گزارشی از فعالیتهای مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی و گفت و گو بامدیریت آن مردم طالقانی را سرپناهی جهت التیام دردهای خود می یافتند
پس از رحلت آیت الله طالقانی در 19 شهریور ماه سال 1358 و جمع نمودن دفاتر و کمیته های معظم له در سراسر کشور به تصمیم فرزندان آینده اندیش وی و دوستان طبق اعلامیه ای که منتشر کردند همه قسمتهای دفتر تعطیل و برخی مانند گروه امداد با نام دیگری به خدمات خود ادامه دادند در آن زمان نیاز به نظارت بر انتشار آثار احساس گردی
و دفتری به همین منظور با عنوان بنیاد فرهنگی آیت الله طالقانی فعالیت خود را آغاز نموده و با همکاری آقایان دکتر سید محمد مهدی جعفری و محمد بسته نگار، در همان ابتدا مشخص شد برخی با سلیقه خود به انتشار آثار آیت الله طالقانی دست زده اند که این دفتر نظارت خود را اعمال نمود و درصدد ثبت بنیاد مذکور برآمد. با مشکلاتی که از نظر مکان با آن مواجه بود و در پیگیری آن موفق به اخذ مجوز بنام ((بنیاد فرهنگی )) نگردید تا به جمع آوری و نشر آثار ایشان بپردازد و تنها موفق شد در یک دوره کوتاه به چاپ برخی از سخنرانیهای دوران انقلاب ایشان بپردازد که بنا به جهاتی از قبیل موانع ثبتی و مشکلات مالی متوقف و مسکوت ماند . پس از چندی فرزندان آیت الله طالقانی در یک نشست خانوادگی (طبق صورتجلسه مورخه )76/6/11 سه نفر از اعضای خانواده را به عنوان اعضای ناظر برآثار آیت الله طالقانی و نشر و نگهداری آن انتخاب نمودند که این هیات با انتخاب دو نفر دیگر به پنج نفر ارتقا یافت . اولین قدم این هیات تاسیس یک مجموعه بنام ((مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی )) بود که با تدوین اساسنامه جامع ، پیگیری و مراحل ثبتی آن ، در سال 1376 آنرا به ثبت رساند که عمده اهداف آن حفظ و نشر آثار آیت الله طالقانی می باشد. البته آغاز این حرکت به سالها قبل و حتی پیش از انقلاب اسلامی بر می گردد . خلاصه ای از فعالیتهای دفاتر مرحوم آیت الله طالقانی در قبل و بعد از انقلاب : پس از رحلت آیت الله طالقانی در شهریور ماه 1358 تصمیم به جمع شدن دفاتر ایشان که دارای فعالیتهایی مانند کمک به خانواده های کم بضاعت ، امداد پزشکی ، مددکاری اجتماعی ، امور فرهنگی و امور سیاسی بودند، گرفته شد بد نیست با توضیحی از شرایط اوضاع آن زمان ضمن آشنایی خوانندگان نسل جوان با آن حال و هوا، یادآور خاطرات بیاد ماندنی خود نیز باشیم . در اواخر سال 1356 و اوایل سال 1357 همچنان که موج خروشان انقلاب به پیش می رفت ، روزی نبود که در نقاط مختلف کشور مردم به تظاهرات دست نزنند. از آنجا که ماهیت انقلاب مردمی و سازمان نیافته بود و برخلاف اغلب انقلابهای بزرگ جهان حرکتها برنامه ریزی و از قبل تعیین شده نبودند، در آبان 57 آیت الله طالقانی و برخی از شخصیتهای مبارز در بند مانند آیت الله منتظری از زندان آزاد شدند و مردم تهران نیز به منظور تجلیل از ایت آلله طالقانی ، راهپیمایی باشکوهی از بازار تا منزل ایشان را ترتیب دادند. این آغاز بود تا مردم رفته رفته منزل ایشان سرپناهی امن و ماوایی مطمئن جهت التیام دردهای خود یابند. به تدریج مراجعات به منزل ایشان زیاد شد به حدی که ایشان ناچارا" محل دیگری را برای سکونت خانواده خود در نظر گرفتند و منزلشان کانون مسائل انقلاب شد برای مثال گروه امداد پزشکی ، به مداوای مجروحین تظاهرات انقلاب در بیمارستانها و خانه های امن می پرداختند . عده ای زیر نظر ایشان به حل و فصل مسائل ادارات دولتی که غالبا" در آن زمان روبه تعطیلی بودند، پرداخته و برخی مسول مسئوول امنیتی بودند در آن هنگام حتی برخی از مراجعات مردم ، مسائل خانوادگی و شخصی بود که جهت حل و فصل نزد پدر پیر خویش می آوردند. سربازان که بنا به رهنمود اما سربازخانه ها را ترک می کردند به این خانه مراجعه و پس از تحویل سلاح و تعویض لباس ، حواله بلیط اتوبوس شهر خود را به همراه مختصر وجهی به عنوان هزینه سفر دریافت می نمودند. بیاد می آوریم روزی از روزهای دیماه 57 فردی مضطرب و پریشان به دفتر مراجعه کرده و تقاضای پیگیری سرقت اتومبیل خود را داشت . جا دارد که اکنون از تمامی افراد و شخصیتهایی که با جان و دل در این دفتر کمک و مساعدت داشتند یادی نمود. مرحوم حاج حسین آقا اخوان ، مرحوم حاج علی بابائی و حاج ولی چهپور در قسمت مالی ، حاج آقا ملکشاهی در امور امدادی ، حاج آقا شانه چی در امور خانوادگی و سایر افراد مانند آقای اکبر بدیع زادگان و مدیرت محترم دفتر، جناب حاج حسین فهمیده یاد کرد . فعالیتهای مجتمع فرهنگی : در بند اول اساسنامه مجتمع آمده است ((مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی به منظور اعتلای فرهنگی و علمی و دینی در راستای آثار و اندیشه های آیت الله طالقانی تشکیل می گردد )) اقدام بعدی حفظ و نگهداری و ثبت میراث فرهنگی خانه اجدادی آیت الله طالقانی در روستای گلیرد، که بنایی تاریخی می باشد بود در تاریخ اسفند سال 72 طی صورتجلسه ای که به امضای همه خاندان و فرزندان آیت الله طالقانی رسید این بنا به عنوان یک اثر تاریخی و سنگر ماندنی انقلاب اسلامی جهت تاسیس یک مجموعه فرهنگی واگذار گردید. چون در حیات ایشان مدت بیست سال این خانه جهت تعلیم و تربیت نوباوگان ده گلیرد به آموزش و پرورش واگذار شده بود و بسیاری از آثار معماری و سنتی آن دستخوش تغییرات گردیده بود که تعمیر و تکمیل گردید . مجتمع فرهنگی در سال 76 طی گزارشی تقاضای ثبت این خانه تاریخی را که حدود یکصد و پنجاه سال قدمت تاریخی دارد از سازمان میراث فرهنگی کشور نمود که در بین مکاتبات مربوط به این اقدامات نقلی از ریاست محترم جمهوری جناب آقای خاتمی آمده به این مضمون ((جناب آقای مهاجرانی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ) حضرت آیت الله طالقانی در خور هر گونه اقدام و بزرگداشت هستند و برگردن انقلاب و همه ما حق دارند)) این بنا تحت شماره 77/2/15 - 2009 در فهرست آثار ملی و فرهنگی ایران به ثبت رسید و مدیریت میراث فرهنگی شهرستان کرج اقدام به مرمت و بازسازی آن نمود که با نظارت مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی ادامه دارد . از دیگر فعالیتهای مجتمع جمع آوری آثار و عکسهای آیت الله طالقانی است که برای حفظ نگهداری مجموعه این گنجینه پربها قسمتی از این خانه را به آنها اختصاص داده که بسیار مورد توجه و استقبال محققان وبازدید کنندگان داخلی و خارجی قرار گرفته است . همچنین مجتمع هم اکنون توسط انتشارات الهدی و با همت و ترجمه آقای ترجمان ، تفاسیر پرتوی از قرآن از فارسی به عربی ترجمه شده و جلدهای اول و دوم و چهارم آن انتشار نیافته و ما بقی آن (جلدهای 3 و 5 و )6 بزودی منتشر خواهد شد . از خدا می طلبیم به همه ما یاری دهد تا بتوانیم حق زحمات آن پیرانقلابی را تا حد توان تحقق بخشیم . گفتگو با مدیریت مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی سرکار خانم اعظم طالقانی فرزند مرحوم آیت الله طالقانی ، چهره ای کاملا آشنا در مبارزات سیاسی در دو قالب مردمی و دانشجویی قبل از انقلاب هستند، پس از انقلاب نیز با حضور فعال در عرصه های مختلف سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی در تداون تحقق آرمانهای انقلابی خود بدنبال راه پدر از خود چهره ای خستگی ناپذیر باقی گذاشته اند ایشان در حال حاضر در کنار دهها برنامه فرهنگی ، آیت الله طالقانی را نیز برعهده دارند در آستانه برگزاری نخستین کنگره علمی ، فرهنگی این مجتمع با عنوان ((بررسی مسائل اساسی حقوق بشر در جهان امروز)) هستیم و به همین منظور با ایشان مصاحبه ای انجام گرفت که شرح آن در زیر می آید: خانم طالقانی با سلام خدمت جنابعالی از اینکه فرصتی را در اختیار قرار دادید سپاسگزاریم سخن خود را با این سوال آغاز می کنیم که انگیزه شما از برگزاری این کنگره چه بوده است ؟ ج : من هم خدمت شما و خوانندگان گرامی عرض سلام و خسته نباشید دارم ، قبل از پاسخ به سوال شمال سخن خود را با این آیه مبارکه آغاز می کنم . هان ای مردم پروا گیرید پروردگارتان را همانکه شما را از یک نفس آفرید و حال آنکه (و) جفت اورا نیز از همان آفرید و از آن دو مردان و زنان بسیاری بپرا کند، و پروا گیرید خدائی را که به او (به یاد او) یکدیگر را همی می پرستید و خویشان وابسته را، بیگمان خدا بر شما بس ناظر است . در تاریخ زندگی انسان فراوان به چشم دیده می شود که انسان رای احقاق حقوق خود و حفظ هویت خود و بادیگران نه تنها پیوسته در گیریهای قلمی زبان و فیزیکی داشته است بلکه گاهی برای آن از جان خود مایه گذاشته است . تمدنهای هفت هزار ساله ، چهار هزار ساله و سه هزار ساله همگی شاهد تلاش بشر برای بدست آوردن حقوق از دست رفته خود توسط عده ای قدرت طلب بوده اند . ادیان نیز با این رویکرد که انسان با تولد خود حقوق خود را بهمراه دارد برای حفظ و احیای حقوق انسان در حد درک مردمان برنامه ای ارائه داده اند . اوراق تاریخ پرازتلاشهای بشر در قالبهای تمدنی و ادیان در رابطه با حقوق انسانهاست که این بیانگر این است که حق خواهی ریشه در فطرت و سرشت انسانی دارد. متفکرین جهانی نیز با باز خوانی آن در تلاش برای ارائه برنامه ای که انسان را از جنگ ، خونریزی و برتری جوئی برحذر دارد به کنکاش ژرفی واداشته تا برای کوچکترین حق اساسی انسان احترام خاصی قائل باشند . حقوق بشر نه تنها ساخته و پرداخته تمدن غربی نیست بلکه بدو از خلقت بشر نیاز و همراه انسان بوده و برای حفظ آن پیوسته دربی تابی زیسته است ، لکن متفکرین و اندیمشندان به عنوان برنامه زیستی انسان به آن توجه و عنایت خاصی داشته اند. بخصوص که جنایت و آدمکشی و از دست دادن سرمایه های سنگینی که در وقایع خونین دو جنگ جهانی اتفاق افتاده موجب هوشیاری و تنبه اندیشمندان شده است . از این منظر مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی در پی بازشناسی فرهنگ قرآنی و انسانی است واندیشه و روش و منش مرحوم طالقانی در طول حیات خود مطابقت جامعی با حقوق اساسی انسان که نشات گرفته از فرهنگ ناب اسلامی بوده ((داشتهاست برگزاری نخستین کنگره بررسی مسائل اساسی حقوق بشر در جهان امروز همراه با بررسی نظرات و گفتگو و تجربیات استادان و متفکرین و دانش آموختگانی که هم و غم خود را در ارتقا آگاهی جامعه ایرانی مصروف داشته اند، بتواند دستاوردی برای این منظور باشد. شاید بتوان راهکاری که حاکمیت شهروندان را در شناخت حقوق و مطالبات به حق خود ارائه دهد. یافت . س : آیا دیدگاهی از مرحوم طالقانی در رابطه با حقوق بشر سراغ دارید؟ لطفا" توضیح دهید ؟ ج : مرحوم آیت الله طالقانی در طول بیش از 50 سال حیات مبارزاتی خود، همواره با سردمداران استبداد، استعمار، استثمار، و استحمار که رابطه مستقیمی با نقض حقوق بشر داشته اند، در گیر بوده و در این راه هزینه های زیادی نیز متحمل شده است . با توجه به متن تفسیر پرتویی از قرآن سخنرانیها، خطبه های نماز جمعه و برنامه های قرآنی در صحنه و مصاحبه های داخلی و خارجی پس از انقلاب به کرامت و احترامی که برای آحاد مردم قائل بودند می توان پی به دغدغه ها و حساسیت های حقوق بشری ایشان برد . با مراجعه به متن بازجوییها برخورد با زندانیها و رنج و نگرائیهایی که روز و شب ایشان را در برگرفته بوده و آنطور که در اسناد ساواک ، خاطرات هم بندها و هم رزمهای ایشان موجود است . می توان حساسیتهایی که به انسانیت و سرنوشت انسانها داشتند را دریافت و در یک کلام می توان گفت که مرحوم طالقانی از پیشروان نهضت احقاق حقوق انسانها بوده است بدین معنی که گر چه از مرحوم طالقانی برخوردی که مستقیما" و به لحاظ تئوریک به مقوله حقوق بشری و با زبان امروزی مربوط شود در دست نیست ولی سمت و سوی حرکتهای نظری و عملی ایشان همواره در جهت تعیین و استقرار روح حقوق بشری ایشان بوده است . جالب است بدانید رابطه مرحوم طالقانی و اعمال سازمان ملل چندان جالب نبود و به صداقت آن شک داشت و مخالفتها و عدم اعتماد او نسبت به سازمان مذکور را می توان از سخنان و نوشته های او دریافت ناگفته نماند که این نگرش ، ناشی از ضعف برخورد شورای امنیت و سازمان ملل با مساله فلسطین اشغالی بود و باید به او حق داد . س : آیا حقوق بشر شیوه ای برای احیای حقوق ملتهاست یا ابزاریست برای حاکمیت دولتها؟ و در تاریخ از چه جایگاهی برخوردار بوده است ؟ ج : مردم و ملل پس از آن همه تجربیات تاریخی ناکامی و تلخکامی و از جنگها و کشتارها و ناامنی های دوران ، تعصب های برتری جویانه و استعماری جویای کانونهای صلح و امنیت و همکاری و همفکری هستند، به جای آنکه این کانون وحی و امنیت و هدایت فرزندان و الهام بخش و پرتو افکن صلح و دوستی برای دولتها و ملتها باشد کانون ناامنی و فتنه و تحریکات استعماری آتش افروزانه و انگیزه های نژادی ارتجاعی و خطری برای دنیای گردیده و مغزهای استعماری برای آنکه پایگاه محکمی در شرق دنیا و سراسر آسیای و آفریقا داشته باشند با همکاری صهیونیزم ، نقشه شوم و نوینی طرح کردند . آن را زیر سرپوش وطن دادن به یهودیان پراکنده و آسیب دیده در فلسطین ، از زبان بالفور سیاستمدار انگلیسی در سال 1917 اعلام و سپس سازمان ملل که آلت فعلی و نمایشی در دست دولتهای مقتدر بود آنرا در سال 1947 تصویب کرد. از این پس از هر سوی دنیای یهودیانی را که با هم تشابه در چهره و اندیشه ندارد بدین سرزمین کشاندند و کشت مرد و زن و کودک و ویران کردن خانه ها به بیرون راندن مردمی دست زدند که قرنها و پیش از جابجا شدن بیشتر ملل دنیا سراسر آنرا اباد کردند و در برابر مهاجمان ایستادند و سی سال با استعمار انگلیس جنگیدند یهودی که پیش از این بیش از شش صدم سرزمین فلسطین را مالک نبود سراسر آنرا تصرف کرد و باشعار محیط امن در سایه آخرین سلاحهای و تجهیزات استعماری دلیش هم این است که در قرنهای دور تاریخ این سرزمین را با کشتار و ویرانی و آتش سوزی از بومیان گرفته چند سال با جنگ و گریز از آنجا جای داشتند. با این دلیل باید مرزها و نقشه دنیا دگرگون شود و قبائل ملل کوچیده به سرزمینهای قدیم بر گردند. و اگر روز بومیان آمریکا قدرت و پشتیبانی یافتند این حق را دارند که اروپائیان مهاجر و مهاجم را بیرون کنند .در مقابل نقشه شوم استعمار و وعده بالفور، نقش و پیش بینی و وعده قرآنی است . و قضینا الی بنی اسرائیل فی الکتاب لنفسدن فی الارض مرتین (بارها و بارها - همچون لبیک ) و لتعان علوا" کبیرا" فاذا جای و عداولیهما بعثنا علیکم عبادلنا اولی باس شدید فجاسوا خلال الدیار و کان وعدا" مفعولا..." فاذا جی وعدالاخره لیسووا وجوهکم ولیدخلو المسجد (اسرا ) 47 در واقع در دوران دهه 20 تا 60 استعمار با درشتی حق وتو در شورای امنیت حقوق ملل را نادیده گرفت در این روند سازمانهای غیر دولتی که امروزه بیش از 40 هزار گفته می شود و نهادهای ملی توانسته اند چشم و گوش دولتها را به لحاظ توجه به حقوق خود جلب کنند . البته نا گفته نماند تا رسیدن مطلوب نفی حاکمیت مردم بخصوص در دنیای پیرامون راه طولانی در پیش است و دیری نمی پاید که مردانی مومن و نیرومند ((اولی باس شدید)) همچون صلاح الدین با شناخت و آگاهی و قدرت ایمان برانگیخته شوند تا دستهای متجاوز را در خلال دیار قطع کنند و روی سیاه اینان را بنمایانند و صلح و امنیت را همچون رسول اسلام در این سرزمین برقرار کنند و این مسجد به دور گردانده شده ((الاقصی )) را به مسجد الحرام و خانه مردم و کعبه و مشعر و عرفات باز گردانند . البته با گذشت زمان تا اندازه ای تغییر و تحول و در نوع تصمیم گیری ها و عملکرد سازمان ملل روی داده که می توان آن را در قالب فرآیندی ناشی از رشد آگاهی ملتها و مطالبات آنها از دولتها در قالب نهادهای ملی و سازمانهای دولتی ارزیابی کرد . س : لطفا" نظریات ودیدگاههای خود رادر خصوص موضوع حقوق بشر بیان بفرمایید ؟ ج : لازمست فهرست وار مختصری از روند تصویب و ارجای اعلامیه جهان حقوق بشری توسط سازمان ملل ارائه کنم . بعد از جنگ جهانی دوم در 26 ژوئن 1945، منشور ملل متحد و اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری در سانفرانسیسکو به امضا رسید . در 21 ژوئن 1946 کمیسیون حقوق بشر و کمیسیون مقام زن توسط شورای اقتصادی و اجتماعی تاسیس گردید . در 9 دسامبر 1948 کنوانسیون جلوگیری و مجازات جنایت کشتار جمعی (ژنو ساید) و فردای آن 10 دسامبر 1948 اعلامیه جهانی حقوق بشر که حاوی سی ماده است . در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید در 12 اوت 1968 کنفرانس دیپلماتیک برای انعقاد کنوانسیون بین المللی حمایت از قربانیان جنگ (یهود شرایط زخمی ها و بیماران نیروهای مسلح در زمین و دریا) در تهران برگزار شد. در 20 دسامبر 1950، کنوانسیون حقوق سیاسی زنان و اعلمیه جهانی حقوق کودک توسط مجمع عمومی سازمان ملل تصویب و در20 نوامبر 1989 ورود به مرحله لازم الاجرای اعلامیه جهانی حقوق کودک و تاسیس کمیته حقوق کودک ، توسط مجمع عمومی سازمان ملل مقرر گردید . در 25 ژوئن 1993، همزمان با کشتار بوسنیایی در یوگسلاوی ((برنامه اقدام وین )) توسط کنفرانس جهانی حقوق بشر به تصویب رسید و بالاخره آخرین اجلاس جهانی حقوق بشر در ژوئیه 2001 در شهر دوریان آفریقای جنوبی برگزارشد که در این کنفرانس فعالیت سازمانهای غیر دولتی بسیار چشمگیر بود این را هم بدانیم که تهران در 21 فوریه ( 2001برابر با اسفند )1379 میزبان اجلاس مقدماتی منطقه آسیا برای کنفرانس جهانی منع نژاد پرستی ، بیگانه ستیزی و نابردباریهای مربوط بوده است . س : آیا حقوق بشر گفتمانی جهانشمول است یا به جامعه غرب محدود می شود ؟ ج : حقوق بشر بومی همه ملتهاست و با هیچ فرهنگی بیگانه نیست و در واقع حقوق مقوله ای جهانی است این حقوق مربوط به حقوق مدنی فرهنگی اقتصادی وسیاسی یا امور اجتماعی است آنها هیچگاه قابل تجزیه نخواهند بود و مانند حلقه های یک زنجیر به یکدیگر وابسته اند . همانگونه که تاریخ خونین این قرن به ما آموخته ، فقدان حقوق بشر امری فراتر از انکار حیثیت بشری است و ریشه در فقر فرهنگی و خشونت دارد که امروزه گریبانگیر جهان است ماست . امروزه بدون نگرش فراگیر به حقوق بشر و داشتن معیارهای ضروری نمی توان به صلح و توسعه پایدار دست یافت . ترویج و حمایت از آزادیهای اساسی ، در کتاب خدا، منابع ، مذهبی ، بارها یادآوری شده و بشریت پس از طی جنگهای خونین و دو جنگ جهانی بنیان فعلایتها را در زمینه حقوق بشر در سندی با چشم انداز گسترده ای در سال 1948 به تصویب رساند و برای حفظ حیات ملی و بین المللی هم از لحاظ اخلاقی ، هم از نظرگاه حقوقی باشالوده رعایت حیثیت و رفاه انسانی ، هستی بخشید .