اعظم طالقانی

پيام هاجر 10 اسفند 64 شماره 120

پيام هاجر 10 اسفند 64 شماره 120

سخني كوتاه درباره زن

مصاحبه با خواهر اعظم طالقاني به مناسبت تولد حضرت زهرا(س) و روز زن

 

 

1-      نظرتان راجع به روز زن چيست و چرا چنين روزي وجود داشته؟

ج-بسم الله الرحمن الرحيم

سلام بر رسول خدا (ص) و ائمه اطهار و شهدا و رهبر گرامي انقلاب، درباره روز زن نظر خاصي ندارم زيرا ايران يك كشور شيعه و نظام اسلامي ادارهاين كشور را به عهده دارد در تنيجه الگوهائي كه انتخاب مي كند به عنوان سمبل اعتقادي وعلمي در زندگي مرد و زنش مطرح است. لذا تولد حضرت زهرا به عنوان روز زند انتخاب مي شود چرا كه حضرت زهرا(س) دختر پيامبر عظيم الشأن و تنها زن معصوم مي باشد و بهتريم الگوي زنان مسلمان مي باشد چون همانطور كه در قرآن مجيد مي فرمايد:«كلمه طيبه كشجره طيبه اصلها ثابت و فرعها في السموات …» كلمه طيبه ريشه اش محكم است و آنقدر قوي است اين ريشه كه در زمين حركت و جستجو مي كند تمام مواد مغذي و استعداد را مي گيرد و به شاخه و برگ، گل و ميوه مي رساند در نتيجه شاخه ها آسمانها را فرا گرفته و آيندگان و آينده هاي دئور را در بر مي گيرد، در واقع حضرت زهرا(س) چنين ريشه اي است بنابراين هر يك ملتي، فرد ريشه داري باشد اين مردم ريشه دار مي شوند. اين امت ريشه دار مي شوند. وقتي رشه دار بود هيچ وقت نمي خشكد دائماً تغذيه مي شود. و روح مي گيرد و ميوه ميدهد. روز تولد حضرت زهرا اگر چه به عنوان روز زند ناميده شده منتها حضرت زهرا كسي نيست كه فقط سمبل زنها باشد بلكه مردها هم به عنوان يك انسان شريف و يك انسان الهي به او تأسي كنند. همانطور كه براي زنها حضرت علي (ع) حجت است وقتي مي گوئيم زندگي علي گونه براي زن و مرد الگوست. تنها براي مرد گفته نمي شود. همينطور زندگي حضرت زهرا و مبارزاتش و شيوه زيستن او، از نظر بي پيرايگي و ساده زيستن و چگونگي تفكر اينكه حضرت در مرحله اتصال نبوت به امامت قرار گرفته اند مرد و زنهاي ما هم مي توانند در اين مسير قرار بگيرند در سوره احزاب خداوند ضمن دستوراتي كه به پيامبر مي فرمايد كه: اين دستورات براي اين است كه خانواده تو، اهل بيت تو را از تمام آلودگيها پاك نگه دارد« انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا» تا شما پاك و مطهر باشيد چون اين پاكي از هر گونه آلودگي، خطا و لغزش اگر نبود به عنوان يك حجت و دليل و تجسم صراط مستقيم نمي توانست براي ما مطرح باشد و اين پاكي، بي پيرايگي و آراسته شدن توسط خداوند، انتخاب و گزينشي بود در مرحله اصطفي يعني زدودن و پاك كردن و آراستن. تو بعد از پاك شدن به تبع به حالت خودبخودي، خاصيت گزينش پيدا نموده، شايستگي گزيده شدن مي يابد. خداوند در اينجا تأكيد دارد كه كل خانواده پاك و پاكيزه باشد البته اينرا هم عرض مي كنم كه پس از يكسري مطالبي كه به زنهاي پيامبر و زنهاي خانواده پيامبر دستور مي دهد كه بايد چگونه زندگي كنيد؟ و چه كار بكنيد؟ در واقع اين روز مي تواند نه تنها براي زنهاي مسلمان بلكهبراي تمام زنان محروم و مستضعف دنيا راهگشا باشد. اين موقعيت را يك هم چنيم روزي دارد البته در رژيم گذشته هم روز زن بود در رژيم گذشته هم روز زند بود در جهان فعلي روز جهاني زن هست منتها خيلي فرق است بين روز جهاني زن و روز زن كه در رژيم گذشته براي زنها گذاشته بودند باروزني كه الان در كشور ما عنوان شده ولي من اميدوارم كه اين فقط در لغت، در كلمات، و در شعار، گنجانده نشده باشد بلكه در عمل هم باشد البته عده بسياري از زنهاي ما در مسير حضرت قرار گرفته اند اما هنوز عده بسياري هستند كه هنوز حضرت را آنطور كه بايد نشناخته اند. آنهائي كه او و رسالتشان را شناختند از همه ما جلوترند و آنها اين روز و همه روزها را در واقع براي خود مصداق گرفتند و حركت كردند در پشت سر آنها قرار گرفتند در پشت سرامامشان علي (ع) و يازده فرزندش و حضرت زهرا(س) محور امامت قرار گرفتند و حركت كردند و مانده كسانيكه حركت نكردند.

اميدواريم با حركت بقيه هر چه بيشتر اين صف طولاني و گسترده شود. روز زن در رژيم گذشته بر اين اساس بود كه چه هستيم، چه استعدادهائي دارم، چه خصوصياتي دارم هم از لحاظ فيزيولوژيكي، هم از لحاظ روحي و هم از بعد انساني رژيم با برنامه و تبليغات استعماري كه داشت حقيقتاً عده اي را تهي كرد، توانست مقداري روي يك عده اثر بگذارند كه هنوز آنها هستند بعضي ها متحول شده اند و بعضي هم فرصت طلبانه تغيير جهت داده اند ولي همه متحول نشدند و روز جهاني زن كه در دنيا مطرح است به نام روز آزادي زن، توسعه و پيشرفت زن در اين كه كارهاي اجتماعي بيشتر به عهده بگيرد مطرح است كه باز هم اين در واقع به همه نيازهاي زن پاسخگو نيست. زن به عنوان يك انسان، به عنوان اشرف مخلوقات، به عنوان يك موجود تكامل جو، به عنوان يك موجودي كه مي تواند صعود كند و بالاترين مقام را پيدا كند و بالاترين مقام را پيدا كند به قول استاد جعفري مردهاي فرعوني ضربه اي كه به پيكر بشريت زدند و در مقابلش آسيه كه دعا مي كرد«رب ابن عندك بيتا في الجنه ونجني من فرعون و عمله…» پروردگارا براي من يك خانه اي در بهشت بنا كن، و مرا از دست فرعون و عمال فرعون نجات بده. اين مسئله فرعون و آسيه خيلي مهم است. بنابراين مردها اكثراً تاريخ را از خون پر كردند و زنها بودند كه آينده تاريخ را ساختند و آينده تاريخ هم دست آنهاست و به قول ايشان 80% آينده به دست زنهاست و زنها براي موفقيت در انجام وظيفه خود بايد الگوها و نمونه هائي كه بتوانند از آنها استفاده كنند و انتخاب كرده معرفت نسبت به ابعاد زندگي آنها پيدا كنند و رشد آنها را در تمام ابعاد بيابند. زناني مانند حضرت زهرا (س) كه معصوم بوده اند در تمام ابعاد كمالي آسيه فرضاً در ابعاد خاصي يا حضرت مريم، كه خداوند مي فرمايد نذر كرده بودم پسري به دنيا بياورم كه براي تو جزو احرار قرار بگيرد و عبادت و بندگي ترا بجاي آورد.

خداوند مي فرمايد:

ليس الذكر كالانتي كجاست مرد مانند زن؟ كجاتس آن مردي كه مانند اين زن باشد. يعني تو نمي داني كه مريم كيست؟‌مريم شخصيتي است كه خيلي مردها به پاي او نمي رسند، خيلي از زنها تكاملشان بيش از مردها است خيلي از مردها هم هستند كه در مقابل زنها كمال بيشتري داشته اند. بنابراين ملاك زن و مرد بودن جنسيت نيست، ملاك آن بعد انساني و الهي است كه بايد در اين موجود با خاصيت وجودي كه دارد پيشرفت كند و به كمال برسد.

سوال زنان ايران چگونه مي توانند به استقلال و آزادي واقعي برسند؟‌

ج – اول بايد ما مفهوم استقلال را بررسي كنيم و بعد ببينيم كه زنان ايران در چه مسيري قرار گرفته اند؟ مسئله استقلال به عنوان يك واژه كه نشان دهنده آن است كه مي تواند به اين مرحله برسد يعني فقط تمام بعاد حيات جدا كند، نه اينكه از حيات جدا بشود، از زندگي جدا شود، از ماديات جدا بشود، از فرزند جدا بشود، از وابستگي هاي خانوادگي و اجتماعي جدا بشود، نه،‌بلكه در حاليكه در بين اينها زندگي مي كند، وابسته باشد. استقلال مقدمه آزادي است و به دنبالش آزادي است، حريت است، وقتي از اين مرحله گذر كرد بندها را باز كرد و خودش را از تمام اين بندها نجات داد، بالطبع يك انسان آزاده اي خواهد بود و جز حق چيز برايش ملاك نيست. عده بسياري از زنان ايران چه روستائي و چه شهري، چه كارگر، چه كارمند، چه خانه دار و چه كساني كه در صحنه اجتماع مسئوليت ها مهم دارند، اين بعد را پيدا كرده اند. منتها هنوز عده زيادي از مردهاي ما هستند كه نمي توانند اين مسئله را درك كنند كه زن به عنوان يك انسان حريت واقعي خودش را مي تواند بدست آورد و فقط فكر مي كنند زند آزاده و زن مستقل حضرت خديجه و حضرت زهرا (س) و حضرت زينب (عليه السلام) و يا فرضاً آسيه و حضرت مريم مي باشند از اعمال و رفتارشان مشخص است كه مسير بپذيرند ولي من فكر ميكنم زن هاي ما بايد با همين سازندگي كه داراي آزادگي و روحيه آزاده شدند پيش روند خود به خود جا مي افتند و آن مردها هم اينها را نپذيرند و بالطبع مجبورند و قبول خواهند كرد كه انسانهايي وجود دارند كه حق حيات وزندگي و پيشرفت كمال و ترقي را دارند البته گاهي اين ترقي ممكن است در محيط خانه بودن باشد و فرزندان را تربيت كردن و پرورش دادن باشد وگاهي ممكن است خارج از خانه باشد در صحنه اجتماع باشد بايد ببينيد كجا بوجودش احتياج است آنجا حضور پيدا كند مسئله اين نباشد كه من به رقابت و خداي نكرده براي يك سري مسائل بي پايه بميان اجتماع حاضر شود و براي خودش جائي باز كند مسئله بايد اين باشد كه در كجاي جامعه قرار دارد و چگونه مي توانم بار مسلمانها را از زمين بردارم و مشكل اجتماع و مسلمانها را حل كنم، چنانچه ضرورت ندارد و در شرايطي بوجود من احتياج نيست به مسئوليت ديگري مي پردازم تربيت فرزندم، تربيت نسل، مربي بودن در خانه باشم مربي هستم، بيرون باشم مربي هستم، هر جا باشم بايد مربي باشم.