون مدنی است و در آنجا پیش بینی شده نتیجتاً با حذف «قانون مدنی» از ماده 15 این قانون ناقص میشود بدون اینکه شرایط ماهوی قانون در نظر گرفته شده باشد. قانون ماهوی، همان قانون مدنی درباب اجاره است که حاکم است و عمل میشود و با توجه به اینکه شورای عالی قضائی جهت اصلاح قانون مدنی آن قانون را مورد مطالعه قرار داده حدود 40 ماده را که بعضی از آنها از نظر مدت اجرای قانون و موارد دیگر بوده فقط آنها را مغایر شرع دانسته و به مجلس فرستاده و مجلس محترم هم طبق اصل 85 اختیار داده کمیسیون قضائی بررسی کرده و ظاهراً بقیه مواد قانون مدنی به استثناء آن مواردی که بطور ضمنی با تصویب این 40 ماده حذف میشود یا منسوخ میشود بقیه اش حاکم است و اعتبار قانونی دارد و ما نمیتوانیم آن قانون را نادیده بگیریم مزایای قانون مدنی این است که جنبه های شرعی در آن لحاظ و رعایت شده است و اگر مقررات قانون مدنی را حذف کنیم این قانون ناقص میماند و نقض غرض است. بنابراین من مخالف حذف عبارت «قانون مدنی» هستم. منشی- موافق؟ (اظهاری نشد). رئیس- خیلی خوب، چون موافق ندارد روی آن بحث نمیکنیم. منشی- آقای محمد شبستری بعنوان مخالف ماده 15 اسم نوشته اند که در جلسه نیستند. رئیس- بسیار خوب ماده را برای رأی گیری میخوانیم: ماده 1- از تاریخ تصویب این قانون اجاره محل هایی که برای سکونت واگذار میشود تابع مقررات قانون مدنی واین قانون و شرایط مقرر بین طرفین میباشد. رئیس- 193 نفر حضور دارند نمایندگانی که با ماده 15 که قرائت شد موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. کمیسیونها اگر پیشنهاد اضافی دارند که البته اینجا پیشنهاداتی آمده است و میخواهند مطرح کنند، میتوانند مطرح کنند (اظهاری نشد) خوب اگر پیشنهادی نیست که طرح روابط موجر و مستأجر تمام شد با تشکر از کمیسیون امور قضائی و نمایندگان مجلس امیدواریم که این طرح بتواند یک مقدار از مشکلات مستأجرها را برطرف کند و رفع اشکال اصلی به عهده وازرت مسکن است که در ایجاد مسکن انشاءالله مسأله را حل بکند. آقای دکتر شیبانی و 10-20 نفر دیگر از آقایان نامه‌ای نوشته اند و تقاضا کرده اند که «یک طرحی که برای همین هفته ما در دستور داریم» منتها نزدیک نیست ممکن است پنج شنبه نوبتشبشود. پیشنهاد کرده اند روز 3 شنبه در دستور گذاشته بشود. من این طرح را میخوانم آقایان توجه بفرمایند فقط باید رأی بگیریم: نظر به ضرورت شروع بموقع دانشکده پزشکی موافقت فرمایید طرح شماره 1328 که فوریت آن تصویب شده در دستور هفتگی جلسه هم هست، فرا مطرح بشود. عده ای از نمایندگان – این کار در اختیار هیأت رئیسه است. رئنیس- خیر، دستور هفتگی را اگر ما بخواهیم تغییر بدهیم باید با نظر مجلس باشد. هادی- این تغییر نیست، جابجائی دستور کل هفتگی است. رئیس- ما دستور هفتگی را که میدهیم، معمولا به ترتیب عمل میکنیم، آئین نامه میگوید «این دستور قابل تغییر نیست (دستور هلتگفی مجلس) مگر در موردی که از طرف دولت یا پانزده نفر از نمایندگان کتباً تقاضای تغییر شود» این دستور که ما داده ایم ظاهراً در اجرایش هم قابل تغییر نیست که ما یک چیزی را که در ردیف دهم گذاشته ایم به ردیف دوم بیاوریم. حالا اگر مجلس موافقت کند ، فردا روز پنجشنبه یک روز فاصله است. ما بیخود خودمان را در این مسأله نقض آئین نامه ای وارد نمیکنیم. آقایانی که با جلو انداختن طرح مورد نظر آقایانی که امضاء کرده اند موافق هستند قیام بفرمایند ، (اکثر برخاستند) تصویب شد. بسیار خوب، اداره قوانین به وزراء ابلاغ بکند که فردا برای این موضوع تشریف بیاورند. دستور بعدی را مطرح کنید. 5- بررسی لایحه تعیین تکلیف اموال فراریان از کشور. منشی- دستور بعدی گزارش شور دوم کمیسیون امور قضائی است در مورد تعیین تکلیف اموال فراریان از کشور، میباشد. رئیس- مبخر کمیسیون قضائی آقای زواره ای تشریف بیاورند. زواره ای (مخبر کمیسیون )- بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش از کمیسیون امور قضائی به مجلس شورای اسلامی لایحه تعیین تکلیف اموال فراریان از کشور در جلسه چهارشنبه مورخ 10/9/61 با حضور دادستان کل انقلاب و معاون وزیر ادگستری مورد بحث و بررسی قرار گرفت و با اصلاحاتی تصویب شد. اینک گزارش آن جهت شور دوم تقدیم میگردد. رئیس کمیسیون امور قضائی – سید محمد خامنه ای . گزارش کمیسیونهای فرعی به استثنای خارجه رسیده است و اینک اصل لایحه: لایحه تعیین تکلیف اموال فراریان از کشور. ماده واحده- به منظور حفظ مصالح عمومی و جلوگیری از حیف و میل اموال و خروج غیر قانونی اموال به خارج از کشور به کلیه افرادی که به هر نحو قبل یا بعد از پیروزی انقلاب به خارج از کشور متواری یا در خارج مقیم شده اند به مدت دو ماه مهلت داده میشود. برای تعیین تکلیف اموال خود در ایران شخصاً به دادسرای کل انقلاب مراجعه نمایند. در غیر اینصورت به دادستانی کل انقلاب اجازه داده میشود از تاریخ انقضای مهلت مقرر کلیه اموال منقول وغیر منقول این قبیل اشخاص را به فروش رسانده یا به اجاره واگذار و کلیه وجوه حاصله را به طور امانی در حساب دولت واریز نماید و هچنین کلیه قراردادها با امتیازاتی را که به نحوی از دولت ایران تحصیل کرده اند لغو نماید. تصره 1- کسانیکه به علت موجه و قابل قبول از جمله امراض صعب العلاج و تحصیل و کار و تجارت یا عوامل خارج از اراده آنان به خارج از کشور رفته اند و در خارج از کشور اقامت دارند از حکم این ماده مستثنی میباشند. تشخیض این موارد به عهده هیأتی مرکب از نمایندگان نخست وزیری و دادستانی کل انقلاب و بر حسب مورد وزارت بهداری، وزارت امور خارجه و وزارت فرهنگ و آموزش عالی و وزارت بازرگانی میباشد. افراد مذکور باید حداکثر ظرف دو ماه کلیه دلایل و مدارک مثبته خود را به دادستانی کل انقلاب ارسال نمایند و رسید دریافت دارند. تبصره 2- دادستانی انقلاب میتواند حقوق خدمتگزاران و دیگر هزینه های جاری و نگهداری اموال مذکور را که دراختیار دارد در صورت ثبوت و یا لزوم و بر اساس مدارک مثبته از محل عواید حاصل از فروش یا اجاره آنها پرداخت نماید. تبصره 3- در مواردی که اموال موضوع این قانون به فروش رفته و مالک به دادسرای انقلاب مراجعه و در دادگاه اثبات حق نماید وجوه حاصل به وی مسترد خواهد شد. تبصره 4- از تاریخ تصویب این قانون کلیه وکالتنامه های افراد موضوع این قانون واجاره نامه ها وسایر قراردادهای مربوط به اموال افراد مذکور کم لم یکن و باطل میباشد. و تبصره 5 هم حذف شد. توجه نمایندگان محترم را به این مطلب جلب میکنم که همانطور که از عنوان این لایحه پیدا است، این لایحه تعیین تکلیف اموال افرادی است که خارج از کشور هستند. اموال فراریانی که در جریان انقلاب از ایران فرار کردند و به خارج از کشور گریختند. این اموال بلاصاحب است، بایستی تکلیفش روشن بشود. خانه هایی هست سرایدار دارد، خانه هایی هست باغبان دارد ، اینها باید حقوقشان پرداخته بشود و بدون 000 محمد یزدی- جناب آقای هاشمی . یکبار دیگر هم عرض شد در شور دوم توضیح لازم نیست. رئیس- حالا چون یک مسأله اجتماعی است که دیگران هم مطلب را بفهمند ما خیال میکنیم که مفید است یک توضیحی داده بشود. چون به حقوق خیلیها مربوط میشود. وقتی که بفهمند ممکن است مؤثر باشد. محمد یزدی- در جزئیات نمیشود وارد شد. رئیس- عیبی ندارد. از این جهت منعی نداریم. بفرمایید. زواره ای – به هیچوجه مسأله مصادره مطرح نیست. البته اگر اموالی در بین این اموالی که زیر نظر دادسرای انقلاب قرار میگیرد مشمول مصادره باشد دادگاه بر اساس رسیدگیهای شرعی حکم به مصادره خواهد داد. ولی آنچه در این لایحه آمده است صرفاً تعیین تکلیف اموالی است که در مملکت از عناصر فراری باقی مانده است. اینها مستخدم دارد، باغبان دارد، سرایدار دارد، کارخانه است باید اداره بشود، باغ است باید اداره بشود. باید میوه باغ فروخته بشود و بدون اجازه دادسرای انقلاب نمیتواند دست به این اقدامات بزند. برای افرادی که در خارج با مجوز قانونی و بطور صحبح به خارج از کشور رفته اند اینها در تبصره 1 مستثنی شده اند. افرادی که امراض صعب العلاج داشته اند ، برای معالجه به خارج رفته اند. افرادی که در خارج قبل از انقلاب شاید افراد بسیار زیادی در کشورهای مختلف مشمول کسب و کار و تجارت هستند. در هندوستان ، در کشورهای اروپائی به هیچوجه این مسأله مشمول آنها نیست و شامل آنها نیمشود. آنها مشمول این قاون قرار نمیگیرند. با شرایطی که ظرف دو ماه این دلایل مثبته خودشان را ارائه بدهند. کسانیکه در خارج تحصیل میکنند ، اینها هم مستثنی هستند یا افرادی که خارج از اراده شان بوده است، در خارج مانده اند. تحت کفالت کسی هستند که باید در آنجا باشند یا صغیر هستند، اینها مسائلی است که البته تشخیصش با آن هیأتی است که در این تبصره 1 پیش بینی شده است. بنابراین ، این توجه را هم کسانی که میشنوند ، نمایندگان محترم هم توجه دارند، این به هیچوجه به معنای مصادره نیست. اشتباه نشود، یک وقت تصور بشود که این برای مصادره اموال آنها است. فقط برای تعیین تکلیف است و اجازه دادن به دادسرا که دادسرا دستش باز باشد، بتواند اموالی را که اگر ماندنش ، هزینه نگهداری اش بیشتر از اصل ارزش مال میشود یا قابل نگهداری نیست. میوه است در باغ باید به فروش برود. اینها فروخته بشود، پولش هم در حساب دولت به صورت امانی واریز میشود، به خزانه هم واریز نمیشود بلکه در حساب امانی دولت میماند. هر موقع مالکینشان آمدند اثبات حق کردند، البته مالکی مراجعه کرد به او خواهند داد و آنجاهایی که لازم است فروش میرود. آنجاهائی که باید اجاره داده بشود مثل خانه، مثل باغ، مثل ماشین و وسائل دیگر است. آنها اجازه داده میشود و اجاره اش در آن حساب امانی به نام خود مالکش تا تعیین تکلیف نهائی باقی خواهد ماند. والسلام. رئیس- پیشنهادها مطرح بشود. منشی- آقای واعظی پیشنهاد حذف این ماده واحده را داده اند. رئیس- ماده واحده نمیشود. آنجائی که ماده واحده داریم پیشنهاد حذف نداریم، چون این اصلش پذیرفته شده است. آن در جائی است که مواد متعدد دارد به عنوان مخالف هم نمیشود صحبت کرد، چون جدید نیست. فقط پیشنهاد قطعه هائی از این را میتوانید بکنید که حذف بشود. منشی- آقای فاضل پیشنهاد حذف کلمه «یا در خارج مقیم» را در سطر سوم داده اند. رئیس- آقای محمد فاضل بفرمایید. محمد فاضل- بسم الله الرحمن الرحیم. در اینجای عبارت آمده است، «افرادی که به هر نحو قبل یا بعد از پیروزی انقلاب به خارج از کشور متواری یا در خارج مقیم شده اند به مدت دو ماه » منظور حفظ مصالح عمومی و جلوگیری از حیف و میل اموال است. ما افراد زیادی داریم که در کشورهای همسایه مخصوصاً کشورهای خلیج به عنوان کارگری رفته اند و مانده اند و مقیم هم شده اند. بسا یک خانه پدری هم اینجا داشته اند. پدر ، مادرشان نشسته است یا افراد تحت تکفلشان نشسته اند. هیچ ضرورتی ندارد ما تصریح کنیم چنین افرادی هم لازم باشد به مدت دو ماه آن هم شخصاً با هزار گرفتاری که در خارج داشته باشند بیایند اینجا خودشان را به دادسرا معرفی کنند. افرادی که به خارج از کشور متواری شده اند، ضرورت دارد. اما افرادی که مقیمند و بسا با جواز و قانوناً خارج شده اند و قانوناً هم مقیم شده باشند به جرم اینکه یک خانه ای، ملک منقول یا غیر منقولی داشته باشند، آنها را احضار کنیم، ضرورتی ندارد، فکر میکنیم که باید حذف بشود. منشی- آقای عباسی مخالف. رئیس- آقای عباسی بفرمایید. عباس عباسی- بسم الله الرحمن الرحیم. فرمایش جناب آقای فاضل برای اینکه طرف حالا رفته است آنجا مقیم شده است در یکی از تبصره ها که ظاهراًتبصره 1 باشد، قسمت عمده اش آمده است. طرف در آنجا که رفته است یا به عنوان تحصیل رفته است یا برای معالجه و یا کسب و پیشه رفته است ، خوب این اشکال ندارد، اموالش هم محفوظ است ، کامل و سرجای خودش است. بعد ایشان فرمودند که ممکن است به کشورهای هم جوار رفته اند. شما از آن طرف هم بگیرید که ممکن است رفته اند زیر بال آقای میتران و در جوار خانم تاچر آرمیده اند خوب این را هم بگیرید . طبق چه مجوز شرعی مسلمان در دولت کفر سکونت پیدا میکند؟ شرعاً جایز است که یک مسلمان از کشور اسلامی برود در دولت کفر، آنجا مقیم و ساکن بشود؟ و گذشته از آن سکونتش که از اسلام بریده است و به کفر بالاخره عملا پیوند دارد. از سرزمین اسلامی رفته است، «لجأالی الکفر» این یکی و بعد حالا که به آنجا رفته است، اینجا خانه دارد، باغ دارد، ملک دارد، مغازه دارد، یا حتی گاراژ دارد و دیگر وسائل و امکانات ، اصلا آقا رفته است در آمریکا نشسته است، کار هم به این خانه ای که در ایران دارد، ندارد. خراب شد ، شد. باغش از بین رفت، رفت. آنوقت خدمتگزار محروم و مستضعف باید بسوزد و بسازد. آقا هم رفته است آنجا مقیم شده است. این را باید چکارش کرد؟ تکلیف چیست؟ آیا باید به فرض اینکه حتی قسمت دستمزدش را هم دارد میدهد. خانه باید خراب بشود این خراب شدن خانه، از بین رفتن باغ، یکی از دو حال بیشتر نیست ، با اتلاف اموال است یا اسراف در اموال است. در هر دو صورت از نظر شرع ممنوع است نه اسراف جایز است و نه اتلاف. آقا که رفته است. جواز هم که دارد، رعب و وحشتی که دیگر ندارد، متواری که نیست، میآید دو ماه، یعنی مدت دو ماه که به او مهلت میدهند. این نمیتواند ز نیویورک بلند شود به تهران بیاید؟ مگر فاصله نیویورک تا تهران چقدر است؟ دیگر هشت ماه که نیست. میآید جوازش را دو دفعه در ایران ویزا میکند، کارش را انجام میدهد ، خانه اش را میفروشد خانه اش را اجاره میدهد. تحویل و تحول میکند، دو مرتبه برمیگردد. کسی که مانعش نیست ، یک چنین آدمی را مانعش نیستند. دوباره اگر خواست برمیگردد اگر هم که متواری است که خودشان قبول دارند، باید برگردد. بر هم نگشت. آن انسانی که متواری است، یعنی اموال بیت المال را شاید اکثراً خورده است و یا یک ضد انقلاب درجه یک است. حالا مسعود رجوی اینجا خانه میخواهد چه کند؟ آن را که خودشان هم قبول دارند و آن کسانی که مقیم شده اند یا در کشورهای همسایه اند خوب میتوانند برگردند، حرفی نیست، خانه نباید تلف بشود. زندگی درست است مال من است، من متشرع هستم، اما شرع به من نه اجازه اسراف در اموالم را میدهد نه تبذیر. «لا یحب المسرفین و لا تبذر. ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین» این است که به هر صورت من مخالف پیشنهاد حذف هستم. رئیس- موافق صحبت کند. منشی- آقای صفری موافق. لطیف صفری- بسم الله الرحمن الرحیم. با توجه به اینکه اصل لایحه و عنوان لایحه مشخص است که این ماده واحده برای چیست که یک ماده واحده شامل است. یعنی کسانیکه به هر نحوی فرار کرده اند و طبیعی است که اینها فرار کرده اند بخاطر اینکه از جرمشان فرار کرده اند و مجرم هستند. کسانیکه مجرم هستند، مشخص هم شده است که اینهایی که به خارج رفته اند، آنهایی که تحصیل میکنند یا تجارت میکنند یا هر چه به عنوان یک کار مجوز رفته اند آنها را استثناء قائل شده اند. اینکه ما اینجا بیاوریم، بنظر ما یک حالت تقریباً جای تفسیر ، جای در روی برای اینها و برای آنهایی که جرمی دارند و خلافکار هستند و تحت تعقیب هستند، پیدا میکند. چون نحوه کار آنها و خصوصیات آنهائی که باید احضار بشوند و باید به اینجا بیایند و حساب پس بدهند و اموالشان مصادره شده است و اگر نشده ، انشاءالله همه‌اش میشود، روی این اصل من با حذف اینکه برادرمان آقای فاضل پیشهاد کرده اند موافق هستم. و فکر کنم ضرورتی نداشته باشد. رئیس- آقای زواره ای بفرمایید. زواره ای (مخبر کمیسیون)- علت اینکه این کلمه مقیم شدن را ما د ر اینجا آورده ایم، این است که متواری آنچه که به ذهن متبادر میشود این است که اینها بعد از پیروزی انقلاب از ایران بدون داشتن جواز قانونی واز طرق قانونی از ایران خارج شده باشند و حال آنکه از یکسال یا شاید کمتر، از هفت، هشت ماه قبل از پیروزی انقلاب، عوامل اصلی رژیم فاسد پهلوی با جواز قانونی از ایران خارج شدند، با پاسپورت رفتند و جواز اقامت گرفتند ، اگر بخواهیم از نظر مسائل قانونی نگاه بکنیم می‌بینیم بر اساس قانون آن روز همه چیزشان درست بوده است. اما نگرانی که بعضی از برادران دارند، جناب آقای فاضل که پیشنهاد کرده اند یا آقای صفری که فرمودند، این در تبصره 1 دقیقاً پیش بینی شده است. کسانیکه برای کار مقیم خارج هستند ، اینجا هم که بنده عرض کردم و ضبط هم میشود. در صورت جلسات مشروح مذاکرات هم می‌آید ، کسانی هستند در هندوستان، ایرانی هستند، چهل سال ، پنجاه سال، بیست سال است تاجرند. هیچکس به آنها کاری ندارد و به اموالشان هم کاری ندارد. به محض اطلاع هم که اعلام بکنند آنها در خارج مقیم هستند. هیچ کاری به اموالشان نخواهند داشت. اینها شامل کسانی میشود که از وابستگان رژیم پهلوی بوده اند و یا مخالفین و ضد انقلاب بعد از پیروزی انقلاب، شامل تاجری که چهل سال پیش به هندوستان رفته است به هیچوجه نمیشود . اگرچه اموال زیادی در ایران داشته باشد، شامل کسی که درخارج تحصیل میکند نمیشود. شامل کسی که مریض است و در خارج است نمیشود، مقیم را ما فقط به این دلیل آورده ایم که عده زیادی از اینها در رژیم پهلوی دزدیهای کلانی را کردند و رفتند خارج مقیم شدند. با گذرنامه هم رفتند مقیم شدند. اقامتشان هم بر اساس قوانین آن مملکت قانونی است . بنابراین فردا نباید بگوید آقا من که متواری نیستم. اویسی بعدها بیاید مدعی بشود که من فراری نیستم. من با پاسپورت از ایران رفتم و آنجا هم طبق قانون رفته ام مقیم شده ام. (عباسی فرد: افراد قبل یا بعد از انقلاب؟ 000) بلی، به این دلیل مقیم شده اند. یعنی آنهایی که آنجا رفته اند و مقیم شده اند. آن متواری علتش این است که آن آقا که آن روز فرار کرده است. در زمان رژیم شاه از اینجا پاسپورت گرفته و راحت رفته است. نیتش فرار بوده و میرفته است که دیگر نیاید. اما واقعیت امر به وصرت طبیعی از مشکلاتی در اجرا پدید خواهد آورد. رئیس- بسیار خوب، 195 نفر در مجلس حاضرند، پیشنهاد آقای فاضل حذف جمله «یا در خارج مقیم شده‌اند» میباشد . کسانیکه با حذف این جمله موافق هستند قیام فرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. منشی- آقای فاضل ، آقای معزی، آقای شبستری، آقای حججی پیشنهاد داده اند لفظ «شخصاً» در سطر چهارم حذف شود. رئیس- یکی از آقایان توضیح بدهند. معزی- بسم الله الرحمن الرحیم. این کلمه «شخصاً» را علت اینکه ما پیشنهاد حذفش را داده ایم این است که در اسلام حاکم شرع حافظ مال «غیب و قصر» است. باید مال آنها را حفظ کند. ما کار به شخص نداریم که بد یا خوب است. ما کار به دستور اسلام و قانون قرآن داریم. خوب، اگر حالا کسی فرار کرده است یا متواری است ، یا مقصر است، رفته است خارج، خوب این میترسد که خودش بیاید اموالش را تصرف کند یا تکلیفش را تعیین کند یا هزینه زیادی برمیدارد، مخارج زیادی برمیدارد که بخواهد بیاید، دوباره برگردد ما که نباید لج کنیم، به اصطلاح بخواهیم دشمنی بکنیم. اگر بنا است تکلیف اموال اینها معلوم بشود، و لزوم داشته باشد، خوب لزومش حفظش هست که شارع مقدس دستور داده است حاکم حفظش کند. حالا ما میخواهیم تکلیف کنیم که خودش حتماً برای حفظ اموال و تصرف و تحویل و تحولش برگردد و بیاید. خوب چه لزومی دارد که بخواهیم حتماً بگوئیم که خودت بیا. اگر نظر، نظر اصلاحی است، خودش حالا مانع دارد، یا میترسد، یا مخارج زیادی برمیدارد. یک وکیل تعیین میکند، تکلیف اموالش را تعیین میکند. به چه مناسبت ما چنین مقید کنیم شخصاً بخواهد بیاید؟ این با نظر قانون شرع اصلا مخالف است. یکی از امور شرعیه وکالت است . شارع مقدس اجازه داده است که هر کس میتواند وکیل تعیین کند. کارهایی که خودش میخواهد انجام بدهد، وکلیش به عوض او انجام بدهد. با چه مجوز شرعی و قانونی ما این حق را از این آدم سلب کنیم؟ والسلام علیکم و رحمه الله. منشی- آقای عباسی مخالف. عباس عباسی- بسم الله الرحمن الرحیم. گمانم احتیاج نداشته باشد که من خیلی توضیح بدهم. چون خود آقای معزی توضیح دادند ، که طرف میترسد بیاید. اگر در آن حدی است که واقعاً میترسد جانی را در سرزمین اسلامی منزل چه کار ؟ این همه جنایت کرده است اگر آن افراد باشد به فرمایش آقای معزی ، که اتوبوس شرکت واحد را آتش زده است و رفته است و ساختمان نخست وزیری را منفجر کرده و دو بنده مؤمن خدا را زنده آتش زده است، این منزل دارد یا قبرش را هم باید خراب کنند؟ حق توکیل چه؟ بعد مثلا فرح خانم اینجا وکالت بدهد که اراضی اش را بفروشند. شهناز خانم و بی شرف خانم و صدتا از اینها که از خاندان منحوس پهلوی هستند و یا نمیدانم آن گروهکهای منحوس و منفور که اینهمه گرفتندو بردند، آقایان خبر دارند که منافقین خلق آن قسمت ساختمان آمریکا را که گرفتند چقدر اموال مسلمین را بردند. چندین میلیون تومان، و بعد که دزدی روشن شد تازه چند میلیون تومانی را برگرداندند غیر از آنچه را که بردند و آن افراد دیگری که خلاصه فراوانند. اگر بنا باشد که اسم ببری تا قیامت هم اینها تمام نمیشوند. همه اینها فرار کردند و رفتند. یا آدم کشتند یا خرمنها را آتش زدند یا خانه ها را آتش زدند یا خط واحد آتش زدند یا بانک را آتش زدند و یا دزد و وابسته به رژیم بودند. خوب این آدم کدام توکیل دیگر بگیرد، کدام خانه ای ببرد، آن همه حیف و میل اموال کرده است. از آن گذشته آن همه با حکومت اسلامی مخالفت کرده است. به محارب با حکومت اسلامی دیگر چه بدهند؟ خوب، خودش تشریف بیاورد، اگر جانی نیست قدمش روی چشم، اگر جانی است قدمش به دیوار، دیگر این چیست که به خود آقا میگویند میترسد بیاید. چرا بترسد؟ یک چنین آدمی که از آن باید باشد باید حکومت اسلامی در اولین فرصت تعیین تکلیف میکرد، و خانم هاجر الهجرین شده است. گاهی به اینطرف و آنطرف. بعد از یک عمر مبارزه به حساب خودش هاجر زمان شده است، این است که خلاصه من مخالف با حذف این کلمه «شخصاً» هستم. باید با خودشان بیایند تا تعیین تکلیف بشوند و یا اموالش را دولت تعیین تکلیف میکند کهن صدق را هم میگویند صهیونیست است. من نمیشناسم. منشی- نوبت آقای فاضل است که به عنوان موافق صحبت کند. ولی وقتشان را به آقای هاشمی داده اند. رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. من از آقایان خواهش میکنم توجه بکنند این مسأله یک کمی با روحیه ها و نفرتی که از ضد انقلاب داریم، مربوط میشود. و سعی کنیم که به مصلحت مملکت و مردم یک تصمیم درستی بگیریم. آقای عباسی یک چیزهایی فرمودند، اسامی را بردند که بلی، آدم تحریک میشود که فکر اینطور آدمها را باید بکنیم . اما واقعیت را ببینیم این اولا یک ضرر عمده ای برای اقتصاد مملکت خواهد داشت، برای اینکه ما باید وضعی درست کنیم که ایرانیانی که در خارج از کشور هستند ، رغبت کنند اگر پول اضافی دارند ، در داخل مملکت چیزی بخرند، چیزی بفروشند، چون اینجا وطن اصلی شان است و امکاناتشان را اینجا حفظ کنند. (خلخالی: آنها میخواهند حکومت را از بین ببرند000) اجازه بدهید، شلوغ نکنید تا من حرفم را بزنم، بعد اگر کسی سرکار حرف خسلبی داشتید میتوانید مطرح بکنید. مسأله به این شکل است. شما همه حساسیت را میبرید روی فراریهای اینطوری . مسأله به این شکل است. شما همه حساسیت را میبرید روی فراریهای اینطوری. فراریهای اینطوری، اکثراً پرونده دارند و ما اینها را می‌شناسیم. ما چه خودشان هم بیایند، چه نیایند و چه وکیل بگیرند، چه نگیرند، میتوانیم بر فرض هم که بیایند ، روی پرونده شان حساب بکنیم. خیلیها هم اینجا هستند، اموالشان مصادره میشود، اما ممکن است عده ای هم باشند (این امکان را من منتفی نمیکنم) ممکن است بعضی ها باشند که ما برایشان پرونده نداشته باشیم واقعاً هم متواری باشند. اما شما در نظر بگیرید، بسیاری از مردم در خارج از کشور هستند، از قدیم بوده اند و چیزی هم خریده اند، یا حالا رفته اند یا دانشجو هستند، یا زن یا کسی هستند به عناوین مختلف اموالی هم دارند که صرف نمیکند یک مسافرت به اینجا بیایند و یک ماه هم وقت بگذرانند بخاطر اینکه بیایند اینجا عرض حال بدهند. اموال کم است . خوب اینها را شما چه کار میکنید؟ دادگاه شما چه مقدار فرصت دارد؟ دادگاه چقدر فرصت دارد که این همه مردم یک مرتبه اینجا بیایند و به کار اینها رسیدگی بکند و تکلیفشان را روشن بکند. یک اسباب زحمتی برای مردم درست میکنید. خرجی روی دست مردم زده مشود، یک نارضایتی عمومی درست میشود، کار بی نظمی هم میشود بخاطر اینکه احتمالا چند فراری ممکن است پرونده شان از دست ما در برود، بنابراین من فکر میکنم این پیشنهاد را بپذیرم هم به صرف اقتصاد مملکت است ، هم رضایت مردم را جلب میکنیم. هم ما در این قدر نمی‌رسیم، اما وکلایشان که اینجا باشند، میآیند عرض حال میدهند و رسیدگی میشود و آدم بررسی میکند و به یک تصمیم مقتضی میرسد(سید حسن موسوی تبریزی: تبصره 1 مشخص کرده است) حالا با حفظ همان تبصره 1 هم باز ما نظرمان این است که این امکان را به مردم بدهیم که با وکیل بتوانند این مسأله را رسیدگی بکنند. منشی- آقای زواره ای میخواهند صحبت کنند. رئیس- آقای زواره ای بفرمایید. زواره ای – آنچه که موجب شد که در اینجا کلمه «شخصاً» بیاید، اگر نمایندگان محترم توجه بفرمایند علت این است که بعد از پیروزی انقلاب همین عناصر فراری فاسدی که هر کدامشان چندین برابر موجودی و ثروت داخل مملکتشان از بانکها استقراض کرده اند و فرار کرده اند و رفته اند، و اگر یک مستغلاتی گذاشته اند که فرضاً 30 میلیون، 50 ارزش آن است، پانصد میلیون قبلا از بانکها گرفته اند و رفته‌اند . اگر کارخانه ای گذاشته بودند همه در حال ورشکستگی است ولی همین اینها از وجود غیر نازنین وکلا استفاده کردند و مرتباً اجاره این مستغلات را گرفتند واینها بصورت ارز ازمملکت خارج کردند و نگذاشتند چیزی بماند. آنچه که از این مملکت خارج شده در این سه، چهار سال بعد از انقلاب، بیشتر از این طریق بود. به همین دلیل شهید قدوسی رضوان الله علیه اجبار پیدا کردندودستور دادند که وکالت نامه های اینها لغو بشود که دیگر نتوانند با وکالت نامه عمل کنند. من در شور اول به محضر نمایندگان محترم عرض کردم، کسی اطلاع داد که حسابدار کمیته مشترک ساواک بر هیچکس پوشیده نیست و ناشناخته هم نیست فرار کرده و رفته واشنگتن و اینجا یک سری آپارتمانهایی خریده و برادرش دارد برایش اداره میکند و پولهایش را میگیرد و برای او میفرستد و این آقا این آپارتمانها را از محل اموال متهمینی که ساواک میگرفته تهیه کرده است. ماشین متهم را میگرفته اند و آن آقا میفروخته و پولش را آپارتمان میخریده. فلان بازاری را میگرفتند و فرض او توقیف میشده و آن آقا میفروخته و تبدیل به آپارتمان میگرد. در اینجا ده دسته وجود دارد. یکی آن افرادی که مقیم هستند ، کار میکنند، تجارت دارند و فراری نیستند اینها میتوانند نامه بنویسند و نیازی نیست که شخصاً بیایند . کافی است، ولی آنهایی که متواری هستند به دلیل اینکه وکیل نداشته باشند که این درآمدها را منتقل به خارج بکند ، فقط بخاطر جلوگیری از خروج ارز است که اینها را نتوانند منتقل به خارج بکنند تا وضعش روشن بشود. به این دلیل کمیسیون با حذف کلمه «شخصاً» مخالف است. ضمناً برادرمان آقای کاشانی طبق ماده 104 آئین نامه سه سؤال از ریاست محترم مجلس کرده اند و توضیح خواسته اند که من جوابشان را میدهم . 1- فراری را تعریف کنید بفرمایید به چه کسانی اطلاق میشود؟ ج- کلیه کسانی که قبل از پیروزی انقلاب از عوامل رژیم پهلوی بوده اند چه با مجرای قانونی رفته باشند، یعنی با پاسپورت و یا گذرنامه رفته باشند و مقیم شده باشند و چه کسانی که از عوامل رژیم پهلوی بوده اند و بعد از پیروزی انقلاب فرار کرده باشند یا ضد انقلاب و محاربین، اینها کلا فراری محسوب میشوند. احمد کاشانی- این مطلب شما کلی است. رئیس- خوب، توضیح ایشان همین است. زواره ای – سؤال دوم- بطور امانی نگهداشتن وجوه یعنی چه و برای چه مدتی این کار انجام میشود. یعنی تا چه زمانی و چه مدتی وجوه بعنوان امانت نزد دولت میماند؟ ج- دولت یک حساب امانی و یک حساب خزانه دارد، حساب خزانه، پولی که در آن ریخته میشود دیگر نمیشود از آن برداشت کرد مگر بر اساس ضوابط بودجه. حساب امانی دولت، پولهایی است که بصورت امانی به دولت داده میشود. مدت این بی نهایت است. ده سال دیگر، بیست سال دیگر، سی سال دیگر. اگر اینها مشمول مصادره نشود بی نهایت هر زمانی مراجعه کنند این پول امانت در ید دولت است و میتوانند بیایند بگیرند. سؤال سوم- تبصره 5 که در شور اول موجود بوده به چه دلیل حذف شده است؟ درحالیکه مشمولین تبصره 5 مانند مشمولین اصل لایحه با شدت بیشتر هستند. ج- تبصره 5 قبلی این بود000 (رئیس: در گزارش کمیسیونهای دیگر هست) «کلیه اتباع ایرانی که بدون مجوز قانونی اموالی از کشور خارج کرده اند موظفند طی 3 ماه پس از اعلام دادستانی کل انقلاب به کشور بازگردند، در غیر این صورت معادل اموال مذکور از دارائی موجود آنان در داخل کشور به حکم حاکم شرع در اختیار دولت جمهوری اسلامی قرار خواهد گرفت. » این یک تبصره عبث و بیهوده‌ای بود برای اینکه آنهایی که خارج شده اند و ارزی هم برده اند، آنها دیگر برنمیگردند و ضمانت اجرائی ندارد و ما نمیتوانیم آنها را کاری بکنیم. یعنی دادسرا ودادگاه دستش به آنها نمیرسد. و بهمین دلیل حذف شد. رئیس- بسیار خوب ، معاون وزیر دادگستری تشریف بیاورند. درچه زاده (معاون وزارت دادگستری)- بسم الله الرحمن الرحیم. مشابه این کلمه «شخصاً» کلمه ای در تبصره 4 داریم. «کلیه وکالت نامه های موضوع این قانون و اجاره نامه ها» اگر این کلمه «شخصاً» و وکالت نامه ها از این قانون حذف بشود نقض غرض است و این قانون اصلا اگر کلا هم تصویب نشود ضرورتی ندارد. ثانیاً: مسأله اینکه کسانی که الان در خارج هستند و میترسند به ایران بیایند ممکن است ضد انقلاب هم نباشند، پرونده ای هم نداشته باشند، اموال اینها به فروش میرود یا به اجاره میرود و در یک حسابی بصورت امانی محفوظ هست و یک روزی اگر برگشتند و ثابت کردند که اینها مالک هستند به آنها برمیگردانند، بنابراین ،‌این حذف کلمه «شخصاً» قانون را از اثر می‌اندازد برای اینکه تمام ضد انقلابها که در خارج هستند وکالتنامه رسمی دارند و وکالت‌نامه غیر رسمی هم میتوانند از آنجا برای اقدامشان در اینجا بفرستند . والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته. رئس- متشکر، 203 نفر در مجلس حاضرند، پیشنهاد این بود که کلمه «شخصاً» حذف بشود. زرهانی- آقا اخطار قانون اساسی دارم. رئیس- این از آن اخطارهای خاص میتواند باشد، آقای زرهانی بفرمایید. زرهانی – بسم الله الرحمن الرحیم. اصل چهل و نهم- «دولت موظف است ثروتهای ناشی از ربا، غصب، رشوه ، اختلاس، سرقت، قمار ، سوء استفاده از موقوفات، سوءاستفاده از مقاطعه کاریها و معاملات دولتی ، فروش زمینهای موات و مباحات اصلی، دایر کردن اماکن فساد وسایر موارد غیر مشروع را گرفتیم به صاحب حق رد کند و در صورت معلوم نبودن او به بیت المال بدهد. (رئیس: دیگر معلوم است00) این حکم باید با رسیدگی و تحقیق و ثبوت شرعی به وسیله دولت اجراء شود.» اگر قرار باشد ما اجازه بدهیم دنبال این همه ارز و مالی که از مملکت در اثر مسامحه کاریهای دولتها خارج شده ، باز هم افرادی که در خارج هستند و بایستی طبق اصل چهل و نه بیایند و به محکمه ها کشیده بشوند و ثبوت شرعی جرم احراز بشود نمیشود با وکیل این کار صورت بگیرد (رئیس: بسیار خوب مطلب روشن شد) و ما به اینها اجازه بدهیم اموال را خارج بکنند در آنصورت ضربه هایی که به پیکرده اقتصاد ما زده تکرار خواهد شد واین مخالف شرع و مخالف قانون اساسی است ، لذا کلمه «شخصا» نباید حذف بشود. رئیس- مطلب روشن است . این اخطار به هیچ نحوی وارد نیست، برای اینکه او میتواند با وکیلش هم اینجا طرف بشود شما میخواهید یک کسی را دعوت کنید. او یک وکیل معرفی میکند میآید اینجا و با او صحبت میکنید شما میخواهید اموال نامشروع را بگیرید ،حضور او چه لزومی دارد؟ کیاوش- او مجرم هم هست ولی وکیل میگیرد و اینجا کارش را انجام میدهد. رئیس- بهر حال آقایان اخطار را شنیدند. زرهانی- آقای هاشمی! شما در خطبه های نماز جمعه این همه از مستضعفین دفاع میکنید در عمل به مستکبرین پوئن میدهید. رئیس- حالا این حرف شد که شما میزنید؟ من در خطبه های نماز جمعه از مستضعفین دفاع میکنم ایشان میگویند این بها است به مستضعفین این چه ربطی به آن دارد؟ همین دفاع از مستضعفین است برای اینکه اینجور رفتار کردن مستضعفین را از خیلی از چیزها محروم میکند این حرف شد که شما میزنید. خوب رأی میگیریم /203 نفر در مجلس حاضرند پیشنهاد مشخص است و بحث هم خیلی شد. کسانی که با حذف کلمه «شخصا» موافق هستند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی مطرح شود. منشی- آقای دکتر هادی پیشنهاد کرده اند از اول ماده واحده 000 هادی – پس گرفتم. رئیس- دیگر پیشنهادی نیست؟ منشی- آقای دهقان پیشنهاد حذف «حداکثر ظرف دو ماه» در سطر ششم این ماده را داده اند. رئیس- آقای دهقان بفرمایید. دهقان- بسم الله الرحمن الرحیم. در تبصره یک افرادی را که با عذر موجه از قبیل تحصیل، تجارت ، علاج امراض صعب العلاج از کشور خارج شده اند استثناء کرده «و نعم الاستثناء» اما در آخرش آورده است که افراد مذکور باید مدارک خودشان را حداکثر ظرف مدت دو ماه بفرستند، ادله مثبته خودشان را ظرف مدت 2 ماه برای نخست وزیری و برای دادگستری و برای وزارت امور خارجه بفرستند. حالا اگر ظرف مدت 2 ماه نرسید، یا مثلا آن کسی که پستچی هست خلاف کرد، یا نامه و مدارک اینها گم شد. منجر به این شد که برای بار دوم ارسال کند و این دو ماه گذشت، تکلیف چه هست؟ روی این حساب با اینکه مسأله «الیوم ، یوم المرحمه» برای همه افراد اسلامی محرز شده است و این افراد هم افرادی هستند که جرمی نکرده اند و برای مشاغل شرعی در خارج از کشور و یا تحصیل یا برای علاج امراض خودشان، برای تجارت یا ادله و برهان دارند کار میکنند، گر که ظرف مدت 2 ماه هم نرسیدند و مدارک خودشان را نفرستادند اینجور نباشد که اگر ظرف مدت 2 ماه نفرستادند، ادله شان کم لم یکن تلقی بشود. این «ظرف مدت 2 ماه» «نزل به روح القدس » نیست. میتوانید یک سقف بازتری برایش بگذارید یا اصلا سقف نمیخواهد. همینکه موظفند ادله و مدارک خودشان را ارسال کنند، این کار را میکنند و احتیاجی به سقف تعیین کردن آنهم اینجور غلاظ و شداد که حداکثر ظرف مدت 2 ماه احتیاجی ندارد والسلام. منشی- آقای عباسی مخالف. اختری- کمیسیون اقتصاد و دارائی یک پیشنهادی دارد که اولویت دارد واشکالی هم که آقای دهقان میگویند با پیشنهاد کمیسیون اقتصاد و دارائی حل میشود. اگر اجازه بدهید اول آن مطرح بشود. رئیس- بسیار خوب، پس مخبر کمیسیون اقتصاد و دارائی پیشنهادشان را مطرح کنند که شاید نظر ایشان هم تأمین شود. منشی- آقای خزاعی مخبر کمیسیون تشریف بیاورند. یکی از نمایندگان- ایشان در کمیسیون نظام بانکی هستند. رئیس- بلی، آقایان در کمیسیون نظام بانکی هستند. اختری – آقای هاشمی پیشنهاد شخص بنده هم هست پیشنهاد بنده را مطرح کنید. رئیس- فعلا پیشنهاد آقای دهقان مطرح است. اختری- من فکر میکنم این پیشنهاد اولویت داشته باشد چون در کمیسیون تصویب شده است. رئیس- پس آقای دهقان موافقت کنند چون جای مدت 2 ماه هیچ قیدی نمیماند و وضع مبهمی پیدا میکند. بنابراین ، این پیشنهاد مطرح بشود ضمن اینکه حق شما محفوظ باشد تا بعد رأی گیری کنیم (دهقان: بسیار خوب) پیشنهاد را مطرح کنید. منشی- آقای اختری بفرمایید. اختری- بسم الله الرحمن الرحیم. ذیل تبصره یک از آنجائی که در گزارش کمیسیون قضائی آمده «افراد مذکور باید حداکثر تا آخر000» که یک خط و نیم است، در کمیسیون اقتصاد و دارائی یک مقداری تغییرات ایجاد شده که حلال بعضی از اشکالات میباشد، شکل اصلاح شده آن در کمیسیون اقتصاد و دارائی این است. «افراد مذکور در این تبصره موظفند در مدت یاد شده در ماده واحده (یعنی آن 2 ماه) وضع خود را کتباً به دادستانی اطلاع دهند. سپس دادستانی کل انقلاب به مدت دو ماه از تاریخ وصول اطلاع از هر نوع تصرف مالکانه در اموال آنان جلوگیری میکند تا در این مدت افراد مذکور کلیه دلایل و مدارک مثبته را به دادستانی کل انقلاب ارسال و رسید دریافت دارند. در غیر این صورت مطابق ماده واحده با آنان عمل خواهد شد.» بسیاری از آقایان برای آوردن مدارک نسبت به کسانی که در این تبصره استثناء شده اند، یادآوری کردند که 2 ماه کافی نیست تا بروند مدارک را از همه جا جمع‌آوری کنند. اگر برای طبابت است، برای تجارت است، برای درس و تحصیل است ، گفته اند 2 ماه کافی نیست. بنابراین آن دوماهی که بطور کلی در ماده واحده برای همه وقت تعیین شده ، آن 2 ماه وقت باشد که اینجور افرادی که معذور هستند وضعشان را اطلاع بدهند. از تاریخی که اطلاع داده اند و گفتند ما برای تحصیل در خارج هستیم یا برای طب در خارج هستیم یا برای تجارت در خارج هستیم، از تاریخ اطلاع دادستانی 2 ماه دیگر به آنها مهلت میدهد که مدارکی بیاورند. منتها برای خاطر اینکه از این 2 ماهی کمه دادستانی مهلت میدهد که مدارکشان را بیاورند سوء استفاده نشود پیش بینی شده که در این دو ماهی که از تاریخ اطلاع هست، از هر نوع تصرف مالکانه در اموال جلوگیری میشود تا آن 2 ماه بگذرد. اگر در این دو ماه مدارک قانع کننده ای برای دادستانی آوردند، دادستانی بر طبق آن مدارک عمل میکند واگر در طی این 2 ماه که وقت کافی است مدارک را نیاورند آنوقت بر طبق ماده واحده عمل میشود. این پیشنهاد این پیش بینی در کمیسیون اقتصاد و دارائی تصویب شده حالا مخبر کمیسیون تشریف نداشتند که توضیح بدهند. والسلام. رئیس- مخالف و موافق صحبت کنند. منشی- آقای شوشتری مخالف. شوشتری- بسم الله الرحمن الرحیم. نمایندگان محترم توجه داشته باشند در شور اول در تبصره مدتی که کمیسیون گذاشته بود، حداکثر 2 ماه بود. از اینکه تبدیل به 2 ماه شد علتش این بود. ما در این لایحه ماده واحده ای را تصویب میکنیم و میگوئیم به منظور حفظ مصالح عمومی و جلوگیری از حیف و میل اموال و خروج غیر قانونی اموال به خارج از کشور، کلیه افرادی که به خارج از کشور متواری شده اند و یا در خارج مقیم شده اند حداکثر تا 2 ماه تعیین تکلیف اموال را باید رد دادستانی شخصاً انجام بدهد. بعد از گذشت این 2 ماه به دادستانی کل انقلاب اجازه داده میشود از تاریخ انقضای مهلت مقرر، کلیه اموال منقول و غیر منقول این قبیل اشخاص را به فروش رسانده یا به اجاره دهد. در حقیقت یک سقفی برای مدت نسبت به دادستانی 2 ماه اختیار داده میشود که بعد از این 2 ماه بتواند که این اموال را بفروشد یا آنها را به اجاره بدهد. این اجاره را دادستانی کل انقلاب دارد. ما وقتی تبصره ای در ذیل ماده واحده میآوریم، باید زمان آن ، مدت آن با مدت در ماده واحده یکی باشد که بعد از انقضاء 2 ماه دادستانی کل نسبت به کلیه اموال این اجازه را داشته باشد. ما در این زمینه توجه داریم که بطور کلی اموال چه منقول و چه غیر منقول یکی از مسائل اساسی که این لایحه به مجلس آمده، حیف و میل اموال است. فرشهای گران قیمتی بوده که بعد از گذشت چندین سال، رفته اند دست زده اند و تبدیل به پودر شده و از بین رفته است. این تعجیل در این اموال بخاطر این است که سریعاً تکلیف اینگونه اموال مشخص بشود و دادستانی کل انقلاب دستش باز باشد. 2 ماه هم زمانی هست که هر فردی که میتواند بیاید و در دادستانی کل انقلاب تکلیف اموال خودش را مشخض بکند. ما میدانیم که درخودماده واحده چطور کسانیکه غیر محصل هستند کسانی که برای غیر تجارت یا برای غیر علاج امراض صعب العلاج رفته‌اند میتوانند در 2 ماه مراجعه بکنند. اما اینگونه افراد نمیتوانند؟ اگر 2 ماه کم است در ماده واحده هم باید 2 ماه را زیاد کرد، چون فرقی نمیکند همانطور که در ماده واحده آن افراد میتوانند در 2 ماه بیایند تکلیف اموال خودشان را در دادستانی مشخص بکنند، در تبصره واحده هم میتوانند. اما اگر ما خواستیم این کار را بکنیم ، محصلین از آنجا به دادستانی اطلاع بدهند. نامه چه وقت به دادستانی برسد؟ دادستانی از تاریخ اطلاع باز 2 ماه برایشان مهلت بگذارد. این تغایر در مدت بین ماده واحده و تبصره دست و پای دادستانی را در حقیقت میبندد. ما باید مدت را دقیقاً مشخص بکنیم و در ماده واحده و تبصره یکسان باشد تا دادستانی بعد از انقضای مهلت و این مدت تکلیفش را نسبت به اموال اینگونه افراد بتواند مشخص بکند. و این چیزی را که در تبصره یک کمیسیون اقتصاد و دارائی داده معنایش عبارت از این است که آقایان بیایند کتباً به دادستانی اطلاع دهند. سپس دادستانی کل انقلاب به مدت 2 ماه از تاریخ وصول اطلاع، این اطلاع چه وقت به دادستانی واصل بشود 6 ماه بگذرد؟ بعد از آن اطلاع دو ماه مهلت گذاشته اند. اما چه وقت به آنها اطلاع داده بشود حداکثر 2 ماه است، و 2 ماه دیگر هم دادستانی به آنها مهلت بدهد که 4 ماه بشود. در حقیقت این وظیفه دادستانی را در اینجا مشخص نمیکند لذا من معقتدم باید مدت دقیقاً مشخص باشد و همزمان با مدتی که در ماده واحده مشخص شده است. منشی- آقای موحدی ساوجی موافق. موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم. اینکه جناب آقای شوشتری فرمودند این باعث تفاوت و تغایر بین تبصره و مشمولین تبصره یا مشمولین ماده میشود. این درست است اتفاقاً چون میخواهیم تفاوتی قائل باشیم بین کسانی که اینها فراری محسوب میشوند و بین کسانی که نه، فراری محسوب نمیشوند و در خود تبصره ذکر کرده ایم که اینها به علت موجه و قابل قبول در خارج اقامت کرده اند و مسأله فراری مطرح نیست. وقتی که این چنین افراد را ما داریم در این تبصره مستثنی میکنیم، بایستی که پذیرفت که اول ما 2 ماه مهلت بدهیم که اینها وضعیت خودشان را، شرایط خودشان را واینکه چگونه به خارج رفته اند و چرا در آنجا اقامت کرده‌اند و چند مدت است که در آنجا هستند. را به دادستانی اطلاع بدهند. این یک امر طبیعی و خیلی هم معقول و منطقی است. بعد از اینکه بطور مفصل وضعیت خودشان را ظرف مدت 2 ماه برای دادستانی انقلاب ارسال میدارند، آنوقت در این مدت 2 ماه بعدی مهلت داده که اگر دلایلی، مدارکی دارند برای اموالی که در ایران دارند که این دلائل و مدارک واسناد اثبات بکند که مالک این اموال واشیاء هستند، اگر دارند برای دادستانی در این مدت ارسال کنند و اگر ندارند، خیلی خوب مطابق ماده واحده با آنها عمل میشود. بنابراین این تبصره به این صورتی که مهلت و وقت داده بنظم معقول و صحیح هست و اینجور هم نیست که همه کسانی که در خارج هستند ما همه اینها را ضد انقلاب بدانیم. همه کسانی که در خارج مقیم هستند اینها ضد انقلاب باشند. اینطور هم نیست والبته بوقهای امپریالیستی اینجوری تبلیغ کرده که اگر ایرانیان خارج از کشور که دارای تخصصی هستند مثلا دکتر یا مهندس است یا کاری میتواند انجام بدهد اگر به ایران برگردند فوراً اینها را میگیرند و اموالشان را ضبط میکنندو خودشان را هم توقیف میکنند. در صورتی که اینها تبلیغات دشمن هست، حقیقت امر این نیست و کسانی هم که درخارج اینجور تصور کنند معلوم است که کانالهای خبریشان ، کانالهای خبری غیر منطق هست. بنابراین ما به افرادی که با عذر موجهی در خارج مقیم هستند لااقل این قدر امتیاز بدهیم که یک مقدار فرصت بیشتری داشته باشند و با ستواریان و فراریها و ضد انقلاب یک کمی فرق داشته باشند. والسلام. رئیس- آقای زواره ای برای توضیح تشریف بیاورند. زواره ای (مخبر کمیسیون)- بدواً لازم است عرض کنم که چه در جلسه شور اول که در برج هفت بود و چه امروز کارگران و وکلاء و نمایندگان و بستگان اینها که در خارج هستند و اموالی در داخل مملکت دارند الان پای رادیو نشسته اند و شب هم تلفنها بکار می‌افتد. اینها در همان برج هفت هم به آنها اطلاع دادند که لایحه به چه صورت تصویب شد. بنابراین فرصت کافی برای تهیه مدارک در طول این مدت داشتند. امشب هم به آنها اطلاع میدهند که لایحه به چه صورت در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و اینجا هم پیش بینی 2 ماه شد، در طول این چهار ، پنج ماه گذشته اینها این فرصت را داشته اند که مدارک را بفرستند، بعد هم در کمیسیون روی این قضیه بحث شد، چیزی از آنها نمیخواهیم . اینها مدارکشان را ارسال بکنند که آقا من تاجرم، این هم برگ اقامتم هست و فرض کنید مدت 20 سال است که در هندوستان هستم. همه میتوانند بوسیله پست بفرستند، هم مرتباً هواپیما در رفت و آمد هست و به افراد آشنا میتوانند بدهند و مدارکشان را بیاورند. بعلاوه اگر احیاناً اینها نفرستند، اینجا باز در تبصره 3 پیش‌بینی شده که اگر احیاناً نفرستادند و مالی از آنها فروش رفت اینها وقتی برمیگردند و مراجعه کنند و دلائلی بر شمول وضعشان با یک تبصره یک داشته باشد، پول آن اموالی که فروش رفته به آنها مسترد خواهد شد و نگرانی در این زمینه نخواهد بود. این نظر کمیسیون بود.اما بنده با اینکه بطور مطلق مثلا 2 ماه بشود 3 ماه یا 4 ماه بشود. رئیس- 196 نفردر مجلس حاضرند، پیشنهاد کمیسیون اقتصاد که نظر آقای دهقان را هم تأمین میکند مشخص بشود. اختری- آقای هاشمی میتوانم یک توضیحی بدهم؟ رئیس- توضیح خیر، فقط میتوانید بخوانید. منشی- پیشنهاد این است که در تبصره یک بجای پیشنهاد کمیسیون اصلی این عبارت گذاشته بشود که مربوط به کمیسیون امور اقتصادی و دارائی است. افراد مذکور در این بتصره در مدت یاد شده در ماده واحده وضع خود را کتباً به دادستانی اطلاع از هر نوع تصرف مالکانه در اموال آنها جلوگیری میکند تا در این مدت افراد مذکور کلیه دلایل و مدارک مثبته را به دادستانی کل انقلاب ارسال و رسید دریافت دارند. در غیر اینصورت مطابق ماده واحده با آنان عمل خواهد شد. رئیس- پیشنهاد مشخص است حضار 2000 نفر هستند کسانی که با این پیشنهاد موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی مطرح شود. منشی- اقای معزی و آقای شبستری حذف تبصره را داده اند. آقای معزی بفرمایید. اسماعیل معزی – این تبصره 4 دارد که «از تاریخ تصویب این قانون کلیه وکالت نامه های افراد موضوع این قانون و اجاره نامه ها و سایر قراردادهای مربوط به اموال افراد مذکور کان لم یکن و باطل میباشد. حالا من هر چه فکر کردم دیدم این ، نه مجوز شرعی دارد و نه مجوز قانونی دارد و نه مفید فایده ای است. خوب اگر کسی وکیلی دارد جلوتر وکلیل گرفته است که در اوالش تصرفاتی دارد خوب به چه مناسبت ما بگوئیم که این وکالتنامه تو باطل است؟ ما خودمان را مالک الرقاب مردم فرض کرده‌ایم آنوقت هر طور دلمان میخواهد قانون میخواهیم وضع کنیم. ببینید به چه مجوز شرعی و قانون ما میخواهیم بگوئیم وکالتنامه این شخصی که در خارج از کشور است باطل است؟ خوب اگر از اشخاصی است که واقعاً هماطنوری که بعضی از آقایان میفرمایند مالش مصادره است از راه حرام بدست آورده این وکلیش چرا ممنوع المداخله است باطل است؟ خوب اگر از اشخاصی است که واقعاً همانطوری که بعضی از آقایان میفرمایند مالش مصادره است از راه حرام بدست آورده این وکیلش چرا ممنوع المداخله بشود؟ خوب ما بگوئیم وکالتنامه اش باطل و کان لم یکن ؟ آخر یک راهی باید داشته باشد یا قانونی یا شرعی یا عقلی نه به هو نه به شعار نه به قال و مقال نمیشود احکام خدا را ما ندیده بگیریم. پروردگار به بندگانش اجازه داده است در امور خودشان خدا را ما نادیده بگیریم، پروردگار به بندگانش اجازه داده است در امور خودشان تصرفات بکنند. در اموالشان در مملکتشان ما همینطور بیائیم و بگوئیم فلان چیز باطل فلان چیز باطل. بابا از دو سال خارج نیست. بااین سوال از راه حرام و نامشروع بدست آمده است که خوب اموالش را بگیرند اگر اموال از راه حرام و نامشروع بدست آمده است که خوب اموالش را بگیرند اگر اموال حلالی است و نامشروعیش ثابت نشده جمع تصرفاتش را ما بخواهیم حذف کنیم وباطل کنیم اصلا چه وجهی ارد؟ نکنید کاری که کم کم بگویند این مجلس، مجلس اسلامی نیست. این قوانینی که مدام وضع میشود (همهمه نمایندگان) آقا ساکت شوید ، شلوغ نکنید، بیخود حرف نزنید از همین حرکات شما آخرش من میترسم کار را به جایی برساند که بگویند این قوانین ،اسلامی نیست ، شما باید موازین شرعی را مراعات کنید موازین اسلامی را مراعات کنید نه همینطور هر چه به ذهنتان آمد بگوئید این درست نیست من هیچ نحوه مجوزی نه شرعی نه قانونی برای این عمل نمیدانم هر کس که بلد است راه شرعی و قانونی برای این مطلب اثبات کندواز روی دلیل صحبت کند نه اینکه همینطور داد و فریاد بپا کنید. رئیس- مطلب روشن شد. منشی- آقای هادی غفاری، آقای عباسی نوبتشان را داده اند بقرمایید. هادی غفاری- بسم الله الرحمن الرحیم. من قبل از اینکه استدلال خودم را اینجا عرض کنم خواهشم این است که دوستانمان دقت کنند که این باب تهمت زدن و اتهام به همدیگر را رد مجلس دیگر رها کنند بهر حال هر کدام از ما در مجلس خدا را شاهد میگیریم که موقع رأی دادن به قصد قربت و با تشخیصمان رأی میهیم و هیچکداممان بدون اینکه خدا را در نظر بیاوریم رأی نمیدهیم. بیننا و بین الله من از خودم بگویم که ما با قصد قربت وبا عنوان وظیفه رأی میدهیم. و بنابراین دوستانمان در کلماتشان یک مقداری بیشتر نسبت به مقابلین ادب را رعایت بکنند اما حذف این تبصره یعنی حذف کل این طرح اماوقتی ما قبول میکنیم که آنجا «شخصاً» بماند مجلس رأی داد و به حذف کلمه «شخصاً» رأی نداد چطور میشود که ما در نیمی که وکیل گرفته اند بگذاریم و در نیمی دیگر بگوئیم نه آنها حق وکیل ندارند این قانون سر مطلب با آخر مطلب متضاد و متناقض میشود. این طرف ما حق داده ایم به اینها که وکیل داشته باشند آنها که دارند. نسبت به آنهایی دیگر که میخواهند به کارشان رسیدگی بشود ولو مریض هستند میگوئیم نه آقا شخصاً باید بیائی برای این که این تناقض بین صدر و ذیل را حل بکنیم واز آنطرف ما عموماً میشناسیم آنهایی که در خارج از ایران بسر میبرند در حول و حوش خوادمان از کسانی که با آنها سرو کار داشته ایم یا دشمنانی که بطور مشخص آنها را میشناسیم میدانیم چه کسانی در این شرایط سخت، کشور را ترک کرده اند رها کرده اند و گذاشتند و رفتند بیرون. اینها اگر بقول معروف ریگی در کفششان نیست به سادگی به کشور برگردند و با توجه به فرمان قاطع 8 ماده ای حضرت امام قطعاً اینها به کارشان به سرعت رسیدگی خواهد شد و جلوی افراط کاری و تفریط کاری در این زمینه گرفته خواهد شد. بنابراین من مخالف حذف این قسمت هستم. منشی- آقای واعظی موافق.. واعظی – بسم الله الرحمن الرحیم. انگیزه من از این موافقت این است که ما در شرع مطهر داریم اگر کسی یک معامله ای کرده است و زمینی اجاره داده یا یکی از قراردادهای مشروع و بعد مرد اینها یک حقوقی است که حتی به ورثه مردم هم منتقل میشود. قابل وراثت و انتقال است بنابراین ما فرض کنیم این فراریها در حکم مرده اما در عین حال چرا آن قراردادهایی که قبل از فرار کردن آنها انجام گرفته ملکی را به کسی اجاره داده حالا چرا کان لم یکن باشد؟ چه بسا مستأجر در اینجا ضرر میکند شما اجاره کرده بودید و او رفته حالا طرف حساب شما او نباشد. دولت باشد یکی دیگر باشد اما از اینکه ما کلیه قراردادهای مشروع قبل از فرار کردن آنها را کان لم یکن حساب بکنیم این با موازین شرعی جور نیست. قابل وراثت و نقل و انتقال هم هست ولو طرف مرده باشد از این نظر است که من موافقت کردم برای اینکه این تبصره 4 حذف بشود. خود من هم پیشنهاد حذف داده بودم. رئیس- آقای زواره ای بفرمایید. چون نوبت شما است و توضیح هم بدهید «از تاریخ تصویب این قانون کلیه وکالتنامه های افراد موضوع این قانون» یعنی چه کسی؟ چه کسانی مقصود هستند؟ زواره ای – عرض شود که اولا این کسانی که در خارج هستند در درجه اول به دو دسته تقسیم شده‌اند یک دسته آنهایی که ماندنشان به علت داشتن یک عذر موجه و قابل قبول است. مطلقاً این قسمت شامل آنها نمیشود. و وکالتنامه شان اجاره شان، قراردادشان هر چه هست معتبر و محترم است. در بین کسانی که در خارج هستند آنها هم باز دو دسته میشوند: یا افراد ضد انقلابی هستند که در خارج مشغول توطئه هستند یا نه افرادی هستند که قیودات حکومت اسلامی به ذائقه آنها خوش نمی‌آید اینجا کاباره شان تعطیل شده ، کافه شان تعطیل شده، دریایشان تعطیل شده و آن برنامه های آنچنانی رادیو و تلویزیون نیست با ثروتی که از این مملکت تحصیل کرده اند رفته اند در خارج مقیم شده اند و اموالی که در اینجا دارند باز درآمدش را میگیرند . و در خارج نشسته اند و میخورند و به این امید هم نشسته اند که یک روزی حکومت تغییر بکند و یک وضعی ایجاد بشود مطابق میل و سلیقه آنها و ظاهراً هم ممکن است با حکومت مخالف نباشند. آیا مصلحت است که هنوز هم اجازه داده بشود که این اموال برود در کاباره های اروپائی خرج بشود؟ وکلای اینها، آن کسی که وکالت گرفته در تمام موارد اینها اموال را خارج کرده‌اند (همهمه نمایندگان) در تمام موارد درآمدهای اینها را گرفتند و برایشان فرستادند به طرق مختلف. اولا این وکالتنامه های قبلی را من عرض کردم. شهید قدوسی تمامش را باطل اعلام کردند و جلویش را هم گرفتند. اینها قراردادهایی دارند آن قراردادها باید باطل اعلام بشود. اخیراً معاون یکی از وزارتخانه ها تعریف میکرد که در معاملاتی که داشتند متوجه شدند یک عنصر رژیم گذشته تا چندی پیش هنوز کمیسیون معاملات به حساب آمریکایش واریز میشد ه اینها هست. این قراردادها باید باطل بشود. نمایندگی فلان جنس را از کشور بیگانه در ایران داشته خودش هم حالا فرار کرده و رفته این جنس را حالا دولت اسلامی و وزارت بازرگانی وارد میکند ولی چون او نمایندگیش را ده سال پیش داشته، کمسیونش را به حساب او در آمریکا واریز میکنند. این قراردادها باید باطل اعلام بشود. به این دلیل است واین پیش بینی ها برای این مسائل است. رئیس- منظور از این تبصره فقط، فراریها هستند؟ زواره ای – جناب آقای هاشمی این در تبصره یک گفته شده که اینها مستثنی از این ماده واحده هستند وقتی مستثنی از ماده واحده هستند مستثنی از ذیلش هم هستند. رئیس- میگوئیم «به استثنای افراد مندرج در تبصره یک» برای اینکه آن مشکل پیش نیاید. چون نظر کمیسیون هم این نبوده که «همه» . با توجه به این توضیحی که آقای زواره ای دارند پیشنهاد را به رأی میگذاریم آقای معزی پیشنهاد حذف تبصره 4 را داده بودند 196 نفر در مجلس حاضرند موافقان حذف تبصره 4 قیام بفرمایند (تعداد کمی برخاستند) تصویب نشد. اضافه شدن عبارت : «به استثنای افراد مندرج در تبصره یک » بخاطر این است که ابهام در عمل پیش نیاید. پیشنهاد دیگری دارید؟ منشی- آقای موحدی ساوجی پیشنهاد داده اند که تبصره 5 در شور اول بقوت خودش باقی بماند. (همهمه نمایندگان). رئیس- خوب اگر میخواهید اینطوری بحث کنید ما تنفس بدهیم یکربع ساعت تنفس میدهیم. (جلسه در ساعت 40/10 دقیقه بعنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 05/11 تشکیل گردید. ) رئیس- جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است. پیشنهادها را مطرح کنید. منشی- آقای موحدی ساوجی پیشنهادشان این بود که تبصره 5 که در شور اول در متن لایحه بوده ابقاء بشود. رئیس- این پیشنهاد را کمیسیون اقتصاد و دارائی هم داده است. بنابراین، مخبر کمیسیون موافق صحبت کند که آقای موحدی پیشنهادشان را مطرح کنید. موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم، تبصره 5 که در شور دوم کمیسیون قضائی حذف کرده طی توضیحاتی که آقای زواره ای در اول همین مجلس دادند هیچ دلیلی نتوانستند اقامه کنند مبنی بر اینکه این تبصره بایستی حذف میشد می‌بینیم که در این تبصره آمده: «کلیه اتباع ایرانی که بدون مجوز قانونی اموالی از کشور خارج کرده اند. موظفند طی سه ماه پس از اعلام دادستانی کل انقلاب به کشور بازگردانند در غیر اینصورت معادل اموال مذکور از دارائی موجود آنان در داخل کشور به حکم حاکم شرع دراختیار دولت جمهوری اسلامی قرار خواهد گرفت» این تبصره 5 درست مربوط است به کسانی که بعد از انقلاب نوعاً 99 درصد از اموالشان نامشروع بوده زیر سؤال بوده و اینها اموال را تبدیل کرده اند به نقدینه بصورت ارز یا بصورت مثلا بعضی از اشیاء قیمتی از مملکت خارج کرده اند. این کار چیزی است که درست است واقعاً و باید اینطور باشد که اگر چنانچه یک چنین افرادی هم که کارهائی کرده اند بایستی مسلماً این اموال را برگردانند (مال خودشان) ولی برگردانند اگر هم مشروع است باین وسیله اینها ضربه‌ای به انقلاب و جمهوری اسلامی و دولت زده اند برگردانند و به مملکت. و اگر این اموال را برنگردانند این ارزهایی را که برده اند به این وسیله ضربه به مملکت و اقتصاد وارد کرده اند معادل این مقداری که از کشور خارج کرده اند از اموالشان برداشته میشود. و این چیز حقی است و مطلب درست و برحقی است و باید میبود اما معلوم نیست که به چه دلیل کمیسیون قضائی آمده این تبصره به این خوبی را از این جا حذفش کرده، لذا ما موافق با ابقاء آن هستیم و مخالف با حذف. منشی- آقای واعظی مخالف. واعظی- بسم الله الرحمن الرحیم. با این که من سابقه ذهنی نداشتم و صحبتم ارتجالی است ولی در عین حال میخواهم عرض کنم که اینها مال مردم را که برنداشتند و بروند (اموالی بوده به حساب خود آنها حالا یک خلاف قانون کرده اند، بلی نبایستی ارز مملکت را خارج کرد. اینها تخلف و تمرد از قانون کرده‌اند، آیا هر تمرد از قانون مجوز میشود که مثلا اموال او را تصرف کنند یا از اموال او به اندازه‌ایکه تصرف کرده مثلا اخذ و تقاص کنند؟ اینجا جای تقاص نیست و شرعاً ما چنین مجوزی برای اینگونه تصرفات نداریم ولی ناچار چون تمرد از قانون کرده اگر گرفتار بشود باید مجازات کرد از نظر مقررات مملکتی اما ما حق بدهیم که آن مقداری که به حساب خودش و مال خودش بوده به عنوان دیگر به هر نحوی بود به خارج برده ما بیائیم و مطلب مان را از او وصول کنیم این چنین طلبی برای دولت با این عمل نمیشود اثبات کرد. والسلام. منشی- آقای باختری موافق. رئیس- آقای اختری اجازه بدهید کمیسیون صحبت کند. اختری- بنده به عنوان موافق صحبت میکنم. رئیس- بسیار خوب. اختری- بسم الله الرحمن الرحیم. اموال دولت جمهوری اسلامی ایران و ملت مسلمان را خارج کردن و به کشور بیگانه بردن اکم اهمیت نیست. در یک روایت بسیار زیبائی حضرت صادق علیه الصلوه و والسلام فرمود: بودن اموال در دست کسانی که «لا یعرف فیها الحق و لا یصنع فیها المعروف» از عوامل فنای اسلام و مسلمین است. به این سهل و سادگی نیست که اجازه داده بشود هر کسی بگوید این مال، مال من است و از کشور اسلامی خارج کند و به بلاد کفر ببرد، علاوه بر این که در این تبصره آمده کلیه اتباع ایرانی که بدون مجوز قانونی اموالی از کشور خارج کرده اند. اگر خارج کردن اموالشان مجوز قانونی داشته که مشمول این تبصره نیست. ولی اگر خارج کردن اموالشان مجوز قانونی نداشته برای طبابتی ، برای تحصیلی، برای تجارت وامثال آن نبوده فقط خواسته از اینجا اموال را ببرد به آن جا به اتراف و اسراف و امثال آن بپردازد. در اینصورت سه ماه به او مهلت میدهند که این اموال را برگرداند و بیاید این جا و هر کاری که میخواهد بکند اگر در طول این سه ماه برنگرداند معادل آن اموالی که غیر قانونی خارج کرده از اموال او در اینجا برمیدارند من فکر میکنم پیشهاد خوبی است و کمیسیون اقتصاد و دارائی هم این را تصویب کرده من موافقم که این تبصره 5 باشد. والسلام. رئیس- آقای خزاعی بفرمایید. خزاعی- اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ، بسم الله الرحمن الرحیم. این تبصره 5 در کمیسیون محترم امور قضائی حذف شده و در کمیسیون اقتصاد و دارائی و کمیسیون بهداری تصویب شده، دلایلی که کمیسیون اقتصاد و دارائی این تبصره 5 را تأیید کرد و لازم دید اینها است: اولا- باید دید که آیا نفس عمل خلاف قانون مجاز هست یا نیست؟ صرف نظر از این اموال خارج شده آیا مال حلال شخص بوه یا مال حرام شخص بوده یکدانه خود کار بوده یا پانصد هزار دلار پول بوده اصولا در نظام حکومت اسلامی کسی مجاز هست کار خلاف قانون انجام بدهد یا نه؟ زمانیکه ما میشنویم که حتی تخلف از مقررات راننندگی هم در این حکومت دارای اشکال شرعی است چطور میشود که ما با حذف تبصره 5 اجازه بدهیم که شخصی مبالغی مال را حالا هر چه هست بدون مجوز قانونی از مملکت خارج کند پس این نفس خلاف قانون ایراد دارد دلیل دوم این است که به فرض اینکه ما بگوئیم خوب این اموال مال خودشان است و حلال است و زیاد هم لطمه ای نمیزند ما در شرایطی در کشور داریم زندگی میکنیم که کم و زیاد شدن مبالغ ارزی مملکت برای ما از نظر اقتصادی حساس است، ما در شرایطی داریم زندگی میکنیم که در کشور ما به دلیل محاصره اقتصادی و جنگ و سایر درگیریهائی که با ابرقدرتها داریم سعی در این داریم که هر چه بیشتر بتوانیم موازنه پرداختهایمان را مثبت کنیم و وضعیت ارزی کشور را بالا ببریم به همین دلیل عده زیادی از برادران عزیز ما جلو خروج بی رویه ارز را برای کسانیکه بنام دانشجو در خارج تحصیل میکنند گرفته اند. حالا ما بیائیم اجازه بدهیم که کسی در گذشته هر چه دلش خواسته خلاف قانون برداشته و برده اگر ما تبصره 5 را حذف کنیم معنایش این است که یعنی همه تضییقاتی که در مقابل خروج اموال، ارز و یا کالا از کشور هست باید حذف بشود. یعنی اینکه از فردا گشایش اعتبار معنا ندارد. هر تاجری هر مبلغ که دلش خواست مال حلال خودش است میتواند ببرد و آن جا معامله کند. از فردا این کارنامه های ارزی که برای دانشجویان صادر میکنند باید لغو بشود چون مال حلال پدر و مادر است و میتواند آنجا برای دانشجویش ارزی بفرستد از فردا گمرکات ما نباید هیچ اقدامی بکنند چون هر کسی که بخواهد برود میگوید آقا مال حلال من است . حق دارم ببرم حق دارم بیاورم چه طور شد برای آنهایی که اموالشان را خلاف قانون بردند شما تصویب کردید حالا بنده میخواهم دو تا گردن بند طلایم را که ده هزار تومان یا بیست هزار تومان است ببرم آن جا، شما ایراد میگیرید؟ یعنی باید یک آب پاکی ریخت روی تمام مصوبات مجلس شورای اسلامی، شورای انقلاب، هیأت دولت که این مصوبات به نحوی از انحاء یک سدهایی را در مقابل خروج بی رویه ارز و مال از مملکت بوجود آورده اند و اصولا درست است که ممکن است بگوئید خوب این مربوط به گذشته میشود و من بعد که دیگر کسی نمیتواند خارج بکند. ولی تأیید بر صحت عمل خلاف قانون در گذشته برای انجام خلاف در امروز سؤال ایجاد میکند. بنابراین کمیسیون اقتصاد و دارائی و کمیسیون بهداری مصر هستند که این تبصره 5 حتماً باید وجود داشته باشد. رئیس- متشکر، آقای زواره ای بفرمایید. زواره ای- بسم الله الرحمن الرحیم. ظاهراً برادرمان آقای خزاعی و پیشنهاددهنده و کسی که بعنوان موافق صحبت کرد به ضوابط و مقررات موضوعه در این زمینه توجه ندارند اولا ما برای صادرات و واردات مقرراتی داریم که هر چیزی را اجازه صدور و یا هر چیزی را اجازه ورود نمیدهند. بنابراین آن در جای خودش مقرراتی دارد. خروج ارز مجازات بسیار سنگینی دارد و حتی غرامت در آن پیش بینی شده و به لحاظ اینکه خروج ارز خودش قانون دارد و مقررات خاصی دارد و بدون توجه به سابقه که مرتب هر روز که قانونگذاری نمیکنند باید یکدفعه ببینیم که مثلا ما برای خروج ارز پنجاه نوع قانون داریم آنجا یک مقررات خاصی دارد که کسانی که ارز غیر قانونی از مملکت خارج کرده اند و طبق آن ضوابط و موازین با آنها عمل میشود بنابراین ضرورتی نداشت. حذفش باین دلیل بود در آن جلسه ای که این حذف شد این پیشنهاد برادرمان آقای موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب هم بود خودشان در آن جلسه تشریف داشتند و فرمودند که اینکار تازه عبث هم هست. یعنی آنهائی که مشخص بشود که ارز خارج کرده اند که خوب گریبانشان را بر اساس مقررات کیفری خروج ارز خواهند گرفت دادگستری و دستگاه قضائی گرینانشان را میگیرد و به کیفر میرساند آنهائی هم که مشخص نشود و کشف نشود که پولی خارج کرده اند کاری با آنها نمیشود کرد بنابراین ضرورتی نداشت بودن این تبصره و نبودنش هر دو یکی است و ضرورتی نداشت. موحدی ساوجی- شما لطفاً آن مقررات را بخوانید. اگر مقرراتی دارد آن قانون را لطفاً بخوانید. هادی- بودنش ضرری ندارد. زواره ای – در آن صورت با مقرراتی که برای خروج ارز وضع شده تعارض دارد. رئیس- بسیار خوب، مطلب روشن شد آقایان میتوانند اظهار نظر کنند. معاون وزیر دادگستری بفرمایید. موحدی ساوجی – تعارضی هم ندارد. سید مصطفی درچه زاده (معاون وزیر دادگستری)- بسم الله الرحمن الرحیم، نمایندگان محترم توجه دارند که از اول انقلاب به بعد خروج ارز محدود شد و کسانی که با مجوز قانونی هم میخواستند از مملکت خارج بشوند یک مقدار محدود میتوانستند ارز بیرون ببرند. خروج غیر قانونی ارزی یا هر مالی که در ایران تحصیل کرده اند دولت جمهوری اسلامی ممنوع اعلام کرد. حالا یا ارز باشد یا مال دیگری که ضربه اقتصادی به اقتصاد دولت جمهوری اسلامی بزند مصوبه شورای انقلاب آن را محدود کرد، یک تخلفی صورت میگیرد و بایستی متخلف مجازات بشود. مجلس شورای اسلامی مجازات چنین متخلفی را این تعیین میکند که معادل اموالش در ایران در اختیار دولت قرار بگیرد و با استغعتاآتی هم که از اماما مدظله العالی کردند در مورد خروج ارز و ایشان خروج ارز را خلاف قانون دانستند این موافق هم هست با توجه به اینکه خروج غیر قانونی ارز و اموالی که در ایران اینها تحصیل کرده اند و خارج کرده اند تنها یک ضربه اقتصادی نمیزند ممکن است انقلاب ما را به مخاطره بیندازد. البته با توجه به اینکه خروج غیر قانونی ارز در قبل هم مجازات داشت نه اینکه آن کسانی که ارز خارج کردند فکر کنند اگر این تبصره‌ خدای ناکرده تصویب نشد، آنها مثلا آزادند نه. در سابق هم اینها مجازات میشدند ولی با این تبصره تصریح میشود مجازات آنها و یک مجازاتی است که مجلس محترم شورای اسلامی جدیداً وضع میکند. والسلام علیکم و رحمه الله. رئیس- رأی میگیریم. یکصد و نود و دو نفر (192 نفر) در مجلس حاضرند پیشنهاد برای رأی گیری خوانده میشود. منشی- تبصره 5- کلیه اتباع ایرانی که بدون مجوز قانونی اموالی از کشور خارج کرده اند موظفند طی سه ماه پس از اعلام دادستانی کل انقلاب به کشور بازگردانند در غیر اینصورت معادل اموال مذکور از دارائی موجود آنان در داخل کشور به حکم حاکم شرع در اختیار دولت جمهوری اسلامی قرار خواهد گرفت. رئیس- یکصد و نود و هفت نفر (197 نفر) در مجلس حاضرند موافقان با این تبصره قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. منشی- آقای واعظی پیشنهاد کرده اند که عبارت «در غیر اینصورت به دادستانی کل انقلاب اجازه داده میشود» تا پایان ماده واحده یعنی تا اول تبصره یک حذف بشود. رئیس- آقای واعظی بفرمایید. واعظی- بسم الله الرحمن الرحیم. منظور من از این پیشنهاد این است که اولا باید به افراد تأمین قانونی بدهند یا خودشان بیایند یا وکیل بگیرند تا مذاکره کنند صرف فراری بودن مجوز تصرف در اموال نمیشود و هر جرمی چنین موجباتی ندارد. فرض کنید یک کسی آدم کشته است جنایت کرده و فرار کرده یا مرتکب یکی از جرائم شده است که ذنب لایغفر است .اما مگر ارتکاب به این کارها میتواند مجوز باشد برای تصرف در اموال آنان؟ ما می‌بینیم در اسلام کسانی که مرتد میشوند به ارتداد فطری مالکیت از او ساقط میشود اما به ورثه او میرسد وراث شرعی او می‌آیند او را در برابر چشمش تقسیم میکنند جرائم این فراریان بالاتر از کفر نیست. لذا باید اموال مشروع آنان به وراث شرعی برسد خلاصه عرض من این است که آقایان محترم، ای اندیشمندان مملکت که در این جا گرد هم آمده اید 000 رئیس- خوب حالا نصیحت نفرمایید. همان حرفهایتان را بفرمایید. واعظی- همین را میخواهم عرض کنم. در آینده تاریخ کارهای من و شما را بررسی خواهد کرد. یکمقدار توجه کنید همین آیه را که بالای سر ریاست محترم نوشته اند «فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه» اینجا گوینده را هو نکنید بگذارید حرفها را بزنند و شما هم استماع بفرمایید. و در اطراف سخنان آنها اعمال نظر بفرمایید. من معتقدم که اینجا چون مظهر عدل علی علیه السلام است ولو این باشد که در الجزایر یا سوریه و یا در کشورهای دیگر یک دادگاه تشکیل بدهند که آنها بیایند آنجا محاکمه بشوند اقتضای عدل این است که باید اینطور برداشت کرد والا بر خلاف موازین اسلامی است. رئیس- اصلا بنظر میرسد که این پیشنهاد قابل طرح نباشد چون همه ماده همین است، چیزی غیر از این نیست. یعنی اگر این عبارت حذف شود دیگر از ماده چیزی باقی نمیماند. واعظی- قابل طرح است. باید بررسی شود. رئیس- حالا بهر صورت حرفتان را که میخواستید بگوئید فرمودید . بحثی هم نداریم. پیشنهاد دیگری نداریم؟ دکتر خلیلی- یک پیشنهاد من دارم که بعنوان تبصره 6 اضافه شود. رئیس- معلوم میشود پیشنهاد زیاد است. دستور بعدی را مطرح کنید. چون پیشنهاد زیاد است ولی دو سؤال داریم که آقایان وزراء تشریف آورده اند . واعظی- پیشنهاد بنده باید طرح شود. رئیس- حالا شما اگر خواستید فردا دوباره مطرح کنید. چون وقت آقایان میگذرد. ولی پیشنهاد شما قابل طرح نیست. چون همه ماده همین است. شما تقریباً همه ماده را حذف کرده اید، لااقل یک چیزی را در وسطها حذف کنید که بتوانید مطرح کنید. حرفها را هم که فرمودید. دستور بعدی را مطرح کنید. 6- طرح سؤال آقای دانش آشتیانی از آقای مهندس موسویانی وزیر معادن و فلزات وارجاع آن به کمیسیون مربوط. رئیس- آقای دانش سوالتان را مطرح بفرمایید. دانش آشتیانی- بسم الله الرحمن الرحیم. منظور از طرح این سؤال قبل از اینکه تشکر بکنم از وزیر محترم که دعوت ما را پذیرفتند این بود که باستحضار نمایندگان محترم و ملت ایران برسانم که در این شرکت فولاد ایران یک سرمایه گذاری هنگفتی شده است که به فرمایش مدیر عامل آن شرکت ، شرکت دارای 10 میلیارد تومان سرمایه است و 10 میلیارد تومان هم بودجه در سال قبل در اختیار ایشان قرار گرفته. خوب این مجتمع به این مهمی باید برای این ملت محروم ما سودآور باشد. خوب در رژیم گذشته آنطوری که باید و شاید توجه نمیشد. متأسفانه در این رژیم هم بعد از انقلاب ما می‌بینیم به اینکه در اثر ضعف مدیریت است نمیدانم یا جنبه، جنبه عمدی است که در صدد اخلال بر میآیند و جلوگیری میکنند از اینکه این مجتمع بزرگ برای ما مورد استفاده قرار بگیرد روی این لحاظ من این سؤالات را طرح کردم با توجه به توضیحی که خدمتتان عرض میکنم: راه اندازی کوره دوم ذوب آهن اصفهان توسعه مرحله اول تا یک میلیون و نهصد هزار تن تولید سالیانه طبق برنامه پیشنهادی به سازمان برنامه و بودجه و نخست وزیری قرار بود در اواخر اردیبهشت ماه 1361 یا گرم کردن کوره های تولید کک با گاز آغاز میشد مدت گرم شدن این کوره ها بوسیله گاز حدود سه ماه و پس از آن باید کوره ها با ذغال سنگ جهت تهیه کک تغذیه میگردید. در بهمن ماه سال 1360 همراه با جشنهای سالگرد انقلاب اسلامی ایران طبق اظهار نظر برادر توکلی سخنگوی دولت 5 ماه زودتر از برنامه گرم کردن کوره ها آغاز گردید. در تاریخ 27/11/1360 مدیریت عامل شرکت ذغال سنگ کرمان اظهار امیدواری مینماید که میزان تولید ذغال سنگ کرمان در فروردین ماه 1361 به یک صد هزار تن افزایش یابد. متأسفانه بنظر میرسد مقدمات راه اندازی یعنی افزایش تولید ذغال سنگ بعمل نیامده شاید بنظرات کارشناسان معدنی نیز توجه نشده است زیرا در حال حاضر پس از گذشت قریب به یکسال که 11 ماه باشد آماده بودن کوره ها جهت بارگیری ذغال سنگ هنوز کوره‌های کک پزی تغذیه نشده اند . مدیریت عامل شرکت ملی فولاد ایران در تاریخ یازده آبان ماه 1361 اظهار میدارد که با خرید ذغال سنگ کسری در آینده نزدیک کوره دوم ذوب آهن راه اندازی خواهد شد. و حال اینکه هنوز هم راه اندازی نشده و بعداً هم با وضع فعلی این شرکت خیلی بعید بنظر میرسد که به این زودیها راه اندازی بشود. اینجا است که بنده این سؤالات را از وزیر محترم کرده ام: سؤال اولم قبل از گرم کردن کوره های کک نظر بخش معدنی شرکت ملی فولاد ایران در مورد راه اندازی چه بوده است؟ آیا افزایش تولید ذغال سنگ از رشد لازم برخوردار بوده است یا نه؟ آیا طولانی شدن مدت گرم کردن کوره‌های کک پزی اثر منفی در کوره ها دارد یا ندارد؟ و حال اینکه طبق نظریه متخصصین اثر منفی دارد و از این ناحیه ضررهای فراوانی ممکن است که به این دستگاه ما وارد بشود. برنامه تغذیه کوره ها یا خاموش کردن آنها چیست؟ چون بقدری وضع ناجور بوده است که تصمیم گرفته اند که این کوره ها را خاموش کنند و خاموش کردن آنها باز این طرح توسعه را به تأخیر می‌اندازد و ضررهای خیلی خیلی زیادی متوجه کشور میگردد. اگر کوره ها غیر قابل استفاده شود زیان ایجاد شده چقدر است؟ و برنامه راه‌اندازی برای چه مدتی به تأخیر خواهد افتاد؟ مسؤولیت زیان ایجاد شده با چه کسی است؟ بعد بقرار اطلاع برای رفع کمبود ذغال سنگ و بهبود بخشیدن به کیفیت ذغال سنگ داخلی، ذغال سنگی از خارج تهیه شده و متأسفانه در اثر جنگ تحمیلی عراق کشتیهای ذغال سنگ ما در خلیج فارس مانده و هنوز هم بعضی از آنها تخلیه نشده است. و لذا این سؤالات را هم در این زمینه میکنم در مورد خرید ذغال سنگ چه اقداماتی صورت گرفته؟ و آیا با حداقل قیمت پیشنهادی ذغال سنگ خریداری شده است یا بیشتر؟ چون پیشنهادهائی داده بودند به تنی 190 مارک ولی متأسفانه من شنیده ام به تنی 400مارک خریداری شده واین تفاوت قیمت خیلی خیلی فاحش است و میتوانستند از راههای دیگر هم قدمهای مؤثری بردارند و از کشورهای دیگر بخرند یک مقدار فرضاً پست تر بود ولی برای ما اقتصادی تر بود ولی متأسفانه این کار هم عملی نگردیده است. تاکنون چه مبلغ بابت جریمه توقف کشتی در نزدیکی بندر و بیمه پرداخت شده است! این ذغال سنگ ها پس از این مدت قابل استفاده در کوره های کک پزی هست یا نه؟ چون طبق نظر کارشناسان میگویند بعد از یک مدتی این ذغال سنگها دیگر قابل استفاده نیست یا مشکلاتی ایجاد میکند و آن مشکلات بسیرا حائز اهمیت است یعنی ممکن است که ضررهایی متوجه ما بشود. و مطلب دیگر این جهت است که ذغال سنگ را که خریدند آیا نقشه ای و برنامه ای برای تخلیه آنها و حمل آنها به اصفهان تهیه شده یا نشده؟ خود تخلیه کردن این ذغال سنگ از بندر و آوردن آن به اصفهان یک وسایل زیادی لازم دارد من جمله شاید 100 کامیون در روز احتیاج باشد که این ذغال سنگ را به اصفهان حمل بکنند و میدانید با وضع فعلی ما حمل کردن این ذغال سنگ به اصفهان بسیار بسیار مشکل است ولی با همه این مشکلات توجهی نشده ودر مقام تهیه ذغال سنگ بر آمدند و دچار محظوراتی شدیم و ضررهای فوق‌العاده ای هم به بیت المال وارد شده است. تقاضا میکنم از وزیر محترم در مقام پاسخ به این سؤالات بنده برآیند. رئیس- آقایان توجه بفرمایند این همه سؤال را در یک سؤال نگذارند . برای اینکه ما یکربع وقت داریم ایشان، فهرست را در ظرف 12 دقیقه خواندند. خوب این حرفها ناقص در میآید و با این آئین نامه جور در نمیآید. سعی کنند سؤالات را در یک سؤال مشخص بکنند که وزیر هم بتواند برای مردم توضیح بدهد چون از اینجا مطرح میشود بعد از این حتماً این را مراعات بفرمائید. آقای مهندس موسویانی بفرمایید. مهندس موسویانی(وزیر معادن و فلزات)- بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام به امام امت و امت امام و درود به روان پاک شهیدان ، من بطور کلی خدمت برادران عرض کنم که کوره دوم ذوب آهن قبل از انقلاب ساخته شده بود. بعد از اینکه بنده مسؤول وزارتخانه شدم و به بازدید آن کارخانه و یکسری کارخانه‌های دیگر رفتم، دیدم یک حالت مردگی برای این کارخانه ها حکم میکند. این حالت هم در کوره دوم ذوب آهن و هم در مس سرچشمه و هم در آلومینیوم حاکم بود. در مورد ذوب آهن منطق ما بر این بود که ما کوره داریم کارگرش را داریم. سنگ آهن آن را داریم. فقط ممکن است کمبودی در زمینه ذغال داشته باشیم. این بود که ما تصمیم گرفتیم هر طوری است این کمبود را رفع بکنیم ودر مملکت خودمان با راه اندازی این کوره تولید را از 550 هزار تن در سال، بحول و قوه الهی به 9/1 میلیون تن در سال برسانیم ولی شما میدانید که همینطور که ابرقدرتها از نظر نظامی به ما حمله کردند، خوب از نظر اقتصادی هم مشکلاتی پیش میآید و ما باید با تمام توان با این مشکلات مقابله بکنیم اقتصاد را هم ما یک جبهه تشخیص دادیم و وارد میدان شدیم. در مورد ذغال سنگ کلا معادن ما وضع مرغوبی را ندارد. مشکلاتی را دارد، مشکلات ریشه ای است. هم اکنون برادران کمیسیون صنایع و معادن از کرمان بازدید کردند، مشکلات کارگری داریم و بعد از این جلسه ، من جلسه ای در خدمت برادرمان آقای توکلی وزیر کار دارم که برویم آنجا مشکلات را بررسی کنیم. مجالس زیادی هم با کمیسیون صنایع و معادن بوده. خلاصه اینکه این مشکلات باعث شد که نتوانیم در آن زمانی که حدس میزدیم باطریهای کک را شروع بکنیم به پر کردن ذغال که بعد کک درست بشود و وقتی که کک درست شد بتوانیم با آن ، فولاد درست کنیم. این بود که مشکلات هم در رابطه با مسائل بندری بود. برای بهبود کیفیت ذغال مجبوریم یک مقداری ذغال خارجی بخریم. برای جبران کمیتش هم ما تصمیم گرفتیم که یک مقداری ذغال خارجی بخریم. برای جبران کمیتش هم ما تصمیم گرفته ایم که یک مقداری بیشتر بخریم که کمبود کمیت ذغال جبران بشود. سه فروند کشتی وارد شده در تاریخ 17/4/ از بندر امدن بارگیری شد 11/5/- کشتی اول به بندر عباس رسید بعد در بندر امام تخلیه شد مشکلی نداشتیم در مورد کشتیهای دوم برای کاپیتالهای کشتی تعلل پیش آمد که بروند در بندر امام تخلیه کنند. ما تصمیم گرفتیم که در بندرعباس تخلیه کنیم. یک کار بی سابقه ای بود. بخاطر اینکه در بندر امام هم تجهیزات تخلیه داشتیم و هم راه آهن ولی در بندرعباس نه تجهیزات تخلیه داشتیم و نه راه آهن این بود که مجبور شدیم مقدمات این کار را جور کنیم، کامیون تأمین کنیم تجهیزات تخلیه آنجا را نصب کنیم و شروع کردیم به تخلیه و ما از اول پیش بینی میکردیم که فشارهایی باشد و همین پلهایی را که پشت سر خودمان. خودمان را خراب کرده بودیم فشاری باشد برای اینکه ما تصمیم عجولانه بگیریم، ما «بحول و قوه الهی» در مقابل این خواست عمومی مقاومت کردیم ، این فشار را تحمل کردیم تا وقتی که مطمئن شدیم که میتوانیم ذغال را به باطرهای کک برسانیم. حالا که مطمئن شدیم روز تولد حضرت رسول اکرم صلوات الله و سلامه علیه تصمیم گرفتیم که شروع کنیم. و الان تیغه های جلو باطریها دارد چیده میشود، تیغه ها را برمیداریم و درهای همشیگی اش را نصب میکنیم تا حداکثر ، هفت، هشت ده روز دیگر به شارژ کردن باطریها شروع میکنیم این است که تمام نگرانیهایی که برادرمان اظهار داشتند خدمت شما با کمال اطمینان عرض کنم که مورد ندارد و از این نظر ملت شهیدپرور ما خاطر جمع باشند. و ما آمدیم وسط این میدان و با دعا و با کمک برادران خواهیم توانست بر این مشکلات غلبه بکنیم. والسلام علیکم ور حمه الله و برکاته. رئیس- بسیار خوب، آقای دانش جنابعالی دو دقیقه وقت دارید. دانش آشتیانی- بسم الله الرحمن الرحیم. ایشان در جواب فرمودند که ابرقدرتها مشکلاتی در اثر جنگ ایجاد نمودند . این مشکلات را خوب یک کسی که در رأس یک چنین مجتمعی قرار میگیرد ، باید قبلا پیش‌بینی بکند که ممکن است خطراتی هم متوجه شود و این مشکلات را بعقیده بنده ایشان در نظر نگرفته‌اند و کارهایشان خیلی عجولانه بوده و الان هم بطوری که باز به من گزارش دادند در شرکت فولاد یک مشکلات بسیاری خصوصاً از ناحیه کارگران وجود دارد که خلاصه اش خیلی بعید است که ایشان موفقیتی نصیبشان بشود ولی در عین حال اگر چنانچه ایشان قول بدهند در مجمع مجلس محترم و نمایندگان محترم هم قول ایشان را قبول دارند. بنده حرفی ندارم و ما هم منتظر هستیم که انشاءالله بهمین زودیها نتایج کارهای ایشان را مشاهده کنیم. یکی از نمایندگان – جواب سؤال گفته نشد. رئیس- بسیار خوب، حالا دیگر چون همه چیز را شاید از اینجا مصلحت نمیدانند صحبت کنند. آقای موسویانی اگر توضیحی دارید بفرمایید. موسویانی(وزیر معادن و فلزات)- بسم الله الرحمن الرحیم. در مورد ذغال هم من این را با شورای اقتصاد هم مطرح کردم فروشندگان ذغال آنها که ذغال دارند و واسطه نیستند تعدادشان کم ولی واسطه ها تعدادشان زیاد است . و واسطه هائی بودند که مرتب تلکس میزدند و میگفتند که قیمت ذغال را اینطوری پیشنهاد میکنیم اینقدر پیشنهاد میکنیم حتی به برادرمان آقای هاشمی رفسنجانی هم تلکس زده بودند و به جاهای مختلف تلکس زده بودند بسیار جوسازی کردند . یکی از این واسطه ها که معروفترین آنها هست، هلندی بود که ما پی بردیم که او خودش ذغال ندارد. ولی وقتی که تحقیق کردیم گفت که از آمریکا میخرم. یعنی دیدیم که ریشه ذغال از آمریکا است. آن ذغالی هم که ما میخواهیم ذغال مرغوبی است که باید مشخصات خوبی داشته باشد. قیمت چهارصد مارک هم که ایشان فرمودند اشتباه است و قیمتی که آنها پیشنهاد کرده بودند ، تا آنجا که در حافظه ام هست 190 مارک بود و ما زیر 240 مارک معامله کردیم. رئیس- آنها 190 پیشنهاد کرده بودند؟ مجید انصاری- 190 حداقل قیمت پیشنهادی بوده است. موسویانی – آن ، پیشنهاد آن آدم شیادی بود که خدمتتان عرض کردم ولی ما نمیتوانیم. ما باید با آدمهای مطمئنی و با فروشندگان مطمئنی روبرو باشیم. و با اطمینان خاطر با آنها وارد معامله بشویم و رفتیم و مذاکره کردیم. ما از همین جوسازیها هم بحول و قوه الهی استفاده کردیم و از آنها تخفیف گرفتیم. حالا اگر جزئیاتش را خواستید وقت بدهید توضیحات لازم را بعرض خواهم رساند. محمد یزدی- آقای مهندس موسویانی این تعبیرتان را که فرمودید 190 مارک بود و ما زیر 240 معامله کردیم اصلاح کنید که روشن بشود. رئیس- گفتند که او شیادی بوده پیشنهاد 190 مارک را داده برای اینکه معاملات را خراب بکند. موسویانی – این را هم خدمتتان عرض کنم که شیادیش در همان تلکس او معلوم است که میگفت هر سه ماه به سه ماه ما قیمت را بقول خودشان «اسکالج » میکنیم افزایش میدهیم واینها مثل غربتی ها میمانند که بعضیهاشان آمده اند دزدی. یک روده ای جلو مرغ می‌اندازند سر روده را که قورت داد بعد روده را میکشند. ما گول اینها را نخوردیم و ما سر روده آنها را قورت ندادیم. اصل مسأله سر این است . والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. دانش آشتیانی – گفتند از کشورهای متعدد به ما پیشنهادهای زیادی داده اند. رئیس- وقت شما تمام است . حالا میخواهید سوالتان به کمیسیون برود ؟ دانش آشتیانی- بلی. رئیس- بسیار خوب ، سؤال ایشان به کمیسیون فرستاده میشود. قبل از طرح سؤال بعدی مراسم تحلیف را انجام میدهیم که مجلس هنوز در نصاب است. 7- مراسم تحلیف آقایان: محمد هاشم رهبری، تقی سید خاموشی و اکبر پوراستاد. رئیس- آقای محمد هاشم رهبری، آقای تقی سید خاموشی و آقای اکبر پوراستاد نمایندگان تهران برای انجام مراسم تحلیف تشریف بیاورند. آقای رهبری در جلسه حاضر نیستند ولی نامه شان رسیده است. یکی از آقایان سوگند نامه را بخواند و یکی هم آهسته همراه او قرائت کند. (در این هنگام ، قسم‌نامه بوسیله آقایان خاموشی و پوراستاد به شرح زیر قرائت شد.) بسم الله الرحمن الرحیم. من در برابر قرآن مجید به خدای قادر متعال سوگند یاد میکنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد مینمایم که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم. ودیعه ای را که ملت به ما سپرده بعنوان امینی عادل پاسداری کنم. و در انجام وظایف وکالت، امانت و تقوی را رعایت نمایم و همواره به استقلال و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پای بند باشم. از قانون اساسی دفاع کنم و در گفته ها و نوشته ها و اظهارنظرها استقلال کشور، آزادی مردم و تأمین مصالح آنها را مد نظر داشته باشم.. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رئیس- بسیار خوب، لطفاً سوگندنامه را امضاء بفرمایید. یکی از نمایندگان – آقای هاشمی، آقای رهبری هم تشریف آوردند. محمد هاشم رهبری - بسم الله الرحمن الرحیم. من در برابر قرآن مجید به خدای قادر متعال سوگند یاد میکنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد مینمایم که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم. ودیعه ای را که ملت به ما سپرده بعنوان امینی عادل پاسداری کنم. و در انجام وظایف وکالت، امانت و تقوی را رعایت نمایم و همواره به استقلال و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پای بند باشم. از قانون اساسی دفاع کنم و در گفته ها و نوشته ها و اظهارنظرها استقلال کشور، آزادی مردم و تأمین مصالح آنها را مد نظر داشته باشم.. انشاءالله. 8- طرح سؤال خانم اعظم طالقانی از آقای ناطق نوری وزیر کشور و ارجاع آن به کمیسیون مربوطه. رئیس- متشکر. امضاء بفرمایید. خانم اعظم طالقانی سؤالاتشان را مطرح بفرمایند. اعظم طالقانی- بسم الله الرحمن الرحیم. ریاست محترم مجلس شورای اسلامی ، بر اساس اصل 88 قانون اساسی از وزیر محترم کشور دعوت شود که در ظرف ده روز در مجلس شورای اسلامی حضور بهم رسانده و به سؤال زیر پاسخ دهند (البته این متن سؤال است) : شهردار محترم تهران بر طبق کدام مجوز اعلام نموده اند که حدود دو هفته است (البته در تاریخ 28/9/) پرونده های مردم که توسط شهرداری تنظیم دادخواست شده است راکد مانده است. من اول یک توضیحی در مورد خود کمیسیون باید به عرض برسانم و آن این است که این کمیسیون در سال 56 شروع بکار کرده و بعد در تاریخ 1/7/58 توسط شورای انقلاب چندین تبصره در آن اصلاح شده و چند تبصره به آن اضافه شده یعنی تبصره های 2 و3 و 4و5 و6 و7 و8 ، در ماده 100 اصلاح شده و تبصره های 10 و11 اضافه شده است. بعد در تاریخ 19/7/58 هم در روزنامه رسمی کشور اعلام شده وافرادی که در کمیسیون ماده 100 بودند نماینده دادگستری ، نماینده انجمن شهر، نماینده وزارت کشور که بطور کلی به ساختمانهایی که پروانه ساختمان نداشته یا در اراضی مسکونی زمینهای زائد بر مساحت را در زیربنای ساختمان بردند یا در اراضی تجاری بهمین ترتیب یا تخلفی در انطباق ساختمان یا پروانه ای که بنظر مهندسین ناظر میرسیده و یا اینکه در دفاتر اسناد گواهی که بایستی گواهی پایان ساختمان را بخواهند تخلف میشده و امثال اینها رسیدگی میکردند. این کمیسیون بعد از انقلاب مشغول کار بوده تا اینکه صدور فرمان امام مبنی بر منع اجرای قوانینی خلاف شرع که بایستی اجراء میشده، انجام میشود. یک ماه این کمیسیون متوقف میشود. بعد از اینکه آیت الله گیلانی حاکم شرع دادگاههای انقلاب مأموریت پیدا میکنند که به قوانین خلاف شرع یاخلاف شرعهایی که در شهرداری شده ، رسیدگی کنند در آنجا از ایشان حدود سی ، چهل سؤال استعلام میشود که در مجموع هیچکدام ، اینرا نمیرساند که این کمیسیون این قانون خلاف شرع است و بعد با توجه بنظر اکثر فقهای شورای نگهبان در جلسه 17/7/61 که اتخاذ میشود و به شورای عالی قضائی ابلاغ میشود مبنی بر اینکه کلیه قوانینی که موجود هستند تا زمانی که از مجلس قانونی نیامده اینها بقوت خود باقی هستند در مجموع کمیسیون می‌بیند بطور کلی عدم صلاحیتش مطرح نیست و خلاف شرع بودن آن هم نیست از طرفی هم شورای انقلاب این کمیسیون را تصویب کرده و تبصره هایی اضافه کرده، خوب اگر شورای انقلاب هم خلاف شرع کرده باشد پس خودش زیر سؤال میرود که یک شورائی در صدر مملکت، مملکت را اداره میکرده و خلاف شرعی انجام داده، بنابراین کمیسیون شروع به کار میکند، وقتی کمیسیون شروع میکند به کار بعد از یک مدتی آقای سیفیان شهردار محترم تهران مصاحبه ای میکنند (البته روزنامه جمهوری اسلامی 11/9/61 اینرا درج کرده و روزنامه های کیهان و اطلاعات فکر میکنم حدود هفتم یا ششم آذر ماه درج کرده باشند.) نوشته به گزارش خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی شهردار تهران در این مصاحبه اظهار داشت با توجه به فرمان امام دایر بر لغو قوانین خلاف شرع و اینکه در جلسات کمیسیون ماده 100 نظر شورا و اکثریت حاکم بودند قوانین اسلامی تصمیم گرفته شد که این کمیسیون تعطیل و به جای آن دادگاهی در شهرداری مستقر شودو به آراء صادره از سوی کمیسیون ماده 100 که هنوز به مرحله اجرا درنیامده و تخلفاتی که از این پس صورت میگیرد رسیدگی کند الی آخر000 در اینجا آقای شهردار تصمیم گرفته اند؟ کدام مرجع قانونی و یا شرعی که باز شرعی هم قانونی است شرع اسلام و قوانین اسلامی است، این کمیسیون را در واقع تعطیل کرده؟ و اینکه استناد کردند بر اساس لغو قوانین خلاف شرع، این کمیسیون تعطیل میشود اینجا هیچ دلیل و مدرکی نیست بر اینکه این کمیسیون خلاف شرع بوده، نه نظر شورای نگهبان و نه نظر حاکم شرع اصلا دلیلی وجود ندارد و نظری نداده اند به اینکه این کمیسیون خلاف شرع میکرده. بنابراین به این دلائل بود که من این سؤال را مطرح کردم تا انشاءالله اگر واقعاً دلیلی از جای دیگر بوده و ما مطلع نیستیم در روزنامه ها و یا در جائی درج نشده بفرمایند ببینیم ما قانع میشویم یا نه؟ عابدین زاده- آقای هاشمی من یک عرض داشتم بخاطر اینکه وزیر محترم کشور، جناب ناطق نوری با یکی از نمایندگان جناب حاج شیخ محمود 00 رئیس- مسأله ای که به اینجا مربوط نیست، شما اینجا مطرح نفرمائید. آقای ناطق بفرمایید. ناطق نوری- بسم الله الرحمن الرحیم. در رابطه با سؤالی که خانم طالقانی فرمودند باید عرض کنم که دقیقاً همانگونه که خود ایشان اشاره داشتند کمیسیون ماده 100 کار خودش را انجام میداد بعد از آنکه حضرت امام در آن فرمان و پیام معروف و مشهور فرمودند که احکام غیر شرعی را جلوگیری کنید و حق ندارند در محاکم و حتی در دادگستری و از قبیل این مراکز احکام غیر شرعی اجرا بشود و اگر اجرا میشود جلو آنرا بگیرید به دنبال این فرمان حضرت امام بعضی از مراکز قضائی و مخصوصاً دادگستری، کارهایشان را متوقف و تعطیل کردند به لحاظ اینکه خوب کار خلاف شرع هست و به دنبال آن، کمیسیون ماده 100 هم کارش را متوقف کرد همانطوریکه باز ایشان اشاره فرمودند نماینده ای از دادگستری و نماینده ای از وزارت کشور و نماینده دیگری از انجمن شهر بودند آقایان به لحاظ اینکه کار را خلاف شرع میدانستند، کارشان را متوقف کردند. در این رابطه اقدامی شد صحبت شد از حضرت امام قضیه سؤال شد که این آقایان کارشان را خلاف شرع میدانند و کار این کمیسیون متوقف است. حضرت امام در جواب سؤالی که از محضر حضرت امام شد ایشان فرمودند که همانگونه که نوشته اید تا تعیین تکلیف قطعی از طرف شورای نگهبان و شورای عالی قضائی جناب حجت الاسلام آقای محمدی گیلانی مجاز هستند مشکلات شرعی شما را مرتفع سازند انشاءالله موفق باشند. امام امضاء فرمودند و کار را به ایشان ارجاع دادند که سؤال هم در رابطه با همین مسائل بود که از حضرت امام شده بود و بلافاصله کمیسیون تعطیل نشد، تغییر شکل داد. یعنی مخصوصاً سوال هم شد از جناب آقای گیلانی اینکه خانم طالقانی فرمودند که سؤالهایی از ایشان شده هیچکدام مربوط به اصل این ماده 100 نیست. یکی ، دو تا از این سوالها را من خدمت شما عرض میکنم، سؤالهایی که از آقای گیلانی در این رابطه شده این است که این کمیسیون ای نمایندگان دادگستری ، وزارت کشور، انجمن شهر، متن سؤال این است. یعنی بعد از اینکه این مقدمه را برایشان نوشتند که اینطور است و با اکثریت آراء ، این شورا تصمیم میگیرد، با توجه به این فرمان امام چگونه باید عمل بشود؟ ایشان میفرمایند که رأی اکثریت بدون استناد به قواعد شرع فاقد اعتبار است. بنابراین اینجا میخواسند خراب کردن یک جائی را که کسی ساخته مخصوصاً حالا ما موارد زیادی هم داریم که نوعاً جاهایی ساخته میشد و این ماده 100 را هم که ایشان اشاره فرمودند ا سال 56 اینطور نیست، یعنی باید عرض کنم خدمت ایشان که اصل قانون ماده 100 در سال 34 تصویب شد و بعد در سال 45 یک اصلاحیه به آن خورده از سال 49 که طرح جامع به تصویب رسید بطور جدی مورد عمل قرار گرفت و سال 56 تبصره هایی به آن خورده است. بعد بر اساس آن قانون سابق موارد بسیار زیادی هست که خوب بخواهند عمل بکنند، با آن فتوا تطبیق نمیکرد. لذا از حضرت امام سؤال شد، ایشان فرمودند که آقای محمدی گیلانی مشکلات را حل کند. این نماینده های ما با نظر شرعی آقای محمدی کارشان رادارند انجام میدهند و کار تعطیل نشد. منتها آنموقع هم تراکم کار بود، طبیعی بود آن روزی که حضرت امام امر فرموده بودند، نوع کارهای قضائی متوقف شده بود، دادگستری و قضات کارشان را تعطیل کرده بودند ، یک چند روزی بطور طبیعی متوقف میشده تا شکلی را پیدا بکند که شرعی باشد. و اینرا برای اطلاع بیشتر خانم طالقانی عرض میکنم که خود من هم خدمت حضرت امام شرفیاب شدم و مسأله ماده 100 را برای حضرت امام عرض کردم که چیست؟ و ما چه مشکلاتی در این رابطه داریم و اگر هم بنا بشود تعطیل بشود چه مشکلاتی خواهیم داشت؟ شهر بی رویه گسترش پیدا میکند ممکن است یک کسی بیاید در یک میدانی هوس کند همان وسط میدان خانه بسازد، در پیاده رو خانه بسازد. مشکلات را به عرض ایشان رساندم ، با توجه به این مسائل ایشان فرمودند که اینطور مشکل است که همانطور بروند خراب بکنند و حتی در ماده 100 دارد که پس از آنکه خراب کردند با آن تذکراتی که دادند بعد از خراب کردن باید حقوق و خسارت این ابزاری که در آنجا بکار گرفته میشود هم از صاحب منزلی که خراب کرده اند ، بگیرند. حضرت امام فرمودند این مشکل است و اینطور نمیشودو این خلاف است و شما اگر خراب کردید، مثلا در بعضی از موارد باید خسارتشان را هم بدهید. این بود که از جناب آقای گیلانی خواستیم کمیسیون زیر نظر ایشان تشکیل بشود. آن بعد شرعیش هم لحاظ بشود. در عین حال کمیسیون هم تشکیل نشود. و الان هم دارد همین گونه که عرض کردم، عمل میکند. والسلام. رئیس- خانم طالقانی بفرمایید. اعظم طالقانی – اولا اینجا آقای سیفیان خودشان فرمودند که تعطیل شد. شما میفرمایید تغییر شکل داد. این تغییر شکل دادن هم چون قانون بوده، باید از طریق مجلس اصلاح میشد. و اینکه از آقای گیلانی سؤال کردند و ایشان در جواب فرمودند بدون استثناء به قواعد شرع خلاف بوده، این جا این مطلب مطرح است که آیا در آنجا خلاف شرعهایی انجام میشده؟ و اگر میشده باینستی طبق یک قانونی و یک ضوابطی اصلاح و درست بشود. یک حاکم شرعی فرضاً در رأس قرار بگیرد. با آن نماینده دادگستری حاکم شرع باشد در کمیسیون. میدانید این کمیسیون حدود چهارهزار و دویست پرونده داشته است که بطور متوسط هم بین هزار و هشتصد تا دو هزار و هشتصد پرونده به آن میرسد. در واقع یک مقداری کار معطل مانده، و الان شروع به کار کرده و آقای حجت الاسلام طباطبائی که الان حاکم شرع هستند دارنداین پرونده ها را رسیدگی میکنند، ایشان هم بدون قانون نمیتوانند کار ی انجا م بدهند. این است که این بایستی از طریق قانونی به مجلس میآمد و اصلاح میشد و شروع بکار میکرد. اینجا الان باز هم ما دلیلی نمی‌بینیم بر اینکه با صراحت اعلام شده باشد که این کمیسیون خلاف شرع بوده و چون اعلام نشده از طرف امام ، یا از طرف فرضاً حاکم شرع آقای محمدی گیلانی و دیگران، اینجا باز این مطرح است که باید این بیاید حتماً از طریق قانون اصلاح بشود. از یک قدرت قانونی، یک قوه قانونی ، نه شهردار. خود شهردار نمیتواند تعطیل بکند. ایشان از نظر قانونی چه مرجعی است که بخواهد تعطیل کند؟ جالب تر از همه این است که دادخواست را خود شهرداری تنظیم میکرده یعنی اگر تخلف بوده و مجازاتی باید میشده، خود شهرداری تنظیم میکرده و به این کمیسیون میداده، اگر شهرداری تنظیم نمیکرد و به این کمیسیون نمیآمد که کمیسیون اصلا کاری با پرونده نداشته، پس باز برمیگردد به اشکالات خود شهرداری، اگر هم خلاف شرعهایی بوده باز مبنا بر میگردد به خود شهرداری . اینجا است که من تقاضا میکنم این به کمیسیون برود. چون یک سری مسائل دیگری هم هست که من آنجا از نزدیک با حضور کمیسیون سؤالات و برادرمان آقای ناطق نوری مطرح کنم. رئیس- بسیار خوب آقای ناطق نوری اگر توضیحی دارید بفرمایید. ناطق نوری(وزیر کشور)- بسم الله الرحمن الرحیم. عنایت دارید بعد از آنکه حضرت امام فرموده بودند قوانین خلاف شرع را کنار بگذارید اگر ما امور را متوقف میکردیم و بعد یک لایحه ای میخواستیم تنظیم کنیم و به هیأت دولت برود و در کمیسیون بررسی بشود بعد بیاید به مجلس ، در نوبت بخوابد، بنظر من تا شش ماه دیگر هم ما نمیتوانستیم به درد مردم برسیم و نتیجتاً کار متوقف میشد، اولا. ثانیاً وقتی امام فرمان صادر میکنند فوق همه این دستوراتی است که در مراکز هست. ما فرمان امام را مقدم بر همه قواتنین میدانیم و اگر بنا بشود این اشکال را بکنید ، این فرمان امام هشت ماده ای امام که فرموده اند در رابطه با مسائل قضائی هست و ، و 000 اصلا ستاد پیگیری میشود غیر قانونی . بنابراین باید تعطیل بشود. به لحاظ اولویت فرمان بود که ما به آن عمل کردیم و سرعتر به کار مردم دارد رسیدگی میشود. رئیس- بسیار خوب، خانم طالقانی قانع نشدند، به کمیسیون ارجاع میدهیم اسامی غائبین را بخوانید. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه امروز دوشنبه مورخ 20/10/61 غائبین غیر موجه عبارتند از آقایان: فخرالدین حجازی از تهران، آقای خوئینی ها از تهران، آقای طباطبائی نژاد از اردستان، ضمناً غیبت جناب آقای بیات در روز 19/10/61 موجه بوده ، هفده نفر داریم که به علت لغزنده بودن خیابانها امروز نتوانسته‌اند به وقت بیایند که اسامی آنها را امروز استثنائاً نمیخوانیم. 9- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن. رئیس- جلسه بعد فردا سه شنبه شاعت 8 صبح و دستور جلسه هم ادامه بحث در لایحه تعیین تکلیف اموال فراریان از کشور و بقیه دستور هفتگی است. (جلسه در ساعت 20/12 دقیقه پایان یافت.) رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبر هاشمی رفسنجانی

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 454 )
  •  سه شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۶۲
  •  454.jpeg
  •  

 

30 فروردین 1362 هجری شمسی 5 رجب 1403 هجری قمری صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز سه‌شنبه سی‌ام فروردین ماه سال 1362 فهرست مندرجات : 1. اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی چند از کلام‌الله مجید . 2. بیانات قبل از دستور آقایان بهرامی ، پوراستاد و خانم طالقانی. 3. تذکرات نمایندگان به مسئولان امور مملکتی بوسیله آقای رئیس. 4. تصویب قانون الزام دولت به تقدیم لایحه قانونی نظام تهیه و توزیع ظرف مدت سه ماه. 5. تصویب قانون اصلاح قانون و مقررات دیوان محاسبات. 6. تصویب کلیات لایحه راجه به حفظ و تثبیت کناره و بستر رودخانه‌های مرزی. 7. تصویباجرای آزمایشی لایحه راجع به انتقال حق بیمه آن دسته از کارگران مشمول قانون کار که تحت پوشش آئین نامه استخدامی شرکت ملی فولاد ایران قرار میگیرند به مدت سه سال. 8. تصویب قانون الحاق یک تبصره به قانون تشکیل سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای انتظامی. 9. بحث پیرامون لایحه استفسار قسمت آخر بند(ج) ماده 16 اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. 10. طرح گزارش کمیسیون تحقیق پیرامون اعتبارنامه آقای محمد جسیم سعادتی نماینده مهاباد. 11. پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده . جلسه ساعت 50/7 به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد . 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید . رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم . با حضور 195 نفر جلسه رسمی است ، دستور جلسه قرائت شود . منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه 454 روز سه‌شنبه سی‌ام فروردین ماه سال 1362 هجری شمسی مطابق با 5 رجب 1403 هجری قمری. 1. طرح الزام دولت به تقدیم لایحه قانونی نظام تهیه و توزیع. 2. گزارش شور دوم کمیسیون دیوان محاسبات و بودجه و امور مالی مجلس درخصوص طرح قانونی اصلاح قانون مقررات دیوان محاسبات . 3. گزارش شور اول کمیسیونهای نیرو شوراها و امور خارجه و کشاورزی و امور دفاعی و امور استخدام درخصوص لایحه حفظ و تثبیت کناره و بستر رودخانه‌های مرزی. 4. گزارش کمیسیون مشترک کار و امور استخدام و صنایع و معادن و پیشنهاد تعیین مدت آزمایشی طبق اصل 85 درخصوص لایحه انتقال حق بیمه آن دسته از کارگران مشمول قانون کار که تحت پوشش آئین نامه استخدامی شرکت ملی فولاد ایران قرار می‌گیرند و تبدیل وضع خدمتی ‌می‌یابند. 5. گزارش شور دوم کمیسیونهای امور دفاعی و شوراها و امور داخلی کشور درخصوص لایحه الحاق یک تبصره به قانون تشکیل سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای انتظامی. 6. گزارش کمیسیون امور دفاعی درخصوص لایحه راجع به استفسار قسمت آلاخر بند (ج) ماده 16 اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. 7. گزارش از کمیسیون تحقیق درخصوص پرونده انتخاباتی آقاین محمدجسیم سعادتی و سیدحسن واعظ موسوی انزابی. 8. گزارش شور دوم کمیسیون دیوان محاسبات و بودجه و امور مالی مجلس درخصوص طرح قانونی اصلاح قانون و مقررات دیوان محاسبات. رئیس ـ تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اللهم صل علی محمد وآل محمد. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم . قل لو ان عندی ما تستعجلون به لقضی الامر بینی و بینکم والله اعلم بالظالمین . و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو و یعلم ما فی البر و البحر و ماتسقط من ورقه الا یعلمها و لاحبه فی الظلمات الارض و لارطب ولایابس الا فی کتاب مبین . و هو الذی یتوفئکم باللیل و یعلم ماجرحتم بالنهار ثم یبعثکم فیه لیقضی اجل مسمی ثم الیه مرجعکم ثم ینبئکم بما کنتم تعملون . وهوالقاهر فوق عباده و یرسل علیکم حفظه حتی اذاجاء احدکم الموت توفته رسلنا و هم لایفرطون . ثم رد و الی الله مولئهم الحق الا له الحکم و هو اسرع الحاسبین . (صدق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند.) (از آیه 58 الی 63 سوره الانعام ) 2ـ بیانات قبل از دستور اقایان بهرامی ، پوراستاد و خانم طالقانی رئیس ـ سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید . منشی ـ اقای بهرامی نماینده پاوه ، آقای پوراستاد نماینده تهران ، خانم طالقانی نماینده تهران . بهرامی ـ السلام علیکم و رحمه الله و برکاته . بسم الله الرحمن الرحیم . الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی امام المجاهدین و قائد المصلحین سیدنا و مولانا محمد ( حضار صلوات فرستادند ) صلی الله علیه و مسلم و علی آله و اصحابه الی یوم الدین . ( ثم جعلناکم خلائف فی الارض من بعدهم لننذر کیف تعلمون ) بعد از حمد و ستایش پروردگار و درود و سلام بر ارواح طیبه پیامبران و بر علما و مجاهدین و شهدا از صدر اسلام تا به امروز و درود بر امام امت همیشه در صحنه و بر رزمندگان محبوب و ایثارگر که در نبرد نابرابر با استکبار شرق و غرب مشتاقانه به سوی مرگ میشتابند و با خون خویش درخت آزادی و استقلال و جمهوری اسلامی را آبیاری نموده و به ثمر میرسانند و در پی تحقق وعده خدایی که میفرماید ( ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون ) با دفاع از حیثیت و کیان جمهوری و امنیت حدود وثغور این سرزمین خونین ونوپای اسلامی هر روز شاهد قافله جدیدی از کاروان بی‌منتهای آنها هستیم مبارک باد روز ارتش سلام بر ارتشیان عزیزی که مستثنی از ارتشهای جهان امروز با سلاح ایمان وتقوا در برابر تمام ناملایمات ومشکلات یک کشور در حال جنگ فداکارانه ایستاده وامریکا ونوکر سرسپرده‌اش صدام را به زانو درآوردند روز ارتش درحالی اعلام شد که طرفداران به اصطلاح خلق وطرفداران امریکا وروس زمزمه انحلال ارتش را منتشر میکردند وبجای آن ارتش سازمان یافته خود را درخواب میدیدند اما امام با آن روحیه بالا وقوی آن روز 29 فروردین را به نام ارتش اعلام کرد وبه آنها روح جدیدی بخشید وعملا دیدیم ارتشی که درمقابل درمقابل ملت مظلوم ایران با دست خالی وایمان قوی به زانو درآمده بود همین ارتش امروز درمقابل مجهزترین سلاحهای روز ایستاده است وبرای دفاع ازخاک اسلامی ایران تلاش میکند ومتجاوز را زبون وخوار نموده است سلام بر همه خدمتگزاران اسلام وبر شما نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی .چیزی که از همه چیز لازمتر میدانم به مفاد (ان الذکری تنفع المومنین )تذکر بدهم که این آیه است که در صدر بحث قرائت شد اینجا جانشین خداوخلیفه‌اللهی مسلمانان بعد از نابودی طاغوتیان زمان منوط به عملکرد ما است ومیبینیم که خداوند متعال میفرماید(جعلنا کم خلائف فی الارض من بعدهم لننظر کیف تعلمون )به راستی این نوع نظارت واین شیوه کنترل ومراقبت از طرف خداوند متعال بر مسلمانان کار سهل وآسانی نیست زیرا ما همیشه در آستانه آزمایش وامتحان خدایی قرار داریم مشکلتر اینکه بعد از این همه نعمت جمهوری اسلامی امکانات وسیع وسرشار ملت ایثارگر وآماده شهادت آیا میتوان گفت اگر درست حرکت نکردیم مقصر نیستیم ؟خیر چون خود ما در ازل چنین مسئولیتی را بعد از آنکه زمین وآسمان از آن ابا نمودند پذیرفتیم .(انا عرضنا الاماناته علی السموات الارض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان)وبعد از آنهم بعنوان خدمتگزاران این مرد زجر دیده ومستضعف قبول کرده‌ایم پس هرگونه تخلف وهرگونه شانه خالی کردن از مسئولیت گناهی بسیار سنگین ونابخشودنی است نعوذ بالله منها .بردران وخواهران محترم نماینده من تعجب میکنم از اینکه عده‌أی به نام نماینده از وظیفه نمایندگی قاصرند ودر موافقتها ومخالفتها به “ صورتی که لازم است ولو به قیام وقعود هم بوده شرکت ندارند ودراین مجلس بی‌طرفانه به قضایا نگاه میکنند نمیدانم چه جوابی برای این کار خوا دارند وچه جوابی در مقابل آرا مردم وخون شهدای انقلاب اسلامی میدهند؟اگر خون شهدای انقلاب اسلامی نبود مسلم امروز اکثریت خیلی بالا از این نمایندگان اینجا نبودیم .دیگر چطور در مقابل مسائل مهم مملکتی که همه از کانال مجلس باید بگذرد بی‌طرفانه وبدون نظر باشیم این هم یکی از خیانتهایی است به آرمان مقدس انقلاب اسلامی اکنون با سپری شدن 4سال واندی از همه پرسی نظام جمهوری اسلامی واختیار کردن سیاست نه شرقی نه غربی یک لحظه از توطئه‌های شرق وغرب به عناوین مختلف علیه این مشعل آزادی ومسلمانان پخته ورهبران این مملکت آرام نبوده‌ایم .کودتای نظامی طبس که سالگرد آن هفته بعد است کودتای نوژه وخود مختاری خواهان خلق ترک وکرد وعرب وبلوچ وحمله صدام عفلقی دست نشانده وقیام جنگلیان آمل ومحاصره همه جانبه از طرف قدرتهای بیگانه قیام لیبرال وملی‌گراها وبه خیال شومشان تکرار تاریخ حرکت جمال در مصر ونابودی خط اصیل انقلاب اسلامی که خط روحانیت پیشرو وخط فقاهت باشد وترور شخصیتهای شخیص این انقلاب ومعلمان جامعه انقلابی همه وهمه دلیل بر حقانیت این انقلاب وسیاست نه شرقی ونه غربی ما است وباید قبول کنیم یک کشور در حال جنگ وانقلاب وچشم به راه آزادی وحیات پر از عزت وکرامت از این بیشتر انتظار مصائب ومشکلات وصعوبات را میکشد .اما در آینده به امید خداوند متعال پیروزی ازآن ما است واین همه تاریکی وزنجیرهای استعمار را پاره خواهیم کرد انشاالله به قول شاعر عرب شیخ جزایری که میفرماید اذا الشعب یوما اراد الحیاه فلا بد ان یستحب القدر ولابد للیل ان ینقضی ولابد للقیه ان ینکسر نکته دیگر که میخواهم عرض کنم این است :وظیفه نمایندگان نظارت بر اجرای دقیق وصحیح قانون اساسی است . واین بدان معنا نیست که افراد جمله بنشینند ودست روی دست بگذارند وتنها منتظر نمایندگان باشند ودر مقابل تمام مسائل مهم مملکتی ساکت وراکد باشند.خیر این طور نیست بلکه آنها هم وظیفه نظارت دارند اما نمایندگان بیشتر وامروز تمام خانواده شهدا در ایران ودرممالک مسلمان نشین منتظرند که شما چه کاری انجام میدهید وچه تصمیمی میگیرید؟شما نمایندگان منتخب ملت محترم ومسلمان ایران باید الگویی باشید برای همه اجیال روی زمین دفاع شما از حقوق له‌شدگان ومستضعفین عالم اسلام است تنها به یک کشور ویک زمان خاص تعلق ندارد وراستی پیام 8ماده‌أی حضرت امام مدظله العالی به خودی خود برای ساختن یک جامعه اسلامی واجرای عدالت اجتماعی در تمام شئون کافی بود اما متاسفانه هر چند ساده ونیاز به تفسیر نداشت به جای اجر وعمل خروارها کاغذ روی تفسیر بلا عمل آن مصرف شد وهرکس به گونه‌أی وبه مصالح دستگاه خویش آن را تعبیر وتوجیه ودر واقع تحریف نموده‌اند اینجانب به عنوان خدمتگزاری از خدمتگزاران جامعه اسلامی از ریاست محترم مجلس شورای اسلامی ونمایندگان محترم تقاضا دارم شما در مقابل این پیام مسئولیتی بس عظیم دارید ودر مقابل مردمی که باعث شدند ما بر کرسی بنشانند مدیون هستیم نگذارید از این بیشتر این پیام رنگ اصلیش را از دست بدهد واز همه دستگاههای قضایی واجرایی کشور بخواهید که این پیام در سطح جامعه عملی شود وآن حرکت اولیه‌اش را باز یابد چرا به فراموشی سپرده شده؟چرا گزارشات استانها وشهرستانها منعکس نمیشود ودر اختیار مردم قرار نمیگیرد؟ما هیچ تعارفی با کسی نداریم ودر هر مقام ومسلکی باشد از صریح پیام امام بود بدون مسامحه عمل کردن 4ماه ازآن میگذرد عملکرد آن ستاد چه بوده؟باید حداقل به نمایندگان مردم گزارش میشد یا مشورت هنوز استان ما هیئتی به آن صورت نداشته واگر چند روز مختصری به آنجا رفته به هیچکدام از شهرستانهای تابعه آن استان نرفته‌اند آیا باز هم منتظر امام باشیم برای پیام بعدی؟این دفعه دیگر خدا وخلق محروم وامام این امت ما را نمیبخشد. نمایندگان محترم یک نکته‌أی که در ان مشکوک و مردد هستید لازم میدانم عرض کنم که ملت مسلمان کردستان بیش از حد پایبند به اسلام و قران و طرفدار حاکمیت نظام الهی هستند . و حساب آنها از خلقیون جدا است و انتظار دارند که مسئولین محترم مملکتی و محسن و مسئی آنها را با یک دید نگاه نکنند حتما شنیده‌اید که یک هفته پیش 33 نفر از پیشمرگان مسلمان کرد در یک روستای منطقه کامیاران توسط گروهک ملحد کومله در یک جا شهید شدند و چند نفری هم اسیر . من در نطق قبلی هم عرض کردم ( رئیس ـ وقتتان تمام است ) به تعدادی که در شهرهای دیگر میروند کردستان و برای دفاع از اسلام میجنگند و شهید میشوند به همان تعداد مسلمانان محلی هم شهید میشوند این سوء تفاهم پیش نیاید که فقط از شهرهای مرکزی میروند آنجا و شهید میشنود ما از همه رزمندگان اسلام در کردستان و قرارگاه سید الشهدا حمزه میخواهیم که امسال را به عنوان سال پاکسازی کردستان از لوث اشرار و ضد انقلاب اعلام کند و امیدوار هم هستیم با نابودی ارباب نوکرشان صدام نوکر شرق و غرب قائله منطقه حل شود و این عمل شدنی است و راه حل عملی و تجربه شده دارد آن هم توجه و تقویت مسلمانان متعهد منطقه و رفع محرومیتهای اقتصادی و غیره میباشد . در آخر عرایضم به دولتهای مسلمان تذکر میدهم که هر گونه اختلاف و تفرقه به نام مذاهب امروز در حالی که قبله دوم مسلمانان در اشغال اشغالگران صهیونیست است و در حالی که مسلمانان در آسام هند و افغانستان و فلسطین مظلوم و عراق و مصر و اردن و سودان و دیگر کشورها به نام اسلامی و غیره با سگهای تعلیمی شکنجه و قتل عام میگردند در چنین شرایطی اختلاف و تفرقه در پیشگاه خداوند متعال جرمی است بسیار عظیم و نابخشودنی در حالی که امریکا و روس هر دو ابر جنایتکار قرن بیستم به انتظار بلعیدن کشورهای سهل الهضم و محروم و بدون مقاومت هستندو از دور نظارت میکنند و با حربه استعماری ( فرق تثسد ) و با هدف مشترک نابودی اسلام و حاکمیت کفر در همه کشورها نوکرانی را پرورش میدهندامروز مسئله شیعه و سنی دیگر معنی ندارد ما به عنوان مسلمانان سنی در ایران از رهبرانقلاب اسلامی و شخصیتهای سیاسی و مذهبی این مملکت تقاضا داریم برای هر چه رسواتر شدن شرق و غرب و نوکران حلقه به دوش آنها قدمهای موثری در راه وحدت عملی این دو فرقه اسلامی در ایران و جهان برداشته شود و مطمئن هم هستیم این حربه نیز همانند دیگر حربه‌های استعماری اثری نخواهد داد . در خاتمه به برادران محترم دستگاههای اجرایی چند تذکری داشتم که به خاطر نبودن وقت فرصت آن را ندارم انتظار دارم که در مسئولیت خویش به تمامی تذکرات نمایندگان مردم توجه کافی را مبذول دارند . واسلام علیکم و رحمه الله . منشی ـ آقای پوراستاد . پوراستاد ـ سلام علیکم . بسم الله الرحمن الرحیم . افوض امری الی الله . ان الله بصیر بالعباد . و نورید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الرض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین . سلام گرم و پر محبت ما به عبد صالح خدا حضرت امام امت و امت امام و همه رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل و با تقدیم فاتحه و درود به روان پاک همه شهدای اسلام و شهدای جنگ تحمیلی . یکی از ابعاد انقلاب اسلامی ما بعد الهی و یکی هم بعد مادی است . که امام فرمودند یک دست قران و یک دست صلاح . برادر عزیزم حضرت حجت السلام جناب آقای انواری نقل میفرمودند که شهید بخارایی روزهای آخر عمرش در زندان مطالبی برای ما تعریف میکرد و میگفت یک روز شاه قرار بود برود اتحادیه کامیوندارها و من هم رفتم آنجا در یک وضعیت کاملا استثنایی قرار گرفتم که شاه در تیررس بود وقتی دست درز جیب بردم معلوم شد که اسلحه خود را فراموش کرده بودم ببرم که این کار خدا بود و ما امروز میفهمیم که اگر شاه آن روز به دست این عزیزان به درک میرفت امریکای جنایت کار از او یک قهرمان میساخت و شخص دیگری را به تخت سلطنت مینشاند .و آن روز محمدرضا میرفت و امروز بحمدلله رژیم منحوس 2500 ساله سلطنتی برچیده شده . امریکای جنایت کار بر یک نقشه حساب شده و با برنامه‌ریزیهای مفصل و طرحهای دقیق و تمرینهای چند ماهه و پیچیده و با مخارجی هنگفت شمارش معکوس را شروع و به طبس رفت چه دید ؟ خدا میداند و ما همین قدر میدانیم که برگزیدگان نیروی به اصطلاح واکنش سریع امریکا از ترس فرار کردند و بر خلاف اصول جنازه‌هایشان را هم گذاشتند و نبردند امریکا و دیگر جنایتکاران باید بدانند که این ما نیستیم که با آنهها میجنگیم و این پیروزیها از آن خداست که وعده فرموده مستضعفین وارث زمین خواهند شد و میبینیم که امریکا با دست خودش دارد گور خود را میکند .وعده خدا باید تحقق یابد و بدانید که با این دعاها و شعارهای مرگ بر امریکا و اثر خون پاک این جوانان که از چنگال امریکا میریزد امریکا نابود خواهد شد و اما چند دلیل مادی برای نابودی امریکا : 1ـ اختلاف فاحش طبقاتی که گاه به صددرصد میرسد و به قول خودمان یک عده از سیری میترکند و یک عده هم از گرسنگی میمیرند و در حال حاضر حدود 30 میلیون فقیر دارند . 2ـ فساد و رشوه خواری و پول پرستی و خیانت در بین هیات حاکمه امریکا که داستان واتر گیت نمونه کوچکی از آن است . 3ـ اعتیاد به ماری جوانا و هروئین و حشیش و الکل و خلاصه همه فسادهای ممکنه که بیش از 2 میلیون نفر دارای زندگی آمیزشی اشتراکی هستند و کشت و کشتار و جنایت و هزاران مسئله دیگر که به علت ضیق وقت و عفت کلام از گفتن آنها معذورم که تقریبا در نسل جوان امریکا فراگیر شده که به دلایل فوق هم امریکا روبه سقوط است که بر اساس ( القریق یشبث بهکل حشیش ) برای نجات خود به صدام دیوانه متوسل شده و حال که دید صدام هم مثل خودش هیچ غلطی نتوانست بکند مشاعر خود را از دست داده و گاهی حرفهایی میزند که از دهانش گشادتراست . امریکا ما را از چه میترساند از جنگ ؟ مگر صدام را به جان ما نیانداختید و همه نوکرهایتان را در منطقه به کمک او نفرستادید ؟ مگر شما جنایتکاران همه امکانات خود را به صدام ندادید . دیگر چه میتوانید بکنید ؟ ملت یکه راه شهادت را برگزیدند هرگز از جنگ نمیترسد . ملتی که نوجوان کمتر از 16 ساله‌اش در وصیت نامه مینویسد ( وقتی من خودم را شناختم تا آنجا پیش بروم که به خدا برسم و آخرین نقطه رسیدن به خدا شهادت است که انشاءالله خدا نصیب من خواهد کرد ) و چه بی توقع و خاضعانه نوشته ( برای من از گذاشتن حجله و این جور کارها خودداری کنید هیچ کوچه و خیابانی را به نام من نکنید .) و چه بی خرج حقوق که نمیگرفته . هیچ پول تو جیبیش را که پدرش میداده بخشیده و نوشته تمام پولی که دارم به حساب جبهه‌های جنگ واریز کنید . اینها قسمتی از نوشته شهید علی مهران یک نوجوان زیر 16 سال است و من همین جا از برادر عزیزم جناب حجت الاسلام و ملمسلمین جناب آقای رضوانی نماینده محترم فیروزآباد و امام مسجد مهدی که چنین شاگردانی تربیت میکنند تشکر میکنم . و هم چنین از اولیای مدرسه شهید آنودی که یکی از آنها میگفت بعد از شهادت علی ما نمیتوانیم جلوی این نوجوانان را بگیریم و همه خدایی شدند و عاشق شهادت . امریکا ملتی را که این چنین فکر میکند تحدید میکنی ؟ ما مصصم هستیم تا از زن و مرد و پیر و جوان و با خرج خودمان کشتی انقلابمان را در دریای خون به پیش برانیم تا به ساحل نجات برسیم . چند کلمه هم راجع به گرانی ، بعد از انقلاب تروریستهای اقتصادی به عوامل چپ ـ چپ چپ و راست چپ یا به قولی توده‌أی نفتی یا توده‌أی امریکاییها برای ضربه زدن به خط اصیل انقلاب از هیچ کوششی فروگذار نکردند و نخواهند کرد . خوشبختانه در همه جبهه‌ها شکست خوردند و این ملت بزرگ چون کوه در مقابل این توطئه‌ةا ایستاد اما مکاران بیکار ننشستند و با طرح نقشه‌ةای ماهرانه که مجال گفتنش نیست دارند کاری میکنند که یکی از انها گرانی است و گرانی یک پدیده‌أی است که باید از دیدگاههای مخحتلف با آن روبرو شد و برای جلوگیری از هر ضایعه و پدیده‌أی ابتدا باید ان را شناخت سپس ریشه‌یابی نمود و پس از آن از طریق صحیح با آن مبارزه کرد . یک پزشک برای تشخیص عارضه بیمارش گاه دهها نوع آزمایش و عکسبرداری میدهد تا بتواند مرض را پیدا نموده و در علاج آن اقدام کند . در مسائل اققتصادی و اجتماعی هم همین طور است ما الان گرفتار مسئله اقتصادی سیاسی و اقتصادی نظامی شده‌آیم . که بسیار حساس است . در شهریور 20 با آنکه جنگ از کنار ما گذشت و ما دچار قحطی و غارت بودیم و امروز به برکت الهی بودن انقلاب و بعد از 31 ماه جنگ با همه ابرقدرتها همه چیز داریم و کمتر کسی است که مصرف خانه‌اش کمتر از قبل انقلاب باشد . اما چرا گران ؟ و به عقیده بنده دولتها بعد از انقلاب خود یک یاز عوامل گرانفروشی بودند و اولین خشت این بنای کج را دو.لت موقت گذاشت . که آهن را کیلویی 5 ریال گران نمود . بعد .وزیر کا ردولت موقت به علت مسائل سیاسی و به جای رسیدگی به مسائل اصلی طبقه زحمتکش و محروم و محترم کارگر حقوق او را به دو برابر افزایش داد اما مایحتاجش را هم گران نمودند . یعنی هیچ . بعد به ترتیب اکثر کالاهایی که دست دولت بود گران کردند مانند اتومیبل ، گوشت ، سیگار ، برق ، آب ، گازوئیل ، بنزین ، تلفن ، تلکس ، تمبر پست و کالاهای دیگر و همین شب عیدی نوشتند و گفتند که سال آینده سال تثبیت قیمتها است اما بعد از چند روز تا کیلویی 15 ریال روی آهن گذاشتند . اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی برآورند غلامان او درخت از بیخ چند کلمه هم نصیحت به اصناف و کسبه محترم .امام بزرگوارمان بارها بازار را مورد مرحمت قرار داده و فرمودند بازار بازوی ستبر انقلاب است بازار استوانه انقلاب است . و من به عنوان یک خدمتگذار کوچک از شما تقاضا میکنم نکنید کاری که مسئولان مملکت را ناچار به شدت عمل بکنید . تجربه 4 سال بعد از انقلاب نشان داده است هر کس با انقلاب در بیافتد نابود خواهد شد گرانفروشی هم درافتادن با انقلاب است در حالی که جوانان ما مثل دسته گل در جبهه‌ها پرپر میشوند خدا را خوش نمیاید ما دنبال کار و کاسبی باشیم و احیانا گرانفروشی کنیم خون پاک این جوانان ما را دچار عذاب وجدان کرده است و راحت نخواهد گذاشت و چه به جا است که انجمنهای محترم صنفی در رابطه با فرمایش اخیر امام اسامی گرانفروشها و احتکارچیهای صنف خود را به جامعه انجمنهای صنفی یا به شورای معتمدین بازار داده تا برای انقلاب مقتضی به دادستان محترم داده شود . یا حضرت آیت الله صانعی دستور فرمایند انجمنهای اسلامی و حزب الله بازار خود حساب این از خدا بیخبران را برسند .واسلام . رئیس ـ سخنران بعدی را دعوت کنید . منشی ـ خانم اعظم طالقانی . اعظم طالقانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . ( اللهم انا نرقب الیک فی دولت کریم تعذبها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فیها من الدعاه الی طاعتک و القاده الی سبیلک و ترزقنا کرامت الدنیا و الاخره ) با تبریک به محضر امام زمان (ع) و امام امت و امت قهرمان و سلام به نیروهای رزمنده ارتش و سپاه و نیروهای مردمی و سلام بر شهدای اسلام و خانواده‌های آنان که پویندگان راه شهیدانند .و هم اکنون در شهرها و روستاهای ما شهدا و بازماندگان آنان عظمتها آفریده و کجا را باید نام برد ؟ خونین شهر ، آبادان ، قصرشیرین ، شوشتر دزفول ، نجف آباد ، یا روستایی مانند جنت مکان شوشتر را ؟ آری ایثار این شهدا و مجروحین و معلولین و مفقودین و خانواده‌ةای اینان چنان عظمتی به آسمان و زمین بخشید که تا کنون چنین بزرگی و ایثاری به خودندیده است . پروردگارا به خون پاک شهدا و به درد و رنج مجروحین و ایثار معلولین تو را قسم میدهم خدمتگذاران به اسلام را پیروز و موید و موفق بدار و خائنین و فرصت طلبان و مقام پرستان و دشمنان داخلی و خارجی را اگر قابل هدایت نیستند رسوا و خار بگردان . و اما در مورد روز زن . حدود 8 سال است که سازمان ملل کنگره جهانی زن را به نام توسعه و صلح و استخدام تشکیل داده و در این کنگره درواقع مقاصد استعمارگران تصویب و به اجرا درمیاید . به غیر از این کنگره کشورهای شرقی و غربی هر کدام جداگانه کنگره‌آی جهت زنان دارند که هر سال تشکیل میشود از آنجا که زنان ایران نقش اساسی را در انقلاب اسلامی ایران ایفا نموده از روستایی و شهری از هیچ گونه خدمت و ایثاری کوتاهیی ننمود و مناسبت دارد که روز تولد حضرت زهرا سلام الله علیها را که روز زن نامگذاری گردیده از زنان مسلمان جهان دعوت شود و کنگره جهانی زنان مسلمان در ایران تشکیل شده و قطعنامه مصوبه در کنگره را مورد توجه و اجرا قرار دهند . واما درخواستهای بانوان : 1. به نظر میرسد وقت آن رسیده است که اصل 21 قانون اساسی که حافظ حقوق نیمی از جمعیت امت اسلامی میباشد به اجرا درآید . 2. از سازمان بهزیستی و وزارتخانه‌هایی که مهد کودک دارند خواسته میشود به وضع مهد کودکها از جهت تربیت اسلامی و محتوا بخشیدن به برنامه‌های کنونی اقدام نمایند زیرا حساسترین دوران شکل گرفتن شخصیت کودک در این دوران میباشد . 3. دولت میتواند از بانوان متعهد وزارتخانه‌ها و سازمانهایی که تورم کارمند دارند و یا کارمند مازاد دارند پس از گزینش به ادارات و نهادهایی که نیازمند میباشد منتقل و یا مامور نماید. 4. بانوانی که کار تخصصی و فنی انجام میدهندو با درخواست بنیمه وقت کار کردن آنان مسئولین موافقت نمینمایند جهت نگهداری فرزندانشان نهاد مربوطه ضرورت دارد که امکانات مهد کودک را فراهم سازد . 5. چنانچه واحدهایی از زنان و مردان مشاور در دادگاههای مدنی خاص در سراسر کشور یا در مساجد تشکیل شود که مراحل اولیه اختلاف به آنان مراجعه و تلاش در اصلاح خانواده‌ها کنند بسیار مناسب است و چنانچه اختلاف در این مراکز و در این واحدها حل نشد به دادگاهها ارجاع شود و هم چنین ضرورت دارد کلاسهای آموزشی از جهت تعلیم وظایف همسری تشکیل شده و دخترامن و پسران قبل از ازدواج یک دوره کوتاه مدت جهت آگاهی از وظایف و قوانین شرعی و مدنی آموزش ببینند و اما در مورد اینکه خواهران نامه‌هایی به ما مینویسند که در مجلس قوانینی در مورد تعدد زوجات و امثالهم توصیب شده است این نکته را عرض میکنم هر قانونی تصویب بشود اعلام میشود . و در مجلس بحث میشود و تا کنون چنین قوانینی تصویب نشده است . 6. وزارت علوم برای کسانی که خواهان ادامه رشته تخصصی زنان هستند و در حال حاضر یا دانشجوی مامایی یا مشغول خدمت در این رشته میباشند تسهیلاتی مانند اولویت دادن از جهت کنکور برای آنان فراهم سازد . و اما در مورد مسائل کلی : 1. امیدواریم همانطوری که مسئولین منتخب ستاد پیگیری فرمان امام بارها تاکید نمودند با قاطعیت و با توان و قوت الهی به کار خود ادامه داده و از هیچ گونه جوسازی نگران نباشند . 2. وزارت نفت باید پروژه‌های گازرسانی به شهرها و سورتها را که در زمان برادر تندگویان برنامه ریزی شده است و مقداری از آن به اجرا درآمده ادامه دهد و مدیریتهایی که قادر به حل مسائل و مشکلات نفت و گاز و مواد سوختی دیگر نمیباشند اصلاح یا تغییر دهد و از هم اکنون جهت تامین سوخت شهرها و روستاهای دوردست و سردسیر اقدامات لازم را بنماید . 3. از وزارت صنایع به خصوص سازمان صنایع ملی خواسته میشود که مدیران کارخانه‌ها و شرکتهای تحت پوشش را از افراد مومن و متعهد و حامی مستضعفین قرار دهد نه از افرادی که درگیر باندبازی هستند . 4. از دولت خواسته میشود با کسانی که فرزندانشان را از طریق سوء استفاده از موقعیت خود یا هر چیز دیگر از فرستادن به خدمت سربازی مانع میشوند برخورد قاطع داشته و با تبعیض مبارزه کنند . 5. با تشکر از پزشکان و بهیاران و پرستاران خدمتگذار و متعهد وزارت بهداری و وزارت علوم از دولت خواسته میشود که امکانات جهت پرستاران درنظر بگیرند . از جمله میتوان به آنها پس از 15 سال کارکردن حق انتخاب شیفت را به عهده خودشان بگذارند و برای کسانی که صعوبت شغلی دارند حق صعوبت شغلی قرار دهند و پرستارانی راکه در رده‌های بالا از نظر تجربه قرار دارند در هیات علمی قرار گیرندو از تجربیات آنان استفاده شود . 6. در مورد هیاتهایی که به عنوان ماموریت و تهیه لوازم به خارج از کشور مسافرت میکنند تاکید میشود از هماهنگی لازم برخوردار باشند و مصرف بیت المال را مورد توجه قرار دهند . 7. از دولت خواسته میشود از بیکاران مهاجران جنگی جهت جلوگیری از مفاسد در نهادهایی که نیاز به کارگر و کارمند است استفاده شود . 8. وزارت مسکن و شهرسازی باید به فکر کسانی باشد که هیچ سرپناهی نداند و امکانات مادی جهت سرپناه تهیه کردن را ندارند با ساختن شهرکها ، با قرار دادن شرایط مناسب در اختیار آنان میتوان این معضل را تا حدودی حل کرد . و اما سخنی با شورای عالی قضایی ، در سمینار حکام شرع قطعنامه‌أی صادر شده است که بعضی از آن مواد را من میخوانم و از شورای عالی قضایی میخواهم که در این مورد هر چه زودتر اینها را اجرا کنند . یکی در این مورد است که بیشتر شکایات به دادگاه در ارتباط با کسانی است که همسرانشان معتاد هستند و از آنجا خواسته شده که دولت جمهوری اسلامی ایران چاره‌أی جدیتر بریا ریشه کن کردن آن و نیز اسکان معتادین در یک جابه منظور معالجه انان اقدام نماید و بعد در مورد تامین هزینه زندگی و مخارج زن و فرزندان کسانی که مفقود الاثر هستند اقدامات لازم را انجام داده بودجه‌أی در این مورد تخصیص دهند و به سردفتران ازدواج تذکر داده‌اند که شرایط ضمن عقد را به طرفین در موقع عقد کاملا تفهیم کنند و از رادیو تلویزیون به طور کلی خواسته شده است که نمایشنامه‌هایی که در این زمینه در زمینه مسائل خانواده موثر هستند ترتیب داده و به اجرا دربیاورند . و اما مطلب دیگری که باز دررابطه با شورای عالی قضایی است . شعبه 7 دادگاه عمومی تهران بایت 15 میلیون ریال اصل پول حکی به مبلغ 9 میلیون ریال به بهره داده است ( در مورد بهره این را صادر کرده است ) که این پول درواقع الان توقیف شده است و بدهکار که فقط یک خانه داشته است آن خانه‌آش را هم توقیف کرده‌اند این طلبکار یک شرکتی است که از سرمایه‌داران فکر میکنند بهایی باشد . که بهره این پول به آن برمیگردد و هر قدر این شخص بدهکار که یک چنین بهره سنگینی برایش صادر شده است به مقامات مراجعه میکند تا به حال نتیجه نگرفته است آیا باید شورای عالی قضایی به این مسائل رسیدگی نکند چرا ؟ بعد فرد دیگری است که حدود 1000 میلیون پول داشته است ( رئیس ـ وقتتان تمام است ) بلی همین یک نکته را عرض کنم بعد از فوتش همسرش چکی را که تاریخش مال سال 55 بوده است جعل میکند به تاریخ 59 و وقتی به دادگاه شکایت میشود این همسر تبرئه میشود و تمام این پول و منافعش به جیب اینها که یک فرد نزولخواری بوده میرود آیا وقت این نرسیده است که در دادگاههای ما اجرای عدالت اسلامی برقرار شود ؟ چطور میشود که این نزولخوارها در این دادگاهها تبرئه میشوند از شورای عالی قضایی باز میخواهند که به این مسائل رسیدگی کنند . والسلام علیکم ورحمته برکاته. 3ـ تذکرات نمایندگان به مسئولان اجرایی کشور بوسیله آقای رئیس. رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم.تذکرات نمایندگان محترم به مسئولان محترم اجرایی کشور. آقای رنجبر نماینده صومعه سرا به دولت در مورد احداث ساختمانهای مخابرات ،شهربانی وانبار دخانیات در صومعه سرا تذکر داده‌اند. آقای راثی نماینده میاندواب به ستاد پیگیری فرمان امام در خصوص اعزام هیاتی به صائین واز سپاه پاسداران انقلاب خواسته‌اند در خصوص عملیات درخشان اخیر تشکر بشود. آقای اخلاقی نیا نماینده سیرجان به وزارت نیرو درمورد احداث سد رودخانه تنگوئیه سیرجان تذکر داده‌اند . آقای صفاتی نماینده آبادان به وزارت دفاع درمورد پاکسازی منطقه عملیات ثامن الائمه ازمین وسایر مواد منفجره جهت اجرای طرحهای عمرانی تذکر داده‌اند. آقای میرزاپور نماینده رودبار به وزارت نیرو درخصوص پروژه آب رسانی شهرهای رودبار ،منجیل،به وزارت راه درمورد جاده جیرنده به کلیشم واحداث پل توتکابن به رستم آباد تذکر داده‌اند . نمایندگان خوزستان به وزارت نفت در خصوص کمبود مواد سوختی مخصوصا گاز مورد نیاز خوزستان تذکر داده‌اند. آقای نواب نماینده رامهرمز به وزارت بهداری درمورد تاسیس زایشگاه در هفتگل ورامشیر تذکر داده‌اند. آقای صلواتی نماینده اصفهان به صداوسیمای جمهوری اسلامی درمورد تقویت وافزایش تبلیغات وبرنامه‌های عربی در کشورهای جنوب خلیج فارس تذکر داده‌اند. آقای سید زاده نماینده باختران به وزارت نفت درمورد تسریع در اتصال خطوط لوله نفت باختران ورسیدگی به وضع گازرسانی تذکر داده‌اند. آقای بازقندی نماینده درود وازنا به وزارت فرهنگ وآموزش عالی درمورد اعلام نتایج کنکور اعزام به خارج تذکر داده‌اند. آقای سید فضل‌ الله حسینی برمایی نماینده کلات ودرگز به وزارت بهداری درمورد اعزام متخصصین بیهوشی واطفال به درگز ،به وزارت نیرو درمورد برق رسانی به روستاهای کلات ولاین نوه تذکر داده‌اند. آقای تاجگردون نماینده گچساران از زحمات پیگیری فرمان امام اعزامی به استان بویر احمد تشکر کرده‌اند ودرمورد تسریع در رسیدگی به تخلفات ارائه شده این استان تذکر داده‌اند. آقای کاظمی نماینده سلسله ودلفان به وزارت کشور درمورد دادن خدمات اولیه به روستاهای پرجمعیت بخشهای نورآباد والشتر تذکر داده‌اند. آقای طاهری نماینده کازرون به دیوان عدالت اداری شعبه 2 درخصوص دقت در دادن نامه‌ها تذکر داده‌اند. آقای عبد خدایی نماینده مشهد به وزارت نفت درمورد تامین گازوئیل مورد نیاز کشاورزان خراسان ،به وزارت بازرگانی در مورد تحویل سهمیه آهن نیمه دوم سال 61 به خراسان تذکر داده‌اند. نمایندگان اصفهان وآذربایجان شرقی تبریک وتسلیت گفته‌اند برای شهدای والفجر . 4ـ تصویب قانون الزام دولت به تقدیم لایحه قانونی نظام تهیه و توزیع ظرف مدت سه ماه رئیس ـ اولین دستورمات طرح دو فوریتی بود که در جلسه قبل دو فوریتش تصویب شد و حالا مطرح میشود . طرح خوانده میشود و مخالف و موافق صحبت میکنند . ماده واحده ـ از تاریخ تصویب این قانون دولت موظف است لایحه قانونی نظام تهیه و توزیع را ظرف سه ماه تهیه و به مجلس شورای اسلامی تقدیم کند . منشی ـ اولین مخالف آقای هراتی هستند . هراتی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . در این مسئله که باید سرانجام توزیع در مملکت در یک روال صحیح و منطقی و به نفع مستضعفان این مملکت شکل بگیرد هیچ تردیدی نیست و در این مسئله که حالا به دلیل این است که وضع مالکیت خصوصی روشن نشده ؟ یکسری شعارهای تند و افراطی مطرح شده است ؟ یا به هر دلیل و بهانه دیگری، تولید در مملکت دچار ضعف و رکود نسبی شده است و این سرمایه‌های سرگردان در مسیر توزیع بعد مبجر به احتکار و گرانفروشی و گرانی میشود ، در این هم هیچ تردیدی نیست . دودش هم کاملا مشخص است که فقط به چشم مردم مستضعف میرود . بریا اینکه آن طبقه پولدار از هر شکلی که باشند از بازار سیاه کالای مورد نیاز خودش را تهیه خواهد کرد . اما بحث بر این است که آیا شیوه اینکه توزیع یک روال صحیح و منطقی پیدا کند این است که ما بنشینیم و یک طرح بدهیم دو فوریتش هم تصویب بشود و دولت را موظف کنیم که آقا ظرف مدت 3 ماه شما یک لایحه در این زمینه تنظیم کنید و بیاورید واقعا این شیوه و روش صحیح است ؟ و تجربه قریب 3 سالفه ما چه چیز را به ما نشان میدهد ؟ میگویند مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود و آزموده را آزمودن خطاست . ما در چندین مورد بوده است که تا حالا دولت را موظف کرده‌ایم 3 ماه بعد از آنکه آن مهلت قانونی تمام شده است تازه یک لایحه‌أی را دولت آورده است و اجاره تمدید مهلت کرده است. حالا این به هر علتی که است به هر مشکلاتی که هست به علت کم کاریهایی که در سطوح پایین است به علت ضعف ، هر مسئله دیگری که هست یعنی تجربه این را دارد نشان میدهد . تازه ما حالا متوجه شدیم که آیین نامه‌ةای اجرایی هم به این شکل دارد برگزار میشود یعنی طرح شوراها که با یک سال زحمت کمیسیون شوراها و امور داخله تهیه شده و بعد در مجلس تصویب شده و از تایید شورای محترم نگهبان هم گذشته بعد حالا که قرار شده است این اجرا بشود تازه یک لایحه‌أی را برداشته اند آورده‌آند که آقا این را شما دو سال به تاخیر بیاندازید تا لایحه تقسیمات کشوری به تصویب برسد کروکی‌اش به تصویب برسد . انشاءالله بعد ما اییین نامه اجرایی‌اش را مینویسیم . خوب واقعا به رای العین و به شکل ملموس داریم میبینیم که هیچ کدام از اینها یک سرنوشت قطعی و منطقی را پیدا نکرده است و در موعد مقررش تقدیم نشده است . لایحه تقسیمات کشوری که ما دولت را موظف کردیم ظرف 6 ماهه بدهد الان حدود یک سال است خبری نیست . که ما خودمان ناگزیر شدیم که آن طرحی که قبلا داده‌ بودیم و مسکوت مانده بود از هیات رئیسه بخواهیم. که چون 6 ماه است گذشته دوباره در جریان قرار بگیرد . بنابراین با این تجربیاتی که ما داریم برادرها عملا این برنامه هم به آن سرنوشت دچار خواهد شد . نکته بعد این است که مگر آن اندیشه و تفکر و درد و مسئولیتی که احیانا در وزارت بازرگانی یا مسئولان دیگر هست مگردر شما نیست ؟ شما 3 سال در این مجلس بوده‌اید . با مردم در تماس بوده‌اید . مشکلات را به شکل عینی درک و لمس کرده‌اید . چرا خودتان نمیخواهید بنویسید ؟ مگر شما انتظار دارید که دولت بیاید یک معجزه‌أی بیافریند و ظرف 3 ماه یک لایحه مدون دقیق منسجمی که مشکلات توزیع را در مملکت همیشه خاتمه بدهد ارائه بکند ؟ که خوب این معجزه تا به حال به وقوع نپیوسته است . حتی در اندیشه‌شان هم نبوده است که این چنین لایحه‌أی را تصویب بکنند . بنابراین این مشکل به هیچ وجه ما به مقصود نخواهیم رسید . همین برادرهای چهل و چند نفری که با درد و احساس دو فوریتی را تقدیم کرده‌آند من فکر میکنم اگر این برادرهای عزیز ما دوهفته در این مجلس بنشینند از مسئولین اجرایی مملکت هم بخواهند که در جلساتشان شرکت کنند خیلی بهتر وسریعتر از دولت میتوانند در این زمینه یک طرحی تقدیم مجلس بکنند. یکی از نمایندگان ـ اعتبار میخواهد. هراتی ـ الان عرض میکنم یعنی مسئولین را اینجا بخواهند ،دایره حقوقی مجلس در اختیارشان مشکلات را درک کرده‌اند بنشینند ظرف 2 هفته اینچنین طرحی تقدیم کنند با دو فوریت هم به مجلس بدهند نه اینکه 3ماه دیگر دولت موظف بشود،6ماه بشود،9ماه بشود،بعد هم یکسال درمجلس از این کمیسیون به آن کمیسیون شور اول ،شور دوم ،آخرش هم ببینیم که واقعاً به نتیجه نرسیدیم.دوهفته برادرهای کمیسیون بازرگانی ،اقتصاد ودارایی ،برنامه وبودجه وهمین برادران دلسوز متعهدی که 40 وچند نفر این را امضاء کرده‌اند اینها اگر دوهفته بنشینند بدون شک قادر خواهند بود اینچنین طرحی را تقدیم کنند.اما مسئله اعتباری که برادرمان مطرح کردند بحث اعتبار این است.یعنی شما میخواهید دوباره اجازه استخدام رسمی یک سری کارمند را بدهید که یک سری کارمندهای جدیدی را استخدام کنند که مسئله توزیع را در مملکت شکل بدهند ؟ که داد همه‌تان از این بودجه کمر شکن جاری در مملکت بلند است یعنی واقعا اگر این است و شما میخواهید دوباره اجازه بدهید 2000نفر را استخدام کنندکه این چنین مسئله‌آی پیش بیاید ؟ که این بودن شک مورد تایید شما نیست . اما ممکن است بگویید نه آقا در این مسئله چون حساس است ضرورت دارد که ما یک عده‌آی را استخدام کنیم خوب بدن شک وقتی آن نماینده‌های دولت آنجا بیایندو به این نکته برسند و این طرحی که شما میخواهید تقدیم کنید یک طرحی است کارگشا وبا مشکلات و نابسامانیهای توزیع خاتمه خواهد داد بدون شک آنها هم مواقت خواهند کرد . و ردیفش را هم در اختیارتان خواهند گذاشت اگر بحث سر این است والا به این شکل برادرها هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد جز اینکه باز شما شاهد خوایهد بود که یا لایحه تمدیدش بیاید یا آن چنلان دیر میاید که به هیچ وجه این خواسته‌أی را که شما در اینجه مطرح کردید احتکار و ایجاد بازار سیاه و گرانفروشی و فلان به قوت خودش باقی خواهد بود لذا استدعای من از کمیسیونهایی که ذکر کردم ، بازرگانی ، امور اقتصاد و دارایی و هم چنین سازمان برنامه و بودجه و برادرهای متعهد این است که 2 هفته وقت روی این مسئله بگذارند این چنین طرحی را تقدیم بکنند و یک خدمت بزرگ به نفع مستضعفان در سال 62 انجام بدهند . والسلام . منشی ـ اقای اختری موافق . اختری ـ بسم الله الرحمن الرحیم . در صحبت برادرمان آقای هراتی که به عنوان مخالف صحبت کردند فقط 2 چیز را نام بردند که به اصطلاح دلیل بریا مخالفت ایشان بود و 2 مطلب که وجه لزوم تهیه چنین لایحه‌أی بود خودشان هم به آن توجه داشتند و اقرار داشتند اینکه نرخها باید کنترل بشود جای تردید نیست بریا خاطر اینکه درست است که در یکی دو سال مقداری از بعضی از جاها در کارخانه‌ها ما کمبود داشتیم و تولید کم شده است ولی تناسبی بین کم شدن تولید با گران شدن اجناس در بازار نیست و گرانی بیشتر معلول احتکار و مخفی کردن و بازار سیاه به وجود آوردن است و حکومت اسلامی نمیتواند در مقابل این گرانفروشیها 1 برابر 2برابر 3 برابر جنسی که باید 5 تومان فروخته بشود به 60 تومان فروخته بشود چیزی که باید 20 ریال فروخته بوشد به 20 تومان فروخته میشود این را نمیشود بی تفاوت از کنارش گذشت و بالاخره دولت اسلام یباید به یک شکلی جلوی این احتکارها و گرانفروشیها را بگیرد . برادرمان یادآوری کردند که چرا خودتان این مسئله را حل نمیکنید و از دولت میخواهید که لایحه بیاورد . قبلا یک طرحی بود که بعضی از برادرها تهیه کرده بودند به دلیل اینکه کاملا حساب شده نبود و به نظر نمایندگان کاملنبود و نپخته بود در مجلس رد شد و آن روز همین وعده داده شد که باید دولت خودش یک لایحه‌أی تهیه کند و برای تصویب به مجلس بیاورد و البته بهتر هم همین است برای اینکه دولت بهتر به جوانب اجرا آگاه است و مشکلات اجرا را بیشتر به آن توجه دارد و دولت که میخواهد اجرا کند بهتر میتواند لایحه را تنظیم کند و برای تصویب به مجلس بیاورد مسئله دیگری که به عنوان مخالفت مطرح شد این است که در عرض 3ماه دولت نمیتواند چنین لایحه‌أی تنظیم کند . برای اینکه در موارد مشابهی وقت تمام شده و قبل از اینکه اجرا کنند مجددا تقاضای تمدید مهلت را کرده‌آند . اگر 3 ماه به نظر نمایندگان وقتش کم است امکان دارد که 6 ماهش کنند 5 ماهش کنند به هر مقداری که تشخیص داده میشود آن مقدار وقت برای تنظیم این لایحه لازم است . اما اینکه موجب استخدام میشود ظاهرا انجام چنین کاری با توجه به پرسنلی که به حد کافی دولت دارد و از پاره‌أی از وزارتخانه‌ها که نیروی زیادتری دارد میتواند استفاده کند و در اینجا بکار بگیرد نیازمندی به استخدام جدید نیست و در آن لایحه وقت یا‚د نمایندگان محترم میتوانند دقت کنند و اگر خواستند استخدام جدید را مطرح کنند جلو استخدام را بگیرند به هر حال این مشکل مهمی است و آخر باید به یک شکلی حل بشود . آن چه که مردم را رنج میدهد این گرانی و این بی انصافی است والا اگر یکنواخت و یک رنگ چیزی کم باشد همه شما میدانید و بارها مردم اعلام کردند که کمبود را تحمل میکنند ولی تبعیض و گرانفروشی و بی انصافی را تحمل نمیکنند و به قول حضرت امام صادق علیه الصلاه و السلام در آن روایت فرمودند که ( الا اهدثک باش ما فوض الله الی عباده ) فرمود ( به راوی گفت ) آیا میخواهی از مهمترین واجبات را برای تو بازگو کنم ؟ عرض کرد نعم یابن رسول الله . حضرت 3 مطلب را فرمود که اولش این بود فرمود ( انصاف الناس من نفسک ) با مردم با انصاف رفتار کن و در روایت دیگر معنی کرد انصاف این است که هر کسی با طرفش طوری رفتار کند میپسندد همان طور با او رفتار بشود . بنابراین ما که میخواهیم قانون وضع کنیم بازار که میخواهد جنس بفروشد هر کسی باید طوری رفتار کند که میپسندد همان طور با او رفتار کنند و ما و شما که خیلیهایمان از تعاونیها استفاده میکنیم اگر برویم بازار و آن رفتاری که آزادانه با مردم انجام میدهند و به قسمتی که به مردم میفروشند اگر به ما هم بفروشند و ما هم مجبور بشویم بخریم مسلما سروصدایمان در میاید و توجه داشته باشید که کسانی که فشار گرانی و احتکار را احساس نمیکنند برای خاطر این است که از تعاونیها استفاده میکنند . اگر هیچ تعاونی نباشد همه بخواهند از بازار آزاد استفاده کنند آنگاه متوجه میشوند که این گرانی چه کرده است بنابراین من با این لایحه موافقم و فکر میکنم لازم است و باید تصویب بشود منتها ریزه کاریهایش در آن لایحه‌أی که دولت میاید باید کاملا روی آن دقت بشود والسلام . منشی ـ مخالف بعدی آقای سید حسن موسوی تبریزی . سید حسن موسوی تبریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . در این شکی نیست که قیمتها باید کنترل شود و بازار سیاه و احتکار از بین برود اما ما با این یک ماده واحده و دو سطری دولت را ملزم کنیم که تمام قیمتها را و کالا را در بازار کنترل کند از نظر کمیت و کیفیت و قیمت . این منطقی به نظر نمیرسد . لااقل اگر تصویب شد من پیشنهاد خواهم داد که مدتش زیاد باشد . ما بیاییم اگر واقعا دولت را میبینیم اقدامی در اینباره نمیکند خودمان بنشینیم و برای خودمان هم وقت تعیین نکنیم هر موقع کار تمام شد یک طرح جامع با نظر کارشناسان بنویسیم و به مجلس بیاوریم و مطرح کنیم و به تصویب برسانیم . لذا کار را راحت گرفتن و به گردن دولت انداختن که دولت موظف است در طول 3 ماه این کار را بکند خودمان هم متوجه هستیم که کار مشکلی است لذا من با این روش برخورد با مسائل قیمتها و کنترل کالاها مخالفم . لذا پیشنهاد میدهم که این رد بشود و اگر نمایندگان به فکر مردم و مستضعفین هستند (‌که هستند ) بنشینند طرح کامل با نظر کارشناسان نوشته بشود و به تصویب برسد . والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته . منشی ـ موافق بعدی آقای موحدی ساوجی . موحدی ساوجی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . خوشبختانه مخالفین یکه درباره این طرح صحبت کردند محتوای کلی طرح را به هیچ وجه نتوانستند بگویند که صحیح نیست و یا مردود است و یا اینها … بلکه همواره خودشان هم معتقد بودند که وضع موجود و شکل توزیع کالاها و اجناس در کشور ما یک وضع و شکل صحیحی نیست و بایستی که اصلاح بشود فقط این آقایان اشکالشان این بود که ما دولت را اگ ربخواهیم ملزم بکنیم به این کار از این کار الزام کردن دولت مجلس تا حالا چندان سودی نبرده در مواردی بوده که دولت نتوانسته انجام بدهد و این الزام را نتوانسته تحقق ببخشد و ناچار شده که بیاید و تمدید بخواهد ( تمدید مدت بکند ) که البته این ایراد به طور کلی وارد نیست . بلی در مواردی بوده است که ما دولت را الزام کرده‌ایم و مدت را هم معین کردیم و دولت هم در راس مدت کارش را انجام داده است و بعضی جاها هم بوده که حتی خود دولت آمادگی قبلی هم داشته که آن مدتی که ماتعیین کردیم گفته من زودتر از این مدت هم میتوانم این کار را انجام بدهم و بعضی موارد هم بوده که ما اگر مثلا 3 ماه فرصت و مهلت به دولت دادیم .در این 3 ماهه نتوانسته آن مصوبه را به اصطلاح اجرا کند و لایحه أی تهیه کندو ناچار شده که دومرتبه بیاید و تمدید مهلت بکند و این دلیل نمیشود برای اینکه بگوییم که کلا دولت ناتوان است و این کار درست نباشد . مسئله دیگری که برادرمان مطرح کردند این بود که خود مجلس این کار را بکند از یک طرف ایشان گفتند که این کار مشکلی است و دشوار است و امکان پذیر نیست و 3 ماهه نمیشود و اینها ….و از طرفی گفتند که همین نمایندگان پیشنهاد دهنده اگر 15 روز وقت صرف کنند واز نمایندگان دولت هم دعوت کنند ظرف 15 روز میتوانند یک طرح جامع نظام توزیع تهیه کنند و با دو فوریت به مجلس تقدیم کنند خوب این تناقض حرف خودشان است . وقتی شما میگویید امکانپذیر است و عملی است در 15 روز اگر چنانچه عده‌آی بنشینند میتوانند طرح نظام توزیع را تهیه کنند و به مجلس تقدیم کنند چرا دولت نتواند این کار را بکند ؟ آن هم در مدت 3 ماه . اگر چنانچه حالا باز هم نماینده دولت ممکن است در مجلس باشد و اگر هم نباشد نمایندگان محترم مجلس اگر چنانچه لازم دیدند که این مدت افزوده بشود باز هم پیشنهاد میتوانند بدهند ولی با کلیتش در واقع نمیشود این دلیل مخالفت با کلیت باشد . مسئله دیگری که باید عرض کنم این است که خود وزارت بازرگانی و اصلا خود دولت در این زمینه نگران وضع موجود است و مشکلات بیشتر مربوط به او میشود و او مسئول مستقیم وضع نابسامان توزیع در کشور است و لذا آن هم به فکر است و من یادم است چند بار که نمایندگان محترم در رابطه با توزیع ناصحیح از وزیر بازرگانی سوال کرده بودند ایشان در مجلس که آمدند یکی از دلایلی را ذکر میکرند بریا ناتوانی دولت و یا وزارت بازرگانی در امر توزیع این بود که گفتند توزیع از نظر قانونی روال صحیحی ندارد در اختیار ما هم همه چیز نیست که توزیع بکنیم و 17 نوع شرکت تعاونی در مملکت وجود دارد شرکت تعاونی اتکا و امکان و کارگری و کارمندی و فرهنگیان و روستایی و انواع و اقسام شرکتهای تعاونی که وجوددارد و به هر کدام از اینها هم مثلا باید سهمی داد و بعد گفتند که بسیاری از جنسهایی که در داخل تولید میشود ان اجناس را که بخش خصوصی تولید میکند این را به هیچ وجه حاضر نیست حتی وزارت بازرگانی نظارت کند و همان شرکتهاو کارخانة‌هایی که قبل از انقلاب در رژیم طاغوت دارای عواملی بودند و عواملشان در شهرستانها و کل کشور میامدند و اجناس را میگرفتند همانها هم الان عامل هستند و آنها را به رسمیت میشناسند و به آنها جنس میدهند و آنها هم جنس را نمیبرند در منطقه خودشان بخش یا شهرستان توزیع بکنند بلکه همین وسطهای راه بازار سیاه درست میکنند و به یک استفاده کلان یکه میگیرند در بازار آزاد به دیگری میدهندو به این مسئله اگر نمایندگان محترم مجلس توجه بکنند در همه شهرستانها یک چنین مشکلی وجود دارد که شرکتها و کارخانه‌های تولید کننده اینها از کانال مسئولین دولتی لااقل حتی تحت نظارت هم عمل نمیکند فرماندار یک شهرستان برمیدارد مثلا به یک کارخانه‌أی ، به یک شرکتی مینویسد که آقا شما در عرض ماه برای این شهرستان چقدر سهمیه قائل شده‌آید ؟ و این سهمیه را به کجا دادید ؟ اصلا آن جواب نامه فرماندار یا استاندار را نمیدهد بنابراین اینکه بعضی از برادران تا ما میاییم یک مسئله طرح توزیع را مطرح میکنیم فورا میروند سراغ وزیر بازرگانی و میگویند در آنجا اصلا یک باندی حاکم است و چه و چه و چه …. من این را اصلا قبول ندارم . ما کاری به اینکه وزارت بازرگانی الان درست است یا خراب است نداریم و ما اطلاعی نداریم که آنجا باندی حاکم است یا نیست ما کسی را هم متهم نمیکنیم ما میگوییم الان در این مملکت یک نظام قانونی صحیح توزیع وجود ندارد و باید این از طریق یک لایحه‌أی که خود دولت از نزدیک دستش بر آتش است خود دولت بیاید لایحه‌اش را بدهد دولت هم میتواند وبرایش هم امکان دارد خودش هم با این مشکلات دست به گریبان است و بیاید و چنین لایحه أی را به مجلس تقدیم بکند . چون یکی از عذرها و اعتذارهای عمده أی که دستگاههای مربوطه در برابر مجلس میاورند این است که میگویند ما وضع قانونیمان در این رابطه درست نیست . بنابراین من فکر میکنم که نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی توجه داشته باشند و این طرح را امضا کردند و باید که خود دولت این کار را به یاری خدا هر چه زودتر انجام بدهد . منشی ـ مخالف بعدی آقای آقامحمدی . آقامحمدی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . ریشه مشکلات را اگر نشناسیم و به گونه‌أی برخورد بکنیم که طرف را امیدوار بکنیم و خودمان را هم امیدوار که انشاءالله این معضل حل خواهد شد و نسخه أی که میپیچیم نسخه‌أی عوضی باشد خودش ممکن است که تقصیر را بر گردن ما بیاندازد و بعدها وسیله أی بشود برای اینکه مشکلات اجرایی را که در امر توزیع وجود دارد به عهده مجلس بگذارند الان مدتها است که وزارت بازرگانی مشغول انجام وظیفه و کار در جهت توزیع است . واقعا اگر مشکل آنها یک مشکل قانونی بود خیلی راحت و ساده آن قانون را میاوردند کما اینکه شما میبینید که 16 نفر از کارکنانشان اگر به مشکلی بر میخورند یا ماده و تبصره أی نیاز پیدا میکنند به سرعت هر چه تمامتر قانونش تقدیم شما میشود و پیگیری هم برای تصویبش میکنند .پس بدانیم که مشکل توزیع مشکل قانونی نیست . الان قانون برای همه قسمتها در امر توزیع وجود دارد بلکه مسئله توزیع مشکل اجرایی است در توزیع الان جنس را چند دور دور سر میچرخانند در صورتی که قانون منعی نکرده که چرخش ندهند بلکه سریع برسانند اگر دولت فقط و فقط اجناس خودش را خودش تهیه کند و دولت در داخل کارمندان و کارگران خودشو کشاورزانی که جنسشان را به ثمن بخس میخرد فقط توزیع جنسشان را هم مستقیم بکند ما مطمئنیم که این بار از روی دوش مستضعفین برداشته میشود . اگر بنا بر این است که تصور میشود و تصور میکنند که آقایان تقلب ، گران کردن و گران فروختن کلا ریشه کن بشود این یک کاری نیست که به این زودی اصلا شدنی باشد و هر کس چنین خیال و تصوری دارد در یک عالمی زندگی میکندکه عالم واقعی نیست بلکه اگر آمدیم و آن را نظام دادیم و آن نظام را هم به گونه‌أی که الان داریم شرکتهای تعاونی روستایی الان موجودند اما روستایی که به آن برق میدهند ، تلویزیونش را به تعاونیش نمیدهند بلکه تلویزیونش را میبرند در داخل شهرها توزیع میکنند بعد آن بیچاره باید بیاید از توی خیابان از فلان دست فروش به چند برابر قیمت بخرد در جایی که برق میبرند امکانات برقی و وسایلش را نمیبرند . در جایی که آب میبرند امکانات و وسایل مورد مصرفش را نمیبرند . الان در مورد برنجی که از خارج وارد این کشور میشود در سطح روستاها شما میدانید ماهی چقدر میدهند که آن هم تذکرات نمایندگان را نگاه کنید که آن ماهی نیم کیلو را نمیدهند . این مشکل است حالا شما میگویید قانون بنویسند ؟ قانون بنویسند که چه ؟ شما تعاون روستایی دارید . تعاونیهای کارمندان دولت را دارید و میتوانید پوشش بدهید تعاونیهای امکان را برای کارگران دارید میتوانید پوشش بدهید . تعاونیهای اتکا را برای نیروهای مسلح دارید میتوانید کامل پوشش بدهید . شما میتوانید از لحاظ مراکز تهیه و توزیعی که الان دارد وضعش به هم میخورد از طریق همانها نیازهای دولت را تامین بکنیم . اگر واقعا نیاز به اینهمه نباد که بروند ماموران دولت را در داخل بازار بگردند برای یک فیلتر ماشین ، برای یک قطعه بولدوزر ، برای یک قطعه لودر و با قیمتهای چند برابر بخرند شما فکر میکنید گرانی به وجود بیاید ؟ شما فکر میکنید عامل خود گرانی همین قانون خارج محاسبات و پول اورت دادن به دستگاهها و جنس ندادن نیست ؟ شما فکر میکنید اگر بروید لیست خرید دستگاههای اجرایی دولت را نگاه کنید بزرگترین گران بخر در بازار خود دولت نیست . اگر شما جنس را به دولت نمیدهید میفرمایید باید ببریمش توی بازار و دولت باید برود در بازار بخرد بعد از این طرف هم میگویید قانون محاسبات عمومی دستش را بسته . آزاد پول بریزید توی جیبش آقا اعتماد کنید . دولت مکتبی است . پول بدهید برود خرج کند . تشریف ببرید ببینید آنجا چه میکنند ؟ نگاه کنید بببینید چه بدبختی بر سر مردم آورده اند ببینید چه رقابتهای نابهنجاری به وجود آورده اند و چه دارند میکنند . شما جنس خود دولت را تهیه کنید ما مخلصتان هم هستیم . نمیخواهیم برای مردم کاری بشود . شما جنس خود این دهاتیهای بدبخت بیچاره‌أی که گندمشان را کیلویی 3 تومان میخرید تهیه بکنید . ما دیگر چیز دیگری لازم نداریم . برادر من مشکل ما قانون نیست . مشکل ما طرح دو فوریتی برای سه ماه دیگر نیست . والله اگر این کار انجام بشود بعد از این تقصیرش سر مجلس خواهد افتاد میایندو میگویند آقا هنوز داریم قانون مینویسیم بعد از 3 ماه میایند و مهلت میخواهندو برای 3 ماه 6 ماه . اینجا توی نوبت میماندو دوره شما تمام میشود . و تف و لعنت اینهمه جریانات را هم به سوی مجلس برمیگرداند . این مشکلات گرانی و بدبختی امر توزیع است . امر اجرایی است . امر قانونی نیست . چرا مجلس بیاید یک کاری را به عهده بگیرد که اصلا مسئه‌أی را حل نخواهد کرد . معضلی را حل نخواهد کرد قانونهایی که فعلا دارند اجرا میکنند ما مخلص آقایان خواهیم بود و من مطمئنم که مشکل دیگری نخواهد بود و اگر کسی پولی اضافی دارد ممکن است برود جنس گران بخرد ولی اگر الان همین اجرا درست انجام بشود کار به سامان خواهد رسید و ما امیدواریم که خدای قادر متعال کاری بکند و در دل افراد بیاندازد که یک ذره به حال مردم بدبخت ، بیچاره مستضعف ماهی 2000 توان با 5 تا بچه فکر کنند و جنس اینها را یک جوری به دستشان برسانند با همین قوانین موجود بدون اینکه ما را بچرخانندو امیدواریم که این بار را بازاریان محترم کمک کنند با وزارت بازرگانی و بازاریان یکه در داخل وزارت بازرگانی رفته‌آند و ما از او لامیدمان این بود که اینها آشنا هستندو شهید رجایی فرمودند که اینها به بازار آشنا هستند و میتوانند مشکل بازار را حل کنند من تقاضایم این است . حداقل آن برادری که در امر برنج ااست و تشریف برده اند در داخل معاملات برنج دکان برنج فروشی خودشان را جمع کنند و دیگر در داخل بازار خودشان معامله نداشته باشند . من تقاضایم این است که آن کسی را که در گیلان گذاشته آند برای برنج خریدن یک ذره در آن تجدید نظر بکنند و ببینند آیا با این وضع و اوضاع که کسی خودش عمده برنج قبلی را تامین میکرده او را بگذاریم مامور خرید آیا میشود کار کرد به اسم اینکه کار دان متخصص است ؟ نه بابا بدهید دست این بچه پادوهای ابزار . دست این بچه حزب اللهیهای بازار ، دست این متدینین بازار که تو مسائل بوده اند . به شما کمک کنند آنهایی که قبلا خودشان کلی تشکیلات داشته‌آند آنها که نمیایند کمک کنند مگر در سیاست به ما کمک کردند که اینها در اقتصاد به شما کمک کنند ؟ اشکالات اینجاها است . خود آقایی که در امر توزیع است ، خود شهم مغازه دارد خوب این نمیشود کارمند دولت نباید توی بازار خودش پایی داشته باشد پایش را از آنجا ببرد و کامل بیاید در خدمت انقلاب . انشاءالله و کار بکند خدمت بکند و مطمئناً میتوانند خود همین‌هایی که در وزارت بازرگانی هستند به بهترین وجهی اجرا بکنند و عمل بکنند و ما امیدواریم که خدا به آقای عسگر اولادی این توفیق را بدهد و به کمیته امور صنفی و به برادرانی که الان نماینده‌اند که دست به دست هم بدهند و این را در اجرا حل کنند. زرهانی ـ آقای آقامحمدی قانون میخواهد. این یکی با این امدادهای غیبی درست نمیشود. منشی ـ موافق بعدی آقای علم الهدی هستند که وقتشان را داده‌اند به آقای فروغی که اسم نوشته‌اند. فروغی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. آن چه را که برادران مخالف مطرح کردند در دو محور بیشتر دور نمیزند. یکی اینکه اولا این طرح را خود مجلس تهیه کند و در مجلس تصویب بشود. و به دولت ارائه بدهند. یکی هم مطلبی که آقای آقا محمدی فرمودند. اما طرحی که خود مجلس تهیه کند برادران عزیز در موافقت فرمودند که قبلا یک طرحی تهیه شده بود که به مجلس آمد و اتفاقا در همان روزی که آن طرح مطرح بود برادران موافق با طرح با چه جوش و خروشی فریاد میزدند که باید وضعی برای توزیع بوجود بیاورد که این بازار سیاه و احتکار و گرانفروشی را هرچه زودتر از بین برد . اولین اشکالی که مخالفین آن طرح در مجحلس مطرح کردند محل اعتبارش بود و دقیقا برادران نماینده که در کمیسیون بازرگانی هستند به فکر این امر افتادند که طرحی تهیه بکنند. اما مشکلی که در آنحا مطرح شد این بود که وقتی در مجلس مطرح بشود اولین اشکالش این است که محل اعتبار ندارد و از همان در مجلس برمیگردد و وقت مجلس هم گرفته میشود و ما به نتیجه‌أی نخواهیم رسید. پس بنابراین برادرانی که میگویند خود مجلس این طرح را تهیه کند و در ظرف دو هفته هم تهیه کند این اشکال قانونی را دارد و ما نمیتوانیم این اشکال قانونی را رفع کنیم. چون محل اعتبار ندارد. مسئله دیگر در رابطه با امر توزیع شما میدانید که هیچ قانونی که تمام سازمانها، وزارتخانه‌ها، شرکتهای تولیدی را در تحت یک امر واحد و یک مرکز واحد بیاورد ما قبلا نداشتیم. و الان هم نداریم. بخاطر شکایات زیادی که مردم به کمیسیون بازرگانی و به روابط عمومی مجلس کرده‌اند در امر گرانی و احتکار و توزیع کمیسیون بازرگانی حداقل سه الی چهار جلسه وزیر بازرگانی و بعضی از معاونین را دعوت کرد و برای این امر از ایشان توضیح خواستند. اولین اشکالی که ایشان مطرح میکرد این بود که سازمانها و وزارتخانه‌ها و شرکتهای تولیدی به هیچ عنوان در اختیار ما نیستند و کالاهایی که تولید میکنند حاضر نیستند در اختیار وزارت بازرگانی قرار بدهند تا از یک مرکز واحد توزیع بشود و شما می‌بینید کالا پیدا میشود اما در بازار سیاه و در کنار خیابانها و در حاشیه خیابانها اینها از کجا میرود، از چه طریقی اینها آب میرود؟ از همان طریقی که یک نظام صحیح توزیع نیست و من تعجب میکنم از برادران مخالف چطور با این امر بدیهی و ضروری مخالفت کردند و جناب آقای آقا محمدی میفرمایند که قانون هست. قانون کجا است؟ شما لطف بفرمائید و قانون را ارائه بدهید. با شعار که نمیشود. شما این قانونی که الان میگویید که بنیاد شهید ، بنیاد مستضعفین، سازمان صنایع ملی ، وزارت صنایع و سازمانهای تولیدی وابسته به وزارت بازرگانی را در زیر یک چتر و در زیر یک قانون بیاورد. شما این قانونش را بیاورید . آقای وزیر بازرگانی یکی از دلایلی که در جلوی نمایندگان مجلس میگذارد این است که شما یک قانون دست ما بدهید آنها تمکین نمیکنند. جلسات زیادی اگر نظر شریفتان باشد. در این رابطه رئیس دیوان عالی کشود ، آقای نخست وزیر، چند نفر از وزرا نشستند و کمیته‌ها تشکیل دادند . بعد با مسئله قانونیش روبرو شدند و مشکل قانونی که در این زمینه داشت خوب یک قانونی که موظف بکند تمام سازمانها و موسسات و وزارتخانه‌های دولتی باید در امر توزیع کمک کنند به وزارت بازرگانی و از کانال وزارت بازرگانی توزیع بشود تا اینکه مشخص بشود به شهرستانها چقدر باید بفرستد؟ به مرکز چقدر باید بدهد؟ به تعاونیها چقدر باید بدهد؟ با شعار که نمیشود مطالب را حل کرد. بنابراین برادران محترم توجه دارند در امر توزیع یکی از مشکلات بسیار بزرگی که وجود دارد متعدد بودن شرکتها و موسساتی است که تولید می‌کنند. یعنی بنیاد مستضعفین تولید میکند، وزارت صنایع و شرکتها و سازمانهای تولیدی دارد ، خود وزارت بازرگانی دارد و همچنین بخش خصوصی که یکی از اقلام بسیار مهم تولیدات ما را تشکیل میدهد. آنها هم تولید میکنند اما بخاطر اینکه یک قانونی که به دولت اجاره بدهد که نظارت بکند بر اینکه این شرکتها و بخش خصوصی آن آنچه را که تولید میکنند بطور عادلانه در سطح کشور توزیع بشود تا اینکه جلوی این گرانفروشی ، احتکار و بازار سیاه را بگیرد و مطلب آخر اینکه آقای آقامحمدی فرمودند مطمئناً بدانید قانون نداریم و اولین اشکالی که آنها میکنند این است که ما یک قانون نظام تهیه و توزیع نداریم. شما یک قانون دست ما بدهید و برای مدتش هم عرض بکنم بخاطر اینکه تابحال بحثهای زیادی در هیئت دولت شده است، طرحی در دست آنها است و دارند بررسی میکنند و سه چهر طرح هم در کمیسین بازرگانی مورد بحث است. اما بخاطر همان اشکال قانونی که دارد ما منتظر هستیم هرچه زودتر همان طرحی را که در دست دولت هست من فکر میکنم قبل از سه ماه هم آن را به مجلس ارائه بدهد. اما بخاطر اینکه بعضی از مسائلی که بعضی از افراد جلوی این افراد میگذارند و نمی گذارند هرچه زودتر این طرح به مجلس بیاید برای این جهت که ملزم بشود و فکر میکنم وقتش هم کافی باشد و در طول این سه ماه میتوانند تهیه کنند و به مجلس ارائه دهند. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. منشی ـ آقای رضوانی اردکانی مخالف. رضوانی اردکانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. مسئله توزیع و این ناراحتیهایی که در جامعه است اگر برادران دقت کنند ریشه آن این نیست که اجناس زیادی هست و یک عده محتکر احتکار میکنند و توزیع غلط است. البته من منکر احتکار یا گرانفروشی نیستم. ولی ریشه آن چیست؟ علت کمبود خیلی روشن است. علت کمبود یکی مسائل جنگ است، محدود بودن واردات ما است، پائین بودن سطح تولیدات داخلی است و اگر شما نه این طرح، صدها طرح و لایحه بیاورید تا مسئله عرضه و تقاضا در بازار تعادل پیدا نکند محال است که مسئله توزیع حل بشود. الان بعضی از اجناس است که مستقیما در انحصار و اختیار دولت است. مثلا همین سیگار . هرنوع طرح ریختند، پوستش را کندند، دفترچه دادند، کوپن دادند، باز یک عده سر خیابان فروختند. کمبود و مشکلات هم هست. خوب علتش این است که مصرف سالانه سیگار ما 40 میلیارد نخ است و کل موجودی و داخلی ما و آن مقداری که وارد میشود معادل 25 میلیارد نخ است. یعنی ما 15 میلیارد نخ سیگار در سال کم داریم. یک عده هستند که از همان توزیع عادلانه استفاده می‌کنند. یعنی از دفترچه‌شان میگیرند و چون کم است مشتری دارد و می‌فروشند. این نه مقصر دولت است، نه مقصر مجلس است بلکه مصر سطح پائین تولیدات ما و محدود بودن واردات ما است که تا اندازه‌أی هم باید باشد و راه حلش این است که ما تمام هم و تمام فعالیتمان را در این بکار بببریم که تولیدات داخلی ما بالا برود و کالاهای مورد احتیاج که در کارخانه‌ها ساخته میشود کارگران تشویق بشوند، امکانات بدهند، مواد اولیه برسانند تا سطح عرضه و تقاضا تعادل پیدا کند. ولا همین آهنی که ملاحظه میفرمائید کل آهن وارداتی و موجودی ما 50-60% کل تقاضای ما است. خوب این کمبود بالاخره سر از خیلای جاها درمی‌آورد. دولت هم نمیتواند در هر مغازه و در هرخانه یک پلیس و یک مامور بگذارد. لذا این طرحها و این لوایح هیچکدام نمیتوانند این مشکل را حل کند. انشاءالله جنگ با پیروزی اسلام تمام بشود، یک مقداری مشکلات اقتصادی کشوری که قریب سه سال است که در حال جنگ است این چیزهایش خیلی طبیعی است و تمام هم مجلس و دولت دربالا بردن سطح تولیدات و تشویق تولیدکننده‌ها باشد. آنوقت اگر عرزضه و تقاضا تعادلی پیدا کرد، اگر جنس در بازار باشد دیگر کسی نمیرود احتکار کند، نمیرود گرانفروشی کند. پس اینگونه طرح و لوایح کمترین اثری ندارد و دولت هم خودش اطلاع دارد و شب و روز هم زحمت میکشد و انشاالله باید هم ما در بالابردن سطح تولیدات مخصوصا تولیدات داخلی و یکسری واردات محدودی که مایحتاج ضروری جامعه است و باید هم باشد و این هم تا وضع جنگ و بنادر محدود ما، راههای ما، کامیونهای ما هست، امکان پذیر نیست و انشاءالله با پایان یافتن جنگ و بالابردن سطح تولید این مسئله هم به یاری خدا حل میشود. منشی ـ آقای محمد نوروزی موافق . محمد نوروزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. کمیسیون امور بازرگانی شاهد نامه‌های فراوانی از طرف بعضی از مردم حزب الله هست که اجحافات فراوانی به خریداران میشود وزارت بازرگانی تاکنون در این مورد اقدامی نتوانسته بکند و آقای عسگر اولادی بارها در کمیسیون حضور پیدا کردند و از این مسئله ناراضی بودند که چون قانونی در دست ندارند این اجحافات از آنجا ناشی میشود در کمیسیون چند طرح راجع به توزیع وجود دارد که این طرحها به نظر من در آن حد نیست که بتواند نظام تولید را در مملکت به وجود بیاورد که نظام عادلانه‌أی باشد که اجحاف را از بین ببرد . من از این نظر با این طرح و با این مسئله موافق هستم که دولت در این مورد همتش را به کار بگیرد و لایحه‌أی رات به مجلس بیاورد کهبلکه نظامی را بر اساس عدالت جمهوری اسلامی به مجلس ارائه بدهد . یک یاز محاسن نظام توزیع این است که جلوگیری از بعضی از خلافکاریهایی که الان ما در جامعه شاهد آن هستیم خواخهد شد بعضی از تشکیلات تولیدی در این مملکت الان اجناسشان را به کسانی که دشان میخواهد میفروشند و چند درصد هم پشت فاکتور میگیرند بعضی به کمیسیون مراجعه کرده آند و بعضی مطالب را گفته‌آند و در بیرون بعضیها مراجعه کردند و به ما گفته‌اند که مثلا 10 سهم 100 هزار تومانی را ما از فلان کارخانه میگیریم 10 تا 4000 تومان یعنی 40000 تومان از ما میگیرند و این جنس را ما به این شکل میگیریم اینها کسانی هستند که از متدینین هستند و این مسائل را گزارش میدهند موقعی که در کارخانه تولیدی به این شکل حق حساب و یا حق ناحساب از این افراد میگیرند تمام اینها بر دوش مردم بار میشود یقینا این مسئله جلوگیری از این مسائل خواهد کرد و موقعی نظام توزیع باشد آن کارخانجات تولیدی که زیر نظر بعضی از وزارتخانه‌ها یا نهادهای دیگری هستند اجناسشان را به فروشگاه مخصوص خودشان نمیبرند یا به افراد دلخواه خودشان نمیدهند که جنس گاهی 300% ، 200% کمتر و بیشترذ پشت قیمت فروش بشود . یک روزی یادم هست که آقای عسگر اولادی در بازار سخنرانی کرده بود و بعضی از این افراد را تشبیه به صدام و بلکه بدتر از صدام کرده بود چرا ایشان این مسئله را مطرح کرده بود ؟ ایشان میگفت که صدام دارد با جوانان ما مبارزه میکند و جوانان ما را لااقل مردانه در میدان میکشد . گرچه عملش نامردانه است ولی کسانی که در این مملکت هستند و امور توزیع در دستشان است به خانواده‌های این شهدا هم حتی رحم نمیکند . تنها جلوگیر این مسئله نظام صحیح توزیع خواهد بود که انشاءالله در هیات دولت و یا در وزارت بازرگانی این مسئله بادقت انجام خواهد شد و از شورای نگهبان هم انشاءالله این مسئله رد نخواهد شد . منشی ـ مخالف بعدی آقای آقارحیمی است . بفرمایید . هادی ـ آقای یزدی ! تقریبا مباحث تکراری است . آقارحیمی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . بنده فقط 4،5 نکته را اشاره میکنم برای اینکه برادران میگویند حرفها زده شده است . نکته اول یک بحث اخلاقی است که ما باید این قدر که از اخبار و احادیث و تاریخ و قران در قبل از انقلاب و بعضی جاها بعد از انقلاب به مردم خواندیم انشاءالله هم خودمان عمل بکنیم و هم اینها به صورت عمل در بین جامعه پیاده بشود . چقدر ما گفتیم که اگر مثلا یک خانه‌آی وضعش خوب بود غذایش را به خانه فقیری برد چقدر گفتیم در میدانهای جنگ ظرف آب را به این زخمی و آن زخمی میبرد و به اولی برمیگرداند چقدر ما این تبلیغات اخلاقی را در جامعه کردیم و الان هم باید بیشتر تبلیغ کنیم . در یک جامعه اسلامی بعد از 4،5 سال از انقلاب گذشته ما نتوانستیم این را جا بیاندازیم و میبینیم که به وسیله کوپن و دفترچه در حال اضطرار و جنگ بسیار خوب است . ولی از نظر اخلاقی برای یک جامعه اسلامی این یک ضعف است . آن جامعه‌آی که میگفتند در احیا العلوم غزالی نوشته که إذا را 10 خانه میبرد و میگفت بچه‌های ما خواب هستند بدهید خانه بعدی ، بدهید خانه بعدی حالا جوری شده که آقایان ، خانمها ، برادران و خواهران مسلمان اگر 10 دفترچه از 10 جا هم داشته باشند هر 10 جا هم به اسمشان یخچال یا تلویزیون بیفتد استفاده میکنند . و ما باید اول جلوی این کار را بگیریم . و اخلاق اسلامی را در جامعه پیاده کنیم . تا این قدر اصراف در این کالاها نشود شما ببینید این 4 سال انقلاب اسلامی چه فرقی در زندگی مردم کرده است همان خوردنها و همان لباس پوشیدنها و همان تفریح کردنها آیا یک کشور اسلامی که در حال جنگ است . در حال محاصره اقتصادی است و تک تک ما مسئول نیستیم که روی برنامه زندگی روزمره‌مان یک حسابی باز کنیم و خدا میداند اگر یک قدرت درست و حسابی در دست بنده بود به مدت 2 سال یا 3 سال وضع کشور را از نظر مصرف اضطراری اعلام میکردم برای اینکه 2 سال 3 سال به قول مردم محترم یزد یک سال آدم باید بخورد نان و تره 100 سال بخورد نان و کره . ما یک مدت مدیدی باید سختی بکشیم و واقعا زندگیمان منصفانه باشد تا بتوانیم وضع تولید و وضع مصرفمان را هماهنگ و درست کنیم نه اینکه مرتب نفت بفروشیم ، مرتب کالا وارد کنیم و مرتب مصرف کنیم . فقط بحث روی این است که چرا تبعیض است و چه جوری توزیع بشود . بحث دوم این است که ما باید بخش خصوصی و بخش تعاونی و بخش دولتی از نظر تولید و از نظر توزیع مشخص بشود یک سیاست درستی اعمال بشود تا تولیدات ما بالا برور وقتی کهع بعضی جاها مدیریتهای ما ضعیف است و وقتی بعضی جاها مواد اولیه نمیرسد و وقتی بعضی جاها نمیدانیم حقوق این کارگر چه جوری است چند مدل حقوق میدهیم و آنها راضی و ناراضی هستند این سیاستها باید درست بشود . این بخش تعاونی و خصوصی و دولتی و سرمایه گذاری مشخص بشود تا مردم با طیب خاطر اگر سرمایه‌أی دارند که شرع یو قانونی است و اصل 49 شامل آن نمیشود این را در تولید قرار بدهند اگر تولید کشور بالا برود مسلم در توزیع آن هم خیلی موثر خواهد بود . ما ریشه‌ةای اصلی را رها کرده‌آیم و آمده‌ایم دنبال ریشه‌های فرعی را گرفته‌آیم . قسمت سوم این تعاونیها است . وزارت بازرگانی خودش این را میداند چندین بار هم آمده اعلام کرده است آخر این چه بساطی است . یک دفترچه از مسجد به خانه ما میدهند یک دفترچه از مجلس به خانه ما میدهنداگر خانم بنده هم دبیر یا معلم باشد یک دفترچه هم از آ“ فروشگاه فرهنگ به او میدهند . اگر یک ذره با فلان فروشگاه دیگر ارتباطی داشته باشد از بنیاد بعثت ، از بنیاد فلان جا یک دفترچه هم از آنجا میدهند . معلوم است یک کشاورز بدبخت هم دچار یک روستایی شده که اصلا آن جا شرکت تعاونی وجود ندارد . خوب بیایند شرکتهای تعاونی روستایی را گسترش بدهند از هر جا یک دفترچه دست مردم ندهند این خودبخود یک قدری از این تبعیض از این توزیع از بین خواهد رفت . نائب رئیس ـ‌آقای آقارحیمی شما طرح میدهید . مسائل طرح را توضیح میدهید ؟ آقارحیمی ـ من میخواهم ثابت کنم که اینها به درد نمیخورد اگر در صورت امکان هم بعضی کالاها را دولت آزاد اعلام بکند مثل بنزین مثل چیزهای دیگر آقای رضوی اردکانی فرمودند سیگار مردم زیادتر میکشند کمتر است این جوری نیست خودشان معتقد هستند که در توزیع آن خلل است و گرنه 24 میلیارد نخ مصرف است و 12 میلیارد از خارج میاورند و 12 میلیارد هم تولیدات داخلی است و برای اینکه یک عده‌آی زیادتر سیگاری شده‌‌اند 4 میلیارد و یا 6 میلیارد هم امسال بیشتر وارد میکنند و روی مسئله همین سیگار باید تبلیغات بشود و ارز کشور خارج نرود و بیاید این جوری سینه‌های ما را از بین ببرد . قوانینی هم که میتواند مجازات محتکرین و گرانفروشها را اجرا بکند تصویب شده و باید مجریان این عمل را بکنند . آقای رضوی میفرمایند اگر عرضه و تقاضا هماهنگ باشد احتیاج به قانون نیست نه این جوری نیست و اگر این طور بود احادیثی درباره احتکار و گرانفروشی ائمه هم نمیفرمدند امروز ما این طور قوانینی را یک کم اجرا نمیکردیم پس این جوری است یک عده‌آی هستند که واقعا محتکر هستند . یک عده‌آی هستند که واقعا گرانفروش هستند و باید با قانون جلوی اینها را بگیرند و راجع به قانون هم آقا ما قانون داریم ببینید کجا عمل میشود و چرا عمل نمیشود من 2 ، 3 ماده را از قوانین مصوبه شورای انقلاب جمهوری اسلامی میخوانم . ماده 10 ، 11 ، 12 . ماده 10 میگوید ( هر مرکز میتواند با تایید قبلی وزارت بازرگانی خود مستقلا اقدام به خرید و توزیع کالا نماید و در اینگونه موارد بانک مرکزی و سایر بانکها موظفند که تنخواه گردان و اعتباراتن لازم را در اختیار مرکز قرار دهند و به طور کلی نیازهای مالی مراکز از طریق سیستم بانکی کشور بر اساس مقررات آیین نامه اجرایی این قانون تامین خواهد شد . ) ماده 11 ـ‌نحوه توزیع و فروش کالاهای ترخیص شده از گمرکات بر اساس مقررات و آیین نامه اجرایی این قانون خواهد بود و سفارش دهندگان موظفند کالا را به قیمتی که مرکز با در نظر گرفتن سود عادلانه تعیین مینمانید با صدور فاکتور بفروشد حالا شما بپرسید این آهن آلاتی که چه به وسیله دولت به این مراکز خدمات و چه به وسیله بخش خصوصی توزیع میشود آیا فاکتورهای آنها را میاورند ؟ آیا درست توزیع میشود ؟ آیا بر یک اساس صحیحی توزیع میشود ؟ یا اینکه در تهران 3 قطعه آهن اضطراری میدهند ولی در شهرستانها یکی . الان شاید در تهران آهن آزاد باشد ، سیگار آزاد باشد ولی در شهرستانها نیسد پس گیر ما گیر قانون نیست گیر ما گیر اخلاق اسلامی است که باید منتشر بشود و گیر اجرای قوانین است و اگر بعضی از قوانین آن هم ناقص است وزارت بازرگانی موظف است ابزار کارش را بخواهد ، ابزار کارش هم اگر قانون است روی آن مطالع کند چون بیشتر درگیر است . حالا یک سال یا 2 سال است باید بیاورد و ملت هم بدانند اگر گرانی یا کمبود یا فلان بوده تقصیر بی قانونی نبوده است و تقصیر مجلس نیست . بلکه این تقصیر خود افرادی است که سو‌ء استفاده میکنند یا آن وزارت بازرگانی قدرت تحمل این بار را نداشته است باید یواش یواش مستقر و گسترده بشود و بتواند کار انجام بدهد بنابراین با این ماده واحده 2 خط کاری از پیش نخواهد برد و بنده از این جهت با آن مخالف هستم . متشکر . منشی ـ آقای حمیدزاده موافق بعدی . حمیدزاده ـ بسم الله الرحمن الرحیم . با عنایت به فرمایشات برادرمان آقارحیمی و حرفهایی که بعضی از مخالفین زدند همه روی یک اصل توافق داشتند و آن توزیع ناعادلانه در کشور است البته ممکن است که در مقام ریشه یابی ما در اجرا به مشکلات یبربخوریم که احیانا و احتمالا از طریق قانونی حل کردنش آسان نباشد ولی حل همین معما را نیز باید قانون بکند یعنی اگر ما در مواردی میبینیم که یک مسئول توزیع که احیانا در صنف قماش نبوده ولی از وقتی که مسئول توزیع شده حتی در صنف قماش هم رفته است یا در دیگر صنفها نیز وارد شده و به گونه‌أی احیانا محوریت تجاری در آن صنف و قشر شده یا اگر میبینید که در رابطه با نیازمندیهای عمومی جنوب شهر تهران به یک شکل و یک جور و حداقل امکانات گاهی در اختیارشان نیست ولی در شمال شهر به گونه‌آی دیگر یا در بعضی از محلات و بعضی از فروشگاهها به گونه‌آی دیگر اینها از مشکلات توزیع ناعادلانه‌أی است که امروز در کشور است . حالا چه ما پای قانون بگذاریم و نبود قانون را منشا و منبا این حرکتهای زشت به ظاهر ضد مستضعف و محرومین جامعه بدانیم و چه علل و عوامل دیگری را . اما مسئله این است که بعضی از برادرها میفرمایند که ما بایست حالا صبر کنیم که جنگ تمام بشود و بعد از پایان جنگ به این مشکلات رسیدگی کنیم مردم ما در این رابطه صبر و شکیبایی خودشان را تا به حال حفظ کرده‌آند و توقع حل کردن این مشکلات را به زودی ندارند ولی ما چرا ساکت باشیم حداقل این است که وقتی مجلس دولت را ملزم میکند که در 3 ماه یک قانون مدون حساب شده‌آی را برای توزیع عادلانه عرضه کند این خودش برای مجلس یک اتمام حجتی است که توانسته در این جریان وارد بشود و دولت را کع دستش در اجرا و اجرائیانت باز است برای توزیع عادلانه ملزم کند یعن یمجلس در مقام قانونگذاری کار خودش را کرده و از دولت این معنا را خواسته است حالا دولت اگر در رابطه با وزارت بازرگانی یا دیگر وزارتخانه‌هایش مشکل یا مشکلات یداشته باشد خود شدر برابر مردم و مجلس مسئول است به هر حال مجلس باید کار خودش را بکند و این کار کار خوبی است گیرم که در بعضی از موارد دولت آمده اجازه خواسته تااینکه تمدید وقت بشود و نتوانسته آن طرح یا قانون لازم را به مجلس ارائه بدهد این دلیل نمیشود که دیگر مجلس از دولت نخواهد امروز بزرگترین آتشی که بر جان مستضعفین جامعه ما افتاده است مسئله توزیع غیر عادلانه است و ما این را همه جا میبینیم . در هر رهگذری و معبری مشاهده میکنیم . گاهی دارو در داروخانه نیست ولی در کنار خیابان هست . نیازمندیهای عمومی در تعاونیها نیست .ولی در بازار آزاد با چند برابر قیمت هست و بالاخره گاهی نگاه میکنیم میبینیم که در جنوب شهر تهران یک کوچه کوچک با 17 شهید اما در بالای شهر با یک وضعیت دیگر و با یک توزیع گسترده‌آی که احیانا جز اینکه فریزرهایشان را پر کنند هیچ کار دیگری بلد نیستند در این رابطه دولت مسئولیت دارد . کارشناس هم دارد . تجربیات تلخ هم دارد و میداند که بر مردم چه میگذرد مردمی که انقلاب و جنگ و شهید را با این وضعیت تحمل میکنند از دولت توقع دارند و دولت را مسئول میدانند آن چنان که مجلس هم دولت را مسئول میداند و باید دولت در این رابطه وارد بشود حالا نه ماده بلکه موادی را به مجلس ارائه بدهد و مجلس هم روی آن کار کند شورای محترم نگهبان در اسرع وقت روی ان کار کنند تا باری از روی دوش مردم محروم جامعه ما برداشته بشود هرچند به طور اندک ولی به هر حال ما نمیتوانیم از این معنا دست برداریم که از دولت در این رابطه نخواهیم و خود مجلس کار بکند و به قول بعضی از برادرها تازه مجلس هم کار بکند بدون اینکه محدودیتی برای کارش باشد . نه ما باید از دولت بخواهیم و دولت ملزم بشود به اینکه قانونی ارائه بدهد و وقتی قالنون ارائه داد سوء استفاده‌ها را محدود میکند آن سوءاستفاده‌ةا در هر شکل و صورتی آنکه گاهی بیانش شرم آور است و انسان با نگه داشتن حرمت جمهوری اسلامی نمیخواهد بگوید وقتی که دولت خودش وارد بشود و موظف بشود و چارچوب داشته باشد و مسئولانه با قضیه برخورد کند امیدواریم که مسئله تا حدودی تخفیف پیدا کند من موافق این معنا هستم و مجلس هم بر اساس شناخت اسلامی انقلابی خودش در دفاع از مستضعفین و محرومین رای خودش را خواهد داد . والسلام . نائب رئیس ـ خیلی متشکر ، نماینده دولت اگر بخواهندتوضیحی بدهند میتوانند . اسلامی ( نماینده دولت ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم . برادران خواهران نماینده توجه دارند که دقیقا همان مسائل و مشکلاتی را که در امر توزیع برادرانمان خصوصا آقای آقامحمدی عنوان کردند تمام وزراء در جریان هستندو دارند روی این کار میکنند فقط برای اطلاع برادرها و خواهرها عرض میکنم که الان یک طرحی است طرح توزیع کالا رسانی توسط ستاد بسیج که آماده است . طرح توزیع مصوب شورای اقتصاد روی آن هم دارد کار میشود .یک طرح توزیع دیگری هم هست که در جلسه گذشته هیات دولت به هیات دولت ارائه شده که وزارت بازرگانی تهیه کرده است . بنابراین به همین زودیها مجموعه طرحها آماده میشود و خدمت نمایندگان محترم ارائه داده میشود منتها اینکه حالا مایل هستند کمیسیون هم طرحی بدهند یا این مدت را باز ادامه بدهند که تکلیف باشد یا نباشد به هر حال دولت دارد کار خودش را میکندو امید است که خیلی سریعتر هم این کار انجام بشود و خدمت نمایندگان محترم تقدیم بشود که انشاء الله همان طوری که برادرمان آقای رضوی فرمودند یک قسمتی از مشکلات را بتواند حل کند . نائب رئیس ـ اصل طرح را یک بار دیگر برای رای گیری بخوانید . طرح الزام دولت به تقدیم لایحه قانونی نظام تهیه و توزیع . ماده واحده ـ از تاریخ تصویب این قانون دولت موظف است لایحه قانونی نظام تهیه و توزیع را ظرف 3 ماه تهیه و به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید . نائب رئیس ـ 186 نفر در مجلس حضور دارند . نمایندگان محترم یکه با این طرح موافق هستند قیام بفرمایند .( اکثر برخاستند ) تصویب شد. اگر پیشنهاد کتبی رسیده باشد قابل طرح است . منشی ـ فقط پیشنهاد اصلاح عبارتی اضافه شدن کلمه ( کالا ) رسیده است . نائب رئیس ـ اصلاح عبارتی کالا را که بعضی از آقایان پیشنهاد کرده‌آند میشود اضافه کرد و بحثی نمیخواد یعنی توزیع کالا میشود بنابراین برای اصل این طرح با همین اصلاحی که انجام شد یک بار دیگر رای گیری میشود . نمایندگان محترمی که با این ماده واحده موافق هستند قیام بفرمایند ( اکثر برخاستند ) تصویب ئشد دستور بعدی را مطرح کنید . 5 ـ تصویب قانون اصلاح قانون و مقررات دیوان محاسبات . منشی ـ گزارش شور دوم کمیسیون دیوان محاسبات و بودجه و امور مالی مجلس در خصوص طرح قانونی اصلاح قانون و مقررات دیوان محاسبات . نائب رئیس ـ مخبر کمیسیون بفرمایید . کاظم نوروزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . طرح قانونی اصلاح قانون و مقررات دیوان محاسبات کشور ماده واحده ـ به منظور تسریع در امر رسیدگی به کلیه حسابهای وزارتخانه‌ها و موسسات و شرکتهای دولتی و سایر دستگاهها و هم چنین نظارت بر عملکرد مالی دستگاههای اجرایی و رفع مشکلات و نیازهای فوری دیوان محاسبات کشور تا قبل از تصویب و ابلاغ آیین نامه‌های اجرایی قانون جدید و تشکیلات و مقررات استخدامی مربوط اجازه داده میشود که : الف ـ دیوان محاسبات کشور حسابهای سال 1361 به بعد کلیه دستگاه اجرایی را به جای انجام وظایف و تشریفات ممیزی اسناد و حسابهای سنوات قبل رسیدگی و یا حسابرسی نموده و نتایج مربوطه را جهت طرح در مجلس شورای اسلامی به اطلاع کمیسیون دیوان محاسبات مجلس برساند . ب ـ اصلاح و تغییرات در تشکیلات و حقوق کادر متخصص و نیز رفع سایر محدودیتها و مشکلات اداری و مالی دیوان محاسبات کشور با موافقت و نظارت کمیسیون دیوان محاسبات مجلس و اخذ مجوز از هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی به مرحله اجرا گذاشته میشود. تبصره1ـ دیوان محاسبات کشور موظف است کادر متخصص و مورد نیاز خود را از افراد دیوان محاسبات تامین و درصورت عدم کفایت به استخدام جدید بپردازد. تبصره2ـ نحوه رسیدگی و ممیزی به حسابهای از سال 53 تا آخر سال 60 طبق دستورالعملی است که وسیله هیئت موضوع تبصره 66 قانون بودجه سال 61 مرکب از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، وزارت امور اقتصادی و دارایی و دیوان محاسبات کشور تهیه و ابلاغ می‌گردد. تبصره3ـ دیوان محاسبات کشور در اجرای وظایف قانونی خود باید به نحوی عمل نماید که همیشه حسابهای جاری و سال قبل را در دست رسیدگی و بموقع ترازنامه‌ها و یا سایر مشکلات اجرایی رسیدگی به حسابها بیش از 2 سال مالی معوق بماند، دیوان محاسبات بعد از ارسال گزارش مربوطه نحوه رسیدگی به این قبیل حسابها را جهت تصویب مجلس شورای اسلامی تعیین و پیشنهاد می‌نماید. این شور اولش تصویب شد و در شور دوم پیشنهادی گویا فقط برادرمان آقای اختری داده بودند که آن هم نظرشان تامین شد و حالا به این صورت تقدیم مجلس شد. نائب رئیس ـ خیلی متشکر، الان پیشنهادی ندارد که مطرح کنید؟(مخبر کمیسیون ـ خیر). شهرکی ـ بنده پیشنهادی دارم. نائب رئیس ـ توضیح بدهید. شهرکی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. در قسمت الف ماده واحده گفته شده است که : (( دیوان محاسبات کشور حسابهای سال 1361 به بعد کلیه دستگاههای اجرایی را بجای انجام وظایف و تشریفات ممیزی اسناد و حسابهای سنوات قبل)) یعنی بجای عبارت ((تشریفات ممیزی و انجام وظایف دیگری که هست … )) در سطر اول تبصره2 می‌گوید بجای آن ((نحوه رسیدگی و ممیزی به حسابهای از سال 53 الی آخر)) اگر قرار است که تشریفات ممیزی در آنجا حذف بشود بجای کلمه تشریفات ممیزی در بند الف ماده واحده میخواهد یک چیز دیگری بگذاریم باز کلمه ممیزی در اینجا در تبصره2 اضافه است. همان نحوه رسیدگی کافی است و یک کلمه‌أی است که با بند الف ماده واحده که بجای آن میخواهند یک کار دیگری انجام بدهند مجددا این کلمه اینجا گنجانده شده و از این نظر درست نیست اگر قرار است آن قسمت حذف بشود مجددا باز عنوان کردنش صحیح نیست حالا ازنظر مالی هم واقعا درست نیست که اینجا باشد و پیشنهاد حذف دارم. نائب رئیس ـ تبصره مورد بحث شما مربوط به سال 53 است؟ (شهرکی ـ بلی) این مربوط به سال 61 به بعد است. باتوجه به این بازهم معتقدید؟ شهرکی ـ بازهم معتقدم که کلمه ممیز حذف بشود. منشی ـ موافق دارد؟ (اظهاری نشد). نائب رئیس ـ اگر موافقی ندارد دیگر بحثی نمی‌شود. اختری ـ بنده پیشنهاد داده‌ام که منظور نشده است. نائب رئیس ـ پیشنهاد کتبی اگر داده باشید قابل بحث است. منشی ـ قبلا داده‌اند و کمیسیون هم رفته‌اند منتها آقای نوروزی گفتند که پیشنهاد ایشان منظور شده است. نائب رئیس ـ مخبر کمیسیون گفتند منظورتان تامین شده است. بهرحال اگر میخواهید مطرح کنید توضیح بفرمائید. اختری ـ بسم الله الرحمن الرحیم. از نمایندگان محترم تقاضا میشود مختصر عنایتی بفرمایند. پیشنهادی برای ذیل بند (ب) داده شده بود که البته قسمتی از پیشنهادمورد توجه قرار گرفته است. پیشنها به این شکل بوده است: ((دیوان محاسبات کشور موظف است کادر متخصص و موردنیاز خود را از دیوان محاسبات تامین و با آموزش جدید بکار گیرد و درصورت عدم کفایت به استخدام جدید بپردازد.)) آن موردی که الان مورد نظر است اگر نمایندگان صلاح میدانند اضافه بشود این جمله ((و با آموزش جدید بکارگیرد)) که در این پیشنهاد پذیرفته نشده عبارت تبصره اینطوری است: (( دیوان محاسبات کشور موظف است کادر متخصص و موردنیاز خود را از افراد دیوان محاسبات تامین و درصورت عدم کفایت …)). پیشنهاد این است که (در پیشنهاد قبلی هم بود) : بعد از کلمه (تامین) جمله (و با آموزش جدید بکارگیرد) اضافه بشود عنایت بفرمائید به چه علت این را عرض میکنیم اگر ما کلمه (آموزش جدید) را قید نکنیم ممکن است عذر آورده شود که ما افراد متخصص به اندازه کافی نداریم. ولی اگر نمایندگان تصویب کنند کلمه (آموزش جدید) هم مطرح شود تا نیروهایی که با آموزش مختصر یک ماهه، دوماهه، سه ماهه از همان‌هایی که در دیوان محاسبات زیاد دارند میتوانند بکار گیرند آنها را با آموزش بکار بگیرند . اگر کافی نبود آنوقت استخدام کنند . اگر نمایندگان صلاح میدانند این را تصویب بفرمایند. والسلام. منشی ـ موافق؟ (اظهاری نشد) منشی ـ پیشنهاد اصلاح عبارتی شده که کلمه (میزان) و (لازم) اضافه شود. نائب رئیس ـ پیشنهاد شده است در سطر اول بعد از (تغییرات) کلمه (لازم) اضافه شود. ظاهرا اصلاح عبارتی است . همچنین پیشنهاد شده است قبل از کلمه (حقوق)(میزان) و بعد از آن (مزایا) اضافه شود. کمیسیون موافق است؟ (مخبر کمیسیون ـخیر) بله چون تغییر ماهوی دارد یعنی حقوق و مزایا ماهیتا دوچیز هستند این را نمیشود گفت . اصلاح عبارتی است و اگر بخواهد گنجانده شود باید بحث شود و این پیشنهاد باید قبلا داده شده باشد تا رویش بحث شود. به این جهت این اصلا قابل طرح نیست. بعلاوه معمولا حقوق و مزایا که گفته میشود مزایا یک چیزی است زاید به حقوق چه اگر اصل حقوق گفته شود و مزایا نباشد اصل حقوق معلوم نیست مزایا را بگیرد. بهرحال الان ما نمیتوانیم رویش بحث کنیم. اگر عبارت این را میگیرد کافی است و اگر بخواهیم اضافه کنیم طبق آئین نامه باید رویش بحث شود . بنابراین کلمه (لازم) اضافه میشود. 186 نفر حضور دارند. این ماده واحده و 3 تبصره‌أی که خوانده شد به رای گذاشته میشود. نمایندگان محترمی که با این ماده واحده و 3 تبصره‌ موافق هستند قیام بفرمایند(اکثر برخاستند) تصویب شد. دستور بعدی را مطرح کنید. 6ـ تصویب کلیات لایحه راجع به حفظ و تثبیت کناره و بستر رودخانه‌های مرزی منشی ـ دستور بعدی گزارش شور اول کمیسیونهای نیرو و شوراها و امور خارجه و کشاورزی و امور دفاعی و امور استخدام درخصوص لایحه حفظ و تثبیت کناره و بستر رودخانه‌های مرزی. نائب رئیس ـ آقای رهامی بفرمائید. رهامی (مخبر کمیسیون نیرو) ـ السلام علیکم و رحمه الله ـ بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش کمیسیون پست و تلگراف و تلفن و نیرو راجع به حفظ و تثبیت کناره و بستر رودخانه‌های مرزی. یک توضیح مختصری اول روی این لایحه خدمت نمایندگان محترم عرض کنم مقصود از این لایحه این است که بعضی از رودخانه‌های مرزی ما در مرز کشور واقع شدند مورد مشخص رودخانه‌أی است در شمال خراسان (مرز ایران و شوروی) چون دراثر مرور زمان و سیلابها موجب میشود که بستر رودخانه‌ها گاهی تغییر پیدا میکند و مثلا از یک قسمت کنده میشود ، یک قسمت دیگر اضافه میشود و چون مسئله مرزی است از حیث سیاسی جابجایی رودخانه که مرز دو کشور است اهمیت دارد. حفظ کناره رودخانه اهمیت دارد ، تغییر بستر رودخانه ممکن است منجر شود به رودخانه‌أی که مثلا مربوط به ایران است و از کوههای ایران سرچشمه میگیرد و در خراسان کشاورزی میشود . این رودخانه مسیرش عوض بشود و درخاک شوروی بریزد یا مثلا یک طرف خسارت به مرز یک طرف وارد کند رودخانه‌أی که مال ما است به مرز شوروی و به خاک شوروی و روستاهای شوروی مثلا خسارت وارد کند یا رودخانه‌هایی که مال آنها است آنها استفاده‌اش را میبرند به روستاهای ما خسارت وارد کند. علی علی ایحال بحث لایحه پیرامون حفظ کناره‌ها و بستر رودخانه‌های مرزی است. هم از حیث منافعی که از این رودخانه کشور میبرد ، هم از حیث اینکه تاثیر در نحوه توزیع آب رودخانه میگذارد. یعنی رودخانه‌أی که به نسبت مشخص ایران و یک کشور دیگر استفاده میکند اگر بسترش مسیرش عوض بشود یا خساراتی به یک طرف وارد بشود یا سیل یک طرف را ببرد ممکن است نسبت به هم بخورد و لذا وزارت نیرو که قانونا مسئول حفظ آبهای کشور است فعلا تا تکلیف نهایی مسئله آبها درحال حاضر تا آن طرحی که نمایندگان محترم راجع به قضیه سازمان مستقل آب یا وزارت آب که فعلا در دست بررسی است، وزارت نیرو قانونا مسئول حفظ آبهای کشور است. اما این کار بتنهایی از عهده وزارت نیرو برنمی‌آید. چون مسئله کشور همجوار مطرح است. یعنی پای وزارت خارجه درمیان است. از یک طرف و مسئله مرزداری مطرح است. مرزبانی مطرح است. یعنی پای ژاندارمری کشور مطرح است که البته اینجا وزارت کشور طرف خطاب ما است و همینطور بعد از اینکه مسیر رودخانه عوض شد یا جابجا شد پای وزارت کشاورزی مطرح است که بیاید آنجا درخت بکارد یا علفهایی بکارد که از بین رفتن بستر را مانع بشود. علی ایحال وزارت نیرو با ووزارت امور خارجه، وزارت کشور، ژاندارمری، وزارت کشاورزی باهم نشسته‌اند این لایحه را تهیه کرده‌اند و خدمت نمایندگان محترم آورده‌اند که اگر تصویب بشود ما وزارت نیرو را موظف می‌کنیم یک هیئتی که نمایندگان آن وزارتخانه دیگر هم هست اینها ترتیب بدهند و پیرامون رودخانه‌های مرزی تصمیم بگیرند. توضیح بیشتر از این من لازم نمیدانم. اگر لازم میدانید من یک دور فقط طرح را حضور نمایندگان محترم بخوانم تا برای رای دادن بیشتر حضور ذهن داشته باشند. (از تاریخ تصویب این قانون وظیفه حفظ و تثبیت کناره و بستر رودخانه‌های مرزی و احیانا اصلاح مسیر آن با وزارت نیرو خواهد بود که با همکاری مداوم و مستمر وزارتخانه‌های کشور، کشاورزی، امور خارجه، دفاع ملی، (دفاع ملی آن قسمتش که اداره جغرافیایی ارتش است به آن خاطر) و ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران (اداره مرزبانی) و با رعایت مفاد معاهدات و موافقت نامه‌ها و پروتکلهای مرزی بین ایران و دول همجوار به نحوی که در این قانون مشخص میگردد، نسبت به انجام امور فنی و اجرایی اقدام نماید.) این کل قانون است. مواد بعدی آن وظیفه هرکدام از این وزارتخانه‌ها را مشخص میکند. در ماده 2 آن کمیته‌أی که باید تشکیل بشود. خط مشی کلی را تعیین کند، تعیین اولویتها را بکند . در ماده 2 این مطرح شده آئین نامه را همین کمیته می‌نویسد و به تصویب هیئت وزیران می‌نویسد. در ماده 3 آن قسمتی که جابجایی پیش بیاید یعنی وقتیکه مسیر رودخانه عوض میشود یا اصلاح میشود ممکن است آن افرادی که آنجا ساکن هستند روستائیانی که آنجا ساکن هستند، جابجایی آنها لازم بشود. اینها تکلیفش مشخص شده که وزارت کشور بایستی جابجایی را انجام بدهد. خسارت لازم میشود به ایشان بدهد. در ماده 4 تکلیف وزارت کشاورزی مشخص شده که نباتاتی آنجا بکارد یا درختهایی بکارد که از حیث حفاظت خاک (از حیث آبخیزداری) این قضایا بعهده وزارت کشاورزی است و آن قسمت هم که به دول همجوار مربوط میشود (از حیث هماهنگی) آن هم در ماده 5 مشخص شده که بعهده وزارت امور خارجه است. نقشه هوایی و غیره هم در ماده 6 بعهده وزارت دفاع ملی است. و جنبه‌های مرزبانی‌اش که با مرزبان مقابل باید مذاکره کنند . آن مرزبانهایی که در مرز هستند بعهده اداره مرزبانی است. تعیین بودجه‌اش هم در ماده 8 آمده که دولت هرساله بودجه متناسب با این کار و نیازمندیهایش را تهیه کند و در بودجه کل کشور منظور کند. این کل لایحه است اگر نمایندگان محترم سئوالی در ذهنشان هست بفرمائید من بیشتر جواب بدهم. بیشتر از این فکر میکنم توضیح لازم نباشد. نائب رئیس ـ متشکر، کسی بعنوان مخالف اسم ننوشته است. اگر کسی در مجلس بخواهد مخالفت کند ، میتواند صحبت کند. ( چند نفر از نمایندگان ـ رای بگیرید) (181 نفر حضور دارند) نمایندگان محترمی که با کلیات این لایحه موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. یک ربع ساعت تنفس داده میشود. ( جلسه در ساعت 15/10 بعنوان تنفس تعطیل و مجددا در ساعت 50/10 تشکیل شد.) نائب رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم. مجلس برای ادامه مذاکرات رسمی است. دستور بعدی را بفرمائید. 7ـ تصویب اجرای آزمایشی لایحه راجع به انتقال حق بیمه آن دسته از کارگران مشمول قانون کار که تحت پوشش آئین نامه استخدامی شرکت ملی فولاد ایران قرار میگیرند بمدت 3 سال. منشی ـ گزارش کمیسیون مشترک کار و استخدام و صنایع و معادن راجع به پیشنهاد تعیین مدت آزمایشی درخصوص لایحه انتقال حق بیمه. نائب رئیس ـ مخبر کمیسیون تشریف بیاورند. (یکی از نمایندگان ـ حضور ندارند) آقای مجید انصاری نائب رئیس کمیسیون تشریف بیاورند. دکتر خلیلی ـ اخطار آئین نامه‌أی دارم. نائب رئیس ـ بفرمائید. دکتر خلیلی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. طبق تبصره 1 ماده 47 آئین نامه (لوایح یا طرحهایی که جنبه‌های مختلف دارند باید به کمیسیونهای مربوطه احاله شود.) اصل این لایحه در حقیقت ما سازمان تامین اجتماعی را موظف کردیم که حق بیمه‌هایی که از این کارگران ذغال سنگ و صنایع فولاد گرفته در یک صندوق خاصی که طبق آیین نامه خاص تحویل بدهد و تامین اجتماعی آنها به روال آیین نامه خاصی بشود. و بعد من وجوهی به عنوان تامین اجتماعی نگیرد و وجوه گذشته را هم واگذار کند به آن صندوقی که طبق آن آیین نامه خاص ایجاد میشود و نحوه تامین اجتماعی آنها کلا با قانون تامین اجتماعی فرق داشته باشد . با توجه به اینکه اصل این لایحه این است که ( نائب رئیس ـ شما اشکال آیین نامه را بفرمایید ) ما تامین اجتماعی را موظف میکنیم به این مسئله در حالی که این به کمیسیون بهداری که کمیسیون اصلی مربوط به تامین اجتماعی و بهداری و … بوده نیامده نه به عنوان فرعی و نه به عنوان اصلی . و همین الان هم طبق اصل 85 قانون میشود در حالی که ایرادهای زیادی دارد . والسلام . یکی از نمایندگان ـ مجلس باید نظر بدهد . نائب رئیس ـ به هر حال تشخیص داده شده است یعنی مسئول اجرای لوایح و طرحها به کمیسیونها تشخیص دادند به این 3 کمیسیون بیشتر مربوط میشود . ارجاع دادند و برگشته فکر نمیکنم اشکالی از این نظر داشته باشد . مجید انصاری ( نائب رئیس کمیسیون صنایع و معادن ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم و به النستعین . گزارش از کمیسیون مشترک کار و استخدام و صنایع و معادن به مجلس شورای اسلامی . لایحه راجع به انتقال حق بیمه آن دسته از کارگران مشمول قانون کار که تحت پوشش آیین نامه استخدامی شرکت ملی فولاد ایران قرار میگیرندو تبدیل وضع خدمتی مییابند که در جلسه یک شنبه 8/12/61 مجلس شورای اسلامی بررسی و تصویب آن طبق اصل 85 قانون اساسی به کمیسیونهای کار و امور اجتماعی و صنایع و معادن محول شده بود در جلسه مورخ 15/12/61 این کمیسیون مشترک و با حضور نمایندگان وزارتخانه‌ها و سازمانهای ذیربط مورد بررسی قرار گرفت و با اصلاحاتی با اکثریت آراء به تصویب رسید و پیشنهاد اجرای مدت 5 سال را مینماید . رئیس کمیسیون مشترک کار و امور اجتماعی و صنایع و معادن . دکتر محمود هنجنی . قبل از اینکه ماده واحده قرائت شود همانطوری که در متن فوق اشاره شد در جلسه 8/12/61 ماده واحده‌أی که به مجلس آمده بود مجلس شورذای اسلامی تصویب کرد به علت ضرورت و فوریت مسئله طبق اصل 85 دو کمیسیون یکی کمیسیون کار و دیگری کمیسیون صنایع و معادن این ماده واحده را بررسی کنند و تصویب کنندو اینکه آقای دکتر خلیلی فرمودند چرا به کمیسیونهای مربوطه ارجاع نشده این از آن چیزهایی نیست که مسئول امور کمیسیونها یعنی نائب رئیس مجلس شورای اسلامی ارجاع کرده باشند . اتفاقا خود مجلس شورای اسلامی تصویب کرد که این دو کمیسیون متصدی رسیدگی باشند و ان اشکال اصلا وارد نیست ما اصل مطلب همانطوری که نمایندگان مستحضر هستند جریان از این قرار بود که در حدود 11000 نفر از کارگران معادن ذغال سنگ کشور سالیان درازی اینها مشمول قانون کار بوده‌آند و در حدود 29% حق بیمه اینها کم میشد و به صندوق تامین اجتماعی واریز میشد اما متاسفانه صندوق تامین اجتماعی در تمام این مدت به علت اینکه توانایی سرویس بهداشتی دادن به اینها را نداشت آمده بود یک قراردادی را با شرکت فولاد منعقد کرده بود که 9% از این 29% را شما خودتان بگیرید و این کارگرها را از نظر بهداشتی و درمانی تامین بکنیم نتیجه این عمل این شده بود که بعداز 13 سال که از بدو استخدام اینها به صورت روزمزد در معادن میگذشت شرکت ملی فولاد از دادن خدمات درمانی به کارگران ناتوان بود . نائب رئیس ـ جناب آقای انصاری معذرت میخواهم همانطوری که درر مقدمه این لایحه ملاحظه میفرمایید طبق اصل 85 به کمیسیون مشترک ارجاع شده است و تصویب شده و اینجا فقط تعیین مدت است بنابراین روی متن آن خیلی توضیح لزومی ندارد . مجید انصاری ـ ( چشم من الان فقط مطالبم را کوتاه میکنم . ) که قرار شد ماده واحده‌آی به مجلس تقدیم بود که کلیه وجوه دریافتی که در طول این 13 سال صندوق تامین اجتماعی از کارگران گرفته و درمانی به آنها رائه نداده و حق این کارگرها بود و این وجوه به صندوق شرکت ملی فولاد برگردد و شرکت ملی فولاد وجوه ماخوذه از کارگران را طبق ضوابطی به عنوان درمان و حق بازنشستگی و چیزهای دیگر به اینها تحویل بدهد و این با موافقت خود صندوق تامین اجتماعی و وزارت کار بوده در کمیسین مشترک مطرح شد و تصویب شد . تنها جیزی که امروز از مجلس میخواهیم این است که تصویب بفرمایید به مدت 5 سال این لایحه ازمایشی باشد یعنی در کمیسیون تصویب شد طبق اصل 85 امروز تعیین مدت باید بشود و ما پیشنعاد کردیم 5 سال باشد علت 5 سال این است که این یک مدتی طول میکشد تا نقل و انتقال پول صورت بگیرد و بعد از نقل و انتقال پول مدتی هم طول میکشد تا شرکت فولاد خودش را مهیا بکند برای سرویس دادن به اینها از نظر درمانی و طبق صنعتی و سایر حقوقی که از اینها تا به حال ضایع شده بود اگر اجازه بفرمایید من متن ماده واحده که در کمیسیون تصویب شده طبق… نائب رئیس ـ لازم نیست تصویب شده است . مجید انصاری ـ پس ما تقاضای 5 سال تصویب را داریم . نائب رئیس ـ نمایندگاتن محترم عنایت دارید که این ماده واحده با 3 تبصره به کمیسیون ارجاع شده کمیسیون تصویب کرده فقط زمانش را میخواهند تعیین کنند یعنی مجلس یک بار در جریان قرار گرفته اصل را تصویب کرده یعنی ارجاع را تصویب کرده کمیسیون هم تصویب کرده است فقط از مجلس میپرسند که اجازه بدهید 5 سال باشد اگر روی این مسئله بحثی است میشود بحث کرد والا در اصل آن نمیشود بحثی کرد . بحث برای زمان آن است در متن که مجلس نمیخواهد تصویب کند میگوید این مصوبه که ارجاع کرده‌آیدو کمیسیون تصویب کرده است 5 سال باشد یا کمتر یا بیشتر ؟ 5 سال مورد درخاست کمیسیون است . دکتر خلیلی ـ آقای یزدی ماده واحده‌آش 4 خط بیشتر نیست . بگویید بخوانند . نائب رئیس ـ خودش قابل بحث نیست . قابل خدشه هم نیست . مجید انصاری ـ اصلا ماده واحده تصویب شده است . نائب رئیس ـ بلی تصویب شده است فقط زمان مورد درخواست است . آقای دکتر خلیلی شما که به عنوان مخالف اسم نوشته‌اید در اصلش نمیتوانید بحث کنید . زمان مورد بحث است . شما مخالف 5 سال یا 4 سال آن هستید یا مخالف اصلش هستید ؟ اصل آن مورد بحث نیست . بنابراین ماده واحده با 3 تبصره که درخواست … اختری ـ آقا مخالف برای اصلش نیست برای این است که مدت 3 سال بشود . نائب رئیس ـ دیگر نمیتوانید بحث کنید در اینکه درخواست کمیسیون 5 سال است میتوانید بحث کنید اگر مخالفی باشد میتواند بحث کند . اختری ـ من با 5 سال مخالفم . نائب رئیس ـ آقای اختری میتوانید صحبت کنید . اختری ـ بسم الله الرحمن الرحیم . صحبت مفصلی در این زمینه نیست . نظر بنده این است که این مدتی که پیشنهاد شده 5 سال اضافی است و برای دیدن آثارش که آیا مفید است یا مضر است اصلاح میخواهد بشود چه مقدار اصلاح میخواهد ؟ 3 سال کافی است لذا بنده پیشنهاد میکنم به جای 5 سال 3 سال باشد و بنده با 5 سال مخالفم . نائب رئیس ـ بسیار خوب ظاهرا کمیسیون هم حرفی ندارد . اگر کمیسیون حرفی ندارد دیگر روی آن بحث نکنیم . مجید انصاری ـ عیب ندارد 3 سال باشد . آقارحیمی ـ ماده 59 آیین نامه دارد که : نسبت به پیشنهاد کمیسیون بدون مذاکره رای گیری میشود . نائب رئیس ـ آقای آقارحیمی مگر خودکمیسیون پیشنهادشان را تغییر داده باشند و بگویند با 3 سال موافق هستیم میتواند همین پیشنهاد به رای گذاشته بشود نظر شما این است که چون اینجا دارد نظر کمیسیون قبل از اینکه مذاکره بشود به رای گذاشته میشود پس اول باید 5 سال را به رای گذاشت و بعد 3 سال را ولی اگر کمیسیون خودش موافق باشد که یک رای گیری بیشتر نباشد و 3 سال باشد مانعی ندارد میتوانیم به رای بگذاریم . آقارحیمی ـ آن هم در صورتی که پیشنهاد دیگری نباشد اگر پیشنهاد دیگری باشد اول آن پیشنهاد رای گرفته میشود . نائب رئیس ـ 180 نفر در جلسه حضور دارند نمایندگان محترمی که با مدت 3 سال برای این ماده واحده و تبصره‌ةای آن موافق هستند قیام بفرمایند .( اکثر برخاستند ) تصویب شد . دستور بعدی را مطرح کنید . 8 ـ تصویب قانون الحاق یک تبصره به قانون تشکیل سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای انتظامی منشی ـ گزارش شور دوم کمیسیونهای امور دفاعی و شوراها و امرو داخلی کشور در خصوص لایحه الحاق یک تبصره به قانون تشکیل سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای انتظامی آقای طیب مخبر کمیسیون بفرمایید . طیب ( مخبر کمیسیون امور دفاعی ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم . گزارش از کمیسیون امور دفاعی به مجلس شورای اسلامی . کمیسیون امور دفاعی لایحه‌أی راجع به الحاق یک تبصره به قانون تشکیل سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای انتظامی را در تاریخ 22/12/61 برای شور دوم مورد بررسی قرار داد و با اصلاحاتی به تصویب رسانداینک گزارش آن تقدیم میگردد . تا تاریخ گزارش گزارش کمیسیون اصلی و فرعی نشده بود . موضوع این لایحه همان طور که در شور اول خدمت مجلس محترم عرض کردم به طور خلاصه عرض میکنم چون شور دوم است …. نائب رئیس ـ جناب طیب چون شور دوم است توضیح زیادی لازم نیست . فقط ماده واحده و تبصره‌هایش را بفرمایید بخوانید . طیب ـ بسیار خوب ماده واحده : از تاریخ تصویب این قانون نام سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای انتظامی به سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای مسلح جمهوری اسلام یایران تغییر یافته و تبصره زیر جایگزین تبصره 4 قانون تشکیل آن سازمان مصوب 1334 میگردد . تبصره 4 ـ اعضا کمیته‌های انقلاب اسلامی نیز مشمول استفاده از امکانات رفاهی سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران میباشند . کمیسیون امور شوراها و داخلی هم همین محتوا را تصویب کرده است . نائب رئیس ـ بسیار خوب اگر پیشنهادی ندارد به رای گذاشته میشود . حسینعلی رحمانی ـ‌کمیسیون شوراها پیشنهاد دارد . طیب ـ پس اگز اجازه بدهید من توضیح بدهم برادرها روشن میشوند . نائب رئیس ـ شما آقای رحمانی میفرمایید که کمیسیون شوراها پیشنهادی دارد ؟ ( حسینعلی رحمانی ـ بلی ) خوب آن قابل طرح است . آقای طیب بفرمایید . طیب ( مخبر کمیسیون )‌ـ توضیحا خدمت مجلس محترم عرض میکنم که این سازمان قبلا در زمان تشکیل اسمش سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای انتظامی بوده و قانون تشکیل آن هم به این اسم است منتها در عمل امروز بیشترین مصرف کنندگان این سازمان ارتشی هستند که جزء نیروهای انتظامی نیستند . نیروهای نظامی هستند و بنابراین اسمی که میتواند فراگیر باشد همان کادر نیروهای مسلح است که هم نیروهای انتظامی و کمیته را میگیرد و هم نیروهای نظامی . و دومین مسئله این است که اصل لایحه به گونه دیگری بوده منتها چون در بررسی آن قانون دیدیم که تبصره 4 آن قانون در مورد استفاده سپاهیان بهداشت و سپاهیان دانش و آن قشری بود که در گذشته در ارتش وجود داشت ولی امروز دیگر نیستند بنابراین ما این را به جای آن تبصره جایگزین کردیم یعنی عملا آن تبصره حذف شد و این تبصره به جای آن نشست که اعضای کمیته‌ةای انقلاب اسلامی بتوانند از امکانات این سازمان مشابه برادران شهربانی و ژاندارمری که آنها هم نیروهای انتظامی هستند استفاده بکنند . نائب رئیس ـ بسیار خوب این ماده واحده فقط مسئله نامگذاری است که تفاوت دارد والا تفاوت دیگری ندارد . هادی ـ کمیته را هم اضافه کرده‌آند . نائب رئیس ـ بلی ، آن درست است . منظورم اختلاف مصوبه بین دو کمیسیون است که تفاوت دیگری ندارد به هر حال اگر به پیشنهاد خودتان باز برای به رای گذاشتن روی ان باقی هستید ؟ حسینعلی رحمانی ـ بلی . محمد فاضل ـ کمیسیون داخلی پیشنهاد اصلاحی نداشته و عینا تصویب کرده است و قابل طرح نیست . نائب رئیس ـ کمیسیون شوراها میتواند نظرش را بدهد . آقای فاضل عنایت بفرمایید آنچه که مطرح است از کمیسیون امور دفاعی است . کمیسیون امور دفاعی در اول نامگذاری هم کرده است . در کمیسیون شوراها این نامگذاری را ندارد . در حقیقت پیشنهاد حذف این قسمت اول است و این قابل بحث است . منشی ـ آقای رحمانی بفرمایید . حسینعلی رحمانی -‌بسم الله الرحمن الرحیم . آنچه در لایحه دولت است و در شور اول تصویب شده عبارت است از ماده واحده و تبصره زیر به عنوان تبصره 4 به قانون تشکیل سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای انتظامی مصوب 21/3/34 الحاق میگردد از تمام مطلب بوی الحاق تبصره 4 بوده است به قانون تشکیل سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای انتظامی و در آن قانون هم که ماده واحده است با چند بند و 3 تبصره که اینجا ذکر شده است همه آن روی نیروهای انتظامی است . اینجا بحثی اصلا در لایحه و در شور اول از نامگذاری نبوده لاکن کمیسیون دفاع در ماده واحده علاوه بر اینکه تبصره‌آی را ذکر کرده ( همین تبصره ) و با یک تفاوتهایی این ماده را به این صورت درآورده است : از تاریخ تصویب این قانون نام سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای انتظامی به سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تغییر یافته است . اگر چنانچه به خاطر داشته باشیم وقتی که میخواستیم تغییر نام بدهیم فقط به خاطر تغییر نام وزارت بهداری و بهزیستی را به نام وزارت بهداریو هم چنین خبرگزاری پارس… نائب رئیس ـ جناب آقای رحمانی شما نسبت به پیشنهاد حذف این نامگذاری میتوانید استدلال بفرمایید که باید حذف بشود والا کمیسیون این حق را دارد که در لایحه وقتی بررسی میکند این مطلب را هم بیاورد شما اگر روی حذف این استدلالی دارید که نباید باشد میتوانید استدلال بفرمایید . حسینعلی رحمانی‌ـ بلی ، کمیسیون نسبت به این مسئله اگ رحق داشته باشد مجلس هم حق دارد اگر چنانچه ببینید مسائلی را زیاد کرده‌آمند یا مسائلی را حذف کرده آند بسبت به آنها اظهار نظر بکند . نائب رئیس ـ در حذفش میتوانید استدلال بفرمایید . حسینعلی رحمانی ـ و به هر حال برای حذف این قسمت که برای مجلس روشن نشده چه آثاری دارد بنده پیشنهاد میدهم و تاکید دارم بر اینکه ما نمیتوانیم همچنانکه در نامگذاری خبرگزاری پارس میخواستیم نامش را برگردانیم به خبرگزاری جمهوری اسلامی شور اول داشت و شور دوم داشت چطور شد که این در شور اول هم نبود ؟ و در کمیسیون بردند و این مطلب را هم زیاد کردندو به این سادگی بخواهند نام یک سازمانی را به سازمان وسیعتری تبدیل کنند و بعد هم آثار و بر او مترتب بشود . اگر قانون ندارد خود نیروهای مسلح نظامی خوب ما نمیتوانیم به این صورت به طور ضمنی بیاییم و آن را هم داخل بکنیم و اگ رچنانچه قانونی در این مرحله دارد نیازی نیست به اینکه مابیاییم به واسطه تغییر اسم سرایت بدهیم این مطلب را از نیروی انتظامی به نیروهای نظامی و به هر حال این مطلبی نیست که برای مجلس به این سادگی قابل قبول باشد . نظر بنده این است که این قسمتهایش حذف بشود اگر چنانچه اصلاحاتی لازم داشته باشد انجام بدهند لایحه دیگری بیاورند و آن لایحه را در همدیگر ادغام کنند . یا به صورت دیگری درآورند یا تغییر اسم بدهند . منشی ـ آقای شهرکی مخالف . شهرکی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . اینکه آقای رحمانی میفرمایند ما نمیتوانیم در لایحه‌أی که به عنوان دیگری آمده بیاییم نام یک شرکت تعاونی را تغییر بدهیم چنین چیزی نیست ما در اساسنامه نام وزارت کشاورزی که یک وزارتخانه بسیار مهم است وزارت کشاورزی و عمران روستایی را تبدیل کردیم به وزارذت کشاورزی و این عمل شده و مشکلی پیش نمیاید در مورد وزارتخانه آن چنان بزرگ و گسترده در سطح مملکت حالا یک شرکت را که محتوای کارش ، کیفیت کارش ، این است که مایحتاج نیروهای مسلح راتامین میکند که نیروهای نظامی و انتظامی را دربر میگیرد اگر ما نام اصلی را روی آن بگذاریم چه عیبی دارد ؟ یعنی عملا امروز ما با یک شرکت تعاونی که احتیاجات نیروهای مسلح را تامکین میکند همان اسمی که عمل میکند همان اسم را به آن میدهیم تا حالا اسمش انتظامی بوده ، نیروهای انتظامی و نظامی از نظر کیفیت کار و ماهیت کارشان با هم فرق میکنندو لذا این شامل هر دو میشود در ضمن این مسئله کمیته‌ها هم اضافه میشوند از این امکانات رفاهی استفاده کنند که این شرکت این امکانات را میدهد و این هیچ مسئله‌أی نیست ما قبلا هم عمل کردیم و مشکلی از نظر اینکه ما نامش را تغییر بدهیم در اینجا وجود ندارد . نائب رئیس ـ متشکر آقای موحدی کرمانی بفرمایید . موحدی کرمانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . من قبلا عرض کنم که آنچه الان مطرح است مصوبه کمیسیون امور داخلی است نه پیشنهاد حذف که جناب آقای رحمانی داده‌آند چون کمیسیون امور داخلی و شوراهای … نائب رئیس ـ الان پیشنهاد حذف مطرح است . جناب آقای موحدی نظر کمیسیون حذف این نامگذاری است . موحدی کرمانی ـ خیر جناب آقای یزدی . ببینید این کمیسیون فرعی مصوبه دارد و این حق را دارد که پیشنهادش در مجلس مطرح بشود و من هم اینجا چند دفعه خدمت آقای متکی عرض کردم که پیشنهاد کمیسیون را مطرح کنید و البته حق بود که عوض آقای رحمانی اصلا به عنوان طرح پیشنهاد خود من یا مثلا یکی از اعضا مطرح میکردیم که این را من خواستم منتها جناب آقای رحمانی مطرح کردند . در هر حال حذف نیست . برای اینکه کمیسیون دفاع در تبصره هم تغییر داده تنها حذف مشکل را حل نمیکند . توجه میفرمایید که اگر فقط حذف باشد باز تبصره کمیسیون دفاع مطرح میشود . که در تبصره کمیسیون هم باز نام نیروهای مسلح جمهوری اسلامی هست آن وقت نمیشود که ما این اسم را حذف کنیم بعدا تبصره کمیسیون که نام نیروهای مسلح جمهوری اسلامی هست آن را تصویب کنیم بر این مبنا بنده عرض میکنم که باید مصوبه کمیسون داخلی مطرح بشود . که اگر آن تصویب شد هم نام حذف میشود و هم تبصره به صورت نیروهای انتظامی تصویب میشود . نائب رئیس ـ مگر کمیسیون دفاع این ماده واحده را با این تبصره تصویب نکرده است ؟ محدی کرمانی ـ چرا تصویب کرده است . نائب رئیس ـ خوب این کمیسیون شوراها آمده است و نامگذاری به عنوان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را حذف کرده و این محتوای آنها را تصویب کرده پس در حقیقت الان به عنوان پیشنهاد این نامگذاری با استدلالی هم که کردند پیشنهاد حذف این نامگذاری است و مجلس میتواند روی حذف این نام یا بقای این نام بحث کنند . موحدی کرمانی ـ خیلی خوب ، کمیسیون دفاع جناب آقای یزدی دو کار کرده است . یکی آمده نامگذاری را تغییر داده و دوم بر مبنای نامگذار در تبصره هم دست برده که در تبصره هم نامی که خودش پیشنهاد کرده ذکر کرده است . نائب رئیس ـ در ماهیت تبصره تغییر نیست . فقط در نام تغییر است . موحدی کرمانی ـ بلی ، اگر نام حذف شود طبعا باید در تبصره هم آن کلمه نیروهای مسلح به نیروهای انتظامی تبدیل بشود . ما موافق هستیم در هر حال به عنوان موافق بنده عرض میکنم که دولت لایحه را داده به عنوان نیروهای انتظامی داده و توجه داشته به اینکه نیروی انتظامی غیر از نیروی نظامی هست و از نظر سازمان تعاونی مصرف هم خوب لابد نیروی نظامی یک تشکیلات جداگانه دارد . تنها آنچه که در این ماده واحده دولت خواسته که اعضای کمیته‌های انقلاب هم چون نیروهای انتظامی هستند بتوانند از این سازمان تعاونی مذکور استفاده کنند این هدف لایحه بوده و ما هم این لایحه را تصویب کردیم کمیسیون دفاعی هم تصویب کرده اما تغییر نام درواقع نام نیست بلکه تغییر محتوا است . و امکان دارد که نیروهای نظامی جای دیگری از یک سازمان تعاونی دیگری استفاده کنندو با تغییر نام از اینجا هم استفاده کنند . ‹ و بر این اساس بنده عرض میکنم که همان طور که طبع این لوایح است آن چه را که از مجلس خواستند ما همان مقدار را عمل بکنیم نه بیشتر و این تغییر نام خودش درواقع میبایست به صورت یک ماده واحده جدیدی بیاید و در شور اول و دوم بحث بشود و مالا تصویب بشود یا نشود . نائب رئیس ـ نماینده محترم دولت بفرمایند . افراخته ( نماینده دولت ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم . این قانون از اولش به نام قانون تشکیل سازمان تعاون مصرف کادر نیروهای انتظامی در سال 34 به تصویب رسید و بعد از این جریان من مقدمتا خدمتتان عرض کنم که کاری که کمیسیون دفاعی کرده در واقع یک تغییر نام نیست بلکه مصوبات موجود را بررسی کردندو با توجه به متن آن مصوبات … حسینعلی رحمانی ـ این راجع به محتوا میشود . نائب رئیس ـ بلی ، حالا اجازه بفرمایید ایشان دارند دفاع میکنند . بفرمایید . افراخته ( نماینده دولت ) ـ یک تصحیحی کردند چیز جدیدی به وجود نیاوردند . اولا از نظر عملی بنده که عضو ارتش هستم و اکثر آقایان هم اطلاع دارند که این سازمان تعاونی که وجود دارد اصلش ارتش است یعن یاستفاده کننده اصلی آن ارتش است . و نیروهای انتظامی به صورت متفرقه از اینجا استفاده میکنند و این استفاده هم همین طور به طور عرفی عملی نشده بلکه یک مصوبات قانونی داشته که الان این اقدام کمیسیون دفاعی تقریبا یک رفع ابهامی میکند و من الان خدمت شما عرض میکنم این لایحه تبصره 5 هم داشته یعنی یک تبصره 5 دارد که مصوب آذرماه 52 است . میگوید : تبصره زیر به عنوان تبصره 5 به ماده واحده قانون تشکیل سازمان تعاون مصرف کادر نیروهای مسلح اضافه میشود یعنی در همین تسریح قانونی که اینجا آمده اسمش را کرده کادر نیروهای مسلح از این نظر عرض میکنم که این تغییر نام هیچ گونه بار مالی برای دولت ندارد هیچ گونه وظیفه اضافی برای سازمان اتکا به وجود نمیاورد و هیچ تغییری حاصل نمیشود . فقط یک تسریحی است که در اینجا وجود دارد که دیگر بعدا دچار اشکال نشوند این تبصره هم به ترتیب زیر است : مستخدمین رسمی و افزارمندان و افراد کادر ثابت نیروهای مسلح و هم ردیفان اعم از شاغل و بازنشسته و مستمری بگیر هم چنین مستخدمین پیمانی ارتش ، ژاندرمری کشور و شهربانی کشور از اول اسفند 1351 مشمول این قانون خواهند بود . بنابراین این اقدام در اینجا شده باز در آخرین اصلاحی که یعنی آخرین مطلب قانونی که در سال 56 اینجا آمده میگوید : ماده واحده : ( از تاریخ یکم تیرماه 1356 کارکنان شرکتهای تابع و وابسته به وزارت جنگ ( سابق البته ) نیز مشمول مقرارات قانون تشکیل سازمان تعاون مصرف کادر نیروهای انتظامی ( نیروهای مسلح‌) مصوب 34 خواهند بود ) یک مصوباتی قبلا آمده و این واقعا از قبل تبدیل به نیروهای مسلح شده این‌آخرین مصوبه‌أی که آمده باز اسم نیروهای انتظامی آمده بعد در پرانتز نیروهای مسلح آورده . تنها کاری که الان اینجا کمیسیون دفاعی کرده‌آند تسریح کرده‌آند و شک و تردید را برداشته‌اند و چیزی که وجود دارد و قانونش هم وجود دارد یک تسریح به عمل آورده‌آندو هیچ گونه اشکال و ایرادی در کارش و در انجام وظایفش و آن چیزی که الان میگذرد کوچکترین تغییری نمیدهدو این هم وجود دارد از نظر تبصره 4هم که خدمتتان توضیح دادم چون تبصره 5 را هم عرض کردم وجود دارد ، تبصره 4 هم مربوط به آن سپاهیان دانش اعم از زن و مرد میشد که اصلا موضوعا منتفی است . الان وجود ندارد . بنابراین به جای آنکه تبصره به جای خودش باشد بیاید یک تبصره اضافه کنند آن تبصره‌آی که موضوعا منتفی است برمیدارند و این تبصره‌أی که مطابق زمان است و طبق این ضوابطی که ما داریم مستحق این کار هم هستند و آن تبصره هم ه یک مورد استفاده هم ندارداین تبصره را به جای آن گذاشته‌آند . بنابراین از ظرف وزارت دفاع یعنی نماینده دولت به عرضتان میرسانم که هیچ گونه اشکال و ایرادی به وجود نمیاید . نائب رئیس ـ متشکر ، بسیار خوب ، ما از ظر آیین نامه‌أی فقط چیزی که میتوانیم به رای بگذاریم همین پیشنهاد حذف نام نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است . 185 نفر در جلسه حاضر هستند. نمایندگان محترمی که با حذف این نام موافق هستند قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . بنابراین الان خود مصوبه کمیسیون امور دفاعی مطرح است .اگر مخالفی ندارد برای رای گیری آن را بخوانید . منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . ماده واحده ـ از تاریخ تصویب این قانون نام سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای انتظامی به سازمان تعاونی مصرف نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تغییر یافته و تبصره زیر جایگزین تبصره 4 قانون تشکیل آن سازمان ( مصوب 1334 ) میگردد . تبصره 4 ـ‌اعضای کیته‌های انقلاب اسلامی نیز مشمول استفاده از امکانات رفاهی سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران میباشند . نائب رئیس ـ 188 نفر حضور دارند نمایندگان محترمی که با ماده واحده و تبصره آن موافق هستند قیام بفرمایند ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . دستور بعدی را مطرح کنید . 9ـ بحث پیرامون لایحه استفسار قسمت آخر بند ج ماده 16 اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منشی ـ گزارش کمیسیون امور دفاعی در خصوص لایحه راجع به استفسار قسمت آخر بند ج ماده 16 اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آقای طیب مخبر کمیسیون بفرمایید . طیب ( مخبر کمیسیون ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم . گزارش از کمیسیون امور دفاعی به مجلس شورای اسلامی . لایحه راجع به استفسار قسمت آخر بند ج ماده 16 اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جلسه مورخه 22/12/61 کمیسیون امور دفاعی مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به اینکه واحد مهندسی در حوزه فرماندهی در گزارش شور دوم کمیسیون امور دفاعی نبود و پیشنهاد یکی از نمایندگان در جلسه علنی به صورت واحد مهندسی به تصویب رسید کمیسیون معتقد است که وجود این واحد زاید .و مواجب تداخل وظایف میباشد و در نتیجه با اکثریت آراء تنها راه رفع مشکل حذف بند (ط) ماده 15 اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشخیص داده شد . توضیحه عرض کنم خدمت مجلس محترم که در اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیش بینی شده در حوزه وزارتی که وزارت سپاه است امور مهندسی هم انجام بشود که در شور دوم این در گزارش بود و مجلس هم تصویب کرد یکی از پیشنهاداتی که در مجلس یکی از برادران نماینده مطرح فرمودند و بعد رای هم آورد و عینا این وظایف را به حزه فرماندهی هم داد خوب همان موقع تصویب ما پیش بینی میکردیم که در عمل وقتی که وظیفه واحدی به دو ارگان متفاوت محول بشود اینها در اجرا دچار درگیری و تداخل خواهندشد . این عملا اتفاق افتاد یعنی وقتی که وزارت سپاه مشغول شد حوزه‌های معاونتش را تشکیل بدهد در مورد حوزه‌آی که مسئولیت امور مهندسی را هم بر عهده داشت مواجه با این شد که هم حوزه فرماندهی طبق ماده‌أی از اساسنامه میگفت من باید این کارها را انجام بدهم و هم حوزه وزارتی قانونا خودش را موظف میدید که امور مهندسی را عهده‌دار شود بنابراین تنها راه چاره را برادران سپاه استفسار از مجلس دانستند و طبق همین لایحه استفساریه درخواست کردند که منظور از انجام امور مهندسی در قسمت آخر بند ج ماده 16 اساسنامه سپاه پاسداران را مجلس مشخص کند کمیسیون در بررسی که کرد عملا دید راه تفسیر بسته است . یعنی تفسیر جایی است که منظور مجلس مبهم یا مجمل بیان شده باشد در حالی که در هر دو ماده صراحت وجود دارد و هیچ راهی برای این نیست که ما با تفسیر مشکلی را از بین ببریم . یک وظیفه عینا به دو ارگان محول شد راه این است که از یکی از این دو ارگان این وطیفه گرفته بشود و آن چیزی که کمیسیون معتقد است در گزارش خود طرح اساسنامه سپاه و در گزارش کمیسیون هم بود و امروز هم در این گزاش استفسار است این است که کمیسیون معتقد است که تنها راه حل این مشکل حذف بند ط ماده 15 اساسنامه سپاه پاسداران است تا این تکرار یکی‌اش حذف شده باشد و وظیفه امور مهندسی را که از سنخ وظایفی است که وزارات سپاه به عهده دارد و قانونا هم به او سپرده شده بتواند بدون اینکه تداخلی با حوزه دیگری داشته باشد خود وزارت سپاه انجام بدهد . این گزارشی بود که در مورد این استفسار داده شد . نائب رئیس ـ کسی نام نوشته است ؟ منشی ـ بلی . آقای رحمانی اولین مخالف . حسینعلی رحمانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . آنچه کمیسیون انجام داده شایسته تعجب است کمیسیون چطور متوجه نیست که تفسیر غیثر از حذف است و کمیسیون چطور به خود اجازه میدهد که مصوبه مجلس را متناقض اعلام کند . و اگر چنانچه ابهام ندارد چگونه دولت این را ارائه میدهد به مجلس و تفسیر میخواهد ؟ این نوع برخورد با قوانین و مقررات و آیین نامه و جرات پیدا کردن بر این نوع برداشتها نسبت به اعتبار مجلس ممکن است که مسئله آفرین باشد از طرفی اگر واقعا تناقض دارد و قابل توجیه نیست ما در اول کار هستیم قابل توجیه است مجلس آن روزی که نظر میداد متوجه بود که فرماندهی غیر از وزارت است . و بالاخره بلا توجه به تمام این مسائل رای داده است . و امروز که برخورد میکنیم با مبهم بودن نمیتوانیم ابتدا بگوییم که خیر مبهم نیست . و متناقض است و باید حذف بشود این پیشنهاد حذف را چرا آن روز نمیدادند ؟ و اگر چنانچه بخواهند حذف بکنند و تفسیر نباشد باید یا ضمن یک طرح از طرف دولت یا نمایندگان به مجلس بیاید و مجلس شور اول و شور دوم نسبت به این تصمیم بگیرد . پس بنابراین آنچه کمیسیون به مجلس ارائه داده است از شان این لایحه نیست که دولت برای تفسیر به مجلس فرستاده است و نمیتواند در اینجه مطرح بشود و با توجه به قانون تفسیر اکنون که تقاضای حذف و رسیدن به بن بست برای کمیسیون در توجیه به صورت تلویحی روشن است یعنی نتوانسته است کمیسیون اینجا متوجه باشد به یک محمل و توجیه تا بتواند این را تفسیر بکند اصل ماده 186 در صورتی که گزارش کمیسیون و هم چنین پیشنهادات دیگری که به کمیسیون رسیده به تصویب مجلس نرسد هر نماینده میتواند نظر خود را کتبا به هیات رئیسه بدهد . و پیشنهادات به ترتیب وصول مورد بحث قرار گیرد برای رسیدگی به این تفسیر ناچار است مجلس پیشنهادات خود را مطرح بکند ولی به عقیده من در اصل هم این قابل طرح در مجلس نبوده است . این به آن معنا است که کمیسیون نتوانسته است روی این تصمیم بگیرد پس بنابراین آنچه کمیسیون به مجلس ارائه داده است از شان این لایحه نیست که دولت برای تفسیر به مجلس فرستاده است و نمیتواند د راینجا مطرح بشود و با توجه به قانون تفسیر اکنون که تقاضای حذف و رسیدن به بن بست برای کمیسیون در توجیه بصورت تلویحی روشن شده است . یعنی نتوانسته است کمیسیون اینجا متوجه باشد به یک محمل و توجیه تا بتواند این را تفسیر بکند . طبق ماده 186 در صورتیکه گزارش کمیسیون و همینطور پیشنهادات دیگری که به کمیسیون رسیده بود به تصویب مجلس نرسد، هر نماینده میتواند نظر خود را کتبا به هیئت رئیسه بدهد و پیشنهادات به ترتیب وصول مورد بحث قرار گیرد. برای رسیدگی به این تفسیر ناچار است مجلس پیشنهادات خودش را مطرح کند ولی به عقیده بنده در اصل هم این قابل طرح در مجلس نبوده است. این به آن معنا است که کمیسیون نتوانسته است روی این تصمیم بگیرد و به مجلس ارائه داده است و مجلس میتواند پیشنهادات خودش را بدهد. بنابراین با حذف مخالفم. والسلام علیکم. منشی ـ آقای سیدحسن موسوی تبریزی مخالف. سیدحسن موسوی تبریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. عمده مخالفت جناب آقای رحمانی این بود که احتمال میدادند به این صورت استفسار کردن از مجلس و یا از کمیسیون خلاف آئین نامه باشد و جنبه دوم مخالفت ایشان این بود که حذف مصوبه مجلس احیانا به وظیفه خود مجلس است. نائب رئیس ـ ایشان نفرمودند استفسار خلاف آئین نامه است. سیدحسن موسوی تبریزی ـ این تفسیر نیست. در واقع ایشان میخواستند همین را بگویند . اما عرض کنم ما هم معتقدیم که حذف قانون مصوبه مجلس غیر از خود مجلس حق کسی نیست . حتی شوری محترم نگهبان هم نمی‌تواند فقط میتواند رد کند و اصلاح شود . الان هم بخاطر همین موضوع به مجلس اعاده شده که مجلس تصمیم بگیرد. دیگر بالاتر از مجلس در زمینه قانون گذاری مقامی نیست. علاوه از آن موافقت ما بر دو اصل است که در حین بررسی اساسنامه سپاه پاسداران هم این موضوع پیشنهاد داده شد. جناب آقای رحمانی که میفرمایند چرا آنوقت پیشنهاد داده نشده، بعضی از برادران و خواهران نماینده مجلس آنوقت هم توجه داشتند که این اگر به آن صورت تصویب بشود تداخلی در مسئولیتها ایجاد میشود و پیشنهاد حذف دادند. حالا به چه علتی تصویب شد آن دیگر مربوط به تک تک نمایندگان محترم است که رای داده‌اند آن موقع یا نداده‌اند؟ در مجموع به این صورت تصویب شده الان چکار کنیم؟ الان درحال حاضر مواجه با این مشکل هستند برادران سپاهی که آیا این مربوط به امور فرماندهی است، مسئولیتهای فرماندهی است یا بخشی از مسئولیتهای وزارت سپاه است؟ و چیزی کخ بنظر میرسد به اینصورت باقی بماند باز لاینحل است. یعنی حل نخواهد شد و در آینده مشکلاتی در داخل خود سپاه پیش خواهد آمد و دچار اشکالاتی خواهد شد . لذا اگر متن این دو بند را هم توجه کنید بند ج ماده 16 اساسنامه میگوید معاونت لجستیکی و مهندسی مسئول تهیه و تامین نیازمندیهای تدارکاتی و لجستیکی احداث تاسیسات موردنیاز و امنجام امور مهندسی می‌باشد. در واقع با تغییر جزئی عبارت آمده در بند ط واحد مهندسی هم یعنی بند ط ماده 15 که واحد مهندسی باشد همین را تکرار کرده ، شما خواهید گفت. یعنی آقای رحمانی اشاره نکردند احتمالا مخالفین بعدی اشاره خواهند کرد که در قسمت معاونت مهندسی وزارت سپاه تهیه مطرح است تهیه و تامین تدارکات موردنیاز واحد مهندسی اما در آنجا فرماندهی مطرح است . یعنی بعد از تهیه مسائل تدارکاتی از طرف وزارت سپاه فرماندهی چکار میکند؟ طبق دستور از آنها استفاده میشود و دستور میدهد که فلان واحد از آن تدارکات مهندسی استفاده کنند اما درواقع اینجور نیست. این آن زمان هم که پیشنهاد داده شد اینجوری توجیح شد و این کافی نبود. بالاخره طرز استفاده و روش استفاده از آن تدارکات یعنی از مسائل و نیازمندیهای تدارکات مهندسی باید بعهده یک فرماندهی و یک مسئول باشد که بنظر میرسد عمده وظیفه وزارت سپاه که همین است بعهده وزارت بگذاریم تا این اشکالات رفع بشود. والسلام علیکم و رحمه الله. منشی ـ آقای دکتر هادی مخالف. دکتر هادی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. در این که این دو بند ج و ط هردو یکی است یعنی یک مسئولیت را در اساسنامه به وزارت سپاه داده‌اند عین آن مسئولیت را هم به پیشنهاد یکی از نمایندگان به فرماندهی داده شده و در جواب جناب آقای رحمانی البته من مخالف صحبت میکنم ولی این نکته را هم عرض کنم که مجلس معصوم نیست. ممکن است مجلس یک قانونی را تصویب کند بعد بفهمد اشتباه کرده است. بعد بفهمد که اصلاحیه میخواهد. چنانچه ما قانونی را تصویب میکنیم بعد از چند ماه دوباره دولت یا خود مجلس اصلاحیه به آن قانون میزند و ممکن هم هست تناقضی هم در آن پیدا بشود در اینجا دو ماموریت به دو واحد داده شده عین هم . البته عبارت یک کمی فرق میکند. ولی همان مسئولیتی را که به حوزه وزارتی کمیسیون داده است یعنی اساسنامه‌أی که در کمیسیون تصویب شده است در داخل مجلس با پیشنهاد یکی از نمایندگان همان مسئولیت به فرماندهی داده شده و حتما تناقض دارد و باید یکیش حذف بشود اما آن چیزی که بنده بعنوان مخالف ثبت نام کرده‌ام این است که کمیسیون بایستی که اینجا می‌نوشت که این باهم تناقض و تداخل دارد و تفسیرش این باشد که این دوتا یکی است. اما اینکه باید حذف بشود آن اشکال آقای رحمانی را من قبول دارم که باید یک لایحه بیاد حالا البته این یک تشریفات است. ولی این اشکال آئین نامه‌أی است . این یکی است. یعنی دقیقا این دوتا یکی است و حتما یکیش باید حذف بشود ولی کمیسیون در تفسیرش بایست می‌نوشت که این یکی است و حتما یکی باید حذف بشود. یعنی پیشنهاد میداد الان این مسئله یعنی این لایحه‌أی که آمده قابل طرح در مجلس نیست. باید بعنوان اطلاع این نظر را به مجلس داد. البته بهتر بود کمیسیون خودش این کار را میکرد . یعنی با توافق هیئت رئیسه و مسئول امور کمیسیونها این گزارش را به آنها میداد و بعد این را به وزارت سپاه میدادند. وزارت سپاه مجددا تقاضا میکرد یا خود نمایندگان که یکی از این دو هرکدام را که صلاح میدانید یکی از این دو آنکه در حوزه مسئولیتش نیست که قاعدتا بند ط می‌بایست حذف شود این حذف شود وزارت سپاه این لایحه را میبرد به هیئت دولت سریعا می‌آمد سریعتر انجام میشد. الان هم میشود این کار را کرد. یا 15 نفر از نمایندگان پیشنهاد کنند که بند ط حذف بشود. اما به این صورتیکه الان آمده از نظر آئین نامه مجلس قابل طرح در مجلس نیست. منشی ـ آقای موحدی ساوجی موافق. سیدحسن موسوی تبریزی ـ آقای دکتر هادی درواقع اخطار آئین نامه‌أی داشتند لذا باید مشخص کنند کدام ماده بوده است والا موافقت کرده‌اند. نائب رئیس ـ خیر ایشان با پیشنهاد حذف مخالف بودند تحت این عنوان که قابل طرح نیست . روشن است مسئله کمیسیون توضیح دادند که علت پیشنهاد حذفشان این بوده که دیده‌اند ابهامی نیست . بلکه دوتا مطلب یکی است. لطیف صفری ـ مغایرت ندارد، بحث هم ندارد، قابل طرح نیست. نائب رئیس ـ بلی درست است . به اینصورت قابل طرح نیست. منشی ـ چند نفر دیگر مخالف دارد ، موافق ندارد. نائب رئیس ـ به اینصورت قابل طرح نیست. چون اینجا تفسیری کمیسیون نداده است. حالا من نمیدانم که اگر کمیسیون باز میتواند دفاع کند والا ببیند پیشنهاد حذف یک پیشنهاد است و لذا در قبل لایحه هم آمده است بعنوان گزارش که ما در کمیسیون چون دیدیم این دوتا عبارت یکی است ناچار تفسیری نکردیم و بنظر ما یکیش باید حذف بشود. کدام باید حذف بشود؟ نمیدانیم. هیچ تصمیمی هم نگرفته‌اند. فقط پیشنهاد حذف یکی از این دوتا را داده اند یا مثلا یک طرف را و این نمیتواند الان بعنوان یک نظر مطرح شود (طیب ـ اجازه بدهید توضیح بدهم.) ببینید در حقیقت گزارش شما لایحه استفسار بوده و در جواب استفسار هم شما چیزی نگفته اید. گفتید این دوتا مطلب یکی است ابهامی ندارد . یکیش باید حذف بشود و این حذف را خوددولت باید درخواست کند . شهرکی ـ حذف آن یکی درست نیست آقای یزدی . نائب رئیس ـ حالا درست است یا درست نیست هنوز در دستور نیامده است . باید از طریق قانونی در دستور بیاید و دولت حذف یکیش را بخواهد بعد اینجا مطرح بشود ببینیم درست است یا درست نیست . طیب ( مخبر کمیسیون ) ـ‌اجازه بدهید توضیح بدهم . نائب رئیس ـ ظاهرا ما دیگر نمیتوانیم به بحث ادامه بدهیم . طیب ( مخبر کمیسیون ) ـ‌اجازه بدهید گزارش کمیسیون را عرض کنم . نائب رئیس ـ بفرمایید . طیب ( مخبر کمیسیون ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم .گزارش کمیسیون این نیست که یک ماده را حذف کنیم که اینجا بخواهد مجلس رای بگیرد که حذف بشود یا نه ؟ کمیسیون دو تا ماده را دیده و نظرش این است که اینها تداخل دارند این گزارش کمیسیون است که عینا قید شده است ( نائب رئیس ـ و تفسیر نکرده‌آید )‌آن چیزی را که مجلس از ما خواسته بود که بیان کنیم که آیا با تفسیر قابل حل است ؟ عرض کردیم که خیر قابل حل نیست . نائب رئیس ـ چون تفسیر نکرده‌آید رد میشود . هادی ـ پس این قابل طرح در مجلس به عنوان قابل رای گیری نیست . نائب رئیس ـ قابل طرح نیست . طیب ( مخبر کمیسیون ) ـ قابل تفسیر نیست . نائب رئیس ـ روشن است که قابل طرح نیست . سید حسن موسوی تبریزی ـ طبق کدام ماده آیین نامه قابل طرح نیست ؟ نائب رئیس ـ لایحه استفسار کرده کمیسیون جواب استفسار را نداده است . سید حسن موسوی تبریزی ـ‌به مجلس مراجعه شده است . نائب رئیس ـ اجازه بفرمایید به مجلس مراجعه نشده پیشنهاد حذف داده در حالی که کمیسیون خودش نمیتواند پیشنهاد حذف بدهد یا باید به صورت طرح با 15 امضا باشد یا باید دولت بنویسد اینکه خیلی روشن است دستور بعدی را مطرح کنید . 10 ـ طرح گزارش کمیسیون تحقیق پیرامون اعتبارنامه آقای محمد جسیم سعادتی نماینده مهاباد . منشی ـ گزارش از کمیسیون تحقیق در خصوص پرونده انتخاباتی آقایان محمد جسیم سعادتی و سید حسن واعظ موسوی انزابی . مخبر کمیسیون تحقیق آقای عطاری بفرمایید . یکی از نمایندگان ـ آقای عطاری غائبند . منشی ـ نائب رئیس کمیسیون تحقیق . فروغی ـ آقای یزدی همین را باید رای بگیرید . نائب رئیس ـ آخر چه چیز را رای بگیریم ؟ ببینید آن چیزی که میخواهید در مجلس به رای گذاشته بشود باید از یک طریق قانونی به مجلس بیاید یا باید 15 نفر نماینده پیشنهاد کنند حذف یکی از این دوتا را یا باید دولت حذف یکی از این دو تا را درخواست کند ما در برابر هیچ کدام نیستیم. در برابر یک نظر که چون کمیسیون دیده هر دو عبارت یکی است و نتوانشته تفسیر کند گفته به نظر من یکیش باید حذف بشود و این حذف بشود بهتر است و این قانونی نیست مسئله روشن است . منشی ـ نائب رئیس کمیسیون تحقیق آقای موسوی تبریزی سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . ریاست محترم مجلس شورای اسلامی پرونده انتخاباتی آقای محمد جسیم سعادتی از مهاباد در جلسات 19 و 12 و 23/12/61 کمیسیون تحقیق مورد رسیدگی قرار داد چون فقط اعتراض آقای موحدی ساوجی در معد مقرر رسیده بود درباره آن بحث و گفتگو به عمل آمده سرانجام در جلسات مورخه 23/1/62 کمیسیون تحقیق با توجه به نامه شماره 3979 /ق ـ تاریخ 21/1/62 هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی مبنی بر لزوم تهیه و ارائه گزارش برای طرح در جلسه علنی اعتراض آقای موحدی را در مورد شعری که آقای سعادتی در مورد شاه معدوم داشته‌آند دلیل بر وابستگی نزدیک به رژیم تلقی نکرد و سخنرانی مشارالیه را در مجلس با توجه به تحقیقاتی که از طرف برادران نماینده اعزامی از طرف شعبه مربوطه آقایان هادی غفاری و بازقندی در منطقه به عمل آمده بود دلیل بر سوء نیت آقای سعادتی ندانستند و انتخابات را مغایر با ماده 9و 10 قانونی انتخابات تشخیص ندادند . لذا با اکثریت آراء لازمه اعتبارنامه ایشان را تصویب نمود . الله بداشتی ـ آقای موسوی تعداد آراء چقدر بود ؟ سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ‌ توجه بفرمایید عرض کنم من در جلسه رای گیری اعتبارنامه محمد جسیم سعادتی نبودم و در جلسه اعتبارنامه آقای سید حسن موسوی انزابی هم نبودم اینجا آنهایی که امضا کرده آند ( حسینعلی رحمانی ) حالا نمیدانم اینها رای مثبت یا منفی داده‌آند ؟ نائب رئیس ـ ذکر اسامی لازم نیست شما اگر ارقام را بفرمایید که حاضرین و موافقین چند نفر بوده‌آند کافی است . یکی از نمایندگان ـ معترض دارد . نائب رئیس ـ معترض بعد میتواند اینجا صحبت کند . آقایان عنایت بفرمایید الان طبق ایین نامه معترض صحبت میکند . سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ من گزارش صورت جلسه را به عرض میرسانم . نائب رئیس ـ اصلا لزومی ندارد شما مستحضر هستید گزارش کمیسیون اکثریت است … سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ گزارش مخبر کمیسیون تحقیق این است … نائب رئیس ـ رقم اکثریت را چون ایشان حاضر نبودند نمیدانم چیست . موسوی تبریزی ـ لذا با اکثریت‌آراء لازمه اینها این مقدار نوشته‌اند . آقامحمدی ـ دو نفر یا سه نفر موافق بوده‌آند . سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ تا آقای موحدی که حق دارند صحبت کنند نظرشان را بگویند من تعداد آرائ را هم پیدا میکنم . نائب رئیس ـ این نسبتی که اینجا داده شد دو نفر یا سه نفر بوده‌ اند معنایش این است که کمیسیون خلاف قانون عمل کرده است . آقامحمدی ـ خیر آقای یزدی این طور نیست . نائب رئیس ـ آقای آقامحمدی اجازه بفرمایید گزارش کمیسیون وقتی قانونی است و اینجا خوانده میشود که کمیسیون طبق قانونتشکیل شده اعضای لازم برای رسمیت بوده‌آند . بحث کرده‌آند و رای گیری کرده‌آند در بین آنهایی که حضور داشته‌آنمد اکثریت لازم را آورده‌آند . بنابراین این گزارش است . حالا معترض میتواند رویش بحث کند . آقامحمدی ـ آقای یزدی چون طرح شده بگویید تعداد آراءرا بگویند . نائب رئیس ـایشان فرمودند چون خودشان حضور نداشته‌آند در آن جلسه نمیدانند البته باید صورت جلسه را بیاورند ( همهمه شدید نمایندگان )‌صورت جلسه را میتوانند بیاورند لازم نیست اسامی گفته بشود به هر حال اکثریت لازم بوده چون جلسه هم رسمی بوده معترض میتواند صحبت کند . منشی ـ آقای موحدی ساوجی بفرمایید . عده‌أی از نمایندگان ـ آقای یزدی وقت گذشته وقت تمام است . نائب رئیس ـ هنوز از روی ساعت یک ربع وقت داریم آقای فروغی هنوز یک ربع وقت است .( همهمه نمایندگان ) حالا یک ربع را ایشان صحبت کنند بقیه‌اش هم میماند برای جلسه بعد مانعی ندارد . موحدی ساوجی ـ چون آخر وقت است موافقت کنید بماند برای جلسه بعد . نائب رئیس ـ فکر میکنید بحثتان ناقص میماند یا زمان فاصله است . مانعی ندارد اسامی غائبین را بفرمایید . منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم .جلسه امروز سه شنبه مورخه 30/1/62 غائبین غیر موجه عبارتند از : آقایان حجت کشفی از اصطهبان ، سیدی از خمین ، عابدیزراده از خوی ، هادی غفاری از تهران ، میر اکبر غفاری از ارومیه ، کمالی از تهران ، حسین موسوی جمال آبادی از مشهد . 6 نفر تاخیری هم از 17 دقیقه تا 65 دقیقه داریم که در پرونده ضبط میشود . نائب رئیس ـ جمعی از ائمه جماعت محترم کشورهای اسلامی در مجلس حضور دارند که از طرف نمایندگان به آنها خیر مقدم عرض میکنیم 11ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن نائب رئیس ـ جلسه بعد صبح روز پنج شنبه ساعت 30/7 خواهد بود . ختم جلسه اعلام میشود . ( ساعت 12 جلسه پایان یافت .) رئیس مجلس شورای اسلامی ـ اکبر هاشمی رفسنجانی

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه556 )
  •  یکشنبه ۱۸ دی ۱۳۶۲
  • 557.jpeg

صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه هجدهم دیماه 1362 فهرست مندرجات 1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2-بیانات قبل از دستور آقای مطلب وحید و خانم اعظم طالقانی. 3-تذاکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان امور اجرائی کشور بوسیله آقای رئیس. 4-تصویب کلیات لایحه پرداخت کمک هزینه مسکن و کمک هزینه تحصیلی به فرزندان مأموران وزارت امور خارجه. 5-بحث پیرامون شور دوم لایحه تأسیس دانشگاه بین المللی اسلامی و تصویب موادی از آن. 6-پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن. جلسه ساعت هشت و پانزده دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 182 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه قرائت شود. منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه 556 روز یکشنبه 18/10/1362 هجری شمسی مطابق با چهارم ربیع الثانی سال 1404 هجری قمری. 1- گزارش شور اول کمیسیونهای برنامه و بودجه و امور خارجه در خصوص لایحه پرداخت کمک هزینه تحصیلی به فرزندان مأموران وزارت امور خارجه. 2- گزارش شور دوم کمیسیونهای آموزش، فرهنگ، تحقیقات و امور خارجه و برنامه و بودجه و امور اقتصادی و دارایی و ارشاد اسلامی در خصوص لایحه تأسیس دانشگاه بین المللی اسلامی ایران. 3- گزارش از کمیسیون رسیدگی به سؤالات در خصوص سؤالات: 1- آقای کیاوش از آقای بانکی وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه. 2- آقای زواره ای از آقای بهزاد نبوی وزیر صنایع سنگین. 4- بررسی پیشنهاد مدت اجرای لایحه دادگاههای اداری به مدت 5 سال که طبق اصل 85 قانون اساسی به تصویب کمیسیونهای کار و امور اداری و استخدامی و قضایی رسیده است . 5- گزارش کمیسیون بهداری در خصوص لایحه وظایف و مسؤولیتهای جمعیت هلال احمر اعاده از شورای نگهبان. 6- گزارش کمیسیون امور اقتصادی و دارایی در خصوص لایحه اصلاح ماده 15 قانون تقسیم و فروش املاک مورد اجاره به زارعین مستأجر مصوب دی ماه 1347 اعاده از شورای نگهبان. رئیس ـ تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. (اللهم صل علی محمد و آل محمد) اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. قل اؤنبئکم بخیر من ذلکم للذین اتقوا عند ربهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ازواج مطهرة و رضوان من الله و الله بصیر بالعباد الذین یقولون ربنا اننا امنا فاغفر لنا ذنوبنا و قنا عذاب النار. الصابرین و الصادقین و القانتین و المنفقین و المستغرفین بالاسحار. شهدالله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولواالعلم قائماً بالقسط لا اله الا هو العزیز الحکیم. ان الدین عند الله الاسلام و ما اختلف الذین اوتواالکتاب الا من بعد ما جائهم العلم بغیاً بینهم و من یکفر بایات الله فان الله سریع الحساب. فان حاجوک فقل اسلمت وجهی لله و من اتبعن و قل للذین اوتوا الکتاب والا میین ءاسلمتم فان اسلموا فقد اهتدوا و ان تولوا فانما علیک البلاغ و الله بصیر بالعباد. ان الذین یکفرون بایات الله و یقتلون النبیین بغیر حق و یقتلون الذین یأمرون بالقسط من الناس فبشر هم بعذاب الیم. (صدق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند) (از آیه 13 تا 21 سوره آل عمران). 2- بیانات قبل از دستور آقای مطلب وحید و خانم اعظم طالقانی رئیس ـ سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی ـ آقای وحید ـ بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین الصلوة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین سیدنا ابی القاسم صلی الله و علیه و آله و سلم و علی اخیه و وصیه و ابن عمه و علی آله الاطهار المیامین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. ((یریدون لیطفؤانور الله بافواههم و الله متم نوره ولو کره الکافرون هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون)). درود و سلام بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سلام به رهبر کبیر انقلاب، سلام بر شهدای انقلاب اسلامی مخصوصاً بر شهدای 19 دی، آغازگران حرکت اسلامی که با شهادت خود انقلاب اسلام را بنیان گذاری کردند، سلام بر جانبازان عزیزمان، سلام بر رزمندگان غرورآفرین و دشمن کش، سلام بر ملت شهید پرور ایران. جای شک و شبهه نیست که انقلاب پرثمر اسلامی منشأ بیداری و هشیاری ملل تحت ستم و باعث آگاهی مستضعفان و محرومان دنیا بوده و همه ملتهای محروم چشم امید و نجات به این انقلاب اسلامی دوخته اند. و یکی پس از دیگری به مبارزه برخاستند و در فکر آزاد ساختن از بندهای استعمار و اسارت و استکبار و رهایی خویش از تحت سلطه و از ستم غارتگران و جنایت پیشه گان و ایادی مزدور و نوکران حلقه به گوش از آنها خلاصی پیدا کرده انقلاب اسلامی ما انقلابهای عظیمی دیگر در جهان به وجود آورده است همینطوری که می بینید که در مقابل دشمن ثبات و استقامت ملت کفر ستیز و وحدت و همبستگی و هماهنگی خستگی ناپذیر، مردم دنیا را به تعجب آورده است. قدرتهای استکبار شرق و غرب دست به دست یکدیگر داده و هروز حادثه ننگ آور برای سرکوبی انقلاب اسلامی به وجود می آوردند و دست به جنایات تازه می زنند و خانه ها و کاشانه های مردم را خراب و اشخاص غیر نظامی بی گناه را به خاک و خون می کشند تا بلکه مردم غیور و سلحشور ایران دست از جنگ بردارند و تن ذلت به صلح ننگین بدهند. اما این جنایات پی در پی باعث می شود غیرت و شهامت و شجاعت مردم انقلابی ایران بیشتر شده در پشت سر هر مصیبت تازه مردم داغدار میگویند (جنگ جنگ تا پیروزی، مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر فرانسه) این شعارها را بلندتر میگویند اما خطاب به سران و دولت مردان کشورهای اسلامی نما، ای مردم مگر خداوند متعال در قرآن مجید همه مسلمین را به وحدت کلمه دعوت نفرمود؟ چرا آیه ((واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا)) را اعتنا نمی کنید چرا به مضمون آیه ای که میفرماید اگر در محلی دیدید دو دسته از مردم باهم در ستیزند یکی به دیگری اعمال زور و ستم می کند از مظلوم حمایت کنید. مگر به مردم مسلمان افغانستان تحت ستم، شوروی ستم نمی کند؟ و آنها را به خاک و خون نمی کشد. مگر آمریکا و فرانسه و صهیونیستها مردم لبنان و شهرک بعلبک را قتل عام نمی کنند و مردم مسلمان در خاک و خون دست و پا نمی زنند؟ مگر این مصائب را شماها نادیده میگیرید؟ با کفار و دشمنان دین اسلام در عیش و نوش هستید. و ذخایر و نفت خدادادی را در اختیار کفار قرار میدهید که برادران و خواهران دینی شما را بکشند و تاریخ نام شماها را با ذلت و خواری ثبت و ضبط خواهد کرد و نسل آینده لعن و نفرین به شماها خواهد فرستاد. خطاب به مستضعفان و محرومین جهان، ای ستمدیدگان دست به دست هم بدهید همینطوری که بیدار هستید، بیدارتر باشید در راه دفاع از حقوق حقه خودتان کوشاتر باشید و از قدرت و امکانات کفار نهراسید. خداوند متعال پشتیبان مظلومین است. پیروزی از آن شما خواهد بود. و بر قلدرها و غارتگران فائق خواهید بود از ایران سرمشق بگیرید با دست خالی و با وحدت و ایمان قوی و با رهبریت بی نظیر رهبر کبیر انقلاب راه مبارزه را جدی تر گرفته شاه معدوم و هواداران او را سرنگون کرده و ملت غیور پیروز شد، شماها هم انقلاب و مبارزه را روزبروز بیشتر کنید. تا از چنگال ستمگران نجات پیدا کنید. و استقلال و آزادی و عزت و شرف نصیب تان گردد. و در پیش خداوند متعال و انبیاء و نسل آینده روسفید و سربلند خواهید شد. یکی از دستورات و قوانین حیات بخش و شرف و امنیت آور خداوند بزرگ در دین اسلام در فروغ موضوع جهاد و دفاع است. انسان با حیثیت باید از مملکت و اموال و شرف دفاع کند. مخصوصاً دفاع بر همه واجب است در موقع تجاوز ستمگران همه باید دست به دست هم بدهند متجاوزین را از کشور و آب و خاک خود بیرون کنند. اما نیازهای حوزه انتخابیه ام: در شهر اهر با توجه به به شرایط منطقه هنرستان کشاورزی مورد نیاز است. دوم کارخانه کاغذ سازی در شهر کلیبر چون زمینه فراهم است مورد نیاز مردم است سوم وضع آب آشامیدنی کلیبر و اهر وضع بهداشتی ندارد چند مرتبه از مهندسین و مسؤولین آمده و آب این دو شهر را غیر مطلوب تشخیص داده اند و گفته اند این آبها هر چه زودتر باید اعلاج شود که اینها موجب امراض گوناگون میگردد برای مردم محل. چهارم تعاونی های روستایی حومه کلیبر و خود آفرین و هوراند به صورت تعطیلی در آمده است از مسؤولین تمنا می شود به این تعاونی ها سر و سامانی دهند. پنجم در اداره دادگستری اهر حاکم شرع مورد نیاز است. و لذا مردم در خواست میکنند از شورای عالی قضایی تمنا می شود هر چه زودتر حاکم شرع دارای شرایط به شهر اهر اعزام کنند که در دادگستری آنجا مشغول وظیفه باشد. ششم از وزارت راه و ترابری در خواست می شود بقیه آسفالت بین اهر و تبریز بطور تعطیلی باقی نماند. هر چه زودتر این تکمیل شود. و پل خراب شده روستای صفرلو کنار خود آفرین که بوسیله بارندگی و سیل فصل بهار از بین رفته و برای رفت و آمد ماشینها خیلی ناراحتی فراهم شده است هر چه زودتر این را مرمت و تعمیر کنند. هفتم روستای آبش احمد که در حدود 450 خانوار میباشد به درخواست اهالی اسم این روستا به شهرک خمینی تبدیل شود. هشتم آب آشامیدنی روستای مولان و شهرک خمینی با بهداشت کامل تهیه شود تا اینکه مردم از این مضیقه نجات پیدا کنند. و آب آشامیدنی خودافرین که از آب رود ارس استفاده می کنند که قابل استفاده نیست اهالی درخواست می کنند که نزدیکی این شهرک روستایی واقع شده میشود آب آن را بوسیله لوله به شهرک بیاورند تا اینکه مردم از این ناراحتی از جهت آب نجات پیدا کنند . و در مضیقه نباشند تذکر دیگر در آذربایجان شرقی که مدتی است استاندار آن استعفا داده است از وزیر محترم کشور تمنا می شود استاندار مدبر و دارای شرایط برای آذربایجان شرقی زورتر تعیین و نصب گردد از وزیر محترم کشور سؤال می شود که چرا برای مقام یک استاندار مستعفی تصمیم گرفته شد اما برای ملت چهار میلیون و نیمی آذربایجان شرقی مدتی است که استاندار آن منطقه معین و نصب نشده است انتظار مردم این است هر چه زودتر به این وظیفه توجه شود. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. منشی ـ خانم طالقانی بفرمائید. اعظم طالقانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. ((لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین)). سلام و صلوات خدا بر رسول گرامیش و اهل بیت او و بر حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه صلوات الله علیهم اجمعین و سلام و درود بر امام عزیز و بزرگوار و بر لاله های سرخ شهادت و رزمندگان عزیز و بندگان صالح و خدمتگزار و مردم ایثارگر لبنان و بعلبک که به دست آمریکا و صهیونیستهای جنایتکار روسیاهان تاریخ و قرن به شهادت رسیده اند و ننگ بر دستیار آنان صدام خوک صفت جانی و خونخوار که با ریختن خون انسانهای پاک خود را در ظلمت بدون روزنه ای فرو برد، و ان شاء الله میرود تا نابود شود. و اما مطلبی در مورد تدریس بینش دینی در دوران دبیرستان با سلام و آرزوی موفقیت برای تمام کسانی که در راه به ثمر رسانیدن تعالیم اسلام و اسلام انسان سازگار برمیدارند اگر قبول داشته باشیم که هدف بعثت انبیاء و نهایتاً هدف اسلام ایجاد عشق به الله و اعتقاد به آخرت در انسانها که منتج به رشد تمام استعدادهای الهی در انسان انجام رسالت خلیفة اللهی انسان می شود، میباشد و انقلاب اسلامی و خون شهدا نیز مسیری جز این نمی پوید و ما در ازای هر قطره خون شهیدان مان اگر نتوانیم دریچه قلبی را به سوی اسلام باز کنیم و بذر ایمانی در دل آنها بکاریم در واقع نتوانسته ایم پاسدار خون آن عزیزان باشیم و بدون شک در انجام این رسالت عظیم نقش آموزش و پرورش کشور از همه خطیرتر میباشد و در این رابطه کتابهای بینش اسلامی از اهمیت ویژه ای برخودار است متأسفانه باید گفت این کتابها به دلایلی که در زیر ذکر می شود نه تنها ایجاد عشق و علاقه ای در جوانان نسبت به اسلام نمی کند که به عکس حالت انفعالی در آنان نسبت به این درس ایجاد می نماید. بطوری که ساعات تدریس این دروس بایستی از جذاب ترین و گیرا ترین و شیرین ترین ساعات برای نوجوانان باشد مشکل ترین و بی روح ترین و خشک ترین کلاسها را به خود اختصاص داده و البته این استنباط موقعی حاصل می شود که این کتب از دریچه چشم نوجوانان ما و با میزان اطلاعات و اعتقاد و تمایلات آنها خوانده شود و گرنه شاید برای کسی که راه خود را یافته و مطالعات زیادی دارد و روح زیبای اسلام را درک نموده چندان غیر مفید نباشد این دلایل مختصراً و اجمالا به شرح زیر میباشد: 1- سنگین بودن متن درس و استفاده از کلمات و عبارات مشکل و اشعار عرفانی بخصوص در سال اول با در نظر گرفتن میزان سواد و سطح اطلاعات دانش آموزان. 2- حجم زیاد کتاب با در نظر گرفتن ساعات تدریس و همچنین حجم سایر کتبی که سایر دانش آموزان ملزم به اتمام آنها تا پایان سال تحصیلی میباشند 3- الزام به اتمام کتاب تا آخر سال تحصیلی با توجه به حجم زیاد کتاب و دیر رسیدن کتب به بعضی استانها معلم را ملزم به عبور سریع از مطالب کتاب بدون توضیح و تفهیم کافی شاگردان می نماید. 4- وجود پرسشها در انتهای هر درس معلم و شاگرد را مقید به پاسخ دادن به این پرسشها کرده و از ابتکار در فکر کردن به مطالب کتاب و پیدا نمودن سؤالات دیگر جلوگیری میکند بخصوص که درصد زیادی از سؤالات امتحانی را نیز همین سؤالات تشکیل میدهد. 5- عدم امکان استفاده از قانون تک ماده در دروس بینش لسلامی که گاهی باعث مردود شدن دانش آموزانی که با معدل نسبتاً خوب قبول میشوند. 6- عدم توضیح کافی برای بعضی از مطالب کتاب مثلا نقص و نقض یا تعریف واجب الوجود که هشت صفحه پس از مطرح شدن تعریف شده است کتاب چهارم. 7- سخت گیری مدرسین و مصححین اوراق امتحانی که به ناچار در محدوده خاصی با بارم های مشخص را به تصحیح اوراق می پردازند و این خود باعث آن میشود که شاگرد مطالب کتاب را جزء به جزء و گاهی نفهمیده حفظ نماید. 8- ملاک نمره برای بینش اسلامی باعث می شود آنهایی که در حافظه قوی برخوردارند هر چند بی اعتقاد و بدون بینش اسلامی بهترین نمرات را و آنهایی که حافظه ای ضعیف ولی احتمالا دارای بینش و اعتقاد هستند نمرات پائین را دریافت نمایند صحت یا سقم مطالب فوق را میتوان با یک نظرخواهی عمومی از دانش آموزان در سطوح و رشته های مختلف خدمات انسانی، اقتصاد و تجربی فهمید البته بدون خواستن نام دانش آموز. پیشنهادات کوتاه مدت: 1- گذاشتن قانون تک ماده برای این درس. 2- دادن اختیارات به گروههای آموزشی علوم دینی تا اگر بر حسب منطقه و دیر رسیدن کتابها و تمام نکردن همه تصمیم گرفته شد از بخشهای خوانده شده سوالات بیشتری داده شود. اختیار عمل داشته باشند. پیشنهادات طویل مدت: 1- از آن جائی که روش ونحوه آموزش در دنیا از اهمیت خاصی برخوردار است و اکثر علوم روش تقریباً مناسب خود را در طول سالیان دراز یافته اند درس بینش اسلامی که هدفش دادن آگاهیهای ایدئولوژیک همرا با ایجاد تقوی و فضیلت ایمان در انسان ها است هم در کشور ما پدیده نوینی بوده و هم از اهمیت بسیار ویژه ای برخودار می باشد. زیرا چنانچه کاردبرد روشی در ارائه سایر علوم به جوانان با عدم موفقیت نسبی یا شکست روبرو شود. نتیجه آن در مورد مسائل علمی و نهایتاً مادی ایجاد اشکال و اختلال مینماید و به راحتی با جایگزینی روش های دیگر جبران میشود ولی کوچک ترین خط در روش علوم دینی موجب اختلال و وازدگی در ابعاد معنوی انسان هائی خواهد شد. که اثرات سوء آن را در نسل های بعد یدک خواهند کشید. بنابراین پیشنهاد میشود قبل از تعجیل در این امر گروهی به امر بررسی روش های ارئه علوم دینی بپردازند چه اگر این علوم روش مناسب خود را یافتند. دیگر کار در ایجاد و تقویت ایمان و شناخت مذهبی در جوانان آسان تر خواهد بود. 2- تغییر محتوای کتاب بصورت کم حجم تر سریع الفهم جاذب تر و متنوع تر ذکر داستان ها و مثال ها و روایات متناسب. 3- برداشتن پرسشها از آخر دروس در کلاس اول و دوم و سوم برای بکار افتادن فکر و خلاقیت دانش آموزان. 4- تفهیم این مطلب به معلمین که به مطالب صحیح دانش آموز تحت هر انشائی نمره تعلق گیرد یا بدین وسیله شاگرد محدود به محفوظات کتاب نباشد. 5- جای دادن بخشی تحت عنوان اخلاق اسلامی بجای اقتصاد اسلامی در کتاب سال سوم زیرا آموزش اخلاق اسلامی در زندگی جوانان بخصوص در این سن کاربرد بیشتری از اقتصاد اسلامی دارد و در صورت لزوم میتوان اقتصاد را بصورت درس جداگانه ای در نظر گرفت. 6- گنجانیدن فلسفه احکامی چون در نماز، روزه، حج، جهاد، شهادت چه اکنون دانش آموز ما پس از اخذ دیپلم مسائل اعتقادی را بصورت ذهنی ممکن است بداند ولی این که چرا باید نماز بخواند را نمی داند. 7- بدلیل این که جوانان ما قبل از متأثر بودن از سایر مکاتب تحت تأثیر جاذبه های فرهنگ مصرفی غربی که مدت زمانی طولانی بر آنها سلطه داشته می باشند. اکثر اوقات ما صرف روشنگری نسل جوانان در باطل بودن آنچه که بنام آزادی و تجدد بر آنها رفته است میشود چه برای مثال وقتی می خواهیم برای نوجوانان 17 ساله از مسأله امامت صحبت کنیم بدیهی است تا تمام وجود آنها را، الگوهای ارائه شده توسط طاغوت پر کرده نمی توان در دل آن ها جایی برای الگوهای راستین انسانی چون حضرت امام حسین علیه السلام و حضرت زینب علیها سلام باز نمود. معلم دلسوزی که تدریس این کتاب را نه به عنوان یک انجام وظیفه اداری و رفع تکلیف بخواهد انجام دهد مجبور است ساعتها از باطل بودن الگوهای استعماری صحبت کند و به اصطلاح اول لا اله و سپس الا الله و بعد وقتی جوان، جوانی کم و بیش باور کردند و جایی در قلبشان باز شد آن موقع از امام صحبت کند و گرنه سال های سال از امام و امت سخن گفتن برای کسی که تمام قلب و روحش را الگوهای دیگری تسخیر کرده بی فایده است هر چند که حفظ میکند و نمره می گیرد و نمره اش ملاک اعتقادش میشود. 8- برداشتن ملاک نمره برای این دروس به هر نحو ممکن چه ما خود در کتاب، ملاک را تقوی و ایمان می دانیم. ولی آن چه که دانش آموز به عینه می بیند این است که نمره خوب را کسی می گیرد که نه اعتقاد دارد و نه عمل میکند بلکه حافظه دارد و خوب حفظ میکند اگر قبول کنیم اسلام دین عمل است داریم دانش آموزانی که عمل می کنند و از این درس مردود میشوند و چه زیانها مادی و معنوی که از این راه بر آن ها وارد میشود و چه بسیار کسانی که نه اعتقاد دارند و نه عمل ولی نمرات درخشان می گیرند. بسیار مناسب است نمره اعتقادی و عملی که آثار نیات و اعتقاد آنان می باشد با این نمره ها جمع گردد و میانگین آن ها ارزشیابی دینی شود. در این مورد آزمایشات عملی بیش از حفظ دروس ارزش دارد و چند نکته در مورد… (رئیس ـ وقتتان تمام است) کتابهای برنامه دینی در بحثهای مطرح شده در کتاب معارف اسلامی برای دانشگاهها یک چند نکته ای مورد نظر است. 1- بحثهای مطرح شده برای عموم دانشجویان رشته های مختلف مناسب نیست. 2- بعضی از بخشها مناسب است فقط در رشته های علوم انسانی تدریس شود مثل برهان و جوب و امکان و برهان وحرکت. 3- مسائل اعتقادی و عبادی و نیاز برخی از رشته ها باید بصورت جزوات پیوسته ای ارائه شود یا اینکه استاد مجاز به تدریس آزاد و متناسب باشد. 4- در برخی از رشته ها که احکام خاص اسلامی مورد نیاز است باید در این فریضه به اساتیدی که در این نوع دانشکده ها تدریس می کنند توصیه های لازم شود. 5- مطلب این است که در این دوران تحصیل با توجه به محتوا و مطالب کتاب اکثراً کسانی نمرات خوب می گیرند و موفقند که حافظه ای قوی دارند و یا سؤالات تنظیمی استاد را خوب حفظ می کنند. نه آنان که قلباً به خدا و اسلام عشق می ورزند. اجازه می دهید آقای هاشمی؟ رئیس ـ دیگر وقتتان تمام است دو دقیقه هم اضافه صحبت کردید. خانم طالقانی ـ والسلام علیکم و رحمة الله. 3- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان امور اجرائی کشور بوسیله آقای رئیس رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم، تذکرات نمایندگان مجلس به مجریان کشور. آقای عبد خدایی نماینده مشهد به وزارت بازرگانی در خصوص تأمین ارزاق و کالاهای مورد نیاز زائرین و مردم مشهد تذکر داده اند. آقای حسینی نماینده مرودشت به وزارت راه در مورد راه ارسنجان به هرات و مرودشت به کام فیروز تذکر داده اند. آقای محلوجی نماینده کاشان به وزارت کشاورزی در خصوص جلوگیری از ذبح گوسفندان حامله در کشتارگاهها تذکر داده اند. آقای سبحان اللهی نماینده تبریز به وزارت بازرگانی در مورد تأمین چای مصرفی روستائیان آذربایجان شرقی تذکر داده اند. آقای رحمانی نماینده تاکستان به وزارت آموزش و پرورش در مورد رسیدگی به مسائل آموزش و پرورش تاکستان تذکر داده اند. آقای معصومی نماینده شاهرود به دادستانی کل انقلاب در مورد تقویت و حمایت از دادسرای انقلاب شاهرود تذکر داده اند. جمعی از نمایندگان خوزستان و نماینده تفرش و آشتیان به نخست وزیر و وزراتخانه های امور خارجه، کار، و سازمان امور اداری و استخدامی در مورد توجه به اصل 77و82 قانون اساسی در خصوص استخدام کارشناسان خارجی: عهد نامه ها، مقاوله نامه ها و قراردادها تذکر داده اند. نمایندگان هرمزگان و اصفهان هم به خانواده مهندس دباغیان معاون استانداری هرمزگان که به دست ضد انقلاب شهید شده اند تسلیت و تبریک گفته اند. اولین دستور را اعلام کنید. 4- تصویب کلیات لایحه پرداخت کمک هزینه مسکن و کمک هزینه تحصیلی به فرزندان مأموران وزارت امور خارجه منشی ـ گزارش شور اول کمیسیون های برنامه و بودجه وامور خارجه در خصوص لایحه پرداخت کمک هزینه مسکن. رئیس ـ آقای نادی بفرمائید. نادی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش از کمیسیون برنامه و بودجه به مجلس شورای اسلامی. لایحه شماره 5006 مورخ 16/3/62 دولت راجع به پرداخت کمک هزینه مسکن و کمک هزینه تحصیلی به فرزندان مأموران ثابت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران وزراتخانه ها و مؤسسات و شرکتهای دولتی در خارج از کشور با شماره ترتیب 1678 که به کمیسیون برنامه و بودجه ارجاع شده بود بعد از چند جلسه بحث و بررسی با حضور نمایندگان دولت در جلسه مورخ 3/8/62 این کمیسیون با تغییرات و اصلاحاتی در عنوان و متن و الحاق یک تبصره به شرح زیر بتصویب رسید. اینک گزارش آن برای شور اول تقدیم مجلس شورای اسلامی می گردد. لایحه راجع به پرداخت کمک هزینه مسکن وکمک هرینه تحصیلی به فرزندان مأمران وزارت خارجه ماده واحده ـ به دولت اجازه داده میشود که با توجه به گرانی مسکن و مقتضیات تحصیلی محل مأموریت پرسنل وزارت امور خارجه که جهت انجام مأموریت ثابت به خارج از کشور اعزام میشوند در مدت مأموریت نسبت به پرداخت کمک هزینه مسکن و هزینه تحصیل فرزندان کارکنان خود اقدام نماید. تبصره (1) ـ کمک هزینه مسکن مأموران فوق الذکر طبق آئین نامه ای که با همکاری وزارت امور خارجه و سازمان برنامه و بودجه و وزارت امور اقتصادی و دارائی بتصویب هیأت وزیران خواهد رسید از محل اعتبارات مصوب دستگاههای ذیربط پرداخت خواهد شد. تبصره (2) ـ هزینه تحصیل (شهریه و بهای کتاب) فرزندان پرسنل وزارت امور خارجه که به مأموریت ثابت خارج از کشور اعزام می شوند در مدت مأموریت حداکثر تا پایان تحصیلات راهنمایی یا معادل آن به میزانی که همه ساله از طرف وزارت امور خارجه و وزارت آموزش و پرورش تعیین خواهد شد از محل اعتبارات دستگاه ذیربط پرداخت شود. تبصره (3) ـ سازمان برنامه و بودجه مکلف است با همکاری وزارت امور خارجه برنامه تهیه مسکن مأموران ثابت وزارت امور خارجه را ظرف دو سال از تاریخ تصویب این قانون با توجیه اقتصادی تنظیم و در قانون بودجه کل کشور سال های آتی منظور نماید. علت آوردن این لایحه و تصویب آن در کمیسیون برنامه و بودجه این بود که قبل از سال 59 از طریق فوق العاده کمک هزینه هایی به کسانی که خارج از کشور بودند پرداخت میشد بعد مصوبه شورای انقلاب در تاریخ 17/4/59 آن فوق العاده را لغو میکند. که من مصوبه شورای انقلاب را می خوانم: در مورد سایر مستخدمین کشوری در صورتی که در تمام سال 58 از کمک هزینه مسکن و یا هر گونه وجهی به این منظور استفاده کرده باشند. میزان آن به 50 درصد تقلیل داده میشود و چنان چه الی آخر … که خلاصه مسأله همین بوده که هر گونه افزایشی که به عناوین مختلف به حقوق یا فوق العاده شغل و یا مزایای مستمر اینگونه افراد تعلق بگیرد از 50 درصد مذکور در این بند کم خواهد شد. که خلاصه چون سابقاً از فوق العاده ها تأمین می شده و درسال 59 شورای انقلاب قانونی میگذارند و خلاصه کاهش میدهد آن فوق العاده ها را از این نظر در مضیقه قرار می گیرند. این یک مسأله بود و مسأله دیگر که امروز شاهد آن هستیم تورم مزمن بین المللی سراغ کشورهای جهان سوم آمده و بخصوص در منطقه خلیج که کشورهای عربی جزو آن ها هستند از این نظر تورم فوق العاده ای آن جا هست و پولی که ما به عنوان نیروهای خارج از کشور چه سفارتخانه و چه غیره می پردازیم سرسام آور بالا رفته و هزینه سنگینی را برای جمهوری اسلامی طلب دارد در نتیجه این باعث شد که این ماده واحده تصویب بشود و مسأله دوم این بود که کارمندان و نمایندگی هایی که در خارج از کشور هستند باید حداقل از یک هزینه متعارفی برخوردار باشند تا بتوانیم آن ها را تأمین کنیم که برای حیثیت و آبروی جمهوری اسلامی لازم است. مسأله دیگر که باعث شد وادله ای که وجود داشت این است که افرادی که ما بخواهیم به خارج از کشور بفرستیم. این افراد باید زمینه بر ایشان فراهم شود که بتوانند داوطلبانه و با عشق و علاقه بروند. اگر مضیقه ای وجود داشته باشد طبیعی است که آمادگی خدمت در خارج از کشور را ندارند مسأله دیگر ما وقتی که تصمیم گرفتیم که ثقل سیاسی خورمان را از اروپا منتقل کنیم به آفریقا. طبیعی است که آفریقا یکی از قاره هایی است که واقعاً تورم در آن جا سرسام آور است. و هر چه سریعتر ما باید آن جا، خانه ها و یا جاهائی را بخریم که همین تبصره را هم که در این لایحه و ماده واحده اضافه کردیم. به همین جهت است که من توضیح خواهم داد. این هم یکی از ادله بود و مسأله دیگر یک حسابرسی کلی کردیم در کشورهایی که واقعاً هزینه بالا رفته است به عنوان نمونه می بینیم که اجاره مسکنی که در پاره ای از کشورهایی که من الان ذکر میکنم. این ها واقعاً و فوق العاده رفته بالا، مثلا به عنوان نمونه ما پول یا فوق العاده ای که به نیروهای سیاسی خودمان در خارج از کشور می پردازیم مثلا در آدیس آبابا ما حدود چهارده هزار تومان می دهیم که 8000 تومانش را باید بطور متوسط اجاره بدهد یا در ابوظبی 15 هزار تومان می دهیم باید 000/11 توامن اجاره بدهد یا مثلا در جده 15 هزار می دهیم باید 12 هزار تومانش را اجاره بدهد در طرابلس 15 هزار تومان می دهیم باید 14 هزارش را اجاره بدهد، و در منانه هم همین طور و شهرهای مختلف مثلا لاگوس یکی از کشورهائی است که واقعاً فوق العاده هزینه بالا رفته اگر 15 هزار تومان می دهیم باید 21 هزار تومان اجاره بدهد. مجموعاً این ماده واحده به گونه ای تصویب شده که بتواند آن جایی که یک مقداری از تورم کمتر هست بپوشاند آن جائی که تورم بیشتری دارد این را مجموعاً حساب کردیم 175 میلیون ریال شاید بار مالی داشته باشد، مسأله ای نبود منتهایش ما تأکیدمان این بود که از همه مهمتر بود و یک بار مالی هم پذیرفته پذیرفتیم ولی کلا بنفع کشور بود این تبصره بود که چون هر سال هزینه ها ارزیابی بکند در کلیه کشورهایی که وضع تورم فوق العاده ای دارند و آن جا زمینی را برای ساختمان یا سفارتخانه بخرد و بودجه اش را هم در سال آتی در بودجه قرار بدهد که گفتیم ظرف دو سال از تاریخ تصویب این. این برآورد را بکند والسلام علیکم و رحمة الله . منشی ـ آقای اخلاقی نیا مخالف اول (اخلاقی نیا ـ پس گرفتم). آقای کیاوش بفرمائید. کیاوش ـ بسم الله الرحمن الرحیم. مخالفت من اول با این لایحه در این بود که تصور می کردم منظور از پرسنلی که در این جا هست شامل سفراء و کاردارها هم میشود که در بعضی از جاها حقوق شان کافی است و در بعضی از جاها هم که بیشتر از کافی است. بعد از این که از جناب آقای دکتر ولایتی ایده الله تعالی پرسیدم ایشان فرمودند خیر این لایحه شامل آن ها نمیشود و فقط به پرسنل تعلق می گیرد. این است که منهم مخالفتم را پس می گیرم. منشی ـ آقای وافی؟ (وافی ـ پس گرفتم) مخالفی نیست. رئیس ـ پس احتیاج نیست موافق صحبت کند. آقای ولایتی اگر توضیح اضافی دارید بفرمائید والا رأی بگیریم. دکتر ولایتی (وزیر امور خارجه) ـ بسم الله الرحمن الرحیم، این لایحه همان طوری که جناب آقای نادی هم توضیح دادند در رابطه با رفع نیازهای بسیار حیاتی کارکنان ما در خارج از کشور به مسکن است. و باز همانطوری که جناب آقای کیاوش توضیح دادند لزوماً همه را شامل نمیشود. و ربطی به کسانی که در رأس نمایندگی ها هستند ندارند و اتفاقاً در نزد کسانی که در رده های پائین تر هستند و حقوق کمتری می گیرند. مسأله مسکن مشکلات عمده تری را بار آورده و در بسیاری از جاها میزان اجاره مسکن برای یک آپارتمان معمولی مثلا چند ده متر مربعی اجاره بهائی که درخواست می کنند بیش از متوسط حقوقی است که ما پرداخت می کنیم یعنی عملا تمام حقوقی که یک کارمند رمز، یک کارمند دفتری یک کارشناس سیاسی می گیرد بعضاً مجبور است که همه را بدهد و یا این که چیزی روی آن بگذارد و بدهد. و یا بعد از کسر اجاره بها چیزی باقی نمی نماند که بتوان گذران معیشت اش را بکند. قبل از انقلاب چنین حقوقی وجود داشته یعنی هزینه مسکن را تا یک حدی دولت به مأمورین پرداخت می کرد و بعد از انقلاب توسط شورای انقلاب طی قانونی این امر ملغی شد و لازم به توضیح است که قبل از انقلاب حقوق مأمورین ما در خارج از کشور بیش از بعد از انقلاب بوده و به علاوه هزینه مسکن را هم دریافت می کردند و این را هم علاوه بکنیم که از آن زمان تا به حال مقدار زیادی به تورم جهانی افزوده شده و به تبع آن به هزینه مسکن. چند نمونه این جا یادداشت شده که بنده خدمتتان عرض میکنم مثلا یک کارمند دفتری قبل از انقلاب در سفارت ما در دمشق 16 هزار تومان حالا از ذکر ارقام ریزش می گذرم ولی کلی اش را عرض میکنم حدود 16 هزار تومان حقوق می گرفته بعد از انقلاب به حدود 9 هزار تومان کاهش پیدا کرده یعنی 43 درصد کاهش. و در همین زمان میزان هزینه مسکن در دمشق 56 درصد افزایش پیدا کرده. سفارت جمهوری اسلامی ایران در ابوظبی یک کارمند دفتری حدود 19 هزار تومان حقوق می گرفته بعد از انقلاب به 12 هزار تومان کاهش پیدا کرده یعنی 39 درصد کاهش. در حالی که در عرض همین مدت میزان اجاره بها 80 درصد افزایش پیدا کرده، سفارت جمهوری اسلامی ایران در لیبروویل گابن یک کارمند دفتری 27 هزار تومان حقوق می گرفته الان به حدود 12 هزار و 900 تومان تقلیل پیدا کرده میزان تقلیل حقوق 52 درصد و همزمان 37 درصد اجاره بها بالا رفته است. در این جا مقایسه میکنم بین حقوق یک کارمند دفتری و میزان متوسط اجاره بها یک کارمند دفتری در لیبروویل گابن 12904 تومان حقوق می گیرد در حالی که 12900 تومان متوسط اجاره بها بها است و از این ارقام این جا زیاد است که مصدع وقت نمایندگان محترم بیش از این نمی شوم و عرض می کنم که اگر قرار است که ما در داخل کشور به لحاظ جنگ به لحاظ ویژگیهای انقلاب و ضرورتهایی که هست یک مقداری بیشتر کمربندها را محکم ببندیم و سعی بکنیم که دوروبر مخارج را جمع بکنیم تا این که بشود ان شاء الله در جهت سازندگی بیشتر وبا کسر بودجه کمتر پیش برویم در خارج از کشور واقعاً ما نباید نماینده مان و کارکنانمان نشان دهنده یک فرد مستأصل باشند چهر ه شان نمایشگر استیصال باشد و بخصوص در مقایسه با بقیه نمایندگان از سایر کشورها که اینها دائم در تماس اند. آن چه که ما برای نمایندگیهایمان در خارج از کشور انجام بهیم البته در حد معقول و دور از اسراف و تبذیر، نشان دهنده ثبات و استحکام رژیم ما است و به علاوه افرادی را که به خارج از کشور می فرستیم اگر قرار باشد به لحاظ مادی افراد مستأصلی باشند ما این ها را در معرض خطر قرار داده ایم بنده این را به اجمال ازش عبور می کنم ولی میدانید که یکی از آن مشاغلی که بسیار حساس است و افرادش در معرض مخاطراتی هستند مشاغل سیاسی است در نمایندگی های سیاسی و این خطر و احتمالش بیشتر میشود زمانی که یک نماینده سیاسی نیاز مادی داشته باشد در حدی که برای رفع حوائج اولیه زندگیش دچار مضیقه باشد. ممکن است این سؤال پیش بیاید پس این ها چه می کنند کسیکه 12 هزار تومان حقوق دارد و 12 هزرا تومان باید اجاره بدهد طبیعی است که منزل اجاره نمی کند یکی از شرایط ما برای اعزام افراد به خارج از کشور این است که این ها متأهل باشند کسیکه متأهل هست حتماً باید یک خانه ای را اجاره بکند این ها متأهل هستند ولی خانواده شان را در تهران می گذارند خودشان میروند به محل مأموریت و این نقض غرض میشود. و در بسیاری از جاها کارمند سیاسی ما و کارمند دفتری مان در یکی از اطاقهای سفارتخانه شب می خوابد حتی در نمازخانه سفارتخانه شب می خوابد. موارد متعددی را ما داریم و اگر خودش تنها باشد میتواند اما اگر به اتفاق زن و فرزندش باشد مسلماً نمی تواند و بعد یک فردی که در خارج از کشور کار میکند و زن و فرزندش این جا هستند همواره این تصور هست و این تمایل هست که این زودتر برمی گردد به نزد زن و فرزندش یعنی به شغل خودش در خارج از کشور به عنوان یک شغل موقت و گذرا نگاه می کند و دل نمی بندد. بنابراین بنده فکر می کنم که با توجه به دقتی که کمیسیون خارجه و کمیسیون برنامه و بودجه بر روی این لایحه کرده اند تأکیدی که شده که دولت و وزارت خارجه موظف باشند و در بودجه پیش بینی بشود که بتدریج خود ما خانه های سازمانی بسازیم و این را در اختیار کسانی بگذاریم که به خارج از کشور اعزام می شوند. از هر نظر به صلاح ما است. ما در طی سال گذشته جاهای متعددی را نیرو همین سیاست خریداری کردیم بر طبق محاسباتی که شده اگر ما یک جائی را خریداری بکنیم ظرف سه سال آن میزان اجاره ای که باید می پرداختیم و حالا نپرداختیم به این ترتیب در می آید یعنی پول اش مستهلک میشود به اضافه این که ما یک جایی را هم داریم که قیمتش حتماً نسبت به سال گذشته افزایش پیدا کرده است. جاهائی است که ما دو سال قبل 5/1 سال قبل خریداری کرده ایم الان صد در صد قیمتش افزایش پیدا کرده بنابراین راه حلی اساسی و دراز مدت تهیه جاهای سازمانی است در بسیاری از جاها ما زمین داریم و امیدواریم که همان طوری که در بودجه سال 63 پیش بینی شده برای ساختن ساختمان هائی در زمینهائی که ما در خارج از کشور داریم این بودجه مورد تصویب مجلس محترم قرار بگیرد که ان شاء الله شروع کنیم متناسب با امکاناتمان این خانه های سازمانی را بسازیم که بتدریج از پرداخت اجاره بهای روز افزون ما مستغنی بشویم. سؤالی یکی از نمایندگان محترم کرده اند که اگر مدرسه ای در خارج از ایران ما داشته باشیم آیا کارمند ما موظف است که فرزندش را به مدرسه ایرانی بفرستد یا این که بدلخواه خودش واگذار میشود؟ اینطور نیست جایی که ندرسه داریم مسلماً فرزندان کارکنان سفارتخانه ها به مدرسه ایرانی گذاشته میشوند و سیاست هم همین طور است. اخیراً در هیأت دولت هم تصویب شده که در 16 کشور مدرسه ایرانی تأسیس بشود و این علاوه میشود بر جاهایی که قبلا مدرسه بوده این مربوط به جاهایی است که ما مدرسه مثلا در آمریکا جنوبی و بالاخره افرادی که عنوان سفیر و رأس نمایندگی انتخاب میشوند کوشش بر این است که از افراد حتی الامکان پخته و با تجربه که لزوماً سن بیشتری دارند استفاده بشود و یا اینکه افرادی جوانتر هم هستند با توجه به اینکه فرزندانشان به تدریج به سن مدرسه می رسند این یک نیازی است که نمی شود منکر شد یا باید زن و فرزندش را در تهران بگذارد و به نمایندگی برود که این صحیح نیست یا اینکه باید همراه خودش ببرد پس به ناچار باید فرزندانش درس بخوانند و در بسیاری از جاها باز اینجا آمار آنها را بنده دارم، میزان پولی که برای هزینه تحصیل یک نفر در مدارسی در کشورهای متوقف فیه طلب می کنند بسیار زیاد است و به هیچ وجه در امکان یک فرد عادی سفارتخانه ما نیست که تقبل یک چنین خرجی را بکند. سؤال دیگری که شده این است که آیا اگر مأمورین دیگری از وزراتخانه های دیگر در خارج باشند این لایحه شامل آنها میشود؟ یا مخصوص پرسنل وزارت خارجه است؟ لایحه ای که دولت تنظیم کرده برای کل مأمورین دولتی است و مربوط به نظام جمهوری اسلامی که در خارج از کشور به هر علتی مأموریت می کیرند اعم از وزارت خارجه یا ارتش یا ارشاد اسلامی یا هر وزارتخانه یا نهاد دولتی دیگری اما در اینجا نظر کمیسیون برنامه و بودجه این بوده که فعلا به کار وزارت خارجه رسیدگی بشود، نظر کمیسیون خارجه که کمیسیون فرعی بوده این بوده که عین پیشنهاد دولت تصویب بشود و بنده هم اینجا از کل پیشنهاد دولت دفاع میکنم زیرا که تفاوتی نمی کند (رئیس این مسأله مربوط به شور دوم است، مال شور اول نیست) والسلام علیکم. رئیس ـ 191 نفر در مجلس حاضرند حالا ما اصل این لایحه را به رأی می گذاریم بعد آن پیشنهادی که آقای دکتر ولایتی گفتند مربوط به شور دوم است که اگر آقایان رأی دادند انجام میشود. کسانی که با اصل این لایحه موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. 5- بحث پیرامون شور دوم لایحه تأسیس دانشگاه بین المللی اسلامی و تصویب موادی از آن رئیس ـ دستور بعدی را مطرح بفرمائید. منشی ـ دستور بعدی گزارش شور دوم کمیسیونهای آموزش، فرهنگ، تحقیقات و امور خارجه و برنامه و بودجه و امور اقتصادی و دارائی، ارشاد اسلامی در خصوص لایحه تأسیس دانشگاه بین المللی اسلامی. رئیس ـ مخبر کمیسیون آقای دکتر قائمی بفرمائید. دکتر قائمی (مخبر کمیسیون) بسم الله الرحمن الرحیم. لایحه تأسیس دانشگاه بین المللی اسلامی ایران هست که مطرح میشود و همانطور که مستحضر هستید این لایحه در شور اول کمیسیون آموزش، فرهنگ و تحقیقات به دلایلی رد شده بود که فعلا در صدد تشریحش نیستم. گزارش رد را به مجلس عرضه کردیم و مجلس بر خلاف رأی کمیسیون این را به تصویب رسانده و برای شور و بررسی مجدد به کمیسیون ارجاع دادند و کمیسیون این بار به احترام رأی مجلس با نظر مثبت به لایحه توجه کرد با اینکه اکثریت اعضایش قانع نشده بودند که چنین تأسیسی صورت بگیرد کوشیدند تا اشکالاتی را که به نظرشان میرسد در کارشان هست این اشکالات را به حداقل برسانند. به همین نظر از مسؤولان امور، از کارشناسان، از صاحبنظران در امور داخلی و خارجی بیش یا کم در کمیسیون دعوت کردند تا نظر بدهند و تغییرات بالنسبه مهمی در لایحه ایجاد شد و به همین صورت شرایطی را در لایحه گنجاندیم که به نحوی بتواند جنبه های اجرائی را آسان تر بکند و نگرانیهائی را که داشتیم کمتر بشود. بخشی از این تغییرات متوجه اهداف هست که جزء هدف های کلی تأسیس این دانشگاه بین المللی اسلامی بهره گیری از علوم و فنون بر اساس موازین اسلامی است و ترتیب متخصصان متعهد و بی نیاز کردن کشورهای اسلامی از جوامع سلطه گر در جنبه های فرهنگی و اسلامی همین طور نشر فرهنگ و معارف اسلام، برقرای ارتباط با شخصیت ها این ها بخشی از اهداف تأسیس این دانشگاه هست که تغییراتی در کمیسیون در آن داده شده و این جنبه ها فعلا به تصویب رسیده است. بخشی دیگر از تغییرات متوجه وظایف شورای برنامه ریزی و ترکیب شورای دانشگاه است که در ماده 10و11 ملاحظه خواهید فرمود و این ترکیب و وظایف بصورتی است که اولا روی یک ضابطه درستی قرار بگیرد و ثانیاً موجب ایرادی از طرف شورای محترم نگهبان نباشد. دانشگاه را تصمیم گرفتیم فعلا برای پسران دایر بشود و پس از آمادگی کامل شعبه دخترانه اش به صورت جداگانه ای دایر بشود و تنها هم در رشته های مربوط به الهیات و معارف اسلامی، پزشکی، داندانپزشکی، پیرا پزشکی، علوم تربیتی، ادبیات و علوم انسانی مربوط به دختران باشد. راجع به جنبه گزینش دانشجو و استاد توجه بالنسبه خاصی اعمال شده و اعضای هیأت علمی مورد نیاز را تصمیم گرفتیم که حتماً از متخصصان داخلی باشند مگر در صورت نیاز فوق العاده که در آن صورت با رعایت اصل 82 قانون اساسی از متخصصان خارجی با شرط صلاحیت علمی، اخلاقی و مذهبی دعوت بعمل خواهد آمد. همین طور دانشگاه می تواند برای تأمین هیأت علمی خودش عده ای از فارغ التحصیلان کشور را که در سطح لیسانس به بالا هستند به خارج اعزام کند. مسأله مهمی را که ما داشتیم در رابطه با گزینش دانشجویان خارجی بود و تعیین ضوابطش که از یک سوی عوامل جاسوس و خائن به اسم دانشجو وارد کشور نشوند و از سوی دیگر نابسامانی اخلاقی که متأسفانه در برخی از کشورهای به نام اسلامی هست به عنوان سوغاتی وارد مملکت نشود. مطمئناً خود شماها نمایندگان محترم هم در این رابطه کمک های لازم را خواهید کرد و ما هم تا آنجائی که به فکرمان می رسید جنبه های مورد نظر را گنجانده ایم. در این دانشگاه سهمی قائل شدیم برای دانشجویان داخلی که عده اش در هر نوبت کمتر از یک سوم کل ظرفیت دانشگاه نخواهد بود. همین طور از نقاط مهمی که در این لایحه ما گنجانده ایم یکی مساله طرد قبول هدایا از دولتها است یعنی دانشگاه قبول هدایا را از دولت ها برای دانشگاه ممنوع می کند تا وابستگی و توقعی بوجود نیاید و در آنجا هم که هدایا از اشخاص باشد به شرطی ما قبول می کنیم که شرایط خاصی را پیشنهاد نکنند مگر به هنگامی که آن شرایط را وزارت فرهنگ و آموزش عالی قبول داشته باشد که اجراء کند. این لایحه در کمیسیون امر خارجه، کمیسیون اقتصادی و دارائی، کمیسیون ارشاد هم مورد بحث و بررسی قرار گرفته و با اصلاحاتی به تصویب رسیده است. فعلا به همین مقدار قناعت می کنیم تا اگر بحثی باشد در ضمن مواد نظرات کمیسیون را عرضه کنم. رئیس ـ ماده اول را می خوانیم آقایانی که پیشنهادی دارند. ضمناً من تذکر بدهم کمیسیونهائی که مطالب اضافی دارند مخبرینشان آماده باشند که خودشان مطرح کنند ما ممکن است توجه نکنیم و ضمناً مواد اضافی هم که آقایان آورده اند نمایندگان می توانند با آن مواد مخالفت کنند اگر باشد. دکتر قائمی (مخبر کمیسیون) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. لایحه تأسیس دانشگاه بین المللی اسلامی ایران. فصل اول کلیات ماده 1- به منظور معرفی فرهنگ و تمدن و معارف اسلام که بزرگترین حامی علم و عالم در جهان بوده است و احیای شیوه تعلیمی و تربیتی آن دانشگاه بین المللی اسلامی به عنوان یک مؤسسه آموزشی و فرهنگی زیر نظرات وزارت فرهنگ و آموزش عالی با اهداف زیر تأسیس میشود. الف ـ بهره گیری از علوم و فنون بر اساس موازین اسلامی. ب ـ تربیت متخصصان متعهد به منظور بی نیازی علمی و فرهنگی کشورهای اسلامی و کشورهای مستعضف از جوامع مستکبر و سلطه جو و عالمان غیر مسلمان و غیر متعهد. ج ـ گسترش و تحقق فرهنگ اسلام در جهان اسلام. د ـ نشر فرهنگ و معارف اسلامی در سطح بین المللی. ه ـ برقراری ارتباط با شخصیت ها و مراکز علمی جهان به ویژه شخصیت ها و مراکز اسلامی. و ـ کمک به گسترش تحصیلات عالی کشور. رئیس ـ ماده 1 پیشنهاد ندارد. ماده 1 را به رأی می گذاریم. 186 نفر حضور دارند موافقان با ماده 1 قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 2 را قرائت کنید. ماده 2- این دانشگاه تابع مقررات و ضوابط جمهوری اسلامی ایران است و شورای عالی ایندانشگاه خط مشی آن را به شرح مواد بعد تعیین می کند. رئیس ـ ماده 2 پیشنهاد ندارد به رأی می گذاریم. 186 نفر حضور دارند. کسانیکه با ماده 2 موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 3- اداره کلیه امور دانشگاه با رئیس دانشگاه است که با پیشنهاد وزیر فرهنگ و آموزش عالی و با حکم نخست وزیر برای مدت 3 سال به این سمت منصوب میشود و انتصاب مجدد او بلامانع است. تبصره ـ عزل رئیس دانشگاه با پیشنهاد وزیر فرهنگ و آموزش عالی و حکم نخست وزیری خواهد بود. رئیس ـ آقای طیب اخطار قانون اساسی دارند. طیب ـ بسم الله الرحمن الرحیم. با عنایت به اینکه قانون اساسی امور اجرائی را از طریق رئیس جمهور، نخست وزیر و هیأت وزیران قائل است که باید انجام بشود امضاء حکم نخست وزیر به نظر می رسد که خلاف قانون اساسی باشد. رئیس ـ اداره دانشگاه با رئیس دانشگاه است به پیشنهاد وزیر فرهنگ و آموزش عالی با حکم نخست وزیری یعنی حکم صادر بکند. هادی ـ آقای هاشمی! این یک چیزی شبیه هلال احمر است که هیچ خلاف قانون اساسی هم ندارد و از شورای نگهبان هم برگشته است. رئیس ـ آقای قائمی بفرمائید. دکتر قائمی (مخبر کمیسیون) ـ در این مسأله ما تحقیق کردیم و بررسی کردیم هیچ خلاف قانون اساسی نیست و نمونه این کارها انجام شده و الان هم بسیاری از رؤسای دانشگاهها بر همین اساس هستند و شورای نگهبان مخالفتی نکرده است. بر فرض اگر چنین وضعی هم پیش بیاید این هیچ مشکلی ایجاد نمی کند و می رود شورای نگهبان و بر می گردد. ولی ما تحقیق کردیم هیچ در این مورد خلاف قانون اساسی نسیت. رئیس ـ خیلی خوب، بهر حال اخطار آقای طیب را آقایان شنیدید کمیسیون هم که تحقیقاتشان را کرده اند فعلا آقایان با نظر کمیسیون رأی بدهند بعد ببینیم ظاهراً هم نباشد چون حکم صادر کردن که دخالت در امور اجرائی نیست (آقای محمدی ـ موافق نباشد که حکم صادر نمی کند…) خیلی خوب. حالا با توجه به این اخطار رأی می گیریم بعد از این اگر نبود آن وقت اصلاح می کنیم و با اصلاح رأی می گیریم. (رشیدیان اگر اصلاح نکنید خلاف قانون اساسی است) نه ما مطمئن نیستیم خلاف باشد (رشیدیان ـ مجلس از کدام وزیر سؤال می کند؟) از وزیر فرهنگ چون پیشنهادش را وزیر فرهنگ داده است او مسؤول است برای اینکه پیشنهاد را او داده یعنی تا وزیر فرهنگ پیشنهاد ندهد نخست وزیر نمی تواند حکم بدهد. در حقیقت کار اول را وزیر فرهنگ می کند. طیب ـ اگر نخست وزیر حکم صادر نکرد و دانشگاه بدون رئیس ماند وزیر پیشنهاد کرده است و هیچ مسؤولیتی ندارد و از نخست وزیر هم نمیشود سؤال کرد. رئیس ـ نه عرض کردم که نخست وزیر با حکمش مسؤول نیست. وزیر فرهنگ که پیشنهاد کرده قابل سؤال است یعنی مسؤول پیشنهاد دهنده است حالا بهر حال بحث را آنقدر طولانی نکنید اگر این رأی نیاورد آن وقت با حذف آن یک تغییری میدهیم و رأی می گیریم. محمد یزدی ـ این تجربه سیاسی را همیشه داریم که اگر وزیر زیر دست او قرار بگیرد در حکم کار خودش می ماند. رئیس ـ خوب، شما همین حالا ببینید الان وزراء را نخست وزیر پیشنهاد می کند و رئیس جمهورا استیضاح می کنید؟ ولی به دلیل اینکه نخست وزیر مسؤول کل کابینه است پیشنهاد وزیر را هم میدهد. محمد یزدی ـ این همان مشکلی است که آنجا هم داشتیم و آن روز هم بحث بود، اینجا نباید تکرار بشود، همان تجربه سیاسی دلیل مسأله شده است. رئیس ـ خیلی خوب، حالا اجازه بدهید فعلا آن تبصره را هم بخوانید (منشی ـ ماده 3 و تبصره را خوانیدیم) ببینید آقایان اگر چنانچه این ماده 3 با تبصره رأی نیاورد الان ما این اصلاحیه که آقایان در این شبهه کردند آن اصلاحیه را انجام میدهیم و بعد رأی میگیریم، 194 نفر حضور داند. کسانی که با ماده 3 و تبصره موافق هستند قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. حالا آن آقایانی که مخالف بودند بگویند چه بگذلریم. آقای طیب بگویند که اول پیشنهاد دادند. طیب ـ بسم الله الرحمن الرحیم این دانشگاه مثل همه دانشگاههای دیگر با حکم وزیر علوم باید رئیس آن تعیین بشود و طبق قانون اساسی هم هست. این توقع بیش از حد اختیارات وزیر علوم هم نیست. رئیس ـ اداره با رئیس دانشگاه هست که با نصب وزیر علوم … دکتر قائمی ـ اگر بنا باشد اصلاح کنیم اینجوری اصلاح میشود: ((اداره کلیه امور دانشگاه با رئیس دانشگاه هست که به حکم وزیر فرهنگ و آموزش عالی برای مدت 3 سال به این سمت منصوب میشود.)) آقا محمدی ـ به تصویب هیأت دولت برسد. رئیس ـ اجازه بدهید همان شبهه ای که آقایان باعث شد رأی نداند که سؤال نمیشود از نخست وزیر بکنیم، از هیأت دولت هم نمیشود سؤال بکنیم. همین حالا شما در مورد استاندارها هم از وزیر کشور سؤال می کنید در حدی که وزیر کشور فقط پیشنهاد دهنده است. آقایان آن شبهه آنجا کردند رأی را خراب کردند حالا اینجا عین آن شبهه باقی است. آقا محمدی ـ مجموعه هیأت وزیران مسؤول است. رئیس ـ هیأت دولت مسؤول است در حد استیضاح نه سؤال. خیلی خوب، آقایان بفرمایند بنشینند الان دو تا پیشنهاد وجود دارد. 1- پیشنهاد اول که خود آقای طیب که اول این شبهه را کردند دارند و آن اینکه خود وزیر فرهنگ … (یکی از نمایندگان ـ من مخالفم) حالا ما بحث نمی خواهیم بکنیم رأی می گیریم (چند نفر از نمایندگان ـ بحث لازم دارد) خیلی خوب، پس من خواهش می کنم آقایان مختصر صحبت بکنند. آقای طیب از پیشنهادتان می خواهید دفاع کنید؟ (طیب ـ بلی) بفرمائید. طیب ـ بسم الله الرحمن الرحیم. نمایندگان محترم عنایت بفرمایند که ما در مجلس ترکیبی را که در قانون اساسی برای شکل یا بی نظام جمهوری اسلامی پپیش بینی شده ملزم به تبعیتش هستیم ترکیب قانون اساسی همانطور که در اصل 60 در اخطاری که به عرض محترم نمایندگان رساندم آمده اینگونه است که ((اعمال قوه مجریه از طریق شخص رئیس جمهور، نخست وزیر و وزراء انجام میشود)) و به خاطر اینکه سلامت انجام امور اجرائی هم تضمین بشود در فصل قوه مقننه این اختیار را به مجلس داده که کارهای اجرائی را از طریق وزرای مربوطه روی آن نظارت بکنند و اگر احیاناً اشتباه یا انحرافی دیدند از طریق مجلس تذکر بدهند و سؤال کنند یا استیضاح کنند. خارج کردن امور اجرائی از این مجرا سبب خواهد شد که اگر خدای ناکرده روزی اشتباهی یا انحرافی پیش آمد مجلس نتواند به وظیفه قانونی اش عمل بکند و آن سلامتی که تهیه کنندگان و تدوین کنندگان این قانون اساسی برای نظام پیش بینی کرده اند در جامعه خدای نکرده دچار خدشه بشود. لذا است که می بایست ما کارهای اجرائی را واقعاً به وزیری که برای این کار انتخاب می کنیم اگر خدای نکرده در شایستگی وزیر و توانائی وزیری در زمانی تردید بود راه این نیست که ما کار را از اختیار آن وزیر خارج کنیم و به هیأت دولت یا به شورائی یا به ترکیب دیگری بسپاریم که مسؤول ظاهری قانونی او باشد بدون این که اختیارات لازمه را داشته باشد. در نتیجه این مشکل را با تصحیحی که خدمت مجلس پیشنهاد شده یعنی صدور حکم به وسیله وزیر فرهنگ و آموزش عالی میشود حل کرد و در آینده هم اگر اشکالی پیش آمد نمایندگان محترم توانا خواهند بود به دلیل شکل قانونی کار که از وزیر مسؤول صلحب اختیار این امر هست توضیح بخواهند. بنابراین فکر می کنم که به مصلحت اینگونه باشد به همان شکل حکم را وزیر فرهنگ و آموزش عالی بدهد. منشی ـ آقای خزاعی مخالف. رئیس ـ آقای موسوی اخطار دارند. ابوالفضل موسوی تبریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. طبق آئین نامه داخلی ما این ماده که خودش رأی نیاورد با آنکه گفته شد این پیشنهادها که آقایان میدهند پیشنهاد جدیدی است. برای اینکه اینجا ((با پیشنهاد وزیر فرهنگ است)) می خواهید بکنید ((با حکم وزیر فرهنگ)) که این دو تا مطلب با هم فرق دارد. اول باید طبق قانون بر حذفش رأی بگیرند اگر حذفش رأی بگیرند اگر حذفش رأی نیاورد آن وقت ریاست محترم پیشنهادهای جدید را بپذیرد. رئیس ـ بلی، ایشان یک تذکر درستی دارند یعنی ما باید برای حذف ماده اول رأی بگیریم اگر حذف رأی نیاورد بعد این پیشنهاد را مطرح کند و عیبی هم ندارد حالا (هادی ـ پیشنهاد آقای طیب پیشنهاد حذف است) نه، پیشنهاد حذف نیست چیزی هم اضافه دارد، پیشنهاد اضافه دارد که حکم را هم محول کنیم که حالا معطلی ندارد و رأی می گیریم. /196 نفر حضور دارند کسانی که با حذف ماده 3 موافق هستند قیام بفرمایند (هیچکس برنخاست) تصویب نشد. حالامخالف آقای طیب صحبت کنند. منشی ـ آقای خزاعی. خزاعی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. در رابطه با اینکه صدور حکم و همین طور عکس آن با نخست وزیر باشد و یا در اصل لایحه تقدیمی که با ریاست جمهور بود در کمیسیون اقتصاد هم که این لایحه آمده بود به دلائل دیگری هم که ما روی کل قضیه بحث میکردیم مسائلی مطرح شد که به نظر معقول می آید و آن این است که دانشگاه همانطوری که مستحضر هستید یک دانشگاه بین المللی اسلامی است. یعنی بر خلاف سایر دانشگاههائی که در داخل کشور مسؤول پذیرش و پرورش دانشجویان داخلی هستند یک بعد خارجی عمیقی هم دارد و اصولا هدف از تأسیس این دانشگاه هم بیشتر کار روی جنبه های خارجی کشورهای اسلامی بوده برای گسترش فرهنگ اسلامی که از ضروریاتی است که انقلاب اسلامی و اصولا اسلام روی آن تکیه و تأکید دارد. با توجه بر این که اهمیت این دانشگاه از نظر اسلامی در سطح بین المللی مطرح است و ما بنا را بر این داریم که ان شاء الله بتوانیم دانشجویان مسلمان و حتی اگر غیر مسلمان سایر کشورهای خارجی را با فرهنگ اسلام بیشتر آشنا کنیم و آنها را ملتزم به احکام اسلامی بکنیم لذا یک بردی دارد که در این برد باید یک مقدار جنبه های خارج از کشور و بین المللی را هم در نظر گرفت، لذا مقامات علمی دنیا در داخل و در خارج از کشور باید یک حساب ویژه ای برای این دانشگاه باز کنند به جز از دانشگاههائی که ما در داخل کشور داریم. روی این حساب است که در اصل لایحه پیش بینی شده بود که پیشنهاد با وزیر علوم باشد اما حکم را ریاست جمهور بدهد که بعداً تغییر پیدا کرده و ((نخست وزیر)) شده است. این در واقع یک اهمیت فوق العاده ای را به این دانشگاه میدهد و میرساند که از یک وزنه سیاسی خاصی دانشگاه برخوردار هست. مسأله ای که برادران عنوان می کنند که از وزیر علوم نمی شود سؤال کرد دقیقاً میشود سؤال کرد. همانطور که جناب هاشمی فرمودند مثل قضیه استاندارها را که وزیر کشور خودش حکم نمی دهد ولی مجلس می تواند از وزیر کشور سؤال بکند در این رابطه هم همین طور است دقیقاً پیشنهاد شده با وزیر علوم است یعنی تا وزیر علوم شخصی را پیشنهاد نکند نخست وزیر نمی تواند حکم بدهد یا رئیس جمهور و لذا دقیقاً منوط به پیشنهاد وزیر علوم هست و خود نخست وزیر نمی تواند یک نفر را انتخاب بکند و حکم برایش صادر بکند و یا عزلش بکند و دقیقاً می تواند مورد سؤال واقع بشود علت صدور حکم و یا عزلش با نخست وزیر باشد و آن اهمیت سیاسی و آن وزنه دار بودنی است که این دانشگاه باید در ایران و درسایر کشورهای جهان داشته باشد و بتواند در واقع خودش مانند یک بخش عظیمی از یک وزارت امور خارجه با ترکیبی از وزارت فرهنگ و آموزش عالی می تواند عمل بکند. در واقع ترکیبی است از این دو ارگان مهم در کشور و ارتباطی که با کشورهای دنیا و مسلمانان دنیا می تواند پیدا بکند و شما تصور بکنید کار عظیمی را که این دانشگاه در آینده نه چندان دوری بر عهده خواهد گرفت که اگر یک وزنه سنگینی را رئیس جمهور و نخست وزیر هم پشت قضیه باشند طبیعتاً اعتبار جهانی اش بالا خواهد رفت و وزیر علوم هم دقیقاً مسؤول خواهد بود. منشی ـ آقای دهقان موافق. دهقان ـ بسم الله الرحمن الرحیم، با توجه به اینکه در ماده قبل گفته ایم که این دانشگاه تابع مقررات و ضوابط جمهوری اسلامی است و زیر نظر وزارت علوم اداره می شود تنها راه منحصر بفرد همین است که برادرمان جناب آقای طیب پیشنهاد کردند. اگر آن جور باشد که جناب خزاعی می فرمایند که همان جور در پیشنهاد دولت ابتدا بوده که به پیشنهاد وزیر علوم و تصویب رئیس جمهور باشد همین اشکالی که کردند و مجلس بر مبنای این اشکال با این ماده رأی نداد این اشکال آنجا به طریق اولی وارد است. در جائی که مجلس می خواهد اشکالات دانشگاه بین المللی اسلامی را از وزیر مربوطه بکند و از نخست وزیر نمی تواند بکند رئیس جمهور به طریق اولی نمی تواند بکند. پیشنهاد دادن هم مسؤولیت آوردن ندارد. اگر هم که در هیأت دولت استاندارها با پیشنهاد وزیر کشور و با تصویب هیأت دولت درست می شود اگر ملاک را قانون اساسی بگیریم و مبنا این باشد که بتواند مجلس از وزیر مسئول سؤال بکند تازه این که گفته می شود استاندارها آن هم توسعه در اشکال هست و توسعه در اشکال نمی کند. بنابراین یا باید بگوئیم رئیس جمهور که رئیس جمهور را نمی شود سؤال کرد یا باید بگوئیم ماده حذف که حذف ماده رأی نیاورد یا باید بگوئیم که مثل همه دانشگاهها یا حکم وزیر آموزش عالی تنها راه منحصر به فرد است و راه دیگری هم ندارد و با تمام وجود هم ما با آن موافقیم، والسلام. رئیس ـ نماینده وزیر فرهنگ موافقند و کمیسیون هم با این پیشنهاد الان موافقند، رأی میگیریم. مجید انصاری ـ بگذارید با تصویب هیأت دولت به حکم وزیر علوم. رئیس ـ نه دیگر، آن پیشنهاد بعدی است، حالا کارها را هر چقدر مشکل تر کنید، اینها دیگر خودش یک کاغذ بازی است (مجید انصاری ـ محکم تر می شود) پس تصویب امام را هم در آن بگذارید که خیلی محکم بشود. مجید انصاری ـ این دانشگاه مهم است، هیأت دولت باید رویش رأی بدهد. رئیس ـ دیگر از دانشگاه تهران که مهم تر نیست. آقای طیب، پیشنهاد شما اینطور می شود. ((اداره کلیه امور دانشگاه با رئیس دانشگاه است که (به پیشنهاد دیگر ندارد) به حکم وزیر فرهنگ و آموزش عالی برای مدت…)) آن وقت عزل رئیس دانشگاه با پیشنهاد دیگر نیست، آنهم میشود با حکم آن. قائمی ـ تبصره دیگر زیادی است، تبصره دیگر معنا ندارد. طیب ـ تبصره اش را هم که در مورد عزل است به همین صورت اصلاح می کنیم. رئیس ـ بلی، حالا صحبت این است که اصلا تبصر می خواهد یا از اول بگوئیم از ((عزل رئیس دانشگاه هم با حکم وزیر فرهنگ و آموزش عالی میشود و حکم نخست وزیر حذف میشود 190 نفر در مجلس حضور دارند. موافقان با این اصلاحیه به کیفیتی که آقای طیب گفتند، یعنی موافقان با ماده 3 با اینصورت قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 4 را بخوانید. ماده 4- این دانشگاه مجموعه ای از دانشکده ها و واحدهای تحقیقاتی و آموزشی است که بر حسب ضرورت تأسیس میشوند. تشخیص ضرورت و نیاز به عهده شورای عالی است. رئیس ـ این ماده پیشنهاد ندارد؟ منشی ـ خیر؟ رئیس ـ ماده 4 پیشنهاد ندارد، این کلمه ((ضرورتی)) که آقایان نوشته اند یعنی، منظور لزوم است (قائمی ـ بلی)((بر حسب لزوم)) (یکی از نمایندگان ـ لزومش کنید) بلی، ((لزوم)) مینویسیم که بعداً دیگر چیزی نشود که بگویند دو سوم رأی میخواهیم 195 نفر در جلسه حضور دارند. موافقان با ماده 4 قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 5 را قرائت کنید. ماده 5- وزارت فرهنگ و آموزش عالی پس از تأسیس شعبه پسران دانشگاه و در صورت آمادگی کامل میتواند به تأسیس شعبه دختران به طور جداگانه اقدام کند این شعبه منحصراً دارای رشته های الهیات و معارف اسلامی، پزشکی، داندنپزشکی، پیرانپزشکی، علوم تربیتی و ادبیات و علوم انسانی خواهد بود. آقای دکتر شیبانی کلمه ((پسران)) را در سطر سوم پیشنهاد حذف داده اند. وافی ـ پیشنهاد حذف کل این ماده هست. رئیس ـ پیشنهاد کل مقدم است، شما اگر پیشنهاد کل دارید شما صحبت کنید (اظهاری نشد). منشی ـ آقای دکتر شیبانی. دکتر شیبانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. ذکر کلمه ((پسران)) ایجاد محدودیت میکند، اگر ((پسران)) نباشد، اگر توانست ((شعبه دختران)) را باز میکند، اگر توانست ((شعبه پسران)) را. این به نظر اگر این نباشد، یک مقداری امکانات بیشتری است برای اینکه این دانشگاه راه بیفتد. اگر بخواهیم که این دانشگاه سریعاً فعالیت بکند، به نظر من این محدودیت را برداریم و ((پسران)) نباشد. رئیس ـ اصلا این ماده در کلیه دولت بوده یا شما آورده اید؟ (قائمی ـ ما آورده ایم) پس دولت میتواند با اصل لایحه مخالفت بکند. منشی ـ آقای دهقان مخالف، آقای صلواتی موافق. رئیس ـ صبر کنید، پیشنهاد آقای شیبانی مشخص بشود. کلمه ((پسران)) را برداشتیم، چه چیزی درست میکند؟ وزارت فرهنگ و آموزش عالی پس از. یکی از نمایندگان ـ ممکن است شعبه دختران را بعداً تأسیس بکند. رئیس ـ خوب، نه، اگر گفتیم پس از تأسیس شعبه پسران آن وقت بقیه اش که معنا پیدا نمیکند. یکی از نمایندگان ـ پیشنهاد حذف کل ماده را مطرح کنند. رئیس ـ آقای شیبانی شما این پیشنهادتان را اگر میخواهید مطرح کنید، یک شکلی مطرح کنید که آن منظورتان را تأمین بکند. دکتر شیبانی ـ منظور این است که این کلیت باشد، یعنی اگر بیاورید ((پسران)) ممکن است ((دختران)) آماده باشد، بتواند دایر بکند و ((پسران)) آماده نباشد من میخواهم که آن محدودیت نباشد، اگر دانشگاه یک قسمتش آماده است، آماده بشود، اصلاح عبارتی را بعد می کنیم حالا اول اصلش را اگر مجلس موافق است… رئیس ـ بسیار خوب. ایشان می خواهند بگویند تقدم درست نکنیم، یعنی پس از ((تأسیس شعبه پسران)) نباشد، از همان اول هم بتواند شعبه دختران درست بکند. وافی ـ آقای هاشمی! پیشنهاد حذف کل این ماده هست. منشی ـ کسی پیشنهاد حذف کل ماده را نداده است. رئیس ـ من پیشنهاد حذف می دهم. منشی ـ آقای هاشمی پیشنهاد حذف ماده 5 را داده اند. رئیس ـ ببینید آقایان! کمیسیون اینجا آمده یک احتیاطی کرده که هیچ ضرورتی ندارد. ما چرا محدود بکنیم، شما میدانید الان جامعه اسلامی ما در سراسر دنیا به تعلیم خانمها بیشتر نیاز دارد تا تعلیم آقایان. چقدر جاها ما داریم که خانمها تحصیل بکنند، شرایط تحصیلی برای خانمها در کشورهای دیگر نیست، با شرایط اسلامی، دختران با استعداد وجود دارند. ما این محدودیت را اصلا به وجود نیاوریم از اول سعی بکنیم که یک محیط سالمی برای تحصیل خانمهای اسلامی که از سراسر دنیا میخواهند بیایند، از کشورهای استکباری هم می خواهند بیایند، الان ببینید دخترهای مسلمانی در اروپا، آمریکا در آسیا، همه جا هستند و مایل هم هستند در یک محیط اسلامی تحصیل بکنند و تحصیل اینها هم بسیار لازم است. این محدودیت را اگر شما درست کردید از اول دست دولت را می بندید و این کار را ما اگر بکنیم ممکن است یک تحولی در دنیای تحصیل خانم ها در دنیا درست بکنیم. اصلا این محدودیت را نیاورید، آزاد بگذلرید، دولت اگر دید محیط تحصیلی سالم برای خانمها درست کند، درست میکند، اگر هم دید نمی تواند، نمیکند و در حد مجاز باشد. بنابراین اصلا ماده 5 اینجا درست نباشد. منشی ـ آقای دهقان مخالف بفرمائید. دهقان ـ بسم الله الرحمن الرحیم. علت آوردن این ماده با اینکه برادر بزرگوارمان آقای هاشمی مخالفش هستند این بوده که این ماده آمده است اولا این را گفته است که کلا مردها بر زنها در بعضی از علوم تقدم دارند. مثلا شما فرض کنید، اگر ما یک دید باز آن جوری داشته باشیم، ما حتی گفته ایم مسلمان و غیر مسلمان، کشورهای مثلا فرض کنید مستضعف، یک دختری از سری لانکا، یک دختری مثلا فرض کنید از آلمان غربی بیاید در ایران و امکانات ایران را مصرف کند با احتیاج مبرمی که خودمان داریم، با احتیاجی که خودمان مثلا به ماما داریم، خودمان به مسائل دیگر داریم، ما اگر خواسته باشیم کل علوم را با در باز و همینجور بدون هیچگونه قید و بندی دخترهای خارجه را بپذیریم و بیایند در ایران با اینکه خودمان محدودیت های فراوانی داریم، با اینکه آمدن آنها و عدم رعایت موازین اسلامی و حجاب اسلامی و اینکه آنها در دانشگاههای ما حتی میتوانند خط هائی را بدهند، ما چه احتیاجی داریم که این جور دانشگاه را باز بگذاریم که ((هر که خواهی گو بیا و هر که خواهی گو برو))، گفته ایم اولا این دانشگاه پسرها را بپذیرد. ما درکلیات این لایحه هم که مطرح بود گفتیم این لایحه شعار است ما خودمان احتیاج فراوانی داریم ((چراغی که به خانه فرض است به خانه حرام است)) حالا که آورده اند میگوئیم اولویت را به پسرها بدهید. دخترهای کشورهای خارجه بیایند در ایران و مثلا ادبیات یاد بگیرند، دخترهای خارجه بیایند در ایران هنرهای آن جوری یاد بگیرند، دخترهای خارجه بیایند در ایران چیزهای دیگر را یاد بگیرند. این ماده چرا؟ این ماده آورده است که: دانشگاه اول اولویت را به پسرها بدهد، بعد از اینکه شعبه پسرانش دایر شد که با قید ((میتواند)) دختر بپذیرد، آن هم دخترها را در رشته الهیات که اگر دخترها آمدند ما اقلا دلال مظلمه نشده باشیم، دخترهای بیایند و الهیات یاد بگیرند. اگر بنا باشد دخترها بیایند در ایران و هنرهای زیبا یاد بگیرند، ما از این آمدنشان چه طرفی می بندیم. دخترها بیایند در ایران، پزشکی یاد بگیرند که پزشکی برای زنهای دنیا لازم است، بیایند دندانپزشکی و پیراپزشکی یاد بگیرند. بیایند علوم تربیتی یاد بگیرند، مثلا دخترهای دنیا را ما همینجور و لنگ و باز بپذیریم و بیایند بودجه کشورمان را صرفشان بکنیم، بعد آنها در جغرافیا و در زیست شناسی متخصص بشوند. در ایران، با سرمایه ایران، با استاد ایران یا استادان خارجی که ایران پول آنها را میدهد، آنها بیایند و متخصص زیست شناسی بشوند و دوباره به کشورهای خودشان برگردند. ما چه داعی داریم این کار را بکنیم. بنابراین این ماده ای را که آوردیم هم اولویت را به پسرها داده و هم تحصیل دخترها در رشته های مختلف محدود کرده است که به رشته های متعینی، به رشته هائی که آن رشته ها اولویت داشته باشند. محدود کرده است و این ماده یکی از مواد خوب این لایحه است. والسلام. منشی ـ آقای شیبانی چون پیشنهاد داشتند، مقدم هستند. رئیس ـ خیر ایشان پیشنهادشان جداگانه است. منشی ـ آقای دکتر هادی بفرمائید. دکتر هادی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، اشکال اولی که جناب آقای دهقان فرمودند به پسرها هم وارد است، یعنی میگویند که چراغی که به خانه رواست آن شامل پسرها هم میشود. از سری لانکا نیایند، پسرش و دخترش فرق نمیکند ثانیاً با آن توجیهی که آقای هاشمی کردند، اصلا ما دانشگاه را برای همین جهت میخواهیم یعنی ما دانشگاه را میخواهیم که یک عده ای (آقای هاشمی فرمودند) از دختران مسلمانی که در خارج از ایران در دانشگاههای اروپا، در دانشگاههای دیگر امکان تحصیل با حفظ عفت و عصمت و پاکدامنی ندارند، آنها را می خواهیم جذب ایران بکنیم و آنها در این دانشگاه بین المللی اسلامی بیایند. آقای دهقان! الان که نه هنرهای زیبا هست، نه آنچنانی که شما میفرمائید، اینها همه اش در زمان طاغوت بوده است. آنکه ما امروز داریم، این است که بیایند ایران، ایثار و فداکاری و پاکدامنی و اینها را یاد بگیرند. و ضمناً تحصیلات هم یاد بگیرند. حالا از این حرفهایش که گذشتیم ماده قبل نیاز این ماده را دیگر مرتفع میکند. ماده قبل این را دارد: ((این دانشگاه مجموعه ای از دانشکده ها و واحدهای تحقیقاتی و آموزشی است که بر حسب نیاز تأسیس میشوند)) این ((بر حسب نیاز)) را، تشخیص نیاز بر عهده شورای عالی است. این نیاز را که چه رشته ای باشد، چه رشته ای مربوط به دختران باشد، چه رشته مربوط به پسرها باشد، چه سهمی برای پسران باشد، چه سهمی برای دخترها باشد، از کدام کشور بیشتر بیایند، از کدام کشورها کمتر بیایند؟ دقیقاً آن چیزی را که آقایان کمیسیون در ماده 5 اضافه کردند در ماده 4 هست، به خاطر اینکه یک موضوع زائدی است به این دلیل من موافقم که این ماده 5 حذف بشود. رئیس ـ کمیسیون صحبت کنند. دکتر قائمی (مخبر کمیسیون) ـ بسم الله الرحمن الرحیم، درباره محدودیتی که ما در این ماده گنجانده ایم ما تعمد داشتیم و همانطور که مستحضرید قبلا هم در لایحه نبود و ما آوردیم. این محدودیت با توجه به واقع بینی و با توجه به هدف داری همه ما درست شده است. واقع بینی مسأله از این بابت که شما همین الان مشکلات کنونی مملکت را در جذب دختران در دانشگاه ببینید و مسأله خوابگاه اینرا خواهش میکنم یک سری بزنید و ببینید چه جور این دخترانی را که در همین کنکور از شهرستانها بلند شدند و اینجا آمده اند در چه مسائل و مشکلاتی هستند و بعد مسأله محیط مختلطی را که همین الان مطرح است در دانشگاهها و به خصوص نداشتن معلم در دانشگاه برای دختران خودش مسأله است. این آقایان خواهش میکنم که یک نگاهی اول به کلاسها بفرمایند و بعد مسأله حجابشان هم یک مسأله دیگر است. شما فکر نکنید که حالا اینهائی را که در خارج وارد کشورمان میشوند، به مانند دختران ما به آنصورت خودشان را مثلا حفظ میکنند و از این قبیل آنچه که جناب آقای هاشمی فرمودند که این را آزاد بگذاریم، اگر دولت توانست انجام بدهد، اگر نتوانست انجام ندهد، دولت البته خواهد گفت میتوانم همانطور که الان درباره دانشگاه هم همین کار را کرده و دارد عمل میکند. ولی مسائلی به وجود آمده که الان ما دست به گریبان آن هستیم. من فعلا به عنوان هشدار عرض میکنم که اگر اجازه بدهند آقایان که این قسمت حذف بشود، خود به خود دانشگاه بین المللی اسلامی مختلط خواهیم داشت و در عوارضش و عواقبش همه سهیم خواهند بود. رئیس ـ نماینده وزیر علوم بفرمایند. معاون وزارت علوم ـ بسم الله الرحمن الرحیم. ما با پیشنهاد آقای هاشمی موافق هستیم از این نظر که چند نکته ای را عرض میکنم توجه بفرمائید. یکی اینکه اولا دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران باید محل امن برای همه خواهران مسلمانی باشد که از اقصی نقاط دنیا چشم امیدشان به تنها محیط اسلامی دنیا یعنی جمهوری اسلامی ایران هست یعنی اینجا را باید یک محیط امنی همچنان که برای خواهران دانشجو در داخل کشور هست برای خواهران مسلمانی که از اقصی نقاط دنیا می خواهند وارد دانشگاههای ایران بشوند، در ایران دانشگاه باید فراهم باشد و ان شاء الله فراهم هست و اگر فراهم نباشد، آن شورای عالی با آن مقرراتی که در همین لایحه هست و در همین قانون مطرح است که گزینش اینها چگونه خواهد بود و حالا توضیح میدهم، کنترل خواهد کرد. مطلب دوم راجع به گزینش، با توجه به اینکه شما در ماده 22 همین قانون می ببینید که گزینش ها با دقت خاص و با هماهنگی وزارت امور خارجه و نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در کشورهای مختلف انجام خواهد شد و افراد اعم از پسر و دختر مورد تأیید نمایندگی های جمهوری اسلامی قرار خواهند گرفت و اینها کاملا انتخاب شده و کنترل شده و بعد به تأیید آن شورای عالی این قانون … اینجا بیایند و هنرهای زیبا یاد بگیرند و اینها، متأسفانه من فکر می کنم تصورشان هنوز از رشته های هنر در دانشگاه ها مربوط به ده سال و پانزده سال پیش است، قبل از انقلاب اسلامی است، الان تحولی که در رشته هنر به خصوص اعم از تغییراتی که در ستاد انقلاب فرهنگی و در دانشگاهها داده شده است و اساساً جهت گیری هنر، هنرهای اسلامی است و آنچه که مشروع و مباح است در دانشگاههای هنر ما تدریس میشود، الان هر چیزی را اجازه ندارند در دانشگاه داخلی تدریس کنند چه رسد برای یک دانشگاه بین المللی، طبیعتاً مراعات تمام جنبه های اسلامی خواهد شد، منتها اگر این لغت ((پسران)) در آن باشد، این یک اولویت است، یک ترجیح بلا مرجحی خواهد بود که واقعاً هیچ توجیهی برایش در سازمان های جهانی و در کشورهای اسلامی در دنیا نداریم. این توجیه میشود که ما نمی توانیم یک دختر مسلمانی را که حاضر است همانطوریکه آقای هاشمی فرمودند از یک کشور اروپایی یا از یک کشور آفریقائی اصلا با اشتیاق به اسلام میخواهد به ایران بیاید ما نمی توانیم اداره اش بکنیم. پس اول میگذاریم ((پسر)) بعد هر وقت محیط مان مساعد شد، یعنی الان محیط مان ناامن است، بعد که امن شد، بعد بگوئیم که دختر بیاید وارد دانشگاه بشود. بهمین جهت من با حذف این مطلب موافقم و به آنصورت هم که آقای دکتر شیبانی گفتند آقای هاشمی … رئیس ـ خوب، آن مربوط به بعد است، اگر این رأی نیاورد، 185 نفر در مجلس حاضر هستند، کسانی که با حذف ماده 5 موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، بسیار خوب ماده 6 را بخوانید. منشی ـ ماده 6 میشود ماده 5. رئیس ـ بلی، حالا ماده 6 ماده 5 می شود. ماده 5- رشته ها و دوره های آموزشی این دانشگاه با توجه به اولویت ها تأسیس میشوند و توسعه می یابند. تشخیص این اولویت ها بر اساس بضاعت علمی و سوابق تجربی و امکانات بالفعل و توانائی اجرائی دولت جمهوری اسلامی ایران با شورای عالی است. رئیس ـ ماده 5 جدیدمان پیشنهاد ندارد. عده حضار در جلسه همان 185 نفر است. موافقان با ماده 5 جدید، 6 سابق قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 6 (7 قدیم) ـ تدریس در دانشگاه به زبان فارسی است و تدریس به زبان عربی و یا انگلیسی و فرانسه بر حسب نیاز مجاز می باشد. منشی ـ آقای متکی پیشنهاد داده اند که ((تدریس به زبان عربی و اردو و یا انگلیسی و فرانسه بر حسب نیاز مجاز می باشد)). یکی از نمایندگان ـ ((زبان های دیگر)) را اضافه کنید. رئیس ـ ایشان این پیشنهادشان را در کمیسیون داده اند. ((زبان های دیگر)) پیشنهاد جدید است. اگر این ماده رأی نیاورد میتوانیم مطرح کنیم. والا این پیشنهاد را نمیشود مطرح کرد. متکی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. اگر توجه داشته باشیم به طیفی که ما می خواهیم در این دانشگاه بین المللی اسلامی جذب بکنیم و با توجه به این مسأله قریب یک سوم مسلمانان دنیا تقریباً به زبان اردو صحبت میکنند، متجاوز از صد و سی تا قریب صد و پنجاه میلیون، حدود صد و پنجاه میلیون مسلمان در هند، هشتاد میلیون مسلمان در پاکستان نود و پنج میلیون، درصد بالائی از آنها مسلمان در بنگلادش و کل کشورهای جنوب شرقی آسیا و رقم بالائی از مسلمانها باز در کشورهای عربی، در اروپا و در جاهای مختلف به این زبان تکلم میکنند، با در نظر گرفتن این مسأله که قرابت بسیار نزدیکی ناشی از قرابت فرهنگی بین ملت ایران و کشورهای جنوب شرقی آسیا است و زبان فارسی در دانشگاههای آنها تدریس میشود، به عنوان زبان دوم که یک علت عمده اش علاقه ای است که اینها به زبان فارسی دارند و مشابهت و نزدیکی زبان فارسی و اردو، این پیشنهاد هست که ما بتوانیم بان اردو را هم البته در صورت نیاز جزء زبانهای تدریس در دانشگاه بین الملل اسلامی قرار بدهیم. رئیس ـ مخالف؟ منشی ـ آقای اختری مخالف. اختری ـ بسم الله الرحمن الرحیم. نمایندگان محترم توجه دارند. این دانشگاه، دانشگاه بین الملل اسلامی است. زبان اصلی و رسمی اسلام زبان عربی است. شما برنامه تان را طوری تنظیم کنید که هر کس میاید در دانشگاه بین الملل اسلامی تعلم کند و علوم را فرا بگیرد، هر چه بیشتر با زبان قرآن، زبان روایات زبان متون اسلامی تعلم کند و علوم را فرا بگیرد، هرچه بیشتر با زبان قرآن، زبان روایات زبان متون اسلامی و زبان اسلام آشنا بشود. الان در دانشگاههای بزرگ دنیا وقتی افراد میروند در آنجا برای تحصیل، همان زبان رسمی آنجا زبان انگلیسی و فرانسوی مطرح است. علاوه بر این تدریس علوم به زبانهای گوناگون، خودش یک نیروی زیاد و فوق العاده ای را معطل میکند برای اینکه به زبان دیگر مطرح بشود. کاری کنیم که زبان اسلام، زبان قرآن، زبان دین بیشتر احیاء بشود. در همه جای دنیا عمده همان زبان رسمی خودشان را مطرح میکنند ما هم در دانشگاه بین الملل اسلامی زبان عربی را باید حاکم کنیم تا به خاطر آشنا شدن هر چه بیشتر با زبان عربی بهتر بتوانند معارف اسلام، دستورات قرآن و دستورات ائمه طاهرین را بفهمند و درک کنند و تنها زبان اردو نیست، زبان دیگری هم هست که اگر بخواهیم موافق هر کس مراجعه میکند، ما یک زبان خاص بگذاریم، باید چند رشته برای آموزش دادن زبان باشد تا بتوانند آن علوم را منتقل کنند. از این جهت من با این مخالفم و میگویم عمده زبان عربی است و زبان انگلیسی و فرانسه هم که دارد. والسلام. منشی ـ آقای هادی موافق. هادی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، آقای اختری با بودن زبان انگلیسی و زبان فرانسه مخالف نبودند، فقط با اضافه کردن زبان اردو مخالف بودند ومن هم در همین نقطه صحبت می کنم، یعنی اضافه کردن زبان اردو، آن چیزی را که آقای متکی گفتند من باز هم تأکید میکنم که در حدود سیصد میلیون از مسلمانان دنیا امروز به زبان اردو صحبت می کنند و غیر از هندوستان و پاکستان و بنگلادش که مسلمانان خیلی زیادی به این زبان صحبت می کنند. اقلیت های مسلمانی که بسیار فعالند و نقش دارند در اروپا، در آمریکای لاتین و در آفریقا همه به زبان اردو صحبت می کنند. الان اگر شما تانزانیا بروید،‌ کنیا، آفریقای جنوبی بروید، کلیه اقلیت های مسلمان موجود که در آنجا هم بسیار نقش دارند، در مناسبت های مختلفی هم به جمهوری اسلامی ایران میایند، در هیأت های مختلفی هم از جمهوری اسلامی ایران دفاع میکنند، زبانی که در منطقه خودشان صحبت میکنند یعنی در جامعه خودشان، آن زبان، زبان اردو است، بلی، زبان که در دانشگاههای آنجا تحصیل میکنند، زبان انگلیسی است یا فرانسه با توجه به آن منطقه ای که در آن زندگی میکنند. اضافه بر این، این را میشود گفت بعد از جهان عرب و ایران که از نظر فرهنگ اسلامی کتابهای خیلی زیادی نوشته شده و فرهنگ اسلامی به زبان فارسی و به زبان عربی تدوین شده و نوشته شده یکی از زبانهائی که در دنیا فرهنگ اسلامی، علوم اسلامی به آن زبان نوشته شده، دانشمندان خیلی زیادی، شعرای خیلی زیادی با آن حرف زده اند، شعر گفته اند مثل علامه اقبال که خیلی شعر اردو دارد، مثل غالب که خیلی شعر اردو دارد و علماء و رجالی که همین الان آثار آنها به زبانهای ترکی، فرانسه، انگلیسی و زبانهای مختلف دیگر ترجمه شده، مثل ابوالعلای مودودی و آن جماعت اسلامی که دارند که اکثر آثار آنها ترجمه شده و یا مثل مرحوم سید حامد میر حسین اینها به زبان اردو در درجه اول چیز نوشته اند گرچه به زبانهای فارسی و عربی هم میتوانستند صحبت کنند و شعر بگویند و بنویسند ولی به زبان مادری آنها و زبان اصلی شان زبان اردو است و همین الان هم شبه قاره هند یک مرکز بسیار مهمی است هم برای فرهنگ اسلامی و هم برای تحرک اسلامی و جنبش های اسلامی و همواره هم یک مبدائی برای جنبش های اسلامی بوده است و به این دلیل من با پیشنهاد آقای متکی موافقم که زبان اردو اضافه بشود و اگر ما میخواهیم زبان فرانسه یا انگلیسی را حذف بکنیم اینرا حذف بکنیم، یک نکته ای دیگر را من اضافه کنم توجه داشته باشید، اگر مسلمانهائی که از شبه قاره هند اینها به خارج میروند، مثل خود ما که دانشجویان مان را به خارج میفرستیم، یک عقده ای وجود دارد بین آن مسلمان ها که در هر جائی که پا میگذارند از کشورشان به خارج، همه تدریس دانشگاهها به زبان غیر مادری خودشان است ، یعنی باید دانشجوی شبه قاره هند که میرود حتماً به انگلیسی، فرانسه، اسپانیولی زبانهای دیگر در دانشگاهها آموزش ببیند. اگر ما این زبان اردو را اینجا تثبیت کنیم، به بازگشت اعتماد به نفسی که در مسلمانها باید به وجود بیاوریم، کمک کرده ایم و این را حتی اگر خود ما هم الان برویم در یک دانشگاهی در خارج از کشور و سیستم تعلیم و تربیت در آن دانشگاه به زبان فارسی باشد، این در تثبیت فرهنگ اسلامی خیلی مؤثر است. به این دلیل من موافقم که اردو هم اضافه بشود. دکتر قائمی (مخبر) ـ از نظر کمیسیون کلمه ((بر حسب نیاز)) تمام مسأله را حل می کند. رئیس ـ کمیسیون و دولت هم مخالفتی ندارند،‌ و با اضافه شدن کلمه ((اردو)) موافقند 182 نفر حضور داند، موافقان با اضافه شدن زبان اردو قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. منشی ـ آقای وافی پیشنهاد داده اند ((انگلیسی و فرانسه)) حذف شود. رئیس ـ فرانسه که همیشه اینجوری نیست، بعداً آدم می شوند، مقطعی فکر نکنید. آقای وافی بفرمائید. وافی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. از نمایندگان محترم تقاضا دارم که قبل از اینکه من صحبتم را بکنم، به عنوان کلی پیشنهاد نگویند مخالف، اگر دیدند که یک حرف حسابی است رأی میدهند،‌ اگر دیدند حرف غیر حساب است، رأی نمیدهند. با توجه به اینکه انقلاب ما هدف اصلی اش نشر فرهنگ اسلامی است و در قانون اساسی ما به زبان فارسی و عربی به عنوان یک زبان دوم است. زبان اردو هم مال ممالک اسلامی است، من پیشنهاد را به این جهت کرده ام،‌ نه به اصطلاح امروز به خاطر حس ناسیونالیستی که داریم، زبان فرانسه و انگلیسی حذف بشود. نظر من این است که همانطوری که محصلین و دانشجویان ایرانی ما که برای تحصیل به خارج می روند یک شش ماه تمام و گاهی یک سال دوره تحصیلی و فرا گیری زبان آن مملکتی را که میخواهند تحصیل بکنند به طور فشرده و گاهی من از دانشجویان تحقیق کرده ام، در شبانه روز دوازده ساعت روی آن زبان کار می کنند برای اینکه وقتی در کلاس شرکت می کنند استاد با زبان انگلیسی یا فرانسه یا زبان دیگر درس می گوید. ما حتی در دبستانها و دبیرستانها و در دانشگاههای آنجا داریم، ما سراغ داریم کسانی را که به عنوان استاد می خواستند آنجا بروند و تدریس بکنند، از نظر مقام علمی هم در رده بالا بودند، دانشگاه پیشنهاد کرده است که شما بایستی یک سال تمام بر این زبان انگلیسی تسلط پیدا کنید که تدریس را به زبان انگلیسی بکنید. محصلین و دانشجویان ما هم همینطور هستند. من نظرم این است که کسانیکه برای تحصیل و فرا گیری فرهنگ اسلامی اینجا می آیند، بایستی یک شش ماهی در ابتدای ورودشان روی زبان فارسی یا عربی و یا اردوئی، هیچ تعصبی هم نداریم بر اینکه حتماً فارسی باشد. عربی هم باشد اشکالی ندارد. ولی دانشجوئی با زبان فرانسه برای تحصیل اینجا می آید. دانشجوئی با زبان مادری اش که انگلیسی است برای تحصیل اینجا می آید، وزارت علوم ما یک دوره شش ماهه ای را برای او معین بکند، بگوید شما زبان فارسی را تحصیل کن و تدریس به زبان فارسی می شود. اردوئی و عربی هم زبان اسلامی ما است که آن هم اگر باشد یک زبان اسلامی است. ما برای اینکه هم آن فرهنگ اسلامی را بتوانیم استقلال بدهیم و هم نشر معارف اسلام را با این دو، سه زبان زنده اسلامی بکنیم، به نظر من این است که دانشجویانی که مسلمان هم هستند، ولی با زبان فرانسه و انگلیسی اینجا می آیند قدمشان روی چشم ما و در دانشگاه بین المللی اسلامی هم تحصیل بکنند، ولی شش ماه برایشان یک دوره بگذارند. زبان فارسی یا عربی، هر کدام از این سه زبان را میخواهند یاد بگیرند که وقتی از دانشگاه اسلامی میخواهند به مملکت خودشان بروند حامل یک فرهنگ غنی اسلامی که خودشان هم قدرت بر نشرش دارند و به نظر من این هم تعادلی است برای اینکه در ممالک دیگر هم این کار می کنند و هم خدمت برای انقلاب و نشر فرهنگ اسلامی است و دوستان اگر دیدند که این پیشنهاد درست است، من تقاضا میکنم که برای خدمت به آن هدف اصلی انقلاب به آن رأی بدهند. منشی ـ آقای ناطق نوری مخالف. احمد ناطق نوری ـ بسم الله الرحمن الرحیم. من فکر میکنم که زیاد نیازی به توضیح نباشد و برادرمان آقای وافی به یک مسأله مهم توجه نکردند. پیشنهاد برادرمان آقای وافی دو اشکال عمده دارد. اولا اینکه دانشگاه بین المللی اسلامی که شما میخواهید تأسیس بکنید اساتیدش را الان میخواهید از کجا بیاورید؟ همین الان ما یک مقدار نیاز به اساتیدی داریم که باید از مسلمانهای سراسر جهان دعوت بکنیم در زمینه علمی با ما همکاری بکنند. مسأله دوم که حائز اهمیت است دروسی که شما در اینجا تصویب کردید که باید این دروس در اینجا تدریس بشود دروسی است که با زبانهای بین المللی انگلیسی و فرانسوی الان شناخته شده است و تمام اصطلاحاتش و تمام ریشه هایش لاتین است. درست است که در گذشته دوری اسلام یک چنین سابقه ای داشته که با زبان عربی تدریس می کردند و امیدواریم که بتوانیم پس از آنکه اساتید فنی را در اینجا پرورش دادیم و خودمان ابداع کننده و خلاق و مبتکر در زمینه های پیشرفتهای علمی شدیم دانشگاههای بزرگی را به نام دانشگاه اسلامی که فقط در آن زبان عربی تدریس بشود را ان شاء الله در دراز مدت دایر کنیم. ولی در حال حاضر آنچه که مسلم است با وضع موجود دنیا است و با وضع موجود علم است و شما خودتان هم خوب میدانید که در حال حاضر مسلمانها پیشرفت علمی ندارند و ما از نظر پیشرفت علمی عقب افتاده هستیم. بنابراین فعلا نیاز داریم با زبانهائی که مصطلح و متداول است، با آنها بتوانیم ان شاء الله فرهنگ اسلامی را بارور کنیم. بنابراین من فکر نمیکنم این پیشنهاد در حال حاضر پیشنهاد مناسبی باشد. این را هم توجه داشته باشید که برای همیشه فرانسه مرکز تروریستی نیست. یک زمانی آنجا مرکز علم بوده. امیدواریم یک زمانی هم باز دوباره عاقل بشوند و در جهت انسانی حرکت بکنند. والسلام. منشی ـ آقای الله بداشتی موافق (الله بداشتی ـ من فقط با فرانسه اش موافقم که حذف بشود.) آقای دهقان موافق. عزت الله دهقان ـ بسم الله الرحمن الرحیم، اولا ما قبول داریم که ((و من آیاته اختلاف السنتکم و الوانکم)) ما با اصل تدریس زبان فرانسه و انگلیسی در دانشگاهها مخالف نیستیم و موافق هم هستیم و دارند تدریس بکنند. اما در اینکه در دانشگاه بین المللی اسلامی با هدف گسترش و تحقق فرهنگ اسلامی در جهان اسلام و دوم نشر فرهنگ و معارف اسلامی در سطح بین المللی اگر شما بخواهید استاد فرانسوی زبان را بیاورید با زبان فرانسه، با دانشجوی خارجی، با کدام متون اسلامی میخواهید نشر فرهنگ اسلامی بکنید؟ الان در کدام دانشگاههای دنیا است که زبان ما را به رسمیت می شناسند و به زبان فارسی در آنجا تدریس می کنند؟ الان در کشورهای خارج زبان فارسی ما را دانشگاهی هست که در آنجا تدریس کند، آن هم به عنوان رسمی؟ نه یک دانشجویی در رشته زبان فارسی. بلکه یک دانشگاهی زبان تدریسش (برادرها دقت کنند) زبان انگلیسی باشد و زبان فرانسوی باشد، با اینکه میخواهد معرف اسلامی را نشر بدهد. مگر ما نداریم که عزت و عظمت مال مسلمانها است ((فان العزة لله و للرسول و للمؤمنین)) این یک نوع خود کم بینی است که ما بیائیم دانشگاه بین المللی اسلامی درست کنیم و زبان تدریس و زبان رسمی آن دانشگاه را زبان فرانسه قرار بدهیم. توقع این است که برادرها برای رغم انف فرانسه و برای اینکه بینی آمریکائیها را به خاک بمالند، تدریس آن را به عنوان یک رشته که موجود هم هست و تحصیل حاصل است. اما اینکه زبان رسمی تدریس در این دانشگاه اسلامی با آن اهداف اسلامی محقق بشود این دو زبان را حذف کنیم. زبان فارسی است درست، اصالت ما است، قانون اساسی ما است، فرهنگ ما است، زبان عربی فرهنگ دین ما است، زبان مذهب ما است و زبان اردو هم که برادرها فرمودند، بسیاری از مسلمانهای دنیا به زبان اردو هستند. برای اصالت بخشیدن به خودمان و برای اینکه برای خودمان ارزش قائل باشیم ((ولا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار)) را محقق کنیم. زبان فرانسه و زبان انگلیسی را به عنوان رسمی در این دانشگاه تدریس نکنیم. والسلام. رئیس ـ کمیسیون با حذف مخالف هستند. از طرف دولت صحبت بفرمائید. شهرستانی (نماینده دولت) ـ بسم الله الرحمن الرحیم، ما هم با حذف به این صورت موافق نیستیم و البته شاید پیشنهاد دیگری هم مطرح بشود، آن هم فارسی و عربی و زبانهای دیگر بر حسب نیاز است. اما اینجا خدما آقای دهقان عرض بکنم که مثل اینکه ظرف و مظروف جایشان را با هم عوض کرده اند. زبان یک ظرف و قالبی است برای ارائه آن مظروفی که اعتقادات ما است و این استدلالهائی که شما فرمودید، در رابطه با مسائل اسلامی و اعتقادات اسلامی ما است. ما این اعتقادات را به هر زبانی باید به دنیا منعکس بکنیم. الان توجه دارید این اواخر حتی امام به برادران روحانی تبلیغات اسلامی و حوزه های علمیه توصیه فرمودند زبان انگلیسی یاد بگیرند، زبانهای خارجی یاد بگیرند برای تبلیغ اسلام و مسأله اینجا است که ما اینطور نمی توانیم که این قالب را که زبان است، در محتوا تأثیری نمی گذارد. ما اگر محتوای محکم و قوی اسلامی را بتوانیم ارائه بدهیم، به هر زبانی که باشد می توانیم ارائه بدهیم و اینطور حذف کردن آن یک برخورد سیاسی … زرهانی ـ قانون اساسی را نگاه کنید. شهرستانی (نماینده دولت) ـ بله در قانون اساسی که زبان، زبان فارسی و این قانون دست من هست. قانون اساسی این است ((زبان و خط رسمی ….)) یکی از نمایندگان ـ عربی هم هست. شهرستانی (نماینده دولت) ـ عربی، زبان اسلامی ما، قبول، ما پیشنهادمان این است زبان فارسی و عربی و زبانهای دیگر بر حسب نیاز اگر بخواهیم لغت انگلیسی و فرانسه را حذف کنیم، که پیشنهاد کمیسیون هم هست. این پیشنهاد،‌ پیشنهاد جامعی است. اما اینکه بخواهیم انگلیسی و فرانسه و اینها را حذف بکنیم، اصولا با این استدلال که ما با آمریکا مقابله داریم و با آن ماهیتشان مقابله داریم نه با زبانشان. من دیگر عرضی ندارم. کیاوش ـ آقای هاشمی، نگفتند زبان انگلیسی، گفتند زبان خارجی. رئیس ـ خوب،‌ عربی که دیگر خارجی حساب نمی شود آقای زرهانی یک توجهی به قانون اساسی داده اند که من میخوانم. اگر آقایان از آن چیزی فهمیدند میتوانند توضیح بدهند. ((زبان و خط رسمی مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان وخط باشد. ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است.)) الله بداشتی ـ این مورد در بیان آن بند قانون اساسی نیست. رئیس ـ من اخطار را وارد نمیدانم ولی چون اخطار است دیگر حق است. زرهانی ـ ((تدریس به زبان)) با (( تدریس زبان)) تفتوت دارد. رئیس ـ بله، تدریس به زبان است، اگر این باشد عربی هم همینطور است فرقی نمی کند. زرهانی ـ در اصل شانزدهم قانون اساسی…. رئیس ـ اصل شانزدهم ((از آنجا که زبان قرآن و علوم ومعارف اسلامی عربی است و ادبیات فارسی کاملا با آ آمیخته است این زبان باید پس از دوره ابتدائی تا پایان دوره متوسطه در همه کلاسها و در همه رشته ها تدریس شود.)) اما اینکه تدریس به زبان باشد، نه این است و نه آن. یعنی باید هم عربی را حذف کنیم، هم آن را، اگر آن حرف شما باشد. حالا پیشنهاد آقای وافی را به رأی میگذاریم. پیشنهاد ایشان این است که کلمه ((انگلیسی و فرانسه)) حذف بشود، 186 نفر حضور دارند. موافقان با این پیشنهاد حذف قیام بفرمایند، (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. آقای قائمی یک پیشنهادی دارند که توضیح میدهند. دکتر قائمی (مخبر کمیسیون) ـ بسم الله الرحمن الرحیم، من این پیشنهاد را در کمیسیون مطرح کردم، ولی به عللی رأی نیاورد، این را عرض میکنم. نظر من این بوده است که این ماده 7 به این صورت باشد (یعنی ماده 6 کنونی). ((تدریس در دانشگاه به زبان فارسی است و تدریس به زبان عربی و دیگر زبانها بر حسب نیاز مجاز میباشد. )) این یک حالت کلی است (رئیس ـ یعنی هر زبانی را شامل بشود، مثلا ترکی و سایر زبانها) بر حسب نیاز (رئیس ـ توضیح بدهید) توضیحش را هم عرض کردم. گفتم یک دفعه است که ضرورت ایجاب می کند که حتی یک زبان دیگری غیر از این زبان به مناسبتی مطرح بشود اشکال ندارد، اصل بر این باشد که زبان فارسی زبان اصل است و زبان عربی را هم اینجا گذاشته ایم. دیگر زبانها بر حسب نیاز مجاز می باشد. متکی ـ زبان اردو تصویب شده است. رئیس ـ مخالف پیشنهاد آقای قائمی صحبت کند. منشی ـ آقای دکتر هادی مخالف. دکتر هادی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، این اولا تصویب شده است که ((بر حسب نیاز)) ثانیاً چون اردو را ما همین الان تصویب کردیم، نمیتوانیم حذف کنیم. پس حالا اینطوری می شود که ((تدریس در انشگاه به زبان فارسی و اردو است.)) چون اردو الان تصویب شد نمی شود آن را حذف کرد. ((و زبانهای دیگر بر حسب نیاز)) من می گویم این فرانسه و انگلیسی که نوشته شده، ((بر حسب نیاز)) هم وجود دارد، همین الان هم پیشنهاد آقای وافی 4-5 رأی آورد، دیگر نیازی نیست. اگر احساس کردند که در دانشگاه لازم است به زبان فرانسه و انگلیسی تدریس بکنند، بکنند. احساس هم نکردند که تدریس نمی کنند. مثل بندهای سابق بنابراین من مخالفم. رئیس ـ شما اشتباه برداشت کرده اید. ایشان می گویند مثلا اسپانیولی و ترکی هم بتوانند اضافه بشود. اینها هم باشد. دکتر هادی ـ عیبی ندارد، پس اردو و عربی حذف نشود. رئیس ـ اردو و عربی که حذف نمی شود. صحبت این است که غیر از انگلیسی و فرانسه هم اگر مثلا یک روزی روسی تشخیص دادیم، هر زبانی تشخیص داده شد بتوانند تدریس بکنند. موافق صحبت کند. منشی ـ آقای انصاری موافق. مجید انصاری ـ بسم الله الرحمن الرحیم، پیشنهاد آقای دکتر قائمی عام است. منظورشان این است که علاوه بر زبان فارسی و عربی و اردو که مورد توجه و نظر مجلس بود و همچنین انگلیسی و فرانسه که با توجه به اینکه پیشنهاد حذفش رأی نیاورد، طبعاً معنایش این بود که آن زبانها هم اگر نیاز بود تدریس بشود، اما ذکر موارد در قانون به معنای انحصار خواهد بود. حالا اگر در یک مورد لازم شد که ما دانشجویانی را مثلا به زبان ایتالیائی درس بدهیم یا زبانهای دیگر، معنای انحصار این است که دانشگاه حق نداشته باشد که در آن رشته ها زباندان استخدام بکند، کتاب بیاورد و تدریس بکند و طبعاً اگر مواردی پیش بیاید باید مجدداً ماده واحده ای را بیاورند، از مجلس مجوز بگیرند که مثلا بافلان زبان هم بتوانند در دانشگاه درس بدهند و این درست نیست. جامعیت و مانعیت قانون ایجاب می کند که ما به گونه ای قانون را بنویسیم، واقعاً رفع نیاز بشود. از این جهت پیشنهاد آقای دکتر قائمی اگر تصویب بشود معنایش این خواهد بود که هر گاه دانشگاه احساس نیاز کرد به یکی از زبانهای دنیا دانشجو دارد و لازم است در آنجا به این زبانها تدریس بشود احتیاج به قانون مجدد نداشته باشد و بتوانند تدریس بکنند. آقای دکتر هادی هم با توضیحات قانع شدند و الان اعلام می کنند که مخالفتشان را پس گرفتند. والسلام علیکم. هادی ـ قبل از توضیحات قانع شدم. رئیس ـ دولت هم موافقند؟ (نماینده دولت ـ بلی) بسیار خوب، 186 نفر حضور دارند، پیشنهاد آقای دکتر قائمی این است که اینطور بشود ((و تدریس به زبانهای عربی و اردو و سایر زبانها بر حسب نیاز)) اصلش هم که فارسی است. بجای انگلیسی و فرانسه و سایر زبانها گذاشته بشود. کسانی که با این پیشنهاد موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا ماده 6 را با این اصلاحیه رأی می گذاریم. البته فرقی نمی کند، همین مضمون تصویب شد، ولی ما به عنوان ماده 6 رأی می گیریم. کسانی که با ماده 6، با این اصلاحیه موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. میهمانان امروز مجلس شورای شورای اسلامی گروهی از کارکنان و مسؤولان امور تلفن شهری و رؤسای نواحی هفتگانه شرکت مخابرات ایران، جمعی از اعضای انجمن اسلامی دبیرستان دکتر هشترودی تهران، جمعی از معلمان و دانش آموزان مدرسه راهنمائی سمیه تهران، گروهی از معلمان و دانش آموزان مدرسه راهنمائی قدس پارچین ورامین، گروهی از اعضای انجمن اسلامی شهرک سالاریه قم و عده ای از کارکنان سازمان ملی انتقال خون که این روزها در اطراف مجلس فعال بوده اند، در مجلس حضور دارند، ما از همه آنها تشکر می کنیم و برای آنها موفقیت از خداوند می خواهیم. (جلسه ساعت 40/10 بعنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 15/11 به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد). رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است. بقیه لایحه مطرح است. منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. فصل دوم ـ شوراهای مشورتی ماده 7- دانشگاه دارای شوراهائی بشرح زیر است. الف ـ شورایعالی دانشگاه. ب ـ شورای دانشگاه. ج ـ شوراهای دانشکده ها رئیس ـ ماده 7 پیشنهادی ندارد. ولی نصاب برای رأی گیری نداریم. آقای کتیرائی آقایانی را که الان تشریف ندارند اسامی شان را یادداشت بفرمائید یک رأی گیری حساب بشود که توبیخ بشوند ماده بعد را قرائت کنید. ماده 8 ـ شورایعالی که وظیفه برنامه ریزی را مطابق ماده 10 این قانون بعهده دارد (که میشود ماده 9 این قانون) خط دهنده و بازوی مشورتی وزیر فرهنگ و آموزش عال می باشد. وظیفه شورای دانشگاه و شورای دانشکده ها نیز هماهنگ ساختن برنامه های آموزشی و پژوهشی و فرهنگی و نظارت علمی و ارزیابی آنها در سطح دانشگاه و دانشکده ها است . منشی ـ آقای هراتی پیشنهاد داده اند از ((وظیفه برنامه ریزی)) تا انتهای ((خط دهنده)) در ماده 8 حذف بشود. رئیس ـ آقای هراتی بفرمائید. هراتی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. برادرها عنایت دارند که در مرحله اول در خود این متن یک تناقضی وجود دارد. تناقضی که وجود دارد این است که شورای عالی را وظیفه برنامه ریزی و خط دهندگی به آن داده است، از طرف دیگر آمده است و گفته است این یک بازوی مشورتی است. اگر بازوی مشورتی است پس برنامه ریز یعنی چه، خط دهنده یعنی چه؟ بنابراین، این یک تناقض آشکاری است در خود ماده. این نکته اول. نکته دوم این که تجربیات گذشته دقیقاً نشان میدهد که شورای محترم نگهبان با شوراهائی موافق لست که تنها جنبه مشورتی داشته باشد. آن شوراهائی می تواند خط دهند باشد یا آن شوراهائی می تواند برنامه ریز باشد، که تمام اعضاء آن متشکل از وزراء باشند. یعنی غیر وزیر در آن شورا نباشد. در حالیکه در این شورا تعداد زیادی غیر وزیر هستند. بنابراین بنده پیشنهادم اینجا این است که این وظیفه برنامه ریزی و خط دهندگی حذف بشود به خاطر مخالفت با قانون اساسی و از سوی دیگر ممکن است بعداً هم یک مشکل ایجاد کند، به خاطر اینکه اینجا گفته است ((تصمیم گیری نهائی به عهده وزیر علوم و آموزش عالی است.)) اگر این شورا آمد و گفت من برنامه ریز هستم، من خط دهنده هستم، تو چرا تصویب نکردی؟ خوب، وزیر چه جوابی دارد به او بدهد؟ منتها با حذف این دو قسمت یعنی حذف برنامه ریزی و خط دهنده ، همان بازوی مشورتی، نهایتاً هم اشکال قانون اساسی را ندارد و هم اینکه تناقض آشکاری که در این ماده وجود دارد، از بین خواهد رفت. والسلام. منشی ـ آقای عباسی مخالف. عباس عباسی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. ایراد و اشکال جناب آقای هراتی این بود که ایجاد تضاد و یا تناقض خواهد نمود اگر این بماند و نهایتاً چون وزیر و یا هیأت وزیران در برابر مجلس مسؤول هستند و دیگران که جزء شورا هستند، همه وزیر نیستند، بنابراین مخالفت با قانون اساسی دارد. ولی خوشبختانه خود آقای هراتی جواب خودشان را دادند. برنامه ریزی و خط دهندگی به مفهوم تصویب نیست. آن برنامه ها را تدوین وتنظیم میکند، رشته ها و دیگر اموری که مربوط است به اینکه در کجا دانشکده ای تأسیس بشود،‌ با چه ظرفیتی، اولویت با چه رشته ای هست، از کجاها مثلا باید امکانات گرفت، چه جوری این امکانات را باید تقسیم کرد تا به نتیجه مطلوب تر برسیم؟ آن برنامه اش این است. برنامه را می ریزد، اما تصمیم گیری نهائی به عهده خود وزیر خواهد بود. وزیر برمیدارد مطالعه میکند، پسندید و تأیید کرد، امضاء میکند و تصویب میکند و اگر نپذیرفت چه کلا، که کلا رد میکند. اگر ایرادات جزئی دارد همان ایرادات جزئی را برطرف میکند و کار دانشگاه، آن هم دانشگاه بین المللی اسلامی منحصر به نیروی داخلی نیست. اساتیدش ممکن است از خارج بیایند. دانشجویان زیادی از خارج بیایند، با زبانها و فرهنگهای مختلف و متنوع. بعد اینجا بیایند. مگر امکان دارد که وزیر به تنهائی بتواند کاری را بکند؟ این اصلا امکان پذیر نیست. اینها بازوی مشورتی که این مشورتی در واقع همان بیان خط دهنده است. خط دهنده بازوی مشورتی است. طرف مشورت وزیر قرار می گیرند، برنامه ها را جمع و جور می کنند، دسته بندی می کنند. حل و فصل می کنند و نهایتاً به خود وزیر محترم میدهند، و همین موضوع را هم اشاره کردید طبق ماده 10 این لایحه باید چنین و چنان بکنند و بندهای متعدد که ظاهراً بیش از 12-13-14 بند وچند تبصره است، وظائف این شورای عالی را در آنجا مفصلا و بند بند تدوین کرده،‌ یکی از بندهایش هم این است: بند 1 ماده 10- تعیین خط مشی کلی دانشگاه. خوب این تعیین می کند اما نه به این مفهوم که تصویب می کند، خیر تصویب به عهده این نیست. بنابراین چون تصمیم گیری نهائی به عهده خود وزیر هست و از آنطرف برای خود وزیر هم امکان اینکه تمام مسائل را اعم از کلی و جزئی برسد من با پیشنهاد حذف مخالفم و هیچ تناقضی و یا تضادی و یا مخالفتی با قانون اساسی هم از نظر بنده ندارد و السلام علیکم. منشی ـ آقای مجید انصاری موافق. مجید انصاری ـ بسم الله الرحمن الرحیم، من ابتداء این نکته را به برادرمان آقای عباسی تذکر میدهم که حذف این دو جمله به معنای نفی کار شورائی نیست، اما مجلس محترم که می خواهد یک قیدی را در قانون ذکر ذکر بکند باید فوائد عملی واجرائی آن قید را در نظر بگیرد و باید از گذاشتن قید وبندهائی که بی فایده است، بیهوده است، هیچ ثمره اجرائی و حقوقی را ندارد و فقط یک سر در گمی ایجاد می کند جداً پرهیز کند. شما تجربه گذشته را در نظر بگیرید. ما در بسیاری از موارد آمده ایم برای اینکه گریز داشته باشیم از مسأله فرد گرائی در تصمیم گیری متوسل شده ایم به یک شوراهائی که آن شوراها از نظر قانونی حق تصمیم گیری در امور اجرائی را نداشته اند و بیشتر تضاد داخل دستگاهها را ما دامن زدیم حتی شما ملاحظه فرمودید در شورای سرپرستی صدا و سیما با اینکه طبق قانون اساسی هست و باید هم باشد آن اساسنامه ای که مجلس نوشته بود موارد زیادی پیش می آمد که بین تصمیم گیریهای شورا و بین نحوه اجرایش توسط مدیر عامل مشکل پیش می آمد، چه برسد به مواردی که وزیر مسؤول دارد. در برابر مجلس وزیر علوم مسؤول هست از او میتوانیم سؤال بکنیم، بعد یک سری اختیارات اجرائی را اگر به شورا بدهیم خلاف قانون اساسی است، شورای نگهبان رد می کند. اگر معنای این شورا این است که بروند زحمت بکشند، برنامه ریزی بکنند، اما وزیر اگر دلش خواست حق و تو داشته باشد. اصلا بعد از یک سال که زحمت کشیدند وزیر میگوید آقا جان من اینرا نمی پسندم، قانون هم به من حق داده، شورا بی شورا. نتیجه اش این میشود که یک دعوائی درون دانشگاه به وجود بیاید همین دعوائی که بسیاری از جاهائی که اینجور شوراها ما گذاشتیم الان موجود است و جز اختلاف انگیزی ما کاری را درون این دستگاهها انجام نمیدهیم. شما اینجا گذاشته اید که برنامه ریزی. این برنامه ریزی را وقتی شورا انجام داد باید اجرا بشود یا نه؟ اگر اجرا نشود که کار لغوی است، اگر بخواهد اجرا بشود و وزیر آنرا لغو بکند طبعاً درگیری ایجاد میشود. بعد جمله خط دهندگی یک جمله زشتی است واقعاً ((شورا خط دهنده است)) خط معنای خط دهنده چیست؟ خوب وزیر علوم اگر که خودش برنامه دارد، برنامه ریزی می کند، برنامه ها را می آورد در مجلس تصویب میشود. البته توصیه ما به همه وزراء ، به همه مسؤلین اجرائی این است که از فکر همه استفاده بکنند و ذکر شورا در قانون هم عیب ندارد، ذکر بشود اصل شورا و وزیر هم با شورا مشورت بکند اما در قانون یک چیزهائی را نگذارید که مرز وظیفه را به هم مخلوط بکنید، اینجا گذاشته اید برنامه ریزی، خط دهندگی، بعد هم گفته اید بازوی مشورتی. اینها که با هم سازگاری ندارد و واقعاً در بندهای ماده 10 هم همین مشکل هست، در ماده 14 هم همین مشکل هست من خواهش می کنم قانونی را بنویسید که در اجراء کمترین دردسر را داشته باشد. مشکلات موجود در دانشگاهها که الان گاهی بین جهاد دانشگاهی، بین ستاد انقلاب فرهنگی، بین مدیریت دانشگاهها وجود دارد، اینها را به حداقل برسانید و السلام علیکم و رحمة الله. رئیس ـ دولت هم موافق است؟ (نماینده دولت ـ با حذفش موافقیم) بسیار خوب پس کمیسیون و دولت هم حرفی ندارند و موافقند. پیشنهاد حذف را به رأی می گذاریم. آن عبارتی را که باید حذف بشود را مشخص بکنید. هادی ـ اکثریت اعضاء شورا را خود وزیر تعیین می کند و مشکلی پیش نمی آید. رئیس ـ حالا اگر اختلاف کردند که پیش می آید (هادی ـ خود وزیر است، رئیس دانشگاه را خودش تعیین می کند؟) در عین حال اگر اختلاف کردند خوب در موقع رأی دادن چیزی دیگری میشود. چه می دانیم در آینده اینها چه فکر می کنند. آقای شهرستانی بفرمائید. شهرستانی (نماینده دولت) ـ اینجا مسأله اینطور هست که با این حذف عبارت اینجور میشود که شورایعالی مطابق ماده 10 که میشود ماده 9 این قانون بازوی مشورتی وزیر فرهنگ و آموزش عالی محسوب میشود. این برنامه ریزی و خط دهنده که البته واژه های مناسبی نیست، خط دهنده برای دانشگاه طبیعتاً همان نظام است که خط دهنده است همچنانکه برای مسائل عمومی و سیاسی و اجتماعی خط دهنده است، برای دانشگاه هم آن خط دهنده است این لغت خط دهنده که برای قانون واژه زیاد زیبائی نیست، بعد هم طبق آن ماده 9 شرحی داده شده که خط مشی و این برنامه ها را در آن ماده 2 شرح مفصل وظایف شورایعالی هست بنابراین ما هم حذف این دو کلمه یا دو عبارت کوتاه یکی ((وظیفه برنامه ریزی)) در اول ((و خط دهنده)) در بعد موافق هستیم. رئیس ـ عین عبارت را آقای هراتی بخوانید. هراتی ـ شورایعالی مطابق ماده 10 بعنوان بازوی مشورتی وزیر فرهنگ و آموزش عالی محسوب میشود. رئیس ـ خیلی خوب بعد و تصمیم گیری نهائی و اینها باقی است؟ (هراتی ـ بله آنها باقی می ماند) که ((وظیفه برنامه ریزی را دارد)) هم حذف میشود. 185 نفر حضور دارند موافقان با این پیشنهاد حذف قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. منشی ـ آقایانی که دیر آمدنشان به مجلس باعث تأخیر در رأی گیری شد آقایان: نصر اللهی، واعظی، رحیمی سنقر، بی مقدار، بازرگان، شیبانی، دکتر احمد بهشتی، رفیعیان، طباطبائی نژاد، راثی، سجادی، هاشمیان، انزابی، مروی، فوئنی حائری، جلالی، هاتفی، نظری، زمانیان، مرتضی محمودی، خانم طالقانی، مصطفی تبریزی، صدوقی، شاه آبادی، محمدی رود باران، معزی، موسوی لاری،‌ دکتر اخوتیان. رئیس ـ خوب ما آن اول می خواستیم رأی بگیریم که نشد حالا اول ماده 7 را رأی می گیریم بعد ماده 8 را، ماده 7 دوباره خوانده میشود برای رأی بگیریم خوانده میشود. ماده 7- دانشگاه دارای شوراهائی به شرح زیر است: الف ـ شورایعالی دانشگاه. ب ـ شورای دانشگاه. ج ـ شوراهای دانشکده ها. رئیس ـ 185 نفر حضور دارند موافقان ماده 7 که قرائت شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 8 را هم بخوانید. ماده 8- شورایعالی مطابق ماده 10 این قانون (که اینجا میشود ماده 9) بازوی مشورتی وزیر فرهنگ و آموزش عالی. رئیس ـ چون با بازو فکر نمی کنند آقای زرهانی می گویند اینجا مشاور بشود، صحیح هم هست، ماده 8 را بخوانید. منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. ماده 8- شورایعالی مطابق ماده 9 این قانون مشاور وزیر فرهنگ و آموزش عالی می باشد وظیفه شورای دانشگاه و شورای دانشکده ها نیز هماهنگ ساختن برنامه های آموزشی و پژوهشی و فرهنگی و نظارت علمی و ارزیابی آنها در سطح دانشگاه و دانشکده ها است. رئیس ـ 187 نفر حضور دارند موافقان ماده 8 به شکلی که قرائت شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 9- وظایف شورایعالی دانشگاه به شرح زیر است: 1- تعیین خط مشی کلی دانشگاه. 2- تشخیص ضرورت تأسیس دانشکده ها و تعیین دوره ها و رشته ها و گروههای آموزشی و واحدهای آموزشی و تحقیقاتی. 3- تعیین اولویت های جدید آموزشی و تحقیقاتی. 4- بررسی سالانه امکانات دانشگاه از لحاظ پرورش دانشجو و تعیین تعداد دانشجو در هر رشته. 5- بررسی سالانه امکانات علمی دانشگاه (نیروی انسانی و تجهیزات) تعیین کمبودها و طبقه بندی نیازها. 6- بررسی مبادله نیروهای متخصص متعهد با مراکز علمی اسلامی و تشکیل سمینارهای علمی و بین المللی. 7- تهیه و تنظیم پروژه های تحقیقاتی و طرحهای مشترک با جوامع اسلامی و مستعضف با رعایت اصل 77 قانون اساسی. 8- تهیه نمودار سازمانی و تشکیلاتی دانشگاه. 9- تنظیم بودجه سالانه کل دانشگاه و مؤسسات تابعه. 10- بررسی و تنظیم آئین نامه های اجرائی، مالی و اداری دانشگاه و عند اللزوم تعیین میزان شهریه. 11- تدوین آئین نامه های انضباطی و رفاهی. 12- تهیه و تصویب آئین نامه داخلی جلسات شورایعالی دانشگاه. 13- تعیین و تصویب وظایف کمیسیونهای شورایعالی و شوراها و گروههای آموزشی دانشکده ها. 14- بررسی مسائلی که به پیشنهاد رئیس دانشگاه در دستور کار شورا قرار می گیرد. تبصره ـ مصوبات بندهای 5تا11 جهت تصویب نهائی به وزارت فرهنگ و آموزش عالی پیشنهاد میشود. رئیس ـ پیشنهاد دارید؟ منشی ـ آقای ناصری پیشنهاد حذف بند یک ماده 9 را داده اند. رئیس ـ آقای ناصری بفرمائید. ناصری ـ بسم الله الرحمن الرحیم، اولا یک نکته ای را من عرض بکنم و آن اینکه این نوع شوراها که در قوانین اینجوری می آید خودش یک مقدار سؤال در آن هست. بالاخره همه تصمیمات و صحبت هائی که اینها می کنند نهایتاً وزیر تصمیم می گیرد. یا ما باید از نظام شورائی دست برداریم که خودش مشکلاتی دارد، یا باید شورای محترم نگهبان این نظری که در رابطه با شوراها دارد و شوراها جز مشورت هیچ چیزی نمی توانند داشته باشند، تجدید نظر کنند والا ما مرتب می آئیم تصویب می کنیم شوراها را و در مقام عمل هم با مشکلاتی روبرو میشویم که جای انکار نیست. این یک تذکر است و اما در این رابطه علاوه بر صحبت هائی که در حذف عبارتی در ماده 8 برادرمان آقای هراتی دادند و تصویب هم شد، آیا این تعیین خط مشی که در بند(1) ماده 9 آمد: ((تعیین خط مشی کلی دانشگاه)) آیا خط مشی برای عمل است، می خواهیم عمل کنیم؟ یا همینطوری می خواهند بنشینند آنجا حرف بزنند آخرش هم وزیر می خواهد عمل کند؟ اگر برای عمل کردن است، که قدرت ندارند و اگر فقط حرف زدن است نهایتاً وزیر عمل می کند و وزیر هر وقت می تواند همین مسأله را که اینها خط مشی ای که تعیین کرده اند بگویند آقا من این را قبول ندارم و اینها گاهی می روند مدتها کار می کنند برای اینکه خط مشی را برای همین دانشگاهی که از اهمیتی برخوردار است می نویسند و نهایتاً وزیر می گوید من قبول ندارم. البته بندهای دیگر چیزهائی است که در حد مشورت هم میشود کار کرد. حالا مشکلاتی دارد به جای خودش محفوظ، اما این کاملا با اینکه فقط در حد مشورت خط مشی کلی دانشگاه را تعیین کند، این منافات دارد و من پیشنهاد حذفش را دارم که نمایندگان محترم توجه خواهند کرد. رئیس ـ خوب اگر منظور این است یعنی در حد پیشنهاد باشد… مجید انصاری ـ جناب آقای هاشمی اصلاح عبارتی بکنید، اگر آقایان نظرشان این باشد. بنویسند ((تدوین خط مشی کلی دانشگاه و ارائه آن به وزیر فرهنگ)). رئیس ـ منظور این است یعنی با آن ماده قبلی منظو این است که تدوین کنند بدهند به عنوان مشورت به او (مجید انصاری ـ اصلاح عبارتی میشود) حالا اصلاح می کنیم. به جای ((تعیین)) بنویسیم: ((تدوین خط مشی کلی)). چون قبلا این را تصویب کرده ایم دیگر بحثی نمی کنیم. هر جا هم که تعیین هم هست یعنی به منظور ارائه به وزیر است و مشخص است. منشی ـ آقایان هراتی و صبوری پیشنهاد حذف تبصره این ماده را داده اند. رئیس ـ ایشان حذف بند 14 را داده اند. منشی ـ یک تبصره بیشتر در این ماده نیست منتها تبصره در بند 14 است. آقایان توجه داشته باشند پیشنهادیشان را با همین مواردی که در لایحه نوشته شده برای ما بفرستند چون مواد تغییر میکند، شماره های مختلف می نویسند و قابل تطبیق نیست و مشکل است. رئیس ـ آقای هراتی بفرمائید. هراتی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، برادرها و خواهرهای محترم به این تبصره بند 14 عنایت بفرمایند. تبصره بند 14 می گوید: ((مصوبات بندهای 5تا 11 جهت تصویب نهائی به وزارت فرهنگ و آموزش عالی پیشنهاد میشود.)) با توجه به این پیشنهادی که بنده قبلا مطرح کردم و به تصویب رسید شورای عالی دانشگاه تنها به عنوان مشاور مطرح است و کلیه تصمیم گیریهای نهائی به عهده وزیر مربوطه است. بنابراین دیگر ضرورتی ندارد که بندهای 5تا11 آن به تصویب وزارت فرهنگ و آموزش عالی برسد، بلکه باید تمام این بندها به تصویب برسد. بنابراین آوردن این هیچگونه ضرورتی جز اتلاف وقت و یک مطلب اضافی ندارد. منشی ـ آقای عباسی مخالف. عباس عباسی ـ اگر آن موضوع باشد پس من گرفتم. رئیس ـ این درست است تبصره بله، اما خود بند 14 چه؟ یکی از نمایندگان ـ قبلا تصویب کردیم. رئیس ـ خوب این را که قبلا تصویب کرده ایم و روشن است و دیگر حذف نمی شود. منشی ـ دیگر پیشنهاد نداریم. رئیس ـ این هم حذف می شود. /190 نفر در مجلس حاضرند ماده 9 (10 قدیم) را بدون تبصره (تبصره را حذف کردیم) به رأی میگذاریم. کسانی که با ماده 9 موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 10- شورایعالی دانشگاه مرکب از اعضای زیر است: 1- وزیر فرهنگ و آموزش عالی. 2- رئیس دانشگاه بین المللی اسلامی. 3- معاون فرنگی وزارت امور خارجه. 4- معاون امور بین الملل وزارت ارشاد اسلامی. 5- معاون آموزشی دانشگاه. 6- معاون اداری و مالی دانشگاه. 7- دو نفر از مدرسان روحانی آگاه به مسائل اعتقادی و مبانی استنباط به انتخاب فقهای شورای نگهبان. 8- یک تن از کارشناسان متعهد علوم تربیتی که حداقل 5 سال سابقه تدریس دانشگاهی داشته و یا صاحب تألیفات معتبری در این زمینه باشد به انتخاب وزیر فرهنگ و آموزش عالی. 9- یک تن از اعضای هیأت علمی این دانشگاه که در علوم تجربی (علوم پایه، پزشکی، فنی و مهندسی) حداقل 3 سال سابقه تدریس یا تحقیق دانشگاهی داشته باشد به انتخاب هیأت علمی و تصویب وزیر فرهنگ و آموزش عالی. 10- یک تن از اعضای هیأت علمی این دانشگاه که در علوم انسانی حداقل 3 سال سابقه تدریس یا تحقیق دانشگاهی داشته باشد به انتخاب هیأت علمی و تصویب وزیر فرهنگ و آموزش عالی. رئیس ـ پیشنهاد دارد؟ منشی ـ آقای ناصری و آقای مجید انصاری پیشنهاد حذف ((به انتخاب فقهای شورای نگهبان)) در بند 7 را داده اند. آقای ناصری بفرمائید. ناصری ـ بسم الله الرحمن الرحیم، من فکر میکنم چیزی که کمیسیون را وارد کرده این انتخاب دو نفر از روحانیون را به شورای نگهبان واگذار کند این بوده که خوب وقتی که دو نفر از شورای نگهبان آنجا بودند در جریان مصوبات و مذاکرات این شورا هستند در نتیجه کارها راحت تر صورت می گیرد و مشکلات بعدی نخواهد داشت. ولی به این نکته توجه نکردند که شورای نگهبان دو تا وظیفه مشخص از نظر قانون اساسی دارد. یکی اینکه مصوبات مجلس را ببیند آیا موافق شرع هست یا نه؟ و دیگر اینکه موافق قانون اساسی هست یا نه؟ در صورتی که مصوبه ای در مجلس مخالف با قانون اساسی یا شرع باشد اینها نظرشان را بدهند. وظایف شورای نگهبان مشخص است و این جزو وظایفش نیست، اگر به شورای نگهبان برود خود شورای محترم نگهبان رد خواهد کرد. لذا این حذف بشود خوب است. رئیس ـ این شبهه ای که آقایان کرند شبهه ظاهراً واردی است چون خود شورای نگهبان معمولا این ارگانهائی که در شورای نگهبان آمده اند وظایفشان را حصر می فهمند. قاعدتاً وقتی برود آنجا این را هم اشکال خواهند کرد. بیات ـ معرفی است و ما قبلا این را داشتیم، هیچ منافاتی ندارد. رئیس ـ اگر نخواستند، ما الان وظیفه ای برای شورای نگهبان داریم تعیین میکنیم که اگر نخواستند، بگویند جزو وظایف ما نیست. من میخواهم بگویم ما بخواهیم وظیفه ای برای یک کسی قرار بدهیم که وظایفش در شورای نگهبان محصور است. محمد یزدی ـ خلاف قانون نیست. رئیس ـ خلاف قانون همین است خوب اگر آن است پس نمی توانند رد کنند. محمد یزدی ـ به عنوان یک وظیفه ای برای شورای نگهبان نیست. به عنوان فقاهت است، یعنی فقیه شناس است. رئیس ـ خیر من می گویم آنها… محمد یزدی ـ این کار را به عنوان شناخت فقیه می کند نه به عنوان شورای نگهبان. رئیس ـ این حرف همه جا می آید. ما هر وظیفه ای را به هر کس میتوانیم بدهیم. محمد یزدی ـ مانع ندارد، اگر گذاشتید اشکالی ندارد. رئیس ـ پس مخالف و موافق صحبت کند معلوم میشود که در مجلس مخالف هست. منشی ـ آقای موسوی تبریزی مخالف، آقای زرهانی موافق که ایشان پیشنهاد هم داده اند. سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، البته مخالفت من در حذف اصل بند 7 است که بعضی ها پیشنهاد داده اند. باید بیشتر هم باشد. دانشگاه بین المللی اسلامی باید اسلام شناسان، متخصصین در مسائل اسلامی بیشتر از دو نفر باشد. شما اعضای شورا را اگر ملاحظه بکنید، اعضای شورای مدیره دانشگاه بین المللی اسلامی 10 نفر هستند که دو نفر آنها روحانی اسلام شناس هستند و حال اینکه قاعدتاً باید بیشتر از اینها باشد چون میخواهند واقعاً اسلام را هم در آنجا تدریس بکنند و هم اسلام واقعی را بر دنیا صادر و معرفی بکنند. وانگهی این دو نفر فقیهی که حالا گذاشته اند (به نظرمن کم است، عیب ندارد حالا بعداً ببینیم پیشنهادات چه میشود) این دو نفر فقیه، در این مراکز رسمی مملکت که بتواند فقاهت و اسلام را بشناسد غیر از شورای نگهبان و شورایعالی قضائی که 5 نفر مجتهد در آنجا 6 نفر مجتهد در شورای نگهبان، اینها واقعاً فقیه شناس هستند و آنهائی که متخصصین در علوم اسلامی هستند که ارگان رسمی هم باشد بتواند بشناسد اینها هستند. اگر از اینها بگذریم میرود سراغ جامعه مدرسین، حوزه علمیه و فلان و فلان و از این حرفها. پس بنابراین ما باید یک مرجعی برای تشخیص دو نفر مدرس روحانی که عبارتش هم به نظر من خوب نیست، دو نفر متخصص در مسائل اسلامی که باید آنها معرفی بکنند انتخاب بکنند خود شورای نگهبان بهترین مرجع هست و هیچ عیب ندارد از نظر قانون هم بعداً اختیار را به دست خودشان میگذاریم، گر چه آنها از اصل 110 قانون اساسی در بحث ولایت فقیه انحصار فهمیدند و مازاد آن را نفی کردند. حالا در این جهتش اختیار را میدهیم به دست خودشان تا ببینیم خودشان چه استنباط می کنند از آن دو، سه اصلی که در رابطه با شورای نگهبان هست. رئیس ـ موافق صحبت کند. منشی ـ آقای زرهانی موافق. زرهانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، در قانون اساسی نهادهای پیش بینی شده با شرح وظایف مشخص که در شأن مجلس نیست کوچکترین دخالتی در کم کردن یا زیاد کردن وظایف آنها انجام بدهد. مثل شرح وظایف رهبری،‌ شورای نگهبان باید همیشه اشراف بر مجلس داشته باشد و اشراف شورای نگهبان در اصل چهارم، صد و ده و از نود تا نود و هفت قانون اساسی پیش بینی شده است و ما اگر وظیفه ای را به شورای نگهبان محول بکنیم نه چیزی به اعتبار او اضافه کرده ایم، نه اگر پیشنهاد حذفش رل بدهیم مبنی بر اضافه شدن بر شرح وظایف او خدشه ای به اعتبار او وارد شده است. لذا چون شرح وظایف شورای نگهبان در قانون اساسی مشخص هستند و تضمین و تأمین ثابت بودن این شرح وظایف باعث تقویت شورای نگهبان خواهد شد و پای شورای نگهبان را کشیدن در یک سری مسائل اجرائی که اگر اجراء نشد فرصتی برای نمایندگان مجلس برای طرح چراها وجود داشته باشد کار چندان درستی نیست. ما الان بیائیم در مقام قانونگذار شورای نگهبان را موظف بکنیم که دو نفر را معرفی بکند. اگر فردا این دو نفر را معرفی نکرد تالی فاسدهائی پیش می آید. یکی اینکه آن شورای مشورتی که ما در نظر گرفته ایم کارش از نظر قانونی لنگ می ماند. دوم اینکه ما به عنوان نمایندگان مردم به چه مجوزی بیائیم از شورای نگهبان سؤال بکنیم یا تذکر بدهیم و یا برخورد بکنیم؟ اما اینکه آقای موسوی تبریزی فرمودند اسلام شناسان فقط شورای نگهبان میتواند آنها را معرفی بکند و کس دیگری نیست. اگر قرار باشد ما قانونی را بنویسیم که ضامن اجرا نداشته باشد نیائیم برای یک مرجع قانونی که در قانون اساسی وظایف مشخصی دارد آن قانون را بنویسیم مثلا بنویسیم جامعه مدرسین یا جامعه روحانیت یا هر کس دیگری که میشود، به او وظیفه ای را واگذار نمود. ما در شرح وظایفی که برای شورای نگهبان در قانون اساسی می بینیم جایی برای کم کردن یا زیاد کردن وجود ندارد و دادن مسؤولیت اجرایی به نمایندگان مجلس است که اگر نمایندگان مجلس در دام اجرا بیفتند آن اشراف و حیثیتی را که قانون اساسی برای شان قائل شده در مقام امر و نهی و هدایت و ارشاد و سیاست گذاری از آنها سلب میشود. آقا محمدی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، از اصل نود و یکم تا اصل نود و نهم کلیه وظایف شورای نگهبان مشخص است، یک سابقه عملکرد هم در مجلس داریم که شورای نگهبان را موظف کردیم که در ظرف چند ماه کلیه قوانین گذشته را با قانون اساسی و شرع انطباق بدهند و موارد خلافش را بیان بکنند، شورای نگهبان رسماً اظهار نظر کرد که وظایف ما مشخص است. اضافه بر آن وظایفی که ما داریم مجلس نمیتواند به ما وظیفه ای را محول بکند. و آن را رد کرد . بنابراین گذاشتن این وظیفه خلاف قانون اساسی است و خود شورای نگهبان سابقه دارد که رد کرده است. رئیس ـ این چیزی جدیدی نبود همان اخطار اولی بود. آقا محمدی ـ خودشان رد کردند. رئیس ـ میگویم اختلاف نظر وجود دارد. شما که باید توجه بکنید. یکی از نمایندگان ـ مجلس رد کرده است. رئیس ـ خیلی خوب این اخطار است ولی بعضیها این اخطار را قبول ندارند، از اول که همین حرف بود، چون قبول ندارند ما مجبور شدیم بحث کنیم. آقای دکتر قائمی بفرمائید. دکتر قائمی ـ اگر واقعاً اشکال قانون اساسی دارد که ما بحثی نداریم. نظر ما این بود که افرادی را انتخاب کنیم که اصلح باشند. رئیس ـ نماینده دولت؟ شهرستانی ـ نظر ما این بود که از فقاهتشان مورد استفاده قرار گیرد. رئیس ـ آن بحث دیگری است. اگر حذف بشود بعد چه چیزی جایش هست؟ به انتخاب چه کسی؟ مجید انصاری ـ بنده پیشنهاد حذف بند 7 را داده ام. رئیس ـ پیشنهاد حذف ((بند 7)) را داده اید؟ آقایان برای اینکه بعداً مشکل اینکه چه کسی انتخاب بکند نداشته باشیم اصلا میگویند ((بند 7)) حذف بشود. (یکی از نمایندگان ـ مخالف) اصل همین است. روی پیشنهاد بحث کردیم. یکی از نمایندگان ـ جداگانه باید صحبت کنند. رئیس ـ جداگانه باید صحبت بکنند؟ خیلی خوب پس اولی را رأی بگیریم (181 نفر در مجلس حاضرند) کسانیکه با حذف ذیل این بند ((بند 7)) یعنی این جمله ((که به انتخاب فقهای شورای نگهبان است)) موافق هستند قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. اصل بند را آقای انصاری بگویند. مجید انصاری ـ بسم الله الرحمن الرحیم. من مخالف با حضور روحانیت در دانشگاه نیستم بلکه این ضرورت است و لازم است که حضور داشته باشند اما در قانون که ما بگذاریم، حالا درست است که تصویب نشد که این جمله حذف بشود اما من قطع دارم که این به علت مغایرت با قانون اساسی رد میشود و ما یک تعیین تکلیفی برای شورای نگهبان کردیم که دو نفر را تعیین بکند اگر که شورای نگهبان نخواست و تعیین نکرد آن وقت شورا بطور طبیعی از نظر قانونی دو نفر عضو را کم دارد یا اصلا تشکیل نمیشود با اگر هم شما بفرمائید با اکثریت تشکیل میشود این دو نفر عضو هم به حساب میایند لذا در نصاب تشکیل جلسات خلل وارد میشود (رئیس ـ نه) شما الان ملاحظه بفرمائید در حال حاضر نمایندگان حضرت آیت الله العظمی منتظری در تمام دانشگاهها حضور فعال دارند و احتیاجی هم به اینکه ما قانون وضع بکنیم ندارد و اگر لازم شد چه بسا ممکن است در این دانشگاه به لحاظ اهمیتی که دارد خود حضرت امام روحی له الفدا اگر ضرورت را لازم دانستند و ضرورت تشخیص دادند نماینده ای را تعیین بکنند و با آیت الله العظمی منتظری، اما ما در متن قانون بگذاریم الزاماً شورای نگهبان اینها را تعیین بکند خلاف قانون اساسی است،‌ شورای نگهبان رد میکند و ما مجدداً باید وقت مجلس را بگیریم لذا پیشنهاد بنده این است که دو نفر روحانی را حذف بکنیم بعداً اگر آیت الله منتظری یا حضرت امام نمایندگانی را در این دانشگاه تعیین کردند که طبعاً هم تعیین خواهند کرد یقیناً آن روحانی اشراف کلی خواهد داشت بر آن دانشگاه و از وجودش استفاده خواهد شد و با توجه به اینکه شورا، شورای اجرایی نیست یک کار مشورتی دارد طبعاً اگر روحانی در دانشگاه تعیین شد از نظرات او هم در شورا استفاده خواهد شد لذا من پیشنهاد حذف دو روحانی را دارم. رئیس ـ شما اگر مخالف با بودن اصل دو نفر نیستید اگر شورای نگهبان رد کرد و برگشت آن وقت جایش کسی را که کی انتخاب بکند درست می کنیم. مجید انصاری ـ هیچ مرجعی ما نمیتوانیم (رئیس ـ بعد میتوانیم ما هیچ مرجع قانونی را بگوئیم جامعه مدرسین، آنها هم الزام ندارد بگوئیم خود آیت الله منتظری،‌ آنها هم الزام ندارد. ما فقط وزیر را میتوانیم… (رئیس ـ پس مخالف هستید؟) بلی. موافق و مخالف صحبت کنند. منشی ـ آقای یزدی مخالف. محمد یزدی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. جناب آقای انصاری مخالفت نکرد برای اینکه فرمودند مخالف حضور روحانی در دانشگاه نیستند، اینکه اشاره کردند نمایندگان آیت الله منتظری حضور نمایندگان از مسیر غیر قانونی، این نمیتواند دردی را دوا بکند، حتی حضور نمایندگان خود حضرت امام که از فوق قانون هست، این یک مسأله دیگری است. بحث این است که یک دانشگاهی تشکیل شده، دانشگاه بین المللی اسلامی است، اهمیت ویژه ای دارد، در این دانشگاه تهیه کنندگان این لایحه پیش بینی کردند در شورای عالی که خط مشی های کلی را تنظیم میکند دو نفر روحانی حضور داشته باشند، حضور دو نفر روحانی به عنوان قانون حتماً باید باشد به این معنا که ضرورت حضورشان تأثیر در تعیین خط مشی ها دارد، اینکه فرمودند برای تشکیل جلسه و رأی شان در رسمیت جلسه دخالت دارد، البته این طور است معنای عضویت شان همین است که بدون حضور آنها هم باید اکثریتی که حضور آنها هم باید حساب بشود جلسه رسمیت ندارد، معنای حضور برای تعیین خط مشی این هست. بحث در این است که بعد از حضور اینها از طریق قانونی مرجع تشخیص چه کسی است؟ یعنی ما تردید نداریم در اینکه باید دو نفر روحانی باشند که در تعیین خط مشی مؤثر باشند. شورای عالی دانشگاه بین المللی اسلامی است در مرجع تشخیص آقایان میگویند همین جوری رها کنیم. همین جوری معنایش این است که اگر خود وزیر فرهنگ تشخیص داد این دو نفر روحانی میتوانند تأثیر داشته باشند کافی باشد، این را ما کافی نمیدانیم. یا دو نفر خودشان همین جوری و خواستند بیایند مسؤولین قبول کردند کافی باشد، بالاخره باید یک جایی مرجع تشخیص باشد. مرجع تشخیص را همان طور که آقایان معرفی کردند گفتند، شورای نگهبان. اشکال قانونی هم از نظر ما ندارد یک وقت میگوئیم شورای نگهبان موظف است این کار را بکند به عنوان اینکه شورای نگهبان است، بلی بفرمائید یک وظیفه جدایی برایشان معین کردن، آنها ممکن است بگویند وظایف ما محدود است. گذشته از اینکه خود شورای نگهبان بخصوص درباره وظایف رهبری تصریح کردند که معنای شمردن این وظایف این است که این وظایف را دیگران نباید انجام بدهند، نه اینکه صاحبان این وظایف کار دیگری را نمیتوانند انجام بدهند، درباره شورای نگهبان هم این جور است. معنای اینکه این وظایف را در قانون دارند این است که این وظایف را دیگران نمیتوانند انجام بدهند نه معنایش این است که آقایان کار دیگری را نمیتوانند انجام بدهند، این نظر خود شورا است وقتی این جور شد پس کار دیگر را میتوانند انجام بدهند گذشته از اینکه نه به عنوان شورای نگهبان، به عنوان داشتن… و لذا فقهای شان را انتخاب کرده اید، به عنوان داشتن قدرت تشخیص آن روحانی که میتواند در تعیین این خط مشی مؤثر باشد آقایان را مرجع قرار دادید. لذا من معتقدم حتماً این ماده باید باشد، مرجع هم همین جور است. مجید انصاری ـ اصلاح عبارتی دارم. رئیس ـ بعد موقع رأی گیری حالا ببینیم پیشنهاد حذف چه میشود موافق پیشنهاد حذف صحبت کند. منشی ـ آقای فروغی بفرمائید. فروغی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، برادران عزیز توجه دارند که تا به حال شما هر مسؤولیت قانونی را که به عهده فقهای محترم شورای نگهبان گذاشتید در تصمیمات شورای نگهبان رد شده است و این هم یکی از همان موارد است بنابراین تا به حال تجربه ثابت کرده که از نظر قانونی ما نمیتوانیم وظیفه ای را به عهده شورای نگهبان بگذاریم و این هم یکی از همان موارد است بنابراین تا به حال تجربه ثابت کرده که از نظر قانونی ما نمیتوانیم وظیفه ای را به عهده شورای نگهبان بگذاریم و این هم یکی از همان موارد است که شما آمدید به عهده آنها گذاشتید و مطمئناً شورای نگهبان با این موافقت نخواهد کرد. این یک قسمت قضیه. قسمت دیگر،‌ اینکه شما این دو نفر روحانی را که در اینجا آوردید که به انتخاب شورای نگهبان هست اینها باید در مقابل قانون پاسخگو باشند، در صورتیکه خود شورای نگهبان در مقابل این مصوبه مجلس پاسخگو نیست، یعنی اگر خواست عمل نکند و این کار را انجام ندهد شما نمیتوانید از او سؤال بکنید که چرا انتخاب نکردی، بنابراین ممکن است همین شورا همان طوری که آقای انصاری اشاره کردند حد نصابش مشخص نیست،‌ از این جهت تصمیم گیری این شورا نمیتواند بکند در آن حدی که قانون برای آنها معین کرده است، و این خیلی روشن و واضح است. رئیس ـ مخبر کمیسیون بفرمائید. دکتر قائمی (مخبر کمیسیون) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. در انتخاب این کلمه ما البته اشکال قانون اساسی فکر نکردیم ولی وجود دو روحانی را برای دانشگاه بین المللی اسلامی لازم دانستیم اول فکر کردیم که این را در اختیار حضرت امام بگذاریم، بعد دیدیم که خوب،‌ مسأله یک مقدار دشوارتر میشود، الان هم خودمان به همین جا رسیدیم در اختیار هر کس بگذارید این اشکال هست، من فکر میکنم که کمیسیون ما هم الان موافق به این صورت باشد،‌ ((دو نفر از مدرسان روحانی آگاه به مسایل اعتقادی و مبانی استباط به تشخیص فقهای شورای نگهبان)) مسأله حل میشود. یعنی یک وظیفه ای هم بر آنها بار نکردیم گو اینکه اگر کلمه ((انتخاب)) هم بود اشکالی پیش نمیامد، ما نخواستیم وقتی از شورای نگهبان بگیریم، اینها یک بار برای مدت سه سال، پنج سال یک نفر را انتخاب می کنند و میفرستد ولی فعلا کلمه تشخیص را اگر بگذاریم مسأله حل میشود. و ما با حذفش مطلقاً مخالف هستیم. هادی ـ لااقل بگذارید ((تأیید)) رئیس ـ فعلا حذف مطرح است، نماینده دولت؟ (نماینده دولت ـ با حذفش مخالف هستیم) دولت هم با حذف مخالف است. پیشنهاد حذف را به رأی میگذاریم، 190 نفر در مجلس حضور دارند کسانیکه که با حذف ((بند 7)) موافق هستند قیلم بفرمایند. (سه ـ چهار نفر برخاستند) تصویب نشد. دو نفر از آقایان پیشنهاد دادند که کلمه ((مدرسان)) حذف بشود، ((دو نفر از مدرسان)) بشود ((دو نفر روحانی آگاه)). آقای انصاری توضیح بدهید. مجید انصاری ـ بسم الله الرحمن الرحیم. عرض کنم آقایان باید توضیح بدهند منظورشان از مدرسان روحانی چیست؟ اگر معنایش این است که در حوزه های علمیه تدریس بکنند باید در قانون تعریف بشود،‌ اگر معنایش این است که مثلا در منزلشان یک درس خصوصی بدهند ما الان شنیدیم که بعضی از نمایندگان محترم مجلس در منزلشان درس فقه و اصولی میگویند چند نفری هم شرکت می کنند،‌ تعریف ((مدرسان)) چیست؟‌ حالا اگر فرض بفرمائید روحانی آگاهی را که شغل تدریس ندارد. امام جماعت هست، از روحانیون متعهد و مبارزی که ما الان در سطح کشور داریم، براینها لفظ مدرس صدق نمیکند، اما روحانی آگاه به مسایل هستند، من حالا نمیخواهم اسم اشخاص را ببرم ولی خوب، شما خودتان میدانید ما بسیاری از روحانیونی را داریم که عنوان مدرس بر آنها صدق نمیکند ضمن اینکه آگاه تر به مسایل اجتماعی هستند و بهتر میتوانند در دانشگاه عمل بکنند، اگر منظور این است که وقتی به دانشگاه رفتند سمت تدریس را هم به عهده بگیرند خوب، این را چرا در قانون میاورید،‌ بگوئید که از آقایانی که در دانشگاه آمدند خواهش بکنید یک واحد درسی،‌ دو واحد را هم قبول بکنند بنابراین گذاشتن کلمه ((مدرس)) باید آقایان توضیح بدهند منظورشان چیست، اگر هیچ مفهومی ندارد پس گذاشتنش کار لغوی است، اگر مفهوم دارد مستقیماً بگذارند مثلا ((مدرسین حوزه علمیه قم))، ((مدرسین جامعة الصادق تهران))، ((مدرسین حوزه علمیه تهران)) این چور گذاشتن استخوان لای زخم درست نیست ضمن اینکه البته اگر مدرسین باشند و نسبت به مسایل تدریس آگاهی داشته باشند قهراً بهتر هست و یقیناً شورای نگهبان هم اگر این قضیه را رد نکرد که به احتمال قوی رد میکند طبعاً آنها در تعیین آنها مسأله آگاهی به تدریس، آگاهی به محیط دانشجویی و دانشگاه را در نظر میگیرند تعیین میکنند، همین جوری یک فردی را تعیین نمی کنند. لذا بنده هیچ فلسفه ای در وجود کلمه ((مدرسان)) را نمی بینم هیچ بلکه مشکلی ایجاد میشود و بعداً اگر روحانی به درد بخوری پیدا کردیم که شغل تدریس ندارد از این قضیه محروم خواهد شد. والسلام. منشی ـ آقای موسوی تبریزی مخالف. آقای دهقان هم همین پیشنهاد را داده اند. موافق. ابوالفضل موسوی تبریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، این تشکیکی را که برادرمان آقای انصاری در مفهوم مدرس کردند، مدرسان چه کسانی هستند، اگر از این تشکیک ها قرار بشود ما مطرح بکنیم در اوضح مفاهیم عالم همین تشکیک هست، هر لفظ هر مفهومی دارد،‌ یک سلسله مصادیق مشخص دارد، مصادیق عالی دارد، دو سه تا مصداق مشتبه دارد،‌ این طور تشکیک ها نباید ما بگوئیم پس یک چیز مبهمی است و و در اینجا نباید آورد. این از نظر تشکیک. از نظر ماهیت دانشگاه، اگر واقعاً کسی بخواهد در دانشگاه اسلامی باشد که ماهیتش تدریس است، تعلیم و تعلم است باید آن روحانی اسلام شناس رمز تدریس و لم تدریس، کیفیت تدریس را باید آنجا آشنا باشد و این نمیشود مگر مدرس باشد، حالا مدرس از هر کجا شد، این استخوان لای زخم نیست که مدرسان روحانی گفتند مدرس از کجا و کجا خیر، مدرس روحانی یعنی آن کسی که هم اسلام شناس است و هم کیفیت تدریس را، لم تدریس را آشنا است، که با ماهیت دانشگاه هم جور بشود. بنابراین خیلی مفهوم روشنی است، مبین هم هست هیچ جهت ابهامی هم ندارد که بخواهند این را حذف بکنند. منشی ـ آقای دهقان موافق. دهقان ـ بسم الله الرحمن الرحیم، این مسلم است که هر مفهوم مشترکی همین که دو مصداق برایش متصور شد این از موارد بارز تشکیک است. اینجا وقتی گفته شده است ((از مدرسان))، همین دو احتمال بیشتر هم نه، ((از مدرسان حوزه علمیه یا از مدرسان در دانشگاه))، بنابراین جای این تشکیک هست، آنچه را هم که جناب آقای موسوی فرمودند ماهیتش تعلیم است، این مدرس که نمیخواهد برود تدریس کند میخواهد جهان بینی کلی داشته باشد، میخواهد خط مشی کلی را تعیین کنند، میخواهد اسلام شناس باشد، مبانی استنباط را بداند،‌ برای حفظ حدود اسلامی دانشگاه. بنابراین نمیخواهد تدریس کند که عنایتی روی مدرس بودنش باشد، همین که این دو مورد تشکیک هست، نمیدانیم آن مجری فردا نخواهد دانست که منظور مدرس در حوزه علمیه است یا مدرس را که برداریم میشود ((دو نفر روحانی متعهد آشنا به مبانی استنباط)) خیلی هم بهتر میشود و دستشان هم بازتر میشود. و السلام. رئیس ـ آقای قائمی بفرمائید. دکتر قائمی ـ در انتخاب کلمه مدرس عنایتی بوده است و آن عنایت اینکه اینجا دانشگاه است، میخواهیم افراد روحانی ای باشند که تنها آگاهی شان مطرح نباشد خودشان مسایل مربوط به تعلیم و تربیت و دانشجو و استاد و اینها را سر در بیاورند و بعد این اشکالی هم که برادرمان آقای انصاری فرمودند این هم به نظر ما درست نیست، ما اینجا گذاشته ایم ((دو نفر از مدرسان روحانی آگاه به مسایل اعتقاد و مبانی استنباط)) بر این اساس هر مدرسی را که در حد مثلا صرف میر درس بدهد به حساب مدرس نمی گذارند. در این سطح است، هم سر کلمه مدرس مسأله حساب شده بود، هم سر کلمه مبانی استنباط. مجید انصاری ـ مدرس کجا باشد؟ وافی ـ آقای اساتید دانشگاه هم آشنا به مبانی استنباط هستند. رئیس ـ هنوز به آن یکی نرسیدیم. آن هم پیشنهاد حذف دارد. بگذارید ببینیم اینجا چه میشود. دولت مسأله ای ندارد؟ نماینده دولت ـ با بودنش موافق هستیم. رئیس ـ پیشنهاد آقای انصاری این است که از ((مدرسان)) حذف بشود و تا ((دو نفر روحانی آگاه به مسایل…)) باقی بماند 182 نفر در مجلس حضور دارند کسانیکه به حذف این کلمه موافق هستند قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. آن ((مبانی استنباط)) هم همین است (هادی ـ مبانی استنباط دلیلی قوی است) اینها همه کلیاتی است که همه مصداق آن هستند. هادی ـ آقای هاشمی ما هنوز برای وزارت اطلاعات کسی را پیدا نکرده ایم رئیس ـ ((آشنایی به مبانی استنباط)) که هر کس آن را خوانده باشد آشنا است. کل ماده را به رأی میگذاریم، 182 نفر در مجلس حاضرند کسانیکه با اصل ماده 10 موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. اسامی غائبین را بخوانید. منشی (قائمی) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه امروز یکشنبه مورخ 18/10/62. غائبین غیر موجه آقایان: انواری از رزن، خسروی از میاندوآب، شاه چراغی از دامغان شاهرخی از دامغان شاهرخی از خرم آباد، ضمناً آقایانیکه با تأخیر غیر موجه وارد مجلس شده اند، آقای امید نجف آبادی 31 دقیقه، خانم بهروزی 16 دقیقه خزاعی 75 دقیقه، رضوی 26 دقیقه، زایری 17 دقیقه سید زاده 16 دقیقه، شیبانی 60 دقیقه، معزی 20 دقیقه یونس محمدی 39 دقیقه، مهاجرانی 18 دقیقه، محمد نوروزی 30 دقیقه، آقای نظری دو ساعت و 30 دقیقه. رئیس ـ میهمانان جدید مجلس شورای اسلامی که بعد از تنفس تشریف آوردند جمعی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اعضای بسیج لشکر محمد رسول الله (ص) (حضار صلوات فرستادند) هستند که ما از حضورشان در مجلس تشکر میکنیم و امیدواریم که این آقایان که امشب میهمانان ما هستند در جبهه ها ما را خوشحال بکنند 6- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن رئیس ـ جلسه بعدمان فردا دوشنبه ساعت 8 صبح و دستور جلسه هم بقیه دستور هفتگی است. (جلسه در ساعت 10/12 دقیقه پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی ـ اکبر هاشمی رفسنجانی

جدول اسناد مهم از عمکرد و بیلان حضور اعظم طالقانی در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی ( 1363-1359 )

ردیف
شماره جلسه مجلس   
تاریخ جلسه
توضیح

1

جلسه 6

20 خرداد 1359

درخواست اعظم طالقانی برای بررسی اعتبار نمایندگی خودش

2

جلسه 7

3 تیر 1359

درخواست برای معرفی علت مراجعان شهرستان نی ریز

3

جلسه 9

8 تیر 1359

توضیح در باره اعتبارنامه اقای محمدی گرگانی

4

جلسه 10

9 تیر 1359

بررسی اعتبارنامه آقای حسینجانی

5

جلسه 15

18 تیر 1359

تشکر از خانم طالقانی برای جلوگیری از توطئه سواستفاده از مراسم سالگرد ارتحال پدر طالقانی

8

جلسه 61

30 مهر 1359

سوال جمعی از وزیر ارشاد برای تعطیلی بخشهایی از وزارت ارشاد

9

جلسه 74

9 آذر 1359

لایحه پرداخت دستمزد کارکنان طرحهای عمرانی درمناطق جنگی

10

جلسه 75

10 آذر 1359

پیشنهاد در باره قوه مجریه

11

جلسه 78

16 آذر 1359

نطق قبل از دستور گزارش از کنفرانس هایی که در خارج رفته و اقدامات مشترک با خانم دستغیب در رابطه با زنان

12

جلسه 81

19 آذر 1359

سوال در باره بنیاد مستضعفان : ایا بنیاد در لایجه بودجه می اید یا نه ؟

13

جلسه 104

8 بهمن 1359

سوال از سازمان بهزیستی در خصوص اجرای اصول 10 و 21 و 29 قانون اساسی و همفکری و حل تضادها

14

جلسه 112

26 بهمن 1359

سوال در باره بازنشستگی و دریافتی ها و ...

15

جلسه 120

13 اسفند 1359

سوال از کمیسیون امنیتی در رابطه با لایجه احزاب

16

جلسه 135

اول اردی بهشت 1360

مخالفت با اصلاح لایحه قانونی راجع به هزینه های ضروری پیش بینی نشده

17

جلسه 136

3 اردی بهشت 1360

سوال از وزیر کشاورزی در خصوص وارد کردن ماهی از خارج ، چگونگی توسعه و ....

18

جلسه 143

20 اردیبهشت 1360

سخنان قبل از دستور اعظم طالقانی

19

جلسه 146

30 اردیبهشت 1360

پیششنهاد تعیین رئیس بانک مرکزی و هلال احمر توسط رهبری

20

جلسه 165

26 خرداد 1360

تذکربه دولت برای ایجاد تسهیلات بیشتر برای بیمارانی که به خارج می روند و ایحاد امنیت برای مردم

 21 جلسه 167 30خرداد 1360 دستور جلسه بحث در باره طرح عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور است
22 

جلسه 174

14 تیر 1360

موافقت با معرفی مهندس موسوی به سمت وزیر امور خارجه دولت رجایی

23 

جلسه 177

17 تیر 1360

پیشنهاد اعظم طالقانی مبنی بر کاهش هزینه های ثبت نام آگهی صدور پروانه در روزنامه رسمی

24 

جلسه 232

11 ابان 1360

سخنان قبل از دستور

 25

جلسه 267

6 بهمن 1360

سوال از وزیر مسکن اقدامات وزارتخانه برای حل مسئله مسکن

 26

جلسه 285

19 اسفند 1360

موافقت با بودجه 1361

27 

جلسه 304

14 اردی بهشت 1361

تذکر در باره نحوه بازخرید نیروهای قبل از انقلاب و ضرورت داشتن رضایت کسانی که از سیستم قضا به کار دیگری گمارده می شوند

28 

جلسه 329

9 تیر 1361

بیانات قبل از دستور

 29

جلسه 404

20 دی 1361

سوال از وزیر کشور ( ناطق نوری ) برای راکد ماندن پرونده های مردم توسط شهرداری تهران

 30

جلسه 454

30 فروردین 1362

نطق پیش از دستور اعظم طالقانی در مجلس و ارائه لیستی از نیازها و درخواستهای زنان

31 

جلسه 556

18 دی 1362

بیانات قبل از دستور اعظم طالقانی

     
تهيه شده از منابع سایت اقای رفسنجانی                                           https://rafsanjani.ir/records/7                                      
مشاهده موارد بیشتر