اعظم طالقانی

پيام هاجر اسفند 61 شماره 53

پيام هاجر اسفند 61 شماره 53

نگاهي به شانزدهمين اجلاس شوراي ملي فلسطين

آينده انقلاب فلسطين

 

شانزدهمين اجلاس شوراي ملي فلسطين اخيراً در «الجزاير» تشكيل شد كه در روز چهارشنبه چهارم اسفند بكار خود پايان داد و قطعنامه اي به مناسبت پايان اين نشست صادر شد. هر چند مطالبي كه در اين اجلاس گفته شد و سخناي كه از سوي برخي جناحهاي فلسطين و غير فلسطين عنوان گشت، در مجموع اميدوار كننده بود و اين اميد را بوجود مي آورد كه در آستانه سقوط انقلاب فلسطين در دام امپرياليسم و صهيونيسم، رهبران غافل و خوش باور فلسطيني متوجه عمق توطئه دشمنان متحد بشوند و در نهايت راه درست و خوش فرجام و پيروزمند را انتخاب كنند. اما متأسفانه تلاشهاي جناح غافل سازمان آزاديبخش فلسطين به نتيجه رسيد و عليرغم رد شدن طرح ريگان براي حل مسأله فلسطين و حل صلح خاورميانه طرح خائنانه و مزدورانه «شاه عربستان» به عنوان حداقل خواست فلسطيني ها به تصويب شورا رسيد و ر قطعنامه گنجانده شد.

و اصولاً راهي غير از اين وجود ندارذد اما واقعاً نمي دانيم چه شده است كه آقاي عرفات اكنون معتقد شده اند كه مسأله فلسطين با مذاكره حل خواهد شد نه با مبارزه!!

آيا امپرياليسم و آمريكا تعيير ماهيت داده و دست از تجاوز و سلطه جوئي برداشته است؟ «اسرائيل» و صهيونيسم تصميم گرفته است كه برادرانه و دوستانه! فلسطين را تخليه كند و سرزمين قدس را به صاحبان اصلي اش برگرداند؟ و حتي آيا اسرائيل و صهيونيسم تصميم گرفته است كه برادرانه و دوستانه! فلسطين را تخليه كند و سرزمين قدط را به صاحبان اصلي اش برگرداند؟ و حتي آيا اسرائيل خيال توسته طلبي و گرفتن «نيل» تا «فرات» را فراموش كرده است؟قطعاً پاسخ تمامي اين پرسشها منفي است. آمريكا و همدستانش در غرب و ژاندارم آنها در ساحل «مديترانه»، نه تنها از انديشه سلطه جوئي و استعمار و استثمار منصرف نشده اند بلكه با تمام قوا و با استفاده از «لطائف الحيل» «اختاپوس»وار، تمام خاوريمانه اسلامي را «راحت الحلقومي» كنند و آزمندانه ببلعند! و خصوصاً مي كوشند كه كمربندهاي ايمني اسرائيل را تضمين كنند و مانع آسيب پذيري اين نوزاد تا مشروع آميزش شرق و غرب و محصول زايمان «جنگ جهاني اول» شوند. اينها مطالبي نيست كه كسي نداند و حقايقي نيستند كه كسي بتواند منكر آن شود! همه مي دانند كه استراتژي قديمي امپرياليسم وصهيونيسم و حتي شوروي در منطقه هيچ تغييري نكرده است.

اما تنها حادثه اي كه در اين چند سال اخير اتفاق افتاده و سبب شده است كه آمريكا و دوستانش را وادار كند كه جدي تر با مسأله برخورد كنند اين است كه برخلاف انتظار و پيش بيني، «انقلاب اسلامي ايران» در برابر ديدگاه حيرت زده دويت و دشمن، چون موج خروشان سربرآورده و صميمي ترين دوست و مددكار «اسرائيل» رژيم محمدرضا شاهي را در هم شكست و سفارت اسرائيل در تهران تبديل به «سفارت فلسطين» شد و بلافاصله در سپيده دم پيروزي شعار نجات قدس و محو كامل اسرائيل غاصب را مطرح ساخت. اين حادثه كه خاورميانه و بلكه جهان را لرزاند، تهديد جدي و خطرناكي براي تمامي قدرتهاي سلطه طلب تلقي شد.

انفجار ايران و پيروزي انقلاب اسلامي در اين نقطه حساس، امپرياليسم و صهيونيسم را نگران و مضطرب ساخت و پس از مدتي گيجي و حيرت، هم دست بكار شدند تا ولو به صورت موقت و كوتاه مدت هم باشد براي نجات اسرائيل و حكومت ديگر دست نشانده در خاورميانه اسلامي، مسأله درگيري اسرائيل و فلسطين واعراب را به گونه اي حل كنند و از گسترش شعله هاي انقلاب اسلامي ايران در منطقه جلوگيري نمايند. بخصوص آمريكا و اسرائيل از حكومتهاي ارتجاعي عربي و غير عربي منطقه كه به شدت از وقوع انقلاب اسلامي ايران يكه خورده و وحشت زده شده بودند، بهره گرفت و كوشيد آنها را متحد و بسيج كند تا «همه با هم» مسأله فلسطين و اختلاف ديرين اعراب و اسرائيل را حل نمايند. ولذا در اوج انقلاب ايران، در تابستان سال 57، پس از يك سلسله تلاشهاي پشت پرده و علني و رفت آمدهاي مكرر، و ديدار «كارتر» از ايران و ملاقات سه جانبه «كارتر» و «شاه» و «ملك حسين» در تهران، طرح ذلت بار «كمپ ديويد» مطرح شد كه البته در آن موقع فقط مصر و سادات گستاخانه و صريح طرح مذكور را پذيرفت و حتي مجري آن شد. اما چنانكه ديديم، بعداً ديگران نيز در دام «كمپ ديويد» افتادند و به زير سايه آن پناه آوردند.

با اين همه، از آنجائي كه طرح «كمپ ديويد» به قدر كافي افشا شده بود و شايد بساري جرذت و حسارت آن را نداشتند كه مستقيماً آن را پذيرفتند، با صلاحديد آمريكا، «فهد» شاه وابته عربتان، طرحي براي حل مسأله خاورميانه و فلسطين ارائه داد كه ماهيتاً همان طرح «كمپ ديويد» است كه با اندكي محافظه كاري و غير مستقيم تر طراحي شده است. زيرا اساس «كمپ ديويد» به رسميت شناختن اسرائيل و تضمين امنيت او و اسكان فلسطيني ها در نقطه اي كه ظاهراً داراي كشوري مستقل باشند ولي در واقع با محاصره كامل بوسيله ايادي آمريكا در منطقه و كنترل كامل بوسيله اسرائيل زنداني شوند و با نفي آرمان بازگشت به سرزمين فلسطين و محو كامل اسرائيل كه قبلاً شعار رهبران و بويژه فلسطيني ها بود ـ هر نوع طرح رسوا ريگان اخيراً به طور مستقيم وصريح روح اصلي طرح «كمض ديويد» و «فهد» را طي طرحي جداگانه عرضه كرده است. با توجه به اين واقعيت هاي آشكار، بسيار عجيب وشگفت آور است كه آقاي عرفات و طرفداران او در اجلاس اخير و شواري ملي فلسطين مي كوشند كه سخن از نفي صريح طرح ريگان به ميان نيايد تا آمريكا ناراحت نشود و راه مذاكره با او مسدود نگردد و حتي كمكهايش را به فلسطيني ها قطع نسازد!!

(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 5 اسفند ـ ص 3 )

هر چند سرانجام طرح ريگان نفي شد ولي طرح «فهد» و تصميمات كنفرانس «فاس» كه براي بقاي اسرائيل و نابودي آرمان اساسي و درست خلق آواره فلسطين است مورد تأييد «شوراي ملي فلسطين» قرار گرفت! كه با تأييد اين طرح احتمال تشكيل يك دولت اردني ـ فلسطين قوت گرفت. و اين فاجعه بزرگي است و گويا هنوز رهبري فلسطين ساده لوحانه اميد به خيرخواهي دشمن دارد و حتي كشتار وحشتناك لبنان هم آنها را بيدار نكرده است. به هر حال، ما سخن را كوتاه مي كنيم و بار ديگر سخن خود آقاي «عرفات» را به ياد مي آوريم كه تمامي اينها دام است و مسأله فلسطين فقط با مبارزه حل خواهد شد نه با مذاكره و فقط همين!