پیام هاجر27 مهرماه 78 شماره 288
جوانان و رفتار مدیران
جامعه ما، جامعهای جوان است. جامعهای که حدود سی میلیون جوان و نوجوان دارد؛ آن هم جوانانی که نسبت به نسل گذشته از نظر بهره هوشی و استعداد متفاوت هستند. این تکامل عقلی بیش از گذشته در کنجکاویها و حسابکشی آنان به چشم میخورد. سیاستگذاران و سیاستمداران چنین جامعهای علاوه بر تقویت اطلاعات و معلومات خود لزوماً باید از توجه به نظرهای کارشناسی شده برنامهریزی نمایند؛ تا تعادل اجتماعی تثبیت شود.
طبیعی است که جامعه جوان، جامعهای نوخاسته، نوگرا، ملتهب، پرشور، با نشاط و پرتوقع باشد و پیوسته در این جامعه «پرسش» و «چرا» ؟ خلق شود.
این از ویژگیهای چنین جامعهای است بهنجار که بتواند ناهنجاریهایش را به حداقل برساند. برای هنجارسازی جامعه، این عوامل بیش از همه باید مورد توجه قرار گیرد:
خانواده، جوانان و مدیران اجتماعی.
در خصوص مسائل مربوط به خانواد و نیز مسائل ویژه جوانان، توجه به نظریات کارشناسان الزامی است ولی آنچه بدیهی است این است که تجربه اثبات نموده در صورت وجود هماهنگی بین والدین و بهرهگیری از رفتار خردمندانه آنان نسل پیشرو و موفقی روانه عرصه زندگی میشود. اغلب ناهنجاریهای جوانان ناشی از عدم وجود خانواده متعادل و بهنجار میباشد. در زمینه ساخته شدن شخصیت جوانان علاوه بر مسائل ژنتیک، نقش خانواده و محیط نیز غیرقابل انکار است و از اینجا به تأثیر رفتار مدیران اجتماعی بر جامعۀ جوان میرسیم.
همه کنشها و واکنشهای اجتماعی و افراد موثر اداره کننده در قوای مجریه، مقننه و قضاییه، در تربیت و شکلگیری یک نسل موثر هستند . اگر مدیران جامعه، امروز، از بیهدفی نیروی جوان جامعه گلهمندند، در ابتدا باید اشکال را در خودشان سراغ بگیرند و برای اصلاح خودشان بکوشند.
در حالی که قاضی دادگاه وابسته به قوه قضاییه، با خشونت و بگیرو بند، با مطبوعات که رکن چهارم جامعه جوان و قوهای در ردیف قوای سهگانه میباشند، برخورد میکند و تعادل اجتماعی را بر هم میزند، در واقع تهاجم را به جوانان آموزش میدهد. در آن صورت از جوانان نباید انتظار برخورد معقول، متعادل و حساب شدهای را داشت.