اعظم طالقانی

پيام هاجر 8 ارديبهشت ماه 1378 شماره 261

پيام هاجر 8 ارديبهشت ماه 1378 شماره 261

واجب كابردي

 

اي حسين شهادت مي دهيم كه تو براي تحقق نماز، حفظ حقوق مالي جامعه، امر به عمل صالح و دوري از عمل زشت قيام كردي… (زيارت عاشورا)

در كتا ب خدا چندين مورد به امر به معروف و نهي از منكر اشاره شده است كه وظيفه معتقدين به آن تبيين گرديده است. در سوره حج خداوند يادآور شده كه در صورت وجود امكانات بر روي كره زمين توانايان بايد براي تحقق نماز و حقوق مالي مردم و راهگشايي براي جامعه به سوي عمل صالح و دوري از امور زشت بكوشند، (ان مكنا هم في الارض و اقاموا الصلوه و اتوا الزكواه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر ولله عاقبه الامور)

بعد از انقلاب يكي از اموري كه جنبه رسمي و دولتي پيدا كرد، «امر به معروف و نهي از منكر» بود كه از جانب منسوبين به حاكميت در طول بيست سال در اشكال مختلف، مورد پيگيري قرار گرفته است. بطوري كه بخش عظيم از قوه قضائيه را تشكيلات امر به معروف و نهي از منكر تشكيل داده است. در مورد عملكرد اين تشكيلات وارد قضاوت دقيق نمي شويم، زيرا اثرات اجتماعي آن تا حدي مفيد بوده، ولي اثرات غير مفيد آن بيشتر در جامعه مشهود است.

هنگامي كه دلسوزان نسبت به رعايت حقوق انسانها و نظام اعتراض يا نقدي اظهار مي نمودند، متهم به انواع تهمتها مي شدند. ولي امروز خوشبختانه اين سوال از ميان دست اندركاران مطرح گرديده است كه آنچه در گذشته انجام شده اثرات منفي آن بسيار چشمگير مي باشد. چه بايد كرد تا اين دو واجب مؤثر افتد و موقعيت كاربردي بيابد؟‌

قبل از انقلاب مدرسين ديني انجام امر به معروف و نهي از منكر را منوط به شرايطي مي كردند. امروز اگر بخواهيم فريضتين فوق مؤثر افتد بايد بيش از گذشته پيش شرطها و زمينه هاي مساعدي براي انجام آن داشته باشيم. بايد پذيرفت كه ابزار در شرايط زماني و مكاني مختلف متغير است و در اجراي اين امر و كاربردي كردن آن مي توان سه عامل را در نظر گرفت:

الف: عامل امكانات و مهيا نمودن زمينه ها و پيش شرطها از موارد ضروري مي باشد، زيرا فراهم نمودن فضاي مناسب و امن زيستي براي اجتماع نيازمند عواملي چند است. اولين عامل عبارتست از اينكه واجبات فوق در رابطه با حاكميت بايد تحقق يابد و حاكميت نسبت به آن پاسخ مناسب و منطقي و عقلاني بدهد. زيرا كساني كه جمعي كه مسئوليت اداره جمع كثيري را پذيرفته اند و امكانات و ابزار را نيز در اختيار دارند، در اولويت قرار دارند كه يا اصلاح شوند يا بر كنار.

عامل دوم: امر كننده به معروف و بازدارنده از منكر مورد نظر مي باشد:

حضرت حسين (ع) هيچگاه يك جريان وحشت و خشونت را به راه نينداخت، بلكه با روش مستدل و منطقي حاكميت و مردم را مورد خطاب قرار داد و در مرحله اول خطابش شناساندن موقعيت خود و خانواده و پيام استراتژي تظلم خواهي و اجراي قسط و عدالت بوسيله اقدامات و رفتارش بود. او قبل از واقعه كربلا حدود 18هزار نامه به مردمان و خبرگان جامعه آن روز مرقوم داشته بود. حضرتش با فداكاري و صبوري و شخصيتي مظلومانه هيچگاه از شيوه و روشهاي احساسي و غير عقلاني خشن استفاده ننمود بلكه، در طول مبارزه تا لحظه جنگ از بيانات دلسوزانه و مشفقانه دست برنداشت. به سوي قدمي برنداشت و مراقبت و شفقت خود را نسبت به مردم و سرنوشت آنان به اثبات رساند، تا توانست در امر واجب را براي نسلها تحقق بخشد و اسوه گردد.

عامل سوم: پذيرش و قابليت جامعه است. يعني با فضاسازي و مهيا كردن زمينه بايد شرايط دريافت و پيام گيري ايجاد شده باشد.

حضرتش در روز عاشورا با بيانات عميق و رسا، پيام روشمند و هدفدار خود را ارسال كرد. تعدا زيادي از سپاه يزيديان را با استراتژي خود همراه ساخت و در واقع پيام واجب خود را براي قرنها كاربردي و اثرپذير ساخت.

السلام عليك يا ابا عبدالله …

متأسفانه جرياني كه امروز مدعي امر به معروف و نهي از منكر است، توجه ندارد كه يك نظام كليه قرائتها، روايتها، اعمال و اقداماتش مانند حلقه هاي زنجير به هم متصل است ورفتار خشونت بار و بعضاً ناجوانمردانه و ناعادلانه، يا گفتارهائي كه فاقد صلاحيت درباره حق طلبان و انديشمندان و مردم است، اثر كاربردي فريضتين و دو اصل مهم جامعه بشري را از بين برده و عملاً تعطيل خواهد كرد. حدود بيست سال از انقلاب مي گذرد و متأسفانه جريان خشونت كه شايد عمل برخي از آنان خالي از خلوص نباشد بگونه اي انجام واجبات را نمايش داده است كه اثرات منفي آن به مراتب بيش از اثرات مثبت آن بوده است. بخصوص پس از دوم خرداد 76 پاره اي اقدامات مثل:

خشونت در پايگاه عبادي سياسي نماز جمعه، عملكرد نهادهاي سياسي چون مجلس شوراي اسلامي با استيضاح وزرايي مانند عبدالله نوري و عطاالله مهاجراني، برخورد بسيار ناپسند قوه قضائيه با آنها همه وهمه با توجيه امر به معروف و نهي از منكر اثر كاربردي امر به معروف و نهي از منكر را به كلي از بين مي برد.