اعظم طالقانی

پيام هاجر 15 ارديبهشت 1372 شماره 209

پيام هاجر 15 ارديبهشت 1372 شماره 209

نامه سرگشاده به جناب حجه الاسلام آقاي محمدي ري شهري رياست محترم دادسراي ويژه روحانيت

 

با سلام

نامه اي كه در زير ملاحظه مي فرمائيد، در تاريخ 12/12/71 به حضور حضرتعالي ارسال گرديده است، در حالي كه در نامه از حضرتعالي خواسته شده بود اقدامات لازم صورت گيرد، و در واقع مورد آن را رسيدگي فرمائيد، ولي متأسفانه اقدامي در جهت رسيدگي به تخلف قانوني ذكر شده ملاحظه نگرديده به نظر مي رسد اصل نامه خدمت حضرت عالي نرسيده باشد، و اگر دوباره نامه را تجديد كنيم باز هم به دست شما نمي رسد، تاچار نامه را به صورت سرگشاده درج نموده تا رسيدگي لازم صورت و حكم اين تخلف قانوني مشخص گردد.

با تشكر طالقاني

بسمه تعالي

جناب حجه الاسلام آقاي محمدي ري شهري رياست محترم دادسراي ويژه روحانيت

با سلام و خسته نباشيد

احتراماً باستحضار مي رساند كه در تاريخ 28/11/71 حدود ساعت 10 صبح از دادسراي ويژه به دفتر نشريه پيام هاجر طي تماس تلفني اينجانب را خواسته بودند كه به علت عدم حضور اينجانب در دفتر شماره تلفن از طرف دادگاه ويژه داده مي شود و تأكيد مي گردد كه خانم طالقاني فوراص با شعبه اول دادسراي ويژه آقاي محمدي تماس بگيرند، كه به محض اطلاع تماس حاصل گرديد، و شخصي به نام آقاي احتشامي گوشي را برداشته و فرمودند شما براي مشورت به دادسراي ويژه مراجعه نمائيد.

در جواب سئوال كردم در چه رابطه اي؟ فرمودند در رابطه با جريانات قم! گفتم در قم چه خبر است؟ گفتند در رابطه با جريانات اخير! گفتم بسيار خوب ولي امروز نمي توانم. سوال كردند نشريه كي چاپ مي شود؟ گفتم حدود هم انتشار مي يابد.

آدرس دادند كه بعد مراجعه كنم.

حدود نيم ساعت بعد دوباره تماس بگيرند، كه بلافاصله تماس گرفته شد، و آقاي احتشامي فرمودند چون شما نمي توانيد به دادسرا بيائيد، ما تلفني به شما مي گوئيم «كه از بالا دستور داده شده كه هيچگونه اسمي و مطلبي در نشريه از جريانات قم و آيه الله منتظري در نشريه درج نگردد،‌ دادسراي ويژه نشريه را تعقيب مي كرده و اين دستور از بالا است، و اگر بنويسيد تعقيب قضائي مي شويد!»

گفتم اينكه مسئله اي نيست من خواهم آمد، چون شما و ما براي اسلام و انقلاب دردمند هستيم، پس در مقابل هم نيستيم، بلكه در كنار هم هستيم، من خواهم آمد…

آقاي احتشامي گفتند آقاي دادستان، آقاي حسينيان با شما صحبت دارند. ايشان گوشي را گرفتند، پس از سلام و احوالپرسي همان مطالب آقاي احتشامي را تكرار كردند و اينجانب هم همان پاسخ قبلي را دادم.

اما در رابطه با تلفن مذكور كه از دادسراي ويژه روحانيت به اينجانب زده شده چند سئوال مطرح است:

اولاً: آيا با اطلاع حضرتعالي اين مكالمه تلفني از دادسراي ويژه انجام شده است يا خير؟

ثانياً: به استناد كدام يك از موارد قانوني از اينجانب خواسته شد كه راجع به معظم له و وقايع قم چيزي ننويسم، در حالي كه من يك روزنامه نگار رسمي و قانوني هستم و طبق ماده 4 قانون مطبوعات مصوب سال 64 توسط مجلس شوراي اسلامي (ماده4: هيچ مقام دولتي و غير دولتي حق ندارد براي چاپ مطلب يا مقاله اي در صدد اعمال فشار بر مطبوعات بر آيد و يا به سانسور و كنترل نشريات مبادرت كند)، هيچ مرجعي حق ندارد بدون رعايت و طي مراتب قانوني از مطبوعات چنين درخواستي داشته باشد؟ بعلاوه كه روحاني زاده هستم ولي روحاني به مفهوم مصطلح آن نيستم!

ثالثاً: مقام بالاتر كه چنين دستوري داده اند چه كسي هستند؟!

رابعاً: بر طبق كداميك از موازين قانوني اين جانب را تهديد مي كنند؟!

زيرا مطبوعات زير نظر وزارت ارشاد و هيئت نظارت بر مطبوعات اداره مي شود و اگر به نظر شما يا هر شهروندي مطلبي برخلاف موازين حقوقي و قانوني آمد مي تواند از هيئت نظارت درخواست رسيدگي كند.

با توجه به آنچه كه خدمت حضرت عالي عرض كردم اميدوارم كه در مورد نكات و مسائلي كه يادآور شدم، اقدامات لازم مبذول فرمائيد.

مديريت نشريه پيام هاجر

اعظم طالقاني