پيام هاجر شماره 13 خرداد 60
خرداد ماه قيام و شهادت
خرداد، ماه خاطره ها، ماه قيام، ماه ايثار و شهادت است.
ماهي است كه در آن حوادث انقلابي و تاريخ ساز تشيع سرخ علوي بوقوع پيوسته است، حوادثي كه هر كدام در جاي خود نقطه عطفي در تاريخ سراسر حادثه و پر ماجراي اسلام هستند و جا دارد كه نسل ما و نسلهاي آينده اين خاطره ها را بيش از پيش زنده كنند و نگذارند كه ميراث بشريت را يعني جهاد در راه عقيده فراموش شود كه اگر اين چنين شد عظمت و شرافت انساني و اسلامي ما نيز پايمال شده است.
بر اساس شواهد و دلايل مسلم تاريخي، حادثه قيام و انقلاب امام سوم شيعيان حضرت حسين «ع» در سال 61 هجري، در ماه خرداد اتفاق افتاده است، حادثه اي كه نقطه عطف در تاريخ انسانيت است و خاطره اي كه همواره الهام بخش حريت و آزادگي و عدالت و توحيد بوده و خواهد بود. و چه پر معنا است كه 16 خرداد امسال مصادف است با سوم شعبان و سالروز تولد اين بزرگ مرد الهي.
25 خردا مصادف است با قيام تاريخي «سربداران» در سال 707 هجري كه در آن قيام عده اي از شيعيان و روندگان راه حسين و پيروان قران، در اوج ستم و اختناق و سلطه پيروان قران، در اوج ستم و اختناق وسلطه مغول و اشغال ميهن اسلامي مان، سرهاي پر شور خويش بر دار نهادند و عليه ستمگران و سلطه طلبان مردانه شوريدند و شور ايمان و جهاد را بار ديگر در اين كشور زنده نمودند.
5 خرداد سالروز شهادت و اعدام عالم بزرگوار «شيخ فضل الله» آزادي خواه مسلمان نهضت مشروطيت ايران است كه در سال 1327 هجري قمري، به جرم مخالفت گذشته با مشروطه طلبان كه به زعم او از محدودة شرع خارج شده و كشور اسلامي را به سوي انحراف و غرب زدگي مي بردند، به دست مشروطه خواهان غرب زده اعدام شد و به قول مرحوم «جلال آل احمد» جنازه او بر سر دار سند و نشانة پيروزي كامل غرب در ايران گشت.
4 خرداد، سالگرد شهادت بنيانگذاران «سازمان مجاهدين خلق ايران» است كه در اوج اختناق و استبداد رژيم «شاه» به شهادت رسيدند و به جرم مخالفت و مقاومت در برابر رژيم فاسد و ضد اسلامي شاه تير باران گشتند. مرداني كه در آن شرايط سياه و ستم اندود با قيام و شهادت خويش نور اميدي در دل ملت تحت ستم ايران دميدند و به قول مرحوم طالقاني راه جهاد را گشودند.
9 خرداد امسال، سالروز شهادت امام موسي كاظم (ع) است.
15 خرداد، سالروز قيام تاريخي بهار سال 1342 است كه 18 سال قبل قيامي خونين و حماسه ساز با ماهيت اسلامي و به رهبري « امام خميني» عليه رژيم استبدادي و بويژه عليه «انقلاب سفيد» !! شاه كه به امر آمريكا صورت مي گرفت به وقوبع پيوست كه آن حركت به شدت سركوب شد و پس از چندي امام تبعيد شد اما سرآغاز حركتهاي اسلامي و انقلابي هم گرديد كه سرانجام منجر به انقلاب اسلامي ايران و واژگوني رژيم استبدادي شد.
17 خرداد، روز قيام ومقابله طلاب و روحانيون مقلد و پيرو امام عليه رژيم شاه است كه در سال 54 در مدرسه فيضيه قم به وقوع پيوست كه پس از دو روز مقاومت و مقابله با مأموران رژيم عده اي از طلاب انقلابي دستگير و چند تني به شهادت رسيدند.
20 خرداد، ياد آور دوازدهمين سالروز شهادت روحاني مبارز و انقلابي آيت الله سيد محمد رضا سعيدي خراساني است كه به علت پيروزي از امام تبعيدي اش و مبارزه با رژيم شاه و در رابطه با سرمايه گذاريهاي آمريكا در ايران در زندان به شهادت رسيد.
29 خرداد، چهارمين سالگرد شهادت و درگذشت معلم كبير انقلاب مرحوم «دكتر علي شريعتي» است، مرد علم و ايمان و جهاد و عرفان، مردي كه از پشت ابرهاي قرون و اعصار چون خورشيدي طلوع كرد و نور اميد و حركت و انقلاب فكري و سياسي را بر حيات اسلامي و فرهنگي و ملي مردم ايران پاشيد و ابعاد گسترده تري به تعميق انقلاب فكري اسلامي كه از زمان سيد جمال آغاز شده بود بخشيد.
علاوه بر اينها، در خرداد ماه امسال ميلاد ابوالفضل عباس بن علي و امام سجاد و پانزدهم شعبان تولد امام دوازدهم و نيز بعثت پيامبر اسلام واقع شده اند و در حقيقت خرداد امسال را مي توان ماه نور، قيام و شهادت ناميد.
حوادث ياد شده را اگر در كنار هم بگذاريم خطي طولاني وسرخ فام و خداگونه رسم مي شود كه امتداد آن هنوز ادامه دارد. نقطه آغاز آن بعثت است كه به كربلا مي رسد و در امتداد آن به سال 707 ، اوايل قرن هشتم هجري، قيام خونين وشيعي سربداران برخورد مي كنيم و سپس در رابطه با مشروطيت كذايي ايران جنازه عالم مقاوم و قرباني همدستي زر و زور و تزرويز شيخ نوري را بالاي دار مي بينيم و آنگاه شورش انقلابي و مردمي 15 خرداد 42 را ملاحظه مي كنيم و بعد در ادامه اين خط سرخ اعدام حنيف نژاد و يارانش را به ياد مي آوريم و نيز حركت مقاومت و هجوم رژيم شاه را در 17 خرداد 54 در فيضيه قم بوسيله روحانيون و طلاب انقلابي حوزه مشاهده مي كنيم و سرانجام در 29 خرداد درگذشت و شهادت دكتر علي شريعتي چهره سرخ شيعه علوي زمان مان را مي بينيم كه درنهايت، اين راه سراسر جهاد و شهادت به نوزاد پانزدهم شعبان مي رسد كه او بر آورنده آرمان الهي اين شاگردان مكتب قران و اقامه كننده قسط وپاسدار آزادي و حريت انسان خواهد بود و تشكيل دهنده حكومت جهاني اسلام.
كسي كه خدا را يافته وخود را شناخته و به فلسفه خلقت خود و جهان رسيده وتاريخ را نقد نموده به خوبي مي داند كه به راستي زندگي جز عقيده و جهاد در راه آن نيست، عقيده به «الله» و جهاد در راه «او» كه در اين صيرورتو حركت و شدن، انسان، هم جامعه را نجات مي دهد و هم خود را، و آدمي در اين راه طولاني چون رودخانه اي خروشان و زلال از قله سرازير مي شود و فراز ونشيب ها را طي مي كند و صافتر و زلالتر مي شود تا در نهايت به اقيانوس ابديت و الوهيت برسد و به مقام «فناء في الله» و «لقاء الله» نائل گردد، البته نه به خدا كه در مسير خدا، چه آن كه خدا مطلق است و به مطلق هرگز توان رسيدن نيست اما صيرورت به سوي مطلق همواره ادامه دارد.
راستي اگر انسان بي آرمان باشد و يا اگر آرماني را در ذهن خويش پذيرفته اما در راه تحقق آن تلاش نكند براي چه زنده باشد؟ در آن صورت آيا زندگي به مفت مي ارزد؟ اساساً مي توان چنين كسي را زنده بودنش را حيات انساني ناميد؟ اين است كه مرحوم «آل احمد» در كتاب ارزشند «نون و القلم» پس از آنكه از زبان پيروز اسلام اعلام مي كند: « تا وقتي حكومت با ظلم است و از دست ما كاري ساخته نيست حق را فقط در خاطره شهدا مي شود زنده نگه داشت… درست است كه شهادت دست ظلم را از جان و مال مردم كوتاه نمي كند اما سلطه ظلم را از روح مردم مي گيرد. ميردم به سلطه تن مي دهند اما روح نمي دهند. ميراث بشريت همين است. آنچه برون از دفتر گنديده تاريخ به نسلهاي بعدي مي رسد همين است .
و هنگامي كه دوستش « ميرزا عبد الزكي » اعتراض مي كند كه معني زندگي تو بچه هاي تو هستند!!
«ميرزا اسد الله» مي گويد: «نه، اگر به جبران اين همه نعمتي كه حرام كرده ام تواسته ام چيزي بدهم، زندگي را معني كرده ام. اين بچه ها دوام زندگي طبيعي من اند، نه معناي بشري زندگي من. تخم كه از درخت افتاد بايد سبز كند اما من من كه درخت نبوده ام، من كه زندگي نباتي نكرده ام.
… و امروز كه جهاد و شهادت قرنها و بويژه سالهاي اخير كشورمان به نتيجه اي مطلوب رسيده و در ادامه آن مبارزات سخت، رژيم فاسد شاه و شاهنشاهي ريشه كن شده و نظام جمهوري اسلامي مستقر شده، بر ما وارثان آن شهيدان است كه در برابر توطئه هاي دشمنان اسلام و انقلاب ايران هوشيار بوده و نگذاريم كه دشمن بويژه شيطان بزرگ آمريكا مجدداً بر ما مسلط شوند و با ايثار و جهاد و شهادت پايگاههاي داخلي امپرياليسم و وابستگيهاي اقتصادي و فرهنگي به بيگانگان را بگسليم و بدين ترتيب ضمن بيرون راندن دشمن متجاوز از خاك ميهن مان، مانع انحراف جمهوري اسلامي نو پايمان شويم كه اين مهمترين رسالت ماست و انجام رسالت ميسر نمي شود مگر با جهاد و شهادت و ادامه راه حنيف نژادها، سعيدها شريعتي ها و …