پیام هاجر 25آذرماه 78شماره 292
دو نماد ؛ پاکی و ...
گفت: چقدر فساد زیاد است؟
گفتم: در دنیا همیشه فساد بوده ولی هنر، گذشتن به سلامت است از مسیر دوزخ!
گفت: چرا گروههای مخالف، یکدیگر را به دزدی و بالا کشیدن بیتالمال متهم میکنند؟
گفتم: اگر ذرهای به حقوق انسانها توجه داشتند، قناعت را پیشه میکردند!
گفت: باور کن کار عدهای شده است توطئه و به دام کشیدن مخالفان! چرا اینقدر کینهورزی؟
گفتم: آدمهای پرمایه و باظرفیت انتقامجو نیستند!
گفت: راستی! دانشجویانی که در حادثه کوی دانشگاه کشته یا مجروح شدند، چه کسی پاشخگوی خانوادۀ آنهاست؟ چگونه است که تاکنون آن جنایتکاران مجازات نشدهاند؟ چه جریانی از آنان حمایت میکند؟
گفتم: شیوۀ حاکمان برای ما وحی منزل نیست! سیاست، علم اداره اجتماع است. اگر روشها شفاف نباشد، رابطۀ سیاستمداران را با مردم...
گفت: پس جرا برخی از سیاستمداران ما در حضور چیزی میگویند و در نهان چیز دیگری...؟
گفتم: اما امروز روزگار پنهانکاری نیست...؟
گفت: اگر قتل آن چهارنفر نبود، خیلی از دستها رو نمیشد و مردم نمیفهمیدند که ...
گفتم: از ظلم گفتی؟! ستم جان آدمی را میسوزاند و خاکسترش را زیر برگهای زرد پاییزی پنهان میکند تا رنگ خاک به خود بگیرد و کسی نداند زیر آن چیست!!
گفت: ما همه جهان را ظالم میدانیم...
گفتم: و همگان را دشمن! غافل از این که دشمن تا بستر مناسب نیابد...
گفت: یعنی از این همه تهدید آمریکا نترسیم؟!
گفتم: قدرتمندان اگر دیگران را شکسته ببینند، یورش میآورند و گرنه ...!
گفت: پس این که قدرمندان حاکم، محاکمه میکنند، به زندان میاندازند و ... برای شکستن چه چیزی است؟
گفتم: نمیدانم، ولی این را میدانم که هرچه هست نماد پاکی نیست. نماد پاکی عشق است و محبت و انسانیت!!!