اعظم طالقانی

سرمقاله پیام هاجر شماره 290 11آبان 1378

سرمقاله پیام هاجر شماره 290 11آبان 1378

نابرابری علیه زنان را پایانی نیست؟

 

از بعد از انقلاب تا کنون، بحث مشارکت زنان در ساختن جامعه نوین اسلامی- ایرانی، همواره به صورت شعارگونه مطرح بوده است؛ ولی در عمل، نه تنها تبعیض و میدان ندادن و نادیده گرفتن توان زنان ایرانی کاهش نیافته است؛ بلکه عده‌ای قشری و سطحی‌نگر و پیشروتر از رهبران، بر این سطحی‌نگری پای فشردند که اعتراف به تواناییهای واقعی زنان، با معیارهای قرآنی تطبیق نمی‌کند. اینان تلاش کردند تبعیضات را به نام خدایی که تنها پاکی و رستی نزد او اسباب کرامت است؛ انجام دهند.

همین دیدگاه موجب شده است که ایران از معدود کشورهایی باشد که «معاهده رفع تبعیض علیه زنان» را تا کنون نپذیرفته و بررسی متن این معاهده در مجلس شورای اسلامی مسکوت مانده است. با این دیدگاه بطور قطع این نگرش نه تنها قادر نیست از مستضعفین حمایت کند؛ بلکه در حق نیمی از جمعیت کشور نیز ظلم و ستم روا می‌دارد.

از ابتدای انقلاب گزارشهایی از مراکزی که زنان در آنجا فعالیت اجتماعی داشتند می‌رسید و بارها خود شاهد اشک زنانی بودیم که نسبت به رفتار مسئولین در محل کار، اداره‌ها و وزارتخانه‌ها انتقاد داشتند که چرا بجای این که بعد فکری و اندیشه و انسانیت ما ملاک برخورد باشد؛ به ما به دیده جنسیتی نگریسته می‌شود؟ بسیاری از مدیران زن متعهدی که اغلب آنان از جمله آگاهان و صاحبنظران مسایل حقوقی، اجتماعی سیاسی یا کارشناسانی خبره در زمینه‌های کشاورزی، فنی و ... می‌باشند و حتی تنظیم برخی از مهمترین قراردادها و معاهده‌های بین‌المللی را بر عهده داشته‌اند و از نظر دارا بودن شرایط پیشرفت و ترقی برجسته‌تر از بسیاری مردان؛ ولی نه تنها نامی از آنان در کار نیست؛ بلکه از حقوق و مزایای شغلی و اجتماعی هم محرومند.

در بسیاری از موارد زنان هم سطح و هم رتبه با مردان، از پیشرفت و ارتقا باز می‌مانند و در مواردی فراوان، مردان با وجود تواناییهای علمی و اجرایی پایین‌تر به سطوح بالای مدیریتی ارتقا پیدا می‌کنند.

چگونه می‌توانیم مدعی رفع ستم باشیم؛ در حالی که خود ستمگر هستیم و انسانها را به دلیل جنیست به استعضاف می‌کشانیم؟