پيام هاجر 21 ارديبهشت ماه 1378 شماره 163
شائبه سياسي
مي توان با الهام گيري از اعتقادات و تاريخ اسلام بر انتخاب بهترين قرائت از دين به اراده ملي اصالت داد، زيرا در اعتقادات ما هست كه همه موجودات تجلي ذات پروردگارند. پس جامعه انساني هم تجلي ذات باريتعالي است. او را عقل كل مي دانيم و از اصالت بخشي به عقل، قضاوت جمعي، انديشه سالاري و «جمهوريت» عايد ما خواهد شد كه اراده حق را اراده جمع متجلي خواهد ساخت و جمع را به تدريج پيراسته كرده و از هر چه بيشتر خطبا، به تدريج مصون مي سازد، جامعه عقلاني بسياري از اختلافهاي خصلتي، فرقه اي و قومي را به سوي همدلي و اراده ملي سوق مي دهد.
يكي از علل جامعه پرشور و با نشاط زمان پيامبر(ص) حضور رهبري زنده و پويا همراه با گفتگو و صميميت بود، خدا به پيامبرش مي فرمايد: «با اين مردم مشورت كن» با اينكه در اين مشورت ظاهراً نتيجه مثبتي عايد پيامبر(ص) نمي گردد ولي زمينه رسد جامعه را فراهم مي كند. پيامبر (ص) بگونه اي در جمع مي نشست كه وارد شونده نمي دانست كدام يك از حاضرين پيامبر(ص) است. يا اين مطلب كه امام صادق مي فرمايد: من يا حق مي گويم با باطل شما هم يا حق مي گوييد با باطل پس بنشينيم و با هم گفتگو كنيم. علي (ع) هم در نهج البلاغه خود را مصون از خطا نمي داند…
مي توان از روشهاي كاربردي رهبران ديني، از عقلاي تاريخ، از مكتوبات مذهبي و از توفيقات جوامع بشري اينگونه كشف كنيم كه احكام عقل جمعي بطور نسبي قابل اعتماد بوده و بهترين راهبرد براي اصلاحات اساسي است. در ضمن از ابزاري مانند احزاب، شورا و غيره در اين ارتباط مي توان سود جست.
لذا صاحب نظران و مسئولين جامعه و قوه قضائيه، براي تعادل بخشي به زندگي انسان ناچارند به تراوشات ذهني و نظري جامعه بها داده و از اين طريق در ترميم نقاط ضعف خود كوشا باشند، متفكرين نيز تجديد نظر در افكار را سرلوحه برنامه خود قرار دهند.
واقعيت اين است كه افكار عمومي نسبت به برخي احكام صادره از جانب قوه قضائيه مانند محكوميت حجه الاسلام كديور اعتنايي نداشته و آن را تأييد نمي كند. زيرا جناح راست قبل از محاكمه و صدور حكم توسط دادگاه با ابراز پيشداوري ها از تريبون نماز جمعه و رسانه ها براي افكار عمومي شائبه مقاصد سياسي را ايجاد كرد.
حجه الاسلام كديور بجرم انديشه پردازي با اين منطق كه رئيس دادگاه اعلام نمود: هنوز جرم سياسي تعريف نشده است و …، در دادگاه ويژه روحانيت با عدم حضور هيئت منصفه محكوم شد. در حاليكه طبق اصل 168 قانون اساسي، بايد با حضور هئيت منصفه در دادگستري تشكيل مي گرديد.
قبل از اينكه كرباسچي شهردار تهران به زندان برود، حدود سه سال است كه شاهد تبليغ عليه شهرداريها همراه با زندان و تهمتها بوده ايم، بنحويكه جامعه از اتهامات اشياء شده بود. پيش از آنكه مهاجراني در مجلس استيضاح شود، همگي شنيديم و خوانديم كه …
روزنامه زن توسط دادگاه انقلاب به جرمي تعطيل مي شد كه قبل از آن توسط مطبوعات ديگر آن جرم صورت گرفته ولي در هيچ دادگاهي پيگيري نشده است!
دادگاه نقدي غير علني برگزار مي شود…
آيا صادق بودن با ملت اينگونه است؟ حقايق دادگاه نقدي از مردم پنهان شود ولي كوچكترين خلاف جناح ديگر از همه تريبونها با آب و تاب تحليل و تكفير شود!!
آيا اين شائبه هاي سياسي اعتبار رأي دادگاهها را براي مردمي كه شاهد همه چيز بوده اند، خدشه دار نمي كند؟
بسياري از مردم معتقدند برخي كساني كه روانه زندان شده اند يا مستحق آن نبوده و يا حدالقل به پاس خدمات آنها بايد مورد عفو قرار مي گرفته اند. رضايت خاطر مردمي كه صاحب حق و داراي منطق و انصاف هستند زماني فراهم مي شود كه قوه قضائيه و رسانه ها بدون شائبه سياسي عمل كنند تا احكام آنها مورد تأييد مردم قرار گيرد.
به هر حال جمهوريتي كه طالب انديشه سالاري است تكليفي را بر عهده دارد و آن اصلاح و پالايش نظرات و ديدگاههاي مغاير با قانون و حقوق انسانهاست.