اعظم طالقانی

دوره اول – جلسه 556 یکشنبه ۱۸ دی ۱۳۶۲

دوره اول – جلسه 556 یکشنبه ۱۸ دی ۱۳۶۲
مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه556 )
  •  یکشنبه ۱۸ دی ۱۳۶۲
  • 557.jpeg

صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه هجدهم دیماه 1362 فهرست مندرجات 1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2-بیانات قبل از دستور آقای مطلب وحید و خانم اعظم طالقانی. 3-تذاکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان امور اجرائی کشور بوسیله آقای رئیس. 4-تصویب کلیات لایحه پرداخت کمک هزینه مسکن و کمک هزینه تحصیلی به فرزندان مأموران وزارت امور خارجه. 5-بحث پیرامون شور دوم لایحه تأسیس دانشگاه بین المللی اسلامی و تصویب موادی از آن. 6-پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن. جلسه ساعت هشت و پانزده دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 182 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه قرائت شود. منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه 556 روز یکشنبه 18/10/1362 هجری شمسی مطابق با چهارم ربیع الثانی سال 1404 هجری قمری. 1- گزارش شور اول کمیسیونهای برنامه و بودجه و امور خارجه در خصوص لایحه پرداخت کمک هزینه تحصیلی به فرزندان مأموران وزارت امور خارجه. 2- گزارش شور دوم کمیسیونهای آموزش، فرهنگ، تحقیقات و امور خارجه و برنامه و بودجه و امور اقتصادی و دارایی و ارشاد اسلامی در خصوص لایحه تأسیس دانشگاه بین المللی اسلامی ایران. 3- گزارش از کمیسیون رسیدگی به سؤالات در خصوص سؤالات: 1- آقای کیاوش از آقای بانکی وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه. 2- آقای زواره ای از آقای بهزاد نبوی وزیر صنایع سنگین. 4- بررسی پیشنهاد مدت اجرای لایحه دادگاههای اداری به مدت 5 سال که طبق اصل 85 قانون اساسی به تصویب کمیسیونهای کار و امور اداری و استخدامی و قضایی رسیده است . 5- گزارش کمیسیون بهداری در خصوص لایحه وظایف و مسؤولیتهای جمعیت هلال احمر اعاده از شورای نگهبان. 6- گزارش کمیسیون امور اقتصادی و دارایی در خصوص لایحه اصلاح ماده 15 قانون تقسیم و فروش املاک مورد اجاره به زارعین مستأجر مصوب دی ماه 1347 اعاده از شورای نگهبان. رئیس ـ تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. (اللهم صل علی محمد و آل محمد) اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. قل اؤنبئکم بخیر من ذلکم للذین اتقوا عند ربهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ازواج مطهرة و رضوان من الله و الله بصیر بالعباد الذین یقولون ربنا اننا امنا فاغفر لنا ذنوبنا و قنا عذاب النار. الصابرین و الصادقین و القانتین و المنفقین و المستغرفین بالاسحار. شهدالله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولواالعلم قائماً بالقسط لا اله الا هو العزیز الحکیم. ان الدین عند الله الاسلام و ما اختلف الذین اوتواالکتاب الا من بعد ما جائهم العلم بغیاً بینهم و من یکفر بایات الله فان الله سریع الحساب. فان حاجوک فقل اسلمت وجهی لله و من اتبعن و قل للذین اوتوا الکتاب والا میین ءاسلمتم فان اسلموا فقد اهتدوا و ان تولوا فانما علیک البلاغ و الله بصیر بالعباد. ان الذین یکفرون بایات الله و یقتلون النبیین بغیر حق و یقتلون الذین یأمرون بالقسط من الناس فبشر هم بعذاب الیم. (صدق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند) (از آیه 13 تا 21 سوره آل عمران). 2- بیانات قبل از دستور آقای مطلب وحید و خانم اعظم طالقانی رئیس ـ سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی ـ آقای وحید ـ بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین الصلوة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین سیدنا ابی القاسم صلی الله و علیه و آله و سلم و علی اخیه و وصیه و ابن عمه و علی آله الاطهار المیامین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. ((یریدون لیطفؤانور الله بافواههم و الله متم نوره ولو کره الکافرون هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون)). درود و سلام بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سلام به رهبر کبیر انقلاب، سلام بر شهدای انقلاب اسلامی مخصوصاً بر شهدای 19 دی، آغازگران حرکت اسلامی که با شهادت خود انقلاب اسلام را بنیان گذاری کردند، سلام بر جانبازان عزیزمان، سلام بر رزمندگان غرورآفرین و دشمن کش، سلام بر ملت شهید پرور ایران. جای شک و شبهه نیست که انقلاب پرثمر اسلامی منشأ بیداری و هشیاری ملل تحت ستم و باعث آگاهی مستضعفان و محرومان دنیا بوده و همه ملتهای محروم چشم امید و نجات به این انقلاب اسلامی دوخته اند. و یکی پس از دیگری به مبارزه برخاستند و در فکر آزاد ساختن از بندهای استعمار و اسارت و استکبار و رهایی خویش از تحت سلطه و از ستم غارتگران و جنایت پیشه گان و ایادی مزدور و نوکران حلقه به گوش از آنها خلاصی پیدا کرده انقلاب اسلامی ما انقلابهای عظیمی دیگر در جهان به وجود آورده است همینطوری که می بینید که در مقابل دشمن ثبات و استقامت ملت کفر ستیز و وحدت و همبستگی و هماهنگی خستگی ناپذیر، مردم دنیا را به تعجب آورده است. قدرتهای استکبار شرق و غرب دست به دست یکدیگر داده و هروز حادثه ننگ آور برای سرکوبی انقلاب اسلامی به وجود می آوردند و دست به جنایات تازه می زنند و خانه ها و کاشانه های مردم را خراب و اشخاص غیر نظامی بی گناه را به خاک و خون می کشند تا بلکه مردم غیور و سلحشور ایران دست از جنگ بردارند و تن ذلت به صلح ننگین بدهند. اما این جنایات پی در پی باعث می شود غیرت و شهامت و شجاعت مردم انقلابی ایران بیشتر شده در پشت سر هر مصیبت تازه مردم داغدار میگویند (جنگ جنگ تا پیروزی، مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر فرانسه) این شعارها را بلندتر میگویند اما خطاب به سران و دولت مردان کشورهای اسلامی نما، ای مردم مگر خداوند متعال در قرآن مجید همه مسلمین را به وحدت کلمه دعوت نفرمود؟ چرا آیه ((واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا)) را اعتنا نمی کنید چرا به مضمون آیه ای که میفرماید اگر در محلی دیدید دو دسته از مردم باهم در ستیزند یکی به دیگری اعمال زور و ستم می کند از مظلوم حمایت کنید. مگر به مردم مسلمان افغانستان تحت ستم، شوروی ستم نمی کند؟ و آنها را به خاک و خون نمی کشد. مگر آمریکا و فرانسه و صهیونیستها مردم لبنان و شهرک بعلبک را قتل عام نمی کنند و مردم مسلمان در خاک و خون دست و پا نمی زنند؟ مگر این مصائب را شماها نادیده میگیرید؟ با کفار و دشمنان دین اسلام در عیش و نوش هستید. و ذخایر و نفت خدادادی را در اختیار کفار قرار میدهید که برادران و خواهران دینی شما را بکشند و تاریخ نام شماها را با ذلت و خواری ثبت و ضبط خواهد کرد و نسل آینده لعن و نفرین به شماها خواهد فرستاد. خطاب به مستضعفان و محرومین جهان، ای ستمدیدگان دست به دست هم بدهید همینطوری که بیدار هستید، بیدارتر باشید در راه دفاع از حقوق حقه خودتان کوشاتر باشید و از قدرت و امکانات کفار نهراسید. خداوند متعال پشتیبان مظلومین است. پیروزی از آن شما خواهد بود. و بر قلدرها و غارتگران فائق خواهید بود از ایران سرمشق بگیرید با دست خالی و با وحدت و ایمان قوی و با رهبریت بی نظیر رهبر کبیر انقلاب راه مبارزه را جدی تر گرفته شاه معدوم و هواداران او را سرنگون کرده و ملت غیور پیروز شد، شماها هم انقلاب و مبارزه را روزبروز بیشتر کنید. تا از چنگال ستمگران نجات پیدا کنید. و استقلال و آزادی و عزت و شرف نصیب تان گردد. و در پیش خداوند متعال و انبیاء و نسل آینده روسفید و سربلند خواهید شد. یکی از دستورات و قوانین حیات بخش و شرف و امنیت آور خداوند بزرگ در دین اسلام در فروغ موضوع جهاد و دفاع است. انسان با حیثیت باید از مملکت و اموال و شرف دفاع کند. مخصوصاً دفاع بر همه واجب است در موقع تجاوز ستمگران همه باید دست به دست هم بدهند متجاوزین را از کشور و آب و خاک خود بیرون کنند. اما نیازهای حوزه انتخابیه ام: در شهر اهر با توجه به به شرایط منطقه هنرستان کشاورزی مورد نیاز است. دوم کارخانه کاغذ سازی در شهر کلیبر چون زمینه فراهم است مورد نیاز مردم است سوم وضع آب آشامیدنی کلیبر و اهر وضع بهداشتی ندارد چند مرتبه از مهندسین و مسؤولین آمده و آب این دو شهر را غیر مطلوب تشخیص داده اند و گفته اند این آبها هر چه زودتر باید اعلاج شود که اینها موجب امراض گوناگون میگردد برای مردم محل. چهارم تعاونی های روستایی حومه کلیبر و خود آفرین و هوراند به صورت تعطیلی در آمده است از مسؤولین تمنا می شود به این تعاونی ها سر و سامانی دهند. پنجم در اداره دادگستری اهر حاکم شرع مورد نیاز است. و لذا مردم در خواست میکنند از شورای عالی قضایی تمنا می شود هر چه زودتر حاکم شرع دارای شرایط به شهر اهر اعزام کنند که در دادگستری آنجا مشغول وظیفه باشد. ششم از وزارت راه و ترابری در خواست می شود بقیه آسفالت بین اهر و تبریز بطور تعطیلی باقی نماند. هر چه زودتر این تکمیل شود. و پل خراب شده روستای صفرلو کنار خود آفرین که بوسیله بارندگی و سیل فصل بهار از بین رفته و برای رفت و آمد ماشینها خیلی ناراحتی فراهم شده است هر چه زودتر این را مرمت و تعمیر کنند. هفتم روستای آبش احمد که در حدود 450 خانوار میباشد به درخواست اهالی اسم این روستا به شهرک خمینی تبدیل شود. هشتم آب آشامیدنی روستای مولان و شهرک خمینی با بهداشت کامل تهیه شود تا اینکه مردم از این مضیقه نجات پیدا کنند. و آب آشامیدنی خودافرین که از آب رود ارس استفاده می کنند که قابل استفاده نیست اهالی درخواست می کنند که نزدیکی این شهرک روستایی واقع شده میشود آب آن را بوسیله لوله به شهرک بیاورند تا اینکه مردم از این ناراحتی از جهت آب نجات پیدا کنند . و در مضیقه نباشند تذکر دیگر در آذربایجان شرقی که مدتی است استاندار آن استعفا داده است از وزیر محترم کشور تمنا می شود استاندار مدبر و دارای شرایط برای آذربایجان شرقی زورتر تعیین و نصب گردد از وزیر محترم کشور سؤال می شود که چرا برای مقام یک استاندار مستعفی تصمیم گرفته شد اما برای ملت چهار میلیون و نیمی آذربایجان شرقی مدتی است که استاندار آن منطقه معین و نصب نشده است انتظار مردم این است هر چه زودتر به این وظیفه توجه شود. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. منشی ـ خانم طالقانی بفرمائید. اعظم طالقانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. ((لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین)). سلام و صلوات خدا بر رسول گرامیش و اهل بیت او و بر حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه صلوات الله علیهم اجمعین و سلام و درود بر امام عزیز و بزرگوار و بر لاله های سرخ شهادت و رزمندگان عزیز و بندگان صالح و خدمتگزار و مردم ایثارگر لبنان و بعلبک که به دست آمریکا و صهیونیستهای جنایتکار روسیاهان تاریخ و قرن به شهادت رسیده اند و ننگ بر دستیار آنان صدام خوک صفت جانی و خونخوار که با ریختن خون انسانهای پاک خود را در ظلمت بدون روزنه ای فرو برد، و ان شاء الله میرود تا نابود شود. و اما مطلبی در مورد تدریس بینش دینی در دوران دبیرستان با سلام و آرزوی موفقیت برای تمام کسانی که در راه به ثمر رسانیدن تعالیم اسلام و اسلام انسان سازگار برمیدارند اگر قبول داشته باشیم که هدف بعثت انبیاء و نهایتاً هدف اسلام ایجاد عشق به الله و اعتقاد به آخرت در انسانها که منتج به رشد تمام استعدادهای الهی در انسان انجام رسالت خلیفة اللهی انسان می شود، میباشد و انقلاب اسلامی و خون شهدا نیز مسیری جز این نمی پوید و ما در ازای هر قطره خون شهیدان مان اگر نتوانیم دریچه قلبی را به سوی اسلام باز کنیم و بذر ایمانی در دل آنها بکاریم در واقع نتوانسته ایم پاسدار خون آن عزیزان باشیم و بدون شک در انجام این رسالت عظیم نقش آموزش و پرورش کشور از همه خطیرتر میباشد و در این رابطه کتابهای بینش اسلامی از اهمیت ویژه ای برخودار است متأسفانه باید گفت این کتابها به دلایلی که در زیر ذکر می شود نه تنها ایجاد عشق و علاقه ای در جوانان نسبت به اسلام نمی کند که به عکس حالت انفعالی در آنان نسبت به این درس ایجاد می نماید. بطوری که ساعات تدریس این دروس بایستی از جذاب ترین و گیرا ترین و شیرین ترین ساعات برای نوجوانان باشد مشکل ترین و بی روح ترین و خشک ترین کلاسها را به خود اختصاص داده و البته این استنباط موقعی حاصل می شود که این کتب از دریچه چشم نوجوانان ما و با میزان اطلاعات و اعتقاد و تمایلات آنها خوانده شود و گرنه شاید برای کسی که راه خود را یافته و مطالعات زیادی دارد و روح زیبای اسلام را درک نموده چندان غیر مفید نباشد این دلایل مختصراً و اجمالا به شرح زیر میباشد: 1- سنگین بودن متن درس و استفاده از کلمات و عبارات مشکل و اشعار عرفانی بخصوص در سال اول با در نظر گرفتن میزان سواد و سطح اطلاعات دانش آموزان. 2- حجم زیاد کتاب با در نظر گرفتن ساعات تدریس و همچنین حجم سایر کتبی که سایر دانش آموزان ملزم به اتمام آنها تا پایان سال تحصیلی میباشند 3- الزام به اتمام کتاب تا آخر سال تحصیلی با توجه به حجم زیاد کتاب و دیر رسیدن کتب به بعضی استانها معلم را ملزم به عبور سریع از مطالب کتاب بدون توضیح و تفهیم کافی شاگردان می نماید. 4- وجود پرسشها در انتهای هر درس معلم و شاگرد را مقید به پاسخ دادن به این پرسشها کرده و از ابتکار در فکر کردن به مطالب کتاب و پیدا نمودن سؤالات دیگر جلوگیری میکند بخصوص که درصد زیادی از سؤالات امتحانی را نیز همین سؤالات تشکیل میدهد. 5- عدم امکان استفاده از قانون تک ماده در دروس بینش لسلامی که گاهی باعث مردود شدن دانش آموزانی که با معدل نسبتاً خوب قبول میشوند. 6- عدم توضیح کافی برای بعضی از مطالب کتاب مثلا نقص و نقض یا تعریف واجب الوجود که هشت صفحه پس از مطرح شدن تعریف شده است کتاب چهارم. 7- سخت گیری مدرسین و مصححین اوراق امتحانی که به ناچار در محدوده خاصی با بارم های مشخص را به تصحیح اوراق می پردازند و این خود باعث آن میشود که شاگرد مطالب کتاب را جزء به جزء و گاهی نفهمیده حفظ نماید. 8- ملاک نمره برای بینش اسلامی باعث می شود آنهایی که در حافظه قوی برخوردارند هر چند بی اعتقاد و بدون بینش اسلامی بهترین نمرات را و آنهایی که حافظه ای ضعیف ولی احتمالا دارای بینش و اعتقاد هستند نمرات پائین را دریافت نمایند صحت یا سقم مطالب فوق را میتوان با یک نظرخواهی عمومی از دانش آموزان در سطوح و رشته های مختلف خدمات انسانی، اقتصاد و تجربی فهمید البته بدون خواستن نام دانش آموز. پیشنهادات کوتاه مدت: 1- گذاشتن قانون تک ماده برای این درس. 2- دادن اختیارات به گروههای آموزشی علوم دینی تا اگر بر حسب منطقه و دیر رسیدن کتابها و تمام نکردن همه تصمیم گرفته شد از بخشهای خوانده شده سوالات بیشتری داده شود. اختیار عمل داشته باشند. پیشنهادات طویل مدت: 1- از آن جائی که روش ونحوه آموزش در دنیا از اهمیت خاصی برخوردار است و اکثر علوم روش تقریباً مناسب خود را در طول سالیان دراز یافته اند درس بینش اسلامی که هدفش دادن آگاهیهای ایدئولوژیک همرا با ایجاد تقوی و فضیلت ایمان در انسان ها است هم در کشور ما پدیده نوینی بوده و هم از اهمیت بسیار ویژه ای برخودار می باشد. زیرا چنانچه کاردبرد روشی در ارائه سایر علوم به جوانان با عدم موفقیت نسبی یا شکست روبرو شود. نتیجه آن در مورد مسائل علمی و نهایتاً مادی ایجاد اشکال و اختلال مینماید و به راحتی با جایگزینی روش های دیگر جبران میشود ولی کوچک ترین خط در روش علوم دینی موجب اختلال و وازدگی در ابعاد معنوی انسان هائی خواهد شد. که اثرات سوء آن را در نسل های بعد یدک خواهند کشید. بنابراین پیشنهاد میشود قبل از تعجیل در این امر گروهی به امر بررسی روش های ارئه علوم دینی بپردازند چه اگر این علوم روش مناسب خود را یافتند. دیگر کار در ایجاد و تقویت ایمان و شناخت مذهبی در جوانان آسان تر خواهد بود. 2- تغییر محتوای کتاب بصورت کم حجم تر سریع الفهم جاذب تر و متنوع تر ذکر داستان ها و مثال ها و روایات متناسب. 3- برداشتن پرسشها از آخر دروس در کلاس اول و دوم و سوم برای بکار افتادن فکر و خلاقیت دانش آموزان. 4- تفهیم این مطلب به معلمین که به مطالب صحیح دانش آموز تحت هر انشائی نمره تعلق گیرد یا بدین وسیله شاگرد محدود به محفوظات کتاب نباشد. 5- جای دادن بخشی تحت عنوان اخلاق اسلامی بجای اقتصاد اسلامی در کتاب سال سوم زیرا آموزش اخلاق اسلامی در زندگی جوانان بخصوص در این سن کاربرد بیشتری از اقتصاد اسلامی دارد و در صورت لزوم میتوان اقتصاد را بصورت درس جداگانه ای در نظر گرفت. 6- گنجانیدن فلسفه احکامی چون در نماز، روزه، حج، جهاد، شهادت چه اکنون دانش آموز ما پس از اخذ دیپلم مسائل اعتقادی را بصورت ذهنی ممکن است بداند ولی این که چرا باید نماز بخواند را نمی داند. 7- بدلیل این که جوانان ما قبل از متأثر بودن از سایر مکاتب تحت تأثیر جاذبه های فرهنگ مصرفی غربی که مدت زمانی طولانی بر آنها سلطه داشته می باشند. اکثر اوقات ما صرف روشنگری نسل جوانان در باطل بودن آنچه که بنام آزادی و تجدد بر آنها رفته است میشود چه برای مثال وقتی می خواهیم برای نوجوانان 17 ساله از مسأله امامت صحبت کنیم بدیهی است تا تمام وجود آنها را، الگوهای ارائه شده توسط طاغوت پر کرده نمی توان در دل آن ها جایی برای الگوهای راستین انسانی چون حضرت امام حسین علیه السلام و حضرت زینب علیها سلام باز نمود. معلم دلسوزی که تدریس این کتاب را نه به عنوان یک انجام وظیفه اداری و رفع تکلیف بخواهد انجام دهد مجبور است ساعتها از باطل بودن الگوهای استعماری صحبت کند و به اصطلاح اول لا اله و سپس الا الله و بعد وقتی جوان، جوانی کم و بیش باور کردند و جایی در قلبشان باز شد آن موقع از امام صحبت کند و گرنه سال های سال از امام و امت سخن گفتن برای کسی که تمام قلب و روحش را الگوهای دیگری تسخیر کرده بی فایده است هر چند که حفظ میکند و نمره می گیرد و نمره اش ملاک اعتقادش میشود. 8- برداشتن ملاک نمره برای این دروس به هر نحو ممکن چه ما خود در کتاب، ملاک را تقوی و ایمان می دانیم. ولی آن چه که دانش آموز به عینه می بیند این است که نمره خوب را کسی می گیرد که نه اعتقاد دارد و نه عمل میکند بلکه حافظه دارد و خوب حفظ میکند اگر قبول کنیم اسلام دین عمل است داریم دانش آموزانی که عمل می کنند و از این درس مردود میشوند و چه زیانها مادی و معنوی که از این راه بر آن ها وارد میشود و چه بسیار کسانی که نه اعتقاد دارند و نه عمل ولی نمرات درخشان می گیرند. بسیار مناسب است نمره اعتقادی و عملی که آثار نیات و اعتقاد آنان می باشد با این نمره ها جمع گردد و میانگین آن ها ارزشیابی دینی شود. در این مورد آزمایشات عملی بیش از حفظ دروس ارزش دارد و چند نکته در مورد… (رئیس ـ وقتتان تمام است) کتابهای برنامه دینی در بحثهای مطرح شده در کتاب معارف اسلامی برای دانشگاهها یک چند نکته ای مورد نظر است. 1- بحثهای مطرح شده برای عموم دانشجویان رشته های مختلف مناسب نیست. 2- بعضی از بخشها مناسب است فقط در رشته های علوم انسانی تدریس شود مثل برهان و جوب و امکان و برهان وحرکت. 3- مسائل اعتقادی و عبادی و نیاز برخی از رشته ها باید بصورت جزوات پیوسته ای ارائه شود یا اینکه استاد مجاز به تدریس آزاد و متناسب باشد. 4- در برخی از رشته ها که احکام خاص اسلامی مورد نیاز است باید در این فریضه به اساتیدی که در این نوع دانشکده ها تدریس می کنند توصیه های لازم شود. 5- مطلب این است که در این دوران تحصیل با توجه به محتوا و مطالب کتاب اکثراً کسانی نمرات خوب می گیرند و موفقند که حافظه ای قوی دارند و یا سؤالات تنظیمی استاد را خوب حفظ می کنند. نه آنان که قلباً به خدا و اسلام عشق می ورزند. اجازه می دهید آقای هاشمی؟ رئیس ـ دیگر وقتتان تمام است دو دقیقه هم اضافه صحبت کردید. خانم طالقانی ـ والسلام علیکم و رحمة الله. 3- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان امور اجرائی کشور بوسیله آقای رئیس رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم، تذکرات نمایندگان مجلس به مجریان کشور. آقای عبد خدایی نماینده مشهد به وزارت بازرگانی در خصوص تأمین ارزاق و کالاهای مورد نیاز زائرین و مردم مشهد تذکر داده اند. آقای حسینی نماینده مرودشت به وزارت راه در مورد راه ارسنجان به هرات و مرودشت به کام فیروز تذکر داده اند. آقای محلوجی نماینده کاشان به وزارت کشاورزی در خصوص جلوگیری از ذبح گوسفندان حامله در کشتارگاهها تذکر داده اند. آقای سبحان اللهی نماینده تبریز به وزارت بازرگانی در مورد تأمین چای مصرفی روستائیان آذربایجان شرقی تذکر داده اند. آقای رحمانی نماینده تاکستان به وزارت آموزش و پرورش در مورد رسیدگی به مسائل آموزش و پرورش تاکستان تذکر داده اند. آقای معصومی نماینده شاهرود به دادستانی کل انقلاب در مورد تقویت و حمایت از دادسرای انقلاب شاهرود تذکر داده اند. جمعی از نمایندگان خوزستان و نماینده تفرش و آشتیان به نخست وزیر و وزراتخانه های امور خارجه، کار، و سازمان امور اداری و استخدامی در مورد توجه به اصل 77و82 قانون اساسی در خصوص استخدام کارشناسان خارجی: عهد نامه ها، مقاوله نامه ها و قراردادها تذکر داده اند. نمایندگان هرمزگان و اصفهان هم به خانواده مهندس دباغیان معاون استانداری هرمزگان که به دست ضد انقلاب شهید شده اند تسلیت و تبریک گفته اند. اولین دستور را اعلام کنید. 4- تصویب کلیات لایحه پرداخت کمک هزینه مسکن و کمک هزینه تحصیلی به فرزندان مأموران وزارت امور خارجه منشی ـ گزارش شور اول کمیسیون های برنامه و بودجه وامور خارجه در خصوص لایحه پرداخت کمک هزینه مسکن. رئیس ـ آقای نادی بفرمائید. نادی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش از کمیسیون برنامه و بودجه به مجلس شورای اسلامی. لایحه شماره 5006 مورخ 16/3/62 دولت راجع به پرداخت کمک هزینه مسکن و کمک هزینه تحصیلی به فرزندان مأموران ثابت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران وزراتخانه ها و مؤسسات و شرکتهای دولتی در خارج از کشور با شماره ترتیب 1678 که به کمیسیون برنامه و بودجه ارجاع شده بود بعد از چند جلسه بحث و بررسی با حضور نمایندگان دولت در جلسه مورخ 3/8/62 این کمیسیون با تغییرات و اصلاحاتی در عنوان و متن و الحاق یک تبصره به شرح زیر بتصویب رسید. اینک گزارش آن برای شور اول تقدیم مجلس شورای اسلامی می گردد. لایحه راجع به پرداخت کمک هزینه مسکن وکمک هرینه تحصیلی به فرزندان مأمران وزارت خارجه ماده واحده ـ به دولت اجازه داده میشود که با توجه به گرانی مسکن و مقتضیات تحصیلی محل مأموریت پرسنل وزارت امور خارجه که جهت انجام مأموریت ثابت به خارج از کشور اعزام میشوند در مدت مأموریت نسبت به پرداخت کمک هزینه مسکن و هزینه تحصیل فرزندان کارکنان خود اقدام نماید. تبصره (1) ـ کمک هزینه مسکن مأموران فوق الذکر طبق آئین نامه ای که با همکاری وزارت امور خارجه و سازمان برنامه و بودجه و وزارت امور اقتصادی و دارائی بتصویب هیأت وزیران خواهد رسید از محل اعتبارات مصوب دستگاههای ذیربط پرداخت خواهد شد. تبصره (2) ـ هزینه تحصیل (شهریه و بهای کتاب) فرزندان پرسنل وزارت امور خارجه که به مأموریت ثابت خارج از کشور اعزام می شوند در مدت مأموریت حداکثر تا پایان تحصیلات راهنمایی یا معادل آن به میزانی که همه ساله از طرف وزارت امور خارجه و وزارت آموزش و پرورش تعیین خواهد شد از محل اعتبارات دستگاه ذیربط پرداخت شود. تبصره (3) ـ سازمان برنامه و بودجه مکلف است با همکاری وزارت امور خارجه برنامه تهیه مسکن مأموران ثابت وزارت امور خارجه را ظرف دو سال از تاریخ تصویب این قانون با توجیه اقتصادی تنظیم و در قانون بودجه کل کشور سال های آتی منظور نماید. علت آوردن این لایحه و تصویب آن در کمیسیون برنامه و بودجه این بود که قبل از سال 59 از طریق فوق العاده کمک هزینه هایی به کسانی که خارج از کشور بودند پرداخت میشد بعد مصوبه شورای انقلاب در تاریخ 17/4/59 آن فوق العاده را لغو میکند. که من مصوبه شورای انقلاب را می خوانم: در مورد سایر مستخدمین کشوری در صورتی که در تمام سال 58 از کمک هزینه مسکن و یا هر گونه وجهی به این منظور استفاده کرده باشند. میزان آن به 50 درصد تقلیل داده میشود و چنان چه الی آخر … که خلاصه مسأله همین بوده که هر گونه افزایشی که به عناوین مختلف به حقوق یا فوق العاده شغل و یا مزایای مستمر اینگونه افراد تعلق بگیرد از 50 درصد مذکور در این بند کم خواهد شد. که خلاصه چون سابقاً از فوق العاده ها تأمین می شده و درسال 59 شورای انقلاب قانونی میگذارند و خلاصه کاهش میدهد آن فوق العاده ها را از این نظر در مضیقه قرار می گیرند. این یک مسأله بود و مسأله دیگر که امروز شاهد آن هستیم تورم مزمن بین المللی سراغ کشورهای جهان سوم آمده و بخصوص در منطقه خلیج که کشورهای عربی جزو آن ها هستند از این نظر تورم فوق العاده ای آن جا هست و پولی که ما به عنوان نیروهای خارج از کشور چه سفارتخانه و چه غیره می پردازیم سرسام آور بالا رفته و هزینه سنگینی را برای جمهوری اسلامی طلب دارد در نتیجه این باعث شد که این ماده واحده تصویب بشود و مسأله دوم این بود که کارمندان و نمایندگی هایی که در خارج از کشور هستند باید حداقل از یک هزینه متعارفی برخوردار باشند تا بتوانیم آن ها را تأمین کنیم که برای حیثیت و آبروی جمهوری اسلامی لازم است. مسأله دیگر که باعث شد وادله ای که وجود داشت این است که افرادی که ما بخواهیم به خارج از کشور بفرستیم. این افراد باید زمینه بر ایشان فراهم شود که بتوانند داوطلبانه و با عشق و علاقه بروند. اگر مضیقه ای وجود داشته باشد طبیعی است که آمادگی خدمت در خارج از کشور را ندارند مسأله دیگر ما وقتی که تصمیم گرفتیم که ثقل سیاسی خورمان را از اروپا منتقل کنیم به آفریقا. طبیعی است که آفریقا یکی از قاره هایی است که واقعاً تورم در آن جا سرسام آور است. و هر چه سریعتر ما باید آن جا، خانه ها و یا جاهائی را بخریم که همین تبصره را هم که در این لایحه و ماده واحده اضافه کردیم. به همین جهت است که من توضیح خواهم داد. این هم یکی از ادله بود و مسأله دیگر یک حسابرسی کلی کردیم در کشورهایی که واقعاً هزینه بالا رفته است به عنوان نمونه می بینیم که اجاره مسکنی که در پاره ای از کشورهایی که من الان ذکر میکنم. این ها واقعاً و فوق العاده رفته بالا، مثلا به عنوان نمونه ما پول یا فوق العاده ای که به نیروهای سیاسی خودمان در خارج از کشور می پردازیم مثلا در آدیس آبابا ما حدود چهارده هزار تومان می دهیم که 8000 تومانش را باید بطور متوسط اجاره بدهد یا در ابوظبی 15 هزار تومان می دهیم باید 000/11 توامن اجاره بدهد یا مثلا در جده 15 هزار می دهیم باید 12 هزار تومانش را اجاره بدهد در طرابلس 15 هزار تومان می دهیم باید 14 هزارش را اجاره بدهد، و در منانه هم همین طور و شهرهای مختلف مثلا لاگوس یکی از کشورهائی است که واقعاً فوق العاده هزینه بالا رفته اگر 15 هزار تومان می دهیم باید 21 هزار تومان اجاره بدهد. مجموعاً این ماده واحده به گونه ای تصویب شده که بتواند آن جایی که یک مقداری از تورم کمتر هست بپوشاند آن جائی که تورم بیشتری دارد این را مجموعاً حساب کردیم 175 میلیون ریال شاید بار مالی داشته باشد، مسأله ای نبود منتهایش ما تأکیدمان این بود که از همه مهمتر بود و یک بار مالی هم پذیرفته پذیرفتیم ولی کلا بنفع کشور بود این تبصره بود که چون هر سال هزینه ها ارزیابی بکند در کلیه کشورهایی که وضع تورم فوق العاده ای دارند و آن جا زمینی را برای ساختمان یا سفارتخانه بخرد و بودجه اش را هم در سال آتی در بودجه قرار بدهد که گفتیم ظرف دو سال از تاریخ تصویب این. این برآورد را بکند والسلام علیکم و رحمة الله . منشی ـ آقای اخلاقی نیا مخالف اول (اخلاقی نیا ـ پس گرفتم). آقای کیاوش بفرمائید. کیاوش ـ بسم الله الرحمن الرحیم. مخالفت من اول با این لایحه در این بود که تصور می کردم منظور از پرسنلی که در این جا هست شامل سفراء و کاردارها هم میشود که در بعضی از جاها حقوق شان کافی است و در بعضی از جاها هم که بیشتر از کافی است. بعد از این که از جناب آقای دکتر ولایتی ایده الله تعالی پرسیدم ایشان فرمودند خیر این لایحه شامل آن ها نمیشود و فقط به پرسنل تعلق می گیرد. این است که منهم مخالفتم را پس می گیرم. منشی ـ آقای وافی؟ (وافی ـ پس گرفتم) مخالفی نیست. رئیس ـ پس احتیاج نیست موافق صحبت کند. آقای ولایتی اگر توضیح اضافی دارید بفرمائید والا رأی بگیریم. دکتر ولایتی (وزیر امور خارجه) ـ بسم الله الرحمن الرحیم، این لایحه همان طوری که جناب آقای نادی هم توضیح دادند در رابطه با رفع نیازهای بسیار حیاتی کارکنان ما در خارج از کشور به مسکن است. و باز همانطوری که جناب آقای کیاوش توضیح دادند لزوماً همه را شامل نمیشود. و ربطی به کسانی که در رأس نمایندگی ها هستند ندارند و اتفاقاً در نزد کسانی که در رده های پائین تر هستند و حقوق کمتری می گیرند. مسأله مسکن مشکلات عمده تری را بار آورده و در بسیاری از جاها میزان اجاره مسکن برای یک آپارتمان معمولی مثلا چند ده متر مربعی اجاره بهائی که درخواست می کنند بیش از متوسط حقوقی است که ما پرداخت می کنیم یعنی عملا تمام حقوقی که یک کارمند رمز، یک کارمند دفتری یک کارشناس سیاسی می گیرد بعضاً مجبور است که همه را بدهد و یا این که چیزی روی آن بگذارد و بدهد. و یا بعد از کسر اجاره بها چیزی باقی نمی نماند که بتوان گذران معیشت اش را بکند. قبل از انقلاب چنین حقوقی وجود داشته یعنی هزینه مسکن را تا یک حدی دولت به مأمورین پرداخت می کرد و بعد از انقلاب توسط شورای انقلاب طی قانونی این امر ملغی شد و لازم به توضیح است که قبل از انقلاب حقوق مأمورین ما در خارج از کشور بیش از بعد از انقلاب بوده و به علاوه هزینه مسکن را هم دریافت می کردند و این را هم علاوه بکنیم که از آن زمان تا به حال مقدار زیادی به تورم جهانی افزوده شده و به تبع آن به هزینه مسکن. چند نمونه این جا یادداشت شده که بنده خدمتتان عرض میکنم مثلا یک کارمند دفتری قبل از انقلاب در سفارت ما در دمشق 16 هزار تومان حالا از ذکر ارقام ریزش می گذرم ولی کلی اش را عرض میکنم حدود 16 هزار تومان حقوق می گرفته بعد از انقلاب به حدود 9 هزار تومان کاهش پیدا کرده یعنی 43 درصد کاهش. و در همین زمان میزان هزینه مسکن در دمشق 56 درصد افزایش پیدا کرده. سفارت جمهوری اسلامی ایران در ابوظبی یک کارمند دفتری حدود 19 هزار تومان حقوق می گرفته بعد از انقلاب به 12 هزار تومان کاهش پیدا کرده یعنی 39 درصد کاهش. در حالی که در عرض همین مدت میزان اجاره بها 80 درصد افزایش پیدا کرده، سفارت جمهوری اسلامی ایران در لیبروویل گابن یک کارمند دفتری 27 هزار تومان حقوق می گرفته الان به حدود 12 هزار و 900 تومان تقلیل پیدا کرده میزان تقلیل حقوق 52 درصد و همزمان 37 درصد اجاره بها بالا رفته است. در این جا مقایسه میکنم بین حقوق یک کارمند دفتری و میزان متوسط اجاره بها یک کارمند دفتری در لیبروویل گابن 12904 تومان حقوق می گیرد در حالی که 12900 تومان متوسط اجاره بها بها است و از این ارقام این جا زیاد است که مصدع وقت نمایندگان محترم بیش از این نمی شوم و عرض می کنم که اگر قرار است که ما در داخل کشور به لحاظ جنگ به لحاظ ویژگیهای انقلاب و ضرورتهایی که هست یک مقداری بیشتر کمربندها را محکم ببندیم و سعی بکنیم که دوروبر مخارج را جمع بکنیم تا این که بشود ان شاء الله در جهت سازندگی بیشتر وبا کسر بودجه کمتر پیش برویم در خارج از کشور واقعاً ما نباید نماینده مان و کارکنانمان نشان دهنده یک فرد مستأصل باشند چهر ه شان نمایشگر استیصال باشد و بخصوص در مقایسه با بقیه نمایندگان از سایر کشورها که اینها دائم در تماس اند. آن چه که ما برای نمایندگیهایمان در خارج از کشور انجام بهیم البته در حد معقول و دور از اسراف و تبذیر، نشان دهنده ثبات و استحکام رژیم ما است و به علاوه افرادی را که به خارج از کشور می فرستیم اگر قرار باشد به لحاظ مادی افراد مستأصلی باشند ما این ها را در معرض خطر قرار داده ایم بنده این را به اجمال ازش عبور می کنم ولی میدانید که یکی از آن مشاغلی که بسیار حساس است و افرادش در معرض مخاطراتی هستند مشاغل سیاسی است در نمایندگی های سیاسی و این خطر و احتمالش بیشتر میشود زمانی که یک نماینده سیاسی نیاز مادی داشته باشد در حدی که برای رفع حوائج اولیه زندگیش دچار مضیقه باشد. ممکن است این سؤال پیش بیاید پس این ها چه می کنند کسیکه 12 هزار تومان حقوق دارد و 12 هزرا تومان باید اجاره بدهد طبیعی است که منزل اجاره نمی کند یکی از شرایط ما برای اعزام افراد به خارج از کشور این است که این ها متأهل باشند کسیکه متأهل هست حتماً باید یک خانه ای را اجاره بکند این ها متأهل هستند ولی خانواده شان را در تهران می گذارند خودشان میروند به محل مأموریت و این نقض غرض میشود. و در بسیاری از جاها کارمند سیاسی ما و کارمند دفتری مان در یکی از اطاقهای سفارتخانه شب می خوابد حتی در نمازخانه سفارتخانه شب می خوابد. موارد متعددی را ما داریم و اگر خودش تنها باشد میتواند اما اگر به اتفاق زن و فرزندش باشد مسلماً نمی تواند و بعد یک فردی که در خارج از کشور کار میکند و زن و فرزندش این جا هستند همواره این تصور هست و این تمایل هست که این زودتر برمی گردد به نزد زن و فرزندش یعنی به شغل خودش در خارج از کشور به عنوان یک شغل موقت و گذرا نگاه می کند و دل نمی بندد. بنابراین بنده فکر می کنم که با توجه به دقتی که کمیسیون خارجه و کمیسیون برنامه و بودجه بر روی این لایحه کرده اند تأکیدی که شده که دولت و وزارت خارجه موظف باشند و در بودجه پیش بینی بشود که بتدریج خود ما خانه های سازمانی بسازیم و این را در اختیار کسانی بگذاریم که به خارج از کشور اعزام می شوند. از هر نظر به صلاح ما است. ما در طی سال گذشته جاهای متعددی را نیرو همین سیاست خریداری کردیم بر طبق محاسباتی که شده اگر ما یک جائی را خریداری بکنیم ظرف سه سال آن میزان اجاره ای که باید می پرداختیم و حالا نپرداختیم به این ترتیب در می آید یعنی پول اش مستهلک میشود به اضافه این که ما یک جایی را هم داریم که قیمتش حتماً نسبت به سال گذشته افزایش پیدا کرده است. جاهائی است که ما دو سال قبل 5/1 سال قبل خریداری کرده ایم الان صد در صد قیمتش افزایش پیدا کرده بنابراین راه حلی اساسی و دراز مدت تهیه جاهای سازمانی است در بسیاری از جاها ما زمین داریم و امیدواریم که همان طوری که در بودجه سال 63 پیش بینی شده برای ساختن ساختمان هائی در زمینهائی که ما در خارج از کشور داریم این بودجه مورد تصویب مجلس محترم قرار بگیرد که ان شاء الله شروع کنیم متناسب با امکاناتمان این خانه های سازمانی را بسازیم که بتدریج از پرداخت اجاره بهای روز افزون ما مستغنی بشویم. سؤالی یکی از نمایندگان محترم کرده اند که اگر مدرسه ای در خارج از ایران ما داشته باشیم آیا کارمند ما موظف است که فرزندش را به مدرسه ایرانی بفرستد یا این که بدلخواه خودش واگذار میشود؟ اینطور نیست جایی که ندرسه داریم مسلماً فرزندان کارکنان سفارتخانه ها به مدرسه ایرانی گذاشته میشوند و سیاست هم همین طور است. اخیراً در هیأت دولت هم تصویب شده که در 16 کشور مدرسه ایرانی تأسیس بشود و این علاوه میشود بر جاهایی که قبلا مدرسه بوده این مربوط به جاهایی است که ما مدرسه مثلا در آمریکا جنوبی و بالاخره افرادی که عنوان سفیر و رأس نمایندگی انتخاب میشوند کوشش بر این است که از افراد حتی الامکان پخته و با تجربه که لزوماً سن بیشتری دارند استفاده بشود و یا اینکه افرادی جوانتر هم هستند با توجه به اینکه فرزندانشان به تدریج به سن مدرسه می رسند این یک نیازی است که نمی شود منکر شد یا باید زن و فرزندش را در تهران بگذارد و به نمایندگی برود که این صحیح نیست یا اینکه باید همراه خودش ببرد پس به ناچار باید فرزندانش درس بخوانند و در بسیاری از جاها باز اینجا آمار آنها را بنده دارم، میزان پولی که برای هزینه تحصیل یک نفر در مدارسی در کشورهای متوقف فیه طلب می کنند بسیار زیاد است و به هیچ وجه در امکان یک فرد عادی سفارتخانه ما نیست که تقبل یک چنین خرجی را بکند. سؤال دیگری که شده این است که آیا اگر مأمورین دیگری از وزراتخانه های دیگر در خارج باشند این لایحه شامل آنها میشود؟ یا مخصوص پرسنل وزارت خارجه است؟ لایحه ای که دولت تنظیم کرده برای کل مأمورین دولتی است و مربوط به نظام جمهوری اسلامی که در خارج از کشور به هر علتی مأموریت می کیرند اعم از وزارت خارجه یا ارتش یا ارشاد اسلامی یا هر وزارتخانه یا نهاد دولتی دیگری اما در اینجا نظر کمیسیون برنامه و بودجه این بوده که فعلا به کار وزارت خارجه رسیدگی بشود، نظر کمیسیون خارجه که کمیسیون فرعی بوده این بوده که عین پیشنهاد دولت تصویب بشود و بنده هم اینجا از کل پیشنهاد دولت دفاع میکنم زیرا که تفاوتی نمی کند (رئیس این مسأله مربوط به شور دوم است، مال شور اول نیست) والسلام علیکم. رئیس ـ 191 نفر در مجلس حاضرند حالا ما اصل این لایحه را به رأی می گذاریم بعد آن پیشنهادی که آقای دکتر ولایتی گفتند مربوط به شور دوم است که اگر آقایان رأی دادند انجام میشود. کسانی که با اصل این لایحه موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. 5- بحث پیرامون شور دوم لایحه تأسیس دانشگاه بین المللی اسلامی و تصویب موادی از آن رئیس ـ دستور بعدی را مطرح بفرمائید. منشی ـ دستور بعدی گزارش شور دوم کمیسیونهای آموزش، فرهنگ، تحقیقات و امور خارجه و برنامه و بودجه و امور اقتصادی و دارائی، ارشاد اسلامی در خصوص لایحه تأسیس دانشگاه بین المللی اسلامی. رئیس ـ مخبر کمیسیون آقای دکتر قائمی بفرمائید. دکتر قائمی (مخبر کمیسیون) بسم الله الرحمن الرحیم. لایحه تأسیس دانشگاه بین المللی اسلامی ایران هست که مطرح میشود و همانطور که مستحضر هستید این لایحه در شور اول کمیسیون آموزش، فرهنگ و تحقیقات به دلایلی رد شده بود که فعلا در صدد تشریحش نیستم. گزارش رد را به مجلس عرضه کردیم و مجلس بر خلاف رأی کمیسیون این را به تصویب رسانده و برای شور و بررسی مجدد به کمیسیون ارجاع دادند و کمیسیون این بار به احترام رأی مجلس با نظر مثبت به لایحه توجه کرد با اینکه اکثریت اعضایش قانع نشده بودند که چنین تأسیسی صورت بگیرد کوشیدند تا اشکالاتی را که به نظرشان میرسد در کارشان هست این اشکالات را به حداقل برسانند. به همین نظر از مسؤولان امور، از کارشناسان، از صاحبنظران در امور داخلی و خارجی بیش یا کم در کمیسیون دعوت کردند تا نظر بدهند و تغییرات بالنسبه مهمی در لایحه ایجاد شد و به همین صورت شرایطی را در لایحه گنجاندیم که به نحوی بتواند جنبه های اجرائی را آسان تر بکند و نگرانیهائی را که داشتیم کمتر بشود. بخشی از این تغییرات متوجه اهداف هست که جزء هدف های کلی تأسیس این دانشگاه بین المللی اسلامی بهره گیری از علوم و فنون بر اساس موازین اسلامی است و ترتیب متخصصان متعهد و بی نیاز کردن کشورهای اسلامی از جوامع سلطه گر در جنبه های فرهنگی و اسلامی همین طور نشر فرهنگ و معارف اسلام، برقرای ارتباط با شخصیت ها این ها بخشی از اهداف تأسیس این دانشگاه هست که تغییراتی در کمیسیون در آن داده شده و این جنبه ها فعلا به تصویب رسیده است. بخشی دیگر از تغییرات متوجه وظایف شورای برنامه ریزی و ترکیب شورای دانشگاه است که در ماده 10و11 ملاحظه خواهید فرمود و این ترکیب و وظایف بصورتی است که اولا روی یک ضابطه درستی قرار بگیرد و ثانیاً موجب ایرادی از طرف شورای محترم نگهبان نباشد. دانشگاه را تصمیم گرفتیم فعلا برای پسران دایر بشود و پس از آمادگی کامل شعبه دخترانه اش به صورت جداگانه ای دایر بشود و تنها هم در رشته های مربوط به الهیات و معارف اسلامی، پزشکی، داندانپزشکی، پیرا پزشکی، علوم تربیتی، ادبیات و علوم انسانی مربوط به دختران باشد. راجع به جنبه گزینش دانشجو و استاد توجه بالنسبه خاصی اعمال شده و اعضای هیأت علمی مورد نیاز را تصمیم گرفتیم که حتماً از متخصصان داخلی باشند مگر در صورت نیاز فوق العاده که در آن صورت با رعایت اصل 82 قانون اساسی از متخصصان خارجی با شرط صلاحیت علمی، اخلاقی و مذهبی دعوت بعمل خواهد آمد. همین طور دانشگاه می تواند برای تأمین هیأت علمی خودش عده ای از فارغ التحصیلان کشور را که در سطح لیسانس به بالا هستند به خارج اعزام کند. مسأله مهمی را که ما داشتیم در رابطه با گزینش دانشجویان خارجی بود و تعیین ضوابطش که از یک سوی عوامل جاسوس و خائن به اسم دانشجو وارد کشور نشوند و از سوی دیگر نابسامانی اخلاقی که متأسفانه در برخی از کشورهای به نام اسلامی هست به عنوان سوغاتی وارد مملکت نشود. مطمئناً خود شماها نمایندگان محترم هم در این رابطه کمک های لازم را خواهید کرد و ما هم تا آنجائی که به فکرمان می رسید جنبه های مورد نظر را گنجانده ایم. در این دانشگاه سهمی قائل شدیم برای دانشجویان داخلی که عده اش در هر نوبت کمتر از یک سوم کل ظرفیت دانشگاه نخواهد بود. همین طور از نقاط مهمی که در این لایحه ما گنجانده ایم یکی مساله طرد قبول هدایا از دولتها است یعنی دانشگاه قبول هدایا را از دولت ها برای دانشگاه ممنوع می کند تا وابستگی و توقعی بوجود نیاید و در آنجا هم که هدایا از اشخاص باشد به شرطی ما قبول می کنیم که شرایط خاصی را پیشنهاد نکنند مگر به هنگامی که آن شرایط را وزارت فرهنگ و آموزش عالی قبول داشته باشد که اجراء کند. این لایحه در کمیسیون امر خارجه، کمیسیون اقتصادی و دارائی، کمیسیون ارشاد هم مورد بحث و بررسی قرار گرفته و با اصلاحاتی به تصویب رسیده است. فعلا به همین مقدار قناعت می کنیم تا اگر بحثی باشد در ضمن مواد نظرات کمیسیون را عرضه کنم. رئیس ـ ماده اول را می خوانیم آقایانی که پیشنهادی دارند. ضمناً من تذکر بدهم کمیسیونهائی که مطالب اضافی دارند مخبرینشان آماده باشند که خودشان مطرح کنند ما ممکن است توجه نکنیم و ضمناً مواد اضافی هم که آقایان آورده اند نمایندگان می توانند با آن مواد مخالفت کنند اگر باشد. دکتر قائمی (مخبر کمیسیون) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. لایحه تأسیس دانشگاه بین المللی اسلامی ایران. فصل اول کلیات ماده 1- به منظور معرفی فرهنگ و تمدن و معارف اسلام که بزرگترین حامی علم و عالم در جهان بوده است و احیای شیوه تعلیمی و تربیتی آن دانشگاه بین المللی اسلامی به عنوان یک مؤسسه آموزشی و فرهنگی زیر نظرات وزارت فرهنگ و آموزش عالی با اهداف زیر تأسیس میشود. الف ـ بهره گیری از علوم و فنون بر اساس موازین اسلامی. ب ـ تربیت متخصصان متعهد به منظور بی نیازی علمی و فرهنگی کشورهای اسلامی و کشورهای مستعضف از جوامع مستکبر و سلطه جو و عالمان غیر مسلمان و غیر متعهد. ج ـ گسترش و تحقق فرهنگ اسلام در جهان اسلام. د ـ نشر فرهنگ و معارف اسلامی در سطح بین المللی. ه ـ برقراری ارتباط با شخصیت ها و مراکز علمی جهان به ویژه شخصیت ها و مراکز اسلامی. و ـ کمک به گسترش تحصیلات عالی کشور. رئیس ـ ماده 1 پیشنهاد ندارد. ماده 1 را به رأی می گذاریم. 186 نفر حضور دارند موافقان با ماده 1 قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 2 را قرائت کنید. ماده 2- این دانشگاه تابع مقررات و ضوابط جمهوری اسلامی ایران است و شورای عالی ایندانشگاه خط مشی آن را به شرح مواد بعد تعیین می کند. رئیس ـ ماده 2 پیشنهاد ندارد به رأی می گذاریم. 186 نفر حضور دارند. کسانیکه با ماده 2 موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 3- اداره کلیه امور دانشگاه با رئیس دانشگاه است که با پیشنهاد وزیر فرهنگ و آموزش عالی و با حکم نخست وزیر برای مدت 3 سال به این سمت منصوب میشود و انتصاب مجدد او بلامانع است. تبصره ـ عزل رئیس دانشگاه با پیشنهاد وزیر فرهنگ و آموزش عالی و حکم نخست وزیری خواهد بود. رئیس ـ آقای طیب اخطار قانون اساسی دارند. طیب ـ بسم الله الرحمن الرحیم. با عنایت به اینکه قانون اساسی امور اجرائی را از طریق رئیس جمهور، نخست وزیر و هیأت وزیران قائل است که باید انجام بشود امضاء حکم نخست وزیر به نظر می رسد که خلاف قانون اساسی باشد. رئیس ـ اداره دانشگاه با رئیس دانشگاه است به پیشنهاد وزیر فرهنگ و آموزش عالی با حکم نخست وزیری یعنی حکم صادر بکند. هادی ـ آقای هاشمی! این یک چیزی شبیه هلال احمر است که هیچ خلاف قانون اساسی هم ندارد و از شورای نگهبان هم برگشته است. رئیس ـ آقای قائمی بفرمائید. دکتر قائمی (مخبر کمیسیون) ـ در این مسأله ما تحقیق کردیم و بررسی کردیم هیچ خلاف قانون اساسی نیست و نمونه این کارها انجام شده و الان هم بسیاری از رؤسای دانشگاهها بر همین اساس هستند و شورای نگهبان مخالفتی نکرده است. بر فرض اگر چنین وضعی هم پیش بیاید این هیچ مشکلی ایجاد نمی کند و می رود شورای نگهبان و بر می گردد. ولی ما تحقیق کردیم هیچ در این مورد خلاف قانون اساسی نسیت. رئیس ـ خیلی خوب، بهر حال اخطار آقای طیب را آقایان شنیدید کمیسیون هم که تحقیقاتشان را کرده اند فعلا آقایان با نظر کمیسیون رأی بدهند بعد ببینیم ظاهراً هم نباشد چون حکم صادر کردن که دخالت در امور اجرائی نیست (آقای محمدی ـ موافق نباشد که حکم صادر نمی کند…) خیلی خوب. حالا با توجه به این اخطار رأی می گیریم بعد از این اگر نبود آن وقت اصلاح می کنیم و با اصلاح رأی می گیریم. (رشیدیان اگر اصلاح نکنید خلاف قانون اساسی است) نه ما مطمئن نیستیم خلاف باشد (رشیدیان ـ مجلس از کدام وزیر سؤال می کند؟) از وزیر فرهنگ چون پیشنهادش را وزیر فرهنگ داده است او مسؤول است برای اینکه پیشنهاد را او داده یعنی تا وزیر فرهنگ پیشنهاد ندهد نخست وزیر نمی تواند حکم بدهد. در حقیقت کار اول را وزیر فرهنگ می کند. طیب ـ اگر نخست وزیر حکم صادر نکرد و دانشگاه بدون رئیس ماند وزیر پیشنهاد کرده است و هیچ مسؤولیتی ندارد و از نخست وزیر هم نمیشود سؤال کرد. رئیس ـ نه عرض کردم که نخست وزیر با حکمش مسؤول نیست. وزیر فرهنگ که پیشنهاد کرده قابل سؤال است یعنی مسؤول پیشنهاد دهنده است حالا بهر حال بحث را آنقدر طولانی نکنید اگر این رأی نیاورد آن وقت با حذف آن یک تغییری میدهیم و رأی می گیریم. محمد یزدی ـ این تجربه سیاسی را همیشه داریم که اگر وزیر زیر دست او قرار بگیرد در حکم کار خودش می ماند. رئیس ـ خوب، شما همین حالا ببینید الان وزراء را نخست وزیر پیشنهاد می کند و رئیس جمهورا استیضاح می کنید؟ ولی به دلیل اینکه نخست وزیر مسؤول کل کابینه است پیشنهاد وزیر را هم میدهد. محمد یزدی ـ این همان مشکلی است که آنجا هم داشتیم و آن روز هم بحث بود، اینجا نباید تکرار بشود، همان تجربه سیاسی دلیل مسأله شده است. رئیس ـ خیلی خوب، حالا اجازه بدهید فعلا آن تبصره را هم بخوانید (منشی ـ ماده 3 و تبصره را خوانیدیم) ببینید آقایان اگر چنانچه این ماده 3 با تبصره رأی نیاورد الان ما این اصلاحیه که آقایان در این شبهه کردند آن اصلاحیه را انجام میدهیم و بعد رأی میگیریم، 194 نفر حضور داند. کسانی که با ماده 3 و تبصره موافق هستند قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. حالا آن آقایانی که مخالف بودند بگویند چه بگذلریم. آقای طیب بگویند که اول پیشنهاد دادند. طیب ـ بسم الله الرحمن الرحیم این دانشگاه مثل همه دانشگاههای دیگر با حکم وزیر علوم باید رئیس آن تعیین بشود و طبق قانون اساسی هم هست. این توقع بیش از حد اختیارات وزیر علوم هم نیست. رئیس ـ اداره با رئیس دانشگاه هست که با نصب وزیر علوم … دکتر قائمی ـ اگر بنا باشد اصلاح کنیم اینجوری اصلاح میشود: ((اداره کلیه امور دانشگاه با رئیس دانشگاه هست که به حکم وزیر فرهنگ و آموزش عالی برای مدت 3 سال به این سمت منصوب میشود.)) آقا محمدی ـ به تصویب هیأت دولت برسد. رئیس ـ اجازه بدهید همان شبهه ای که آقایان باعث شد رأی نداند که سؤال نمیشود از نخست وزیر بکنیم، از هیأت دولت هم نمیشود سؤال بکنیم. همین حالا شما در مورد استاندارها هم از وزیر کشور سؤال می کنید در حدی که وزیر کشور فقط پیشنهاد دهنده است. آقایان آن شبهه آنجا کردند رأی را خراب کردند حالا اینجا عین آن شبهه باقی است. آقا محمدی ـ مجموعه هیأت وزیران مسؤول است. رئیس ـ هیأت دولت مسؤول است در حد استیضاح نه سؤال. خیلی خوب، آقایان بفرمایند بنشینند الان دو تا پیشنهاد وجود دارد. 1- پیشنهاد اول که خود آقای طیب که اول این شبهه را کردند دارند و آن اینکه خود وزیر فرهنگ … (یکی از نمایندگان ـ من مخالفم) حالا ما بحث نمی خواهیم بکنیم رأی می گیریم (چند نفر از نمایندگان ـ بحث لازم دارد) خیلی خوب، پس من خواهش می کنم آقایان مختصر صحبت بکنند. آقای طیب از پیشنهادتان می خواهید دفاع کنید؟ (طیب ـ بلی) بفرمائید. طیب ـ بسم الله الرحمن الرحیم. نمایندگان محترم عنایت بفرمایند که ما در مجلس ترکیبی را که در قانون اساسی برای شکل یا بی نظام جمهوری اسلامی پپیش بینی شده ملزم به تبعیتش هستیم ترکیب قانون اساسی همانطور که در اصل 60 در اخطاری که به عرض محترم نمایندگان رساندم آمده اینگونه است که ((اعمال قوه مجریه از طریق شخص رئیس جمهور، نخست وزیر و وزراء انجام میشود)) و به خاطر اینکه سلامت انجام امور اجرائی هم تضمین بشود در فصل قوه مقننه این اختیار را به مجلس داده که کارهای اجرائی را از طریق وزرای مربوطه روی آن نظارت بکنند و اگر احیاناً اشتباه یا انحرافی دیدند از طریق مجلس تذکر بدهند و سؤال کنند یا استیضاح کنند. خارج کردن امور اجرائی از این مجرا سبب خواهد شد که اگر خدای ناکرده روزی اشتباهی یا انحرافی پیش آمد مجلس نتواند به وظیفه قانونی اش عمل بکند و آن سلامتی که تهیه کنندگان و تدوین کنندگان این قانون اساسی برای نظام پیش بینی کرده اند در جامعه خدای نکرده دچار خدشه بشود. لذا است که می بایست ما کارهای اجرائی را واقعاً به وزیری که برای این کار انتخاب می کنیم اگر خدای نکرده در شایستگی وزیر و توانائی وزیری در زمانی تردید بود راه این نیست که ما کار را از اختیار آن وزیر خارج کنیم و به هیأت دولت یا به شورائی یا به ترکیب دیگری بسپاریم که مسؤول ظاهری قانونی او باشد بدون این که اختیارات لازمه را داشته باشد. در نتیجه این مشکل را با تصحیحی که خدمت مجلس پیشنهاد شده یعنی صدور حکم به وسیله وزیر فرهنگ و آموزش عالی میشود حل کرد و در آینده هم اگر اشکالی پیش آمد نمایندگان محترم توانا خواهند بود به دلیل شکل قانونی کار که از وزیر مسؤول صلحب اختیار این امر هست توضیح بخواهند. بنابراین فکر می کنم که به مصلحت اینگونه باشد به همان شکل حکم را وزیر فرهنگ و آموزش عالی بدهد. منشی ـ آقای خزاعی مخالف. رئیس ـ آقای موسوی اخطار دارند. ابوالفضل موسوی تبریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. طبق آئین نامه داخلی ما این ماده که خودش رأی نیاورد با آنکه گفته شد این پیشنهادها که آقایان میدهند پیشنهاد جدیدی است. برای اینکه اینجا ((با پیشنهاد وزیر فرهنگ است)) می خواهید بکنید ((با حکم وزیر فرهنگ)) که این دو تا مطلب با هم فرق دارد. اول باید طبق قانون بر حذفش رأی بگیرند اگر حذفش رأی بگیرند اگر حذفش رأی نیاورد آن وقت ریاست محترم پیشنهادهای جدید را بپذیرد. رئیس ـ بلی، ایشان یک تذکر درستی دارند یعنی ما باید برای حذف ماده اول رأی بگیریم اگر حذف رأی نیاورد بعد این پیشنهاد را مطرح کند و عیبی هم ندارد حالا (هادی ـ پیشنهاد آقای طیب پیشنهاد حذف است) نه، پیشنهاد حذف نیست چیزی هم اضافه دارد، پیشنهاد اضافه دارد که حکم را هم محول کنیم که حالا معطلی ندارد و رأی می گیریم. /196 نفر حضور دارند کسانی که با حذف ماده 3 موافق هستند قیام بفرمایند (هیچکس برنخاست) تصویب نشد. حالامخالف آقای طیب صحبت کنند. منشی ـ آقای خزاعی. خزاعی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. در رابطه با اینکه صدور حکم و همین طور عکس آن با نخست وزیر باشد و یا در اصل لایحه تقدیمی که با ریاست جمهور بود در کمیسیون اقتصاد هم که این لایحه آمده بود به دلائل دیگری هم که ما روی کل قضیه بحث میکردیم مسائلی مطرح شد که به نظر معقول می آید و آن این است که دانشگاه همانطوری که مستحضر هستید یک دانشگاه بین المللی اسلامی است. یعنی بر خلاف سایر دانشگاههائی که در داخل کشور مسؤول پذیرش و پرورش دانشجویان داخلی هستند یک بعد خارجی عمیقی هم دارد و اصولا هدف از تأسیس این دانشگاه هم بیشتر کار روی جنبه های خارجی کشورهای اسلامی بوده برای گسترش فرهنگ اسلامی که از ضروریاتی است که انقلاب اسلامی و اصولا اسلام روی آن تکیه و تأکید دارد. با توجه بر این که اهمیت این دانشگاه از نظر اسلامی در سطح بین المللی مطرح است و ما بنا را بر این داریم که ان شاء الله بتوانیم دانشجویان مسلمان و حتی اگر غیر مسلمان سایر کشورهای خارجی را با فرهنگ اسلام بیشتر آشنا کنیم و آنها را ملتزم به احکام اسلامی بکنیم لذا یک بردی دارد که در این برد باید یک مقدار جنبه های خارج از کشور و بین المللی را هم در نظر گرفت، لذا مقامات علمی دنیا در داخل و در خارج از کشور باید یک حساب ویژه ای برای این دانشگاه باز کنند به جز از دانشگاههائی که ما در داخل کشور داریم. روی این حساب است که در اصل لایحه پیش بینی شده بود که پیشنهاد با وزیر علوم باشد اما حکم را ریاست جمهور بدهد که بعداً تغییر پیدا کرده و ((نخست وزیر)) شده است. این در واقع یک اهمیت فوق العاده ای را به این دانشگاه میدهد و میرساند که از یک وزنه سیاسی خاصی دانشگاه برخوردار هست. مسأله ای که برادران عنوان می کنند که از وزیر علوم نمی شود سؤال کرد دقیقاً میشود سؤال کرد. همانطور که جناب هاشمی فرمودند مثل قضیه استاندارها را که وزیر کشور خودش حکم نمی دهد ولی مجلس می تواند از وزیر کشور سؤال بکند در این رابطه هم همین طور است دقیقاً پیشنهاد شده با وزیر علوم است یعنی تا وزیر علوم شخصی را پیشنهاد نکند نخست وزیر نمی تواند حکم بدهد یا رئیس جمهور و لذا دقیقاً منوط به پیشنهاد وزیر علوم هست و خود نخست وزیر نمی تواند یک نفر را انتخاب بکند و حکم برایش صادر بکند و یا عزلش بکند و دقیقاً می تواند مورد سؤال واقع بشود علت صدور حکم و یا عزلش با نخست وزیر باشد و آن اهمیت سیاسی و آن وزنه دار بودنی است که این دانشگاه باید در ایران و درسایر کشورهای جهان داشته باشد و بتواند در واقع خودش مانند یک بخش عظیمی از یک وزارت امور خارجه با ترکیبی از وزارت فرهنگ و آموزش عالی می تواند عمل بکند. در واقع ترکیبی است از این دو ارگان مهم در کشور و ارتباطی که با کشورهای دنیا و مسلمانان دنیا می تواند پیدا بکند و شما تصور بکنید کار عظیمی را که این دانشگاه در آینده نه چندان دوری بر عهده خواهد گرفت که اگر یک وزنه سنگینی را رئیس جمهور و نخست وزیر هم پشت قضیه باشند طبیعتاً اعتبار جهانی اش بالا خواهد رفت و وزیر علوم هم دقیقاً مسؤول خواهد بود. منشی ـ آقای دهقان موافق. دهقان ـ بسم الله الرحمن الرحیم، با توجه به اینکه در ماده قبل گفته ایم که این دانشگاه تابع مقررات و ضوابط جمهوری اسلامی است و زیر نظر وزارت علوم اداره می شود تنها راه منحصر بفرد همین است که برادرمان جناب آقای طیب پیشنهاد کردند. اگر آن جور باشد که جناب خزاعی می فرمایند که همان جور در پیشنهاد دولت ابتدا بوده که به پیشنهاد وزیر علوم و تصویب رئیس جمهور باشد همین اشکالی که کردند و مجلس بر مبنای این اشکال با این ماده رأی نداد این اشکال آنجا به طریق اولی وارد است. در جائی که مجلس می خواهد اشکالات دانشگاه بین المللی اسلامی را از وزیر مربوطه بکند و از نخست وزیر نمی تواند بکند رئیس جمهور به طریق اولی نمی تواند بکند. پیشنهاد دادن هم مسؤولیت آوردن ندارد. اگر هم که در هیأت دولت استاندارها با پیشنهاد وزیر کشور و با تصویب هیأت دولت درست می شود اگر ملاک را قانون اساسی بگیریم و مبنا این باشد که بتواند مجلس از وزیر مسئول سؤال بکند تازه این که گفته می شود استاندارها آن هم توسعه در اشکال هست و توسعه در اشکال نمی کند. بنابراین یا باید بگوئیم رئیس جمهور که رئیس جمهور را نمی شود سؤال کرد یا باید بگوئیم ماده حذف که حذف ماده رأی نیاورد یا باید بگوئیم که مثل همه دانشگاهها یا حکم وزیر آموزش عالی تنها راه منحصر به فرد است و راه دیگری هم ندارد و با تمام وجود هم ما با آن موافقیم، والسلام. رئیس ـ نماینده وزیر فرهنگ موافقند و کمیسیون هم با این پیشنهاد الان موافقند، رأی میگیریم. مجید انصاری ـ بگذارید با تصویب هیأت دولت به حکم وزیر علوم. رئیس ـ نه دیگر، آن پیشنهاد بعدی است، حالا کارها را هر چقدر مشکل تر کنید، اینها دیگر خودش یک کاغذ بازی است (مجید انصاری ـ محکم تر می شود) پس تصویب امام را هم در آن بگذارید که خیلی محکم بشود. مجید انصاری ـ این دانشگاه مهم است، هیأت دولت باید رویش رأی بدهد. رئیس ـ دیگر از دانشگاه تهران که مهم تر نیست. آقای طیب، پیشنهاد شما اینطور می شود. ((اداره کلیه امور دانشگاه با رئیس دانشگاه است که (به پیشنهاد دیگر ندارد) به حکم وزیر فرهنگ و آموزش عالی برای مدت…)) آن وقت عزل رئیس دانشگاه با پیشنهاد دیگر نیست، آنهم میشود با حکم آن. قائمی ـ تبصره دیگر زیادی است، تبصره دیگر معنا ندارد. طیب ـ تبصره اش را هم که در مورد عزل است به همین صورت اصلاح می کنیم. رئیس ـ بلی، حالا صحبت این است که اصلا تبصر می خواهد یا از اول بگوئیم از ((عزل رئیس دانشگاه هم با حکم وزیر فرهنگ و آموزش عالی میشود و حکم نخست وزیر حذف میشود 190 نفر در مجلس حضور دارند. موافقان با این اصلاحیه به کیفیتی که آقای طیب گفتند، یعنی موافقان با ماده 3 با اینصورت قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 4 را بخوانید. ماده 4- این دانشگاه مجموعه ای از دانشکده ها و واحدهای تحقیقاتی و آموزشی است که بر حسب ضرورت تأسیس میشوند. تشخیص ضرورت و نیاز به عهده شورای عالی است. رئیس ـ این ماده پیشنهاد ندارد؟ منشی ـ خیر؟ رئیس ـ ماده 4 پیشنهاد ندارد، این کلمه ((ضرورتی)) که آقایان نوشته اند یعنی، منظور لزوم است (قائمی ـ بلی)((بر حسب لزوم)) (یکی از نمایندگان ـ لزومش کنید) بلی، ((لزوم)) مینویسیم که بعداً دیگر چیزی نشود که بگویند دو سوم رأی میخواهیم 195 نفر در جلسه حضور دارند. موافقان با ماده 4 قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 5 را قرائت کنید. ماده 5- وزارت فرهنگ و آموزش عالی پس از تأسیس شعبه پسران دانشگاه و در صورت آمادگی کامل میتواند به تأسیس شعبه دختران به طور جداگانه اقدام کند این شعبه منحصراً دارای رشته های الهیات و معارف اسلامی، پزشکی، داندنپزشکی، پیرانپزشکی، علوم تربیتی و ادبیات و علوم انسانی خواهد بود. آقای دکتر شیبانی کلمه ((پسران)) را در سطر سوم پیشنهاد حذف داده اند. وافی ـ پیشنهاد حذف کل این ماده هست. رئیس ـ پیشنهاد کل مقدم است، شما اگر پیشنهاد کل دارید شما صحبت کنید (اظهاری نشد). منشی ـ آقای دکتر شیبانی. دکتر شیبانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. ذکر کلمه ((پسران)) ایجاد محدودیت میکند، اگر ((پسران)) نباشد، اگر توانست ((شعبه دختران)) را باز میکند، اگر توانست ((شعبه پسران)) را. این به نظر اگر این نباشد، یک مقداری امکانات بیشتری است برای اینکه این دانشگاه راه بیفتد. اگر بخواهیم که این دانشگاه سریعاً فعالیت بکند، به نظر من این محدودیت را برداریم و ((پسران)) نباشد. رئیس ـ اصلا این ماده در کلیه دولت بوده یا شما آورده اید؟ (قائمی ـ ما آورده ایم) پس دولت میتواند با اصل لایحه مخالفت بکند. منشی ـ آقای دهقان مخالف، آقای صلواتی موافق. رئیس ـ صبر کنید، پیشنهاد آقای شیبانی مشخص بشود. کلمه ((پسران)) را برداشتیم، چه چیزی درست میکند؟ وزارت فرهنگ و آموزش عالی پس از. یکی از نمایندگان ـ ممکن است شعبه دختران را بعداً تأسیس بکند. رئیس ـ خوب، نه، اگر گفتیم پس از تأسیس شعبه پسران آن وقت بقیه اش که معنا پیدا نمیکند. یکی از نمایندگان ـ پیشنهاد حذف کل ماده را مطرح کنند. رئیس ـ آقای شیبانی شما این پیشنهادتان را اگر میخواهید مطرح کنید، یک شکلی مطرح کنید که آن منظورتان را تأمین بکند. دکتر شیبانی ـ منظور این است که این کلیت باشد، یعنی اگر بیاورید ((پسران)) ممکن است ((دختران)) آماده باشد، بتواند دایر بکند و ((پسران)) آماده نباشد من میخواهم که آن محدودیت نباشد، اگر دانشگاه یک قسمتش آماده است، آماده بشود، اصلاح عبارتی را بعد می کنیم حالا اول اصلش را اگر مجلس موافق است… رئیس ـ بسیار خوب. ایشان می خواهند بگویند تقدم درست نکنیم، یعنی پس از ((تأسیس شعبه پسران)) نباشد، از همان اول هم بتواند شعبه دختران درست بکند. وافی ـ آقای هاشمی! پیشنهاد حذف کل این ماده هست. منشی ـ کسی پیشنهاد حذف کل ماده را نداده است. رئیس ـ من پیشنهاد حذف می دهم. منشی ـ آقای هاشمی پیشنهاد حذف ماده 5 را داده اند. رئیس ـ ببینید آقایان! کمیسیون اینجا آمده یک احتیاطی کرده که هیچ ضرورتی ندارد. ما چرا محدود بکنیم، شما میدانید الان جامعه اسلامی ما در سراسر دنیا به تعلیم خانمها بیشتر نیاز دارد تا تعلیم آقایان. چقدر جاها ما داریم که خانمها تحصیل بکنند، شرایط تحصیلی برای خانمها در کشورهای دیگر نیست، با شرایط اسلامی، دختران با استعداد وجود دارند. ما این محدودیت را اصلا به وجود نیاوریم از اول سعی بکنیم که یک محیط سالمی برای تحصیل خانمهای اسلامی که از سراسر دنیا میخواهند بیایند، از کشورهای استکباری هم می خواهند بیایند، الان ببینید دخترهای مسلمانی در اروپا، آمریکا در آسیا، همه جا هستند و مایل هم هستند در یک محیط اسلامی تحصیل بکنند و تحصیل اینها هم بسیار لازم است. این محدودیت را اگر شما درست کردید از اول دست دولت را می بندید و این کار را ما اگر بکنیم ممکن است یک تحولی در دنیای تحصیل خانم ها در دنیا درست بکنیم. اصلا این محدودیت را نیاورید، آزاد بگذلرید، دولت اگر دید محیط تحصیلی سالم برای خانمها درست کند، درست میکند، اگر هم دید نمی تواند، نمیکند و در حد مجاز باشد. بنابراین اصلا ماده 5 اینجا درست نباشد. منشی ـ آقای دهقان مخالف بفرمائید. دهقان ـ بسم الله الرحمن الرحیم. علت آوردن این ماده با اینکه برادر بزرگوارمان آقای هاشمی مخالفش هستند این بوده که این ماده آمده است اولا این را گفته است که کلا مردها بر زنها در بعضی از علوم تقدم دارند. مثلا شما فرض کنید، اگر ما یک دید باز آن جوری داشته باشیم، ما حتی گفته ایم مسلمان و غیر مسلمان، کشورهای مثلا فرض کنید مستضعف، یک دختری از سری لانکا، یک دختری مثلا فرض کنید از آلمان غربی بیاید در ایران و امکانات ایران را مصرف کند با احتیاج مبرمی که خودمان داریم، با احتیاجی که خودمان مثلا به ماما داریم، خودمان به مسائل دیگر داریم، ما اگر خواسته باشیم کل علوم را با در باز و همینجور بدون هیچگونه قید و بندی دخترهای خارجه را بپذیریم و بیایند در ایران با اینکه خودمان محدودیت های فراوانی داریم، با اینکه آمدن آنها و عدم رعایت موازین اسلامی و حجاب اسلامی و اینکه آنها در دانشگاههای ما حتی میتوانند خط هائی را بدهند، ما چه احتیاجی داریم که این جور دانشگاه را باز بگذاریم که ((هر که خواهی گو بیا و هر که خواهی گو برو))، گفته ایم اولا این دانشگاه پسرها را بپذیرد. ما درکلیات این لایحه هم که مطرح بود گفتیم این لایحه شعار است ما خودمان احتیاج فراوانی داریم ((چراغی که به خانه فرض است به خانه حرام است)) حالا که آورده اند میگوئیم اولویت را به پسرها بدهید. دخترهای کشورهای خارجه بیایند در ایران و مثلا ادبیات یاد بگیرند، دخترهای خارجه بیایند در ایران هنرهای آن جوری یاد بگیرند، دخترهای خارجه بیایند در ایران چیزهای دیگر را یاد بگیرند. این ماده چرا؟ این ماده آورده است که: دانشگاه اول اولویت را به پسرها بدهد، بعد از اینکه شعبه پسرانش دایر شد که با قید ((میتواند)) دختر بپذیرد، آن هم دخترها را در رشته الهیات که اگر دخترها آمدند ما اقلا دلال مظلمه نشده باشیم، دخترهای بیایند و الهیات یاد بگیرند. اگر بنا باشد دخترها بیایند در ایران و هنرهای زیبا یاد بگیرند، ما از این آمدنشان چه طرفی می بندیم. دخترها بیایند در ایران، پزشکی یاد بگیرند که پزشکی برای زنهای دنیا لازم است، بیایند دندانپزشکی و پیراپزشکی یاد بگیرند. بیایند علوم تربیتی یاد بگیرند، مثلا دخترهای دنیا را ما همینجور و لنگ و باز بپذیریم و بیایند بودجه کشورمان را صرفشان بکنیم، بعد آنها در جغرافیا و در زیست شناسی متخصص بشوند. در ایران، با سرمایه ایران، با استاد ایران یا استادان خارجی که ایران پول آنها را میدهد، آنها بیایند و متخصص زیست شناسی بشوند و دوباره به کشورهای خودشان برگردند. ما چه داعی داریم این کار را بکنیم. بنابراین این ماده ای را که آوردیم هم اولویت را به پسرها داده و هم تحصیل دخترها در رشته های مختلف محدود کرده است که به رشته های متعینی، به رشته هائی که آن رشته ها اولویت داشته باشند. محدود کرده است و این ماده یکی از مواد خوب این لایحه است. والسلام. منشی ـ آقای شیبانی چون پیشنهاد داشتند، مقدم هستند. رئیس ـ خیر ایشان پیشنهادشان جداگانه است. منشی ـ آقای دکتر هادی بفرمائید. دکتر هادی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، اشکال اولی که جناب آقای دهقان فرمودند به پسرها هم وارد است، یعنی میگویند که چراغی که به خانه رواست آن شامل پسرها هم میشود. از سری لانکا نیایند، پسرش و دخترش فرق نمیکند ثانیاً با آن توجیهی که آقای هاشمی کردند، اصلا ما دانشگاه را برای همین جهت میخواهیم یعنی ما دانشگاه را میخواهیم که یک عده ای (آقای هاشمی فرمودند) از دختران مسلمانی که در خارج از ایران در دانشگاههای اروپا، در دانشگاههای دیگر امکان تحصیل با حفظ عفت و عصمت و پاکدامنی ندارند، آنها را می خواهیم جذب ایران بکنیم و آنها در این دانشگاه بین المللی اسلامی بیایند. آقای دهقان! الان که نه هنرهای زیبا هست، نه آنچنانی که شما میفرمائید، اینها همه اش در زمان طاغوت بوده است. آنکه ما امروز داریم، این است که بیایند ایران، ایثار و فداکاری و پاکدامنی و اینها را یاد بگیرند. و ضمناً تحصیلات هم یاد بگیرند. حالا از این حرفهایش که گذشتیم ماده قبل نیاز این ماده را دیگر مرتفع میکند. ماده قبل این را دارد: ((این دانشگاه مجموعه ای از دانشکده ها و واحدهای تحقیقاتی و آموزشی است که بر حسب نیاز تأسیس میشوند)) این ((بر حسب نیاز)) را، تشخیص نیاز بر عهده شورای عالی است. این نیاز را که چه رشته ای باشد، چه رشته ای مربوط به دختران باشد، چه رشته مربوط به پسرها باشد، چه سهمی برای پسران باشد، چه سهمی برای دخترها باشد، از کدام کشور بیشتر بیایند، از کدام کشورها کمتر بیایند؟ دقیقاً آن چیزی را که آقایان کمیسیون در ماده 5 اضافه کردند در ماده 4 هست، به خاطر اینکه یک موضوع زائدی است به این دلیل من موافقم که این ماده 5 حذف بشود. رئیس ـ کمیسیون صحبت کنند. دکتر قائمی (مخبر کمیسیون) ـ بسم الله الرحمن الرحیم، درباره محدودیتی که ما در این ماده گنجانده ایم ما تعمد داشتیم و همانطور که مستحضرید قبلا هم در لایحه نبود و ما آوردیم. این محدودیت با توجه به واقع بینی و با توجه به هدف داری همه ما درست شده است. واقع بینی مسأله از این بابت که شما همین الان مشکلات کنونی مملکت را در جذب دختران در دانشگاه ببینید و مسأله خوابگاه اینرا خواهش میکنم یک سری بزنید و ببینید چه جور این دخترانی را که در همین کنکور از شهرستانها بلند شدند و اینجا آمده اند در چه مسائل و مشکلاتی هستند و بعد مسأله محیط مختلطی را که همین الان مطرح است در دانشگاهها و به خصوص نداشتن معلم در دانشگاه برای دختران خودش مسأله است. این آقایان خواهش میکنم که یک نگاهی اول به کلاسها بفرمایند و بعد مسأله حجابشان هم یک مسأله دیگر است. شما فکر نکنید که حالا اینهائی را که در خارج وارد کشورمان میشوند، به مانند دختران ما به آنصورت خودشان را مثلا حفظ میکنند و از این قبیل آنچه که جناب آقای هاشمی فرمودند که این را آزاد بگذاریم، اگر دولت توانست انجام بدهد، اگر نتوانست انجام ندهد، دولت البته خواهد گفت میتوانم همانطور که الان درباره دانشگاه هم همین کار را کرده و دارد عمل میکند. ولی مسائلی به وجود آمده که الان ما دست به گریبان آن هستیم. من فعلا به عنوان هشدار عرض میکنم که اگر اجازه بدهند آقایان که این قسمت حذف بشود، خود به خود دانشگاه بین المللی اسلامی مختلط خواهیم داشت و در عوارضش و عواقبش همه سهیم خواهند بود. رئیس ـ نماینده وزیر علوم بفرمایند. معاون وزارت علوم ـ بسم الله الرحمن الرحیم. ما با پیشنهاد آقای هاشمی موافق هستیم از این نظر که چند نکته ای را عرض میکنم توجه بفرمائید. یکی اینکه اولا دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران باید محل امن برای همه خواهران مسلمانی باشد که از اقصی نقاط دنیا چشم امیدشان به تنها محیط اسلامی دنیا یعنی جمهوری اسلامی ایران هست یعنی اینجا را باید یک محیط امنی همچنان که برای خواهران دانشجو در داخل کشور هست برای خواهران مسلمانی که از اقصی نقاط دنیا می خواهند وارد دانشگاههای ایران بشوند، در ایران دانشگاه باید فراهم باشد و ان شاء الله فراهم هست و اگر فراهم نباشد، آن شورای عالی با آن مقرراتی که در همین لایحه هست و در همین قانون مطرح است که گزینش اینها چگونه خواهد بود و حالا توضیح میدهم، کنترل خواهد کرد. مطلب دوم راجع به گزینش، با توجه به اینکه شما در ماده 22 همین قانون می ببینید که گزینش ها با دقت خاص و با هماهنگی وزارت امور خارجه و نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در کشورهای مختلف انجام خواهد شد و افراد اعم از پسر و دختر مورد تأیید نمایندگی های جمهوری اسلامی قرار خواهند گرفت و اینها کاملا انتخاب شده و کنترل شده و بعد به تأیید آن شورای عالی این قانون … اینجا بیایند و هنرهای زیبا یاد بگیرند و اینها، متأسفانه من فکر می کنم تصورشان هنوز از رشته های هنر در دانشگاه ها مربوط به ده سال و پانزده سال پیش است، قبل از انقلاب اسلامی است، الان تحولی که در رشته هنر به خصوص اعم از تغییراتی که در ستاد انقلاب فرهنگی و در دانشگاهها داده شده است و اساساً جهت گیری هنر، هنرهای اسلامی است و آنچه که مشروع و مباح است در دانشگاههای هنر ما تدریس میشود، الان هر چیزی را اجازه ندارند در دانشگاه داخلی تدریس کنند چه رسد برای یک دانشگاه بین المللی، طبیعتاً مراعات تمام جنبه های اسلامی خواهد شد، منتها اگر این لغت ((پسران)) در آن باشد، این یک اولویت است، یک ترجیح بلا مرجحی خواهد بود که واقعاً هیچ توجیهی برایش در سازمان های جهانی و در کشورهای اسلامی در دنیا نداریم. این توجیه میشود که ما نمی توانیم یک دختر مسلمانی را که حاضر است همانطوریکه آقای هاشمی فرمودند از یک کشور اروپایی یا از یک کشور آفریقائی اصلا با اشتیاق به اسلام میخواهد به ایران بیاید ما نمی توانیم اداره اش بکنیم. پس اول میگذاریم ((پسر)) بعد هر وقت محیط مان مساعد شد، یعنی الان محیط مان ناامن است، بعد که امن شد، بعد بگوئیم که دختر بیاید وارد دانشگاه بشود. بهمین جهت من با حذف این مطلب موافقم و به آنصورت هم که آقای دکتر شیبانی گفتند آقای هاشمی … رئیس ـ خوب، آن مربوط به بعد است، اگر این رأی نیاورد، 185 نفر در مجلس حاضر هستند، کسانی که با حذف ماده 5 موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، بسیار خوب ماده 6 را بخوانید. منشی ـ ماده 6 میشود ماده 5. رئیس ـ بلی، حالا ماده 6 ماده 5 می شود. ماده 5- رشته ها و دوره های آموزشی این دانشگاه با توجه به اولویت ها تأسیس میشوند و توسعه می یابند. تشخیص این اولویت ها بر اساس بضاعت علمی و سوابق تجربی و امکانات بالفعل و توانائی اجرائی دولت جمهوری اسلامی ایران با شورای عالی است. رئیس ـ ماده 5 جدیدمان پیشنهاد ندارد. عده حضار در جلسه همان 185 نفر است. موافقان با ماده 5 جدید، 6 سابق قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 6 (7 قدیم) ـ تدریس در دانشگاه به زبان فارسی است و تدریس به زبان عربی و یا انگلیسی و فرانسه بر حسب نیاز مجاز می باشد. منشی ـ آقای متکی پیشنهاد داده اند که ((تدریس به زبان عربی و اردو و یا انگلیسی و فرانسه بر حسب نیاز مجاز می باشد)). یکی از نمایندگان ـ ((زبان های دیگر)) را اضافه کنید. رئیس ـ ایشان این پیشنهادشان را در کمیسیون داده اند. ((زبان های دیگر)) پیشنهاد جدید است. اگر این ماده رأی نیاورد میتوانیم مطرح کنیم. والا این پیشنهاد را نمیشود مطرح کرد. متکی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. اگر توجه داشته باشیم به طیفی که ما می خواهیم در این دانشگاه بین المللی اسلامی جذب بکنیم و با توجه به این مسأله قریب یک سوم مسلمانان دنیا تقریباً به زبان اردو صحبت میکنند، متجاوز از صد و سی تا قریب صد و پنجاه میلیون، حدود صد و پنجاه میلیون مسلمان در هند، هشتاد میلیون مسلمان در پاکستان نود و پنج میلیون، درصد بالائی از آنها مسلمان در بنگلادش و کل کشورهای جنوب شرقی آسیا و رقم بالائی از مسلمانها باز در کشورهای عربی، در اروپا و در جاهای مختلف به این زبان تکلم میکنند، با در نظر گرفتن این مسأله که قرابت بسیار نزدیکی ناشی از قرابت فرهنگی بین ملت ایران و کشورهای جنوب شرقی آسیا است و زبان فارسی در دانشگاههای آنها تدریس میشود، به عنوان زبان دوم که یک علت عمده اش علاقه ای است که اینها به زبان فارسی دارند و مشابهت و نزدیکی زبان فارسی و اردو، این پیشنهاد هست که ما بتوانیم بان اردو را هم البته در صورت نیاز جزء زبانهای تدریس در دانشگاه بین الملل اسلامی قرار بدهیم. رئیس ـ مخالف؟ منشی ـ آقای اختری مخالف. اختری ـ بسم الله الرحمن الرحیم. نمایندگان محترم توجه دارند. این دانشگاه، دانشگاه بین الملل اسلامی است. زبان اصلی و رسمی اسلام زبان عربی است. شما برنامه تان را طوری تنظیم کنید که هر کس میاید در دانشگاه بین الملل اسلامی تعلم کند و علوم را فرا بگیرد، هر چه بیشتر با زبان قرآن، زبان روایات زبان متون اسلامی تعلم کند و علوم را فرا بگیرد، هرچه بیشتر با زبان قرآن، زبان روایات زبان متون اسلامی و زبان اسلام آشنا بشود. الان در دانشگاههای بزرگ دنیا وقتی افراد میروند در آنجا برای تحصیل، همان زبان رسمی آنجا زبان انگلیسی و فرانسوی مطرح است. علاوه بر این تدریس علوم به زبانهای گوناگون، خودش یک نیروی زیاد و فوق العاده ای را معطل میکند برای اینکه به زبان دیگر مطرح بشود. کاری کنیم که زبان اسلام، زبان قرآن، زبان دین بیشتر احیاء بشود. در همه جای دنیا عمده همان زبان رسمی خودشان را مطرح میکنند ما هم در دانشگاه بین الملل اسلامی زبان عربی را باید حاکم کنیم تا به خاطر آشنا شدن هر چه بیشتر با زبان عربی بهتر بتوانند معارف اسلام، دستورات قرآن و دستورات ائمه طاهرین را بفهمند و درک کنند و تنها زبان اردو نیست، زبان دیگری هم هست که اگر بخواهیم موافق هر کس مراجعه میکند، ما یک زبان خاص بگذاریم، باید چند رشته برای آموزش دادن زبان باشد تا بتوانند آن علوم را منتقل کنند. از این جهت من با این مخالفم و میگویم عمده زبان عربی است و زبان انگلیسی و فرانسه هم که دارد. والسلام. منشی ـ آقای هادی موافق. هادی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، آقای اختری با بودن زبان انگلیسی و زبان فرانسه مخالف نبودند، فقط با اضافه کردن زبان اردو مخالف بودند ومن هم در همین نقطه صحبت می کنم، یعنی اضافه کردن زبان اردو، آن چیزی را که آقای متکی گفتند من باز هم تأکید میکنم که در حدود سیصد میلیون از مسلمانان دنیا امروز به زبان اردو صحبت می کنند و غیر از هندوستان و پاکستان و بنگلادش که مسلمانان خیلی زیادی به این زبان صحبت می کنند. اقلیت های مسلمانی که بسیار فعالند و نقش دارند در اروپا، در آمریکای لاتین و در آفریقا همه به زبان اردو صحبت می کنند. الان اگر شما تانزانیا بروید،‌ کنیا، آفریقای جنوبی بروید، کلیه اقلیت های مسلمان موجود که در آنجا هم بسیار نقش دارند، در مناسبت های مختلفی هم به جمهوری اسلامی ایران میایند، در هیأت های مختلفی هم از جمهوری اسلامی ایران دفاع میکنند، زبانی که در منطقه خودشان صحبت میکنند یعنی در جامعه خودشان، آن زبان، زبان اردو است، بلی، زبان که در دانشگاههای آنجا تحصیل میکنند، زبان انگلیسی است یا فرانسه با توجه به آن منطقه ای که در آن زندگی میکنند. اضافه بر این، این را میشود گفت بعد از جهان عرب و ایران که از نظر فرهنگ اسلامی کتابهای خیلی زیادی نوشته شده و فرهنگ اسلامی به زبان فارسی و به زبان عربی تدوین شده و نوشته شده یکی از زبانهائی که در دنیا فرهنگ اسلامی، علوم اسلامی به آن زبان نوشته شده، دانشمندان خیلی زیادی، شعرای خیلی زیادی با آن حرف زده اند، شعر گفته اند مثل علامه اقبال که خیلی شعر اردو دارد، مثل غالب که خیلی شعر اردو دارد و علماء و رجالی که همین الان آثار آنها به زبانهای ترکی، فرانسه، انگلیسی و زبانهای مختلف دیگر ترجمه شده، مثل ابوالعلای مودودی و آن جماعت اسلامی که دارند که اکثر آثار آنها ترجمه شده و یا مثل مرحوم سید حامد میر حسین اینها به زبان اردو در درجه اول چیز نوشته اند گرچه به زبانهای فارسی و عربی هم میتوانستند صحبت کنند و شعر بگویند و بنویسند ولی به زبان مادری آنها و زبان اصلی شان زبان اردو است و همین الان هم شبه قاره هند یک مرکز بسیار مهمی است هم برای فرهنگ اسلامی و هم برای تحرک اسلامی و جنبش های اسلامی و همواره هم یک مبدائی برای جنبش های اسلامی بوده است و به این دلیل من با پیشنهاد آقای متکی موافقم که زبان اردو اضافه بشود و اگر ما میخواهیم زبان فرانسه یا انگلیسی را حذف بکنیم اینرا حذف بکنیم، یک نکته ای دیگر را من اضافه کنم توجه داشته باشید، اگر مسلمانهائی که از شبه قاره هند اینها به خارج میروند، مثل خود ما که دانشجویان مان را به خارج میفرستیم، یک عقده ای وجود دارد بین آن مسلمان ها که در هر جائی که پا میگذارند از کشورشان به خارج، همه تدریس دانشگاهها به زبان غیر مادری خودشان است ، یعنی باید دانشجوی شبه قاره هند که میرود حتماً به انگلیسی، فرانسه، اسپانیولی زبانهای دیگر در دانشگاهها آموزش ببیند. اگر ما این زبان اردو را اینجا تثبیت کنیم، به بازگشت اعتماد به نفسی که در مسلمانها باید به وجود بیاوریم، کمک کرده ایم و این را حتی اگر خود ما هم الان برویم در یک دانشگاهی در خارج از کشور و سیستم تعلیم و تربیت در آن دانشگاه به زبان فارسی باشد، این در تثبیت فرهنگ اسلامی خیلی مؤثر است. به این دلیل من موافقم که اردو هم اضافه بشود. دکتر قائمی (مخبر) ـ از نظر کمیسیون کلمه ((بر حسب نیاز)) تمام مسأله را حل می کند. رئیس ـ کمیسیون و دولت هم مخالفتی ندارند،‌ و با اضافه شدن کلمه ((اردو)) موافقند 182 نفر حضور داند، موافقان با اضافه شدن زبان اردو قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. منشی ـ آقای وافی پیشنهاد داده اند ((انگلیسی و فرانسه)) حذف شود. رئیس ـ فرانسه که همیشه اینجوری نیست، بعداً آدم می شوند، مقطعی فکر نکنید. آقای وافی بفرمائید. وافی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. از نمایندگان محترم تقاضا دارم که قبل از اینکه من صحبتم را بکنم، به عنوان کلی پیشنهاد نگویند مخالف، اگر دیدند که یک حرف حسابی است رأی میدهند،‌ اگر دیدند حرف غیر حساب است، رأی نمیدهند. با توجه به اینکه انقلاب ما هدف اصلی اش نشر فرهنگ اسلامی است و در قانون اساسی ما به زبان فارسی و عربی به عنوان یک زبان دوم است. زبان اردو هم مال ممالک اسلامی است، من پیشنهاد را به این جهت کرده ام،‌ نه به اصطلاح امروز به خاطر حس ناسیونالیستی که داریم، زبان فرانسه و انگلیسی حذف بشود. نظر من این است که همانطوری که محصلین و دانشجویان ایرانی ما که برای تحصیل به خارج می روند یک شش ماه تمام و گاهی یک سال دوره تحصیلی و فرا گیری زبان آن مملکتی را که میخواهند تحصیل بکنند به طور فشرده و گاهی من از دانشجویان تحقیق کرده ام، در شبانه روز دوازده ساعت روی آن زبان کار می کنند برای اینکه وقتی در کلاس شرکت می کنند استاد با زبان انگلیسی یا فرانسه یا زبان دیگر درس می گوید. ما حتی در دبستانها و دبیرستانها و در دانشگاههای آنجا داریم، ما سراغ داریم کسانی را که به عنوان استاد می خواستند آنجا بروند و تدریس بکنند، از نظر مقام علمی هم در رده بالا بودند، دانشگاه پیشنهاد کرده است که شما بایستی یک سال تمام بر این زبان انگلیسی تسلط پیدا کنید که تدریس را به زبان انگلیسی بکنید. محصلین و دانشجویان ما هم همینطور هستند. من نظرم این است که کسانیکه برای تحصیل و فرا گیری فرهنگ اسلامی اینجا می آیند، بایستی یک شش ماهی در ابتدای ورودشان روی زبان فارسی یا عربی و یا اردوئی، هیچ تعصبی هم نداریم بر اینکه حتماً فارسی باشد. عربی هم باشد اشکالی ندارد. ولی دانشجوئی با زبان فرانسه برای تحصیل اینجا می آید. دانشجوئی با زبان مادری اش که انگلیسی است برای تحصیل اینجا می آید، وزارت علوم ما یک دوره شش ماهه ای را برای او معین بکند، بگوید شما زبان فارسی را تحصیل کن و تدریس به زبان فارسی می شود. اردوئی و عربی هم زبان اسلامی ما است که آن هم اگر باشد یک زبان اسلامی است. ما برای اینکه هم آن فرهنگ اسلامی را بتوانیم استقلال بدهیم و هم نشر معارف اسلام را با این دو، سه زبان زنده اسلامی بکنیم، به نظر من این است که دانشجویانی که مسلمان هم هستند، ولی با زبان فرانسه و انگلیسی اینجا می آیند قدمشان روی چشم ما و در دانشگاه بین المللی اسلامی هم تحصیل بکنند، ولی شش ماه برایشان یک دوره بگذارند. زبان فارسی یا عربی، هر کدام از این سه زبان را میخواهند یاد بگیرند که وقتی از دانشگاه اسلامی میخواهند به مملکت خودشان بروند حامل یک فرهنگ غنی اسلامی که خودشان هم قدرت بر نشرش دارند و به نظر من این هم تعادلی است برای اینکه در ممالک دیگر هم این کار می کنند و هم خدمت برای انقلاب و نشر فرهنگ اسلامی است و دوستان اگر دیدند که این پیشنهاد درست است، من تقاضا میکنم که برای خدمت به آن هدف اصلی انقلاب به آن رأی بدهند. منشی ـ آقای ناطق نوری مخالف. احمد ناطق نوری ـ بسم الله الرحمن الرحیم. من فکر میکنم که زیاد نیازی به توضیح نباشد و برادرمان آقای وافی به یک مسأله مهم توجه نکردند. پیشنهاد برادرمان آقای وافی دو اشکال عمده دارد. اولا اینکه دانشگاه بین المللی اسلامی که شما میخواهید تأسیس بکنید اساتیدش را الان میخواهید از کجا بیاورید؟ همین الان ما یک مقدار نیاز به اساتیدی داریم که باید از مسلمانهای سراسر جهان دعوت بکنیم در زمینه علمی با ما همکاری بکنند. مسأله دوم که حائز اهمیت است دروسی که شما در اینجا تصویب کردید که باید این دروس در اینجا تدریس بشود دروسی است که با زبانهای بین المللی انگلیسی و فرانسوی الان شناخته شده است و تمام اصطلاحاتش و تمام ریشه هایش لاتین است. درست است که در گذشته دوری اسلام یک چنین سابقه ای داشته که با زبان عربی تدریس می کردند و امیدواریم که بتوانیم پس از آنکه اساتید فنی را در اینجا پرورش دادیم و خودمان ابداع کننده و خلاق و مبتکر در زمینه های پیشرفتهای علمی شدیم دانشگاههای بزرگی را به نام دانشگاه اسلامی که فقط در آن زبان عربی تدریس بشود را ان شاء الله در دراز مدت دایر کنیم. ولی در حال حاضر آنچه که مسلم است با وضع موجود دنیا است و با وضع موجود علم است و شما خودتان هم خوب میدانید که در حال حاضر مسلمانها پیشرفت علمی ندارند و ما از نظر پیشرفت علمی عقب افتاده هستیم. بنابراین فعلا نیاز داریم با زبانهائی که مصطلح و متداول است، با آنها بتوانیم ان شاء الله فرهنگ اسلامی را بارور کنیم. بنابراین من فکر نمیکنم این پیشنهاد در حال حاضر پیشنهاد مناسبی باشد. این را هم توجه داشته باشید که برای همیشه فرانسه مرکز تروریستی نیست. یک زمانی آنجا مرکز علم بوده. امیدواریم یک زمانی هم باز دوباره عاقل بشوند و در جهت انسانی حرکت بکنند. والسلام. منشی ـ آقای الله بداشتی موافق (الله بداشتی ـ من فقط با فرانسه اش موافقم که حذف بشود.) آقای دهقان موافق. عزت الله دهقان ـ بسم الله الرحمن الرحیم، اولا ما قبول داریم که ((و من آیاته اختلاف السنتکم و الوانکم)) ما با اصل تدریس زبان فرانسه و انگلیسی در دانشگاهها مخالف نیستیم و موافق هم هستیم و دارند تدریس بکنند. اما در اینکه در دانشگاه بین المللی اسلامی با هدف گسترش و تحقق فرهنگ اسلامی در جهان اسلام و دوم نشر فرهنگ و معارف اسلامی در سطح بین المللی اگر شما بخواهید استاد فرانسوی زبان را بیاورید با زبان فرانسه، با دانشجوی خارجی، با کدام متون اسلامی میخواهید نشر فرهنگ اسلامی بکنید؟ الان در کدام دانشگاههای دنیا است که زبان ما را به رسمیت می شناسند و به زبان فارسی در آنجا تدریس می کنند؟ الان در کشورهای خارج زبان فارسی ما را دانشگاهی هست که در آنجا تدریس کند، آن هم به عنوان رسمی؟ نه یک دانشجویی در رشته زبان فارسی. بلکه یک دانشگاهی زبان تدریسش (برادرها دقت کنند) زبان انگلیسی باشد و زبان فرانسوی باشد، با اینکه میخواهد معرف اسلامی را نشر بدهد. مگر ما نداریم که عزت و عظمت مال مسلمانها است ((فان العزة لله و للرسول و للمؤمنین)) این یک نوع خود کم بینی است که ما بیائیم دانشگاه بین المللی اسلامی درست کنیم و زبان تدریس و زبان رسمی آن دانشگاه را زبان فرانسه قرار بدهیم. توقع این است که برادرها برای رغم انف فرانسه و برای اینکه بینی آمریکائیها را به خاک بمالند، تدریس آن را به عنوان یک رشته که موجود هم هست و تحصیل حاصل است. اما اینکه زبان رسمی تدریس در این دانشگاه اسلامی با آن اهداف اسلامی محقق بشود این دو زبان را حذف کنیم. زبان فارسی است درست، اصالت ما است، قانون اساسی ما است، فرهنگ ما است، زبان عربی فرهنگ دین ما است، زبان مذهب ما است و زبان اردو هم که برادرها فرمودند، بسیاری از مسلمانهای دنیا به زبان اردو هستند. برای اصالت بخشیدن به خودمان و برای اینکه برای خودمان ارزش قائل باشیم ((ولا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار)) را محقق کنیم. زبان فرانسه و زبان انگلیسی را به عنوان رسمی در این دانشگاه تدریس نکنیم. والسلام. رئیس ـ کمیسیون با حذف مخالف هستند. از طرف دولت صحبت بفرمائید. شهرستانی (نماینده دولت) ـ بسم الله الرحمن الرحیم، ما هم با حذف به این صورت موافق نیستیم و البته شاید پیشنهاد دیگری هم مطرح بشود، آن هم فارسی و عربی و زبانهای دیگر بر حسب نیاز است. اما اینجا خدما آقای دهقان عرض بکنم که مثل اینکه ظرف و مظروف جایشان را با هم عوض کرده اند. زبان یک ظرف و قالبی است برای ارائه آن مظروفی که اعتقادات ما است و این استدلالهائی که شما فرمودید، در رابطه با مسائل اسلامی و اعتقادات اسلامی ما است. ما این اعتقادات را به هر زبانی باید به دنیا منعکس بکنیم. الان توجه دارید این اواخر حتی امام به برادران روحانی تبلیغات اسلامی و حوزه های علمیه توصیه فرمودند زبان انگلیسی یاد بگیرند، زبانهای خارجی یاد بگیرند برای تبلیغ اسلام و مسأله اینجا است که ما اینطور نمی توانیم که این قالب را که زبان است، در محتوا تأثیری نمی گذارد. ما اگر محتوای محکم و قوی اسلامی را بتوانیم ارائه بدهیم، به هر زبانی که باشد می توانیم ارائه بدهیم و اینطور حذف کردن آن یک برخورد سیاسی … زرهانی ـ قانون اساسی را نگاه کنید. شهرستانی (نماینده دولت) ـ بله در قانون اساسی که زبان، زبان فارسی و این قانون دست من هست. قانون اساسی این است ((زبان و خط رسمی ….)) یکی از نمایندگان ـ عربی هم هست. شهرستانی (نماینده دولت) ـ عربی، زبان اسلامی ما، قبول، ما پیشنهادمان این است زبان فارسی و عربی و زبانهای دیگر بر حسب نیاز اگر بخواهیم لغت انگلیسی و فرانسه را حذف کنیم، که پیشنهاد کمیسیون هم هست. این پیشنهاد،‌ پیشنهاد جامعی است. اما اینکه بخواهیم انگلیسی و فرانسه و اینها را حذف بکنیم، اصولا با این استدلال که ما با آمریکا مقابله داریم و با آن ماهیتشان مقابله داریم نه با زبانشان. من دیگر عرضی ندارم. کیاوش ـ آقای هاشمی، نگفتند زبان انگلیسی، گفتند زبان خارجی. رئیس ـ خوب،‌ عربی که دیگر خارجی حساب نمی شود آقای زرهانی یک توجهی به قانون اساسی داده اند که من میخوانم. اگر آقایان از آن چیزی فهمیدند میتوانند توضیح بدهند. ((زبان و خط رسمی مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان وخط باشد. ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است.)) الله بداشتی ـ این مورد در بیان آن بند قانون اساسی نیست. رئیس ـ من اخطار را وارد نمیدانم ولی چون اخطار است دیگر حق است. زرهانی ـ ((تدریس به زبان)) با (( تدریس زبان)) تفتوت دارد. رئیس ـ بله، تدریس به زبان است، اگر این باشد عربی هم همینطور است فرقی نمی کند. زرهانی ـ در اصل شانزدهم قانون اساسی…. رئیس ـ اصل شانزدهم ((از آنجا که زبان قرآن و علوم ومعارف اسلامی عربی است و ادبیات فارسی کاملا با آ آمیخته است این زبان باید پس از دوره ابتدائی تا پایان دوره متوسطه در همه کلاسها و در همه رشته ها تدریس شود.)) اما اینکه تدریس به زبان باشد، نه این است و نه آن. یعنی باید هم عربی را حذف کنیم، هم آن را، اگر آن حرف شما باشد. حالا پیشنهاد آقای وافی را به رأی میگذاریم. پیشنهاد ایشان این است که کلمه ((انگلیسی و فرانسه)) حذف بشود، 186 نفر حضور دارند. موافقان با این پیشنهاد حذف قیام بفرمایند، (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. آقای قائمی یک پیشنهادی دارند که توضیح میدهند. دکتر قائمی (مخبر کمیسیون) ـ بسم الله الرحمن الرحیم، من این پیشنهاد را در کمیسیون مطرح کردم، ولی به عللی رأی نیاورد، این را عرض میکنم. نظر من این بوده است که این ماده 7 به این صورت باشد (یعنی ماده 6 کنونی). ((تدریس در دانشگاه به زبان فارسی است و تدریس به زبان عربی و دیگر زبانها بر حسب نیاز مجاز میباشد. )) این یک حالت کلی است (رئیس ـ یعنی هر زبانی را شامل بشود، مثلا ترکی و سایر زبانها) بر حسب نیاز (رئیس ـ توضیح بدهید) توضیحش را هم عرض کردم. گفتم یک دفعه است که ضرورت ایجاب می کند که حتی یک زبان دیگری غیر از این زبان به مناسبتی مطرح بشود اشکال ندارد، اصل بر این باشد که زبان فارسی زبان اصل است و زبان عربی را هم اینجا گذاشته ایم. دیگر زبانها بر حسب نیاز مجاز می باشد. متکی ـ زبان اردو تصویب شده است. رئیس ـ مخالف پیشنهاد آقای قائمی صحبت کند. منشی ـ آقای دکتر هادی مخالف. دکتر هادی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، این اولا تصویب شده است که ((بر حسب نیاز)) ثانیاً چون اردو را ما همین الان تصویب کردیم، نمیتوانیم حذف کنیم. پس حالا اینطوری می شود که ((تدریس در انشگاه به زبان فارسی و اردو است.)) چون اردو الان تصویب شد نمی شود آن را حذف کرد. ((و زبانهای دیگر بر حسب نیاز)) من می گویم این فرانسه و انگلیسی که نوشته شده، ((بر حسب نیاز)) هم وجود دارد، همین الان هم پیشنهاد آقای وافی 4-5 رأی آورد، دیگر نیازی نیست. اگر احساس کردند که در دانشگاه لازم است به زبان فرانسه و انگلیسی تدریس بکنند، بکنند. احساس هم نکردند که تدریس نمی کنند. مثل بندهای سابق بنابراین من مخالفم. رئیس ـ شما اشتباه برداشت کرده اید. ایشان می گویند مثلا اسپانیولی و ترکی هم بتوانند اضافه بشود. اینها هم باشد. دکتر هادی ـ عیبی ندارد، پس اردو و عربی حذف نشود. رئیس ـ اردو و عربی که حذف نمی شود. صحبت این است که غیر از انگلیسی و فرانسه هم اگر مثلا یک روزی روسی تشخیص دادیم، هر زبانی تشخیص داده شد بتوانند تدریس بکنند. موافق صحبت کند. منشی ـ آقای انصاری موافق. مجید انصاری ـ بسم الله الرحمن الرحیم، پیشنهاد آقای دکتر قائمی عام است. منظورشان این است که علاوه بر زبان فارسی و عربی و اردو که مورد توجه و نظر مجلس بود و همچنین انگلیسی و فرانسه که با توجه به اینکه پیشنهاد حذفش رأی نیاورد، طبعاً معنایش این بود که آن زبانها هم اگر نیاز بود تدریس بشود، اما ذکر موارد در قانون به معنای انحصار خواهد بود. حالا اگر در یک مورد لازم شد که ما دانشجویانی را مثلا به زبان ایتالیائی درس بدهیم یا زبانهای دیگر، معنای انحصار این است که دانشگاه حق نداشته باشد که در آن رشته ها زباندان استخدام بکند، کتاب بیاورد و تدریس بکند و طبعاً اگر مواردی پیش بیاید باید مجدداً ماده واحده ای را بیاورند، از مجلس مجوز بگیرند که مثلا بافلان زبان هم بتوانند در دانشگاه درس بدهند و این درست نیست. جامعیت و مانعیت قانون ایجاب می کند که ما به گونه ای قانون را بنویسیم، واقعاً رفع نیاز بشود. از این جهت پیشنهاد آقای دکتر قائمی اگر تصویب بشود معنایش این خواهد بود که هر گاه دانشگاه احساس نیاز کرد به یکی از زبانهای دنیا دانشجو دارد و لازم است در آنجا به این زبانها تدریس بشود احتیاج به قانون مجدد نداشته باشد و بتوانند تدریس بکنند. آقای دکتر هادی هم با توضیحات قانع شدند و الان اعلام می کنند که مخالفتشان را پس گرفتند. والسلام علیکم. هادی ـ قبل از توضیحات قانع شدم. رئیس ـ دولت هم موافقند؟ (نماینده دولت ـ بلی) بسیار خوب، 186 نفر حضور دارند، پیشنهاد آقای دکتر قائمی این است که اینطور بشود ((و تدریس به زبانهای عربی و اردو و سایر زبانها بر حسب نیاز)) اصلش هم که فارسی است. بجای انگلیسی و فرانسه و سایر زبانها گذاشته بشود. کسانی که با این پیشنهاد موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا ماده 6 را با این اصلاحیه رأی می گذاریم. البته فرقی نمی کند، همین مضمون تصویب شد، ولی ما به عنوان ماده 6 رأی می گیریم. کسانی که با ماده 6، با این اصلاحیه موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. میهمانان امروز مجلس شورای شورای اسلامی گروهی از کارکنان و مسؤولان امور تلفن شهری و رؤسای نواحی هفتگانه شرکت مخابرات ایران، جمعی از اعضای انجمن اسلامی دبیرستان دکتر هشترودی تهران، جمعی از معلمان و دانش آموزان مدرسه راهنمائی سمیه تهران، گروهی از معلمان و دانش آموزان مدرسه راهنمائی قدس پارچین ورامین، گروهی از اعضای انجمن اسلامی شهرک سالاریه قم و عده ای از کارکنان سازمان ملی انتقال خون که این روزها در اطراف مجلس فعال بوده اند، در مجلس حضور دارند، ما از همه آنها تشکر می کنیم و برای آنها موفقیت از خداوند می خواهیم. (جلسه ساعت 40/10 بعنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 15/11 به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد). رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است. بقیه لایحه مطرح است. منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. فصل دوم ـ شوراهای مشورتی ماده 7- دانشگاه دارای شوراهائی بشرح زیر است. الف ـ شورایعالی دانشگاه. ب ـ شورای دانشگاه. ج ـ شوراهای دانشکده ها رئیس ـ ماده 7 پیشنهادی ندارد. ولی نصاب برای رأی گیری نداریم. آقای کتیرائی آقایانی را که الان تشریف ندارند اسامی شان را یادداشت بفرمائید یک رأی گیری حساب بشود که توبیخ بشوند ماده بعد را قرائت کنید. ماده 8 ـ شورایعالی که وظیفه برنامه ریزی را مطابق ماده 10 این قانون بعهده دارد (که میشود ماده 9 این قانون) خط دهنده و بازوی مشورتی وزیر فرهنگ و آموزش عال می باشد. وظیفه شورای دانشگاه و شورای دانشکده ها نیز هماهنگ ساختن برنامه های آموزشی و پژوهشی و فرهنگی و نظارت علمی و ارزیابی آنها در سطح دانشگاه و دانشکده ها است . منشی ـ آقای هراتی پیشنهاد داده اند از ((وظیفه برنامه ریزی)) تا انتهای ((خط دهنده)) در ماده 8 حذف بشود. رئیس ـ آقای هراتی بفرمائید. هراتی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. برادرها عنایت دارند که در مرحله اول در خود این متن یک تناقضی وجود دارد. تناقضی که وجود دارد این است که شورای عالی را وظیفه برنامه ریزی و خط دهندگی به آن داده است، از طرف دیگر آمده است و گفته است این یک بازوی مشورتی است. اگر بازوی مشورتی است پس برنامه ریز یعنی چه، خط دهنده یعنی چه؟ بنابراین، این یک تناقض آشکاری است در خود ماده. این نکته اول. نکته دوم این که تجربیات گذشته دقیقاً نشان میدهد که شورای محترم نگهبان با شوراهائی موافق لست که تنها جنبه مشورتی داشته باشد. آن شوراهائی می تواند خط دهند باشد یا آن شوراهائی می تواند برنامه ریز باشد، که تمام اعضاء آن متشکل از وزراء باشند. یعنی غیر وزیر در آن شورا نباشد. در حالیکه در این شورا تعداد زیادی غیر وزیر هستند. بنابراین بنده پیشنهادم اینجا این است که این وظیفه برنامه ریزی و خط دهندگی حذف بشود به خاطر مخالفت با قانون اساسی و از سوی دیگر ممکن است بعداً هم یک مشکل ایجاد کند، به خاطر اینکه اینجا گفته است ((تصمیم گیری نهائی به عهده وزیر علوم و آموزش عالی است.)) اگر این شورا آمد و گفت من برنامه ریز هستم، من خط دهنده هستم، تو چرا تصویب نکردی؟ خوب، وزیر چه جوابی دارد به او بدهد؟ منتها با حذف این دو قسمت یعنی حذف برنامه ریزی و خط دهنده ، همان بازوی مشورتی، نهایتاً هم اشکال قانون اساسی را ندارد و هم اینکه تناقض آشکاری که در این ماده وجود دارد، از بین خواهد رفت. والسلام. منشی ـ آقای عباسی مخالف. عباس عباسی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. ایراد و اشکال جناب آقای هراتی این بود که ایجاد تضاد و یا تناقض خواهد نمود اگر این بماند و نهایتاً چون وزیر و یا هیأت وزیران در برابر مجلس مسؤول هستند و دیگران که جزء شورا هستند، همه وزیر نیستند، بنابراین مخالفت با قانون اساسی دارد. ولی خوشبختانه خود آقای هراتی جواب خودشان را دادند. برنامه ریزی و خط دهندگی به مفهوم تصویب نیست. آن برنامه ها را تدوین وتنظیم میکند، رشته ها و دیگر اموری که مربوط است به اینکه در کجا دانشکده ای تأسیس بشود،‌ با چه ظرفیتی، اولویت با چه رشته ای هست، از کجاها مثلا باید امکانات گرفت، چه جوری این امکانات را باید تقسیم کرد تا به نتیجه مطلوب تر برسیم؟ آن برنامه اش این است. برنامه را می ریزد، اما تصمیم گیری نهائی به عهده خود وزیر خواهد بود. وزیر برمیدارد مطالعه میکند، پسندید و تأیید کرد، امضاء میکند و تصویب میکند و اگر نپذیرفت چه کلا، که کلا رد میکند. اگر ایرادات جزئی دارد همان ایرادات جزئی را برطرف میکند و کار دانشگاه، آن هم دانشگاه بین المللی اسلامی منحصر به نیروی داخلی نیست. اساتیدش ممکن است از خارج بیایند. دانشجویان زیادی از خارج بیایند، با زبانها و فرهنگهای مختلف و متنوع. بعد اینجا بیایند. مگر امکان دارد که وزیر به تنهائی بتواند کاری را بکند؟ این اصلا امکان پذیر نیست. اینها بازوی مشورتی که این مشورتی در واقع همان بیان خط دهنده است. خط دهنده بازوی مشورتی است. طرف مشورت وزیر قرار می گیرند، برنامه ها را جمع و جور می کنند، دسته بندی می کنند. حل و فصل می کنند و نهایتاً به خود وزیر محترم میدهند، و همین موضوع را هم اشاره کردید طبق ماده 10 این لایحه باید چنین و چنان بکنند و بندهای متعدد که ظاهراً بیش از 12-13-14 بند وچند تبصره است، وظائف این شورای عالی را در آنجا مفصلا و بند بند تدوین کرده،‌ یکی از بندهایش هم این است: بند 1 ماده 10- تعیین خط مشی کلی دانشگاه. خوب این تعیین می کند اما نه به این مفهوم که تصویب می کند، خیر تصویب به عهده این نیست. بنابراین چون تصمیم گیری نهائی به عهده خود وزیر هست و از آنطرف برای خود وزیر هم امکان اینکه تمام مسائل را اعم از کلی و جزئی برسد من با پیشنهاد حذف مخالفم و هیچ تناقضی و یا تضادی و یا مخالفتی با قانون اساسی هم از نظر بنده ندارد و السلام علیکم. منشی ـ آقای مجید انصاری موافق. مجید انصاری ـ بسم الله الرحمن الرحیم، من ابتداء این نکته را به برادرمان آقای عباسی تذکر میدهم که حذف این دو جمله به معنای نفی کار شورائی نیست، اما مجلس محترم که می خواهد یک قیدی را در قانون ذکر ذکر بکند باید فوائد عملی واجرائی آن قید را در نظر بگیرد و باید از گذاشتن قید وبندهائی که بی فایده است، بیهوده است، هیچ ثمره اجرائی و حقوقی را ندارد و فقط یک سر در گمی ایجاد می کند جداً پرهیز کند. شما تجربه گذشته را در نظر بگیرید. ما در بسیاری از موارد آمده ایم برای اینکه گریز داشته باشیم از مسأله فرد گرائی در تصمیم گیری متوسل شده ایم به یک شوراهائی که آن شوراها از نظر قانونی حق تصمیم گیری در امور اجرائی را نداشته اند و بیشتر تضاد داخل دستگاهها را ما دامن زدیم حتی شما ملاحظه فرمودید در شورای سرپرستی صدا و سیما با اینکه طبق قانون اساسی هست و باید هم باشد آن اساسنامه ای که مجلس نوشته بود موارد زیادی پیش می آمد که بین تصمیم گیریهای شورا و بین نحوه اجرایش توسط مدیر عامل مشکل پیش می آمد، چه برسد به مواردی که وزیر مسؤول دارد. در برابر مجلس وزیر علوم مسؤول هست از او میتوانیم سؤال بکنیم، بعد یک سری اختیارات اجرائی را اگر به شورا بدهیم خلاف قانون اساسی است، شورای نگهبان رد می کند. اگر معنای این شورا این است که بروند زحمت بکشند، برنامه ریزی بکنند، اما وزیر اگر دلش خواست حق و تو داشته باشد. اصلا بعد از یک سال که زحمت کشیدند وزیر میگوید آقا جان من اینرا نمی پسندم، قانون هم به من حق داده، شورا بی شورا. نتیجه اش این میشود که یک دعوائی درون دانشگاه به وجود بیاید همین دعوائی که بسیاری از جاهائی که اینجور شوراها ما گذاشتیم الان موجود است و جز اختلاف انگیزی ما کاری را درون این دستگاهها انجام نمیدهیم. شما اینجا گذاشته اید که برنامه ریزی. این برنامه ریزی را وقتی شورا انجام داد باید اجرا بشود یا نه؟ اگر اجرا نشود که کار لغوی است، اگر بخواهد اجرا بشود و وزیر آنرا لغو بکند طبعاً درگیری ایجاد میشود. بعد جمله خط دهندگی یک جمله زشتی است واقعاً ((شورا خط دهنده است)) خط معنای خط دهنده چیست؟ خوب وزیر علوم اگر که خودش برنامه دارد، برنامه ریزی می کند، برنامه ها را می آورد در مجلس تصویب میشود. البته توصیه ما به همه وزراء ، به همه مسؤلین اجرائی این است که از فکر همه استفاده بکنند و ذکر شورا در قانون هم عیب ندارد، ذکر بشود اصل شورا و وزیر هم با شورا مشورت بکند اما در قانون یک چیزهائی را نگذارید که مرز وظیفه را به هم مخلوط بکنید، اینجا گذاشته اید برنامه ریزی، خط دهندگی، بعد هم گفته اید بازوی مشورتی. اینها که با هم سازگاری ندارد و واقعاً در بندهای ماده 10 هم همین مشکل هست، در ماده 14 هم همین مشکل هست من خواهش می کنم قانونی را بنویسید که در اجراء کمترین دردسر را داشته باشد. مشکلات موجود در دانشگاهها که الان گاهی بین جهاد دانشگاهی، بین ستاد انقلاب فرهنگی، بین مدیریت دانشگاهها وجود دارد، اینها را به حداقل برسانید و السلام علیکم و رحمة الله. رئیس ـ دولت هم موافق است؟ (نماینده دولت ـ با حذفش موافقیم) بسیار خوب پس کمیسیون و دولت هم حرفی ندارند و موافقند. پیشنهاد حذف را به رأی می گذاریم. آن عبارتی را که باید حذف بشود را مشخص بکنید. هادی ـ اکثریت اعضاء شورا را خود وزیر تعیین می کند و مشکلی پیش نمی آید. رئیس ـ حالا اگر اختلاف کردند که پیش می آید (هادی ـ خود وزیر است، رئیس دانشگاه را خودش تعیین می کند؟) در عین حال اگر اختلاف کردند خوب در موقع رأی دادن چیزی دیگری میشود. چه می دانیم در آینده اینها چه فکر می کنند. آقای شهرستانی بفرمائید. شهرستانی (نماینده دولت) ـ اینجا مسأله اینطور هست که با این حذف عبارت اینجور میشود که شورایعالی مطابق ماده 10 که میشود ماده 9 این قانون بازوی مشورتی وزیر فرهنگ و آموزش عالی محسوب میشود. این برنامه ریزی و خط دهنده که البته واژه های مناسبی نیست، خط دهنده برای دانشگاه طبیعتاً همان نظام است که خط دهنده است همچنانکه برای مسائل عمومی و سیاسی و اجتماعی خط دهنده است، برای دانشگاه هم آن خط دهنده است این لغت خط دهنده که برای قانون واژه زیاد زیبائی نیست، بعد هم طبق آن ماده 9 شرحی داده شده که خط مشی و این برنامه ها را در آن ماده 2 شرح مفصل وظایف شورایعالی هست بنابراین ما هم حذف این دو کلمه یا دو عبارت کوتاه یکی ((وظیفه برنامه ریزی)) در اول ((و خط دهنده)) در بعد موافق هستیم. رئیس ـ عین عبارت را آقای هراتی بخوانید. هراتی ـ شورایعالی مطابق ماده 10 بعنوان بازوی مشورتی وزیر فرهنگ و آموزش عالی محسوب میشود. رئیس ـ خیلی خوب بعد و تصمیم گیری نهائی و اینها باقی است؟ (هراتی ـ بله آنها باقی می ماند) که ((وظیفه برنامه ریزی را دارد)) هم حذف میشود. 185 نفر حضور دارند موافقان با این پیشنهاد حذف قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. منشی ـ آقایانی که دیر آمدنشان به مجلس باعث تأخیر در رأی گیری شد آقایان: نصر اللهی، واعظی، رحیمی سنقر، بی مقدار، بازرگان، شیبانی، دکتر احمد بهشتی، رفیعیان، طباطبائی نژاد، راثی، سجادی، هاشمیان، انزابی، مروی، فوئنی حائری، جلالی، هاتفی، نظری، زمانیان، مرتضی محمودی، خانم طالقانی، مصطفی تبریزی، صدوقی، شاه آبادی، محمدی رود باران، معزی، موسوی لاری،‌ دکتر اخوتیان. رئیس ـ خوب ما آن اول می خواستیم رأی بگیریم که نشد حالا اول ماده 7 را رأی می گیریم بعد ماده 8 را، ماده 7 دوباره خوانده میشود برای رأی بگیریم خوانده میشود. ماده 7- دانشگاه دارای شوراهائی به شرح زیر است: الف ـ شورایعالی دانشگاه. ب ـ شورای دانشگاه. ج ـ شوراهای دانشکده ها. رئیس ـ 185 نفر حضور دارند موافقان ماده 7 که قرائت شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 8 را هم بخوانید. ماده 8- شورایعالی مطابق ماده 10 این قانون (که اینجا میشود ماده 9) بازوی مشورتی وزیر فرهنگ و آموزش عالی. رئیس ـ چون با بازو فکر نمی کنند آقای زرهانی می گویند اینجا مشاور بشود، صحیح هم هست، ماده 8 را بخوانید. منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. ماده 8- شورایعالی مطابق ماده 9 این قانون مشاور وزیر فرهنگ و آموزش عالی می باشد وظیفه شورای دانشگاه و شورای دانشکده ها نیز هماهنگ ساختن برنامه های آموزشی و پژوهشی و فرهنگی و نظارت علمی و ارزیابی آنها در سطح دانشگاه و دانشکده ها است. رئیس ـ 187 نفر حضور دارند موافقان ماده 8 به شکلی که قرائت شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 9- وظایف شورایعالی دانشگاه به شرح زیر است: 1- تعیین خط مشی کلی دانشگاه. 2- تشخیص ضرورت تأسیس دانشکده ها و تعیین دوره ها و رشته ها و گروههای آموزشی و واحدهای آموزشی و تحقیقاتی. 3- تعیین اولویت های جدید آموزشی و تحقیقاتی. 4- بررسی سالانه امکانات دانشگاه از لحاظ پرورش دانشجو و تعیین تعداد دانشجو در هر رشته. 5- بررسی سالانه امکانات علمی دانشگاه (نیروی انسانی و تجهیزات) تعیین کمبودها و طبقه بندی نیازها. 6- بررسی مبادله نیروهای متخصص متعهد با مراکز علمی اسلامی و تشکیل سمینارهای علمی و بین المللی. 7- تهیه و تنظیم پروژه های تحقیقاتی و طرحهای مشترک با جوامع اسلامی و مستعضف با رعایت اصل 77 قانون اساسی. 8- تهیه نمودار سازمانی و تشکیلاتی دانشگاه. 9- تنظیم بودجه سالانه کل دانشگاه و مؤسسات تابعه. 10- بررسی و تنظیم آئین نامه های اجرائی، مالی و اداری دانشگاه و عند اللزوم تعیین میزان شهریه. 11- تدوین آئین نامه های انضباطی و رفاهی. 12- تهیه و تصویب آئین نامه داخلی جلسات شورایعالی دانشگاه. 13- تعیین و تصویب وظایف کمیسیونهای شورایعالی و شوراها و گروههای آموزشی دانشکده ها. 14- بررسی مسائلی که به پیشنهاد رئیس دانشگاه در دستور کار شورا قرار می گیرد. تبصره ـ مصوبات بندهای 5تا11 جهت تصویب نهائی به وزارت فرهنگ و آموزش عالی پیشنهاد میشود. رئیس ـ پیشنهاد دارید؟ منشی ـ آقای ناصری پیشنهاد حذف بند یک ماده 9 را داده اند. رئیس ـ آقای ناصری بفرمائید. ناصری ـ بسم الله الرحمن الرحیم، اولا یک نکته ای را من عرض بکنم و آن اینکه این نوع شوراها که در قوانین اینجوری می آید خودش یک مقدار سؤال در آن هست. بالاخره همه تصمیمات و صحبت هائی که اینها می کنند نهایتاً وزیر تصمیم می گیرد. یا ما باید از نظام شورائی دست برداریم که خودش مشکلاتی دارد، یا باید شورای محترم نگهبان این نظری که در رابطه با شوراها دارد و شوراها جز مشورت هیچ چیزی نمی توانند داشته باشند، تجدید نظر کنند والا ما مرتب می آئیم تصویب می کنیم شوراها را و در مقام عمل هم با مشکلاتی روبرو میشویم که جای انکار نیست. این یک تذکر است و اما در این رابطه علاوه بر صحبت هائی که در حذف عبارتی در ماده 8 برادرمان آقای هراتی دادند و تصویب هم شد، آیا این تعیین خط مشی که در بند(1) ماده 9 آمد: ((تعیین خط مشی کلی دانشگاه)) آیا خط مشی برای عمل است، می خواهیم عمل کنیم؟ یا همینطوری می خواهند بنشینند آنجا حرف بزنند آخرش هم وزیر می خواهد عمل کند؟ اگر برای عمل کردن است، که قدرت ندارند و اگر فقط حرف زدن است نهایتاً وزیر عمل می کند و وزیر هر وقت می تواند همین مسأله را که اینها خط مشی ای که تعیین کرده اند بگویند آقا من این را قبول ندارم و اینها گاهی می روند مدتها کار می کنند برای اینکه خط مشی را برای همین دانشگاهی که از اهمیتی برخوردار است می نویسند و نهایتاً وزیر می گوید من قبول ندارم. البته بندهای دیگر چیزهائی است که در حد مشورت هم میشود کار کرد. حالا مشکلاتی دارد به جای خودش محفوظ، اما این کاملا با اینکه فقط در حد مشورت خط مشی کلی دانشگاه را تعیین کند، این منافات دارد و من پیشنهاد حذفش را دارم که نمایندگان محترم توجه خواهند کرد. رئیس ـ خوب اگر منظور این است یعنی در حد پیشنهاد باشد… مجید انصاری ـ جناب آقای هاشمی اصلاح عبارتی بکنید، اگر آقایان نظرشان این باشد. بنویسند ((تدوین خط مشی کلی دانشگاه و ارائه آن به وزیر فرهنگ)). رئیس ـ منظور این است یعنی با آن ماده قبلی منظو این است که تدوین کنند بدهند به عنوان مشورت به او (مجید انصاری ـ اصلاح عبارتی میشود) حالا اصلاح می کنیم. به جای ((تعیین)) بنویسیم: ((تدوین خط مشی کلی)). چون قبلا این را تصویب کرده ایم دیگر بحثی نمی کنیم. هر جا هم که تعیین هم هست یعنی به منظور ارائه به وزیر است و مشخص است. منشی ـ آقایان هراتی و صبوری پیشنهاد حذف تبصره این ماده را داده اند. رئیس ـ ایشان حذف بند 14 را داده اند. منشی ـ یک تبصره بیشتر در این ماده نیست منتها تبصره در بند 14 است. آقایان توجه داشته باشند پیشنهادیشان را با همین مواردی که در لایحه نوشته شده برای ما بفرستند چون مواد تغییر میکند، شماره های مختلف می نویسند و قابل تطبیق نیست و مشکل است. رئیس ـ آقای هراتی بفرمائید. هراتی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، برادرها و خواهرهای محترم به این تبصره بند 14 عنایت بفرمایند. تبصره بند 14 می گوید: ((مصوبات بندهای 5تا 11 جهت تصویب نهائی به وزارت فرهنگ و آموزش عالی پیشنهاد میشود.)) با توجه به این پیشنهادی که بنده قبلا مطرح کردم و به تصویب رسید شورای عالی دانشگاه تنها به عنوان مشاور مطرح است و کلیه تصمیم گیریهای نهائی به عهده وزیر مربوطه است. بنابراین دیگر ضرورتی ندارد که بندهای 5تا11 آن به تصویب وزارت فرهنگ و آموزش عالی برسد، بلکه باید تمام این بندها به تصویب برسد. بنابراین آوردن این هیچگونه ضرورتی جز اتلاف وقت و یک مطلب اضافی ندارد. منشی ـ آقای عباسی مخالف. عباس عباسی ـ اگر آن موضوع باشد پس من گرفتم. رئیس ـ این درست است تبصره بله، اما خود بند 14 چه؟ یکی از نمایندگان ـ قبلا تصویب کردیم. رئیس ـ خوب این را که قبلا تصویب کرده ایم و روشن است و دیگر حذف نمی شود. منشی ـ دیگر پیشنهاد نداریم. رئیس ـ این هم حذف می شود. /190 نفر در مجلس حاضرند ماده 9 (10 قدیم) را بدون تبصره (تبصره را حذف کردیم) به رأی میگذاریم. کسانی که با ماده 9 موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 10- شورایعالی دانشگاه مرکب از اعضای زیر است: 1- وزیر فرهنگ و آموزش عالی. 2- رئیس دانشگاه بین المللی اسلامی. 3- معاون فرنگی وزارت امور خارجه. 4- معاون امور بین الملل وزارت ارشاد اسلامی. 5- معاون آموزشی دانشگاه. 6- معاون اداری و مالی دانشگاه. 7- دو نفر از مدرسان روحانی آگاه به مسائل اعتقادی و مبانی استنباط به انتخاب فقهای شورای نگهبان. 8- یک تن از کارشناسان متعهد علوم تربیتی که حداقل 5 سال سابقه تدریس دانشگاهی داشته و یا صاحب تألیفات معتبری در این زمینه باشد به انتخاب وزیر فرهنگ و آموزش عالی. 9- یک تن از اعضای هیأت علمی این دانشگاه که در علوم تجربی (علوم پایه، پزشکی، فنی و مهندسی) حداقل 3 سال سابقه تدریس یا تحقیق دانشگاهی داشته باشد به انتخاب هیأت علمی و تصویب وزیر فرهنگ و آموزش عالی. 10- یک تن از اعضای هیأت علمی این دانشگاه که در علوم انسانی حداقل 3 سال سابقه تدریس یا تحقیق دانشگاهی داشته باشد به انتخاب هیأت علمی و تصویب وزیر فرهنگ و آموزش عالی. رئیس ـ پیشنهاد دارد؟ منشی ـ آقای ناصری و آقای مجید انصاری پیشنهاد حذف ((به انتخاب فقهای شورای نگهبان)) در بند 7 را داده اند. آقای ناصری بفرمائید. ناصری ـ بسم الله الرحمن الرحیم، من فکر میکنم چیزی که کمیسیون را وارد کرده این انتخاب دو نفر از روحانیون را به شورای نگهبان واگذار کند این بوده که خوب وقتی که دو نفر از شورای نگهبان آنجا بودند در جریان مصوبات و مذاکرات این شورا هستند در نتیجه کارها راحت تر صورت می گیرد و مشکلات بعدی نخواهد داشت. ولی به این نکته توجه نکردند که شورای نگهبان دو تا وظیفه مشخص از نظر قانون اساسی دارد. یکی اینکه مصوبات مجلس را ببیند آیا موافق شرع هست یا نه؟ و دیگر اینکه موافق قانون اساسی هست یا نه؟ در صورتی که مصوبه ای در مجلس مخالف با قانون اساسی یا شرع باشد اینها نظرشان را بدهند. وظایف شورای نگهبان مشخص است و این جزو وظایفش نیست، اگر به شورای نگهبان برود خود شورای محترم نگهبان رد خواهد کرد. لذا این حذف بشود خوب است. رئیس ـ این شبهه ای که آقایان کرند شبهه ظاهراً واردی است چون خود شورای نگهبان معمولا این ارگانهائی که در شورای نگهبان آمده اند وظایفشان را حصر می فهمند. قاعدتاً وقتی برود آنجا این را هم اشکال خواهند کرد. بیات ـ معرفی است و ما قبلا این را داشتیم، هیچ منافاتی ندارد. رئیس ـ اگر نخواستند، ما الان وظیفه ای برای شورای نگهبان داریم تعیین میکنیم که اگر نخواستند، بگویند جزو وظایف ما نیست. من میخواهم بگویم ما بخواهیم وظیفه ای برای یک کسی قرار بدهیم که وظایفش در شورای نگهبان محصور است. محمد یزدی ـ خلاف قانون نیست. رئیس ـ خلاف قانون همین است خوب اگر آن است پس نمی توانند رد کنند. محمد یزدی ـ به عنوان یک وظیفه ای برای شورای نگهبان نیست. به عنوان فقاهت است، یعنی فقیه شناس است. رئیس ـ خیر من می گویم آنها… محمد یزدی ـ این کار را به عنوان شناخت فقیه می کند نه به عنوان شورای نگهبان. رئیس ـ این حرف همه جا می آید. ما هر وظیفه ای را به هر کس میتوانیم بدهیم. محمد یزدی ـ مانع ندارد، اگر گذاشتید اشکالی ندارد. رئیس ـ پس مخالف و موافق صحبت کند معلوم میشود که در مجلس مخالف هست. منشی ـ آقای موسوی تبریزی مخالف، آقای زرهانی موافق که ایشان پیشنهاد هم داده اند. سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، البته مخالفت من در حذف اصل بند 7 است که بعضی ها پیشنهاد داده اند. باید بیشتر هم باشد. دانشگاه بین المللی اسلامی باید اسلام شناسان، متخصصین در مسائل اسلامی بیشتر از دو نفر باشد. شما اعضای شورا را اگر ملاحظه بکنید، اعضای شورای مدیره دانشگاه بین المللی اسلامی 10 نفر هستند که دو نفر آنها روحانی اسلام شناس هستند و حال اینکه قاعدتاً باید بیشتر از اینها باشد چون میخواهند واقعاً اسلام را هم در آنجا تدریس بکنند و هم اسلام واقعی را بر دنیا صادر و معرفی بکنند. وانگهی این دو نفر فقیهی که حالا گذاشته اند (به نظرمن کم است، عیب ندارد حالا بعداً ببینیم پیشنهادات چه میشود) این دو نفر فقیه، در این مراکز رسمی مملکت که بتواند فقاهت و اسلام را بشناسد غیر از شورای نگهبان و شورایعالی قضائی که 5 نفر مجتهد در آنجا 6 نفر مجتهد در شورای نگهبان، اینها واقعاً فقیه شناس هستند و آنهائی که متخصصین در علوم اسلامی هستند که ارگان رسمی هم باشد بتواند بشناسد اینها هستند. اگر از اینها بگذریم میرود سراغ جامعه مدرسین، حوزه علمیه و فلان و فلان و از این حرفها. پس بنابراین ما باید یک مرجعی برای تشخیص دو نفر مدرس روحانی که عبارتش هم به نظر من خوب نیست، دو نفر متخصص در مسائل اسلامی که باید آنها معرفی بکنند انتخاب بکنند خود شورای نگهبان بهترین مرجع هست و هیچ عیب ندارد از نظر قانون هم بعداً اختیار را به دست خودشان میگذاریم، گر چه آنها از اصل 110 قانون اساسی در بحث ولایت فقیه انحصار فهمیدند و مازاد آن را نفی کردند. حالا در این جهتش اختیار را میدهیم به دست خودشان تا ببینیم خودشان چه استنباط می کنند از آن دو، سه اصلی که در رابطه با شورای نگهبان هست. رئیس ـ موافق صحبت کند. منشی ـ آقای زرهانی موافق. زرهانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، در قانون اساسی نهادهای پیش بینی شده با شرح وظایف مشخص که در شأن مجلس نیست کوچکترین دخالتی در کم کردن یا زیاد کردن وظایف آنها انجام بدهد. مثل شرح وظایف رهبری،‌ شورای نگهبان باید همیشه اشراف بر مجلس داشته باشد و اشراف شورای نگهبان در اصل چهارم، صد و ده و از نود تا نود و هفت قانون اساسی پیش بینی شده است و ما اگر وظیفه ای را به شورای نگهبان محول بکنیم نه چیزی به اعتبار او اضافه کرده ایم، نه اگر پیشنهاد حذفش رل بدهیم مبنی بر اضافه شدن بر شرح وظایف او خدشه ای به اعتبار او وارد شده است. لذا چون شرح وظایف شورای نگهبان در قانون اساسی مشخص هستند و تضمین و تأمین ثابت بودن این شرح وظایف باعث تقویت شورای نگهبان خواهد شد و پای شورای نگهبان را کشیدن در یک سری مسائل اجرائی که اگر اجراء نشد فرصتی برای نمایندگان مجلس برای طرح چراها وجود داشته باشد کار چندان درستی نیست. ما الان بیائیم در مقام قانونگذار شورای نگهبان را موظف بکنیم که دو نفر را معرفی بکند. اگر فردا این دو نفر را معرفی نکرد تالی فاسدهائی پیش می آید. یکی اینکه آن شورای مشورتی که ما در نظر گرفته ایم کارش از نظر قانونی لنگ می ماند. دوم اینکه ما به عنوان نمایندگان مردم به چه مجوزی بیائیم از شورای نگهبان سؤال بکنیم یا تذکر بدهیم و یا برخورد بکنیم؟ اما اینکه آقای موسوی تبریزی فرمودند اسلام شناسان فقط شورای نگهبان میتواند آنها را معرفی بکند و کس دیگری نیست. اگر قرار باشد ما قانونی را بنویسیم که ضامن اجرا نداشته باشد نیائیم برای یک مرجع قانونی که در قانون اساسی وظایف مشخصی دارد آن قانون را بنویسیم مثلا بنویسیم جامعه مدرسین یا جامعه روحانیت یا هر کس دیگری که میشود، به او وظیفه ای را واگذار نمود. ما در شرح وظایفی که برای شورای نگهبان در قانون اساسی می بینیم جایی برای کم کردن یا زیاد کردن وجود ندارد و دادن مسؤولیت اجرایی به نمایندگان مجلس است که اگر نمایندگان مجلس در دام اجرا بیفتند آن اشراف و حیثیتی را که قانون اساسی برای شان قائل شده در مقام امر و نهی و هدایت و ارشاد و سیاست گذاری از آنها سلب میشود. آقا محمدی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، از اصل نود و یکم تا اصل نود و نهم کلیه وظایف شورای نگهبان مشخص است، یک سابقه عملکرد هم در مجلس داریم که شورای نگهبان را موظف کردیم که در ظرف چند ماه کلیه قوانین گذشته را با قانون اساسی و شرع انطباق بدهند و موارد خلافش را بیان بکنند، شورای نگهبان رسماً اظهار نظر کرد که وظایف ما مشخص است. اضافه بر آن وظایفی که ما داریم مجلس نمیتواند به ما وظیفه ای را محول بکند. و آن را رد کرد . بنابراین گذاشتن این وظیفه خلاف قانون اساسی است و خود شورای نگهبان سابقه دارد که رد کرده است. رئیس ـ این چیزی جدیدی نبود همان اخطار اولی بود. آقا محمدی ـ خودشان رد کردند. رئیس ـ میگویم اختلاف نظر وجود دارد. شما که باید توجه بکنید. یکی از نمایندگان ـ مجلس رد کرده است. رئیس ـ خیلی خوب این اخطار است ولی بعضیها این اخطار را قبول ندارند، از اول که همین حرف بود، چون قبول ندارند ما مجبور شدیم بحث کنیم. آقای دکتر قائمی بفرمائید. دکتر قائمی ـ اگر واقعاً اشکال قانون اساسی دارد که ما بحثی نداریم. نظر ما این بود که افرادی را انتخاب کنیم که اصلح باشند. رئیس ـ نماینده دولت؟ شهرستانی ـ نظر ما این بود که از فقاهتشان مورد استفاده قرار گیرد. رئیس ـ آن بحث دیگری است. اگر حذف بشود بعد چه چیزی جایش هست؟ به انتخاب چه کسی؟ مجید انصاری ـ بنده پیشنهاد حذف بند 7 را داده ام. رئیس ـ پیشنهاد حذف ((بند 7)) را داده اید؟ آقایان برای اینکه بعداً مشکل اینکه چه کسی انتخاب بکند نداشته باشیم اصلا میگویند ((بند 7)) حذف بشود. (یکی از نمایندگان ـ مخالف) اصل همین است. روی پیشنهاد بحث کردیم. یکی از نمایندگان ـ جداگانه باید صحبت کنند. رئیس ـ جداگانه باید صحبت بکنند؟ خیلی خوب پس اولی را رأی بگیریم (181 نفر در مجلس حاضرند) کسانیکه با حذف ذیل این بند ((بند 7)) یعنی این جمله ((که به انتخاب فقهای شورای نگهبان است)) موافق هستند قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. اصل بند را آقای انصاری بگویند. مجید انصاری ـ بسم الله الرحمن الرحیم. من مخالف با حضور روحانیت در دانشگاه نیستم بلکه این ضرورت است و لازم است که حضور داشته باشند اما در قانون که ما بگذاریم، حالا درست است که تصویب نشد که این جمله حذف بشود اما من قطع دارم که این به علت مغایرت با قانون اساسی رد میشود و ما یک تعیین تکلیفی برای شورای نگهبان کردیم که دو نفر را تعیین بکند اگر که شورای نگهبان نخواست و تعیین نکرد آن وقت شورا بطور طبیعی از نظر قانونی دو نفر عضو را کم دارد یا اصلا تشکیل نمیشود با اگر هم شما بفرمائید با اکثریت تشکیل میشود این دو نفر عضو هم به حساب میایند لذا در نصاب تشکیل جلسات خلل وارد میشود (رئیس ـ نه) شما الان ملاحظه بفرمائید در حال حاضر نمایندگان حضرت آیت الله العظمی منتظری در تمام دانشگاهها حضور فعال دارند و احتیاجی هم به اینکه ما قانون وضع بکنیم ندارد و اگر لازم شد چه بسا ممکن است در این دانشگاه به لحاظ اهمیتی که دارد خود حضرت امام روحی له الفدا اگر ضرورت را لازم دانستند و ضرورت تشخیص دادند نماینده ای را تعیین بکنند و با آیت الله العظمی منتظری، اما ما در متن قانون بگذاریم الزاماً شورای نگهبان اینها را تعیین بکند خلاف قانون اساسی است،‌ شورای نگهبان رد میکند و ما مجدداً باید وقت مجلس را بگیریم لذا پیشنهاد بنده این است که دو نفر روحانی را حذف بکنیم بعداً اگر آیت الله منتظری یا حضرت امام نمایندگانی را در این دانشگاه تعیین کردند که طبعاً هم تعیین خواهند کرد یقیناً آن روحانی اشراف کلی خواهد داشت بر آن دانشگاه و از وجودش استفاده خواهد شد و با توجه به اینکه شورا، شورای اجرایی نیست یک کار مشورتی دارد طبعاً اگر روحانی در دانشگاه تعیین شد از نظرات او هم در شورا استفاده خواهد شد لذا من پیشنهاد حذف دو روحانی را دارم. رئیس ـ شما اگر مخالف با بودن اصل دو نفر نیستید اگر شورای نگهبان رد کرد و برگشت آن وقت جایش کسی را که کی انتخاب بکند درست می کنیم. مجید انصاری ـ هیچ مرجعی ما نمیتوانیم (رئیس ـ بعد میتوانیم ما هیچ مرجع قانونی را بگوئیم جامعه مدرسین، آنها هم الزام ندارد بگوئیم خود آیت الله منتظری،‌ آنها هم الزام ندارد. ما فقط وزیر را میتوانیم… (رئیس ـ پس مخالف هستید؟) بلی. موافق و مخالف صحبت کنند. منشی ـ آقای یزدی مخالف. محمد یزدی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. جناب آقای انصاری مخالفت نکرد برای اینکه فرمودند مخالف حضور روحانی در دانشگاه نیستند، اینکه اشاره کردند نمایندگان آیت الله منتظری حضور نمایندگان از مسیر غیر قانونی، این نمیتواند دردی را دوا بکند، حتی حضور نمایندگان خود حضرت امام که از فوق قانون هست، این یک مسأله دیگری است. بحث این است که یک دانشگاهی تشکیل شده، دانشگاه بین المللی اسلامی است، اهمیت ویژه ای دارد، در این دانشگاه تهیه کنندگان این لایحه پیش بینی کردند در شورای عالی که خط مشی های کلی را تنظیم میکند دو نفر روحانی حضور داشته باشند، حضور دو نفر روحانی به عنوان قانون حتماً باید باشد به این معنا که ضرورت حضورشان تأثیر در تعیین خط مشی ها دارد، اینکه فرمودند برای تشکیل جلسه و رأی شان در رسمیت جلسه دخالت دارد، البته این طور است معنای عضویت شان همین است که بدون حضور آنها هم باید اکثریتی که حضور آنها هم باید حساب بشود جلسه رسمیت ندارد، معنای حضور برای تعیین خط مشی این هست. بحث در این است که بعد از حضور اینها از طریق قانونی مرجع تشخیص چه کسی است؟ یعنی ما تردید نداریم در اینکه باید دو نفر روحانی باشند که در تعیین خط مشی مؤثر باشند. شورای عالی دانشگاه بین المللی اسلامی است در مرجع تشخیص آقایان میگویند همین جوری رها کنیم. همین جوری معنایش این است که اگر خود وزیر فرهنگ تشخیص داد این دو نفر روحانی میتوانند تأثیر داشته باشند کافی باشد، این را ما کافی نمیدانیم. یا دو نفر خودشان همین جوری و خواستند بیایند مسؤولین قبول کردند کافی باشد، بالاخره باید یک جایی مرجع تشخیص باشد. مرجع تشخیص را همان طور که آقایان معرفی کردند گفتند، شورای نگهبان. اشکال قانونی هم از نظر ما ندارد یک وقت میگوئیم شورای نگهبان موظف است این کار را بکند به عنوان اینکه شورای نگهبان است، بلی بفرمائید یک وظیفه جدایی برایشان معین کردن، آنها ممکن است بگویند وظایف ما محدود است. گذشته از اینکه خود شورای نگهبان بخصوص درباره وظایف رهبری تصریح کردند که معنای شمردن این وظایف این است که این وظایف را دیگران نباید انجام بدهند، نه اینکه صاحبان این وظایف کار دیگری را نمیتوانند انجام بدهند، درباره شورای نگهبان هم این جور است. معنای اینکه این وظایف را در قانون دارند این است که این وظایف را دیگران نمیتوانند انجام بدهند نه معنایش این است که آقایان کار دیگری را نمیتوانند انجام بدهند، این نظر خود شورا است وقتی این جور شد پس کار دیگر را میتوانند انجام بدهند گذشته از اینکه نه به عنوان شورای نگهبان، به عنوان داشتن… و لذا فقهای شان را انتخاب کرده اید، به عنوان داشتن قدرت تشخیص آن روحانی که میتواند در تعیین این خط مشی مؤثر باشد آقایان را مرجع قرار دادید. لذا من معتقدم حتماً این ماده باید باشد، مرجع هم همین جور است. مجید انصاری ـ اصلاح عبارتی دارم. رئیس ـ بعد موقع رأی گیری حالا ببینیم پیشنهاد حذف چه میشود موافق پیشنهاد حذف صحبت کند. منشی ـ آقای فروغی بفرمائید. فروغی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، برادران عزیز توجه دارند که تا به حال شما هر مسؤولیت قانونی را که به عهده فقهای محترم شورای نگهبان گذاشتید در تصمیمات شورای نگهبان رد شده است و این هم یکی از همان موارد است بنابراین تا به حال تجربه ثابت کرده که از نظر قانونی ما نمیتوانیم وظیفه ای را به عهده شورای نگهبان بگذاریم و این هم یکی از همان موارد است بنابراین تا به حال تجربه ثابت کرده که از نظر قانونی ما نمیتوانیم وظیفه ای را به عهده شورای نگهبان بگذاریم و این هم یکی از همان موارد است که شما آمدید به عهده آنها گذاشتید و مطمئناً شورای نگهبان با این موافقت نخواهد کرد. این یک قسمت قضیه. قسمت دیگر،‌ اینکه شما این دو نفر روحانی را که در اینجا آوردید که به انتخاب شورای نگهبان هست اینها باید در مقابل قانون پاسخگو باشند، در صورتیکه خود شورای نگهبان در مقابل این مصوبه مجلس پاسخگو نیست، یعنی اگر خواست عمل نکند و این کار را انجام ندهد شما نمیتوانید از او سؤال بکنید که چرا انتخاب نکردی، بنابراین ممکن است همین شورا همان طوری که آقای انصاری اشاره کردند حد نصابش مشخص نیست،‌ از این جهت تصمیم گیری این شورا نمیتواند بکند در آن حدی که قانون برای آنها معین کرده است، و این خیلی روشن و واضح است. رئیس ـ مخبر کمیسیون بفرمائید. دکتر قائمی (مخبر کمیسیون) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. در انتخاب این کلمه ما البته اشکال قانون اساسی فکر نکردیم ولی وجود دو روحانی را برای دانشگاه بین المللی اسلامی لازم دانستیم اول فکر کردیم که این را در اختیار حضرت امام بگذاریم، بعد دیدیم که خوب،‌ مسأله یک مقدار دشوارتر میشود، الان هم خودمان به همین جا رسیدیم در اختیار هر کس بگذارید این اشکال هست، من فکر میکنم که کمیسیون ما هم الان موافق به این صورت باشد،‌ ((دو نفر از مدرسان روحانی آگاه به مسایل اعتقادی و مبانی استباط به تشخیص فقهای شورای نگهبان)) مسأله حل میشود. یعنی یک وظیفه ای هم بر آنها بار نکردیم گو اینکه اگر کلمه ((انتخاب)) هم بود اشکالی پیش نمیامد، ما نخواستیم وقتی از شورای نگهبان بگیریم، اینها یک بار برای مدت سه سال، پنج سال یک نفر را انتخاب می کنند و میفرستد ولی فعلا کلمه تشخیص را اگر بگذاریم مسأله حل میشود. و ما با حذفش مطلقاً مخالف هستیم. هادی ـ لااقل بگذارید ((تأیید)) رئیس ـ فعلا حذف مطرح است، نماینده دولت؟ (نماینده دولت ـ با حذفش مخالف هستیم) دولت هم با حذف مخالف است. پیشنهاد حذف را به رأی میگذاریم، 190 نفر در مجلس حضور دارند کسانیکه که با حذف ((بند 7)) موافق هستند قیلم بفرمایند. (سه ـ چهار نفر برخاستند) تصویب نشد. دو نفر از آقایان پیشنهاد دادند که کلمه ((مدرسان)) حذف بشود، ((دو نفر از مدرسان)) بشود ((دو نفر روحانی آگاه)). آقای انصاری توضیح بدهید. مجید انصاری ـ بسم الله الرحمن الرحیم. عرض کنم آقایان باید توضیح بدهند منظورشان از مدرسان روحانی چیست؟ اگر معنایش این است که در حوزه های علمیه تدریس بکنند باید در قانون تعریف بشود،‌ اگر معنایش این است که مثلا در منزلشان یک درس خصوصی بدهند ما الان شنیدیم که بعضی از نمایندگان محترم مجلس در منزلشان درس فقه و اصولی میگویند چند نفری هم شرکت می کنند،‌ تعریف ((مدرسان)) چیست؟‌ حالا اگر فرض بفرمائید روحانی آگاهی را که شغل تدریس ندارد. امام جماعت هست، از روحانیون متعهد و مبارزی که ما الان در سطح کشور داریم، براینها لفظ مدرس صدق نمیکند، اما روحانی آگاه به مسایل هستند، من حالا نمیخواهم اسم اشخاص را ببرم ولی خوب، شما خودتان میدانید ما بسیاری از روحانیونی را داریم که عنوان مدرس بر آنها صدق نمیکند ضمن اینکه آگاه تر به مسایل اجتماعی هستند و بهتر میتوانند در دانشگاه عمل بکنند، اگر منظور این است که وقتی به دانشگاه رفتند سمت تدریس را هم به عهده بگیرند خوب، این را چرا در قانون میاورید،‌ بگوئید که از آقایانی که در دانشگاه آمدند خواهش بکنید یک واحد درسی،‌ دو واحد را هم قبول بکنند بنابراین گذاشتن کلمه ((مدرس)) باید آقایان توضیح بدهند منظورشان چیست، اگر هیچ مفهومی ندارد پس گذاشتنش کار لغوی است، اگر مفهوم دارد مستقیماً بگذارند مثلا ((مدرسین حوزه علمیه قم))، ((مدرسین جامعة الصادق تهران))، ((مدرسین حوزه علمیه تهران)) این چور گذاشتن استخوان لای زخم درست نیست ضمن اینکه البته اگر مدرسین باشند و نسبت به مسایل تدریس آگاهی داشته باشند قهراً بهتر هست و یقیناً شورای نگهبان هم اگر این قضیه را رد نکرد که به احتمال قوی رد میکند طبعاً آنها در تعیین آنها مسأله آگاهی به تدریس، آگاهی به محیط دانشجویی و دانشگاه را در نظر میگیرند تعیین میکنند، همین جوری یک فردی را تعیین نمی کنند. لذا بنده هیچ فلسفه ای در وجود کلمه ((مدرسان)) را نمی بینم هیچ بلکه مشکلی ایجاد میشود و بعداً اگر روحانی به درد بخوری پیدا کردیم که شغل تدریس ندارد از این قضیه محروم خواهد شد. والسلام. منشی ـ آقای موسوی تبریزی مخالف. آقای دهقان هم همین پیشنهاد را داده اند. موافق. ابوالفضل موسوی تبریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، این تشکیکی را که برادرمان آقای انصاری در مفهوم مدرس کردند، مدرسان چه کسانی هستند، اگر از این تشکیک ها قرار بشود ما مطرح بکنیم در اوضح مفاهیم عالم همین تشکیک هست، هر لفظ هر مفهومی دارد،‌ یک سلسله مصادیق مشخص دارد، مصادیق عالی دارد، دو سه تا مصداق مشتبه دارد،‌ این طور تشکیک ها نباید ما بگوئیم پس یک چیز مبهمی است و و در اینجا نباید آورد. این از نظر تشکیک. از نظر ماهیت دانشگاه، اگر واقعاً کسی بخواهد در دانشگاه اسلامی باشد که ماهیتش تدریس است، تعلیم و تعلم است باید آن روحانی اسلام شناس رمز تدریس و لم تدریس، کیفیت تدریس را باید آنجا آشنا باشد و این نمیشود مگر مدرس باشد، حالا مدرس از هر کجا شد، این استخوان لای زخم نیست که مدرسان روحانی گفتند مدرس از کجا و کجا خیر، مدرس روحانی یعنی آن کسی که هم اسلام شناس است و هم کیفیت تدریس را، لم تدریس را آشنا است، که با ماهیت دانشگاه هم جور بشود. بنابراین خیلی مفهوم روشنی است، مبین هم هست هیچ جهت ابهامی هم ندارد که بخواهند این را حذف بکنند. منشی ـ آقای دهقان موافق. دهقان ـ بسم الله الرحمن الرحیم، این مسلم است که هر مفهوم مشترکی همین که دو مصداق برایش متصور شد این از موارد بارز تشکیک است. اینجا وقتی گفته شده است ((از مدرسان))، همین دو احتمال بیشتر هم نه، ((از مدرسان حوزه علمیه یا از مدرسان در دانشگاه))، بنابراین جای این تشکیک هست، آنچه را هم که جناب آقای موسوی فرمودند ماهیتش تعلیم است، این مدرس که نمیخواهد برود تدریس کند میخواهد جهان بینی کلی داشته باشد، میخواهد خط مشی کلی را تعیین کنند، میخواهد اسلام شناس باشد، مبانی استنباط را بداند،‌ برای حفظ حدود اسلامی دانشگاه. بنابراین نمیخواهد تدریس کند که عنایتی روی مدرس بودنش باشد، همین که این دو مورد تشکیک هست، نمیدانیم آن مجری فردا نخواهد دانست که منظور مدرس در حوزه علمیه است یا مدرس را که برداریم میشود ((دو نفر روحانی متعهد آشنا به مبانی استنباط)) خیلی هم بهتر میشود و دستشان هم بازتر میشود. و السلام. رئیس ـ آقای قائمی بفرمائید. دکتر قائمی ـ در انتخاب کلمه مدرس عنایتی بوده است و آن عنایت اینکه اینجا دانشگاه است، میخواهیم افراد روحانی ای باشند که تنها آگاهی شان مطرح نباشد خودشان مسایل مربوط به تعلیم و تربیت و دانشجو و استاد و اینها را سر در بیاورند و بعد این اشکالی هم که برادرمان آقای انصاری فرمودند این هم به نظر ما درست نیست، ما اینجا گذاشته ایم ((دو نفر از مدرسان روحانی آگاه به مسایل اعتقاد و مبانی استنباط)) بر این اساس هر مدرسی را که در حد مثلا صرف میر درس بدهد به حساب مدرس نمی گذارند. در این سطح است، هم سر کلمه مدرس مسأله حساب شده بود، هم سر کلمه مبانی استنباط. مجید انصاری ـ مدرس کجا باشد؟ وافی ـ آقای اساتید دانشگاه هم آشنا به مبانی استنباط هستند. رئیس ـ هنوز به آن یکی نرسیدیم. آن هم پیشنهاد حذف دارد. بگذارید ببینیم اینجا چه میشود. دولت مسأله ای ندارد؟ نماینده دولت ـ با بودنش موافق هستیم. رئیس ـ پیشنهاد آقای انصاری این است که از ((مدرسان)) حذف بشود و تا ((دو نفر روحانی آگاه به مسایل…)) باقی بماند 182 نفر در مجلس حضور دارند کسانیکه به حذف این کلمه موافق هستند قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. آن ((مبانی استنباط)) هم همین است (هادی ـ مبانی استنباط دلیلی قوی است) اینها همه کلیاتی است که همه مصداق آن هستند. هادی ـ آقای هاشمی ما هنوز برای وزارت اطلاعات کسی را پیدا نکرده ایم رئیس ـ ((آشنایی به مبانی استنباط)) که هر کس آن را خوانده باشد آشنا است. کل ماده را به رأی میگذاریم، 182 نفر در مجلس حاضرند کسانیکه با اصل ماده 10 موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. اسامی غائبین را بخوانید. منشی (قائمی) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه امروز یکشنبه مورخ 18/10/62. غائبین غیر موجه آقایان: انواری از رزن، خسروی از میاندوآب، شاه چراغی از دامغان شاهرخی از دامغان شاهرخی از خرم آباد، ضمناً آقایانیکه با تأخیر غیر موجه وارد مجلس شده اند، آقای امید نجف آبادی 31 دقیقه، خانم بهروزی 16 دقیقه خزاعی 75 دقیقه، رضوی 26 دقیقه، زایری 17 دقیقه سید زاده 16 دقیقه، شیبانی 60 دقیقه، معزی 20 دقیقه یونس محمدی 39 دقیقه، مهاجرانی 18 دقیقه، محمد نوروزی 30 دقیقه، آقای نظری دو ساعت و 30 دقیقه. رئیس ـ میهمانان جدید مجلس شورای اسلامی که بعد از تنفس تشریف آوردند جمعی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اعضای بسیج لشکر محمد رسول الله (ص) (حضار صلوات فرستادند) هستند که ما از حضورشان در مجلس تشکر میکنیم و امیدواریم که این آقایان که امشب میهمانان ما هستند در جبهه ها ما را خوشحال بکنند 6- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن رئیس ـ جلسه بعدمان فردا دوشنبه ساعت 8 صبح و دستور جلسه هم بقیه دستور هفتگی است. (جلسه در ساعت 10/12 دقیقه پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی ـ اکبر هاشمی رفسنجانی