اعظم طالقانی

پيام هاجر اسفند سال 60 شماره 31

پيام هاجر اسفند سال 60 شماره 31

نگاهي گذرا به حوادث سال 60

 

«يا مقلب القلوب و الابصار يا محول الحول و الاحوال حول حالنا الي احسن الحال»

آنچه مي گذرد حوادث است، آنچه باز نمي گردد فرصتها و زمان است، آنچه مي ماند انسانيت و آثار اعمال است، و آنچه بايد به دست آيد درس گرفتن از حوادث گذرا است.

سال 1360 براي جمهوري اسلامي ايران سالي بود پر فراز و نشيب پر از حوادث، اتفاقات حساب شده و نشده عبرتها، آموزشها از بين رفتن شخصيت ها، شناخته شدن چهره ها به دست آمدن پيروزيها در جنگ، متحمل شدن خساراتي بر ارواح و اموال، از دست دادن عزيزان و به دست آوردن ارزشها و آگاهيهائي.

همه اين خسارتها و تحمل آنها در نتيجه به وجود آمدن تحول ريشه اي و بزرگ در جهان يعني تأسيس جمهوري اسلامي است و اگر در برابر تمام آنچه از دست داده ايم و خواهيم داد، و همه خسارتهائي كه در جنگ خارجي و جبهة     ضد انقلاب داخلي متحمل شده ايم؛ جمهوري اسلامي ما باقي بماند بالنده شود، گسترش يابد و مردم مستضعف جهان را جذب و اميدوار كند، ارزش دارد و هنوز هم حاضريم بپردازيم يك نگاه گذرا به حوادث و اتفاقات سال مي اندازيم، سپس با تحليل مختصري براي سال آينده درس مي گيريم:

14 اسفند 59

اگر چه حادثه 14 اسفند سال 59 خود حلقه اي از وحدت كشدار جبهه ضد انقلاب بود و طليعه آن در 17 شهريور (ميدان شهدا) و روز عاشورا (ميدان آزادي) پيدا شده بود، اما خود آنروز سرحلقه حوادث بعدي شد و جا دارد آن را يك مسئله تعيين شده براي انقلاب و ضد انقلاب هر دو بدانيم.

25 اسفند 59

امام امت فرماني صادر كرد كه در واقع فرمان آتش بس بود و با همه طرفهاي درگير و به ملت مسلمان ايران هشدار و اندرز دادند و هيئتي را مأمور رسيدگي به اختلافات و حل آن كردند، كه به علت بي توجهي آنها كه نقشه هائي در سر داشتند به نتيجه نرسيد.

21 خرداد 1360

حكم بركناري بني صدر ار فرماندهي كل قوا بوسيله امام صادر شد.

25 خرداد ـ جبهه ملي و ضد انقلابيون قصد برگزاري ميتينگ داشت كه با افشاگري امام و به صحنه آمدن امت حزب الله خنثي گرديد.

30 خرداد ـ ميليشياي منافقين به طرفداري از بني صدر و تقويت جبهه ضد انقلاب و خوشحال كردن آمريكا و صدام به خيابانها ريختند و با هر چه در دست داشتند، از تيغ موكت بري گرفته تا سلاح گرم، به جان ملت افتادند.

31 خرداد ـ سردار عارف و جنگجوي متقي دكتر مصطفي چمران به شهادت رسيد.

ـ در همان روز طرح عدم كفايت سياسي بني صدر در مجلس تصويب شد.

1 تير ـ حكم عزل بني صدر از رياست جمهوري بوسيله امام صادر شد.

6 تير ـ امام جمعه تهران حجه الاسلام خامنه اي مورد سوءقصد قرار گرفت كه الحمد الله نجات يافتند.

7 ـ تير ـ شب هنگام سالن سخنراني دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي با بيش از يكصد نفر افراد حاضر در آن سالن منفجر شد. در اين انفجار دبيركل حزب شهيد بهشتي، چهار وزير، 27 نماينده و بيش از چهل نفر ديگر (جمعاً 74 نفر) به شهادت رسيدند.

2 مرداد ـ انتخابات رياست جمهوري و مياندوره اي مجلس شوراي اسلامي انجام شد.

محمد عل رجائي 363/763/14 رأي به رياست جمهوري انتخاب شد.

8 مرداد ـ بني صدر و رجوي بوسيله معزي خلبان شاه معدوم به فرانسه گريختند.

12 مرداد ـ دكتر باهنر از طرف محمد علي رجائي به عنوان نخست وزير به مجلس معرفي شد.

8 شهريور ـ به اثر انفجار بمب در ساختمان نخست وزيري. محمد علي رجائي و دكتر باهنر و چند تن ديگر از مسئولين به شهادت رسيدند.

10 شهريور ـ كرخه كور بوسيله رزمندگان اسلام در عملياتي موسوم به شهيد رجائي آزاد گرديد و كرخه نور ناميده شد.

11 شهريور ـ حجت الاسلام مهدوي كني از طرف شوراي موقت رياست جمهوري به عنوان نخست وزير به مجلس معرفي شد.

20 شهريور ـ آيت الله مدني امام جمعه تبريز در محراب شهيد شد.

5 مهرـ حصر يكسالة آبادان بوسيله رزمندگان اسلام در هم شكست.

7 مهرـ هواپيماي 130 ـ c ارتش سقوط كرد و سرنشينان آن از جمله سرتيپ نامجو وزير دفاع سرتيپ فكوري مشاور عالي نظامي، سرلشگر فلاحي جانشين ستاد مشترك و كلاهدوز قائم مقام سپاه شهيد شدند.

11 آبان ـ مهندس ميرحسين موسوي از مجلس رأي اعتماد گرفت.

8 آذر ـ رزمندگان اسلام طي عمليات «طريق القدس» شهر بستان را پس از 14 ماه اشغال آزاد ساختند.

20 آذر ـ آيت الله دستغيب در راه رفتن به نماز جمعه وسيلة عمال منافقين شهيد شد.

1 و 7 دي ـ مجتبي استكي و حجت الاسلام بشارت نمايندگان مجلس شوراي اسلامي شهيد شدند.

3 اسفند‌ ـ انفجار بمب مهيبي در كنار پادگان ولي عصر تا شعاع يك كيلومتر خرابيهائي به بار آورد و عده اي از عابرين بيگناه شهيد شدند.

اين بود برخي از حوادث تلخ و شيرين سال شصت در زير تحليل گونه اي از آن حوادث به عمل خواهد آمد:

1-     بني صدر و منافقين آگاهانه و با نقشه قبلي و توطئه هاي خود را قدم به قدم پيش مي بردند. در اين ميان سلطنت طلبان ساواكيان و ساير جناحهاي ضد انقلاب وابسته به رژيم گذشته از يك طرف و ناراضيان گروههاي مخالف ديگر با سوء نيت و يا حسن نيت اما ناآگاهانه به اين هسته مركزي پيوستند و به تدريج جبهه نامتحدي ضد انقلاب را تشكيل دادند و حوادث بعدي را بوجود آوردند و كشور را به چنين روزي انداختند.

2-     با از ميان برداشته شدن بني صدر معلوم شدكه علت اصلي اختلاف در ميان دولتمردان، مجلس با او نهادها با دولت، برخي از گروهها را افراد او بوده است. و نيز عملاً ثابت شد كه علت عدم تحرك جنگاوران، سقوط خونين شهر و بسياري از شكستهاي ديگر وجود بني صدر و دارو دسته اش بود.

3-     چهره منافقين نيز با همه ادعاهاي ضد امپرياليستي، ادعاي اسلام ناب داشتن، مدافع خلق بودن وخيلي از ادعاهاي ديگر بيش از پيش روشن شد. منافقين، بني صدر گروههاي ديگر كه خواستار نابودي و سرنگوني نظام اسلامي هستند در تمام جنايت ها شريكند و نمي توان خود را مبرا جلو دهند، زيرا وقتي در مسير خود با آمريكاو اسرائيل، صدام اويسي، بختيار ، اشرف     دختر     رضا خان و تروريستهاي بين المللي هم هدف شدند و هر عملي در هر گوشه اي عليه جمهوري اسلامي يا شخصيت ها يا فردي از اين امت انجام گيرد همه آنها در آن شريك هستند.

4-     پيروزيهاي چشمگير و پي در پي رزمندگان اسلام در نبرد با كفر جهاني در نتيجه هماهنگي سپاه پاسداران و ارتش و نيروهاي مردمي و جنگ نامنظم و ديگر رزمندگان به دست آمد. و تا بني صدر به عنوان فرمانده كل قوا در دزفول نشسته بود امكان نداشت چنين انسجام وهماهنگي و در نتيجه پيروزيهاي بعد از آن به دست آيد، چنانكه پيروزي هويزه را مفت از دست داد.

5-     همه آن حوادث و خسارتها به امت مسلمان ايران آگاهي و بصيرت و اطلاعي ارزاني داشت كه قدر جمهوري اسلامي را بدانند دشمنان خود را بشناسند، به دوستان نزديكتر شوند، حاميان خارجي دشمنان جمهوري اسلامي را درك كنند و بالاخره در زير لواي ولايت فقيه گردآيند و از تفرقه بپرهيزند.

6-     اقتصاد اجتماعي ما در اواخر دوره رژيم منقرض ستمشاهي كاملاً وابسته به خارجيان غرب و شرق بود و در حالت بحران و احتضار به سر مي برد. پس از پيروزي انقلاب، به علت بي برنامگي، اقدامات ضد انقلاب، ماندن كارخانه ها با بدهي هاي چند برابر سرمايه، محاصره اقتصادي، تروريسم داخلي و توطئه كودتا و جنگ خارجي وخوشرقصيهاي ذكيماني ها و خسارت وارد شدن به تأسيسات صنعتي نفتي و غير نفتي، در هر كشور ديگري اين كارها صورت مي گرفت، هيچ چيزي باقي نمي گذاشت، اما در جمهوري اسلامي ايران نخست به علت ايمان و روحية عرفاني و انقلابي كه در توده مردم ايجاد شده و سپس به علت فشار خارجي و در مرحلة سوم در نتيجه تسلط تدريجي مديران مكتبي و متخصص جيره بندي و كنترل ارزاق عمومي، نه تنها اقتصاد از بين نرفت بلكه به مرحله شكوفائي و بالندگي نيز رسيد.

البته سودجوئيها و سوء استفاده ها، احتكارها و ترورهاي اقتصادي نيز صورت مي گيرد و در نتيجه اين اعمال نارسائيها و تورم و كمبودهائي نيز به وجود آمده است، اما در مقام مقايسه با كشورهاي آرام و مستقر ديگر، سالمترين اقتصاد و ارزانترين مواد در اين كشور وجود دارد.

اگر آن حوادث به ما آموخته باشد كه نسبت به مسائل سياستمداران و سياستگران، فرصت طلبان و موقعيت شناسان ساده انديشانه برخورد نكنيم و هر كس ادعاي انقلابي بودن و مسلماني كرد تا در عمل ثابت نشده نپذيريم، به پيروزي و پيشرفت بزرگي نائل شده ايم.

و اكنون در آستانه سال 1361 از خدا بخواهيم كه دلها و بصيرت ما را آنچنانكه متضمن سعادت ما باشد و حال و وضع و موقعيت ما را به بهترين حال تحول دهد و به توصيه هاي زير توجه كنيم:

الف ـ گزاردن شكر نعمت پروردگاري عبارتست از شناخت آن نعمت و استفاده به جا و صحيح از آن، لذا ما بايد قدر اين جمهوري اسلامي و رهبري بزرگش ولي فقيه زمان امام خميني را بدانيم و به شكرانه اين تعمت بزرگ با تمام نيرو در جهت بارورتر كردن، و شكوفا ساختن جمهوري اسلامي بكوشيم و خود را وقف خدمت به مستضعفان و محرومان و توده مردمي كنيم كه با خون خود اين نهال را آبياري كردند و اكنون به دست ما سپرده اند.

ب ـ قدر اتحاد و همبستگي ملت را بشناسيم به قدرت و استعداد معجزآفرين توده هاي متحد و آگاه ايمان بياوريم و بدانيم كه تا توده هاي مردم در صحنه هستند، تا مسائل را صادقانه با آنان در ميان مي گذاريم و اگر گروهگرائيها و دسته بنديها و حزب بازيها با كنار نهيم و تنها در پرتو رهنمودهاي امام، در راه خدا و به سوي پروردگار حركت كنيم، هيچ قدرت جهاني و طاغوتي نمي تواند به اين نظام و به اين مردم كوچكترين صدمه اي برساند.

ج- بكوشيم در زمينه هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي بر اساس مكتب اصيل اسلام، طرحها و برنامه هائي براي تحديد مالكيت، زمينهاي زراعتي، زمينهاي شهري، مسكن، كار و كارگري، كشاورزي صنعت، تعليمات عمومي، آموزش پيش از دانشگاه و دانشگاهي، بهداشت و امثال اينها در نظر بگيريم و با جان و دل، با خنثي كردن تبليغات دشمنان خارجي و تنگنظران داخلي و بهانه جويان و ناآگاهان، به اجراي دقيق و كامل آنها كمر همت ببنديم.

د- برنامه اقتصادي حساب شده و واقعگرايانه اي براي كشور طرح ريزي گردد كه ما را از اقتصاد نك محصولي نجات دهد و به خودكفائي صنعتي و كشاورزي نزديكتر سازد شركتهاي تعاوني توليد را گسترش دهد، اقتصاد مصرفي را تضعيف و به تدريج طرد كند، سرمايه گذاريهاي توليدي كوچك را تشويق و از وابستگي به غير آزاد گرداند.

ه – دوستان و دشمنان را به خوبي بشناسيم و با تقوي و تعهد، در برابر هر يك موضعي اسلامي و خدا پسندانه و دشمن نااميد كن و دوست شاد سازنده بگيريم و از زدن اتهامات بيجا و برچسبهاي ناشي از سوء ظن و ناآگاهي بپرهيزيم و بدانيم كه دشمن هم جز اين چيزي نمي خواهد كه خود را دسته دسته و گروه گروه كنيم و به اختلافات داخلي بپردازيم و از دشمن اصلي و موضوع واقعي باز بمانيم بدان اميد كه سال نو سال پيروزيهاي قطعي جبهه اسلام بر جبهه كفر، سال همبستگي و موفقيت هاي بيشتر مردم و شكوفا شدن استعدادها، سال پيروزيهاي نظام جمهوري اسلاميدر جبهه جهاني مستضعفان، سال اجراي برنامه هاي اصيل اسلامي و نمونه براي جهانيان، سال سرنگوني طاعوتها و عوامل آنها در منطقه و در جهان اسلام و همه جاي جهان و سال پيروزي همه مستضعفان و بندگان صالح خدا عليه طاغوتيان، تحت الطاف بيشتر پروردگار،

با دعاي طول عمر و سلامت و موفقيت براي امام بزرگوار و همة خدمتگزاران به جمهوري اسلامي باشد.